• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 468
تعداد نظرات : 286
زمان آخرین مطلب : 3863روز قبل
عقاید و احکام
 عید کمال دین . سالروز اتمام نعمت و هنگامه اعلان وصایت و ولایتامیر المومنین علیه السلامبر شیعیان و پیروان ولایت خجسته باد
سه شنبه 2/9/1389 - 20:44
اخبار
ادواردو كی و چگونه مسلمان شده بود؟

ادواردو كسی بود كه خانواده او تعیین می‎كردند كه مردم چگونه باید فكر كنند. لذا او پشت‎پرده‎‎ها را می‎دانست، می‎دانست كه صاحبان صنایع برای حفظ ثروت‎شان و برای افزایش آن و برای این‎كه مقاومت‎‎های اجتماعی در این رابطه رخ ندهد، باید افكار عمومی را بسازند؛ لذا خانواده‎ای به این ثروتمندی هزاران راه را می‎پیماید تا افكار عمومی را شكل دهد. احساس آزادی در غرب بسیار مهم است؛ فرد باید اسیر باشد، ولی احساس آزادی كند. لذا در این زمینه سرمایه‎گذاری زیادی می‎كنند، مثلا در محافل دانشجویی غربی ظاهر امر این است كه دانشجویان می‎توانند هر فعالیتی كه می‎خواهند انجام دهند، اما اگر آن‎‎ها فعال سیاسی شدند و حركتی كردند كه از آن احساس خطر شود، در این صورت، حكومت راه‎‎های دیگری را انتخاب می‎كند؛ مثلا مواد مخدر را در ماشین فعال سیاسی می‎گذارند و بعد آن را كشف می‎كنند و به این جرم وجهه او را خراب می‎كنند؛ همان كاری كه با ادواردو كردند و كوشیدند او را متهم به حمل 300 گرم هروئین كنند؛ در حالی‎كه او در سفری كه به ایران داشت با برادر یكی از دوستان ما كه معتاد بود كلی صحبت كرد و خیلی تلاش كرد تا او را با منطق و استدلال از مصرف مواد مخدر وابدارد.
بنابراین او كه از نحوه قربانی كردن مردم و افكار خبر داشت، نمی‎توانست خودش قربانی باشد. لذا مثل مردم عادی فریب تبلیغات را نمی‎خورد و چون پدرش مسیحی و مادرش یهودی بود، نمی‎توانست هم مسیحی و هم یهودی باشد، بنابراین دنبال حقیقت بود. این بود كه برای كشف حقیقت شروع به خواندن فلسفه ادیان كرد. نكته مؤثر دیگر، این‎كه ادواردو همه چیز‎هایی را كه دیگران فكر می‎كنند داشتن آن‎‎ها خوشبختی می‎آورد، داشت ولی می‎دانست هیچ‎كدام از این‎‎ها برای او خوشبختی نمی‎آورد. البته ادواردو تنها كسی نبود كه در اوج داشتن امكانات به‎دنبال كشف حقیقت بود. كسان دیگری را در ایتالیا می‎شناختم كه یكی از آن‎‎ها قهرمان كاراته ارتش‎‎های جهان بود. او روزی كه حمله طبس رخ داد، به من زنگ زد و با هیجان گفت: "دیدی فرشته‎‎ها چه كردند؟ " او شخصی بود كه می‎گفت: "من مرتكب هر گناهی كه شما فكر كنید، شده‎ام؛ هرچه می‎خواستم، به‎دست آورده‎ام و وقتی به همه آن‎چه می‎خواستم رسیدم، دیدم آن چیزی كه من به‎دنبالش بوده‎ام، این‎‎ها نبوده و از آن‎جا به بعد بود كه مذهبی شدم. " البته مسلمان نشده بود، ولی به این نتیجه رسیده بود كه اسلام دین الهی است و پیامبر اسلام پیامبر خداست، ولی او معتقد بود كه خدا اسلام را برای خاورمیانه خواسته و به‎شدت هم به امام‎خمینی علاقه داشت و حتی می‎گفت: "من فكر می‎كنم آن كسی كه شما منتظرش هستید، ایشان است. "
ادواردو دانشجوی فلسفه ادیان در دانشگاه معروف "پرینستون " نیویورك بود. خودش هم متولد نیویورك بود. او انجیل و تورات را خوانده، اما این‎‎ها او را قانع نكرده بود. در 20 سالگی برحسب اتفاق در كتابخانه چشمش به قرآن افتاده و چند آیه از آن را می‎خواند و احساس می‎كند این نمی‎تواند كلام بشر باشد. قرآن را كامل می‎خواند و تصمیم می‎گیرد مسلمان شود؛ بدون این‎كه نیاز به مشورت با كسی را احساس كند. به یك مركز اسلامی در نیویورك می‎رود و آن‎جا می‎گوید من می‎خواهم مسلمان شوم، شهادتین را می‎گوید و آن‎جا نامش را "هشام عزیز " می‎گذارند. حالا یك جوان 20 ساله كه پدر و مادرش را دوست دارد و راه بهشت را پیدا كرده است، طبیعتا می‎خواهد راه بهشت را به پدر و مادرش هم نشان بدهد. لذا تصمیم می‎گیرد آن‎‎ها را هم به دین اسلام دعوت كند. آن‎‎ها ابتدا سعی كردند كه او، دست از اسلام بردارد. فكر می‎كردند این یك احساس زودگذر است و آن را خیلی جدی نگرفتند، ولی او هرچه بیشتر مطالعه می‎كرد، محكم‎تر می‎شد.
سه شنبه 2/9/1389 - 15:5
اخبار
ادواردو آنیلی تا 10 سال پیش شخصیت ناشناخته‎ای برای ایرانیان بود. بیشترین خبری كه در این‎باره شنیده بودند این بود كه مالك باشگاه فوتبال مطرح یوونتوس یك میلیاردر ایتالیایی به نام آنیلی است. اما با شهادت ادواردو برخلاف میل و تصور دشمنان او، نام و آوازه‎اش جهانی شد و در ایران برای او مجالس زیادی برگزار كردند، فیلم ساختند و كتاب نوشتند. ماجرای مسلمان شدن، پذیرش تشیع، سفر به ایران و دیدار با محبوبش امام خمینی و سرانجام مبهمی كه پیدا كرد، همگی بهانه‎‎هایی بودند تا به سراغ دكتر قدیری ابیانه كه از نزدیك‎ترین دوستان او بود، برویم و از ادواردو آنیلی بیشتر بدانیم:

* اگر موافق باشید، ابتدا مقداری درباره خانواده شهید ادواردو و جایگاه آن‎‎ها در كشور ایتالیا توضیح بفرمایید.

اجداد ادواردو با راه‎اندازی كارخانه فیات در ایتالیا این صنعت عظیم را در آن‎جا بنا گذاشتند كه امروزه بستگانش سهامدار عمده شركت فیات، صاحب بانك‎‎ها و بیمه‎ها، باشگاه یوونتوس و... هستند. پدر ادواردو كاتولیك و مادرش یك پرنسس یهودی است. اما چه اتفاقی می‎افتد كه پدرش كه یك كاتولیك مسیحی بوده می‎رود با یك زن یهودی ازدواج می‎كند؟ این ازدواج را اتفاقی نمی‎دانم، چون زمینه‎ساز آن صهیونیست‎‎ها بودند تا بعدا بر این ثروت عظیم دست یابند.
نكته مهم دیگر، این‎كه وقتی یك زن یهودی با یك مرد مسیحی ازدواج می‎كند و یا بالعكس، در آن خانواده مرگ و میر آغاز می‎شود؛ به‎نحوی كه ثروت بیشتر به فردی كه همسر یهودی دارد برسد.
یكی از عمو‎های ادواردو بعد از این ازدواج فوت می‎كند كه قابل‎بررسی است و جالب این‎كه خواهر ادواردو با یك خبرنگار یهودی به نام "الكان " ازدواج می‎كند و از او چهار بچه دارد - چون هرچه بچه‎های بیشتری در این خانواده به دنیا بیایند به‎نفع یهودیان است - ولی در آخر كارشان به اختلاف می‎كشد و خواهر ادواردو طلاق می‎گیرد و با یك مسیحی ازدواج می‎كند. از این‎جا به بعد، یك نوع رقابت بین یهودیت و مسیحیت در مورد فرزندان خواهر ادواردو به‎وجود می‎آید. در نهایت، چون بعد‎ها ادواردو مسلمان شد، پدرش حاضر نشد كه ارث و میراثش را به‎دست او بسپارد؛ لذا پسرعموی مسیحی‎اش را به‎عنوان جانشین تعیین كردند. اما ناگهان این خبر پیچید كه او بر اثر سرطان ناشناخته‎ای فوت كرد. اگر زنده می‎ماند، مدیریت این اموال به یك مسیحی می‎رسید و این چیزی نبود كه یهودیان مایل به آن باشند؛ لذا معتقدم كه او را هم كشتند.
بعد از شهادت ادواردو این ارث قانونا به خواهرش می‎رسید، اما با كمك مادر ادواردو حدود 500 میلیون دلار را كه در مقابل ثروت خانواده ادواردو بسیار ناچیز است، به خواهرش دادند و با فریب از او امضا گرفتند و به نوعی او را از ارث محروم كردند كه بعد‎ها وی از دست مادر خود در دادگاه به‎خاطر این موضوع شكایت كرد، اما به هر حال مدیریت این سرمایه عظیم دست خواهرزاده‎‎های یهودی ادواردو افتاد.
سه شنبه 2/9/1389 - 15:4
اخبار
 








عكس: بسكتبالیست معروف در سریال مختارنامه

 سریال مختار بازیگران بسیاری دارد.اما از همه جذاب تر بازی حامد حدادی بسکتبالیست ستاره تیم ملی است که با گریم سنگین نقش یکی از سپاهیان ابن زبیر را دارددراین تصویر.بازیکن تیم ملی بسکتبال ایران با گریم سنگینی در نقش یکی از دشمنان مختار در این سریال ظاهر خواهد شد.

 

 

سه شنبه 2/9/1389 - 14:59
آلبوم تصاویر

سه شنبه 2/9/1389 - 2:14
اهل بیت

روزى یك نفر مسیحى را كه با زن مسلمانى زنا كرده بود، نزد متوكل آوردند. متوكل خواست در مورد او حد شرعى اجرا شود، در این هنگام مسیحى اسلام آورد. «یحیى بن اكثم» قاضى القضات گفت: اسلام آوردن او، كفر و عملش را از میان برده و نباید حدّ در مورد او اجرا شود. برخى ار فقها گفتند باید سه بار در مورد او حد جارى شود. برخى دیگر به گونه‏اى دیگر فتوا دادند. وجود اختلاف آراء و فتاوا، متوكل را مجبور ساخت تا از امام هادى - علیه السلام - استفتا كند. مسئله را در محضر امام مطرح كردند. امام پاسخ داد: «آنقدر باید شلاق بخورد تا بمیرد».

فتواى امام با مخالفت شدید «یحیى بن اكثم» و سایر فقها روبرو گردید و گفتند: این فتوا در هیچ آیه و روایتى وجود ندارد و از متوكل خواستند كه نامه‏اى به امام نوشته مدرك این فتوا را بپرسد. متوكل موضوع را به امام نوشت. امام در پاسخ پس از بسم الله نوشت: «فَلَمّا رَاءوْا بَاءسَنا آمَنّا بِاللهِ وَحْدَهُ وَ كَفَرْنا بِما كُنّا بِهِ مُشْرَكِینَ فَلَمْ یَكُ یَنْفَعُهُمْ ایْمانُهُمْ لَمّا رَاءوا بَاءسَنا سُنّة اللهِ الّتِى قِدْ خَلَتْ فِىْ عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْمُبطَلُونَ»(60).

«هنگامى كه قهر و قدرت ما را دیدند، گفتند: به خداى یگانه ایمان آوردیم و به بتها و عناصرى كه آنها را شریك خدا قرار داده بودیم، كافر شدیم، ولى ایمانشان به هنگام دیدن قهر و قدرت ما، سودى ندارد. این سنت و حكم الهى است كه در میان بندگان وى جارى است و پیروان باطل در چنین شرائطى زیانكار شدند.»

متوكل، پاسخ مستدل امام را پذیرفت و دستور داد حد زناكار طبق فتواى امام اجرا شود(61).

امام با ذكر این آیه شریفه، به آنان فهماند: همان طور كه ایمان مشركان، عذاب خدا را از آنها باز نداشت، اسلام آوردن این مسیحى نیز حد را ساقط نمى‏كند.

سه شنبه 2/9/1389 - 2:7
اهل بیت

خلاصه ای از زندگانی حضرت امام هادی علیه السلام

«امام ابوالحسن على النقى الهادى» - علیه السلام - پیشواى دهم شیعیان، در نیمه ذیحجه سال 212 هجرى در اطراف مدینه در محلى به نام «صریا» به دنیا آمد(1). پدرش پیشواى نهم، امام جواد - علیه السلام - و مادرش بانوى گرامى «سمانه» است كه كنیزى با فضیلت و تقوا بود (2).

مشهورترین القاب امام دهم، «نقى» و «هادى» است، و به آن حضرت «ابوالحسن الثالث» نیز مى‏گویند (3).

امام هادى - علیه السلام - در سال 220 هجرى پس از شهادت پدر گرامیش برمسند امامت نشست و در این هنگام هشت ساله بود. مدت امامت آن بزرگوار 33 سال و عمر شریفش 41 سال و چند ماه بود و در سال 254 در شهر سامراء به شهادت رسید.

سه شنبه 2/9/1389 - 2:4
شعر و قطعات ادبی
كیستم من شاهكار ملك ذات كبریایم                            

دهمین مسند نشین از بعد ختم الانبیایم

گوهرى ارزنده از گنجینه‌‏ى جود جوادم                            

نهمین فرزند دلبند على مرتضایم

مصرعى از شعر ناب عصمت كبراى حقم                        

هشتمین پرورده‌ى ایمان و صبر مجتبایم

پاسدار پرچم پر افتخار حق پرستى                               

هفتمین سنگر نشین نهضت خون خدایم

دُرّ عبادت فارغ التحصیل درس عابدینم                            

ششمین زینت فزا از بهر محراب دعایم

در نایابى ز بحر دانش بحراالعلومم                                 

پنجمین گنجینه‌ى اسرار كل ماسوایم

صادق آل نبى را وارث فقه و اصولم                               

چارمین استاد دانشگاه تكوین ولایم

وارث موسى بن جعفر در مسیر پایدارى                         

سومین نور دل آن پیشواى مقتدایم

محور چرخ زمانم، حجت روى زمینم                                

دومین گل از گلستان على موسى الرضایم

در مسیر حق پرستى بعد آباء گرامم                            

اولین هادى خلق بعد از مصباح الهدایم

در شجاعت بى قرینم، در سخاوت بى نظیرم                 

حق پرستان را حبیبم، دردمندان را دوایم

من وصیم، من ولیم، من نقیم، من سخیم                    

زانكه همنام على معنىِ، هاى هل اتایم

آیه‌ى تطهیر را مصداق و از امر الهى                            

آیه‌اى از شاخصار نصِ نون اِنّمایم

غم مخور (ژولیده) فردا پاى میزان عدالت                      

شافعت در نزد حق هنگام پاداش و جزایم

سه شنبه 2/9/1389 - 2:2
شعر و قطعات ادبی
اى ماه، مستنیر ز نور لقاى تو                                          

خورشید كسب فیض كند از ضیاى تو

اى خاص و عام از كرمت برده صبح و شام                          

پیوسته فیض از سر خوان عطاى تو

اى جبرییل میر ملك پیك انبیاء                                         

خدمتگذار بر در دولت‌سراى تو

اى عاشر الائمه على النقى كه هست                             

چشم امید خلق به مهر و وفاى تو

اى پور پاك معنى جود و كرم جواد                                    

حاتم هزار بار خجل از ثناى تو

اى مظهر جلال و جمال خداى فرد                                   

شد طوطیاى چشم ملك خاك پاى تو

در هر دو كون خرم و شاد است و رستگار                         

در دل هر آن كه داشت فروغ ولاى تو

خوفش ز آفتاب جز این است بى سخن                            

در دهر هر كه زیست به تحت لواى تو

تا مدفن شریف تو شد سرّ من رأى                                  

جان بخش و غم زداى شد از صفاى تو

زد طعنه بر بهشت برین هر كسى كه دید                         

آن گنبد منور و صحن و سراى تو

اى هادى هدایت دین مبین حق                                     

اى آن كه مدح خوان تو باشد خداى تو

"علامه" با بضاعت فكرش كجا سزد                                

انشا كند چكامه مدح و ثناى تو

سه شنبه 2/9/1389 - 2:1
شعر و قطعات ادبی

اشعار شهادت امام هادی علیه السلام

فتاده مرغ دلم ز آشیان در این وادی

كه هر كجا رود افتد به دام صیادی

به دانه‌ای دُّر یكدانه می‌دهد برباد

نه گوش هوش و نه چشم بصیر نقّادی

چنان اسیر هوا و هوس شدم كه نپرس

نه حال نغمه سرایی نه طبع وقّادی

دلا دل از همه برگیر و خلوتی بپذیر

مدار از همه عالم امید امدادی

مگر ز قبله حاجات و كعبه مقصود

ملاذ(1) حاضر و بادی(2)علیّ ‌الهادی

محیط كون و مكان نقطه بصیر وجود

مدار عالم امكان مجرّد و مادی

شَها تو شاهد میقات «لِی مَعَ اللّهی»(3)

تو شمع جمع شبستان مُلك ایجادی

صحیفه ملكوتیّ و نسخه لاهوت

ولیّ عرصه ناسوت بهر ارشادی

مقام باطن ذات تو قاب قوسین است

به ظاهر ارچه در این خاكدان اجسادی

كشیدی از متوكل شدائدی كه به دهر

ندیده دیده گردون ز هیچ شّدادی

گهی به بركه درندگان(4) گهی زندان

گهی به بزم مِی و سازِ باغی عادی(5)

تو شاه یكّه سواران دشت توحیدی

اگر پیاده روان در ركاب الحادی

ز سوز زهر و بلاهای دهر جان تو سوخت

كه بر طریقه آباء و رسم اجدادی

 

آیة الله غروی اصفهانی

سه شنبه 2/9/1389 - 2:0
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته