• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2831
تعداد نظرات : 1060
زمان آخرین مطلب : 4371روز قبل
طنز و سرگرمی
سه شنبه 22/9/1390 - 11:25
تست های هوش و روان شناسی و سرگرمی

ابتدا برای چند لحظه به کف دستتان نگاه کنید.
و پس از آن به ناخنهای همان دستتان نگاه کنید.
<تا وقتی این دو کار رو نکردید آخر صفحه رو نخونید>

.

.
.
.
.
.
.
.
.
.

.
.

.
.

.

1.اگر برای دیدن ناخنهایتان دستتان را برگرداندید و ناخنها را نگاه کردید ؛ گفته میشود که انسانی بیشتر منطقی هستید...

2.ولی اگر برای دیدن ناخنهایتان در همان حال که کف دستتان مقابل شما است ، انگشتانتان را خم کردید و به ناخن هایتان نگاه کردید ، بیشتر بر احساستان تكیه دارید


حالا تو کدومی?

سه شنبه 22/9/1390 - 11:24
خانواده

بعضی وقتها رو وال دیگران همچین احساس غربت میکنم که بی اختیار رو Home کلیک میکنم...!هیچ جا خونه ی خود آدم نمیشه.

«مگه اشك چقدر وزن داره...؟ که با جاری شدنش ، اینقدر سبک می شیم...!‏»

معلمه سر کلاس میگه هرکس خنگه از جاش بلند بشه.یه شاگرده بلند

میشه میگه : آقا بخدا ما خنگ نیستیم فقط خواستیم شما تنها نباشید.

چرا زن و شوهر در هنگام عقد دست یکدیگر رو می گیرن؟
.

.
.
این فقط یک رسمه. مثل دو بوکسور که قبل از مسابقه با هم دست میدن.

«ساده ترین کار جهان این است که خود باشی و دشوار ترین کار جهان این است که کسی باشی که دیگران میخواهند‏»

 

 

سه شنبه 22/9/1390 - 11:23
خانواده

لازمه ی خوشبختی جذب کردن چیزهای تازه نیست، بلکه حذف کردن افکار کهنه است، افکاری که به هیچ دردی نمی خورند

برای رسیدن به خدا ، نه کتابی نیازاست و نه راهنمایی
فقط کافی است: شعاع مهربانیت را روز به روز بیشتر کنی ،
آنقدر که روزی بتوانی همه را در آن جای دهی ،
آن وقت تا خدا فاصله ای نیست .

به سلامتی سرنوشت ….که نمیشه اونو از سرنوشت...

مردم با خدا هرگونه که می خواهند با خدا حرف می زنند
با خواهش و التماس، با خشم، با مهریانی با نامهربانی
مردم حتی با خدایشان قهر میکنند
او خداست و تو جرات اینگونه کارها را داری
ولی در مقابل مخلوق او...........
باورها را باید شست
جور دیگر باید فهمید.

آموختم که خدا عشق است وعشق تنها خداست، آموختم که وقتی نا امید میشوم خدا با تمام عظمتش عاشقانه انتظار می کشد تا دوباره به رحمتش امیدوار شوم..آموختمزندگی سخت است ولی من از او سخت ترم.........

 هست” را اگر قدر ندانی می شود “بود”

برای خودت زندگی کن،
کسی‌ که ترا دوست داشته باشد،
با تو میماند،
برای داشتنت می‌جنگد...
اما اگر دوست نداشته باشد،
به هر بهانه‌‌یی میرود,,,

 

سه شنبه 22/9/1390 - 11:16
آلبوم تصاویر

طوطی های رنگارنگ و فوق العاده زیبا

 

 

 

 

 

طوطی های رنگارنگ و فوق العاده زیبا

 

 

 

 

طوطی های رنگارنگ و فوق العاده زیبا

 

 

 

 

 

طوطی های رنگارنگ و فوق العاده زیبا

 

 

 

طوطی های رنگارنگ و فوق العاده زیبا

 

 

 

طوطی های رنگارنگ و فوق العاده زیبا

 

 

 

طوطی های رنگارنگ و فوق العاده زیبا

 

 

 

طوطی های رنگارنگ و فوق العاده زیبا

 

 

طوطی های رنگارنگ و فوق العاده زیبا

 

 

 

 

 

طوطی های رنگارنگ و فوق العاده زیبا
سه شنبه 22/9/1390 - 11:4
آلبوم تصاویر

آناتولی کوننکوو از روسیه کوچکترین آکواریوم جهان را ساخته است.

 

این آکواریوم شیشه‌ای در اندازه ۳۰ × ۲۴ × ۱۴ میلی‌متر گنجایش نگهداری ۱۰ میلی لیتر آب را دارد که این طراح روسی گیاهان مینیاتوری، خرده‌سنگ و ماهیان واقعی را در آن جای داده است.

کوچکترین آکواریوم جهان

 

 
 
سه شنبه 22/9/1390 - 10:39
آلبوم تصاویر

 

سه شنبه 22/9/1390 - 10:37
سخنان ماندگار

• امام صادق (سلام الله علیه) : •

حُسنُ الظَّنِّ بِاللَّهِ أن لاتَرجُوَ إلّا اللَّهَ، ولا تَخافَ إلّا ذَنبَكَ.
خوش گمانى به خدا این است كه جز به خدا امید نداشته باشى و جز از گناهت نترسى.

میزان الحكمة: ج6- ص578- ح 11735
سه شنبه 22/9/1390 - 10:29
طنز و سرگرمی
زن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیر … من گرفتم تو نگیر
چه اسیری كه ز دنیا شده ام یكسره سیر … من گرفتم تو نگیر
بود یك وقت مرا با رفقا گردش و سیر … یاد آن روز بخیر
زن مرا كرده میان قفس خانه اسیر … من گرفتم تو نگیر
یاد آن روز كه آزاد ز غمها بودم … تك و تنها بودم
زن و فرزند ببستند مرا با زنجیر … من گرفتم تو نگیر
بودم آن روز من از طایفه دّرد كشان … بودم از جمع خوشان
خوشی از دست برون رفت و شدم لات و فقیر … من گرفتم تو نگیر
ای مجرد كه بود خوابگهت بستر گرم … بستر راحت و نرم
زن مگیر ؛ ار نه شود خوابگهت لای حصیر … من گرفتم تو نگیر
بنده زن دارم و محكوم به حبس ابدم … مستحق لگدم
چون در این مسئله بود از خود مخلص تقصیر … من گرفتم تو نگیر
من از آن روز كه شوهر شده ام خر شده ام … خر همسر شده ام
می دهد یونجه به من جای پنیر … من گرفتم تو نگیر

این متن را به تمام آقایانی که نیاز به خنده دارند و تمام خانم هایی که جنبه دارند بفرمایید
دوشنبه 21/9/1390 - 12:45
داستان و حکایت


روزی بهلول بر هارون‌الرشید وارد شد. خلیفه گفت: مرا پندی بده...!
روزی بهلول بر هارون‌الرشید وارد شد.

خلیفه گفت: مرا پندی بده!

بهلول پرسید: اگر در بیابانی بی‌آب، تشنه‌گی بر تو غلبه نماید چندان که مشرف به موت گردی، در مقابل جرعه‌ای آب که عطش تو را فرو نشاند چه می‌دهی؟

گفت: صد دینار طلا.

پرسید: اگر صاحب آب به پول رضایت ندهد؟

گفت: نصف پادشاهی‌ام را.

بهلول گفت: حال اگر به حبس‌البول مبتلا گردی و رفع آن نتوانی، چه می‌دهی که آن را علاج کنند؟

گفت: نیم دیگر سلطنتم را.

بهلول گفت: پس ای خلیفه، این سلطنت که به آبی و بولی وابسته است، تو را مغرور نسازد که با خلق خدای به بدی رفتار کنی.

منبع: ایران عشق
دوشنبه 21/9/1390 - 12:31
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته