دوشنبه 28 خرداد 1403 - 8 ذيحجه 1445 - 17 ژوئن 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
aliahmadi2006
آخرین مطلب
تعداد مطالب : 544
تعداد نظرات : 323
زمان آخرین مطلب : 3946روز قبل
کامپیوتر و اینترنت
راهنمای خرید پرینتر
فرض كنید وارد یك مغازه فروش كامپیوتر شده اید و می خواهید یك پرینتر بخرید! چه پرینتری انتخاب می كنید؟ چه مشخصاتی برای شما اهمیت دارد اصلاً آن را برای چه كاربردی می خواهید؟
همه روزه افراد زیادی تعدادی پرینتر برای استفاده شخصی یا حرفه ای می خرند. نوع پرینتری كه انتخاب می كنید بستگی به این دارد كه از چه چیزی می خواهید پرینت بگیرید، متن یا گرافیك یا عكس سیاه وسفید؟ اگر بیشتر از متون پرینت می گیرید و تعداد این متون هم زیاد است یك پرینتر لیزر سیاه و سفید برای شما بسیار مناسب است اما برای پرینت گرفتن از عكس ها یا تصاویر گرافیكی احتیاج به یك پرینتر رنگی جوهر افشان (جوهر پاش) یا در صورت امكان یك پرینتر لیزر رنگی دارید.
پرینتر جوهر افشان و پرینتر لیزر رنگی
پرینترهای جوهر افشان با پاشیدن نقاط كوچك جوهر در یك ورق كاغذ كار می كنند. كه باعث بوجود آمدن تصاویر رنگی یا سیاه و سفید و در بعضی مواقع عكاس هایی با كیفیت می شود. هر چند پرینترهای جوهر پاش با خطوط تیز ممكن است مشكل داشته باشند بنابراین متنی كه با آن چاپ می شود ممكن است آن دقت لازم را نداشته باشد كه بستگی به سرعت پرینت هم دارد.
اكثر پرینتر های معمول جوهر افشان سه رنگ دارند كه برای ساختن رنگهای مختلف از آنها استفاده می شود. و در بعضی از پرینتر ها برای ساختن رنگ سیاه هم از همین سه رنگ استفاده می شود كه باعث مصرف زیاد جوهر می شود و علاوه بر آن رنگ سیاهی كه به این صورت تولید می شود یا به آبی و یا به سبز تمایل دارد كه برای پرینت گرفتن از یك متن ایده آل نیست. برای اینكه در یك پرینتر جوهر افشان رنگ سیاه را بدرستی داشته باشید احتیاج به پرینتری دارید كه یك كارتریج مجزا برای رنگ سیاه داشته باشد. كه در این حالت حداقل دو كارتریج باید وجود داشته باشد. یكی برای سه رنگ اصلی (آبی - قرمز - سبز) و یكی برای سیاه كه به CMYK معروف است. بهترین ساختار برای یك پرینتر جوهر افشان كارتریجهای مجزا برای هر رنگ است كه در صورت لزوم فقط كارتریجی را كه رنگ آن تمام شده عوض می كنید.
یك عكس خوب بوسیله یك پرینتر CMYK چاپ می شود و برای عكسهای با كیفیت حرفه ای به یك پرینتر شش رنگ احتیاج داریدكه یك آبی روشن و یك قرمز روشن علاوه بر رنگهای ذكر شده دارد. این نوع پرینتر برای برای چاپ عكس بسیار عالی بوده ولی برای پرینت گرفتن از یك متن ضعیف عمل می كند. بخاطر داشته باشید كه هر چند پرینتر های جوهر افشان كیفیت بالا عكس های با كیفیتی را می توانند چاپ كنند اما مصرف جوهر آنها هم بالاست بنابراین یكی از فاكتورهای مهم مصرف جوهر آنهاست كه بر قیمت عكس چاپ شده تاثیر دارد.
اما پرینتر های جوهر افشان بهترین پرینتر های موجود نیستند سرعت آنها 2 تا 3 صفحه در دقیقه برای پرینت متن است و برای چاپ هر صفحه گرافیك و عكس 2 تا 3 دقیقه زمان احتیاج دارد. طبیعتاً قیمت این پرینتر ها با افزایش سرعت پرینتر افزایش پیدا می كند به هر حال پرینتر های جوهر افشان از نظر قیمت با بودجه بسیاری از افراد سازگار است. البته همه پرینتر های جوهر افشان ارزان نیستند و پرینتر جوهر افشان با قیمت 1500 دلار هم در بازار یافت می شود.
یك انتخاب گرانتر برای پرینت رنگی پرینتر لیزر است كه از تونر CMYK برای خلق تصویر استفاده می كند. این پرینترها تصاویر گرافیكی و عكسهای با كیفیت فوق العاده عالی چاپ می كنند. به همان خوبی كه خطوط تیز متن را پرینت می گیرند. سرعت آنها هم قابل توجه است 6 تا8 صفحه در یك دقیقه برای یك متن و یك صفحه در دقیقه برای برای برای پرینت از از تصاویر گرافیكی و عكس ها. ولی یك پرینتر لیزر رنگی بسیار گران است. به طوریكه ارزان ترین پرینتر لیزری از گرانترین پرینتر جوهر افشان هم گرانتر است. البته در یك پرینتر لیزر رنگی هزینه چاپ هر برگ ارزان تر از پرینتر جوهرافشان است. و اگر قرار است تعداد زیادی پرینت رنگی داشته باشید باید در خرید پرینتر همه این نكات را در نظر بگیرید.
پرینتر های لیزر سیاه و سفید
پرینترهای لیزر سیاه و سفید اساس كارشان مانند دستگاه فتوكپی است پرینتر لیزر یك متن را با فونت های تیز به خوبی و سرعتی برابر 6 تا 8 ورق در دقیقه و برای تصاویر گرافیكی با سرعت 2 ورق در دقیقه چاپ می كند. این پرینترها برای چاپ متن بهترین انتخاب هستند بخصوص اگر متون با خط ریزتر از حد معمول یا درشت تر از حد معمول سر و كار دارید. قیمت تمام شده پرینت برای هر صفحه هم بسیار ارزان است و از كاغذ معمولی هم به راحتی پرینت می گیرند با اندازه های مختلف كاغذ هم نسبت به پرینتر های دیگر بی دردسر ترند. قیمت آن مناسب است و اگر به پرینت رنگی احتیاج ندارید بهترین انتخاب برای شما هستند.
شبکه شارح
iritn
شنبه 26/2/1388 - 11:59
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دعا و زیارت
دعای به جهت دفع درد سر
حضرت باقر علیه السلام: برای دفع درد سر دست بر سر بمالد و هفت مرتبه بگوید:
اعوذ باللّه الذی سكن له ما فی البر و البحر و ما فی السموات و الارض و هو السمیع العلیم.
گنجینه هاى معنوى
شنبه 26/2/1388 - 11:57
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
اخبار
چین بزرگترین قطب تراشهسازی دنیا
به گفته یکی از مدیران شرکت Accenture، بزرگترین تراشهسازان چینی به دنبال ادامه یافتن بحران اقتصادی و کاهش درخواست بازار جهانی برای خرید این محصولات با مشکلات عدیدهای مواجه شدهاند، اما این شرکتها میتوانند...
به گفته یکی از مدیران شرکت Accenture، بزرگترین تراشهسازان چینی به دنبال ادامه یافتن بحران اقتصادی و کاهش درخواست بازار جهانی برای خرید این محصولات با مشکلات عدیدهای مواجه شدهاند، اما این شرکتها میتوانند از مشکلات کنونی رهایی یابند و بیشترین سهم از بازار تراشه را در دنیا به خود اختصاص دهند.
به گزارش راسخون به نقل از پیسیورلد، "اسکات گرانت " مدیر فروش بینالمللی محصولات نیمههادی شرکت Accenture در این خصوص توضیح داد: «همچنان درخواست بازار جهانی برایخرید محصولات نیمهرسانا و تراشهها رو به افول است، اما شرکتهای چینی پایههای خود را در این حوزه تقویت کردهاند و با بقا در فضای کنونی، در آینده این بازار را در دست میگیرند».
شرکتهای تراشهساز چینی که هماکنون به صورت قراردادی فعالیت میکنند، به صورت یک شرکت همکار با شرکتهای بزرگ همکاری کرده و محصولات خود را در اختیار آنها میگذارند.
این قبیل شرکتها نظیر "کارخانه بینالمللی نیمههادی چین "(SMIC) در سالهای اخیر قراردادهای فراوانی را با شرکتهای الکترونیکی بزرگ منعقد کردهاند و همکاریهای خود را با آنها ادامه میدهند.
مرکز SMIC که هماکنون بزرگترین شرکت تراشهسازی چین محسوب میشود، در سه ماهه نخست سال جاری میلادی با کاهش 50 درصدی درآمدهای خود مواجه شد.
با این وجود، مدیران SMIC پیشبینی میکنند که به زودی شرایط ایدهآل خود را بهدست آورند.
شنبه 26/2/1388 - 11:55
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دانستنی های علمی
انفجارهای خورشیدی و تاثیر آن بر زمین
طی میلیونهای سال حیات كره زمین، خورشید سرچشمه نور و گرمای آن بوده وبدون توقف روزی پس از روز دیگر درآسمان زمین نمایان شده است، اما رفتار این گوی عظیم و سوزان آنقدرها هم یكنواخت نیست و همواره در حال تغییر استیكی از عجایب خورشید لكههای سطح این لكهها نمایانگر فعالیتهای ویژه بعد مغناطیسی واكنشهای حرارتی و تولید امواج بوده و هنوز هم بسیار از نكات درباره آنهانامعلوم است.لكههای خورشیدی به صورت دورهای و هر10 تا12 سال فعال میشوند و امسال یكی از این دورهها بود. در این دورههای چند ماهه حداكثر فعالیت، انفجارهای عظیم در سطح خورشید رخ داده كه زبانههای آنها به چندین هزار كیلومتر میرسد.پس از هر انفجار بزرگ تشعشعات مختلف و همچنین موجهای مغناطیسی به تمام جهات از جمله به سمت زمین سرازیر میشوند. در این فرایند، ابتدا امواج طیف پرتو ایكس به زمین میرسند)در عرض چند دقیقه (كه باعث اختلالات رادیویی در عرضهای جغرافیایی شمالی در نیمه روشن زمین)بخشهایی كه در آنها روز است (میشوند، اما اثر دیررس انفجار از نوع مغناطیسی از نوع مغناطیسی بوده و موج آنها چند ساعت بعد به زمین میرسد. بر اثر تداخل این میدان مغناطیسی با میدان مغناطیسی خود زمین و همچنین چرخش كره خاكی به دور خود، زمین به مانند یك مولد جریان برق عمل میكند و در سراسر آن از ماهوارهها و فرستندههای تلویزیونی گرفته تا دكلهای انتقال نیرو و لولههای آب جریان برق ایجاد میشود.الكتریسته ایجاد شده ضعیفتر از آن است كه توسط انسان حس از آن است كه توسط انسان حس شود، اما باعث اشكال در دستگاههای الكترونیك و مخابراتی میشود. اثر دیگر موج مغناطیسی مربوط به شفق قطبی است به طور معمول در نزدیك قطبها كه میدان مغناطیسی زمین بسیار قوی است، به علت ایجاد بار الكتریكی و یونیزه شدن ملكولهای گازهای جوی این گازها از خود نور تابیده و نوارهای روشنی در آسمان ایجاد میكنند، اما به دنبال انفجارهای خورشیدی این پدیده)شفق (حتی در نواحی دورتر از قطبها هم مشاهده میشود.گفتنی است انفجارهای خورشدی از بهترین فرصتها برای تحقیق و بررسی این همسایه كیهانی ما هستند.
شنبه 26/2/1388 - 11:54
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دعا و زیارت
گزیده سخنان امام حسن مجتبی علیه السلام
و الله انــی لاخـاف ان یـضاعف للـعاصـی منا العذاب ضعفیـن و ارجوا ان یوتی المحسن منا اجره مرتین.
به خـدا قسـم من ترس از آن دارم كه عذاب گناهكاران از ما اهل بیت دو چندان گردد, و امید آن را دارم كه نیكوكار ازما اهل بیت نیز پاداشـش دو برابر باشد.
سیره و سخنان پیشوایان - سایت شارح
محمدعلى كوشا
شنبه 26/2/1388 - 11:52
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دعا و زیارت
شبیهسازى از دیدگاه شهید مطهری
شما تمام نگرانىتان از این است كه نكند روزى یك موجود زنده و بالخصوص انسان را بسازند . من نمىفهمم این نگرانى چه نگرانىاى است؟
اگر انسانها انسان را ساختند یا گیاه را ساختند، آنوقت مگر انسانها گیاه را خلق كردهاند؟ این عالم قانونى دارد كه از آن تخلف نمىكند; یعنى اگر آن مجموع شرایط مادى براى پیدایش یك گیاه به وجود آید یا - به قول كسانى كه قائل به روح و نفس هستند - اگر مجموع شرایط براى اینكه یك كودك (نفس) متولد شود به وجود بیاید (به هر وسیله به وجود بیاید; مىخواهد عوامل طبیعت آن را به وجود آورند یا انسانها) محال است كه او به وجود نیاید . این را با مثالى ذكر كنم - در مثال بهتر مىشود مطلب را گفت - و آن این است:
دو نفر با هم سر تلویزیون مباحثه دارند . تلویزیون گیرندهاى را مىبینند كه عكسها و تصویرهایى را نشان مىدهد . این دو نفر در یك چیز با هم اتفاق دارند و آن دستگاه گیرنده است . یكى از این دو نفر مىگوید این تصویرها روى صفحه را همین دستگاه، خودش ایجاد مىكند; خاصیت همین دستگاه است كه ایجاد مىكند . دیگرى معتقد است كه یك دستگاه فرستنده دیگر هست كه امواجى را پخش مىكند و هر وقتیك دستگاه گیرنده به این كیفیتساخته شود، در هر جا كه باشد، صورت آن را منعكس مىكند . بعد آن كسى كه مدعى است دستگاه فرستندهاى نیست كه تصویر از آنجا مىآید و این خود همین دستگاه است كه این تصویر را مىسازد، مىگوید الآن با دلیل ثابت مىكنم; وقتى مثل همه تلویزیونهاى دیگر شد، به جبر و ضرورت خاصیت آنها را پیدا مىكند، یعنى آن دستگاه فرستندهاى كه همیشه در حال فرستادن (تصویر) است و یك «آن» از كار خودش غافل نیست، طبعا (تصویر را در آن) منعكس مىكند .
خدا كه انسان نیست كه انسان هوسباز بخواهد باشد . اگر ما به دنیاى دیگرى و به عالم ارواح قائل باشیم، معنایش این است كه هر چه در این دنیا پیدا شود (مىخواهد به دستبشر پیدا شود، مىخواهد به دست دیگرى) (خارج از قانون خلقت نیست). مگر الان انسانها انسان نمىسازند؟ همین الان هم انسانها انسان مىسازند، الان هم موت و حیات به دست انسانهاست; یعنى یك زن و شوهر دلشان بخواهد بچه به وجود بیاید به وجود مىآید، دلشان بخواهد به وجود نیاید به وجود نمىآید . پس بگوییم اینها در كار خدا دخالت كردهاند؟ حرف كلیسا راجع به مساله جنین بسیار حرف غلطى است كه مىگویند اگر كسى بخواهد بچه متولد نشود و جلوگیرى كند، در كار خدا مداخله كرده است . همیشه مردم در كار خدا به این معنا مداخله مىكنند . آن كشاورزى هم كه كشاورزى مىكند، در كار خدا مداخله مىكند . قرآن هم مىگوید: «افرایتم ما تحرثون، ءانتم تزرعونهام نحن الزارعون» . در همان كار كشاورز، قرآن چیزى از آن را از او مىداند و چیزى از آن را - كه از او نیست و از دستگاه خلقت است - از خودش مىداند . كشاورز كار خودش را انجام مىدهد، یعنى زمینه را مساعد مىكند و این عالم خلقت است كه آن را ایجاد مىكند نه كشاورز .
یك چیز را من براى همیشه به شما قول مىدهم و آن این است كه براى هزارها سال دیگر هم بشر قادر نخواهد شد كه بكلى خارج از قانون خلقت موجودى را ایجاد كند، مثلا انسانى ایجاد كند كه هیچ ارتباطى با عالم خلقت نداشته باشد . علم انسان هر چه پیش مىرود، در جهتشناخت قوانین خلقت پیش مىرود و از همان قانون موجود خلقت استفاده مىكند . كدام قانون را بشر در عالم خلق كرده است؟
بلا تشبیه - البته جسارت نباشد - نمرود به ابراهیم (ع) گفت: خداى تو كیست؟ گفت: «ربى الذى یحیى و یمیت» .(نمرود) گفت: «انا احیى و امیت» من هم احیا و اماته مىكنم . دستور داد دو نفر را از زندان آوردند، یكى را سر بریدند (و یكى را آزاد كردند). این واضح است كه مغلطه است، عین این مغلطه جناب عالى راجع به خواب . شما چرا راجع به خواب مىگویید؟ راجع به میراندن بگویید . چرا مثال روى خواب آوردید؟ اولا این آیه قرآن نیست كه فرمودید: «همان طور كه مىمیرید زنده مىشوید» ، این حدیث است . فرمودید خواب (تلقین مغناطیسى) چون در اختیار انسانهاست جنبه مادى دارد . اولا این جنبه مادى و غیرمادى كه شما یك دیوار عظیمى در اینجا قائل شدهاید، كجاست؟ شما چرا اصلا براى مردن مثال به خواب زدید؟ درباره خود مردن صحبت كنید، بگویید اگر مردن یك جنبه ماوراءالطبیعى باشد، پس باید هیچ كس نتواند كسى را بكشد، چون قرآن مىگوید: خدا قبض روح مىكند ملك الموت مىآید قبض روح مىكند . خدا مىگوید: «الله یتوفى الانفس حین موتها» ; اگر خدا قبض روح مىكند، پس هیچ كس نباید بتواند كس دیگرى را بمیراند . نه، اینها با هم منافات ندارد . آن كارى كه بنده مىكند غیر از كارى است كه خدا مىكند . بنده شرایط بقاى حیات را در اینجا از بین مىبرد . از نظر قرآن این به معنى فانى شدن و تمام شدن نیست . وقتى كه این شرایط معدوم شد، یك چیزى هست كه قبض مىشود، یك چیزى هست كه از اینجا برده مىشود، یك چیزى هست كه دیگر امكان بقا ندارد و چون امكان بقا ندارد گرفته و برده مىشود . پس اینها با همدیگر به هیچ وجه منافات ندارد .
من 10- 15 سال پیش (همان وقت كه صحبت این بود كه آن دانشمند ایتالیایى جنین را در خارج رحم پرورش مىدهد و روزنامهها سرو صداى زیادى راه انداخته بودند و روى همین (جهت) پاپ هم (این كار را) تحریم كرده بود كه این دخالت در كار خداست و چنین و چنان) مقالهاى نوشتم تحت عنوان «قرآن و مسالهاى از حیات» و همین مساله را آنجا طرح كردم .
بنابراین مساله روح هیچ وقتبا این حرفها باطل نمىشود كه مثلا اگر روزى بشر قادر شد انسان بسازد و فرض كنیم و اقعا از نطفه هم نسازد، سلولى مثل سلول مرد را از ماده دیگرى بسازند و در خارج رحم پرورش دهند و یك انسان تمام بسازند، (در این صورت روح باطل است; خیر) این به این مساله ارتباطى ندارد .
در مساله روح، كسانى كه بحث مىكنند، در واقع همین تعبیر است كه آیا انسان همه ابعاد وجودش همین ابعاد محسوس استیا یك بعد وجودى دیگرى هم دارد كه آن بعد وجودى در وقتى كه شرایط آن به وجود آمد به وجود مىآید، همین طورى كه اگر شرایطى به وجود آید این ابعاد وجودىاش به وجود مىآید . در این جهت هیچ فرقى بین همان مثال تلویزیون و ما وجود ندارد . پس شما نگران نباشید; اگر روزى هم هزارتا انسان بسازند، با مساله روح هیچ ارتباط ندارد .
حالا اگر ما وارد خود مساله روح قطع نظر از قرآن بشویم مساله دیگرى استا ما فعلا روى قرآن بحث مىكنیم . شما فعلا باید روى قرآن بحث كنید و من بىمیل هم نیستما بالاخره مسالهاى است كه ما روى آن غرض خاصى ندارىم، اگر رفقا مصلحت مىدانند كه روى خود مساله روح هم به طور كلى بحثى كنیم بحث مىكنیم .
در كتاب ذره بىانتها گواینكه از نظر خود آقاى مهندس بازرگان بحثشان ادامه بحثهاى راه طى شده است، ولى از نظر ما بكلى غیر از آن بحثهاست و بحثبسیار صحیحى است . از نظر ما این بحث، صد در صد بحث صحیحى است و رد نظریهاى است كه ایشان در راه طى شده دادهاندو ما بعد روى این قضیه بحثخواهیم كرد و مطلب درست همان است . این كه ایشان در آنجا اینهمه روى كلمه «امر» در قرآن تكیه كردهاند، اگر غیر از آقاى مهندس بازرگان مىبود مىگفتیم حتما حرفهاى دیگران را كه در چندین صد سال پیش گفتهاند، از كتابهاى دیگران برداشتهاند در كتاب خودشان نقل كردهاند، ولى چون مدانیم كه استنباط ایشان با مراجعه به كتابهاى دیگر نبوده، از نظر من واقعاا خیلى قابل تحسین بود كه چیزى را كه دیگران بعد از سالها دقت و مطالعه از قرآن استنباط كردهاند، عین همان استنباط را ایشان كردهاند، البته با یك اختلافات جزئى كه عرض مىكنم .
ایشان تعبیر مىكنند كه قبا عالم را با دو عنصر توجیه مىكردند و با دو عنصر جهان را نمىشود توجیه كرد، عنصر دیگرى نیز لازم است . یك تصحیح مختصر باید كرد كه آن چیزى را كه خودشان امر یا روح مىنامند . به صورت یك عنصر در عرض الن دو عنصر (كه این سه تا بخواهند با همدیگر تركیب شود) نمىشود تصویر كرد . البته آن همم تعبیر است; نه اینكه سه چیز با یكدیگر تركیب مىشوند و از مجموع مركب یك شىء یك شىء درست مىشود; یك چیزى است كه بهترین تعبیر از تعبیرات امروزى تعبیر «بعد» است: یك بعد دیگر . فرق استبین اینكه بگوییم روح بعد دیگرى است از انسان و اینكه بگوییم یكى عنصر دیگرى است از عناصر كه انسان از مجموع عناصر تركیب شده است . ابعاد با یكدیگكر تركیب نمىشوند7 ابعاد جهات مختلف یك شخصیتاند، ولى عناصر را معمولا ما در جایى مىگوییم كه اینها یك وقعیت جدایى از همدیگر دارند و بعد مىآیند با همدیگر تركیب مىشوند و مركب به وجود مىآورند . ابعاد، شخصیت چدا از هم ندارند، نه اینكه قبلا شخصیت جدایى داشتهاند، هر بعد قبلا وجود داشته، بعد آمدهاند با همدیگر تركیب شده و ضمیمه شدهاند و یك مركب به وجود آوردهاند، مثل ابعاد سهگانه جسم . به این شكل نیست . حالا آن باشد بارى بعد . به هر حال خوساتم این نگرانى را جناب عالى نداشته باشید .
مطلب دیگرى كه در مساله لغو و عبثبودن خلقت فرمودید، من به اعتراض كردند شما حق مىدهم ولى به
اعتراض شما نه; یعنى شما حق داشتید اعتراض كنید چون بیان من ناقص بود و تعمد هم داشتم ناقص بگذرم، ولى اعتراض شما درست نیست . این هم كه من گفتم مبنى بر مساله روح است كه مىخواهم توضیح دهم، یعنى مىخواهم بگویم كه قرآن نمىخواهد بگوید رد این خلقت جسمانى شما چیزى هست كه به درد نمىخورد . بآن تشبیه بود كه من به مساله جنین مثال زدم . البته من در اینكه از قرآن حتما این استفاده مىشود تردید دارم ولى حرف من این بود و خیلى از اشخاصى كه این آیات را توجیه كردهاند این طور توجیه كردهاند، مىخواهند بگویند كه عنصر بقاى بعد از مرگ الان در شما وجود دارد، همان مساله عالم برزخ كه عالم برزخ بعد از این خلق نمىشود; شما الان اینجا یك وجود مثالى برزخى دارید، الان همراه شما هست . حكمت این چشم و گوش شما همانهایى است كه الان شما دارید مىبینید ولى شما لان اعضا و جوارح دیگرى، اندام دیگرى و خصوصیات دیگرى دارید كه آنها در این وجود جسمانى شما نظیر اعضا و جوارح جسمانى شماست در عالم رحم; سنخ آنها اساسا از سنخ این عالم نیست، از سنخ عالم برزخ است . اینكه من آن را اینقدر توضیح ندادم، چون تا ما مساله روح را بحث نكنیم، ذ گفتنش اینجا زائد است . ما خواستیم بگوییم اصلا عنصر قیامت (یعنى آنچه از ما در برزخ مباقى مىماند و آنچه در قیامتشخصیت ما را تشكیل مىدهد) الان وجود دارد و اگر این كه با ما هست اینجا معلدوم شود نظیر این است كه نهایتسیر جنین پایان رحم باشد، كه اگر مسامله روح ثابتشود این بیان من درست است و اگر ثابت نشود غلط است . اعتراض كردن شما صحیح بود نه نفس حرف شما; چون من عمدا بیان را ناقص گذاشتم حق داشتید اعتراض كنید، ولى بیان من بر اساسى است كه باید بعد روى آن بحث كنیم .
ایراد سوم شما مساله مجازاتها بنود . اینجا باز من خیال مىكنم كه شما هنوز گیر معنایى كه ما مىگوییم، همامن مفهوم تادیب كرن، تنبیه كردن، تشفى پیدا كردن یا تهدید كردن، اسباب عبرت دیگران فراهم كردن . عرض كردیم كه نه، مفهوم مجازات اخروى این نیست، به این معنا: در مثال تكوین كه ذكر كردم، مثال دیگرى هم آقاى تدكتر . . ذكر كردند كه من از زبان ایشامن مىگویم: در مجازات تكوینى اگر ما مجازات مىگوییم، التبه لفظ آن با لفظ مجازاتهاى اجتماعى یكى است ولى ماهیتش دوتاست . كسى كه در اثصر یك هرزگى پیچ دقیقهاى دچاز بیماریهاى سفلیس و نظیر آن مىشود و بعد تا آخر عمر دامنگیرش مىشود و احیانا در نسلش هم تا چند نسل ادامه پیدا مىكند، ما به آن مىگوییم مجازات . در این طور موارد عرض كردیم جاى حرف نیست كه كسى بگوید تناسب وجود ندارد، چون آن را براى این وضع نكردهاند كه شما بگویید حالا كه بارى این وضع كردهاند مىخواستند كمترش را وضع كنند . آن مجازات نتیجه قهرى و جبرى این عمل است; یعنى این راهى است ككه نهایتش آن است . شما نمىتوانید به خدا اعتراض مكنید كه این راهى كه من همینطور از این طرف در پیش مىگیرم و آخرش منتهى مىشود به مثا افغانستان، تو یك كارى بكن كه من از این راه بروم ولى به افغانستان نرسم . این محال است . شما مىتوانید مثلا بگویید كهاى كاش نم نبودم، عالمى نبود، اما نمىتوانید بگویید كهاى كاش من بودم، عالم هم مىبود، راه هم مىبود و من هم از این طرف مىرفتم ولى به افغانستان منمى رسید . چنین چیزى محال است . من مىخواهم امسال بروم مكه، ولى به قول سعدى به طرف تركستان راه مىافتم . حال چه عیبى داشتخدا چنین درست مىكرد كه من به سژطرف تركستان مىرفتم ولى به كعهبه مىرسیدما این محال است . شما اگر مىتوانید، بگویید اى كاش عالمى نمىبود، منى نمىبودم، راهى نمىبود، كعبهاى هنمى بود، تركستانى نمىبود، نه اینكه اینها مهم همین طورى كه هستند باشند و من هم از این راه بروم ولى به آنچا نرسم . از آن راه رفتن نهایتش این است، محال است غیر از این باشد; این توهم ماست كه ما از اینجا برویم و به آن نتیجه نرسیم . چون رآن راهها را خیلى واضح مىبینیم، شما هیچوقت عوامترین عوام را پیدا نمىكنید كه دعا كند خدایا من از اینجا مىروم به طرف شمال ولى تو كارى كن كه به مازندران نرسم; ولى چون راههاى دیگر جنبه راه بوندنش بر مردم مخفى است، این است كه این توقعات را مىكنند كه از این راه بروند ولى به تنیجه و نهایتش نرسند . پس مساله این نیست كه چیزى را وضع كرده باشند . آنوقت وظیففه یك نفر عالم یا هادى و پیغمبر اعلام است; اعلام مىكند كه از این راه نرو كه طبعا و قرا به آن نتیجه مىرسى، و خداى ارحمالراحمین با اینكه ارحمالراحمین است و رحمتش هم غیر متناهى است، معذلك تبدیل نمىكند، چون اصلا محال است، یعنى یك تصور غلط است و نمىتواند واقعیتباشد .
در مساله مجازاتهاى اخروى شما گفتید همه چیز دستخداست . البته همه چیز دستخداست اما آیا «همه چیز دستخداست» یعنى خداوند محالى را ممكن و ممكنى را محال مىكند؟ محال، دیگر بالذات محال است . گفتیم در مساله مجازاتها - آنطورى كه ما در كتاب عدل الهى نگفتیم یا در اینجا بیان كردیم - اگر ما باشیم . قرآن، ئقرآن مىگوید این خود عمل شماست نه چیز دیگذرى . شما مىتوانید از خدا این توقع را داشته باشید كه من نباشم تا این عمل را ایجاد كنم و اساسا عمل ایجاد نشود، نه اینكه عمل ایجاد شود ولى خودش خودش نباشد . قرآن مىگوید آن عقرب گزنده جراره قیامت كه چنین تو را مىگزد، همان گزیدنى است كه تو در دنیا در قلان ساعت مرتكب شدى; یك وجهه دیگرش باقى است; وجود این جهانىاش معدوم مىشود، وجود آن جهانىاشتباقى است; تو خیال مىكنى معدوم شد، وقاعا باقى است . در مورد فرزند، مگر مىشود كارى كرد كه فرزند كسى فرزند او نباشد؟ مثلا فرزندى از زنا از كسى متولد شود، بعد بگوییم كارى كنیم كه این فرزند فرزند او نباشد . نه، دیگر وقتى فرزند او شد فرزند اوست; فرزند او فرزند اوست . وقتى كه ماهیت عمل شما این شد و این عمل هم بالذات باقى است و فنا در آن تصور ندارد، دیگر این هست . شما درباره آن مثال فرمودید كه در آنجا خالق دره یكى است و واضع قانون كس دیگر و نمىشود به واضع قانون گقت تو این كار را نكن ولى در اینجا مىتوان گفت . نه، اینجا هم نمىشود گفت . اینجا هم همان خالق اینها یعنى آن كسى كه سررشته كار در دست اوست، خالق قانون و نظام عالم ما را راهنمایى و هدایت كرده، گفته این عمل را مرتكب نشو كهاىن عمل تو این است، غیر از عمل تو چیز دیگرى نیست .
قرآن در عین اینكه تعبیر به جزا و مجازات مىكند - مسلم در این جهت رعایت فهم مردم را كرده، چون از نظر اثر تربیت نظیر مجازاتهاى قرارداى است - مىگوید: «فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره، و من یعمل مثقال ذره شرا یره» هر كسى كوچكترین عمل خیرى كند او را مىبیند، كوچكترین عمل شرى كند او را مىبیند . ما از باب اینكه به عقلمان نمى رسد كه «او را مىبیند» یعنى چه مىگوییم من عمل خیرى كردم، عمل خیر معدوم شد رفت، یعنى چه او را مىبینم؟ مىگوییم نه، یك چیز دیگرى را مىبیند كه جزاى آن است، یعنى جزاى آن را مىبیند . مىگوى: «یوم تجد كل نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء تودلو ان بینها و بینه امدا بعیدا» روزى كه هر كسى عمل خیر خودش را - خود عمل را مىگوید - حاضر شده مىبیند و عمل بد خودش را همچنین حاضر شده مىبیند . در این زمینه آیات زیادى در قرآن داریم .
اگر نخواهیم تعبیر «ما قدمتیداه» را توجیه و تاویل كنیم و نخواهیم در قرآن تصرف كنیم، یعنى چیزى كه به دستخود آن را پیش فرستاده است . این آیه را جلسه پیش خواندم كه: «یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و اتنظر نفس ما قدمت لغد» تعبیر «پیش فرستاده» مىكند . بر این مبهنا ایرادى وارد نیست; بر مبناى كسانى كه مجازات اخروى را از نوع مجازات دنیوى یعنى یك امر جداى از عمل و فقط از توابع قوانین دنیا مىدانند ایراد وارد است كه اگر خدا قانونى وضع نكرده بود كه اصلا نه بهتى بود، نه جهنمى، نه عذابى، هیچ چنین چیز بود كه از نوع كارهاى بشرى بود، جاى این حرفها بود: حالاكه مىخواهد یك مجازاتى در ازاء عمل ما وضع كند پس باید متناسب باشد; و تازه اشكال پیش مىآمد كه در این صورت فایدهاش چیست؟ خدا مىخواهد تشفى پیدا كند یا مىخواهد اسباب عبرت دیگران را فراهم كند یا مىخواهد ما را تادیب كند؟ آنجا كه هیچكدام از اینها موضوع ندارد
شنبه 26/2/1388 - 11:50
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دعا و زیارت
قرآن مجید محكم و متشابه دارد
خدایمتعال در كلام خود میفرماید: ((كتاب احكمت آیاته)) سوره هود آیه 1 (ترجمه: قرآن كتابیست كه آیاتش محكم قرار داده شده اند و باز می فرماید: ((الله نزل احسن الحدیث كتابا متشابها مثانی تقشعر منه جلود الذین یخشون ربهم)) سوره زمر آیه 23 (ترجمه: خدا بهترین سخن را نازل كرده كتابی كه آیاتش شبیه و مانند هم و دو تا است، بسبب آن كتاب پوستهای كسانی كه از خدای خود میترسند كشیده میشود با شنیدن قرآن بدنشان بلرزه در میآید) و باز میفرماید ((هو الذی انزل علیك الكتاب منه آیات محكمات هن ام الكتاب و آخر متشابهات فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغآء الفتنة و ابتغاء تاویله و مایعلم تاویله الا الله و الراسخون فی العلم یقولون آمنا به كل من عندربنا)) سوره آل عمران آیه 7 (ترجمه: خدا كسی است كه بر تو كتاب را نازل كرد در حالیكه برخی از آن آیات محكم میباشند كه آنها مادر مرجع و اساس مسلم كتابند و برخی آیات متشابه هستند اما كسانیكه در دلهایشان میل بكجروی و انحراف از استقامت است از متشابه كتاب پیروی می كنند برای فتنه و فریب دادن مردم و برای اینكه تاویلش را میخواهند و حال آنكه تاءویل آن را جز خدای نمیداند و آنان كه در علم خود ثابت قدمند در مورد آیات متشابه میگویند بآن ایمان داریم همه آیات از پیش خدای ماست).
چنانكه روشن است آیه اولی همه قرآن را محكم معرفی می كند و البته مراد از آن استوار و غیر قابل خلل و بطلان بودن كتاب است و آیه دوم همه قرآن را متشابه میشمارد و البته مراد از آن یكنواخت بودن آیات قرآنی است در زیبائی اسلوب و شیرینی لهجه و قدرت خارق العاده بیان و همه قرآن همین وضع را دارد.
و آیه سوم كه مورد نظر ما است قرآن را بدو قسم محكم و متشابه قسمت می كند و رویهمرفته از اطراف كلام بر میآید كه: اولا محكم آیه ایست كه در مدلول خود محكم و استوار باشد و معنی مراد آن بغیر مراد اشتباه نیفتد و متشابه بر خلاف آنست.
و ثانیا وظیفه ایمانی هر مؤ منی كه در ایمان خود رسوخ دارد اینست كه بآیات محكمه ایمان بیاورد و عمل كند و بآیات متشابهه ایمان آورد ولی از عمل بآنها توقف و خودداری نماید. تنها اشخاص منحرف القلب و كج فكر هستند كه بآیات متشابهه بمنظور فریب دادن مردم و دست اندازی بتاویل عمل نموده از آنها پیروی میكنند.
شناخت قرآن
استاد علامه طباطبایی (ره)
شنبه 26/2/1388 - 11:48
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دانستنی های علمی
افراد شاد و خوش بین طول عمر بیشتری در مقایسه با سایرین دارند
افراد شاد و خوش بین طول عمر بیشتری درمقایسه باسایرین دارند پژوهشگران دانشگاه كنتاكی در آمریكا با بررسی 15 ساله شماری از افراد دریافتند كه داشتن روحیه شاد و خوش بینانه در سنین جوانی احتمال ابتلا به بسیاری از بیماریها را كاهش میدهد برپایه نتایج این بررسی كه در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی منتشر شد به علت اثار تدریجی و زیانبار عواطف منفی مانند اضطراب, نفرت و خشم بر سلامت انسان افراد دارای این گونه عواطف و افكار, بیش از دیگران به بیماریهای قلبی یا سكته مغزی دچار میشوند به گفته كارشناسان تاثیر عواطف مثبت بر طول عمر انسان به اندازه ایست كه كسانی كه افكاری شاد و مثبت دارند به طور متوسط ده سال بیش از دیگران زندگی میكنند نتایج این بررسی تاثیر قابل توجه نحوه نگرش افراد به مسائل مختلف زندگی را بر سلامت آنها خاطر نشان می سازد.
شنبه 26/2/1388 - 11:46
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
دانستنی های علمی
مرغی كه دندان داشت !
بـه اعـتـقـاد بـاسـتـان شـنـاسـان نـخـسـتـیـن پـرنـده دنـیـا نـزدیـك بـه 160 مـیـلیـون سـال پـیـش روی زمـیـن زنـدگـی مـی كـرده اسـت. 125 سال پیش سنگواره ای از این پرنده پیدا شد كه نشان می داد، این پرنده با پرنده های امروزی بسیار متفاوت بوده است. این پرنده را آركئوپتریكس (نخستین پرنده ) نامیده اند. بررسی بر روی سنگواره این پرنده مشخص كرده كه این نخستین پرنده دنیاست كه دندان داشته است ! علاوه بر این روی بال هایش چنگال هایی داشته كه به وسیله آنها می توانسته از درختان بالا برود. ایـن پرنده نمی توانسته از روی زمین به هوا پرواز كند و به همین جهت ، ابتدا از درخت بالا می رفته و سپس از روی شاخه های آن ، خود را به هوا پرتاب می كرده است !
شنبه 26/2/1388 - 11:44
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
بیماری ها
مصرف سویا درد سرطانی ها را كاهش می دهد
براساس تحقیقات دانشمندان آمریكایی در دانشگاه « جان هاپكینز » , مصرف سویا و مشتقاتش دردهای ناشی از سرطان را به میزان زیاد كاهش می دهد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان دانشمندان دانشگاه جان هاپكینز بعد از آزمایشهای متعدد بر روی موشها به این نتیجه رسیدند كه مصرف سویا در درمان سرطان موثر است .
براساس این تحقیقات پروتئین سویا در كاهش و التهابات و درد سرطان پروستات در مردان هم موثر است .
روزنامه جمهوری اسلامی 16/04/1383
شنبه 26/2/1388 - 11:42
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
گزارش محتوا
محتوای مخالف با موازین شرعی
محتوای مخالف با مصالح نظام جمهوری اسلامی
محتوای نقض کننده حریم شخصی من
محتوای مخالف با موازین اخلاقی
مورد توجه ترین های هفته اخیر
لینک ها
جستجو در مطالب روزانه
ثبت مطلب جدید
مطالب روزانه اعضا
فعالان مطالب روزانه
مطالب من
نظرات مطالب من
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته