• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 54434
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : اگر نماز، انسان را از فحشا و منكر باز مى‏دارد، چرا بعضى نمازگزاران مرتكب خلاف مى‏شوند؟
پاسخ : نمازى سبب دورى انسان از مفاسد مى‏شود كه با حضور قلب باشد وگرنه حركت لب و كمر چنين خاصيّتى را ندارد. اگر مدرسه و دانشگاه به انسان رشد علمى مى‏دهد به اين معنا نيست كه هركس به مدرسه و دانشگاه رفت به آن رشد مى‏رسد، بلكه به اين معناست كه مدرسه و دانشگاه بستر رشد است به شرط آنكه با جدّيّت درس بخوانيد و آنچه را مى‏خوانيد بفهميد. نماز نيز اگر با اصول و شرايطى كه دارد اقامه گردد، مانع فحشا و منكر مى‏شود. «اِنّ الصّلوةَ تَنهى‏ عن الفحشاءِ و المُنكر»( سوره عنكبوت، آيه 45.) البته همين مقدار مراعات احكام و مسائل ظاهري براي انجام نماز، سبب دور شدن او از برخى گناهان و منكرات مى‏شود، همان گونه كه پوشيدن لباس سفيد، انسان را از نشستن روى زمين آلوده باز مى‏دارد.
کد سوال : 54435
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : شيوه امر به معروف و نهي از منکر در قرآن کدام است؟
پاسخ : اولاً کيفيت بيان. هنگامى كه خداوند به حضرت موسى دستور داد نزد فرعون برود و او را ارشاد كند، موسى عليه السلام از خداوند خواست كه برادرش هارون كه بيان بهترى دارد را همراه او بفرستد. «و أخى هارون هو أفصحُ منّى لِساناً فَارسله مَعى»( سوره قصص، آيه 34.) ثانياً تنوع و تکرار. گاهى با يكبار اثر نمى‏كند، امّا با تكرار اثر مى‏كند، آن هم با بيان‏هاى گوناگون. چنانكه قرآن مى‏فرمايد: ما مطالب خود را در قالب‏هاى گوناگون بيان كرديم تا شايد اثر كند. «لقد صَرّفنا فى هذا القرآن»( سوره اسراء، آيه 41.) ثالثاً تناسب شيوه و برخورد. ممكن است شيوه ما صحيح نبوده كه اثر نكرده است. چون امر به معروف و نهى از منكر شرايط و اصولى دارد و با هر منكر بايد به گونه‏اى متناسب برخورد كرد؛ گاهى گرد و غبار روى لباس شما مى‏نشيند و گاهى دوده. غبار با ضربه محكمى كه بر لباس مى‏زنيد برطرف مى‏شود، امّا اگر همين ضربه را به دوده بزنيد، هم دستتان سياه مى‏شود و هم دوده به لباس فرو مى‏رود. برطرف كردن دوده با فوت است و برطرف كردن غبار با ضربه. پس هر منكرى را بايد به گونه‏اى خاص برطرف كرد. چنانكه قرآن مى‏فرمايد: «واتوا البيوت من أبوابها»( سوره بقره، آيه 189.) يعنى هر خانه‏اى را بايد از راهش وارد شد. رابعاً براى بازداشتن مردم از فساد بايد راه‏هاى حلال را به روى آنان باز كرد. حضرت لوطعليه السلام هنگامى كه ديد مردم به مهمانانش، سوء قصد دارند فرمود: من حاضرم دخترانم را به ازدواج شما در آوردم تا شما دست از مهمانان من برداريد. من راه حلال را براى شما باز مى‏كنم تا شما به گناه گرفتار نشويد. «هؤلاء بَناتى هُنّ أطهرلكم فاتّقوا اللّه و لا تخزونى فى ضَيفى»( سوره هود، آيه 78.)
کد سوال : 54436
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : قرآن به كيفيّت عمل بيشتر توجّه دارد يا به كمّيت؟
پاسخ : در مواردى اسلام به كميّت توجه دارد، نظير تعداد نفراتى كه در نماز جماعت حاضر مى‏شوند كه هر جماعتى نفراتش بيشتر باشد، ثوابش بيشتر است. در مواردى به كيفيّت توجّه دارد، نظير انفاق به محرومان كه مقدارش مهم نيست، بلكه اخلاص در آن مهم است. «و يُطعمون الطّعام عَلى‏ حُبّه» مقدار غذايى كه اهل‏بيت به يتيم، مسكين و اسير دادند زياد نبود، امّا خالصانه بود. گاهى هم كيفيّت مطرح است و هم كمّيت. مثلاً قرآن درباره ذكر خدا، هم مى‏فرمايد: «اُذكروا اللّه ذكراً كثيرا»( سوره احزاب، آيه 41.) خدا را بسيار ياد كنيد و هم مى‏فرمايد: «فى صلوتهم خاشعون» مؤمنان در نمازشان خشوع دارند.
کد سوال : 54437
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : قرآن به كيفيّت عمل بيشتر توجّه دارد يا به كمّيت؟
پاسخ : از منظر آيا شخصيّت و موقعيّت افراد، در كيفر و پاداش آنها مؤثّر است؟ پاسخ : قرآن به زنان پيامبر مى‏فرمايد: شما با سايرين فرق داريد و كار خلاف شما دو برابر حساب مى‏شود: «يا نساء النّبىّ مَن يَأتِ منكُنّ بفاحشةٍ مُبيّنةٍ يُضاعف له العذابُ ضِعفَين»( سوره احزاب، آيه 30.) همان گونه كه پاداش عمل شايسته شما، دو برابر ديگران است. «و مَن يَقنُت مِنكنّ لِلّه و رسوله و تَعمل صالحاً نُؤتها أجرها مَرّتَين»( سوره احزاب، آيه 31.) چنانکه در حديث مى‏خوانيم: از جاهل هفتاد گناه بخشيده مى‏شود قبل از آنكه از عالم يك گناه بخشيده شود. «يغفر للجاهل سبعون ذَنباً قبل أن يُغفر للعالم ذنبٌ واحد»( كافى، ج‏1، ص 59 .)
کد سوال : 54438
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : در برخورد با حوادث تلخ، چه كنيم؟
پاسخ : انسان‏ها در برابر حوادث سه گروهند: چنانكه كودك همين كه لب به فلفل و پياز و ترشى مى‏گذارد ناراحت مى‏شود، نوجوان تحمّل مى‏كند و والدين او پول مى‏دهند و فلفل و ترشى را مى‏خرند. قرآن مى‏فرمايد: گروهى همين كه دچار سختى مى‏شوند، جيغ مى‏زنند، «اذا مَسّه الشَرّ جَزوعا»( سوره معارج، آيه 20.) گروهى صبر مى‏كنند، «و بَشِّر الصّابرين الّذين اذا أصابَتهم مُصيبة قالوا اِنّا لِلّه و اِنّا اليه راجِعون»( سوره بقره، 154 - 155.) و گروهى به استقبال سختى‏ها مى‏روند. «و منهم مَن يَنتظر»( سوره احزاب، آيه 23.) كسانى نزد پيامبر اكرم‏صلى الله عليه وآله مى‏آمدند تا آنان را به جهاد و جبهه جنگ اعزام كند، حضرت مى‏فرمود: اسب و شمشير ندارم تا شما را مجهّز كنم آنان گريه مى‏كردند كه چرا به جبهه نرفتند. توجه به اينکه حوادث تلخ نيز بركاتى دارد، از جمله: 1- توجّه انسان را به خدا بيشتر مى‏كند. 2- انسان را سنجيده و استعدادهاى او را شكوفا مى‏سازد. 3- كفّاره گناهان و لغزش‏هاى او مى‏شود. 4- قدر نعمت‏ها بيشتر شناخته مى‏شود.هنگامى كه امام كاظم عليه السلام را به زندان انفرادى بردند، فرمود: چه جاى خوبى براى عبادت است؟! بسيارى از علما، كتاب‏هاى خود را در شرايط سخت و در زندان و تبعيدگاه‏ها نوشته‏اند.
کد سوال : 54439
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : از نظر قرآن، رابطه رهبر با مردم چگونه است؟
پاسخ : در قرآن از رابطه ميان مردم و رهبر به «ولايت» تعبير شده است. «انما وليکم الله و رسوله...» كلمه «ولايت» به معناى پيروى همراه با محبّت است. رهبر الهى نه تكلّف دارد: «و ما أنا من المُتكلِّفين»( سوره ص ، آيه 86.) نه خود را بر سايرين ترجيح مى‏دهد: «أنا بَشرٌ مثلكم»( سوره كهف، آيه 110.) و نه حقّ خود را بيش از ديگران مى‏داند. در خطرها، مردم را رها نمى‏كند. حضرت على عليه السلام مى‏فرمايد: در جنگ‏ها پيامبرصلى الله عليه وآله از ما به دشمن نزديك‏تر بود. او از طرف خداوند مأمور است كه به مردم درود بفرستد: «و صَلّ عَليهم»( سوره توبه، آيه 103.) همان گونه كه مردم مأمورند به او درود بفرستند: «يا ايّها الّذين آمنوا صَلّوا عليه و سَلِّموا تَسليماً»( سوره توبه، آيه 56 .) پس رابطه رهبر و مردم، رابطه عشق و درود است، نه ترس و وحشت.
کد سوال : 54440
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : چگونه ممکن است يک هملي بسيار کوچک تمام اعمال را از بين ببرد چنانکه گفته شده بعضى گناهان، تمام كارهاى خوب انسان را حبط کرده و از بين مى ب‏رود؟
پاسخ : يك بمب كه منفجر مى‏شود و ساختمانى فرو مى‏ريزد، تمام زحمات انسان‏ها را در يك لحظه از بين مى‏برد. خوردن يك قاشق سم، تمام مراقبت‏هاى بهداشتى چند ساله را نابود مى‏كند. يك لحظه خواب در هنگام رانندگى، ماشين را به درّه پرتاب مى‏كند. يك لحظه فرو كردن چاقو در چشم، سبب نابينايى ساليان دراز مى‏شود. آرى، برخى گناهان همچون آتش، جنگل نيكى‏هاى انسان را سوزانده و به خاكستر تبديل مى‏كند. چنانكه قرآن مى‏فرمايد: «حَبِطَت اعمالهم»( سوره بقره، آيه 217.) البتّه در برابر آيات حبط، آياتى داريم كه مى‏فرمايد: به خاطر يك كار شايسته، بدى‏هاى انسان محو مى‏شود. «مَن يؤمن باللّه و يَعمل صالحاً يُكفِّر عنه سيّئاته»( سوره تغابن، آيه 9.) مثلِ كارگرى كه سالها بد كار مى‏كرده ولى يك لحظه وقتى وارد منزل كارفرما مى‏شود كودك كارفرما را مى‏بيند كه به استخر افتاده و در آستانه غرق شدن است، او را نجات مى‏دهد. اين عمل تمام بدرفتارى‏ها وكم‏كارى‏هاى او را جبران مى‏كند. چنانكه قرآن مى‏فرمايد: نماز به پا داريد كه آن حسنه‏اى است كه بدى‏ها و زشتى‏ها را از بين مى‏برد. «و أقمِ الصلوة... اِنّ الحَسنات يُذهِبنَ السَّيئات»( سوره هود، آيه 114.)
کد سوال : 54441
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : چرا قرآن، غيبتِ ديگران را به خوردن گوشت برادر مرده تشبيه كرده است؟
پاسخ : دلائل متعدّدى براى اين تشبيه قرآن بيان شده است: «أيُحِبُّ أحدكم أن يأكل لحم أخيه مَيتاً»( سوره حجرات، آيه 12.) 1- مُرده، روح ندارد تا از خود دفاع كند و شخصى هم كه مورد غيبت قرار مى‏گيرد، حضور ندارد تا از خود دفاع كند. 2- غيبت، ريختن آبرو است و آبرو كه رفت، قابل جبران نيست. همان‏گونه كه گوشت مرده، اگر كنده شود، قابل جبران نيست. اگر مالى گم شود، قابل جبران است امّا آبرو كه رفت، ديگر جبرانش شبيه محال است و تفاوتى هم نمى‏كند كه به قصد جدّى باشد يا از روى شوخى و مزاح، زيرا در هر دو صورت، آبروى طرف مى‏ريزد. 3- گوشت به تدريج رشد مى‏كند ولى يكباره خورده مى‏شود، آبرو هم به تدريج پيدا مى‏شود ولى غيبت كننده يك مرتبه آن را مى‏ريزد. انسان سالها زحمت كشيده تا وجهه و آبرويى كسب كرده است و شما با غيبت كردن، نتيجه زحمات او را نابود مى‏كنيد.
کد سوال : 54442
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : با توجه به آيات قرآن، چگونه مردم را به كارهاى نيك دعوت كنيم؟
پاسخ : راه‏هاى دعوت مردم به حق، گوناگون است كه به موارد آن اشاره‏اى مى‏كنيم: 1- دعوت زبانى: آياتى كه مى‏فرمايد: «قل» يعنى بگو. 2- دعوت عملى: «و ثيابك فطهّر»( سوره مدّثر، آيه 4.) لباس خود را تطهير كن (تا ديگران نيز لباسشان را تطهير كنند). 3- دعوت مستقيم: «أقيموا الصّلوة»( سوره بقره، آيه 83 .) به طور مستقيم به مردم بگو: نماز به پا داريد. 4- دعوت غيرمستقيم: داستان‏هاى قرآن. مثلاً وقتى مى‏گويد: برادران حسود، يوسف را به اسم بازى بردند و او را در چاه انداختند، به طور غير مستقيم به همه نوجوانان هشدار مى‏دهد كه دشمنان نيز به نام ورزش، شما را گمراه و از هدف اصلى پرت مى‏كنند و به چاه ذلّت مى‏كشانند.
کد سوال : 54443
موضوع : گنجینه قرآنی
پرسش : عروس قرآن کدام است؟
پاسخ : سوره «الرحمن».