• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 639
زمان آخرین مطلب : 3451روز قبل
بهداشت روانی
افزایش اعتماد به نفس و توانایی های شناختی ارمغان طبیعت به کودکان  
 
  چه در روستایی کوچک بزرگ شده باشید و یا در یک شهر بزرگ، احتمالا از بازی های کودکانه خود در طبیعت، بازی با مورچه ها، تماشای لانه پرندگان، بالا رفتن از درختان و کارهایی از این دست، خاطراتی دارید.  
 
     
 
 
 
 
   
 
 
افزایش اعتماد به نفس و توانایی های شناختی ارمغان طبیعت به کودکان  
 
 
 
 
     
 
   
 

چه در روستایی کوچک بزرگ شده باشید و یا در یک شهر بزرگ، احتمالا از بازی های کودکانه خود در طبیعت، بازی با مورچه ها، تماشای لانه پرندگان، بالا رفتن از درختان و کارهایی از این دست، خاطراتی دارید. طبیعت پیونددهنده ما با جهان اطراف است و کشف آن در دوران کودکی لذتی وصف ناپذیر دارد. طبیعت همان آموزگاری است که در عین خاموشی تعلیم می دهد و در دامان آن می توان درس های زیادی فراگرفت. همجواری با طبیعت آرامش خیال، آسودگی، مقاومت در برابر استرس ها و فشارهای زندگی را به انسان هدیه می دهد و هم چنان که تحقیقات بسیاری نشان داده بر سلامت جسمی و روانی انسان تاثیر چشمگیری دارد. اما با پیشرفت فناوری و توسعه شهرها، هم چنان که انسان از طبیعت فاصله گرفت، نسل های بعد را نیز از آن دور کرد. بدون شک کودکان امروز کمتر از نسل های گذشته با طبیعت مأنوس هستند و از مواهب آن لذت چندانی نمی برند. بدون شک توجه به این نکته که کودکان تا چه حد به طبیعت نیاز دارند و غفلت از آن چه اندازه می تواند بر سلامت جسمی و روحی آن ها تاثیر بگذارد امری ضروری است، چرا کودکان به طبیعت و در کنار آن بودن نیاز دارند و چرا چیزی نمی تواند جایگزین آن شود؟ این سوالات بسیار مهم در این گزارش تا حدودی پاسخ داده می شود.

 

 

● مواهب طبیعت در زندگی

طبیعت چیست؟ شاید این سوال کمی مبهم به نظر برسد اما می توان برای آن پاسخ روشنی داد. دکتر ساحل همتی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم توان بخشی و بهزیستی کشور به خراسان می گوید: طبیعت همان زندگی است. نمی توان بدون طبیعت زندگی کرد. بچه ها در طبیعت متولد می شوند و باید در کنار آن بزرگ شوند. طبیعت مهربانی و عطوفت را به کودکان یاد می دهد. آن ها در طبیعت عطوفت و زیبایی را لمس و احساس می کنند. همه اجزای طبیعت از جمله سبزه، درخت، باران، برف، برگ، آسمان برای کودکان پرمفهوم و زیبا هستند و در بسیاری از کتاب های روان شناسی کودک تاکید شده که همجواری با طبیعت تا چه حد بر روحیه آن ها تاثیر می گذارد.

به همین علت است که توصیه می شود کودکان آب دادن به گیاهان، کاشتن گل و مراقبت از گل یا گیاه را یاد بگیرند. خوب است کودکان با حیوانات اهلی آشنا شوند، بتوانند از نزدیک با آن ها تماس داشته باشند و درباره آن ها اطلاعاتی داشته باشند. این موضوع درباره جامعه ایرانی که یک جامعه با فرهنگ بسیار غنی است، سابقه دیرینه دارد. ایرانیان با طبیعت خو گرفته و بسیار آشنایند. اگر به فرش ایرانی دقت کنید چیزی جز طبیعت نمی بینید. تمامی نقوش فرش های اصیل ایرانی مملو از تصاویر طبیعت است اعم از حیوانات و گل ها و سبزه ها. دکتر همتی ادامه می دهد: بسیاری از والدین از حضور کودکان خود در طبیعت می ترسند در حالی که این ترس بی معناست، بچه ها نیاز به خاک بازی، شن بازی و بازی با پرندگان و گیاهان در حین مراقبت والدین دارند. نباید از کثیف شدن دست کودکان و لباس آن ها به عنوان توجیهی برای دور کردن آن ها از طبیعت استفاده کنیم بلکه اجازه دهیم کودکان طبیعت و اجزای آن را لمس و تجربه کنند.

یک کودک از بدو تولد نیاز دارد با محیط اطراف خود از جمله طبیعت آشنا شود. می توان به یک کودک نوپا اجازه داد سبزه ها را لمس کند و درختان را تماشا کند. وقتی راه افتاد می توان او را به میان گل ها برد و از فضای سبز برای افزایش روحیه نشاط و شادابی او استفاده کرد. طبیعت جایی است که این فرصت را به کودک می دهد تا حس کنجکاوی خود را دنبال کند و از توانایی های ذهنی خود نهایت استفاده را ببرد. بازی، یکی از مهم ترین روش های رشد ذهنی و قوه تخیل کودک است و طبیعت این امکان را به کودک می دهد تا به بهترین وجه از نیروهای ذهنی خود استفاده کند. دکتر همتی به والدین توصیه می کند در هوای مناسب و وقت آزاد خود بردن کودکان به دامن طبیعت را جدی بگیرند و خود سعی کنند طبیعت را بشناسند تا بتوانند آن را به کودکان خود بهتر بشناسانند.

 

 

● فاصله گرفتن از طبیعت

همه ما اذعان می کنیم که از طبیعت فاصله گرفته ایم. زندگی شهری، آپارتمان نشینی، گرفتاری های کاری زیاد، استفاده مدام از تلویزیون، رواج بازی های ویدئویی، اینترنت و...نه فقط ما بلکه کودکان را از طبیعت محروم کرده است. اما نمی توان عواملی مثل ترس والدین از طبیعت، نگرانی از خطرات آن، احتمال ابتلا به بیماری های مختلف را نادیده گرفت. دکتر همتی با اشاره به نگرانی والدین از سپردن کودکان به طبیعت می گوید: بخشی از این نگرانی طبیعی است اما با مراقبت و آموزش کافی به کودکان می توان با خیال آسوده کودکان را با طبیعت آشنا کرد. هر قدر بیشتر به دامن طبیعت برویم، بیشتر می آموزیم و می توانیم آن ها را با محیط زیست آشناتر کنیم. بنابراین لازم است والدین خود علاقه مند به طبیعت باشند و از نگرانی های بی موردی مثل کثیف شدن دست و لباس آن ها یا خطرات بعید آن دست بردارند.

به باور محققان بیگانگی نسبت به طبیعت باعث افزایش اختلال توجه در کودکان، افزایش استرس در آن ها و افسردگی شده است. تحقیقات نشان داده که همجواری با طبیعت در کودکان می تواند به افزایش اعتماد به نفس، افزایش توانایی های شناختی در کودک، افزایش حس همکاری با او بینجامد.یکی از روزنامه نگاران پژوهشگر در حوزه طبیعت «ریچارد لو» با شناسایی این اختلال پس از سال ها مطالعه و تحقیق، نسبت به نیاز مبرم کودکان به حضور در طبیعت و محیط استریل شده زندگی کودکان هشدار داد و آن را به زیان سلامت جسمی و روانی کودکان دانست.

به نوشته سالون و به گفته این محقق نشانه های این اختلال در شهرها و جوامع مدرن به وضوح در افزایش آمار خودکشی، افسردگی و انواع اختلالات روانی قابل مشاهده است و کودکان نیز قربانی غیرمستقیم این اختلال هستند. جالب این که بی توجهی به طبیعت نه فقط در جوامع شهری بلکه در جوامع روستایی قابل مشاهده است و حتی کودکان ساکن روستاها نیز به دلیل دسترسی به فناوری پیشرفته از طبیعت فاصله گرفته اند در حالی که نیاز ما به طبیعت یک نیاز حیاتی است. وقتی یک کودک در طبیعت است از تمام حواس خود استفاده می کند، او با جهانی بسیار بزرگ تر از خود رو به رو می شود و برای کشف آن تمام قوای خود را به کار می گیرد. طبیعت این اجازه را به کودک می دهد تا مغز خود را بازیابی کند و تمرکز بیشتری را تمرین کند.

طبق مطالعات مشخص شده که کودکانی که با طبیعت همجوار بوده اند کمتر دچار مشکلات یادگیری یا شناختی شده اند. نکته تاسف بار این است که در اماکن شهری اغلب بچه ها محدود به حضور در چند پارک استریل شده، شده اند و نه یک پارک با مناظر طبیعی و سنگ و شن و خاکی که بتوانند با آن بازی کنند. والدین به علت مشغله های کاری و نداشتن وقت آزاد بازی های داخل منزل را ترجیح می دهند غافل از این که چاقی مفرط به علت نداشتن تحرک در کمین کودکان است.توصیه ما این است که به بچه ها اجازه دهیم از طبیعت لذت ببرند حتی اگر در بازگشت از آن لباس ها و دست هایشان کثیف باشد. باید راه هایی فراهم کنیم تا ارتباط آن ها را پررنگ تر کنیم. باید یاد بگیریم نسبت به طبیعت مشتاقانه برخورد کنیم. می توان در یک محیط بسته شهری، باغچه کوچکی تهیه کرد و ضمن کاشت گل و گیاه، اجازه داد کودکان با گیاه و خاک آشنا شوند.

   
   
 
 
      روزنامه خراسان ( www.khorasannews.com )
دوشنبه 29/1/1390 - 12:24
بهداشت روانی
یک تکنیک عالی برای افزایش اعتماد به نفس  
 
  امروز میخواهم یک نکته بسیار ساده درمورد اعتماد به نفس برایتان عنوان کنیم که نه تنها روی اعتماد به نفس درونی شما تاثیر می گذارد، بلکه باعث می شود بقیه هم شما را فردی با اعتماد به نفس بیشتر ببینند.  
 
     
 
 
 
 
   
 
 
یک تکنیک عالی برای افزایش اعتماد به نفس  
 
 
 
 
     
 
   
 

برای افزایش اعتماد به نفس این تکنیک عالی را امتحان کنید.

امروز میخواهم یک نکته بسیار ساده درمورد اعتماد به نفس برایتان عنوان کنیم که نه تنها روی اعتماد به نفس درونی شما تاثیر می گذارد، بلکه باعث می شود بقیه هم شما را فردی با اعتماد به نفس بیشتر ببینند. این تغییر کوچک در رفتارتان اگر بطور مداوم مورد استفاده قرار گیرد، تاثیر شگرفی روی زندگیتان خواهد گذاشت، گرچه ساده ترین نکته ای است که بتوانید تصور کنید:

چانه تان را بالا بگیرید.

حالا برای لحظه ای از جلوی آینه کنار بروید و ژستتان را طوری تنظیم کنید که چانه تان خیلی بالاتر از حد نرمال قرار گیرد. درواقع، چانه تان را آنقدر بالا بگیرید که باعث شود کمی ژستتان ناشیانه به نظر برسد (بعداً برایتان توضیح می دهم که چرا چنین حسی دارید). حالا بروید و جلوی آینه بایستید و خودتان را با این ژست جدید برانداز کنید.

ببینید که چقدر آن کسی که در آینه می بینید با اعتماد به نفس به نظر می رسد. مطمئناً این ژست با ژست قبلیتان تفاوت زیادی دارد، درست است؟

وقتی اعتماد به نفس نداشته باشیم ناخودآگاه چانه مان را کمی پایین تر از حد نرمال می گیریم. این کار بعد از مدتی شکل عادت به خود می گیرد و ژست طبیعی صورتمان می شود. به خاطر این عادت است که وقتی برای بار اول چانه تان را خیلی بالا نگه می دارید احساس ناشی بودن بهتان دست می دهد. اما دلیل آن فقط این است که به آن عادت ندارید، همین.

بالا نگه داشت چانه دو تاثیر خیلی قوی دارد:

۱) به دیگران نشان می دهد که اعتماد به نفس بالایی دارید و برای خودتان احترام زیادی قائلید. اما چطور یک بالا نگه داشتن ساده چانه چنین تصوری در اطرافیان ایجاد می کند؟ داستان آن دراز است اما بیشتر به خاطر سمبل هایی است که ما بعنوان برخی انواع رفتار و شخصیت در ذهنمان داریم. نکته آخر این است که همه آنهایی که اعتماد به نفس بالایی دارند، چانه هایشان را بالا می گیرند. و این هیچ استثنایی ندارد.

از طرف دیگر، پایین انداختن چانه همیشه نشانه بارز پایین بودن اعتماد به نفس است. و این ژست نه تنها به دیگران نشان می دهد که اعتماد به نفس پایینی دارید، به ذهن ناخودآگاه خودتان هم این پیام را می رساند و باعث می شود که اعتماد به نفسمان حتی پایینتر هم بیاید.

۲) بالا نگه داشتن چانه باعث می شود احساس اعتماد به نفس بیشتری کنید. این یک مفهوم روانشناسی از مکتب رفتارگرایی است. این یک واقعیت شناخته شده روانشناسی است که برخی رفتارهای فیزیکی تولیدات شیمیایی درون مغز را تغییر می دهند. صاف ایستادن و بالا نگه داشتن چانه دقیقاً چنین رفتاری است و با چنین ژستی از درون احساس اعتماد به نفس بالاتری خواهید کرد.

تاثیر دوگانه این ژست آنرا به یکی از ساده ترین راه ها برای ایجاد اعتماد به نفس درونی و بیرونی تبدیل می کند. مشخص است که این دو تاثیر از همدیگر هم تغذیه می کنند و باعث می شود اعتماد به نفس شما بالا و بالاتر رود.

مهمترین چیزی که باید درمورد این ژست به یاد داشته باشید این است که هر روز آن را انجام دهید. تداوم کلید کار است. حتی وقتی تنها هستید اینکار را تمرین کنید.

▪ و اما یک هشدار: دفعات اولی که با این ژست (یعنی صاف ایستادن و چانه را بالا گرفتن) در مجامع عمومی ظاهر می شوید ممکن است کمی احساس ناشی گری و خامی به شما دست دهد—انگار می خواهید خودتان را طوری وانمود کنید که نیستید. این مسئله باعث می شود که احتمالاً اعتماد به نفستان از زمان عادی هم پایینتر بیاید. اما نگران نباشید: این مسئله کاملاً متداول است و برای همه ما پیش می آید.

باید به راهتان ادامه دهید و بپذیرید که زمان می برد تا با این ژست جدیدتان خو بگیرید و باید درک کنید که ممکن است اول کار کمی برایتان سخت باشد. اما بدانید که این سختی و ناراحتی خیلی زود وقتی این ژست جدید برایتان شکل عادت درآمد برطرف می شود.

 

 

● نکات بیشتر در رابطه با اعتماد به نفس

اعتماد به نفس پایین یکی از مخرب ترین عادات و قالب های فکری است که کسی می تواند داشته باشد. هرچقدر خودتان و توانایی هایتان را برای رسیدن به اهداف مختلف در زندگیتان پایینتر ببینید، متقاعد کردن دیگران برای خلاف آن سخت تر خواهد بود.

یکی از مهمترین و اصلی ترین ویژگی های یک فرد برای داشتن یک زندگی خوب و شاد این است که خود را بالا ببیند و به توانایی های خود برای رسیدن به بزرگترین دستاوردها ایمان داشته باشد.

هرچقدر بیشتر بتوانید خودتان را فردی ببینید که مهارت ها و ویژگی های لازم برای رسیدن به آرزوها و اهداف زندگی خود را دارد، دیگران هم بیشتر شما را آنطور می بینند. و این می تواند فرصت های زیادی برای خودتان و آینده تان پیش رویتان قرار دهد.

در زیر به چند نکته برای کمک به بالا بردن اعتماد به نفستان اشاره می کنیم:

۱) به زمان هایی در گذشته فکر کنید که به خیلی از اهدافتان رسیده بودید. احساسی که آنزمان داشتید را به یاد آورید و همان لذت و رضایت را دوباره تجربه کنید.

۲) از منطقه امنتان بیرون بیایید. گاهی اوقات یک کمی که خودتان را هل بدهید باعث می شود آزادی بیشتری احساس کنید و این می تواند کمکتان کند که اعتماد به نفس بیشتری در قسمت هایی که قبلاً نداشتید به دست آورید.

۳) خودتان را تحسین کنید. اکثر افراد به اندازه کافی از خودشان تعریف و تمجید نمی کنند. هرچقدر بیشتر خودتان اینکار را بکنید، دیگران هم بیشتر تحسینتان می کنند.از این سه نکته استفاده کنید و اجازه بدهید که حس اعتماد به نفس بالاتری را تجربه کنید. بدانید که شایسته تحسین هستید، لایق آن اعتماد به نفسید و موقعیت های عالی همه جا منتظر شماست.

   
   
 
 
      موسسۀ روانشناختی کاریزما مشاور ( www.charismaco.com )  
دوشنبه 29/1/1390 - 12:24
بهداشت روانی
اعتماد به نفس فوق العاده در ۶۰ گام  
 
  از آنجایی که اعتماد به نفس و خودباوری بیش از هر چیز دیگری در موفقیت ما نقش دارد به شما توصیه می کنم اگر اعتماد به نفس کمی دارید، در کارهایتان شکست می خورید یا فکر می کنید از عهده هیچ کاری بر نمی آیید و یا تنها نا امید شده اید.  
 
     
 
 
 
 
   
 
 
اعتماد به نفس فوق العاده در ۶۰ گام  
 
 
 
 
     
 
   
 

از آنجایی که اعتماد به نفس و خودباوری بیش از هر چیز دیگری در موفقیت ما نقش دارد به شما توصیه می کنم اگر اعتماد به نفس کمی دارید، در کارهایتان شکست می خورید یا فکر می کنید از عهده هیچ کاری بر نمی آیید و یا تنها نا امید شده اید. حتماً این مقاله را بخوانید و با بکار گرفتن نکات گفته شده اعتماد به نفس خود را افزایش دهید تا شاهد تغییری عظیم در زندگی خود باشید.

▪ گام ۱ : فهرستی از موفقیت هایی را که تا کنون نصیبتان شده تهیه کنید.

▪ گام ۲ : هرچند وقت یک بار به میان طبیعت بروید و در محیطی سبز و سرشار از آرامش قدم بزنید.

▪ گام ۳ : وان حمام را پر از آب گرم و کف صابون کنید، داخل وان بنشینید و تمام تنش ها را با تنفس عمیق از خود دور کنید.

▪ گام ۴ : هر روز روی جملات زیر و جمله هایی از این دست فکر کنید:

تا زمانی که خودتان نخواهید، هیچ کس نمی تواند تحقیرتان کند. (تئودور روزولت)

روزی شخصی بودا را فحش و ناسزا می داد، بودا به او گفت: از تو به خاطر این هدیه عالی تشکر می کنم! اما متاسفم که نمی توانم هدیه ات را بپذیرم اگر کسی به من هدیه بدهد و من آن را قبول نکنم، هدیه به چه کسی تعلق خواهد داشت؟

خواه فکر کنید کاری را می توانید انجام دهید، خواه فکر کنید که از انجام کاری ناتوان هستید، همیشه حق با شماست. (هنری فورد)

عشق از آن جهت در ما به ودیعه گذاشته شده که آن را به دیگران ببخشیم.

قلمرو خداوند، درون ما انسان هاست.

هر کاری که دوست داری انجام بده.. پول، خود به دنبال آن کار می آید.

به دنبال رستگاری و سعادت خودت باش.

همان اندازه که همسایه ات را دوست داری، خود را نیز دوست داشته باش، این بدان معنی است که باید خودت را از صمیم قلب دوست داشته باشی.

▪ گام ۵ : در تعطیلات آخر هفته، به تماشای کارتون های مورد علاقه تان بپردازید.

▪ گام ۶ : تلاش کنید همیشه مثبت بیندیشید.

▪ گام ۷ : به خاطر داشته باشید که هرگاه در کاری حیران و سرگردان می مانید، در حال آموختن نکته ای جدید هستید.

▪ گام ۸ : تا آن جا که لازم است خود را به مبارزه بطلبید، نه بیش از اندازه.

▪ گام ۹ : در هفته یک شب تلویزیون خود را خاموش نگه دارید تا مغزتان استراحت کند.

▪ گام ۱۰ : در روز عشق (والنتاین) برای خودتان کارت تبریک بخرید.

▪ گام۱۱: چند وقت یک بار به یک مکان مقدس بروید و در خلوت با خداوند راز و نیاز کنید.

▪ گام ۱۲ : هرچند وقت یک بار بیرون از خانه غذا بخورید.

▪ گام ۱۳ : با کسی که از صمیم قلب دوستش دارید، تلفنی صحبت کنید.

▪ گام ۱۴ : خود را در آینه نگاه کنید و از دیدن زیبایی هایتان لذت ببرید و خدا را به خاطر این نعمت شکرگزار باشید.

▪ گام ۱۵ : اهداف خود را بنویسید.

▪ گام ۱۶ : در هدف گذاری واقع بین باشید.

▪ گام ۱۷ : وسواس را از زندگی خود حذف کنید، در غیر این صورت هیچ کاری نمی توانید انجام دهید.

▪ گام ۱۸ : برای خودتان ضرب العجل تعیین کنید و سپس دست به کار شوید و کار را به اتمام برسانید ولو نتیجه آن به همان خوبی که شما انتظارش را داشته اید، نباشد.

▪ گام ۱۹ : بدون دلیل لبخند بزنید.

▪ گام ۲۰ : تأخیر در انجام کاری بهتر از انجام ندادن آن است.

▪ گام ۲۱ : هنر سوال کردن را بیاموزید.

▪ گام ۲۲ : برای خودتان یک مشاور برگزینید و از راهنمایی های او استفاده کنید.

▪ گام ۲۳ : شرقی ها اعتقاد دارند که آب جاری منبع انرژی های مثبت و ضروری در زندگی است. پس هفته ای یک مرتبه، فقط زیر دوش بروید و بگذارید جریان آب تمام عضلات بدنتان را ماساژ بدهد.

▪ گام ۲۴ : ده بار نفس عمیق بکشید.

▪ گام ۲۵ : هنگام راه رفتن سرتان را بالا بگیرید و قوز نکنید.

▪ گام ۲۶ : گاهی اوقات تند تند راه بروید.

▪ گام ۲۷ : وقتی در کاری موفق می شوید، با خرید یک هدیه برای خودتان موفقیت تان را جشن بگیرید.

▪ گام ۲۸ : استفاده از فرصت ها رابیاموزید.

▪ گام ۲۹ : برای خودتان گل بخرید.

▪ گام ۳۰ : هر وقت احساس تنش کردید، به یک موسیقی کلاسیک گوش بدهید.

▪ گام ۳۱ : تکرار عبارات تاکیدی را فراموش نکنید، برخی عبارات تاکیدی مهم در زیر آمده است:

هر روز، هرقدمی که برمی دارم، بهتر و بهتر می شوم.

من این وضعیت را به عشق الهی می سپارم و به بهبود آن اطمینان کامل دارم.

نعمت های کائنات بی شمار هستند از این رو همواره احساس وفور نعمت کرده و می دانم که به تمامی خواسته های برحق خود می رسم.

من کسانی را که در حقم بدی کرده اند می بخشم و آزاد می شوم.

من غذاهایی را می خورم که برایم سودمند هستند و به راحتی و عاشقانه به وزن مطلوب خود می رسم.

از خودم رضایت دارم.

من مسئول تمامی اتفاقاتی هستم که برایم رخ می دهد.

من آرام هستم و می گذارم تا همه اتفاقات خوب و شگفت انگیز برایم رخ دهند.

امروز، کنترل زندگی خود را در دست می گیرم.

اهمیت ندارد که چه اتفاقی رخ می دهد، نور درونم از من حمایت می کند.

من عاشق زندگی هستم و زندگی نیز عشقش را نثارم می کند.

با هر دم و بازدم خداوند را شکر می کنم.

▪ گام ۳۲ : به هر آهنگ شادی که دوست دارید گوش داده و با آن برقصید.

▪ گام ۳۳ : قدر نعمت سلامتی را بدانید.

▪ گام ۳۴ : هنر نه گفتن را بیاموزید.

▪ گام ۳۵ : هنگامی که کودکان بازی می کنند، در آن ها دقیق شوید.

▪ گام ۳۶ : هر چند هفته یک بار، خانه تکانی کنید.

▪ گام ۳۷ : آمدن بهار را جشن بگیرید.

▪ گام ۳۸ : کارهایی را که باید در طول روز انجام دهید، مرور کنید.

▪ گام ۳۹ : هر روز، به بازنگری کارهای همان روز بپردازید.

▪ گام ۴۰ : از کسانی که شما را مورد ستایش قرار می دهند، تشکر کنید.

▪ گام ۴۱ : خودتان را مورد ستایش و تحسین قرار دهید.

▪ گام ۴۲ : سعی کنید روزهای تعطیل دیر از خواب بیدار شوید، یا دیرتر از رختخواب خارج شوید.

▪ گام ۴۳ : گاهی اوقات تنها ماندن را تجربه کنید.

▪ گام ۴۴ : حیوانات اهلی و دست آموز را نوازش کنید.

▪ گام ۴۵ : باغچه کوچکی برای خودتان درست کنید و هر چه دوست دارید در آن بکارید.

▪ گام ۴۶ : به یک دوست قدیمی زنگ بزنید.

▪ گام ۴۷ : به پارک رفته و همه گل ها و درختان پارک را بو کنید.

▪ گام ۴۸ : زمانی که زیر دوش می روید، آواز بخوانید.

▪ گام ۴۹ : سالی دو مرتبه خون بدهید.

▪ گام ۵۰ : نامه ای بنویسید و در آن از خودتان انتقاد کنید.

▪ گام ۵۱ : هر روز ده واژه جدید بیاموزید.

▪ گام ۵۲ : شکر گزار باشید.

▪ گام ۵۳ : هر از گاهی به گورستان بروید این کار باعث می شود که دید شما نسبت به زندگی عوض شده و زیستن در اکنون جاودانه را بیاموزید.

▪ گام ۵۴ : مدتی از وقت خود را به کتابخانه بروید و کتاب بخوانید.

▪ گام ۵۵ : یک روز در هفته گیاهخواری کنید.

▪ گام ۵۶ : قبول کنید که انسان جایزالخطا است.

▪ گام ۵۷ : یک مهارت جدید بیاموزید.

▪ گام ۵۸ : به اطرافیان تان بگویید که برایشان ارزش قائل هستید.

▪ گام ۵۹ : برای بهبود وضعیت خود تلاش کنید.

▪ گام ۶۰ : توجه داشته باشید که چه زمانی باید در نگرش ها تغییر ایجاد کنید.

   
   
 
 
      موسسۀ روانشناختی کاریزما مشاور ( www.charismaco.com )
دوشنبه 29/1/1390 - 12:23
دانستنی های علمی
ماهی را بگیر و آزاد کن  
 
  ماهی گیری آسان است؟ کجا می شود ماهی گرفت؟ چه وسایلی می خواهد؟ چه فایده ای دارد؟ خطر هم دارد؟  
 
     
 
 
 
 
   
 
 
ماهی را بگیر و آزاد کن  
 
 
 
 
     
 
   
 

ماهی گیری! وقتی این کلمه را می شنوید، چه تصویری از آن به ذهنتان می آید؟ یک قلاب که توی آب هست و یک آدم خواب آلود که با یک کلاه حصیری کنار ساحل نشسته و بعد از ساعت ها می بیند قلابش دارد تکان می خورد و...

او با هیجان به سمت قلاب خیز بر می دارد و یک ماهی بزرگ شکار می کند؟! اگر درباره ماهی گیری این طور فکر می کنید، باید از قول سعید عباسی که مربی ماهی گیری است و در مسابقه های متعدد جهانی رتبه های زیادی به دست آورده، به شما بگویم که نه، ماهی گیری دنیایی است که می توانید و باید چیزهای زیادی از آن یاد بگیرید؛ از آموزش های اولیه تا نکات ایمنی و مکان های ماهی گیری و کمک آن به سلامت روان.

همه می توانند ماهی گیری کنند؛ از یک بچه ۵ ساله تا پیرمرد ۷۰، ۸۰ ساله؛ به شرطی که وسایل ماهی گیری مناسبی تهیه کنند. وسایل ماهی گیری باید با قد، وزن، طول ساعد، طول بازو و عضله کتف کسی که می خواهد ماهی گیری کند، همخوانی داشته باشد. بهتر است با یک کاربلد ماهی گیری برای خرید راهی فروشگاه های خرید لوازم ماهیگیری شوید. وسایل اصلی ماهی گیری برای افرادی که می خواهند خیلی ساده اما درست و اصولی و با خطرات کمتر ماهی گیری کنند، عبارتند از چوب، چرخ، حلقه، قلاب و طعمه.

 

 

● بعد از شکار ماهی

بیشتر کسانی که می روند ماهی گیری، برای لذت بردن می روند؛ نه برای ماهی خوردن! بیشتر آنها بعد از گرفتن ماهی، آن را آزاد می کنند و حین آزادسازی ماهی هم برای ماهی نیمه جان شده آرزوی رشد و زندگی طولانی می کنند. پس اگر شما هم می خواهید جزو این دسته باشید یا لااقل دلتان نمی آید ماهی کوچولویی که گرفته اید را نوش جان کنید، ماهی را که به قلاب گیر کرده، مثل فیلم ها روی زمین پرت نکنید؛ چون پرتاب کردن ماهی باعث سکته و مرگ ماهی می شود. از طرفی وقتی ماهی را از آب بیرون می آورید، آبشش او در تماس با هوا باعث قفل شدن سیستم تتفسی ماهی می شود و او را می کشد. پس چاره چیست؟ اول باید ماهی ای را که به قلاب تان گیر کرده، با دست بگیرید و بعد از رها کردن طعمه از دهانش توی آب شناور کنید. آرام آرام ماهی را عقب جلو کنید تا آب از دهانش وارد و از آبشش هایش خارج شود.

وقتی این کار را می کنید، ماهی دو سه بار تقلا می کند تا فرار کند اما رسم است ماهی را زود رها نکنید؛ بلکه دومین بار با آرزوی بزرگ شدن، او را آزاد کنید تا سال بعد چند برابر بزرگ ترش را صید کنید. لجاجت هم به خرج ندهید و ماهی های خیلی کوچک را با خودتان نبرید؛ چون نه قابل نگهداری هستند و نه قابل خوردن! در ضمن، حرصِ گرفتن ماهی هم نداشته باشید و به جایش سعی کنید درست ماهی گیری کنید؛ چرا که تجربه نشان داده کسی که فقط می خواهد ماهی بگیرد از خیلی لذت ها دور می شود؛ اعصابش به هم می ریزد و احساس بدشانسی به او دست می دهد، در حالی که ماهی خوردنی را خیلی راحت و بدون کشمکش می توان از تره بار محل هم گرفت.

 

 

● ماهی گیری مجوز می خواهد

اگر بار و بنه بسته اید و خیلی خوشحال می خواهید بروید ماهیگیری، باید بدانید که ماهی گرفتن مجوز می خواهد. مجوزی که از ۱۶ اردیبهشت تا ۱۵ اسفند هر سال صادر می شود و می توان آن را از فروشگاه های فروش وسایل ماهی گیری یا سازمان های محیط زیست تهیه کرد. هزینه این مجوز هم بین ۱۲۰۰ تا ۱۳۰۰ تومان است.

 

 

● کجـا برویـم ماهـی گیـری؟

اگر در تهران هستید، به دریاچه ارم یا دریاچه رازی بروید که امکان ماهی گیری دارند و اگر حال و هوای طبیعت به سرتان زده، بعد از گرفتن مجوز می توانید به این مکان ها بروید:

▪ پلور و دریاچه سد لار: دریاچه سد لار در ?? کیلومتری تهران است. این منطقه به دلیل نزدیک بودن به قله دماوند هوایی خنک و چشم اندازی زیبا دارد.

▪ دریاچه تار و هویر: این دریاچه ها در مدخل کوه و در ارتفاع ۳۲۳۰ متری قرار دارند و سطح آب آنها در فصل های گوناگون سال، متغیر است. این منطقه دارای آب و هوایی کوهستانی است و برای تفریحات آبی از جمله شنا، قایقرانی و ماهی گیری مناسب است. موقعیت جغرافیایی منطقه ای که دریاچه تار در آن واقع است، به گونه ای است که گرداگرد آن را کوه هایی با فواصل متفاوت در برگرفته اند که از سطح دریاچه بین ۵۰ تا ۵۰۰ متر ارتفاع دارند. وجود این ارتفاعات در کنار یکدیگر، بدون آنکه دره ای آن را شکافته باشد، موجب پیدایش گودالی شده که دریاچه تار در آن تشکیل شده است.

▪ سد کرج: این سد در مقیاس جهانی یکی از بزرگ ترین سدهاست و اولین سدچند منظوره ایران محسوب می شود. شمال شهر کرج و در ۲۵ کیلومتری محور کرج به چالوس واقع شده و دریاچه این سد که به وسیله رودخانه پر آب کرج تغذیه می شود، یکی از مهم ترین مراکز طبیعی پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان و نمونه نادر خال قرمز است که امکانات مطلوبی را جهت ورزش مفرح و پرطرفدار ماهی گیری فراهم آورده است.

▪ سد لتیان: این سد در محلی که رودخانه برگ جهان به جاجرود می ریزد و در دره ای در میان کوه جاجرود و کوه بندک ساخته شده و در شمال آن کوه آلون قرار دارد، واقع شده است. ۲ پارک جنگلی به نام های لتیان و تلو، دریاچه این سد را احاطه کرده اند. راه رسیدن به این سد از تهران از طریق جاده لشگرک و گردنه قوچک یا بزرگراه تهران دماوند است. در این نقطه ماهی بگیرید اما ماهی نخورید چون ماهی ها آلوده اند.

برای ماهیگیری در شهرستان های اطراف تهران هم می توانید سری بزنید به:

دریاچه دلیجان، دریاچه سد ساوه و دریاچه ۱۵ خرداد و البته جاهای خصوصی هم برای ماهی گیری پیدا می شود که اکثرا حوضچه های پرورش ماهی دارند و شما می توانید با پرداخت هزینه ای اندک ماهی بگیرید.

▪ طول چوب: اول از همه، این باور غلط را که هرچه چوب بلندتر باشد پرتاب بهتری دارد، از ذهنتان پاک کنید چون دریاچه هایی که امکان ماهی گیری برای خانواده ها دارند نیازی به پرتاب های بلند ندارند و از طرفی هرچه چوب بلندتر باشد فشار بیشتری به بدن شما می آید؛ در حالی که در اصل ماهی گیری شما تاثیری ندارد و کنترل شما را هم روی چوب ماهی گیری کم می کند. به همین خاطر برای خانم ها طول چوب ۳۰/۳ متر و برای آقایان ۶۰/۳ متر توصیه می شود.

▪ مارک و جنس: دنبال مارک نباشید چون بیشتر از اینکه مارک مهم باشد، این اهمیت دارد که چوب شما چه جنسی داشته باشد. انواع چوب ها و جنس های مختلفی که دارند و در بازار موجودند، عبارتند از:

ـ فایبرگلاس: چوبی سنگین که مچ دست را اذیت می کند و انعطاف بالایی دارد اما اگر خیس بخورد پوسیده می شود و می شکند. این نوع چوب از اولین چوب هایی بود که وارد بازار شد و توصیه نمی شود.

ـ کامپوزیت: جنس این نوع چوب بین گرافیت و فایبرگلاس است.

ـ گرافیت خالص: سبک، با انعطاف بسیار بالا.

ـ کربن یا کربن با تیتان یا روکش دار متال ژکت: بهترین نوع چوب که ازفلزهای خیلی سبک و نرم است؛ استحکام زیادی دارد اما رسانای برق است و در روزهای بارانی و زیر کابل های فشار قوی برق نمی توان از آن استفاده کرد.

برای شناسایی این چوب می توانید علامت رعد و برق را روی بدنه آن ببینید. رنگ آنها نوک مدادی است و زیر لایه براق و شیشه ای، رشته های باریکی شبیه ابریشم دارد. به غیر از همه اینها روی این نوع چوب نوشته شده فول کربن یا کربن و سوپرکربن.

ـ میزان انعطاف یا اکشن: چوب ماهی گیری باید به میزان مناسب انعطاف داشته باشد که به آن اکشن (action) می گویند. انعطاف باید به حدی باشد که تحمل اشتباهات ماهی گیر را داشته باشد و با یکی، دو اشتباه اول، چوب نشکند.اکشن مناسب برای افراد خانواده ای که می خواهند ماهی گیری کنند اکشنی بین ۷۵ تا ۱۵۰ یا ۱۰۰ تا ۲۰۰ است و موقع خرید چوب می توانند از فروشنده بخواهند چوبی با این میزان انعطاف به آنها بدهد.

ـ چوب های تاشو و جمع شو: چوب تلسکوپی قابلیت جمع شدن دارد و کم جا می گیرد. امکان شکستن آن کم است و تنها نقطه ای که در آن امکان آسیب دیدگی دارد، نوک چوب است که خیلی راحت می توان آن را با هزینه کم تعویض کرد.

ـ دسته چوب: دسته چوب می تواند جنس های مختلفی داشته باشد. یک نوع که به آن دسته لخت می گویند، تنها یک لاستیک ته دارد و محل بستن چرخ. نوع دیگر که از همه بهتر است جنس چوب پنبه ای دارد که نرم و راحت است، عرق نمی کند و فشار کمی به دست وارد می کند. دسته فوم و چوب عادی، چرم و... هم داریم اما بهترین آنها همان چوب پنبه ای است که استحکام بالاتری هم دارد. برای تشخیص جنس فوم از چوب پنبه هم می توانید به ساختار آنها دقت کنید و با کمی فشار ناخن روی آن ببینید که چوب پنبه حلقه حلقه است اما فوم یک تکه است و عموما نقش دار.

داشتن درپوش یا پیچ هم نکته مهمی در انتخاب چوب است تا اگر چوب کثیف یا گلی شد قابلیت شست وشو و خشک شدن داشته باشد. میانگین قیمت چوب برای افراد مبتدی بین ۱۸ تا ۳۵ هزار تومان است.

ـ حلقه: حلقه که نخ از داخل آن رد می شود بهتر است از جنس تیتانیوم باشد تا نخ را زخم نکند و نبرد.برای شناسایی جنس خوب و مرغوب، دقت کنید که حلقه تنها یک لایه باشد و لایه پلاستیکی نداشته باشد.

ـ چرخ: تنها هنر چرخ، نگهداری نخ به طور منظم است تا نخ گره و خش نخورد تا شما پرتاب خوبی داشته باشید و این هیچ نقشی در گرفتن ماهی ندارد. جنس چرخ معمولا کامپوزیت هایی پلاستیکی است که به آن کائوچو می گویند یا آلومینیوم های سخت که استحکام بالا و خوردگی کم دارد. بهترین جنسی که در بازار می توان پیدا کرد، جنس های کره ای است و برای چوبی که تا حد ۳۵ هزار تومان است، یک چرخ ۳۰ تا ۳۵ هزار تومانی با طول ۱۰۰ متر نخ کافی است.

 

 

● ماهـی گیـرهـای عـزیـز، مـواظـب بـاشـیـــد!

ماهی گیر باید تکلیفش را با خودش روشن کند که آمده ماهی بگیرد یا شنا کند و این ۲ را نمی توان با هم انجام داد؛ به ۲ دلیل:

۱) شلوغی و سر و صدا، ماهی را فراری می دهد.

۲) حواس ماهی گیر را پرت می کند و این ممکن است برای او و بچه های کوچک تری که همراهش هستند، مشکلاتی را پیش بیاورد.

آفتاب زدگی هم یکی از خطرات در کمین ماهی گیر است که به چند روش حل می شود:

۱) استفاده از چترهای بزرگ که در بازار فراوانند و روی زمین قرار می گیرند.

۲) استفاده از چتر هایی که تهویه دارند.

یک نکته دیگر هم که حتما باید مراقب آن باشید محلی است که تصمیم گرفته اید در آن ماهی بگیرید.

حتما مواظب حشره ها و جانورهای آن اطراف باشید و از مردم محلی درباره بودن یا نبودن آنها و مقابله با آنها بپرسید.

موقع قلاب پرت کردن هم حتما اطراف خود را نگاهی دقیق بیندازید تا مبادا قلاب که خیلی تیز و خطرناک است به چشم کسی آسیب بزند.

 

 

● قلاب مناسب

قلاب ها هم سایزبندی دارند و سایز آنها از ۱ تا ۱۲ است که سایز ۱ بزرگ ترین قلاب و سایز ۱۲کوچک ترین قلاب است. اما برای مبتدی ها بهترین قلاب، قلاب های گروه ۴ و ۶ است.

 

 

● نخ مناسب

نخ باید نرم باشد؛ رنگ شفاف و شیشه ای داشته باشد؛ استحکام بالایی داشته باشد و گره زدن آن آسان باشد. طول نخ از ۱۰۰ تا ۲۰۰ متر کافی و مناسب است و بیشتر از آن توصیه نمی شود. قیمت نخ نیز از ۲ تا ۱۴۰،۱۵۰هزار تومان است اما برای گروه مبتدی، نخ ۵ هزار تومانی مناسب است.

 

 

● از کجا طعمه بیاوریم؟

حالا که همه وسایل را تهیه کرده اید احتیاج به یک طعمه درست و حسابی دارید. ساده ترین طعمه، خمیری است که با اسانس درست می شود. مواد لازم برای این طعمه عبارتند از: نصف لیوان آرد نانوایی، یک قاشق مرباخوری اسانس (زعفران یا زرد چوبه یا وانیل)، یک قاشق چای خوری نمک، یک قاشق شکر، شیر خشک و تخم مرغ. این ها باید خوب باهم ورز داده شود تا خمیر یکدستی حاصل شود که به دست نچسبد. بعد آن را به شکل گلوله هایی به اندازه تخم مرغ درآورید. البته کِرم خاکی و حشراتی مثل ملخ هم به کار طعمه شدن می آیند.

   
   
 
 
 
      سمیرا امین محلاتی  
 
      روزنامه سلامت ( www.salamat.ir )
دوشنبه 29/1/1390 - 12:22
دانستنی های علمی
تفریح با چاشنی اذیت و آزار  
 
  عصر یک روز تابستانی برای پیدا کردن سکوت و مزه مزه کردنش با گوش هایت، بار و بنه را بسته ای و کمی دورتر از خانه، شمدی نیمدار را روی همان یک کف دست سبزه ای که در باغچه های پارک باقی مانده پهن کرده ای تا شاید پرواز گنجشگ های همیشه شتابان، آرامش از دست رفته ات را بازگرداند.  
 
     
 
 
 
 
   
 
 
تفریح با چاشنی اذیت و  آزار  
 
 
 
 
     
 
   
 

عصر یک روز تابستانی برای پیدا کردن سکوت و مزه مزه کردنش با گوش هایت، بار و بنه را بسته ای و کمی دورتر از خانه، شمدی نیمدار را روی همان یک کف دست سبزه ای که در باغچه های پارک باقی مانده پهن کرده ای تا شاید پرواز گنجشگ های همیشه شتابان، آرامش از دست رفته ات را بازگرداند.

هنوز خورشید بر لبه دیوارها سرک می کشد و هرم داغ آفتاب عصرگاهی حشره های سمج را فراری می دهد که چند کودک توپ به دست از راه می رسند و نیامده سکوت را بر هم می زنند. تو بساط کوچکت را جمع می کنی و به سمت دیگر پارک می روی، اما صدای داد و فریاد بچه ها هنوز بلند است.

حواست را با افکار قدیمی پرت می کنی، یعنی سعی می کنی پرت کنی، این استدلال را هم به کار می گیری که بچه اند دیگر اگر صدا نداشته باشند مریضند ولی این هم فایده ای ندارد چون همه استدلال هایت با ضربه سنگین توپ پلاستیکی همان بچه های پرسر و صدا که به سرت می خورد از بین می رود.

کنار رودخانه در یک روز آخر هفته، زیراندازت را از همان ابتدای صبح جایی نزدیک ساحل رودخانه پهن می کنی. رودخانه زیاد پرآب نیست، اما معلوم است که می خواهد به هزار زحمت آشغال های رها شده در دلش را از جا بکند و با خود ببرد، اما نمی تواند. تا جایی که دستت می رسد زباله های ریز و درشت اطرافت را در گوشه ای جمع می کنی تا لااقل از بوی آنها تهوع نگیری. صبحانه را هم می خوری و بدنت را به دست تابش شیرین آفتاب می دهی تا دمی بیاسایی.

چرت دلپذیری است، اما صدای گوشخراش ضبط یک ماشین با طنین قهقهه چند مرد و زن پاره اش می کند. معلوم نیست برای تفریح آمده اند یا تخریب چون لاستیک های خشن ماشین را روی گل ها و بوته ها چرخ می دهند و پوست هندوانه هایی را که تا نیمه خورده اند تا آنجا که ضرب دستشان برسد پرتاب می کنند. بساطت را جمع می کنی و روی کولت می گیری، مثل این که رفتن از ماندن بهتر است.

کافی شاپ، ساعت ۷ بعدازظهر، لایه ای از دود آمدنت را خوشامد می گوید. هنوز نیامده به سرفه می افتی، اما برای این که راجع به تو قضاوتی نشود روی همان صندلی اول می نشینی و فکر رفتن را از سرت بیرون می کنی. دود هر لحظه غلیظ تر می شود ولی به خودت می قبولانی که خوش بین باشی و چند دقیقه ای را که برای تفریح کردن گذاشته ای به خودت بد نگذرانی.

یک نوشیدنی سفارش می دهی و تا آماده شدنش صبر می کنی. با تکه ای دستمال مانع ورود دودی که هر لحظه غلیظ تر می شود به ریه هایت می شوی. همین کارت انگار جلب توجه می کند و چند نفر یواشکی با انگشت نشانت می دهند و می خندند. نگاهت را به خیابان می دوزی و نوشیدنی را که در لیوانی پایه بلند با چند تکه یخ بازی می کند تا ته سر می کشی و از این که کافی شاپ را برای تفریح انتخاب کرده ای پشیمان می شوی.

قرار گرفتن در هر یک از این موقعیت ها می تواند آزاردهنده باشد بویژه برای کسانی که مشغله زیادی دارند و به زحمت ساعتی را برای تفریح خالی می کنند، اما درست در همان زمانی که باید به آرامش برسند افرادی از راه می رسند و این آرامش را به هم می زنند.

این آدم ها هر جایی می توانند باشند، در رستوران، در کافی شاپ، در باشگاه ورزشی، در دل طبیعت، در یک تور تفریحی... مکانش زیاد مهم نیست چون آدم های آرامش برهم زن تقریبا هر جایی که برای تفریح انتخاب شود پیدایشان می شود. اینها ساز خودشان را می زنند و چون فکر می کنند شادی کردن و راحت بودن حق مسلمشان است دست به هر کاری می زنند تا با تفسیر خودشان از زندگی لذت ببرند حتی اگر قرار باشد لذت دیگران مختل شود.

 

 

● تفریح کردن به ۵ روش

دوستی می گفت تا به حال فکر کرده ای که وقتی دلمان می گیرد و هوس گردش کردن به سرمان می زند چند راه بیشتر نداریم که مهم ترینش به شکم ختم می شود؟ او منظورش این بود که هر زمان تصمیم به تفریح کردن می گیرد یا راهی یک اغذیه فروشی می شود یا اگر خیلی دست و دلبازی به خرج دهد راه یک رستوران نسبتا شیک را در پیش می گیرد تا دور یک میز لااقل برای ساعتی با دوستانش خوش باشد. او حرف درستی می زد چون گزینه های پیش روی ما برای تفریح کردن و وقت را به خوشی گذراندن آنقدر محدود است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، خوردن یکی از اصلی ترین ارکان آن است.

حالا از این بگذریم که چه می خوریم و چطور می خوریم ولی همین نوع تفریح کردنمان نیز می تواند با آرامش همراه نباشد. لازم نیست آدم زیاد حساس و سختگیری باشیم چون بعضی افراد که ناخواسته در یک رستوران همسایه مان می شود آنقدر با آداب زندگی اجتماعی نا آشنا هستند که اگر کودک خردسالشان را رها کنند و او تمام میزها را به هم بریزد و جیغ بکشد و مرتب با صندلی ها بازی کند هرگز جلویش را نمی گیرند.

آدم هایی از این قشر اگر در فضایی شلوغ یک سیگار هم بر لب بگیرند و آشکارا به نوزادشان شیر بدهند و پوشک اش را عوض کنند هم نگرانی به خود راه نمی دهند چون به احتمال زیاد نمی دانند که با این کارها داشتن لحظاتی خوش را برای دیگران مختل می کنند.

اوضاع در بقیه مکان های تفریحی هم مشابه همین وضع است. در جامعه شناسی آنجا که پای فرهنگ تفریح به میان می آید حوزه های اوقات فراغت شهری به ۵ گروه تقسیم می شود، فضاهای تغذیه (رستوران ها، کافی شاپ ها و...)، فضاهای ورزشی (ورزشگاه ها، سالن های ورزشی و بدنسازی و...)، فضاهای بازی (کلوپ ها، باشگاه های بازی های فکری و...)، فضاهای فرهنگی (سالن های کنسرت، تئاترها، سینماها، موزه ها، جشنواره ها) و فضاهای تفریحی متفرقه (پارک ها، اماکن تاریخی، تفرجگاه های دریایی و...).

البته در میان این ۵ گروه اصلی، فضاهای تغذیه و تفریحی متفرقه بیشترین طرفدار را دارند و در آنها می شود ملغمه ای از آدم ها با فرهنگ های متفاوت را پیدا کرد. شاید هم در این مکان هاست که بیشترین اصطکاک میان افراد پیش می آید و بیشترین دلخوری ها از نداشتن تفریحی بی دغدغه به وجود می آید.

این یک حقیقت است که آدم های مختلف از قشرهای گوناگون اجتماع، تفریحات مخصوص به خودشان را انتخاب می کنند و هنگام قرار گرفتن در موقعیت های مختلف رفتارهای خاصی را از خود نشان می دهند. مثلا کسی که تفریح اصلی اش رفتن به تئاتر یا موزه است می داند که شکستن تخمه یا روشن گذاشتن تلفن همراه بدترین کاری است که ممکن است از او سر بزند در حالی که مثلا ممکن است کسی که به سالن سینما می رود چنین باوری نداشته باشد.

بی شک وضعیت اقتصادی ما آدم ها نیز در انتخاب نوع تفریح و رفتارهایی که انجام می دهیم موثراست به طوری که مثلا به وضوح می توان دید کسی که بهترین رستوران شهر را برای صرف غذا انتخاب می کند نسبت به کسی که در جنوبی ترین نقطه شهر به رستوران می رود رفتاری متناسب تر دارد. البته این حرف هرگز به این معنی نیست که افراد ثروتمند آداب زندگی اجتماعی را بهتر از دیگران می دانند چراکه بسیارند انسان های تنگدستی که با روی آوردن به عزت نفس و تلاش برای بالا کشیدن طبقه اجتماعی شان رفتارهای بهنجاری دارند ولی یک اصل کلی غیرقابل انکار وجود دارد که بر تفاوت های رفتاری افراد از طبقات مختلف اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی صحه می گذارد.

شاید تفاوت در همین سطوح است که سبب می شود وقتی در تفرجگاه ها آدم هایی از طبقات مختلف کنار هم قرار می گیرند به بعضی ها خوش بگذرد ولی بعضی ها از آن تفریح به عنوان یکی از بدترین خاطرات زندگی شان یاد کنند.

 

 

● تفریح کجا و آزار کجا؟

جان کلام این است: تفریح کردن و خوش بودن با آزار دیگران و لودگی کردن فرق دارد یعنی مفاهیمی که گاه برخی آدم ها آنها را با هم اشتباه می گیرند. تفریح واقعی باعث خوشحالی می شود در حالی که کمترین لطمه ای هم به دیگران نمی زند درست مثل شوخی کردن که معنی واقعی اش با هم خندیدن است نه به هم خندیدن.

ولی گاهی وقت ها مرز میان این واژه ها قاطی می شوند به طوری که بعضی ها فکر می کنند اگر در یک تفرجگاه بلند بخندند، توپ را به سمت غریبه ها پرتاپ کنند، شوخی های زشت و رکیک داشته باشند، فضا را از دود سیگار و قلیانشان انباشته کنند، داد و فریاد به راه بیندازند و سکوت را بشکنند یا برای کثیف کردن محیط اطراف کورس بگذارند آن وقت آدم های شادی به نظر می رسند، اما هیچ کدام از این کارها معنی واقعی تفریح کردن نیست. پس شاید دیگر وقتش رسیده باشد ـ اگر نگوییم دیر شده است ـ که مرز بین تفریح کردن و خوش بودن را با حرکاتی که موجب سلب آسایش دیگران می شود جدا کنیم و بدانیم که تفرجگاه ها نه ملک شخصی ما که اماکنی عمومی برای استفاده یکسان همه آدم هاست.

   
   
 
 
 
      مریم خباز  
 
      روزنامه جام جم ( www.jamejamonline.ir )
دوشنبه 29/1/1390 - 12:21
دانستنی های علمی
تعطیلات بی برنامه!  
 
  بالاخره لحظه شماری و نگاه های دزدکی به تقویم و مدام به اطرافیان اعلام کردن که چند روز تا عید مونده و خلاصه این چشم انتظاری برای از راه رسیدن مهمترین تعطیلات سال رفته رفته به پایان می رسد و بلکه برعکس، کم کم نوبت شمردن روزهای تعطیل از راه می رسد!  
 
     
 
 
 
 
   
 
 
تعطیلات بی برنامه!  
 
 
 
 
     
 
   
 

بالاخره لحظه شماری و نگاه های دزدکی به تقویم و مدام به اطرافیان اعلام کردن که چند روز تا عید مونده و خلاصه این چشم انتظاری برای از راه رسیدن مهمترین تعطیلات سال رفته رفته به پایان می رسد و بلکه برعکس، کم کم نوبت شمردن روزهای تعطیل از راه می رسد!

و این ماجرای همیشه و هر سال تعطیلات است. لحظه شماری برای رسیدن روزهای تعطیل و بعد از آن شمردن روزهای تعطیل که یکی یکی در خلوت و تکرار از کنار هم می گذرند. شاید برای همین بد نباشد نام این انتظار را روزشماری برای روزهای بیکاری گذاشت. یکی از دلخوشی های قدیمی و شیرین خیلی از جوانها تعطیلات طول سال است مخصوصاً از نوع نوروزی اش، اما به محض آغاز این تعطیلات چه کنم چه کنم های زیادی از این طرف و آن طرف به گوش می رسد، چه کنم هایی که همه به فکر پیدا کردن یک راه برای درآمدن از بیکاری یا اصطلاحاً استفاده از تعطیلات هستند.

خیلی از جوان ها هیچ برنامه خاصی برای گذران این ایام ندارند، خیلی ها نمی دانند که این روزها به برنامه ریزی هم احتیاج دارد یا نه، خیلی ها هم دست از پا درازتر خاطره تلخ سال های قبل برای برنامه ریزی را مرور می کنند و خیلی ها اصلاً به کل قید این حرف ها را زده اند، چون: «چون، به غیر از یه سری برنامه های همیشگی مثل مسافرت و دید و بازدید مگر تفریح دیگه ای هم هست؟ درسته تعطیلات عید به خاطر اینکه طولانیه و همه تعطیل اند بیشتر خوش می گذره اما واقعاً هیچ جای خاص یا جدیدی برای تفریح کردن جوون ها نیست.

همون برنامه های تکراری وهمیشگی. یا بند شدن پای تلویزیون و کامپیوتر یا با بچه ها یه چرخی زدن، یا خوابیدن تا لنگ ظهر و دیگه مجبور باشیم نهایتاً پایه مسافرت و مهمونی های فامیلی هم می شیم. یعنی اگر کسی هیچ کدوم از این برنامه ها را نداشته باشه عملاً بیکار بیکار است و اصلاً بهتره اسم روزهاشو تعطیلات نذاره. در کل هیچ جایی برای تفریح و شادی و گذران اوقات فراغت برای هم سن و سال های ما نیست یا اگر هم باشه چون برایش زمینه سازی نشده، خیلی مفید نیست. گرانی، شلوغی، ظرفیت محدود، نیمه تعطیل بودن مکانهای تفریحی، فرهنگی هم این مشکلات را بیشتر می کنه. خلاصه که اگر بخوام در یک جمله بگم، هر سال تعطیلات که از راه می رسه بیشتر از قبل مطمئن می شویم که تعطیلات یعنی تعطیلی و بیکاری!»

اینها حرف های آشنایی است که اگر جوان باشی و اهل روزهای جوانی برایت آشناتر هم می شود... به راستی اگر با دیدی منصفانه به ایام تعطیلات طول سال نگاه کنیم به آسانی می بینیم که طرح ها و برنامه ریزی ها برای اوقات فراغت جوانان در طول تعطیلات، تا چه اندازه در پس طرح های ترافیکی و اسکان نوروزی و همیارهای پلیس جاده و نرخ ویژه هتل ها و... جا مانده است و یا بهتر است بگوییم شاید اصلاً مجالی برای مطرح شدن این طرح ها به میان نیامده است. برنامه ریزی برای اوقات فراغت جوانان از برنامه های مهمی است که همیشه تصمیمات متعددی درباره آن اتخاذ می شود اما در عمل هیچ اقدام تازه ای دیده نمی شود.

مجید امیدی مدیر فرهنگی سازمان ملی جوانان درباره نبود فضای مناسب برای تفریح و اوقات فراغت جوانان به «ایران» می گوید: «کمبود امکانات و فضاهای تفریحی مخصوص جوانان غیرقابل انکار است. به نظر می رسد در زمینه فراهم سازی زیرساخت ها در حوزه های رفاهی و نشاط خصوصاً در برخی از شهرها که جمعیت بالایی دارند، اقدامات قابل توجهی صورت نگرفته.

ما به طور مکرر شاهد شهرک سازی ها و برج سازی های متعدد هستیم اما هیچ دیده نشده متناسب با این ساخت و سازها که عامل انتقال جمعیت به یک منطقه هستند فضاهای تفریحی و نشاط آور برای ساکنان آن بخصوص ساکنان جوان ایجاد شود. گاهی به یک سری از اولویت ها بیش از حد پرداخته می شود و به اولویت های مهم دیگری توجه نمی شود. در برخی از مواقع نیاز است که خانواده ها و نهادهای مختلف همه در بحث فراهم سازی اوقات فراغت مفید برای جوانان مشارکت داشته باشند.»

یکی دیگر از مشکلات در زمینه تفریح و نشاط جوانان نبود جشن های ملی و گروهی است. با توجه به این که کشور ما به لحاظ فرهنگی و دیدنی سراسر پر از ایام عید و شادی های مختلف است و در صورت برنامه ریزی مناسب می توان از این فرصت به خوبی برای برگزاری جشن های گروهی و مراسم بزرگ استفاده کرد، در عمل ما شاهد هیچ گونه فعالیت یا برنامه ای در این زمینه نیستیم. در واقع یکی از خلأهای جدی در حوزه نشاط و اوقات فراغت جوانان نبود جشن های ملی است.

مدیرکل امور فرهنگی سازمان ملی جوانان در این خصوص می افزاید: «درواقع دو گونه شادی وجود دارد؛ یکسری شادی هایی که باید نهادینه شود که به رفتارهای خانوادگی برمی گردد. یعنی باید آگاهی در زمینه چگونگی ایجاد این شادی به وجود بیاید چرا که اگر فضای شادی به معنای حقیقی ایجاد شود ماندگار است. یک نوع دیگر از شادی، شادی های هیجانی است که براساس نیازهای سنی مختلف ایجاد می شود و در فواصل زمانی مختلف نیاز به تخلیه شدن دارد. زمانی که بستر مناسبی برای برگزاری جشن های گروهی برای سنین جوان وجود ندارد بسیاری از این هیجانات روحی و روانی تخلیه نمی شود. در صورتی که این نیاز واضح و قابل توجه یک جامعه جوان مشابه جامعه ما است که نزدیک به ۷۰ درصد از جمعیت آن را افراد زیر ۳۰ سال تشکیل می دهد.»

امیدی در پایان با تأکید بر این که جوان بدون نشاط جوان بی انگیزه ای است و انگیزه ای برای انجام فعالیت های اجتماعی مثل کار و پیشرفت و ارتباط و تحصیل و ... ندارد، برخی اقدامات اخیر سازمان های متولی مانند سازمان ملی جوانان در برگزاری جشنواره ها و برنامه های ویژه جوانان را مطلوب ارزیابی می کند.

تعطیلات هر سال با وعده ها ی برنامه ریزی برای سال آینده می گذرد و تمام می شود. در این تعطیلات هم باید تنها به شمال و چند شهر دیگر با جاده های مملو از جمعیت و خودرو و مسافر دلخوش شد و در حسرت برنامه هایی که می توانستند باشند اما نیستند، بیکار و بی تفریح چشم به راه ماند!

   
   
 
 
 
      پریا خداقلی زاده  
 
      روزنامه ایران ( www.iran newspaper.com )
دوشنبه 29/1/1390 - 12:21
دانستنی های علمی
چگونه تفریح کنیم؟  
 
  تفریحات سالم و سازنده از نظر اسلام، چه چیز هایی هستند؟  
 
     
 
 
 
 
   
 
 
چگونه تفریح کنیم؟  
 
 
 
 
     
 
   
 

انسان، موجودی است که از دو بعد، جسم و روح، پدید آمده است و هر کدام نیازها و آسیب های خاص خودش را دارد. همان گونه که بدن انسان به انواع غذاها احتیاج دارد، روح آدمی نیز به شادابی و تفریحات سالم نیازمند است. بنابراین، غذای روحی و روانی، همواره در کنار غذای جسم، مطرح بوده است.

امیرمؤمنان، حضرت علی علیه السلام می فرماید: مؤمن را سه وقت است؛ «وقتی که در آن با پروردگار خود به راز و نیاز می پردازد و وقتی که به حساب نفس خود می رسد و وقتی که به لذت های حلال و خوش می گذراند»۱. همچنین حضرت در نامة خود به مالک اشتر می فرماید: «اگر در همة اوقات نیت، پاک و درست باشد و مردم در امنیت و آسایش باشند، اوقات همه از آن خداست»۲. امروزه به تجربه نیز ثابت شده، اوقاتی که انسان به تفریح می پردازد، سبب انبساط خاطر اوست و آمادگی برای سایر فعالیت های زندگی، از طریق همین تفریحات سالم به دست می آید و اگر زندگی، سراسر فعالیت، کار، درس و نظایر اینها باشد، طولی نخواهد کشید که تعادل روحی و جسمی انسان به هم خواهد خورد و شالودة وجود، به سستی خواهد گرایید.

در زمان ائمه معصومعلیهم السلام، تفریح هایی مانند گردش، شنا، سوارکاری، کشتی و مواردی از این دست وجود داشته، ولی این را باید در نظر گرفت که تفریح های سالم در هر زمان، متناسب با شرایط آن زمان بوده است و حتی مردم هر کشور و هر منطقه ای، برای خود تفریح خاصی دارند که ممکن است برای مردم مناطق دیگر، عجیب به نظر رسد. اگر ایران خودمان را بررسی کنیم، در ایران باستان، مردم از اوقات فراغت خود برای تفریح، بهره ها می بردند؛ کتاب های شعر را سینه به سینه انتقال می دادند؛ با خط خوش، چند بیتی بر پوست و بعدها بر کاغذ می نوشتند؛ به دل کوهسارها پناه می بردند؛ در منازل و معابر، گرد هم می نشستند و از هر دری سخن می گفتند و در خلوت خود، با سنگ و خاک و چوب، نقش های هنری می زدند.

با ورود اسلام و پذیرش دین از سوی ایرانیان، تحولی در نگرش مردم صورت گرفت؛ به این ترتیب که هر قدر شناخت فرد نسبت به جهان، انسان و زندگی، گسترده تر و عمیق تر شد، او به اهمیت وقت و عمر، بیشتر پی برد و برای استفاده از آن، برنامه ریزی می کرد و از آن جایی که انسان مؤمن، عمر را نعمتی الهی می داند که فقط یک بار توفیق بهره وری از آن دارد، از این رو، در همة لحظات عمر، اعمال و رفتار خود را در مسیر قرب الهی قرار می دهد. قرآن شریف می فرماید: «قسم به عصر! که واقعاً انسان در معرض زیان است؛ مگر آنان که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده، به حق و صبر، یکدیگر را توصیه کرده اند»۳. ایرانیان با تمدنی کهن، مسلمان شدند و اسلام، آنان را با امری بسیار مهمّ آشنا کرد و آن امر مهم، این بود که برای وقت و زمان، ارزش زیادی قائل شوند و در عین حال، میانه روی و اعتدال را سرلوحه زندگی خود سازند. پیامبرصلی الله علیه وآله به اصحاب خود فرمود: «به تفریح و بازی بپردازید؛ زیرا من دوست ندارم در دین شما سخت گیری دیده شود»۴. برای بهره وری و از اوقات فراغت و پرداختن به تفریحات سالم، توجه به موارد زیر می تواند مفید باشد:

۱) طبیعت

تفریح و سپری کردن اوقات فراغت، باید در محیط طبیعی، نشاط آور و سرورانگیز باشد. وجود کوهستان ها، جنگل ها، گل ها، گیاهان، رودها و آبشارها، روح و روان آدمی را آرام کرده، به فرد شادی و نشاط می بخشد. وجود درختان سرسبز و پرشاخ و برگ و باغ هایی که درختانش به هم پیچیده است، تداعی کننده بهشت است و روح انسان را صفا می بخشد. آب جاری، یکی دیگر از پدیده های شادی آفرین و بهجت آور است. هر چه محیط فرد، به محیط طبیعی نزدیک تر و شبیه تر باشد، آرامش و آسایش خاطر بیشتری را برای او به همراه می آورد و بر عکس، هر چه تضادها بیشتر باشد، ناآرامی روانی، بیشتر رخ می نماید. اولین ثمرة استفاده از طبیعت، کاستن از صدمات جسمی و روانی است.

۲) سیر و سفر

یکی از لذت بخش ترین تفریحات سالم، مسافرت است. قرآن مردم را به گردش در زمین فرمان داده تا از طریق آن، با وضع گذشتگان آشنا شوند و علل انحراف و انحطاط جوامع را به خوبی دریابند و به هدف زندگی پی ببرند۵. گردش، چون جاری شدن آب است که از آلودگی و فساد آن مانع می شود؛ ولی سکون و در جاماندن، موجب آلودگی است؛ البته همان طور که ذکر شد، سیر و سفر و مطالعه در طبیعت یا دفتر تکوین، علاوه بر جنبة تفریحی، آثار تربیتی و معرفتی کم نظیری نیز دارد؛ تا جایی که خلقت آسمان ها و زمین، شب و روز، ماه و خورشید و...، نشانه هایی از علم و قدرت و حکمت خداوند می باشند.

۳) ادبیات و شعر

مردم ایران از دیرباز، مردمی ادب دوست بوده اند. «بوستان»، «گلستان»، «شاهنامه» و «دیوان حافظ»، از پرطرفدارترین کتاب های ادبی به حساب می آمدند و اکنون نیز همتایی برای آنها نیست. سخن از مقوله های ادبی، اجتماعی، سیاسی، فلسفی، اعتقادی، اخلاقی و گاهی طنز، در ترکیب های نظم و نثر وجود دارد که اهل ادب را جذب می کند و مجالسی خوش و خاطره انگیز فراهم می نماید و همة اینها از دیرباز از مظاهر تفریحات سالم بوده اند.

۴) ورزش و بازی

ورزش و بازی از تفریحات سالم، سودمند و نشاط انگیزی است که در تأمین سلامت و بهداشت جان و تن، تأثیرات زیادی دارد. اسلام حفظ بدن و سلامتی آن را وظیفة اولیّه هر مسلمانی می داند و مانند روح برای آن ارزش قائل است؛ به طوری که علم «ابدان» را هم ردیف علم «ادیان» برمی شمرد. پیامبرصلی الله علیه وآله می فرماید: «علم بر دو نوع است؛ دین شناسی و بدن شناسی»۶.

در سیرة معصومین علیهم السلام هم پیاده روی، نمود بارزی دارد؛ مثلاً نقل شده که امامان ما در بیشتر مواقع حج، برای انجام این عمل عبادی، پیاده مشرّف می شدند.

در فقه اسلامی، به برخی از تفریحات و سرگرمی های سالم، توجه بیشتری شده است و به نظر می رسد که تأکید بر آنها برای اهداف و جهت های خاصی است؛ مثلاً تأکید شده که به فرزندانتان شناگری، تیراندازی و اسب سواری بیاموزید و این ورزش ها، علاوه بر این که می توانند به عنوان تفریح سالم مطرح باشند، در شرایط اضطراری و حتی جنگی، می توان از آنها به عنوان یک وسیله استفاده کرد؛ البته اسب سواری در روایات، استعداد انطباق با تغییرات تکنولوژیک در عصر حاضر را دارد؛ یعنی امروزه می تواند انواع رانندگی ها و حتی خلبانی را دربربگیرد. به هر حال، اگر یک کشور در همین سه زمینه، به خوبی سرمایه گذاری کند، به طوری که مردم و جوانان بتوانند در این سه زمینه فعالیت داشته باشند، هم سرگرمی و تفریحات سالم جامعه به خوبی تأمین خواهد شد و هم مهارت های نظامی و امنیتی جامعه تأمین می شود؛ مهارت هایی که در شرایط اضطراری به عنوان یک عنصر بازدارنده در برابر تهدیدات دشمنان، از آنها به خوبی می توان استفاده کرد. اسلام به عنوان یک دین معتدل و متوسّط، همان گونه که در خوردنی ها و نوشیدنی ها مجاز و غیرمجاز دارد، در تفریحات و شادی ها هم نوع مجاز (تفریحات سالم) و غیرمجاز (تفریحات غیرسالم) دارد.

 

 

● تفریحات سالم برای محیط های کوچک و خوابگاه ها

ورزش های مفید، جلسات دوستانه (با حفظ تمام جهات اخلاقی)، تهیة کارگاه های فردی و جمعی، گردش های دسته جمعی با دوستان مسئول و خوش اخلاق، تربیت پرندگان زیبا و خوش خوان در محیط خوابگاه و تماشای آنها و گوش کردن به نغمه های آنان، ایجاد نمایشگاهی از نقاشی های زیبا و منظره های طبیعی، عیادت بیماران، دید و بازدید از دوستان در خوابگاه های دیگر و نیز بستگان مورد نظر و ده ها موضوع جالب و مشغول کنندة دیگر که هر یک به نوبة خود، کاری مفید و تفریحی سالم است.

   
   
 
 
 
      پی نوشت:
۱. ری شهری، میزان الحکمه، ج ۵، ص ۲۱۲۲.
۲. همان، ص ۲۱۲۵.
۳. سورة عصر.
۴. میزان الحکمه، ج ۴، ۲۸۰۴.
۵. حج، آیة ۴۶؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱.
۶. مجلسی، بحارالانوار، ج ۱، ص۲۲۰.
 
 
      پرسمان ( www.porseman.net )
دوشنبه 29/1/1390 - 12:20
دانستنی های علمی
تفریح سالم ،زندگی سالم  
 
  پس از انجام کار در طی ایامی خاص، آدمی نیاز دارد تا اوقاتی را صرف تفریح کند. نقل می کنند که امام علی(ع) در روزهای جمعه به بیرون از شهر مدینه و به قصد تفریح می رفتند.  
 
     
 
 
 
 
   
 
 
تفریح سالم ،زندگی سالم  
 
 
 
 
     
 
   
 

پس از انجام کار در طی ایامی خاص، آدمی نیاز دارد تا اوقاتی را صرف تفریح کند. نقل می کنند که امام علی(ع) در روزهای جمعه به بیرون از شهر مدینه و به قصد تفریح می رفتند. گاه در ایام فراغت به سفر نیز می توان رفت. پیامبر اکرم(ص) فرموده اند: سافروا تصحوا (مسافرت کنید تا سلامت بمانید) پس الگوهای دینی جایگاهی برای تفریحات در زندگانی پربار خود درنظر گرفته بودند. باید دانست که تفریحات موجب انبساط خاطر و سلامت روانی می شود.

نیاز به تفریح وداشتن اوقات فراقت ،نیازی طبیعی است ومـزایـای بسیاری دارد که در زیر به آن اشاره می شود.

▪ شکوفایی استعدادهای شخصی: هر یک از فرزندانمان دارای استعدادهایی هستند و در تعریف استعداد گفته اند که آن توانایی بالقوه ای است که اگر در محیط مساعدی قرار بگیرد به شکوفایی می انجامد. فردی که استعدادهایش به نحو مطلوبی به شکوفایی رسیده باشد به تعبیر مازلو به خود شکوفایی دست یافته است. پرداختن به فعالیت های اوقات فراغت یکی از زمینه هایی است که موجبات رشد استعدادها را فراهم می آورد. یکی از راههایی که از طریق آن می توان موفق به شناخت استعدادهای کودکان و نوجوانان شد، مشاهده کارهایی است که آنها با علاقه و در لحظات آزاد به انجام آن می پردازند. از این طریق بهتر می توان به شناخت استعدادها و علایق آنان پی برد و تمهیدات و امکانات لازم را برای رشد و بالندگی استعدادهایشان فراهم کرد.

▪ نیاز به رشد فرهنگی: امروزه توجه به فرهنگ و تغییرات اجتماعی امری حائز اهمیت است و باتوجه به توسعه و پیشرفت فناوری اطلاعات می توان در جهت تأمین چنین نیازی اقدامات موثر انجام داد. پس غنی کردن اوقات فراغت از طریق تماشای فیلم های فرهنگی می تواند پاسخگوی نیازهای مزبور باشد. قابل ذکر است که بازدید از آثار تاریخی که معمولاً در اوقات فراغت صورت می گیرد زمینه آشنایی بیشتر با سوابق دیرینه فرهنگی را فراهم می آورد.

بوردیو (جامعه شناس) می نویسد: عوامل فرهنگی خانواده بر فرایند پیشرفت تحصیلی فرزندان موثر است. حاصل تحقیقات او نشان می دهد که خانواده هایی که فرزندان خود را به تماشای تئاتر، سینما، گالری های نقاشی و کنسرت ها و موزه ها می برند، موجبات پیشرفت تحصیلی فرزندان خود را فراهم می آورند. چنین دانش آموزانی با محیط مدرسه احساس سنخیت بیشتری کرده و با معلمان خود بهتر ارتباط برقرار می کنند.

نتیجه ای که از آرا و نظریات بوردیو می توانیم به دست آوریم این است که اگر اوقات فراغت فرزندان از طریق توجه دادن و ترغیب کردن آنها به امور فرهنگی غنی شود. ضمن سازنده بودن این اوقات، می توان به پیشرفت تحصیلی فرزندان نیز امیدواری بیشتری داشت، چرا که خود این امر موجب غنی سازی فرهنگی خانواده و فرزندان می شود.

▪ شکوفایی فردی و اجتماعی: گذراندن اوقات فراغت باید به نحوی باشد که زمینه های لازم برای شکوفایی فردی و اجتماعی را فراهم کند، زیرا شکوفا کردن استعدادها از اهم وظایف تعلیم و تربیت است و انسان بالنده در تفکر مازلو فردی است که به خودشکوفایی رسیده باشد و یکی از عواملی که به خودشکوفایی فرد کمک می کند. به تعبیر آلن بیرو، گذراندن اوقات فراغت است.

در حین گذراندن اوقات فراغت که فعالیتی اختیاری و آزاد است، فرد به دلخواه خود به فعالیتی می پردازد که استعداد انجام آن را دارد و به آن فعالیت علاقه مند نیز هست. هر گاه آدمی به فعالیتی بپردازد که هم استعداد آن را دارد و هم بدان علاقه مند است، قطعاً به شکوفایی در بعد فردی می رسد.

شکوفایی در بعد اجتماعی نیز آنگاه محقق می شود که فرد در کنار جمعی به فعالیت بپردازد و از طریق فراگیری مهارتهای اجتماعی و مهارتهای زندگی به رشد و بالندگی بیشتری دست یابد.

علاوه بر این با قرار گرفتن در جمع انسانهایی که توان رهبری جمعی را دارند شناخته می شوند و با به دست گرفتن رهبری جمع، استعداد رهبری وی به شکوفایی می رسد و علاوه بر آن استعدادهای دیگری در او رشد می کند که لازمه حضور در اجتماع است مانند رشد استعداد کلامی.

نتیجه آن که حاصل گذراندن اوقات فراغت است، دست یافتن به شکوفایی فردی و جمعی است.

● پیشنهادات

الف) پیشنهادات به مستولان و برنامه ریزان

ـ ایجاد هماهنگی و تشکیل یک ستاد برنامه ریزی بین نهادها و سازمانهایی که به نحوی می توانند در غنی سازی اوقات فراغت مشارکت داشته باشند.

ـ در فعالیتهایی که برای اوقات فراغت تدارک دیده می شود به انتظارات و علایق و نیازهای رشد نوجوانان و جوانان، توجه شود.

ـ استفاده از مربیان و استادان مجرب در برنامه ها و فعالیتها می تواند تأثیر بسزایی در افزایش کیفیت کلاسها و برنامه ها داشته باشد.

مربیان، توانایی برقراری ارتباط و رابطه حسنه با نوجوانان و جوانان را داشته باشند.

ـ وجود تعدد و تنوع فعالیتها و برنامه هایی که در خلال آن دانش آموزان بتوانند به صوت انتخابی، آزاد خودانگیخته و به میل خود به آن مشغول شوند.

ـ فضای تمامی مدارس در هر منطقه در تمام ایام هفته برای تمرین فوتبال و والیبال با حضور مربی ورزش باز باشد.

ـ دوره های آموزش زبان عربی، انگلیسی، ریاضی و.. در مدارس به سبک آموزشگاههای آزاد ولی با شهریه کم به دلیل استفاده از امکانات دولتی برگزار شود.

ـ از نیروی کار دانش آموزان در جهاد سازندگی، مدرسه سازی، پل سازی، راه سازی، تعمیر مدارس و پرداخت دستمزد به آنها استفاده شود.

ـ نسل جوان به داشتن برنامه ای مفید و جامع که شامل ورزش و فعالیتهای فیزیکی، کتابخوانی و جبران عقب افتادگی های احتمالی آموزشی است، تشویق شوند.

ـ شهرداری ها درصدی از عوامل نوسازی را به ایجاد فضای ورزشی، پارک، کتابخانه در مناطق حاشیه ای و محروم اختصاص دهند.

ـ در طول دوره به مناسبت اعیاد یا تولد ائمه یا حداقل در پایان کلاسها با حضور همه دانش آموزان جشنی برگزار شود و از کار و فعالیت های آنان تقدیر شود.

ـ به منظور اثربخشی هرچه بیشتر این فعالیت ها، مناسب است هم در حین انجام برنامه ها و هم در پایان برنامه، ارزشیابی شود. ارزشیابی در حین برنامه سبب دریافت بازخورد و آگاهی از نواقص برنامه ها و اقدام برای رفع آن ها می شود و ارزیابی در پایان برنامه نیز سبب کسب تجربه و آگاهی برای برنامه ریزی و دقت بیشتر در فعالیت های بعدی خواهد شد.

ب) پیشنهادات به خانواده ها

خانواده هادر نظر داشته باشند که اوقات فراغت به معنای رها شدن فرزندان به حال خود نیست، بلکه این یک فرصت غیررسمی است که باید به نحوه مطلوبی از آن بهره مند شوند.

ـ اولین کار جذب و جلب نوجوانان و جوانان به درون خانواده است، جذابیت محیط زندگی شرط لازم است و برای این کار هر یک از والدین باید در بالا بردن سطح شادابی فرزندان سهم داشته باشند.

ـ تقسیم کار در محیط خانواده نه تنها بخشی از اوقات فراغت را تامین می کند، بلکه باعث روحیه قدرشناسی و مسئولیت پذیری شده و روحیه پختگی آنان را تقویت می کند.

ـ اختصاص بخشی از اوقات شبانه روز برای تربیت و آموزش اجتماعی به فرزندان.

ـ جلب اعتماد نوجوانان تا نوجوان تکیه گاه و پشتیبان مطمئنی داشته باشد و بتواند مسائل و مشکلات خود را با آن ها در میان بگذارد.

ـ فراهم کردن فرصت های لازم جهت شرکت فرزندان در اردوهای زیارتی و سیاحتی که از طرف مدارس برگزار می شود.

ـ توجه به معاشرت ها و مصاحبت های دوستانه نظارت و کنترل والدین بر آن که بسیار حائز اهمیت است. البته به صورت غیرمستقیم و باید توجه کرد تحت هیچ شرایطی نباید اعتماد خود را از نوجوانان و جوانان سلب کرد.

ـ توجه به پوشش فرزندان در ایام تابستان چه در درون خانواده و چه در خارج از آن که باید برخوردار از وضعیت مناسب و درخور موقعیت سنی، جنسی و محیط انسانی آنان باشد تا زمینه برخی از تحریکات غریزی را فراهم نسازد.

ـ تنها گذاشتن فرزندان در منزل به بهانه دید و بازدید یا مسافرت به مصلحت نیست. احساس تنهایی در منزل زمینه های روحی و فکری نوجوانان و جوانان را برای روبه رو شدن با وسوسه های شیطانی مساعد می کند.

ـ تنظیم مسافرت های کوتاه مدت یک روزه یا چند روزه در تنوع روحی و تمدد جسمی و روانی فرزندان بسیار موثر است به ویژه اگر همراه با استفاده ارزشمند از زیبایی های طبیعت باشد.

شایسته است خانواده ها در انتخاب هم سفرها به همه جوانب اخلاقی و رفتاری و تاثیرپذیری کودکان و نوجوانان توجهی خاص مبذول کنند.

ـ مراقبت از حیات اجتماعی و معاشرت ها در ایام فراغت یک ضرورت غیرقابل انکار است، زیرا در اوقات فراغت نرخ جرائم و بزهکاری ها افزایش می یابد و بیشترین عامل ارتکاب جوانان به رفتارهای ضداجتماعی، معاشرت های آلوده و دوستی های مشکوک است.

ـ برای تربیت دینی و اخلاقی و تقویت ابعاد مذهبی فرزندان قدمهای ارزنده ای برداریم. زیرا تحقیقات و بررسی های انجام شده نشان می دهد که در خانواده های مذهبی مسائل و مشکلات و بزهکاری به مراتب کمتر است.

● برخی پیشنهادات دیگر

▪ استفاده از توانمندی های خانواده ها برای برنامه های تابستانی در مدارس: بسیاری از پدران و مادران با رغبت و علاقه آمادگی خویش را اعلام می دارند. با این برنامه هم مدرسه فعال می شود، هم خانواده ها در جریان آموزش سهیم می شوند.

▪ با مشارکت نهادها و مراکز فرهنگی و استفاده از امکانات مدارس می توان به برپاسازی اوقات فراغت دانش آموزان کمک کرد.

▪ حتی می توان از توانایی دانشجویان و دانش آموزان دبیرستانی بهره گرفت. نوعی حرفه آموزی برای رهایی از فضای عمدتاً نظری آموزش ـ وضعیت نظام فعلی آموزشی ـ می توان تدارک دید.

   
   
 
 
 
      زینب بهمدی  
 
      روزنامه اطلاعات ( www.ettelaat.com )
دوشنبه 29/1/1390 - 12:15
اخبار
تعدادی ورقه ی آهنی در اردن از درون غاری پیدا شده است که محققان معتقدند بر روی یکی از انها تصویر حضرت مسیح حک شده است.
در این تصویر مردی جوان با ریش و موهای فر خورده دیده می شود. این ورقه های آهنی متعلق به دو هزار سال پیش می باشند . این تصاویر اطلاعات دقیقی به محققان نمی دهد، اما بر روی یکی از آنها تاج از خار دیده می شود...

 


این ورقه های آهنی خارق العاده، در غاری در اردن پیدا شده است.

این تصویر می تواند اولین تصویر از عیسی مسیح باشد که می توان گفت در زمان کسانی که او را می شناخته اند، کشیده شده است.

http://www.negahak.net/images/stories/mehdi/1390/danestaniha/m1.jpg


این ورقه های آهنی کمی از کارت های اعتباری امروزی کوچک تر است. بر روی  برخی از این ورقه  های آهنی، تصاویری دیده می شود، که پایین آنان به زبان عبری نوشته هایی وجود دارد که کسی هنوز به مفهوم آنان پی نبرده است.

http://www.negahak.net/images/stories/mehdi/1390/danestaniha/m2.jpg

محققان معتقدند که تصویر پشتی این ورقه آهنی، نشان دهنده نقشه اورشلیم است.

http://www.negahak.net/images/stories/mehdi/1390/m3.jpg

سه شنبه 23/1/1390 - 15:54
طنز و سرگرمی

وی مینگ تنگ، مرد چینی ۵۵ ساله دارای گوش‌هایی است که توانایی دمیدن دارند...

در حدود ۳۰ سال پیش مینگ تنگ متوجه شد که ازگوش‌هایش هم می‌تواند هوا را خارج کند؛ یعنی در واقع عمل بازدم را انجام دهد.

از آن به بعد بود که با انجام حرکات عجیب و غریب با گوش‌هایش همه را متعجب کرده و نام خود را در گینس ثبت کرد. مینگ تنگ در فستیوال بهاری چین توانست ۲۰ شمع را با گوش‌هایش خاموش کند. همچنین او قادر است با نگه داشتن بینی و بیرون دادن هوا از گوش خود، حتی یک بادکنک را باد کند

سه شنبه 23/1/1390 - 15:50
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته