• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 371
تعداد نظرات : 245
زمان آخرین مطلب : 5242روز قبل
محبت و عاطفه
ابر بارنده به دریا می گفت:
من نبارم توکجا دریایی؟!
در دلش خنده کنان دریا گفت:
ابر بارنده تو خود از مایی..!
پنج شنبه 16/3/1387 - 15:48
طنز و سرگرمی
نوشتم این چنین نامه به الله// فرستادم دوقبضه سوی درگاهبه نام تو که رحمان و رحیمی// خدای قادرو رب کریمیمنم فرزند آدم، پور حوا // سلامت می کنم من ازهمین جا
همان آدم که اورا آفریدی // ولی از خلقتش خیری ندیدی
ازاوّل او به راهی بس خطا رفت// به سوی کشتن و جرم و جفا رفتزتو بخشش ازاوعصیان گری بود// زتو نرمش از اوویرانگری بودخدایا از خودم شرمنده هستم // ازاینکه ظاهراً من بنده هستمنیاوردم به جا من بندگی را // وبالم كرده ام شرمندگی راندادم گوش برفرمانت ای دوست// ومی دانم كه می گویی چه پُررّوستزبس از آدمیّت گشته ام دور// نكردم اعتنا بر لوح و منشورلذا با عرض پوزش من ازامروز// وبا شرمندگی واز سر سوزشوم مستعفی از شغلی كه دادی// و نام آدمی بر آن نهادیاگر باشد جواب نامه مثبت// و استعفا قبول افتد زسویتخدایی را در حق ّ این خطا كار// در حق بندۀ مستعفی زاربه جا آور زروی لطف و یاری// كه باشد از صفات ذات باریبه جای دستمزد این همه سال // که بودم بنده ات باری به هر حال
عطا كن خانه ای در كنج جنّت// برای دورۀ خوب فراغت
بكن هم خانه ام یك حور// که تا تنها نباشم من در آنجاچو نامه خوانده شد از سوی یزدان// ندا آمد زسوی حی سبحان توای« جاوید » گرچه پررّو هستی// ودست سنگ پا از پشت بستیولی چون برگنُه اقرار کردی// به نادانی خود اصرار کردیقبول افتاده شد موضوع خانه// چه چیزی را دگر گیری بهانه ؟به عزراییل گفتم تا بیاید// تورا فوراً به این خانه رساندبلرزیدم زنام مالک موت// چنان گویی که دارم می کنم فوت

پریدم من زخواب خوش به یکبار//نگشتم لاجرم نائل به دیدار

پنج شنبه 16/3/1387 - 15:47
محبت و عاطفه
یا من زنده نیست ... یا زندگی همین است .... گرزندگی همین است ... بر مرگ آفرین باد 
پنج شنبه 16/3/1387 - 15:46
محبت و عاطفه

فریاد زدم خدایا این چه رسمیست...دوستان را جدا کردن هنر نیست... دوستان قلب انسانند خدایا .... بدون قلب چگونه میتوان زیست

پنج شنبه 16/3/1387 - 14:3
محبت و عاطفه
میگی گل رو دوست داری ولی میچینیش... میگی بارون رو دوست داری ولی با چتر میری زیرش... میگی پرنده رو دوست داری ولی تو قفس میندازیش... چه جوری میتونم نترسم وقتی میگی دوستم داری؟؟؟  

 

پنج شنبه 16/3/1387 - 14:2
محبت و عاطفه

ز غم کسی اسیرم که زمن خبر ندارد ... عجب از محبت من که در او اثر ندارد.... غلط است هرکه گوید دل به دل راه دارد.... دل من ز عضه خون شد افسوس دل او خبر ندارد..

پنج شنبه 16/3/1387 - 14:2
محبت و عاطفه

بگیر از من تو این دل یاد بودی.... که تنها لایق این دل تو بودی ... هزاران خواستند این دل بگیرند .... ندادم چون عزیز دل تو بودی

پنج شنبه 16/3/1387 - 14:1
محبت و عاطفه
مثل شقایق زندگی کن، کوتاه اما زیبا،
مثل پرستو کوچ کن، فصلی اما هدفمند،
مثل پروانه بمیر، دردناک اما عاشق..
پنج شنبه 16/3/1387 - 14:1
محبت و عاطفه

دوست دارم بمیرم و سیاه پوشت کنم ... نه آنکه زنده بمانم و فراوشت کنم

پنج شنبه 16/3/1387 - 14:0
محبت و عاطفه
همیشه تصور كن توی یه دنیای شیشه ای زندگی میكنی، پس مراقب باش به طرف كسی سنگ نندازی!
 چون با این کار، اول دنیای خودت میشکنه..
پنج شنبه 16/3/1387 - 13:59
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته