• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 572
تعداد نظرات : 1374
زمان آخرین مطلب : 5659روز قبل
ادبی هنری

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

مادر! چه کلمه سهل و ممتنعی. چه کلمه مقدسی و چه مفهوم زیبایی! جالب است که زبان‌های مختلف برای مفهوم مادر کلماتی در همین حدود دارند. مادر - مامان - مام - ام و... . برای گفتن آن  لب حالت خاصی می گیرد! اوج احساس و عاطفه! اوج دوستی و محبت.

 امروز ، روز توست. از تو گفتن و برای تو نوشتن، قلمی توانا و هنری بیتا می‌خواهد كه من فاقد آنم. تو بزرگتر از آنی كه قلم شكسته چون منی یارای صعود به بارگاه آسمانی‌ات را داشته باشد و فخر خاكساری درگاهت ، رفیعتر از آن است كه بتوانم از لذت اغوایش دل بكنم.

چه كنم كه بضاعت بیان حق شناسی سزاوارنه‌ات را ندارم چه كنم كه توشه‌ای بیش از این در کوله بارم نیست. پس سخاوت‌مندانه همین دلواژه‌های سترون و نارسم را بپذیر و همای سعادت ستایشت را بر شانه‌های لرزانم بنشان.

مادرم روزت مبارک

مراقب خودتون باشید

سه شنبه 4/4/1387 - 2:33
خواستگاری و نامزدی

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

شـخــصـی را بــه جـهـــنــم مـی‌بـــردنــــد.

در راه برمی‌گشت و به عقب خیره می‌شد.

نـاگـهـان خـدا فرمود: او را بـه بهشت ببرید.

فــرشــتــگــــان پـــرســیـــدنــــد چــــــــرا؟

پروردگار فرمود: او چند بار به عقب نگاه کرد

... او امـــیـــــد بــــه بــخـشــش داشـــت.

 

مراقب خودتون باشید

پنج شنبه 30/3/1387 - 0:16
شعر و قطعات ادبی

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

از کــوچه پـرسیـدم نـشـانـت را نـمی‌دانـسـت

آن کـفـش‌هـای مـهــربــانـت را نـمی‌دانـســت

رنـجیـده‌ام  از آسـمــان،  قـطــع امـیــدم کـــرد

دنــبــالــه‌ی رنـگیـن‌کـمــانـت را نـمی‌دانـســت

این‌گونه سیب سرخ هم از چشمم افتاده‌ست
شیـریـنی‌اش، طـعـم لبـانـت را نـمی‌دانـسـت
قیـچی شـدم، بال و پـرم را یـک بـه یـک چیدم
ســـَمـــت ِ وسیــع ِ  آسمـانت را نمی‌دانـست

لای ورق‌هــا، نـامــه‌هـا، دفـتــرچه‌هـا گـشتـم
حـتی کــتــابـی داسـتـانــت را نـمی‌دانـســت

 

مراقب خودتون باشید

سه شنبه 28/3/1387 - 11:4
خاطرات و روز نوشت

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

تولد تولد تولدت مبارک  .:.:*:.:*:.:*:.:. مبارک مبارک تولدت مبارک

جشن میلاد دوست خوبمون تک قلب عزیز یعنی takghalb گل رو خدمت مهربونش تبریک می‌گم، ایشالله امروز حسابی بهت خوش بگذره جوری که اندازه یه سال جدید عمرت انرژی بگیری، امیدوارم که سال جدید عمرت پر از برکت و شادی و سلامتی و موفقیت باشه.

قشنگ‌ترین ها رو برات از خدای مهربونمون آرزو می‌کنم و امیدوارم که به اهداف قشنگ تو زندگی زیر سایه پدر و مادر بزرگوارت دست پیدا کنی.

راستی این طی رو بگیر و تا وقتی که تولد یکی دیگه بشه خوب و قشنگ این پله‌های ترقی رو طی بکش، یادت نره‌ها!!! خوش باشی دوست عزیزم.

دوستای گلم چرا منو اینجوری اینجوری نگاه می‌کنید!!! خب ایشالله به وقتش برای شما هم تولد می‌گیرم، فقط کافیه تاریخ تولدتون رو توی این لینکای زیر ثبت کنید بقیش با من.

جشن میلاد تبیانی‌های عزیز در نیم‌سال اول

جشن میلاد تبیانی‌های عزیز در نیم سال دوم

جا داره از دوستای عزیز و مهربونم که لطف کردن و تو این طرح شرکت کردن صمیمانه تشکر کنم و به همین دلیل عنوان تاپیک‌ها رو ویرایش کردم که همه استفاده کنن.

بخندید و خوش باشید که دنیا دو روزه!!!

مراقب خودتون باشید

سه شنبه 28/3/1387 - 0:37
دانستنی های علمی

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

سلام و عرض ادب خدمت همه‌ی دوستای خوبم و مسئول محترم در بخش ثبت مطالب.

بچه‌ها ما تو انجمن‌ها یه تاپیک داریم که اون‌جا جشن تولد بچه های تبیانی رو جشن می‌گیریم، خوشحال میشم شما دوستای عزیز هم بیایین و تاریخ تولدتون رو بگین تا برای شما هم تولد بگیریم.

قبلا‌ًها ما برای هر کدوم از بچه‌ها تو روز تولدشون همین‌جا تولد می‌گرفتیم، یادش بخیر خیلی باحال شده بود یه بار میشد چندین نفر برای یه نفر مطلب اختصاصی زدن، خلاصه که شور و حال قشنگی داره و ما تبیانی‌ها می تونیم تو روز تولد دوستمون حداقل تو محیط نت براش سنگ تموم بذاریم.

پس دوستای گلم برای اینکه تمام تاریخ تولد‌ها یه جا جمع بشه و یادمون باشه برای همیشه، حتماً تو تاپیک نخسوزش که لینکاشم میذارم، بیایید و ثبت کنید.

جشن میلاد انجمنی‌های عزیز در نیم‌سال اول

جشن میلاد انجمنی‌های عزیز در نیم سال دوم

اگه بچه‌های ثبت مطالب بیان و تو این طرح قشنگ شرکت کنن من عنوان تاپیک رو هم ویرایش می‌کنم و به "جشن میلاد تبیانی‌ها" تغییرش میدم.

راستی دوستای گلم وقتی ثبت کردید حتما بگید که برای ثبت مطالب هستین، چون اگه خدا بخواد، می‌خوام تو روز تولد اون دوستان هم تو همین جا تولد بگیرم.

پس منتظرما، حتما بیاییدا، تازه قراره یه طرح دیگه هم برای بروبچز خوب و فعال ثبت مطلب هم پیاده کنم که ایشالله سر فرصت خدمت همیگیتون عرض می‌کنم.

به افتخار خودتون دست قشنگه رو بزنید.

مراقب خودتون باشید

يکشنبه 26/3/1387 - 0:12
اخبار

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

خدمت همگیه دوستای عزیزم در بخش ثبت مطالب سلام و عرض ادب دارم (وای چقدر با کلاس شد) اهم سلام رفقای قدیمی و جدید حالتون خوبه ایشالله؟ روزگار به کامه؟ ایشالله که هر کجا هستین خنده رو لباتون باشه و سلامت باشین که سلامتی بزرگترین نعمتی هستش که خدای مهربونمون بهمون بخشیده.

 

ببخشید زیادی سخنرانی کردم، غرض از مزاحمت اومدم اول یه سری به بروبچز ناب ثبت مطالب بزنم بعدشم یه خبر خوب بدم به همه‌ی طرفداران علم مکانیک و روباتیک.

 

در بخش انجمن‌های تخصصی تبیان، انجمن تخصصی مکانیک و روباتیک چند صباحی هستش که فعالیت خودش رو به صورت جدی شروع کرده، به همین منظور من اومدم طی این اطلاعیه به اطلاع دوستاران این علوم برسونم که میتونن با ورود به این انجمن و حتی شرکت در بحث‌هاش، هم باعث پیشرفت خودشون و هم سایرین از جمله خود من بشن.

 

برای شروع کار می‌تونید از لینک زیر شروع کنید، مهم نیست که حتما در این علوم همه فن حریف باشین مهم اینه که به این علوم علاقه‌مند باشین، که به نظرم برای شروع همین مورد کافیه، پس منتظر حضور تک‌تک شما عزیزان در انجمن مکانیک و روباتیک تبیان هستیم.

 

عضویت در انجمن مکانیک و روباتیک

 

انجمن تخصصی مکانیک و روباتیک

 

راستی دوستای گلم در این انجمن هر موضوعی که مربوط به این دو رشته باشه قابل بحث هستش و دست شما برای بحث کردن آزاد، پس منتظر همگیه شما دوستان در هر گرایشی هستیم.

 

مراقب خودتون باشید

يکشنبه 5/3/1387 - 0:27
خاطرات و روز نوشت

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

خدمت همه‌ی دوستای عزیزم در بخش ثبت مطالب سلام ‌عرض می‌کنم، حالتون خوبه ایشالله دیگه؟ خب خدا رو شکر، امیدوارم که کاراتون به خوبی انجام بشه و ایام به کامتون باشه و لباتون همیشه خندون باشه.

 

لازم می‌دونم از دوستای بسیار بسیار دوست داشتنیم تشکر کنم که منو مورد لطف و عنایت خودشون قرار می‌دن، خداییش هر دفعه که اومدم ثبت مطالب با نظرای قشنگتون روبرو شدم و با خوندنشون، واقعا یکی از قشنگترین لحظات برام رقم می‌خوره.

 

سیاوش صحنه گل شما خودت دوست‌داشتنی هستی داداش واقعا خوشحال شدم بعد این همه‌ مدت دوباره اسم قشنگت رو دیدم، امیدوارو هر جا هستی بهت خوش بگذره و عاقبت بخیر شی.

 

زهرا خانم مهربون، شکری1344 عزیز، شهریار گل و بقیه دوستان عزیزم هم تشکر می‌کنم، خیلی گلید.

 

راستی دوستای عزیزم غرض از مزاحمت (خداییش شدم مثل پارازیت هر چند وقت یه بار پیدام میشه، شرمنده) این بود که تأکید کنم که جناب سعید پورمحمودی گوینده توانمند رادیو جوان قرار هستش که از موسسه تبیان بازدید کنن و قرار هستش در آخر کار با ایشون مصاحبه‌ای صورت بگیره، هر کدوم از شما عزیزان اگه سوالی دارید از ایشون با کلیک روی لینک زیر سوالاتتون رو وارد کنید.

 

بازدید سعید پورمحمودی گوینده توانمند رادیو جوان از موسسه...

 

راستی بچه‌ها چرا در بخش انجمن‌های تخصصی فعالیت نمی‌کنید؟!؟!؟!؟!‌باور کنید جای خوبیه بچه‌های خوبی هم داره، خلاصه سر بزنید ضرر نمی‌کنید.

 

دیگه همین دیگه زیاد حرف زدم شرمنده، برای تک تکتون آرزوی موفقیت و سلامتی و شادابی دارم، الهی همگی عاقبت بخیر شیم.

 

مراقب خودتون باشید

شنبه 7/2/1387 - 0:20
شعر و قطعات ادبی

 

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

 

 

..............شب سردیست و من افسرده ............................................................

...................... ..................................راه دوریـــــست و پایــــی خــــسته............ ..............تیرگی هست و چراغی مــرده............................................................
................
.........................................مــی کنــــم تنــــها از جـــاده عبور............
..
............دور مانــــدند ز مـــن آدم هــــا............................................................
......................
...................................ســـــایه ای از ســر دیوار گذشــت............
..
............غمــــی افزود مـــرا بر غم هـا............................................................
........................
.................................فکــــــر تاریکـــــی و ایــــن ویرانــی..........
...
...........بـــی خبر آمــد، تا بـــا دل من..............................................................
.........
...............................................قصــــــه ها ســــــاز کــــند پنــهانی..........
..
............نیسـت بانگی که بگوید با من.............................................................
..............................
..........................اندکی صبر سحــــر نزدیـــک اســت...........
..
............هر دم ایــن بانــگ بر آرم از دل............................................................
...............
.........................................وای ایـــن شــب چقــدر تاریک است..........
..
............خنــده ای کـو که به دل انگیزم..........................................................
...
.....................................................قـــطره ای کـــو کــه به دریـــا ریــزم...........
..............صـــخره ای کو که به دام آویزم..........................................................
.......
................................................مثل این است که شب نمناک است...........
.........
....دیگران را هم غم هسـت به دل.........................................................
...............
........................................غم من لیک غمــــــی غمنـاک است..........
......
......هر دم ایــن بانـــگ بر آرم از دل..........................................................
...............
........................................وای این شـــب چـــقـدر تاریـک است...........


همیشه یک ساعت به طلوع آفتاب تاریک ترین موقع شب است...

اندکی صبر سحر نزدیک است.....

 

 

مراقب خودتون باشید

MCLAREN SUPER SPORT

 

چهارشنبه 26/10/1386 - 10:51
شعر و قطعات ادبی
 

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

 

.......................کاش بیایم برای بی پناها سایبون باشیم......................................

.............................با دلای غم گرفته کمی مهربون باشیم...................................
................................کاش بیایم به باغبونا کمی حرمت بزاریم..............................
......................................احترام سایه های خسته رو نگه داریم...........................
...........................................کـــــاش به آسمونیــــا دینمو ادا کنیم.......................
...........................................سهم خوشبختی مونو وقف بزرگترا کنیم...................
........................................کاش یه کاری بکنیم که خستگی ها در بشه................
.....................................مرهمی بشیم که زخــــم آدما کمتـــر بشـه....................
................................کاش که شاخه ی درخت زندگی رو نشکنیم.........................
...
..........................گــــل سرخو از تو شهر پـــاک باغچه نکــنیم...........................
....
......................کاش که پاک کنیم تموم اشکایی که جـاریه...............................
......................رنـــگ یاسهایی کنیم که همیـــشه بهاریــه....................................
........................کـاش دسـت پرنده های بی پــناه و بگیــریم.................................
..
........................توی آســــمون بریــم دامـــن ماه و بگیـــــریم.............................
....
.........................كاش با مهربونی مون غصــه ها رو كم بكـنیم..........................
........
........................رشته های عشق رو تا همیشه محكم بكنیم.......................
..........
..........................کاش بشیــنیم پای صحبت اونا كه بی كَسن....................
.............
..........................اگه درد دل كنن به آرزوشــــون می رســــن..................
...........
.........................كاش تو عصری كه همش ســـنگیه و آهـنیه....................
.......
..........................بگـیم از چـیزایـــی که خوبه ولــی رفتــــنیه.........................
...
..........................كاش هنوز دیر نشده قدر هـمو خوب بدونیم............................
...
........................نكـنه دیر بشـه تا ابد پشیــــــمون بمونـیم................................
..
......................كاش كه این یه جمله هیچ موقع ز یادمون نره...............................
....
.......................آدمی چه بد باشه چه خـــوب باشه مسافره.............................
...
..........................كاش كه این یه جمله هیچ موقع ز یادمون نره..........................
..
..............................آدمی چه بد باشه چه خوب باشه مســــافره.......................

 

مراقب خودتون باشید

MCLAREN SUPER SPORT

 

سه شنبه 25/10/1386 - 11:15
ادبی هنری
 

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

 

روزگاری درختی بود....

و او عاشق یک پسر کوچک بود.

و هر روز آن پسر می آمد. و او برگ هایش را جمع می کرد و از آن ها تاج

 می ساخت و نقش شاه جنگل را بازی می کرد.

او از تنه درخت بالا می رفت. از شاخه هایش تاب می خورد. و سیب ها را میخورد.

و با هم قایم باشک بازی می کردند. زمانی که خسته میشد زیر سایه اش

 می خوابید.

و پسر عاشق درخت بود......

و درخت خوشحال بود...

اما زمان گذشت.و پسر بزرگ شد.و بیشتر وقت ها درخت تنها بود.

سپس یک روز پسر پیش درخت رفت. درخت گفت: " بیا پسر، بیا و از تنه ی من بالا

برو و از شاخه هایم تاب بخورو در سایه ام بازی کن و شاد باش"

پسر گفت: " من بزرگ تر از آنم که از درخت بالا بروم و بازی کنم. می خواهم

چیز هایی بخرم و تفریح کنم. کمی پول می خواهم. تو می توانی کمی پول به من  

بدهی؟"

درخت گفت: " افسوس . اما من پولی ندارم . تنها برگ و سیب دارم. سیب هایم

را بردار و آن ها را در شهر بفروش . در این صورت پولدار میشوی و خوشحال خواهی

شد.

پسر از درخت بالا رفت و سیب ها را چید و درخت خوشحال بود.

اما پسر مدت زیادی بازنگشت... و درخت ناراحت بود. سپس یک روز پسر برگشت .

 درخت از شدت خوشحالی تکان خورد. گفت:" بیا پسر، از تنه ام بالا برو و از شاخه

هایم تاب بخور و شاد باش."

پسر گفت:" خیلی گرفتارم و برای بالا رفتن از درخت وقت ندارم من میخواهم صاحب

 زن و فرزند شوم. بنابر این احتیاج به خانه دارم. آیا تو میتوانی خانه ای به من

بدهی؟" درخت گفت :" خانه ای ندارم . جنگل خانه ی من است، اماتو میتوانی

شاخه هایم را ببری و خانه بسازی . دراین صورت خوشحال خواهی شد."

باز هم پسر پس از مدت ها بازگشت و گفت:" قایقی میخواهم که مرا به دور دست

 ها ببرد . من بسیار پیر و خسته شده ام. می توانی قایقی به من بدهی؟"

درخت گفت:" تنه ام را قطع کن و یک قایق بساز. در این صورت میتوانی قایق رانی

کنی و خوشحال باشی."

و درخت خوشحال بود.... اما نه در واقع....

پسر بعد از مدت ها برگشت...درخت گفت:" متاسفم اما دیگر چیزی برایم باقی

 نمانده که به تو بدهم...سیب ها ، شاخه ها، و تنه ام ، از بین رفته اند.من فقط یک

کنده ی پیر هستم. افسوس..."

پسر گفت:" اکنون چیز زیادی احتیاج ندارم فقط مکان ساکتی را میخواهم که بنشینم

 و استراحت کنم. خیلی خسته ام"

درخت گفت:" بسیار خوب" و خودش را تا جایی که میتوانست هموار کرد . بسیار

خوب، یک کنده ی پیر برای نشستن و استراحت کردن مناسب است. بیا پسر،

بنشین.و استراحت کن.

و پسر همین کار را کرد.

و درخت خوشحال بود...

 

مراقب خودتون باشید

MCLAREN SUPER SPORT

دوشنبه 24/10/1386 - 18:34
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته