تبیان، دستیار زندگی

صدا كن مرا...

صدای تو خوبست!

صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

كه در انتهای صمیمیت حزن می‌روید

در ابعاد این عصر خاموش

من از طعم تصنیف در متن ادراك یك كوچه تنهاترم!

بیا تا برایت بگویم كه تنهایی من چه اندازه است..

و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش بینی نمی‌كرد

«و خاصیت عشق اینست»

گریــــه کن عزیزم اما نـه فـقــط واســـه خــــودت
واسـه اینـــکه نمیـــشه دیــــگه بیــــام تــــولـــد ت

گریـــه کـــن جـــداییـــها مـا رو رهــــا نمیــکـنــن

آدمــــا انــــگار بــرای مــا دعــــا نـمــی کــنـــــن

گریــــه کـن حـالا حـالا بایـد از هم جـــدا باشیــــم

بشــینیـــــم منتـــظــر معـجـــزه ی خــدا بـاشـیــــم

گریـــه کــن منــم دارم مثـــل تــو گریــه میــکنــم

بــه خــــدای آسمـــونــامــــون گلایـــه مــی کنـــم

گریــــه کـن واســه شــبایی که بـــدونٍ هم بودیـــم

تـنـــهایـی بــــرای ســـنگینــی غصه کـــم بودیـــم

گریــه کن سبک میشـی روزای خوب یــادت میـاد

گــرچـه تــو تقــویمامـون نیستـن اون روزا زیـــاد

گریــه کــن برای قولـی کــه بــهــش عمــل نـــشد

واســه مشــکلاتـی که ، بودش و هسـت و حل نشد

گریـــه کـن بـرای رویـایی که قسمـــت نـمی شـــه

یه شبــــم ســـَر خدا واســــه ما خلــــوت نــمی شه

گریه کن بـرای خوابـــــا که فقط یه خواب بـــودن

واســــه آرزوهامون کــــه همشون حبـــــاب بودن

گریــه کن واسه خوشی هایـــــی که نازل نمی شن

واســه اون دیـوونــــه ها که دیگه عاقل نـــمی شن

گریه کن چون اون روزامون دیگه تکرار نمی شه

دلامــون به سادگــی حـاضر بــه اقــرار نــمی شه

گریــه کن بـــذار تمــــام عقــده هات شســته بشــه

حــق داره آدم یه وقـــــتا از خودش خستـــه بشـــه

گریـــه کن واسه همه واســه خودت ، بــــرای من

توی بـــارونـــــی تـــرین ثـانیــــه حرفاتــو بـــزن

گریه کن تا آینه شـــه بــاز اون چشــــای روشنـت

واســـه مونـــدن لازمه ، فــــدای گریــــه کردنــت

یعنی میشه که ما دو تا یه روزی به هم برسیم؟

مهم فقط رسیدنه ، حتی اگه کم برسیم

 یعنی میشه خوشی بیاد دور ما توری بکشه؟

به آرزوهاش برسه هر کی که دوری بکشه؟

 یعنی میشه شب بشینم دست روی موهات بکشم؟

کاشکی بدونم چقـَدَرباید مکافات بکشم

 یعنی میشه که شونه هات فقط پناه من باشه؟

چرا تا حالا نشده ، شاید گناه من باشه

 یعنی میشه که دستامون با هم مثه یه رشته شه؟

هر کی برای اون یکی درست مثه فرشته شه

 یعنی میشه با هم واسه خوشبختی زحمت بکشیم؟

یه خواب راحت بکنیم ، یه آه راحت بکشیم

 یعنی میشه بازم بگی دیوونتم من ، دیوونت؟

دوباره عاشقم بشه اون دل مثل رودخونت

 یعنی میشه با هم باشیم من و خدامون و خودت؟

درست مثه تولدم ، درست مثه تولدت

 یعنی میشه که جای من فقط روی چشات باشه؟

تکیه کلام تو بازم ، من میمیرم برات باشه؟

 یعنی میشه فقط یه بار خدا به ما نگا کنه؟

میگی نمیشه ولی من ، همش میگم خدا کنه

 یعنی میشه تو دفترش یه لحظه اسم ما باشه؟

یه چیزی بشکنه فقط  ، اونم طلسم ما باشه

باتوجه به آماراخیریك نفرازدومردویك نفرازسه زن طی زندگیشان به بیماری سرطان مبتلامی شوند.تاپایان سال 2002حدود1284900نفردرآمریكابااین بیماری روبه روشد ه و باوجوداین آمارتاسف انگیزبایدتوجه كنیم كه تمام خبرهاواطلاعات مربوط به سرطان ناامیدكننده نیست .بیشترانواع سرطان بارعایت اصول پیشگیری قابل كنترل است .برای جلوگیری ازمبتلابه سرطانهایی مثل ریه وپانكراس كه معمولاغیرقابل درمان هستندبهتراست ازاستعمال هرگونه سیگاروتنباكواجتناب كنیم اعتیادبه سیگاریكی ازاصلی ترین دلایل 30درصدازسرطانهاست .یكی ازبرنامه های غذایی مناسب دركاهش ابتلابه سرطان استفاده ازسبزیهاومیوه های تازه فیبرهای موجوددرغلات ونیزاجتناب ازچربیهای حیوانی است برای جلوگیری ازسرطان پوست تاجایی كه می توانیدازپرتوفرابنفش خورشیددوری كنیددرضمن باشناسایی موادسرطان زادرمحیط اطرافتان تاحدامكان ازتماس باآن خودداری كنیددرصورتی كه تمامی اصول پیشگیری رارعایت كنیدبادوسوم ازكل انواع سرطان مقابله كرده اید.

شیوع انواع سرطان

سرطانهای معده ؛رحم ؛گردن رحم ؛بیضیه وبیماریهای هوجكینی(سرطان لنفوسیت ها)به طورچشمگیری درسالهای اخیركاهش یافته اندبااین وجوسرطانهای ریه؛پوست ؛كبد؛پروستات ؛كلیه ؛ولنفومهای غیرهوجكینی به طورروزافزونی درحال افزایش است .سرطان ریه بین زنان ومردان به عنوان رایج ترین نوع سرطان بوده است این نوع سرطان بین مردان ازدهه سال 1960افزایش یافته است همانطوكه همه می دانیم یكی ازاصلی ترین دلایل ابتلابه سرطان ریه رادرهردوجنس اعتیادبه سیگارمی دانند.اغلب مرگ ومیرسرطان ریه بین مردان دوبرابرزنان بوده است امادرحال حاضرتعدادزنان مبتلابه این نوع بیماری روبه افزایش است اعتیادبه سیگارونیكوتین بین جوانان زیر20سال وجوانتربه شدت شیوع پیداكرده است به همین دلیل سازمانهای دولتی ومراكزپزشكی قصددارندتااعتیادجوانان رابه این موادكاهش دهندونهایتابااین راهكارمیزان مرگ ومیرناشی ازسرطان هم كمترخواهدشد.

سرطان چیست ؟   

كلمه (cancer)یك واژه لاتینی وبه معنای ((خرچنگ ))است سرطان ازنظربقراط پزشك یونان یك بیماری ((خرچنگ گونه ))است چون سراسربدن رادربرمی گیردوسرانجام باعث مرگ شخص می شود.هم اكنون سرطان به معنای ((رشدبیش ازحدسلول ویژه ای دربدن ))است .درحقیقت واژه سرطان بیش از100نوع بیماری مختلف اطلاق می شودامابایددرنظرداشته باشیم كه درهمه آنهاسلولهای ویژه ای ازبدن به طورنامنظم وغیرطبیعی تكثیرمی شوندبه طورطبیعی رشدوتكثیرهرسلول بدن بانظم واصول خاصی صورت می گیردواین نظم ویژه اندازه وعملكردبافتهاواعضابدن راداوماتنظیم می كند.درصورتی كه یك سلول سالم بدن به طورغیرطبیعی رشدكندوبه سرعت زیادشودتوده سلولی تشكیل می شودكه ((تومور))نام دارد.معمولاتومرقبل ازتشخیص پزشك ازمیلیونهاسلول غیرطبیعی یكسان تشكیل می گردد.ازدیدگاه پزشكان اگرسلولهای توموردرهمان محل اولیه بدن باقی بمانندوبه آرامی تكثیرشوند((خوش خیم ))هستندتومورهای خوش خیم مثل كیسه ها(كیست ها)؛زگیل ها؛خال ها؛زایده های گوشتی (پولیپ ها)به قسمتهای دیگربدن سرایت نمی كنند.این تومورهابایك عمل جراحی ساده برداشته می شوندوبرای زندگی شخص هم خطری ندارند.((تومورهای بدخیم ))ازسلولهایی تشكیل می شوندكه به سرعت رشدمی كننددارای خصوصیاتی هستندكه آنهاراازسلولهای طبیعی متمایزمی كندوبه بافتهای سالم بدن هم صدمه می زنددرضمن ممكن است كه سلولهای بدخیم ازنظرظاهری ونیزخصوصیت لایه سطحی سلول تغییركنندكه درتكثیرسریع آنهاموثراست .اكثرسلولهای بدخیم دارای كروموزمهای غیرطبیعی وژنهای تغییرشكل یافته هستندوپروتئین های غیرعادی هم تولیدمی كنندبیشترخصوصیات تغییریافته هستندوپروتئین های غیرعادی هم تولیدمی كنند.بیشترخصوصیات تغییریافته سلولهای بدخیم به پاتولوژیست (متخصص شناسایی دلایل بیماریها)امكان می دهدتادریابدكه سلولهامربوطبه یك تومورتاچه حدغیرطبیعی است .سلولهابیشترتومورهای بدخیم دستخوش ((متاستاز))می شوند؛یعنی سلولهاازتوموراصلی جدامی شوندووارددستگاه لنفاوی وجریان خون می گردندوبه سایرنقاط بدن انتقال می یابند زمانی كه سلولهای بدخیم به قسمتهای دیگربدن سرایت كنندباعث ایجادتوموردیگری می شوندكه معمولاسریعترازتوموراولیه رشدمی كند.

((متاستاز))ورشدتومورجدیددربسیاری ازاعضابدن باعث اختلال درعملكردحیاتی آنهامی گرددودرنهایت منجربه مرگ فردمی شود.ازلحاظ پزشكی  طبقه بندی سرطانهابراساس عضویانوع بافتی است كه تومورازآن نسات می گیردچهاردسته عمده سرطانها؛شامل كارسینوم (غده سرطانی پوست )ساركوما؛لوسمی (سرطان خون )ولنفوم هستند.دربین این چهارنوع اصلی زیرگروههای زیادی وجوددارندكه معمولانمایانگرعضوی هستندكه سرطان ازانجاشكل می گیردیك نمونه ازاین نوع سرطانها آدنوكارسینومای معده است .نیمی ازسرطان بشردرچهارعضوریه ؛سینه ؛پروستات ؛وروده بوجودمی آیندبه همین دلیل بیشترتحقیقات درمورداین چهارعضوصورت می گیرد.هنگامی كه متخصصان به وجودتومرپی بردندمی توانندسلولهاراازآن جداكنندبه این عمل اصطلاحا((باپوپسی ))گفته می شود.پس ازآن پاتولوژیست مربوطاین سلولهاراازطریق میكروسكوپ آزمایش می كند.درمرحله اول سلولهای سرطانی ازسلولهای سالم بدن متمایزمی شوند.چون سلولهای سرطانی هنوزدرمحل اصلی قراردارندوبرداشتن تومورمنجربه بهبودبیمارمی گردددرمرحله دوم سلولهای سرطانی به قسمتهای دیگربدن منتقل شده اند(متاستاز)وممكن است به گره های لنفی مجاورهم سرایت كرده باشند3به همین دلیل است كه پزشك حین عمل جراحی گره های لنفی مجاوررابرمی داردوموردآزمایش قرارمی دهدتاازسرایت سلولهای سرطانی مطمئن شو ددرمرحله سوم سلولهای سرطانی تمام بدن راتحت تاثیرقرارمی دهندوممكن است حتی توموردرعضودیگری رشدوتكثیركند درمرحله چهارم وآخرین مرحله ؛تومورهای سرطانی درسراسربدن ومعمولادربرابردرمان هم مقاومت می كننددرسال 1997سرطان پروستات درمردان بیش ازسرطان ریه بود.هم اكنون سرطان ریه بین زنان بیشترازسرطان سینه موجب مرگ ومیرمی شودسرطان روده بزرگ وراست وروده بین هردوجنس شیوع داردوتصورمی شودكه دلیل اصلی این نوع بیماری به علت مصرف موادغذایی پرچربی وپرهیزازهرگونه موادغذایی فیبردارباشد.سه روش درمانی برای سرطان ؛جراحی ؛پرتودرمانی وشیمی درمانی است .درصورتی كه توموركوچك باشدوسلولهای آن درسراسربدن پراكنده نشده باشندبرداشتن كل غده یاقسمت بیشتری ازآن به عنوان بهترین روش درمانی محسوب می شوداگرتعدادی ازسلولهای سرطانی باقی بمانندمنجربه ایجادتومورجدیدی می شوندبنابراین پزشكان دربعضی ازجراحی هامثل جراحی پسطان به جزتومور بخش زیادی ازبافت راهم برمی دارند.اگرشواهدحاكی از آن باشدكه سلولهادر سراسربدن پخش شده اندیابرداشتن بخشهایی ازتومورمقدورنباشد شیمی درمانی یاپرتودرمانی (ویاهردو)به عنوان بهترین راهكاربرای نابودی سلولهای سرطانی باقی مانده محسوب می شوند.پرتوایكس ویاانواع دیگرپرتوهای شدید انرژی به همان اندازه داروهای قوی درمانی كارسازهستندپرتوهای درمانی وشیمی درمانی بسیاری ازسلولهای سالم بدن راهم ازبین می برندبنابراین بایدمقداركمی ازآنهامصرف شودباوجودپیشرفتهادرروشهای جراحی ونیزارتقاءكیفیت داروهای شیمی درمانی هنوزدرمان سرطان نسبت به گذشته كاملاموفقیت آمیز نبوده است حقیقتی كه درمیزان ثابت مرگ ومیرناشی ازانواع سرطان وجوددارد.اغلب بیماران مبتابه سرطان به علت دردناشی ازدرمان مرگ احتمالی دچارافسردگی وناامیدی می شوند.درآمریكابسیاری ازبیماران به راهكارهای غیرسنتی ودرمانهای ((معجزه آسا))روی آورده اندبسیاری ازبیماران به دلیل ناامیدی ازدرمانهای سنتی ومعمول به روشهای درمانی دیگری وتوسل می شونداگرچه این روشهای غیرمعمول تاحدودی كارسازومفیداست وازنظرروانی بیماران راتسكین می دهداماخانواده هابایددقت كنندكه تاحدامكان ازتجویزداروهای غیراستانداردودرمانهای اثبات نشده بسیاری ازكارورزان پزشكی خوداری كنند.

شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم

                                         خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم

  خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم

                                         در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم

  و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد

                                        و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد

  چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟

                                        چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟

  خداحافظ ، تو ای بانوی شب های غزل خوانی

                                        خداحافظ ، به پایان آمد این دیدار پنهانی

خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم

                                        خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی !!