• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 139
تعداد نظرات : 58
زمان آخرین مطلب : 5977روز قبل
آموزش و تحقيقات

به نام خدا

ترجمه : آنان با خدا و مؤ منان ، نیرنگ مى كنند. در حالیكه جز خودشان ، كسى را فریب نمى دهند، ولى نمى فهمند.
منافقان ، گمان مى كنند افرادى زرنگ و زیرك هستند و مى توانند خداىِ مؤ منان را فریب داده و از امتیازات مسلمانان برخوردار شوند، تا در وقت مناسب ، ضربه خود را به اسلام بزنند.
در حالیكه خداوند از كفر باطن آنها آگاه است و نفاق و دورویى آنان را مى داند و در مواقع حسّاس آنان را رسوا ساخته و چهره زشت آنها را براى مؤ منان افشا مى كند.
آرى بیمارى كه به پزشك مراجعه مى كند، اگر به دستورات او عمل نكند، ولى به دروغ به پزشك بگوید داروهاى شمارا مصرف كرده ام ، به گمانِ خودش پزشك را فریب داده ، در حالیكه جز فریب خود، كار دیگرى نكرده و فریبِ پزشك در واقع فریبِ خود است . این چند چهرگانِ بیمار نیز، كه گمان مى كنند خدا را فریب داده اند، كسى جز خودشان را فریب نمى دهند.
از این آیه مى آموزیم كه : 
1 منافق فریبكار است . مراقب باشیم كه فریب ظاهر افراد را نخوریم .
2 خود بدنبال فریب دیگران نباشیم ، زیرا قرآن مى گوید، آثار نیرنگ به صاحب نیرنگ بازمى گردد.
3 برخورد اسلام با منافق همانند برخورد منافق با اسلام است . او در ظاهر اسلام مى آورد، اسلام نیز او را در ظاهر مسلمان مى شناسد. او در دل ایمان ندارد، خداوند هم در قیامت او را همچون كفّار كیفر مى دهد.
4 منافق خود را زرنگ و باهوش مى داند در حالیكه بسیار بى شعور است ، زیرا نمى داند كه طرف او خدایى است كه از اسرار و درون همه آگاه است .

يکشنبه 14/11/1386 - 0:37
آموزش و تحقيقات

به نام خدا

ترجمه : گروهى از مردم مى گویند: ((ما به خدا و روز قیامت ایمان آورده ایم ))، در حالیكه ایمان ندارند.
قرآن ، كه كتاب هدایت است ، ویژگى هاى مؤ منان ، كافران و منافقان را براى ما بیان مى دارد، تا هم خود را بشناسیم كه از كدام گروه هستیم ، و هم دیگران را بشناسیم تا برخورد مناسبى با افراد جامعه داشته باشیم .
از آغاز سوره بقره تا اینجا، چهار آیه ، مؤ منان را و دو آیه كافران را معرفى كرده است . این آیه و آیات بعد كه سیزده آیه مى شود، گروه سومى را مطرح مى كند كه نه نورانیت گروه اول را دارند، و نه جسارت و صراحت گروه دوم را. نه در دل ایمان دارند و نه به زبان ، اظهار كفر. اینان ، منافقان ترسویى هستند كه كفر درونى خود را پنهان مى كنند و در ظاهر ادعاى اسلام دارند.
پس از آنكه پیامبر اسلام از مكهّ به مدینه ، هچرت نمود و مشركان در جنگ بدر شكستِ سختى از مسلمانان خوردند، برخى از مردم مكّه و مدینه ، با آنكه در دل به اسلام ، اعتقادى نداشتند اما براى حفظ جان و مال خود و یا رسیدن به موقعیت و مقامى در میان مسلمانان ، به ظاهر ادعاى اسلام كردند و خود را همرنگ دیگران ساختند. روشن است كه آنها، افرادى ترسو بودند كه این شهامت و صراحت را نداشتند همانند دیگر كفّار، كفر خود را اظهار دارند تا صفوف آنها از مؤ منان جدا گردد.
البته نفاق و دورویى ، پدیده اى است كه همه انقلاب ها با آن روبرو هستند و نباید تصور كرد همه كسانى كه اظهار ایمان و همراهى و همگامى مى كنند، در دل نیز چنین تعهدى دارند. چه بسا افرادى كه ظاهرى اسلامى دارند اما در باطن به اسلام ضربه مى زنند.
از این آیه مى آموزیم كه : 
O ایمان ، امرى قلبى است ، نه زبانى . پس براى شناخت افراد، تنها به اظهارات آنها اكتفا نكنیم .

يکشنبه 14/11/1386 - 0:36
آموزش و تحقيقات

به نام خدا

ترجمه : خداوند بر دل ها و گوش آنان مُهر زده ، و بر چشمانشان پرده اى آویخته ، و برایشان عذابى بزرگ ، مقرّر است .
كافران ، عقل و چشم و گوش دارند، امّا گویا كارهاى زشت و روحیه تعصّب و لجاجت ، پرده اى در برابر آنان ایجاد كرده كه قدرت دیدن و شنیدن حقایق را از دست داده اند و این كیفرى است كه خداوند در دنیا براى آنان مقرر كرده ، و در قیامت ، عذاب بزرگ در انتظار آنان است .
از این آیه مى آموزیم كه : 
1 كسى كه حق را فهمید ولى بر آن سرپوش گذاشت ، خداوند هم بر چشمِ دل او سرپوش مى گذارد و این كیفر خداست .
2 امتیاز انسان بر حیوان ، عقل و ادراك و بینش صحیح اوست كه با كفر، این امتیاز را هم از دست مى دهد.
درس سوم : شناخت منافق 

يکشنبه 14/11/1386 - 0:33
آموزش و تحقيقات

به نام خدا

ترجمه : آنان كه كفر ورزیدند، چه آنها را از عذاب خدا بترسانى یا نترسانى ، برایشان تفاوتى نمى كند، آنان ایمان نخواهند آورد.
بعد از معرفى متقین و پاكدلان ، این آیات ، كفار را معرفى مى كند كه دچار چنان تعصّب و لجاجت و عنادى هستند كه سخن حق ، هیچ تاءثیرى در آنها نمى گذارد و ایمان نمى آورند.
((كفر)) در زبان عربى به معناى پوشاندن و نادیده گرفتن است . كفرانِ نعمت نیز، به معناى نادیده گرفتن نعمت و ناسپاسى است . كافر یعنى كسى كه حقّ را نادیده مى گیرد.
از این آیه مى آموزیم كه : 
1 كفر و تعصّب ، انسان را همچون سنگ و چوب ، در برابر پند و اندرز، بى تفاوت مى كند.
2 اگر مردم ، پذیراى حق نباشند، دعوت پیامبران نیز، مؤ ثر واقع نمى شود. دعوت پیامبران ، همچون بارانى است كه اگر بر زمین آماده ببارد، گل بروید و اگر بر زمین شوره زار فرو بارد، خار و خاشاك حاصل شود.

يکشنبه 14/11/1386 - 0:32
آموزش و تحقيقات

به نام خدا

ترجمه : آن مؤ منان بر هدایتى از جانب پروردگارشان هستند و آنان رستگارانند.
این آیه سرانجام خوبان را رستگارى مى داند. رستگارى ، یعنى آزاد شدن از خواسته ها و هوس هاى نفسانى ، و رشدِ صفات خوب اخلاقى .
از این آیه مى آموزیم كه : 
O راه رسیدن به سعادت و خوشبختى ، دریافت هدایت الهى است . كه البته بدون تلاش بدست نمى آید، هم علم و ایمان مى خواهد، هم عمل و كار نیك .

يکشنبه 14/11/1386 - 0:31
آموزش و تحقيقات

به نام خدا

ترجمه : متقین كسانى هستند كه به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو بر پیامبران قبلى نازل گردیده ، ایمان داشته و به آخرت یقین دارند.
وحى ، یكى از راههاى شناخت است كه متقین به آن ایمان دارند. چنانكه در آیه قبل گفتیم ، راه شناختِ انسان محدود به حسّ نیست ، و عالمى وراى عالم محسوسات وجود دارد كه عقل به وجود آن گواهى مى دهد، ولى از شناخت دقیق آن عاجز است ، لذا خداوند با فرستادن وحى شناخت ما را كامل مى سازد.
عقل مى گوید خدایى هست ولى وحى ، صفات و ویژگى هاى آن خدا را براى ما بیان مى كند. عقل مى گوید باید براى كیفر و پاداش انسان ها، دادگاهى جهانى به پا شود، وحى مى گوید قیامتى هست كه چنان ویژگى هایى را داراست . پس عقل و وحى مكمّل یكدیگرند و افرادِ با ایمان از هر دو وسیله استفاده مى كنند.
وحى ، اختصاصى به پیامبر اسلام ندارد، بلكه همه پیامبران مورد خطاب سخن الهى واقع شده اند، لذا افراد باتقوا، تعصّب بى جا ندارند كه پیامبران قبلى را نفى كنند و فقط پیامبر اسلام را بپذیرند، بلكه به همه پیامبران الهى ایمان داشته و آنچه را به آنان وحى شده ، مى پذیرند.
چنانكه مرگ را پایان كار خود ندانسته و به قیامت یقین دارند. لذا خود را در برابر گناه حفظ مى كنند.
از این آیه مى آموزیم كه : 
O ایمان به تمام كتب آسمانى لازم است ، چون همه انبیا یك هدف داشته اند.

يکشنبه 14/11/1386 - 0:30
آموزش و تحقيقات

به نام خدا

ترجمه : متقین و پاكان ، كسانى هستند كه به عالم غیب و نهان ایمان دارند، نماز به پاى مى دارند و از آنچه به آنان روزى داده ایم ، انفاق مى كنند.
قرآن ، هستى را به دو بخش تقسیم مى كند، یكى جهان غیب كه از حواس ما پوشیده و پنهان است ، و دیگرى عالَم محسوسات كه طبیعت مادى است .
برخى انسان ها، تنها آنچه را مى بینند و مى شنوند، قبول دارند و مى خواهند همه چیز را از طریق حواس پنجگانه خود درك كنند. در حالیكه حواس محدود ما قدرت درك همه چیز را ندارد، حتى قوه جاذبه كه یك خاصیت مادى است ، قابل درك با حواس نیست ، بلكه از افتادن اشیا به سوى پایین ، مى فهمیم كه زمین جاذبه دارد، پس علم ما به جاذبه ، از راه آثار آن است نه درك مستقیم خود آن .
بعضى توقع دارند، خدا را با چشم خود ببینند تا به او ایمان بیاورند، چنانكه قوم بنى اسرائیل به حضرت موسى گفتند: ((لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتّى نَرَى اللّهَ جَهْرَة )) ((ما به تو ایمان نمى آوریم تا آنكه خدا را آشكارا ببینیم .))
در حالیكه خداوند جسم نیست تا دیدنى باشد، و ما از آثار با عظمت او در آفرینش ، به وجود او پى مى بریم و به او ایمان مى آوریم .
افراد باتقوى و حقیقت جو، شناخت خود را محدود به عالم مادى نكرده ، بلكه به جهان غیب ، یعنى وجود خداوند، فرشتگان و همچنین عالم آخرت ، كه از حواس ظاهرى ما پنهان است ایمان دارند.
آنها اهل نماز و انفاق هستند. با نماز كه یاد خداست ، نیازهاى روح و روان خود را تاءمین مى كنند و به آرامش و اطمینان مى رسند، و با پرداخت بخشى از درآمد خود به محرومان ، نیازهاى جامعه را تاءمین مى كنند، تا جامعه نیز از رفاه و آسایش لازم برخوردار باشد.
البته خواندنِ نماز، به تنهایى ، كافى نیست ، بلكه باید نماز را به پاداشت ، یعنى هم خود نماز بخوانیم و هم دیگران را به نماز دعوت كنیم ؛ نماز را در اول وقت ، آنهم در مسجد و به جماعت بخوانیم ، كه در اینصورت ، نماز در جامعه به پاداشته مى شود و جایگاه خاص خود را مى یابد.
در انفاق نیز، تنها كمك هاى مالى ، منظور اسلام نبوده است ، بلكه به تعبیر قرآن ((مِمّا رَزَقْنا))، از آنچه به شما داده ایم انفاق كنید، كه شامل ثروت ، قدرت ، علم و هرگونه امكانات و استعدادهاى خدادادى مى شود.
از این آیه مى آموزیم كه : 
1 ایمان از عمل جدا نیست و مؤ من ، اهل عمل است .
2 نماز، محور كارِ انسان هاى با ایمان است .
3 آنچه داریم از خداست ، پس بخشى از آن را براى خدا بدهیم كه او نیز در دنیا و آخرت جبران مى كند.
4 اسلام دینى جامع و براى اداره جامعه است . با دستورِ نماز، ارتباط با خدا را سفارش مى كند، و با دستورِ زكات ، ارتباط با مردم و توجه به نیازهاى جامعه را.

يکشنبه 14/11/1386 - 0:26
آموزش و تحقيقات

به نام خدا

ترجمه : آن كتابِ با عظمت ، كه هیچ تردیدى در حقانیت آن نیست ، راهنماى پاكان و پرهیزگاران است .
كتاب ، با ارزش ترین میراثِ نسل هاى گذشته ، براى بشر امروز است كه توانسته با زبان خاموشِ خود، بلندترین مفاهیم و معارف را به گوش جهانیان برساند. خداوند نیز قوانین زندگى بشر را، به صورت كتاب در اختیار او قرار داده است .
گرچه قرآن ، بصورتِ كتاب از آسمان نازل نشده ، امّا به فرمان خداوند، پیامبر اسلام ، آنچه را بر ایشان وحى مى شد، بر مردم قرائت مى كردند تا اهل قلم ، بنویسند و عموم مردم ، آن را حفظ كرده و به سینه بسپارند.
اگر انسان این كتاب الهى را به دقت مطالعه كند، یقین خواهد كرد كه از جانب خداست و بیان چنین مطالبى از سوى یك انسان ، آنهم در چهارده قرنِ قبل و از میان قومى كه از سواد و علم ، بهره اى نداشتند، امرى محال است .
قرآن كتاب هدایت بشر است ، پس هر كه طالب سعادت است ، چاره اى ندارد جز آنكه به دفترچه راهنمایى كه از سوى خالق براى او ارسال شده ، مراجعه كند، تا با استفاده صحیح از ابزار وجود خود، از خطراتى كه جسم و روح او را تهدید مى كند، دورى گزیند.
البته همانگونه كه نور خورشید از شیشه تمیز عبور مى كند، نه از خشت و گلِ تیره ، نور قرآن نیز تنها در دل هاى پاك ، اثر مى كند، نه افراد لجباز.
از این آیه مى آموزیم كه : 
1 حرمت و قداستِ قرآن را حفظ كنیم .
2 قرآن ، كتابِ هدایت براى همه بشر است ، نه یك كتاب تخصصّى ، آن هم براى گروهى خاص از مردم ، لذا از قرآن ، انتظار نداشته باشیم كه براى ما مسائل فیزیك یا شیمى یا ریاضى را بیان كند

يکشنبه 14/11/1386 - 0:21
آموزش و تحقيقات

به نام خدا

خداوند، 29 سوره از 114 سوره كتاب خود را، با حروفى آغاز كرده ، كه هر حرف آن به تنهایى ، و به نامِ خودش خوانده مى شود. مانند همین آیه از سوره بقره كه آن را ((الف ، لام ، میم )) مى خوانیم .
این گونه حروف را، كه در میان عرب زبان ها سابقه اى نداشته ، در اصطلاحِ اهل قرآن ، ((حروف مقطعه )) مى گویند، یعنى حروفى كه از یكدیگر جداست و جداجدا خوانده مى شود.
در بیشتر موارد، پس از این حروف ، آیاتى مطرح شده كه عظمت و اصالت قرآن را مطرح مى كند، گویا خداوند مى خواهد بگوید، من این كتاب را كه معجزه است ، از همین حروف الفبا كه در اختیار شما نیز هست ، ساخته و پرداخته ام ، نه از حروف و كلماتى خاص كه براى شما ناآشنا و غیر قابل درك باشد.
حال ، كسانى كه مدعى هستند قرآن معجزه نیست ، اگر راست مى گویند، آنان نیز از همین حروف الفبا، كتابى بنویسند كه همچون قرآن ، هم از جهت رسایى و شیوایىِ جملات ، بى همتا باشد و هم از جهت مطالب و محتوا، بى نظیر و بى مانند.
آرى این هنر خداوند است كه از حروف الفبا، كتابى تاءلیف مى كند كه بشر از آوردنِ حتى یك سوره مثل آن عاجز است ، چنانكه در عالم طبیعت نیز، خداوند از دلِ خاكِ بى جان ، هزاران نوع گیاه و میوه مى رویاند، در حالیكه بشر، از خاك ، آجر و سفال مى سازد!

يکشنبه 14/11/1386 - 0:19
آموزش و تحقيقات

به نام خدا

ترجمه : (خداوندا ما را به ) راه كسانى كه آنان را مشمول نعمت خود ساختى ، (هدایت كن )، نه راه كسانى كه مورد غضب واقع شدند و نه گمراهان .
انسان ها در انتخاب راه زندگى ، سه گروه مى شوند. یك دسته كسانى كه راه خدا را انتخاب كرده و زندگى خود را بر اساس دستورهاى خداوند قرار مى دهند. این دسته همواره مشمول نعمت و رحمت ویژه الهى خواهند بود.
دسته دوّم كه در مقابل دسته اوّل اند، كسانى هستند كه حق را شناخته اند ولى هوى و هوسِ خود، و خواسته هاىِ نامشروع دوستان و بستگان را بر خواسته هاى خداوند ترجیح مى دهند.
این گروه كم كم از ((صِراطِ مُسْتَقیم )) دور شده و مورد خشم و غضب الهى واقع مى شوند. این آیه از آنان به ((مَغْضُوبِ عَلَیْهِم )) یاد كرده است .
در این میان ، گروه سومّى هستند كه راه معیّن و مشخصى ندارند، متحیّر و سرگردانند و به تعبیر این آیه ، ((ضالّین )) یعنى گمراهند. هر روز راهى را در پیش مى گیرند، اما به جایى نمى رسند.
از این آیه مى آموزیم كه : 
O در انتخاب راه مستقیم ، نیازمند شناخت الگو هستیم . لذا خداوند آنان را در آیه 69 سوره نساء، معرفى كرده وفرموده است : پیامبران و صدّیقان و شهدا و صالحان ، مشمول نعمت هاى ویژه او هستند.

يکشنبه 14/11/1386 - 0:16
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته