• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1028
تعداد نظرات : 105
زمان آخرین مطلب : 3425روز قبل
نماز
 
با سلامی گرم به شما كه مراقب روحتان بوده و حالات آن را زیر نظر دارید.
نحوه به وجود آمدن قساوت قلب بسیار ساده است. انسان از ابتدا كه قساوت قلب ندارد. با دور شدن از معنویات و در دنیا فرو رفتن و به گناه آلوده شدن، قساوت قلب و زنگار دل نیز شروع می شود. روحی كه از خدا نشأت گرفته و می تواند به جایی برسد كه « به جز خدا نبیند» ، حالا در دست یك انسان بیچاره دارد ذبح می شود و لحظه لحظه از موطن اصلی خود كه همانا ملكوت باشد دور می گردد.
مرغ باغ ملكوتم نیم از عالم خاك چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
یك گناه، یك نقطه سیاه در قلب ایجاد كرده و تكرار برگناه، این نقطه را بزرگ تر می گرداند تا این كه تمام قلب سیاه می شود. این قلب سیاه، محصول عمل چه كسی است غیر از خودمان. مطابق روایات، قساوت قلب، بدترین عقوبت برای بندگان است(1). پس اگر دچار آن شدیم باید فوراً در صدد رفع آن بر آییم.
قلب، همان روح است و این مشكلی كه بر روح وارد آمده از ناحیه خود ماست. خداوند می فرماید: اعمالشان چون زنگاری بر دل هایشان نشسته است. (مطففین/14)
این آیه نشان می دهد كه سبب قساوت و زنگار دل، اعمال خود انسان هاست.
به طور تفصیلی نیز مواردی كه باعث قساوت و زنگار دل می شود را بر می شماریم.
1- دوستی شهوات: كسی كه دلش با دوستی شهوات دنیایی باشد قلب او از یاد خدا محجوب می گردد.(2)
2- كثرت كلام و زیاد سخن گفتن به غیر ذكر خدا قساوت قلب می آورد.
3- آرزوهای بلند دنیایی: خداوند به حضرت موسی فرمود: ای موسی! آرزویت را در دنیا دراز مكن كه قلبت سخت و انعطاف ناپذیر می شود.(3)
4- رفت و آمد با دوستانی كه اهل بی بند و باری و حرام باشند.
5- پیامبر فرمود: چهار چیز قلب را می میراند: 1- گناه بر روی گناه افزودن 2- هم سخن شدن زیاد با زنان 3- بگو مگو كردن با احمق – تو می گویی و او می گوید و هرگز به راه نمی آید – 4- همنشینی با مردگان. عرض شد یا رسول الله منظور از مردگان چیست؟ فرمود: هر توانگر خوش گذران.(4) هم چنین از امیر مؤمنان روایت شده: اشكها خشك نمی شوند مگر به سبب سختی دلها; و دلها سخت و سنگین نمی شوند مگر به سبب فزونی گناه(5)
6- خندیدن زیاد
7- شنیدن لهو و لعب، چه در قالب موسیقی مناسب مجالس لهو و لعب و چه در قالب حرف های پراكنده دوستان( البته باید توجه داشته باشیم كه مراد از حرف های پراكنده، حرف هایی است كه ثمره مفید دنیایی و اخروی نداشته و باعث غفلت انسان نیز می شود. این طور نیست كه شاد بودن، موجب قساوت قلب شود. البته شادی باید هدایت شده باشد.)
8- دنبال شكار رفتن برای تفریح
9- امام صادق علیه السلام: خداوند متعال به موسی(علیه السلام) وحی فرستاد كه ای موسی از فزونی اموال خوشحال مباش، و یاد مرا در هیچ حال ترك مكن; چرا كه فزونی مال غالبا موجب فراموش كردن گناهان است و ترك یاد من قلب را سخت می كند.(6)
راهكارهایی برای مبارزه با قساوت قلب
1- توبه: امام صادق علیه السلام می فرماید برای قلوب زنگار است مانند زنگاری كه بر مس است پس آن را با استغفار جلا دهید.
توبه سه ركن دارد 1- پشیمانی از انجام گناه 2- تصمیم بر ترك گناه 3- جبران گذشته
2- كم كردن آرزوهای دنیایی
3- عبادت خداوند: در زندگی جایی برای عبادت باز كنیم.
4- صدقه دادن و با فقرا رفت و آمد كردن و دیدن محیط زندگی آنان نیز در رفع قساوت و زنگار دل مفید است.
5- معاشرت با انسان های مؤمن و با ایمان
6- ترك مخاصمه و جدل و دعوا
7- ترك جدی گناهان كه از همه مهم تر است.
8- شنیدن موعظه ها، خصوصاً سخنان حكمت آمیز ائمه معصومین علیهم السلام ( مانند نهج البلاغه خصوصاً بخش حكمت ها و مباحث دنیا
9- پیامبر فرمود: این قلوب را زنگار می گیرد هم چنان كه آهن را زنگار می گیرد وقتی آب به آن رسد. گفته شد جلاء آن چیست؟ حضرت فرمود: زیادی یاد مرگ و تلاوت قرآن. (7)
10- رفتن به مجالس علم. زیرا خداوند قلب ها را با نور حكمت زنده می گرداند هم چنان كه زمین مرده را به باران زنده می كند.(8)
11- اطعام به مساكین و رسیدگی به یتیمان، قلب انسان را نرم می كند.(9)
12- امام علی علیه السلام می فرماید: قلبت را با موعظه زنده كن ... و او را با یاد مرگ ذلیل گردان[ و خاشع كن]..... و اخبار گذشتگان را بر او عرضه نما.(10)
13- برای قلب جلائی غیر قرآن نیست.(11)
14- تفكر، حیات و زندگی قلب است. (12)
15- روزه گرفتن نیز انسان را به خود آورده و در رفع زنگار قلب مفید است.
16- خواندن ادعیه ای كه از معصومین علیهم السلام رسیده و توجه به معانی بلند آنها بسیار مؤثر است. مناجات خمسة عشر كه در مفاتیح الجنان آمده، بسیار زیباست. (این مناجات مشتمل بر پانزده دعاست با نام های مناجات التائبین، مناجات الشاكرین، مناجات الخائفین، مناجات المفتقرین و ... كه مناسب حال هر انسانی در این دعاها ، مضامین زیادی آمده است.)
17- عبادت با توجه: به عنوان مثال وقتی می خواهیم نماز بخوانیم فكر كنیم آخرین نمازمان است.

منابع:
1- میزان الحكمة، ح16995
2- میزان الحكمة، ح16985
3- میزان الحكمة، ح17000
4- میزان الحكمة، ح17023
5- . بحارالانوار، ج 7، ص 55
6- . بحارالانوار، ج 7، ص 55
7- میزان الحكمة، ح17049
8- میزان الحكمة، ح17032
9- میزان الحكمة، ح17043
10- نهج البلاغه، نامه 31
11- نهج البلاغه، خطبه 176
12- میزان الحكمة،17030

 
يکشنبه 6/11/1392 - 10:25
نماز
در حالات مرحوم میرزاجواد ملكى تبریزى (ره )
مرحوم میرزا جواد ملكى تبریزى رحمه الله علیه هر شب كه براى تهجّد از خواب بیدار مى شد ضمن اجراى دستورات و آداب برخاستن از خواب از قبیل سجده و دعا، مدّتى در بسترش صدا به گریه بلند مى كرد و سپس بیرون مى آمد و به اطراف آسمان نگاه مى كرد و آیات
((إِنَّ فِى خَلْقِ السَّموَاتِ وَ الاَْرْضِ...))(101)
را مى خواند و سر به دیوار مى گذاشت و مدّتى گریه مى كرد، سپس براى وضو گرفتن آماده مى شد و در كنار حوض مى نشست و مى گریست و از هنگام بیدار شدن تا برگشتن به محل نماز چند جا مى نشست و بر مى خاست و گریه مى كرد، وقتى كه وضو مى گرفت و به مصلاّیش مى رسید و مشغول تهجّد مى شد، دیگر حالش خیلى منقلب مى شد و قابل وصف نبود، او در نمازها و مخصوصاً در قنوت آنها گریه هاى طولانى داشت تا آنجا كه بعضى ایشان را جزء بكّائین عصر به شمار آورده اند.(102)
از امام سجّاد علیه السلام پرسید: چرا شب زنده داران صورتى زیباتر از صورت دیگران دارند؟
فرمود: چون آنان با خداى خویش خلوت كرده اند، خداوند از نور خود بر چهره آنان پوشانده است .(103)
امیرمؤمنان على علیه السلام و شبهایش
امام صادق علیه السلام فرمود:
حضرت على علیه السلام اتاقى را در خانه اش براى خواندن نماز اختصاص داده بود، چون مقدارى از شب مى گذشت یكى از كودكانش را كه بیدار بود همراه خود به آن اتاق مى برد و مشغول نماز مى شد.(104)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
اى على بر تو باد نماز شب و كسى كه نماز شب را سبك بشمارد از ما نیست پس به وصیّت من عمل كن ، و دستور بده تمام اُمّتم نماز شب را بخوانند.
با خواندن نماز شب تاریكى قبر را یادآور شویم
روایت شده است كه خداى متعال به حضرت موسى علیه السلام وحى كرد كه : اى موسى ! در تاریكى شب از خواب برخیز (و مناجات و راز و نیاز كن ) تا قبرت را باغى از باغهاى بهشت قرار دهم .(105)
همچنین آمده است نماز گزار باید با خواندن نماز صبح ، صبحِ قیامت را به یاد آورد و از نماز ظهر به یاد گرمى محشر بیفتد و از نماز شب ، تاریكى قبر را متذكّر شود.(106)
پاداش نماز شب بیان نشده
امام صادق علیه السلام فرمود:
هر كارِ نیكى كه انسان با ایمان انجام مى دهد پاداشش در قرآن ذكر شده است ، جز نماز شب ، كه به خاطر اهمیّت آن خداوند آن را با صراحت بیان نفرمود، همین قدر فرموده است : ((تَتجافى جُنُوبُهُومْ عَنِ الْمَضاجِعِ...))(107)، پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور مى شود (و به پا مى خیزند و رو به درگاه خدا مى آورند) و پروردگارِ خود را با بیم و امید مى خوانند و از آنچه به آنان روزى داده ایم انفاق كنند! هیچ كس نمى داند چه پاداشهاى مهمّى كه مایه روشنى چشمهاست براى آنان نهفته شده ، این پاداشِ كارهایى است كه انجام مى دادند.(108)
هیچگاه نماز شبش ترك نشد
در شرح حال آیت اللّه شهید مطهرى رحمه الله علیه آمده است كه :
او همیشه با وضو بود و به این كار توصیه مى كرد، نسبت به انجام فرایض ‍ فرزندان خود نظارت دقیق داشت ، بعد از نماز مغرب و عشا سجده هاى طولانى به جا مى آورد و از سنّ تكلیف به بعد، هیچ گاه نماز شبش ترك نشد.(109)
شب زنده دارى مرحوم ملا هادى سبزوارى
در شرح حال حكیم الهى ، حاج ملاّ هادى سبزوارى نوشته اند: در تمام سال ، ثلث آخر شب را بیدار بودند و در تاریكى شب عبادت مى كردند، تا اوّل طلوع آفتاب .(110)
دعا در نماز براى همه
((رسول خدا صلى الله علیه و آله مشغول نماز بود كه شنید مردى در نماز خود مى گوید:
پروردگارا! تنها من و محمّد را مشمول رحمت خود قرار ده و جز بر ما دو نفر، بر هیچ كس رحم نكن !
پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله پس از آنكه نماز خود را به پایان برد، رو به او كرد و فرمود: (چرا) تو یك چیز وسیع را محدود ساختى (111).))
(یعنى چرا همه مسلمانان را دعا نمى كنى و رحمت خدا را به من و خودت اختصاص مى دهى ؟)
آیت اللّه حسن زاده آملى گوید:
رساله اى در امامت نوشتم و آن را به حضور شریف استاد علاّمه طباطبائى رضوان اللّه تعالى علیه رائه دادم ، مدّتى در نزد او بود و لطف فرمودند و یك دوره تمام ، آن را مطالعه فرمودند، در یك جاى آن رساله ، درباره خودم دعاى شخصى كرده بودم كه : بار خدایا مرا به فهم خطاب محمّدى صلى الله علیه و آله اعتلا ده .
در هنگام ردّ رساله به این جانب فرمود: آقا! تا من خود را شناختم دعاى شخصى در حق خودم نكردم بلكه دعایم عام است . این تأ دیب اخلاقى بسیار در من اثر گذاشت .(112)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: هر گاه یكى از شما دعا كند، دعایش را عمومیّت دهد و همه را دعا كند، زیرا این كار دعا را زودتر مستجاب مى كند.(113)
و نیز فرمود: كسى كه با جمعى نماز بخواند و تنها براى خود دعا كند و آنان را فراموش نماید، به آنان جفا كرده است .(114)
مطلب دیگرى كه غفلت از آن روا نیست این است كه : بر پا داشتن نماز و دعا كردن براى خود و دیگران ، وظیفه نمازگزار به پایان نمى رسد، بلكه این آغاز راه است و هر نمازگزارى موظّف است علاوه بر این ، عملاً نیز براى حلّ مشكلات مسلمانان اقدام كند، چنانكه آیت اللّه جوادى آملى فرموده اند: دینى كه مى گوید: هنگام سحر در نماز شب حدّاقل چهل نفر را دعا كن . همان دین مى گوید: روز هم به فكر حلّ مشكل چهل نفر باش ، شب برخیز و دیگران را دعا كن ، یعنى روز هم مواظب كارشان باش . این درس ‍ كرم به انسان مى آموزد، كه دیگران مهمان سفره انسان باشند.(115)
امام صادق علیه السلام فرمودند:
جان ایمان سه چیز است :
1 - نماز شب خواندن .
2 - روزه دار را افطار دادن .
3 - به ملاقات برادران رفتن .(116)
در حالات مرحوم میرزاى قمى رحمه الله علیه
در شرح حال استادِ میرزاى قمى رحمه الله علیه (مرحوم سید حسین خوانسارى رحمه الله علیه ) آمده است :
این مرد بزرگ ، هرگز نماز شب و زیارت عاشورا و نماز جماعت را ترك نكرد و هرگاه به مسجد نمى رفت ، در منزل با زن و فرزند خود نماز جماعت مى خواند.(117)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند:
نماز آدمى در دل شب ، شعار صالحان است .(118)
شیخ مفید (ره )
((شریف ابویعلى جعفرى )) درباره شیخ مفید رحمه الله علیه گفته است :
او مقدار كمى از شب را مى خوابید، آنگاه بر مى خاست و نماز مى گزارد، یا كتاب مى خواند، یا درس مى گفت ، یا قرآن تلاوت مى كرد.(119)
رسول اكرم صلى الله علیه و آله فرمود:
بر شما باد به نماز شب ، كه آن روش صالحانِ پیش از شما و وسیله نزدیك شدن به خداوند و مانع گناهان (آینده ) و كفاره گناهان (گذشته ) و دور كننده دردها از بدن مى باشد.(120)
در حالات امام خمینى رحمه الله علیه
یكى از پزشكان مى گوید:
در ایّامى كه امام خمینى رحمه الله علیه در بیمارستان تحت معالجه و عمل جرّاحى بودند، لوله تنفّس در تراشه ایشان بود، (وقتى این لوله در مجراى تنفسى قرار مى گیرد، شخص نمى تواند صحبت كند)، امّا امام با اینكه لوله به مجراى تنفسى ایشان وصل بود، نماز ظهر و عصر آن روز را به همان وضع ادا نمودند و حتّى نماز شب خود را ترك نكردند.(121)
در بین راه مشغول خواندن نمازهاى نافله ...
یكى از شاگردان علاّمه طباطبائى رحمه الله علیه درباره او مى گوید:
علاّمه اهل ذكر و دعا و مناجات بود، در بین راه كه او را دیدم غالباً ذكر خدا بر لب داشت .
به نوافل مقیّد بود و گاهى دیده مى شد كه در بین راه مشغول خواندن نمازهاى نافله است .
شبهاى ماه رمضان تا صبح بیدار بود، مقدارى مطالعه مى كرد و بقیّه را به دعا و قرائت قرآن و نماز و اذكار مشغول بود.(122)
تا حالا نشده من از نماز شب ایشان بیدار شوم
در خاطرات مربوط به امام خمینى رحمه الله علیه مى خوانیم : خویشاوندان ایشان مى گفتند:
از پانزده سالگىِ ایشان كه ما در خمین بودیم ، آقا یك چراغ موشى (123) كوچك مى گرفتند و مى رفتند به یك قسمت دیگر كه هیچ كس بیدار نشود و نماز شب مى خواندند.
همسر امام رحمه الله علیه مى گویند:
((تا حالا نشده كه من از نماز شب ایشان بیدار شوم )). چون چراغ را مطلقاً روشن نمى كردند.
نه چراغ اتاق را روشن مى كردند، نه چراغ راهرو را و نه حتى چراغ دستشویى را [او از یك چراغ قوه كوچك كه تنها جلوى پایشان را روشن مى كرد، استفاده مى كردند.(124)] و براى این كه كسى بیدار نشود، هنگام وضوى نماز شب ، یك ابر زیر شیر مى گذاشتند كه آب چكّه نكند و صداى آن ، كسى را بیدار نكند.(125)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
زمستان براى مؤمن فصل خوبى است ، زیرا روزهاى كوتاهش را روزه مى گیرد و شبهاى طولانى اش را براى نماز (شب ) بر مى خیزد.(126)
عارفان ، سرمه بیدارىِ شب بر چشمانشان كشیده اند
خداى متعال به حضرت داوود علیه السلام فرمود:
اى داوود! مردان با تقوا شبهایشان را نخوابند مگر آنكه نمازشان را براى من بگذارند. و روزهایشان را به پایان نبرند مگر آنكه پیوسته مرا یاد كنند. اى داوود! همانا عارفان ، سرمه بیدارىِ شب بر چشمانشان كشیده اند و شب را در حال قیام اند و از این رهگذر، رضاى مرا مى طلبند.(127)
كنیزك نماز شب خوان
((حسن بن صالح )) - از صوفیه و عرفاى مشهور عراقى - كنیزكى داشت ، آن را بفروخت بر قومى .
چون میانه شب بود، كنیزك برخاست و گفت : اى اهل سراى ، نماز! نماز! ایشان تعجّب نمودند و گفتند: آیا صبح بدمید و بامداد شد؟ كنیزك گفت : شما جز فریضه نگزارید؟ گفتند: نه . كنیزك به نزد حسن بن صالح بازگشت و گفت : اى خواجه ! مرا بر قومى فروختى كه ایشان نماز شب نمى خوانند، مرا از ایشان باز ستان . حسن وى را از ایشان بازستاند.(128)
اگر بهشت مى خواهى نماز شب بخوان
یكى از صالحان گفت :
شبى خوابیدم و عبادت (نماز شب ) به جا نیاوردم ، پس شنیدم كه هاتفى مى گفت :
آیا بندگان خدا مى خوابند و حال آنكه خداوند بهشت رضوان را بین آنان تقسیم مى فرماید؟ پس هر كه اضافه بخواهد، شب طولانى را با خواب ، كوتاه نمى كند و به اندكى از بهشت قانع نمى شود.(129)
نصیحت على علیه السلام براى مردم عراق
((امام باقر علیه السلام فرمود:
امیرالمؤمنین على علیه السلام آن گاه كه در عراق بود، روزى پس از نماز صبح به وعظ و نصیحت پرداخت و از خوف خدا گریست ، دیگران هم از گریه حضرت گریستند، آن گاه فرمود: به خدا قسم كه از زمان دوستم رسول خدا صلى الله علیه و آله اقوامى را به یاد دارم كه صبح و شام را به پایان مى بردند در حالى كه چهره هاى آنان گرفته و احوالشان پریشان و شكمها از گرسنگى به پشت چسبیده و پیشانى آنان از اثر سجده چون زانوى شتر بود!
شب را در حال سجده و قیام براى پروردگارشان به روز مى آوردند. گاهى مى ایستادند و گاهى پیشانى بر خاك مى نهادند و با خداى خود سرگرم گفتگو و مناجات بودند و آزادى خویش را از آتش جهنّم ، از حضرت او مى خواستند، به خدا سوگند با همه احوال ، آنان را مى دیدم كه بیمناك و هراسانند!
راوى مى گوید: پس از این سخنان ، دیگر آن حضرت را خندان ندیدند، تا به جوار رحمت حضرت حق منتقل شد.))(130)
بر تو باد به استغفار در تاریكى شب
خداى متعال فرمود: اى داوود! بر تو باد به استغفار در تاریكى شب ، هر كس ‍ به خاطر من به نماز ایستد آنگاه كه مردم در خوابند، به فرشتگانم دستور مى دهم تا براى او استغفار كنند و بهشت من مشتاق دیدار او گردد و هر تر و خشكى براى او دعا كند.(131)
نماز شب حضرت مهدى علیه السلام
استاد الهى و عارف ربّانى ، مرحوم حاج شیخ جواد انصارى همدانى رحمه الله علیه مى فرمود:
یكى از مؤمنان ، شبى كه براى نماز شب بیدار شده بود مشاهده كرد كه در حدود پانصد خانه از خانه هاى همدان نورافشانى مى كنند. به او الهام شده بود كه در این خانه ها نماز شب خوانده مى شود، در نقطه اى (از زمین ) عمودى از نور دیده بود كه تا آسمان كشیده شده است و به او الهام شده بود كه در آن مكان ، وجود مقدّس حضرت مهدى علیه السلام هست كه به نماز شب ایستاده است .(132)
((عباد)) یكى از سربازان رسول خدا صلى الله علیه و آله و نماز شب او
وقتى كه ارتش اسلام به همراه رسول خدا صلى الله علیه و آله از غزوه ((ذات الرقاع )) به سوى مدینه بر مى گشت ، بین راه در میان درّه اى شب را به استراحت پرداخت ، پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله دو سرباز دلیر را مأ مور حفاظت دهانه درّه كرد. آن دو كه ((عباد)) و ((عمّار)) نام داشتند، ساعات شب را بین خود تقسیم كردند، نگهبان )) اوّل عباد بود كه مقدارى از شب را به نماز مشغول شد. در میان مردى از افراد دشمن كه در تعقیب مسلمین بود خود را نزدیك درّه رساند و عباد را كه در حال نماز بود هدف تیر قرار داد. او به قدرى غرق مناجات بود كه سوزش تیر را كمتر احساس كرد، آن را از پاى خود در آورد و به نماز ادامه داد... با تیر دوّم نیز چنین كرد، وقتى كه سوّمین تیر به پایش ‍ نشست دیگر نتوانست آن طور كه مى خواست مناجاتش را ادامه دهد؛ به خاطر این با ركوع و سجودى كوتاه نمازش را به پایان برد و عمّار را بیدار كرد.
چون عمّار حال عباد را دید با اعتراض به او گفت : چرا در آغاز كار مرا بیدار نكردى ؟ عباد گفت : من در حال مناجات با پروردگار خود بودم و سوره اى از قرآن را مى خواندم ، لذّت مناجات و شیرینى توجّه به خداى متعال مانع از آن شد كه نماز خود را قطع كنم ، اگر نبود كه رسول خدا صلى الله علیه و آله حفاظتِ این نقطه را بر عهده من گذارده بود، هرگز نماز و سوره اى را كه مى خواندم قطع نمى كردم و جان خود را در طریق مناجات با خدا از دست مى دادم ، پیش از آنكه آهنگ بریدن نماز كنم !(133)
نماز شب مرحوم میرزا سلیمان تنكابنى
صاحب ((قصص العلماء)) درباره پدرش مرحوم میرزا سلیمان تنكابنى مى گوید:
نماز شبش هیچ گاه ترك نشد، یك شب وقت سحر از خواب بیدار شدم ، دیدم پدرم نشسته است و به شدّت مى گرید، بعد از مدّتى كه گریه اش تمام شد، از سبب آن سؤ ال كردم ؟
در پاسخ فرمود: در قنوت نماز وتر، مناجات ((خمس عشرة )) مى خواندم و مى گریستم ، ناگاه شنیدم كه از سقف اتاق ، آوازى بر آمد كه : ((ایّها العالم العامل ...)) (مرحوم والد، بیش از این سخنى نگفت و دنباله صدایى را كه شنیده بود اظهار نكرد).
سپس بیان داشت كه : وقتى آن آواز را شنیدم ، چنان گریه بر من مستولى شد كه نتوانستم نماز را تمام كنم ، بى اختیار نشستم و گریستم . و تا من زنده ام ، راضى نیستم این ماجرا را به كسى بگویید.(134)
مادرم فاطمه زهرا علیها السلام در نماز شبش ...
امام حسن مجتبى علیه السلام فرمودند:
مادرم فاطمه علیها السلام را دیدم كه در شب جمعه اى در محراب عبادت خویش ‍ ایستاده و مرتب در حال ركوع و سجود بودند تا اینكه سپیده صبح آشكار شد و مى شنیدم كه مؤمنان و مؤمنات را دعا مى فرمود و نام آنان را یكایك مى برد و بسیار در حقّشان دعا مى فرمود و براى خود دعایى نمى كرد.
به ایشان گفتم : مادرم ! چرا همان گونه كه براى دیگران دعا مى كنى براى خود نیز دعا نمى كنى ؟
فرمودند: فرزندم ! ابتدا همسایه و بعد خود انسان .(135)
مال شبهه ناك مانع نماز شب مى شود
آیت اللّه شهید قدوسى رحمه الله علیه مى فرمود:
ما وقتى كه در نهاوند بودیم ، سالى یك بار با خانواده ، منزل یكى از آشنایان دعوت مى شدیم ، پس از تكرار چند نوبت دیدم همان شبى كه ما در آن میهمانى غذا مى خوریم نماز صبح روز بعد به آخر وقت كشیده مى شود (و موفّق به نماز شب نمى شویم ) متوجّه شدم در اموال آن شخص اشكالى وجود دارد.(136)
اى صبح ! تو شاهد باش ...
از ((امّ سعید)) كنیز امیر مؤمنان علیه السلام پرسیدند:
على علیه السلام در ماه رمضان بیشتر عبادت مى كند یا در سایر ماهها؟
پاسخ داد: على علیه السلام هر شب با خداى خود به راز و نیاز مشغول است و براى او ماه رمضان و دیگر اوقات یكسان است .
و نیز در شرح حال آن حضرت آمده است :
وقتى كه او را پس از ضربت خوردن از مسجد به خانه مى بردند نگاهى به محلّ طلیعه فجر افكند و فرمود:
اى صبح ! تو شاهد باش كه على را فقط اكنون (به حكم اجبار) دراز كشیده مى بینى !(137)
نماز شب علامه محمد تقى مجلسى رحمه الله علیه
علاّمه محمّد تقى مجلسى رحمه الله علیه - پدر علاّمه محمّد باقر مجلسى رحمه الله علیه - مى گوید:
الحمد للّه ربّ العالمین كه بنده در چهارده سالگى همه اینها را مى دانستم ، یعنى خدا و نماز و بهشت و دوزخ ، و نماز شب [مى خواندم ] در مسجد صفا، و نماز صبح را به جماعت [مى خواندم ] و اطفال را نصیحت مى كردم به آیات و حدیث به تعلیم پدرم رحمه الله علیه .(138)
مهلت خواستن حضرت مریم علیها السلام
روایت شده است : هنگامى كه فرشته مرگ (عزرائیل )، براى قبض روح حضرت مریم علیها السلام نزد او حاضر شد، مریم مهلت خواست تا سجده اى به جا آورد، چون اجازه یافت ، به سجده رفت و در همان حال ، تسلیم فرمان حق شد و جان داد.(139)
در مأ خذ دیگرى آمده است : حضرت عیسى علیه السلام پس از مرگ مادرش ‍ مریم ، او را صدا زد و گفت : مادر! آیا مى خواهى به دنیا برگردى ؟
پاسخ داد: آرى ، (دوست دارم برگردم ) براى آن كه در شب سرد براى خدا نماز بگزارم و در روز بسیار گرم روزه بگیرم ، آن گاه فرمود: اى پسر جان من ! این راه (برزخ و قیامت ) بیمناك است .(140)
رهبر معظم انقلاب خطاب به جوانان ...
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت اللّه خامنه اى - دامت ظله العالى - در اهمیّت نماز شب مى فرمایند: ((نماز شب بخوانید و آن هم نماز شب با توجّه ، نماز شبى كه مى فهمید چه مى كنید، نه نمازى كه در آن توجّه نباشد. نماز شب باید با توجه و عنایت باشد. اثر نماز شب در شما كه جوان هستید، بسیار زیادتر از نماز شبى است كه ((من )) مى خوانم .
این اثرات را حفظ كنید و چیزهایى كه براى هدف و تكاملتان لازم است فرا بگیرید و ایام را از دست ندهید كه این ایّام و این فرصتها قابل بازگشت نیستند)).(141)
مناجاتها و نمازهاى شب استاد شهید مطهرى حالت ویژه اى داشت . سروش نیمه شبان استاد مطهرى هنگام نماز شب این بود: نخوابید، شیطان خوشحال مى شود. رهبر انقلاب مى فرمایند: این مرد، نیمه شب تهجد با آه و ناله داشت ، نماز شب مى خواند و گریه مى كرد، به طورى كه صداى گریه و مناجات او افراد را از خواب بیدار مى كرد... اتاق ایشان وضعیت خاصى داشت ... یك ((اللّه )) بود كه با نئون سبز با این شب نماها نوشته شده بود و فقط در شب جلوه داشت و مشخص مى كرد كه استاد همان نیمه شبها كه مشغول ذكر خدا هستند و ذهنشان هم به یاد خداست مى خواهند كه از همه حواس خود نیز استفاده كنند...))(142)
گریه هاى شبانه
یكى از اساتید حوزه علمیه قم گوید: شبى مهمان حاج آقا مصطفى بودم ، نصف شب از خواب بیدار شدم و صداى آه و ناله اى شنیدم ، نگران شدم كه در خانه چه اتفاقى افتاده است !
حاج آقا مصطفى را بیدار كردم و گفتم : ببین در خانه شما چه خبر است ؟
ایشان نشست و گوش فرا داد و گفت : صداى آقا (امام خمینى ) است كه مشغول تهجّد و عبادت است .(143)
بیدار نشدن مرحوم آخوند كاشى براى نماز شب
((حضرت حجة الاسلام والمسلمین آسید محمّد حسین مدرس )) در اصفهان فرمودند:
یك روز طلبه ها جشنى گرفته بودند از آخوند كاشى هم دعوت مى كنند كه در آن جشن شركت كنند،
ایشان هم تشریف مى آورند و تا دیر وقت مشغول بودند و براى نماز شب بیدار نشده بلكه براى نماز صبح از خواب بیدار مى شوند.
دوباره ((هفده ربیع )) طلبه ها جشن مى گیرند و آخوند را دعوت مى كنند كه تشریف بیاورند و این بار هم ایشان خوابشان مى برد.
شب در خواب ((حضرت رسول )) صلى الله علیه و آله را مى بینند و حضرت مى فرمایند:
ما دفعه قبل ((نهم ربیع )) را به خاطر شادى قلب دخترم ((زهرا سلام اللّه علیها)) تو را بخشیدیم كه نماز شبت ترك شد ولى ((هفدهم ربیع )) چرا خوابت برده بلند شو نماز شبت را بخوان .
شیطان مانع بیدار شدن مى شود
و شیخ برقى بسند معتبر از حضرت امام محمّد باقر علیه السلام روایت كرده كه فرمود: از براى شب شیطانى است كه او را رها مى گویند، پس هرگاه بنده اى از خواب بیدار شود و اراده كند برخاستن براى نماز شب را آن شیطان باو گوید حالا وقت برخاستن تو نیست ، پس دفعه دیگر كه بیدار شود و خواهد برخیزد آن شیطان گوید كه وقت برخاستن نشده یعنى زود است پس ‍ پیوسته او را از برخاستن زایل كند و حبس كند او را تا فجر طلوع كند و چون فجر طالع شد بول كند در گوش او آن وقت بگذرد از او در حالیكه دُم خود را مى جنباند از ناز و به خود مى بالد.
و ابن ابى جمهور از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل كرده كه آن حضرت روزى باصحاب خود فرمود كه احدى از شما هر گاه خوابید شیطان گره میزند بر پسِ سر او سه گره بزند مكان هر گرهى عَلَیْكَ لَیْلٌ طَویلٌ فَارْقُدْ یعنى شب دراز است بخواب ، پس هر گاه بیدار شد و ذكر خدا كرد یك گره گشوده شود و اگر وضو گرفت یك گره دیگر گشوده گردد و اگر نماز خواند یك گره دیگر گشوده گردد پس داخل صبح شود به حال نشاط پاكیزه نفس والاّ صبح كند خبیث النّفس كسلان ، و این روایت در كتب اهل سنّت نیز مذكور است .
و قطب راوندى روایت كرده از امیرالمؤمنین علیه السلام كه فرمود: طمع نكن در سه چیز با سه چیز: طمع مكن در بیدارى شب با پر خوردن ، و در نور صورت با خوابیدن در جمیع شب ، و در امان از دنیا با صحبت فسّاق .
ذكر موجودات
((آیت اللّه امینى )) فرمودند:
((آسید باقر سدهى )) كه استاد ما بود و ایشان هم شاگرد مرحوم ((آیت اللّه آمیرزا رحیم ارباب )) بود فرمود كه :
ما سر درس مرحوم ارباب بودیم و ایشان لمعه درس مى دادند یك روز در درس لمعه فرمود:
یك شب من از اتاقم به قصد وضو به سوى صحن مدرسه آمدم كه نماز شبم را بخوانم وقتى از اتاق بیرون آمدم دیدم صداى همهمه اى مى آید هرچه نگاه كردم دیدم همه جا خاموش است ، صدا از درخت و همه جا مى آید مثل یك ذكرى بود.
رفتم وضوخانه دیدم آنجا هم صدا مى آید، تعجّب كردم این صداى ذكر از كجاست . آمدم داخل ایوان نماز بخوانم ، امّا همینطور در فكر بودم كه این صدا از كجا مى آید؟ قدرى كه رفتم ، دیدم مرحوم آخوند كاشى مشغول نماز شب هستند و در قنوت وِتْرشان همینطور ذكر مى خواند و گریه مى كند و در و دیوار هم ذكر مى گویند.
من همینطور ایستادم و به او نگاه كردم ، تا نماز صبح شد، دیدم سر و صدا تمام شد.
فردا رفتم درس و گفتم : آقا من یك حاجتى به شما دارم .
فرمود: بفرمائید؟! گفتم : من چنین چیزى از شما دیدم و ذكر در و دیوار.
آخوند فرمود: خودتان شنیدید؟ گفتم : بله .
فرمودند: خداوند به تو عنایتى كرده است كه شنیده اى .
(چون قرآن كریم مى فرماید: در و دیوار تسبیح خدا را مى كنند اگر كسى درك كند و بفهمد ذكر موجودات را معلوم است كه خداوند التفاتى به او كرده است )
ما سمیعیم و بصیریم و هُوشیم
از شما نامحرمان ما خامُوشیم
شب زنده دارى مرحوم شیخ جعفر كبیر
از بعضى از اكابر افاضل نقل شده مرحوم شهید ثالث مى فرمود كه :
مرحوم شیخ جعفر كبیر وارد قزوین شد و در منزل برادر شهید ثالث حاج ملاّ محمّد صالح منزل كرد، شب هر یك در گوشه اى خوابیدند و من هم در گوشه آن باغ خوابیدم . چون مقدارى از شب گذشت ، دیدم كه شیخ جعفر مرا صدا كرد كه برخیز و نماز شب بخوان .
عرض كردم : بلى بر مى خیزم ؛ شیخ از من ردّ شد و من دیگر بار خوابیدم .
ناگاه بر اثر شنیدن صداهائى متاءثّر كننده از خواب جستم از پى آواز روانه شدم چون به نزدیك رسیدم دیدم كه جناب شیخ با نهایت تضرّع و بى قرارى به مناجات و گریه اشتغال دارد. صداى آن جناب چنان تاءثیرى در من كرد كه از آن شب تا به حال بیست و پنج سال مى گذرد هر شب برمى خیزم و به مناجات به قاضى الحاجات اشتغال دارم .
رسول خدا صلى الله علیه و آله چنان در حال قیام بود كه ...
عبداللّه بن مسعود مى گوید:
شبى همراه رسول خدا صلى الله علیه و آله نماز شب مى خواندم و آن حضرت چندان در حال قیام و برپاى بود كه من توان ایستادن نداشتم ، آهنگ كارى ناپسند كردم .
پرسیدند: چه كار ناپسندى ؟ گفت : این كه بنشینم و پیامبر صلى الله علیه و آله را به حال ایستاده رها كنم .(144)
دعا براى روزى ، در نماز شب
((ابوبصیر)) نقل مى كند: به حضرت صادق علیه السلام از حاجت خودم شكایت كردم و از آن حضرت خواستم كه به من دعایى جهت رزق بیآموزد.
((حضرت صادق علیه السلام فرمود: در نماز شب ، وقت سجده (در روایت دیگر: در سجده آخرِ ركعتِ هشتمِ نافله شب ) این دعا را بخوان :
((یا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ یا خَیْرَ مَسْئُولٍ وَ یا اَوْسَعَ مَنْ اَعْطى وَ یا خَیْرَ مُرْتَجىً اُرْزُقْنى وَ اَوْسِعْ عَلَىَّ مِنْ رِزْقِكَ وَ سَبِّبْ لى رِزْقاً مِنْ قَبْلِكَ اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ)).
حضرت این دعا را به من تعلیم فرمود، از وقتى كه من آن را خواندم ، دیگر محتاج نشدم .
خانه هایى كه هنگام شب در آنها نماز خوانده مى شود
روایت شده است : خانه هایى كه هنگام شب در آنها نماز خوانده مى شود و قرآن تلاوت مى گردد، براى اهل آسمان نورافشانى مى كنند همانگونه كه ستارگان درخشان براى اهل زمین نور افشانى مى كنند.(145)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود:
فضیلت نماز شب بر نماز (مستحب ) در هنگام روز، مانند فضیلت انفاق پنهانى بر انفاق آشكار است .(146)
تأ ثیر سحرخیزى زن
زنى به خدمت حضرت صادق علیه السلام آمد و عرض كرد:
اى پسر پیغمبر! شوهرم مرا دوست نمى دارد، چه كنم ؟
حضرت فرمود: ((علیك بصلوة اللّیل )). برو نماز شب بخوان .
پس از چندى خدمت حضرت رسید و تشكّر كرد و گفت : شوهرم از آن وقت هیچ كس را به اندازه من دوست نمى دارد. پس آن حضرت فرمود:
خدا رحمت كند زنى را كه سحر برخیزد و شوهرش را بیدار كند، و همچنین مردى كه برخیزد و زنش را بیدار كند و نماز شب بخوانند.(147)
نمونه اى از نماز زاهدان روزگار
ربیع بن خُثیم یكى از زهاد ثمانیه است كه قبرش در خراسان است (خواجه ربیع مشهور) از او حكایت شده است كه شب تا صبح در یك ركعت بیدار بود. وقتى كه صبح مى شد، ناله و آه مى نمود و مى گفت اخلاص داران پیشى گرفتند و ما در راه باز ماندیم .
از رساله قشیرى نقل شده است :
وقتى كه خواجه ربیع وفات كرد، یكى از همسایگانش دختركى داشت به پدرش گفت :
آن ستونى كه هر شب در خانه همسایه بود چه شد؟ پدر گفت : فرزند، آن ستون نبود، بلكه همسایه صالح ما ربیع بود كه از اوّل شب تا به صبح بر قدمهاى خود ایستاده بود. آرى ، چنان بر قیام شب مداومت مى نمود كه دخترك همسایه خیال كرده بود ستون است .(148)
چه كنیم كه براى نماز شب بیدار شویم
مرحوم جواد آقا ملكى تبریزى مى فرماید:
كسى كه بخواهد براى نماز شب بیدار شود وقتى كه رختخوابش را آماده مى كند، بگوید: خداوندا! مرا دچار مكر خودت نكن تا این همه بى خیال نباشم و مرا به فراموشى یاد خودت گرفتار نكن ، و مرا جزو ناآگاهان قرار نده . مى خواهم در فلان ساعت بیدار شوم . اینجاست كه خدا به وسیله ملكى او را در همان وقت بیدار مى كند.(149)
عبادت در شب و استجابت دعا
نیشابورى مى گوید:
به امام صادق علیه السلام عرض كردم :
مردم از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل مى كنند در شب ساعتى است كه هیچ بنده مؤمنى در آن دعایى نمى كند، مگر اینكه دعایش مستجاب شود.
فرمود: بلى .
عرض كردم : فدایت شوم آن چه زمانى است ؟
فرمود: بین نصف شب تا ثلث باقیمانده از آن .
گفتم : آیا آن شب معینى است از شبها یا هر شب است ؟
فرمود: هر شب است .(150)
نماز صفت پارسایان
از ((نوف بكالى )) روایت شده كه شبى امیرالمؤمنین علیه السلام را دیدم كه از بستر برخاسته و به ستارگان مى نگرد، آنگاه به من فرمود: اى نوف ! خوابى یا بیدار؟
گفتم : بیدار.
فرمود: اى نوف ، خوشا به حال پارسایان این جهان كه دل در سراى دیگر بسته اند، آنان كه زمین را فرش ، و خاك را بستر، و آب را شربت نوشین ، و قرآن را شعار (جامه زیرین ، یعنى روش خود و زینت دل )، و دعا را دِثار (جامه رو، یعنى مانع حوادث ) قرار داده اند؛ و چون حضرت عیسى از دنیا بریده و جدا گشته اند.
اى نوف ! حضرت داوود علیه السلام شبها در چنین ساعتى از بستر برمى خواست و مى گفت :
این ساعتى است كه هیچ بنده اى خداى بزرگ را نخواند، مگر اینكه دعایش ‍ مستجاب شود؛ جز آنكه باج گیر یا جاسوس خبرچین ، یا گزمه كه همكار داروغه ستمگر است ، و یا نوازنده طنبور و طبل باشد.(151)
آثار هفتگانه نماز شب در كلام امام صادق علیه السلام
امام صادق علیه السلام فرمود:
آثار نماز شب عبارتند از:
چهره را نیكو مى كند.
اخلاق را زیبا مى كند.
انسان را خوشبو مى كند.
روزى را مقدّر مى سازد.
باعث اَداء قرض مى شود.
غم و غصّه را از بین مى برد.
چشم را روشنى مى بخشد.
كسب هیبت و ابهّت با نماز شب
روایت شده است كه امیرالمؤمنین علیه السلام از مقابل دكه قصّابى مى گذشت . قصّاب گفت :
اى امیرالمؤمنین ! گوشت چاق و خوب ، موجود است .
امام علیه السلام فرمود: پول آن ، موجود نیست .
قصّاب گفت : من مهلت مى دهم و صبر مى كنم .
امام على علیه السلام پاسخ داد: من بر نخوردن گوشت صبر مى كنم . (و افزود:) خداوند متعال پنج چیز را در پنج چیز دیگر قرار داده است : عزّت را در بندگى ، ذلّت را در معصیت ، حكمت را در كم خوردن و خالى بودن شكم ، هیبت و ابهّت را در روى آوردن به نماز شب و ثروتمندى و بى نیازى را در قناعت .(152)
نماز شب و رفع مشكلات
رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرمود:
اى مردم ! هیچ كس از شما نیست ، مگر اینكه مشكلات همچون كمربندى او را محاصره كرده است . پس زمانى كه دو سوّم از شب گذشت (و یك سوّم آن باقى ماند) ملكى بر او وارد مى شود و به او مى گوید: برخیز! و ذكر خداوند بگوى كه صبح نزدیك است . اگر او حركت كرد و ذكر خداوند گفت ، یك گره از گرفتارى هایش گشوده خواهد شد و اگر او برخاست و وضو گرفت و به نماز ایستاد، تمامى گره هاى گرفتارى از او گشوده مى شود و صبحگاهان شادمان و با روشنى چشم از خواب بر مى خیزد.(153)
يکشنبه 6/11/1392 - 10:24
نماز

 

 

آنچه پیش رو دارید، پاسخهای شفاهی عارف بزرگ حضرت ایت الله العظمی بهجت(ره)است كه به شما خوانندگان گرامی تقدیم میشود.

خوابم زیاد و نماز صبحم را در آخرین دقیقه میخوانم، چه چاره ای كنم؟

كم آب بخورید. [خوردن آب زیاد، مایعات و مصرف ماست و دوغ در شب موجب سنگینی خواب میشود.]

در اثر سجده زیاد، گاهی علامت مهر بر روی پیشانی میماند، ایا این حالت ریا محسوب میشود؟

سجده طولانی از عباداتی است كه كمر شیطان را میشكند. اما كسی كه سجده طولانی انجام دهد باید مواظب باشد كه مرتكب ریا نشود. بعد از سجده باید جلو ایینه بایستد و ببیند ایا جای مهر در پیشانیاش نقش بسته است یا نه، اگر نقش بسته بود، مقداری بمالد تا به صفت رذیله مبتلا نشود1.

برای رفع تنبلی و كسالت در عبادات چه باید كرد؟

در اوقات نشاط، مشغول به عبادت مستحب شوید، و در اوقات كسالت اقتصار بر واجبات نمایید2. [یعنی در اوقات كسالت به همان واجبات اكتفا كنید.]

برای توفیق نماز شب چه كنیم؟

با قرائت آیه آخر سوره كهف و اهتمام به این امر و اگر علاج نشد، تقدیم بر نصف میشود3. [به نیت بیدار شدن ساعتی خاص، مداومت به قرائت آیه آخر سوره كهف نماید و اگر نتیجه نداد، نماز را قبل از نیمه شب به جا آورد.]

برادری دارم كه به هیچ وجه نماز نمیخواند و رفیق ناباب دارد و هرچه او را موعظه میكنیم گوش نمیدهد. لطفاً یك راه صریح نشان دهید؟

بعد از نماز جعفر طیار علیهالسلام، برای هدایتش دعا كنید و در سجده آخر برای این مقصد دعا نمایید و تباكی كنید (خود را به حالت گریه درآورید)4.

چه كنیم تا نماز صبح مان قضا نشود، چون گاهی نمازمان قضا میشود و ما ناراحت میشویم؟

كسی كه باقی نمازهایش را در اول وقت بخواند خدا او را برای نماز صبح بیدار خواهد كرد5.

برای ازدیاد محبت به حضرت ولی عصر (عج) چه كنیم؟

گناه نكنید و نماز اول وقت بخوانید.

حضرت امام خمینی رحمه الله در یكی از سفارشات اخلاقی خود فرمودند: نمازهای یومیه را در اوقات پنجگانه بخوانید. چگونه میتوان نمازها را طبق فرمایش ایشان در پنج وقت خواند. اگر شما خود از جهت اخلاقی در این زمینه نظری دارید بفرمایید؟

نماز را در یك وقت مشترك خواندن، مانعی ندارد. ولی اگر كسی بخواهد همه را وقت فضیلت بخواند، ظهر را كه اول وقت خواند، عصر را بعد از سه ساعت و عشاء را بعد از یك ساعت و نیم از مغرب گذشته، بخواند6.

برای دوری از ریا چه باید كرد؟

با عقیده كامل، اكثار «حوقله» كند (یعنی زیاد بگوید: لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم).

گاهی اوقات در عبادات ریا میكنم و بعداً سخت رنج میبرم، علاج آن چیست؟

علاج این است كه ریا بكند، ولی اگر در مقابل، شاه و گدا است، ریا برای شاه بكند، فافهم ان كنت من أهله7. [یعنی برای بندگان خدا ریا نكند بلكه عبادت را برای اینكه خدا ببیند انجام دهد].

 

 
يکشنبه 6/11/1392 - 10:23
نماز
  1392-1-20
 

- سرما و نماز شب ( شهید غلامرضا ابراهیمی)
نیمه‌های شب از سردی هوا، از خواب بیدار شدم هنوز تكان نخورده بودم كه متوجه شدم «شهید غلامرضا ابراهیمی» نیز بیدار است. او آرام از جا برخاست و هر سه پتوی خود را، روی بچه‌ها كه از شدت سرما مچاله شده و به خواب رفته بودند، انداخت. من نیز بی‌نصیب نماندم. یك پتو هم روی من انداخت. فكر كردم صبح شده كه حاجی از خواب برخاسته و دیگر قصد خواب ندارد ولی او وضو ساخت و به نماز ایستاد. او آن شب مثل همه شب‌ها تا اذان صبح به تهجد و راز و نیاز مشغول بود.

2- عروج شبانه (شهید ابوالحسن حسنی)

بارها متوجه می‌شدم كه همسرم (شهید ابوالحسن حسنی) نیمه شب از خانه خارج شده بعد از نماز صبح به منزل باز می‌گردد. ابتدا خود را به خواب زده، فكر می‌كردم به دنبال مأموریت‌های سپاه شب‌ها از خانه بیرون می‌رود. یك شب طاقتم تمام شد و خیلی آرام مؤدبانه گفتم. "دلم می‌خواهد بدانم شب‌ها كجا می‌روی؟" وقتی متوجه شد كه من نیز می‌دانم از شب‌ها از خانه خارج می‌شود با خونسردی تمام گفت: امشب با هم می‌رویم. نیمه شب پتویی برداشته به اتفاق از خانه خارج شدیم. یك راست به گلستان شهدا رفت. كنار قبر "شهید اسدالله باغبان" پتو را پهن كرد و مشغول خواندن نماز شد. در نماز او را نظاره‌گر بودم. اصلاً مثل این كه با تكبیر الاحرام از آسمان نیز بالاتر می‌رفت و با سلام نماز دوباره به زمین باز می‌گشت.

3- خلوت انس ( شهید علی‌محمد اربابی)

نیمه شب صدای آشنایی با لحنی شیرین و كامی شیوا مرا از خواب بیدار كرد. خوب دقت كردم كلمه‌هایی كه در خواب و بیداری به وضوح به گوش می‌خورد: ‌معبودا، محبوبا، خدایا... مطمئن شدم یك نفر به تهجد مشغول است. كنجكاوی بیش از حد وادارم ساخت از رختخواب بیرون آمده و خود را به صاحب صدا نزدیك كنم گویا "علی محمد اربابی" بود، رئیس ستاد لشگر ولی مطمئن نبودم، در تاریك جلوتر رفتم تا چهره‌اش را بهتر تشخیص بدهم. ناگهان او متوجه من شد و تبسم كرد. تبسم همیشه بر لبانش بود ولی من خجالت كشیدم و شرمنده شدم. چون عارف را از خدا، سالكی را از مراد، زاهدی را از معبود و مؤمنی را از محبوب جدا كرده بودم. در حالی كه وجودم را "خسی در میقات" می‌دیدم در جای خود برگشتم و با خود عهد كردم دیگر مزاحمتی برای گوشه‌نشینان خلوت انس ایجاد نكنم.

4- نماز نشسته (شهید علی كاظم امكانی یگانه )

نیمه شب صدایی را می‌شنیدم. می‌فهمیدم وعده ملاقات دارد. بستر خواب را رها می‌كردم و آهسته بیرون می‌رفت و وضو می‌ساخت و با حالتی عجیب به نماز می‌ایستاد و برای اینكه دیگران نفهمند نشسته نماز می‌خواند و در تاریك كه كسی او را نمی‌بیند. وقتی "شهید علی كاظم امكانی یگانه" راز و نیاز را تمام می‌كرد، به بالین من می‌آمد و من را صدا می‌كرد و می‌گفت‌: برادر عزیز بلند شو و نمازی بخوان من كه حال ندارم، برای منهم دعا و طلب مغفرت نما!

5- وعده‌ی ملاقات (شهید ابوالفضل امین راد)

ساعت یازده شب بود كه (شهید ابوالفضل امین راد) وضو گرفت. خواهرم نگاه معنی داری به او كرد و گفت: "یك فرد مسلمان رزمنده نمازش تا این وقت شب نمی‌ماند". برادرم پاسخ داد: ‌من نمازم را خوانده‌ام، چه اشكال دارد آدم با وضو و پاك و مطهر باشد؟ خواهرم قانع شد و رفت كه بخوابد. ولی من می‌دانستم كه او با خدا وعده ملاقات دارد. "نماز شب".

6- از خواب تا عبادت (شهید مالك اوزوم چلویی)

"شهید مالك اوزوم چلویی" در شبانه روز بیش از چند ساعتی نمی‌خوابید او در انجام مستحبات به خصوص نماز شب تأكید بسیار داشت و خودش نیز در انجام آن سخت می‌كوشید. حتی به خانواده می‌گفت:‌ شما چقدر می‌خوابید؟ قدری از خوابتان را كم كنید و به عبادت بپردازید. به خدا قسم آنقدر در قبر خواهید خوابید كه حد و حصر ندارد.

7- چشمان دریایی (شهید اكبر باقری)

شب‌ها وقتی همه در خواب بودیم، ناگهان با صدای قرآن بیدار می‌شدیم. خوب كه دقت می‌كردیم اكبر باقری رو به قبله ایستاده و با دلی آسمانی و با چشمانی دریایی نماز شب می‌خواند و با خدای خویش راز و نیاز می‌كرد.

8- سجده بر آب (شهید غلامرضا تنها)

در عملیات كربلا سه، وقتی دچار مد و امواج متلاطم آب شده بودیم، نگران و متحیر، ستون در حال حركت در آب را كنترل می‌كردم. وقتی دیدم كه یكی از بچه‌ها سرش را بدون حركت در آب قرار داده است، بیشتر نگران شدم. شانه‌ ایشان را گرفتم و تكان دادم، سرش را بلند كرد و با نگرانی و تعجب پرسیدم:‌ چی شده؟ چرا تكان نمی‌خوری؟
خیلی خونسرد و بدون نگرانی گفت:‌ مشغول نماز شب بودم و ضمناً با طناب متصل به ستون، بقیه را همراهی می‌كردم. اطمینان و آرامش خاطر بسیجی «شهید غلامرضا(اكبر) تنها» زبانم را بند آورده بود گفتم: «اشكالی نداره، ادامه بده! التماس دعا» صبح روز بعد، روی سكوی الامیه اولین شهیدی بود كه به دیدار معشوق نایل آمد.

9- كهكشان اشك (شهید حیدر حسین)

نیمه شب‌ها و در اوج سرما از سنگر بیرون می‌زد و وضو می‌گرفت و در یك گوشه دنج و تاریك روی خاك می‌نشست و با معبود و معشوقش راز و نیاز می‌كرد. "حسین حیدر" بود و یك كهكشان اشك. او بود نماز شفع و وتر. او بود و یك دنیا تمنا و نیاز به درگاه بی‌نیاز.

10- نماز شب همگانی (شهید سیدقاسم ذبیحی فر)

"شهید سیدقاسم ذبیحی فر" هنگام عبادتش همیشه تنها بود. هنگام غروب معمولاً بالای خاك ریز یا تپه می‌نشست و پایین رفتنِ خورشید را نگاه می‌كرد. شاید ما اصلاً نمی‌توانیم او را درك كنیم. هرگاه به مسجد می‌رفت، ساعت‌ها به همان صورت و آن قدر گریه می‌كرد كه چشمانش متورم می‌شد. در نیمه‌های شب بعد از لختی دعا و خواندن نماز، همه ما را بیدار می‌كرد بعد می‌گفت: ‌بیدار شوید، نمازتان دیر شده ولی دیگر نمی‌گفت چه نمازی. ما همگی بر می‌خاستیم و بعد از گرفتن وضو، به چادر بر می‌گشتیم. هنگام بستن قامت برای نماز، او می‌گفت:‌ حال نیت نماز شب كنید.

11- فضای نماز شب (شهید مهدی سامع)

شب قبل ازعملیات محرم "مهدی سامع" تا بعد از نیمه شب به شناسایی رفته بود و دیر وقت خسته و كوفته برگشت و به خواب رفت. بچه‌ها كه برای نماز شب بیدار شده بودند او را بیدار نكردند چون او خسته بود و شب بعد هم باید در عملیات شركت می‌كرد. صبح برای نماز بیدار شد با ناراحتی گفت:‌ مگر سفارش نكرده بودم مرا برای نماز بیدار كنید؟ وقتی دلیلش را گفتند. آه سردی كشیده و گفت:‌ افسوس، شب آخر عمرم نماز شبم قضا شد!

12- پرواز در شب ( شهید عباسعلی شكوهی)

نزدیك سنگر جایی را كه به عنوان قبر و محراب كنده بود و در آنجا به عبادت و راز و نیاز مشغول می‌شد. شب عملیات و الفجر هشت مهتابی بود و ما داشتیم با برادران و عزیزان خود وداع می‌كردیم "شهید عباسعلی شكوری" ما را رها كرده بود و در آن جایگاه همیشگی‌اش به سجده نشسته و داشت مناجات می‌خواند. چهره‌اش آفتابی بود و دلش آسمانی و چشمش دریایی. قلبش التهاب یك سفر را داشت و دستانش دو بال پرواز.

13- نجوای قرآن (شهید عباس صالحی)

یك روز دیدم دارد جایی را حفر می‌كند گفتم: چه می‌كنی؟ گفت: دارم قبر می‌كنم. من رفتم كمكش. حفره‌ای شد به عمق دو متر، طوری كه دو نفر راحت بتوانند در آن بنشینند. شب‌ها "شهید عباس صالح" با چراغ قوه می‌رفت آنجا و با خدای خویش خلوت می‌كرد چه زیبا بود ترنم عشق از لبهای او كه نجوا می‌كرد قرآن را و مناجات علی (علیه السّلام) را و دیدنی بود نماز شب و سوز نیمه شبش!

14- پیك حق (شهید حسین صنعتكار)

شهید حسین صنعتكار بسیار مقیّد به خواندن نماز شب بود. و این روحیه را در عمل به سایرین منتقل می‌كرد هر كس دو روز با حسین بود نماز شب خوان می‌شد. یكبار از او پرسیدم: شبی شده است كه از خواب بیدار نشوی؟
با تبسمی ملیح گفت:‌ یك شب از شدت ضعف و بی‌خوابی، خواب ماندم. با نیش پشه‌ای از خواب بیدار شدم. ساعت سه بامداد است. به قدری خوشحال شدم كه نهایت نداشت چرا كه یك پیك حق در قالب پشه مرا از خواب بیدار كرده بود تا نمازم فوت نشود.

15- رزم شبانه (شهید رامین عبقری)

یكی از همرزمان پسرم "رامین عبقبری" تعریف می‌كرد كه رامین شب‌هایی را كه پست نگهبانی نداشت، به كسی كه نوبتش بود می‌گفت: مرا برای رزم شبانه (نماز شب) بیدار كن! چون در سنگر جا برای ایستادن نبود، "شهید رامین عبقری" نماز شب را به طور نشسته می‌خواند. در آن ‌سوز سرما جای گرم را رها می‌كرد و با آب منبع وضو می‌ساخت و نماز را با حضور قلب و خلوص نیت به جا می‌آورد.

16- ایثار در نیمه شب ( شهید كلیم الله فلاح نژاد)

شب بود و همه رزمنده‌ها خواب بودند. شهید كلیم اللله فلاح نژاد برای ادای نماز شب برخاست ناگهان شیء آتش زایی را می‌بیند كه گوشه مهمات افتاده و آتش گرفته است. دلش نمی‌آید بچه‌ها را از خواب بیدار كند. پتو بر می‌دارد و با دست و پا، تند تند آتش را خاموش می‌كند. تمام دست و پا و كفش ایشان دچار سوختگی می‌شود اگر او بیدار نمی‌شد و این از خود گذشتگی را انجام نمی‌داد همه مهمات‌ها از بین می‌رفت و هم جان عزیزان رزمنده به خطر می‌افتاد.

17 - شهادت در حین نماز شب (شهید گمنام)

صبح روز بعد والفجر (1) كه برای انتقال شهدا و بقیه مجروحان به منطقه رفتیم با یك صحنه عجیب رو به رو شدم. در بین شهدا، برادری بود كه دیشب مجروح شده بود. این برادر روی سجاده‌ای نشسته بود. قرآن و مهرش روی سجاده و هر دو دستش شدیداً مجروح بود. او با همین حالت شهید شده بود. از خودم پرسیدم: اینها با این وضع، نماز شبشان را ترك نكردند، ما كجای راه هستیم؟

 
يکشنبه 6/11/1392 - 10:23
نماز
هیچ فكر كردید چرا نماز دارای دو سجده است ؟
در روایتی كه از امام رضا(ع) نقل شده است آن حضرت در بیان این كه چرا هر ركعتی یك ركوع و چرا دو سجده دارد؟ فرموده اند: "لأن الركوع من فعل القیام و السجود من فعل القعود و صلاة القاعد علی النصف من صلاة القائم فضوعف السجود لیستوی بالركوع فلایكون بینهما تفاوت لأن الصلوة إنّما هی ركوع و سجود" یعنی زیرا ركوع از افعال قیام است و سجده از افعال نشسته؛ نماز شكسته برابر با نصف نماز ایستاده است(همان گونه كه در نوافل و یا نمازهای احتیاط این چنین است) پس سجده دو برابر ركوع شد تا با آن برابر شود و میان آنها (در فضیلت) تفاوتی نباشد؛ زیرا نماز ركوع و سجود است.(عیون اخبار الرضا، ج2، ص108)
و نیز از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده كه آن حضرت سجده اول را به خلقت انسان از خاك، و سجده دوم را به بازگشت دوباره انسان به خاك تأویل كردند.(علل الشرایع، ج2، ص25)
يکشنبه 6/11/1392 - 10:21
نماز
 

فرزند و نماز

 

حضرت ابراهیم علیه السلام همراه با فرزندش خانه خدا را بنا نهاد و كار را به اتمام رساند. دستها را به سوی آسمان بلند كرد و از خدا خواست: رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّیتِی ابراهیم/40؛ پروردگارا مرا برپادارنده نماز قرار ده و از فرزندان من نیز.

نماز، همان ستون خیمهگاه دین است و والدین باید كودك را برای نماز خواندن تربیت كنند. این كار نیاز به دقت دارد و دشوار است، چراكه اگر او را پیش از تكلیف برای این مهم عادت ندهیم، به جا آوردن آن در ابتدای تكلیف، سخت، تكراری و بهخصوص برای نماز صبح دردسرساز است. بهخصوص اگر نوجوان در این رابطه با اصرار زیاد والدین مواجه شود منجر به لجبازی یا به دروغگویی وی میشود و آن زمان، برای هدایت این نهال سركش كمی دیر شده است و مشكل چند برابر!

روآیات نسبتاً زیادی در رابطه با نماز و سن شروع به آن وارد شده است. در اینجا فرصت پرداختن به تكتك آنها نیست، اما میتوان با دسته بندی و ذكر چند نمونه از هر كدام به نتایج مطلوبی رسید. این روآیات به لحاظ عبارات به كار رفته در آن به سه دسته تقسیم میشوند.

دسته اول روآیاتی كه در آنها از لفظ «وجوب» برای شروع نماز استفاده كرده است. مانند روایتی كه از امام صادق علیه السلام نقل شده است: هرگاه كودك شش ساله شد، نماز بر او واجب است و هرگاه توان روزه یافت، روزه بر او واجب است1.

دسته دوم روآیاتی هستند كه لفظ «امر» به نماز و «مؤاخذه» برای آن را به كار گرفته است. پیامبر اكرم (ص)میفرمایند: هرگاه پسر دست راستش را از چپش تشخیص داد، او را به نماز امر كنید2. و در روایتی در باب مؤاخذه از امام رضا علیهالسلام آمده است: كودك در هفت سالگی برای نماز بازخواست میشود3.

دسته سوم روآیاتی هستند كه در آنها، اجازه تنبیه بدنی كودكان برای اقامه نمازشان داده شده است. مثل این روایت كه پیامبر (ص) میفرمایند: خردسالان خانوادهات را با زبان نماز و طهارت بیاموز و هنگامی كه به ده سالگی رسیدند، آنان را بزن اما از سه ضربه تجاوز نكن4.

با جمعبندی این سه دسته روآیات، این نكات روشن میشود كه: مراد از وجوب در دسته اول، طبق نظر فقهای شیعه، استحباب است، چراكه نماز پیش از رسیدن به بلوغ واجب نیست.

نكته دیگر آنكه برای آموزش نماز سه مرحله باید به ترتیب طی شود.

اول: از زمانی كه كودك قدرت فهم نماز را پیدا میكند، باید آموزش نماز را آغاز كرد. اگرچه این فهم به صورت اجمالی باشد. این مرحله تقریباً از پنج یا شش سالگی شروع و به شش تا هفت سالگی ختم میشود. در این سنین نباید اجباری در كار باشد و فقط كودك را با نماز آشنا میكنیم. شاید بتوان این اختلافی را كه در سن ابتدای شروع نماز است را به تفاوتهای رشد عقلی كودكان برگرداند.

دوم: این مرحله از شش یا هفت سالگی شروع و به نه الی ده سالگی ختم میشود. در این مرحله، آموزش نماز به صورت جدی و به روش مستقیم است. در این روش والدین نماز آنان را تحت نظر میگیرند و در صورت اهمال كاری آنان را مؤاخذه میكنند.

سوم: این مرحله آخر از نه یا ده سالگی شروع شده و تا بلوغ ادامه دارد. نماز خواندن برای كودك در این سنین امری كاملاً جدی محسوب شده و تا آنجا بر آن تأكید میشود كه برای ترك نماز ممكن است، تنبیه بدنی شود. این مرحلهای است كه كودك كاملاً با احكام و فواید و آثار نماز هم آشنا میشود و استدلالهای بزرگترها در او كارگر میافتد5.

این روآیات به صورت كلی سنین شروع به آموزش نماز را مطرح و به صورت خیلی اجمالی حدود انتظار والدین را در هر مرحله بیان كردند. اما اینكه آموزش به چه صورتی باید شروع شود را روشن نكردهاند. به عبارت دیگر، در این روآیات بیان نشده است كه ایا به كودك پنج، شش ساله، نماز كامل آموخته شود یا آموزش به صورت گام به گام باشد.

در روایتی كه عبدالله بن فضاله از امام صادق علیه السلام نقل میكند، روش این آموزش با لحاظ سن به تفصیل بیان شده است و ذكر آن روایت و بررسی آن خالی از لطف نیست.

آنگاه كه پسر سه ساله شد به او میگویند، هفت بار بگو «لا اله اله الله»، وقتی سه سال و هفت ماه و بیست روز شد به او میگویند هفت بار بگو «محمد رسول الله» وقتی چهار ساله شد به او میگویند هفت بار بگو «صلی الله علی محمد و آل محمد». آنگاه كه پنج سالش تمام شد از او میپرسند، دست چپ تو كدام و دست راست تو كدام است. اگر جواب صحیح داد او را رو به قبله كرده و میگویند: سجده كن و رهایش میكنند تا شش ساله شود. وقتی كه شش سالش تمام شد ركوع و سجود را به او میآموزند و به نمازش وامیدارند تا هفت ساله شود. وقتی هفت ساله شد به او میگویند: دو دست و صورتت را بشوی؛ آن وقت به او میگویند نماز بخوان تا نه سالش تمام شود. در آن هنگام وضو و نماز را به او میآموزند و برای آن او را میزنند. هرگاه وضو و نماز را آموخت، خداوند والدینش را مشمول رحمت خود میكند6.

این روایت مراحل شروع آموزش نماز را از مبانی اعتقادی آن آغاز میكند، یعنی این مبانی زمینه ساز آموزش نماز كودك تا چهار سالگی است. مرحله بعدی وقتی است كه كودك قدرت تشخیص دست چپ و راستش را دارد و این سن پنج سالگی معرفی شده است. به او در این سن سجده كردن را كه اصل این عبادت است میآموزند. مرحله سوم از شش سالگی شروع شده كه صورت نماز را یك سال تمرین میكند. سپس با تمام شدن هفت سالگی، علاوه بر صورت نماز، شستن دست و صورت را هم بر تمرینات او میافزایند. بالاخره در مرحله نهایی، به كودكی كه چهار سال به تمرین اعمال و حركات نماز پرداخته، آموزش كامل وضوی و نماز داده میشود و او را برای ترك این كار مؤاخذه میكنند و ممكن است در صورت لزوم از تنبیه بدنی هم استفاده كنند و به این صورت این عبادت، عادتی پایدار در كودك خواهد شد7.

 

 
يکشنبه 6/11/1392 - 10:21
نماز
 

نماز در ادیان مختلف 1

 

جایگاه نماز در ادیان
از آنجائی كه خداوند سرشت انسان را خداپرست آفریده و خداشناسی و خداگرایی فطری است، لذا بشر در طول تاریخ همواره به دنبال پرستش و عبادت معبودی بوده است كه مظهر و نمود عینی آن عبادت در ادیان الهی در نماز تجلّی یافته است. امّا اگر بیشتر درباره این موضوع بخواهیم كنكاش كنیم درمی یابیم كه مسأله نیایش به ویژه نماز، مخصوص ادیان وحیانی نبوده بلكه در ادیان غیر وحیانی یا غیر الهی هم مطرح بوده كه در زیر به برخی از آنها اشاره می كنیم.
به طور مثال در تاریخ ادیان جان ناس می خوانیم كه تبّتیان در مواقعی كه در دیر یا صومعه ای جشن معیّن بر پا می شد زوّار از هر طرف به آنجا روی می آوردند و هدایایی از جنش قماش و كره و غیره برای راهبان می آوردند و در آنجا چند روز اقامت كرده، به طواف و نماز و دعا و رقص مشغول می شدند و پس از یك سلسله عملیات سحرآمیز به اوطان خود مراجعت می كردند[1]. و نیز یاد آوری شده: «در اواسط قرن 14 میلادی بعد از این كه امپراطوری مغول از دیار چین محو و منقرض گردید، یكی از راهبان تبّتی به نام «شونگ ـ خا ـ پا» در صدد اصلاحاتی در دین «لاما» بر آمد و شریعتی بنیان نهاد كه به نام معبد زرد موصوف است. این اصلاح مذهبی انتظامات دیرها را شدیدتر و سخت تر گرداند و استعمال نوشابه های به كلّی حرام و عبادت و نمازها زیادتر معمول گردید.»[2] همچنین جان ناس به نقل از كتاب پنجلی كه به نام «راجه یوگه» موسوم است هشت قاعده برای جوكی سالك (یكی از مكاتب هندوان) مقرّر داشته است كه از جمله آن ها رعایت نظامات (یناما)، خودداری، نظافت، آرامش نفس، مطالعه و نماز.[3]
ویل دورانت در تاریخ تمدّن خود در مورد عبادت یونان باستان می نویسد: «مؤمنان در جریان عبادت، خود را به مذبح، كه در جلوی معبد قرار داشت می رساندند و به وسیله قربانی و نماز از خشم خدا ایمنی می یافتند و یاری او را جلب می كردند».[4] و طبق آماری كه جان ناس در كتاب تاریخ ادیان خود می آورد، معابد مذهبی شینتو (مذهب وطن پرستی ژاپن) تعدادشان در سال 1945 یكصد هزار می رسید. این معابد عموماً دارای حصار مقدّس و دروازه هایی موسوم به «توری» كه شهرت جهانی دارد و مناره ای به سبك گلدسته های مساجد اسلامی و برج زنگ و بالاخره رواِ عبادت بود. پیش از آغاز پرستش، زائر باید تطهیر می كرد و دست و دهان خود را می شست و در وضو خانه معبد وضویی می ساخت و با بر هم نهادن دو كف دست به مجازات سینه كه شیوه مخصوص پرستش ژاپنی است، تعظیم و با به صدا در آوردن زنگ و انجام نماز و نیایش و تعظیم محدود و در حالت مراقبه و تأمّل از واجبان معابد بود[5].
درباره كنفسیوس آمده است، او ادّعای این كه پیامبر بوده و به او وحی می شده اشاره ای نكرده است، و در واقع بیشتر حكیم بوده تا این كه مرد دین باشد، ولی با وجود این احساس دینی داشت كه منجر به احترام خدایان و مداومت بر اقامه شعائر دینی می شد. او نماز می خواند، در حالی كه ساكت بوده، حرفی نمی زده است بر خلاف عادت مردم در زمان خودش و زشت می دانست نماز بخواند تا این كه خداوند او را ببخشد و یا نعمتی به او بدهد، زیرا او معتقد بود نماز هدفی جز تنظیم سلوك افراد و الفت میان آن ها نمی باشد.[6]
از ادیان دیگر در زمان پارت ها و ساسانیان «صابئین و مندائیان» هستند. این قوم خود را صابی می نامیدند. صابی دین كسانی است كه در زبان عربی «مغتسله» خوانده می شدند یعنی كسانی كه در امر پاكیزگی تن و جامه و شستشوی در آب رودخانه دلبستگی كامل داشتند.[7]نماز در آئین مندایی شبیه نماز مسلمانان بود و حتّی قبل از نماز، وضو گرفتن را هم لازم می دانستند و یكی از اساسی ترین آداب و واجبات در دین مندایی ـ قبل از این كه به نماز بایستند ـ انجام رشامه (وضو) است زیرا هر فرد مندایی باید سه بار در روز، صبح، ظهر و عصر عمل رشامه (وضو) را انجام دهد و این كار در بسیاری از مراسم دیگر مانند تعمید و غیره هم به جا آورده می شود و هر فرد برای این كار در بسیاری از مراسم دیگر مانند تعمید و غیره هم به جا آورده می شود و هر فرد برای این كه بخواهد وضو بگیرد باید اوّل نیّت كند و نیز فكر خویش را پاك و از هر گونه آلودگی افكار مادّی آزاد كند، آنگاه خالصانه به كنار رودخانه بیابد و با تواضح به طرف مجرای آب بایستد و دعاهایی را بخواند و به طریق خالص وضو بگیرد.[8]
همچنین براخته (نماز)، دعایی است كه بعد از رشامه (وضو) خوانده می شود. «براخه» هر روزی سه بار یعنی صبح، ظهر و عصر بعد از رُشامه (وضو) انجام می شود. براخه در هر مكان كه مقدور باشد می توان به جا آورد و نمازشان را با بوثه ی (آیه) زیر كه بوثه ی توحید است آغاز می كردند. «به نام خدای بزرگ، خداوند را با قلبی پاك ستایش باد! پروردگار وجود دارد به شهادت تو ای خدای جاویدان كه مالك عالم انواری و از ذات خویش منبعث شده ای و كسی را در وجود آمدنت دخالتی نبوده و نیست، نام تو هیچ گاه از بین نخواهد رفت و بعد نوبت به ادای احترام به پیامبران و مقدّسین می رسد كه طولانی است.»[9]
برای تأیید این مطلب در كتاب آثار الباقیّه، ابوریحان بیرونی می گوید: صابئین سه نماز واجب دارند. نسخت هنگام طلوع خورشید كه هشت ركعت می باشد. دوم قبل از زوال خورشید از وسط آسمان كه پنج ركعت می باشد. و سوم هنگام غروب آفتاب كه پنج ركعت می باشد و در هر ركعت از نماز شان سه سجده است و در ساعت دوم روز یك نماز نافله می خواندند و یكی را در ساعت نه روز و سومی را در ساعت سوم از شب و از برای نماز طهارت و وضو به جا می آورند و غسل جنابت می كنند.[10] و شاهد دیگری كه این مطلب را تأیید می كند سخنی از مرحوم شهرستانی در ملل و نحل می باشد آنجا كه او می گوید: «صابئون همه آن ها سه نماز می خواندند و غسل جنابت و مس میّت می كنند.»[11]
بالاخره در مورد مانی و آئین او گفته شده كه در شبانه روز چهار نماز را واجب می دانستند و نماز گزار باید با آب روان یا راكد مسح كند و روبروی آفتاب بایستد و به سجده رود و بگوید: «مبارك است راهنمای ما، فاراقلیط، پیامبر ما و مبارك است فرشتگان نگهبان او و مسبّحان، لشكریان پرتو افشان او» پس از گفتن این كلمات برخیزد و راست بایستد و بعد به سجده دوم رود، بگوید: «به پاكی یاد شده ای تو ای مانی پرتو افشان و راهنمای ما، كه ریشه روشنایی و نهال زندگی و شجره بزرگی هستی كه تمامش بهبودی بخش است» باز بلند شود و بایستد و به سجده سوم رود و دعاهایی بگوید تا سجده دوازدهم.[12]
اوقات نمازهای آن ها عبارتند از: 1ـ وقت نماز اوّل در هنگام زوال است. (متمایل شدن خورشید از میانه آسمان به سوی مغرب) 2ـ وقت نماز دوّم بین زوال و غرب آفتاب است. 3ـ وقت نماز سوّم كه نماز مغرب نامیده می شود بعد از غروب آفتاب تا سه ساعت بعد از آن می باشد. 4ـ وقت نماز چهارم كه نماز عشاء (شام) است، پس از گذشتن سه ساعت از غروب است. در تمام این نمازها و سجده ها نماز گزار باید همان كارهایی را انجام دهد كه در نماز اوّل، انجام داده است.[13]
جایگاه نماز در ادیان ابراهیمی (بجز اسلام)


1ـ جایگاه نماز در آئین زرتشت
زرتشتیان نماز شان بسیار شبیه نماز مسلمانان بوده و همان طور در پنج وقت باید نماز و دعاهای مخصوص را بخوانند و نیز مقدّماتی برای انجام مراسم عبادی دارند كه بی شباهت به مقدّمات نماز در اسلام نمی باشد. در كتاب «دیانت زرتشتی» آمده است، زرتشتی ها هر 24 ساعت را به 5 دوره یا گاه تقسیم می نمایند و آداب مذهبی تابع این پنجگانه است. بر هر زرتشتی مؤمن فرض است كه در هر یك از پنج دوره، ادعیه و مناجات های خاصّ بخواند. این ادعیه و نیایش ها با ستایش و تمجید اورمزد همراه است و از اصول و واجبات ضروری زندگانی روزانه زرتشتیان محسوب می گردد. امّا این روزه فرضیات پنجگانه را معمولاً موبدان به جا می آورند و اكثر زرتشتیان به خواندن ادعیه در صبحگاه و شامگاه اكتفا می كنند. جهت نیایش زرتشتیان، به سوی منبع نور (آفتاب، ماه و چراغ) می باشد و اكثر با خم شدن و سجده بر روی زمین و نشان دادن عبودیّت و بندگی خود به اورمزد، دعای خود را پایان می دهند. فرضیات به زبان اوستایی تلاوت می شود. مؤمنین زرتشتی اغلب همراه آن، ادعیه ای نیز به فارسی یا گجراتی می خوانند. برخی از بهدینان نه تنها فرضیات را حفظ هستند بلكه بعضی از یشت ها و یا قسمتی از آنهاـ از جمله بهرام یشت ـ را حفظ می نمایند[14].
جان ناس در تاریخ جامع ادیان خود می گوید: افراد زرتشتی در هر وقت روز بخواهند می توانند منفرداً به درون آتشكده بروند قبل از ورود به معبد دست و روی خود را آب شسته، قسمتی از اوستا را تلاوت كرده دعا و مناجات بخوانند. سپس كفش ها را از پا در آورده به اطاِ معبد داخل می شوند و در برابر آتشدان مقدّس نماز برده، هدیه و نیازی با مقداری چوب صندل به موبد تقدیم می دارند و برابر، یك چمچمه از خاكستر مقدّس از او می ستانند. و آن خاكستر قدوّسی را به نیّت كسب فیض و بركت به صورت و چشم خود می مالند. پس به سوی آتش، به تعظیم خم شده و آهسته رو به قهقراء رفته، با كفش كن می رسند و سپس به خانه خود باز می گردند[15].


[1]. تاریخ جامع ادیان جان ناش / 246.
[2]. همان مدرك 147.
[3]. تاریخ جامع ادیان جان ناس / 270.
[4]. تاریخ تمدّن / 1 / 228.
[5]. تاریخ جامع ادیان جان ناس / 427
[6]. ذیل الملل و النحل شهرستانى / 21
[7]. اصل و نسب و دین هاى ایرانیان باستان / 451
[8]. همان مدرك
[9]. همان مدرك / 453
[10]. آثار الباقیّه عن القرون الخالیه / 206
[11]. ملل و نحل شهرستانى / 2 / 57.
[12]. اصل و نسب و دین هاى ایرانیان باستان / 263
[13]. همان مدرك
[14]. دیانت زرتشتى مقاله از دكتر مرى بویس / 155
[15]. تاریخ جامع ادیان جان ناس / 481

 

2

 

او در جایی دیگر خاطر نشان می سازد زرتشتیان شبانه روزی پنج بار نماز و پرستش خدای یگانه به جای آورند. نخست از سپیدی بامداد تا نیمروز (گاه هاون) دوم از نیمروز تا سه ساعت از نیمروز گذشته (گاه رپتون). سوم از سه ساعت از نیمروز گذشته تا پیش از تیرگی شام (گاه ازیرن). چهارم از تیرگی شام تا نیمه شب (گاه ایوه سزیترم). پنجم از نیمه شب تا سپیدی بامداد (گاه اشهن) و اشهن آغاز گاهان است.[1]
در آئین مزدیسنی از این نمازها سه نماز از همه مهم تر و معروف تر است. زرتشتیان قبل از هر چیز آن را به اطفال خود یاد می دهند. و در تمام قسمت های اوستا از این سه نماز، مكرر نام برده كه عبارتند از:
1ـ یتا اهوو ئیریو: یعنی به همان اندازه كه سرور جسمانی (پادشاه) نیرومند است; سرور روحانی به واسطه داشتن صفات راستی و پارسایی خود، همچنان تواناست. بخشش فرشته بهمن از آن كسی است كه فقط برای خدا كار كند و فیض قدرت الهی شامل كسی است كه پاسبان بینوایان و حامی درویشان باشد.
2ـ اشم و هو: یعنی راستی بهترین نیكی و سعادت است. سعادت از آن كسی است كه راست و خواستار بهترین راستی باشد.
3ـ نیگهه ها تام: یعنی فردا اهورا آگاه است از زنان و مردانی كه در ستایش او هستند، به این گونه مردان و زنان به سبب پارسایی و پرهیزكاریشان درود می فرستیم.[2]
اكنون بحث در این باب را با سخن یكی از همین نویسندگان زرتشتی به پایان می بریم، او در پاسخ به این سؤال اینكه چرا باید نماز بخوانیم؟ می گوید: «شبانه روزی چند بار باید نماز كرد و نامه خدا را خواند تا آنچه اهورا مزدا فرموده به یاد و به جای آوریم و منش (اندیشه) و گوشن (گفتار) و كنش (كردار) خویش را برابر فرموده اهورا مزدا پاك و راست داشته گمراه نگردیم.»[3] این سخن مشابه آنچه در قرآن در مورد نماز گفته شده، می باشد. یعنی آیه «اقم الصّلوه لذكری»[4] نماز را به خاطر یاد من بپادار «انّ تنهی عن الفحشاء و المنكر»[5] «بدرستی كه نماز انسان را از كارهای زشت و ناروا باز می دارد.»
2ـ جایگاه نماز در آئین یهود
در این باب ابتدا از قرآن به عنوان متّقن ترین منبعی كه خبر از گذشتگان داده است شواهدی را درباره نماز در شریعت حضرت موسی ـ علیه السلام ـ خواهیم آورد. سپس از مضمون چند روایت از ائمه معصومین ـ علیه السلام ـ درباره موضوع بحث خواهیم كرد و در پایان هم به مطالبی از كتاب تورات (عهد عتیق) و نویسندگان و مورّخان صاحبنظر استشهاد می كنیم.
وقتی حضرت موسی ـ علیه السلام ـ در راه رسالت الهی با همسرش از وطن هجرت نمود و سر به بیابان گذاشت و در تاریكی و ظلمت شب، به طوفان و باران برخورد كرد و به خاطر سختی ها و مشكلات فراوان دستخوش اضطراب و ناراحتی گشت، پروردگار مهربان برای آرامش او به او وحی نمود كه: «اننی انّا اللّه لا اله الاّ انا فاعبدنی و اقم الصلوه لذكری»[6] یعنی همانا من اللّه هستم و معبودی جز من نیست، پس مرا عبادت كن و نماز را برای یاد من بپادار. در این آیه پس از بیان عبادت خدای یكتا به حضرت موسی مسأله نماز یاد آوری شده است. در آیه ای دیگر به موسی و برادرش هارون دستور داده شده كه: «شما و پیروانتان در مصر منزل گیرید و خانه هایتان را قبله و معبد قرار دهید و نماز به پا دارید.»[7] در این آیه هم، خطاب به موسی و هارون به پا داشتن نماز مطرح گردیده است.
همچنین قرآن در آیه 77 سوره بقره ضمن اشاره به پیمانی كه از بنی اسرائیل گرفته شده نماز را به عنوان یكی از اركان و موادّ این پیمان شمرده است». «و اذ اخذنا میثاق بنی اسرائیل لاتعبدون الاّ اللّه و بالوالدین احساناً... و اقیموا الصلوه» و هنگامی كه از بنی اسرائیل ما پیمانی گرفتیم كه جز او را نمی پرستید و به پدر و مادر نیكی كنید.. و نماز را به پا دارید. این آیه به طور آشكار از نماز به عنوان میثاق و پیمانی یاد كرده كه از بنی اسرائیل، دوشادوش مسأله عبادت خداوند یكتا و نیكی به پدر و مادر و غیره گرفته شده است، كه این خود بیانگر اهمیت مسأله نماز و شدّت اهتمام به آن در شریعت آسمانی حضرت موسی ـ علیه السلام ـ است. طبری در تفسیر خود در ذیل این آیه حدیثی را نقل می كند از قول امام باقر ـ علیه السلام ـ كه فرمودند: «احبار یهود و منافقین، مردم را به اقامه نماز و دادن زكات فرمان می دادند ولی خود انجام نمی دادند پس خداوند فرمان داد به آن ها كه با مسلمانان تصدیق كننده پیامبر باشند و اقامه نماز كنند و...»[8]
در تأیید این مطالب كه یهودیان باید نمازهایشان را در معابد شان اقامه كنند در كتاب «گنجینه تلمود»[9] آمده است كه: «علاوه بر عبادت ها و نمازهای فردی و خصوصی كه انسان به وسیله آن حاجات خود را از خدا می طلبد نمازهای جماعتی نیز هستند كه افراد موظّف هستند در آن شركت جویند. اهمیّت نماز جماعت در گفته هایی مورد تأیید قرار گرفته است. كه در اینجا برای نمونه مطلبی را به نقل از براخوت ـ 6 الف آورده: «دعا و نماز انسان فقط در صورتی مورد اجابت قرار می گیرد كه در كنیسه خوانده شود.»[10] و درباره برگزاری نماز جماعت در كنیسه گفته شده است «هر آن كس كه در شهر او كنیسه ای وجود دارد و برای خواندن نماز بدانجا نمی رود وی را همسایه بد می خوانند و با شدّت، این همسایگان بد را مورد نكوهش و مذمت قرار می دهد.»[11]
بعد از بیان آیاتی چند از كلام اللّه مجید درباره نماز در آئین یهود، در روایاتی هم كه از ائمه ـ علیهم السلام ـ به ما رسیده وجود نماز را در این شریعت آسمانی تأیید می كند كه به بیان چند مورد از آن ها اكتفا می كنیم. از جمله، روایتی است در ارشاد القلوب دیلمی كه می گوید: «خداوند سبحان به حضرت موسی بن عمران ـ علیه السلام ـ وحی فرمود: ای موسی!... اگر ببینی آن كسانی را كه نماز می خوانند در تاریكی شب و خود را به من نزدیك می نمایند به حدی كه گویی مرا می بینند و با من خطاب و تكلّم می كنند، من به آن ها جلال و عزّت می دهم.»[12] و نیز در روایتی دیگر آمده است كه خداوند به حضرت موسی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «علیك بالصلوه فانّها لی به مكان و لها عهد وثیق»[13] «بر تو باد نماز! زیرا آن جایگاهی خاصّ نزد من دارد و نزد من پیمانی محكم دارد.»
در مورد چگونگی اقامه نماز در میان بنی اسرائیل، در كتاب اشعیا فصل چهل و پنجم آیه 24 معیّن شده، در بنی اسرائیل معمول بوده است كه ركوع و سجود و تشهد و خم كردن زانویی نداشته و ندارند و جمیعاً عباداتشان قاعدا، مربّع نشسته و می نشینند و بسیار دو زانو نشستن را بد دارند و اعراض كرده و می كنند و بچّه ها را از ابتدا از نشستن دو زانو منع می كنند، زیرا كه مشتبه به صورت عبادت ما مسلمانان بوده است.[14]
در پایان این بحث به نمونه ای از دعاهایی كه دانشمندان تلمود نقل كرده اند و اكنون بخشی از نماز آنهاست اشاره می كنیم. «ای خداوند خدای ما، میل و رضای تو بر این تعلّق گیرد كه به ما عمری دراز عطا فرمایی، عمری مشحون از صلح و سلامت، پر از نیكی و رحمت، آكنده از بركت، با معیشت و روزی حلال، همراه با تندرستی و نیروی جسمانی، قرین با ترس از خطای عمری كه در آن خجالت و شرمندگی یافت نشود، عمری توأم با ثروت و عزّت و سعادت، كه در آن عشق به تورات و علم و دانش و ترس از خدا دل و جان ما را پر كند، و تو در آن، همه آرزوهای قلبی ما را به خوبی و خوشی بر آورده سازی».[15]
بالاخره در كتاب گنجینه تلمود چنین نتیجه گیری شده: «دانشمندان یهود دعا و نماز را چیزی بزرگتر و والاتر از در خواستی برای رفع احتیاجات مادّی می دانند در عین حال كه تقاضای زندگی جسمانی را از یاد نبرده اند. ایشان دعا و نماز را به عنوان واسطه ای برای ارتباط با خدا و گسترش پاك ترین و عالی ترین احساسات و انگیزه های طبیعی انسان به كار می برند. در نظر ایشان عبادت و خواندن دعا و نماز ورزشی روحانی است برای افزودن قدرت روان، بدین نیّت كه روح، نیروی فرمانده زندگی و ارباب و سرور جسم شود.[16]» از مجموع آنچه گفته شد به خوبی می توان دریافت كه نماز در آئین یهود از دستورات قطعی و واجبی بوده كه توسّط حضرت موسی ـ علیه السلام ـ به مردم ابلاغ شده است. و خود آن حضرت اهتمام زیادی بر انجام آن داشته اند.
3ـ جایگاه نماز در آئین مسیحیت
در این باب نیز همچون باب گذشته ابتدا به نمونه هایی از آیات و روایات در ارتباط با موضوع نماز در این شریعت آسمانی خواهیم پرداخت و سپس شواهدی را از كتاب انجیل مقدّس (عهد جدید) آورده و از نظر چند تن از مورّخان و نویسندگان صاحب نظر در این باب بهره خواهیم گرفت.
امّا قرآن در آیات متعدّدی چندین بار از حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ سخن به میان آورده است. آنگاه كه مریم پاكدامن طبق قدرت و به معجزه خداوندی بدون داشتن همسر حامله گردید و فرزندش حضرت عیسی را به دنیا آورد. این وضع موجب شگفتی و حتّی باعث تهمت ناروا به او گردید كه در این هنگام مریم به فرمان خدا سكوت كرد تنها كاری كه انجام داد این بود كه اشاره به نوزادش كرد و افراد ماجرا جو را به طرف گهواره عیسی ـ علیه السلام ـ ارجاع داد. امّا این كار بیشتر تعجّب آن ها را برانگیخت و برخی آن را حمل بر سخریه گرفته و خشمناك شدند ولی این حال چندان به طول نكشید، چرا كه آن نوزاد زبان به سخن گشود و گفت: «انّی عبداللّه آتانی الكتاب و جعلنی نبیّا و جعلنی مباركا این ما كنت و اوصانی بالصلاه و الزكاه ما دمت حیّاً»[17] به درستی كه من بنده خدایم به من كتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر قرار داده است، مرا هر كجا باشم مایه بركت گردانید و تا زنده ام به زكات و نماز سفارش كرد.

 


 

 

 

[1]. آئینه آئین مزدیسنى / 41
[2]. یكتا پرستى در ایران باستان / 353 به همین مطلب هاشم رضى در كتاب زرتشت و تعالیم او / 132 اشاره كرده است.
[3]. آئینه آئین مزدیسنى / 45
[4]. سوره طه / 14
[5]. سوره عنكبوت / 45
[6]. سوره طه / 14
[7]. سوره یونس / 87
[8]. جامع البیان فى تفسر القرآن /1/ 203
[9]. تلمود به معنى تعلیم دیانت یهود و آداب آنهاست و در تاریخ ادبى و فكرى قوم یهود كتاب تلمود بزرگترین و جامع ترى كتاب شمرده شده است كه این كتاب در قرن پنج میلادى «یوخاس» نامى از روحانیون و خاخام هاى یهود و با همكارى كاهنان یهودى دو كتاب «میشنا و گمارا» را با هم تركیت و تلفیق كردند و چند كتاب كوچك دیگر به ان افزودند و در نتیجه كتاب تركیبى را به نام تلمود خواندند. (به نقل از كتاب سیر تحوّل دین یهود و مسیحیّت صفحه 169).
[10]. گنجینه تلمود / 103
[11]. همان مدرك / 103
[12]. ارشاد القلوب دیلمى / 2 / 19
[13]. تحف العقول / 492
[14]. همان مدرك / 227
[15]. همان مدرك به نقل از (براخوت، 16 ب)
[16]. گنجینه تلمود (براخوت، 17 الف) / 106

يکشنبه 6/11/1392 - 10:20
نماز

 

جلب رحمت خدا طلب یاری از نماز آرامش بازداشتن از فحشا و منكر همراهی خدا با نمازگزاران ولایت نمازگزاران هدایت برای نمازگزاران انذار برای نمازگزاران رستگاری برای نمازگزاران پاداش امان در سایه ی نماز جلب رحمت خدا خداوند در سوره ی نور می فرماید: وَ اقیمُواالصَّلاةَ وَ اتواالزَّكاة وَ اَطیعُواالرَّسوُلَ لعَلكُمْ ترْحَمُونَ.

(نور/ 56) " و نماز را بر پا دارید و زكات بدهید و رسول را اطاعت كنید تا مشمول رحمت شوید.

" خداوند در این آیه اولین شرط برای داخل شدن در رحمت را برپایی نماز برمی شمارد.

طلب یاری از نماز وَاستعینُوا بِالصَّبْرِ والصَّلاةِ وَ اِنَّها لكبیرِةٌ اِلاّ عَلی الخاشِعینَ.

(بقره/ 45) " و از صبر و نماز یاری بجویید و این كار جز از برای خاشعان گران است.

" كلمه استعانت به معنای طلب كمك است و این هنگامی است كه انسان به تنهایی نمی تواند مشكلی را به دلخواه حل كند.

چرا كه در حقیقت یاوری جز خدای یگانه وجود ندارد.

این دو، بهترین وسایل برای پیروزی هستند.

چون صبر هر بلایی را هر چند عظیم، كوچك و ناچیز می كند و نماز كه التجاء به خدا است، ایمان را در درون زنده ساخته و به آدمی می فهماند كه به جایی تكیه دارد كه انهدام ناپذیر است و به ریسمانی دست زده كه پاره شدنی نیست و به این ترتیب با ایجاد پایگاه درونی و تكیه گاه برونی كه برای پیروزی برمشكلات لازم است، راه غلبه بر گرفتاریها آسانتر می شود و نیز می فرماید: یا اَیُّها الَّذینَ آمَنُوااسْتعینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلوةِ اِنَ الله مَعَ الصّابِرینَ.

(بقره/ 153) " ای كسانی كه ایمان آورده اید از صبر و نماز استعانت جوئید كه خدا با صابرین است.

" در این آیه نیز برای پیروزی بر مشكلات به یاری جستن از یكی از بزرگترین ملكات (صبر) و یكی از بزرگترین عبادات (نماز) دعوت می كند.

آرامش خداوند در سوره رعد فقط یاد خدا را آرام بخش دلها می داند: اَلا بِذكرِ اللهِ تطمَئِنُّ القلوبُ (رعد/ 28) "آگاه باشید كه تنها یاد خدا آرامش بخش دلهاست.

در سوره ی طه، هنگام اولین وحی به موسی(ع) می فرماید: ... وَاَقِمِ الصَّلوةَ لِذِكْر?ی (طه / 14) "... و نماز را برای یاد من به پادار.

" و این گونه نماز را از مظاهر یاد خود برمی شمارد.

حال چرا در دل چنین كسانی ترس و غم جای داشته باشد.

اِنَّ الَّذینَ امَنُوا وَ عَمِلُواالصّالِحاتِ وَ اَقامُواالصَّلاةَ وَ اتُواالزَّكاةََ لَهُمْ اجْرُهُمْ عِنْدَ رَبّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ.

(بقره/ 277) "كسانی كه ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز برپا داشتند و زكات را پرداختند اجرشان نزد پروردگارشان است و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند.

" برای مردم با ایمانی كه با نماز یاد خدا را زنده نگه می دارند و با پرداخت زكات از بروز اختلاف طبقاتی جلوگیری می كنند، آرامشی است كه دیگران از دركش عاجزند و پاداشی كه فقط نزد پروردگار است.

بازداشتن از فحشا و منكر ... وَ اَقِمِ الصَّلاةَ اِنَّ الصُّلاةَ تنهی عَنِ الفحشاءِ وَالمُنكَرِ وَ لَذِكرُاللهِ اَكْبَرُ واللهُ یَعلمُ ما تصنعُون.

(عنكبوت/45 ) "... و نماز را برپا دار كه نماز انسان را از زشتی ها و منكرات باز می دارد و ذكر خدا بزرگتر است و خدا به هر چه كنید آگاه است.

" طبیعت نماز از آنجا كه انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد می اندازد، دارای اثر بازدارندگی از فحشا و منكر است.

نماز، كسی را كه به انواع وسایل هوسرانی مجهز و پایه های حكومت غرایز طغیانگر در كانون وجودش مستحكم و پابرجاست و برای آنها مرزی نمی شناسد، كنتر ل می كند.

در هر روز پنج بار ادای نماز كردن، صبح بعد از برخاستن از خواب (كه انسان از همه چیز غافل است)، وسط روز (هنگامی كه غرق در زندگی مادی است)، در پایان روز و آغاز شب، می تواند جامعه ای صالح ایجاد نماید.

نمازی كه برای انجام آن از ابتدا، انسان خود را از هرگونه آلودگی پاك كرده و حرام و غضب را از خود دور می سازد و با حمد، تسبیح، تكبیر و سلام بر بندگان صالح خدا، خدا، مقام اولیاء، درجات مردان خدا، عذاب الهی، كیفر خطاكاران، حسابهای دقیق و بی اشتباه روز رستاخیز را به یاد می آورد و با قیام در مقابل خدا، او را از هر چیز برتر و بالاتر می شمرد و با یاد نعمتهایش او را سپاس می گوید و از او صراط مستقیم را می طلبد، بدون شك انسان را متوجه جهان معنوی كرده و در درونش جنبشی به سوی حق و پاكی پیدا می شود و او را از خودخواهی و دنیاپرستی باز می دارد و با تواضع در مقابل ذات لایزال الهی، عشق به جاه و مقام، كنار می رود.

نمازگزار با توجه به معانی آیاتی كه در نماز می خواند، قهراً از مواعظش پند گرفته، به امر و فرمانش تن داده و خود را از گناهان باز می دارد.

مسلماً ذكری كه متضمن یاد خدا و خشوع در برابر او و تلاوت قرآن (كه بر وعده ثواب، عذاب و هدایت مشتمل است) می باشد با گناهان سازش ندارد.

البته میزان اثر نماز به درجه خلوص نمازگزار بستگی دارد و این كه چه مقدار موانع را از بین برده باشد.

بدیهی است هر چه موانع بر سر راه ارتباط انسان با خدا كمتر باشد، اثر آن بیشتر و بر عكس هر چه موانع بیشتر باشد، اثر نماز كمتر است.

چرا كه بازدارندگی از گناه، اثر طبیعی نماز است.

اِنَّ الاِنسانَ خلِقَ هَلوعاً.

اِذا مَسَّهُ الشرُّ جَزُوعاً.

وَ اِذا مَسهُ الخَیْرٌ مَنوعاً.

اِلاّ المُصَلینَ.

الَّذینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ دائِمُون.

(معارج/ 19 تا 23) "انسان، حریص و كم طاقت آفریده شده - هنگامی كه بدی به او رسد بی تابی می كند.

و هنگامی كه خوبی به او رسد مانع دیگران می شود.

مگر نماز گزاران.

آنها كه نماز را مرتباً به جا می آورند.

" انسان، حریص و كم طاقت و خودخواه است.

در بدیها بی تابی می كند و خوبیها را منحصراً برای خود می خواهد؛ مگر نمازگزاران كه نمازشان و ارتباطشان با خالق یكتا، آنها را از هر فحشاء و منكری باز می دارد: وَالَّذینَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ یُحافِظونَ.

(معارج / 34) " و آنها كه بر نماز مواظبت دارند.

" نمازگزارانی كه نماز را با حفظ ظاهر آن (آداب، شرایط، اركان و خصوصیات آن) و حفظ روح آن (حضور قلب) به طور دائم می خوانند.

همراهی خدا با نمازگزاران "وَ لقَدَ اَخذاللهُ میثاقَ بَنی اِسْرائیلَ وَ بَعَثنا مِنهُمْ اثنیْ عَشَرَ نقیباً وَ قالَ اللهُ اِنّی مَعَكُمْ لَئِنْ اَقَمتمُ الصَّلاةَ.

(مائده / 12) " و خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از آنها دوازده رهبر و سرپرست برانگیختیم و خداوند گفت من با شما هستم اگر نماز را بر پا دارید... .

" در این آیه حمایت و همراهی خدا از بنی اسرائیل را مشروط به شروطی می كند كه اولین آنها بر پاداشتن نماز است.

یعنی تا وقتی كه نماز را برپا دارند مشمول حمایت خداوند می شوند و ترك نماز، ترك هدایت خداوند را در پی دارد.

این معنا می تواند شامل تمام نمازگزاران و تاركان نماز نیز باشد.

ولایت نمازگزاران " اِنَّما وَلیُّكمُ اللهُ و رسولهُ والَذینَ یُقیمونَ الصَّلاةَ و یُوتونَ الزَّكاةَ و هُمْ راكِعونَ.

" (مائده/ 55) "سرپرست و رهبر شما تنها خداست و پیامبر او و آنها كه ایمان آورده اند و نماز را برپا می دارند و در حال ركوع، زكات می پردازند.

" سرپرستی و رهبری جامعه ی اسلام از آن خدا و پیامبر اوست و نیز از آنِ مؤمنینی كه برای خدا و اتصال به سرچشمه ی فیوضات الهی، نماز را بر پا می دارند و هنگام ركوع زكات می دهند.

هدایت برای نمازگزاران "اِنَّما یَعْمُرُ مَسجدَاللهِ مَنْ امَنَ بِاللهِ الیوم الاخِرِ و اَقامَ الصَّلاةَ و اتی الزَّكاةَ و لم یَخْشَ اِلاّ اللهَ فَعَسی اُولئكَ اَنْ یِكونُوا مِنَ الْمُهتدینَ.

" (توبه / 18) "مساجد الهی را تنها كسی آباد می كند كه ایمان به خدا و روز قیامت آورده و نماز را برپا دارد و زكات را بپردازد و از چیزی جز خدا نترسد، ممكن است چنین گروهی هدایت یابند.

" هدایت ممكن است برای گروهی باشد كه علاوه بر ایمان به خدا و روز قیامت، اهل اقامه نماز و پرداخت زكات و خشیت از خدا باشند.

ایمانی كه فقط ادعا نباشد بلكه در عمل ثابت شود و فقط چنین كسانی برای عمران مساجد محق هستند.

انذار برای نمازگزاران "... اِنَّما تنذِرالَذینَ یَخشونَ رَبَّهمْ بالغیبِ و اَقامواالصَّلاةَ و منْ تزكی فَانّما یَتزكی لِنفسه و الی الله المصیرُ.

" (فاطر / 18) " ... تو فقط كسانی را انذار می كنی كه از پروردگار خود در پنهانی می ترسند و نماز را برپا می دارند و هر كس پاكی پیشه كند نتیجه ی آن به خودش باز می گردد و بازگشت به سوی خداست.

" ای پیامبر انذارهای تو نسبت به مكذّبان تو محقق نمی شود.

زیرا كه دلهایشان مُهر شده است و سخن الهی تنها در دلهای آماده اثر می گذارد و تا در دلی خوف خدا نباشد و در نهان و آشكار، مراقبت یك نیروی معنوی را بر خود احساس نكند و با انجام نماز كه قلب را زنده می كند و به یاد خدا می دارد، به آن كمك نرساند؛ این آمادگی حاصل نخواهد شد.

آنها كه روح و قلبشان مملو از خشیت و ترس آمیخته با عظمت خداست و با برپایی نماز، عملاً او را عبادت و پرستش می كنند.

رستگاری برای نمازگزاران " قَدْ اَفلحَ منْ تزكی.

وَ ذَكرَ اسْمَ رَبِّه فَصَّلی.

(اعلی/ 14 و 15) " مسلماً رستگار می شود كسی كه خود را تزكیه كند - و نام پروردگارش را به یاد آورد و نماز بخواند.

" در این آیات سه چیز را عامل رستگاری می داند، تزكیه، ذكر نام خداوند و سپس به جا آوردن نماز.

در اینجا پس از ذكر نام خداوند، بجا آوردن نماز را ذكر می كند.

زیرا نمازگزار تا به یاد خدا نباشد و نور ایمان در دلش پرتوافكن نشود به نماز نمی ایستد.

به علاوه، نمازی ارزشمند است كه توأم با ذكر و یاد او باشد.

پاداش "رِجالٌ لا تلهیهم تِجارةٌ ولابَیعٌ عن ذِكراللهِ و اَقامِ الصَّلاةِ و ایتاءِ الزَّكاةِ یخافونَ یَوماً تتقلبُ فیه القلوبُ والابْصارُ.

لِیجزیهمُ اللهُ اَحسنَ ما عملوا و یزیدهُمْ مِنْ فَضله ..."(نور/ 37 و 38) " مردانی كه هیچ كسب و تجارتی آنان را از یاد خدا غافل نگرداند و نماز به پا دارند و زكات بدهند و از روزی كه دلها و دیده ها در آن روز حیران و مضطرب است، ترسان و هراسانند - تا خدا در مقابل بهترین اعمال ایشان جزاء و ثواب عطاء فرماید و از فضل و احسان خویش بر آنها بیفزاید..." و نیز می فرماید: " لكنِ الراسخُونَ فِی العلمِ منهمْ والْمؤمنونَ یُؤمنونَ بما اُنزلَ اِلیكَ و ما اُنزلَ من قبلكَ والْمقیمینَ الصَّلاةَ والْمؤتونَ الزَّكاةَ والمؤمنونَ باللهِ والیومِ الاخرِ اُولئكَ سَنؤتیهم اجراً عظیماً.

" (نساء / 162) "اما آنهایی كه علم در دلهایشان رسوخ یافته و ایمان دارند به آنچه بر تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل گردیده ایمان می آورند و نماز را برپا می دارند و زكات می دهند و به خدا و روز قیامت ایمان آورده اند به زودی به آنان پاداش عظیمی خواهیم داد".

پاداش عظیم و افزون كه از فضل خدا بر آن افزوده می شود؛ برای مؤمنان به خدا و رسولش و آنچه بر او نازل شده و ترسان از روز قیامت است كه علاوه بر آن، نماز را نیز اقامه كرده و زكات می پردازند.

امان در سایه ی نماز " فَاذا نسلخَ الأشهُرُ الحُرُمُ فَاقتلواالْمُشركینَ حیثٌ و جَدْتُّموهمْ و خُذوهمْ واحصُروهمْ وَاقعُدوا لهم كلَّ مَرْصدِ فَانْ تابُوا و اَقامُواالصَّلاةَ و اتواالزَّكاةَ فَخَلوا سبیلهمْ اِنَّ الله غفورٌ رحیمٌ.

" (توبه/ 5) " هنگامی كه ماههای حرام پایان گرفت مشركان را هر كجا بیابید به قتل برسانید و آنها را اسیر سازید و محاصره كنید و در هر كمین گاه بر سر راه آنها بنشینید، هر گاه توبه كنند و نماز را بر پا دارند و زكات را بپردازند آنها را رها سازید بدرستی كه خداوند آمرزنده و مهربان است.

نماز، علاوه بر این كه برای مؤمنان نمازگزار آثار فراوانی دارد، برای مشركان نیز مأمن امنی به شمار می رود؛ اگر توبه كنند و نماز را به پا دارند.

زیرا نماز از روشنترین مظاهر عبادت خدا و نشانی از توبه حقیقی است.

هر گاه چنین كنند، نه تنها از قتل و اسارت در امانند، بلكه برادر دینی مسلمانان نیز به شمار می آیند.

" فانْ تابوا و اَقامواالصَّلاة واتواالزَّكاةَ فَاِخوانكمْ فِی الدّینِ و نفصلُ الایاتِ لِقومِ یعلمونَ.

" (توبه/ 11) " پس هر گاه توبه كنند و نماز را بر پا دارند و زكات را بپردازند برادر دینی شما هستند و ما آیات خود را برای جمعیتی كه می دانند شرح می دهیم.

" هر گاه چنین كنند نه تنها از نظر احترام و محبت هیچ تفاوتی با سایر مسلمانان ندارند، بلكه با آنان در حقوقی كه اسلام آن را معتبر دانسته مساوی خواهند بود.

این بود بیان اجمالی از آثار و نتایج اقامه نماز برای نمازگزاران.

بدیهی است كه اثرات نماز به میزان اخلاص، معرفت و توجه به آن بستگی دارد و هر كس به هر درجه ای از آن معرفت نائل شود، حقیقت نماز را به همان میزان درك می كند.

بارالها! به حق محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین توفیق درك حقیقت نماز را به ما عطا بفرما.

 

 
يکشنبه 6/11/1392 - 10:19
اهل بیت
  1392-3-19
 

رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود:

 

ان المؤمن اذا كذب بغیر عذر لعنه سبعون الف ملك و خرج من قلبه نتن حتى یبلغ‏ العرش .


 


 

مؤمن هرگاه بدون عذر دروغ بگوید، هفتاد هزار ملك، لعنتش مى‏ كنند (یعنى از خدا مى‏ خواهند كه از رحمت‏ خود دورش سازد، مورد لطفش قرار ندهد) و نیز بر اثر دروغ، بوى گندى از قلبش بیرون مى ‏آید كه جهان را پر مى‏ كند و مى ‏رود تا به عرش خداى‏ برسد.

 


منبع:

محمد بن محمد سبزوارى، جامع الاخبار، صفحه 417، فصل فی الكذب و الصدق، حدیث 1158.


برگرفته شده از ganjinehmazhabi.blog.ir
يکشنبه 6/11/1392 - 10:18
قرآن

.متداولترین نام
 متداولترین نام در دنیا محمد است.

2.نماز مستحبی
نماز مستحبی را می توان در حال راه رفتن و سواری خواند گر چه رو به قبله هم نباشی.

3.سجده
سجده بر توتون جایز است.

4.مهمترین اعمال دینی
نماز مهمترین اعمال دینی است كه اگر قبول درگاه خداوند عالم گردد عبادت های دیگر هم قبول می شود.  

5.قرآن كریم
قرآن كریم داراى سى جزء است [= سى پاره‏]، كه هر جزء با جزء دیگر از نظر طول برابر است. احتمال دارد كه حضرت رسول(ص)(3) یا جانشینان ایشان این تقسیم را، براى آن‏كه قراءت روزانه قرآن آسان باشد، انجام داده‏اند.

6.قرآن كریم
هر جزء از اجزاى سى‏گانه قرآن، چهار یا دو حزب و كل قرآن 120 یا شصت حزب است. شاید این تقسیم‏بندى نیز براى تسهیل قراءت قرآن در مجالس فاتحه بوده باشد.

7.قرآن كریم
تعداد آیات قرآن بر طبق روایات 6236 فقره است.
تعداد كلمات قرآن 77807 فقره است.

8. حروف مقطّعه
 حروف مقطّعه  به حروفى مانند الم [الف، لام، میم‏]، طسم [طا،سین ، میم‏]، كهیعص [كاف، هاء، یاء، عین، صاد] گفته مى‏شود كه گسسته از همند و متشكل از 29 حرف یا مجموعه حروف هستند كه در آغاز 28 سوره قرآن - كه همگى مكى هستند جز بقره و آل عمران - آمده است.

9.بلندترین و كوتاه‏ترین
بلندترین سوره قرآن، سوره بقره است.
كوتاه‏ترین سوره، سوره كوثر است كه طول آن فقط یك سطر و نیم است.

10.تمامى حروف الفبا
دو آیه در قرآن هست كه تمامى حروف الفبا در آنها به‏كار رفته است، این دو آیه عبارتند از آیه 154 سوره آل‏عمران كه آغاز آن چنین است: <ثمّ أنزل علیكم من بعد الغمّ أَمَنةً نعاساً یغشى طائفة منكم...» و دیگر آیه 29 (=آیه آخر) سوره فتح كه آغاز آن چنین است: <محمّد رسول‏اللَّه و الذین معه أشدّاء على الكفار رحماءُ بینهم...».

11.عكس كامل
دو آیه در قرآن كریم هست كه صنعت قلب مستوى یا عكس كامل دارد. یعنى از هر دو سو یكسان خوانده مى‏شود: 1) <كلٌّ فى فلك» (یس، 40) 2) و <ربّك فكّبر» (مدثر، 3).

12.وسط قرآن
وسط قرآن مجید،یعنى آن‏جاكه درست به‏نصف تقسیم مى‏گرددكلمه«ولیتلطّف»(سوره كهف، 19) است.

13.چهار تشدید متوالى
چهار عبارت قرآنى هست كه در هر یك از آنها چهار تشدید متوالى وجود دارد:
1. نسیّاً رَّبُّ السّماوات (مریم، 64 و 65)؛
2. فى بحرٍ لُّجّىٍّ یَّغْشاه موج (نور، 40)؛
3. قولاً مّن رَّبٍّ رَّحیم (یس، 58)؛
4. ولقد زّیّنّا السَّماءَ (ملك، 5).

14.انبیاى الهى
در قرآن كریم از 25 تن از انبیاى عظام الهى نام برده شده است و شرح مفصل یا كوتاه دعوت آنان قوم خود را به توحید و نیكوكارى آمده است.
این پیامبران عبارتند از: 1. آدم(ع) 2. ابراهیم(ع) 3. ادریس(ع) 4. اسحاق(ع) 5. اسرائیل [=یعقوب‏](ع) 6. اسماعیل(ع) 7. الیاس(ع) 8. الیسع(ع) 9. ایوب(ع) 10. داود(ع) 11.ذوالكفل(ع) 12. زكریا(ع) 13. سلیمان(ع) 14. شعیب(ع) 15. صالح(ع) 16.عیسى(ع) 17. لوط(ع) 18. محمد(ص) 19. موسى(ع) 20. نوح(ع) 21. هارون(ع) 22. هود(ع) 23. یحیى(ع) 24. یوسف(ع) 25. یونس(ع).

15.«اعجاز عددى قرآن كریم»
«اعجاز عددى قرآن كریم» یكى از رشته‏ هاى قرآن‏پژوهى جدید است كه مقصود آن نشان‏دادن نظم اعجازگونه ریاضى قرآن كریم است. نخستین مسأله كه حیرت و اعجاب جهانیان را برانگیخت فرضیه عدد نوزده بود كه بسم‏ اللَّه ‏الرحمن الرحیم، نوزده حرف است و كلمه <اسم» نوزده‏ بار در قرآن آمده است، و كلمه جلاله (اللَّه) 2698 بار كه مضربى از نوزده است؛ یعنى 19 142؛ و <الرحمن» 57بار (3 19)، و <الرحیم» 114بار (19 6) در قرآن به‏ كار رفته است.
ازجمله یكى از بزرگ‏ترین قرآن‏پژوهان ایران، آقاى دكتر محمود روحانى، كه صاحب یكى از دقیق‏ترین فرهنگ‏ها و فهرست‏هاى آمارى قرآن است .

 

تعدادى از آمار و ارقام شگفت‏آور :

16.واژه دنیا 
واژه دنیا در قرآن كریم 115 بار به‏كار رفته است، و واژه آخرت هم همین تعداد.

17.كلمه یوم 
كلمه یوم به معنای روز (به صورت مفرد) 365 با ربه تعداد روزهای سال شمسی در قرآن بكار رفته است. همچنین این كلمه به صورت جمع و اشاره به دو روز به تعداد روزهای ماه در قرآن قابل شمارش است.

18.كلمه شهر 
كلمه شهر
در زبان عربی به معنای ماه است. در قرآن این واژه 12 مرتبه به تعداد ماههای سال آمده است.

19.كلمه جلاله (اللَّه)
 كلمه جلاله (اللَّه) در قرآن كریم 2699 بار به‏كار رفته است.

20. واژه « سجد »
 واژه « سجد » و مشتقات مربوط به آن 34 مرتبه در قرآن كریم بكار رفته است كه این تعداد برابر با مجموع سجده های 17 ركعت نماز در شبانه روز می باشد. در هر ركعت 2 سجده انجام می شود كه در مجموع شامل 34 سجده است.

21.واژه ساعه 
 در قرآن واژه ساعه یا همان ساعت 24 مرتبه آمده است. این تعداد برابر با تعداد ساعات در یك شبانه روز می باشد.

22واژه شیاطین
شیاطین 68 مرتبه، ملائكه هم همین تعداد.

23.واژه حیات
حیات 71 بار، موت هم همین تعداد.

24.واژه علم و معرفت
علم و معرفت ومشتقات آنها 811 بار، ایمان و مشتقات آن‏هم همین تعداد.

25.واژه ابلیس
 واژه ابلیس 11 مرتبه و پناه بردن به خدا از دست او نیز 11 بار در قرآن آمده است.

26.لفظ سماوات
سماوات السبع یا سبع سماوات، هفت بار به‏كار رفته است.

27.لفظ صلاة
لفظ صلاة و قیام و اقیموا و مشتقات آن 51 بار به‏كار رفته است كه برابر با هفده‏ركعت نماز واجب و 34 ركعت نماز مستحب شبانه‏روزى است.

28.لفظ وصى
مشتقات وصى/ توصیه به‏تعداد اوصیاى الهى دوازده بار به‏كار رفته است.

29.لفظ شیعه
لفظ شیعه و مشتقاتش دوازده بار در قرآن به‏كار رفته است.

30.لفظ فرقه
مشتقات فرقه، 72 بار به‏كار رفته است و این به‏تعداد 72 فرقه اسلامى است.


31.جاهایی كه نماز خواندن مكروه است :
جاهایی كه نماز خواندن مكروه است عبارت است از: حمام، زمین نمك زار، مقابل انسان، مقابل دربی كه باز است، مقابل قبر، در قبرستان و رو بروی اتش.

32. اخر وقت نماز مغرب و عشا
تقریبا یازده ساعت و یك ربع ، بعد از ، ظهر شرعی اخر وقت نماز مغرب و عشا است.

 

يکشنبه 6/11/1392 - 10:17
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته