• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 604
تعداد نظرات : 199
زمان آخرین مطلب : 5239روز قبل
بیوگرافی و تصاویر بازیگران

بزرگ‌ترین پاپانوئل یخی 

مجسمه سازان یخی اهل هاربین(Harbin) مرکز استان Heilongjiang Province در شمال شرقی چین بزرگترین پاپانوئل یخی جهان را برای جشنواره سازه های برفی و یخی چین در استان Heilongjiang Province ساخته اند که این پاپانوئل بسیار بزرگ 160 متر طول و 24 متر ارتفاع دارد. برای ساخت آن از 4000 متر مکعب برف مصنوعی استفاده شده است.

بزرگ‌ترین پاپانوئل یخی

منبع :خبر آن لاین
چهارشنبه 16/10/1388 - 10:47
بیوگرافی و تصاویر بازیگران








گل های زیبا و رویایی



گل های زیبا و رویایی







گل های زیبا و رویایی





گل های زیبا و رویایی














   
چهارشنبه 16/10/1388 - 8:32
خواستگاری و نامزدی
آنها كه مرگ را باور كرده‌اند
پشت صحنه ایستگاه آخرت و آیینه عبرت
برای غسالان فرق نمی‌کند فقیر هستی یا غنی، پیر هستی یا جوان. همه را روی یک سنگ می‌گذارند. آب را بر روی تن مرده باز می‌کنند تا آخرین وداعش باشد. مهیای سفرش می‌کنند، اینجا اجساد بی روحند و زندگی یعنی تنی سرد بر سنگ شیب دار غسالخانه.

با صدای «بسم الله الرحمن الرحیم» کاور باز می‌شود و صدای صلوات و ذکر مبارک یا زهرا (س)، یا ابوالفضل از سویی و ضجه و شیون از سوی دیگر مهمان گوشهایم می‌شود. دیدگانم بر روی سنگ سرد و سخت قفل شده تا باور کنم اینجا ایستگاه آخر است و آیینه عبرت. غسالخانه بهشت زهرا... بوی تند کافور ریه ام را پر می‌کند و اشکم بی اختیار سرازیر می‌شود. چشمانم به روی دستهایی که آرام بر روی بدن مرده حرکت می‌کنند خیره مانده و آرامش آنها حیرتم را افزوده! آنقدر آرامند که انگاری عزیزی را به حمام برده‌اند. لبخند نمی‌زنند و چهره‌هایشان عزادار است.

روپوش سبز رنگ، دستکش‌ها و چکمه‌های مشکی به تن دارند و صورتهایشان با ماسک سفیدی پوشیده شده، اینجا نه از شامپوهای خارجی با مارک‌های مختلف خبری هست، نه از عطرهای گرانقیمت. برای آنها فرق نمی‌کند فقیر هستی یا غنی، پیر هستی یا جوان. همه را روی یک سنگ می‌گذارند و تبعیضی هم برای کسی قائل نمی‌شوند. آب را بر روی تن مرده باز می‌کنند تا آخرین وداعش باشد. مهیای سفرش می‌کنند، قطره‌های آب به چشمانشان می‌پاشد اما خم به ابرو نمی‌آورند. اینجا اجساد بی‌روحند و زندگی یعنی تنی سرد بر سنگ شیب دار غسالخانه.

به کنارش می‌روم و از بالای ماسک چهره با صفای روستایی‌اش را می‌بینم، نگاهم نمی‌کند و به سمت باز کردن کاور می‌رود: «می ترسی!؟» سوالش را با لرزشی در صدایم پاسخ می‌دهم: نه! اما لرزش دستها دروغم را برملا ساخت. پنجاه و چند ساله به نظر می‌رسد، آرامشی که در صورتش نهفته است، آرامم می‌کند و صدایش «سکوت مرگبار» فضا را می‌شکند، اینجا حس مسلم سردی و سکوت است.

سوالاتم را فراموش کردم، در حال جدا کردن اشیای قیمتی از متوفی است، می‌گوید: «شما هم آمدی بپرسی ما قسی القلب هستیم؟ یا این که غذا می‌خوریم؟ والا خانم خبرنگار ما هم آدمیم.»

 
سردی کش آمده بر روی لبم را جمع می‌کنم، ادامه می‌دهد: «خیلی‌ها آمدند و این سوالات را پرسیدند و رفتند. بعد هم نوشتند و در مسابقات برنده شدند. سراغی هم از ما نگرفتند اما اشکالی نداره شما هم بپرس.»

از معصومه می‌خواهم بدون سوال برایم حرف بزند، شاید این بهترین تصمیم بود تا دلش را نشکنم. باز با صدای آرام در حالی که شلنگ شستشو را به دست داشت گفت: «این طوری بهتر شد! کلی حرف دارم بهت بگم. می‌دونی دخترم، مرگ خیلی قشنگه دخترم. هر روز صبح از نزدیک لمسش می‌کنم و این باعث می‌شه که دیگه فکر دروغ گفتن و خود بزرگ بینی رو فراموش کنم. دیگه دلم نمی‌خواد پای حرفهای خاله زنکی دیگران بشینم. محیط اینجا آدمو بی قید دنیا می‌کنه. به نظرم دنیا ارزش نداره و آدم حالت مسافر را داره. اصلا می‌خوام اصل مطلبو بگم؛ به دنیا وابسته نیستم و هر لحظه مرگ را حس می‌کنم.»

نیم نگاهی به چهره متعجب و ترسانم می‌اندازد و ادامه می‌دهد: «اصلا فیلم نیستا اینایی که می‌گم راسته. این کار تو روحیه ما اثر داره. همه فکر می‌کنن ما شاد و و سرحال نیستیم! اما اینجوری نیست. خب درست هم نیست تو کار بخندیم، ما هم عین خانواده این مرده‌ها عزاداریم. کار من اینجا شناسایی جنازه، شستشوی جنازه به همراه کمک غسال، انجام غسل و احکام شرعی به بهترین نحو است. به من ربطی ندارد طرف پولدار است یا نه. ما کار خودمون رو می‌کنیم.»

وقتی رفت و آمد اهالی غسالخانه را با تعجب نگاه می‌کنم، معصومه وظیفه هرکس را برایم می‌گوید: «اینجا هرکسی وظیفه‌ای دارد، وظیفه غسال، آوردن چرخ جنازه و برگرداندن چرخ خالی، برهنه کردن جنازه به کمک غسال، بیرون بردن زباله ها، شستشو و غسل جنازه به همراه غسال و نظافت وان، شستشوی لیف و لگن و سطل زباله پس از هر شستشو. وظیفه آب ریز تمیز نگه داشتن آب حوض، آماده کردن آب غسل و ریختن آن بر روی جنازه، خلعت کردن جنازه همراه با خلعت بر، آوردن چرخ برای جنازه خلعت شده. بردن چرخ جنازه، هنوط کردن جنازه، بریدن خلعت و آماده کردن بندها است.»

مرده را در حوض می‌اندازند و صدای شیون بلند می‌شود، مادر عزیزم، گل قشنگم! نگاهم را به زور از مرده بر می‌دارم و به روبرو نگاه می‌کنم. فاصله دنیای این طرف و آن طرف تنها یک شیشه ضخیم است.

شیشه‌ای که پشت آن چشمهایی نظاره گرند و من تنها لباسهای سیاه و صورت‌هایی که اشک در چهره‌هایشان می‌رقصد را می‌بینم. می‌دانم از آن ور شیشه چه می‌بینند. مراسم آماده شدن عزیزترینشان برای آن دنیا. حمام آخر. دنیای آن طرف رنگ سیاه و ضجه و شیون و گریه است و دنیای این طرف سبز و زیبا. آن طرف از دست داده‌اند و این طرف به دست می‌آورند.

صدای آرام معصومه من را به دنیای اینور کشاند، «من کارم رو می‌کنم، اصلا حرف دیگرانم برام مهم نیست. قبلاً به حرفاشون حساس بودم، اما الان اصلا. من مرگ رو باور کردم و احساس می‌کنم مرگ یک زندگی جدیدتر است. می‌دونی همسن تو بودم که اومدم اینجا خیلی جوون بودم.»

از علت آمدنش برایم می‌گوید: «مشکل مالی و مریضی شوهرم پامو به غسالخونه باز کرد. اومدم که خرج بچه‌هامو در بیارم. مستاجر بودم و خرج کرایه خانه آزارم می‌داد. الان 16 ساله که کارم شستن مرده‌هاست.»

 
دست معصومه برای شامپو زدن بر روی سر مرده حرکت می‌کند، به زیبایی موهایش را می‌شوید و می‌گوید: «برخورد همه آدمها مثل هم نیست. بعضی‌ها هرچند نارحتند، اما بد برخورد نمی‌کنند؛ اما برخی دیگر از شستن عزیز متوفی‌شان نارحت می‌شوند. اما دو تا مسئله برایم قطعی شده تو همه این سالها جسد آدمی که خوب زندگی کرده، حس سبکی یک آدم زنده را دارد انگار نفس می‌کشد. شاید آدم درشت اندام و چاقی هم باشد، اما به راحتی جابجا می‌شود، کفن و دفن راحتی هم دارد. اما کسانی هم هستند که خیلی نحیف و لاغرند، اما غسلشان خیلی سخت انجام می‌شود؛ سنگینند. غسل چنین فردی برای ما هم بسیار ناراحت کننده و دردناک است.»
به «روی دست رفتن» هم اعتقاد دارم. کسی که کارنامه عملش خوب باشد روی دست پرواز می‌کند و می‌رود اما کسی که کارنامه عملش خوب نباشد، ساعتها می‌ماند.

شستشو تمام شده، تن مسافر را خشک می‌کنند و بوی کافور باز فضا را پر می‌کند. آن طرف شیشه ناله‌هایی است که سر داده می‌شود. مشکی پوشانی که برای آخرین بار عزیزشان را ملاقات می‌کنند. پنبه‌ها روی چشم و گوش مرده جا خوش می‌کنند. سفیدی آخرین لباس قدری توی چشم می‌زند!

صدای شیون چند برابر شده، معصومه پیشانی خیس از عرقش را با دست پاک می‌کند و می‌گوید: «خدا رحمتش کنه. برو دختر خسته شدی! اما یادت نره بنویس من کارمو خیلی دوست دارم.»

تنم را به زور پیش می‌کشم و از غسالخانه بیرون می‌زنم. روی نیمکت کنار غسالخانه مردان تقریبا ولو می‌شوم تیزی این صحنه همچنان آزارم می‌دهد، اشک‌هایم بی‌اختیار سرازیر است و به تنهایی اموات فکر می‌کنم. منتظر مرد غسالخانه می‌شوم.

محمود از میان جمعیت عزادار پیدایش می‌شود و با لباسهای خیسش کنارم می‌نشیند، چهره‌اش اخموست. سیگاری آتش می‌زند و رو به آسمان می‌گوید: «کاش زنده‌ها کمی انصاف داشتند.»

- چرا؟ ـ چرا ندارد. بعضی‌ها با ما خوب رفتار می‌کنن اما خیلی‌ها هم فقط فحش می‌دن. سختی کار یکطرف و برخورد بد مردم هم یکطرف. کسی به این فکر نمی‌کند که ما به‌اندازه کافی از کارمان رنج می‌کشیم. همیشه می‌گوییم این مردم داغدار هستند و کارمان را می‌کنیم اما به ما می‌گویند مرده شور، اما مهم نیست ما با خدا معامله می‌کنیم نه با خلق خدا!

از او می‌پرسم: انگار از کارتان راضی نیستید؟ می‌گوید روزهای اول فراری بودم اما حالا راضی، تقریبا روزی ۱۸ یا حداقل ۱۰ متوفی را می‌شویم. مردم شغل ما را بد می‌دانند. حاضر نیستند در خانه ما یک فنجان چای بخورند یا حتی با ما دست بدهند. می‌گویند بوی مرده می‌دهید.

فرزندانم راضی‌اند به رضای خدا. خوب طبیعتا دوست ندارند اما چاره چیست؟ کار سراغ داری؟ کار ما برای فرزندانمان تلخ است؛ عین تلخی شغل من. اما باید ایمان قوی داشت. ببین آدم وقتی اینجا می‌آید باید یک قدرت الهی و یک ایمان قوی داشته باشد و من دارم و می‌توانم مبارزه کنم.

به او گفتم آیا تا حالا شده با مرده‌هایی که غسل می‌دهی ارتباط برقرار کنی، جواب داد: 100 درصد یک روز متوفی را آوردند که خیلی وحشتناک بود، آنقدر که بچه‌ها ترسیدند و حاضر به شستشویش نبودند. نگاهش کردم و گفتم به من بخند و حس کردم داره می‌خنده...! خودم کارهایش را انجام دادم و بعد بچه‌ها برگشتند.

از محمود خواستم به عنوان حرف آخر اگه دردلی داره بگه؟ سری تکون داد و گفت: از دست خبرنگارا ناراحتم. آخه ما استراحت داریم، می‌گوییم و می‌خندیم. قرآن می‌خوانیم. روزنامه می‌خوانیم. اما در سالن غسالخانه محدودتریم و سعی می‌کنیم با غم مردم شریک باشیم، شوخی نکنیم و نخندیم. بعد می‌روند یک جور می‌نویسند که انگار ما قسی القلب هستیم! ما در جامعه دل داریم و اعضای همین مردم هستیم نباید از ما کناره‌گیری کنن. برخوردشون طوری نباشه که باعث ناراحتی و سربه‌زیری ما و خانواده‌هامون باشه.

سکوت می‌کند و نگاهش پشت هاله‌ای از دود سیگار محو می‌شود و می‌گوید: جنازه مومن حرمت داره، نباید روی زمین بمونه باید برم. تو هم زیاد اینجا نمون، مکروهه برات عادت میشه دیگه از «مرگ» هم حساب نمی‌بری!

دیگر طاقت این همه شیون و زاری را ندارم. با متوفی‌هایی که با صلوات روی دستها بلند شده‌اند، از غسالخانه بیرون می‌زنم. تنهایی ناگهان روی قلبم چنبره می‌زند. صدای اموات را که پشت سرجنازه‌شان التماس می‌کنند که «من زنده ام تو رو خدا نبریدم. باور کنید من نمرده‌ام» توی سرم می‌پیچد.

صدای «به عزت شرف لا الله الا الله. محمد رسول الله. علی ولی الله» از هر سو به گوشم می‌رسد. ذکر زنده‌هایی که مرده‌شان را دسته‌جمعی راهی خانه ابدی می‌کنند.

آفتاب در حال غروب است. باید به زندگی برگشت. همان جا که زنده‌ها حتی یک درصد هم به مردنشان فکر نمی‌کنند. باید رفت... غروب نزدیک است.
............................


منبع: خبرگزاری مهر ـ زینب کریمیان
چهارشنبه 16/10/1388 - 8:18
هوا و فضا
قطره آب در فضا / عکس

قطره آب در فضا

 در تازه‌ترین تصویر ارسالی ناسا از مدار زمین، فضانوردی به قطره آب خیره شده و تصویر جالبی را ثبت کرده است. این، یکی از پدیده‌هایی است که فقط در نبود نیروی گرانش اتفاق می‌افتد.

پدیده‌های فیزیکی در شرایط بی‌وزنی بسیار متفاوت از آن‌چیزی است که روی زمین اتفاق می‌افتد. یکی از این پدیده‌ها، شکل قطره آب است که مستقل از شکل آن، همیشه کروی است. نیروی جاذبه میان مولکول‌های آب در غیاب نیروهای مزاحم دیگری مانند جاذبه، سبب می‌شود آب به‌شکل کروی درآید.
آب شفاف در شکل کروی، همانند یک عدسی عمل می‌کند و این، سبب می‌شود تصویر جالبی که در ادامه می‌بینید، ثبت گردد.

فضا

منبع : خبر آن لاین
چهارشنبه 16/10/1388 - 7:43
دعا و زیارت
ماجرای مباحثه آیات عظام بروجردی و صافی
خدمت ایشان درس خارج می خواندیم که یک روز طبق روال آقا از ما پرسش کردند و بنده هم برای ایشان استدلالاتی آوردم. همین استدلالات مورد توجه آقا قرار گرفت و آن جلسه تبدیل به مباحثه شد. الله بروجردی فرمودند شما هوش خوبی دارید. چون ایشان کمتر از کسی تعریف می کرد. این تعریف مورد توجه همه قرار گرفت. ایشان گاهی در برخی مجالس نوع استدلال بنده با استاد را مثال زده بودند.دیگر از آن به بعد مباحثه ما سر زبان ها افتاده بود.
گفت وگوی زیر بخشی از پرسش و پاسخ بلندی است که در سال 1386 با آیت الله علی صافی انجام شده است. این گفت وگو برای نخستین با در سرویس اندیشه خبرآنلاین منتشر می شود.

پنج سال پیش بود برای دیدن او به گلپایگان رفتم.عید نوروزبود و مهمان منزلش شدیم. به صرف چای و شیرینی. این چهارمین دیدار ما بود. آیت الله علی صافی، مردی صمیمی و صاف بود که هر وقت دوست داشتی می توانیتی به راحتی او را ببینی. هر بار سوالاتی می پرسیدیم و او نیز با آرامشی تماشایی و طنین صدایی شنیدنی پاسخ می داد.گفت و گوی زیر بخشی از پرسش و پاسخ بلندی است که در آخرین دیدار با ایشان داشتم. این گفت وگو برای نخستین با در سرویس اندیشه خبرآنلاین منتشر می شود.

چگونه شد که با آیت الله بروجردی مباحثه کردید؟

خدمت ایشان درس خارج می خواندیم که یک روز طبق روال آقا از ما پرسش کردند و بنده هم برای ایشان استدلالاتی آوردم. همین استدلالات مورد توجه آقا قرار گرفت و آن جلسه تبدیل به مباحثه شد. الله بروجردی فرمودند شما هوش خوبی دارید. چون ایشان کمتر از کسی تعریف می کرد. این تعریف مورد توجه همه قرار گرفت. ایشان گاهی در برخی مجالس نوع استدلال بنده با استاد را مثال زده بودند.دیگر از آن به بعد مباحثه ما سر زبان ها افتاده بود.

ماجرای تو ضیح المسائل آقای بروجردی و تدوین جامع الفروع چه بود؟

آقای کرباسچیان زمانی که قم بودند توضیح المسائل آیت الله بروجردی را تألیف کردند. یادم می آید که چند نفر به ایشان کمک می کردند از جمله آقای فقیهی که مرد فاضلی بود و ترجمه ی خوبی از نهج البلاغه دارد. آقای بروجردی دستور دادند چند نفر توضیح المسائل را ببینند چون اولین دفعه ای بود که رساله ی جامع الفروع ایشان تغییر شکل پیدا می کرد. در هر صورت توضیح المسائل رساله ی خوبی است و رواج دارد. رساله ی ما هم همین توضیح المسائل است.

آن دوران شما با مدرسه علوی هم ارتباط داشتید؟

در زمان رضاخان و پسرش مدارس ضعیف بود. فرهنگ خیلی عقب رفت ولی مدرسه ی علوی شاگردان خوب متدینی تربیت کرد و وضع خوبی داشت و عنوان پیدا کرده بود. بنده هم با این مدرسه و همکاران آن ارتباط داشتم. ما با آقای علامه کرباسچیان ارتباط و محاوراتی داشتیم. ایشان نسبت به ما لطف و ما هم به ایشان ارادت داشتیم. ایشان آدم مبتکری بود که یک هم چنین بساطی را درست کرد. خدا رحمتشان کند.

حاج آقا یکی از شعرهایتان را برای ما می خوانید؟

من امروز چند رباعی در اهمیت کار تعلیم و تربیت گفته ام که برای شما که زحمت کشیدید تا اینجا آمدید، می خوانم.

مـعلـم کـه دارد مــقــام مـعـلـم حـلال اسـت عـالـم به کام معلم
ولکن اگر قدر خود را ندانست هـمـیـن لقمه نان هم حرام معلم
منبع :خبر آن لاین
چهارشنبه 16/10/1388 - 7:32
دنیای گیاهان و حیوانات

سایز پروانه حدود 1 تا 2 سانتیمتر .

ارتفاعات دوهزار

روستای ارنگه - جاده چالوس

تصاویر "روزبه احسانی"

سه شنبه 15/10/1388 - 18:5
دنیای گیاهان و حیوانات

تصاویر "امیررضا كاشانی"

سه شنبه 15/10/1388 - 13:27
شعر و قطعات ادبی

 


بزیر تیغ نداریم مدعا جز تو


شهید عشق ترا نیست خونبها جز تو


به جز وصال تو هیچ از خدا نخواسته ام


که حاجتی نتوان خواست از خدا جز تو


خدای من نپذیرد دعای قومی را


که مدعا طلبیدند از دعا جز تو


مریض عشق ترا حاجتی به عیسی نیست


که کس نمی کند این درد را دوا جز تو


کجا شکایت بی مهریت توانم برد


که هیچکس ننهاده ست این بنا جز تو


فغان اگر ندهی داد ما گدایان را


که پادشاه نباشد به شهر ما جز تو


مرنج اگر بر بیگانه داوری ببرم


که آشنا نخورد خون آشنا جز تو


دلا هزار بلا در ولای او دیدی


کسی صبور ندیدم درین بلا جز تو


«فروغی» از رخ آن مه گرت فروغ دهند


به آفتاب نبخشد کسی ضیا جز تو


فروغی بسطامی


 

سه شنبه 15/10/1388 - 13:23
کامپیوتر و اینترنت
برندگان جایزه پوگی 2009

برندگان جایزه پوگی 2009

 در پایان سال 2009، جوایز پوگی به برترین ایده‌های فناوری اهدا شد. گوشی‌های موتورولا و پالم، نرم‌افزارهای آی‌فون، دوربین‌های عکاسی سامسونگ و نیکون و موتورجستجوی بینگ از برندگان امسال نام گرفته‌اند.

فاطمه محمدی‌نژاد: سال 2009 با اهدای پنجمین دوره جوایز پوگی به پایان رسید. این جایزه مربوط به بهترین محصولات سال نیست؛ بلکه از بهترین ایده‌های سال تجلیل می‌کند، طرح‌هایی عالی و هوشمندانه که به گونه‌ای از موانعی چون هزینه، مهندسی و مسائل حقوقی عبور کرده باشند. نیویورک‌تایمز، فهرستی از بهترین‌های پوگی را ارایه داده است.

پایه‌های نگهدارنده دروید موتورولا
دروید موتورولا، تلفن همراه مشکی‌رنگ با صفحه‌ای لمسی و مشکی رنگ است که از سیستم عامل آندرویید گوگل استفاده می‌کند. این وسیله بسیار کاربردی، سرعت بالایی دارد و از خدمات شبکه‌ Verizon ایالات متحده نیز بهره می‌برد.
هرچند این گوشی به عنوان بهترین گوشی سال انتخاب شده، اما جایزه پوگی نه به خود گوشی، که به پایه‌های آن تعلق گرفت. این پایه پلاستیکی 30 دلاری به شیشه جلوی اتومبیل می‌چسبد. هنگامی که گوشی را درون آن قرار می‌دهید، حسگرهای مغناطیسی مخفی به صورت خودکار، صفحه دروید را با نرم‌افزار مکان‌یاب جی.پی.اس پر می‌کنند که تمام پیچ‌های جاده‌ها را مشخص کرده و نام خیابان‌ها را به‌صورت گویا اعلام می‌کند. این برنامه همچنین از کد‌های رنگی برای تشخیص شدت ترافیک استفاده می‌کند و دارای علائم خاص نقشه‌پردازی چون تشخیص پارکینگ‌ها، نقشه ماهواره‌ای و غیره است.
همچنین می‌توانید یک پایه 30دلاری خانگی بخرید. با قرار دادن گوشی دروید روی آن، شما یک ساعت زنگی افقی بسیار زیبا دارید که آب‌وهوا را نیز نمایش می‌دهد. در این صفحه، دکمه‌هایی برای دسترسی به موسیقی دلخواه وجود دارد و حتی می‌توانید برای مواقع خواب صفحه گوشی را تاریک کنید. به هر حال شما باید در طول شب گوشی خود را شارژ کنید، پس چرا نباید این شارژر در عین حال کار مفید دیگری نیز انجام دهد؟

ITYPE2GO
در سال 2009 آمار خطرهای مرتبط با ارسال پیام‌های کوتاه بسیار بالا رفت. آمار به‌وضوح نشان دادند که نوشتن پیام کوتاه در حین رانندگی به شدت رایج و بی نهایت خطرناک است.
اما در مورد نوشتن پیام کوتاه در حال راه رفتن چه؟ شما در حالی که روی صفحه‌کلید گوشی می‌کویبد سرتان پایین است؛ سپس متوجه می‌شوید که محکم به شخص، درخت یا حصاری برخورد کرده‌اید. خوشبختانهITYPE2GO که یک نرم‌افزار یک دلاری آی‌فون است ایده جالبی برای رفع این مشکل ابداع کرده است. این نرم‌افزار، متنی را که در حال تایپ آن هستید، بر روی تصویر زنده دوربین گوشی می‌اندازد، بنابراین شما حتی هنگامی‌که روی صفحه گوشی تمرکز کرده‌اید نیز می‌توانید مسیر خود را ببینید.
شما می‌توانید با فشار یک دکمه، خروجی نوشتار خود را بر روی ای‌میل، صفحه فیس‌بوک یا توییتر قرار دهید و همچنین، قادرید در صورت تمایل برای دست‌یابی به صفحه کلید تمام صفحه، گوشی خود را بچرخانید.

MIFI
این ایده را شرکت نوواتل ارائه کرده است. میفی که به قیمت 100 دلار برای شبکه‌های ارتباطی Verizon یا Sprint با پرداخت مبلغی ماهیانه در نظر گرفته شده، وسیله‌ای بی‌سیم، در اندازه‌های کارت اعتباری، قدرتمند، قابل حمل و دارای رمز عبور است. این وسیله یک ابزار وای‌فای است که درست در جیب، کیف دستی یا کیف لپ‌تاپ شما جای می‌گیرد.
در بسیاری از حالات، این وسیله عملکردی بهتر از مودم‌های سلولی یو.اس.‌بی دارند. با استفاده از میفی، پنج نفر می‌توانند هم‌زمان به اینترنت وصل شوند.‌ چیزی برای اتصال یا قطع اتصال یا ذخیره وجود ندارد. میفی‌ها در زمینه آنلاین و اینترنت، می‌توانند کارهای بیشتری نسبت به لپ‌تاپ‌ها، نت‌بوک‌ها، دوربین‌ها، وسایل بازی، آی‌فون‌ها و آی‌پادها انجام دهند.

 

 

دوربین دو نمایشگری سامسونگ
جلوی دوربین دو‌نمایشگری سامسونگ کاملا سیاه و براق است، اما وقتی که به قسمت خالی کنار لنز ضربه‌ای بزنید، نمایشگر کوچکی درست در جلوی دوربین ظاهر می‌شود.
این نمایشگر جلویی برای گرفتن عکس از خود بسیار مفید است، یا برای این‌که دیگران بتوانند ببینند در عکس چطور به نظر می‌آیند، یا حتی برای نمایش زمان‌سنج نیز مناسب است. این نمایشگر همچنین می‌تواند کارتون‌هایی را نمایش دهد تا کودکان با توجه به آن، بی‌حرکت بمانند و رو به دوربین لبخند بزنند. اگر تجربه عکس‌برداری از کودکان را داشته باشید، می‌دانید که آماده کردن آنها برای عکس‌برداری کار فوق‌العاده دشواری است.

دوربین پرو‌ژکتور نیکون

ایده‌های برتر سال 2009 را نمی‌توان بدون نام بردن از Coolpix 430 دلاری نیکون به پایان رساند. این وسیله در واقع، یک دوربین مجهز به یک پروژکتور داخلی است.
هنگامی‌که می‌خواهید عکس‌ها و فیلم‌های خود را به دوستانتان نشان دهید، دیگر لازم نیست آن‌ها را اطراف دوربین جمع کنید. حالا با فشار یک دکمه در بالای دوربین می‌توانید پروژکتور را روشن کنید. تصاویر مستقیما از دوربین جلویی روی دیوار، سقف یا لباس یکی از دوستان می‌افتند.‌ زمانی که فضا تاریک و دیوار هم نزدیک است، تصویر بسیار واضح و شفاف خواهد بود.

مرور اخبار بینگ
نتایج جستجوی حاصل از بینگ، موتور جستجوی جدید مایکروسافت، ممکن است همیشه به خوبی گوگل نباشد؛ اما بینگ چند مورد جالب دارد، مثلا به شما اجازه می‌دهد بدون کلیک کردن هریک از نتایج جستجو را بررسی کنید. با این کار یک بسته متحرک روی صفحه ظاهر شده و چند پاراگراف نخست را به شما نشان می‌دهد. بنابراین شما بدون ترک صفحه نتایج متوجه می‌شوید که این سایت به شما کمک خواهد کرد یا نه. هنگام بازگشت به گوگل جای خالی این حربه واقعا حس می‌شود.

تلفن مرا پیدا کن
تلفن شما بخصوص وقتی مجهز به مکان‌یاب داخلی باشد، خودش می‌داند کجاست. پس چرا ما همیشه تلفن خود را گم می‌کنیم؟ شرکت اپل با نرم‌افزار خود با نام «آی‌فون مرا پیدا کن»، راه‌حلی برای این مشکل پیدا کرده است. ایده جالبی که هزینه‌ای معادل 100 دلار در سال دارد. در سایت me.com شما می‌توانید بر روی یک نقشه با قابلیت بزرگ‌نمایی تلفن همراه خود را ببینید.
اگر تلفن جایی در منزل شما باشد، این نرم‌افزار به تلفن شما اجازه می‌دهد به مدت 2 دقیقه بلند بوق بزند تا شما آن را پیدا کنید. اگر تلفن شما در دستان یک غریبه باشد، شما می‌توانید صفحه تلفن را با این پیغام پر کنید: «تلفن من را پس بده. این تلفن پر از ویروس‌های کشنده است»؛ یا حتی می‌توانید همه چیز را با یک کنترل از راه دور پاک کنید تا حداقل، اطلاعات شخصی شما محفوظ مانده باشد.
تنها چیزی که در مورد این سرویس باید بهتر از این باشد، رایگان بودن آن است. این اتفاق برای برخی از تلفن‌های موتورولا مثل دروید و کلیک رخ داده است.

گوشی‌های پالم
آخرین ابزارهای کاربردی شرکت پالم یعنی گوشی همراه پالم پری و پالم پیکسی، دارای نرم‌افزاری هستند که از لحاط فکری و اجرایی راضی‌کننده‌اند. این نرم‌افزار اطلاعات مختلف زندگی شما را در هم ادغام می‌کند.‌
به عنوان مثال شما می‌توانید قرارهای خود را از تقویم گوگل یا یاهو، تقویم کاری آوت‌لوک، و یا وقایع فیس‌بوک بر روی یک تقویم تک رنگ مشاهده کنید. این موضوع هم‌چنین در مورد آدرس‌های الکترونیکی مختلف شما، آدرس‌های آنلاین مختلف و یا برنامه‌های چت صادق است.

خوانا بودن
یکی از بهترین ایده‌های سال 2009، خوانایی است. این سرویس، یک دکمه رایگان روی نوار ابزار مرورگر اینترنتی شماست. می‌توانید آن را از آدرس lab.arc90.com/experiments/readability بگیرید. وقتی روی این دکمه کلیک می‌کنید، این نرم‌افزار هر چیزی را روی صفحه، به‌جر متن و عکس‌ها پاک می‌کند.
هیچ آگهی، تبلیغ، آدرس یا علامتی روی صفحه وجود نخواهد داشت. شما با یک صفحه مجله مانند روبرو می‌شوید که به دلخواه شما اندازه آن تغییر می‌کند و در یک زمینه سفید بدون هیچ مطلب تبلیغاتی ظاهر می‌شود.
شما گاهی اوقات به صفحاتی بر می‌خورید که این نرم‌افزار در مورد آن خوب کار نمی‌کند. جای نگرانی نیست. تنها با بارگذاری مجدد، صفحه اصلی را مشاهده خواهید کرد. اما در اکثر مواقع، " خوانایی"، محیطی آرام، تمیز و زیبا را برای شما در اینترنت فراهم می‌کند.

منبع : خبر آن لاین

سه شنبه 15/10/1388 - 13:17
دنیای گیاهان و حیوانات

 

 

 

 

 

 

 

منبع : فردا
سه شنبه 15/10/1388 - 13:13
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته