• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1308
تعداد نظرات : 1683
زمان آخرین مطلب : 4548روز قبل
شعر و قطعات ادبی

تویی سرچشمه ی پاکی و رادی

                                      که فطرت را ز جانت آب دادی

سه شنبه 13/1/1387 - 16:47
دعا و زیارت

{ما راه را به او (انسان) نشان دادیم ، یا سپاسگزار خواهد بود یا ناسپاس.

انسان{3}

سه شنبه 13/1/1387 - 16:45
دعا و زیارت

اندکی در خود نگر تا کیستی

                از کجایی در کجایی چیستی

سه شنبه 13/1/1387 - 16:42
دعا و زیارت

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا

كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته كرده‏اند به زودى [خداى] رحمان براى آنان محبتى [در دلها] قرار مى‏دهد

surely (as for) those who believe and do good deeds for t them will allah bring about love

سه شنبه 13/1/1387 - 16:39
دعا و زیارت

وَیَقُولُ الْإِنسَانُ أَئِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَیًّا ﴿66﴾

و انسان مى‏گوید آیا وقتى بمیرم راستى زنده [از قبر] بیرون آورده مى‏شوم

and says man: what! when i am dead shall i truly be brought forth alive

سه شنبه 13/1/1387 - 16:36
دعا و زیارت

به نام خداوند بخشایشگر مهربان

و در این كتاب از ادریس یاد كن كه او راستگویى پیامبر بود (56)

و [ما] او را به مقامى بلند ارتقا دادیم (57)

آنان كسانى از پیامبران بودند كه خداوند بر ایشان نعمت ارزانى داشت از فرزندان آدم بودند و از كسانى كه همراه نوح [بر كشتى] سوار كردیم و از فرزندان ابراهیم و اسرائیل و از كسانى كه [آنان را] هدایت نمودیم و برگزیدیم [و] هر گاه آیات [خداى] رحمان بر ایشان خوانده مى‏شد سجده‏كنان و گریان به خاك مى‏افتادند (58)

آنگاه پس از آنان جانشینانى به جاى ماندند كه نماز را تباه ساخته و از هوسها پیروى كردند و به زودى [سزاى] گمراهى [خود] را خواهند دید (59)

مگر آنان كه توبه كرده و ایمان آورده و كار شایسته انجام دادند كه آنان به بهشت درمى‏آیند و ستمى بر ایشان نخواهد رفت (60)

باغهاى جاودانى كه [خداى] رحمان به بندگانش در جهان ناپیدا وعده داده است در حقیقت وعده او انجام‏شدنى است (61)

در آنجا سخن بیهوده‏اى نمى‏شنوند جز درود و روزى‏شان صبح و شام در آنجا [آماده] است (62)

این همان بهشتى است كه به هر یك از بندگان ما كه پرهیزگار باشند به میراث مى‏دهیم (63)

و [ما فرشتگان] جز به فرمان پروردگارت نازل نمى‏شویم آنچه پیش روى ما و آنچه پشت‏سر ما و آنچه میان این دو است [همه] به او اختصاص دارد و پروردگارت هرگز فراموشكار نبوده است (64)

 

 

سه شنبه 13/1/1387 - 16:34
دعا و زیارت

به نام خدای رحمانگر مهربان

و در این كتاب از موسى یاد كن زیرا كه او پاكدل و فرستاده‏اى پیامبر بود (51)

و از جانب راست طور او را ندا دادیم و در حالى كه با وى راز گفتیم او را به خود نزدیك ساختیم (52)

و به رحمت‏خویش برادرش هارون پیامبر را به او بخشیدیم (53)

و در این كتاب از اسماعیل یاد كن زیرا كه او درست‏وعده و فرستاده‏اى پیامبر بود (54)

و خاندان خود را به نماز و زكات فرمان مى‏داد و همواره نزد پروردگارش پسندیده[رفتار] بود (55)

سه شنبه 13/1/1387 - 16:30
دعا و زیارت

ادامه ی داستان:

مریم] به سوى [عیسى] اشاره كرد گفتند چگونه با كسى كه در گهواره [و] كودك است‏سخن بگوییم (29)

 

[كودك] گفت منم بنده خدا به من كتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است (30)

و هر جا كه باشم مرا با بركت‏ساخته و تا زنده‏ام به نماز و زكات سفارش كرده است (31)

و مرا نسبت به مادرم نیكوكار كرده و زورگو و نافرمانم نگردانیده است (32)  

و درود بر من روزى كه زاده شدم و روزى كه مى‏میرم و روزى كه زنده برانگیخته مى‏شوم (33)

این است [ماجراى] عیسى پسر مریم [همان] گفتار درستى كه در آن شك مى‏كنند (34)

خدا را نسزد كه فرزندى برگیرد منزه است او چون كارى را اراده كند همین قدر به آن مى‏گوید موجود شو پس بى‏درنگ موجود مى‏شود (35)

و در حقیقت‏خداست كه پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید این است راه راست (36)

اما دسته‏ها[ى گوناگون] از میان آنها به اختلاف پرداختند پس واى بر كسانى كه كافر شدند از مشاهده روزى دهشتناك

چه شنوا و بینایند روزى كه به سوى ما مى‏آیند ولى ستمگران امروز در گمراهى آشكارند

(38) (37)
سه شنبه 13/1/1387 - 16:24
دعا و زیارت

ادامه ی داستان:

پس [مریم] به او [=عیسى] آبستن شد و با او به مكان دورافتاده‏اى پناه جست (22)

تا درد زایمان او را به سوى تنه درخت‏خرمایى كشانید گفت اى كاش پیش از این مرده بودم و یكسر فراموش‏شده بودم (23)

پس از زیر [پاى] او [فرشته] وى را ندا داد كه غم مدار پروردگارت زیر [پاى] تو چشمه آبى پدید آورده است (24)

و تنه درخت‏خرما را به طرف خود [بگیر و] بتكان بر تو خرماى تازه مى‏ریزد (25)

و بخور و بنوش و دیده روشن دار پس اگر كسى از آدمیان را دیدى بگوى من براى [خداى] رحمان روزه نذر كرده‏ام و امروز مطلقا با انسانى سخن نخواهم گفت (26)

پس [مریم] در حالى كه او را در آغوش گرفته بود به نزد قومش آورد گفتند اى مریم به راستى كار بسیار ناپسندى مرتكب شده‏اى (27)

اى خواهر هارون پدرت مرد بدى نبود و مادرت [نیز] بدكاره نبود (28)

ادامه دارد...

سه شنبه 13/1/1387 - 16:20
دعا و زیارت

ادامه ی داستان:

پس [مریم] به او [=عیسى] آبستن شد و با او به مكان دورافتاده‏اى پناه جست (22)

تا درد زایمان او را به سوى تنه درخت‏خرمایى كشانید گفت اى كاش پیش از این مرده بودم و یكسر فراموش‏شده بودم (23)

پس از زیر [پاى] او [فرشته] وى را ندا داد كه غم مدار پروردگارت زیر [پاى] تو چشمه آبى پدید آورده است (24)

و تنه درخت‏خرما را به طرف خود [بگیر و] بتكان بر تو خرماى تازه مى‏ریزد (25)

و بخور و بنوش و دیده روشن دار پس اگر كسى از آدمیان را دیدى بگوى من براى [خداى] رحمان روزه نذر كرده‏ام و امروز مطلقا با انسانى سخن نخواهم گفت (26)

پس [مریم] در حالى كه او را در آغوش گرفته بود به نزد قومش آورد گفتند اى مریم به راستى كار بسیار ناپسندى مرتكب شده‏اى (27)

اى خواهر هارون پدرت مرد بدى نبود و مادرت [نیز] بدكاره نبود (28)

سه شنبه 13/1/1387 - 16:20
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته