سلامت و بهداشت جامعه
نوجوانی دوره انتقالی و نوعی برزخ بین کودکی و جوانی است. در این دوره رشد جسمانی کم و بیش کامل میشود و هیجانات عاطفی بشدت و حدت و دوام بیشتر رسیده و نوجوان به بلوغ جنسی میرسد و درست در همین دوره، اجتماع از نوجوان میخواهد که هم مستقل باشد، هم روابطش را با همسالان و بزرگسالان تغییر دهد و هم سازگاری جنسی و آمادگی کسب مهارتهای نوین داشته باشد.
اما به گفته بتول جباریان، کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی احساس ناخوشایند درخصوص رشد اعضای مختلف بدن، تزلزل در اعتماد به نفس، احساس غریبگی با خود، ناراحتیهای جسمانی، تحریک شدید و سریع در مقابل محرکهای جنسی و حس استقلالطلبی موجب ناآرامی و سردرگمی نوجوان میشود.
به باور جباریان هیجانات این دوره نوجوان را وادار میکند برای اثبات شخصیت و برتری خود مخالفت و نافرمانی و لجاجت را در پیش گرفته و هر امری را با بدبینی نگریسته و حالت منفی و مخالف به خود میگیرد تا از این طریق به نتیجه برسد. جباریان میافزاید این لجبازی وقتی به اوج خود میرسد که نوجوان تصور کند والدین در حال لطمهزدن به استقلال او هستند. انتقاد و اعتراض بیرویه والدین به نوجوان و اصرار آنان بر خواستههای خود لجبازی و سرکشی نوجوان را رقم میزند و اختلافی بین فرزند و والدین ایجاد میشود. این روانشناس با اشاره به اینکه نوجوان در این دوره مثل هوای بهاری یک لحظه آفتابی و سوزان و لحظهای دیگر بارانی و سرد است میگوید تا جایی که لطمهای به نوجوان وارد نشود باید والدین با این سرکشی با چشمپوشی برخورد کنند.
وقتی انرژی منفی تخلیه نشود
جباریان با اشاره به اینکه نوجوان سرشار از انرژی جسمانی است بیان میکند: بخشی از این انرژی در غریزه جنسی نهفته است و بخشی دیگر به صورت رفتارهای پرخاشگرانه، مبارزهطلبی و حادثهجویانه بروز میکند، تشویق نوجوان به شرکت در فعالیتهای ورزشی و الگوسازی و شراکت او برای همانند شدن با آن الگوها باعث میشود تا نوجوان انرژیاش را به طریق منطقی تخلیه کند. او ادامه میدهد: وقتی نوجوان راهی برای خروج هیجانات منفی نداشته باشد سکوت، انزوا، در خود فرو رفتن، غذا نخوردن، بغض و گریهکردن یکی از شیوههای نوجوان برای تخلیه این هیجانات میشود.
آیا نوجوان سرکش نیاز به کنترل دارد؟
جباریان با اشاره به اینکه محدودکردن بدون قید و شرط و کنترل شدید جز آنکه نوجوان را افسرده یا سرکشتر کند بهره دیگری ندارد، میگوید: برای تبدیل نوجوان سرکش به یک فرد خوب و سالم باید تا حدی به او استقلال و آزادی عمل داد و هر گاه والدین با نشانههای هشداردهندهای مواجه شدند میتوانند به خلوت نوجوان وارد شده و مشکل را رفع کنند. این که انتظار داشته باشید نوجوان شما را از تمامی کارها و افکارش مطلع کند توقع نابهجایی است. البته باید بدانید او کجا میرود و چه میکند، اما لزومی به دانستن تمامی جزئیات ندارید. این روانشناس یکی از موثرترین روشهای تربیتی در این دوره را روش تغافل یا نادیده گرفتن میداند و میگوید در برخی مواقع نیاز به بزرگنمایی مسائل و مشکلات نوجوان نیست و نباید برای برخی رفتارهایش او را بازخواست کنید.
جباریان با اشاره به اینکه باید به نوجوان اعتماد کرد میگوید: اعتمادکردن به فرزند یعنی قبول و پذیرش وی که منجر به مسئولیت دادن میشود، اعتمادکردن به نوجوان ضرورتی انکارناپذیر است و برای رشد و موفقیت وی امری ضروری است، البته حد و مرزی هم دارد لازم است به وی اعتماد شود مگر مواقعی که خلافش ثابت شود که در این صورت رفتارهای محدودکننده و کنترلی لازم است.
اما با فرزندی که میخواهد روزها را با دوستان و خارج از خانه به مدت طولانی بگذراند چگونه باید رفتار کرد؟ جباریان اظهار میکند نه گفتن یکی از مهارتهایی است که والدین باید آن را به فرزندشان آموزش دهند تا به این ترتیب در برابر هر درخواستی اعلام موافقت نکنند. همینطور خانواده باید شیوه برقراری ارتباط بین فردی صحیح و راه و رسم درست تفریحکردن را به نوجوان خود بیاموزد و برای او محدودیتهای زمانی و مکانی در نظر بگیرد و در صورت بیتوجهی، نوجوان را برای مدتی با ارائه دلیل از این تفریحات برحذر کند.
قهر نه، مشکل را حل کنید
بسیاری از خانوادهها در حل مشکلات خود همان نوع شیوههای فرزندپروری (قهر و طرد) که مخصوص سنین کودکی بوده را به کار میگیرند که به گفته جباریان در این سنین استفاده از استدلال، شیوههای حل مساله و گفتوگوهای منطقی در حل مشکلات و اختلافات کمککنندهتر است.
او میگوید: بهتر است به جای فاصله گرفتن و تنها گذاشتن نوجوان سعی کنید به وی نزدیک شوید و بدانید که نمیتوانید او را به انجام کاری مجبور کنید، اما با جلب اعتماد او به طور مستقیم و غیرمستقیم میتوانید بر تصمیمگیریهایش نظارت داشته و با هم فکری و مشورت و ارائه دادن توصیههای مفید راهنماییاش کنید. به گفته جباریان موفقترین والدین کسانی هستند که بدون هیچ قید و شرطی به فرزند خود توجه کرده و از بودن در کنار وی لذت ببرند و همانطور که به علایق و خواستهها و مشکلات فرزندشان توجه میکنند، حد و مرزها را نیز برای وی توضیح دهند. وی ادامه میدهد والدین همانطور که در دوران کودکی باید دلیل تشویق یا تنبیه را به کودک بگویند در این دوره نیز نباید بدون علت با نوجوان مخالفت کنند. چرا که مخالفت بیدلیل، نوجوان را اقناع نکرده و موجب ستیزه و فاصله افتادن بین والدین و فرزند میشود و این فاصله به هر دلیلی میتواند در جامعه به رفتارهای پر خطر منجر گردد. بیشتر نوجوانان در این سن تمایل دارند از دوستانشان بیاموزند و احساس راحتی بیشتری با آنها دارند. بنابراین اگر والدین در این دوره رفتار خصومتآمیز، سهلانگارانه یا استثمارگرایانه داشته باشند همسالان نوجوان مفری برای او محسوب میشوند. همچنین به والدین توصیه میشود در شناخت دوستان فرزندشان سهلانگاری نکنند.
گونههای عشق نوجوان
این کارشناس ارشد روانشناسی بیان میکند: یکی دیگر از ابعاد مهم این دوره بحران هویت جنسی است که نوجوان باید برای کسب آن در مورد جنسیت خویش و نقشهای مربوط به آن تصور روشنی داشته باشد یعنی باید به این نکته واقف شود که منظور از زن یا مرد بودن چیست و چه خصوصیاتی بر آنها مترتب است. علاوه بر این در این فرآیند وظیفه پسر یا مرد در مقابل دختر یا زن و بالعکس نیز از اجزای این هویتیابی است. اگر این فرآیند بخوبی و در حد آزادیهای مجاز طی شود نوجوان در رفتارش به تعادل و توازن خواهد رسید، اما درغیر این صورت آشفتگی و سردرگمی ایجاد میشود. جباریان ادامه میدهد: نوجوان در طی حیات جنسی خود دو نوع عشق را تجربه میکند عاطفی و شهوانی. عشق عاطفی محبتی پاک و به دور از جنبههای جنسی است که با تمجید و تحسین توام است. اما عشق شهوانی توام با لذایذ جنسی است. بنابراین مناسب است در این سنین با تقویت اراده و دادن آگاهی لازم نوجوان را به خویشتنداری و پیگیری فعالیتهای سالم تشویق کرد تا این دوره پراضطراب طی شده و توفانها و صاعقههای جنسی فروکش کند.
>> جام جم/ ضمیمه چاردیواری/ فاخره بهبهانی
سه شنبه 4/8/1395 - 10:30
سلامت و بهداشت جامعه
هشدارهای آسیبشناسان نشان میدهد که ماده مخدر صنعتی «کروکدیل» به نزدیک مرزهای ایران رسیده است. این در حالی است که آمارهای جهانی نشان میدهد که مصرفکنندگان این ماده مخدر گوشتخوار بیش از یک سال نتوانستهاند به زندگی خود ادامه دهند.
به گزارش جام جم سرا به نقل از روزنامه تهران امروز- سعید صفاتیان، مدیرکل سابق درمان ستاد مبارزه با موادمخدر ضمن هشدار احتمال ورود کروکدیل به ایران به تهران امروز میگوید: «هنوز مرزهای ایران به روی این ماده مخدر خطرناک باز نشده است. اما به دلیل آنکه این ماده مشتق از کدئین است باید حساسیت و هم و غم مسئولان بهداشت و درمان این باشد که کدئین به راحتی در دسترس نباشد.»
وقتی قرار بود شیشه به ایران بیاید بسیاری از کارشناسان آن را مورد تحلیل و بررسی قرار داده و خواستار آگاهسازی مردم و رسانهای شدن عوارض و عواقب مصرف آن شدند. جنایتهای بسیاری براثر مصرف شیشه اتفاق افتاد تا زنگ خطرها به صدا درآیند. این روزها موادمخدر جدیدتری به بازار جهانی عرضه شده و بسیار خطرناک است. هنوز پشت مرزهای ایران مانده و قطعا اگر فرهنگسازی نشود به ایران هم قدم خواهد گذاشت. «گوشتخوار» یا «کروکدیل» نام این ماده مخدر است که مانند عوارض و اثراتش خطرناک و مشمئزکننده است. باید در حوزه پیشگیری، آموزش و درمان فعالیت زیادی کرد و سازمانها موضوع شیوع کروکدیل را در کشورهای آسیا شرقی و روسیه جدی بگیرند. دکتر عباسعلی ناصحی مدیرکل دفتر سلامت اجتماعی، روان و اعتیاد وزارت بهداشت نیز نسبت به افزایش مصرف موادمخدر صنعتی و محرک بهویژه در زنان هشدار داده و میگوید: افزایش مصرف موادمخدر دو تا سه درصد بود، ولی این رقم در حال حاضر به ۱۰ درصد افزایش یافته است. نگرانی امکان ورود موادمخدر صنعتی جدید به لایههای زیرین جامعه از جمله مسائلی است که حتی نیروی انتظامی را بهدنبال ارائه راهکارهایی برای پیشگیری از همهگیر شدن این مواد وا داشته است. سردار علی مویدی، رئیس پلیس مبارزه با موادمخدر ناجا، با قاطعیت اعلام کرد: امروز تخصصیترین پلیس در بحث مبارزه با موادمخدر در تمام دنیا در کشور ما وجود دارد و بخشی از ۸۵ درصد تریاک و ۳۰ درصد هروئین دنیا در ایران کشف میشود. پلیس در کشفیات خود هنوز به کروکدیل برخورد نکرده است.
همه چیز در مورد کروکدیل
سعید صفاتیان به خوبی به تاریخچه تولید موادمخدر صنعتی بهویژه کروکدیل آشناست. او درباره این ماده مخدر گوشتخوار به روزنامه تهران امروز توضیح میدهد؛ کروکدیل برای اولین بار در سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۵ در کشور آمریکا و برای درمان اعتیاد (زیرا فرض بر این بود که مانند متادون عمل میکند) تولید شد. بعد از آن در سوئیس از آن استفاده شد که با دیدن اثرات بسیار خطرناک و مخرب، آن را کنار گذاشتند. متاسفانه طی چند سال گذشته بهویژه ۶-۷ سال اخیر استفاده از این ماده در کشور روسیه و آسیای شرقی زیاد شده است. گزارش آمار مصرفکنندگان این ماده گوشتخوار مختلف است. مثلا در برخی آمارها آمده که ۵ تا ۷ هزار نفر در روسیه در اثر مصرف این ماده کشته شده یا ۱۰۰ هزار نفر در حال حاضر به کروکدیل اعتیاد دارند. کروکدیل یا گوشتخوار در اصل همان دزومورفین است. مادهای که از ترکیب قرص کدئین با بنزین، تینر و برخی اوقات جوهر نمک به دست میآید. این ماده مخدر از طریق تزریق مصرف میشود. قدرت اثر آن چیزی برابر ۲۰ برابر مورفین و ۵ برابر هروئین است. ولی به دلیل استفاده از مواد فرار مانند بنزین و تینر در آن، بدن مصرفکننده را مورد حمله و تخریب شدیدی قرار میدهد. طول عمر کسی که این ماده را استفاده میکند، حدود یک سال است. کروکدیل به دلیل حالت قانقاریایی که ایجاد میکند به گوشتخوار نیز معروف است. در ابتدا پس از تزریق، گوشت به رنگ سبز در آمده و بعد از مصرف مکرر پوست از بین رفته و حتی گوشت خورده شده و از استخوان جدا میشود. به صورتی که گاهی استخوانها نیز قابل دید میشوند. در جاهای تزریق عوارض شدیدتری دیده میشود. به دلیل عفونتهای شدید، بر قلب، کبد، کلیه و... آنها تاثیرگذاشته و مرگومیر بالایی در این افراد وجود دارد.
ایدز برجستهترین ارمغان موادمخدر تزریقی است
مدیرکل سابق درمان ستاد مبارزه با موادمخدر در هشدار احتمال ورود کروکدیل به ایران به تهران امروز گفت: هنوز مرزهای ایران به روی این ماده مخدر خطرناک باز نشده است. اما به دلیل آنکه این ماده مشتق از کدئین است باید حساسیت و هم و غم مسئولان بهداشت و درمان این باشد که کدئین به راحتی در دسترس نباشد.
سعید صفاتیان در ادامه افزود: الگوی مصرف موادمخدر در ایران امروزه در درجه اول تریاک، سپس شیشه و بعد از آن هروئین است. همچنین باید الگوی مصرف و تولید کشورهای همسایه را نیز بررسی کرده، تغییرات و احتمالات سنجیده شود. در کشور افغانستان تولید موادمخدر روز به روز افزایش پیدا میکند. در حال حاضر هم مصرفکنندگان ایران از شیشه به هروئین روی آوردهاند. این تغییر به منظور جایگاه جدید و اینجایگاه جدید با نبود برنامه حوزه درمان میتواند مشکلساز باشد. این کارشناس مبارزه با موادمخدر پیشگیری را اصلیترین عامل شیوع پیدا نکردن کروکدیل در ایران دانسته و گوید: در حوزه پیشگیری باید فعالیت بیشتری داشته باشیم. مرگومیر در افرادی که کروکدیل مصرف میکنند زیاد است. همچنین به دلیل آنکه ساخت راحتی دارد و با قیمت پایین در دسترس قرار میگیرد، متاسفانه وقتی وارد کشوری میشود سریع رشد میکند. این دو عامل در عرضه و تقاضای موادمخدر خیلی موثر است. در برنامه بلند مدت، مسئولان امر باید از ورود یا تولید این ماده در کشور ممانعت به عمل آورند. امروز بهترین موقع پیشگیری است زیرا هنوز این ماده در ایران رخنه نکرده است. این خیلی خوب است که هنوز نیامده در مورد آن فرهنگسازی میکنیم. در نتیجه باید سطح آگاهی مردم بالا برود. حوزه آموزش باید فعالیت بیشتری داشته باشد. آموزش و پرورش و بهزیستی در این مورد میتوانند آگاهیسازی کنند. پزشکان نیز باید تحت آموزشهای لازم قرار گرفته و این مواد را بشناسند. همچنین مسئولانی که در حوزه موادمخدر فعالیت میکنند نیز باید تحلیلی از آینده داشته باشند و بتوانند چالشهای آینده را پیشبینی کنند. هر چقدر سطح استفاده از این موادمخدر صنعتی و روانگردان بالاتر باشد به دلیل عوارضی که دارد افت عملکرد اجتماعی و شخصی خواهیم داشت.
وی ادامه میدهد: تریاک خطرات زیادی ندارد. کسی که ۴۰-۵۰ سال تریاک کشیده یا خورده چنین مشکلاتی را ندارد. مثلا در مورد طول عمر کسانی که هروئین استفاده میکنند ۳۰ سال و مصرفکنندگان شیشه ۲۰ سال پایینتر میآید و عمر مصرفکنندگان کروکدیل به یک سال میرسد. هر چقدر گرایش به سمت موادمخدر خطرناکتر بیشتر میشود، طول عمر کمتر خواهد شد. عملکرد اجتماعی افراد نیز بههم میخورد. شخص شغل، همسر، زندگی و... خود را از دست میدهد. دچار توهم و عوارض بسیار شدیدی میشود. اگر کروکدیل در معتادان کارتن خواب شیوع پیدا کند مرگومیر بالا خواهد بود و عفونت آنها میتواند به دیگران هم سرایت پیدا کند. مجموعه این عوامل باعث میشود که توانایی آینده نگری درستی برای جوانان وجود نداشته باشد.
علل گرایش جوانان به موادمخدر
دکتر قراییمقدم جامعهشناس نیز با اشاره به اینکه جوانان از عواقب خطرناک موادمخدر بخصوص موادمخدر صنعتی اطلاع کامل دارند و به سراغ آن میروند به تهران امروز میگوید: عوامل متعددی در گرایش جوانها به موادمخدر وجود دارد. ولی مهمترین آن عدم نشاط، شادی، سرگرمی و اشتغال است. جوانان به دلیل این کمبودها به جمع دوستان وارد شده و با آنها به سیگار و قلیان و پس از آن به موادمخدر روی میآورند. اصلیترین علت مصرف موادمخدر بین جوانها، نشاط بخشی و شادی آور بودن کاذب و لحظهای موادمخدر صنعتی است. به گفته سردار ساجدینیا، ۴۵۰ نفر در محله کوچک هفت حوض با پنجاه کیلو موادمخدر دستگیر شدهاند. راحتی دسترسی به موادمخدر توسط جوانان یک فاجعه است.
سعید صفاتیان زنگهای خطر را برای مسئولان کشور به صدا درآورده و میگوید: تا به حال مراکز درمانی در کشور گزارش رسمی در مورد کروکدیل ندادهاند و این ماده خوشبختانه هنوز وارد بازار ایران نشده و کسی از آن استفاده نمیکند. اما اگر وارد بازار شود مشکلات خطرناکی را بهوجود خواهد آورد. چون یکی از مشکلات کروکدیل نوع الگوی آن است و نکته بعدی این است هروئین که وارد بازار میشود و شیشهایها سمت هروئین میروند باید به مسئولان بهداشت هشدار داد که دوره سوم بیماری ایدز در ایران میتواند شیوع پیدا کند. اگر از زاویه موادمخدر نگاه کنیم که شیشهایها به سمت هروئین روی آوردهاند، اگر این مواد هم وارد بازار شود، کشور افغانستان با تغییر مواجه شده، نیروهای ناتو از آنجا بیرون بروند و تولید موادمخدر در آن بیشتر شود، ناامنیهایی که عراق با تولید مواد روانگردان بهوجود آورده است یک مجموعهای است که مصرفکنندگان را به سوی تزریق سوق میدهد، زنگ خطرها در مورد افزایش ایدز در جامعه زده میشود. مسئولین امر نیز باید برای این مسئله برنامهریزی کاملی کنند تا توانایی مقابله با آن را داشته باشند.
سه شنبه 4/8/1395 - 10:28
سلامت و بهداشت جامعه
مشکل به مسئلهای میگویند که بر کارکرد فردی- اجتماعی شخصی و بر کارکرد گروه و یا جامعه معیّن اثر میگذارد و یا او از آن متأثر میشود. با توجه به این تعریف، نوجوانان معمولاً دارای مشکلات ویژهای هستند که این نوع مشکلات با مشکلات دوران کودکی و بزرگسالی تفاوت زیادی دارند بهمین جهت از دوران نوجوانی غالباً به عنوان دوره مشکل و نامتعادل و غیرقابل پیشبینی تعریف شده است.
برای غلبه بر این مشکلات چند راهکار پیشنهاد میشود.
۱- شناخت شخصیت نوجوان:
ما والدین با شناخت ویژگیهای دوره نوجوانی بسیاری از رفتارهای ناخوشایند آنان را غیرطبیعی نپنداریم که موجب بروز عکسالعمل در ما شود و به تیرگی روابط با نوجوان نیانجامد.
۲- استفاده از روش تغافل (نادیده گرفتن):
از موثرترین روشهای تربیتی در این دوره «روش تغافل» است. یعنی مسائل و مشکلات نوجوان را بزرگ نشان ندهیم که در او ایجاد وحشت نماید و یا او را به لحاظ رفتارهایش دائم باز خواست ننمائیم بلکه نوجوان بایستی همواره در حالت خوف و رجاء باشد.
۳- ایفای نقش راهنمایی، به جای دستوری:
در برخورد با مسائل نوجوان بهتر است از خودش کمک بگیریم یعنی این واقعیت را بداند که نخستین مسئول حلّ مشکل او، خودش است و برای حل آن باید اقدام نماید و ما والدین فقط وظیفهٔ راهنمایی او را داریم که از عواقب تصمیم خودش مطلع شود.
۴- آموزش:
مهمترین دلیل ترس و اضطراب از هر موضوعی جهل و ناآگاهی نسبت به آن موضوع میباشد که ضروری است برای کاهش ترس و اضطرابهای نوجوانی آموزشهای لازم در مورد بلوغ، دوستیابی، حل مساله، گذراندن اوقات فراغت، برنامهریزی درسی و مواردی از این قبیل به نوجوان آموزش داده شود.
۵- برقراری رابطه دوستانه و عاقلانه:
ما والدین با مراقبت دوستانه و عاقلانه خود احساس ایمنی و اطمینان را در وجود نوجوان ایجاد میکنیم.
۶- اعتماد سازی:
باید بیاموزیم که چگونه حس اعتماد نوجوان را نسبت به خودمان جلب و جذب کنیم، چنانچه اعتماد میان نوجوان و والدین کمرنگ شود او برای حل مسائل خود به دیگران مراجعه میکند.
۷- ارتباط کلامی مقدمه ارتباط عاطفی:
ما والدین با تنظیم ساعات کار خود و بسترسازی مناسب در منزل بایستی فرصت کافی برای «ارتباطهای کلامی» با اعضای خانواده به ویژه نوجوان را فراهم آوریم چرا که ارتباط کلامی خود مقدمه «ارتباط عاطفی» است که نوجوان سخت به آن نیازمند است.
۸- تاکید بر محبت و پرهیز از خشونت:
ارتباط با نوجوان اگر بر اساس عشق و علاقه و صمیمیت استوار باشد اعتماد به نفس را در او تامین و تضمین مینماید و اگر بافشار و خشونت همراه باشد ممکن است موجب اختلال عصبی و دشواریهای روانی در او شود.
۹- الگوهای رفتاری والدین:
نوجوان علاقمند است که والدین دارای شخصیتی مستحکم و با ثبات و پایدار باشند چون به اتکاء شخصیت و همانند سازی آنان نیازمند است و توجه والدین به الگوهای رفتاری خود مورد تاکید است.
۱۰- پرهیز از مناقشات خانوادگی:
خانه بایستی محل آرامش و امن و مستحکمی برای اعضاء خانواده به ویژه نوجوان باشد و مناقشات و جرو بحثها و دعواهای علنی والدین به آن لطمه نزند و بهانه گریز نوجوان از خانواده را فراهم نیاورد.
۱۱- گوش دادن:
با نوجوان صحبت کنیم و به سخنان او با علاقه گوش فرا دهیم و بدانیم که خوب گوش کردن به حرفهای نوجوان رمز ارتباط موثر با اوست.
۱۲- تکیه بر نقاط قوت:
با مشاهدهٔ برخی ضعفها، نوجوان را تحقیر و سرزنش و یا با دیگران مقایسهاش نکنیم بلکه بیشتر سعی نمائیم برای از بین بردن ضعفهایش قوتش را تجلی بخشیم.
۱۳- انتظار به اندازه:
با کسب شناخت همه جانبه از نوجوان به اندازهٔ توان و ظرفیت وجودیش از وی انتظار داشته باشیم.
۱۴- اجازه خطا کردن به نوجوان بدهیم:
نوجوان بایستی بیاموزد که از مشکلات گریزان نباشد بلکه برای حل مشکلاتش به دنبال کشف راه حل باشد و این زمانی است که اجازه خطا کردن را به او بدهیم تا از خطا کردن احساس گناه نکند و بتواند فرصت یافتن راه حل را بیابد.
۱۵- مشورت با نوجوان:
نوجوان در اندیشهٔ مستقل شدن است بنابراین نبایستی عقاید خود را بر او تحمیل کنیم بلکه بایستی او را تحمل کرد و با مشورت گرفتن از او در امور خانه در کسب استقلال یاریش کنیم.
۱۶- فعال بودن نقش پدر در تربیت نوجوان:
همانگونه که «مادر» نخستین گذرگاه کودک و نوجوان به زندگی اجتماعی است آنچه که بسیار مورد نیاز یک نوجوان است وجود «پدری» است که خانواه بتواند بر او تکیه کند. «پدری» که گرم، مهربان و پرشور باشد.
۱۷- پذیرش بدون قید و شرط نوجوان:
نوجوان را همانطور که نشان میدهد بپذیریم نه آنطور که در رویا و تخیل خود تصور میکنیم و بدانیم اگر نوجوان در خانواده مورد احترام قرار گیرد، یاد میگیرد خودش را آنطور که هست بپذیرد.
۱۸ - شناخت دوستان:
دوستان نوجوان خود را بشناسیم. کودکان وقتی بزرگ میشوند و به مدرسه میروند به خصوص زمانی که به سن نوجوانی میرسند، بیشتر از دوستان خود تقلید میکنند. نوجوان بسیار آسیب پذیر است و اگر دوستان او رفتارهای خوبی نداشته باشند به راحتی میتوانند او را به بدآموزی و خلافکاری بکشانند.
۱۹ - ایجاد محیط امن در خانواده:
خانواده نقش مهمی در تربیت کودکان دارد و برای نوجوان تکیه گاهی است که میتواند به کمک آن مشکلات خود را حل کند. اختلافات پدر و مادر و برخوردهای نامناسب آنها با یکدیگر و با فرزندان، محیط خانه را ناآرام و ناسالم میسازد. نوجوانی که در چنین محیطی به سر میبرد به ناچار تکیهگاه خود را در خارج از محیط خانواده جستوجو میکند و چون بسیار آسیب پذیر است ممکن است که با خطرها و انحرافات زیادی روبه رو شود.
۲۰ - ایجاد تعادل بین آزادی نوجوان و مراقبت از او:
نوجوان بزرگ شده است و به آزادی نیاز دارد. اما چون آسیب پذیر است و در بسیاری از موارد به جای عقل و منطق از احساسات خود پیروی میکند، به مراقبت مناسب هم احتیاج دارد، اگر بتوانیم در دادن آزادی به نوجوان و مراقبت از او زیاده روی نکنیم و اندازه نگه داریم و به هر دو نیاز او جواب مثبت دادهایم و از خطرهایی که آزادی زیاد و مراقبت شدید ایجاد میکنند، پیشگیری کردهایم، با توجه به نکات بالا میتوانیم به فرزندان خود در گذار از دوره سخت و دشوار نوجوانی یاری رسانیم و پایهای محکم برای زندگی آینده آنان پی ریزی کنیم.
بخاطر داشته باشیم که زندگی سالم در گرو نوجوانی سالم است.
>> علیرضا مسگری مشهدی
سه شنبه 4/8/1395 - 10:26
سلامت و بهداشت جامعه
ورود اینترنت و شبکههای ماهوارهای به خانهها در سالهای اخیر سبک زندگیها را تغییر داده است به طوری که برخی نوجوانان تا حدی از فضای سنتی خانواده دور شدهاند و به انزوا یا به سمت گروه همسالان ناشناس کشیده است. هر چه فرزند به دوره نوجوانی نزدیکتر میشود از خانواده بیشتر کناره میگیرد و به سمت گروه همسالان جذب میشود.
در این وضعیت والدین احساس نگرانی میکنند به طوری که سعی دارند تا ارتباط فرزند با دوستان خود کمرنگ شود، همین اختلاف نظرها موجب بروز پدیدهای با عنوان شکاف بین فرزند و والدین میشود. «محمد پیروی خامنه»، رفتارشناس، در این باره توضیح میدهد.
* چرا در دوره نوجوانی ارتباط با خانواده کم رنگ میشود؟
+ ایجاد برخی محدودیتهای غیرقابل توجیه، محیط خشن، نبود رابطه دوستانه بین والدین و فرزند، ترس از والدین و... از جمله مهمترین دلایل کمرنگ شدن ارتباط میان فرزند و والدین است. کسانی که در سن نوجوانی قرار دارند همسالان خود را عاقلتر از والدین خود میدانند بر این اساس پاسخ سؤالهای خود را در گروه دوستان جستجو میکنند.
* عواقب کمرنگ شدن رابطه والدین با فرزندان چیست؟
+ افسردگی، افزایش روحیه ضد خانواده، پرخاشگری وستیزهجویی نتیجه این برخوردهاست؛ هر چه این رابطه با شکاف بیشتری باشد این عکسالعملها بیشتر است تا جایی که این موضوع موجب میشود تا فرد به سوی گروه همسالان کشیده شوند و در این زمان افراد سودجو از خلأ نبود ارتباط فرزند با والدین استفاده میکنند و فرد را به بیراهه میکشند. به طوری که در باندهای فساد، قاچاق مواد مخدر، اعتیاد و.. وارد شده و در همین مراکز است که ممکن است رفتارهای پرخطر جنسی نیز از سوی بچهها امتحان میشود. البته نباید نقش ارزشهای دینی را نادیده گرفت زیرا با کمرنگ شدن اعتقادهای مذهبی، زمینه بسیاری از فسادها فراهم میشود.
* تعداد فرزندان چه تأثیری در بهبود روابط خانوادگی دارد؟
+ متأسفانه در سالهای اخیر تک فرزندی در کشور رواج یافته در کنار آن اشتغال والدین نیز به دلیل مشکلات مالی جدی و همهگیر شده است این اتفاقها به طور ناخودآگاه کودک را مجبور میکند برای فرار از تنهایی به سمت گروههای همسالان ناشناس برود. دهههای قبل این خلأ توسط پدر بزرگها و مادربزرگها، بچههای همسال فامیل و خواهر و برادر پر میشد اما امروز این روابط وجود ندارد و در کنار آن ورود اینترنت و شبکههای مجازی به داخل خانهها و پر شدن وقت بچهها به استفاده از این وسایل باعث بروز آسیبهای زیادی شده است، حداقل آسیب این فضا پر کردن تنهایی در فضای مجازی با دوستهای مجازی است. برخی از بچههای امروز خیلی با آدمهای حقیقی ارتباط خوبی ندارند.
* وظیفه پدر و مادرها در این میان چیست؟
+ پدر و مادرها باید توجه داشته باشند که سن نوجوانی دورهای بحرانی است و باید با فرزندان خود رابطه دوستی برقرار کنند؛ اما عملاً شاهد این اتفاق نیستیم، والدین خسته از روزمرگیها توان صبر در برابر پرخاشگری بچهها را ندارند و اوضاع هر روز بدتر میشود. والدین باید در شبانه روز ساعاتی را به صحبت کردن با بچهها اختصاص دهند، پای صحبتهای فرزندان خود بنشینند در این صحبتها بچهها مهارتهایی را یاد میگیرند که به هیچ عنوان از طرق دیگر به آن دست نمییابند که حس مهم بودن در صدر قرار دارد. والدین بدانند که بیشتر نوجوانان مهارتهای زندگی را آموزش ندیدهاند و به راهکارهای مقابله با مشکل آشنایی ندارند بنابراین راههای انحراف برای آنان باز است.
پس والدین باید از جایگاه مدیری سختگیر به دوستی مهربان تغییر مسیر دهند تا بتوانند اعتماد فرزندان خود را جلب کنند سپس آموزش و پرورش و رسانهها میتوانند با آموزشهای مهارت ارتباط در این زمینه به میدان بیایند. این را نیز در نظر بگیرید که بهتر است پسر با پدر و دختر با مادر خود رابطه خوبی داشته باشد و از همجنس خود مهارتهای مختلف بیاموزد اما متأسفانه گاهی اوقات پدرها با وجود روحیه پرخاشگری ارتباط کمتری با فرزندان خود به خصوص پسر برقرار میکنند که ادامه این روند به صلاح نیست. اگر پدر مادرها میدانند که مثلا فرزندشان با دوست نابابی ارتباط دارد نباید خواستار قطع رابطه او شوند.
بهتر است آنان با یک بزرگتر یا دوست نوجوانی که روی فرزندشان تاثیر میگذارد صحبت کنند تا با فرزندشان همراه شود. بهتر است والدین دوست فرزند خود را بشناسند و به این کار وقت کافی اختصاص دهند، بهطور خلاصه نکتهای که در مورد دوستان نوجوان باید مورد توجه قرار دهید این است که نوجوان خودش دوستانش را انتخاب میکند و والدین هیچ تاثیری در این انتخاب ندارند. آنها میتوانند به طور غیرمستقیم بر انتخابهای فرزند خود اثر بگذارند پس باید بسیار هوشمند باشند.
>> روزنامه حمایت
سه شنبه 4/8/1395 - 10:25
سلامت و بهداشت جامعه
«توی اتاق خودم مینشینم و هدفون را توی گوشم میگذارم و سری به شبکههای اجتماعی میزنم. دوستانی را که مامان نمیگذارد در خارج از خانه ببینم در آنجا ملاقات میکنم و گاهی ساعتها با همه آنها تفریح میکنیم. دوست دارم در اتاقم بسته باشد. مامان و بابا به آدم گیر میدهند. یکبار به رنگ و روی من گیر میدهند که چرا زرد شدهای، یکبار جیبهایم را تفتیش میکنند، یکبار مچشان را توی اتاق میگیرم. گاهی به مردمکهای چشمم زل میزنند که ببینند تحت تاثیر مواد مخدر هستم یا نه؟ دوستانم را بازخواست میکنند. این رفتارها برای من غیرقابل تحمل است. » اینها گوشهای از درددلهای یک نوجوان است که حس میکند از خانواده فاصله گرفته، اما چرا این اتفاق میافتد؟
نوجوانی زمان گذار است. گذار از کودکی به جوانی و در این سن بچهها نوسانات هورمونی زیادی را تجربه میکنند و حتی ویژگیهایشان برای خودشان هم بدیع و غافلگیرکننده است. به همین لحاظ گاهی به دشواری بر رفتار خود تسلط مییابند.در خانوادههایی که شرایط مناسبی برای این دوران ایجاد شود، فرزندان با ایمنی بیشتری بلوغ را میگذرانند، مشکلات نوجوانی کمتری را شاهد هستند و سریعتر از بقیه به پختگی و کمال فکری، عاطفی و اجتماعی میرسند. در حالی که در خانوادههای نابسامان، خانوادههای زیاد سختگیر یا برعکس آسانگیر دشواریهای دوران بلوغ بیشتر بوده و اغلب رسیدن به یک هویت کامل فکری، عاطفی و اجتماعی با تاخیر همراه است.
من به تو میگویم
من به تو میگویم به این مهمانی نرو! من به تو میگویم اینجا بمان! به تو میگویم بنشین سر درس و مشقت! به تو میگویم! به تو میگویم! مگر نگفتم؟!
این جملههای تحکمآمیز را اغلب نوجوانان میشناسند، اما والدین هم بهتر از هر کسی میدانند هرچه چنین جملاتی را بیشتر به کار ببندند، کمتر نتیجه میگیرند و هر روز از فرزند خود دورتر میشوند، ولی باز در صورت مشاهده تمردهای آنها نمیتوانند خود را کنترل کنند و به نوجوان تحکم میکنند.اگر شما از این دست والدین هستید، بهتر است برای نتیجه بهتر گرفتن کمی شیوه خود را تغییر دهید.کمی از نردبان قدرت پایین بیایید و از کنار کودک به مسائل نگاه کنید.وقتی کودکتان به بلوغ نزدیک میشود، کمال مطلوبش این است که به او به چشم یک آدم بزرگ نگاه کنید و با او گفتوگو کنید نه امر و نهی. در این زمان ایجاد یک رابطه افقی بهتر جواب میدهد.
رابطه موثر این دوران رابطهای است براساس همدلی، تفاهم و درک شرایط نوجوان که مطلوبترین نوع چارچوب ارتباطی محسوب میشود.
به این ترتیب نوجوان میتواند به والدین خود اعتماد کند و آنان را در دایره معتمدان قرار دهد و مانند دوستانش با آنان مشورت کند، زیرا او اینک به مشورت و همدلی نیاز دارد.
در صورت امر و نهی والدین، نوجوان به دنبال راه گریز از زیر سلطه والدین خواهد بود که در این صورت مجالی برای برقراری ارتباط وجود نخواهد داشت، چراکه فاصلهها به قدری به علت سختگیری و محدودیت زیاد شده که دیگر مجالی برای پیوند نخواهد بود.
یکدلی با همسر، همدلی با نوجوان
سمیه رفعتی مادر دو نوجوان دختر و پسر است. او میگوید: قاطعیت برای تربیت بچهها خیلی مهم است، اما همسرم اجازه نمیدهد این قاطعیت در مورد بچهها اعمال شود، خصوصا در مورد دخترم.مثلا وقتی پسرم دوره متوسطه را به پایان رساند، خواست برایش یک موبایل گرانقیمت بخریم، من مخالفت کردم و گفتم جایزه نباید اینقدر ارزش مادی داشته باشد.همسرم هم موافقت کرد، اما وقتی دخترم همین درخواست را کرد و باز من همین نظر را دادم، همسرم گوش نداد و بیخبر برای او یک موبایل گرانقیمت گرفت.این کارها باعث اختلاف میشود، اما او به حرف من گوش نمیدهد و همیشه محدودیتهای ضروری را که برای بچهها به عنوان قانون گذاشتهایم، لغو میکند یا استثنا قائل میشود.
وجود اختلاف بین والدین، تعارض در شیوه تربیتی و... از اقتدار والدین میکاهد و ارتباط مناسب آنان با فرزندان را از بین میبرد و در واقع احساس نیاز به برقراری ارتباط از طرف نوجوان احساس نخواهد شد. در حالی که چنین نیازی به صورت یک عامل درونی همچنان پابرجاست و خلأهای حاصل از آن دیر یا زود آشکار خواهد شد.
من نسخه دوم شما نیستم
حتما شما هم شنیدهاید که والدین خیلی وقتها شخصیت مستقلی برای نوجوان قائل نیستند و فکر میکنند آنها باید راه نرفته آنان را ادامه دهند و آرزوهای آنان را متجلی سازند. اما این کار خوبی نیست. آنان هویت مستقل و آرزوهای خاص خود را دارند.سعیده میگوید من دلم میخواهد موسیقی را دنبال کنم، اما پدرم دلش میخواهد دکتر شوم. او وقتی جوان بود به خاطر مشکلات خانوادگی نتوانست درسش را ادامه دهد و حالا میخواهد من آرزوهای او را دنبال کنم، اما من آرزوهای خودم را دارم.
زمانی که والدین سعی میکنند فرزندان نوجوان خود را با ملاکها و معیارهای شخصی خود که در اغلب موارد برگرفته از شرایط تربیتی شخص خودشان و خواستهها و تمایلات دوران نوجوانیشان است، موافق کنند با حالت عناد و سرکشی نوجوان مواجه خواهند شد. چنین مواردی، تفاهم و همدلی بین والدین و نوجوان را مخدوش خواهد ساخت و نوجوان فاصله عمیقی را بین خواستههای خود و والدین احساس خواهد کرد.
زهره زیارتی / جام جم
سه شنبه 4/8/1395 - 10:23
سلامت و بهداشت جامعه
با وجود باکتری لیستریا در طالبی، E. coli در جوانه گندم و سالمونلا در گوشت بوقلمون، به نظر می رسد غذاهایی که ما هر روز می خوریم یک بمب ساعتی هستند که هر لحظه احتمال انفجار دارند.
در این مطلب، 10 غذایی را نام برده ایم که آلوده به میکروب های متفاوت هستند و می توانند برای بدن ضرر داشته باشند:
1- گوشت مرغ
آلودگی: نتیجه تحقیقاتی که در سال 2010 میلادی توسط «گزارش مشتری ها» منتشر شد، نشان می دهد 62 درصد از مرغ و جوجه های کبابی آلوده به باکتری کمپیلاباکتر است و 14 درصد نیز باکتری سالمونلا دارند. تعداد مرغ هایی که به باکتری های دیر مرگ آلوده هستند، نسبت به 6 سال پیش 30 درصد افزایش یافته است.
در سوپرمارکت: بهتر است به دنبال خرید مرغ های ارگانیک باشید. این مرغ ها در محیط های خلوت تر رشد کرده اند و کمتر احتمال آلودگی کمتری دارند. بهتر از آن نیز، خرید مرغ های محلی است.
در خانه: وقتی مرغ را در سینک ظرفشویی شستید، سریعا آن را داخل قابلمه بپزید. مرغ را کاملا بپزید و اجازه ندهید قسمتی از آن خام یا نیم پز باقی بماند. هنگام پخت یک مرغ درسته نیز برای اطمینان از پخته شدن آن، دمای قسمت های ضخیم ران مرغ را تست کنید.
2- همبرگر گوشت
تحقیقاتی که در آمریکا صورت گرفته است، نشان می دهد بیش از 53 درصد از همبرگرهای گوشت باکتری کلوستریدیوم پرفرینجنز، 30 درصد استافیلوکوکوس و 12 درصد، لیستریا دارند.
در سوپرمارکت: سعی کنید همبرگرهای تهیه شده از گوشت گاو ارگانیک را بخرید. یافته های علمی نشان داده اند، این همبرگرها فقط 4.5 درصد باکتری سالمونلا دارند. گاوهایی که علوفه، غله و سویا نمی خورند، اسید معده آنها افزایش می دهد و منجر به عمر بیشتر باکتری های موجود می شود.
در خانه: به تکه های همبرگر خود پونه کوهی تازه اضافه کنید. در دانشگاه ایالت کانزاس آزمایشی روی ادویه های مختلفی که خانم های خانه دار به گوشت اضافه می کنند، انجام شد و نشان داد پونه کوهی به خوبی می تواند باکتری های گوشت را از بین ببرد. برای هر 450 گرم گوشت، یک قاشق چایخوری پونه به آن اضافه کنید. در ضمن، بهتر است همبرگرهای ضخیم روی آتش مستقیم کباب شوند.
3- گوشت بوقلمون
آلودگی: بوقلمون یکی از آلوده ترین پرنده های خوراکی است. آزمایشات نشان داده اند، گوشت بوقلمون شامل یکی از باکتری های لیستریا، کمپیلاباکتر، کلوستریدیوم یا هر سه آنها به طور یکجا است.
در سوپرمارکت: سعی کنید بوقلمون ارگانیک خریداری کنید. این بوقلمون ها بدون آنتی بیوتیک رشد می کنند. بسیاری از پرورش دهنده های تجاری بوقلمون، به پرنده های خود دارو تزریق می کنند که موجب رشد بیشتر باکتری در بدن آنها می شود. در واقع، نتیجه تحقیقات کارشناسان دانشگاه مریلند نشان داد بوقلمون های ارگانیک باکتری کمتری از انواع غیر ارگانیک ندارند، اما باکتری های آنها مقاومت کمتری دارند و سریع تر از بین می روند.
در خانه: سعی کنید گوشت بوقلمون را از وعده های ثابت غذایی خود حذف کنید. این گوشت ها بسیار آلوده هستند. اما در صورت استفاده نیز باید هر سطحی که با گوشت خام بوقلمون در تماس بوده است را بسیار تمیز شست و شو بدهید و ضدعفونی کنید. به جای استفاده از اسکاچ، با دستمال یکبار مصرف آنها را بشویید. گوشت بوقلمون منبع بزرگی از باکتری های مضر است.
4- صدف خام
آلودگی: صدف های خوراکی حاوی میکروب هایی همچون کمپیلاباکتر و ویبریو ولنیفیکوس هستند. تحقیقاتی که روی صدف های خوراکی انجام شده، نشان داده است 9 درصد صدف ها به باکتری سالمونلا آلوده هستند.
در سوپرمارکت: آنها را از فروشگاه هایی تهیه کنید که به طور اختصاصی این ماده خوراکی را می فروشند.
در خانه: بسیار ساده است، حتما صدف را به طور کامل بپزید. صدف ها، خواص مفید زیادی دارند و سرشار از ویتامین هستند اما پیش از مصرف حتما آنها را بپزید.
5- تخم مرغ
آلودگی: مرغ یا تخم مرغ، کدام آلوده تر است؟ مسلما تخم مرغ. تخم مرغ به طور سالانه منجر به بیماری بیش از 660 هزار نفر و مرگ 300 نفر می شود.
در سوپرمارکت: به بسته بندی تخم مرغ ها توجه کنید. اصولا تخم مرغ هایی که توسط مرغداری های بزرگ بسته بندی می شوند، احتمال بیشتری برای آلوده بودن به باکتری دارند. زیرا مرغ های زیادی در این مراکز نگهداری می شوند و در نتیجه آلودگی نیز بیشتر است. بهتر است از تخم مرغ های رسمی و محلی استفاده کنید.
در خانه: تخم مرغ را داخل جعبه خودش و در سردترین منطقه یخچال نگه دارید. پس از شکستن تخم مرغ، حتما دست های خود را بشویید. حتما تخم مرغ را کامل بپزید مگر اینکه جزو مواد غذای دیگری باشد.
6- طالبی
آلودگی: تحقیقات نشان داده حدود 3.5 درصد از طالبی ها حاوی باکتری های سالمونلا و شیگلا هستند. شیگلا، جزو باکتری هایی است که از فردی به فرد دیگر منتقل می شود.
در سوپرمارکت: خراشیدگی یا لکه های روی میوه جاهایی هستند که عامل های بیماری می توانند به داخل میوه نفوذ کنند.
در خانه: از آنجا که طالبی روی زمین پرورش داده می شود و پوست مشبک دارد، نفوذ باکتری هایی همچون سالمونلا به داخل آن بسیار آسان است. پوست میوه را با مایع ظرفشویی برای مدت 15 تا 30 ثانیه تمیز بشویید.
7- هلو
آلودگی: این میوه خوشمزه و زیبا یک هفته پیش از برداشت، ضدعفونی می شود تا لکه دار نشود. وقتی این میوه وارد بازار می شود، حداقل 9 ماده آفت کش روی پوست آن وجود دارد.
در سوپرمارکت: سعی کنید میوه های ارگانیک خریداری کنید زیرا میوه هایی همچون سیب و انگور نیز آفت کش های زیادی روی پوست خود دارند.
در خانه: بسیاری از میوه ها خودشان به طور طبیعی پوشش ضد آفت دارند، بنابراین حتما آنها را در خانه با اسکاچ یا ماده شوینده تمیز بشویید. به این ترتیب، می توانید حداقل نیمی از آلودگی ها را از بین ببرید. البته گاهی آفت کش ها سیستماتیک هستند، یعنی وقتی این مواد ضدعفونی کننده به دانه گیاه، خاک یا برگ ها تزریق می شوند، به راحتی راه خود را به گوشت میوه پیدا می کنند. در نتیجه شستن آنها نیز دردی را دوا نمی کند. به همین دلیل، بسیار مهم است که میوه های ارگانیک بخرید.
8- سالاد آماده کاهو
آلودگی: کاهویی که داخل ساندویچ همبرگر شما وجود دارد بیشتر از خود همبرگر می تواند به بدن شما آسیب برساند. تحقیقات نشان داده، سالادهای کاهوی از پیش آماده شده حدود 40 درصد حاوی باکتری کولیفورم هستند.
در سوپرمارکت: سالادهای آماده به خودی خود آلوده نیستند اما سر برگ های سبز کاهو می تواند حاوی میکروب باشد.
در خانه: برگ های کاهو را پیش از خوردن حتما به طور برگ به برگ تمیز شست و شو دهید. لطفا در نظر داشته باشید، قرار دادن برگ های شسته شده کاهو در آبکشی که مرغ خام را درون آن قرار داده بودید، بسیار خطرناک است.
9- کلاب های سرد
آلودگی: غذاهای سرد آماده در ردیف پرخطرترین غذاها قرار دارند. سازمان جهانی تغذیه و سلامت اعلام کرده این غذاها منبع باکتری هایی همچون لیستریا هستند. قرار گرفتن آنها در یخچال نیز می تواند باقی مواد غذایی را نیز آلوده کند.
در سوپرمارکت: از خرید کلاب های سرد که حاوی مقدار زیادی باکتری لیستریا هستند، اجتناب کنید. چاقوهایی که کالباس، گوشت بوقلمون و ... را برش می زنند چون به طور مرتب تمیز نمی شوند، ناقل اصلی باکتری ها به شمار می روند. سعی کنید تا حد امکان غذاهای آماده خریداری نکنید تا باکتری ها در معده شما انبار نشوند.
در خانه: وقتی می خواهید ساندویچ خانگی تهیه کنید، خردل زیادی روی آن بریزید. محققان دانشگاه واشنگتن ثابت کرده اند 90 درصد از باکتری هایی همچون لیستریا، ای- کولی و سالمونلا وقتی دو ساعت در معرض خردل قرار می گیرند، از بین می روند.
10- جوانه های سبز
آلودگی: جوانه های سبز از هر نوعی که باشند – گندم و ماش – حاوی مقدار زیادی فیتونوترینتز هستند. تحقیقات نشان داده است، جوانه گیاهانی همچون بروکلی حتی موجب سرطان معده نیز می شوند. متاسفانه، جوانه ها برای رشد به محیط گرم و مرطوب نیاز دارند و این محیط برای رشد باکتری هایی همچون لیستریا، سالمونلا و ای-کولی بسیار مناسب است.
در سوپرمارکت: سعی کنید جوانه های آماده نخرید. اگر مجبور به استفاده از این ماده غذایی بودید، سعی کنید انواع بسیار ترد، تازه و جوانه دار را انتخاب کنید و از آنهایی که بوی کهنه گی می دهند یا لیز و تیره هستند اجتناب کنید.
در خانه: به محض خریدن، آنها را داخل یخچال بگذارید و پیش از خوردن حتما آنها را بپزید./ سایت سیمرغ
سه شنبه 4/8/1395 - 10:7
سلامت و بهداشت جامعه
شنیدن نام توده یا تومور برای اغلب ما رعبانگیز و نگرانکننده است؛ اما همه تودهها خطرناک نیستند و تعداد زیادی از آنها حتی به جراحی هم نیازی ندارند و فقط پیگیری و معاینات روتین کفایت میکند. درمان کدام تودهها در کلیه باید جدی گرفته شوند و در واقع کدامیک خوشخیمند و کدام بدخیم؟ دکتر آریا جنابی، فوقتخصص کلیه و مجاری ادراری و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با ضمیمه «سیب» جام جم در این باره توضیح میدهد.
تومورهای کلیه چه هستند و چند نوع دارند؟
این تودهها به دو دسته عمده تقسیم میشوند؛ خوشخیم و بدخیم. تومورها تودههایی اضافی در یک نقطه از بدن هستند که شروع به رشد میکنند. این تودهها منشأ بافتی گوناگون و براساس آن نیز نامهای گوناگونی دارند . ولی تومورهای بدخیم اهمیت زیادی دارند و تفاوت آنها با خوشخیمها مهم است. زیرا همان طور که از نامش پیداست، خطرناک بوده و هر چه زودتر باید رشد آن متوقف شود.
آیا تومورهای خوشخیم هم انواعی دارند؟
بله، سردسته تومورهای خوشخیم کیستهای کلیه هستند که درواقع تومور محسوب نمیشوند. بلکه همان کیسههای حاوی مایع هستند که هیچ خطری برای کلیه ندارند. شیوع کیستها با افزایش سن بالا میرود. از دیگر تومورهای خوش خیم آنژیومیولیپوماست. این تومور از عروق، بافت ماهیچهای و بافت چربی تشکیل شده است.گاه این تودهها تنها هستند و گاه چند توده با همین ماهیت در نقاط مختلف کلیه پدید میآید. آنژیومیو لیپوما نیز خوش خیم است. آدنوما نیز تومور خوش خیم دیگری است که قطری کمتر از سه سانتیمتر دارد و شیوع آن در مردها بیشتر است. آنکوسیتوما تومور یا توده متراکمی است که در کلیه وجود دارد و براحتی با سیتیاسکن و امآرآی قابل تشخیص است. برخی از این تودهها باید خارج شوند و خوشبختانه دوباره عود نمیکنند یا اگر عود کنند، مشکل خاصی ایجاد نمیکنند.
انواع بدخیم کدامند؟
مهمترین تومور بدخیم، کارسینوم سلول کلیه است که نام اصلی آن هایپر نفرو ماست. نفرو بلاستوم (بیشتر در کودکان دیده میشود )و سارکوما از دیگر انواع تومورهای بدخیم هستند.
تشخیص آنها از هم چگونه است؟
تومورها در پنجاه تا هفتاد سالگی شیوع بیشتری دارند و ابتدا ممکن است کاملا بیعلامت باشند. تومورهای بدخیم از بیماریهای مهم کلیه محسوب میشود که 2 تا4 درصد از بیماریهای کلیه را تشکیل میدهد. شیوع در مردان 60 درصد بیش از زنان است.
چه علائمی ممکن است داشته باشد؟
درد در ناحیه پهلو،احساس درد و فشار در ناحیه شکم، احساس پری در پهلوها، وجود خون در ادرار، تب، سردرد، کاهش وزن قابل توجه و فشار خونی که به طور ناگهانی بالا میرود از علائم شایع بدخیمی است. گرچه ممکن است تا مدتها علائم بیمار خیلی غیراختصاصی باشد.
لطفا به علت بروز بیماری هم اشاره کنید.
علتها متعدد هستند. افرادی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند. مصرف دخانیات (25 تا 30 درصد مبتلایان سیگاری هستند)، چاقی، افرادی که در معرض پنبهنسوز یا ترکیبات کادمیومی هستند یا با مشتقات نفت سر و کار دارند. بیمارانی که دیالیز میشوند. (اگر دیالیز به مدت طولانی باشد کیستهای اکتسابی به وجود آمده و احتمال بروز تومورهای کلیه 30 برابر بالاتر میرود) در بیماران پیوندی و بیمارانی که سابقه یک بار ابتلا به تومور را دارند نیز احتمال پدید آمدن تومور بیشتر است و عوامل ژنی هم موثرند.
آیا این بیماری قابل پیشگیری است؟
مهمترین راه برای جلوگیری از بدخیمیها، داشتن زندگی سالم است. سیگار نکشیدن، شغل سالم، رژِیم غذایی سالم همراه با ورزش و کاهش وزن خیلی مهم است.
راههای تشخیصی کدامند؟
سونوگرافی یکی از ابزارهای مهم برای تشخیص وجود توده است. مثلا اگر در سونوگرافی کیستی دیده شود که جدار ضخیم یا دیواره داشته باشد، سوالبرانگیز است و حتما باید از روشهای دیگری مانند سیتیاسکن استفاده شود. تستهای آزمایشگاهی نیز کمککننده است. اگر وجود توده بدخیم ثابت شود، مرحله بعدی بررسی از نظر درگیری در سایر ارگانهاست. بررسی از نظر قفسه سینه، کبد، استخوانها، مغز و... است.
چگونه درمان میشود؟
درمان آن جراحی است؛ یعنی با توجه به درگیری کلیه، جراح تصمیم میگیرد. توده ابتدا باید خارج و به آزمایشگاه آسیبشناسی فرستاده شده و نوع و درجهبندی آن معین شود. براساس شدت درگیری، درمان نیز متفاوت است.
شانس بهبودی بیماران چقدر است؟
شانس بهبودی متفاوت است. هر چقدر تومور زودتر تشخیص داده شود و بیمار زودتر درمان را آغاز کند، 95 درصد احتمال بهبودی نیز بیشتر می شود، ولی با پیشرفت بیماری شانس بهبود کمتر میشود.
بعد از جراحی چه نکاتی در نظر گرفته میشود؟
گاه جراح برای جلوگیری از پیشرفت بیماری به ناچار کلیه را همراه با توده خارج میکند. این بیماران مجبورند با یک کلیه زندگی کنند و طبیعی است که ملاحظات و مراقبتهای بیشتری باید برای این بیماران در نظر گرفته شود.برخی بیماران نیز به دلیل گسترش بیماری به شیمیدرمانی یا رادیوتراپی نیاز پیدا میکنند.
آیا بعد از درمان تکمیلی این احتمال وجود دارد که دوباره بیماری در کلیه مقابل دیده شود؟
بیماران باید بعد از درمان نحوه زندگی و عادات غلط خود را اصلاح کنند و مدام تحت نظر پزشک بوده و سونوگرافی یا سیتیاسکن انجام دهند زیرا 20 تا 30 درصد افرادی که تومورهای بدخیم دارند، ممکن است دوباره کلیه مقابلشان نیز دچار همان بیماری شود. 60 الی 70 درصد در دو سال اول عود دیده میشود. ولی بعد از گذشت ده سال احتمال عود بشدت کاهش مییابد.
وقتی کلیه خارج میشود، چه پیامدی میتواند برای بیمار داشته باشد؟
بیماران تککلیهای ممکن است در معرض پرفشاری خونی قرار گیرند یا دچار دفع پروتئین شوند. این موارد مهم است و باید برطرف شود. به هر حال ما باید کلیه مقابل را حفظ کنیم.
تومورهای خوشخیم چطور؟ آنها هم به پیگیری نیاز دارند؟ این موضوع بیماران را نگران میکند.
همان طور که گفتم، کیستها شایعترین تودههای خوشخیم هستند و اگر فردی بعد از 55 یا 60 سال فقط یک کیست با دیواره صاف و منظم داشته باشد، پیگیری ساده با سونوگرافی کافی است. کیست حتی خارج هم نمیشود. اگر کیست در سونوگرافیهای سریالی افزایش حجم زیادی نداشت یا مشکوک نبود، اقدامی نمیکنیم. بندرت ممکن است کیستها با پرفشاریخونی توام شوند. گاهی هم باعث دیده شدن خون در ادرار میشوند. در این موارد درمان لازم است.البته در مواقعی که تعداد کیستها زیاد باشد، مثلا فردی که بیش از 55 سال دارد و در هر کلیهاش چهار کیست یا بیشتر وجود داشته باشد، بیماری پلیکیستیک مطرح میشود. کلیههای پلیکیستیک یکی از علل نارسایی کلیه محسوب میشود. بیمار باید تحت نظر باشد و داروهای مناسبی که در کوچک کردن کیست موثر است تجویز میشود.
سه شنبه 4/8/1395 - 10:5
سلامت و بهداشت جامعه
دیدن خون در بیشتر موارد باعث ترس میشود. حالا تصور کنید فردی که خودش از خون میترسد متوجه وجود خون در ادرارش شود! قطعا نگران خواهد شد ولی پزشکان میگویند وجود خون در ادرار گاهی دلایل بسیار سادهای دارد؛ از ورزش شدید گرفته تا عادت ماهیانه... اما آن سوی قضیه را هم باید در نظر گرفت. برخی عفونتها و سرطانها نیز ممکن است با علامتی مانند ادرار خونی، خود را نشان بدهند.
در این زمینه با دکتر محمدرضا صفرینژاد، متخصص اورولوژی و استاد دانشگاه، درباره دلایل و درمانهای بروز و ظهور خون در ادرار گفتوگو کردهایم.
* علت وجود خون در ادرار چیست؟
+ عوامل متعددی در بروز این مشکل نقش دارند. عادت ماهیانه، ورزش بیش از حد، فعالیت جنسی، ابتلا به بیماریهای ویروسی، ضربه و عفونت و... میتوانند باعث ظاهرشدن خون در ادرار شوند. البته عوامل خطرناک دیگری نیز در ایجاد این مشکل نقش دارند؛ از سرطان کلیه و مثانه گرفته تا وجود التهاب در کلیه، مثانه، مجرا و پروستات و ابتلا به بیماری پلی کیستیک کلیه. البته بیماری پلی کیستیک کلیه را نباید با کیست ساده کلیه اشتباه گرفت چون در این بیماری هر دو کلیه پر از کیستهای متعدد است. این بیماری ارثی باعث میشود در هر دو کلیه، کیستهای پر از مایع به شکل خوشه انگور ایجاد شود و معمولا در دهه پنجم زندگی به نارسایی کلیه میانجامد. گاهی هم علت مشخص نمیشود که معمولا این موارد خطرناک نیستند.
* مصرف داروها هم میتواند باعث بروز این مشکل شود؟
+ بله، از دیگر علل نسبتا شایع وجود خون در ادرار مصرف داروهای ضدانعقادی مثل وارفارین، هپارین و آسپیرین است. البته بروز لختههای خون و ابتلا به بیماریهایی هم که باعث اختلال انعقادی میشوند مثل هموفیلی و کم خونی داسی شکل که در آن گلبولهای قرمز به شکل داس درمی آیند، در بروز این عارضه نقش دارد.
* آیا در سنین مختلف، علت وجود خون در ادرار متفاوت است؟
+ بله، در دوران خردسالی، بیشتر به علت وجود کلسیم در ادرار، بروز عفونتهای ادراری و بیماریهای مادرزادی کلیه و در سنین نوجوانی و جوانی و بزرگسالان به علت ابتلا به سنگ کلیه، عفونتهای کلیه و بیماریهای التهابی کلیه، خون در ادرار دیده میشود. در سنین سالخوردگی نیز علت این مشکل بیشتر ابتلا به سرطانهای سیستم ادراری یا بیماریهای پروستات است.
* آقای دکتر! آیا در همه موارد فرد خون را در ادرار مشاهده میکند یا اینکه این مشکل به راحتی قابل تشخیص نیست؟
+ در مواردی خود بیمار میتواند خون را در ادرار مشاهده کند که به آن «خون آشکار» میگویند اما در حالت دیگر که بسیار هم شایع است، بیمار در ادرار، خونی مشاهده نمیکند و فقط با انجام آزمایش میتوان به آن پی برد که به آن «خون مخفی» میگویند. در بسیاری از موارد، خونی که در ادرار دفع میشود قابل مشاهده نیست و ادرار تغییررنگ ندارد، بنابراین افراد از این موضوع مطلع نیستند. اگر خون آشکار مشاهده شود، رنگ ادرار به قرمز، صورتی یا به رنگ نوشابه سیاه (قهوهای یا شبیه چای) تغییر میکند. علت این تغییررنگ وجود گلبول قرمز در ادرار است. حتی وجود مقدار اندک خون باعث تغییر رنگ ادرار میشود. ممکن است فرد دچار علایم دیگری مانند درد شکم، کاهش شدت ادرار، تب، ادرار مکرر، درد حین ادرار و تمایل شدید به ادرار کردن نیز شود. با توجه به اینکه وجود این مشکل میتواند نشان دهنده بیماریهای مهم سیستم ادراری باشد، لازم است حتما با انجام بررسیهای لازم علت این مشکل تشخیص داده شود.
* چه کسانی بیشتر در معرض خطر ابتلا به خون در ادرار هستند؟
+ بیمارانی که سابقه ابتلا به بیماری کلیوی، سنگ کلیه یا بزرگ شدن پروستات (که بیشتر در مردان بالای ۵۰ سال دیده میشود) در آنها وجود داشته باشد و افرادی که سیگار میکشند بیشتر در معرض هماچوری (خون در ادرار) هستند به طوری که آنها باید به شکل دورهای آزمایش ادرار انجام دهند. هرچند این کار برای عموم مردم نیز توصیه میشود.
* راههای تشخیص این عارضه چیست؟
+ وجود خون در ادرار را میتوان با آزمایش ادرار تشخیص داد. در آزمایشگاه ظرف مخصوصی به فرد داده میشود تا نمونه ادرار را در آن جمع آوری کند. روش دیگر، استفاده از نوارهای مخصوص است. این نوارهای باریک قسمتهای مختلف رنگی دارند که هر قسمت مخصوص تشخیص یک مورد خاص در ادرار، مثل میزان قند و تعداد گلبولهای قرمز است. اگر ادرار حاوی گلبول قرمز (خون) باشد، قسمت مربوط تغییر رنگ میدهد. اگر خون واضح در ادرار دیده شود یا تست نواری از نظر وجود خون مثبت باشد، آزمایشگاه بررسی میکروسکوپی انجام میدهد تا تشخیص تایید شود. وجود خون در ادرار باید ۴۸ ساعت بعد با آزمایش دوم تایید شود. برای تشخیص علت، معمولا به اقدامهای اضافی مثل روشهای تصویربرداری، سیستوسکوپی (که در آن با آندوسکوپ مجرای ادرار، پروستات و مثانه بررسی میشوند) و گاهی نمونه برداری از کلیه نیاز است. مردان بالای ۵۰ سال که علت خاصی برای یافتن خون در ادرارشان پیدا نشده، باید از نظر سرطان پروستات، آزمایش آنتی ژن اختصاصی پروستات (PSA) بررسی شوند. البته تمام این اقدامها لازم نیست برای یک فرد انجام شود و در هر مرحله که پزشک به تشخیص برسد، اقدامهای بیشتر ضرورتی ندارد.
* کمی هم در مورد روشهای درمانی این مشکل توضیح میدهید؟
+ درمان خون در ادرار به علت آن بستگی دارد. اگر مشکل سنگ یا عفونت باشد، درمان اختصاصی انجام میشود. اگر هم علت بروز آن، مصرف داروهای ضدانعقادی باشد، میزان دارو اصلاح خواهد شد. در مواردی هم که علت واقعی در بررسیهای پزشکی یافت نمیشود، توصیه میشود سالانه با انجام آزمایش، ادرار کنترل شود تا پزشک مطمئن شود که هیچ تغییری رخ نداده است.
* حرف آخر؟
+ به رنگ ادرار خود توجه کنید و هرگونه تغییر رنگ را جدی بگیرید و برای بررسی وجود تومور یا سنگ به پزشک مراجعه کنید. وجود خون در ادرار، درد حین ادرار، تکرر ادرار یا احساس نیاز بیمورد به ادرار از نشانههای رایج سرطان مثانه هستند که باید به آنها توجه کرد. هرچند وجود این نشانهها، صددرصد به معنای وجود سرطان مثانه نیست و عفونتها، سنگهای مثانه و تومورهای خوش خیم نیز میتوانند باعث بروز این علایم شوند. پزشکان باید توجه کنند گاهی مصرف برخی مواد و آلوده شدن نمونه ادرار با ترشحات واژن یا بتادین و بروز کم آبی شدید در بدن یا حتی انجام فعالیتهای ورزشی سنگین و... باعث میشود نتیجه آزمایش به صورت کاذب مثبت نشان داده شود یعنی با آنکه نتیجه آزمایش وجود خون در ادرار را تایید میکند، در حقیقت خونی در ادرار وجود ندارد. از سوی دیگر، مصرف موادغذایی حاوی ویتامین C، مصرف دارویی مانند کاپتوپریل یا وجود پروتئین در ادرار و کاهش pH ادرار به کمتر از ۵ (خوردن مواداسیدی) نیز باعث میشود نتیجه آزمایش از نظر وجود خون در ادرار به صورت کاذب منفی نشان داده شود، درحالی که در حقیقت خون در ادرار وجود دارد.
>> راضیه پاشایی/ سلامت
سه شنبه 4/8/1395 - 10:1
سلامت و بهداشت جامعه
ابتلا به آنچه با عنوان «سنگ ادرار» شناخته میشود در واقع ناشی از دلایلی چند است؛ از جمله نوع تغذیه و بخصوص میزان تصفیه آب از املاح گچی و آهکی و مانند آن. در این نوشتار علائم ابتلا به سنگهای ادراری گردآوری شده تا در صورت احساس درد، مشخصات آن را بدانید. البته به خاطر بسپارید هیچ گاه دانستههایی که با خواندن یک مقاله نصیب فرد میشود به پای تشخیص یک پزشک متخصص و آگاه نمیرسد و در هر زمینه مربوط به سلامت، بهترین راه معاینه این افراد است.
جام جم سرا: نوعی از سنگهای ادرای در مثانه ظهور میکند.
علایم سنگ مثانه:
-درد در بالای آلت
-بیرنگی ادرار
- کم کم خارح شدن ادرار و تیر کشیدن در مجرای ادرار
-دربعضی موارد بند آمدن پیش آب
توجه کنید مصرف زیاد گوشت و ترشی باعث افزایش اسید اوریک خون میشود همچنین مصرف زیاد قرص های کلسیم شکستگی استخوان و مصرف زیاد لبنیات باعت ایجاد سنگ میشود حال اگر رنگ سنگ زرد و کدر بود سنگ کلیه و اگر رنگ سفید داشت سنگ مثانه میباشد تشخیص ساده برای فهمیدن نوع سنگ اگر درد در پشت کیله تا رانها داشتید مانند درد زایمان میماند سنگ کلیه و اگر سوزش در مجاری تناسلی و احساس دفع ادارار مکرر داشتید احتمال سنگ مثانه میباشد
نوع دیگری از سنگها در کلیه ظهور پیدا میکنند.
علائم سنگ کلیه:
بطور کلی سنگهای کلیه ابتدا در کلیه ساخته میشوند و بعد به قسمتهای پائین تر مثل مثانه میرود. علائم و نشانه های سنگ کلیه بر حسب محل آن با هم فرق دارد. گاهی سنگها کوچکند و تا زمانی که داخل کلیه هستند هیچ علامتی ایجاد نمیکنند. گاهی این سنگها در هنگام خروج از کلیه در مسیر ایجاد انسداد میکنند و میتوانند باعث درد پهلو، عفونتهای عود کننده یا ادرار خونی دائم شوند. وقتی سنگها از کلیه خارج شده و وارد حالب میشوند، دردهای تیزی ایجاد میکنند که در پهلوست، ولی درد معمولا به اطراف پهلو و نواحی شکم تیر میکشد. ممکن است با تهوع و استفراغ توأم شود. دردها به صورت متناوب است یعنی بعد از یک دوره شدید یک زمان آرامش وجود دارد. وقتی که سنگ به طرف پایین تر حرکت میکند دردها به قسمتهای پایین تر مثل کشاله ران تیر میکشد. این افراد معمولا تب ندارند، مگر اینکه عفونت هم داشته باشند.
- سختی ادرار
- بیرون آمدن شن از مجرای ادرار
- درد کمر و پایین کمر از علائم سنگ کلیه می باشد
>> دکتر محسن وریانی/ متخصص ارولوژی
سه شنبه 4/8/1395 - 9:56
سلامت و بهداشت جامعه
رییس هفدهمین کنگره انجمن اورولوژی ایران گفت: تحقیقات نشان می دهد که بی تحرکی و ورزش نکردن و یا مشاغلی که نیاز به نشستن طولانی دارد در ابتلا به سنگ کلیه بسیار موثر است.
دکتر عباس بصیری در حاشیه برگزاری هفدهمین کنگره انجمن اورولوژی ایران به خبرنگاران گفت: میزان بروز سنگ کلیه در کشور 3.5 در هر 100 هزار نفر است و با این شرایط ایران بالاترین میزان بروز سنگ کلیه را در دنیا را دارد.
وی، بی تحرکی، نشستن طولانی مدت، مصرف مواد غذایی نامناسب و مصرف مایعات کم را در ابتلا به سنگ کلیه موثر است.
رییس هفدهمین کنگره انجمن اورولوژی ایران با ارائه این آمار که که هشت تا 10 درصد از جمعیت ایران به نوعی درگیر مشکل سنگ کلیه هستند، افزود: شیوع این بیماری در کشور بسیار بالا است.
بصیری گفت: بررسی ها نشان داده است، افرادی که سنگ کلیه خود را درمان نمی کنند، دچار عود مجدد این بیماری پس از پنج سال می شوند.
وی بیماری پروستات در مردان را شایع ترین بیماری در رشته اورولوژی دانست و گفت: 30 درصد مراجعه کنندگان به متخصصان اورولوژی، بیماری مرتبط با پروستات دارند.
به گفته بصیری، دامنه این بیماری متنوع است و می تواند شامل بزرگی و عفونت، پروستات یا سرطان پروستات باشد و حدود 10 درصد از بیماران مبتلا به پروستات نیاز به عمل جراحی دارند.
وی به بررسی وضعیت ابتلای زنان به بیماری سنگ کلیه پرداخت و افزود: این بیماری در زنان پس از دوره یائسگی، شیوع بیشتری دارد، این در حالی است که ابتلا به این بیماری در مردان جوان نیز بسیار است.
رییس هفدهمین کنگره انجمن اورولوژی ایران افزود: مشکلات دستگاه ادراری یکی دیگر از مهمترین بیماری های رایج در این رشته است که البته اختلالات مادرزادی بیشتری آمار دراین زمینه را به خود اختصاص می دهد.
وی هشدار داد: مطالعات نشان داده است که سیگار کشیدن بیماری های کلیه و سرطان را پیشرفته تر می کند.
بصیری، وجودخون در ادرار را یکی از مهمترین علائم هشدار دهنده برای افراد دانست و گفت: بیماران باید این نشانه را جدی گرفته و روند درمانی را پیگیری کنند.
هفدهمین کنگره انجمن اورولوژی ایران در روزهای 9 تا 12 اردیبهشت ماه در پژوهشگاه نیرو در حال برگزاری است.(ایرنا)
سه شنبه 4/8/1395 - 9:53