تبیان، دستیار زندگی

شبها که چشم مست تو پرناز می شود

یعنی گره زکار دلم باز می شــــــــــــــود

ساز غم کلام تو شیوا و دلپـــــــــــــذیــر

درخلوت شبانه من ســـــــــــاز می شود

باقصه های روشن باران سرود صبـــــــح

درمن حدیث عشق تو آغــــــــاز می شود

نقش نگاه گرم تو در ذهن ســــــــــردمن

کم کم بدل بصورت یک راز می شـــــــود

یک روز یادوروز نـــــــــــــــــدانم هــزارروز

دل با غم فراق تو دمســــــــــاز می شود

با مرغکان عاشق و گنجشککان کــــــــوی

برباموبر درخت هم آواز می شـــــــــــــود

وقتی روی زپیشم و تنــــــــها شـــوددلم

آن وقت پای غم به دلــــــــم باز می شود

11 سوره هود این سوره در مكه نازل شده و 123 آیه است محتواو فضیلت این سوره مشهور در میان مفسران این است كه تمام این سوره در مكه نازل شده ، و طبق نقل تاریخ القرآن ، چهل و نهمین سوره ای است كه بر پیامبر ( ص)  در مكه به سر می بردند یعنی بعد از مرگ ابو طالب و خدیجه و طبعا در یكی از سختترین دورانهای زندگانی پیامبر ( ص ) كه فشار دشمن و تبلیغات خشن و زهرآگینش بیش از هر زمان دیگر احساس می شد . به همین جهت در آغاز این سوره ، تعبیراتی كه جنبه دلداری و تسلی نسبت به پیامبر ( ص ) و مومنان دارد دیده می شود . قسمت عمده آیات سوره را سرگذشت پیامبران پیشین مخصوصا نوح كه با وجود نفرات كم بر دشمنان بسیار پیروز شدند تشكیل می دهد . ذكر این سرگذشتها هم وسیله آرامش خاطر برای پیامبر ( ص ) و مومنان در برابر آن انبوه دشمنان بوده ، و هم درس عبرتی برای مخالفان نیرومندشان . و به هر حال آیات این سوره ، همانند سوره های مكی ، اصول معارف اسلام مخصوصا مبارزه با شرك و بت پرستی و توجه به معادو جهان پس از مرگ و صدق دعوت پیامبر ار تشریح می كند ، و در لابلای مباحث ، تهدیدهای شدیدی نسبت به دشمنان ، و دستورهای موكدی در زمینه استقامت به مومنان ، دیده می شود در این سوره علاوه بر حالات نوح پیامبر و مبارزات شدیدش كه مشروحا آمده است به سرگذشت هود و صالح و ابراهیم و لوط و موسی ( علیهما السلام ) و مبارزات دامنه دارشان بر ضد شرك و كفر و انحراف و ستمگری اشاره شده است آیات این سوره به روشنی این امر را اثبات می كند كه مسلمانان هرگز نباید به خاطر كثرت دشمنان و حملات شدید آنان میدان را خالی كنند ، بلكه باید هر روز بر استقامت خویش بیفزایند ، به همین دلیل در حدیث معروفی می خوانیم كه پیامبر ( ص ) فرمودند : سوره هود مرا پیر كرد ! و یا اینكه هنگامی كه یارانش عرضه داشتند آثار پیری زودرس در چهره شما ای رسول خدا نمایان شده ، فرمود : سوره هود و واقعه مرا پیر كرد ! در بعضی از روایات سوره مرسلات و عم یتسائلون و تكویر و غیر آن نیز اضافه شده است از ابن عباس نقل شده كه هیچ آیه ای بر پیغمبر ( ص ) شدیدتر و دشوارتر از آیه ( استقم كما امرت و من تاب معك ... ) ( استقامت كن آنچنان كه دستور یافته ای و همچنین كسانی كه با تو هستند ) نبود به هر حال این سوره علاوه بر این آیه ، آیات تكان دهنده ای مربوط به قیامت و باز پرسی در آن دادگاه عدل الهی و آیاتی پیرامون مجازات اقوام پیشین و دستوراتی درباره مبارزه با فساد دارد كه همگی مسئولیت آفرین است ، و جای تعجب نیست كه اندیشه در این مسئولیتها آدمی را پیر كند . نكته دیگری كه در اینجا باید به آن توجه داشت این است كه بسیاری از آیات این سوره تاكیدی است بر مطالبی كه در سوره قبل یعنی سوره یونس آمده است ، و آغازش مخصوصا درست شبیه همان آغاز ، و برداشتن نیز در بسیاری از موارد تاكید بر همان مسائل است در حدیثی از پیغمبر اكرم ( ص ) آمده است : كسی كه این سوره را بخواند ، پاداش و ثوابی به تعداد كسانی كه به هود ( ع ) و سایر پیامبران ایمان آوردند و كسانی كه آنها را انكار نمودند خواهد داشت ، و روز قیامت در مقام شهداء قرار می گیرد و حساب آسانی خواهد داشت روشن است كه تنها تلاوت خشك و خالی این اثر را ندارد بلكه تلاوت این سوره با اندیشه ، و سپس عمل است كه ، انسان را به مومنان پیشین نزدیك ، واز منكران پیامبران دور می سازد ، و به همین دلیل به تعداد هر یك از آنها پاداشی خواهد داشت و چون با شهیدان امتهای گذشته هم هدف خواهد بود ، جای تعجب نیست كه در درجه آنان قرار گیرد ، و حسابی ساده و آسان داشته باشد . و نیز از امام صادق ( ع ) نقل شده كه فرمود : كسی كه این سوره را بنویسد و با خود داشته باشد ، خداوند نیروی فوق العاده ای به او خواهد داد ، و كسی كه آن را به همراه داشته باشد و با دشمن بجنگد بر او پیروز و غالب می شود تا انجا كه هر كس او را ببیند از او می ترسد گرچه افراد ظاهر بین و راحت طلب از اینگونه احادیث چنین برداشت می كنند  كه فقط بودن خط و نقش قرآن با انسان برای رسیدن به این هدفها كافی است ، ولی روشن است كه منظور از داشتن اینها با خود آن است كه همچون یك دستور العمل و برنامه زندگی همراه داشته باشد ، پیوسته این برنامه را بخواند و مو به مو اجرا كند ، ومسلما چنین كار آنهمه آثار را نیز خواهد داشت ، چه اینكه در این سوره دستور استقامت ، مبارزه با فساد ، همبستگی در راه هدف و قسمت زیادی از تجربیات و تاریخ اقوام پیشین كه هر كدام از آنها یك درس پیروزی بر دشمن است ، وجود دارد

سوره یوسف دارای 111 آیه می باشد كه همه در مكه نازل شده است قبل از هر چیز ذكر چند نكته لازم است 1-در اینكه این سوره در مكه نازل شده است در میان مفسران ، بحث واشكال نیست تنها ازابن عباس نقل شده كه چها رآیه آن ( سه آیه نخست و آیه هفتم ) در مدینه نازل گردیده ، ولی دقت در پیوند این آیات با آیات دیگر این سوره نشان می دهد كه نمی توان آنها را از بقیه تفكیك نمود بنا براین احتمال نزول این چهار آیه در مدینه بسیار ضعیف است 2-تمام آیات این سوره جز چند آیه كه در آخر آمده سرگذشت جالب و شیرین و عبرت انگیز پیامبر خدا یوسف ( ع ) را بیان می كند و به همین دلیل این سوره به نام یوسف نامیده شده است و نیز به همین جهت از مجموع 27 بار ذكر نام یوسف در قرآن 25 مرتبه آن در این سوره است ، و فقط دو مورد آن در سوره های دیگر ( سوره غافر آیه 34 و انعام آیه 84 ) می باشد . محتوای این سوره برخلاف سوره های دیگر قرآن همگی به هم پیوسته و بیان فرازهای مختلف یك داستان است ، كه در بیش از ده بخش با بیان فوق العاده گویا ، جذاب ، فشرده ، عمیق و مهیج آمده است ، گرچه داستان پردازان بی هدف ، و یا آنها كه هدفهای پست و آلوده ای دراند سعی كرده اند از این سرگذشت آموزنده یك داستان عشقی محرك برای هوسبازان بسازندو چهره واقعی یوسف ( ع )  و سرگذشت او را مسخ كنند  ولی قرآن كه همه چیزش الگو و اسوه است ، در لابلای این داستان عالیترین درسهای عفت و خویشتن داری و تقوی وایمان و تسلط بر نفس را منعكس ساخته آنچنان كه هر انسانی هر چند ، بارها خوانده شود ، باز به هنگام خواندنش بی اختیار تحت تاثیر جذبه های نیرومندش قرار می گیرد ، و به همین جهت قرآن نام زیبای احسن القصص ( بهترین داستان ها ) را بر آن گذارده است ، و در آن بر اولوالالباب ( صاحبان مغز و اندیشه ) عبرت ها بیان كرده است 3-دقت درآیات این سوره این واقعیت را برای انسان روشنتر می سازد كه قرآن در تمام ابعادش معجزه است ، چرا كه قهرمانهائی كه در استانها معرفی می كند ، قهرمانهای واقعی و نه پنداری ، هر كدام در نوع خود بی نظیرند . ابراهیم قهرمان بت شكن با آن روح بلند و سازش ناپذیر در برابر طاغوتیان ، نوح آن قهرمان صبر و استقامت و پایمردی و دلسوزی در آن عمر طولانی و پر بركت موسی آن قهرمان تربیت یك جمعیت لجوج در برابر یك طاغوت عصیانگر ، یوسف آن قهرمان پاكی وپارسائی و تقوی ، در برابر یك زن زیبای هوسباز و حیله گر ، و از این گذشته قدرت بیان وحی قرآنی در این داستان آنچنان تجلی كرده كه انسان را به حیرت می اندازد ، زیرا این داستان چنانكه می دانیم در پاره ای از موارد به مسائل باریك عشقی منتهی می گردد ، و قرآن بی آنكه آنها را درز بگیرد ، و از كنار آن بگذرد تمام  این صحنه ها را با ریزه كاریهایش طوری بیان می كند كه كمترین احساس منفی و نا مطلوب در شنونده ایجاد نمی گردد ، در متن تمام قضایا وارد می شود اما رد همه جا اشعه نیرومندی از تقوا و پاكی ، بحثها را احاطه كرده است 4-داستان یوسف قبل از اسلام و بعد از ان بدون شك قبل از اسلام نیز داستان یوسف در میان مردم مشهور و معروف بوده است ، چرا كه در تورات در چهارده فصل از سفر پیدایش ( از فصل 37 تا 50 ) این داستان مفصلا  ذكر شده است البته مطالعه دقیق این چهادره فصل نشان می دهد كه آنچه در تورات آمده تفاوت های بسیاری با قرآن مجید دارد و مقایسه این تفاوت ها نشان می دهد كه تا چه حد آنچه در قرآن آمده پیراسته و خالص و خالی از هر گونه خرافه می باشد و اینكه قرآن به پیامبر می گوید  پیش از این از آن غافل بودی اشاره به عدم آگاهی پیامبر از واقعیت خالص این سرگذشت عبرت انگیز است . از تورات كنونی چنان بر می آید كه یعقوب هنگامی كه پیراهن خون آلود یوسف را دید چنین گفت : این قبای پسر من است و جانور درنده او را خورده ،  یقین كه یوسف دریده شده است پس یعقوب جامه های خود را درید و پلاس به كمرش بست و روزهای بسیاری از برای پسرش نوحه گری نمود و تمامی پسران و دخترانش از برای تسلی دادن او برخاستند ، اما او را تسلی گرفتن امتناع نمود وگفت به پسر خود به قبر محزونا فرود خواهم رفت . در حالی كه در قرآن می گوید : یعقوب با هوشیاری و فراست از دروغ فرزندان آگاه شد و در این مصیبت جزع و فزع و بی تابی نكرد ، بلكه آنچنان كه سنت انبیاء است با آن مصیبت برخورد صبورانه ای داشت هر چند قلبش می سوخت و اشكش جاری می شد و طبعا از كثرت گریه چشمش را از دست داد ولی به تعبیر قرآن با صبرجمیل و با خویشتن داری ( كظیم ) سعی كرد

شیطان به حضور حضرت موسی (ع ) آمد و گفت : آیا می خواهی به تو هزار و سه پند بیاموزم .
موسی گفت : آنچه تو می دانی من بیشتر می دانم و نیازی به پند تو ندارم .
در همین حال جبرئیل وارد شد و عرض كرد : ای موسی خداوند می فرماید هزار پند او فریب است ، اما سه پند او را بشنو .
موسی هم به شیطان گفت : سه پند از هزار و سه پندت را بگو .
شیطان گفت :
1. چنانچه در خاطرت انجام دادن كار نیكی را گذراندی ، برای انجام آن شتاب كن وگرنه تو را پشیمان می كنم.
2.اگر با زنان بیگانه و نا محرم نشستی ، غافل از من مباش كه ترا به گمراهی وادار می كنم .
3.چون خشم و غضب بر تو مستولی شد ، جای خود را عوض كن وگرنه فتنه به پا كنم .

آری آری زندگی زیباست
... گفته بودم زندگی زیباست
گفته و نا گفته ای بس نكته ها اینجاست
آسمان باز
آفتاب زر
باغ های گل
دشت های بی در و پیكر
سر برون آوردن گل از درون برف
تاب نرم رقص ، ماهی در بلور آب
بوی عطر خاك باران خورده در كهسار
خواب گندم زارها در چشمه ی مهتاب
آمدن ، رفتن ، دویدن ، عشق ورزیدن
در غم انسان نشستن
پا به پای شادمانی های مردم پای كوبیدن
یا شب برفی
پیش آتش ها نشستن
دل به رویا های دامن گیر و گرم شعله بستن ...
آری آری زندگی زیباست .
زندگی آتش گهی دیرنده پا بر جاست .
گر بیفروزیش ، رقص شعله اش در هر كران پیداست .
ورنه ، خاموش است و خاموشی گناه ماست
نگاهت آسمانم بود وگم شد
و چشمت بیابانم بود و گم شد
به زیر آسمان در سایه تو
جهان دیدگانم بود و گم شد

شب تنهائی خوب
گوش كن ، دورترین مرغ جهان می خواند
شب سلیس است ، و یكدست ، و باز
شمعدانی ها
پلكان جلو ساختمان
در فانوس به دست
و در اسراف نسیم
گوش كن ، جاده صدا می زند از دور قدم های ترا.
چشم تو زینت تاریكی نیست
پلك ها را بتكان ، كفش به پا كن ، بیا
و بیا تا جایی ، كه پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روی كلوخی بنشیند با تو
و مزامیر شب اندام تو را ، مثل یك قطعه آواز به خود جذب كند .
پارسایی هست در آنجا كه تو را خواهد گفت :
بهترین چیز رسیدن به نگاهی است كه از حادثه عشق تر است .

سنگ و شبنم
پرستوی فراری از بهارم
یك امشب میهمان این دیارم
چو ماه از پشت خرمن ها بر آید
به دیدارم بیا چشم انتظارم
مرا گفتی كه دل دریا كن ای دوست
همه دریا ازآن ما كن ای دوست
دلم دریا شد اینك در كنارت
مكش دریا به خون پروا كن ای دوست
متابان گیسوان در همت را
بشوی ای رود دلواپس غمت را
تن از خورشید پر كن ورنه این شب
بیالاید همه پیچ و خمت را
گلی جا در كنار جو گرفته
گلی ماوا سر گیسو گرفته
بهار است و مرا زین دشت گلپوش
گلی باید كه با ما خو گرفته

هدیه
من از نهایت شب حرف می زنم
من از نهایت تاریكی
و از نهایت شب حرف می زنم
اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور
و یك دریچه كه از آن
به ازدهام كوچه خوشبخت بنگرم .

 
در اتاقی كه به اندازه یك تنهایی است
دل من
كه به اندازه یك عشق است
به بهانه های خوشبختی خود می نگرد

اگر از بوی خوش و طعم مطبوع زعفران لذت می برید، خوب است كه بدانید این گیاه ضد افسردگی نیز هست چراكه بررسی ها نشان داده است گیاه زعفران مانند داروى «ایمى پرامین» داراى خواص ضدافسردگى است.
بر این اساس گفته می شود كه مصرف ۳۰ میلى گرم زعفران در روز، می تواند اثرات ضدافسردگى قابل توجهى در افراد مبتلا به افسردگی داشته باشد.

مراقبت از پوست:

پوست عادی نرم تازه صورتی براق و بدون چروک است.پوستی که همه ما آرزویش را داریم اما فقط زنهای جوانی که از سلمتی و رزیم غذایی مناسب برخوردارند می توانند چنین پوستی داشته باشند.

عوامل مهم خرابی پوست:

1-آلودگی محیط

2-استرس

3-زندگی کم تحرک

برای بهتر شدن پوست چه باید کرد؟

از مصرف صابونهای قوی روی صورت خودداری نمائید.

حداقل روزی 1.5لیترآب بنوشید.

میوه وسبزی زیاد بخوریدآب موجود در آنها رطوبت بدن رادر داخل و خارج حفظ می کند.

تا آنجا که می توانید در هوای آزاد و پاکیزه قرار گیرید.