• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 544
تعداد نظرات : 323
زمان آخرین مطلب : 3946روز قبل
کامپیوتر و اینترنت
فرض كنید وارد یك مغازه فروش كامپیوتر شده اید و می خواهید یك پرینتر بخرید! چه پرینتری انتخاب می كنید؟ چه مشخصاتی برای شما اهمیت دارد اصلاً آن را برای چه كاربردی می خواهید؟
همه روزه افراد زیادی تعدادی پرینتر برای استفاده شخصی یا حرفه ای می خرند. نوع پرینتری كه انتخاب می كنید بستگی به این دارد كه از چه چیزی می خواهید پرینت بگیرید، متن یا گرافیك یا عكس سیاه وسفید؟ اگر بیشتر از متون پرینت می گیرید و تعداد این متون هم زیاد است یك پرینتر لیزر سیاه و سفید برای شما بسیار مناسب است اما برای پرینت گرفتن از عكس ها یا تصاویر گرافیكی احتیاج به یك پرینتر رنگی جوهر افشان (جوهر پاش) یا در صورت امكان یك پرینتر لیزر رنگی دارید.
پرینتر جوهر افشان و پرینتر لیزر رنگی
پرینترهای جوهر افشان با پاشیدن نقاط كوچك جوهر در یك ورق كاغذ كار می كنند. كه باعث بوجود آمدن تصاویر رنگی یا سیاه و سفید و در بعضی مواقع عكاس هایی با كیفیت می شود. هر چند پرینترهای جوهر پاش با خطوط تیز ممكن است مشكل داشته باشند بنابراین متنی كه با آن چاپ می شود ممكن است آن دقت لازم را نداشته باشد كه بستگی به سرعت پرینت هم دارد.
اكثر پرینتر های معمول جوهر افشان سه رنگ دارند كه برای ساختن رنگهای مختلف از آنها استفاده می شود. و در بعضی از پرینتر ها برای ساختن رنگ سیاه هم از همین سه رنگ استفاده می شود كه باعث مصرف زیاد جوهر می شود و علاوه بر آن رنگ سیاهی كه به این صورت تولید می شود یا به آبی و یا به سبز تمایل دارد كه برای پرینت گرفتن از یك متن ایده آل نیست. برای اینكه در یك پرینتر جوهر افشان رنگ سیاه را بدرستی داشته باشید احتیاج به پرینتری دارید كه یك كارتریج مجزا برای رنگ سیاه داشته باشد. كه در این حالت حداقل دو كارتریج باید وجود داشته باشد. یكی برای سه رنگ اصلی (آبی - قرمز - سبز) و یكی برای سیاه كه به CMYK معروف است. بهترین ساختار برای یك پرینتر جوهر افشان كارتریجهای مجزا برای هر رنگ است كه در صورت لزوم فقط كارتریجی را كه رنگ آن تمام شده عوض می كنید.
یك عكس خوب بوسیله یك پرینتر CMYK چاپ می شود و برای عكسهای با كیفیت حرفه ای به یك پرینتر شش رنگ احتیاج داریدكه یك آبی روشن و یك قرمز روشن علاوه بر رنگهای ذكر شده دارد. این نوع پرینتر برای برای چاپ عكس بسیار عالی بوده ولی برای پرینت گرفتن از یك متن ضعیف عمل می كند. بخاطر داشته باشید كه هر چند پرینتر های جوهر افشان كیفیت بالا عكس های با كیفیتی را می توانند چاپ كنند اما مصرف جوهر آنها هم بالاست بنابراین یكی از فاكتورهای مهم مصرف جوهر آنهاست كه بر قیمت عكس چاپ شده تاثیر دارد.
اما پرینتر های جوهر افشان بهترین پرینتر های موجود نیستند سرعت آنها 2 تا 3 صفحه در دقیقه برای پرینت متن است و برای چاپ هر صفحه گرافیك و عكس 2 تا 3 دقیقه زمان احتیاج دارد. طبیعتاً قیمت این پرینتر ها با افزایش سرعت پرینتر افزایش پیدا می كند به هر حال پرینتر های جوهر افشان از نظر قیمت با بودجه بسیاری از افراد سازگار است. البته همه پرینتر های جوهر افشان ارزان نیستند و پرینتر جوهر افشان با قیمت 1500 دلار هم در بازار یافت می شود.
یك انتخاب گرانتر برای پرینت رنگی پرینتر لیزر است كه از تونر CMYK برای خلق تصویر استفاده می كند. این پرینترها تصاویر گرافیكی و عكسهای با كیفیت فوق العاده عالی چاپ می كنند. به همان خوبی كه خطوط تیز متن را پرینت می گیرند. سرعت آنها هم قابل توجه است 6 تا8 صفحه در یك دقیقه برای یك متن و یك صفحه در دقیقه برای برای برای پرینت از از تصاویر گرافیكی و عكس ها. ولی یك پرینتر لیزر رنگی بسیار گران است. به طوریكه ارزان ترین پرینتر لیزری از گرانترین پرینتر جوهر افشان هم گرانتر است. البته در یك پرینتر لیزر رنگی هزینه چاپ هر برگ ارزان تر از پرینتر جوهرافشان است. و اگر قرار است تعداد زیادی پرینت رنگی داشته باشید باید در خرید پرینتر همه این نكات را در نظر بگیرید.
پرینتر های لیزر سیاه و سفید
پرینترهای لیزر سیاه و سفید اساس كارشان مانند دستگاه فتوكپی است پرینتر لیزر یك متن را با فونت های تیز به خوبی و سرعتی برابر 6 تا 8 ورق در دقیقه و برای تصاویر گرافیكی با سرعت 2 ورق در دقیقه چاپ می كند. این پرینترها برای چاپ متن بهترین انتخاب هستند بخصوص اگر متون با خط ریزتر از حد معمول یا درشت تر از حد معمول سر و كار دارید. قیمت تمام شده پرینت برای هر صفحه هم بسیار ارزان است و از كاغذ معمولی هم به راحتی پرینت می گیرند با اندازه های مختلف كاغذ هم نسبت به پرینتر های دیگر بی دردسر ترند. قیمت آن مناسب است و اگر به پرینت رنگی احتیاج ندارید بهترین انتخاب برای شما هستند.
شبکه شارح iritn
شنبه 26/2/1388 - 11:59
دعا و زیارت
حضرت باقر علیه السلام: برای دفع درد سر دست بر سر بمالد و هفت مرتبه بگوید:

اعوذ باللّه الذی سكن له ما فی البر و البحر و ما فی السموات و الارض و هو السمیع العلیم.
گنجینه هاى معنوى‏
شنبه 26/2/1388 - 11:57
اخبار
به گفته یکی از مدیران شرکت Accenture، بزرگترین تراشه‌سازان چینی به دنبال ادامه یافتن بحران اقتصادی و کاهش درخواست بازار جهانی برای خرید این محصولات با مشکلات عدیده‌ای مواجه شده‌اند، اما این شرکت‌ها می‌توانند...
 

 به گفته یکی از مدیران شرکت Accenture، بزرگترین تراشه‌سازان چینی به دنبال ادامه یافتن بحران اقتصادی و کاهش درخواست بازار جهانی برای خرید این محصولات با مشکلات عدیده‌ای مواجه شده‌اند، اما این شرکت‌ها می‌توانند از مشکلات کنونی رهایی یابند و بیشترین سهم از بازار تراشه را در دنیا به خود اختصاص دهند.
به گزارش راسخون به نقل از پی‌سی‌ورلد، "اسکات گرانت " مدیر فروش بین‌المللی محصولات نیمه‌هادی شرکت Accenture در این خصوص توضیح داد: «همچنان درخواست بازار جهانی برایخرید محصولات نیمه‌رسانا و تراشه‌ها رو به افول است، اما شرکت‌های چینی پایه‌های خود را در این حوزه تقویت کرده‌اند و با بقا در فضای کنونی، در آینده این بازار را در دست می‌گیرند».
 شرکت‌های تراشه‌ساز چینی که هم‌اکنون به صورت قراردادی فعالیت می‌کنند، به صورت یک شرکت همکار با شرکت‌های بزرگ همکاری کرده و محصولات خود را در اختیار آن‌ها می‌گذارند.
این قبیل شرکت‌ها نظیر "کارخانه بین‌المللی نیمه‌هادی چین "(SMIC) در سال‌های اخیر قراردادهای فراوانی را با شرکت‌های الکترونیکی بزرگ منعقد کرده‌اند و همکاری‌های خود را با آن‌ها ادامه می‌دهند.
مرکز SMIC که هم‌اکنون بزرگترین شرکت تراشه‌سازی چین محسوب می‌شود، در سه ماهه نخست سال جاری میلادی با کاهش 50 درصدی درآمدهای خود مواجه شد.
با این وجود، مدیران SMIC پیش‌بینی می‌کنند که به زودی شرایط ایده‌آل خود را به‌دست آورند.
شنبه 26/2/1388 - 11:55
دانستنی های علمی
طی میلیون‏های سال حیات كره زمین، خورشید سرچشمه نور و گرمای آن بوده وبدون توقف روزی پس از روز دیگر درآسمان زمین نمایان شده است، اما رفتار این گوی عظیم و سوزان آنقدرها هم یكنواخت نیست و همواره در حال تغییر است‏یكی از عجایب خورشید لكه‏های سطح این لكه‏ها نمایانگر فعالیت‏های ویژه بعد مغناطیسی واكنشهای حرارتی و تولید امواج بوده و هنوز هم بسیار از نكات درباره آنهانامعلوم است.لكه‏های خورشیدی به صورت دوره‏ای و هر10 تا12 سال فعال می‏شوند و امسال یكی از این دوره‏ها بود. در این دوره‏های چند ماهه حداكثر فعالیت، انفجارهای عظیم در سطح خورشید رخ داده كه زبانه‏های آنها به چندین هزار كیلومتر می‏رسد.پس از هر انفجار بزرگ تشعشعات مختلف و همچنین موجهای مغناطیسی به تمام جهات از جمله به سمت زمین سرازیر می‏شوند. در این فرایند، ابتدا امواج طیف پرتو ایكس به زمین می‏رسند)در عرض چند دقیقه (كه باعث اختلالات رادیویی در عرضهای جغرافیایی شمالی در نیمه روشن زمین)بخشهایی كه در آنها روز است (می‏شوند، اما اثر دیررس انفجار از نوع مغناطیسی از نوع مغناطیسی بوده و موج آنها چند ساعت بعد به زمین می‏رسد. بر اثر تداخل این میدان مغناطیسی با میدان مغناطیسی خود زمین و همچنین چرخش كره خاكی به دور خود، زمین به مانند یك مولد جریان برق عمل می‏كند و در سراسر آن از ماهواره‏ها و فرستنده‏های تلویزیونی گرفته تا دكلهای انتقال نیرو و لوله‏های آب جریان برق ایجاد می‏شود.الكتریسته ایجاد شده ضعیفتر از آن است كه توسط انسان حس از آن است كه توسط انسان حس شود، اما باعث اشكال در دستگاه‏های الكترونیك و مخابراتی می‏شود. اثر دیگر موج مغناطیسی مربوط به شفق قطبی است به طور معمول در نزدیك قطبها كه میدان مغناطیسی زمین بسیار قوی است، به علت ایجاد بار الكتریكی و یونیزه شدن ملكول‏های گازهای جوی این گازها از خود نور تابیده و نوارهای روشنی در آسمان ایجاد می‏كنند، اما به دنبال انفجارهای خورشیدی این پدیده)شفق (حتی در نواحی دورتر از قطبها هم مشاهده می‏شود.گفتنی است انفجارهای خورشدی از بهترین فرصت‏ها برای تحقیق و بررسی این همسایه كیهانی ما هستند.
شنبه 26/2/1388 - 11:54
دعا و زیارت
و الله انــی لاخـاف ان یـضاعف للـعاصـی منا العذاب ضعفیـن و ارجوا ان یوتی المحسن منا اجره مرتین.
به خـدا قسـم من ترس از آن دارم كه عذاب گناهكاران از ما اهل بیت دو چندان گردد, و امید آن را دارم كه نیكوكار ازما اهل بیت نیز پاداشـش دو برابر باشد.
سیره و سخنان پیشوایان - سایت شارح محمدعلى كوشا
شنبه 26/2/1388 - 11:52
دعا و زیارت
شما تمام نگرانى‏تان از این است كه نكند روزى یك موجود زنده و بالخصوص انسان را بسازند . من نمى‏فهمم این نگرانى چه نگرانى‏اى است؟ اگر انسانها انسان را ساختند یا گیاه را ساختند، آنوقت مگر انسانها گیاه را خلق كرده‏اند؟ این عالم قانونى دارد كه از آن تخلف نمى‏كند; یعنى اگر آن مجموع شرایط مادى براى پیدایش یك گیاه به وجود آید یا - به قول كسانى كه قائل به روح و نفس هستند - اگر مجموع شرایط براى اینكه یك كودك (نفس) متولد شود به وجود بیاید (به هر وسیله به وجود بیاید; مى‏خواهد عوامل طبیعت آن را به وجود آورند یا انسانها) محال است كه او به وجود نیاید . این را با مثالى ذكر كنم - در مثال بهتر مى‏شود مطلب را گفت - و آن این است:
دو نفر با هم سر تلویزیون مباحثه دارند . تلویزیون گیرنده‏اى را مى‏بینند كه عكسها و تصویرهایى را نشان مى‏دهد . این دو نفر در یك چیز با هم اتفاق دارند و آن دستگاه گیرنده است . یكى از این دو نفر مى‏گوید این تصویرها روى صفحه را همین دستگاه، خودش ایجاد مى‏كند; خاصیت همین دستگاه است كه ایجاد مى‏كند . دیگرى معتقد است كه یك دستگاه فرستنده دیگر هست كه امواجى را پخش مى‏كند و هر وقت‏یك دستگاه گیرنده به این كیفیت‏ساخته شود، در هر جا كه باشد، صورت آن را منعكس مى‏كند . بعد آن كسى كه مدعى است دستگاه فرستنده‏اى نیست كه تصویر از آنجا مى‏آید و این خود همین دستگاه است كه این تصویر را مى‏سازد، مى‏گوید الآن با دلیل ثابت مى‏كنم; وقتى مثل همه تلویزیونهاى دیگر شد، به جبر و ضرورت خاصیت آنها را پیدا مى‏كند، یعنى آن دستگاه فرستنده‏اى كه همیشه در حال فرستادن (تصویر) است و یك «آن‏» از كار خودش غافل نیست، طبعا (تصویر را در آن) منعكس مى‏كند .
خدا كه انسان نیست كه انسان هوسباز بخواهد باشد . اگر ما به دنیاى دیگرى و به عالم ارواح قائل باشیم، معنایش این است كه هر چه در این دنیا پیدا شود (مى‏خواهد به دست‏بشر پیدا شود، مى‏خواهد به دست دیگرى) (خارج از قانون خلقت نیست). مگر الان انسانها انسان نمى‏سازند؟ همین الان هم انسانها انسان مى‏سازند، الان هم موت و حیات به دست انسانهاست; یعنى یك زن و شوهر دلشان بخواهد بچه به وجود بیاید به وجود مى‏آید، دلشان بخواهد به وجود نیاید به وجود نمى‏آید . پس بگوییم اینها در كار خدا دخالت كرده‏اند؟ حرف كلیسا راجع به مساله جنین بسیار حرف غلطى است كه مى‏گویند اگر كسى بخواهد بچه متولد نشود و جلوگیرى كند، در كار خدا مداخله كرده است . همیشه مردم در كار خدا به این معنا مداخله مى‏كنند . آن كشاورزى هم كه كشاورزى مى‏كند، در كار خدا مداخله مى‏كند . قرآن هم مى‏گوید: «افرایتم ما تحرثون، ءانتم تزرعونه‏ام نحن الزارعون‏» . در همان كار كشاورز، قرآن چیزى از آن را از او مى‏داند و چیزى از آن را - كه از او نیست و از دستگاه خلقت است - از خودش مى‏داند . كشاورز كار خودش را انجام مى‏دهد، یعنى زمینه را مساعد مى‏كند و این عالم خلقت است كه آن را ایجاد مى‏كند نه كشاورز .
یك چیز را من براى همیشه به شما قول مى‏دهم و آن این است كه براى هزارها سال دیگر هم بشر قادر نخواهد شد كه بكلى خارج از قانون خلقت موجودى را ایجاد كند، مثلا انسانى ایجاد كند كه هیچ ارتباطى با عالم خلقت نداشته باشد . علم انسان هر چه پیش مى‏رود، در جهت‏شناخت قوانین خلقت پیش مى‏رود و از همان قانون موجود خلقت استفاده مى‏كند . كدام قانون را بشر در عالم خلق كرده است؟
بلا تشبیه - البته جسارت نباشد - نمرود به ابراهیم (ع) گفت: خداى تو كیست؟ گفت: «ربى الذى یحیى و یمیت‏» .(نمرود) گفت: «انا احیى و امیت‏» من هم احیا و اماته مى‏كنم . دستور داد دو نفر را از زندان آوردند، یكى را سر بریدند (و یكى را آزاد كردند). این واضح است كه مغلطه است، عین این مغلطه جناب عالى راجع به خواب . شما چرا راجع به خواب مى‏گویید؟ راجع به میراندن بگویید . چرا مثال روى خواب آوردید؟ اولا این آیه قرآن نیست كه فرمودید: «همان طور كه مى‏میرید زنده مى‏شوید» ، این حدیث است . فرمودید خواب (تلقین مغناطیسى) چون در اختیار انسانهاست جنبه مادى دارد . اولا این جنبه مادى و غیرمادى كه شما یك دیوار عظیمى در اینجا قائل شده‏اید، كجاست؟ شما چرا اصلا براى مردن مثال به خواب زدید؟ درباره خود مردن صحبت كنید، بگویید اگر مردن یك جنبه ماوراءالطبیعى باشد، پس باید هیچ كس نتواند كسى را بكشد، چون قرآن مى‏گوید: خدا قبض روح مى‏كند ملك الموت مى‏آید قبض روح مى‏كند . خدا مى‏گوید: «الله یتوفى الانفس حین موتها» ; اگر خدا قبض روح مى‏كند، پس هیچ كس نباید بتواند كس دیگرى را بمیراند . نه، اینها با هم منافات ندارد . آن كارى كه بنده مى‏كند غیر از كارى است كه خدا مى‏كند . بنده شرایط بقاى حیات را در اینجا از بین مى‏برد . از نظر قرآن این به معنى فانى شدن و تمام شدن نیست . وقتى كه این شرایط معدوم شد، یك چیزى هست كه قبض مى‏شود، یك چیزى هست كه از اینجا برده مى‏شود، یك چیزى هست كه دیگر امكان بقا ندارد و چون امكان بقا ندارد گرفته و برده مى‏شود . پس اینها با همدیگر به هیچ وجه منافات ندارد .
من 10- 15 سال پیش (همان وقت كه صحبت این بود كه آن دانشمند ایتالیایى جنین را در خارج رحم پرورش مى‏دهد و روزنامه‏ها سرو صداى زیادى راه انداخته بودند و روى همین (جهت) پاپ هم (این كار را) تحریم كرده بود كه این دخالت در كار خداست و چنین و چنان) مقاله‏اى نوشتم تحت عنوان «قرآن و مساله‏اى از حیات‏» و همین مساله را آنجا طرح كردم .
بنابراین مساله روح هیچ وقت‏با این حرفها باطل نمى‏شود كه مثلا اگر روزى بشر قادر شد انسان بسازد و فرض كنیم و اقعا از نطفه هم نسازد، سلولى مثل سلول مرد را از ماده دیگرى بسازند و در خارج رحم پرورش دهند و یك انسان تمام بسازند، (در این صورت روح باطل است; خیر) این به این مساله ارتباطى ندارد .
در مساله روح، كسانى كه بحث مى‏كنند، در واقع همین تعبیر است كه آیا انسان همه ابعاد وجودش همین ابعاد محسوس است‏یا یك بعد وجودى دیگرى هم دارد كه آن بعد وجودى در وقتى كه شرایط آن به وجود آمد به وجود مى‏آید، همین طورى كه اگر شرایطى به وجود آید این ابعاد وجودى‏اش به وجود مى‏آید . در این جهت هیچ فرقى بین همان مثال تلویزیون و ما وجود ندارد . پس شما نگران نباشید; اگر روزى هم هزارتا انسان بسازند، با مساله روح هیچ ارتباط ندارد .
حالا اگر ما وارد خود مساله روح قطع نظر از قرآن بشویم مساله دیگرى استا ما فعلا روى قرآن بحث مى‏كنیم . شما فعلا باید روى قرآن بحث كنید و من بى‏میل هم نیستما بالاخره مساله‏اى است كه ما روى آن غرض خاصى ندارى‏م، اگر رفقا مصلحت مى‏دانند كه روى خود مساله روح هم به طور كلى بحثى كنیم بحث مى‏كنیم .
در كتاب ذره بى‏انتها گواینكه از نظر خود آقاى مهندس بازرگان بحثشان ادامه بحثهاى راه طى شده است، ولى از نظر ما بكلى غیر از آن بحثهاست و بحث‏بسیار صحیحى است . از نظر ما این بحث، صد در صد بحث صحیحى است و رد نظریه‏اى است كه ایشان در راه طى شده داده‏اندو ما بعد روى این قضیه بحث‏خواهیم كرد و مطلب درست همان است . این كه ایشان در آن‏جا اینهمه روى كلمه «امر» در قرآن تكیه كرده‏اند، اگر غیر از آقاى مهندس بازرگان مى‏بود مى‏گفتیم حتما حرفهاى دیگران را كه در چندین صد سال پیش گفته‏اند، از كتابهاى دیگران برداشته‏اند در كتاب خودشان نقل كرده‏اند، ولى چون مدانیم كه استنباط ایشان با مراجعه به كتابهاى دیگر نبوده، از نظر من واقعاا خیلى قابل تحسین بود كه چیزى را كه دیگران بعد از سالها دقت و مطالعه از قرآن استنباط كرده‏اند، عین همان استنباط را ایشان كرده‏اند، البته با یك اختلافات جزئى كه عرض مى‏كنم .
ایشان تعبیر مى‏كنند كه قبا عالم را با دو عنصر توجیه مى‏كردند و با دو عنصر جهان را نمى‏شود توجیه كرد، عنصر دیگرى نیز لازم است . یك تصحیح مختصر باید كرد كه آن چیزى را كه خودشان امر یا روح مى‏نامند . به صورت یك عنصر در عرض الن دو عنصر (كه این سه تا بخواهند با همدیگر تركیب شود) نمى‏شود تصویر كرد . البته آن همم تعبیر است; نه اینكه سه چیز با یكدیگر تركیب مى‏شوند و از مجموع مركب یك شى‏ء یك شى‏ء درست مى‏شود; یك چیزى است كه بهترین تعبیر از تعبیرات امروزى تعبیر «بعد» است: یك بعد دیگر . فرق است‏بین اینكه بگوییم روح بعد دیگرى است از انسان و اینكه بگوییم یكى عنصر دیگرى است از عناصر كه انسان از مجموع عناصر تركیب شده است . ابعاد با یكدیگكر تركیب نمى‏شوند7 ابعاد جهات مختلف یك شخصیت‏اند، ولى عناصر را معمولا ما در جایى مى‏گوییم كه اینها یك وقعیت جدایى از همدیگر دارند و بعد مى‏آیند با همدیگر تركیب مى‏شوند و مركب به وجود مى‏آورند . ابعاد، شخصیت چدا از هم ندارند، نه اینكه قبلا شخصیت جدایى داشته‏اند، هر بعد قبلا وجود داشته، بعد آم‏ده‏اند با همدیگر تركیب شده و ضمیمه شده‏اند و یك مركب به وجود آورده‏اند، مثل ابعاد سه‏گانه جسم . به این شكل نیست . حالا آن باشد بارى بعد . به هر حال خوساتم این نگرانى را جناب عالى نداشته باشید .
مطلب دیگرى كه در مساله لغو و عبث‏بودن خلقت فرمودید، من به اعتراض كردند شما حق مى‏دهم ولى به
اعتراض شما نه; یعنى شما حق داشتید اعتراض كنید چون بیان من ناقص بود و تعمد هم داشتم ناقص بگذرم، ولى اعتراض شما درست نیست . این هم كه من گفتم مبنى بر مساله روح است كه مى‏خواهم توضیح دهم، یعنى مى‏خواهم بگویم كه قرآن نمى‏خواهد بگوید رد این خلقت جسمانى شما چیزى هست كه به درد نمى‏خورد . بآن تشبیه بود كه من به مساله جنین مثال زدم . البته من در اینكه از قرآن حتما این استفاده مى‏شود تردید دارم ولى حرف من این بود و خیلى از اشخاصى كه این آیات را توجیه كرده‏اند این طور توجیه كرده‏اند، مى‏خواهند بگویند كه عنصر بقاى بعد از مرگ الان در شما وجود دارد، همان مساله عالم برزخ كه عالم برزخ بعد از این خلق نمى‏شود; شما الان اینجا یك وجود مثالى برزخى دارید، الان همراه شما هست . حكمت این چشم و گوش شما همانهایى است كه الان شما دارید مى‏بینید ولى شما لان اعضا و جوارح دیگرى، اندام دیگرى و خصوصیات دیگرى دارید كه آنها در این وجود جسمانى شما نظیر اعضا و جوارح جسمانى شماست در عالم رحم; سنخ آنها اساسا از سنخ این عالم نیست، از سنخ عالم برزخ است . اینكه من آن را این‏قدر توضیح ندادم، چون تا ما مساله روح را بحث نكنیم، ذ گفتنش اینجا زائد است . ما خواستیم بگوییم اصلا عنصر قیامت (یعنى آنچه از ما در برزخ مباقى مى‏ماند و آنچه در قیامت‏شخصیت ما را تشكیل مى‏دهد) الان وجود دارد و اگر این كه با ما هست اینجا معلدوم شود نظیر این است كه نهایت‏سیر جنین پایان رحم باشد، كه اگر مسام‏له روح ثابت‏شود این بیان من درست است و اگر ثابت نشود غلط است . اعتراض كردن شما صحیح بود نه نفس حرف شما; چون من عمدا بیان را ناقص گذاشتم حق داشتید اعتراض كنید، ولى بیان من بر اساسى است كه باید بعد روى آن بحث كنیم .
ایراد سوم شما مساله مجازاتها بنود . اینجا باز من خیال مى‏كنم كه شما هنوز گیر معنایى كه ما مى‏گوییم، همام‏ن مفهوم تادیب كرن، تنبیه كردن، تشفى پیدا كردن یا تهدید كردن، اسباب عبرت دیگران فراهم كردن . عرض كردیم كه نه، مفهوم مجازات اخروى این نیست، به این معنا: در مثال تكوین كه ذكر كردم، مثال دیگرى هم آقاى تدكتر . . ذكر كردند كه من از زبان ایشام‏ن مى‏گویم: در مجازات تكوینى اگر ما مجازات مى‏گوییم، التبه لفظ آن با لفظ مجازاتهاى اجتماعى یكى است ولى ماهیتش دوتاست . كسى كه در اثصر یك هرزگى پیچ دقیقه‏اى دچاز بیماریهاى سفلیس و نظیر آن مى‏شود و بعد تا آخر عمر دامنگیرش مى‏شود و احیانا در نسلش هم تا چند نسل ادامه پیدا مى‏كند، ما به آن مى‏گوییم مجازات . در این طور موارد عرض كردیم جاى حرف نیست كه كسى بگوید تناسب وجود ندارد، چون آن را براى این وضع نكرده‏اند كه شما بگویید حالا كه بارى این وضع كرده‏اند مى‏خواستند كمترش را وضع كنند . آن مجازات نتیجه قهرى و جبرى این عمل است; یعنى این راهى است ككه نهایتش آن است . شما نمى‏توانید به خدا اعتراض مكنید كه این راهى كه من همین‏طور از این طرف در پیش مى‏گیرم و آخرش منتهى مى‏شود به مثا افغانستان، تو یك كارى بكن كه من از این راه بروم ولى به افغانستان نرسم . این محال است . شما مى‏توانید مثلا بگویید كه‏اى كاش نم نبودم، عالمى نبود، اما نمى‏توانید بگویید كه‏اى كاش من بودم، عالم هم مى‏بود، راه هم مى‏بود و من هم از این طرف مى‏رفتم ولى به افغانستان منمى رسید . چنین چیزى محال است . من مى‏خواهم امسال بروم مكه، ولى به قول سعدى به طرف تركستان راه مى‏افتم . حال چه عیبى داشت‏خدا چنین درست مى‏كرد كه من به سژطرف تركستان مى‏رفتم ولى به كعهبه مى‏رسیدما این محال است . شما اگر مى‏توانید، بگویید اى كاش عالمى نمى‏بود، منى نمى‏بودم، راهى نمى‏بود، كعبه‏اى هنمى بود، تركستانى نمى‏بود، نه اینكه اینها مهم همین طورى كه هستند باشند و من هم از این راه بروم ولى به آنچا نرسم . از آن راه رفتن نهایتش این است، محال است غیر از این باشد; این توهم ماست كه ما از اینجا برویم و به آن نتیجه نرسیم . چون رآن راهها را خیلى واضح مى‏بینیم، شما هیچ‏وقت عوامترین عوام را پیدا نمى‏كنید كه دعا كند خدایا من از اینجا مى‏روم به طرف شمال ولى تو كارى كن كه به مازندران نرسم; ولى چون راههاى دیگر جنبه راه بوندنش بر مردم مخفى است، این است كه این توقعات را مى‏كنند كه از این راه بروند ولى به تنیجه و نهایتش نرسند . پس مساله این نیست كه چیزى را وضع كرده باشند . آنوقت وظیففه یك نفر عالم یا هادى و پیغمبر اعلام است; اعلام مى‏كند كه از این راه نرو كه طبعا و قرا به آن نتیجه مى‏رسى، و خداى ارحم‏الراحمین با اینكه ارحم‏الراحمین است و رحمتش هم غیر متناهى است، معذلك تبدیل نمى‏كند، چون اصلا محال است، یعنى یك تصور غلط است و نمى‏تواند واقعیت‏باشد .
در مساله مجازاتهاى اخروى شما گفتید همه چیز دست‏خداست . البته همه چیز دست‏خداست اما آیا «همه چیز دست‏خداست‏» یعنى خداوند محالى را ممكن و ممكنى را محال مى‏كند؟ محال، دیگر بالذات محال است . گفتیم در مساله مجازاتها - آنطورى كه ما در كتاب عدل الهى نگفتیم یا در اینجا بیان كردیم - اگر ما باشیم . قرآن، ئقرآن مى‏گوید این خود عمل شماست نه چیز دیگذرى . شما مى‏توانید از خدا این توقع را داشته باشید كه من نباشم تا این عمل را ایجاد كنم و اساسا عمل ایجاد نشود، نه اینكه عمل ایجاد شود ولى خودش خودش نباشد . قرآن مى‏گوید آن عقرب گزنده جراره قیامت كه چنین تو را مى‏گزد، همان گزیدنى است كه تو در دنیا در قلان ساعت مرتكب شدى; یك وجهه دیگرش باقى است; وجود این جهانى‏اش معدوم مى‏شود، وجود آن جهانى‏اشت‏باقى است; تو خیال مى‏كنى معدوم شد، وقاعا باقى است . در مورد فرزند، مگر مى‏شود كارى كرد كه فرزند كسى فرزند او نباشد؟ مثلا فرزندى از زنا از كسى متولد شود، بعد بگوییم كارى كنیم كه این فرزند فرزند او نباشد . نه، دیگر وقتى فرزند او شد فرزند اوست; فرزند او فرزند اوست . وقتى كه ماهیت عمل شما این شد و این عمل هم بالذات باقى است و فنا در آن تصور ندارد، دیگر این هست . شما درباره آن مثال فرمودید كه در آنجا خالق دره یكى است و واضع قانون كس دیگر و نمى‏شود به واضع قانون گقت تو این كار را نكن ولى در اینجا مى‏توان گفت . نه، اینجا هم نمى‏شود گفت . اینجا هم همان خالق اینها یعنى آن كسى كه سررشته كار در دست اوست، خالق قانون و نظام عالم ما را راهنمایى و هدایت كرده، گفته این عمل را مرتكب نشو كه‏اى‏ن عمل تو این است، غیر از عمل تو چیز دیگرى نیست .
قرآن در عین اینكه تعبیر به جزا و مجازات مى‏كند - مسلم در این جهت رعایت فهم مردم را كرده، چون از نظر اثر تربیت نظیر مجازاتهاى قرارداى است - مى‏گوید: «فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره، و من یعمل مثقال ذره شرا یره‏» هر كسى كوچكترین عمل خیرى كند او را مى‏بیند، كوچكترین عمل شرى كند او را مى‏بیند . ما از باب اینكه به عقلمان نمى رسد كه «او را مى‏بیند» یعنى چه مى‏گوییم من عمل خیرى كردم، عمل خیر معدوم شد رفت، یعنى چه او را مى‏بینم؟ مى‏گوییم نه، یك چیز دیگرى را مى‏بیند كه جزاى آن است، یعنى جزاى آن را مى‏بیند . مى‏گوى: «یوم تجد كل نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء تودلو ان بینها و بینه امدا بعیدا» روزى كه هر كسى عمل خیر خودش را - خود عمل را مى‏گوید - حاضر شده مى‏بیند و عمل بد خودش را همچنین حاضر شده مى‏بیند . در این زمینه آیات زیادى در قرآن داریم .
اگر نخواهیم تعبیر «ما قدمت‏یداه‏» را توجیه و تاویل كنیم و نخواهیم در قرآن تصرف كنیم، یعنى چیزى كه به دست‏خود آن را پیش فرستاده است . این آیه را جلسه پیش خواندم كه: «یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و اتنظر نفس ما قدمت لغد» تعبیر «پیش فرستاده‏» مى‏كند . بر این مبهنا ایرادى وارد نیست; بر مبناى كسانى كه مجازات اخروى را از نوع مجازات دنیوى یعنى یك امر جداى از عمل و فقط از توابع قوانین دنیا مى‏دانند ایراد وارد است كه اگر خدا قانونى وضع نكرده بود كه اصلا نه بهتى بود، نه جهنمى، نه عذابى، هیچ چنین چیز بود كه از نوع كارهاى بشرى بود، جاى این حرفها بود: حالاكه مى‏خواهد یك مجازاتى در ازاء عمل ما وضع كند پس باید متناسب باشد; و تازه اشكال پیش مى‏آمد كه در این صورت فایده‏اش چیست؟ خدا مى‏خواهد تشفى پیدا كند یا مى‏خواهد اسباب عبرت دیگران را فراهم كند یا مى‏خواهد ما را تادیب كند؟ آنجا كه هیچكدام از اینها موضوع ندارد
شنبه 26/2/1388 - 11:50
دعا و زیارت
خدایمتعال در كلام خود میفرماید: ((كتاب احكمت آیاته)) سوره هود آیه 1 (ترجمه: قرآن كتابیست كه آیاتش محكم قرار داده شده اند و باز می فرماید: ((الله نزل احسن الحدیث كتابا متشابها مثانی تقشعر منه جلود الذین یخشون ربهم)) سوره زمر آیه 23 (ترجمه: خدا بهترین سخن را نازل كرده كتابی كه آیاتش شبیه و مانند هم و دو تا است، بسبب آن كتاب پوستهای كسانی كه از خدای خود میترسند كشیده میشود با شنیدن قرآن بدنشان بلرزه در میآید) و باز میفرماید ((هو الذی انزل علیك الكتاب منه آیات محكمات هن ام الكتاب و آخر متشابهات فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغآء الفتنة و ابتغاء تاویله و مایعلم تاویله الا الله و الراسخون فی العلم یقولون آمنا به كل من عندربنا)) سوره آل عمران آیه 7 (ترجمه: خدا كسی است كه بر تو كتاب را نازل كرد در حالیكه برخی از آن آیات محكم میباشند كه آنها مادر مرجع و اساس مسلم كتابند و برخی آیات متشابه هستند اما كسانیكه در دلهایشان میل بكجروی و انحراف از استقامت است از متشابه كتاب پیروی می كنند برای فتنه و فریب دادن مردم و برای اینكه تاویلش را میخواهند و حال آنكه تاءویل آن را جز خدای نمیداند و آنان كه در علم خود ثابت قدمند در مورد آیات متشابه میگویند بآن ایمان داریم همه آیات از پیش خدای ماست).
چنانكه روشن است آیه اولی همه قرآن را محكم معرفی می كند و البته مراد از آن استوار و غیر قابل خلل و بطلان بودن كتاب است و آیه دوم همه قرآن را متشابه میشمارد و البته مراد از آن یكنواخت بودن آیات قرآنی است در زیبائی اسلوب و شیرینی لهجه و قدرت خارق العاده بیان و همه قرآن همین وضع را دارد.
و آیه سوم كه مورد نظر ما است قرآن را بدو قسم محكم و متشابه قسمت می كند و رویهمرفته از اطراف كلام بر میآید كه: اولا محكم آیه ایست كه در مدلول خود محكم و استوار باشد و معنی مراد آن بغیر مراد اشتباه نیفتد و متشابه بر خلاف آنست.
و ثانیا وظیفه ایمانی هر مؤ منی كه در ایمان خود رسوخ دارد اینست كه بآیات محكمه ایمان بیاورد و عمل كند و بآیات متشابهه ایمان آورد ولی از عمل بآنها توقف و خودداری نماید. تنها اشخاص منحرف القلب و كج فكر هستند كه بآیات متشابهه بمنظور فریب دادن مردم و دست اندازی بتاویل عمل نموده از آنها پیروی میكنند.
شناخت قرآن استاد علامه طباطبایی (ره)
شنبه 26/2/1388 - 11:48
دانستنی های علمی
افراد شاد و خوش بین طول عمر بیشتری درمقایسه باسایرین دارند پژوهشگران دانشگاه كنتاكی در آمریكا با بررسی 15 ساله شماری از افراد دریافتند كه داشتن روحیه شاد و خوش بینانه در سنین جوانی احتمال ابتلا به بسیاری از بیماریها را كاهش میدهد برپایه نتایج این بررسی كه در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی منتشر شد به علت اثار تدریجی و زیانبار عواطف منفی مانند اضطراب, نفرت و خشم بر سلامت انسان افراد دارای این گونه عواطف و افكار, بیش از دیگران به بیماریهای قلبی یا سكته مغزی دچار میشوند به گفته كارشناسان تاثیر عواطف مثبت بر طول عمر انسان به اندازه ایست كه كسانی كه افكاری شاد و مثبت دارند به طور متوسط ده سال بیش از دیگران زندگی میكنند نتایج این بررسی تاثیر قابل توجه نحوه نگرش افراد به مسائل مختلف زندگی را بر سلامت آنها خاطر نشان می سازد.
شنبه 26/2/1388 - 11:46
دانستنی های علمی
بـه اعـتـقـاد بـاسـتـان شـنـاسـان نـخـسـتـیـن پـرنـده دنـیـا نـزدیـك بـه 160 مـیـلیـون سـال پـیـش روی زمـیـن زنـدگـی مـی كـرده اسـت. 125 سال پیش سنگواره ای از این پرنده پیدا شد كه نشان می داد، این پرنده با پرنده های امروزی بسیار متفاوت بوده است. این پرنده را آركئوپتریكس (نخستین پرنده ) نامیده اند. بررسی بر روی سنگواره این پرنده مشخص كرده كه این نخستین پرنده دنیاست كه دندان داشته است ! علاوه بر این روی بال هایش چنگال هایی داشته كه به وسیله آنها می توانسته از درختان بالا برود. ایـن پرنده نمی توانسته از روی زمین به هوا پرواز كند و به همین جهت ، ابتدا از درخت بالا می رفته و سپس از روی شاخه های آن ، خود را به هوا پرتاب می كرده است !
شنبه 26/2/1388 - 11:44
بیماری ها
براساس تحقیقات دانشمندان آمریكایی در دانشگاه « جان هاپكینز » , مصرف سویا و مشتقاتش دردهای ناشی از سرطان را به میزان زیاد كاهش می دهد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان دانشمندان دانشگاه جان هاپكینز بعد از آزمایشهای متعدد بر روی موشها به این نتیجه رسیدند كه مصرف سویا در درمان سرطان موثر است .
براساس این تحقیقات پروتئین سویا در كاهش و التهابات و درد سرطان پروستات در مردان هم موثر است .
روزنامه جمهوری اسلامی 16/04/1383
شنبه 26/2/1388 - 11:42
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته