• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 429
تعداد نظرات : 826
زمان آخرین مطلب : 4758روز قبل
دعا و زیارت
امام علی (ع) فرمود:و من خطبه له علیه السلام [6] عند خروجه لقتال اهل البصره ، و فیها حکمه مبعث الرسل ،ثم یذکر فضله و یذم الخارجین [7] قال عبد الله بن عباس رضی الله عنه : دخلت علی امیر المؤمنین علیه السلام بذی قار [8] و هو یخصف نعله ، فقال لی : ما قیمه هذا النعل ? [9] فقلت : لا قیمه لها فقال علیه السلام : و الله لهی احب الی من امرتکم ، [10] الا ان اقیم حقا ، او ادفع باطلا ، ثم خرج فخطب الناس فقال : [1] حکمه بعثه النبی [2] ان الله بعث محمدا صلی الله علیه و آله ، و لیس احد من العرب یقرا کتابا ، [3] و لا یدعی نبوه ، فساق الناس حتی بواهم محلتهم [4] ، و بلغهم منجاتهم ، فاستقامت قناتهم ، و اطمانت صفاتهم فضل علی [5] اما و الله کنت لفی ساقتها حتی تولت بحذافیرها : [6] ما عجزت و لا جبنت ، و ان مسیری هذا لمثلها ، [7] فلانقبن الباطل حتی یخرج الحق من جنبه توبیخ الخارجین علیه [8] مالی و لقریش و الله لقد قاتلهم کافرین ، و لاقاتلنهم مفتونین ، [9] و انی لصاحبهم بالامس ، کما انا صاحبهم الیوم و الله ما تنقم منا قریش [10] الا ان الله اختارنا علیهم ، فادخلناهم فی حیزنا ، فکانوا کما قال الاول : [11] ادمت لعمری شربک المحض صابحا و اکلک بالزبد المقشره البجرا [12] و نحن و هبناک العلاء و لم تکن علیا ، و حطنا حولک الجرد و السمرا ترجمه:[6] از سخنانی است که امام ( ع ) هنگام خروج برای جنگ با اهل بصره فرموده ارزش این کفش چند است ؟ [7] عبدالله بن عباس می گوید : در منزل ذی قار بر امیرمؤمنان وارد شدم [8] هنگامی که مشغول وصله نمودن کفش خود بود . به من فرمود : قیمت این کفش چقدر است ؟ [9] گفتم بهائی ندارد فرمود : بخدا سوگند همین کفش بی ارزش برایم از حکومت بر شما محبوب تر است [10] مگر اینکه با این حکومت حقی را بپا دارم و یا باطلی را دفع نمائم 000 سپس امام از [ خیمه ] بیرون آمد و برای مردم چنین ایراد سخن کرد : [1] نتایج درخشان بعثت پیامبر ( ص ) [2] خداوند هنگامی محمد ( ص ) را مبعوث ساخت که هیچکس از عرب کتاب آسمانی نداشت [3] و ادعای نبوت نمی نمود . او مردم را تا سرمنزل نجات سوق داد و به محیط رستگاری رسانید [4] و در پرتو وی بر مشکلات پیروز شدند و جای پای آنها محکم شد . [5] بخدا سوگند من در دنبال این لشکر بودم و آنها را به پیشروی وامی داشتم تا باطل به کلی عقب نشینی کرد و حق ظاهر گشت . [6] در این راه هرگز ناتوان نشدم و ترس مرا احاطه نکرد . هم اکنون نیز به دنبال همان راه می روم . [7] و پرده باطل را می شکافم تا حق از درون آن خارج گردد . [8] مرا با قریش چکار ؟ بخدا سوگند هنگامی که کافر بودند با آنها جنگیدم و هم اکنون که فریب خورده اند با آنها مبارزه می کنم [9] دیروز همراهشان بودم چنانکه امروز نیز با آنها مصاحبم . سوگند بخدا قریش از ما انتقام نمی کشد [10] جز به این خاطر که خداوند ما را از میان آنان برگزیده [ و بر آنان مقدم داشته است ] ما هم آنها را در زمره خویش شناختیم ولی همانند گفته شاعر شدند آنجا که می گوید : [11] به جان خودم سوگند که هر صبح از شیر خالص صاف نوشیدید . و از غذای لذیذ چرب تا سرحد اشباع کامل خوردید . [12] ما به تو عظمت بخشیدیم در حالی که بزرگ نبودی . و در اطراف تو با سواران تا به صبح بیداری کشیدیم و از تو نگهداری کردیم  
سه شنبه 10/2/1387 - 22:22
موسيقي
امام علی (ع) فرمود:و من خطبه له علیه السلام [7] و فیها یصف زمانه بالجور ، و یقسم الناس فیه خمسه اصناف ، ثم یزهدفی الدنیا معنی جور الزمان [8] ایها الناس ، انا قد اصبحنا فی دهر عنود ، و زمن کنود ، [9] یعد فیه المحسن مسیئا ، و یزداد الظالم فیه عتوا ، لا ننتفع بما علمنا ، [10] و لا نسال عما جهلنا ، و لا نتخوف قارعه حتی تحل بنا اصناف المسیئین [11] و الناس علی اربعه اصناف : منهم من لا یمنعه الفساد فی الارض [12] الا مهانه نفسه ، و کلاله حده ، و نضیض وفره ، و منهم المصلت لسیفه ، [1] و المعلن بشره ، و المجلب بخیله و رجله ، قد اشرط نفسه ، [2] و اوبق دینه لحطام ینتهزه ، او مقنب یقوده ، [3] او منبر یفرعه و لبئس المتجر ان تری الدنیا لنفسک ثمنا ، [4] و مما لک عند الله عوضا و منهم من یطلب الدنیا بعمل الاخره ، [5] و لا یطلب الاخره بعمل الدنیا ، قد طامن من شخصه ، و قارب من خطوه ، [6] و شمر من ثوبه ، و زخرف من نفسه للامانه [7] و اتخذ ستر الله ذریعه الی المعصیه و منهم من ابعده عن طلب الملک ضؤوله نفسه [8] و انقطاع سببه ، فقصرته الحال علی حاله ، فتحلی باسم القناعه ، [9] و تزین بلباس اهل الزهاده ، و لیس من ذلک فی مراح و لا مغدی [10] الراغبین فی الله [11] و بقی رجال غض ابصارهم ذکر المرجع ، و اراق دموعهم خوف المحشر ، [12] فهم بین شرید ناد ، و خائف مقموع ، و ساکت مکعوم ، [13] و داع مخلص ، و ثکلان موجع قد اخملتهم التقیه [14] و شملتهم الذله ، فهم فی بحر اجاج افواههم ضامزه ، [15] و قلوبهم قرحه ، قد وعظوا حتی ملوا ،[16] و قهروا حتی ذلوا ، و قتلوا حتی قلوا [1] التزهید فی الدنیا [2] فلتکن الدنیا فی اعینکم اصغر من حثاله القرخ ، و قراضه الجلم ، [3] و اتعظوا بمن کان قبلکم ، قبل ان یتعظ بکم من بعدکم ، [4] وارفضوها ذمیمه ، فانها قد رفضت من کان اشغف بها منکم [5] قال الشریف رضی الله عنه : اقول : و هذه الخطبه ربما نسبها من لا علم له الی معاویه ، وهی من کلام امیر المؤمنین علیه السلام الذی لا یشک فیه ، و این الذهب من الرغام و این العذب من الاجاج و قد دل علی ذلک الدلیل الخریت و نقده الناقد البصیر عمرو بن نحر الجاحظ ، فانه ذکر هذه الخطبه فی کتاب [[ البیان و التبیین ] ] و ذکر من نسبها الی معاویه ، ثم تکلم من بعدها بکلام فی معناها ، جملته انه قال : و هذا الکلام بکلام علی علیه السلام اشبه ، و بمذهبه فی تصنیف الناس ، و فی الاخبار عما هم علیه من القهر و الاذلال ، و من التقیه و الخوف ، الیق قال : و متی و جدنا معاویه فی حال من الاحوال یسلک فی کلامه مسلک الزهاد ، و مذاهب العباد ترجمه:[7] در این خطبه از ستمگری زمان اصناف مردم و زهد در دنیا سخن به میان آمده است زیر نقاب آخرت دنیا را می طلبند [8] ای مردم ما در روزگاری کینه توز و زمانی پر کفران واقع شده ایم [9] نیکوکار را بد کردار می شمارد و بر ستم و سرکشی ظالمان می افزاید از دانش خود بهره نمی گیریم [10] و از آنچه نمی دانیم پرسش نمی کنیم از حوادث و فتنه های آینده تا بر ما هجوم نیاورده اند وحشتی نداریم . [11] در چنین شرایطی مردم چهار گروهند : عده ای اگر دست به فساد نمی زنند به خاطر این است که : [12] روحشان ناتوان و شمشیرشان کند و امکانات مالی در اختیار آنها نیست . گروه دیگر آنانند که شمشیر کشیده اند [1] و شر و فساد خویش را آشکارا اعلام می دارند لشکرهای خود از سواره و پیاده گرد آورده و خویشتن را آماده کرده اند [2] دین شان را برای این تباه ساخته اند که ثروتی بیندوزند و یا فرماندهی جمعیتی را برای خود فراهم سازند [3] و یا به منبری صعود کرده برای مردم خطبه بخوانند چه بد تجارتی است که انسان دنیا را بهای خویشتن ببیند [4] و به جای نعمتها و رضایت پروردگار در آخرت زندگی این جهان را برگزیند . گروه سوم کسانی هستند که : [ از زیر نقاب ] کارهای آخرتی دنیا را می طلبند [5] و آخرت را به وسیله کارهای این جهان نمی طلبند خود را کوچک و متواضع جلوه می دهند گامها را کوتاه برمی دارند [6] دامن لباس خویش را جمع می نمایند خویشتن را به زیور ایمان داران می آرایند [ خود را به شعار مردان صالح آراسته اند ] [7] و پوشش خدائی را وسیله معصیت قرار داده اند . گروه چهارم آنانند که پستی و بی وسیله ای آنان را از رسیدن به جاه و مقام بازداشته [8] و دستشان از همه جا کوتاه شده و خود را به زیور قناعت آراسته اند [9] و به لباس زاهدان زینت داده اند [ اما حقیقت این است ] که در هیچ زمان نه به هنگام شب و نه به هنگام روز در سلک زاهدان راستین نبوده اند . [10] راغبان به خدا [ در این میان ] [11] گروهی باقی مانده اند که : یاد قیامت چشمهاشان را فروافکنده و ترس بازپسین اشکشان را جاری ساخته [12] اینان [ به خاطر سخنان حقی که می گویند ] یا از جامعه رانده شده اند و در خاموشی و تنهائی فرورفته اند ویا ترسان و مقهور مانده و یا لب از گفتار فروبسته اند [13] و بعضی هم مخلصانه به کار دعوت به سوی خدا پرداخته اند عده ای هم گریان و دردناکند که تقیه آنان را از چشم مردم انداخته است [14] و ناتوانی وجودشان را فراگرفته [ اینان به کسانی می مانند ] که در دریای نمک غوطه ورند دهانشان بسته [15] و قلب شان مجروح است [ آنقدر ] نصیحت کرده اند که خسته شده اند [16] از بس مغلوب شده اند ناتوان گشته اند و از بس کشته داده اند به کمی گرائیده اند 000 [1] بی اعتنائی و زهد در دنیا [2] ای مردم دنیا در چشم شما باید کم ارزش تر از پوست درخت و اضافیهای مقراضهائی که با آن پشم حیوانات را می چینند بوده باشد [3] از پیشینیان پند بگیرید پیش از آنکه آیندگان از شما پند بگیرند [4] این جهان پست و مذموم را رها کنید زیرا که افرادی را که از شما شیفته تر نیست به آن بوده اند رها ساخت [5] سیدرضی می گوید : بعضی از نادانان این خطبه را به معاویه نسبت داده اند ولی بدون تردید این خطبه از سخنان امیرمؤمنان است : طلا کجا و خاک کجا ؟ آب گوارا و شیرین کجا و آب نمک کجا ؟ دلیل بر این مطلب سخن عمروبن بحر جاحظ است که ماهر در ادب و نقاد بصیر سخن می باشد او این خطبه را در کتاب البیان والتبیین آورده و گفته است : آن را به معاویه نسبت داده اند سپس اضافه کرده که این خطبه به سخن امام ( ع ) و به روش او در تقسیم مردم شبیه تر است و اوست که به بیان حال مردم از غلبه ذلت تقیه و ترس واردتر است سپس می گوید : تاکنون چه موقع دیده ایم که معاویه در یکی از سخنانش مسیر زهد پیش گیرد و راه و رسم بندگان خدا را انتخاب کند ؟  
سه شنبه 10/2/1387 - 22:22
دعا و زیارت
امام علی (ع) فرمود:و من کلامه له علیه السلام [1] لما انفذ عبد الله بن عباس الی الزبیر یستفیئه الی طاعته قبل حرب الجمل [2] لا تلقین طلحه ، فانک تلقه تجده کالثور عاقصا قرنه [3] یرکب الصعب و یقول : هو الذلول و لکن الق الزبیر ، [4] فانه الین عریکه ، فقل له : یقول لک ابن خالک : عرفتنی بالحجاز [5] و انکرتنی بالعراق ، فما عدا مما بدا [6] قال السید الشریف : و هو علیه السلام اول من سمعت منه هذه الکلمه ، اعنی : [[ فما عدا مما بدا ] ] ترجمه:[1] یکی از سخنان امام ( ع ) که در روز جنگ جمل قبل از آغاز جنگ به هنگامی که ابن عباس را به سوی زبیر فرستاد و از او دعوت به اطاعت کرد فرموده است . [2] با طلحه ملاقات مکن که اگر ملاقاتش کنی وی را همچون گاوی خواهی یافت که شاخهایش اطراف گوشهایش پیچ خورده باشد [3] او بر مرکب سرکش هوا و هوس سوار می شود و می گوید : مرکبی رام است . [4] بلکه با زبیر ارتباط بگیر که نرمتر است به او بگو پسر دائیت می گوید : در حجاز مرا شناختی [5] و در عراق نشناخته انگاشتی چه شد که از پیمان خود بازگشتی ؟ [6] سیدرضی می گوید : جمله کوتاه و پرمعنای . فماعدا ممابدا . [ چه شد که از گذشته برگشتی ؟ ] برای نخستین بار از امام شنیده شده است و پیش از او از کسی این سخن شنیده نشده است .  
سه شنبه 10/2/1387 - 22:21
دعا و زیارت
امام علی (ع) فرمود:و من کلام له علیه السلام [11] فی معنی قتل عثمان و هو حکم له علی عثمان و علیه و علی الناس بما فعلوا و براءه له من دمه [12] لو امرت به لکنت قاتلا ، او نهیت عنه لکنت ناصرا ، [13] غیر ان من نصره لا یستطیع ان یقول : خذله من انا خیر منه ، [14] و من خذله لا یستطیع ان یقول : نصره من هو خیر منی و انا جامع لکم امره ، [15] استاثر فاساء الاثره ، و جزعتم فاساتم الجزع ، [16] و لله حکم واقع فی المستاثر و الجازع ترجمه:[11] از سخنانی است که امام ( ع ) در مورد قتل عثمان فرموده است [12] اگربه کشتن او فرمان داده بودم قاتل محسوب می شدم و اگر آنها را بازمی داشتم از یاورانش به شمار می آمدم [13] اما کسی که او را یاری کرده نمی تواند بگوید از کسانی که دست از یاریش برداشتند بهترم [14] و کسانی که دست از یاریش برداشتند نمی توانند بگویند یاورانش از ما بهترند من جریان عثمان را برایتان خلاصه می کنم : [15] استبداد ورزید چه بد استبدادی و شما ناراحت شدید و از حد گذراندید [16] و خداوند در این مورد حکمی دارد که درباره مستبدان و افراط گران جاری می شود [ و هر کدام به واکنش اعمال نادرست خود گرفتار می شوند ]  
سه شنبه 10/2/1387 - 22:21
دعا و زیارت
امام علی (ع) فرمود:و من خطبه له علیه السلام [4] بعد غاره الضحاک بن قیس صاحب معاویه علی الحاج بعد قصه الحکمین وفیها یستنهض اصحابه لما حدث فی الاطراف [5] ایها الناس ، المجتمعه ابدانهم ، المختلفه اهواؤهم ، [6] کلامکم یوهی الصم الصلاب ، و فعلکم یطمع فیکم الاعداء [1] تقولون فی المجالس : کیت و کیت ، فاذا جاء القتال قلتم : حیدی حیاد [2] ما عزت دعوه من دعاکم ، و لا استراح قلب من قاساکم ، [3] اعالیل باضالیل ، و سالتمونی التطویل ، دفاع ذی الدین المطول [4] لا یمنع الضیم الذلیل و لا یدرک الحق الا بالجد [5] ای دار بعد دارکم تمنعون ، و مع ای امام بعدی تقاتلون ? [6] المغرور والله من غررتموه ومن فاز بکم فقد فاز- والله - بالسهم الاخیب ،[7] ومن رمی بکم فقد رمی بافوق ناصل اصبحت والله لا اصدق قولکم ، [8] و لا اطمع فی نصرکم ، و لا اوعد العدو بکم ما بالکم ? [9] ما دواؤکم ? ما طبکم ? القوم رجال امثالکم اقولا بغیر علم [10] و غفله من غیر ورع و طمعا فی غیر حق ? ترجمه:[4] که بعد از حمله ضحاک بن قیس دوست معاویه بر حجاج خانه خدا فرمود :[5] و ای مردمی که بدنهایتان جمع و افکار و خواسته های شما پراکنده است [6] سخنان داغ شما سنگهای سخت را در هم می شکند ولی اعمال سست شما دشمنانتان را به طمع می اندازد [1] در مجالس و محافل می گوئید : چنین و چنان خواهیم کرد . اما هنگام جنگ فریاد می زنید : ای جنگ از ما دور شو [2] آنکس که شما را بخواند فریاد او به جائی نمی رسد و کسی که شما را رها کند قلب او از آزار شما در امان نخواهد بود [3] به عذرهای گمراه کننده ای متشبث می شوید همچون بدهکاری که [ با عذرهای نابجا ] از اداء دین خود سر باز می زند [ بدانید ] [4] افراد ضعیف و ناتوان هرگز نمی توانند ظلم را از خود دور کنند و حق جز با تلاش و کوشش بدست نمی آید [5] شما که از خانه خود دفاع نمی کنید چگونه می توانید از خانه دیگران دفاع کنید ؟ و با کدام پیشوا و امام پس از من به مبارزه خواهید رفت ؟ [6] بخدا سوگند فریب خورده واقعی آن کس است که به گفتار شما مغرور شود و اگر پیروزی به وسیله شما به دست آید پیروزی بی اثری است همانند کسی که در قرعه برگ نابرنده ای نصیب او شود [7] و کسی که بخواهد به وسیله شما تیراندازی کند همچون کسی است که با تیرهای بی پیکان تیر انداخته است سوگند بخدا به آنجا رسیده ام که گفتارتان را تصدیق نمی کنم [8] و به یاری شما امید ندارم و دشمنان را به وسیله شما تهدید نمی کنم چه دردی دارید ؟ [9] دوای شما چیست ؟ طب شما کدام است ؟ آنها هم مردانی همچون شما هستند [ چرا آنها این همه پایدارند و شما این قدر سست ؟ ] آیا سزاوار است بگوئید و عمل نکنید ؟ [10] و فراموشکاری بدون ورع داشته باشید [ یعنی رهاکردن چیزی نه به خاطر زهد ] و امید در غیر حق بورزید ؟ نزدیک است  
سه شنبه 10/2/1387 - 22:20
دعا و زیارت
امام علی (ع) فرمود:و من خطبه له علیه السلام [5] و هو فصل من الخطبه التی اولها [[ الحمد لله غیر مقنوط من رحمته ] ]و فیه احد عشر تنبیها [6] اما بعد ، فان الدنیا ادبرت ، و آذنت بوداع ، [7] و ان الاخره قد اقبلت و اشرف باطلاع ، الا و ان الیوم المضمار ، [8] و غدا السباق ، و السبقه الجنه ، و الغایه النار ، افلا تائب من خطیئته قبل منیته [9] الا عامل لنفسه قبل یوم بؤسه [10] الا و انکم فی ایام امل من ورائه اجل ، فمن عمل فی ایام امله قبل حضور اجله [11] فقد نفعه عمله ، و لم یضرره اجله و من قصر فی ایام امله قبل حضور اجله ، [12] فقد خسر عمله ، و ضره اجله الا فاعملوا فی الرغبه کما تعملون فی الرهبه ، [13] الا و انی لم ار کالجنه نام طالبها ، [14] و لا کالنار نام هاربها ، الا و انه من لا ینفعه الحق یضره الباطل ، [15] و من لا یستقیم به الهدی ، یجر به الضلال الی الردی [16] الا و انکم قد امرتم بالظعن ، و دللتم علی الزاد ، و ان اخوف ما اخاف علیکم اثنتان : [1] اتباع الهوی ، و طول الامل ، فتزودوا فی الدنیا من الدنیا [2] ما تحرزون به انفسکم غدا [3] قال السید الشریف رضی الله عنه و اقول : انه لو کان کلام یاخذ بالاعناق الی الزهد فی الدنیا ، و یضطر الی عمل الاخره لکان هذا الکلام ، و کفی به قاطعا لعلائق الامل ، و قادحا زناد الاتعاخ و الازدجار ، و من اعجبه قوله علیه السلام : [[ الا و ان الیوم المضمار و غدا السباق ، و السبقه الجنه و الغایه النار ] ] فان فیه مع فخامه اللفظ ، و عظم قدر المعنی ، و صادق التمثیل ، و واقع التشبیه سرا عجیبا ، و معنی لطیفا ، و هو قوله علیه السلام : [[ السبقه النار ] ] کما قال : [[ السبقه الجنه ] ] ، لان الاستباق انما یکون الی امر محبوب ، و غرض مطلوب ، و هذه صفه الجنه و لیس هذا المعنی موجودا فی النار ] ] نعوذ بالله منها فلم یجز ان یقول :[[ و السبقه النار ] ] بل قال : [[ و الغایه النار ] ] : لان الغایه قد ینتهی الیها من لا یسره الانتهاءالیها ومن یسره ذلک فصلح ان یعبر بها عن الامرین معا فهی فی هذا الموضع کالمصیر و المال ، قال الله تعالی : [[ قل تمتعوا فان مصیرکم الی النار ] ] و لا یجوز فی هذا الموضع ان یقال : سبقتکم بسکون الباء الی النار ، فتامل ذلک ، فباطنه عجیب ، و غوره بعید لطیف و کذلک اکثر کلامه علیه السلام و فی بعض النسخ : و قد جاء فی روایه اخری [[ و السبقه الجنه ] ] بضم السین و السبقه عندهم : اسم لما یجعل للسابق اذا سبق من مال او عرض ، و المعنیان متقاربان ، لان ذلک لا یکون جزاء علی فعل الامر المذموم و انما یکون جزاء علی فعل الامر المحمود ترجمه:[5] امروز روز تمرین و آمادگی است [6] اما بعد دنیا روی بازگردانده ووداع خویش را اعلام داشته است [7] آخرت روی آور شده و طلایه آن آشکار گردیده است آگاه باشید امروز روز تمرین و آمادگی [8] و فردا روز مسابقه است جائزه برندگان بهشت و سرانجام عقب ماندگان آتش خواهد بود آیا کسی یافت می شود که پیش از فرارسیدن مرگش از خطاهایش توبه کند ؟ [9] و آیا انسانی پیدا می شود که قبل از رسیدن آن روز عمل نیکی برای خود انجام دهد ؟ [10] آگاه باشید همه در دوران آرزوئی بسر می برید که اجل و مرگ بدنبال دارد با این حال هر کس پیش از رسیدن اجلش [11] در همان دوران آرزوهایش به عمل پردازد اعمالش به او منفعت می بخشد و مرگش به او زیانی نمی رساند و آن کس که در این ایام آرزو پیش از فرارسیدن اجل در عمل کوتاهی کند [12] گرفتار خسران شده و فرارسیدن اجل برای وی زیانبخش است . همانطور که به هنگام ترس و ناراحتی برای خدا عمل می کنید به هنگام آرامش نیز عمل نمائید . [13] آگاه باشید من هرگز چیزی مانند بهشت ندیدم که خواستارانش به خواب رفته باشند [14] و نه همانند آتش : که فراریان از آن این چنین در خواب فرورفته باشند . خوب بدانید آنها که از حق بهره مند نشوند زیان باطل دامنشان را فراخواهد گرفت [15] و آنکس که هدایت راهنمایش نگردد گمراهی او را به هلاکت می کشاند . [16] آگاه باشید فرمان کوچ درباره شما صادر گردیده و به زاد و توشه آخرت راهنمائی شده اید وحشتاکترین چیزی که بر شما می ترسم [1] هواپرستی و آرزوهای دور و دراز است از این دنیا زاد و توشه ای برگیرید [2] که فردا خود را با آن حفظ کنید [3] سیدرضی می فرماید : اگر سخنی باشد که مردم را بسوی زهد بکشاند و به عمل برای آخرت وادار سازد همین سخن است که می تواند علاقه انسان را از آرزوها قطع کند و جرقه ی بیداری و تنفر از اعمال زشت را در قلب برافروزد و از شگفت آورترین جمله های مزبور این جمله است : الا و ان الیوم المضمار و غدا السباق و السبقه الجنه و الغایه النار آگاه باشید امروز روز تمرین و آمادگی و فردا روز مسابقه است جائزه برندگان بهشت و سرانجام عقب ماندگی آتش خواهد بود زیرا با اینکه در این کلام الفاخ بلند و معانی گرانقدر و تمیل صحیح و تشبیه واقعی می باشد سری عجیب و معنائی لطیف در آن نهفته شده و آن جمله و السبقه الجنه و الغایه النار است امام بین این دو لفظ السبقه و الغایه به خاطر اختلاف معنی جدائی افکنده نگفته است السبقه النار چنانکه السبقه الجنه گفته زیرا سبقت جستن در مورد امری دوست داشتنی است این از صفات بهشت است و این معنی در آتش که از آن بخدا پناه می بریم وجود ندارد : امام جائز ندانسته که بگوید : السبقه النار بلکه فرموده است الغایه النار زیرا مفهوم غایت [ پایان ] مفهوم وسیعی است که در موضوعات مسرت بخش و غیر مسرت بخش به کار می رود و در حقیقت مرادف مصیر و مال است [ که به معنی سرانجام می آید ] چنانکه خداوند می فرماید قل تمتعوا فان مصیرکم الی النار : به کافران بگو بهره بگیرید که سرانجام شما به سوی آتش است . در این خطبه دقت کنید که باطنی شگفت آور و عمقی زیاد دارد و چنین است اکثر سخنان امام ( ع ) و در بعضی نسخه های این خطبه چنین آمده است و السبقه الجنه [ به ضم سین که به جائزه ای گفته می شود که به پیشتازان و برندگان مسابقه داده می شود خواه وجه نقد باشد یا جنس دیگری و معنی هر دو کلمه به هم نزدیک است و من خطبه له علیه السلام [5] و هو فصل من الخطبه التی اولها [[ الحمد لله غیر مقنوط من رحمته ] ]و فیه احد عشر تنبیها [6] اما بعد ، فان الدنیا ادبرت ، و آذنت بوداع ، [7] و ان الاخره قد اقبلت و اشرف باطلاع ، الا و ان الیوم المضمار ، [8] و غدا السباق ، و السبقه الجنه ، و الغایه النار ، افلا تائب من خطیئته قبل منیته [9] الا عامل لنفسه قبل یوم بؤسه [10] الا و انکم فی ایام امل من ورائه اجل ، فمن عمل فی ایام امله قبل حضور اجله [11] فقد نفعه عمله ، و لم یضرره اجله و من قصر فی ایام امله قبل حضور اجله ، [12] فقد خسر عمله ، و ضره اجله الا فاعملوا فی الرغبه کما تعملون فی الرهبه ، [13] الا و انی لم ار کالجنه نام طالبها ، [14] و لا کالنار نام هاربها ، الا و انه من لا ینفعه الحق یضره الباطل ، [15] و من لا یستقیم به الهدی ، یجر به الضلال الی الردی [16] الا و انکم قد امرتم بالظعن ، و دللتم علی الزاد ، و ان اخوف ما اخاف علیکم اثنتان : [1] اتباع الهوی ، و طول الامل ، فتزودوا فی الدنیا من الدنیا [2] ما تحرزون به انفسکم غدا [3] قال السید الشریف رضی الله عنه و اقول : انه لو کان کلام یاخذ بالاعناق الی الزهد فی الدنیا ، و یضطر الی عمل الاخره لکان هذا الکلام ، و کفی به قاطعا لعلائق الامل ، و قادحا زناد الاتعاخ و الازدجار ، و من اعجبه قوله علیه السلام : [[ الا و ان الیوم المضمار و غدا السباق ، و السبقه الجنه و الغایه النار ] ] فان فیه مع فخامه اللفظ ، و عظم قدر المعنی ، و صادق التمثیل ، و واقع التشبیه سرا عجیبا ، و معنی لطیفا ، و هو قوله علیه السلام : [[ السبقه النار ] ] کما قال : [[ السبقه الجنه ] ] ، لان الاستباق انما یکون الی امر محبوب ، و غرض مطلوب ، و هذه صفه الجنه و لیس هذا المعنی موجودا فی النار ] ] نعوذ بالله منها فلم یجز ان یقول :[[ و السبقه النار ] ] بل قال : [[ و الغایه النار ] ] : لان الغایه قد ینتهی الیها من لا یسره الانتهاءالیها ومن یسره ذلک فصلح ان یعبر بها عن الامرین معا فهی فی هذا الموضع کالمصیر و المال ، قال الله تعالی : [[ قل تمتعوا فان مصیرکم الی النار ] ] و لا یجوز فی هذا الموضع ان یقال : سبقتکم بسکون الباء الی النار ، فتامل ذلک ، فباطنه عجیب ، و غوره بعید لطیف و کذلک اکثر کلامه علیه السلام و فی بعض النسخ : و قد جاء فی روایه اخری [[ و السبقه الجنه ] ] بضم السین و السبقه عندهم : اسم لما یجعل للسابق اذا سبق من مال او عرض ، و المعنیان متقاربان ، لان ذلک لا یکون جزاء علی فعل الامر المذموم و انما یکون جزاء علی فعل الامر المحمود ترجمه[5] امروز روز تمرین و آمادگی است [6] اما بعد دنیا روی بازگردانده ووداع خویش را اعلام داشته است [7] آخرت روی آور شده و طلایه آن آشکار گردیده است آگاه باشید امروز روز تمرین و آمادگی [8] و فردا روز مسابقه است جائزه برندگان بهشت و سرانجام عقب ماندگان آتش خواهد بود آیا کسی یافت می شود که پیش از فرارسیدن مرگش از خطاهایش توبه کند ؟ [9] و آیا انسانی پیدا می شود که قبل از رسیدن آن روز عمل نیکی برای خود انجام دهد ؟ [10] آگاه باشید همه در دوران آرزوئی بسر می برید که اجل و مرگ بدنبال دارد با این حال هر کس پیش از رسیدن اجلش [11] در همان دوران آرزوهایش به عمل پردازد اعمالش به او منفعت می بخشد و مرگش به او زیانی نمی رساند و آن کس که در این ایام آرزو پیش از فرارسیدن اجل در عمل کوتاهی کند [12] گرفتار خسران شده و فرارسیدن اجل برای وی زیانبخش است . همانطور که به هنگام ترس و ناراحتی برای خدا عمل می کنید به هنگام آرامش نیز عمل نمائید . [13] آگاه باشید من هرگز چیزی مانند بهشت ندیدم که خواستارانش به خواب رفته باشند [14] و نه همانند آتش : که فراریان از آن این چنین در خواب فرورفته باشند . خوب بدانید آنها که از حق بهره مند نشوند زیان باطل دامنشان را فراخواهد گرفت [15] و آنکس که هدایت راهنمایش نگردد گمراهی او را به هلاکت می کشاند . [16] آگاه باشید فرمان کوچ درباره شما صادر گردیده و به زاد و توشه آخرت راهنمائی شده اید وحشتاکترین چیزی که بر شما می ترسم [1] هواپرستی و آرزوهای دور و دراز است از این دنیا زاد و توشه ای برگیرید [2] که فردا خود را با آن حفظ کنید [3] سیدرضی می فرماید : اگر سخنی باشد که مردم را بسوی زهد بکشاند و به عمل برای آخرت وادار سازد همین سخن است که می تواند علاقه انسان را از آرزوها قطع کند و جرقه ی بیداری و تنفر از اعمال زشت را در قلب برافروزد و از شگفت آورترین جمله های مزبور این جمله است : الا و ان الیوم المضمار و غدا السباق و السبقه الجنه و الغایه النار آگاه باشید امروز روز تمرین و آمادگی و فردا روز مسابقه است جائزه برندگان بهشت و سرانجام عقب ماندگی آتش خواهد بود زیرا با اینکه در این کلام الفاخ بلند و معانی گرانقدر و تمیل صحیح و تشبیه واقعی می باشد سری عجیب و معنائی لطیف در آن نهفته شده و آن جمله و السبقه الجنه و الغایه النار است امام بین این دو لفظ السبقه و الغایه به خاطر اختلاف معنی جدائی افکنده نگفته است السبقه النار چنانکه السبقه الجنه گفته زیرا سبقت جستن در مورد امری دوست داشتنی است این از صفات بهشت است و این معنی در آتش که از آن بخدا پناه می بریم وجود ندارد : امام جائز ندانسته که بگوید : السبقه النار بلکه فرموده است الغایه النار زیرا مفهوم غایت [ پایان ] مفهوم وسیعی است که در موضوعات مسرت بخش و غیر مسرت بخش به کار می رود و در حقیقت مرادف مصیر و مال است [ که به معنی سرانجام می آید ] چنانکه خداوند می فرماید قل تمتعوا فان مصیرکم الی النار : به کافران بگو بهره بگیرید که سرانجام شما به سوی آتش است . در این خطبه دقت کنید که باطنی شگفت آور و عمقی زیاد دارد و چنین است اکثر سخنان امام ( ع ) و در بعضی نسخه های این خطبه چنین آمده است و السبقه الجنه [ به ضم سین که به جائزه ای گفته می شود که به پیشتازان و برندگان مسابقه داده می شود خواه وجه نقد باشد یا جنس دیگری و معنی هر دو کلمه به هم نزدیک است  
سه شنبه 10/2/1387 - 22:20
خاطرات و روز نوشت

بابا یکی به این سوال جواب بده:

آیا شار عبوری از یک سطح بسته درون یک میدان غیر یکنواخت صفره؟

دوشنبه 9/2/1387 - 22:51
خاطرات و روز نوشت

چه شبی بود امشب از کوچه تنها ییها گذشتم و باز هم دوست را ندیدم

 

دوشنبه 9/2/1387 - 22:45
شعر و قطعات ادبی
مکن  کاری  که  بر پا سنگت آیو  /  جهان  با  این  فراخی  تنگت   آیو  /چو  فردا  نامه  خوانان نامه  خوانند  /   تو را از  نامه  خواندن  ننگت  آیو  / 
دوشنبه 9/2/1387 - 22:41
شعر و قطعات ادبی
با  چرخ  ستیزه  کار  مستیز  و  برو   /   با  گردش  دهر  در  میاویز  و  برو  /یک کاسه زهرست که مرگش خوانند/خوش در کش و جرئه بر جهان ریزو برو/
دوشنبه 9/2/1387 - 22:41
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته