دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است
بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی
قلم را آن زبان نبود که سرّ عشق گوید باز
ورای حد تقریر است شرح آرزومندی
الهی
آنان که در پی مریدند،اگر در پی مراد روند،راد شوند.در روز حشر،رضای مراد به کار آید نه عطای مرید!
تو را به مرادی پذیرفته ایم،ما را به مریدی بپذیر....یا مرادالمریدین!
آنان که ماهیت را فدای وجود می کنند،خامند،ناپختگان وادی سلوک در پی نان و نامند و از شراب طهور،قانع با باده و جامند.
چنان کن که دنیا را خرج دین کنیم،نه دین را خرج دنیا
توفیق ده که بر نفس خویش امیر شویم،ضمایر ما را به خودت برگردان،تا روشن ضمیر شویم.
در درگاه بلندت،تا کسی میرزا کوچک نشود،آقا بزرگ نگردد.
تا ما را اهل ضمیر نکرده ای ظاهر مگردان.
او خواهد آمد
دوستی که از او به تو سودی نمی رسد،از دشمنی او نیز تو را زیانی نخواهد رسید.
کیقباد
علمی که به تو نرساند،وبال است و ثمره اش تنها قیل و قال.
زندگی مثل کلاس ریاضی است که باید در آن،شادیها را جمع کرد،کینه ها را تفریق نمود،محبتها را ضرب و لطف و مهربانی را تقسیم کرد.
باید با محاسبه ی محیط زندگی و مساحت عمر،شکل مناسبی به شخصیت خود داد.باید مرکز دایره ی حیات را یک انتخاب خوب قرار داد.
باید بیش از سطح،به عمق اندیشید،تا حجم معنویت زیاد شود.زاویه ی دید را باز کنیم و در خط مستقیم،به موازات حق پیش رویم،تا هندسه ی وجودمان آشفته نشود.
باید حساب عمرمان را داشته باشیم تا آدم حسابی شویم.اگر هندسه ی زندگی خود را خوب حساب کنیم مهندس هستیم.
بیایید با پرگار عشق و ایمان،دایره ی تلاش و مجاهدت را بر محور ولایت ترسیم کنیم و محیط زندگی را به صحنه ی تبلور،تعهد و عمل به تکلیف،مبدل سازیم.
جواد محدثی