• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 4142
تعداد نظرات : 10
زمان آخرین مطلب : 1281روز قبل
سلامت و بهداشت جامعه
یکی از رفتارهای اجتماعی ناپسند، بدون اجازه دست زدن به وسایل شخصی اعم از جیب یا کیف دیگران است. این مساله در همه سنین صدق می‌کند اما درباره کودکان، این موضوع حساس‌تر است.
 
 
 
 
 
 
 

مثلا کودکان بدون اجازه برای انواع خوردنی دست در کیف عمه یا خاله و دیگر بزرگ‌ترها می‌کنند یا متقابلا بعضی والدین برای سر در آوردن از کارهای فرزندانشان گاهی مواقع مجبورند سرکی به وسایل آنها بزنند تا به اصطلاح، آنها را کنترل کنند.

شاید خانواده‌ها فکر کنند که چون بزرگ‌تر هستند حق این را دارند که بدون اجازه به وسایل فرزندانشان دست بزنند اما این باوری کاملا اشتباه است زیرا این کارنه تنها اعتماد فرزندان نسبت به آنها را کم می‌کند، بلکه به‌طور غیرمستقیم آنها را مجبور می‌کند که دیگر هر کاری را از والدینشان مخفی نگه دارند و این حالت باعث بروز ناهنجاری‌های رفتاری بین خانواده و فرزندان می‌شود حتی عمه و خاله‌ها هم باوجود حس محبت به خواهرزاده‌ها و برادرزاده‌ها باید آنها را از دست بردن در کیف یا وسایل شخصی‌شان منع کنند.

همچنین خیلی از بزرگ‌ترها عادت دارند هنگام بی‌قراری فرزندشان برای این‌که به قول معروف آنها را از سر خود واکنند، بلافاصله به آنها اجازه دسترسی به وسایل شخصی‌شان را می‌دهند.

به‌عنوان مثال می‌گویند برو در کیف یا جیب لباسم فلان شکلات یا گوشی همراهم را بردار. این بدترین نوع یادگیری و نشان دادن ناخواسته راه غلط در رفتارهای اجتماعی به کودکان است.

پس سعی کنیم رابطه خود را با فرزندان آنقدر نزدیک کنیم تا آنها ما را به‌عنوان یک دوست حس کنند وبپذیرندتانیاز به این گونه رفتارهای کاوشگرانه و شبه پلیسی نباشد.

در نهایت و درمجموع نیز بهترین کار این است که هیچوقت بدون اجازه به وسایل شخصی دیگران دست نزنیم، چراکه جدا از مضرات اخلاقی این امر، شخص احساس می‌کند به حریم شخصی‌اش تعرض شده و حس بد ناشی از این امر در سایر شئون رفتاری وی و در نهایت کل جامعه تاثیرگذار خواهد بود. 
شنبه 7/12/1395 - 14:20
سلامت و بهداشت جامعه
با بالا رفتن سن عملکرد مغز کند می‌شود، قدرت یادگیری موضوعات جدید را تاحدودی از دست داده و به سختی می‌تواند خاطرات و اتفاقات کلیدی را به یاد آورد.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از سلامت نیوز ن،در برخی افراد کاهش قدرت شناختی چشمگیر است و در  برخی موارد نادر به بروز بیماری آلزایمر منجر می‌شود. در مورد بیماری آلزایمر مشاهده می‌شود تعداد داروهایی که برای مقابله با آن بی تاثیر هستند، بیشتر است.

به طور میانگین حدود ۹۹ درصد تمامی داروهای آزمایشی تاییدیه لازم را برای درمان آلزایمر دریافت نکرده‌اند اما روش‌های دیگری وجود دارد که می‌تواند خطر ابتلا به این بیماری را کاهش دهد.

سایت "ساینس آلرت" به بهترین روش‌ها در کاهش خطر بروز آلزایمر و جلوگیری از افت قدرت شناختی اشاره کرده‌ است:

به نوع خوراکی مصرفی توجه کنید

رژیم غذایی مناسب به کاهش خطر زوال عقلی کمک می‌کند. از جمله رژیم‌های غذایی مناسب رژیم مدیترانه‌ای و رژیم غذایی DASH است که بر تقویت مغز تمرکز دارند.

فعالیت و تحرک بدنی داشته باشید

مطالعات انجام گرفته نشان می‌دهد ورزش کردن می‌تواند نقش کلیدی در کاهش خطر ابتلا به آلزایمر و به طور کلی کاهش قدرت شناختی داشته باشد.

میزان استرس خود را تا حد امکان کاهش دهید

شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد بین استرس و افزایش خطر ابتلا به آلزایمر و کاهش قدرت شناختی ارتباط وجود دارد. مطالعه انجام گرفته روی ۴۱ فرد مبتلا به اختلال خفیف شناختی نشان داد افزایش سطح استرس سرعت افت قدرت شناختی را بیشتر می‌کند. همچنین روش‌های بسیاری همچون مدیتیشن، یوگا و ورزش کردن وجود دارند که استرس را کاهش می‌دهند.

الگوی خواب سالمی را دنبال کنید

کمبود خواب مشکلات بسیاری را متوجه سلامت بدن و مغز می‌کند. بررسی مطالعه انجام شده در سال ۲۰۱۴ نشان داد خواب بی‌کیفیت، فاکتور خطرزا در بروز آلزایمر است.

روابط اجتماعی خود را حفظ کنید

فعالیت و تعامل اجتماعی، روش عالی در کاهش خطر ابتلا به بیماری آلزایمر است.

مطالعه کنید، بازی کنید و مغز خود را فعال نگه دارید

در کنار فعالیت‌های اجتماعی، درگیر کردن ذهن با انجام کارهایی همچون مطالعه کردن، حل جدول و پازل و بازی‌های فکری با کاهش خطر ابتلا به آلزایمر مرتبط است.
 
شنبه 7/12/1395 - 14:19
سلامت و بهداشت جامعه
تعطیلات ایام عید زمان مناسبی برای رفتن به مسافرت و تجدید قوا است اما برای لذت بردن از یک سفر رویایی و لذت بخش همراهان خوب نیز یکی از نکات کلیدی به حساب می‌آید.
 
 
 
 
 
 
 

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران ، بستن چمدان‌ها و آماده شدن برای رفتن به مسافرت بسیار جالب و هیجان انگیز است اما قبل از آن باید برنامه‌ریزی‌های لازم را انجام دهید:


در وهله اول؛ باید هدف از سفر را مشخص کنید، نقطه مقصد، نوع وسیله حمل و نقل، مدت اقامت، مواد غذایی که در آنجا مصرف می‌کنید، اماکن تفریحی و سیاحتی مقصد و همچنین میزان همراهان همگی باید به دقت بررسی شوند.

مسافرت انواع مختلف دارد، مسافرت به تنهایی، مسافرت همراه دوستان، مسافرت به همراه همسر، مسافرت به همراه اعضای خانواده و فرزندان، مسافرت به همراه همکاران که در هر یک باید شرایط مختلفی را در نظر بگیرید.

بازه سنی همسفرها، همراه داشتن کودک و نوزاد، زن باردار، فرد سالمند یا فردی که مبتلا به بیماری است همگی نیازمند برنامه ریزی های مشخصی است.

همیشه در سفر بویژه اگر بیمار به همراه دارید داروهای مورد نیاز را در اختیار داشته باشید، همچنین مراکز درمانی مقصد را بشناسید تا در صورتی که موقعیت اورژانس ایجاد شد بتوانید به سرعت به بیمار کمک کنید.

در سفر همراه داشتن همراهان خوب یک برگ برنده عالی است و باعث لذت بردن از سفر می شود در صورتی که همسفرهای نه چندان مطلوب هم می تواند باعث سفری کسل و خسته کننده شود.

همسفرهایی نامطلوب در سفربه دسته‌های زیر تقسیم می‌شوند:
- افرادی که مدام غر می‌زنند و به اصطلاح از همه چیز شاکی هستند:
این افراد در حین سفر از موارد مختلف ایراد می‌گیرند و حس خوبی ندارند، دچار استرس و اضطراب هستند و این حالت را به دیگران منتقل می‌کنند، از هیچ چیز راضی نیستند از جمله غذا، مقصد سفر، وسیله نقلیه، همراهان و مواردی از این دست که باعث می‌شود شما نیز دچار احساس تشویش و نگرانی شوید و از سفر لذت نبرید.
- افرادی که تنبل و بی انگیزه هستند:
این دسته از همراهان در مسافرت‌ها تنها به فکر لذت بردن خودشان هستند، هیچ مسئولیتی را قبول نمی‌کنند، در انجام کارها، آشپزی، رانندگی، پرداخت هزینه‌ها، نگهداری از کودکان و سایر موارد هیچ کمکی نمی‌کنند و بیشتر زمان مسافرت را در خانه یا هتل در خواب به سر می‌برند، این افراد باعث بی‌انگیزگی شما از ادامه دادن سفر می‌شوند.
- افراد وسواسی و دچار بیماری‌های عصبی:
این افراد مرتب به فکر نظافت، تعویض البسه ، خرید کردن، صرف شام در هتل و رستوران‌های گرانقیمت هستند و باعث تحمیل هزینه‌های سنگین به فرد و همچین کاهش لذت بردن از سفر و بازدید از مناطق گردشگری می‌شوند. این افراد از ورود به مناطق جنگلی و طبیعت واهمه دارند و احساس می‌کنند که ممکن است مبتلا به انواع بیماری‌های خطرناک شوند.

همچنین دسته دیگری از این افراد دچار ترس از پرواز و هواپیما هستند و هنگام مسافرت با این وسیله دچار استرس شدید شده و این استرس را به فرد و سایر مسافران منتقل می کنند.
- افراد با انرژی بالا:
در یک جمع گروهی و در سفر همیشه باید ضعیف‌ترین فرد نیز در نظر گرفته شود و فعالیت‌ها همپا با او تنظیم شود، برخی از همراهان در مسافرت‌ها دارای انرژی بالایی هستند و می‌خواهند نهایت لذت را از سفر ببرند، آنها به طور خستگی ناپذیری تمایل دارند از تمامی مناطق گردشگری بازدید کنند، از کوه بالا بروند و ساعت‌ها در جنگل و کویر پیاده‌روی کنند، این کار آنها باعث خستگی سایر اعضاء شده و حتی امکان بروز اختلاف هم وجود دارد.
- افرادی که پرحرف هستند:
سفر زمان مناسبی برای تجدید قوا و تمدد اعصاب است اما اگر قرار باشد در طول سفر همراه شما به طور دائم مشغول صحبت در خصوص موارد مختلف باشد، به تدریج شما دچار خستگی روحی می‌شوید.

سکوت نشانه بی‌علاقه‌گی یا نداشتن حرفی برای گفت و گو نیست بلکه نشانه احترامی است که یک فرد برای دیگران قائل می‌شود تا در سکوت به سروسامان دادن افکار و برنامه‌های خود بپردازند.

اگر می‌خواهید به سفر بروید همراهان خود را با دقت انتخاب کنید و اگر همراهان مطلوبی ندارید به تنهایی یا همراه با تور به مسافرت بروید.

تحقیقات پژوهشگران نشان داده است که رفتن به مسافرت برای سلامت جسم و روح بسیار مفید است و می‌تواند باعث درمان بسیاری از بیماری‌ها و ایجاد یک روحیه شاد و مثبت در افراد شود.

اگر قادر به مسافرت تنهایی نیستید و همراهان مطلوبی نیز ندارید قبل از سفر با آنها درباره مسئولیت‌هایشان اتمام حجت کنید و آنگاه مسافرت را آغاز کنید.
همسفر خوب فردی است که با شما در مسافرت همپا باشد، مسئولیت‌های خود را قبول کند، به دیگر همسفران کمک کند، حتی در صورت ابتلا به بیماری شرایط خود را بشناسد و داروها و اقدامات احتیاطی را رعایت کند، از دعوا و پرخاشگری در حین سفر پرهیز کند، روحیه شاد داشته باشد، قابلیت هایی چون رانندگی، انجام کمک‌‌های اولیه در زمان اورژانس، شنا، نگهداری از فرزندان و سالمندان را داشته باشد، همچنین قابلیت برقراری ارتباط با سایرین و همچنین برنامه‌ریزی دقیق برای بازدید از مناطق مختلف و تقسیم بندی مالی را داشته باشد. 
شنبه 7/12/1395 - 14:17
سلامت و بهداشت جامعه
لب ها از پوستی نازک سود می برند و برخلاف بخش های دیگر پوست فاقد غدد چربی هستند و از این رو، به راحتی می توانند دچار خشکی شوند.
 
 
 
 
 

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از عصرایران، هیچ کس علاقه ای به لب هایی ترک خورده یا پوسته پوسته شده  ندارد. در شرایطی که عوامل محیطی مانند شرایط آب و هوایی می توانند بر وضعیت لب ها تاثیرگذار باشند، اما گاهی اوقات خود ما اشتباهاتی را مرتکب می شویم که ظاهر زیبا و سالم لب ها را در معرض خطر قرار می دهد.

لب هایی خشک تاثیری فراتر از بر هم خوردن زیبایی لبخند انسان دارند. خشکی لب ها می تواند شرایطی دردناک را ایجاد کند، به ویژه زمانی که آنها ترک خورده و خونریزی داشته باشند. این شرایط بیشتر در فصل زمستان رخ می دهد، اما مواجهه بیش از اندازه با نور خورشید نیز می تواند نتایجی مشابه را در پی داشته باشند.

لب ها از پوستی نازک سود می برند و برخلاف بخش های دیگر پوست فاقد غدد چربی هستند و از این رو، به راحتی می توانند دچار خشکی شوند. هوای سرد، هوای خشک، گرمایش داخلی، مواجهه با مواد شیمیایی و مصرف برخی داروها از جمله دیگر عواملی هستند که می توانند خشکی لب ها را به همراه داشته باشند. برخی عادات و انتخاب های ما می توانند شرایط را وخیم‌تر سازند، به ویژه برخی از آنهایی که فکر می کنیم برای سلامت لب ها خوب هستند.

لیسیدن لب ها

ممکن است در تضاد به نظر برسد، اما لیس زدن لب ها می تواند موجب خشکی آنها شود. بزاق حاوی آنزیم هایی است که پوست لب ها را خشک و تحریک پذیر می سازند. با استفاده از مرطوب کننده های لب می توانید این عادت را کنار بگذارید.

مسافرت های هوایی

هوای موجود در هواپیما به طور جدی موجب از دست رفتن آب می شود. رطوبت پایین و ارتفاع زیاد موجب از بین رفتن رطوبت پوست از جمله پوست لب ها می شود و نتیجه آن احساس خشکی لب ها هنگام رسیدن به مقصد است. طی سفرهای طولانی به میزان کافی آب بنوشید و از مرطوب کننده ها استفاده کنید تا نسبت به آبرسانی به لب ها از داخل و خارج بدن اطمینان حاصل شود.

استفاده از رژ لب

زیاد نگران نشوید، چون قرار نیست استفاده از رژ لب مورد علاقه خود را کنار بگذارید، اما پیش از استفاده بهتر است ابتدا از یک مرطوب کننده لب استفاده کنید.

استفاده از خمیردندان نامناسب

مسواک زدن مرتب دندان ها برای حفظ سلامت و بهداشت دهان و دندان ضروری است، اما انتخاب خمیردندان اشتباه می تواند لب ها را دچار مشکل سازد. اطمینان حاصل کنید که خمیردندان مورد استفاده شما موجب تحریک لب ها نمی شود. اگر نسبت به خمیردندان خود مشکوک هستید با خرید محصولی دیگر که حاوی مواد تشکیل دهنده متفاوت است شرایط را بررسی کنید.

دوش آب داغ

شستشو با آب داغ موجب از بین رفتن چربی های محافظ پوست می شود و می تواند خشکی و خارش را به همراه داشته باشد. توصیه می شود با آب ولرم دوش بگیرید تا از خشک شدن بیش از اندازه پوست جلوگیری شود.

عدم استفاده از ضد آفتاب

یکی از اشتباهات بزرگی که انجام می دهید، عدم محافظت از لب ها در برابر پرتوهای فرابنفش خورشید است. برای حفظ سلامت لب ها، هنگامی که داخل و خارج از خانه هستید از مرطوب کننده های لب استفاده کنید و در طول روز بکارگیری ضد آفتاب هایی با SPF 30 را فراموش نکنید. افرادی که لب های خود را در برابر آسیب های ناشی از خورشید بدون محافظ باقی می گذارند، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به سرطان پوست لب ها از جمله کارسنیوم سلول بازال و کارسنیوم سلول سنگفرشی قرار دارند.

نفس کشیدن از طریق دهان

خشکی لب ها در نتیجه عدم آبرسانی رخ می دهد، که این شرایط می تواند در نتیجه تنفس از راه دهان به جای بینی شکل بگیرد. پیش از خواب مسیرهای هوایی بینی را پاکسازی کنید و از یک مرطوب کننده هوا برای کاهش خشکی هوا در هنگام خواب استفاده کنید. در موارد حاد، ممکن است برای بهبود شرایط تنفس و باز کردن مسیرهای هوایی بینی به عمل جراحی نیاز باشد.

اتاق خواب گرم و نرم

گرمایش داخلی طی فصل زمستان یکی از عوامل اصلی خشکی لب ها محسوب می شود زیرا رطوبت هوا در این شرایط کاهش می یابد، به ویژه اگر در اتاقی گرم می خوابید. پیش از خواب همواره از یک مرطوب کننده لب استفاده کنید و دمای اتاق را روی سطوحی مناسب تنظیم کنید.

مصرف دارو

اگر دارویی می تواند موجب خشکی دهان شود، امکان خشک شدن و ترک خوردن لب ها نیز وجود دارد. فهرست داروهای این چنینی طولانی است و بسیاری از داروهای بی نیاز از تجویز پزشک و تجویزی از جمله ضد افسردگی ها، ضد حساسیت ها، ضد اضطراب ها، ضد احتقان ها، شل کننده های عضلانی، و ضد دردها در این دسته قرار می گیرند. با پزشک خود در این زمینه صحبت کنید. در صورت نیاز احتمالا وی استفاده از یک مرطوب کننده را توصیه خواهد کرد. 
شنبه 7/12/1395 - 14:16
تاریخ


روز نیروی هوایی, 19 بهمن روز نیروی هوایی ارتش,وقایع روز 19 بهمن 1357

روز 19 بهمن روز نیروی هوایی نامگذاری شده است

 

19 بهمن؛ روز نیروی هوایی 

در 19 بهمن سال 1357، به دنبال شایعات کودتای ارتش، نظامیان فداکار و متعهد نیروی هوایی به ملت پیوسته و با حضور در محضر رهبر انقلاب، سندی از حماسه و ایمان را به ثبت رساندند. این روز، نقطه عطفی در تاریخ انقلاب و ارتش بود.

روز نیروی هوایی

یکی از گام های بلندی که در جریان انقلاب موجب ریشه کن ساختن حکومت پهلوی شد، حرکت متهورانه ی نظامیان نیروی هوایی در 19 بهمن 1357 بود.

 

یک هفته از ورود امام قدس سره به ایران گذشته بود و هنوز رژیم شاهنشاهی پا بر جا و بختیار مدعی مقاومت در مقابل انقلاب بود، ملت در انتظار وعده ی امام بود که در بهشت زهرا فرمودند: من توی دهن این دولت می زنم...
شایعه ی کودتای ارتش، روز به روز فراگیرتر می شد و همه نگران اوضاع و احوال بودند. اگر چه اعتصابات پراکنده در برخی از واحدهای ارتش گسترش و موضوع به روزنامه ها نیز کشیده شده بود، اما هنوز مردم، ارتش را در مقابل خود می دیدند و نگران آینده ای مبهم و در هراس از روزی که درگیری نهایی ارتش و مردم بخواهد سرنوشت نهایی انقلاب را رقم بزند، بوده و عده ای هم آماده ی نبرد مسلحانه برای حصول پیروزی نهایی می شدند.

 

بهترین و عظیم ترین کاری که می توانست روحیه ی انقلاب را تقویت کند، مقاومت دولت بختیار را در هم شکند، و مأموریت هایزر را در طراحی کودتای نظامی با شکست مواجه سازد و در نهایت روحیه ی معدود نظامیانی را که هنوز انقلاب را باور نکرده بودند درهم شکند، اعلام همبستگی ارتش با ملت بود. مقامات عالی رتبه نظامی به هیچ وجه زیر بار پذیرش انقلاب و اعلام همبستگی با مردم نرفته و هم چنان از دولت بختیار حمایت می کردند.

 

در این شرایط نظامیان فداکار و متعهد نیروی هوایی به این نتیجه رسیدند که باید دست به کار بزرگی زده و وظیفه ی ملی و مذهبی خود را انجام دهند. لذا با یک حرکت متهورانه به سیل خروشان ملت پیوستند و در 19 بهمن 1357 با حضور در اقامتگاه رهبر بزرگ انقلاب اسلامی در مدرسه ی علوی سندی از افتخار، حماسه، رشادت و ایمان را در برگ های زرین تاریخ انقلاب اسلامی به ثبت رسانیدند.

 

قسمتی از بیانات امام خمینی در روز 19 بهمن 1357 در جمع پرسنل نیروهای هوایی

امام خمینی فرمودند: « درود بر شما سربازان امام عصر سلام الله علیه، همانطور که فریاد زدید، تاکنون در خدمت طاغوت بودید، طاغوتی که همه هستی ما را ساقط کرد، طاغوتی که ما را برده خارجی‌ها کرد و از امروز در خدمت امام عصر سلام الله علیه و در خدمت قرآن کریم هستید.»

تصویر بیعت پرسنل نیروی هوایی ارتش به هنگام بیعت و سلام نظامی در مقابل امام خمینی که در روزنامه‌های فردای آن روز چاپ شد، دژخیمان رژیم را بیش از پیش نا امید و امواج خروشان انقلابی مردم را فزونتر کرد. اکنون تنها سه روز تا پیروزی انقلاب اسلامی باقی بود.

 

رویدادهای 19 بهمن 1357
* جعفر شریف امامی، نخست وزیر سر سپرده محمدرضا پهلوی که باعث به وجود آمدن حوادثی نظیر جمعه سیاه (17 شهریور) و کشتار دانش آموزان (133 آبان) شده بود، در چنین روزی، در حالی که تمام ثروت خود را به خارج منتقل کرده بود، از ایران فرار کرد.

 

در این روز یعنی روز 19 بهمن 1357 همافران که جمعی از نظامیان متعهد نیروی هوایی بودند به دیدار امام در مدرسة رفاه تهران رفتند و همبستگی خود را برای همیشه اعلام کردند از آن به بعد، این روز با شکوه به نام نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی نامگذاری شد.

 

جمعی از پرسنل نیروی هوایی با انجام رژه و خواندن سرود در مقابل حضرت امام، با حرکت اسلامی مردم ایران و رهبری نهضت اعلام همبستگی کردند. ایشان همچنین از راهپیمایی مردم در حمایت از دولت مهندس بازرگان تشکر کردند.

 

روز نیروی هوایی,وقایع روز 19 بهمن 1357, 19 بهمن روز نیروی هوایی ارتش

روز 19 بهمن 1357 همافران که جمعی از نظامیان متعهد نیروی هوایی بودند به دیدار امام رفتند

 

مطبوعات و رادیو ریاض: مهندس بازرگان اعلام کرد نتوانسته است رضایت ارتش را جلب کند و ارتشیان از قانون اساسی حمایت می‌کنند. وی طی اولین سخنرانی عمومی پس از اعلام نخست وزیری دولت موقت گفت: بنده ماشین سواری نازک نارنجی هستم که باید روی جاده‌های آسفالت و راه هموار حرکت کنم.


ستاد ارتش، عکس روزنامه کیهان مبنی بر رژه افسران نیروی هوایی در مقابل حضرت امام را تکذیب کرد.
طرفداران قانون اساسی، شهر خوی را به آتش کشیدند و در شهر گنبد به یک حمام زنانه یورش بردند.
عده‌ای از هواداران رژیم که به طرفداری قانون اساسی در تهران تجمع کرده بودند، با مخالفین خود به زد و خورد پرداختند.


خبرنگار لوس‌آنجلس تایمز، در تیراندازی‌های خیابان فرح‌آباد ژاله تیر خورد و کشته شد.
طی روزهای گذشته و امروز، شهر تهران شاهد تظاهرات مردم و فریاد و خشم کلیه اقشار در مقابل رژیم بود. بانک‌ها و دیگر مۆسسات دولتی مورد هجوم مردم به ستوه آمده از جنایت‌های شاه قرار گرفتند و شعله‌های آتش از همه سو زبانه می‌کشید.

 

امام خمینی طی نطق کوتاهی که از شکبه تلویزیونی کارکنان اعتصابی رادیو و تلویزیون بطور مستقیم پخش می‌شد ضمن آرزوی موفقیت برای کارکنان رسانه‌های گروهی گفتند: دستگاه‌هایی در این قسمت بوده و هست که بایستی در خدمت مردم می‌بودند. ولی رژیم غاصب از آنها در راه هدف‌های نامشروع استفاده کرده است.


سرهنگ قذافی حمایت خویش را از انقلاب مردم ایران اعلام داشت.
در درگیری‌های گرگان، پنج نفر کشته و یازده نفر مجروح شدند.
خانواده افسران بازداشتی نیروی هوایی، همچنان با ادامه تحصن، تهدید به اعتصاب غذا کردند.
مهندس شریف امامی که از طرف دادستانی ممنوع‌الخروج شده بود، از کشور گریخت.
گروه منصورون، ترور رییس گارد دانشگاه جندی شاپور اهواز را به عهده گرفت.
افراد مسلح به یک شعبه بانک ملی در کرمان دستبرد زدند. همچنین موجودی یکی از شعب این بانک در تهران نیز سرقت شد.

 

حمله گارد شاهنشاهی به نیروی هوایی در بیست بهمن
مزدوران گارد شاهنشاهی پس از اعلام همبستگی گروهی از همافران و پرسنل نیروی هوایی با انقلاب و بیعت ایشان با امام، در شامگاه 20 بهمن به یکی از پادگان های نیروی هوایی در تهران حمله بردند. مردم انقلابی نیز با سلاح هایی ابتدایی برای کمک به همافران حاضر شدند و در نهایت پیروزی دست یافتند.

 

در واقع درگیری مسلحانه بین مردم و نیروهای ارتش، از اواخر شب 20 بهمن از پادگان دوشان تپه شروع شد. در جریان نمایش فیلم مراسم استقبال امام خمینی، هنرجویان نیروی هوایی نسبت به امام ابراز احساسات می کنند. افراد گارد شاهنشاهی مامور نیروی هوایی برای ساکت کردن هنرجویان و دیگر پرسنل نیروی هوایی مداخله می نمایند و کار به زد و خورد و تیر اندازی می کشد. با انتشار خبر شورش افراد پادگان نیروی هوایی، مردم برای یاری آنها، به دوشان تپه روی می آورند و وارد پادگان می شوند. اسلحه خانه ها را باز می کنند و با استفاده از تفنگ و مسلسل به ساختن سنگرهای خیابانی و نبرد با افراد گارد شاهنشاهی می پردازند.


همزمان با زد و خورد در دوشان تپه، مردم به چند کلانتری نیز حمله کردند و با خلع سلاح افراد، نقاط دیگر حساس پایتخت نیز به تصرف مبارزان درآمد. شهربانی محاصره شد. فرماندار نظامی به منظور مقابله با انقلابیون، ساعات عبور و مرور را از ساعت 5/4 بعد از ظهر تا 5 صبح روز بعد اعلام کرد، ولی به فرمان امام خمینی، مردم به اخطار فرماندار نظامی اعتنا نکردند و به خیابانها ریختند و در نهایت پیروز شدند.

سه شنبه 19/11/1395 - 9:2
تاریخ

مقاله دهه فجر,مقاله دهه فجرانقلاب, دهه فجرانقلاب اسلامی

دهه فجر

با گسترش قیام مردم و خروج شاه از ایران، شاپور بختیار به عنوان تنها امید رژیم پهلوی، به عنوان نخست وزیر معرفی و باقی مانده بود.

 

این ایام که مصادف با اربعین امام حسین« علیه السلام» و گسترش راهپیمایی ها و اعتراضات مردمی بود، امام« قدس سره» طی پیامی، نکات تازه ای را برای هوشیاری مردم یادآور می شوند. همزمان با سایر شهرها، در تهران نیز راهپیمایی ها ادامه می یابد و فریاد الله اکبر جمعیت میلیونی لرزه بر اندام آخرین بقایای طاغوت می اندازد.

انسان های بپا خاسته و از جان گذشته با عزمی پولادین می روند تا سرنوشت مملکت خود را به دست بگیرند و همگی خواستار انحلال حکومت پهلوی و تشکیل حکومت اسلامی هستند و با شعار « استقلال، آزادی ، جمهوری اسلامی» خط مشی آینده را ترسیم می نمایند.

دهه فجر -گزیده ای از شعارهای انقلابی مردم در راهپیمایی ها

 

" مرگ بر این سلطنت پهلوی"


" توپ، تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد"                        "شاه بجز خودکشی راه دگر ندارد"

 

مقاله دهه فجر


" ایستادن در صف نفت حالا دیگه حرام است"       " لباس گرم بپوش که کار شاه تمام است"

 

مقاله دهه فجر

 

" مردم! رفتن شاه یه حقه سیاسی است!"            " گول نخورید نهضت ما اساسی است"  


" زندگی مصرفی معادل بردگی است"

 

مقاله دهه فجر

" نظام شاهنشاهی مظهر هر فسادیست"

 

مقاله دهه فجر


" شاه باید برگردد"    " اعدام باید گردد"

 

مقاله دهه فجر,مقاله دهه فجرانقلاب, دهه فجرانقلاب اسلامیمقاله دهه فجر

به دنبال گسترش قیام مردمی، امام قدس سره در پیامی عزم خود را مبنی بر بازگشت به ایران اعلام می دارد. بختیار که با حمایت امریکا و به عنوان یک چهره ی ملی قصد مهار انقلاب و خاموش کردن شعله های قیام را دارد، خود را در این امر ناتوان می یابد و می کوشد که با قانونی جلوه دادن دولت خود، قیام مردم را سرکوب نماید. مخالفت خود را با بازگشت امام قدس سره اعلام، و دستور بسته شدن فرودگاه های کشور را می دهد. در پی انتشار این دستور مردم خشمگین، به خیابان ها ریخته  و با تحصن و شعارهای کوبنده دولت بختیار را مخاطب قرار می دهند.

 

پس از پانزده سال دوری از وطن درمیان استقبال پرشور مردم قدم به خاک این سرزمین گذاشت ، پانزده سالی که به خاطر خروشیدن بر استبداد و طاغوت و به خاطر بر زبان جاری کردن حقیقت به عراق ، ترکیه و  فرانسه تبعید شد .

پس از یکصد و هفده روز توقف امام خمینی (ره) در نوفل لوشاتو، امام خمینی (ره) ساعت سه و سی دقیقه به وقت تهران به سوی تهران حرکت کردند .

 

حاشیه های روزی که امام آمد . . .

حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پیامی خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشکر از آنها خداحافظی کردند.

ایشان پس از اقامه نماز در کف هواپیما، روی دو پتو با آرامش خوابیدند ، این در حالی بود که همه علاقمندان، دوستداران و نزدیکان ایشان، نگران انجام این پرواز بودند. خطر انهدام هواپیما و یا ربودن آن در آسمان چیزی بود که همه را تا لحظه فرود آن در فرودگاه تهران، نگران ساخته بود.

در هواپیما دویست نفر امام را همراهی می کردند که پنجاه تن  از آنان همراهان و هواداران و نزدیکان امام خمینی و ۱۵۰ نفر دیگر از خبرنگاران بودند .

راس ساعت نه و سی و هفت دقیقه و سی ثانیه امام در میان حلقه گروه منتخب استقبال کنندگان از پله های هواپیما فرود آمدند .

خمینی ای امام  . . .

با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فریاد «الله اکبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. استقبال کنندگان  با خواندن سرود «خمینی ای امام»، اشک‌های مشتاقان را بر گونه‌هایشان جاری کردند.

 

پاسخ امام به عواطف یک میهن(مقاله دهه فجر)

حضرت امام طی بیاناتی در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر می‌کنم. عواطف ملت ایران به دوش من بارگرانی است که نمی‌توانم جبران کنم.

ایشان ضمن اشاره به اینکه طرد شاه از کشور قدم اول پیروزی بود، همگان را به وحدت کلمه و ادامه مبارزه تا قطع کامل ریشه‌های فساد ترغیب کردند.ایشان سپس از آنجا عازم بهشت زهرا شدند.

با وجود سرمای زمستان، شب پیش از ورود امام ، بسیاری از مردم مشتاق ، در مسیر حرکت ایشان خوابیده بودند .

هنگام ورود امام خمینی به مدت بیست دقیقه مراسم استقبال توسط تلویزیون  ایران به طور زنده پخش شد ، اما ناگهان عکس شاه بر روی صفحه تلویزیون ظاهر و برنامه قطع شد .

در حالی که مراسم ورود حضرت امام به طور مستقیم از تلویزیون پخش می‌شد، نظامیان با یورش به این سازمان از ادامه پخش آن ممانعت کردند.

عده‌ای از مردم با قطع جریان پخش مستقیم ورود حضرت امام از تلویزیون به علت هجوم مأمورین نظامی، از عصبانیت تلویزیون‌های خود را به خیابان پرت کردند.

 

وقایع ایام‌الله دهه فجر انقلاب اسلامی:(مقاله دهه فجر)

 

وقایع ۱۲بهمن از ایام‌الله دهه فجر

۱۲بهمن روز ورود روح‌الله خمینی به ایران-در این روز بزرگترین استقبال تاریخ در تهران برگزار شد؛ بطوری که طول جمعیت استقبال کننده از آیت‌الله خمینی به ۳۳ کیلومتر رسیده بود. در ساعت ۹:۵۰ دقیقه بامداد روز دوازدهم بهمن هواپیمای حامل خمینی در میان تدابیر شدید امنیتی در فرودگاه مهرآباد برزمین نشست. خمینی پس از ورود به فرودگاه و ایراد سخنرانی طبق برنامه‌ای که از قبل تنظیم شده بود عازم گورستان بهشت زهرا شد…

خمینی در میان استقبال گسترده مردم تهران در ساعت یک بعد از ظهر وارد قطعه ۱۷ که مدفن شهدای انقلاب بود شد و سخنرانی خود را ایراد نمود.

 

وقایع ۱۴ بهمن از ایام‌الله دهه فجر

روز شنبه ۱۴ بهمن از ایام‌الله دهه فجر در محل مدرسه شماره ۲ علوی یک مصاحبه مطبوعاتی با حضور قریب به سیصد خبرنگار ایرانی و خارجی برگزار شد که در آن ابتدا خلاصه‌ای از نظریات آیت‌الله خمینی خوانده شد؛ سپس سوالات خبرنگاران آغاز گردید که خلاصه‌ای از پاسخ خمینی به این شرح بود:

 

«کاری نکنند که مردم را به جهاد دعوت کنم، اگر موقع جهاد شد می‌توانیم اسلحه تهیه کنیم. دولت را بزودی معرفی خواهیم کرد. اعضای شورای انقلاب تعیین شده‌اند. از ارتش می‌خواهم هرچه زودتر به ما متصل شود. ارتشیان فرزندان ما هستند، ما به آنها محبت داریم باید به دامان ملت بیایند. قانون اساسی که تدوین شده به آراء عمومی گذاشته می‌شود تمام اتباع خارجی بطور آزاد در ایران زندگی خواهند کرد.     »

 

وقایع روز ۱۶ بهمن از ایام‌الله دهه فجر

روز ۱۶ بهمن و تعیین دولت موقت-خمینی در روز ۱۶ بهمن طی فرمانی مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر موقت تعیین و معرفی کرد. عصر همان روز در سالن سخنرانی مدرسه علوی یک مصاحبه مطبوعاتی بین‌المللی ترتیب داده شد، در این جلسه بازرگان برنامه و وظایف دولت موقت را تشریح کرد و افزود برگزاری همه پرسی درباره تغییر رژیم، برگزاری انتخابات مجلس موسسان و انجام انتخابات مجلس از وظایف این دولت است.

 

وقایع روز ۱۹ بهمن از ایام‌الله دهه فجر

 روز نوزدهم بهمن ماه بزرگ‌ترین راه پیمایی انقلاب صورت گرفت. در قطعنامه پایانی راه پیمایی نخست وزیری مهدی بازرگان توسط تظاهرکنندگان تایید شد.

 

وقایع ۲۰ بهمن از ایام‌الله دهه فجر

در روز ۲۰ بهمن ماه که مصادف با روز جمعه بود، مردم در دانشگاه تهران اجتماع کرده بودند تا سخنرانی رییس دولت موقت را استماع نمایند. در همین هنگام در غرب تهران درگیری شدیدی صورت گرفت؛ عده زیادی از افراد گارد شاهنشاهی به پادگان همافران نیروی هوایی حمله بردند و به محض آغاز درگیری آنان عده زیادی از جوانان وابسته به جناح‌های مختلف به نفع همافران وارد صحنه درگیری شدند. این درگیری خونین ده‌ها نفر کشته و مجروح بر جای گذاشت ولی در نهایت همافران توانستند حلقه محاصره نیروهای گارد را بشکنند.

 

وقایع ۲۱ بهمن از ایام‌الله دهه فجر

روز بیست و یکم بهمن ماه روز نبرد مسلحانه همه جانبه مردم و نیروهای دولتی بود. درگیری خونین مردم و لشگر گارد در این روز به اوج خود رسید؛ و جنگ تانک‌ها با مردم مسلح باعث کشته و زخمی شدن صدها نفر شد. آیت‌الله خمینی تهدید کرد در صورت عدم جلوگیری از کشتار لشگر گارد حکم جهاد خواهد داد.در اینروز چندین کلانتری توسط گروههای مسلح مردمی تسخیر شدند که در نتیجه آن مقادیر زیادی اسلحه به دست مردم افتاد. در همین روز فرمانداری نظامی تهران اعلامیه شماره ۴۰ را انتشار داد؛ بموجب این اعلامیه رفت و آمد مردم از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۵ بامداد ممنوع اعلام شد. در پی اعلامیه مزبور اعلامیه دیگری صادر و منع عبور و مرور تا ساعت ۱۲ بامداد تمدید شد. مردم عملاً مقررات حکومت نظامی را باطل ساختند و تا صبح در خیابان‌ها با ایجاد حریق و راه بندان‌های متعدد مانع حرکت قوای نظامی می‌شدند.

 

وقایع ۲۲ بهمن از ایام‌الله دهه فجر

۲۲ بهمن از ایام‌الله دهه فجر ،در این روز به ترتیب زندان اوین، ساواک، سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی، ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک به تصرف مردم در آمد.در تسخیر شهربانی سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران به دست انقلابیون مسلح افتاد. پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرت آباد و پادگان عباس آباد یکی پس از دیگری تسلیم شدند و آخرین مرکزی که به تصرف درآمد رادیو و تلویزیون بود.

 

تصمیم شورای عالی ارتش(مقاله دهه فجر)

ساعت ۱۰ بامداد روز ۲۲ بهمن شورای فرماندهان نیروهای مسلح در ستاد مشترک تشکیل گردید. نظامیان حاضر در جلسه عبارت بودند از: عباس قره باغی، جعفر شفقت، حسین فردوست، هوشنگ حاتم، ناصر مقدم، عبدالعلی نجیمی، احمدعلی محققی، عبدالعلی بدره‌ای، امیرحسین ربیعی، کمال حبیب اللهی، عبدالمجید معصومی، جعفر صانعی، اسدالله محسن زاده، حسین جهانبانی، محمد کاظمی، خلیل بخشی آذر، علی محمد خواجه نوری، پرویز امینی افشار، امیر فرهنگ خلعتبری، محمد فرزام، جلال پژمان، منوچهر خسروداد، ناصر فیروزمند، موسی رحیمی لاریجانی، محمد رحیمی آبکناری و رضا وکیلی طباطبایی.ریاست شورای عالی ارتش بر عهده عباس قره باغی بود.

 

پس از گزارش فرماندهان نیروها از وضعیت موجود بحث پیرامون همبستگی ارتش با مردم آغاز شد؛ اکثرا موافقت خود را اعلام نمودند و سرانجام اعلامیه‌ای مبنی بر بی طرفی ارتش تهیه و بامضا رسید. پس از تصمیم شورای عالی، ساعت یک بعد از ظهر خبر تصمیم شورای عالی ارتش در اختیار رادیو و تلویزیون گذاشته شد. رادیو ایران برنامه عادی خود را قطع و اعلامیه را قرائت کرد. لحظه‌ای بعد نیروهای انقلاب محوطه صدا و سیما را تصرف نمودند و خبر سقوط رژیم سلطنتی پهلوی از صدا و سیما اعلام شد.

 

مراسم دهه فجر(مقاله دهه فجر)

هرساله در طول دهه فجر مراسم و یادبودهای زیادی در کشورمان  انجام می گیرد.

همچنین جشنواره فجر که بزرگترین جشنواره دولتی فیلم، تئاتر و موسیقی ایران است معمولا در طول دهه فجر برگزار می شود.

در مدارس کودکان کلاس‌های درس را با نوارهای رنگی، پرچم و عکس امام خمینی و  و رهبر عزیزمان سیدعلی خامنه‌ای تزئین می‌کنند.

تصاویری از رویدادهای دهه فجرسال 57

مرتبط با مقاله دهه فجر

 

مقاله دهه فجر,مقاله دهه فجرانقلاب, دهه فجرانقلاب اسلامی

مقاله دهه فجر,مقاله دهه فجرانقلاب, دهه فجرانقلاب اسلامی

مقاله دهه فجر,مقاله دهه فجرانقلاب, دهه فجرانقلاب اسلامی

مقاله دهه فجر,مقاله دهه فجرانقلاب, دهه فجرانقلاب اسلامی

مقاله دهه فجر,مقاله دهه فجرانقلاب, دهه فجرانقلاب اسلامی

مقاله دهه فجر,مقاله دهه فجرانقلاب, دهه فجرانقلاب اسلامی

مقاله دهه فجر,مقاله دهه فجرانقلاب, دهه فجرانقلاب اسلامی

مقاله دهه فجر,مقاله دهه فجرانقلاب, دهه فجرانقلاب اسلامی




سه شنبه 12/11/1395 - 9:17
سلامت و بهداشت جامعه

 

هوای پاک, روز هوای پاک, 29 دی روز هوای پاک

۲۹ دی ماه به عنوان روز هوای پاک نام‌گذاری شده است

 

29 دی؛ روز ملی هوای پاک

اثرات آلاینده ها بر جنین شامل عوارضی مانند وزن پایین زمان تولد، تاخیر رشد داخل رحمی و مرگ داخل رحمی است که آلاینده های منواکسید کربن، دی اکسید گوگرد و ذرات معلق، بیشترین تاثیر را در این میان دارند.

نامگذاری روز هوای پاک

به طور كلی در دنیا به منظور جلب توجه مردم به موضوعات مربوط به حفظ محیط زیست و تامین زندگی سالم در راستای نیل به اهداف توسعه پایدار، روزهای نمادین خاصی مرتبط با حفظ محیط زیست تعیین می گردد كه از جمله آنها روز جهانی محیط زیست، روز زمین پاك، روز هوای پاك و غیره می باشد. روز هوای پاك در دنیا تحت عناوین مختلف از جمله روز بدون خودرو، روز بدون دود و ... در كشورهای مختلف نامگذاری شده و اقدامات خاصی در این روز جهت تنویر افكار عمومی صورت گرفته است.

 

در ایران نیز بحران آلودگی هوا در تهران و شش شهر آلوده آن شامل تبریز، مشهد، اراك، اصفهان، شیراز و اهواز، مسئولین ستاد اجرایی كاهش آلودگی هوا را بر این داشت تا به منظور ایجاد حساسیت در بین اقشار مختلف جامعه، از سال ۱۳۷۴ روز ۲۹ دی ماه را به عنوان روز ملی هوای پاك اعلام نمایند.

 

گفتنی است قدمت روز هوای پاك در ایران از كشورهای فرانسه و ایتالیا بیشتر است. هدف از اعلام روز ملی هوای پاك ایجاد حساسیت در بین اقشار مختلف جامعه بوده است و از آنجا كه كلید اصلی كاهش آلودگی هوا، مشاركت مردمی و افزایش هماهنگی بین بخشی است این روز می تواند عامل مهمی در ایجاد این مشاركت و هماهنگی بین بخشی باشد.

 

آلودگی هوا
آلودگی هوا یعنی حضور یک، چند و یا مخلوطی از آلوده کننده های مختلف در هوای آزاد، به اندازه ای است که برای انسان مضر بوده و یا موجب زیان رساندن به حیوانات، گیاهان و اموال شود. اما پدیده آلودگی هوا در مناطق شهری، یکی از ره آوردهای انقلاب صنعتی است که از سیصد سال قبل شروع و با توسعه صنعتی و زیاد شدن شهرها بر میزان و شدت آن روز به روز افزوده می شود. تکیه اساسی بر منابع انرژی فسیلی از قبیل زغال، نفت، گاز و در نهایت آزاد شدن مواد ناشی از احتراق این مواد، فرآورده های مضر و زیان بخشی را به همراه می آورد که حیات موجودات زنده به ویژه انسانها را تهدید می نماید.

 

از نخستین دهه های قرن بیستم، به دنبال مشاهده ارتباط میان آلودگی هوا و تخریب محیط زیست، بسیاری از کشورهای صنعتی پیشرفته، تحقیقات و برنامه های علمی برای کنترل آلاینده های بسیار مضر را آغاز نمودند، اما متاسفانه در اکثر قریب به اتفاق کشورهای در حال رشد این مسئله آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفته و وضعیت آلودگی هوا در شهرهای بزرگ رو به وخامت گذاشته است.

 

هوای پاک, روز هوای پاک, 29 دی روز هوای پاک

کلید اصلی کاهش آلودگی هوا، مشارکت مردمی و افزایش هماهنگی بین‌بخشی است

 

منابع آلودگی هوا:
منابع آلوده کننده هوا به دو قسمت طبیعی و مصنوعی تقسیم بندی می شود.
۱- منابع طبیعی
– فعالیت های آتشفشانها و آتش سوزی جنگل ها
– گرد و غبار طبیعی
– دود و منوکسید کربن ناشی از آتش سوزی ها
– گاز رادون ناشی از کانی های زمین
– درختان کاج که ترکیبات آلی را از خود متصاعد می کنند.

 

۲- منابع مصنوعی:
وسایل نقلیه موتوری مشکلی اساسی هستند که دی اکسید نیتروژن که مهمترین آلوده کننده هوا است را تولید می کنند. سایر منابع مصنوعی آلوده کننده هوا عبارتند از زغال سنگ، صنایع مختلف آلودگیهای ناشی از سوزاندن بقایای کشاورزی و … .

 

آلودگی هوا و مسمومیت گیاهان
گیاهان، قربانیان ناخواسته آلودگی هوا هستند و بر اثر آلودگی هوا مسموم می شوند. بر این اساس، با این که گیاهان از عوامل مهم کاهش آلودگی هوا بـه شمـار می آینـد، ولـی افزایـش مقـدار و غلظت آلوده کننده ها در 10 سال گذشته موجب شده تا گیاهان نیز آسیب ببینند. تحقیقات نشان می دهد یکی از این عوامل تاثیرگذار، دی اکسید گوگرد است، این گاز در فضا اکسید می شود و در بخار آب حل می گردد و به این ترتیب، اسیدسولفوریک تولید می کند. این اسید باعث افزایش اسیدیته باران می شود و مسمومیت موضعی در گیاهان به وجود می آورد. همچنین این گاز از طریق روزنه ها وارد گیاهان می شود و با آب موجود در گیاه، تولید اسید می کند که این اسید باعث مسمومیت گیاه، تخریب روزنه ها و مانع فتوسنتز می شود.

 

آلودگی هوا و آثار آن بر بارداری
تحقیقات نشان داده است طیف وسیعی از اختلالات و عوارض آلودگی هوا بر دستگاه تولید مثل، باردای، جنین و نوزاد اثر می گذارد. همچنیـن تحقیقاتـی در مـردان درخصـوص تغییـرات کیفـی و کمـی اسپـرم صتورت گرفته که نشان دهنده نقش منفی آلاینده هایی مثل سرب، دی اکسید گوگرد و ذرات معلق است.


بررسی ها نشان می دهد؛ اثرات آلاینده ها بر جنین شامل عوارضی مانند وزن پایین زمان تولد، تاخیر رشد داخل رحمی و مرگ داخل رحمی است که آلاینده های منواکسید کربن، دی اکسید گوگرد و ذرات معلق، بیشترین تاثیر را در این میان دارند. میزان مواجهه مادر با گروهی از ذرات معلق یا هیدروکربـن در هشتمیـن مـاه بارداری بـر رشد جنین اثر مستقیم دارد. این اتفاق بیشتر در نواحی صنعتی و شهرهای بزرگ بویژه در زمستان رخ می دهد. از سوی دیگر، تحقیقات نشان می دهد زنان بیشترین گروه آسیب پذیر و در معرض خطر آلودگی هوا در منزل هستند.

 

آلودگی هوا, روز هوای پاک, 29 دی روز هوای پاک

در روزهای آلودگی هوا حتی الامکان از تردد در محدوده های مرکزی و پر ترافیک شهر اجتناب کنید

 

 ابتلا به بیماریها بر اثر تنفس هوای آلوده
بر اساس تحقیقات، وسایل نقلیه موتوری در شهرهایی مانند تهران بیش از 95 درصد از منواکسید کربن موجود در هوا را تولید می کنند که تنفس آن، به سکته های قلبی و مغزی منجر می شود. غلظت منواکسید کربن در ساعات اولیه صبح و ساعات پایانی روز به بیشترین مقدار خود می رسد؛ در صورتی که در روزهای آخر هفته و تعطیل، غلظت این آلاینده ها در ساعات پایانی روز کاهش قابل توجهی می یابد. حتی مقدار بسیار کم کربوکسی هموگلوبین باعث آثار فیزیولوژیک مهمی در بدن می شود و با افزایش آن، درصد این اثرات افزایش می یابد.

 

افراد مبتلا به بیماری های قلبی نسبت به افزایش کربوکسی هموگلوبین، بسیار حساس هستند زیرا با افزایش غلظت این ترکیب در خون، قلب باید برای جبران کمبود اکسیژن، سریع تر کار کند. مطالعات نشان می دهد حتی در مقادیر کمتر از 2 درصد نیز احتمال حمله قلبی در افراد وجود دارد. کاهش غلظت اکسیژن در خون، بر فعالیت مغز نیز تاثیر به سزایی دارد.

 

حمل و نقل و آلودگی هوا
در حال حاضر، بسیاری از شهرها حتی در کشورهای توسعه یافته دارای سطوح خطرناکی از آلودگی هوا هستند. این معضل بزرگ از طریق جریان باد یا حرکت وسایل نقلیه موتوری در شهرها منتشر می شوند. ورود خودروهای بیشتر در جاده ها و خیابان های یکسان به معنی ترافیک سنگین تر و هوای کثیف تر است. آلودگی های میکروبی حاصل از حمل و نقل در شهر نیز قابل توجه است.

 

تحقیقات نشان می دهند زندگی در مجاورت بزرگراه های پر ترافیک با نرخ سرطان در کودکان ارتباط مستقیم دارد، به طوری که کودکان ساکن در منازل مجاور خیابان هایی که بالغ بر 20 هزار خودرو در آن به طور روزانه تردد می کنند، حدود 6 برابر بیشتر از دیگر کودکان در معرض آسیب هستند. دلیل اصلی سرطان خون در کودکان و بزرگسالان، تاثیر هیدروکربن های حلقوی از جمله بنزن است که منبع عمده انتشار آنها خودروها هستند.

 

در مواقع آلودگی هوا چه باید کرد ؟
* در روزهای بحرانی آلودگی هوا حتی الامکان از تردد در محدوده های مرکزی و پر ترافیک شهر اجتناب کنید.
* استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی در سفرهای روزانه درون شهری خود را جایگزین خودروهای شخصی نمائید.
* فعالیت یا بازی کودکان در محیطهای باز را محدود نمائید.
* افراد مسن یا افراد با بیماریهای قلبی، ریوی نظیر آسم، برونشیت مزمن و نارسائی قلبی از خروج از خانه اجتناب نمایند.

چهارشنبه 29/10/1395 - 16:26
تاریخ

 
 
 
 
 
 
 

در روز 27 دی 1334 سیدمجتبی نواب صفوی رهبر جمعیت فدائیان اسلام و سه تن از یارانش در میدان تیر لشکر 2 زرهی تهران به جوخه اعدام سپرده شدند.

سیدمجتبی میرلوحی که بعدها نام خانوادگی مادرش نواب صفوی را برگزید، در سال 1303 هجری شمسی در خانی‌آباد به دنیا آمد. پدرش سیدجواد میرلوحی، روحانی و مادرش خانم نواب زنی مؤمنه بود. سیدجواد که در پی غائله متحدالشکل کردن لباس و محدودیت‌هایی که رژیم رضاشاه برای روحانیون به وجود آورد، از هیات روحانیت بیرون آمده بود، برای دادرسی از مظلومان، وکالت دادگستری را برگزید. او در همین کسوت بود که در پی مشاجره‌ای با علی‌اکبر داور، وزیر وقت عدلیه به مدت سه سال روانه زندان شد. او بعد از آزادی از زندان به زندگی ساده خود ادامه داد تا اینکه در سال 1315 شمسی درگذشت. خانواده سیدمجتبی در مدت زندان و پس از فوت پدر، توسط دایی وی سیدمحمود نواب صفوی اداره می‌شد. نواب در همین شرایط مدارج تحصیلی را طی کرد. او تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان حکیم نظامی تهران و دبیرستان را در مدرسه صنعتی آلمانی‌ها گذراند. به دلیل علاقه به فراگیری دروس اسلامی همزمان با تحصیل در دبیرستان، دروس حوزوی را نیز در مسجد قندی خانی‌آباد و سپس مدرسه مروی فراگرفت و دروس فقه، اصول، تفسیر قرآن، اصول سیاسی و اعتقادی را نزد آیات عظام علامه امینی، حسین قمی، محمد تهرانی و مدنی تا پایان سطح ادامه داد.

 

 

نواب از همان جوانی فعالیت‌های سیاسی - مذهبی خود را آغاز کرد. او در دبیرستان صنعتی آلمانی‌ها برای دوستان خود جلسات بحث دینی گذاشته و نسبت به اوضاع آشفته کشور پس از تهاجم قوای روس و انگلیس هشدار می‌داد و یکبار به خاطر برپایی راهپیمایی دانش‌آموزی به سمت مجلس در 17 آذر 1321 تحت تعقیب قرار گرفت.

نواب پس از اتمام تحصیلات دبیرستان، در خرداد 1322 هجری شمسی به استخدام شرکت نفت آبادان درآمد. او با برگزاری جلسات دینی برای کارگران، به مبارزات خود ادامه داد تا اینکه به دلیل درخواست حکم قصاص مشابه برای مهندسی انگلیسی در برابر تنبیه یکی از کارگران شرکت نفت، درگیری‌هایی رخ داد و نواب به عنوان محرک جریان، تحت تعقیب قرار گرفت. او با استفاده از این فرصت به نجف رفت و تحصیلات حوزوی خود را ادامه داد. او‌ در سال 1326 شمسی پس از گذراندن تحصیلات در علوم حوزوی و علوم جدید با نیره‌سادات نواب احتشام رضوی دختر یکی از رهبران قیام مشهد در برابر بی‌حجابی ازدواج کرد. حاصل این ازدواج سه دختر به نام‌های فاطمه، زهرا و صدیقه بودند که آخری بعد از اعدام نواب به دنیا آمد.

در نجف بود که نواب با مطالعه کتاب «شیعی‌گری» نوشته احمد کسروی به افکار او حساس شد و پس از نشان دادن کتاب به علمای نجف و مرتد دانستن کسروی توسط برخی از آنان در 1323 شمسی برای پیگیری موضوع به ایران آمد. او پس از بازگشت به کشور، به خانه کسروی رفت و نسبت به انحرافاتی که در نوشته‌هایش دیده بود به او هشدار داد و از گفتن و نوشتن سخنان توهین‌آمیز درباره اسلام و ائمه شیعه و روحانیت بر حذرش داشت. وقتی سخنانش را در کسروی بی‌تاثیر یافت، به فکر ترور و اجرای حکم ارتداد او افتاد. اینچنین بود که در هشتم اردیبهشت 1324، در چهارراه حشمت‌الدوله به کسروی حمله کرد ولی پیش از آنکه به مقصود خود برسد توسط پلیس دستگیر و زندانی شد.

نواب صفوی بعد از آزادی از زندان، موجودیت «جمعیت مبارزه با بی‌دینی» که بعدها نام «جمعیت فدائیان اسلام» به خود گرفت را طی اعلامیه‌ای رسمی با سرلوحه «هوالعزیز» و تیتر «دین و انتقام» اعلام و اعدام کسروی را پیگیری کرد. او به تدریج افرادی چون سیدحسین امامی را جذب کرد و این بار با کمک یارانش توانست احمد کسروی را در 20 اسفند 1324 از میان بردارد. در این روز امامی در ساختمان دادگستری به کسروی حمله کرد و او را با ضربات اسلحه سرد به قتل رساند.

ماجرای کسروی و بازگشت نواب به ایران فرصتی شد تا مبارزاتش با کسانی که مخالف دین می‌دانست ابعاد گسترده‌تری پیدا کند.

پس از آزادی نواب از زندان و ترور کسروی یعنی از 1324 تا 1326 شمسی او با سفر به شهرهای مختلف و ملاقات با مردم و علما ضمن تبلیغ دین به جذب افراد شجاع، معتقد و مبارز برای فدائیان اسلام پرداخت اما پس از آن با تحت تعقیب قرار گرفتن از سوی رژیم، مجبور به مبارزه مخفی شد.

آشنایی نواب با آیت‌الله کاشانی باعث شد تا از اواسط سال 1324 شمسی علیرغم اینکه وی با ملی‌گراها میانه خوبی نداشت اما با آیت‌الله کاشانی بر سر حمایت از آنان به توافق برسد. موضوعی که باعث شد فدائیان اسلام نقشی اساسی در راه یافتن کاشانی به مجلس، نخست‌وزیری مصدق و ملی شدن صنعت نفت ایفا کنند. آنان از ملی‌گرایان خواسته بودند در صورت رسیدن به قدرت اجرای احکام اسلامی را در دستور کار قرار دهند.

بعد از سال 1327 که اقلیت موجود در مجلس مانع تصویب قرارداد گس- گلشاییان شد، رژیم برای اینکه حتی اقلیت مخالفی نیز وارد مجلس نشود، توسط هژیر دست به تقلب در انتخابات زد و به بهانه ترور شاه و دست داشتن آیت‌الله کاشانی در این ترور، او را بازداشت و به لبنان تبعید کرد. اینچنین بود که فدائیان اسلام با این جمع‌بندی که هژیر مانع اجرای احکام اسلام شده است، او را ترور کردند و با نامزد کردن آیت‌الله کاشانی و مصدق، بار دیگر گروه اقلیت را در مجلس شورای ملی احیا کردند.

فدائیان اسلام در ماجرای ملی شدن صنعت نفت هم فعال ظاهر شدند و با ترور حاجعلی رزم‌آرا نخست‌وزیر وقت که به شدت با ملی شدن صنعت نفت مخالفت کرده بود، راه ملی شدن نفت را گشودند. در روز 16 اسفند 1329 زمانی که اتومبیل رزم‌آرا جلوی مسجد امام (شاه سابق) توقف کرده بود و نخست‌وزیر برای شرکت در مراسم ختم آیت‌الله فیض قصد ورود به صحن مسجد را داشت، خلیل طهماسبی از اعضای فدائیان اسلام بی‌درنگ از پشتِ سر با شلیکِ سه گلوله او را از پای درآورد و خود نیز توسط مأموران دستگیر شد. آیت‌الله کاشانی همان زمان در مصاحبه‌ای در رابطه با قتل رزم‌آرا گفت: «این عمل (ترور رزم‌آرا) به نفع ملت ایران بود و آن گلوله و ضربه عالی‌ترین و مفید‌ترین ضربه‌ای بود که به پیکر استعمار و دشمنان ملت ایران وارد آمد». کاشانی در گفت‌وگویی دیگر نیز با اشاره به این موضوع خاطرنشان کرد: «...نخست‌وزیر مقتول در زمان حیات خود از منافع شرکت نفت جنوب و سیاست استعماری انگلستان به شدت حمایت می‌کرد.

چون عموم طبقات مردم ایران با تصمیم قطعی و خلل‌ناپذیری برای کوتاه کردن دست طمع سیاست استعماری نفت جنوب قیام کرده بودند، پافشاری رزم‌آرا برای مقاومت در مقابل افکار عمومی ملت ایران و حمایت از شرکت نفت باعث خشم شدید و عمومی مردم ایران گردید و جوانی غیور، وطن‌پرست و متدین از میان مردم ایران برخاست و نخست‌وزیر بیگانه‌پرست را به جزای اعمال خود رسانید...» اینچنین بود که در مرداد 1331 با فشار علما و افکار عمومی، ماده واحدی به تصویب مجلس رسید که چون خیانتِ حاجعلی رزم‌آرا بر ملتِ ایران ثابت گردیده، قاتل او استاد خلیل طهماسبی به موجب این قانون مورد عفو قرار می‌گیرد. بدین ترتیب در 23 آبان‌‌ همان سال، خلیل طهماسبی پس از دو سال از زندان آزاد شد و آیت‌الله کاشانی در پی آزادی، او را به عنوان «شمشیر برّان اسلام» و «مجری اراده و افکار ملت ایران» مورد ستایش قرار داد. قتل رزم‌آرا آنچنان موجی ایجاد کرد که دولت مستعجل حسین علاء هم نتوانست در برابر آن بایستد و نه تنها ناتوان از مخالفت با ملی شدن نفت مجبور به استعفا شد که مجلس شورای ملی دکتر محمد مصدق از نمایندگان شاخص ملی‌گرا را به نخست‌وزیری برگزید.

با روی کار آمدن دولت مصدق اما اختلافات میان نواب و دولت ملی هم آغاز شد. فدائیان اسلام که از دولت مصدق انتظار داشتند اجرای احکام اسلامی را در راس امور قرار دهد وقتی انتظاراتشان برآورده نشد ساز مخالفت کوک کردند.

مخالفت‌ها که بالا گرفت، دولت مصدق که از جانب فدائیان احساس خطر می‌کرد، رهبران این گروه از جمله نواب را بازداشت و روان? زندان کرد. نواب به مدت 20 ماه در حبس ماند و یک روز پس از کودتای 28 مرداد علیه دولت مصدق از زندان آزاد شد.

شرکت در برگزاری تظاهرات 31 اردیبهشت 1327 شمسی در همدردی با مردم فلسطین طی اشغال اراضی و تشکیل دولت اسرائیل، ثبت‌نام از داوطلبان جنگ با اسرائیل ـ که دولت اجازه اعزام به آن‌ها نداد ـ، شرکت در کنگر? بین‌المللی فلسطین در اردن و سخنرانی نواب مبنی بر اسلامی خواندن مسأل? فلسطین و نه عربی بودن آن، ملاقات با شاه حسین و دعوت وی به اجرای اسلام، رفتن به مصر به دعوت اخوان‌المسلمین، سفر به چند کشور عربی از جمله لبنان، سوریه، عراق، تلاش برای ایجاد وحدت اسلامی، ممانعت از دفن رضاشاه در نجف و قم، ترور نافرجام حسین علاء، فعالیت در قالب هیأت‌های مذهبی و مسافرت به شهرهای مختلف برای تبلیغ دین اسلام از دیگر اقدامات فدائیان اسلام در دوران رهبری نواب صفوی و پس از آن بود.

سرانجام در ساعت سه و نیم بعدازظهر روز دوم آذرماه 1334 به دنبال ترور نافرجام حسین علاء، سیدمجتبی نواب صفوی رهبر فدائیان اسلام به همراه دو تن دیگر از اعضای این گروه بازداشت شدند. روزنامه اطلاعات فردای آن روز در خبری نوشت: «بعد از حادثه سوءقصد علیه جان نخست‌وزیر در مسجد شاه و دستگیری مظفرعلی ذوالقدر ضارب، مشارالیه در بازجویی‌های اولیه اظهار داشت که نواب صفوی دستور اجرای ترور نخست‌وزیر را در اختیار من گذاشته است. علاوه بر این اعتراف از ظواهر امر و طرز صحبت کردن ضارب و شعارهایی که بعد از حادثه داده بود و همچنین گفتن اذان و الله اکبر بعد از حمله به آقای علاء چنین بر مامورین روشن شد که مظفرعلی به تحریک جمعیت فدائیان اسلام که در سال‌های اخیر پنج مرتبه مرتکب سوءقصد علیه جان زمامداران وقت شده‌اند، اقدام به سوءقصد و شلیک گلوله به سوی آقای علاء نموده است و بالنتیجه مقامات انتظامی چه شهربانی و چه فرماندار نظامی مصمم شدند که رهبر این جمعیت را که بعد از وقوع حادثه مخفی شده بود، بازداشت نمایند.»

اینچنین بود که اعضای موثر جمعیت فدائیان اسلام بازداشت شده و به زندان افتادند و کمتر از دو ماه بعد در روز 26 دی‌ماه 1334 در پی برگزاری جلسه دادگاه، نواب صفوی و سه تن از یارانش به نام‌های خلیل طهماسبی، سیدمحمد واحدی و مظفرعلی ذوالقدر به اعدام محکوم شدند. دادگاه تجدیدنظر هم همان روز برگزار شد. به دنبال تثبیت حکم اعدام برای هر چهار نفر، سحرگاه روز 27 دی‌ماه 1334، سیدمجتبی نواب صفوی رهبر فدائیان اسلام بعد از 10 سال مبارزه بی‌وقفه، در سن 31 سالگی به همراه سه یار دیگرش در میدان تیر لشکر 2 زرهی تهران تیرباران شدند. پیکر نواب ابتدا در مسگرآباد تهران دفن شد اما بعد از مدتی به قبرستان وادی‌السلام قم انتقال یافت.

 
دوشنبه 27/10/1395 - 10:28
تاریخ

فرار شاه از ایران یا همان رفتن او از خاک ایران اسلامی در روز ۲۶ دیماه بود.  ۲۶ دی روز تاریخی برای ملت ایران بود، ملت ایران توانست طاغوت پر نخوت زمانه را که ۳۷ سال غاصبانه و به زور بر مال و منابع آنها حکومت سراسر ظلم کرده بود مجبور به فرار کنند، شادی و شعف پس از شنیدن این خبر در سراسر ایران دیدنی بود، ملت ایران شاه ظالمی را که تا آن روز دست پلیدش به خون ملت پاک ایران آلوده شده بود را فراری داد و خاطره آن روز هرگز از ذهن ملت در پی سی ساله اخیر فراموش نشده است.

 

 

 

 

 

شاه معدوم برخلاف پدر خود، رضا شاه که پس از ۱۶سال حاکمیت مستبدانه تحت حمایت انگلیس از کشور خارج شد، بدون استعفا – ۲۶  دیماه _ راهی سرزمین اربابان خود شد. همزمان با فرار شاه، مردم در سراسر ایران به خیابان‌ها آمدند و با پخش شیرینی، این رویداد مهم تاریخی را جشن گرفتند و ۲۶دی ماه ۵۷ نقطه عطف دیگری در تاریخ سراسر حماسه انقلاب سرخ و اسلامی ایران شد.

شاه بعد از روی کار آمدن کارتر  درصدد جلب رضایت وی برآمد. نخست دولت  سیزده ساله هویدا را تغییر داد و جمشید آموزگار تحصیل کرده آمریکا را به صدارت گماشت و راهی آن کشور شد. تظاهرات انبوه مخالفان هنگام ورود او به کاخ سفید که موجب پرتاب گاز اشک آور از طرف پلیس و اشک‌ریختن کارتر و مهمانانش شد،  آغاز ناخوشی برای شاه  در این سفر بود. اما شاه در همان دیدار نخستین با رئیس‌جمهوری جدید آمریکا،  سر تسلیم فرود آورد و متعهد شد از افزایش قیمت نفت جلوگیری کند. در این مذاکرات، شاه جای هیچ گله و شکایتی برای آمریکایی‌ها باقی نگذاشت، به‌طوری که در بازگشت اعتماد به نفس خود را باز یافته و بار دیگر با خیال راحت بر اریکه سلطنت تکیه زده بود.

 

ولی مشکلات اقتصادی و نابسامانی‌های ناشی از ریخت و پاش‌های گذشته از یک طرف و تشدید مخالفت‌ها با حکومت خودکامه و مفاسد و مشکلات ناشی از آن، به‌تدریج روند نهضتی را در جامعه شدت بخشید که مهار آن روز به روز دشوارتر می‌شد. آموزگار در کار خود فرو مانده و هویدا هم که به وزارت دربار منصوب شده بود، از هیچ‌گونه کارشکنی در کار دولت فروگذار نمی‌کرد و سرانجام با انتشار مقاله توهین‌آمیز نسبت به امام خمینی«قدس سره» در روزنامه اطلاعات در ۱۷ دی ۱۳۵۶، کاری‌ترین زهر خود را به حکومت آموزگار ریخت.سرانجام دولت آموزگار از کار بر کنار شد و شاه، شریف امامی ‌را که مهره انگلیسی‌ها بود روی کار آورد تا بتوانددر کنار حمایت آمریکا، رضایت انگلستان را نیز جلب کند.

 

انتخاب شریف امامی‌ به نخست‌وزیری هم هیچ‌یک از انتظارات شاه را بر آورده نکرد. عقبگرد ناگهانی رژیم در برابر مخالفان و آزادی مطبوعات، به گسترش فعالیت‌های مخالف رژیم انجامید. اقدام شتابزده رژیم در برقراری حکومت نظامی، فاجعه ۱۷شهریور در  میدان ژاله (شهدا) را آفرید. انعکاس جهانی این فاجعه رژیم را از اجرای مقررات حکومت نظامی‌بازداشت و تظاهرات و اعتصابات تازه‌ای را به‌دنبال آورد.

 

تیراندازی به سوی دانشجویان و دانش‌آموزان در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ در دانشگاه تهران و کشته و زخمی‌شدن تعدادی از آنها، تظاهرات بی‌سابقه ۱۴ آبان را در تهران به‌دنبال داشت. شاه همان روز با هلی‌کوپتر بر فراز شهر پرواز کرد و پس از مشاهده شعله‌های آتش که از صدها نقطه شهر زبانه می‌کشید، به کاخ نیاوران بازگشت و سفیران آمریکا و انگلیس را نزد خود فرا خواند تا تصمیم خود  برای تشکیل یک دولت نظامی‌ را به آنها ابلاغ کند. دولت نظامی‌در همان چند روز اول ناتوانی خود را در اداره امور کشور نشان داد و موج تظاهرات و اعتصابات بعد از چند روز وقفه از سرگرفته شد. حکومت نظامی‌هم عملاً کارایی خود را از دست داد.

 

گسترش موج اعتصابات در سراسر کشور، به‌خصوص صنعت نفت، مملکت را به حال فلج کامل در آورد و درآمد ارزی کشور به صفر رسید. شاه برای خروج از بن بستی که در آن گرفتار شده بود به  رهبران جبهه ملی روی آورد و قبل از همه دکتر غلامحسین صدیقی را برای مقام نخست وزیری در نظر گرفت. دکتر صدیقی پس از یک هفته مطالعه و مشورت، پاسخ رد داد.

 

 

شاه از شاپور بختیار دعوت کرد. بختیار این پیشنهاد را به شرط گرفتن اختیار کامل و خروج شاه از کشور بعد از رأی اعتماد مجلسین به دولت پذیرفت. شاه ناگزیر، تمام شرایط را پذیرفت.  شاه نیز پس از عدم‌موفقیت دولت نظامی ازهاری در برقراری نظم و آرامش و رفع اعتصاب‌ها که اقتصاد کشور را فلج کرده بود، راه دیگری جز خروج از کشور نداشت.

 

تشریفات مربوط به خروج شاه خصوصی و غیررسمی‌بود. مشایعت کنندگان، نخست‌وزیر، روسای مجلسین، وزیردربار، رئیس ستاد ارتش و گروهی از مقامات وابسته به دربار بودند. فرودگاه مهرآباد در محاصره یگان‌های گارد شاهنشاهی بود. مقارن ساعت ۵/۱۱ صبح، شاه و همسرش، با یک هلی‌کوپتر وارد فرودگاه شدند.   شاه در مصاحبه کوتاهی به خبرنگاران گفت: «مدتی است احساس خستگی می‌کنم و احتیاج به استراحت دارم.

 

ضمناً گفته بودم پس از اینکه خیالم راحت شود و دولت مستقر شود، به مسافرت خواهم رفت. این سفر اکنون آغاز می‌شود و تهران را به سوی آسوان در مصر ترک می‌کنم. امروز با رأی مجلس شورای ملی که پس از رأی سنا داده شد، امیدوارم که دولت بتواند هم به جبران گذشته و هم در پایه‌گذاری آینده موفق شود.»  او در مورد مدت سفر هم گفت: «این سفر بستگی به حالت من دارد و در حال حاضر دقیقاً نمی‌توانم آن را تعیین کنم.»

 

سرانجام شاه روز ۲۶ دی ۱۳۵۷، فرار را برقرار ترجیح داد. ساعت ۳۰: ۱۲ بعد از ظهر، شاه و همسرش تهران را به مقصد مصر ترک کردند.  از اعضای خانواده سلطنتی تنها فرح مانده بود که او نیز همراه همسرش از ایران خارج شد. پس از خروج شاه از ایران، موج شادی مردم را فرا گرفت و ملت با آمدن به خیابان‌ها و اظهار شادمانی و پخش گل و شیرینی این پیروزی بزرگ را جشن گرفتند و رژیم سلطنتی کمتر از یک ماه پس از فرار شاه سقوط کرد .
پس از ۲۶ دی درست ۲۶ روز تاریخی بر ملت ایران گذشت تا در ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ انقلاب شکوهمند اسلامی که ثمره خون پاک شهدای انقلاب بود به پیروزی رسد.

 

از آنجا که امام همواره بازگشت به ایران را منوط به خروج شاه از کشور اعلام کرده بود، فرار شاه برای ملت ایران یک گام روبه جلو بشمار می رفت و پس از خروج شاه در روزهای ‌آخر دی ۱۳۵۷، هیمنه او و همه ایادیش را شکست و خبر بازگشت قریب‌الوقوع امام خمینی نیز در رسانه‌های خبری انتشار یافت و دیری نپائید که امام آمد، ۱۲ بهمن تنها ۱۶ روز پس از فرار شاه، امام با پرواز انقلاب آمد…با ورود امام خمینی به ایران رژیم در وضعیت نامطلوبی قرار گرفته بود، در یک سو بختیار به عنوان نخست‌وزیر شاه، حتی از سوی جبهه ملی نیز رانده شده بود و امید چندانی نیز به حمایت ارتش نداشت و در سوی دیگر خیل عظیم مردم، آتش انقلاب را شعله‌ور تر می‌کردند و هر شهید در هر کوی و برزنی سندی بود بر تداوم راه و ایستادگی در مسیر.
با پیوستن گروههای متعدد به موج انقلاب،‌ بخش های وسیعی از بدنه ارتش نیز در صف اول ایستادگی قرار گرفتند.

 

ملت ایران تصمیم تاریخی خود را برای رسیدن به استقلال از سالها پیش گرفته بود و یکصدا فریاد استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را سر داد، دیگر یاران امام در سال ۴۲ به فرزندان برومندی بدل شده بودند که با اعتقاد قلبی به رهبر و راه خود، گام های بلندی برای آینده ایران بردارند.

يکشنبه 26/10/1395 - 15:33
تاریخ

شب یَلدا یا شب چلّه یکی از کهن‌ترین جشن‌های ایرانی است در این جشن، طی شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیم‌کرهٔ شمالی، که مصادف با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته می‌شود.

یلدا به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) گفته می‌شود. خانواده‌های ایرانی در شب یلدا، معمولاً شامی فاخر و همچنین انواع میوه‌ها و رایج‌تر از همه هندوانه را مهیا و دور هم صرف می‌کنند. پس از صرف تناولات، قصه‌گویی بزرگان خانواده برای دیگر اعضای فامیل و همچنین فال‌گیری با دیوان حافظ رایج است.

  

  
 
 
 
 

یلدا» برگرفته از واژهٔ سریانی ܝܠܕܐ به معنای «زایش» و «تولد» استابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را «میلاد خورشید» دانسته‌است.

درآثارالباقیه بیرونی، ص ۲۵۵، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شده‌است و در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده است.

 

چلّه، دو موقعیت گاه‌شمارانه در طول یک سال خورشیدی با کارکردهای فرهنگ عامه، یکی در آغاز تابستان (تیرماه) و دیگری در آغاز زمستان (دی ماه)، هریک متشکل از دو بخش بزرگ (چهل روز) و کوچک (بیست روز) است. واژه چلّه برگرفته از چهل و مخفف «چهله» و صرفاً نشان‌دهنده گذشت یک دوره زمانی معین (و نه الزاماً چهل روزه) است.

 

چله و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می‌داد و در طول سال با سپری شدن فصل‌ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت‌های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.

آنان ملاحظه می‌کردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می‌شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می‌توانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش‌اند. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی - هند و اروپایی، دریافتند که کوتاه‌ترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب‌ها کوتاهتر می‌شوند، از همین رو آنرا شب زایش خورشید (مهر) نامیده و آنرا آغاز سال قرار دادند کریسمس مسیحیان نیز ریشه در همین اعتقاد دارد در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع می‌شد و در اوستا، واژه «سَرِدَ» (Sareda) یا «سَرِذَ» (Saredha) که مفهوم «سال» را افاده می‌کند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.

در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده است:

یلدا، شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب‌هاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی  تحویل می‌کند و گویند آن شب به‌غایت شوم و نامبارک می‌باشد و بعضی گفته‌اند شب یلدا یازدهم جدی است.

تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانی‌ترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر می‌پاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا می‌رسید، آتش می‌افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر می‌آوردند و خوانی ویژه می‌گستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوه‌های خشک در سفره می‌نهادند. سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوه‌های تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار می‌شد.[۱۰] در آیین‌های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی  می‌گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآورده‌ها و فراورده‌های خوردنی فصل و خوراک‌های گوناگون، خوراک مقدس مانند «می‌زد» نیز نهاده می‌شد.

 

شباهت یلدا با جشن‌های دیگر اقوام

 

جشن انقلاب زمستانی در بین دیگر اقوام باستان نیز رایج بوده است. در روم باستان و همزمان با ترویج مسیحیت، پرستشسول اینویکتوس (خورشید شکست ناپذیر) ایزد پاگان رومی بسیار شایع بود و رومیان میلاد او را در زمان انقلاب زمستانی جشن می‌گرفتند. سول اینویکتوس در آیین میترائیسم رومی نیز نقشی ویژه داشت و حتی میتراس (معادل یونانی میترا ایزد  باستان ایرانی) لقب خورشید شکست ناپذیر را داشت.

محققان معتقدند که مسیحیت غربی چارچوب اصلی خود را که به این دین پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان از جمله میترایسم مدیون است و برای نمونه تقویم کلیساها، بسیاری از بقایای مراسم و جشنهای پیش از مسیحیت بخصوص کریسمس را در خود نگاه داشته است و کریسمس به عنوان آمیزه‌ای از جشن‌های ساتورنالیا و زایشمیترا در روم باستان در زمان قرن چهارم میلادی با رسمی شدن آیین مسیحیت و به فرمان کنستانتین به عنوان زادروز رسمی مسیح در نظر گرفته شد. هنگام توسعهٔ آیین‌های رازورزی در اروپا و سرزمین‌های تحت فرمانروایی امپراتوری روم و پیش از پذیرفتن آیین مسیحیت، رومیان هر ساله در روز ۱۷ دسامبر در جشنی به نام ساتورنالیا به سیاره کیوان (ساترن)، ایزد باستانی زراعت، احترام می‌نهادند. این جشن تا هفت روز ادامه می‌یافت و انقلاب زمستانی را شامل می‌شد. از آنجا که رومیان از گاهشماری یولیانی در محاسبات خود استفاده می‌کردند روز انقلاب زمستانی به جای ۲۱ یا ۲۲ دسامبر حدوداً در  ۲۵ دسامبر واقع می‌شد فرانتس کومون، باستان‌شناس بلژیکی و بنیان‌گذار میتراپژوهی مدرن و دیگر میتراپژوهان همفکر او مفاهیم آیین میترایسم روم را کاملاً برگرفته از آیین مزدیسنا و ایزد ایرانی میترا (مهر) می‌دانند اما این ایده از دهه ۱۹۷۰۰ میلادی به بعد به شدت مورد نقد و بازبینی قرار گرفته است و اکنون به یکی از مسائل بسیار مجادله‌برانگیز در زمینه پژوهش ادیان در دنیای روم و یونان باستان تبدیل شده است. جشن تولد میترا تنها آئینی نیست که به مسیحیت راه  پیدا کرده است. میان سنت‌های مسیحیان و آئین میترائیسم شباهت‌های زیادی وجود دارد. امروزه تمام مسیحیانی که تولد عیسی مسیح را جشن می‌گیرند هنوز هم در روز جشن شومینه و شمع‌هایشان را روشن نگاه می‌دارند، درخت کریسمس را با چراغهای کوچک نورانی تزئین می‌کنند، شب زنده داری می‌کنند و غذاهای مخصوص و ویژه می‌خورند؛ به دید و  بازدید یکدیگر می‌روند و این مناسبت را در کنار دوستان و اقوامشان جشن می‌گیرند؛ درست نظیر همان سنتی که ایرانیان باستان در شب یلدا برگزار می‌کردند. کریسمس و یلدا تنها نمونه‌ای از بسیاری از باورها، آداب و رسوم، نمادها، داستان‌ها و افسانه‌های مشترکی هستند که مردم ملل مختلف و مذاهب مختلف را به هم پیوند می‌زنند.

·         تنقلات شب چله

انار و هندوانه در اکثر مناطق رایج بوده است اما در خراسان بیشتر لبو یا چغندر خته، شلغم پخته و پختیک(لوی خشک شده) و شربت و شیرینی" کف" مرسوم بوده است.

 

خراسان

در ادبیات خراسان واژه یلدا به‌کار برده نشده بلکه در تمام ادوار تاریخی تا آنجا که اسنادشفاهی و مکتوب وجود دارد شب چله یا چله نشینی بکار رفته. در این شب طولانی آیین‌ها و مراسم‌های خاصی وجود داشته که شاید در سایر مناطق ایران کمتر مرسوم بوده است به آن شب چراغانی یا شب چراغ می‌گفتند. از آنجا که هر میهمانی برای رفتن به شب نشینی، چراغی را همراه خود می‌برده و به دلیل فراوانی چراغ‌ها عبارت چهل چراغ که نشانه کثرت است بکار می‌بردند.

·         شرینی و شربت سنتی کف

تهیه شرینی کف یا کف زنی یکی از آیین‌های شب چله در منطقه جغرافیایی قهستان و خراسان قدیم است. کف یک نوع شیرینی یا شربت سنتی است. یکی از آیین‌های ویژه شب چله در استان خراسان رضوی و خراسان جنوبی برگزاری مراسم «کف زدن» است. در این مراسم  ریشه گیاهی به نام چوبک را که در این دیار به «بیخ» مشهور است، در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به نام «تغار» می‌ریزند. مردان و جوانان فامیل با دسته‌ای از چوب‌های نازک درخت انار به نام «دسته گز» مایع مزبور را برای ساعتها هم می‌زنند تا به صورت کف سفت درآید و این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع مزبور کف و سپس سفت شود خشک شده آن مانند گز اصفهان می‌شود. کف آماده شده در پایان با مخلوط کردن شیره شکر آماده خوردن شده و پس از تزیین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان برده می‌شود. در این میان گروهی از جوانان قبل از شیرین کردن کف‌ها مجاز هستند با پرتاب آن به سوی همدیگر و مالیدن کف به سر و صورت یکدیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان می‌افزایند.

·         سرحمومی

یکی از سنتهای مهم برگزاری مراسم عروسی ذر ایام جشن های چله بوده است که سه روز طول می کشیده است مراسم سرحمومی در شب چله از آن جمله بوده است. سرحمومی مراسمی است که داماد در حمام عمومی مردانه و عروس در حمام زنانه طی مراسم با شکوهی به حمام می‌بردند و با رقص و پایکوبی و چوب بازی مراسم حنا بندان بعد از شستن و کیسه کشی داماد انجام می‌دادند و در مراسم حنا بندان آواز امشب حنا می‌بندیم بر دست و پا می‌بندیم را بصورت گروهی می‌خواندند؛ و درپایان لباس نو بر عروس و داماد و اقوام نزدیک آنها می‌پوشانند که این مراسم گاهی تا سحر طول می‌کشید و مقدمه مراسم عروسی است که در بعد از ظهر روز بعد برگزار می. افراد دعوت شده در صحن حمام جمع می‌شدند اما جوانان و افراد غیر مدعو تا پایان مراسم در بیرون از حمام جمع می شدندو شوخی و بازی سیاه بازی و انتر بازی درمی‌آوردند.

·         بردن هدایا و خمچه برای عروس

هدیه دادن داماد برای نامزدش نیز یک امر اجباری بوده است در این شب به داماد این امتیاز بزرگ داده می‌شد که با بردن هدیه برای نامزدش بتواند شب در خانه بااو در یک اتاق و دوتایی بخوابد. داماد تا قبل از شب زفاف فقط در مناسبتهای خاص و از جمله شب چله مجاز به خوابیدن با نامزدش بوده است که به آن نامزد بازی می‌گفتند. در شهرهای خراسان خواندن شاهنامهٔ فردوسی در این شب مرسوم است.


یکی دیگر از جشنهای ایرانی چله تموز است که عکس چله زمستان است و آن طولانی‌ترین روز سال است که هنوز هم در خراسان جنوبی گرامی داشته می‌شود.

 

اصفهان

شب یلدا (شب چله) در شهرستان دهاقان اصفهان: مانند سایر مناطق ایران فامیل و بستگان به خانهٔ پدر بزرگها یا مادر بزرگها می‌روند ودور هم پای کرسی جمع می‌شوند. صاحب خانه  هم با آجیل و میوه از مهمانها پذیرائی می‌کند آنها تا پاسی از شب و گاهی تا نزدیک صبح می‌نشینند، شاهنامه می‌خوانند و فال حافظ می‌گیرند. بزرگترها داستان یا خاطره نقل می‌کنند. تازه دامادها با هدیه یا خوانچه به خانه عروس می‌روند. آجیل شب یلدا، کشمش، گردو، بادام، قیسی، برگه زردآلو یا برگه گلابی، جوزقند و انجیر و خرما است. میوه شب یلدا هم انار، هندوانه، سیب، گلابی انباری (سیبری) است. همچنین نوشیدنی شب یلدا بطور معمول چای و شربت و چنانچه برف باشد مخلوط برف و شیره انگور هستند. غذای شب چله (یلدا) چنانچه مقدور باشد پلو ماهی و در غیر اینصورت یکی از غذاهای محلی:مانند کوفته، گندی، دلمه، چرب و شیرین و یا غیره است.

آذربایجان (شرقی و غربی)

در خطهٔ شمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب خوانچهای تزیین شده به خانهٔ تازه‌عروس یا نامزد خانواده بفرستندمردم آذربایجان در سینی خود هندوانه‌ها را تزئین  می‌کنند و شال‌های قرمزی را اطرافش می‌گذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین می‌کنند و به خانهٔ عروس می‌برند.

کردستان

در کردستان نیز مانند سایر مناطق کوهستانی ایران این آیین تاریخ کهنی دارد که به همان نام قدیمیش «شو چله» خوانده می‌شود و در شهر سنندج مرکز استان کردستان از قدیم اکثر  خانه‌ها غذای دلمه و نان سنگک برای پذیرایی از مهمان‌ها آماده می‌کنند و این به صورت سنتی در این شهر تبدیل شده است.

بوشهر

مردم استان بوشهر نیز همچون دیگر ایرانی‌ها، این آیین کهن را با رفتن به خانه بزرگ‌ترها می‌گذرانندهندوانه در شب یلدا در بوشهر کاربرد زیادی دارد.

دشت گرگان

در استان گلستان شب یلدا بسیار با اهمیت و گرامی داشته می‌شود. در این شب همه مردم به خانه پدر بزرگها و مادر بزرگها رفته و ضمن دورهم‌نشینی پیرامون کرسی و خواندن فال حافظ و فردوسی‌خوانی و نَقل اندازی (داستانهای شفاهی) به خوردن تنقلات و میوه‌جات خصوصاً میوه‌های باغی و جنگلی از قبیل هندوانه، انار، لیمو و پرتقال، ولیک و کندس و شیرینی‌جاتی مانند مَت و کَسمَک می‌پردازند و با خوردن و نوشیدن و شنیدن صحبتها و داستان‌های بزرگترها، شب را به صبح می‌رسانند و معتقدند که صبح بعد از یلدا روز پیروزی  خورشید بر سیاهی و تاریکی‌ها است.

فارس

سفرهٔ مردم شیراز مثل سفرهٔ نوروز رنگین است. مرکبات و هندوانه برای سرد مزاج‌ها و خرما و رنگینک برای گرم مزاج‌ها موجود استحافظخوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای  شیرازی‌هاست. البته خواندن حافظ در این شب نه تنها در شیراز مرسوم است، بلکه رسم کلی چله‌نشینان شده‌است.

همدان

همدانی‌ها فالی می‌گیرند با نام فال سوزن. در گلپایگان قدیم هم شب یلدا این رسم بود. همه دور تا دور اتاق می‌نشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر می‌خواند. دختر بچه‌ای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن می‌زند و مهمان‌ها بنا به ترتیبی که نشسته‌اند شعرهای پیرزن را فال خود می‌دانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقه‌است در این شب خورده می‌شود. در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش ومویز نیز خورده می‌شود که از معمول‌ترین خوراکی‌های موجود در این شهرستانهاست. همچنین درآجین میوه وتنقلات برای دختری که نامزد شده ازطرف خانواده دامادبرده می‌شود و این ازرسوم قدیم به جامانده است.

استان اردبیل

در اردبیل رسم است که خانواده‌ها شب یلدا دور هم جمع می‌شوند و تا پاسی از شب با هم شب نشینی می‌کنند. هندوانه، انار، پرتقال، تخمه، ماهی پلو و از جمله خوراکی‌هایی است که در استان اردبیل مرسوم هست، ودر شب یلدا برای تازه عروس هندوانه تزئین می‌کنند و به همراه هدایای دیگر از طرف خانواده داماد فرستاده می‌شود.

 

گیلان

در گیلان هندوانه را حتماً فراهم می‌کنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی‌کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» (آو= آب و کونوس = ازگیل) یکی دیگر از خوردنی‌هایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می‌شود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره می‌ریزند، خمره  را پر از آب می‌کنند و کمی نمک هم به آن می‌افزایند و در خم را می‌بندند و در گوشه‌ای خارج از هوای گرم اتاق می‌گذارند.

ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه می‌شود. آوکونوس در اغلب خانه‌های گیلان تا بهار آینده یافت می‌شود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون می‌آورند و آن را با گلپر و نمک در سینه‌کش آفتاب می‌خورند. در گیلان در خانواده‌هایی که در همان سال پسرشان را داماد یا نامزد کرده‌اند رسم است که طبقی برای خانواده نوعروس می‌فرستند. در این طبق میوه‌ها و خوراکی‌ها و تنقلات ویژه شب چله به زیبایی در اطراف آراسته می‌شود و در وسط طبق هم یک ماهی بزرگ (معمولاً ماهی سفید)  تازه و خام همراه با تزیین سبزیجات قرار می‌گیرد که معتقدند باعث خیر و برکت و فراوانی روزی زوج جدید و همچنین سلامت و باروری نوعروس می‌گردد.

خوزستان

مردم خوزستان تا سحر انتظار می‌کشند تا از قارون افسانه‌ای استقبال کنند. قارون در لباس هیزم‌شکن برای خانواده‌های فقیر تکه‌های چوب می‌آورد. این چوب‌ها به طلا تبدیل می‌شوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه می‌آورند.[نیازمند منبع] به خانه بزرگترها رفته و دور هم جمع شده به شوخی خنده گذرانده، آجیل هندوانه انار شیرینی و خرما و لبو و اش  وشیرینی‌های مختلف از جمله خوراکی‌های این آیین کهن است.

قزوین

مردم استان قزوین نیز، همچون دیگر هم‌وطنان ایرانی، این آیین کهن را با رفتن به خانهٔ بزرگ‌ترها می‌گذرانند. به عقیدهٔ بزرگ‌ترها، آوردن میوه‌های مختلف خشک و تر و میوه‌های سرخ‌فام، که به «شب‌چره» معروف است، همراه با خوراکی‌های دیگر شگون دارد و زمستان پربرکتی را نوید می‌دهد. در میهمانی شب یلدا، که همه دورِ هم جمع می‌شدند، مادربزرگ‌ها نقش محوری داشتند. در گلپایگان، به‌خصوص در بعضی مواقع که مادربزرگ‌ها در آوردن تنقلات تأخیر می‌کنند، کوچک‌ترها شعر «هرکه نیارد شب‌چره انبارشو موش بچره» سر می‌دهند، تا مادربزرگ در آوردن «شب‌چره» تعجیل کند. در این شب، اغلب مردم قزوین با خوردن سبزی‌پلو با ماهی‌دودی و سپس هندوانه، انار، انواع تنقلات ازجمله کشمش، گردو، تخمه، آجیل مشکل‌گشا و انجیر خشک، شب‌نشینی خود را به اولین صبح زمستانی گره می‌زنند. به عقیدهٔ مادربزرگ‌های قزوینی، اگر در این شب ننه‌سرما گریه کند، باران می‌بارد؛ اگر پنبه‌های لحاف بیرون بریزد، برف می‌آید؛ و اگر گردنبند مرواریدش پاره شود، تگرگ می‌آید. یکی دیگر از آداب و رسوم «شب یلدا»، فرستادن «خونچه چله» از سوی داماد به‌عنوان هدیهٔ زمستانی برای عروس است. در این خونچه، برای عروس پارچه، جواهر، کله‌قند و هفت نوع میوه مثل گلابی، هندوانه، خربزه، سیب و به با تزئینات خاصی فرستاده می‌شود.

لرستان و لکستان

شب چله در میان مردم مناطق لر و لو نشین دارای آداب و رسوم خاصی است و به آن «شو اول قاره» می‌گویند. شب نشینی، دید و بازدید اقوام، فال چهل سرو، فال حافظ، پختن غذاهای خاص این شب، دراز کردن شال یا چادری از پشت بام همسایه برای دریافت آجیل و میوه از سوی دیگر همسایگان و خواندن اشعاری به همین منظور از برنامه‌های ویژه شب یلدا در شهرهای مختلف این نواحی است. در این شب همچنین مردم با استفاده از گندم، شاهدانه، کنجد و گردو، تنقلاتی خاص تهیه می‌کنند و با جمع شدن افراد خانواده کنار هم از آن استفاده می‌کنند.

در لرستان شب چله (شو اول قاره) گندم شیره هم می‌خورند که از این طریق گندم را در شیره می‌خیسانند و زردچوبه و نمک را با آن مخلوط می‌کنند سپس آن را روی ساج برشته می‌کنند و همراه بادام، گردو، کشمش، سیاه دانه و کنجد مخلوط می‌کنند.

در لرستان و لکستان شب چله (یلدا=شو اول قاره)، نوجوانان و جوانان با رفتن به پشت بام همسایه خود و دراز کردن شالی، اشعار زیر را بلند بلند می‌خوانند و همسایه در شال آنها آجیل، شیرینی و میوه و گندم شاهدانه می‌گذارد.

«امشو اول قاره، خیر د هونت بواره» امشب اول یلدا یا اول زمستان است خیر از خانه ات ببارد.

«نون و پنیر و شیره _ کیخا هونت نمیره» نان و پنیر و شیره کدخدا (صاحب خانه) خانه ات نمیرد.

«چی به علی کوشکه بیاره» چیزی بده علی کوچک یا بچه ات بیاورد

صاحب خانه کمی آجیل گندم برشته با میوه و شیرینی در شال بچه‌ها می‌گذارد و بچه‌ها ضمن بالا کشیدن شال و محتویاتش به عنوان تشکر از صاحب خانه، تکرار می‌کنند:

«امشو اول قاهاره نون و پنیر و شیره کیخا هونت نمیره» (امشب اول یلدا یا اول زمستان است نان و پنیر و شیره کدخدا خانه ات نمیرد) سپس، شال را برمی‌دارند و به روی پشت بامهای دیگر می‌روند و دوباره ترانه فوق را می‌خوانند.

 

انار و هندوانه جزو مهم‌ترین ملزومات شب یلدا هستند. همچنین آجیل شب یلدا نیز در ایران طرفدار بسیاری دارد.

برای نیاکان ایرانی‌ها که به آئین مهر دلبستگی داشتند، رنگ قرمز (نماد نور خورشید) گرامی بود. رنگ سرخ انار و هندوانه، و انتخاب سیب قرمز و سنجد در سفره شب یلدا چه بسااشاره به همین موضوع است. 
دوشنبه 29/9/1395 - 16:6
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته