• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 4363
تعداد نظرات : 2608
زمان آخرین مطلب : 3444روز قبل
حجاب و عفاف
در زبان پارسی، از خویشتن‏داری در امور جنسی و شره نبودن، به پاكدامنی تعبیر می‏كنند كه بخشی از گستره معنایی "عفاف" است زیرا عفاف، مطلق خویشتن‏داری را گویند همان‏گونه كه در آیات یاد شده، از خویشتن‏داری در امور اقتصادی و مالی نیز با كلمه استعفاف و تعفّف، یاد شده است.

اینك آیا می‏توان گفت: عفاف، صرفا همان حالت درونی و نفسانی است و به بروز خارجی و اجتماعی آن حالت نفسانی، ربطی ندارد؟! از منظر قرآن، چنین نیست بلكه به دلیل اهمیّت نحوه بروز عفاف، این واژه، به «ظهور خویشتن‏داری» نظر دارد. در آیه نخست، حالت رفتاری مسلمان فقیر را به نمایش می‏گذارد كه چگونه خود را بی‏نیاز جلوه می‏دادند، با رفتاری عفیفانه و بزرگ منشانه.

در آیه دوّم، دست یازی به اموال یتیمان را غیر عفیفانه، معرّفی می‏كند. در سوّمین آیه، خویشتن‏داری و مراقبت از فرو رفتن در شهوات جنسی را استعفاف می‏داند و آیه چهارم، زنان سالخورده را سفارش می‏كند كه عفاف ورزند و چادر از سر فرو نگذارند، یعنی عفاف را برابر با «حجاب» گرفته است. بنابراین عفاف از منظر تفكّر اسلامی، هم رویه درونی دارد كه حالتی نفسانی جهت كنترل و جهت‏دهی به شهوت (كشش و اشتیاق) است و هم رویه‏ای بیرونی كه نشانه‏هایش در رفتار و گفتار هویدا می‏شود تا حالت درون را به نمایش گذارد. در روایات اسلامی نیز "عفاف" به معنی "خویشتن‏داری" است كه در كردار و گفتار آشكار باشد.
دوشنبه 26/8/1393 - 12:58
حجاب و عفاف
عفاف در قرآن: در قرآن چهار بار از ریشه عفاف، استفاده شده است:

1ـ سوره بقره ـ 273: «یحسبهم الجاهل اغنیاء من التعفّف»؛

(نا آگاه گمان می‏برد كه اینان توانگرند زیرا عفاف می‏ورزند). در این آیه، كنش بزرگ منشانه، عفاف است، خویشتن‏داری، عزّت نفس و امتناع از دست نیاز دراز كردن.

2ـ سوره نساء ـ 6: درباره شناخت زمان رشد و بلوغ یتیمان، به سرپرستان سفارش می‏كند كه از دست یازی به اموال یتیمان خودداری كنند و عفاف ورزند. این آیه نیز خویشتن‏داری را عفاف را خوانده است.

3ـ سوره نور ـ 32: «ولیتعفّف الّذین لا یجدون نكاحاً حتّی انعمهم اللّه من فضله»؛ (و كسانی كه اسباب زناشویی نمی‏یابند، پاكدامنی ورزند تا آنكه خداوند از بخشش خویش توانگرشان گرداند). در این آیه خویشتن‏داری (استعفاف) را به رام كردن قوّه جنسی اطلاق فرموده است.

4ـ سوره نور ـ 60: «و القواعد من النّساء اللاّتی لا یرجون نكاحأ فلیس علیهنّ جناحُ ان یضعن ثیابهنّ غیر متبرّجات بزینةٍ و ان یستعْففْنَ خیرٌ لهّن واللّه سمیعٌ علیمٌ.»؛ (و زنان یائسه‏ای كه امید زناشویی ندارند، گناهی نیست كه جامه‏ها (چادرها)یشان را فروگذارند به شرط آنكه زینت نمایی نكنند و اگر پاكدامنی بورزند (و چادر را فرو نگذارند) بهتر است و خداوند، شنوای داناست(7)).
دوشنبه 26/8/1393 - 12:57
حجاب و عفاف

شرتونی لبنانی نیز در اقرب الموارد(4) می‏نویسد:

«عَفِّ الرجل: كَفَّ عمّا لا یحلّ و لا یجمل قولاً او فعلأ وامتنع». (عفاف ورزید یعنی در گفتار و كردار از آنچه حلال نیست دوری جست و خویشتن‏داری نمود).

پایه عفاف، خویشتن‏داری است و ردّپایی از جنسیّت یا اختصاص به جنس خاص (زن) در معنی لغوی عفاف، وجود ندارد.


 معنای عرفی: در ادب پارسی، "عفاف" از نظر معنا و گویش، تفاوت یافته است.

در لغت‏نامه دهخدا(5) چنین آمده است:

«عفاف: پارسایی و پرهیزگاری، نهفتگی، پاكدامنی، خویشتن داری».

دكتر معین در فرهنگ فارسی معین(6) آورده است:

«عفاف: پارسایی، پرهیزگاری، پاكدامنی، در تداول غالباً به كسر اول تلفظ می‏كنند.»

بنابراین در گویش فارسی، عفاف به كسر اول و به معنی "پاكدامنی" به كار می‏رود.
ـ معنای اصلاحی: در تفكّر اسلامی، عفاف، واژه‏ای با بار معنایی خاصّ برگرفته از آیات و روایات، و گونه‏ای منش است همراه با كُنِش رفتاری و گفتاری.

دوشنبه 26/8/1393 - 12:55
حجاب و عفاف
كسانی كوشیده‏اند از طریق فاصله انداختن میان ارزشها با روش تحقّق عینی آنها، میان حجاب با عفاف، تفكیك نموده و حجاب را غیر ضروری می‏خوانند و حفظ عفّت را بدون حجاب نیز ممكن می‏دانند. اینك ما این تلاش را ارزیابی می‏كنیم:

تحلیل واژه:

1ـ معنای لغوی: عفاف با فتح حرف اوّل، از ریشه "عفّت" است و راغب اصفهانی در مفردات(1) خود، عفّت را معنی می‏كند:

«العفّة حصول حالةٍ للنّفس تمتنع بها عن غلبة الشّهوة».

(عفّت، پدید آمدن حالتی برای نفس است كه به وسیله آن از فزون خواهی شهوت جلوگیری شود).

طریحی نیز در مجمع البحرین(2) می‏آورد:


«عَفَّ عن الشیِ‏ِء ای امتنع عنه فهو عفیفٌ».

(عفاف از چیزی ورزید یعنی از آن امتناع ورزید پس او عفیف است).

و ابن منظور در لسان‏العرب(3) می‏نویسد:

«اللفّة: الكّف عمّا لا یحلّ و لایجمل».

(عفّت: خویشتن داری از آنچه حلال و زیبا نیست).
دوشنبه 26/8/1393 - 12:55
حجاب و عفاف

روزی مرد نابینایی با كسب اجازه به محضر حضرت زهرا(س) آمد. حضرت از او فاصله گرفت و خود را پوشانید، پیامبر اكرم(ص) كه در آن جا حضور داشت از حضرت زهرا(س) پرسید: «با این كه این مرد نابیناست و تو را نمی‏بیند، چرا خود را پوشاندی»؟ حضرت زهرا(س) در پاسخ فرمود: «اگر او مرا نمی‏بیند، من كه او را می‏بینم، وانگهی او بو را استشمام می‏كند». پیامبر(ص) (به نشانه تأیید شیوه و گفتار حضرت زهرا«س») فرمود: «أَشْهَدُ اَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنّی؛4 گواهی می‏دهم كه تو پاره تن من هستی».

امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: روزی همراه گروهی در محضر رسول خدا(ص) نشسته بودیم. آن حضرت به ما رو كرد و فرمود: «بهترین كار برای زنان چیست؟» هیچ كدام از حاضران نتوانستند جواب صحیح بدهند. هنگامی كه متفرّق شدند، من به خانه بازگشتم، و همین موضوع را از حضرت زهرا(س) پرسیدم، و ماجرای سؤال پیامبر(ص) و پاسخ صحیح ندادن اصحاب را برای حضرت زهرا(س) تعریف كردم، و گفتم هیچ یك از ما نتوانستیم پاسخ صحیح بدهیم. حضرت زهرا(س) فرمود: ولی من پاسخ به این سؤال را می‏دانم، و آن این است كه: «خَیْرٌ لِلنِّساءِ اَنْ لایَرِینَ الرِّجالَ وَلایَراهُنَّ الرِّجالُ؛ صلاح زنان در آن است كه آنها مردان نامحرم را نبینند، و مردان نامحرم آنها را نبینند».

* حجاب در اسلام به معنای پرده نشینی نیست، بلكه به معنای پوششی معقول برای جلوگیری از فساد، و حفظ كرامت زن است.

من به محضر رسول خدا(ص) بازگشتم و عرض كردم: «ای رسول خدا! از ما پرسیدی كه چه كار برای زنان برتر است، پاسخش این است كه برترین كار برای زنان این است كه آنها مردان نامحرم را نبینند، و مردان نامحرم آنها را نبینند».

پیامبر(ص) فرمود: «چه كسی به تو چنین خبر داد، تو كه این‏جا بودی و پاسخی نگفتی؟» علی(ع) عرض كرد: «فاطمه(س) چنین فرمود».

پیامبر(ص) از این پاسخ خشنود شد، و سخن فاطمه(س) را پسندید و به نشانه تأیید او فرمود: «اِنَّ فاطِمَةُ بضْعَةٌ مِنّی؛5 همانا فاطمه، پاره تن من است».

نیز روایت شده: روزی جابر بن عبدالله انصاری همراه رسول خدا(ص) به سوی خانه فاطمه(س) رهسپار شدند. وقتی كه به در خانه رسیدند، پیامبر(ص) اجازه ورود طلبید. فاطمه(س) اجازه داد، پیامبر(ص) فرمود: شخصی همراه من است، آیا اجازه هست با او وارد خانه شویم؟ فاطمه(س) عرض كرد: «ای رسول خدا «قِناع» (یعنی مقنعه و روسری) ندارم.» پیامبر(ص) فرمود: «یا فاطِمَةُ خُذِی فَضْلَ مَلْحَفَتِك فَقِنِعِی بِهِ رأسَكِ؛ ای فاطمه! زیادی لباس بلند روپوش خود را بگیر و سرت را با آن بپوشان».

حضرت فاطمه(س) همین كار را كرد، آن گاه پیامبر(ص) و جابر، با كسب اجازه وارد خانه شدند.

پنج شنبه 22/8/1393 - 8:17
حجاب و عفاف

علاّمه اقبال لاهوری در اشعار نغز خود در این رابطه، چنین می‏سراید:

 

  • باید این اقوام را تنقید غرب نی زرقص دختران بی‏حجاب نی زعریان ساق و نی از قطع موست از همین آتش چراغش روشن است مغز می‏باید نه ملبوس فرنگ

  • شرق را از خود برد تقلید غرب قوّت مغرب نه از چنگ و رباب نی زسحر ساحران لاله روست قوّت افرنگ از علم و فن است علم و فن را ای جوان شوخ و شنگ

با این بیان، به سیره ارجمند حضرت زهرا(س) در زمینه پوشش اسلامی نگاهی می‏افكنیم. آن بانوی بسیار بزرگ جهان، با این كه حریم عفاف و حجاب را به طور

كامل رعایت می‏كرد، در عین حال، در بحرانی‏ترین حوادث سیاسی و اجتماعی، حضور و ظهور داشت.

پنج شنبه 22/8/1393 - 8:16
حجاب و عفاف

استاد شهید علاّمه مطهّری می‏نویسد: «وظیفه پوششی كه اسلام برای زنان مقرّر كرده است، به این معنی نیست كه آنها از خانه بیرون نروند، زندانی كردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست... پوشش زن در اسلام این است كه زن در معاشرت خود با مردان، بدن و موی خود را بپوشاند، و به جلوه‏گری و خودنمایی نپردازد، آیات مربوطه همین معنی را ذكر می‏كند، و فتوای فقهاء هم مؤیّد همین مطلب است».2

و در فراز دیگر می‏نویسد: «حجاب در اسلام از یك مسأله كلّی‏تر و اساسی‏تری ریشه می‏گیرد، و آن این است كه اسلام می‏خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط خانوادگی و در كادر ازدواج قانونی، اختصاص یابد، اجتماع منحصرا برای كار و فعّالیت باشد، برخلاف سیستم غربی عصر حاضر، كه كار و فعّالیت را با لذّت‏جویی‏های جنسی به هم می‏آمیزد، اسلام می‏خواهد این دو محیط را كاملاً از یكدیگر تفكیك كند»

پنج شنبه 22/8/1393 - 8:15
حجاب و عفاف
بدون تردید پوشش اسلامی برای زنان، از ضروریّات دین مقدّس اسلام است، چنان كه آیات متعدّدی از قرآن بر این مطلب دلالت دارند.1 از طرفی مسأله حجاب یكی از جنجالی‏ترین مسائل دنیای دیروز و امروز است، به ویژه طرفداران اعلامیّه حقوق بشر، كه با عنوان كردن «تساوی حقوق زن و مرد»، پوشش را برای زن دست و پاگیر دانسته، و آن را برخلاف آزادی قلمداد و به عنوان حمایت از حقوق زن، مطرح می‏نمایند، این مسأله را بسیار حسّاس نموده است، در صورتی كه پوشش اسلامی را باید در مجموع ابعادش مورد تجزیه و تحلیل قرار داد، كه با توجّه به مجموع، به نفع زن و جامعه است، و نه تنها دست و پا گیر نیست و تضادّی با آزادی ندارد، بلكه زنان در عین حفظ پوشش اسلامی، می‏توانند برترین فعالیّت‏های اجتماعی را داشته باشند، و در چارچوب آزادی‏های صحیح و مقبول، از حق آزادی خود بهره‏مند گردند، زیرا حجاب در اسلام به معنای پرده نشینی نیست، بلكه به معنای پوششی معقول برای جلوگیری از فساد، و حفظ كرامت زن است، و ما امروز در جمهوری اسلامی ایران می‏بینیم كه زنان در همه صحنه‏ها و عرصه‏ها، از مجلس قانون‏گذاری گرفته تا آموزش و پرورش و بیمارستان‏ها و ادارات، می‏توانند در چهارچوب حفظ پوشش اسلامی، به كار و تلاش بپردازند، بی آن‏كه حجاب اسلامی برای تلاش‏های آنان، مشكلی ایجاد كند، و حقّ آزادی صحیح آنها را تضییع نماید.
پنج شنبه 22/8/1393 - 8:14
حجاب و عفاف
هر کس در برابر خود و دیگران مسؤول است. انجام موفقیت‏آمیز مسؤولیت به استعداد و برخورداری از توانمندی‏های متناسب و ظرفیت‏های روان شناختی و جسمی نیاز دارد. توفیق در پاره‏ای از مسؤولیت‏ها و حتّی سپردن برخی از مسؤولیت‏ها به حجاب تکیه دارد و افرادی که بی‏حجابی پیشه می‏کنند، توان انجام آن را ندارند. این گروه ناگزیر باید به خویش پردازند و - چنان که امروزه مشاهده می‏کنیم - چاره‏ای ندارند جز آن که انجام آن مسؤولیت‏ها را به دیگران و حتّی مردان بسپارند.زنانی که در پی دلربایی و جلب نظر دیگرانند و جز عرضه پیکر خود به چیزی نمی‏اندیشند، هرگز نمی‏توانند غمخوار همنوع خود باشند؛ در برابر خانواده و اجتماع احساس مسؤولیت کنند و به معنویت خود و اعضای خانواده و جامعه بیندیشند. این افراد، افزون بر آن که خود به دلیل ناتوانی یا شانه خالی کردن از انجام دادن مسؤولیت‏های فردی باز می‏مانند، با روحیه و وضعیت بدنی خاص خویش محیط را آلوده و موقعیت را برای فعالیت مسؤولیت پذیرانه نامساعد می‏سازند. بر این اساس، بازدهی فعالیت‏های خانوادگی و اجتماعی را کاهش می‏دهند و حتّی دقّت عمل را دچار اختلال می‏کنند؛ به عبارت دیگر، این افراد خود ناتوان می‏مانند و دیگران را نیز از انجام دادن تعهدات و مسئولیت‏هاشان باز می‏دارند. تحقیقات گسترده و به ویژه پژوهش‏های میدانی، حاکی از افت تولید و کاهش سطح کیفیت در مراکز آلوده به افراد بی‏حجاب، بر درستی این سخن گواهی می‏دهد.
اسلام که عاطل و باطل ماندن نیروهای عظیم انسانی و غیر انسانی را نمی‏پسندد، برای رسیدن به موفقیت در انجام تعهدات و مسؤولیت‏های فردی و اجتماعی، استعداد و شرایطی را لازم می‏داند که رعایت پوشش خاص یکی از آن‏ها به شمار می‏آید. فرد بی‏حجاب با رعایت نکردن این شرط در واقع از قبول مسؤولیت خودداری ورزیده، در پی خواسته‏های خود می‏رود و حتّی دیگران را از انجام تعهدهای پذیرفته شده باز می‏دارد. بنابراین، حجاب هرگز به معنای محدود کردن حوزه مسؤولیت زن نیست. حجاب شرط موفقیت در انجام دادن مسؤولیت‏ها و سپردن برخی مسؤولیت‏ها است. انسان، با انتخاب بی‏حجابی از قبول مسؤولیت‏های حساس و سنگین شانه خالی می‏کند؛ آزاد از هر تعهدی سر بار دیگران می‏شود و مسؤولیت‏ها را به دیگران وا می‏گذارد.


چهارشنبه 21/8/1393 - 13:14
حجاب و عفاف
خانواده با اهمیّت‏ترین نهاد اجتماعی است. خانواده کانون عشق و امید و تحقق آرزوهای آدمی و مرکز تولّد و پرورش نسل بشر است؛ به گونه‏ای که هیچ جامعه‏ای نمی‏تواند بدون خانواده پایدار بماند. در معارف الاهی خانواده مهم‏ترین جایگاه پرورش انسان است. قرآن کریم همسران را «لباس» یکدیگر می‏داند و بدین ترتیب نقش هر یک را معیّن می‏کند. زن و شوهر نزدیک‏ترین افراد به یکدیگرند و چون لباس، یکدیگر را از آفات و آسیب‏های عفت سوز و ایمان برانداز حفظ می‏کنند??. افزون بر این، آن‏ها مانند لباس، مایه وقار و آراستگی یکدیگرند. بی‏تردید این نقش در پرتو تفاوت زن و شوهر شکل می‏گیرد. چنانچه زن و شوهر از تعهدات خانوادگی رها باشند، نمی‏توانند برای یکدیگر چون لباس به شمار آیند و عفت و وقار و شخصیت هم را پاس دارند. حجاب از لوازم سامان یافتن چنین بنیادی است و بی‏حجابی با آن تعارض آشکار دارد؛ زیرا بی‏بند و باری در پوشش، بی‏بند و باری در تحریک و احساس نیاز را در پی دارد و تأمین نیازهای شعله‏ور بنیاد خانواده را نشانه می‏رود
غریزه جنسی یکی از علل مهم ازدواج و به وجود آمدن خانواده است؛ امّا برای پایداری‏اش کافی نیست. بعد از ازدواج به تدریج با گذر زمان اهداف جدید شکل می‏گیرد؛ خواسته‏های زیستی و جنسی اندک اندک جای خود را به نیازهای روانی و امنیتی و عاطفی و شناختی می‏دهد و دیگر سرمایه عشق ورزی به تنهایی برای تأمین اهداف خانواده و خواسته‏ها کافی نیست. نخستین شرط دستیابی بدین اهداف و تأمین خواست‏های جدید، آن است که زن و شوهر از هویّت و خواست‏های فردی دست شویند و به سوی پی ریزی هویتی جمعی گام بردارند. چنانچه هر کس فقط خواهش خویش را پی گیرد؛ زن در جهت تجمل و خودنمایی و مورد پسند واقع شدن در اجتماع و جلب توجّه مردان گام بردارد؛ در دغدغه مقبولیت خویش فرو رود و نقش مادری را به فراموشی سپارد؛ و از آن سوی مرد در اندیشه رسیدن به تمکین‏های نوتر و پر رونق‏تر به سر برد و نقش پدری را فراموش کند، بنیان خانواده بر باد می‏رود. بی‏تردید کانون خانواده با اموری چون توجّه به لباس و بدن و روی و موی و انگشت نما شدن و مشخص‏تر معرفی کردن خود، پیوند تنگاتنگ دارد و پرداختن بدین امور و فراموش کردن اهداف خانواده و نیازهای برتر، پایه‏های خانواده را متزلزل می‏سازد.
چهارشنبه 21/8/1393 - 13:14
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته