• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 40324
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : هرگاه كسى سهوا ضررى به مسجد برساند آيا ضامن است؟
پاسخ : اگر ضرر مالى به مسجد وارد كرده است ضامن است هر چند عمدى نباشد.
کد سوال : 40325
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : چگونه مى‏توان به حضور قلب دست يافت؟
پاسخ : حضور قلب در حالات بلند عرفانى و معنوى كارى است در غايت سختى كه سال‏هاى متمادى و پياپى زمان مى‏خواهد و فعلاً نبايد از خود چنين انتظارى را داشت ولى مى‏شود اسبابى را فراهم ساخت كه اجمالاً در نمازها حضور قلبى و حالات خوشى به دست آورد كه برخى از آنها عبارتند از: 1- از بين بردن زمينه حواس پرتى و خواطر: بايد در رفتار و گفتار شبانه روزى دقت و مراقبه كرد كه كداميك از آنها فكر و خيال و حواس پرتى را تشديد مى‏كند مثلاً گاهى بحث‏هاى جدلى سياسى يا غير سياسى خواطر انسان را زياد مى‏كند و يا كدورت و برخورد با فلان دوست يا فلان خويشاوند حواس انسان را پرت مى‏كند و دهها مثال ديگر كه در زندگى روزمره بسيارى از افراد وجود دارد و از عامل شدت بخش خواطر و حواس‏پرتى هستند خوب دقت شود كه اگر زمينه اين چنانى در زندگى شما وجود دارد برطرف شود اين خود جزء مهمترين كارها مى‏باشد. 2- زمينه سازى براى حضور قلب: اين خود چند چيز را مى‏طلبد: الف) اقبال قلب: گاهى قلب انسان به انجام يك امر معنوى و عبادى خاصى رغبت و اقبال دارد مثلاً دلش مى‏خواهد نماز بخواند يا فقط دلش مى‏خواهد الان قرآن بخواند يا دلش مى‏خواهد الان دعا و فلان مناجات را بخواند يا حتى دلش مى‏خواهد الان غزل عرفانى و شعر معنادار را بخواند به هر كارى كه قلب تمايل و كشش و نسبت به آن اقبال و نشاط داشت به همان كار پرداخته شود امام على(ع) مى‏فرمايند: ان للقلوب شهوة و اقبالاً و ادباراً فأتوها من قبل شهوتها و اقبالها فان القلب اذااكره عمى‏ براى دلها خواهش و رو كردن و پشت كردنى است پس شما از ناحيه همان خواهش و رو كردن دلها به آنها بدهيد زيرا هر گاه قلب با ناخوشايندى بر كارى واداشته شود كور مى‏گردد. با رعايت اين دستور قلب با زمزمه‏هاى معنوى پرورش مى‏يابد و به آنها انس مى‏گيرد در سايه اين انس گرفتن قطعاً به مرور زمان نمازها هم با حال حضور بيشترى برگزار مى‏شود. ب) فراغت بال قبل از نماز: قبل از هر نماز بايد از هر كارى دست كشيد و به مدت تقريباً يك ربع تا نيم ساعت مشغول كارى شد كه افكار و خيالات روزمره صفحه دل را خلوت كند بهترين كار همانى است كه در مورد قبلى توضيح داشته شد به قلبش بنگرد كه به چه چيزى اقبال دارد به همان كار بپردازد اگر قلب به هيچ كارى از امور معنوى رغبت نداشته داراى عللى است كه دو علت آن در دو مورد بعدى روشن مى‏شود. ج) نشاط داشتن: منظور از نشاط اين نيست كه انسان خوشحال و خندان باشد بلكه يعنى كسالت و بى حالى را از خود دور سازد گاهى در اثر اشتغال روزمره خستگى و كسالت انسان را مى‏گيرد اين كسل بودن و نشاط نداشتن هم براى خوب عمل كردن مورد قبلى مضر است و قلب كمتر رغبت و اقبال به امور معنوى پيدا مى‏كند و هم براى خود نماز خواندن با حضور قلب مضر است امام محمد باقر(ع) در قسمتى از روايتى مى‏فرمايند: ... و لا تقم الى الصلاه متكاسلا و لا متناعسا...؛ در حال كسل بود و سستى نزديك به خواب (و خميازه كشان) به نماز مشغول نشويد، (وسائل‏الشيعه، ج 4، ص 677، به نقل از سرالاسرار). پس اين نشاط هم بايد در آن چند دقيقه فراغت بال قبل از نماز حفظ شود تا قلب به امور معنوى و حال‏آور اقبال و توجه كند و هم بايد هنگام خواندن خود نماز حفظ شود. د) فراغت فكر از شكم: نه انسان بايد در چند دقيقه فراغت بال و نه در حال نماز آنقدر گرسنه باشد كه گرسنگى و سوزش شكم فكر را مشغول سازد و حواس را پرت كند و نه بايد آنقدر سير باشد كه پركردن شكم و سنگينى آن فكر را مشغول سازد هر دوى اينها هم براى مورد «ب» يعنى فراغت بال قبل از نماز مضر مى‏باشد و نمى‏توان از آن چند دقيقه قبل از نماز خوب استفاده كرد (و اين همان علت دومى است كه با اين حال شايد قلب به هيچ امرمعنوى اقبال و رغبت پيدا نكند) و هم براى مورد «ج» يعنى نشاط داشتن مضر است در واقع اين فراغت فكر از شكم يكى از اسباب ايجاد كننده آن نشاط داشتن مورد قلبى است ولى به دليل مهم بودن آن مستقلاً ذكر شد در همان ادامه روايت قبلى مى‏فرمايند: «...ولا متثاقلاً فانها من خلال النفاق...» و نيز با سنگينى و پرى شكم به نماز نايست زيرا آن موارد پيش گفته از شكاف نفاق برمى‏خيزد يعنى نماز خواندن با اين حالات ناشى از نفاق است زيرا ظاهرش حكايت از اين مى‏كند كه توجه به خدا دارد چون به نماز ايستاده ولى باطنش هيچ اقبال و توجهى به خدا ندارد و اين دوگانگى ظاهر و باطن انسان يعنى نفاق براى حفظ نشاط بايد اسبابى را قبل از وقت فراغت بال فراهم كرد از جمله اينكه اگر نيازى به خوابيدن است مقدارى استراحت شود و اگر با خوردن مختصر چيزى مثل چند دانه خرما يا ميوه‏اى يا آب ميوه و... نشاط حاصل مى‏شود حتماً بايد چنين كرد. ه) رعايت آداب ظاهرى نماز: در رساله‏هاى علميه بعضى از چيزها را در حال نماز مكروه شمرده‏اند مثلاً نماز خواندن مقابل درى كه باز است يا روبروى عكس و مجسمه چيزى كه روح دارد و كلاً تمام چيزهايى كه ممكن است حواس نمازگزار را پرت كند و يا هر چيزى كه با خشوع در حال نماز سازگارى ندارد مثل انگشت شكستن، بازى با سروصورت و... بايد ترك شود از آن طرف چيزهايى مثل در حال قيام به مهر نگاه كردن و هر چيزى كه باعث تمركز است رعايت شود. و) نظم داشتن در نماز اول وقت: خود نظم دغدغه فكرى را از بين مى‏برد نماز و امور عبادى اگر با نظم انجام گيرد در حضور قلب مؤثر هستند. 3- عزم جزم: هم تمام موارد پيش گفته با عزمى جزم و تصميمى قاطع انجام گيرد و هم وقتى وارد نماز شديد خيلى سفت و محكم بنا را بر اين گذاريد كه در حد توان افكار وهم خيالات و حواس پرتى را كنار گذاريد رعايت كردن دقيق موارد قبلى در موفقيت اين عزم نسبت به خود بسيار مؤثر است هر چه آن‏ها دقيق‏تر انجام گيرد در خود نماز هم موفق‏تريد (براى آگاهى بيشتر رجوع شود به كتاب حضور قلب در نماز تأليف آقاى على اصغر عزيزى تهرانى).
کد سوال : 40326
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : براى رفع خستگى روح و جانم آهنگ‏هاى شاد گوش مى‏كنم زيرا خدا آزار رساندن‏به روح توسط خود انسان را محكوم مى‏كند پس گمان نمى‏كنم رفع خستگى روح باآهنگ اشكالى داشته باشد؟
پاسخ : آهنگ‏هاى شاد از دو جهت قابل بررسى است: الف) آيا از نظر شرعى شنيدن چنين آهنگ‏هايى جايز است يا نه؟ بر اساس فتاواى حضرت امام خمينى(ره) نواختن و شنيدن آهنگ‏هاى مطرب و مهيج شهوت حرام است ولى آهنگ‏هاى غير مطرب و آنچه مناسب مجالس لهو و لعب و مقارن با محرمات ديگر نيست جايز است. بنابر اين آهنگ‏هاى شادى كه اشاره كرده‏ايد اگر از قسم دوم باشند جايز و الا حرام است. ب) جهت ديگر استنباط شخصى شما از مساءله است كه خلاصه آن چنين است: 1- شنيدن موسيقى شاد موجب رفع خستگى مى‏شود. 2- آنچه براى روح مفيد است و ضرر ندارد بايد استعمال شود. 3- آزار رساندن به روح مورد انتقاد شارع است. نتيجه: پس شنيدن آهنگ شاد اشكالى ندارد. در استدلال فوق رفع خستگى مساوى با مفيد بودن و عدم ضرر به حساب آمده و عدم آن مساوى با آزار رساندن به روح تلقى شده است. در حالى كه چنين چيزى درست نيست و لااقل كليت ندارد. چه بسا چيزى رفع خستگى كند ولى ضررهاى ديگرى از جهات اخلاقى فرهنگى و يا مسائلى پيچيده‏تر در برداشته باشد. بنابر اين هر امر نشاطانگيز و خستگى‏زدايى لزوما مفيد به حال روح و خالى از ضرر نيست. به عبارت ديگر خستگى‏زدايى از چند راه ممكن است: 1- امورى كه هيچ نفع يا ضرر ديگرى در بر ندارند. 2- امورى كه منافع ديگرى نيز دارند ولى ضرر ندارند مانند بسيارى از مفرحات روحانى و معنوى همچون خواندن اشعار خوب تلاوت قرآن دعا و... 3- امورى كه در بردارنده زيان‏هايى نيز هستند مانند موسيقى مطرب. بنابر اين با استدلالاتى اين گونه نمى‏توان حكم شرعى به دست آورد. بلكه اين كار از طريق ادله و متدلوژى ويژه كاوش در نصوص دينى امكان‏پذير مى‏باشد.
کد سوال : 40327
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا براى اجراى حكم مجازات لواط بايد تمام آلت در مخرج فرورفته باشديا به مقدار ختنه‏گاه كافى است؟
پاسخ : لواط به دخول ولو به مقدار جزئى از ختنه‏گاه صدق مى‏كند.
کد سوال : 40328
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : از راه فطرت چگونه مى‏شود، به اثبات وجود خدا دست يافت؟
پاسخ : براى اثبات تلازم فطرى بودن و صدق يك چيز راههاى مختلفى وجود دارد يكى از آن روشها كه برهان زيست شناختى ناميده مى‏شود اين است كه گرايشات درونى و ذاتى انسان ربط دهنده درون و عواطف انسان با جهان خارج و واقعيات عينى است يعنى اگر مثلا كسى احساس تشنگى و اشتياق به آب مى‏كند در متن واقع آبى وجود دارد كه شبيه جذبه مغناطيسى از درون انسان را به سمت خود فرا مى‏خواند از اين طريق مى‏توان قياسى اينچنين ترتيب داد: 1 ) خداشناسى و خداجويى فطرى و طبيعى است. 2 ) در برابر هر امر ذاتى طبيعى واقعيتى در خارج هست. 3 ) خدايى واقعى وجود دارد. شبيه چنين استدلالى از نظر فلسفى نيز وجود دارد زيرا گرايش و كشش از امور تعلقى و ذات اضافه طرفينى است و حقايق اضافى و نسبى تقومشان به طرفين نسبت و تعلق است و بدون آنها امكان وجود ندارند. در عرفان نيز استدلال مشابهى وجود دارد و گويند « عشق فعلى بدون معشوق فعلى محال است » سير اين استدلال همان ماهيت امور اضافى است كه بدون وجود عاشق و معشوق محال است. علاوه بر آنچه گذشت دلايل ديگرى نيز وجود دارد از جمله: 1) راه ديگر زيست شناختى، 2 ) برهان تنگناى شكاكيت. ضد شكاكيت كه بهترين بيانگر آن جويس مى‏باشد. 3 ) دليلى نيز كانت ارائه كرده كه جنبه دورى دارد و توسط ميل مورد نقادى قرار گرفت. براى آگاهى بيشتر ر. ك . به : خدا در فلسفه (ترجمه الهيات دايره المعارف فلسفى پل‏ادواردز) بهأالدين خرمشاهى، دروس كلام جديد مصطفى ملكيان‏
کد سوال : 40329
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : در نماز زياد شك مى‏كنم همچنين در غسل و هنگام غسل شك مى‏كنم كه آيا نيت‏را درست گفته‏ام يا نه چه كنم؟
پاسخ : ك افراد كثيرالشك اعتبار ندارد و بايد در هر موردى كه شك كرد كه چيزى را درست انجام داده است يا غلط بنا را بر صحت بگذارد. و در غسل ذكر نيت به زبان لازم نيست و همين‏كه براى انجام غسل به حمام مى‏رويد و غسل مربوطه را انجام مى‏دهيد كافى است.
کد سوال : 40330
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : در حاليكه كليه احكام و مسايل از قرآن استخراج مى‏شود چرا مراجع مختلف‏نظرات گوناگونى دارند؟
پاسخ : اختلاف نظر بين متخصصان و كارشناسان هر فنى امرى طبيعى و رايج است؛ مثلا چند پزشك متخصص و ماهر در مورد يك بيمارى مشخص با علايم و آثار معين نظرهاى متعدد و مختلفى ابراز مى‏كنند. اجتهاد و استنباط در احكام شرعى نيز از اين قاعده مستثنى نيست و خبرگان و كارشناسان امور دينى (مجتهدان جامع الشرايط) بعد از رجوع به مدارك احكام؛ يعنى قرآن سنت (قول و روش پيامبر(ص) و ائمه معصومين(ع» اجماع و عقل در بعضى از مسائل استنباط ها و برداشت‏هاى مختلفى پيدا مى‏كنند و فتاواى گوناگونى مى‏دهند و بدين سبب لازم است كه تقليد هميشه از فردى باشد كه اعلم است و فتواى او از نظر شرعى براى ما حجت باشد.
کد سوال : 40331
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : آيا تيمم بر روى آجر و كوزه صحيح است؟
پاسخ : تيمم بر آجر و كوزه به فتواى امام(ره) و برخى ديگر از مراجع صحيح است؛ ولى برخى نيز آن را صحيح نمى‏دانند.
کد سوال : 40332
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : اگر كسى بدون جنب شدن، غسل جنابت انجام دهد، مى‏تواند با آن غسل نمازبخواند؟
پاسخ : غسل جنابت وقتى لازم مى‏شود كه انسان جنب شده باشد. اما اگر جنب نيست نمى‏تواند غسل جنابت انجام بدهد چون سببش كه جنابت است نيامده است. اگر در موردى شك دارد و احتياطاً غسل جنابت انجام مى‏دهد اشكال ندارد ولى بايد براى نماز وضو بگيرد. بايد توجه كنيد تا انسان يقين به جنابت نداشته باشد غسل بر او واجب نيست.
کد سوال : 40333
موضوع : گنجینه مذهبی>مركزفرهنگي نهاد نما يندگي ولي فقيه در دانشگاهها
پرسش : فرق بين اعتقاد و ايمان چيست؟
پاسخ : از آنجا كه اعتقاد در لغت به معنى «تصديق نمودن» و «يقين كردن» آمده است، اعتقاد معنايى اخص از ايمان دارد؛ يعنى، ايمان تصديق با انقياد قلب است ولى اعتقاد صرفاً تصديق است بدون تسليم درونى. البته گاهى اعتقاد و ايمان به صورت مترادف يكديگر به كار مى‏روند اما اين مطلب به صورت تسامحى است و الا معنى اعتقاد تنگ‏تر و محدودتر از ايمان است، ايمان [باور] اعتقادى است توأم با خشوع و خضوع قلبى.