تبیان، دستیار زندگی

امام موسی کاظم (ع):

بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند، انتظار فرج و گشایش است.

پیروزی و شکست اسلام به فراوانی و کمی طرفداران آن نبود، اسلام دین خداست که آن را پیروز ساخت و سپاه اوست که آن را آماده و یاری فرمود، و رسید تا آنجا که باید برسد در هر جا که لازم بود طلوع کرد، و ما بر وعده پروردگار خود امیدواریم که او به وعده ی خود وفا می کند و سپاه خود را یاری خواهد کرد.

    نهج البلاغه خطبه 146

امام باقر (ع) می فرمایند:

حضرت موسی (ع) از خداوند سوال کرد که خدایا مبغوض ترین بندگان در نزد تو چه کسانی هستند؟

خداوند در پاسخ فرمود: جیفة باللیل بطّال بالنهار؛ کسانی که شب تا صبح همچون جسد مرده ای می خوابند و روز خود را به بطالت و بیکاری می گذرانند.

سفینة البحار و مدینة الحکم و الاثار  شیخ عباس قمی

گفت پیری مرد طبیبی را که من:       

 در زحیـرم از دماغ خویـشتن

گفت: از پیری است آن ضعف دماغ    

گفت: در چشمم زظلمت هست داغ

گفت: از پیری است ای شیخ قدیم

گفت: پشتم درد می آید عظیـم

گفت: از پیری است ای شیخ نزار

گفت: هر چه می خورم نبود گوار

گفت: ضعف معده هم از پیری است

گفت: وقت دم مرا دم گیری است

گفت: آری انقـطـاع دم بود

چون رسد پیری دو صد علت شود

گفت: پایم سست شد و ز ره بماند

گفت: کز پیری است در کنجت نشاند

گفت: پشتم چون کمانی شد دو تا

گفت: کز پیری است این رنج و عنا

گفت: ای احمق بر این بر دوختی

از طبیبـی تو همیـن آموختـی

ای مدمغ عقلت این دانش نداد

خــدا هــر درد را درمـان نهـاد

پس طبیبیش گفت:ای عمر تو شصت

وین غضب، وین خشم هم از پیری است

چون همه اعضا و اجزا شد نحیف

خویشتن داری و صبرت شد ضعیف

                                مثنوی معنوی

هیچ پدری مالی بهتر از ادب نیک به فرزندش نداده است.

پیامبر اکرم(ص)

اگر در گوگل به دنبال یک مقاله تحقیقاتی یا یک نوع فایل خاص باشید وبهتر است دایره جستجویتان را محدود به فرمت خاص کنید.مثلا در جستجوی مقاله ای با فرمت PDFیا دنبال یک آهنگ با فرمت MP3 باشید می توانید ازعبارت filetype:pdf ( or mp3) در انتهای عبارت مورد جستجو استفاده کنید.

« قل لو کان البحر مداداً لکلمات ربی لنفد البحر قبل ان تنفد کلمات ربی...» سوره کهف آیه 109

(ای رسول ما به امت) بگو که اگر دریا برای نوشتن کلمات پروردگار من مرکب شود پیش از آنکه کلمات الهی به آخر برسد دریا خشک خواهد شد..

بشکنم این قلم و پاره کنم این دفتر       نتوان شرح کنم جلوه والای تو را

مردی به پیامبر(ص) عرض کرد: دوست دارم از خشم خدا در امان باشم. پیامبر (ص) فرمودند: به خلق خدا غضب نکن تا از خشم و سخط او ایمن باشی.

امام باقر(ع) فرمودند: در تورات نوشته شده است ای موسی خشم خود را از کسی که زیر دست تو قرارش داده ام باز گیر تا من نیز خشم خود را از تو باز گیرم.

مردی به سحرگاه از خانه بیرون رفت تا به گرمابه رود. به راه اندر دوستی از آن خویش دید. گفت : موافقت کنی تا به گرمابه رویم؟ گفت:«تا در گرمابه با تو همراهی کنم لکن اندر گرمابه نتوانم آمدن که شغلی دارم.» و تا نزدیک گرمابه بیامد. به سر دو راهی رسید. بی آنکه این مرد را خبر دهد بازگشت و به راه دیگر برفت.

اتفاق را طراری (دزدی) از پس این مرد می رفت به طراری خویش. این مرد باز نگرید طرار را دید و اهنوز تاریک بود؛ پنداشت که آن دوست وی است. صد دینار در آستین داشت بر دستارچه بسته. آستین بیرون گرفت و بدین طرار دادو گفت:« ای برادر! این امانت است به تو. چون من از گرمابه بیرون آیم به من باز دهی» طرار زر از وی بستاد و آنجا مقام کرد تا وی از گرمابه بیرون آمد، روز روشن شده بود. جامه پوشید و راست همی رفت. طرار وی را باز خواند و گفت:«جوانمرد! زر خویش باز ستان و پس برو که امروز از شغل خویش فروماندم از این نگاه داشتن امانت تو.» مرد گفت:« این زر چیست و تو چه مردی؟» گفت: من مردی طرارم تو این زر به من دادی. گفت:« اگر تو طراری چرا زر من نبردی؟»

طرار گفت:«اگر به صناعت خویش بردمی، اگر هزار دینار بودی، از تو یک جو نه اندیشیدمی و نه باز دادمی و لکن تو به زنهار به من دادی. زینهاردار نباید که زینهار خوار باشد که امانت بردن جوانمردی نیست.»

قابوسنامه

دزدی در خانه فقیری می گشت تا چیزی به دست آورد، در همان حال فقیر از خواب بیدار شد و گفت:

« آنچه نو در شب تاریک می جویی، ما در روز روشن می جوییم و نمی یابیم.»