• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 4363
تعداد نظرات : 2608
زمان آخرین مطلب : 3468روز قبل
حجاب و عفاف

نبوده است، با تفحص و کنکاش در تاریخ ایران، به نوع پوشش و حجاب در میان اقوام و سلسله های ایرانی بر می خوریم.

”از زنان ایران باستان شمار اندکی تندیس به جای مانده است. زیرا زنان در زندگی اجتماعی شرکت چندانی نداشتند.نقش برجسته ای از سده پنجم پیش از میلاد در دست است که یک ملکه را در پیراهن و شلواری کامل نشان می دهد.1 همچنینجامی نقره ای متعلق به پنج هزار سال پیش از مرو دشت فارس بدست آمده است که نقش زنی همانند الهه ای بر آن حک شده. پوشش سرش به صورت نواری گرد سرش را فرا گرفته و کلاه کوچکی بر سر دارد که موهایش را از بالا به پایین پوشانده است.2

زن ایران باستان به حجاب اهمیت می داده و در دوره های مختلف شکل و نوع آن فرق می کرده. در میان زنان طبقات بالا و درباری پوشش بیشتری دیده می شده و زنان طبقات پایین و روستاییان چون در امر تامین نیازهای خانواده نقش بسزایی داشتند پوشش کمتری داشتند.

پس از داریوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد. زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ می کردند،ولی در مورد زنان دیگر،گوشه نشینی زمان عادت ماهانه که برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعی شان را فرا گرفت_زنان طبقات بالای اجتماع جرات آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش از در خانه بیرون بیایند...

در نقشهایی که از ایران باستان بر جای مانده هیچ صورت زن دیده نمیشود و نامی از ایشان به نظر نمیرسد. 3

بطوری که از آثار و نقوش باقی مانده از عهد باستان حدود قرن هفتم قبل از میلاد برمی آید زنان ایران عموما بجز زنان وابسته به طبقه اشراف بی حجاب بوده اند

يکشنبه 11/8/1393 - 9:41
حجاب و عفاف

یکی از مسائل مربوط به انسان پوشاک و نوع چگونگی آن است. پوشش و ظاهر انسان دارای جنبه فردی و اجتماعی است. پوشاک و لباس افراد با توجه به شرایط اقلیمی، فرهنگی و دینی متفاوت است.

از جمله پدیده ها و معضلات دنیای مدرن که جامعه ما با آن مواجه است،مشکل بی حجابی و رواج فرهنگ آزاد جنسی بین زن و مرد است.

درباره حجاب و مخالفت با آن از چند جهت می توان بحث و بررسی کرد:

1- بحث فکری، عقیدتی، توجیه عقلانی، فواید و آثار آن

2- بحث فقهی و مستندات شرعی آن

3- نگاه اجتماعی_سیاسی و بررسی ریشه های تاریخی بروز فرهنگ برهنگی

نگارنده در این نوشتار بر آن است تا به صورت مختصر به سابقه تاریخی پوشش در میان زنان ایرانی قبل از اسلام اشاره کرده و با دنبال کردن مسئله ریشه های پیدایش پدیده بی حجابی و اختلاط زن و مرد را در سده های اخیر و خصوصا در زمان سلسله قاجاریه و پهلوی در این سو و آن سوی مرزها جستجو کرد.

از این رهگذر خواننده محترم خواهد دید که تفکر و رفتار غالب بانوان بی حجاب، پیش از آنکه مبتنی بر اندیشه و نقد و بررسی علمی و انتخاب اگاهانه افراد باشد، توطئه و زمینه چینی و تحمیل از جانب استعمارگران خارجی و سیاستمداران داخلی است. و قهرا زنان مسلمان و هوشیار ما ناآگاهانه در دام دشمن نخواهند افتاد.

يکشنبه 11/8/1393 - 9:26
حجاب و عفاف
كشف حجاب در ایران پدیده‌ای ناشی از آشنایی با غرب و تجدد‌خواهی افرادی است كه افكار و زندگی غربی راتجربه كرده‌ بودند. در حالی كه نخستین نشانه‌های كشف حجاب را می‌توان در دربار ناصر‌الدین شاه قاجار و سپس در محافل روشنفكری مشاهده نمود، رسمیت یافتن آن به دوره دیكتاتوری رضا شاه پهلوی باز می‌گردد.
رضاخان كه پیش از رسیدن به مقام پادشاهی خود را فردی دیندار و پای‌بند به اصول مذهب نشان داده بود، پس از به قدرت رسیدن به تدریج ماهیت اصلی خود را نمایان ساخت. او كه تجددگرایی و تضعیف ارزشهای دینی را سرلوحه برنامه‌های نوسازی فرهنگی خود قرار داده بود، طی اقداماتی مخالفت عملی خود را با اسلام و فرهنگ و سنن اسلامی جامعه آغاز كرد. از جمله این اقدامات می‌توان به حضور روز افزون میسیون‌های مذهبی، تأسیس مدارس جدید، بازگشت اشراف‌زادگان تحصیل كرده از فرنگ، تأسیس كانون‌ها و انجمن‌های روشنفكری، تغییر نظام آموزشی، اجباری كردن استفاده از كلاه شاپو، صدور قانون متحدالشكل نمودن البسه، كشف حجاب بانوان، ترویج بی‌قیدی در میان زنان، جلوگیری از حضور زنان با حجاب در پارك‌ها، سینماها، تأترها، ‌هتل‌ها و سایر مراكز عمومی و ... اشاره نمود.
رضا شاه كه ریشه‌دار بودن تفكر دینی و مبانی ارزشی حاكم بر جامعه ایرانی را مانعی جدی بر سر راه فرآیند مدرن‌سازی می‌پنداشت، پس از تنها سفر خارجی‌اش به تركیه در 12 خرداد 1313، بیش از اندازه تحت تأثیر اقدامات غرب‌گرایانه آتاتورك قرار گرفت. از این رو پس از بازگشت به ایران عزم خود را برای غربی شدن جامعه ایرا نی جزم نمود و مدعی آن شد كه اگر مردم لباس متحد‌الشكل بپوشند، كلاه پهلوی به سر گذارند و نسبت به تقیدات دینی سستی نشان دهند متمدن خواهند شد.
مسافرت رضا شاه به تركیه جدای از آنكه فصل جدیدی در مناسبات دو كشور گشود، تغییرات عمیقی نیز در روحیات و سیاست‌های رضا شاه علی‌الخصوص درباره زنان و حجاب آنان بوجود آورد.
مستشارالدوله سفیر كبیر ایران در تركیه، تأثیرپذیری رضاخان از بی‌حجابی زنان تركیه را چنین توضیح می‌دهد: «شبی پس از پایان ضیافت رسمی باشكوه وقتی رضاشاه به عمارت حزب خلق كه محل اقامت او در آنكارا بود مراجعت كرد تا پاسی از شب نخوابید و در تالار بزرگ خانه ملت قدم می‌زد و فكر می‌كرد و گاه گاه بلند می‌گفت: عجب! عجب! وقتی چشمان شاه متوجه من شد كه در گوشه تالار ایستاده بودم، فرمود: صادق، من تصور نمی‌كردم تركها تا این اندازه ترقی كرده و در اخذ تمدن اروپا جلو رفته باشند. حالا می‌بینم كه ما خیلی عقب هستیم مخصوصاً در قسمت تربیت دختران و بانوان؛ ... فوراً باید با تمام قوا به پیشرفت سریع مردم مخصوصاً زنان اقدام كنیم.» 1
رضاخان كه شدیداً تحت تأثیر بی‌حجابی زنان تركیه قرار گرفته بود، این مسئله را یك سال و اندی پس از سفر خود به تركیه در آذر 1314 به مجمود جم رئیس‌الوزرا چنین بازگو می‌نماید: «نزدیك دو سال است كه این موضوع ـ كشف حجاب ـ سخت فكر مرا به خود مشغول داشته است، خصوصاً از وقتی كه به تركیه رفتم و زنهای آنها را دیدم كه «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش به دوش مردهایشان در كارهای مملكت به آنها كمك می‌كنند، دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. درست حكم یك دمل را پیدا كرده كه باید با احتیاط به آن نیشتر زد و از بینش برد.» 2
از این رو بخشنامه كشف حجاب جهت تصویب رضا شاه در تاریخ 27 آذر 1314 از طرف رئیس‌الوزرا به دربار فرستاده شد تا در اول دی سال دستور العمل اجرای غیر رسمی قانون كشف حجاب به تمام ولایات ایران ارسال گردد. رضا شاه در روز هفدهم دی ماه 1314 برای اعطای گواهینامه فارغ‌ التحصیلان به دانشسرای عالی رفته بود، در حالی كه ملكه ایران و دختر بزرگش بدون حجاب بودند و لباس‌های اروپایی به تن كرده بودند، طی نطقی از كشف حجاب و پیشرفت زنان سخن گفت:
«... شما زنها باید این روز را كه روز سعادت و موفقیت شماست روز بزرگی بدانید و از فرصتی كه بدست آورد‌ه‌ اید برای خدمت به كشور خود از آن استفاده كنید... شما خواهران و دختران من حالا كه داخل جامعه شده‌اید و برای پیشرفت خود و كشورتان این قدم را برداشته‌اید باید بفهمید كه وظیفه شما این است كه برای كشور خودتان كار كنید، سعادت آینده در دست شماست.» 3
بدین سان از فردای آن روز، بر سر كردن چادر در خیابان‌های تهران ممنوع شد و دولت و سایر دستگاههای اجرائی در كشور موظف گردیدند برای پیشبرد این طرح در ولایات مختلف بكوشند. به همین منظور از اقدامات تبلیغاتی و انتظامی در حد وسیعی بهره‌گیری شد و حتی مسئولین در بسیاری از موارد، كاربرد قوه قهریه را نیز در اولویت قرار دادند.
از این آموزگاران و دختران دانش‌آموز از داشتن حجاب ممنوع شدند و افسران ارتش با زنانی كه حجاب داشتند راه نمی‌رفتند. در اتوبوس زنان با حجاب را راه نمی‌دادند و در معابر پاسبان‌ها از اهانت و كتك‌ زدن به زن‌هایی كه چادر داشتند با نهایت بی‌پروایی و بی‌رحمی فرو گذار نمی‌كردند. حتی بعضی از مأموران بخصوص در شهرها و دهات زن‌هایی را كه پارچه روی سر انداخته بودند، اگر چه چادر معمولی نبود از سر آنها كشیده و پاره پاره می‌كردند و اگر زن فرار می‌كرد او را تا توی خانه‌اش تعقیب می‌كردند و به این هم اكتفا نكرده اتاق زن‌ها و صندوق لباس آنها را تفتیش كرده، اگر چادر از هر قبیل می‌دیدند پاره پاره می‌كردند یا به غنیمت می‌بردند. 4
تصویب و ابلاغ قانون كشف حجاب بیش از پیش جامعه روحانیت را با محدودیت مواجه كرده بود، اعتراضات علما و روحانیون و مخالفتهای گسترده‌ی مردمی را نیز در سراسر كشور و در شهرهایی نظیر قم، اصفهان و شیراز در پی داشت كه مهم‌ترین نمونه آن قیام بزرگ مسجد گوهر شاد مشهد بود. 5 اگر چه با انتشار خبر قیام گوهرشاد، مقدمات اعتراض اجتماعی وسیعی فراهم شد،‌ اما فقدان رهبری منسجم و خشونت شدید حكومت از جمله عواملی به شمار می‌آیند كه نه تنها این اعتراضات را ناكام گذاشتند بلكه رضاخان را نیز مصمم به اجرای خشونت بار كشف حجاب نمودند. با این حال قیام گوهر شاد كه یك سال پس از بازگشت رضاخان از سفر به تركیه و مشاهدات وی در مورد بی‌بند و باری و بی‌حجابی زنان تركیه به وقوع پیوسته بود، از یكسو حكایت از تأثیر بی‌چون و چرای رضاخان از فرهنگ غربی داشت و از سوی دیگر از تعارض این فرهنگ با فرهنگ اسلامی جامعه ایران و عدم پذیرش موازین غیر شرعی توسط مردم نیز خبر می‌داد.
امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب اسلامی كه در 1299 كودتای رضاخان را محكوم كرده بود و در برابر سیاست‌های ضد دینی پهلوی اول همچون كشف حجاب، جدایی دین از سیاست، رواج فرهنگ اروپایی در ایران، اهانت به روحانیت و ... نیز موضع‌گیری نموده بود؛ این مسئله را چنین شرح می‌دهند: «در رژیم طاغوتی پهلوی آن ظلمی كه به بانوانی كه مقید بودند به اینكه بر طبق اسلام عمل كنند و موافق آنچه كه اسلام امر كرده است ذی خودشان را قرار دهند، در آن زمان رضا شاه به وضعی و در زمان محمد‌رضا به وضع دیگر. و بحمدالله بانوان ایران مقاومت كردند و جز یك دسته‌ای كه جزء دار و دسته خود آنها بودند و غربزده بودند و با رژیم او مناسب بودند، سایر خواهرها مقاومت كردند. بنابراین اسلام در ایران زنده شد، آن خدمتی كه به بانوان كرده است و خواهد كرد ارزشش به اندازه‌ای است كه نمی‌توانیم ما توصیف كنیم. اگر نبود این انقلاب و نبود این تغییر و تحولی كه در ایران واقع شده بود، بعد از چند سال دیگر اثری از اخلاق اسلامی در ایران نبود.» 6
اگر چه پس از سقوط رضا شاه قاعده یكسانی در خصوص كشف حجاب و اتحاد شكل لباس وجود نداشت، اما لزوم پاسخ به مطالبات و افكار عمومی، مقامات را به عقب نشینی واداشت. به عنوان نمونه می‌توان به استعلام وزیر كشور از نخست‌وزیر در تاریخ 1/10/1322 اشاره نمود كه طی آن به صراحت از عقب‌نشینی اجباری دولت در قبال كشف حجاب سخن به میان آمده است. 7
در مجموع می‌‌توان چنین اذعان نمود كه واقعه كشف حجاب در دوران پهلوی از یك سو حكایت از بحران حقوقی زنان در جامعه سنتی ایران داشته و از سوی دیگر زنان را به عنوان عناصر و ابزار نوگرایی رژیم درآورده بود. شعیب بهمنی
پانوشت‌ها:
1ـ حسین مكی، تاریخ بیست ساله ایران، ج ششم، تهران: ناشر، 1362، ص 157.
2ـ مهدی صلاح، كشف حجاب، زمینه‌ها، پیامدها و واكنش‌ها، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1384، ص 118.
3ـ حكایت كشف حجاب، تهاجم فرهنگی غرب و كشف حجاب، تهران، موسسه فرهنگی قدر ولایت، 1378، ص 25.
4ـ محسن صدر، خاطرات صدرالاشراف، تهران، نشر وحید، 1364، ص 305.
5ـ علیرضا امینی، تحولات ساسی و اجتماعی ایران در دوران پهلوی، صدای معاصر، 1381، ص 40.
6ـ صحیفه نور، ج 18، ص 261.
7ـ مرتضی جعفری، واقعه كشف حجاب، اسناد منتشر نشده از واقعه كشف حجاب در عصر رضاخان، تهران، سازمان مدارك فرهنگی انقلاب اسلامی و مؤسسه پژوهشی و مطالعاتی فرهنگی، 1371، ص 459، سند شماره 222.
يکشنبه 11/8/1393 - 9:25
حجاب و عفاف
با توجه به مطالبی که بیان گردید، این سؤال به ذهن می رسد که آیا انقلاب اسلامی موجب رونق گرفتن حجاب شد یا بعکس، این حجاب بود که انقلاب کرد؟ به عبارت دیگر، آیا جمعی اقتدارگرا که خواهان نقش های سنتی برای زنان و اختفای آنان از سر انحصار طلبی بودند، به قدرت رسیدند یا نه، مردم، اعم از زن و مرد، به خاطر سیاست های ضد دینی و ضد حجاب رژیم شاه، برای حفظ و زنده کردن ارزش های معنوی از جمله حجاب، علیه شاه شوریدند؛ یعنی به خاطر حجاب انقلاب کردند؟
اگر مورد اول را بپذیریم، پس اجباری کردن حجاب نوعی خودخواهی مردان و انقلاب ایران نوعی انقلاب مردسالار است که جنبش های دفاع از حقوق زنان حق دارند با آن مبارزه کنند.
اما در خصوص مورد دوم، یعنی اینکه به خاطر فراگیری فرهنگ دینی و حفظ معنویات از جملعه حجاب این انقلاب صورت گرفته باشد. در این صورت، طبیعی است که مردم تا حد امکان در راه گسترش آرمان هایی که به خاطر آن انقلاب کرده اند تلاش نمایند و سعی کنند فرهنگ انقلاب را فراگیر سازند و چنانچه موفق به این کار نشوند انقلاب شکست خورده است.
بسیاری از نویسندگان خارجی علاقه مندند به نوعی ثابت کنند که رابطه انقلاب و حجاب در ایران از نوع اول بوده است. یکی از روزنامه های اتریشی در اول خرداد سال 2000 نوشت:
غرب به مدت 20سال حجاب را نشانه ی فشار بر زن ایرانی می دانست. (همان)
نشریه انگلیسی «میدل الیت» نیز در این باره می نویسد:
انقلاب به دخترانش خیانت کرد... چند روز پس از پیروزی کامل علیه رژیم شاه، زنان را از ادارات بیرون ریختند و امر به سر کردن چادر به آنها نمودند. ( به نقل از: راغبی، 1384، ص120)
روزنامه «کانبرا تایمز» چاپ استرالیا هم در تاریخ 9/6/1982 نوشت:
حجاب در میان وحشی گری و تهدیدها به ایران باز می گردد. به زنان طبقه متوسط که زمانی خود شیک پوش ترین زنان خاورمیانه به حساب می آمدند دستور پوشیدن چادر داده می شود. ملاهای ایران و پیروانشان طوری با زنان رفتار نمی کنند که آنها بتوانند در مورد لباسشان تصمیم بگیرند. (همان)
برخی دیگر از نویسندگان خارجی که کمی معتدل ترند، معتقدند که انقلاب اسلامی در زنان تحول ایجاد کرد و موجب شد تا آنها حجاب کنونی را که نمونه کامل آن چادر است، برگزینند. برای مثال، خانم شیخ نورالاسلام بنگلادشی معتقد است:
انقلاب اسلامی زندگی زنان مسلمان ایرانی را کاملاً عوض کرده است. از روش کنونی زندگی آنها هیچ کس نمی تواند تصور کند که آنها در گذشته مقلّد اروپاییان بوده اند... انقلاب اسلامی زنان را با حجاب پوشانده ولی آنها را به سطح جامعه کشانده است. آنها همه جا کار می کنند؛ در ادارات، دادگاه ها، مغازه ها، هتل ها، بیمارستان ها، خطوط هوایی و... حتی دختران پنج ساله حجاب دارند. ( به نقل از: همان. ص121)
اما در مقابل، بسیاری از نویسندگان که از نزدیک شاهد ماجرا بوده اند معتقدند: این انقلاب نبود که زنان را محجبه کرد، بلمه این حجاب بود که انقلاب آفرید. به عبارت دیگر، به خاطر دفاع از حجاب و سایر ارزش های دینی، انقلاب توسط مردم به وقوع پیوست. خانم دلال عباس در همین زمینه می نویسد:
پوشش اسلامی زنان شرکت کننده در تظاهرات میلیونی، اسلامی بودن انقلاب و نفی فرهنگ ناسیونالیستی و فرهنگ وارداتی غربی را که هر دو در پی محو اسلام از اندیشه و حیات ایرانی ها بودند، نشان می داد. از این رو، چادر بعدها نماد و پوشش رسمی همه زنان ایرانی شد. (دلال عباس. 1384، ص3-5)
خانم محبوبه امی نیز معتقد است:
اقطاب استکبار جهان اسلام را تنها مانع خود یافتند و حجاب زنان را نیز آشکارترین نماد تظاهر مذهبی دیدند. تنها حجاب آشکار زن مسلمان بود که هنوز بر حفظ حیثیت ایدئولوژیک کشورش اشعار داشت و از اینجا بود که حجاب سیاسی محض نیز به عرصه درآمد و در الجزایر بیش از همه غوغا کرد و از آن پس از تاکتیک های مؤثر مبارزه علیه استکبار در میان انقلابیون مسلمان شد. و آنگاه در ایران با حجاب مذهبی درهم آمیخت و اصالتی دینی یافت و در عرصه نبرد با طاغوت به فرم رزم مبدل شد و جهانی شد. (امی، 1370، ص2)
همان گونه که پیش تر اشاره گردید، پیش از انقلاب افرادی همچون دکتر شریعتی به حجاب شکل سیاسی داده بودند؛ یعنی حجاب به یک ایدئولوژی مبارزه و به هدفی برای انقلاب تبدیل شده بود که می توانستند توسط آن به جهان غرب «نه» بگویند. از این رو، طبیعی است که بعد از انقلاب نیز انقلابیون درصدد ترویج آن باشند.
منبع: کتاب فصلنامه تخصصی بانوان شیعه
شنبه 10/8/1393 - 12:53
حجاب و عفاف
هر چه از اجرای برنامه های ضد حجاب محمدرضا شاه می گذشت صف بندی موافقان و مخالفان آشکارتر می شد تا حدی که در آخرین سالهای حکومت شاه، در ظاهر و رفتار زنان در شهرهای ایران، به ویژه در تهران، ناهمگونی شدیدی پدید آمد. این مسئله حتی از دید خارجی ها نیز مخفی نماند. خانم دلال عباسی در این خصوص می نویسد:
چادرهایی سیاه یا رنگی در مناطق فقیر نشین که اغلب جامعه ایرانی را تشکیل می داد، و بی حجابی تا مرز برهنگی در مناطق مرفه نشین همراه با آرایش بیش از حدّ و بی دینی آشکار. (دلال عباسی، 1384، ص159)
نویسنده دیگری نیز که شاهد حجاب مردم تهران در قبل از انقلاب بوده می نویسد:
حجاب زنان را در قبل از انقلاب اسلامی در تلویزیون دیده بودم. بعدها شنیدم در آن زمان حجاب در ایران خیلی کم رنگ تر شده بود و زنان سنتی فقط آن را رعایت می کردند. (پلنگی، 1384، ص188-189)
البته این وضعیت منحصر به تهران نبود، بلکه زنان در شهرهای کوچک، روستاها و مناطق فقیرنشین شهرهای بزرگ همچنان بر رعایت حجاب خود اصرار می ورزیدند. هر چه به روزهای پایانی عمر رژیم شاه نزدیک می شدیم جریان رواج حجاب شدن می گرفت و اقشار گوناگون به انگیزه های متفاوت به پوشش اسلامی روی می آوردند. برای مثال، حجاب در محیط دانشگاهی عاملی بر حفظ اصالت ها و مقاومت در برابر فرهنگ غرب شمرده می شد و چون استفاده از چادر در محیط دانشگاه ممنوع بود برخی از دانشجویان چادری به جلوی دانشگاه که می رسیدند چادر را در کیف دستی خود مخفی می کردند. (مصاحبه نگارنده با دکتر صدیق سروستانی، عضو هیئت علمی دانشکده)
در این زمان تأکید بر حجاب سیاسی با تأکید بر حجاب آگاهانه و قرار دادن آن در مقابل حجاب کورکورانه، به حجاب رنگ و بوی ایدئولوژیک بخشید. او در سخنرانی هایش تأکید می کرد که حجاب از دو نوع انگیزه برمی خیزد:
[نوع اول] تقلید از گذشتگان و وارث حجاب گذشتگان بودن، به عنوان یک عادت سنتی. این نوع حجاب نشانه هیچ ارزشی نیست و خود نیز ارزش ندارد. اینان حجاب بی ریشه ای دارند که در برخورد با دنیای جدید آن را از دست خواهند داد. اما نوع دیگر حجاب برای نسل آگاهی است که به پوشش اسلامی برمی گردد و آگاهانه آن را انتخاب می کند. او مظهر یک فرهنگ خاص، یک مکتب خاص، یک حزب فکری خاص، یک جناح و یک جبهه خاص است و این ارزشمند است. این افراد علاوه بر تحصیلات، راهشان را، زندگی شان را، طرز فکرشان را، بودنشان را خودشان انتخاب می کنند ( نشریه زن روز: ش 1695، ص77 )
این جریان هر چه به روزهای پایانی عمر رژیم نزدیک می شد بر شدت آن افزوده می گشت. به گونه ای که زنان مرفه طبقه بالای جامعه که بی حجاب بودند سعی می کردند به رنگ زنان مذهبی درآیند.
برای مثال، خانم پی یربلانشه خبرنگار خارجی که آن زمان در تهران حضور داشت می گوید:
یک شب پس از ساعت منع عبور و مرور، با یک خانم چهل ساله [ایرانی] که کاملاً غربی شده و در لندن زندگی کرده بود و در شمال تهران خانه داشت، بیرون رفتم. یک شب در ایام قبل از محرم بود و او به محل اقامت ما در یک مرحله پایین شهر آمده بود. از همه طرف صدای تیراندازی می آمد. ما او را به کوچه پس کوچه ها بردیم تا نظامی ها و مردم و فریادهای روی پشت بام ها را ببیند. این نخستین بار بود که پای پیاده به این محله می آمد و نخستین بار بود که با مردم فقیر کوچه و خیابان که فریاد می زدند "الله اکبر"، صحبت می کرد. او از اینکه چادر بر سر نداشت کاملاً پریشان و سراسیمه بود، نه به این دلیل که می ترسید اسید روی صورتش بپاشند، بلکه می خواست مثل زنان دیگر باشد، مسئله چادر آنقدرها هم مهم نبود، بلکه آنچه اهمیت داشت حرف هایی بود که مردم برایمان بازگو می کردند. آنان به شیوه ای مذهبی صحبت می کردند و همیشه در پایان می گفتند: "خدا حفظتان کند" و بسیاری از عبارت های تا حدودی عرفانی. (فوکو، 1380، ص64)
آری، به تصریح خانم پی یربلانشه ، در کوران مبارزه با شاه مسئله چادر آن قدر اهمیت پیدا کرده بود که شعار مبارزه محسوب می شد. گویی همان گونه که رژیم تمام همّ و غمّ خود را صرف نابودی چادر کرده بود اینک این چادر بود که تمام سعی خودش را در نابودی رژیم و برنامه های – به اصطلاح- مدرنیزاسیون او به کار می گرفت.
پوشش اسلامی زنان شرکت کننده در تظاهرات میلیونی، اسلامی بودن انقلاب و نفی فرهنگ ناسیونالیستی و وارداتی غربی را که هر دو در پی محو اسلام از اندیشه و حیات ایرانی ها بودند نشان می داد. از این رو، چادر بعدها نماد و پوشش رسمی همه زنان ایرانی شد و کسانی که بخصوص در حکومت مناصب بالا را عهده دار می شدند، از الگوی چادر پیروی می کردند. (دلال عباس، 1384، ص159-160)
شنبه 10/8/1393 - 12:52
حجاب و عفاف

یکی از پدیده های بسیار مؤثر بر فرهنگ و آداب و رسوم مردم ایران مسئله کشف حجاب بود؛ مسئله ای که شاید بتوان آن را در نوع خود یک اقدام منحصر به فرد در تاریخ این کشور دانست که توسط رضا شاه بعد از دیدار از ترکیه اجرا شد.
پس از اعلام کشف حجاب، علما و عامه ی مردم به مخالفت شدید با آن برخاستند:
در حومه تهران و شهرهای بزرگ مقاومت بسیار زیاد بود. در خراسان تظاهراتی علیه رفع حجاب برپا گردید. مردم در صحن حضرت رضا علیه السلام متحصن شدند و ( قتل عام معروف مسجد گوهرشاد اتفاق افتاد) آیت الله شیخ عبدالکریم حائری، زعیم حوزه علمیه قم، مطلب را با وحشت تلقی کردند و از غصه این موضوع بیمار گردیدند و حدود یک سال پس از کشف حجاب از همان بیماری از دنیا رفتند. (مؤسسه فرهنگی قدر ولایت. 1373، ص125)
بسیاری از زن ها تا آخر سلطنت رضاخان از خانه خارج نشدند. در بسیاری از خانه ها حمام ساخته شد تا زن ها برای استحمام مجبور نباشند از خانه خارج شوند و ... . ( استاد ملک ، 1367، ص 142 و 241)
این نقشه را کسانی طراحی کردند که رضاشاه را به قدرت رسانده بودند و قرار بود وی مجری آن باشد؛ چنان که مستر همفر در خاطرات خود می نویسد:
در مسئله بی حجابی زنان، باید کوشش فوق العاده به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بی حجابی و رها کردن چادر، مشتاق شوند... پس از آنکه حجاب زن با تبلیغات وسیعی از میان رفت، وظیفه ی مأموران ما آن است که جوانان را به عشق بازی و روابط جنسی نامشروع با زنان تشویق کنند و بدین وسیله فساد را در جوامع اسلامی گسترش دهند. (همفر، 1377، ص84)
میشل هولباک، نویسنده ی اسلام ستیز فرانسوی نیز که اخیراً دین اسلام را «حماقت» و «خطرناک» توصیف کرده، در جدیدترین اظهارات خود گفته است:
برای غلبه بر مسلمانان باید آنها را به فساد کشید. ما از راه زور نمی توانیم افراط گرایی دینی را متوقف سازیم، پس بهتر است مسلمانان را به فساد بکشانیم. جنگ بر ضد افراط گرایی اسلامی با کشتن مسلمانان فایده ای ندارد، فقط با فاسد کردن آنها می توان به این پیروزی دست یافت. باید به جای بمب، دامن های کوتاه و تعدادی گوشواره فرو بریزیم؛ چون ضعف واقعی مسلمانان در همین جاست. (سروش بانوان، آذر1380، ص10)
پس از روی کار آمدن محمدرضا، گروهی از زنان که از فشار حکومت پدرش سخت به ستوه آمده بودند در مخالفت با کشف حجاب، در معابر عمومی با چادر ظاهر شدند و مأموران حکومتی هم علی رغم وجود قانون کشف حجاب چندان که باید با آنان مقابله نمی کردند. در مهرماه 1320 آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی طی نامه ی شدید اللحنی به نخست وزیر وقت خواهان کم کردن فشار بر زنان محجبه شد. در سال 1323 نیز آیت الله سید حسین طباطبایی قمی از مراجع وقت، نامه ای به شاه جدید نوشت و از وی خواست کشف حجاب اجباری را الغا کند. سرانجام با مخالفت علما و مقاومت مردم، قانون کشف حجاب لغو گردید.
پس از لغو قانون، بسیاری از زنان مسلمان به حجاب روی آوردند، اما بر خلاف دوره ی پیش از کشف حجاب که زنان چادر و روبنده ی مشکی می پوشیدند، از این زمان به بعد استفاده از چادر رنگی بیشتر متداول گردید. البته برخی از زنان هم که چند سال طعم آزادی به سبک غربی را چشیده بودند دیگر حاضر به بازگشت به فرهنگ حجاب نبودند. مهم ترین تفاوت کشف حجاب در عصر پهلوی اول و دوم این بود که کشف حجاب در عصر رضا شاه به زور سر نیزه و در عصر محمدرضا به پشتیبانی تبلیغات گسترش یافت. (زیبابی نژاد و سبحانی، 1379، ص163).
در واقع، پهلوی دوم با برنامه های حساب شده تلاش کرد تا زنان را به بی حجابی و برهنگی تشویق نماید و از طریق رسانه های گروهی، مراکز آموزشی، ادارات و سینماها در دین زدایی متمرکز شد.
محمد رضا با این کار دو هدف را دنبال می کرد: اول رواج بی حجابی و بی عفتی؛ و دوم نشان دادن چهره ای طرفدار حقوق زنان از خود. وی می خواست با وارد کردن زنان به صحنه های اجتماعی، خود را مدافع حقوق آنان جا بزند، حال آنکه زنان نیز همانند مردان از ابتدایی ترین حقوق انسانی مانند حق انتخابات آزاد محروم بودند.
امام خمینی رحمه الله در توصیف وضعیت فرهنگی بانوان در دوران شاهنشاهی می فرماید:
در رژیم سابق شأن و مرتبت عبارت از آرایش مهوع و لباسهای کذا و کذا بود... آن روز بانوان اسلامی خجالت می کشیدند که با لباس اسلامی و لباسی که در آن مراعات شده باشد، [ظاهر بشوند] طبقات ضعیف هم اگر این کار را می کردند خجالت می کشیدند در بین قشرهای فاسد و مرفه بودند. (امام خمینی، 1362، ج14، ص198 به نقل از: شیدائیان، 1383، ص35)
به طور کلی، باید گفت: عشرت طبی، مدگرایی وتقلید از فرهنگ منحط غرب زمینه حضور گسترده غرب را، هم به لحاظ فکری و هم فیزیکی، در ایران فراهم کرد و همان گونه که خانم رایت نویسنده آمرکیایی گفته، در زمان شاه آمریکایی ها در همه جای ایران حضور داشتند:
ایران در آن زمان کشوری بود که برای زنان آمریکایی جاذبه داشت. من در سفر به آن کشور، خود را در یک کشور اروپایی حس می کردم. همه جا می توانستم بروم، عملاً هر کاری می توانستم بکنم، می توانستم با هر کسی صحبت کنم و هر لباسی که می خواستم بپوشم. دامن های کوتاه مد بود... گاهی خارجی ها بیشتر از ایرانیان احساس آسودگی می کردند. (رایت، 1382، ص12-13)
خانم رایت به خوبی چهره آن روز ایران را به تصویر می کشد. آری، خارجی ها بیشتر از ایرانیان احساس آسودگی می کردند؛ زیرا تمام برنامه های فرهنگی- آموزشی و حتی سیاسی- اقتصادی بر اساس منافع و خواست های آنها تنظیم شده بود. البته مردم ایران در برابر این وضعیت، بی تفاوت نبودند. بلکه همچون آتشی زیر خاکستر بودند که به دنبال روزنه ای برای زبانه کشیدن می گشتند و هر چه زمان می گذشت و حکومت محمد رضا بیشتر خواسته های اجانب را دنبال می کرد، این آتش بیشتر شعله ور می شد. سال 1355 اوج سیاست های ضد حجاب پهلوی به شمار می رود. در این سال رسماً دولت طرحی را در زمینه کشف حجاب تدوین کرد و بلافاصله بخشنامه آن را برای اجرا به ادارات مربوط ارسال نمود.

http://rasekhoon.net/article/show/118480/%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%8C%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C%20%D8%AF%D9%88%D9%85%20(1)/

شنبه 10/8/1393 - 12:50
حجاب و عفاف
که از آنجا حقیقت تفاوت مدیران در تصمیم گیری هاست لازم است هر آنچه که تصمیم ساز است مورد توجه قرار گیرد تا در نهایت در تصمیم گیری « به واقع و به موقع» همه ظرفیت مدیریتی در راستای گسترش علم ودانایی واخلاق وارزش های الهی ورفاه وسعادت انسانها مصروف وراه ابتذال وانفعال در هر کاری مسدود گردد وآشکاراپیداست که خواستگاه تصمیم گیری ها سرزمین انگیزه ها وآگاهی انسان است وآشکارا تر انکه انگیزه هاخود بر آمده از «ایمان وادراک اخلاص» است واگاهی نیز بر امده از« دانش وکوشش» با این سخن در همین موضوع حجاب وعفاف ما نیازمند یک اسیب شناسی جدی هستیم که چه مشکلی گریبان گیر مدیریت های کشور است که در این موضوع انچه را اعلام میکنند دنبال نمی کنند در کدام بخش ماجرا اشکال وجود دارد ؟ ایا کمبود انکیزه است یا کمبود اگاهی وبا نبود یک حلقه هماهنگ کننده دارای قدرت و بصیرت .
به هر حال موضوع بد حجابی اگر چه در 28 اسیب اجتماعی بر شمره شده به نسبت اعتیاد و فقر وفساد وتبعیض دررتبه های بعدی قرار دارد اما موضوع بد حجابی و بویژه ابتذال در پوشش از یک سو به جهت وهن ارزشهای اسلامی و از سوی دیگر به سبب گستردکی و شمول این موضوع در رندگی اجتماعی و عادی سازی وضع موجود,ما را بر ان میدارد که نسبت به این موضوع واکگنش «سریع ووسیع وصحیح»اما متوازن ومستمر داشته باشیم وناگفته پیداست که برای چاره اندیشیباید از همه ظرفیت مدیریتی کشور در همه بخشها سود برد که در حال حاضر نگارنده برای تحقق این مهم پیشنهاداتی رادر دو سطح کشوری و سازمانی که می تواند در دو وجه : الف- نهادی وبلند مدت ب – جهادی وکوتاه مدت انجام پذیرد ،تقدیم حضور مینماید.

1- توسعه وتحکیم حجاب وعفاف در سطح کشوری
 

طرح مذکور در سطح کشوری در چهار عرصه قابل تحقیق است ذیلأبه ان اشره می شود.
• عرصه اجرائی
• عرصه اقتصادی
• عرصه انتظامی
• عرصه ارشادی

عرصه اجرائی
 

در این عرصه ابتدا می بایست یک نشت فوق العاده برای تصمیم گیری وایجاد وحدت رویه در تمام وزارت خانه ها وسازمانها در سطح معاونین برنامه ریزی وتوسعه مدیریت برگزار گردد تا نظام هماهنگ «حجاب وپوششزنان ومردان » شاغل با ارائه یک بخشنامه روان روشن ومستحکم ومبتنی بر چارچوب شارع مقدس {نه مستحبات دینی وسلایق شخصی }ابلاق و اجرا وارزش یابی شود .

عرصه اقتصادی
 

از انجا که دسترسی اسان به یک فراوده اقتصادی اثار وتبعات فرهنگی دارد ودر ایجاد ذائقه وعادات خاصی در مصرف کننده ها مؤثر است لذا لازم است با حمایت وهماهنگی بین نهادهای اقتصاذی وفرهنگی واقتصادی نمایش گاهها و فروش گاهها متناوب و مرتب در شهرها ومراکز مختلف کشور بر گزار وملزومات رعایت حجاب وپوشش اسان وارزان در دسترس مصرف کننده قرار گیرد وحتی با دادن تخفیف های ویژه ،زمینه تشویق در خرید این گونه محصولات بوجود می اید.

عرصه انتظامی
 

بدون هیچ برخورد با مردم کوچه و خیابان باید مراکز تولیدو پرورش تهاجم فرهنگی که در تهیه و توزیع انواع کالاهای مصرفی پوششی مقل کفش وشلوار و مانتو وروسری و مقنعه و لباسهای مبتذل و .....با سازماندهی خاصی فعالییت می کند ابتدا شناسایی وسپس بدون هیچ هیاهوی محسوس و محدود وممنوع شوند.و در عرصه اجتماع فقط با موارد ابتذال پوشش که با ابتذال حرکات وسکنات، زنها ومردهای خیابانی همراه است برخورد گردند که البته این موارد از یک سو اندک است واز سوی دیگر مردم نیز از برخورد با آنها راضی شوند.

عرصه ارشادی
 

عرصه آگاهی و ارشاد انسانها اصلی ترین و ماندگارترین عرصه برای «ابلاغ دعوت و ایجاد عادت» است که خود دارای محورهای متعدی علمی- فرهنگی- هنری – تبلیغی است عمده فعالییت ها باید در این عرصه صورت گیرد چه آن که به گفته شهید مطهری: مردم آن گونه زندگی میکنند که می اندیشندو شما برای آن که زندگی- رفتار ومنش کسی را تغییر دهید باید بر روی اندیشه او تأثیر بگذاردوتأثیر بر اندیشه ها با فرمان و بخشنامه و زور ودستور بدست نمی آید باید برای باورپذیری نمودن ارزشهای الهی از همه توان ها استفاده نمود به ویژه مبتنی بر مخاطب شناسی و متودولوژی تبلیغ یعنی همان کاری که 1400سال پیش جعفربن ابیطالب در مجلس نجاشی پادشاه حبشه انجام داد وقتی نجاشی به جعفربن ابیطالب گفت از افکار شما خیلی برای ما بدی کفتهاند وحالا می خواهیم خودتان از کتاب آسمانی تان مطلبی را برای ما بگویید تا ببینیم در آن چه چیزهایی نوشته شده است در آنجا جعفر بن ابیطالب می توانست در پاسخ هر جای قرآن را بخواند و مثلاً این ـآیه را بخواند : « متوابغیضکم » یعنی بمیرید از این عصبانیتی که از ما دارید، آیا کلامش راست نبود؟ قرآنی نبود؟ نورانی نبود؟ بدون شک اگر این آیه را می خواند هم راست بود وهم نورانی چون آیه ای از آیات قرآن بود اما آیا درست هم بود؟ راستی محتوای کلام است و درستی شیوه ارائه آن فلذا حعفربن ابیطالب بر مبنای مخاطب شناسی و شناخت اقبال قلوب آیات مریم را خواند چر که نجاشی یک مسیحی بود و به حضرت مریم علاقه مند، حسن سلیقه جعفربن ابیطالب قلب نجاشی را نرم و اشک چشمش را گرم کرد. ما نیز بایددر این عرصه ها ، شاهکارهی ایمانی-عقلی- احساسی خود را خلق کنیم و با نگاه به مخاطب حقیقت را در« پذیرفته ترین روشها» عرضه نماییم همانگونه که امام علی (علیه السلام) فرمود: قلوب مردم ادباری دارد واقبالی، سعی کنید از در اقبال قلوب مردم وارد شوید که این در باز است لذا عمده فعالییت ها در این عرصه باید برای اقتناع نسل جوان که با پرسشهای اساسی چرا حجاب؟ وچگونه حجاب ؟ مواجه اند تمرکز باید در این حوزه طبعتاً نقش رسانه ملی – مطبو عات – سینما ، کتاب و انواع نشست ها به ویژه با حضور نخبگان و روشنفکران و مؤثران جامعه بسیار اثر بخش و تبیین کننده است و در این خصوص می بایست همه فعالیتهای وزارتخانه ها ، سازمانها و ارگانهای مختلف در طرح توسعه و تحکیم حجاب وعفاف بر مبنای روشنفکری و اقتناع عقل وقلب و احساس مخاطبین طراحی گردد.

2-توسعه وتحکیم حجاب وعفاف در سطح وزارتخانه ها
 

طرح مذکور در سطح وزارتخانه آموزش و پرورش در دو عرصه ارشادی و اجرایی فابل طرح و تحقق می باشد که ذیلاً بدان می پردازیم

عرصه اجرایی
 

در این عرصه ابتدا می باید با برگزاری نشست های متعدد به یک همگرایی نظری و سپس همکاری عملی رسید که به نحوزیر پیشنهاد می گردد:
1- ابتدا جلسات کارشناسی برای اتخاذ تصمیم های صحیح در عرصه اجرایی تشکیل گردد وسپس با هماهنگی بین بخشی در سطح حوزه ستادی وزارتخانه نظام هماهنگی حجاب و پوشش کارکنان زن ومرد در قالب یک بخشنامه روشن وروان و مستحکم مبتنی برچار چوب و بایدهای شارع مقدس {نه مستحبات دینی و سلایق شخصی} ابلاغ و اجرا و ارزیابی شود. بدیهی است در آموزش و پرورش مناسب است پوشش چادر به صورت ارشادی نه اجباری مورد توجه قرارگیرد.
2- موضوع ارزشیابی لازم است مدیرانی که برای باور پذیری و اقتناع هر چه بیشتر قلبی وعقلی همکاران ودختران دانش آموز
ابتکارو خلاقیت نموده و سخت کوشی های خاصی را ارائه می دهند مورد تشویق و امتیاز دهی قرار گیرند.
عرصه ارشادی عمده فعالیت آموزش و پرورش از ستاد تا صف باید این عرصه متمرکز شود تا تعلیم و تربیت به مفهومی که ماهیت رسالت این دستگاه در این خصوص صورن پذیرد لذا برنامه عمل در این حوزه در محورهای – علمی – فرهنگی – هنری و تبلیغی به شرح زیر پیشنهاد می شود.

1- برنامه عمل در محور عملی
 

1-1 درج مقالات علمی – راهگشا در نشریه نگاه برای جامعه 540 هزار ژن فرهنگی با بسیج و فراخوان نویسندگان توانا با حمایت و سازماندهی خاص
1-2 بررسی تطبیقی بین روانشناسی زن و معرفت شناسی حجاب
1-3 تدوین کتابنامه توصیفی حجاب و عفاف
1-4 تدوین سیر مطالعاتی حجاب و عفاف در گروههای سنی مختلف ویژه ابتدایی – راهنمایی – دبیرستان
1-5 تالیف کتابهای حجاب و دلواپسی های دخترانه برای طرح دغدغه های خوب ماندن در کنار وسوسه های زیبا بودن
1-6 تالیف کتابی بر محور چرا بی حجاب شدم! واکاوی رفتاری و روانشناختی دخترانی که مبتنی بر نیاز ها و تمایلاتشان آن هم در اثر چتر تربیتی غلط بیراهه را به عنوان را ه انتخاب کرده اند .
1-7 تالیف کتابی بر محور چرایی ستیز با حجاب واکاوی رفتارهای ستیزه جویانه با توجه به مراحل کفر که خداوند در سوره انعام تحت عنوان اعراض – انکارواستهزاء مطرح فرموده است.
1-8 تالیف کتاب من دنبال حجاب هستم .... واکاوی دلایل و زمینه های پذیرش و باورمندی فردی که به صورت رهانی در پی چرایی حجاب بوده و سپس با طرح یک به یک سئوالات و دریافت پاسخ ها آن را پذیرفته است.
1-9 تالیف تحلیلی از مستندات تاریخی بی حجابی در ایران
1-10 تبیین حجاب از منظر جامعه شناسی و روان شناسی در افتراح با جامعه شناسان و روان شناسان
1-11 گردآوری هدفمند مجموعه مقالات حجاب از مشروطه تاکنون – و تبدیل آن به لوح فشرده
1-12 طرح تحقیقی شناسایی معدل فرنگی دختران نسبت به حجاب در سه عرصه آگاهی ها- باورها و التزام عملی
1-13 طرح تحقیقی شناسایی معدل فرنگی پسران نسبت به عفاف در سه عرصه آگاهی ها- باورها و التزام عملی
1-14 تشکیل انجمن های پژوهشگران جوان در مدارس و تحقیق و مطالعه بر روی کتب حجاب و استخراج جملات عمیق و اثر گذار از کتابها برای کلاس ها و مدارس و.......
1-15 مسابقه بزرگ معلمان و دانش آموزان مقاله نویسی و یا تحقیق و یا ترجمه در موضوع چرا حجاب دارم / پرسش های من درباره چرایی حجاب امتیاز دهی به آفرییندگان انواع مقالات پذیرفته شده از سه منطقه تا حوزه ی ستادی وزارتخانه بصورت یک موج فراگیر
1-16 راه اندازی هسته های دانش پژوهی در 22 هزار مدرسه راهنمایی و دبیرستان با حضور سه گروه ده نفر {هر مدرسه 30 نفر} در مجموع 660000 نفر دختر دانش آموز تحت پوشش سیر مطالعاتی – سبد مطالعاتی معین – برگزاری مسابقه و آزمون و فراهم آوردن نظام تشویقی برای ایشان.
1-17 راه اندازی مجله online حجاب ؛ چرا و چگونه به منظور اطلاع رسانی – باور پذیری – از طریق شبکه اینترنتی
1-18 راه اندازی تلفن گویای پاسخ به سئوالات و احکام حجاب برای جوانان
1-19 تهیه و ارائه یک کتاب جامع, جذاب و مناسب در ارتباط با حجاب و عفاف دختران دانش آموز و پاسخ به پرسش ها و شبهات آنان توام با برگزاری مسابقات لازم
1-20 انجام یک پژوهش کاربردی درباره آسیب شناسی حجاب و عفاف و راهکاری های مطلوب باورپذیری .
1-21 ترجمه مقالات خارجی برگزیده از کشورهای مسلمان و غیر مسلمان در مورد حجاب و عفاف اعم از معرفی افراد تازه مسلمان شده – گفتگو با محجبین در غرب .
1-22 تکمیل کتب درسی با معارفی که زیر ساخت حجابو عفاف اند و ارائه تصویری زیبا و باور پذیر از حجاب در کتب درسی .

2- برنامه عمل در محور فرهنگی
 

1-2 آموزش 920 مدرس و حجاب پژوه قابل
با توانایی کلامی و علمی برای پاسخگویی به سئوالات جوانان در قالبهای جدید در سراسر کشور {هر استان 30 نفر} تحت عنوان «انجمن مدرسین و حجاب پژوهان استان » تا بر اساس یک برنامه عمل با همکاری استانداری و آموزش و پرورش، یک موج مستمر و عالمانه ای در طول سال با حمایت ستاد مرکزی طرح ایجاد نمایند.
2-2 تهیه و تولید ماهنامه «زن و فرهنگ » برای جامعه مخاطب 540 هزار زن فرنگی که سکان اندیشه ورزی – بینش آوری را در بین دانش آموزان دختر سراسر کشور بر عهده دارند تا با طرح نگاه اصولی – اعتدالی نسبت به جایگاه زن- ترویج ارزشهای دینی – توسعه و تحکیم فرهنگ حجاب و عفاف زمینه همگرایی نظری و همکاری عملی بیش از پیش فراهم آید.
3-2 حجاب، دیروز امروز فردا، ترسیم تصویری و تبیینی سیر حجاب در ایران به صورت نمایشگاههای گویا و جذاب
4-2 برگزاری (2000) کارگاه اندیشه ورزی در مناطق آموزش و پرورش سراسر کشور از قرار هر منطقه 3 کارگاه با حضور جوانان در موضوع چرایی و چگونگی حجاب و عفاف
5-2 محرم سازی مدارس به منظور تمرین عملی جایگاه حجاب با حمایت گیری از محل خرد و فراخوان خیرین
6-2 عرضه نمایشگاهی فرآورده های فرهنگی بویژه کتابهای مرتبط با حجاب – عفاف – زن و سایر اعتقادات معین و موثر همچنین عرضه و تحلیل فرآورده های ضد فرنگی دشمن با تصاویر و اخبار ارائه وسائلی که نشان از تلاش شبانه روزی دشمنان در تخریب حجاب و عفاف دارد.
7-2 برگزاری یک نمایشگاه علمی – فرهنگی – هنری بسیار سطح بالا و اثر گذار در پایتخت فرهنگی جهان اسلام (اصفهان ) تحت عنوان حجاب در هزاره تمدنها، بطوری که تمام بخش های نمایشگاه با تصویر و ماکت و سند و ... با یک سناریوی علمی تهیه گردد به گونه ای که اگر فردی با سوال و شبهه وارد می شود خارج و سئوالات و شبهایش کمتر می شود و همچنین در بخشی ازآن حجاب زنان مسلمان در جهان اسلام {56 کشور مسلمان } با همکاری سفارتخانه به نمایش گذاشته شود بدیهی است سیار نمودن این نمایشگاه در طول سال تحصیلی در تمام مراکز استانها گامی موثر خواهد بود.
8 -2- راه اندازی اردوهای فرهنگی – ورزشی عفاف و حجاب در سراسر کشور با برنامه ها و سناریوی خاص
9-2 شناسایی و معرفی چهره های برترعلمی – فرهنگی محجبه به منظور الگوی سازی
10-2 تبیین بخشنامه های حجاب در تمام مدارس دخترانه ..... در قالب کتیبه های دیواری (حجاب چرا و چگونه)
11-2 حمایت از مدارس غیر انتفاعی( حجاب محور) بهره مند شدن آنها از حمایت فرهنگی تبلیغی ستاد توسعه و تحکیم حجاب و عفاف
12-2 حمایت از تشکیل ngo های زنان فرهنگی مروج و تسهیل گر فرهنگ حجاب و عفاف
13-2 برگزاری همایش( کارگاه آموزشی ) یک روزه روسای سازمانهای آموزش و پرورش استانهای کشور ضبط ویدئویی و تکثیر و توزیع آن در بین روسای ادارات، نواحی و مناطق کشور
14-2 شناسایی افراد آگاه، متعهد و توانمند از حوزه و دانشگاه و اعزام آنها برای پاسخ به سئوالات و پرسش های مدیران و دانش آموزان مدارس دخترانه کشور با سازماندهی خاص
15-2 تهیه و ارسال بروشور، جزوه، کتاب، نوارهای صوتی و لوح فشرده درباره حجاب و عفاف برای مدارس دخترانه کشور
16-2 اختصاص یک بخش ویژه و پر مخاطب از شبکه آموزشی (رشد) به موضوع حجاب و عفاف و با توصیه و استفاده از نوارهای تصویری آموزنده و پیام رسان
17-2 برگزاری کلاس ارتباط موثر – مدیریت رفتار خود – جاذبه های عرفان اسلامی به عنوان مباحث معین وموثر

3- برنامه عمل در محور هنری
 

1-3 همفکری و همکاری با رسانه ملی (شبکه های ملی و استانی ) در خصوص تولید و عرضه برنامه های مشترک رادیویی و تلویزیونی با تاکید بر قالب های داستانی و نمایشی
2-3 تالیف رمان ورود بی حجابی در ایران و سفارش آن نویسندگان نامی و همچنین به مسابقه گذاشتن آن در بین مستعدین و علاقه مندان به گونه ای که سوالات مقدر در موضوع حجاب تا پایان رمان ملایم و اثر گذار جواب داده شود.
3-3 تبیین حجاب در روی آوردن زیبایی شناسی در اقتراح با اندیشمندان در حوزه هنر
4-3 راه اندازی مسابقات سراسری فن بیان و سخنوری بین دانش آموزان دختر
(از سوم راهنمایی تا سوم نظری) به منظور توان افزایی – مهارت سخنوری – استفاده از این زمینه جذاب برای طرح مباحث امنیتی به ویژه حجاب و عفاف تا پیام ها از زمانی جوان برای دل جوان طرح شود.
5-3 تهیه و تولید پیک تصویری (ضبط ویدئویی ) از ده نشست (گفتمان حجاب ) در ستاد با حضور اندیشمندان پاسخگو و جوانان پرسش گر و ارسال نوارهای با کیفیت به سراسر کشور همراه با برگه سوالات مستخرج از نوار و پاسخنامه مربوط به منظور استفاده در مدارس دخترانه در قالب (مشاهده و مسابقه)
6-3 رنگ آموزی – نقاشی و زیبا سازی مدرسه با محوریت عفاف و حجاب توسط دانش آموزان به منظور شناسایی زیبا ترین و گویا ترین فضای مدرسه ای با محوریت حجاب و عفاف
7-3 تولید و تهیه سرود های خاص و برگزاری جشنواره های سرود عفاف
8-3 برگزاری جشنواره تئاتر با موضوع زن – حجاب – عفاف
9-3 برگزاری نمایشگاههای هنری (از عفاف تا حجاب) در مراکز استانهای سراسر کشور به همت آموزش و پرورش و مراکز همراه با ارائه آسان و ارزان مانتو ، چادر، مقنعه، روسری، جوراب و سایر ملزومات مرتبط
10-3 شاداب سازی مدارس هنری و امکاناتی مدارس دخترانه سراسر کشور با عنوان ( سامانه سبز ) به منظور بهبود بخشی به اوقات دختران در استفاده از فضای مدرسه و کلاس ها بویژه برای تحرک و نشاط بیشتر
11-10 طراحی پوستری منحصر به فرد، زیبا و گویا در موضوع حجاب و برگزاری مسابقه ( دریافت شما ) از پوستر
12-3 مسابقه فیلم نامه های کوتاه و فیلم نامه های بلند بین هنرمندان در موضوع حجاب و عفاف و برای شناساندن حجاب بر پایه های هنر

4-برنامه عمل در محور تبلیغی
 

1-4 برگزاری مسابقات آیات قرآن و حفظ مفاهیم و تفسیر آیات حجاب و عفاف
2-4 چاپ مجدد ویژه نامه حجاب مجله زن شرقی با توجه به اینکه حرکت منحصر به فرد در مطبوعات کشور بود.
3-4 سفارش به صاحبان قلم از نظرهای مختلف برای نگارش مجله های کوتاه حکمت آمیز و اقناع حماسی – عقلی – احساسی درباره حجاب و عفاف
4-4 برگزاری مسابقه سرچ تصویر- مقاله – جمله های زیبا و قوی – از سایت های ایرانی و خارجی در موضوع حجاب و عفاف
5-4 تهیه و تدوین جزوه ی بیست سوال و چهل پاسخ در موضوع حجاب و عفاف و ارسال به تمام مدارس
6-4 برگزاری مسابقه بهترین روزنامه رایانه ای بین دانش آموزان در موضوع حجاب و عفاف
در پایان امیدواریم با همگرایی نظری و همکاری عملی در بین مسئولین حوزه های ستادی و سازمانها و دوائر زمینه برای تعمیق علمی- ایمانی زنان و مردان فرهنگی شاغل در حوزه های ستادی و سازمانها و دوائر آموزش و پرورش و همچنین دانش آموزان سراسر کشور فراهم آید و البته در تحقق این مهم می بایست همه والد های اجتماعی جامعه اعم از صدا و سیما – وزارت ارشاد – سازمان تبلیغات و .... و همچنین همه آنها که متولی مهار گلوگاه های تهاجم فرهنگی هستند ‍ همگرا و هوشمندانه زمینه تحقق طرح را فراهم نمایند تا سخت کوشی دلسوزانه و آگاهانه متولیان امر، در آموزش و پرورش بیش از پیش ثمر دهد.

http://rasekhoon.net/article/show/174238/%D8%B7%D8%B1%D8%AD%20%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4%20%D9%88%20%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%B1%D8%B4/

شنبه 10/8/1393 - 12:44
حجاب و عفاف

بایسته های اصولی – اعتدالی در برنامه عمل حجاب و عفاف

1 - اصل حجاب به عنوان حکمی مسلم از احکام الهی در آیات و روایات فراوانی امده لست پس انچه اقلیم – فرهنگ و عرف در ان موثر است چگونگی حجهب است نه اصل حجاب .
2- تنوع پوشش در بین زنان مسلمان در سراسر جهان از یک سو و عدم تأکید ایات قران بر نوع خاصی از پوشش،حکایت از تعیین در اصل حجاب وتکثر در چگونگی تأمین ان می کند.
3- رنگ به عنوان یکی از آیات الهی منبع مهمی برای نشان دادن تفاوت ها از یک سو وهمچنین تنوع روحیه تنوع طلبی و نفی یکنواختی کسالت آور از سوی دیگر است
4- همه از انجا که مخلوق حضرت حقند واز خالقیت ورحمانیت ان یگانه هستی بالسویه بهره برده اند پس علی رغم تفاوت های ظاهری ،در اصل حقیقت جویی و کمال خواهی وتنوع طلبی با هم مشترک اند .
5- مردم ان گونه زندگی می کنند که می اندیشند پس برای ایجاد تغییر در روش و منش زندگی باید به تأثیر در اندیشها پرداخت وچون اندیشه امری غیر مادی است وچون اندیشه امری غیر مادی است پس بایید دانست که قوائد خاص خود بر ان حکفرماست .
6- عقل و قلب دو مجرای مهم شناخت آدمی هستند ولیکن عقل با همه قامت بلندی که دارد در برابر علم منطق وبرهان کرنش می کند و خاضع می شود و قلب آدمی نیز در برابر ایمان خضوع می کند و پذیرای آن
می شود.
7- بهرمندی از قابلیت تأ ثیرگذاری الگوها و پاداشهای اجتماعی برای هنجارپذیری ارزشهای حجاب و عفاف مؤثر است .
8- تقویت کنترل کننده های درونی مثل ایمان- وجدان- اخلاق وعزت نفس با سه روش دانشی – بینشی – کنشی و تقویت کنترل کننده های بیرونی با سه روش ارشادی- اجرایی-انضباطی.
9- پرهیز از افراط و تفریط و تبیین نگاه اصولی- اعتدالی و پایفشاری مستدل و برهانی باید به گونه ای باشد که اصل حجاب فدای نوع خاصی از حجاب نشود.
10- بهره مندی از توان گروههای مختلف اجتماعی به عنوان روشنگران و تسهیل گران همجوارها در ایجاد فرهنگ سازی برای حجاب.
11- لحاظ نمودن سه ویژگی زیبایی- والایی وبه ویژه دختران جوان پویایی در چگونگی حجاب و ارائه مدلهای تأمین کننده حائز اهمییت است.
12- روشنفکری- فرصت دهی ورعایت آیین نامه اجرایی پوشش در سازمانها و دفاتر.
13- توجه به این حقیقت که حجاب برتر یک انتخاب آگاهانه است بدون شک اجبارو الزامشان این انتخاب را تنزیل می دهد.
پنج شنبه 8/8/1393 - 9:28
حجاب و عفاف
کالبد«حجاب» به روح «عفاف» نیازمند است و روح عفاف نیز بدون کالبد حجاب , قابل تصور و بروز و اثر آفرینی نیست ,عفاف به عنوان سازنده ی لایه های زیرین حجاب , یعنی پارسایی , خویشتن داری و شرم سازنده وحجاب به عنوان لایه های رویین عفاف است که وجه مرئی _ ظهور یافته همان پارسایی وخویشتن داری را نشان می دهد و این دو , توامان به زن فرصت می دهد تا با حیثیت انسانی خود در جامعه ظاهر شود و با آن تعامل پیدا کند , حجاب عالی ترین حجت زن مسلمان, برای فراموش نشدن از صحنه های اجتماعی است , حجاب لباس حضور _فرصت مشارکت و بالا ترین دلیل زن , برای استناد به نگاه شارع مقدس است که برای او امکان حضور و نحوه حضور را فراهم اورده لذا باید گفت:
حجاب یکی از مترقی ترین , رشد آورترین , قوانین اسلام درباره زنان است, که باید در درجه نخست بدیده«حق» به ان نگریست و با چنگ و دندان , این حق اضافه شده از طرف حضرت حق را هم خود حفظ کرد و هم حفظ و توسعهآن را از جامعه واز حاکمان و بویژه از حکومت دینی ,که 3وظیفه مهم
1- تصحیح دین شناسی مردم
2- تحکیم دین باوری مردم
3- تسهیل دینداری مردم را به عهده دارد ،
خواست از این روی اساسی ترین حرکت در زمینه ی این مهم ،حرکت روشنگری – تبیین – و باور پذیر نمودن جامعه نسبت آن است و ازآن جایی که خداوند انسان ها را با ویژگی های :
1 – حقیقت طلبی ؛«فطرت الله التی فطرت الناس علیها » فطرت مردم بر اساس فطرت الهی که حقیقت محض است خلق شده است
2 – تنوع طلبی ؛«خلقکم اطوارا » تنوع و دگرگونی آدم ها باعث شده راهای اقبال و ادبار برای ورود و نفوذ به قلبشان گوناگون شود
3 – کمال طلبی «انتم الفقراء الی الله » فقر نقص و نیاز است و بشر در ذات خود از نقص و نیاز بیزار است و به همین دلیل به سوی منبع رفع کننده آن در حرکت است که گاه در سیر غلط بدنبال سراب است و گاه در صیرورت درست در پی آب
پس باید در تمامی روشنگری ها به این سه ویژگی مهم ، توجه دمادم و ژرف شود لذا لازم می نماید حقیقت حجاب که با حقیقت وجودی زن یعنی حیثیت انسانی او ،تطابق تام دارد ،تبیین گردد و همه ی تناسبات و تطابقات موجود در ان با صورتبندی و ادبیات امروز طرح و باز خوانی شود و همچنین لازم می نماید که تنوع طلبی ،در نحوه ی اجرا و تحقق ان حقیقت ،به صورت علمی و عملی مورد توجه قرار گیرد این موضوع می تواند در انواع رنگ ها ومدل ها ،در راستای تامین اصول و بایسته های اساسی حخاب و عفاف ،ظهور و بروز یابد تا ضمن پاسخ گویی به ذائقه ی تنوع طلبی انسان ها ،که تولید و مصنوع آدم ها نیست ،بلکه تدبیر و تمشیت الهی ست ،به اصل ما قبل آن نیز ،که اصل حقیقت طلبی ست ،پاسخ داده شود و فرصت باور پذیری حقیقت از مردم وبویژه جوان ها ،به دلیل کج سلیقگی و نادیده گرفتن اصل تنوع طلبی ،گرفته نشود تا گمان نشود که «نومن ببعض و نکفر ببعض »شامل حال گروه خاصی است که ما به جهت شدت مسلمانی از انها مبراییم ! بلکه بدانند خلقت الهی هم یک ایه تکویینی ، در کنارآیات تشریعی ، اگر کسی خلقت الهی را که بر مصلحت «خلقکم اطوارا » استوار است نادیده بگیرد او هم ایه ای از ایات الهی را زیر پا گذاشته است و همچنین لازم است ویژگی کمال طلبی ، در طراحی دلالت ها و برهان ها ، به طور دقیق و ژرف مورد توجه قرار گیرد زیرا بشر از نقص و نیاز بی زار است و چرخ اصلی و بلکه بهتر بگوییم متور اصلی همه ی حرکت ها – تلاش ها – پیشرفت ها دگرگونی ها ،همین قصه ی ذاتی فرار انسان از نقص و نیاز است پس بیان اینکه حجاب و عفاف سودمندی عاطفی – روانی – اخلاقی – اجتماعی – اقتصادی و در نهایت سودمندی برای زن بعنوان «جامعه ی هدف »بهره مندان اولیه دارد و او را از نقص به سوی کمال می برد ، امری ضروری است ، طرح این موضوع از جمله مسائل مهمی است که به شدت در بین مخاطبان ،باور پذیری و همبستگی مرامی و فکری ایجاد می کند چنانچه سیاق تدبیر حضرت حق نیز در ایه ی حجاب همین معنا را دنبال می فرماید زیرا خدای متعال نمی فرماید زن ها حجاب را رعایت کنند تا مردان به سعادت برسند – مردان پاک زندگی کنند – مردان اذیت نشوند – مردان دچار هیجانات غیر اخلاقی نگردند اصلاً و ابداً پای مردان به عنوان بهره مندان اولیه از قانون حجاب در کار نیست ،هدف اولیه حجاب ، رساندن منفعت به زنان است ، لذا قران کریم می فرماید:«ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین » حجاب برای آن است که زن شناخته شود ،حجاب برای نا شناخته ماندن زن – مغفول ماندن زن نیست ،بلکه «ذلک ادنی ان یعرفن »است حجاب برای شناخته شدن زن است ، تا زن با سرمایه انسانی اش شناخته شود و با حیثیت انسانی اش با جامعه تعامل پیدا کند و جامعه هم او را با وجه انسانی اش ببیند ،در حقیقت حجاب و عفاف ، موهبتی است که به زن فرصت می دهد شخصیت انسانی اش در جامعه بارزترـ دسترس ترـ ظاهر تر باشد و بعد زنانگی اش غیر بارز تر دور از دسترس وغیر ظاهر باشد تا این بعد در کوچه وخیابان اسیر و متکذی نگاههای زود گذر ورغبت های خام و هیجانات نوسانی نشود وزیباتر انکه خداوند در ادامه ایه می فرماید:«فلا یوذین » حجاب برای ان است که زن اذیت نشود همه دلواپسی زن است نه مرد ،هدف حجاب زن است اما اینکه مردان هم تز حجهب بهرمند می شوند ،هدف حجاب نیست ، بلکه خاصیت حجاب است بین خهصیت و هدف فرق است این فرق در بسیاری از ایات الهی امده است ، مثلا در نماز خدا می فرمایید : هدف نماز «اقم الصلاة لذکری» ست هدف نماز این است که با ذکر من همراه و شانه به شانه گردید در دقایقی که نماز می خوانید به یاد من باشید همان گونه که در نماز گفتارتان با من است پندار وافکادتان هم با من باشد پس هر نماز یک « یادواره الهی »است اما خاصیت نماز این است که «الصلاة تنهی عن الفحشا ءوالمنکر»نماز انسان را از بدی باز می دارد0پس هدف حجاب بهرمندی زنان است وبس ولیکن خاصیت حجاب به گونه ای است که که جامعه نیز از این تصمیم زنلن که دایر بر عفیف زیستن و با حجب و حجاب بودن است بهره مند می شود0
این مهم علیرغم انکه حکم الهی است وحق زن وتکلیف جامعه زنان است و متأسفانه به یک (مذکور مهجور)تبدیل شده است از یک سو مذکور است زیرا اسم اش فراوان به میان امده و از سوی دیگر مهجور است رسم اش به فراوانی اسمش گردیده !!!
امیدواریم با تقدیم طرح توسعه و تحکیم حجاب وعفاف که در صفحات آتی در محور های ذیل تقریر یافته گام عملی برای تحقق این مهم در آموزش وپرورش برداریم .
* بایسته های اصولی – اعتدالی در برنامه عمل حجاب و عفاف
* شرح برنامه عمل توسعه وتحکیم حجاب وعفاف
* برمانه عمل توسعه حجاب و عفاف در سطح کشور
* برنامه عمل و تحکیم حجاب و عفاف در وزارت آموزش و پرورش
پنج شنبه 8/8/1393 - 9:3
حجاب و عفاف

«پیر لوتی» که در زمان مظفّرالدین شاه قاجار به شیراز رفته و سخت از مشاهده زنانِ کاملاً پوشیده و با حجاب، ناراضی بود، همواره آرزوی آن را داشت که روزی یک زن ایرانی بدون چادر را ببیند. از این رو، روزی با دیدن مقداری لباس شسته بر روی بند یک پشت بام منزل، با خود اندیشید که حتماً تا شب نشده، خانم خانه برای برداشتن آنها به پشت بام می آید و بدین سان او موفّق به دیدنش می گردد. پیر لوتی در ادامه می نویسد:

(تا این که) خادم من با شتاب و با حال مخصوص، وارد اتاق شده، گفت: «خانم روی پشت بام است و آمده است جوراب های سبز خود را ببرد». من با عجله دنبال او می روم. سرانجام خانم، آن جاست و از پشت سر خیلی جاذب و فریبنده است. خود را در لباس چیت و موهایش را با پارچه ابریشمی، مستور داشته است. سرانجام سر خود را برمی گرداند و گویا با چشمان حیله گر خود به ما چنین می گوید: همسایه ها بیخود زحمت نکشید. این خانم پیرزنی است هفتاد ساله. دندان هایش همه ریخته و کُلفَت پیر خانه است.

واقعاً ما چه اندازه ساده لوحیم که تصوّر می کنیم خانم زیبایی روی پشت بام می آید تا در معرض خطر دیده شدن قرار گیرد!

به سوی اصفهان، ص 83

«پیر لوتی» در آرزوی نابه جای دیدن زنان ایرانی بدون چادر، در اصفهان، در زمان پادشاهی مظفرالدین شاه قاجار، سرانجام به حلیه متوسل می شود. خودش شرح ماجرا را چنین می نویسد:

شخص کفش فروشی (در اصفهان) به من قول داده است که در مقابل گرفتن مبلغی پول، مرا از دیوار بالا برد و سه نفر از زن های اصفهان را به من نشان دهد. از این رو، با هم از روی قطعه های دیواری بالا می رویم تا در باغی که امروز، زن ها مشغول چیدن گل هستند، از سوراخی نگاه کرده، آنها را ببینیم. سه نفر در آن باغ هستند و قیچی های بزرگی در دست دارند و با آنها گل ها را چیده، در سبدها جای می دهند و ناچار، این گل ها را برای تهیه عطر و گلاب می خواهند...

این سه نفر زن، رنگشان پریده و کمی چاق تر از معمول اند؛ ولی با این وصف، خالی از زیبایی نیستند و از چشمانشان سادگی قدیمی هویداست.

چارقدهای زرد و پولک دار، گیسوان آنها را پوشانده، لباس دراز برتن دارند...

تمام این لباس ها در ظاهر به نظر می رسد از ابریشم، بافته شده باشند و گلدوزی و قلابدوزی آنها مانند زمان شاه عباس است. راهنمای من اطمینان می دهد که این خانم ها از طبقاتِ برجسته اند.

به سوی اصفهان، ص 194 و 195


http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/3881/3894/21465?SearchText=%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86&Mode=
چهارشنبه 7/8/1393 - 8:58
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته