• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 27021
تعداد نظرات : 2747
زمان آخرین مطلب : 3259روز قبل
ایرانگردی

www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس


گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.net


www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس

شنبه 22/4/1392 - 9:28
ایرانگردی

www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس


گروه اینترنتـی پرشین استار | www.Persian-Star.org





www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس
شنبه 22/4/1392 - 9:27
ایرانگردی


www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org


www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس
شنبه 22/4/1392 - 9:27
ایرانگردی

www.iranfars.ir ایران فارس


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس
شنبه 22/4/1392 - 9:26
ایرانگردی


اصفهان، نصف جهان؛ این روزها آسمانش شکل بهتری دارد. ابر بر کاکل شهر نشسته است و خرامان می‌رقصد در ریزدانه‌های بلورین، تا برسند به زنده‌رودی که این روزها خودش را برای در بر کشیدن پرنده‌های مهاجر به شهر رسانده است. اینکه نماد اصفهان از قوس برج آذر شکل می‌گیرد و مجسمه‌اش ساخته می‌شود و نقش روی کاشی‌اش می‌شود تابلوی ورودی شهر و میدان نقش جهان ...

"ببخش تا خدا ببخشد" حکایت شهری است که تا زمان خشکی رودخانه، خشک‌تر از همیشه بود و با بازشدن دریچه‌های سد، باران قبل از آنکه آب زنده‌رود در مسیر 48‌ساعته‌اش، بیاید و پل‌ها را در آغوش بگیرد و از سی و سه پل رنجور که زخم بر پیشانی‌اش نشسته، تا پایه‌های پل خواجو که عصا به دست به فکر لرزش ستون‌های فرسوده‌اش روزگار می‌گذراند عیادت کند، خود را به زمین رساند تا جارو کرده باشد غبار روح شهر را. آذر قوسش را در آسمان می‌بندد تا مرغ‌های مهاجر به شهر بیایند و از سر و کول مردمی که نان خیرات آب می‌کنند بالا روند. اصفهان هر‌چند در اردیبهشت افسونگری می‌کند اما ناز نصف‌جهان در میان جنجال کلاغ‌های آذرماه، خریداران بیشتری دارد.

اختلاف در نامگذاری روز اصفهان بین مجموعه شهرداری و سازمان‌های مردم‌نهاد و چهره‌های برجسته فرهنگی و هنری و تعداد زیادی از روزنامه‌نگاران در روز ابتدای آذرماه، شکل ویژه‌ای به‌خود می‌گیرد چرا که مجموعه شهرداری در روز سوم اردیبهشت با استفاده از همه ابزار رسانه‌ای و سیستمی خود به‌دنبال برگزاری آیین نکوداشت این روز به‌عنوان روز اصفهان می‌گردد اما با همه این جنجال‌ها ناز اصفهان در روزهای ابتدایی برج قوس عجیب خریدار دارد. عینک باران‌خورده اصفهان را با دستمال کاغذی مچاله‌ای پاک می‌کنم که شهر، زیر نور دانه‌های باران، حال و هوای دیگری دارد.


و اما حکایت روز اصفهان :

قصه گزینش روزی برای اصفهان به بهمن‌ماه سال 1383 باز می‌گردد که پس از پیشنهاد گزینش چنین روزی از سوی دکتر شاهین سپنتا، برخی از سازمان‌های غیردولتی اصفهان همچون "کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ"، "جمعیت طبیعت‌یاران و انجمن مثنوی‌پژوهان ایران" از این پیشنهاد، استقبال و تلاشی گروهی را برای گزینش روز اصفهان آغاز کردند. در همین راستا، متن فراخوانی تهیه شد و برای بسیاری از چهره‌های فرهنگی و هنری، فرهیختگان، اصفهان‌شناسان و استادان دانشگاه‌ها فرستاده شد و همگی فراخوانده شدند تا پیشنهاد‌های خود را برای گزینش روزی با عنوان " اصفهان" با ذکر دلایل و مستندات کافی و با توجه به ریشه‌های تاریخی و فرهنگی آن به دبیرخانه بفرستند.

سرانجام در اردیبهشت‌ماه سال1384 همه پیشنهادهای رسیده به دبیرخانه هم‌اندیشی برای نامگذاری روز نکوداشت اصفهان بررسی و به داوری گذاشته شد و پس از گفت‌وگو‌های بسیار، اصفهان‌شناسان با رای اکثریت روز "یکم آذر‌ماه" هر سال را به‌عنوان "روز نکوداشت اصفهان" گزینش و تصویب کردند. دلیل انتخاب آنها این بود که براساس مستندات تاریخی، طالع بنیانگذاری شهر اصفهان در ماه آذر (قوس) دیده شده است. و آنان نگاره تاریخی منقوش بر کاشیکاری‌های سردر بازار قیصریه اصفهان را که تصویر فرد تیراندازی را با سر انسان و تنه ببر یا شیر و دم اژدها نشان می‌دهد و با اقتباس از صورت فلکی برج قوس (‌آذر‌ماه‌) و با محتوایی متعالی طراحی شده به‌عنوان نماد اصفهان انتخاب کردند. علاوه بر این، داوران ضمن درنظر گرفتن همه جوانب فرهنگی، تاریخی و اجتماعی در برگزیدن این روز، در بیانیه‌ای تاکید کردند: از آنجا که احداث باروی حفاظتی یا حصار بزرگ اصفهان به‌منظور تضمین امنیت شهر تاریخی اصفهان در دوران دیلمیان و در زمان حسن رکن‌الدوله دیلمی (‌366 - 322 هجری قمری‌) صورت گرفت و برپایی این باروی امنیتی به‌عنوان نقطه عطفی در تاریخ اصفهان شناخته می‌شود، یاد روز آن رویداد تاریخی از این روی شایسته‌تر از دیگر پیشنهادهاست.

شرکت‌کنندگان در فراخوان، روزها و مناسبت‌های متنوعی را برای روز نکوداشت اصفهان پیشنهاد کرده بودند. برای نمونه دوم اردیبهشت‌ماه جشن باستانی اردیبهشتگان، 28 اردیبهشت ماه روز جهانی موزه و میراث فرهنگی، 31 اردیبهشت‌ماه روز جهانی توسعه فرهنگی، سوم اردیبهشت‌ماه روز بزرگداشت شیخ بهایی، دهم بهمن‌ماه سالروز برگزاری بزرگ‌ترین جشن سده در اصفهان در زمان مرداویج زیاری، اول آذرماه سالروز بنیان باروی بزرگ اصفهان در زمان دیلمیان و چند روز دیگر.

پس از نتیجه‌گیری همه داوران، مسئولان شهری همچون دکتر مرتضی سقائیان‌نژاد (شهردار اصفهان) و دکتر محمدعلی چلونگر (رئیس سابق مرکز اصفهان‌شناسی) و دکتر محمود محمدی(عضو شورای شهر) نظر اصفهان‌شناسان را پذیرفتند و بیانیه استادان را امضا کردند اما زمان زیادی از انتشار خبر انتخاب یکم آذر‌ماه نگذشته بود که برخی از اعضای شورای شهر اصفهان در یک حرکت شتابزده، تصمیم به نفی انتخاب اصفهان‌شناسان گرفتند و براساس دستورالعمل شورای اسلامی شهر اصفهان، ‌سوم اردیبهشت‌ماه را به‌عنوان سالروز ولادت شیخ‌بهایی و به نام روز اصفهان نامگذاری کردند.

پس از این انتخاب نامناسب، اصفهان‌شناسان طی نامه‌ای به اعضای شورای شهر تذکر دادند که این انتخاب، بنیان درستی ندارد و روز تولد شیخ‌بهایی سوم اردیبهشت نیست چرا که براساس کتیبه کاشیکاری‌های دیوار اتاق مقبره شیخ بهایی، او در روز ۲۶ ذیحجه سال۹۵۳ هجری قمری برابر با پنجشنبه ۸ اسفند‌ماه سال۹۲۵ هجری خورشیدی در بعلبک لبنان به دنیا آمده و در تاریخ ۱۲‌شوال سال‌۱۰۳۰ هجری قمری برابر با دوشنبه ۸ شهریور ماه سال‌۱۰۰۰ هجری خورشیدی در اصفهان درگذشته است. اما شورای شهر به‌نظر اصفهان‌شناسان اهمیت نداد! و حتی در سال‌های بعد کوشید تا روز سوم اردیبهشت به‌عنوان روز بزرگداشت شیخ‌بهایی و روز معمار در تقویم رسمی کشور ثبت شود. طبق نظر اعضای شورای شهر اصفهان و تکرار این پیشنهاد از سوی وزارت مسکن و شهرسازی وقت، سرانجام منصور واعظی دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور اعلام کرد که سوم اردیبهشت همزمان با زادروز شیخ‌بهایی که یکی از ابعاد وجودی او در معماری تبلور پیدا کرده، به نام روز معماری و روز اصفهان نامگذاری می‌شود اما سرانجام رئیس بنیاد علمی پژوهشی معماری و شهرسازی ایران اعلام کرد که با توجه به نامگذاری روز سوم اردیبهشت‌ماه به‌عنوان روز ملی کارآفرینی توسط هیأت دولت، ثبت روز مذکور که مصادف با بزرگداشت شیخ بهایی است، به‌عنوان روز ملی معماری منتفی است.

هرچند استاندار اصفهان در مصاحبه‌ای وعده تشکیل جلساتی برای حل این اختلاف را داده بود اما با این همه، چند سال است که شورای شهر اصفهان سوم اردیبهشت را روز اصفهان اعلام می‌کند و از سوم تا نهم اردیبهشت را به‌عنوان هفته اصفهان نام نهاده و روز سوم اردیبهشت در تقویم رسمی کشور به نام شیخ‌بهایی نام گرفته است اما براساس قول اصفهان‌شناسان روشن است که شورای شهر اصفهان حقایق تاریخی را نادیده گرفته و براساس یک اشتباه، روز سوم اردیبهشت را به نام روز تولد شیخ‌بهایی و روز بزرگداشت او معرفی کرده است.


این تصاویر زیبا رو تقدیم می کنیم به شما دوستانی که وطنتون رو دوست می دارید و به زیبایی های جای جای کشور عزیزمان ایران عشق می ورزید. اصفهان که نگین درخشان ایران و یکی از معدود نقاط دیدنی ایران است، هنوز هم حرف ها برای گفتن دارد و چشم اندازهایش هر انسانی را به تحسین وادار می کند.

به امید روزی كه دوباره زاینده رود پر آب و مردمانش با صفا و محبت و به دور از كینه ها و یك رنگ و همدل باشند و قدر یك دیگر را بدانند



www.iranfars.ir ایران فارس


www.iranfars.ir ایران فارس

 

شنبه 22/4/1392 - 9:25
ایرانگردی
پته را نوعی سوزن دوزی ایرانی است که از دوخت ریس‌های پشمی رنگین، بر روی عریض یا شال، در طرحهای زیبایی چون: بوته، سرو، ترنج و... پدید می‌آید. نمای پته، منظره‌ای بدیع از گل و بوته‌های رنگین را به نمایش می‌گذارد و از آنجا که پدیدآورندگان این نما، به طور معمول زنان و دختران کرمانی بوده‌اند، آن را نمادی از هزاران درد و رنج و گاه شادی و شعفی دانسته‌اند که در ذهن این زنان و دختران منقوش بوده است.
 

 

شنبه 22/4/1392 - 9:22
ایرانگردی

نقاش، اول چند تا كوه بلند كشیده كه روی هر كدام، كمی برف سپید نشسته بود. بعد چند تا ابر خاكستری گذاشت گوشه تابلو و حاشیه‌هایشان را طلایی كرد كه یعنی، پشت‌شان خورشید پنهان شده است.

 


آن وقت رفت سراغ كوه‌ها و دشت مقابل‌شان را با قلم‌مو سبز كرد و بعد آدم‌هایی را كشید میان سبزی دشت كه كنار هم ایستاده بودند، عكس می‌گرفتند یا روی قالیچه‌های سبك و كوچك دور هم نشسته بودند و گپ می‌زدند، اما باز قانع نشد.

حس كرد تابلویش چیزی كم دارد و ناگهان یادش افتاد كه رنگ‌ها سرخ، زرد، بنفش و سپیدبراق روی پالت نقاشی‌اش دست نخورده مانده است. پس قلم مخصوصش را برداشت و به رنگ‌های دست‌نخورده آغشته‌اش كرد و بعد بارها كوبید روی تابلو و این شد كه «آلوارس» متولد شد. روستایی در مجاورت دشتی سبز كه پر شده از شقایق‌ها و لاله‌های سرخ، گل‌های ختمی و گل‌های وحشی دیگر.

روستای آلوارس

پیشنهاد این هفته ما روستای آلوارس است كه خیلی از ما وقتی اسمش را می‌شنویم خیال می‌كنیم باید نام یك گوشه سبز و درخشان در آن سر دنیا باشد، اما آلوارس آنقدرها هم دور نیست. این روستای ییلاقی از توابع بخش سرعین شهرستان اردبیل است كه گفته می‌شود پیش‌تر ییلاق چراگاهی عشایر شاهسون بوده است.

آلوارس قدیمی ترین روستایی است که در دامنه سبلان پا به عرصه وجود گذاشته است. مردی در زمان های قدیم در آن روستا زندگی می کرد که ادعا می کرد وارث این مکان است. بعد از درگذشت پیر مرد طایفه او بنام آل وارث معروف شد.

روستای آلوارس

گروهی هم می گویند در روستای آلوارس باغهای بزرگی وجود داشت که از درختان تنومندی چون شمشاد و سر و بید تبریزی انباشته بود. نجاران از آن درخت انبوه الورا می بریدند و کسانی که از روستا همجوار خانه می ساختند از روستای آلوارس الوار می خریدند. به خاطر این درختان تنومند و الوار محکم این روستا به الوارستان معروف شد.

گروهی هم می گویند اجداد اهالی این روستا به نژاد پارس می رسد. این روستا را پارسیان در زمان های بسیار قدیم ساخته و مدت مدیدی در آن زندگی کرده اند. به همین خاطر نام آل پارس نیز بر روی آن می نهند. ولی از همه مصطلح تر برای این روستا عنوان آل پارس است.

آلوارس را كوهنوردها بهتر از گردشگران عادی می‌شناسند، چون این روستا در مسیر صعود به سبلان قرار گرفته و از آنجا كه روستایی برفگیر و نسبتا سردسیر است پیست اسكی در 12 كیلومتری آن نیز بنا شده است

 

آلوارسی‌ها به زبان آذری سخن می‌گویند و شیعه هستند و اگر شما را به آنجا دعوت می‌كنیم نه فقط به این خاطر است كه می‌توانید از روستایشان جاجیم، گلیم، فرش و شال ‌گردن بخرید یا خانه‌های ساده و زیبایی دارد از جنس كاهگل و خشت و چوب دارد، بلكه آلوارس طبیعتی بكر دارد كه در هر بهار و تابستان با آب شدن برف‌های كوه‌های دامنه‌های سبلان، جان می‌گیرد و آن وقت یا گل‌های رنگ به رنگ می‌شود در دامن دشت‌هایش یا ماهی‌های قزل‌آلا در چشمه مین بلاغ یا هوای خنك و مرطوبی كه روح را تازه می‌كند و دردها را شفا می‌دهد.
روستای آلوارس

آلوارس را كوهنوردها بهتر از گردشگران عادی می‌شناسند، چون این روستا در مسیر صعود به سبلان قرار گرفته و از آنجا كه روستایی برفگیر و نسبتا سردسیر است پیست اسكی در 12 كیلومتری آن نیز بنا شده است.

خوش‌تان آمد؟ می‌خواهید به جمع گردشگران تابلوی نقاشی آلوارس بپیوندید؟ پس اول به سرعین سفر كنید و از آنجا جاده‌ای 12 كیلومتری شما را به این روستای زیبا می‌رساند.

روستای آلوارس

بزرگترین پیست اسکی کشور

مجموعه فرهنگی، توریستی و ورزشی آلوارس در یکی از زیباترین نقاط استان از لحاظ گردشگری و در دامنه های مرتفع و زیبای سبلان قرار دارد که بزرگترین پیست اسکی از لحاظ وسعت در ایران به حساب می آید. این پیست اسکی در فاصله 12 کیلو متری روستای آلوارس و 24 کیلومتری سرعین قرار گرفته و از آنجایی که در ارتفاع 3200 متری از سطح دریا قرار دارد در طول پائیز و زمستان پر از برف است و در حدود شش تا هشت ماه از سال مورد استفاده قرار گیرد.

این مکان مجهز به امکاناتی مثل بالابر و تله‌ سیژ است و با وجود گرمای 35-40 درجه ‌ای هوای تابستان در اردبیل و سرعین باز هم می ‌توانید برف را در این مکان  ببینید.

 

شنبه 22/4/1392 - 9:20
ایرانگردی

حمام‌های ایرانی بسیار هوشمندانه ساخته می‌شدند. در طراحی ساختمان حمام‌ها با ایجاد راهرویی پیچ‌درپیچ در حدفاصل دهلیز و ورودی حمام با تعدیل تفاوت دمای سرد بیرون و دمای گرم داخل، مانع از سرماخوردن مراجعان می‌شدند.


 

فضای داخل گرمخانه به چند محل جهت كیسه كشیدن، تمیز كردن و خزانه‌ها تقسیم می‌شده است. خزانه‌ها نیز سه عدد بوده‌ است؛ یكی برای آب گرم، دیگری برای آب سرد و آخری مخصوص آب ولرم. حمام‌ها نیز همچون بازار علاوه بر این كه در آن عملی مشخص انجام می‌گرفته، محل اجتماعات نیز بوده است. مراسم مهمی چون حنابندان، حمام عروسی، زایمان و ... نیز در آن انجام می‌شده است.

 

حمام ‌گنجعلی‌خان ‌(كرمان)

یكی از بناهای موجود در مجموعه گنجعلی‌خان شهر كرمان، حمام آن است كه در سال  1020‌هجری‌قمری به دستور گنجعلی‌بیگ ملقب به گنجعلی‌خان، حاكم كرمان در زمان شاه‌عباس صفوی ساخته شد. هدف از ساخت این مجموعه ایجاد یك مركز تفرجگاهی در وسط شهر بوده است. در حمام گنجعلی‌خان تمام‌ نماد‌های معماری سنتی یك حمام رعایت شده است و در برخی جاها حتی توجه به جزئیات توانسته این‌حمام را برجسته سازد.

حمام ‌گنجعلی‌خان

برای مثال در رختكن این‌حمام، گوشه‌هایی خلوت و تودرتو تعبیه شده كه محل مناسبی جهت گپ و گفت، استراحت و حتی عبادت بوده‌ است. حجاری‌های منقوش، كاشیكاری‌های معرق و خشتی، كاربندی‌های چشمنواز و... اوج معماری صفوی را در این بنا متجلی ساخته است. حمام گنجعلی‌خان در حال حاضر به صورت موزه مردم‌شناسی درآمده و مجسمه‌های مومی نصب شده در آن اقشار مختلف جامعه آن روزگار را در حالات متنوع نمایش می‌دهد.

 

‌طی سال‌های اخیر، حمام وكیل به چایخانه سنتی تغییر كاربری داده است. علاوه بر فالوده كرمانی خوش‌طعمی كه در این حمام می‌توان تجربه كرد، غذاهای سنتی نیز در بخش گرمخانه سرو می‌شود

حمام وكیل (كرمان)

یكی دیگر از حمام‌های سنتی و تاریخی شهر كرمان، حمام وكیل است كه اولین بخش از مجموعه وكیل به حساب می‌آید. این بنا براساس معماری زندیه ـ قاجاریه و با تقلید از حمام گنجعلی‌خان در سال 1270 هجری قمری ساخته شد.

حمام وكیل

سرامیك و كاشیكاری‌های زیبای این حمام كه از كف تا سقف امتداد یافته‌‌است، فضای داخلی حمام را بسیار زیبا و چشمنواز كرده است. ‌طی سال‌های اخیر، حمام وكیل به چایخانه سنتی تغییر كاربری داده است. علاوه بر فالوده كرمانی خوش‌طعمی كه در این حمام می‌توان تجربه كرد، غذاهای سنتی نیز در بخش گرمخانه سرو می‌شود.

 

حمام چهارفصل (اراك)

یكی دیگر از حمام‌های تاریخی ایران كه تبدیل به موزه مردم‌شناسی شده است، حمام چهارفصل در شهر اراك است كه بزرگ‌ترین حمام ایران نیز محسوب می‌شود. این حمام در اواخر دوره قاجار (احمدشاه) توسط حاج محمد ابراهیم خوانساری بنا شد.

حمام چهارفصل

از تزئینات به‌كار‌رفته در این بنا می‌توان به انواع كاشیكاری‌های زبردستانه اشاره كرد كه طرح‌هایی از انسان، حیوان و گیاهان را نمایش می‌دهد. نقاشی‌ها و نگارگری‌هایی از چهارفصل سال در چهارگوشه از این حمام علت نامگذاری آن به چهارفصل است. این حمام همچنین تنها حمام كشور است كه در آن بخشی مجزا به اقلیت‌های مذهبی اختصاص داده شده است. حمام چهارفصل در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

 

حمام علیقلی آقا

حمام های بزرگ و کوچک علی قلی آقا در محله بیدآباد اصفهان ( مسجد سیدکنونی( توسط شخص علی قلی آقا از درباریان دو پادشاه عصر صفوی شاه سلیمان وشاه سلطان حسین در مجموعه ای که خود بانی آن بوده است به سال ۱۱۲۵ ه . قبرپا شده و وقف مسجد و مدرسه گردیده است . این بنای زیبای عصر صفوی که به ثبت آثار ملی ایران رسیده است علاوه بر آنکه کلیه ویژگیهای حمام های ایرانی را داراست از ارزش های خاص تاریخی ، هنری برخوردار بوده شامل حمام بزرگ و کوچک و دارای تزئینات کاشی هفت رنگ و معرق و آهک بری زمان صفویه ونقاشی های دوران قاجار است که در دوره های بعدی هنگام تعمیرات افزوده شدهاست .

 

حمام در سال ۱۳۷۲ تعطیل گردیده و در معرض تخریب قرار داشت تااینکه در سال ۱۳۷۹ سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان فعالیتهای مرمتی در این بنای تاریخی را آغاز نمود . حمام پس از تکمیل مرمت اساسی به موزه مردم شناسی اصفهان تبدیل گردیده است مشخصات حمام : ورودی حمام بزرگ یک فضای هشت ضلعی بوده که به هشتی مشهور است و پس از عبور از دو راهروی عمود بر هم به بینه (رخت کن )متصل می گردد بینه یک هشت ضلعی کامل بزرگ است . پوشش طاق و گنبد آن بر روی هشت ستون سنگی قرار گرفته است . برای تأمین روشنائی بینه نورگیرهای شیشه داری بنامجام گاه در سقف تعبیه گردیده است. ازاره های بینه به فاصله ۱۴۰ سانتیمتردارای کاشیکاری هفت رنگ با نقوش گل وبوته و برگ و اسلیمی بوده و قسمت بالایی تزئینات آهک بری سفیدرنگ به زمینه مشکی مربوط به دوران صفویه ونقاشی با موضوعات متنوع مربوط به دوران قاجار است .سربینه با راهرو موربی به گرمخانه متصل می گردد. در ضلع دیگر این راهرو لنگ شوی خانه و سرویس بهداشتی قرار گرفته است . گرمخانه حمام فضای تقریبا"مستطیل شکلی است که بر روی هشت ستون سنگی و دیوارهای جانبی قرارگرفته ، کف گرمخانه با سنگهای مرغوب مرمرین پوشیده شده است که زنبورک هایی در زیرداشته ، از طریق تون هوای گرم به داخل زنبورک وارد شده و باعث گرم شدن کفمی گردیده است . دور تا دور دیوار گرم خانه تا ارتفاع ۱۴۶ سانتیمتر باتزئینات کاشیکاری با نقوش گل و مرغ و اسلیمی مزین شده است . خزینه حمام در کنار گرمخانه قرار گرفته و از طریق پله هایی کوتاه بدان می رسند .در طرفین خزینه نیز دو محل استحمام اختصاصی طراحی شده که به شاه نشین مشهور است . در ضلع جنوبی گرمخانه ساختمان چهارحوض و در طرفین آن نیم هشتی های زیبایی (شاه نشین های غربی و شرق (قرار دارد. ابعاد تقریبی استخر ۵*۱۳ متر با عمق ۲۵/۱ است .

 

کف محوطه باسنگ فرش شده و ازاره دیوار آن تا ارتفاع ۱۶۸ سانتیمتر دارای کاشیکاری هفت رنگ با طرحهایی نظیر درخت سرو و شکوفه ، ترکیب بندی هایی با نقوش درختان میوه و گل و بوته و اسلیمی است . بر روی یکی از جرزهای مشرف به گرمخانه یک تابلو کاشی تصویر مردی ایستاده با لباس و عمامه و عصا بدست مربوط به دوران صفویه که احتمالا" تصویربانی حمام یعنی علی قلی آقا می باشد را نشان میدهد. حمام کوچک ساختار معماری مشابه حمام بزرگ دارد . با این تفاوت که درمقیاس کوچکتری اجرا گردیده است . آب مورد استفاده در حمام از چاه گاو تأمین می شده که بوسیله گاو در فضایی به نام گاورو واقع در ضلع غربی بنابیرون کشیده و به مخزنی واقع در پشت بام انتقال داده می شد و از آنجا باتنبوشه های سفالین به خزینه ها و آب نماها و چهارحوض هدایت می گردید. ازدیگر بخشهای حمام سیستم گرمایش آن شامل تون ( آتشدان ) ، انبار سوخت ،تیان (ظرف مخصوص گرم کردن آب ) وگودال جمع آوری خاکستر می باشد که درضلع غربی بنا واقع شده و همچنین دودکش ها و کانال های انتقال گرما به زیر حمام است . سیستم دفع فاضلاب به روش گنداب بوده. بدین ترتیب که فاضلاب ازطریق کف شوی های دو محل گرمخانه و بینه به کانالی هدایت گردیده و سرانجام درمحوطه بزرگی در پشت حمام سرازیر شده در آن محل پس از خشک شدن به خارج شهرحمل می گردید.

 

 

حمام پهنه (سمنان)

یكی از حمام‌های تاریخی و ارزشمند ایران، حمام پهنه در شهر سمنان است. این حمام كه در مجاورت مسجد جامع قرار گرفته، در سال 856 هجری قمری به دستور خواجه غیاث‌الدین بهرام سمنانی، وزیر دربار تیموری ساخته شد. بعدها در زمان مظفرالدین شاه قاجار، این حمام كه نیمه‌ویران بود، بازسازی و احیا شد. در‌سال‌73 حمام پهنه توسط سازمان میراث فرهنگی سمنان مجدد‌ بازسازی شد‌ و به موزه مردم‌شناسی تغییر كاربری داد.

حمام پهنه

مهم‌ترین اثری كه در این گرمابه موزه نگهداری می‌شود، استخوان‌های مادر و جنینی است كه در شكم دارد. قدمت این استخوان‌ها 4500 سال تخمین زده شده‌ است. حمام پهنه در سال 1353 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.

 

گرمابه صفا (قزوین)

گرمابه صفا گرچه نه تغییر كاربردی داده و تبدیل به‌موزه یا رستوران شده و نه حتی به عنوان یك اثر تاریخی در فهرست آثار ملی ثبت شده است، اما می‌تواند برای گردشگران از جذابیت خاصی نسبت به سایر حمام‌های سنتی و تاریخی ایرانی برخوردار باشد. گرمابه صفا همچنان فعال است و گردشگران با مراجعه به آن امكان تجربه گرمابه سنتی ایرانی را در عصر حاضر خواهند داشت.

گرمابه صفا

 این حمام در حاشیه شرقی و انتهای خیابان مولوی قزوین واقع شده است. تمام‌ بخش‌های مختلف این حمام سنتی، از سنگ مرمر صیقلی و نفیس ساخته شده است. گرمابه صفا در سال 1259 هجری قمری و توسط حاج‌حسن بن حاجی عبدالله تبریزی ساخته شده است.

 

حمام وكیل (شیراز)

حمام وكیل به همراه سایر بناهای مجموعه وكیل در كانون شهر شیراز واقع شده است. این حمام كه از یادگارهای عصر كریمخانی است، از بهترین معماری و تكنیك‌های عصر خویش بهره برده است. وجود بخشی ویژه به نام شاه‌نشین در حمام وكیل، این حمام را از سایر حمام‌های سنتی ایرانی مجزا ساخته است.

حمام وكیل

 وجود نقوش آهك‌بری زیبا بر سقف - كه هر‌یك روایتگر داستانی مذهبی یا فولك و محلی است - زیبایی چشمنوازی به این حمام بخشیده است. حمام وكیل به شماره 917 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

 

حمام خان (یزد)

حمام خان یزد یكی دیگر از حمام‌هایی است كه به رستوران و چایخانه سنتی تغییر كاربری داده است و این امكان را به گردشگران می‌دهد كه در حین بازدید از این بنای تاریخی از شیرینی‌ها و غذاهای لذیذ یزدی بهره برد.

حمام خان (یزد)

بنای این حمام كه در میدان خان و در كنار سایر اجزای مجموعه خان یزد واقع شده، به دستور محمدتقی‌خان بافقی، حاكم یزد در سال 1212 هجری قمری ساخته شد. حمام خان در سال 1242 هجری قمری مجدد‌ مورد بازسازی قرار گرفت‌ و تزئیناتی به آن افزوده شد.

 

حمام فین (كاشان)

از دیگر «گرمابه‌‌موزه‌ها»، حمام فین كاشان است كه در مجموعه باغ فین قرارگرفته و به عنوان قتلگاه امیركبیر شناخته می‌شود. این گرمابه از دو حمام بزرگ و كوچك تشكیل شده است. تاریخ ساخت حمام كوچك به عصر صفویه مربوط است و همراه با بنای اولیه باغ ایجاد شده است. با ساخت حمام بزرگ در دوره فتحلعی‌شاه‌قاجار، حمام بزرگ به حمام سلطنتی معروف گردید و به رجال‌دولتی و افراد مهم جامعه اختصاص داده شد.

حمام فین

در مقابل، حمام كوچك به حمام خدمه شناخته شد و توسط افراد عادی جامعه مورد استفاده قرار گرفت. نكته قابل توجه این است كه هر دو حمام، كامل و دارای تمام‌ ویژگی‌ها و نشانه‌‌های معماری گرمابه‌های سنتی هستند. حمام فین ‌در‌سال 1314 جزو آثار ملی ایران به ثبت رسید؛ این مجموعه همچنین در سال 2011 در فهرست میراث جهانی یونسكو به ثبت رسیده است.

 

حمام‌ خان (كاشان)

یكی دیگر از حمام‌های برجای مانده از مجموعه حمام‌های تاریخی و سنتی ایران، حمام خان در بازار كاشان است كه متعلق به میرزاعبدالرزاق حاكم زندی شهر كاشان بوده است.

حمام‌ خان

این حاكم كه در ساخت و مرمت شهر كاشان بسیار دلسوزانه تلاش كرده، این حمام را در سال 1187 هجری قمری بنا كرده است. حمام خان در حال حاضر در تملك خصوصی قرار دارد.

 

حمام حاج شهبازخان (كرمانشاه)

این حمام كه از بناهای دوره قاجار محسوب می‌شود، در خیابان مدرس‌ در راسته بازار و در میان بافت قدیمی شهر كرمانشاه واقع شده است. حمام حاج شهبازخان در سال 1232 هجری قمری به دستور حاج شهبازخان، پسر منوچهر خان بیگلربیگی از رجال سیاسی دوره قاجار ساخته شد.

حمام حاج شهبازخان

این حمام از تمام‌ المان‌های معماری حمام‌های سنتی بهره برده است. گنبدهای این حمام با استفاده از آهك‌بری به زیبایی مقرنس‌كاری شده‌اند. نقاشی‌های دیواری از دیگر تزئینات چشم‌نواز این حمام به شمار می‌آیند. حمام حاج‌شهبازخان در‌سال‌1386 به شماره 20495 در شمار آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

 

شنبه 22/4/1392 - 9:16
ایرانگردی

ایتَخت یا مرکز کشور، شهر اصلی یک کشور یا یک محدوده حکومتی است که غالبا از سایر شهرها بزرگتر بوده و وزارت کشور و سایر نهادهای مهم حکومتی در آن واقع است. نهادهای اصلی حکومتی همچون وزارتخانه‌ها و ادارات مرکزی معمولاً در پایتخت قرار دارند. پایتخت محل استقرار حکومت است و این مسئله بطور قانونی و معمولاً در قانون اساسی کشورها وضع شده است.

در کشورهای پادشاهی، شاهان و دربار ایشان معمولاً در پایتخت سکونت دارند. ریشه واژه پایتخت نیز با همین امر مربوط است یعنی "پای تختگاه شاه"، یعنی در زمان‌های قدیم محل سکونت یک شاه اصلی‌ترین شاخص یک شهر برای پایتخت شدن بود.

در قدیم نام‌های دیگری نیز در معنی پایتخت بکار می‌رفت، همچون دارالخلافه و دارالسلطنه و آستانه.
منظور از آستانه، محل ورود به دربار پادشاه بود که محل این ورودی دربار رفته رفته معنای خود شهر سکونت شاه یعنی پایتخت را بخود گرفت.
آستانه در زمان عثمانی لقب و مترادف شهر استانبول بود و همین واژه فارسی هنوز در زبان‌های آسیای‌میانه در معنی پایتخت بکار می‌رود.

 

فهرست پایتخت‌های ایران در طول تاریخ:

  • عیلامیان: آوان و ایذه و شوش.
  • مادها: هگمتانه.
  • هخامنشیان: هگمتانه، شوش، تخت جمشید و پاسارگاد.
  • سلوکیان: سلوکیه و انطاکیه.
  • اشکانیان: صددروازه و ایذه و تیسفون.
  • ساسانیان: بیشاپور، تیسفون شوشتر(زمستانی).کرمانشاه(تابستانی)
  • طاهریان: مرو و نیشابور.
  • صفاریان: زرنج.
  • علویان: آمل.
  • سامانیان: بخارا.
  • زیاریان: گرگان.
  • بوییان: شیراز.
  • غزنویان: غزنین و لاهور.
  • سلجوقیان: نیشابور، مرو، اصفهان، کرمان و همدان.
  • اتابکان آذربایجان: تبریز.
  • اتابکان فارس: شیراز.
  • اتابکان لر: ایذه.
  • قراختاییان: کرمان.
  • خوارزمشاهیان: گرگانج.
  • ایلخانان: مراغه، سلطانیه و تبریز.
  • کرتیان: هرات.
  • مظفریان: یزد، کرمان.
  • سربداران: سبزوار.
  • چوپانیان: تبریز.
  • جلایریان: تبریز و بغداد.
  • تیموریان: سمرقند و هرات.
  • قراقویونلوها: تبریز.
  • آق‌قویونلوها: تبریز.
  • صفویان: تبریز، قزوین و اصفهان.
  • افشاریان: مشهد.
  • زندیان: شیراز، کرمان.
  • قاجاریان: تهران.
  • پهلوی‌ها: تهران.
  • جمهوری اسلامی: تهران.

منابع :

محمد رضا رمضانی، علی قائد، دامون زابلی، حمید و اکبر سلطانی. تاریخ معاصر ایران-۲۵۳. چاپ چهارم. تهران: شرکت چاپ و نشر کتاب‌های درسی ایران، ۱۳۸۶. صص ۱۰ و ۱۱. ISBN 964-05-1430-6.

ویکی پدیا

 

شنبه 22/4/1392 - 9:8
ایرانگردی
اگر به شهرهای ایران زمین سفر کرده باشید به طور حتم در بعضی از این شهرها چشمتان به پل های تاریخی افتاده است. پل های منحصر به فردی که در گذشته تنها راه ارتباطی به حساب می آمدند و بیشترشان کارایغی نظامی و تجاری داشتند.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،   می توانید با عجیب ترین پل های ایران آشنا شوید. از طولانی ترین پل تاریخی گرفته تا پل سنگی، پل 12 طبقه و ... خیلی از کسانی که به این پل ها خیره می شوند، متعجب می مانند، چرا که ساخت بیشتر آنها به سالیان دور بازمی گردد اما معماران و سازندگان هنرمند این پل های تاریخی، با مهارت خاصی موفق شده اند با در اختیار داشتن ساده ترین امکانات، این پل های با دوام و مقاوم را بسازند.

در این گزارش قصد داریم شما را با بخشی از بی نظیرترین پل های اتصالی کشورمان آشنا کنیم. پل هایی که خیلی از آنها در استان لرستان واقع شده اند و شاید به همین خاطر باشد که این استان پایتخت پل های تاریخی ایران لقب گرفته است. در ادامه گزارش  همشهری را پیگیری کنید.

از بابا رکن الدین تا خواجو

حتما خیلی ها نام این پل را شنیده اند؛ پل خواجو. زیباترین پل تاریخی ایران که در استان اصفهان قرار دارد و در زمان شاه عباس صفوی ساخته شده.


 
این پل را در طول تاریخ به اسامی زیادی می شناختند، پل بابا رکن الدین، پل حسن آباد، پل شیراز و پل شاهی، اما حالا این پل را مردم با نام پل خواجو می شناسند. به گفته شهرام امیری کارشناس میراث فرهنگی استان اصفهان، پل خواجو کاربردی دو منظوره داشته. «این پل علاوه بر اتصال دو مسیر به یکدیگر، نقش سد را هم روی رودخانه زاینده رود داشته است. یعنی زمانی که دهانه های زیر پل بسته می شد پل مثل یک سد عمل می کرد و جلوی جریان آب را می گرفت.»

یکی از جاذبه های این پل ساختمان شاهی است که در وسط آن قرار دارد که با معماری خاصی ساخته شده است. «کاشیکاری هایی که در این ساختمان به کار رفته، نظر هر بینده ای را به خود جلب می کند، در سمت شرق پل هم پایه ها به شکل پلکانی است و مردم هنگام بازدید از این پل، روی پلکان آن می نشینند.»

البته در سمت غرب پل پایه های به شکل آب شکنی و زاویه دار است و همین موضوع، زیبایی پل خواجو را صدچندان کرده. «طول پل خواجو به 150 متر می رسد. معماران کف رودخانه، یعنی جایی که پل روی آن احداث شده بود را سنگفرش کردند. این کار هم زیبایی پل را بیشتر کرده و هم از تخریب کف رودخانه جلوگیری کرده است.»

به گفته آقای امیری این پل به خاطر کاشیکاری و معماری خاصی که دارد شهرت زیادی پیدا کرده و امروزه خیلی ها برای بازدید این پل راهی اصفهان می شوند.

شکسته سنگی

در این بخش می خواهیم شما را با یک پل متفاوت آشنا کنیم. در قدیم رسم بر این بوده که در ساختن پل در ابتدا پایه های آن را از سنگ می ساختند و طاق پل را از آجر و ساروج، اما اگر سفری به جنوب خرم آباد داشته باشید با پل عجیبی روبرو خواهید شد. پلی که مردم آن را به اسم پل شاپوری یا پل شکسته می شناسند.


«شاید برایتان عجیب باشد اگر بدانید این پل، تنها از سنگ و ساروج ساخته شده و همین موضوع جذابیت این پل را بالا برده.»

آقای حسن پور کارشناس باستانشناسی استان لرستان با گفتن این حرف ها ادامه می دهد: «در گذشته ساختن طاق پل ها از سنگ با توجه به ابتدایی بودن وسایل ساخت و ساز، امکانپذیر نبوده است، به همین خاطر بیشتر پل های ساخته شده در این منطقه پایه هایی از سنگ دارندن اما طاق آنها از آجر و خشت و ... است.»

اما در میان همه این پل ها، پل شاپوری تنها پلی است که همه قسمت های آن از سنگ و ساروج ساخته شده است، حتی طاق آن «سنگ های به کار رفته در این پل، از قلوه ها و لاشه سنگ های رودخانه ای است و سازندگان این پل، از سنگ های بلوک قرمز برای سنگفرش کف پل استفاده کرده اند که در حال حاضر در اثر فرسایش آب از حالت اولیه و طبیعی خود خارج شده اند.»

این پل 27 دهانه دارد و طول آن به 270 متر و عرض آن به 7 متر می رسد. اگر دنبال ارتفاع پل هم هستید باید بگوییم این پل ارتفاعی کمتر از 12 متر دارد. «قدمت این پل به دوران ساسانی باز می گردد و این پل غرب استان لرستان را به شرق آن متصل می کرده است.»

پل 1700 ساله

اگر میان همه پل های منحصر به فرد ایران به دنبال قدیمی ترین پل می گردید باید به دزفول بروید، منطقه ای که در آن روی رودخانه دز، پلی ساخته شد که قدمت آن به دوران ساسانیان بازمی گردد، یعنی چیزی در حدود 1700 سال پیش.

«این پل به دستور شاپور اول ساخته شد و در آن زمان دزفول و اندیمشک را به هم وصل می کرد.» این حرف ها را پرویز پورفرخی مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خوزستان به زبان می آورد. او ادامه می دهد: «این پل حدود 370 متر طول دارد و عرض آن هم 9 متر است، این پل تاریخی از یک دهانه کوچک و بزرگ تشکیل شده که در حال حاضر 17 دهانه از این پل باقی مانده است و این دهانه ها در مسیر آبروی رودخانه نیستند.»

پایتخت پل های تاریخی

پل تاریخی دزفول حدود 4 متر ارتفاع دارد و سازندگان آن برای ساخت پایه های پل از سنگ و ساروج و در قسمت های دیگر آن از آجر و ساروج استفاده کرده اند. «پل دزفول به خاطر قدیمی بودن آن در سال 1310 در فهرست آثار ملی قرار گرفت.»

لرستان سرزمین پل های تاریخی ایران زمین است چرا که در این استان بیش از 77 پل تاریخی به ثبت رسیده که قدمت آنها به دوران اشکانیان، ساسانیان، دوران اسلامی و قاجار بازمی گردد.

به اعتقاد کارشناسان میراث فرهنگی بعد از اهرام ثلاثه مصر که بزرگ ترین بناهای سنگی جهان هستند، پل های تاریخی لرستان دومین بناهای سنگی به جا مانده از دوران گذشته به حساب می آیند. عطاءالله حسن پور کارشناس ارشد باستان شناسی و مدیر روابط عمومی میراث فرهنگی استان لرستان در این باره می گوید: «پل هایی که در استان لرستان ساخته شده اند هم از جهت شیوه ساخت و استحکام و هم از نظر زیبایی منحصر به فرد هستند، درباره چگونگی ساخت بعضی از این بناهای تاریخی هنوز سوال هایی وجوددارد که بی پاسخ مانده اند.»


 
شاید گذرتان به این استان افتاده و نمونه هایی از این پل ها را دیده باشید، با دیدن این پل های سنگی اولین سوالی که در ذهن هر بیننده ای شکل می گیرد این است که در روزگاران گذشته، مردم با داشتن امکانات و وسایل محدود چطور توانسته اند چنین پل های عظیمی را روی رودخانه های خروشان بسازند. «پل هایی که تا به امروز محکم و مقاوم روی رودخانه ها جا خوش کرده اند و شاید تنها گذر زمان باعث تخریب قسمت هایی از این پل ها شده باشد.»

به گفته آقای باستان شناس، معماری و روش ساخت این پل ها واقعا شگفت انگیز است. از آنجا که استان لرستان شاهراه و گذرگاه مهمی در قدیم به حساب می آمده، به همین خاطر مسیرهای شمال را به جنوب و شرق را به غرب وصل می کرده. «شاید همین موضوع یکی از دلایل اصلی شکل گیری بیشتر پل ها در این منطقه باشد.»

عطاءالله حسن پور این حرف را می زند و در ادامه برایمان توضیح می دهد که در استان لرستان پل های زیادی وجود دارند که برای باستان شناسان از لحاظ شیوه ساخت و قدمتشان مهم و ارزشمند هستند اما او در میان همه این پل ها، تنها به چهار نمونه از بهترین آنها اکتفا می کند و برایمان درباره آنها توضیح می دهد. پل هایی که از نظر او شاه پل های ایران محسوب می شوند.

مادر پل های ایران

در 35 کیلومتری شهر خرم آباد بزرگترین پل تاریخی ایران سال هاست که جا خوش کرده است.

این پل در قرن چهارم هجری قمری به دستور شخصی به نام «ابونجم بدر ابن حسنویه» از حاکمان دوره آل حسنویه ساخته شد. پلی که طول آن به 340 متر می رسد. عطاء الله حسن پور کارشناس باشتانشناسی استان لرستان در این باره می گوید: «این پل به کشکان معروف است چرا که روی رودخانه ای با همین نام ساخته شد. ارتفاع کشکان از زمین در حدود 20 و عرض آن 7 متر است.»

پل کشکان بسیار بزرگ است و همین خصوصیت باعث شده که باستان شناسان به آن لقب «مادر پل های ایران» را بدهند.


پل کشکان درگذشته بسیار پر رفت و آمد بوده و راه قدیمی شهر شاپور خواست را به مناطق غرب استان لرستان متصل می کرد. «این پل به گویش لری کشکو تلفظ می شود و از این پل کتیبه سنگی به جا مانده که براساس آن ساخت این پل 10 سال طول کشیده است.»

حالا این کتیبه در موزه «ضلع افلاک» خرم آباد نگهداری می شود. به گفته آقای حسن پور این پل دارای 12 طاق بوده که سه دهنه از این طاق ها به مرور زمان تخریب شده است. «پایه های پل از سنگ های بزرگ و تراش خورده و مصالحی همانند گچ، سنگ و آجر ساخته شده است.»

پلی به اندازه ساختمان 12 طبقه

بلندترین و مرتفع ترین پل استان لرستان به حساب می آید. ارتفاع آن به 26 متر می رسد و به اعتقاد اهالی لرستان در هنگام نگاه کردن به آن کلاه از سر انسان به زمین می افتد.

اینها که گفتیم بخشی از مشخصات «پل کلهر ممولان» است. پلی که در شهرستان پلدختر و در 60 کیلومتری جاده خرم آباد به خوزستان واقع شده. به گفته آقای حسن پور عرض این پل به 10 متر و طول آن به 151 متر می رسد. «اگر این پل را با آسمانخراش های امروزی مقایسه کنید متوجه خواهید شد که ارتفاع این پل به اندازه یک ساختمان 12 طبقه است.»


این پل هم از شاهکارهای حکومت آل حسنویه به حساب می آید و از کتیبه ای که از کلهر ممولان به جا مانده می شود فهمید این پل در تاریخ 384 هجری قمری ساخته شده. آن هم از آجر و سنگ. «البته سازندگان این پل برای اینکه استحکام آن بالا برود در کنار سنگ و آجر از ساروج هم استفاده کرده اند تا مبادا در گذر زمان پل ریزش کند و از بین برود.»

پل ممولان هم روی رودخانه کشکان ساخته شده است و در گذشته مورد استفاده خیلی از اهالی این منطقه بود و رفت و آمد آنها را آسان کرده بود. «یکی از نکات شگفت انگیز این پل، وجود سکویی در داخل پل است که این سکو از 12 پله ساخته شده اما هنوز کاربرد این پله ها مشخص نشده است.»

پلی که از زیر خاک قد علم کرد

البته پل های تاریخی فقط محدود به استان لرستان نمی شوند، چرا که اگر سری به هرمزگان بزنید با پل منحصر به فرد دیگری آشنا خواهید شد.

پل لاتیدان. پلی که در زمان صفویان به دستور شاه عباس ساخته شد. مهدی نوروزی کارشناس روابط عمومی میراث فرهنگی استان هرمزگان درباره این پل قدیمی می گوید: «این پل در ابتدا جنبه نظامی داشته است. چرا که نظامیان به قصد فتح بندرعباس، جزایر قشم و هرمز شروع به ساختن این پل کردند.»

اما بعدها لاتیدان به پلی تجاری تبدیل شد و کاروان های زیادی از آن عبور می کردند. «محلی که پل در آن واقع شده، محل رویش گیاهی به نام لاتی است. به همین خاطر، این پل لاتیدان یعنی محل گیاه لاتی نامیده شده.»


برای گذر از روی این پل، باید خودتان را حسابی آماده کنید، چرا که باید مسیری به طول یک کیلومتر را برای گذر از پل پشت سربگذارید. به گفته آقای نوروزی، این پل سال ها در زیر خاک مدفون بود اما در سال 1372 بر اثر وقوع یک سیلاب در نزدیکی روستای نیم کار واقع در شهرستان خمیر هرمزگان، ناگهان پلی طولانی از دل خاک سر بیرون آورد. «این پل روی رودخانه کول در جاده لار واقع شده بود، در ازای این پل سه برابر سی و سه پل اصفهان است و بیشتر از سنگ های بی شکل ساخته شده است.»

گاومیشان با دهانه ای بزرگ

در جنوبی ترین نقطه لرستان و در نزدیکی مرز ایلام یعنی در حدود 30 کیلومتری شهرستان پلدختر، پل گاومیشان واقع شده است.
«پل گاومیشان هم در سده چهارم هجری قمری و به دستور ابونجم بدر ابن حسنویه روی رودخانه پرخروش سمیرم ساخته شد. جالب است بدانید عرض دهانه این پل به 43 متر و 20 سانتیمتر می رسد، «اگر بخواهیم عرض دهانه این پل را با طاق کسری (ایوان مدائن) مقایسه کنیم آن وقت است که به اهمیت قوس و دهانه این پل پی می بریم.


چرا که عرض دهانه طاق کسری حدود 25 متر است که همین موضوع طاق کسری را به دارا بودن بزرگترین دهانه معماری جهان معروف کرده اما اگر نگاهی روی این پل بیندازید متوجه خواهید شد که دهانه پل گاومیشان که از سنگ و آجر و ساروج ساخته شده بزرگترین دهانه معماری جهان را دارد.» چگونگی  ساخت دهانه ای با این اندازه روی رودخانه خروشان سمیرم سوالی است که تنها معماران سده چهارم هجری ایران از پاسخ به آن باخبر هستند.


«طاق کسری روی زمینی صاف و هموار ساخته شده اما بنای تاریخی گاومیشان با زحمت زیادی روی رودخانه ساخته شده و همین موضوع اهمیت پل را بیشتر کرده است.» به گفته آقای حسن پور این پل شاهکار معماری روی آب است و نباید به سادگی از کنار آن گذشت. پلی که 175 متر طول و 8 متر عرض دارد و ارتفاع آن به 21 متر می رسد. «محال است که گردشگران به این منطقه بیایند و از این پل دیدن نکنند.»
 
شنبه 22/4/1392 - 9:7
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته