• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 4363
تعداد نظرات : 2608
زمان آخرین مطلب : 3444روز قبل
حجاب و عفاف
قرآن کریم قض بصر و چشم پوشی از نگاه به نامحرم را وظیفه مسلمانان اعلام کرده و به زن و مرد توصیه کرده است که مواظب چشمان خود باشند. قرآن کریم می فرماید: به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند، این برای آنها پاکیزه تر است و خدا به آنچه می کنند، آگاه است. و پس از آن فرمود : به زنان با ایمان بگو چشمانشان را (از نامحرم) فرو بندند و دامن خود را حفظ کنندپس خواست قرآن رعایت عفت عمومی برای زن و مرد است و این کار را وظیفه ضروری و واجب مومنین شمرده شده است.

نگاه کردن مرد به بدن زن نامحرم چه با قصد لذّت و چه بدون آن حرام است و نگاه کردن به صورت و دستها، اگر با قصد لذّت باشد، حرام است، بلکه احتیاط واجب آن است که بدون قصد لذت هم نگاه نکنند و نیز نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است

: قرآن کریم قض بصر و چشم پوشی از نگاه به نامحرم را وظیفه مسلمانان اعلام کرده و به زن و مرد توصیه کرده است که مواظب چشمان خود باشند. قرآن کریم می فرماید: به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند، این برای آنها پاکیزه تر است و خدا به آنچه می کنند، آگاه است

پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود : در مورد رابطه نامشروع برای هر عضوی از آدمی سهمی از زنا است؛ زنای چشم، نگاه کردن، زنای زبان، سخن گفتن و زنای گوش ها، شنیدن حرام است اسلام تأکید خاصی دارد که زن و مرد باید کامیابی جنسی خود را تنها و تنها در محدودة ازدواج فراهم سازند. به عبارت دیگر افراد یا باید تن به ازدواج دهند یا باید محرومیت مطلق را تحمل کنند. ازدواج در نظام اخلاق جنسی اسلامی بر خلاف اخلاق جنسی غرب که از آزادی به محدودیت آمدن است؛ مبتنی بر از محدودیت به آزادی آمدن است و ازدواجی که پایه و خاصیت روانیش از محدودیت به آزادی آمدن است به دنبال خود استحکام می آورد و آنکه پایه‌اش از آزادی به محدودیت آمدن است فاقد استحکام است و منجر به طلاق می شود؛ زیرا کسی که تجارب جنسی فراوانی دارد به سختی می تواند خود را مقید به ازدواج و چهار چوب خانواده کند.

پنج شنبه 15/8/1393 - 10:37
حجاب و عفاف

1- در لزوم عفّت و پاکدامنی و ترک نگاه حرام بین زن و مرد، فرقی نیست

2- جلوه گری زنان ، در جامعه ممنوع است .

3- ظاهر بودن قسمت هایی از بدن که به طور طبیعی پیداست ، (صورت ، دست یا پا مانعی ندارد.)

4- در میان انواع پوشش ها، نام مقنعه و روسری بزرگ آمده و این دلیل بر اهمیّت حجاب است . (

5- در قانون گزاری باید به ضرورت ها، واقعیّت ها و نیازها توجّه شود. (اگر پوشاندن آن قسمت از بدن که خود به خود آشکار است ، واجب می شد، زندگی برای عموم زنان مشکل بود)

6- اسلام به نیازهای فطری و غریزی بشر پاسخ مثبت می دهد ّ)

7 - هرگونه راه رفتنی که سبب آشکار شدن زیورهای مخفی زن شود ممنوع است ّ)

8- زن ، حق ّ مالکیّت دارد

9- زن ، زینت خود را تنها به زنان مسلمان می تواند نشان دهد و نزد زنان کفّار باید خود را بپوشاند. یعنی زنان خودی و مسلمان نه بیگانه .

10- پوشش زن با تمایلات جنسی مردان نامحرم کاملا ارتباط دارد.

11- حجاب وپوشش ، واجب است ، وهرکاری که زینت زن را آشکار کند یا دیگران را از آن آگاه کند ممنوع است . 12- مقدار واجب برای پوشش سر و صورت ، انداختن روسری و مقنعه ای است که گردن و سینه را بپوشاند. 13- با حفظ حجاب ، حضور زن در جامعه مانعی ندارد ّ) همان گونه که شرکت زن در نماز جماعت بلامانع است .)

14- همه مردم نسبت به مسأله نگاه و حجاب مسئولند و برای نگاه های حرام خود باید توبه کنند15- مقتضای ایمان ، توبه به درگاه خداوند است . 16- توبه ، هم واجب است و هم کلید رستگاری است .)
17- راه رستگاری ، بازگشت از مسیرهای انحرافی به راه خداست .

پنج شنبه 15/8/1393 - 10:36
حجاب و عفاف

حفظ حجاب و ترک جلوه گری ثمرات بسیاری دارد که برخی از آنها عبارت است از:.

آرامش روحی ، استحکام پیوند خانواده ، حفظ نسل ، جلوگیری

از سوء قصد و تجاوز، پیشگیری از امراض مقاربتی و روانی ، پائین آمدن آمار طلاق ، خودکشی ، فرزندان نامشروع و سقط جنین ، از بین رفتن رقابت های منفی ، حفظ شخصیّت و انسانیّت زن ، و نجات او از چشم ها و دلهای هوسبازی که امروز دنیای غرب و شرق را در لجن فرو برده است .

پنج شنبه 15/8/1393 - 10:35
حجاب و عفاف
عفاف به عنوان یک ارزش درونی و والای اخلاقی در اخلاق اسلامی جایگاه بسیار والایی دارد. و عفاف به عنوان ریشة حجاب و حجاب به عنوان یک عمل ظاهری، بازتاب عفاف به عنوان یک ارزش درونی است؛ به عبارت دیگر عفاف ریشه و سرچشمة حجاب است. دین اسلام با تأکید بر ارزشهای اخلاقی همچون عفاف و پاکدامن و حجاب و پوشش، می خواهد حرمت و کرامت زن در عرصة اجتماع حفظ شود و استعدادهای خدادادی او در فعالیتهای صرف جنسی صرف نشود. بنابراین عفاف و حجاب در اسلام از یک مسئلة کلی تر و اساسی تر ریشه می‌گیرد و آن این است که آیا تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات را ببرد یا نه؟ به عبارت دیگر مسأله این است که آیا کامیابی های جنسی باید محدود به محیط خانوادگی و همسران مشروع باشد، یا می تواند آزاد باشد و به محیط اجتماع کشیده شود؟ اخلاق جنسی اسلامی بر خلاف اخلاق جنسی غرب که مبتنی بر روابط آزاد بین مرد و زن به شرط رعایت آزادی دیگران است؛ می‌خواهد انواع التذاذات جنسی به محیط خانوادگی و به همسر مشروع اختصاص یابد و محیط اجتماع خالص برای کار و فعالیت باشد به همین جهت به زن اجازه نمی دهد که وقتی از خانه بیرون می رود موجبات تحریک مردان را فراهم کند و به مرد هم اجازه نمی دهد که چشم چرانی کند و در همین راستا بر ارزشهای اخلاقی همچون عفاف و حجاب تأکید می ورزد.
پنج شنبه 15/8/1393 - 10:32
حجاب و عفاف
«خویشتن‏داری»، توانایی برجسته روحی به انسان می‏دهد تا وی در برابر هجوم سركش هوی و هوس پایداری كند و در فراز و فرود زندگی، به كمال رسد. انسانی كه اعتقاد به اصول و ارزشها دارد؛ در واقع، به سرچشمه همه مهربانی‏ها، لطافت‏ها، عاطفه‏ها، عشق‏ها، زیبائی‏ها و هنرمندی‏ها و ابداع‏ها ایمان دارد و چنین ایمانی، چونان بنیان مرصوص است(32) كه هیچ تندبادی، از آزمندی، فزون خواهی و خشونت طلبی نمی‏تواند وی را آشفته سازد. وی را وقار و عزّت و بلندای كوه ماند كه دلی شفاف، و پاك دارد چونان پاكی آب زلال در چشمه‏های رسته از دل كوهساران.

این آرامش درونی و برونی، به خویشتن‏داری انسانی می‏انجامد. برخی دیگر از بركات عفاف عبارتند از:

1ـ آرامش روحی فرد و جامعه (بهداشت روانی): با عفاف و خویشتن‏داری می‏توان از هرز رفتن استعدادها، توان‏ها و امكانات جلوگیری نمود و به بالندگی هنجارها و ارزشها یاری نمود:

«از نظر اسلام محدودیت كامیابی جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع كمك می‏كند(33)»

پایبند نبودن به حجاب، آرامش خانواده و جامعه را برهم زده و به التهاب دامن می‏زند:

«فلسفه پوشش و منع كامیابی جنسی از غیر همسر مشروع از نظر اجتماع خانوادگی اینست كه همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت كردن او به شمار می‏رود؛ در حالی كه در سیستم آزادی كامیابی، همسر قانونی از لحاظ روانی یك نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار می‏رود. و درنتیجه كانون خانوادگی بر اساس دشمنی و نفرت پایه‏گذاری می‏شود.(34)»

2ـ پایداری نظام "خانواده": رعایت عفاف در رفتار و گفتار، خانواده را سالم و آسیب‏ناپذیر نگه می‏دارد. آیا آنان كه با فریب‏كاری، شعار آزادی زن را سر دادند و حجاب را از عفّت، تفكیك كردند، توانستند با ولنگاری زنان در غرب و تشویق مردان هوس‏باز، نظام خانواده را حفظ كنند؟

3ـ اصلاح زن "شیی‏ء شده": امام خمینی، در توضیح نگرش غربی به زن را نگرش به یك كالا، تعبیر زیبائی دارند: «در خصوص زنان، اسلام هیچگاه مخالف آزادی آنها نبوده است. به عكس، اسلام با مفهوم "زن شیئ شده" و به عنوان شیئ، مخالفت كرده است و شرافت و حیثیّت وی را به وی باز گردانده است.(35)»

4ـ عفاف، منشاءِ فرهنگ و ادبیات: همه زیبایی و شكوه تمدن و فرهنگ انسان را در یك كلمه می‏توان خلاصه كرد و آن عشق است. استواری عشق به اسطوره‏های كمتر دست یافتنی است. زبان عاشقان، زبان شعر است كه چون دل پرسوز عاشق، درون سوز است. زبان سرخ و آتشینی كه تن نمی‏شناسد و سر بر باد می‏دهد ولی مهربان و ترحّم‏برانگیز است و حتّی دل معشوق سنگ دل را می‏سوزاند و به تحسین وامیدارد. این بلندای شكوهمند فرهنگ و ادب شرقی، عرفانی و ایرانی، دست‏مایه یك نسل سرفراز اصیل، خویشتن‏دار و متمدن است كه از منظر عفاف به یكدیگر می‏نگریستند. زن در حشمت و جلال می‏زیسته است و مرد همواره در پی این حشمت و جلال می‏رفته است كه به سادگی و آسانی، دست یافتنی نبوده است. كمتر بازیچه دست هوسران مردان بوده و بیشتر ارزش و اعتبار داشته است.

«آیا آنجا كه سلسله مقررات اخلاقی به نام عفت و تقوی بر روح مرد و زن حكومت می‏كند و زن به عنوان چیزی گرانبها دور از دسترس مرد است این استعداد بهتر به فعلیت می‏رسد یا آن‏جا كه احساس منعی به نام عفت و تقوی در روح آنها حكومت نمی‏كند و اساساً چنین مقرارتی وجود ندارد. وزن در نهایت ابتذال در اختیار مرد است.(36)»

اما زن بدون عفّت و پوشش، این جمال مرموز و شاعرانه را نیز از كف می‏دهد و به زباله‏دانیِ شهوت مردانِ بی‏اصول بَدَل می‏گردد، مردانی كه نه شاعر، بلكه تبهكارند.
يکشنبه 11/8/1393 - 10:5
حجاب و عفاف
1ـ نگاهی انسانی به انسان: انسان، موجودی آزاد و انتخاب‏گر است و قادر است با نیّت و اراده به اعمالی دست می‏زند كه انگیزه آنها حسّ عشق و پرستش، خداخواهی و خداجویی فطری و حسّ‏اخلاقی و دگرخواهی می‏باشد. این موجود آزاد، تحت تأثیر نیروهای درونی و برونی قرار دارد كه در تصمیم‏گیریهای وی، نقش اساسی و حیاتی بازی می‏كند. در او، قوّه عاقله، قوّه شهوانی و قوّه غضبیّه نهاده شده است كه با روشی هوشمندانه با میانه روی و اعتدال می‏تواند از همه نعمتهای خدایی و استعدادهای انسانی نهفته در خود استفاده بهینه كند. انسان می‏تواند تعالی پیدا كند و خردگرای فرهیخته شود یا سقوط كند و به لذّت‏گرای نابخرد، تبدیل گردد و یا در نهایت به حیوانی خشونت‏طلب، تغییر هویّت دهد. نگاه اسلام به انسان، نگاهی متعالی است و از منظر خردگرایی شرافت‏مندانه و خداجویی عزّت مدارانه، انسان را می‏نگرد و می‏خواهد كه نگاه من به تو، تحت تأثیر مؤلّفه‏های دیگری، غیر از برابری انسانی و تقوا، قرار نگیرد. هرگز نباید به دیگری (انسان دیگر) از زاویه جنسیّت، ملیّت و رنگ و... نگریست. اسلام هر نوع ابزاری كه اغلب در خدمت منافع دیدگاه لذّت‏گرایانه افراطی یا خشونت‏طلبانه یا برتری نژادی قرار گیرد به چالش فرامی‏خواند و آن را غیر انسانی می‏داند. عفاف، هوشمندانه‏ترین حالت كنترل نفس و اعمال قدرت در حوزه شخصیت خویش است كه تلاش در برجسته و شفاف كردن انسانیّت انسان دارد و از جلوه‏گری و عشوه‏گری جنسیّت‏مدار جلوگیری می‏نماید.

2ـ كمال‏گرایی انسان: خصلت انسانی "خویشتن‏داری"، باید حفاظت شود و اساسی‏ترین فلسفه معنوی "پوشش" در میان اقوام، ملل، تمدّنها و ادیان، حفظ همین خصلت انسانی حیا و عفّت است. اسلام، طرفدار این ویژگی انسانی است و زن و مرد را به رعایت آن برای رسیدن به كمال و فضیلت فرامی‏خواند، در كانون خانواده نیز زن و شوهر را توصیه به رفتاری انسانی می‏كند و كُنِش جنسی میان زن و شوهر و لذت‏گرایی مشروع و قانونمند را نیز در همین راستا توصیه می‏كند. اسلام، از نگاه‏های غیرانسانی، جلوگیری كرده و به زن و مرد مؤمن سفارش می‏كند كه چشم‏چرانی نكنند و نگاهی عفیفانه داشته‏باشند:

«قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم»(30)؛ (به مردان بگو دیدگان (از نظر بازی) فروگذارند) «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصار هنّ»(31)؛ (به زنان مؤمن (هم) بگو دیدگانشان را فرو گذارند).
يکشنبه 11/8/1393 - 10:4
حجاب و عفاف
روزگاری نه چندان دور، زن را به جرم زن بودن در خانه حبس می‏كردند و شاید سخت‏گیری آنچنانی در گذشته، سهل‏انگاری این چنین در روزگار جدید را فرا روی بشر قرار داده و زنان را در انظار عمومی به حراج گذارده است. در گذشته، جسم زن، دربند خشونت‏طلبی مرد بود و این بار، روح زن در اسارت فریبكاری او است، مردان تمامت خواهی كه آزمندی و شهوت‏پرستی آنان غرب را فراگرفت و شرق را تهدید می‏كند امروز اگر هم جسم زن، در حبس نباشد امّا در آغوش هوس بازی مردان تبه‏كار و آزمند اسیر است و روح و فكر زن، زندانی زندانهای بزرگتر برای التذاذ مردان فاسد.

چه طرفه حدیثی كه اسارتی این چنین را «آزادی زن» بنامیم. فمینسیم، تهمتی است بر تارك رنج‏كشیده زن غربی كه زنان شرقی را نیز به خود فرا می‏خواند. چه زمانی مرد حاضر می‏شود از همه مزایای جنسی خود در طول تاریخ دست بردارد؟ مگر همین مرد مدرن نبود كه نیروی كار مردان را برای فن آوری و صنعت پیشرفته‏اش كافی نمی‏دید و با فریب كاری و نیرنگ نیروی كار زنان و مصرف بی‏اندازه استعدادهای زنانه آنان دست یافت.

«امروزه كه مردان موفق شده‏اند با نامهای فریبنده آزادی و تساوی و غیره این حائل را بردارند، زن را در خدمت كثیف‏ترین مقاصد خویش گرفته‏اند. بردگی زن امروز بیشتر به چشم می‏خورد.
يکشنبه 11/8/1393 - 10:3
حجاب و عفاف

 آیا تمایل و گرایش به زیبا نمایی در جمع مردان و بی‏میلی در زیبا نمایی در كانون گرم خانواده، می‏تواندنشانه عفّت باشد؟! این دیدگاه كه بدون حجاب و با آرایش و جلوه‏گری می‏توان حضوری انسانی (و نه جنسی) در جامعه داشت و عفیف بود، به شوخی بیشتر شبیه است تا سخنی قابل دفاع.

امكان ندارد كسی با تمام توان، دیده دیگران را به زنانگی و صفات جنسی‏اش فرابخواند و در همان حال از آنها بخواهد كه به ظاهر من ننگرید و به درون من بنگرید كه انسانی عفیف و خویشتن‏دار هستم!!
يکشنبه 11/8/1393 - 10:2
حجاب و عفاف
پوشش، ارتباط بنیادی با عفاف داشته و نمی‏شود كسی طرفدار حیا و عفاف باشد ولی با اصل پوشش مخالف باشد. پوشش اسلامی كاملترین گونه رعایت عفاف است. اگر بین حجاب و عفاف، جدایی اندازیم دو مشكل عمده رخ می‏نماید:(26)

1ـ جدایی بین عفاف و حجاب تا كجا می‏تواند پذیرفتنی باشد؟ ملاك و معیار تبیین این جدایی و اندازه و شكل رعایت پوشش برای حفظ عفاف چه چیزی خواهد بود؟ و نیز می‏پذیریم كه ممكن است افرادی عفیف و پارسا باشند امّا حجاب را به گونه‏ای كه مورد توصیه شارع است دارا نباشد ولی به این امر هم باید توجه كرد كه این جدایی تا كجا می‏تواند ادامه یابد؟»(27)

2ـ با پذیرفتن جدایی عفاف از حجاب تنها دلیل لزوم حجاب بر زنان هرزگی و هوسبازی مردان خواهد بود: «اگر زنان بدون حجاب، عفیف و پاك هستند، آیا مردان نیز چنین‏اند، و هوسبازی نمی‏كنند و از هرزگی دست برمی‏دارند.»(28)

قانونگذار ضمن توجه به حال و روانشناسی مردان، برای زنان در باب پوشش بدن، قانونگذاری می‏كند و با همه‏جانبه‏نگری و نگاهی متعالی به زن و مرد، خویشتن‏داری را برای هردو توصیه می‏كند حجاب از مسلّمات احكام اسلام است و با توجه به آیات و روایات، جدایی حجاب و عفاف، قابل تصوّر نیست.
يکشنبه 11/8/1393 - 10:1
حجاب و عفاف
در زبان پارسی، از خویشتن‏داری در امور جنسی و شره نبودن، به پاكدامنی تعبیر می‏كنند كه بخشی از گستره معنایی "عفاف" است زیرا عفاف، مطلق خویشتن‏داری را گویند همان‏گونه كه در آیات یاد شده، از خویشتن‏داری در امور اقتصادی و مالی نیز با كلمه استعفاف و تعفّف، یاد شده است.

اینك آیا می‏توان گفت: عفاف، صرفا همان حالت درونی و نفسانی است و به بروز خارجی و اجتماعی آن حالت نفسانی، ربطی ندارد؟! از منظر قرآن، چنین نیست بلكه به دلیل اهمیّت نحوه بروز عفاف، این واژه، به «ظهور خویشتن‏داری» نظر دارد. در آیه نخست، حالت رفتاری مسلمان فقیر را به نمایش می‏گذارد كه چگونه خود را بی‏نیاز جلوه می‏دادند، با رفتاری عفیفانه و بزرگ منشانه.

در آیه دوّم، دست یازی به اموال یتیمان را غیر عفیفانه، معرّفی می‏كند. در سوّمین آیه، خویشتن‏داری و مراقبت از فرو رفتن در شهوات جنسی را استعفاف می‏داند و آیه چهارم، زنان سالخورده را سفارش می‏كند كه عفاف ورزند و چادر از سر فرو نگذارند، یعنی عفاف را برابر با «حجاب» گرفته است. بنابراین عفاف از منظر تفكّر اسلامی، هم رویه درونی دارد كه حالتی نفسانی جهت كنترل و جهت‏دهی به شهوت (كشش و اشتیاق) است و هم رویه‏ای بیرونی كه نشانه‏هایش در رفتار و گفتار هویدا می‏شود تا حالت درون را به نمایش گذارد. در روایات اسلامی نیز "عفاف" به معنی "خویشتن‏داری" است كه در كردار و گفتار آشكار باشد.

مرحوم شیخ عباس قمی در سفینه البحار(8)آورده است:

«و یطلق فی الاخبار غالباً علی عفّة الفرج و البطن و كفّها عن مشتهیاتهما المحرّمه». (در روایات، عفاف، بیشتر به معنی خویشتن‏داری نسبت به شكم و شهوت به كار می‏رود، و بازداشتن ایندو از فزون خواهی حرام).

علی(ع) می‏فرمایند:

«العفاف زهادة»(9)؛ (عفاف زهد ورزی و خویشتن‏داری است).

و «العفّة تضعّف الشّهوة»(10)؛ (خویشتن‏داری شهوت را ناتوان می‏سازد).

رابطه "عفت" با "شهوت": در روایات و آیات، میان «شهوت‏پرستی» و «عفّت»، تقابل جدّی برقرار شده و به دینداران، آموزش داده می‏شود كه شهوت‏پرستان، عفیف نیستند ولی به نظر می‏رسد كه معمولاً تنها بخشی از گستره معنایی شهوت‏پرستی، مورد نظر برخی دینداران واقع شده است.

معنای لغوی "شهوت": راغب در مفردات(11) می‏نویسد:

«اصل الشّهوه نزوعُ النّفس الی ما تریده و ذلك فی الدّنیا ضربان، صادقة و كاذبة. فالصّادقة ما یختلّ البدن من دونه كشهوة الطّعام عند الجوع و الكاذبة ما لا یختّل من دونه». (اصل شهوت، كه كشش و اشتیاق نفس است به آنچه اراده كند، در دنیا بر دو گونه است: حقیقی و غیرحقیقی؛ اشتیاق حقیقی آنست كه بدن بدون تأمین آن آسیب می‏بیند؛ همانند اشتیاق به غذا هنگام گرسنگی. و اشتیاق به كاذب آنست كه بدن بدون تأمین آن آسیب نمی‏بیند).

طریحی در مجمع البحرین(12) می‏آورد:

«الشّهوات بالتّحریك جمع شهوة، و هی اشتیاق النّفس الی شیی‏ء». (شهوات جمع شهوت، به معنی اشتیاق نفس به چیزی است).

دهخدا در لغت‏نامه(13) می‏نویسد:

«شهوت: آرزو و میل و رغبت و اشتیاق و خواهش و شوق نفس و حصول لذت و منفعت»

و فرید وجدی(14) در دائرة المعارف تعریف می‏كند:

«الشّهوه حركة النّفس طلبا للملائم»؛ (شهوت حركت نفس است در جستجوی آنچه موافق و سازگار است).

این معنی، جنبه عملی «شهوت» را نیز دربردارد در نتیجه، شهوت، معنایی عام دارد.

در اصطلاح قرآن(15) نیز شهوت به معنی عام به كار می‏رود:

«زیّن للنّاس حبّ الشّهوات من النّساء و البنین و القناطیر المقنطرة من الذّهب و الفضّة و الخیل المسوّمة و الانعام و الحرث ذلك متاعٌ الحیوة الدّنیا...»؛

(عشق به خواستینها از جمله زنان و فرزندان و مال هنگفت اعمّ از زر و سیم و اسبان نشاندار و چارپایان و كشتزاران، در چشم مردم آراسته شده است: اینها بهره زندگانی دنیاست).

معنای اصطلاحی شهوت: غالبا به خواهش و اشتیاق جنسی انسان، شهوت گفته می‏شود و شهوترانی را در بخش كوچكی از گستره امیال نفس به كار می‏برند حال آنكه در تحلیل قرآن و روایات، «شهوت به معنی عام» در برابر «عفّت به معنی عام» قرار دارد. خواهش نفس و تلاش برای برآوردن آن میل، در برابر خویشتن‏داری در طاعت خواهشهای نفسانی است. انسان شهوت‏پرست از كردار و گفتارش پیداست. از كوزه، همان برون تراود كه در اوست. انسان عفیف و با اصالت نیز از سخن و كنش او هویدا است. عفاف، تنها پاكدامنی جنسی نیست. شهید مطهری در "تعلیم و تربیت در اسلام" می‏گویند:

«عفاف یعنی آن حالت نفسانی یعنی رام بودن قوّه شهوانی تحت حكومت عقل و ایمان. عفاف و پاكدامنی یعنی تحت تأثیر قوّه شهوانی نبودن، شره نداشتن. یعنی جزو آن افرادی كه تا در مقابل یك شهوتی قرار می‏گیرند بی‏اختیار می‏شوند، و محكوم این غریزه خود هستند، نبودن. این معنی عفاف است.»

ویژگی‏های مفهوم عفاف:

عفاف و خویشتن‏داری، در برابر فزون خواهی شهوانی و كشش نفسانی، چه ویژگی‏هائی دارد:

1ـ خصلتی انسانی است. 2ـ حالتی درونی است.

3ـ نشانه‏های بیرونی دارد. 4ـ در رفتار و گفتار بروز می‏كند.

5 ـ با رفتار و نشانه‏های متناقض، سازگار نیست.

6ـ نه از موضع ناتوانی بل از بلندای عزّت و اقتدار، صورت می‏بندد.

عفاف، خویشتن‏داری با علائم و نشانه‏های رفتاری و گفتاری است و وجود آن بستگی به وجود نشانه‏های آن دارد پس حفظ عفاف بدون رعایت نشانه‏های آن ممكن نیست. عفّت نمی‏تواند یك امر صرفا درونی باشد و هیچ علامت بیرونی نداشته باشد. بخشی از تفاوت در نشانه‏های خویشتن‏داری زن و مرد، از تفاوت در خلقت آنها سرچشمه می‏گیرد و یكی از نشانه‏های عفاف، پوشش است. عفاف بدون رعایت پوشش، قابل تصوّر نیست. نمی‏توان به زن یا مردی، «عفیف» گفت در حالی كه عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر می‏شود گرچه تفاوت رفتارهای انسانی و حیوانی، ریشه در تفاوت خلقت و فطرت، گرایشها و منش‏ها دارد. در اسلام از نشانه‏های برجسته «عفاف» می‏توان به پوشش اسلامی (حجاب) اشاره نمود.(16)

شهید مطهری در مسئله حجاب می‏نویسد:

«وقتی زن پوشیده و سنگین از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاكدامنی را رعایت كند افراد فاسد و مزاحم جرأت نمی‏كنند متعرّض آنها شوند.(17)».

ایشان در ذیل آیه 61 سوره نور چنین می‏نویسد:

«از جمله «ان یستعففن خیرٌ لهنّ» می‏توان یك قانون كلّی را استنباط كرد و آن اینست كه از نظر اسلام هر قدر زن جانب عفاف و ستر (پوشش) را مراعات كند پسندیده‏تر است و رخصتهای تسهیلی و ارفاقی كه به حكم ضرورت درباره وجه وكفین و غیره داده شده است، این اصل كلی اخلاقی را نباید از یاد برد.»(18)

نشانه بودن «حجاب» برای «عفاف» گریزناپذیر است. پوشش، نشان عفاف است.

«عفّت و حیا، خصلتی انسانی است كه تاریخ بر نمی‏تابد و مورد پذیرش تمامی انسانها بود، و هست. و انسانهای بزرگ و ادیان آسمانی نیز بدان توصیه كرده‏اند. در شریعت اسلامی نیز بر آن تأكید فراوان شده است. همین خصلت انسانی یكی از فلسفه‏های اصلی پوشش آدمی بوده است»(19)

در خصوص اندازه وابستگی پوشش با حجاب، استاد مطهری می‏نویسند:

«حیا و عفاف از ویژگیهای درونی انسان است و حجاب به شكل و قالب و نوع و چگونگی پوشش بر می‏گردد. تفاوت باطن و ظاهر یا روح و جسد و یا گوهر و صدف را می‏توان به عنوان تمثیل در این زمینه به كار برد. به گمان ما اینها دو حقیقت هستند و میزان وابستگی این دو نیاز به تأمل دارد»(20)

پاورقیها:

17ـ شهید مطهری ـ مسئله حجاب ـ ص 177

10ـ میزان الحكمه ـ جلد 6 ـ ص 363 ـ حدیث 12861

15ـ قرآن ـ سوره آل عمران ـ آیه 14

11ـ راغب اصفهانی ـ معجم مفردات الراغب ـ ص 276

19ـ حجاب ـ مهریزی ـ ص 39

يکشنبه 11/8/1393 - 9:59
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته