• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42209
تعداد نظرات : 4513
زمان آخرین مطلب : 4134روز قبل
امر به معروف و نهی از منکر

الف ) جایگاه امربه معروف ونهی ازمنكر

قال الباقرعلیه السلام:
«ان الامربالمعروف والنهی عن المنكر سبیل الانبیاء ومنهاج الصالحین، فریضه عظیمه بها تقام الفرائض وتأمن المذاهب وتحل المكاسب وترد المظالم وتعمر الارض ونتیصب الاعداء ویستقیم الامر
امربه معروف ونهی ازمنكر ، راه انبیاء روش صالحان است ، فریضه بزرگی است كه فرائض دیگر به
وسیله آن اقامه می شود وراه و روش انسان را مصون ازخطا وكسب وكار اورا حلال می كند ، ستمها را جبران وزمین راآباد می سازد ، به وسیله این فریضه از دشمنان ، عدالت وانصاف خواسته می شود وهمه امور استوار ودرمسیر درست قرار گیرد».
قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم):
« ما اعمال البر عند الجهاد فی سبیل الله الاكنفثه فی بحر بحی وما جمیع اعمال البروالجهاد فی سبیل الله عند الامر بالمعروف والنهی عن المنكر الا كنفثه فی بحرلجی٢
همه كارهای نیك نسبت به جهاد در راه خدا ، مانند قطره ای است دربرابر دریای پهناور ، و همه
كارهای نیك به جهاد در راه خدا دربرابر امربه معروف ونهی ازمنكر چون قطره ای در برابر دریای
پهناور».2

ب) جایگاه آمربه معروف وناهی ازمنكر

قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم):
« من امر بالمعروف ونهی عن المنكر فهو خلیفه الله فی الارضه وخلیفه رسول الله وخلیفه كتابه ٣
كسی كه امربه معروف ونهی ازمنكر كند،جانشین خداوند درزمین وجانشین رسول خدا وجانشین كتاب خدا می باشد ».
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم):
« من امربالمعروف او نهی عن المنكر اودل علی خیر اوالثاربه ، فهو شریك٤
كسی كه امربه معروف یا نهی ازمنكر نماید یا بركار خیرراهنمایی كند یا اشاره به آن نماید، او
(آمریاناهی)درآن كارنیك با انجام دهنده اش شریك خواهد بود.
قال علی علیه السلام :
«من كانت فیه ثلاث سلمت لله الدنیا والاخره ، یأمربالمعروف ویأتمربه وینهی عن المنكر وینتهی عنه و یحافظ علی حدود الله اجل علا٥
هركس سه خصلت دراوباشد ، دنیا وآخرتش سالم می شود
اول ؛ امربه معروف كند و خود نیز بدان عمل نماید.
دوم ؛ نهی ازمنكر كند وخود هم ترك نماید.
سوم ؛ نگهبان حدود خداوند بزرگ باشد».

ج ) ویژگی آمربه معروف وناهی ازمنكر

قال الصادق علیه السلام:
«صاحب الامر بالمعروف یحتاج إلی ان یكون عالمًا بالحلال والحرام ٦
آمر به معروف دركار خود، نیازمند به شناخت حلال وحرام می باشد».
سئل ابوعبدالله علیه االسلام :
عن الامربالمعروف والنهی عن المنكی أواجب علی الامه جمیعًا ؟
قال لا ، فقیل لم ؟ قال ؛ انماهو علی التقوی المطاع بالمعروف من المنكر لا علی لاضعیف الذی لا
یهتدی سبی ً لا٧
ازحضرت امام صادق علیه السلام سؤال شد :
كه آیا امربه معروف ونهی ازمنكر به عموم امت واجب است؟ آن حضرت فرمودند ، چند سؤال شد پسبرچه كسانی واجب است ، آن حضرت فرمود ؛ این تكلیف برعهده كسی است كه ، توانمند ، مورداطاعات ، عالم به معروف ومنكر باشد ، نه برفردضغیفی كه خود، راه به جایی نمی برد».
قال الصادق علیه السلام :
«الامر بالمعروف والنهی عن المنكر واجبان علی من امكنه ذلك ، ولم یخف علی نفسه ولا علی «
اصحابه٨
امربه معروف ونهی ازمنكر به كسی كه واجب است كه قدرت براقامه آن داشته باشد وهمچنین برخود ( وبراصحاب خود نترسد )یعنی خوف ضرر جانی برای خودش ونزدیكانش نداشته باشد».
قال علی علیه السلام:
«كن أمراً بالمعروف وعام ً لا به ولا تكن ممن یأمر وینهی عنه فتبؤ باثمه وتتعرض ربه ٩
همواره امركننده به معروف ونیكیها باش وهمچنین خودت عامل به معروف باش نكند كه توازكسانی باشی كه مردم را به نیكی دعوت كنی درحالی كه خودت ترك كننده معروف باشی كه دراین صورت رفتار گناهی شدی كه به واسطه آن مورد خشم پروردگارت قرار خواهی گرفت».
قال علی علیه السلام :
«لعن الله الامرین بالمعروف ،التاركین له والناهین عن المنكر العاملین به١٠
نفرین خدا برآنان باد كه امربه معروف می كنند وخود، آن را ترك می نمایند ونهی ازمنكر می كنند وخود مرتكب آن می شوند».

د) ارتباط دین به امربه معروف ونهی ازمنكر

قال علی علیه السلام :
« غایه الدین ، الامر بالمعروف والنهی عن المنكر واقامه الحدود ١١
نهایت دین ، امربه معروف به خوبیها ونهی ازمنكر گناه وزشتیها وبرپاداشتن حدود الهی است».
قال علی علیه السلام:
« قوام الشریعه الامربالمعروف والنهی عن المنكر واقامه الحدود ١٢
قوام وپایداری دین به امربه معروف ونهی ازمنكر واقامه حدود الهی می باشد».

ه ) ارتباط دین داری با امربه معروف ونهی ازمنكر

قال الصادق علیه السلام :
« لا دین لمن یدین الله بالامر بالمعروف والنهی عن المنكر ١٣
كسی كه با اقامه امربه معروف ونهی ازمنكر به وظیفه وتكلیف الهی خود عمل نكند دین ندارد ».
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم):
« ان الله یبفض المؤمن الضعیف الذی لا دین له ، فقیل وما المؤمن الضعیف الذی لا دین له ؟ قال، الذی لا ینهی عن المنكر١٤
بدرستیكه خداوند متعال مومن ضعیفی را كه دین ندارد دشمن می دارد ، ازپیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) سؤال شد ، یا رسول الله مومن ضعیفی كه دین ندارد چه كسی است ، آن حضرت فرمودند،(مؤمن ضعیف بی دین) كسی است كه نهی ازمنكر نمیكند». قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم):
« لا ینبغی لنفس مؤمنه تری من یعصی الله فلا تنكر علیه ١٥
شایسته نیست كه مؤمنی ببیند كه معصیت خدا انجام می شود ونهی ازآن معصیت بكند ».

و) آثار امربه معروف ونهی ازمنكر

قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم):
« لا یزال الناس بخیر ما امروا بالمعروف ونهوا عن المنكر وتعاونوا علی البروالتقوی١٦
خیر وبركت درمیان مردم ازبین نمی رود تا زمانی كه امربه معروف ونهی ازمنكر كنند و همدیگر
رابرخوبی یاری دهند».
قال الصادق علیه السلام :
« ان للجنه بابًا یقول له باب المعروف فلا یدخله الااهل المعروف ١٧
بهشت را دربی است بنام درب معروف ، كه جزاهل معروف ازآن وارد نمی شوند».
قال الباقر علیه السلام :
« الامر بالمعروف والنهی عن المنكر خلقان من خلق الله فمن نصرها اغره الله ومن خذلهما خذاء الله ١٨
امربه معروف ونهی ازمنكر دوخلق وخوی ازاخلاق الهی هستند، هركس با علش آندو را یاری كند
خداوند اورا عزیز می گرداند وآن كس كه به این دوفریضه بی اعتنا باشد خداوند اورا ذلیل خواهدكرد».

ز ( آثار ترك امربه معروف ونهی ازمنكر

قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم):
« اذا لم یأمروا بالمعروف ولم ینهوا عن المنكر ، ولم یتبعوا الاخیار من اهل بیتی ، سلط الله علیهم
اشرارهم ، فیدعوا عند ذلك خیاد هم فلا ستجاب لهدر١٩
هرزمان كه امربه معروف ونهی ازمنكر انجام نشود(ترك شود) وازبرگزیدگان ازاهل بیت من بیعت
شود، خداوند اشرار رابرآن مردم مسلط خواهد كرد ودراین زمان حتی اگر نیكان آنها نیز دعا كنند
خداوند دعایشان را مستجاب نخواهد كرد».
قال الصادق علیه السلام :
« من كان له جار ویعمل بالمعاصی فلم ینهه فهو شریكه ٢٠
هركس همسایه ای دارد كه اهل معصیت است و اورا نهی نمی كند درگناه اوشریك است ».
قال الصادق علیه السلام :
«إذا رأی المنكر فلم ینكره وهو یقدر علیه ، فقد اجب ان یعصی الله ،و من اجل ان یعصی الله فقد بارز الله بالعداوه٢١
قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم):
«كیف بكم إذا فسدت نسائكم و فسق شبابكم وهم تأمروا بالمعروف ولم تنهوا عن المنكر؟ فقیل له
ویكون ذلك یا رسول الله؟ قال نعم وشر من ذلك ، كیف بكم إذا امرتم بالمنكر ونهیتم عن المعروف؟فقیل له یا رسول الله ویكون ذلك ؟ قال نعم وشر من ذلك ، كیف بكم إذا رایتم المعروف منكراً والمنكر معروفًا٢٢
چگونه خواهید بود ، وقتی كه زنهای شما فاسد شوند وجوانهای شما فاسق ، درحالی كه امربه
معروف ونهی ازمنكر ننمائید؟ گفته شد ؛ یا رسول الله آیا واقعًا چنین خواهد شد ؟ آن حضرت فرمودند ؛ بلی وحتی بدتر ازاین هم خواهد شد چگونه خواهید بود دروقتی كه امربه معروف وزشتی كنید ونهی از خوبی نمائید. گفته شد ؛ یا رسول الله آیا چنین خواهد شد ؟ آن حضرت فرمود: آری وبدتر از این هم خواهد شد وآن وقتی است كه خوبی ومعروف را زشتی قلمداد كنید ومنكر زشتی راخوب».
قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم):
« اذا تركت امتی الامربالمعروف والنهی عن المنكر فلیؤدن بوقاع من الله جل الله ٢٣
قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم):
« لا تزال لا اله الا الله تنفع من قالها وترد علیهم العذاب والنقمه ، مالم یستخفوا بحقها قالوا یا رسول الله وما الاستخفاف بحقها ؟ قال یظهر العمل بمعاصی الله فلا ینكر ولا یغیر٢٤
همواره كلمه لا اله الا الله برای گوینده اش نفع دارد وعذاب و بلاها را دفع می كند مگر اینكه حق اینكلمه مراعات نگردد، سؤال شد ، یارسول الله ، چه موقع حق این كلمه مراعات نمی گردد، آن حضرت فرمودند:زمانی كه عمل به گناه ها آشكار گردد وكسی نهی ازآن نكند وآنرا تغییرندهند ».
قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم):
« لایزال الناس بخیر ماامروا بالمعروف ونهوا عن المنكر وتعاونوا علی البر والتقوی فاذا لم یفعلوا ذلك نزعت عنهم البركات وتسلط بعضهم علی بعض ولم یكن لهم ناصر فی الارض ولا فی السماء٢٥
خیروبركت درمیان مردم ازبین نمی رود تازمانی كه امربه معروف ونهی ازمنكر كنندوهمدیگر را
برخوبی یاری دهند وهرگاه این امور را انجام ندهند، بركات ازآنها گرفته می شود و بعضی ازآنها بر
بعض دیگر سلطه پیدا می كنند و هیچ یاوری درزمین وآسمان برای آنها نخواهد بود».
قال علی علیه السلام :
« من ترك انكار المنكر بقلبه ویده ولسانه فهو میت بین الاحیاء٢٦
كسی كه انكار منكر را با قلب ودست وزبانش ترك كند در واقع مرده ای است دربین زندگان ».

ح ) آثار سكوت ورضایت برانجام منكر

قال علی علیه السلام :
« الراضی بفعل قوم كالداخل فیه معهم وعلی كل داخل فی باطل اثمان ، اثم العمل به واثم الرضا به٢٧
آن كسی كه به كار جمعیتی راضی باشد . همچون كسی است كه درآن كاردخالت دارد با این تفاوت كه آن كس كه دركارباطل دخالت دارد وگناه می كند : ١- گناه عمل ٢- گناه رضایت»
قال علی علیه السلام :
« ما من قوم عملوا بالمعاصی وبینهم من بقدر این ینكر علیهم فلم یفعل الا یوشك ان یعمهم الله بعذاب من عنده٢٨
وهیچ قومی معصیت نمی كند درحالی كه دربین آنان كسی هست كه قدرت جلوگیری ازگناه آنان رادارد واقوام به پیشگیری ازمعصیت آنان نمی كند مگر آنكه ممكن ا ست عذاب خداوند عموم مردم را دربرگیرد».
قال علی علیه السلام :
« من استحسن قبیحًا كان شریكًا فیه ٢٩
هركس كارزشتی را ، زیبا بداند، درگناه انجام آن كار زشت شریك می باشد.»
قال الباقر علیه السلام :
« من شهد امراً فكرهه كان كمن غاب عنه، ومن غاب عن أمر فریضه كان كمن شهده ٣٠
كسیكه شاهد گناهی باشد ونسبت به آن ناخوشایند باشد مثل كسی است كه حضور دركنار این امرقبیح نداد و كسیكه حضور درزمان انجام گناه ندارد اما بعد كه فهمید راضی وخشنود ازانجام آن باشد مثل این است كه درزمان گناه شاهد برانجام آن بوده است».

ط ) با اهل معاصی چگونه برخورد كنیم

قال علی علیه السلام :
« أمرنا رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) ان نلقی اهل المعاصی بوجوه مكفهره٣١
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) مارا فرمان داده است تا با گناهكاران با جریان خشمگین برخورد كنیم ».
قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)
«تقربوا الی الله ببغض اهل المعاصی ، وألقوهم بوجوه مكفهره و اتمسوا رضا الله بسخطهم ، وتقربوا الی الله بالتباعد منهم٣٢
با دشمنی اهل گناه به خداوند متعال تقرب ونزدیكی بجویید وبا آنان(اهل گناه) باچهره ای خشمگینی برخورد نمایید و رضای خدا را درناراحتی اهل معصیت طلب نمایند و با دوری از آنان (اهل گناه) به خداوند متعال نزدیك شوید .

ی ) ارتباط بین عمل آمروناهی ازمنكر دروجوب امرو نهی

قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)
« امروا بالمعروف وان لم تفعلوه وانهوا عن المنكر وان لم تجنبوه كله ٣٣
امربه معروف كنید اگر چه به آن عمل نمی كنید ونهی ازمنكر كنید اگر چه همه منكرات راترك
نمی كنید».
قیل یا رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم):
« لا نامربالمعروف حتی نعمل به كله ولا ننهی عن المنكر حتی ننتهی ،عنه كله فقال(صلی الله علیه و آله و سلم) لا ، بل تامروا بالمعروف وان لم تنتهوا عن كله، وانهوا عن المنكر وان لم تنتهوا عن كله٣٤
درمحضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گفته شد :
مابه معروفی امرمی كنیم كه خود ،آن را هیچ ترك نكرده باشیم وازمنكری نهی می نمائیم كه خویشتن هیچ وقت آن مرتكب نشده باشیم ، آن حضرت فرمود: این كار را نكنید بلكه به معروفی كه احیانًا تركش كرده اید هم امر كنید واز منكری كنید كه گاهی مرتكبش می شوید نهی نمائید ونهی ازمنكر كنید اگر چه ازهمه بدیها اجتناب نمی كنید».

ك ) امربه منكر و نهی ازمعروف !!

قال الصادق علیه السلام :
« ویل لمن یأمر بالمنكر وینهی عن المعروف ٣٥
وای برحال كسیكه امربه زشتیها وگناه ونهی ازخوبیها و واجبات می كنند».
قال رجل :
یا رسول الله فاخبر نی ای الاعمال ابغض الی الله قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) الشرك بالله ، قال ثم ماذا ؟ قال قطیعه الرحم قال ،ثم ماذا ؟ قال ، الامربالمنكر والنهی عن المنكر٣٦
مردی به رسول الله عرضه داشت بمن خبربده كه مبغوض ترین ودشمن ترین اعمال پیش خدا چه عملی است ؟ آن حضرت فرمود شركت به خدا سپس آن مرد عرضه داشت پس ازشركت چه عملی مبغوض ترین است .آن حضرت فرمود : قطع رحم وترك خویشاوندان سپس آن مرد گفت: پس از آنچه عملی ، آن حضرت فرمود ، امربه زشتی ونهی ازخوبی».

ل) امربه معروف ونهی ازمنكر موجب تقویت مؤمنان است

قال علی علیه السلام :
« فمن امر بالمعروف شه ظهور المومنین ومن نهی ، عن المنكر ادغم النوف المنافقین ٣٧
پس هركس امربه معروف كند موجب قدرتمندی مومنین می شود وهركس نهی ازمنكر نماید موجب به خاك مالیدن بینی منافقین خواهد شد».

م ) امربه معروف و نهی ازمنكر موجب نقصان روزی ورسیدن اجل نمی شود

قال علی علیه السلام :
« ان الامر بالمعروف والنهی ، عن المنكر لخلقان ، من خلق الله سبحانه ، وانهما لا یقربان من اجل ، ولا ینقصان من رزق٣٨
همانا امربه معروف ونهی ازمنكر دو صفت ازاوصاف الهی است این دو فریضه نه اجل انسان رانزدیك می كند ونه روزی راكم می كند».

ن ) امربه معروف ونهی ازمنكر و نیاز به صبر

قال علی علیه السلام :
« قال قوله تعالی ، واصبرعلی ما اصابك …
من المشقه والأذی فی الامر بالمعروف ونهی عن المنكر٣٩
درتفسیر آیه فرمودند: منظور ازنیاز به صبر، صبر درمقابل سختیها وآزارهایی است كه درامر به معروف ونهی ازمنكر می باشد».

س) امربه معروف ونهی ازمنكر فلسفه قیام عاشورا

قال الحسین بن علی علیه السلام :
« هذا ما او فی به الحسین بن علی علیهما السلام الی اخیه محمد بن الحنفیه ؛ انما خرجت لطلب
… الاصلاح فی امه جدی ارید ان امربالمعروف والنهی عن المنكر
وصیت امام حسین به برادرش محمد بن حنفیه
همانا من فقط خارج می شوم برای اصلاح امت جدم وقصد واراده كردم كه امربه معروف ونهی ازمنكرنمایم».

پی نوشت :

. ١ وسائل الشیعة ج ١١ ص ٣٩٥
. ٢ وافى ، ج ٢ ص ٢٨
. ٣ تفسیرمجمع البیان ج ٢، ص ٤٨٤
. ٤ وسائل الشیعة ج ١١ ص ٣٩٨
. ٥ شرح غرر الحکم ج ٥ ص ٤٤٠
. ٦ مصباح الشریعه ص ٢٧٢
. ٧ وسائل الشیعة ج ١١ ص ٤٠٠
. ٨ وسائل الشیعة ج ١١ ص ٣٩٨
. ٩ ﻧﻬج البلاغه ،حکمت ١٢٨
. ١٠ ﻧﻬج البلاغه ،خطبه ١٢٩
. ١١ غرر الحکم ، روایت ، ٦٣٧٣
. ١٢ مستدرک الوسائل ج ٢ ص ٣٥٩
. ١٣ بحارالانوار ج ١٠ ص ٨٦
. ١٤ وسائل الشیعة ج ١١ ص ٣٩٩
. ١٥ کترالعمال ج ٣
. ١٦ وسائل الشیعة ج ١١ ص ٣٩٨
. ١٧ وسائل الشیعة ج ١١ ص ٥٢٩
. ١٨ وسائل الشیعة ج ١١ ص ٣٩٨
. ١٩ لئالى الاخبارج ٥ ص ٢٦٣
. ٢٠ لئالى الاخبار ج ٥ ص ٢٦٣
. ٢١ مستدرک الوسائل ج ٢ص ٢٥٧
. ٢٢ وسائل الشیعة ج ٦ ص ٢٩٦
. ٢٣ وسائل الشیعة ج ١١ ص ٣٩٤ بحارالانوار ج ١٠ ص ٧٨
٢٤ الترغیب والترهیب ج ٣ ص ٢٣١ میزان الحکمه ج ٦ .
. ٢٥ وسائل الشیعة ج ١١ ص ٣٩٩
. ٢٦ محجه البیضاء ج ٤ ص ١٠٥
. ٢٧ ﻧﻬج البلاغه ، حکمت ١٥٤
٢٨ وسائل الشیعة ج ١١ ص.
. ٢٩ بحارالانوار ج ٧٨ ص ٨٢
. ٣٠ بحارالانوار ج ١٠٠ ، ص ٨١
. ٣١ وسائل الشیعة ج ١١ ص ٤١٣
٣٢ کترالعمال ج ٣ ص میزان الحکمه ج ٦ .
٣٣ کترالعمال ج ٣ ص میزان الحکمه ج ٦ .
. ٣٤ وسائل الشیعة ج ١١ ص ٤٢٠
. ٣٥ بحارالانوار ج ١٠٠ ص ٨٧
. ٣٦ وسائل الشیعة ج ٦ ص ٣٩٦
. ٣٧ ﻧﻬج البلاغه حکمت ٣
. ٣٨ ﻧﻬج البلاغه حکمت ٣٦٦
. ٣٩ تفسیرنور الثقلین ج ٤ ص ٢٠٧

منابع مأخذ

١ - نهج البلاغه ، سید رضی
٢ - تفسیر مجمع البیان ، ابوعلی فضل بن الحسن بن طبری
٣ - تفسیر نورالثقلین ،عبدعلی بن جمعه العروسی الجویزی
٤ - بحارالانوار ، محمد باقر مجلسی
٥- وسائل الشیعه ، محمدبن حسن الحرعاملی
٦- مستدرك الوسائل ، علامه حاج میرزا حسین نوری طبرسی
٧- غررالحكم ، محمد تمیمی الآمری(شرح آقا جمال خوانساری)
٨- میزان الحكمه ، محمد محمدی ری شهری
٩- مصابح الشریعه
١٠ لئالی الاخبار ، شیخ محمد بنی تویسركانی
١١ - كنز العمال ، علاء الدین علی المتقی بن حسام الهندی
١٢ - محجه البیضاء ، محسن فیض كاشانی
١٣ - الترغیب والترهیب
١٤ - وافی ، علامه فیض كاشانی

منبع: www.kh-setadehya.ir
شنبه 20/12/1390 - 22:56
امر به معروف و نهی از منکر

سوره اعراف، آیه 165

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«فلما نسوا ما ذكّروا به انجینا الذین ینهون عن السوء و أخذنا الذین ظلموا بعذاب بئیس بما كانوا یفسقون»
امّا هنگامی كه تذكراتی را كه به آنها داده شده بود فراموش كردند، (لحظه عذاب فرا رسید و) نهی كنندگان از بدی را رهایی بخشیدیم، و كسانی را كه ستم كردند، به خاطر نافرمانیشان به عذاب شدیدی گرفتار ساختیم.
1- ناظر به یكی از شرائط وجوب امر به معروف و نهی از منكر می‌باشد. (احتمال تأثیر) (مجمع البیان)
2- ناظر به نهی ا زمنكر زبانی است. (مجمع البیان)
3- معذور بودن در پیشگاه خداوند را از جمله تأثیرات امر و نهی به حساب آورده‌اند.
4- بعضی مواقع امر به معروف و نهی از منكر واجب می‌شود در صورتی كه حكمی از احكام خداوند به دست فراموشی سپرده شود اگر چه تأثیرات دیگری نداشته باشد. (جامع البیان)
5- نجات از عذاب پروردگار پاداش آمرین به معروف و ناهین از منكر می‌باشد. (تفسیر اختصاصی عیاشی)

اعراف198

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«و إن تدعوهم إلی الهدی لا یسمعوا و توئهم ینظرون إلیك و هم لا یبصرون»
و اگر آنها را به هدایت فرا خوانید، سخنانتان را نمی‌شنوند؛ و آنها را می‌بینی به تو نگاه می‌كنند، امّا در حقیقت نمی‌بینند.

اعراف199

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«خذ العفو و أمر بالعرف و أعرض عن الجهلین»
(به هر حال) با آنها مدارا كن و عذرشان را بپذیر، و به نیكیها دعوت نما، و از جاهلان روی بگردان (و با آنان ستیز مكن)
1- اشاره به یكی از مراتب امر به معروف و نهی از منكر دارد (روی برگرداندن از مراتب قلبی ) (مجمع البیان)
2- احتمال تأثیر، شرط وجوب امر به معروف و نهی از منكر می‌باشد. (مجمع البیان)
3- در امر و نهی نباید مفسده و ضرری برای آمر و ناهی وجود داشته باشد. (مجمع البیان)
4- آمر به معروف باید خود عامل به آن چیزی كه دیگران را به آن امر و نهی می‌كند باشد. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
5- امر باید به صورت سنتی و عرفی و سیره‌های جاری در جامعه باشد كه عقلای جامعه آنرا می‌شناسند؛ به خلاف آن اعمال نادر و غیر مرسوم كه عقل اجتماعی آنرا انكار می‌كند. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
6- آمر به معروف باید به تمام معروفها و نیكیها امر كند. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
7- امر كردن باید به نحو معروف باشد نه به نحو و روش ناپسند. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
8- در این آیه به سه تا از وظایف پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) تصریح می‌كند كه گویای وظایف آمران و ناهیان هم می‌باشد. چون پیامبر (صلی الله علیه وآله) خود آمر و ناهی بود. (جامع البیان)
9- «خذ العفو» را باید بهترین طریقه برای به نتیجه رساندن امر به معروف و نهی از منكر برگزیده تا مثمر ثمر باشد. (جامع البیان)
10- «و امر بالعرف»، تنها با شناخت معروفها و منكرها می‌توان مردم را به معروف و منكر امر كرد. (جامع البیان)
11- «و اعرض عن الجاهلین» این قسمت از آیه هم به سختیها و مشكلات در راه امر به معروف و نهی از منكر اشاره دارد و هم به مرتبه‌ای از مراتب امر به معروف و نهی از منكر (رتبه قلبی)
12- احتمال ضرر بر آمر وناهی در انجام امر به معروف و نهی از منكر مانع از انجام این فریضه نمی‌شود.(جامع البیان)
1- همواره باید راه میانه و اعتدال را در پیش گرفت.
2- تكلیف باید به اندازه طاقت افراد باشد نه بیشتر از آن (در صورتی كه عفو را به معنای حدّ وسط بگیریم)
3- خوب بودن تنها كفایت نمی‌كند، بلكه باید امر به خوبی نیز (در جامعه) نمود
4- تنها منكرات را انجام ندادن پذیرفته نیست بلكه باید نهی از منکر نیز نمود.
5- مخاطب آیه تنها پیامبر (صلی الله علیه وآله) نیست بلكه تمام مسلمانان و مصلحان جامعه مورد خطاب آیه می‌باشد.
6- هم باید امر به معروف كرد و هم شیوه‌ی امر به معروف باید پسندیده معروف و نیكو باشد.
7- واژه «جاهل» در برابر «عاقل» است و جاهل در فرهنگ قرآنی یعنی نابخردان نه بی‌سوادان...
8- در شیوه‌ی عفو و اعراض و گذشت (در باب امر به معروف و نهی از منكر) باید محكم و استوار بود.
9- امر به معروف در جامعه نباید متروك شود و معروف، عرف و عارفه هر سه به معنای هر صفت نیكوئی است كه عقل انسان آنرا در می‌یابد.
الکشف والبیان فی تفسیر القرآن ثعلبی

انفال 24

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«یایها الذین ءامنوا استجیبوا لله و للرُّسول إذا دعاكم لما یحییكم و اعلموا أن الله یحول بین المرء و قلبه و أنّه إلیه تحشرون»
ای كسانی كه ایمان آورده‌اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت كنید هنگامی كه شما را به سوی چیزی می‌خواند كه شما را حیات می‌بخشد. و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل می‌شود. و (همه شما در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید.

توبه 67

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«المنفقون و المنفقت بعضهم من بعض یأمرون بالمنكر و ینهون عن المعروف و یقبضون أیدیهم نسوا الله فنسیهم إنّ المنفقین هم الفسقون »
مردان منافق و زنان منافق، همه از یك گروهند آنها امر به منكر و نهی از معروف می‌كنند؛ و دستهایشان را (از انفاق) می‌بندند؛ خدا را فراموش كردند، و خدا (نیز) آنها را فراموش كرد (و رحمتش را از آنها قطع نمود) به یقین، منافقان همان فاسقانند.
1- امر به منكر و نهی از معروف جزء اوصاف منافقین به حساب می‌آید. (جامع البیان فی تفسیر القرآن)
2- با شناخت معروف و منكر می‌توان راههای مناسب امر و نهی كردن را برگزید. (جامع البیان)
3- بر آمران و ناهیان لازم است كه معروفها و منكرها را خوب بشناسند تا بر اثر جهالت امر به منكر و نهی از معروف نكنند. (مجمع البیان)
4- امر به منكر كردن و نهی از معروف كردن سبب دوری از رحمت خدا می‌شود. (ترجمه تفسیر المیزان)
5- امر و نهی نكردن نوعی اعراض از یاد خداست. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
6- امر به معروف و نهی از منكر ذكر خداست. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
7- امر به منكر نشانه‌ی فسق و خروج از اعتدال است. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)

توبه 71

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«و المؤمنون و المؤمنت بعضهم أولیآء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنكر و یقیمون الصّلوه و یؤتون الزّكوه و یطیعون الله و رسوله أولئك سیرحمهم الله إن الله عزیز حكیم»
مردان و زنان با ایمان ولی (و یار و یاور) یكدیگرند، امر به معروف و نهی از منكر می‌كنند، نماز را بر پا می‌دارند؛ و زكات را می‌پردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت می‌كنند؛ به زودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار می‌دهد؛ خداوند توانا و حكیم است.
1- امر به معروف و نهی از منكر جزء مقدمات و شرایط ایمان می‌باشد. (جامع البیان)
2- مقدم شدن امر به معروف و نهی از منكر دلیل بر اهمیت این فریضه می‌باشد. (جامع البیان)
3- علت تقدم امر به معروف و نهی از منكر شاید به این خاطر باشد كه بر پایی نماز، پرداخت زكات و اطاعت خداوند و رسول (صلی الله علیه و آله) با عملی شدن این دو فریضه تحقق می‌یابد. (جامع البیان)
4- زحمت آمران و ناهیان بی‌پاداش نخواهد بود و رحمت خداوند پاداش این زحمات می‌باشد. (جامع البیان، ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
5- دلالت بر وجوب امر به معروف و نهی از منكر دارد. (مجمع البیان)
6- در تشخیص معروف و منكر یكی از دو وسیله شناخت (شرع و عقل) لازم و ضروری است. (مجمع البیان)
7- عاقبت كسانی كه امر و نهی نمی كنند جهنم و خلود در جهنم است. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
8- یكی از نشانه‌های ایمان امر و نهی كردن است. (ترجمه‌ی تفیسر المیزان)
9- استمرار امر و نهی (یعنی امر و نهی كردن باید مستمر و مدام باشد.) (ترجمه‌ی تفسیرالمیزان)
10- امر به معروف و نهی از منكر كردن مؤمنان، همدیگر را به خاطر داشتن ولایت در امور یكدیگر است آن هم ولایتی كه تا كوچكترین افراد اجتماع راه دارد. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
11- طاعت هم آن نیست كه بر مهر نهی پیشانی. لذا امر به معروف و نهی از منكر بر نماز مقدم شمرده شده است. (ترجمه‌ی تفسیرالمیزان)
12- امر و نهی نكردن نشانه‌ی بی‌ایمانی است. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)

توبه 112

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«التّئبون العبدون الحمدون السئحون الركعون السجدون الآمرون بالمعروف و النّاهون عن المنكر و الحفظون لحدود الله و بشّر المؤمنین»
توبه كنندگان، عبادت كاران، سپاسگویان، سیاحت كنندگان، ركوع كنندگان، سجده آوران آمران به معروف، نهی‌كنندگان از منكر، و حافظان حدود (و مرزهای) الهی، (مومنان حقیقی‌اند). و بشارت ده به (اینچنین) مومنان
1- ذكر امر به معروف و نهی از منكر در كنار توبه كنندگان، عبادت كاران، سپاس گویان، سیاحت كنندگان، ركوع كنندگان نشانه‌ی اهمیت این مسئله است. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
2- آمرین به معروف و ناهین از منكر حافظان حدود و مرزهای الهی هستند. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
3- امر به معروف و نهی از منكر كردن نشانه ایمان است و بشارت پروردگار را به همراه دارد. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
4- این آیه تهدیدی است برای افرادی كه منكری را می‌بینند و نسبت به آن ساكتند و هیچ واكنشی نشان نمی‌دهند. (تفسیر عیاشی)
5- امر به معروف و نهی از منكر وظیفه‌ای عمومی و اجتماعی است. (جامع البیان)
6- ثمرات امر به معروف و نهی از منكر گاهی در افراد ظاهر می‌شود و گاهی در اجتماع. (جامع البیان)
7- قوام و پایداری یك جامعه در گرو برپایی امر به معروف و نهی از منكر است. (جامع البیان)
8- هدایت یافتن و عمل نتیجه‌ی محقق شدن امر به معروف و نهی از منكر می‌باشد. (جامع البیان)
9- آگاهی یافتن آمران به معروف و ناهیان از منكر نسبت به محدوده‌وظایفشان. (جامع البیان)
10- اگر بخواهیم امر و نهی ما مثمر ثمر باشد باید بین قول و عمل خود هماهنگی به وجود آوریم. (جامع البیان)

هود 88

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«قال یقوم أرءیتم إن كنت علی بینه من ربی و رزقنی منه رزقاً حسناً و مآ أرید أن أخالفكم إلی مآ أنهاكم عنه إن أرید إلاّ الإصلح ما استطعت و ما توفیقی إلاّ بالله علیه توكّلت و إلیه أنیب»
گفت: ای قوم! به من بگویید هرگاه من دلیل آشكاری از پروردگارم داشته باشم، و رزق (و موهبت) خوبی به من داده باشد (آیا می‌توانم بر خلاف فرمان او رفتار كنم) من هرگز نمی‌خواهم چیزی كه شما را از آن باز می‌دادم، خودم مرتكب شوم! من جز اصلاح ـ تا آنجا كه توانایی دارم ـ نمی‌خواهم! و توفیق من جز به خدا نیست بر او توكل كردم! و به سوی او باز می‌گردم.

هود 116

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«فلولا كان من القرون من قبلكم أولوا بقیه ینهون عن الفساد فی الأرض إلاّ قلیلاً مِمن أنجینا منهم و اتّبع الذین ظلموا مآ أترفوا فیه و كانوا مجرمین»
چرا در قرون (و اقوام) قبل از شما، دانشمندان صاحب قدرتی نبودند كه از فساد و زمین جلوگیری كنند! مگر اندكی از آنها كه نجاتشان دادیم! و آنان كه ستم می‌كردند از تنعّم و كامجویی پیروی كردند، و گناهكار بودند (و نابود شدند)
1- آیه بر وجوب نهی از منكر دلالت دارد. (تفسیر اختصاصی مجمع البیان)
2- ترك نمودن نهی از فساد و منكر را خداوند مذمت كرده است. (مجمع البیان)
3- آمران به معروف و ناهیان از منكر نجات پیدا می‌كنند. (تفسیر اختصاصی مجمع البیان)
4- ترك كنندگان امر به معروف و نهی از منكر هلاك می‌شوند. (تفسیر اختصاصی مجمع البیان)

رعد 36

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«و الذین ءاتینهم الكتب یفرحون بمآ أنزل إلیك و من الأحزاب من ینكر بعضه قل إنّما أمرت أن أعبد الله و لا أشرك به إلیه أدعوا و إلیه مئاب»
كسانی كه كتاب آسمانی به آنان دادیم، از آنچه بر تو نازل شده، خوشحالند و بعضی از احزاب (و گروهها) قسمتی از آن را انكار می‌كنند؛ بگو: من مأمورم كه «الله» را بپرستم؛ و شریكی برای او قائل نشوم! به سوی او دعوت می‌كنم؛ و بازگشت من به سوی اوست.

نحل 76

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«و ضرب الله و مثلاً رجلین أحدهما أبكم لا یقدر علی شیء و هو كلّ علی مولئه أینما یوجهه لایأت بخیر هل یستوی هو و من یأمر بالعدل و هو علی صراط مستقیم»
خداوند مثالی (دیگر) زده است، دو نفر را كه یكی از آن دو، گنگ مادر زاد است، و قادر بر هیچ كاری نیست و سربار صاحبش می‌باشد؛ او را در پی هر كاری بفرستد، خوب انجام نمی‌دهد؛ آیا چنین انسانی كه امر به عدل و داد می‌كند؛ و بر راهی راست قرار دارد، برابر است.
1- صفات آمران به معروف و ناهیان از منكر را بیان می‌كند. (جامع البیان)
2- زبان گویا در انجام این دو فریضه نقش مهمی دارد. (جامع البیان)
3- پیوستگی، مداومت و استمرار در انجام این دو فریضه بر بهتر محقق شدن و داشتن ثمرات نیاز و ضروری است. (جامع البیان)
4- آمدن فعل مضارع دلیل بر استمرار می‌باشد. (امر به معروف و نهی از منكر باید مستمر باشد.) (جامع البیان)

نحل 90

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«إن الله یامر بالعدل و الإحسن و إیتآی ذیالقربی و ینهی عن الفحشآء و المنكر و البغی یعظكم لعلّكم تذكّرون»
خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیكان فرمان می‌دهد؛ و از فحشا و منكر و ستم نهی می‌كند؛ خداوند به شما اندرز می‌دهد، شاید متذكّر شوید.
1- خداوند هم امر به معروف و نهی از منكر می‌كند و كسی كه امر و نهی می‌كند، نوعی صفت پروردگار را داراست. (المیزان)
2- از تمام منكرات و فحشاء و ستمها باید نهی نمود. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
3- ما مأموریم نهی از منكر كنیم؛ منكر كاری است كه مردم در جامعه آنرا به خاطر زشتی‌اش یا به خاطر جرم و گناه ترك كرده باشند. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
4- امر و نهی پروردگار مستمر و دائمی است پس امر و نهی ما نیز باید دائمی و مستمر باشد. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
5- نهی خداوند از انجام منكرات- فحشاء- بغی؛ دلیل بر اهمیت امر به معروف و نهی از منكر می‌باشد. (مجمع البیان)
6- با مراجعه به قرآن و سنت، نسبت به منكرات، شناختی كه از شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منكر است حاصل می‌شود.

مریم 55

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«و كان یأمر أهله بالصّلوه و الزكوه و كان عند ربه مرضیاً»
او همواره خانواده‌اش را به نماز و زكات فرمان می‌داد و همواره مورد رضایت پروردگارش بود.
1- برای آنكه امر به معروف و نهی از منكر سودمند باشد و اثرگذار شود باید در تحقق آن پافشاری و اصرار داشته باشیم و پیوسته امر و نهی نمائیم. (جامع البیان)
2- پاداش آمران به معروف و ناهیان از منكر رضایت پروردگار می‌باشد. (جامع البیان)

طه 44

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«فقولا له قولاً لّینا لعلّه یتذكّر أو یخشی»
اما به نرمی با او سخن بگویید؛ شاید متذكر شود، یا (از خدا) بترسد.
1- آیه بر شرائط تأثیر امر به معروف و نهی از منكر دلالت می‌كند و برای اینكه امر و نهی مؤثر باشد، باید با زبان خوش و مهربانی باشد تا فرد مقابل آنرا بپذیرد و در وی تنفّر بوجود نیاورد. (مجمع البیان)
2- پیامدهای جهل به نیازهای امر به معروف و نهی از منكر، در نتیجه بد عمل كردن می‌باشد و نفرت به دنبال خواهد داشت. (مجمع البیان)
3- داشتن شناخت و علم و آگاهی نسبت به نیازهای امر به معروف و نهی از منكر در سریعتر مورد قبول واقع شدن آن كمك می‌كند و محققّ می‌یابد. (مجمع البیان)
1- آمر به معروف و ناهی از منكر باید دلسوزانه برخورد كند كه با خشونت راه به جایی نمی‌برد.
2- در امر به معروف و نهی از منكر ناامید نشویم.
3- ما مأمور به وظیفه‌ایم نه مأمور به نتیجه.
4- هدف از امر به معروف و نهی از منكر كردن ارشاد است نه انتقام جویی و مسائل دیگر
5- در امر و نهی كردن اول سراغ رهبران و كسانی كه نبض جامعه را در دست دارند برویم لذا فرمود اول برو سراغ فرعون نه بنی اسرائیل چرا كه عامل پیشرفت یا عقب افتادگی، خوشبختی، یا بدبختی یك ملّت قبل از هر چیز رهبران و سردمداران آن ملّت‌اند.
6- فرق میان «یتذكر» و «یخشی» در اینجا این است كه اگر با سخن نرم و ملایم با او روبرو شوید و در عین حال مطالب را با صراحت و قاطعیت بیان كنید، یك احتمال این است كه او دلایل منطقی شما را از دل بپذیرد و ایمان آورد. احتمال دیگر این است كه لااقل از ترس مجازات الهی در دنیا و آخرت و بر باد رفتن قدرتش، سر تسلیم فرود آورد و با شما مخالفت نكند.
7- در امر و نهی كردن همیشه صرف تنفر و انزجار قلبی و اخم كردن كفایت نمی‌كند. بلكه در برخی موارد باید زباناً وارد شد.
8- گاهی اثر امر و نهی كردن تعلّم و یادگیری است. گاهی یادآوری مسائلی است كه شخص فراموش كرده.
9- با وجودی كه خداوند متعال علم داشت كه فرعون ایمان نمی‌آورد (مؤمن و خاشع نمی‌شود) باز حضرت موسی‌(علیه السلام) را مأمور كرد تا او را ارشاد نماید این به خاطر این است كه درس به موسی و هارون و رهبران الهی بدهد. درس: (در امر و نهی كردن ناامید نشویم)
10- رضایت خدا بر رضایت غیر خداوند ترجیح دارد. (با وجودی كه حضرت موسی (علیه السلام) در خانه‌ی فرعون بزرگ شد. امّا باز هم امر و نهی فرعون نمود.)
11- آمر به معروف و ناهی از منكر را در اثرپذیری از امر و نهی‌اش امیدوار كنیم و از همان ابتدا او را ناامید نكنیم.
12- در امر و نهی كردن در برخی موارد انفرادی عمل نكنیم (فقولا) لذا حضرت موسی (علیه السلام) درخواست وزیر و پشتیبان نمود.
13- فرعونی كه ادعای خدایی می‌كند و آن موقعیت اجتماعی در میان بنی اسرائیل دارد باید شخصی مثل موسی و هارون برای ارشاد او فرستاد.
14- در امر و نهی كردن در بعضی مواقع گفتن یك نفر كفایت نمی‌كند. (فقولا)
15- اثر امر و نهی باید دائمی باشد. مستمر و بی وقفه باشد «یتذكر» و «یخشی» فعل مضارع رمز تداوم است.
16- وظیفه انبیاء ابلاغ است و قابل هم باید در قابلیت تام باشد لذا خداوند می‌فرماید: (قل)
تفسیر نمونه
1- آمر به معروف و ناهی از منكر باید با طرف مقابل خود با نرمی و لطافت سخن بگوید و امر و نهی نماید.
2- در امر به معروف و نهی از منكر تنها انزجار قلبی كفایت نمی‌كند بلكه در بعضی مواقع باید با زبان این امر صورت پذیرد و سخن نیز گفته شود.
3- آمر به معروف و ناهی از منكر باید امیدوار باشد به امر و نهی خود شاید مؤثر واقع گردد.
4- وظیفه‌ی آمر به معروف و ناهی از منكر تذكر دادن است خواه اثر گذار باشد خواه تأثیری نداشته باشد.
5- گاهی آمر به معروف و ناهی از منكر با امر و نهی خود فرد یا افراد مقابل را متذكر می‌شود و گاهی مرحله‌ی بالاتری رخ می‌دهد و آنها را خاشع می‌كند.
6- تأثیر سخن گفتن با نرمی و لطافت به مراتب بیشتر از غلظت و خشونت است لذا قرآن كریم تعبیر به «لین» می‌كند. حتی در برابر فرعون كه ادّعای خدایی می‌كرد، این واژه را بكار می‌برد كه جای تأمّل است.
الکشف والبیان فی تفسیر القرآن ثعلبی

طه 132

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«و أمر أهلك بالصّلوه و اصطبر علیها لا نسئلك رزقاً نّحن نرزقك و العقبه للتّقوی»
خانواده‌ی خود را به نماز فرمان ده؛ و بر انجام آن شكیبا باش، از تو روزی نمی‌خواهیم؛ (بلكه) ما به تو روزی می‌دهیم، و عاقبت نیك برای تقواست.
1- همانگونه كه رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) مأمور شد تا دعوت خودش را از خانواده و خویشاوندان خود شروع نماید، آمران به معروف و ناهیان از منكر نیز باید آنگونه عمل نمایند. (جامع البیان)
2- اول باید آمر به معروف و ناهی از منكر خود نسبت به آنچه می‌گوید عمل نماید بعد امر و نهی كند. (جامع البیان)
3- از جمله شرایط تأثیر امر به معروف و نهی از منكر یكسان بودن قول و عمل آمر و ناهی است. (مجمع البیان)

حج 41

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«الذین إن مّكّنّهم فی الأرض أقاموا الصّلوه و ءاتوا الزكوه و أمروا بالمعروف و نهوا عن المنكر و لله عقبه الأمور»
همان كسانی كه هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را بر پا می‌دارند و زكات می‌دهند و امر به معروف و نهی از منكر می‌كنند و پایان همه كارها از آن خداست.
1- به پاداشتن امر به معروف و نهی از منكر نیازمند شرایط و ویژگیهایی است كه در تحقّق آن قدرت و توانایی آمر و ناهی جایگاه ویژه‌ای دارد. (جامع البیان)
2- خطاب آیه عمومیت دارد و شامل تمام انسانهاست و مربوط به زمان مشخص و فرد مشخصی نمی‌باشد. (مجمع البیان)
3- آیه دلالت بر وجوب امر به معروف و نهی از منكر دارد. چون صیغه امر و نهی، ظهور در وجوب دارد. (مجمع البیان)
4- ذكر امر به معروف و نهی از منكر در كنار زكات و نماز، نشانه‌ی اهمیت و ارزش این مسئله است. (مجمع البیان)
5- آرزوی مؤمنان این است كه در زمین قدرت یابند تا بتوانند جلوی منكرات را بگیرند. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)

حج 72

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«و إذا تتلی علیهم ءایتنا بینت تعرف فی وجوه الذین كفروا المنكر یكادون یسطون بالذین یتلون علیهم ءایتنا قل أفأنبئكم بشر من ذلكم النّار وعدها الله الذین كفروا و بئس المصیر»
و هنگامی كه آیات روشن ما بر آنان خوانده می‌شود، در چهره كافران آثار انكار مشاهده می‌كنی، آنچنان كه نزدیك است برخیزند و با مشت به كسانی كه آیات ما را بر آنها می‌خوانندحمله کنند! بگو: آیا شما را به بدتر از این خبر دهم؛ همان آتش سوزنده [دوزخ] كه خدا به كافران وعده داده و بد سرانجامی است.

مؤمنون 71

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«و لو اتّبع الحق أهوآءهم لفسدت السموات و الأرض و من فیهن بل أتینهم بذكرهم فهم عن ذكرهم معرضون»
و اگر حق از هوسهای آنها پیروی كند، آسمانها و زمین و همه كسانی كه در آنها هستند تباه می‌شوند ولی ما قرآنی به آنها دادیم كه مایه یادآوری برای آنهاست، امّا آنان از (آنچه مایه) یاد آوریشان (است) رویگردانند.

مؤمنون 72

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«أم تسئلهم خرجاً فخراج ربك خیر و هو خیر الرازقین»
یا اینكه تو از آنها مزد و هزینه‌ای (در برابر دعوتت) می‌خواهی؛ با اینكه مزد پروردگارت بهتر، و او بهترین روزی دهندگان است.

مؤمنون 73

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«و إنّك لتدعوهم إلی صراط مستقیم»
بطور قطع، تو آنان را به راه راست دعوت می‌كنی.

نور 21

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«یا أیها الذین ءامنوا لا تتبعوا خطوت الشّیطن و من یتّبع خطوت الشّیطن فإنّه یأمر بالفحشآء و المنكر و لو لا فضل الله علیكم و رحمته ما زكی منكم من أحد أبداً و لكن الله یزكّی من یشآء و الله سمیع علیمـا»
ای كسانی كه ایمان آورده‌اید! از گامهای شیطان پیروی نكنید هر كس پیرو گامهای شیطان شود (گمراهش می‌سازد زیرا) او به فحشا و منكر فرمان می‌دهد و اگر فضل و رحمت الهی بر شما نبود، هرگز احدی از شما پاك نمی‌شد، ولی خداوند هر كه را بخواهد تزكیه می‌كند؛ و خدا شنوا و داناست.
1- امر نمودن به فحشاء و منكرات از كارهای شیطان است. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
2- شیطان در امر به منكرات و نهی از معروفها خسته نمی‌شود و پیوسته بد كار خود مشغول است. پس ما نیز باید در امر به معروف و نهی از منكر پیوسته و مدام مشغول باشیم. (ترجمه‌ی تفیسر المیزان)
3- امر به معروف و نهی از منكر، نشانه‌ی ایمان است. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
4- امر به معروف و نهی از منكر نكردن، باعث می‌شود انسان و اجتماع به تدریج منحرف شوند. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)

شعراء 214

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«و أنذر عشیرتك الأقربین»
و خویشاوندان نزدیكت را انذار كن

نمل 18

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«حتّی إذآ أتوا علی واد النّمل قالت نمله یأیها النّمل ادخلوا مسكنكم لا یحطمنّكم سلیمن و جنوده و هم لا یشعرون»
(آنها حركت كردند) تا به سرزمین مورچگان رسیدند؛ مورچه‌ای گفت:«ای مورچگان! به لانه‌های خود بروید تا سلیمان و لشكرش شما را پایمال نكنند در حالی كه نمی‌فهمند.

عنكبوت 45

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«اتل ما أوحی إلیك من الكتب و أقم الصلوه إن الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله أكبر و الله یعلم ما تصنعون»
آنچه را از كتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت كن، و نماز را بر پا دار، كه نماز (انسان‌ را) از زشتیها و گناه باز می‌دارد و یاد خدا بزرگتر است؛ و خداوند می‌داند شما چه كارهایی انجام می‌دهید.
1- «صلاه» به عنوان آمر و ناهی معرفی شده است و این عظمت و اهمیت كار آمران و ناهیان را می‌رساند.(مجمع البیان)
2- آمران به معروف و ناهیان از منكر با انزجار قلبی، لسانی و یدی به این امر می‌پردازند و نماز هم با اذكاری كه دارد، امر به معروف و نهی از منكر می‌كند. (مجمع البیان)
3- این آیه بنابراین تفسیر بر یكی از مراتب امر به معروف و نهی از منكر (مرتبه‌ی لسانی) دلالت دارد. (مجمع البیان)

لقمان 17

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«یبنی أقم الصّلوه و أمر بالمعروف و انه عن المنكر و اصبر علی مآ أصابك إن ذلك من عزم الأمور»
پسرم؛ نماز را بر پادار، و امر به معروف و نهی از منكر كن و در برابر مصایبی كه به تو می‌رسد شكیبا باش كه این از كارهای مهمّ است.
1- اگر كسی خواسته باشد خود اهل معروف باشد باید امر به معروف و نهی از منكر نماید. (نور الثقّلین)
2- حضرت لقمان (علیه السلام) فرزند خود را مورد خطاب قرار می‌دهد و این از باب نمونه و مثال می‌باشد و خطاب وی شامل همه‌انسانها است. (نور الثّقلین)
3- امر به معروف و نهی از منكر آزار و اذیت‌هایی را به دنبال دارد كه تنها با صبر می‌توان این مشكلات را تحمّل كرد. (نور الثّقلین- مجمع البیان- ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
4- امر به معروف و نهی از منكر در كنار نماز قرار گرفته و این دلیل بر اهمیت این دو فریضه‌الهی می‌باشد. (مجمع البیان)
5- حكم نماز وجوب است و از كنار هم قرار گرفتن این فرایض در آیه وجوب امر به معروف و نهی از منكر استفاده می‌شود. (مجمع البیان)
6- معروف و منکر دو كلمه عام هستند كه شامل تمام طاعات و معاصی می‌شوند. (مجمع البیان)
7- مصائب و مشكلاتی كه در اجرای امر به معروف و نهی از منكر وجود دارد، مانع از انجام این دو فریضه نمی‌شود. (جامع البیان)
8- قرآن كریم انسان را به صبر در برابر مشكلات سفارش نموده است كه مشكلات امر به معروف را هم شامل می‌شود. (جامع البیان)
9- در انجام امر به معروف و نهی از منكر باید صابر باشیم. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
10- از جمله وصیت‌های پدر به فرزند خود این است كه فرزند را به امر به معروف و نهی از منكر نمودن سفارش كند. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
11- در اینكه امر به صبر در كنار امر به معروف و نهی از منكر آمده است، می‌فهمیم كه نباید توقع داشته باشیم كه فرد مقابل(به طور كامل) مطیع ما باشد.(ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
12- ما مأمور به وظیفه‌ایم، نه مأمور به نتیجه. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
1- اولین سفارش به فرزندان سفارش به نماز است.
2- در امر به معروف و نهی از منكر كردن دلسوزانه برخورد نمائیم. (بنی)
3- خود كه عامل به نیكی‌ها شدید، بعد دیگران را امر كنید.
4- در برابر مصائب و مشكلات باید صابر و شكیبا باشیم كه این از كارهای اساسی و از وظایف هر انسانی است.
5- در امر به معروف و نهی از منكر در مقابل مشكلات و سودپرستان سلطه جو و گنهكاران آلوده و خود خواه كه به آسانی تسلیم نمی‌شوند و حتی در مقام اذیت و آزار و متهّم ساختن آمران به معروف برمی‌آیند باید صبر و استقامت ورزید.
6- باید معروف و منكر را شناخت بعد نسبت به آن امر كرد چه بسا بعضی مواقع امر به منكر و نهی از معروف نمائیم (در صورت نشناختن امر به معروف و نهی از منكر)
7- در امر به معروف و نهی از منكر كردن توقع نداشته باشیم شخص مقابل تسلیم محض ما باشد چه بسا در برخی موارد عكس‌العمل از خود نشان دهد، لذا باید صبر كرد.
8- فرزندان را با نماز و امر به معروف و نهی از منكر آشنا كنیم و به جای سفارش به اموری كه چه بسا خیر و دنیا و آخرت در آن نیست امر به مواردی كه مرضّی خداست كنیم.
تفسیر نمونه

سبأ 46

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«قل إنّما أعظكم بواحده أن تقوموا لله مثنی و فرادی ثم تتفكّروا ما بصاحبكم من جنّه إن هو إلاّ نذیر لكم بین یدی عذاب شدید»
بگو:«شما را تنها به یك چیز اندرز می‌دهم، كه: دو نفر دو نفر یا به تنهایی برای خدا قیام كنید، سپس بیندیشید این دوست و همنشین شما ‍]محمد] هیچ گونه جنونی ندارد؛ او فقط بیم دهنده شما در برابر عذاب شدید (الهی) است.

فصّلت 33

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«و من أحسن قولاً ممن دعآ إلی الله و عمل صلحاً و قال إنّنی من المسلمین»
چه كسی خوش گفتارتر است از آن كسی كه دعوت به سوی خدا می‌كند، و عمل صالح انجام می‌دهد و می‌گوید: من از مسلمانانم.
1- هماهنگی قول و عمل. (جامع البیان)
2- قول نیكو و زبان خوش در امر و نهی تأثیر زیادی دارد. (جامع البیان)
1- اسلام با كمیت كار ندارد بلكه با كیفیت سر و كار دارد.
2- خوب حرف زدن ملاك است نه زیاد حرف زدن.
3- آمر به معروف و ناهی از منكر باید مردم را متوجه خدا كند نه متوجه دیگران یا نفس خودش.
4- وراث و افراد در برخی موارد به صورت سؤالی مطرح شود تا اثر بیشتری داشته باشد. مثل :«هل یستوی الذین و الذین لایعلمون»
5- در دعوت به سوی خداوند از سخنان زیبا و كلام نیكو استفاده نمائیم.
6- بهترین كلام‌ها و بهترین سخن‌ها، سخنی است كه در آن ارشاد و تذكر باشد.
7- این آیه با صراحت بهترین گویندگان را كسانی معرفی كرده كه دارای این سه وصفند: 1- دعوت به الله 2- عمل صالح 3- تسلیم در برابر حق
8- آمر به معروف و ناهی از منكر باید هم خوب حرف بزند و هم حرف خوب بزند.
تفسیر نمونه

شوری 14

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«و ما تفرقوا إلاّ من بعد ماجاءهم العلم بغیا بینهم و لولا كلمه سبقت من ربك إلی أجل مسمی لّقضی بینهم و إن الذین أورثوا الكتب من بعدهم لفی شك منه مریب»
آنان پراكنده نشدند مگر بعد از آنكه علم و آگاهی به سراغشان آمد؛ و این تفرقه جویی بخاطر انحراف از حق بود؛ و اگر فرمانی از سوی پروردگارت صادر نشده بود كه تا سرآمد معینی (زنده و آزاد) باشند در میان آنها داوری می‌شد؛ و كسانی كه بعد از آنها وارثان كتاب شدند نسبت به آن در شك و تردیدند؛ شكی همراه بابدبینی.

شوری 15

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«فلذلك فادع و استقم كمآ أمرت و لا تتّبع أهوآءهم و قل ءامنت بمآ أنزل الله من كتب و أمرت لأعدل بینكم الله ربنا و ربكم لنآ أعملنا و لكم أعملكم لا حجه بیننا و بینكم الله یجمع بیننا و إلیه المصیر»
پس به همین خاطر تو (نیز آنان را) دعوت كن و آن چنان كه مأمور شده‌ای استقامت نما و از هوی و هوسهای آنان پیروی مكن و بگو:«به هر كتابی كه خدا نازل كرده ایمان آورده‌ام و مأمورم در میان شما عدالت كنم، خداوند پروردگار ما و شماست؛ نتیجه اعمال ما از آن ماست و نتیجه اعمال شما از آن شما؛خصومت شخصی در میان ما نیست، و خداوند ما و شما را در یك جا جمع می‌كند، و بازگشت (همه) به سوی اوست.

محمد 21

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«طاعه و قول معروف فإذا عزم الأمر فلو صدقوا الله لكان خیراً لّهم»
(ولی) اطاعت و سخن سنجیده برای آنان بهتر است، و اگر هنگامی كه فرمان جهاد قطعی می‌شود به خدا راست گویند (و از در صدق و صفا در آیند) برای آنها بهتر می‌باشد.

صف 2و 3

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«یأیها الذین ءامنوا لم تقولون ما لا تفعلون - كبر مقتاً عند الله أن تقولوا ما لا تفعلون»
ای كسانی كه ایمان آورده‌اید. چرا سخنی می‌گوئید كه عمل نمی‌كنید. - نزد خدا بسیار موجب خشم است كه سخنی بگوئید كه عمل نمی‌كنید.

علق 9

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«أرءیت الذی ینهی»
به من خبر ده كسی كه نهی می‌كند.
1- آیه در مورد ابی لهب (لعنه الله علیه) نازل شده است كه نهی از معروف (نماز خواندن پیامبر (صلی الله و علیه وآله) نمود.
2- همان گونه كه كسانی امر به معروف و نهی از منكر می‌كنند در مقابل كسانی نیز هستند كه امر به منكر و نهی از معروف می‌كنند.
3- كسی كه نماز خواندن را نهی می‌كند، در ردیف ابولهب هاست و با آنها محشور می‌گردد.
4- آمران به منكر و ناهیان از معروف مدام به این موضوع می‌پردازند و آمران به معروف و ناهیان از منكر نیز باید در این مهم تداوم و استمرار داشته باشند.
5- یكی از راههای امر به معروف و نهی از منكر كردن اقامه و بر پاداشتن نماز است.
الکشف والبیان فی تفسیر القرآن ثعلبی

علق 11و 12

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«أرءیت إن كان علی الهدی - أو أمر بالتّقوی»
به من خبر ده اگر او به راه هدایت باشد.- یا (مردم را) به تقوا فرمان دهد (آیا نهی او سزاوار است)

عصر 3

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصّلحت و تواصوا بالحق و تواصوا بالصّبر»
مگر آنان كه ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، و یكدیگر را به حق سفارش كرده و به استقامت توصیه نموده‌اند.
1ـ صبر,کلید و حلّال مشکلات است.(مجمع البیان)
2ـ صبر, زمینه ساز تحقّق امربه معروف ونهی از منکر می باشد.(مجمع البیان)
1- آمر به معروف و ناهی از منكر باید در انجام وظایف خود مصرّ باشد.
2- آمر به معروف و ناهی از منكر باید ابتدا خود عامل و اهل اصلاح باشد تا بتواند دیگران را امر به معروف و نهی از منكر نماید.
3- بنا به نقلی این دو آیه كه در آن صحبت از توصیه به حق و صبر است، عموماً به معنی امر به معروف و نهی از منكر عمومی گرفته نشده است بلكه این آیات مربوط به الگو سازی است واین آیات به درون سازی تشكل‌های اسلامی مربوط است.
4- عوامل نفسانی یا بیرونی دائماً می‌خواهد ایمان و عمل را از انسان بگیرد، لذا باید امر و توصیه به صبر و استقامت نمود.
5- مؤمنان بعنوان یك نهاد و گروه اسلامی، اوّل باید خود را حفظ كنند و این عقیده‌ی خود را با برهان تقویت نمایند و بعد هم معلّم باشند و هم متعلّم یعنی برای دیگران نیز الگو باشند.
6- این آیه اشاره دارد به اینكه مؤمنان باید مواظب مؤمنان باشند.
7- روایت شده وقتی اصحاب و یاران پیامبر (صلی الله علیه وآله) به یكدیگر می‌رسیدند، پیش از آن
كه از یكدیگر جدا شوند سوره‌ی والعصر را می‌خواندند و محتوای آنرا یاد آور می‌شدند، آنگاه هر كس پی‌كارش می‌رفت.
منبع: الکشف والبیان فی تفسیر القرآن ثعلبی
شنبه 20/12/1390 - 22:55
امر به معروف و نهی از منکر

آیات قرآن كریم در موضوع امر به معروف و نهی از منكر

 

ردیف

نام آیه

ردیف

نام آیه

1

بقره 44

28

توبه 112

2

بقره 83

29

هود  88

3

بقره 263

30

هود 116

4

آل عمران 21

31

رعد 36

5

آل عمران 22

32

نحل 76

6

آل عمران 104

33

نحل 90

7

آل عمران 105

34

مریم 55

8

آل عمران 110

35

طه 44

9

آل عمران 111

36

طه 132

10

آل عمران 112

37

حج 41

11

آل عمران 113

38

حج 72

12

آل عمران 114

39

مومنون 71

13

نساء 63

40

مومنون 72

14

نساء 64

41

مومنون 73

15

نساء 114

42

نور 21

16

مائده 63

43

شعرا 214

17

مائده 78

44

نمل 18

18

مائده 79

45

عنكبوت 45

19

مائده 117

46

لقمان 17

20

اعراف 157

47

سبأ 46

21

اعراف 164

48

فصلت 33

22

اعراف 165

49

شوری 14

23

اعراف 198

50

شوری 15

24

اعراف 199

51

صف 2و 3

25

انفال 24

52

علق 9

26

توبه 67

53

علق 11و 12

27

توبه 71

54

عصر 3

بقره 44

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«أتامرون الناس بالبر و تنسون أنفسكم و أنتم تتلون الكتاب أفلا تعقلون»
آیا مردم را به نیكی (و ایمان به پیامبری كه صفات او آشكارا در تورات آمده) دعوت می‌كنید، اما خودتان را فراموش می‌نمائید؛ با اینكه شما كتاب (آسمانی) را می‌خوانید! آیا نمی‌اندیشید؟
«نكات تفاسیر»
1- باید بین قول و عمل آمر به معروف و ناهی از منكر هماهنگی وجود داشته باشد تا امر و نهی تأثیر داشته باشد و یكی از شرایط تأثیر امر به معروف و نهی از منكر طبق این آیه عمل به گفته‌هایست كه آمر و ناهی باید آنرا بر خود لازم بداند. (جامع البیان فی تفسیر القرآن- عیاشی)
2- آمر به معروف و ناهی از منكر باید خودش عامل به گفته‌هایش باشد تا امر و نهی وی مثمر ثمر واقع گردد. (جامع البیان)
3- یكی از شرایط واجب شدن امر به معروف و نهی از منكر، احتمال تأثیر می‌باشد. (جامع‌البیان)
4- یكی از فواید امر به معروف و نهی از منكر پیوستن به امّت پیامبر (صلی الله علیه وآله) می‌باشد. (جامع‌البیان)
5- فرقی میان منافقین با كسانی كه امر و نهی می‌كنند امّا به گفته‌های خود عمل نمی‌كنند نمی‌باشد. (جامع البیان)
6- امر به معروف و نهی از منكر واجب فوری می‌باشد. (جامع البیان)
7- عمل نكردن به گفته‌های خود از نشانه‌های بی‌عقلی است. (ترجمه المیزان)
8- در این آیه، كلمه‌ «النّاس» آمده است و آن دلالت بر عموم دارد و شخص یا اشخاص خاصّی مورد نظر نمی‌باشد. (ترجمه‌ المیزان)
9- امر به معروف و نهی از منكر باید استمرار داشته باشد. (ترجمه تفسیر المیزان)
10- علم داشتن به معروف و منكر از شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منكر می‌باشد. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
11- هر چیزی كه معروف است، شایستگی مورد امر واقع شدن را دارد. «الف و لام» »البّر» یعنی تمام نیكی‌ها. (ترجمه‌تفسیر المیزان)
12- كسی كه امر به معروف و نهی از منكر می‌كند ولی خودش به آنچه امر و نهی كرده عمل نمی‌نماید، گویا خودش را قربانی كرده است. (عیاشی)
13- امر كنندگان و ارشاد كنندگان بی‌عمل را نكوهش می‌كند. (تفسیر راهنما)
14- كسی كه دیگران را ارشاد می‌كند، باید ارشادگر خود نیز باشد. (تفسیر راهنما)
15- ارشادگر به خیر، باید خود نیز عامل به خیر باشد. (تفسیر راهنما)
16- هماهنگی قول و عمل جزء شرایط لزوم امر به معروف و نهی از منكر نمی‌باشد بلكه جزء شروط تأثیر آن می‌باشد، بنابراین افرادی كه عامل به قول خویش نیستند؛ می‌توانند امر و نهی نمایند و نباید به بهانه‌ی عمل نكردن به قول خود این دو فریضه بزرگ ترك شود. (الدّر المنثور)
17- یكی از تأثیرات هماهنگی بین قول و عمل آمر به معروف و ناهی از منكر، نجات از عذاب الهی است. (الدر المنثور)
18- از جمله عذابهایی كه در انتظار آمران و ناهیان بدون عمل می‌باشد؛ بریدن لبهای آنان با قیچی‌هایی از آتش است. (نور الثّقلین)
1- گرچه روی سخن آیه به قوم بنی اسرائیل است ولی مسلماً مفهوم آن گسترده است و دیگران را نیز شامل می‌شود.
2- بعضی از علمای یهود به بستگان خود كه اسلام آورده بودند توصیه به ایمان می‌كردند ولی خودشان ایمان نمی‌آوردند.
3- علمای یهود قبل از ظهور پیامبر (صلی الله علیه وآله) مردم را به ایمان به پیامبر (صلی الله علیه وآله) دعوت می‌كردند اما هنگام ظهور آن حضرت از ایمان آوردن به آن حضرت خودداری كردند.
4- آمر به معروف باید آنچه را به دیگران توصیه می‌كند (نیكی‌ها را) خود نیز عامل به آن باشد.
5- كسی كه كتاب آسمانی را می‌خواند باید اهل تدبر و تفكّر در آیات نیز باشد. صرف خواندن كفایت نمی‌كند.
6- آمر به معروف و ناهی از منكر و مبلغ باید بیش از سخن گفتن مردم را با عمل راهنمائی و ارشاد نماید. حدیث (مردم را به غیر زبان به اسلام دعوت نمائید.)
7- وقتی سخن امر به معروف و ناهی از منكر از دل و جان برخیزد لاجرم بر دل شنونده و مخاطب می‌نشیند اما اگر تنها از زبان گوینده (آمر به معروف و ناهی از منكر) باشد از گوشها بیشتر تجاوز نمی‌كند.
8- امر به نیكی باید مدام باشد.
9- امر به نیكی همراه با عمل پسندیده‌تر است.
10- عمل نكردن به گفته‌ها نشانه‌ی بی عقلی است.
11- وقتی عمل صورت گرفت انسان به مقام تعقل و رشد می‌رسد. (عمل كردن به گفته‌ها نشانه‌ی تعقل و رشد است).
12- بهترین نصیحت و موعظه به كسانی كه فقط با زمان مردم را دعوت به نیكی می‌كنند نه با عمل دعوت به تعقل است
تفسیرنمونه

بقره 83

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«و إذ أخذنا میثاق بنی اسرائیل لا تعبدون الا الله و بالوالدین إحسانا و ذی القربی و الیتامی و المسكین و قولو للناس حسنا و أقیموا الصلوه و ءآتو الزكوه ثمّ تولّیتم الا قلیلاً منكم و أنتم معرضون»
و (به یاد آورید) زمانی را كه از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم كه جز خداوند یگانه را پرستش نكنید، و به پدر و مادر و نزدیكان و یتیمان و بی‌نوایان نیكی كنید؛ و به مردم نیك بگوئید؛ و نماز را بر پا دارید؛ و زكات بدهید، سپس (با اینكه پیمان بسته بودید)، همه‌ی شما- جز عده‌ی كمی- سرپیچی كردید؛ و (از وفای به پیمان خود) روی گردان شدید.
1- امر به معروف و نهی از منكر مقطعی و مختصّ به افراد خاصی نیست. (نور الثقّلین)
2- امر به معروف و نهی از منكر نمودن در هر حالی لازم و ضروری است. (نور الثّقلین)
3- بیان نیكو و زبان خوش نقش بسزایی در پذیرفتن امر و نهی دارد. (نور الثقّلین- در المنثور)
4- «قولوا» فعل امر است: و آن دلالت بر وجوب دارد، بنابراین امر به معروف و نهی از منكر واجب است. (نور المثقّلین- درّالمنثور- مجمع‌البیان)
5- نجات یافتن آمران به معروف و ناهیان از منكر در پیشگاه الهی؛ نتیجه‌ی قول و عمل آمران و ناهیان است. (نور الثقّلین)
6- خطاب آیه عام است و شامل همه‌ی انسانها می‌شود. (در المنثور- تفسیر مجمع البیان)
7- به یكی از شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منكر (علم به معروف و منكر) اشاره دارد. (در المنثور)
8- كلمه‌ی «حسنا» به جای امر به معروف و نهی از منكر نشسته است و این دلیل بر اهمیت این دو فرضیه می‌باشد. (در المنثور)
9- «قولوا للناس حسناً» در نیكو سخن گفتن فقط مؤمن مطرح نیست، بلكه «النّاس» مطرح است یعنی ما مأموریم كه با همه به نیكوئی سخن بگوئیم. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
10- وجود امر به معروف در ادیان گذشته. (تفسیر راهنما)
11- اشاره به مراتب امر به معروف و نهی از منكر دارد؛ (مرتبه‌لسانی). (تفسیر مجمع البیان)
12- اشاره دارد به ؛ شرایط تأثیر امر به معروف و نهی از منكر. (یعنی نیكو سخن گفتن). (تفسیر مجمع البیان)

بقره 263

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«قول معروف و مغفره خیر من صدقه یتبعها أذی و الله غنّی حلیم»
گفتار پسندیده (در برابر نیازمندان) و عفو (و گذشت از خشونتهای آنها) از بخششی كه آزاری به دنبال آن باشد، بهتر است، و خداوند، بی‌نیاز و بردبار است.
الشیطن یعدكم الفقر و یأمركم بالفحشاء و الله یعدكم مغفره منه و فضلاً و الله واسع علیم.
شیطان، شما را ( به هنگام انفاق) وعده‌ی فقر و تهیدستی می‌دهد؛ و به فحشاء (و زشتیها) امر می‌كند؛ ولی خداوند وعده‌ی «آمرزش و فزونی» به شما می‌دهد؛ و خداوند، قدرتش وسیع و (به هر چیز داناست).

آل عمران 21

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«إن الذین یكفرون بایات الله و یقتلون النبیین بغیر حقّ و یقتلون الذین یأمرون بالقسط من الناس فبشرهم بعذاب الیم»
كسانی كه نسبت به آیات خدا كفر می‌ورزند و پیامبران را به ناحق می‌كشند و (نیز) مردمی را كه امر به عدالت می‌كنند، به قتل می‌رسانند، به كیفر دردناك (الهی) بشارت ده.
1- نام كسانی كه به عدالت دعوت می‌كنند، در ردیف انبیاء برده می‌شود و كیفر كسانی كه آمران و ناهیان را به قتل می‌رسانند مانند كسانی است كه پیامبران را به قتل می‌رسانند (همچون قاتلان پیامبرانند) (تفسیر نور)
2- در شرایطی اظهار حق لازم است. اگر چه به قیمت شهادت انبیاء و اولیاء باشد. (تفسیر نور)
3- كشتن آمران به معروف، عذاب دردناك الهی را به دنبال دارد. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
4- به قرینه‌ی فعل مضارع (یقتلون)، دلالت بر استمرار امر به معروف و نهی از منكر دارد. ( تفسیر المیزان)
5- بحث قتل آمران و ناهیان بعد از كفر به خداوند متعال مطرح شده و این نشان دهنده‌ی این است كه كشتن آمران به معروف بسیار خطرناك است. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
6- عذاب دنیوی و اخروی سزای كسانی است كه با انبیاء، آمران و ناهیان، به مقابله بپردازند و آنها را به قتل برسانند. (ترجمه تفسیر المیزان)
7- جایگاه آمران به معروف و ناهیان از منكر و اهمیت این دو فرضیه را بیان می‌كند. (جامع البیان- نور الثقلین)
8- امر به معروف و نهی از منكر باید به گونه‌ای باشد كه مفسده‌ای بر آن مترتب نشود. (جامع البیان فی تفسیر القرآن)
9- خداوند متعال با تشدید عذاب، بر كسانی كه مانع از انجام كار آمران و ناهیان می‌شوند، از آمران و ناهیان حمایت كرده است. (جامع البیان فی تفسیر القرآن)
10- قرار گرفتن آمرین به معروف و ناهین از منكر در ردیف تبیین و فرستادگان خداوند، دلیل بر اهمیت این دو فریضه می‌باشد. (مجمع البیان فی تفسیر القرآن)
1- از جمله كسانی كه در روز قیامت عذاب شدیدتری دارند كسانی هستند كه پیامبران الهی آمران به معروف و ناهیان از منكر را به قتل می‌رسانند.
2- كار آمران به معروف و ناهیان از منكر همان كار پیامبران الهی است.
3- كسی كه در راه امر به معروف و نهی از منكر كشته شود شهید است و با پیامبران الهی محشور خواهد شد.
4- بدترین اقوام و مردم كسانی هستند كه آمر به معروف و عدل و ناهی از منكر را به قتل برسانند.
5- بدترین مردم كسانی هستند كه امر به معروف و نهی از منكر نمی‌كنند.
6- خداوند در این آیه به كافران و قاتلان پیامبران و آمران به معروف و ناهیان از منكر بشارت عذاب می‌دهد و در حالی كه معمولاً بشارت برای پیش آمد و خبرهای خوش به افراد به كار می‌رود، امّا در اینجا ایشان را بشارت به عذاب دردناك الهی می‌دهد كه جای تأمّل است.
7- كار خداوند و كتاب خدا (قرآن كریم) و پیامبران و آمران به معروف و ناهیان از منكر در ردیف همدیگر است.
الکشف والبیان فی تفسیر القرآن ثعلبی

آل عمران 22

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«اولئك الذین حبطت أعملهم فی الدنیا و الآخره و ما لهم من ناصرین»
آنها كسانی هستند كه اعمال (نیكشان، به خاطر این گناهان بزرگ) در دنیا و آخرت، تباه شده، و یاور و مددكار (و شفاعت كننده‌ای) ندارند.
1- جزای قاتلین آمرین به معروف و ناهین از منكر، باطل شدن تمام اعمال آنان است. «بنابر اضافه (‌اعمال به هم)». (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
2- اگر كسی شخصی را به جرم اینكه امر به معروف و نهی از منكر می‌كند، به قتل برساند، تمام اعمال نیكش باطل و در روز قیامت مشمول شفاعت نخواهد شد. (ترجمه‌تفسیر المیزان)
3- اهمیت امر به معروف و نهی از منكر (مجمع‌البیان)
4- آمر به معروف وناهی از منكر زمانی كه منكری را می‌بیند اگر بترسد از اینكه با نهی از منكر نمودن وی، او را به قتل می‌رسانند، جایز است، آن منكر را انكار نماید (نهی از منكر ننماید). (مجمع البیان)
5- امر به معروف و نهی از منكر نمودن، مقام و شخصیت نمی‌شناسد. (مجمع‌البیان)
6- استعمال لفظ جهاد به جای امر به معروف و نهی از منكر؛ (افضل الجهاد كلمه حقّ عند سلطان جائر) (مجمع البیان)
7- بر امر و نهی نمودن مفسده‌ای مترتّب نباشد. (مجمع البیان)
8- منتفی شدن امر به معروف و نهی از منكر در جایی كه منجر به قتل شود. (مجمع البیان)
9- در ترك نمودن امر به معروف و نهی از منكر ظنّ به قتل كفایت می‌كند. (مجمع البیان)
10- قرار گرفتن آمرین به معروف و ناهین ا زمنكر در ردیف انبیاء الهی. (مجمع البیان)
11- حبط و از بین رفتن اعمال در دنیا و آخرت، نتیجه تكفیر آیات خداوند است و هم چنین نتیجه‌قتل انبیاء و آمرین به معروف و ناهین از منكر. (مجمع البیان)

آل عمران 104

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«ولتكن منكم امّه یدعون إلی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنكر و أولئك هم المفلحون»
باید از میان شما، جمعی دعوت به نیكی، و امر به معروف و نهی از منكر كنند! و آنها همان رستگارانند.
1- امر به معروف و نهی از منكر واجب كفائی است. چون فعل امر «تكن» دلالت بر وجوب می‌كند، و «منكم» من تبعیضیه است. یعنی دلالت بر كفایی بودن این واجب دارد. (تفیر المیزان)
2- در امر به معروف و نهی از منكر تنها یك نفر تأثیر گذار نیست. لذا قرآن می‌فرماید: «امّه» (ترجمه تفسیر المیزان)
3- امر به معروف و نهی از منكر باید استمرار داشته باشد. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
4- قول «لین» زبان خوش در امر به معروف و نهی از منكر ضرورت دارد. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
5- امر به معروف بر نهی از منكر مقدم است. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
6- ما مأموریم كه هر آنچه كه خیر و معروف است، انسانها را به آن دعوت كنیم. (الف و لام الخیر و المعروف، یعنی تمام خیر و معروفها. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
7- ما مأموریم كه تمام منكرات را نهی‌ نمائیم؛ لذا می‌فرماید: «و المنكر» كه الف و لام آن دلالت بر تمام منكرات دارد. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
8- عاقبت آمران به معروف و ناهیان از منكر رستگاری است. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
9- تفسیری كه در ذیل آیه بیان شده است، بیانگر معروفات و منكرات می‌باشد. (جامع البیان)
10- از اینكه شاخصه‌ی یك امت خوب و بهتر، امر به معروف و نهی از منكر كردن آنان قرار داده شده است، دلیل بر اهیمت این دو فریضه‌الهی است. (جامع البیان- عیاشی)
11- در جامعه‌اسلامی لازم است گروهی كه مورد تأیید نظام هستند، بر اوضاع، برخوردها و حركت‌ها نظارت داشته باشند. (راهنما- نور- عیاشی)
12- در جامعه دعوت به خیر از امر به معروف مقدم است. (نور)
13- جلوگیری از فساد، بدون قدرت منسجم و مسئول مشخص امكان‌پذیر نیست. (نور)
14- كسانی كه برای اصلاح جامع دل می‌سوزانند رستگاران واقعی هستند. (راهنما و نور)
15- امر به معروف و نهی از منكر باید دائمی باشد. (نور)
16- دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منكر از راههای ایجاد وحدت در میان مسلمین است. (تفسیر راهنما)
17- ضرورت به وجود آمدن تشكل در میان گروههای امر كننده به معروف و نهی كننده از منكر. (تفسیر راهنما)
18- امت حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) با اوصاف (دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منكر) شناخته می‌شوند. (عیاشی)
19- همانطور كه امر به معروف و نهی از منكر واجب است، عمل نمودن به آن هم از جانب آمران و ناهیان لازم و ضروری است. (نور الثقلین)
20- تنها با هماهنگی گفتار و اعمال آمر به معروف و ناهی از منكر آثار و فواید امر و نهی بدست می‌آید. (نور الثقلین)
21- با توجه به روایت: امر به معروف و نهی از منكر نیازمند یاری هستند و هرگز نباید روی زمین بماند و باید اجرا و عملی شوند. (نور الثقلین)
22- پاداش آمران به معروف و ناهیان از منكر، عزت و سربلندی نزد خداوند است. (نور الثقلین)
23- از جمله كیفر و سزای تاركان امر به معروف و نهی از منكر، خوار و ذلیل شدن و عذاب اخروی و مسلّط شدن سلطان ظالم بر آنان می‌باشد. (نور الثقلین و مجمع البیان)
1- آمر به معروف و ناهی از منكر جانشین خدا بر روی زمین است و جانشین رسول خدا و جانشین كتاب خداست .
2- بهترین مردم كسانی هستند كه بیشتر امر به معروف و نهی از منكر می‌كنند.
3- امر به معروف و نهی از منكر نباید ترك شود حتی در صورتی كه خود آمر یا ناهی بدان چه که می‌گوید عمل نمی‌كند.
4- بهترین جهاد امر به معروف و نهی از منكر و پست شمردن فاسقین است.
5- كسی كه امر به معروف می‌كند، انسان مؤمن را یاری نموده است و كسی كه نهی از منكر می‌كند یعنی منافق را به خاك می‌مالد و كسی كه منافقان را پست كند و برای خداوند غضب نماید (نهی از منكر نماید) خداوند متعال نیز به خاطر او غضب می‌نماید.
6- اصلاح جامعه و جلوگیری از فساد، بدون قدرت منسجم و مسئول مشخص امكان‌پذیر نیست.
7- دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منكر باید به صورت دائمی و همیشگی باشد نه گاه‌گاهی و موقتی
8- امر به معروف مقدم بر نهی از منكر می‌باشد؛ زیرا اگر مسیر معروف‌ها باز شود زمینه برای منكرات كم می‌شود.
9- آمران به معروف و ناهیان از منكر از رستگارانند و كسانی كه سكوت می‌كنند از رستگاری بی‌بهره‌اند.
10- رستگاری و فلاح تنها در نجات خود خلاصه نمی‌شود بلكه تلاش برای نجات و رشد دیگران نیز از شرایط فلاح و رستگاری است.
11- اگر امر به معروف و نهی از منكر در جامعه به فراموشی سپرده شود خداوند سلطان ظالمی را بر آن جامعه مسلّط می‌كند كه بزرگان را احترام نمی‌كند و به كوچك‌ترها نیز رحم نمی‌كند و دعای نیكان مستجاب نمی‌گردد و به طالبان كمك‌,یاری نمی‌شود و آمرزش طلبان آن نیز آمرزیده نمی‌شوند.
الکشف والبیان فی تفسیر القرآن ثعلبی

آل عمران 105

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«و لا تكونوا كالذین تفرّقوا و اختلفوا من بعد ماجاءهم البینت و أولئك لهم عذاب عظیم»
و مانند كسانی نباشید كه پراكنده شدند و اختلاف كردند؛ (آن هم) پس از آنكه نشانه‌های روشن (پروردگار) به آنان رسید! و آنها عذاب عظیمی دارند.

آل عمران 110

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«كنتم خیر امّه أخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر و تؤمنون بالله و لو ءامن أهل الكتب لكان خیراً لهم منهم المؤمنون و أكثرهم الفسقون»
شما بهترین امتی بودید كه به سود انسانها آفریده شده‌اید؟ (چه اینكه) امر به معروف و نهی از منكر می‌كنید و به خدا ایمان دارید و اگر اهل كتاب (به چنین برنامه و آیین درخشانی) ایمان آورند، برای آنها بهتر است (ولی تنها) عدّه‌ی كمی از آنها با ایمانند؛ و بیشتر آنها فاسقند.
1- مقدم شدن امر به معروف و نهی از منكر بر ایمان به خدا دلیل بر اهمیت امر و نهی می‌باشد. (درّ المنثور)
2- امر به معروف و نهی از منكر وظیفه‌ای اجتماعی است. (در المنثور و راهنما)
3- بهترین امت بودن، با شعار بدست نمی‌آید بلكه با ایمان و امر به معروف و نهی از منكر بوجود می‌آید. (ترجمه تفسیر المیزان، مجمع البیان، راهنما نور)
4- سفارش نمودن به خوبی‌ها بدون مبارزه با فساد نتیجه بسیار كمی‌ دارد. (نور)
5- تك‌تك افراد امت اسلامی باید امر به معروف و نهی از منكر كنند. (نور)
6- مقصود از معروف و منكر در آیه تمام معروف‌ها و تمام منكرات است. (مجمع البیان)
7- با توجه به تفسیر آیه یكی از شرائط وجوب امر به معروف و نهی از منكر علم به معروف و منكر می‌باشد. (مجمع البیان فی تفیسر القرآن)
8- ایمان به خدا، امر به معروف و نهی از منكر باید مستمر و دائمی باشد. (تأمرون، تنهون، تؤمنون). (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)
9- امر به معروف و نهی از منكر بر ایمان به خداوند مقدم شده، چون كسی كه امر به معروف و نهی از منكر نمی‌كند، در ایمان خود نیز استوار نیست. (ترجمه تفسیر المیزان)

آل عمران 111

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«لن یضرّوكم إلاّ أذی و إن یقتلوكم یولّوكم الأدبار ثمّ لا ینصرون»
اهل كتاب هرگز نمی‌توانند به شما زیان برسانند؛ جز آزارهای مختصر؛ و اگر با شما پیكار كنند؛ به شما پشت خواهند كرد (وشكست می‌خورند) سپس كسی آنها را یاری نمی‌كند.

آل عمران112

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«ضربت علیهم الذّلّه أین ما ثقفوا إلاّ بحبل مّن الله و حبل مّن الناس و بآءو بغضب من الله و ضربت علیهم المسكنه ذلك بأنّهم كانوا یكفرون بآیت الله و یقتلون الأنبیاء بغیر حقّ ذلك بما عصوا و كانوا یعتدون»
هر جا یافت شوند مهر ذلت بر آنان خورده است؛ مگر با ارتباط به خدا، (و تجدید نظر در روش ناپسند خود) و (یا) با ارتباط به مردم (و وابستگی به این و آن) و به خشم خدا گرفتار شده‌اند؛ و مهر بیچارگی بر آنها زده شده؛ چرا كه آنها به آیات خدا، كفر می‌ورزیدند و پیامبران را به ناحق می‌كشتند. اینها به خاطر آن است كه گناه كردند و (به حقوق دیگران) تجاوز نمودند.

آل عمران 113

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«لیسوا سوآء مّن أهل الكتب أمّه قأئمه یتلون ءایت الله ءانآء اللّّیل و هم یسجدون»
آنها یكسان نیستند؛ از اهل كتاب، جمعیتی هستند كه (به حق) قیام می‌كنند؛ و پیوسته در اوقات شب، آیات خدا را می‌خوانند، در حالی كه سجده می‌نمایند.=

آل عمران 114

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«یؤمنون بالله و الیوم الأخر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنكر و یسرعون فی الخیرات و أولئك من الصلحین»
به خدا و روز واپسین ایمان می‌آورند، امر به معروف و نهی از منكر می كنند؛ و در انجام كارهای نیك پیشی می‌گیرند؛ و آنها از صالحانند.
1- مسئله امر به معروف و نهی از منكر آنقدر مهم است كه در كنار ایمان به خداوند و ایمان به معاد ذكر شده است. (ترجمه المیزان)
2- امر به معروف و نهی ا زمنكر باید دوام و استمرار داشته باشد. (ترجمه تفسیر المیزان)
3- ملاك در صالح بودن، امر به معروف و نهی از منكر كردن است. (ترجمه تفسیر المیزان)
4- امر به معروف و نهی از منكر، اختصاص به گروه، قوم و ملت خاصی ندارد. لذا می‌فرماید: «اهل كتاب» هم كه قرآن آنها را تمجید می‌كند به خاطر امر به معروف و نهی از منكرشان می‌باشد. (ترجمه تفسیر المیزان)
5- از جمله شرائط امر به معروف و نهی از منكر كردن علم به معروف و منكر داشتن است. (مجمع البیان)
6- آمران به معروف و ناهیان از منكر می‌بایست با مراجعه به آیات امر به معروف و نهی از منكر، آنها را شناسایی و با علم به آن نسبت به راهكارها و انجام آن اقدام نمایند. (مجمع البیان)
7- در ردیف هم قرار گرفتن ایمان به خدا، ایمان به روز آخرت و امر به معروف و نهی از منكر دلیل بر اهمیت این فریضه می‌باشد. (مجمع البیان فی تفسیر القرآن)
8- جدا ذكر كردن امر به معروف ونهی از منكر از [«خیر» یسارعون فی الخیرات] دلیل بر تأكید و اهمیت امر به معروف و نهی از منكر می‌باشد. (مجمع البیان)
9- «اولئك من الصالحین» پاداشی است كه خداوند متعال برای مؤمنان و آمران به معروف و ناهیان از منكر و سبقت گیرندگان در كارهای خیر در نظر گرفته است. (مجمع البیان)
10- همانطور كه در سوره بقره در كنار ایمان، نماز آمده است، در این آیه در كنار ایمان، امر به معروف و نهی از منكر آمده است.
11- امر به معروف و نهی از منكر در ادیان دیگر نیز بوده است. (نور)
12- سجده‌های سحرگاهان باید با امر به معروف و نهی از منكر روز همراه باشد. (نور)

نساء63

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«أولـئك الذین یعلم اللّه ما فی قلوبهم فأعرض عنهم وعظهم وقل لهم فی أنفسهم قولا بلیغا »
آنها كسانی هستند كه خدا، آنچه را در دل دارند، می‌داند. از (مجازت) آنان صرف نظر كن؛ و آنها را اندرز ده؛ و با بیانی رسا، نتایج اعمالشان را به آنها گوشزد نما.
1- آیه در بیان مراتب امر به معروف و نهی از منكر (اعراض، لسانی) می‌باشد. (مجمع البیان)
2- اعراض وروی گرداندن از مشركین و منافقین در جایی است كه شرك و نفاق خود را آشكار نكنند، اما اگر شرك و نفاق هویدا شدند، قتل و كشتن آخرین راه حل می‌باشد. (مجمع البیان)
3- مرتبه دیگری از مراتب امر به معروف و نهی از منكر كه موعظه بالسان است از وظایف آمرین به معروف و ناهیان از منكر است. (مجمع البیان)
4- برای اینكه امر به معروف و نهی از منكر تأثیر گذار باشد باید با قول بلیغ و رسا همراه باشد.

نساء64

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«وما أَرسلنا من رسول إلا لیطاع بإذن الله ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جآؤوك فاستغفروا اللّه واستغفر لهم الرَّسول لوجدوا اللّه توابا رَّحیما »
ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر اینكه به فرمان خدا، از وی اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامی كه به خود ستم می‌كردند‌(و فرمانهای خدا را زیر پا می‌گذارند) به نزد تو می‌آمدند، و از خدا طلب آمرزش می‌كردند، و پیامبر هم برای آنها استغفار می‌كرد، خدا را توبه پذیر و مهربان می‌یافتند.

نساء114

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
‏« لا خیر فی كثیر من نجواهم إلا من أَمر بصدقه أَو معروف أَو إصلاح بین النَاس ومن یفعل ذلك ابتغاء مرضات اللّه فسوف نؤتیه أَجرا عظیما»
در بسیاری از سخنان در گوشی (و جلسات محرمانه) آنها، خیر و سودی نیست، مگر كسی كه (به این وسیله) امر به كمك به دیگران، یا كار نیك، یا اصلاح در میان مردم كند؛ و هر كس برای خشنودی پروردگار چنین كند، پاداش بزرگی به او خواهیم داد.
1- گاهی امر به معروف و نهی از منكر به صورت آشكارا و رو در رو سبب شرمندگی یا لجاجت طرف مقابل می‌شود. در اینصورت باید با او با نجوا و پنهانی متذكر شد. (نور، جامع البیان، المیزان)
2- انسان با درك و شناخت درست معروف‌ها و منكرات می‌تواند راهكارهای مناسب آنرا انتخاب و آنگونه كه شایسته امر و نهی می‌باشد اقدام كند. (جامع البیان)
3- با توجه به تفسیر، امر به معروف و نهی از منكر نباید مفسده‌ای داشته باشد. (جامع البیان)
4- معروف و منكر را معنا می‌كند. (جامع البیان)
5- امر و نهی كردن باید به خاطر رضای خدا باشد تا اجر بزرگ بر آن مترتب شود. (ترجمه‌ی تفسیر المیزان)

مائده63

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«لولا ینهئهم الربنیون و الأحبار عن قولهم الإثم و أكلهم السحت لبئس ما كانوا یصنعون»
چرا دانشمندان نصاری و علمای یهود، آنها را از سخنان گناه‌ آمیز و خوردن مال حرام، نهی نمی‌كنند! چه زشت است عملی كه انجام می‌دادند.
1- دلیل بر اهمیت امر به معروف و نهی از منكر می‌باشد. (در المنثور)
2- امر به معروف و نهی از منكر بالاترین نقش را در نجات یك امت دارد. (الدرالمنثور)
3- امر به معروف و نهی از منكر باید دوام و استمرار داشته باشد. (تا زمانیكه گناهی در زمین رخ می‌دهد، بر علماء واجب است كه امر به معروف و نهی از منكر كنند.) (در المنثور، المیزان)
4- خطاب متوجه علماء است پس علم داشتن به معروف و منكر در وجوب امر و نهی شرط است. (در المنثور، راهنما)
5- در امر به معروف و نهی از منكر كسانیكه از موقعیت اجتماعی بالاتری برخوردارند وظیفه سنگینتری دارند، لذا آیه علماء را مورد خطاب قرار می‌دهد. (المیزان)
6- علت تقدم نهی از منكر بر منع خوردن غذاهای حرام و رشوه خواری بخاطر این نكته است كه گفتار ناحق ضرر آن بر اجتماع و شخص وارد می‌شود و اجتماع را گمراه و فاسد می‌كند امّا خوردن غذاهای حرام ضرر آن متوجه شخص تنهاست. (المیزان)
7- لزوم نهی از منكر در مقابله با انحرافات جامعه. (راهنما)
8- آشنایی عمیق با احكام دین و معارف الهی از شرائط ضروری برای نهی كنندگان از منكر است. (راهنما)
9- بی تفاوتی عالمان و اندیشمندان دینی در برابر گناهان زمینه‌ساز رواج فساد در جامعه است. (راهنما)
10- وظیفه ناهی از منكر حتی در صورت گستردگی گناه در جامعه وظیفه‌ای ثابت و ضروری است. (راهنما)
1- تعبیر به «قولهم الإثم» ممكن است اشاره به این باشد كه دانشمندان موظّف هستند كه مردم را هم از سخنان گناه آلود باز دارند و هم از اعمال گناه.
2- كلمه‌ی «قول» در اینجا به معنی اعتقاد است یعنی دانشمندان برای اصلاح یك جامعه‌ی فاسد اول باید افكار و عقاید نادرست آنها را تغییر دهند.
3- اصلاح جامعه‌ی فاسد باید از انقلاب فكری شروع شود.
4- قرآن كریم همان گونه كه گناهكاران را مورد مذمّت قرار می‌دهد، دانشمندان و عالمان ساكت و ترك كننده‌ی امر به معروف و نهی از منكر را نیز مورد مذمّت قرار می‌دهد و كار آنها را زشت می‌شمرد.
5- سرنوشت تاركان امر به معروف و نهی از منكر همان سرنوشت گناهكاران است.
6- تارك امر به معروف و نهی از منكر شریك جرم گناهكار می‌باشد.
7- بنا به نقلی, این آیه شدیدترین آیه‌ی قرآن در مورد دانشمندان و عالمان وظیفه شناس و ساكت است كه خداوند آنها را توبیخ می‌كند.
8- این حكم تنها اختصاص به علمای خاموش و ساكت یهود و نصاری ندارد و همه‌ی علما و دانشمندان را مورد خطاب قرار می‌دهد.
9- حكم خداوند درباره‌ی همگان یكسان است.
10- در آیات قبل درباره‌ی توده‌ی مردم تعبیر به «یفعلون» شده است. اما در این آیه در مورد دانشمندان تعبیر به «یصنعون» شده به این معنا كه «یفعلون» از ماده‌ی «عمل» می‌باشد كه به كارهایی كه از روی دقت یا بی دقتی انجام شود گویند، امّا «یصنعون» از ماده‌ی «صنع» به كارهایی اطلاق می‌شود كه از روی دقت و مهارت انجام گیرد یعنی عالم اگر گناهی را مرتكب شد (در برابر گناهان, امر به معروف و نهی از منكر نكرد) مجازاتش از یك فرد جاهل سنگین‌تر است.
11- گناه تارك امر به معروف و نهی از منكر عالمان و دانشمندان دین از سایر افراد سنگین‌تر و مجازاتش بیشتر است و هم چنین در صورتی كه عالم و دانشمند دینی امر به معروف و نهی از منكر نماید ثواب عمل وی از سایر افراد جامعه بیشتر خواهد بود.
تفسیر نمونه

مائده 78

اعوذبالله من الشیطان الرجیم
« لعن الّّذین کفروا من بنی اسرائیل علی لسان داوود وعیسی ابن مریم ذلک بما عصوا وکانوا یعتدون »
کافران از بنی اسرائیل بر زبان داوود وعیسی بن مریم لعن شدند واین دو پیامبر بزرگ ازخدا خواستند تا آنها را از رحمت خویش دور سازد این اعلام تنفّر و بیزاری بخاطر آن بود که آنها گناهکار و متجاوز بودند.
1- یكی از شرائط وجوب امر به معروف و نهی از منكر را بیان می‌كند. (احتمال تأثیر) (جامع البیان)
2- در صدد بیان مراتب امر به معروف و نهی از منكر است. (آمر به معروف و ناهی از منكر نباید تنها زبانی عمل كند بلكه قلب، دست و زبان وی باید هماهنگ عمل كنند.) (جامع البیان)
3- هماهنگی میان قول و عمل در امر به معروف و نهی از منكر لازم و ضروری است. (جامع البیان)
4- عذرتراشی انسان در نزد خداوند نمی‌تواند عاملی در انجام ندادن امر به معروف و نهی از منكر باشد، زیرا خداوند این دسته از انسانها را لعنت كرده است. (جامع البیان)
5- تكالیف انسانها در زمان مواجه شدن با منكرات مشخص می‌شود. (جامع البیان)

مائده 79

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«كانوا لا یتناهون عن منكر فعلوه لبئس ما كانوا یفعلون»
آنها از اعمال زشتی كه انجام می‌دادند، یكدیگر را نهی نمی‌كردند، چه بدكاری انجام می‌دادند.
1- حضرت عیسی‌(علیه السلام) قوم بنی اسرائیل را كه امر به معروف و نهی از منكر كردند لعنت كرده است. (ترجمه‌تفسیر المیزان)
2- امر به معروف و نهی از منكر باید استمرار داشته باشد. (لا یتناهون) (ترجمه‌المیزان)
3- كسانیكه امر به معروف و نهی از منكر نمی‌كنند از رحمت خداوند بدورند. (ترجمه تفسیر المیزان)
4- نهی از منكر نكردن نوعی كفر است چون اگر شخصی اعتماد به خداوند متعال داشته باشد، باید اوامر او را هم اطاعت كند. (ترجمه تفسیر المیزان)
5- ابراز انزجار انبیاء نسبت به تاركان امر به معروف و نهی از منكر خود نوعی نهی از منكر بوده است، پس نهی از منكر قلبی كفایت نمی‌كندو باید بوسیله لسان هم نهی ‌شود. همانطوری كه انبیاء با لعنشان نهی از منكر می‌كردند. (ترجمه تفسیر المیزان)
6- آیه در صدد بیان اهمیت نهی از منكر می‌باشد. (جامع البیان)
7- نجات امت از جمله فواید امر و نهی می‌باشد. (جامع البیان)
8- بقای یك جامعه در انجام این دو فرضیه می‌باشد. (مجمع البیان)
9- ترك نهی از منكر نفرین و لعن خداوند را در پی دارد. (جامع البیان، مجمع البیان)
10- با توجه به معجزه بودن قرآن و آمدن آن برای هدایت تمام انسانها، امر به معروف و نهی از منكر اختصاص به یك زمان خاص یا توسط افراد خاص ندارد. (جامع البیان)
11- با توجه به روایتی كه در ذیل آیه در تفسیر آمده است، وجوب همگانی امر به معروف و نهی از منكر را می‌رساند. (مجمع البیان)
1- آمر به معروف و ناهی از منكر باید مسئولیت اجتماعی برای خود قائل شود و افراد گناهكار را امر و نهی نماید.
2- نیكان جامعه نباید در برابر گناهان سایر افراد ساكت باشند چون این عمل سازش كاری با گناهكاران به حساب می‌آید و گناهكاران را عملاً تشویق به گناه بیشتر می‌نماید.
3- سكوت نیكان و پرهیزكاران جامعه در برابر منكرات, عملی بسیار زشت و ناپسند است.
4- امر به معروف و نهی از منكر نباید در جامعه به هیچ وجه ترك شود و باید استمرار داشته باشد.
5- كسانی كه امر به معروف و نهی از منكر نمی‌كنند خداوند قلوب آنان را مانند گنهكاران می‌كند و آنها را از رحمت خود دور می‌سازد همانطوری كه گنهكاران از رحمت خداوند به دورند.
6- آمر به معروف و ناهی از منكر نباید با گناهكار مأنوس باشد و به چهره آنان لبخند بزند.
7- آمر به معروف و ناهی از منكر نباید با شخص گناهكار و كافر طرح دوستی و محبت بریزد.
تفسیر نمونه

مائده117

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«ما قلت لهم إلا مآ أمرتنی به أن اعبدوا الله ربی و ربكم و كنت علیهم شهیداً ما دمت فیهم فلما توفّیتنی كنت أنت الرقیب علیهم و أنت علی كلّ شیء شهید»
من جز آنچه مرا به آن فرمان دادی، چیزی به آنها نگفتم؛ (به آنها گفتم) خداوندی را بپرستید كه پروردگار من و پروردگار شماست!‌و تا زمانی كه در میان آنها بودم، مراقب و گواهشان بودم، ولی هنگامی كه مرا از میانشان برگرفتی، تو خودت مراقب آنها بودی؛ و تو بر هر چیز گواهی!

اعراف157

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«الذین یتّبعون الرّسول النّبی الأمی الذی یجدونه مكتوباً عندهم فی التورئه و الإنجیل یأمروهم بالمعروف و ینهئهم عن المنكر و یحلّ لهم الطّیبت و یحرم علیهم الخبئث و یضع عنهم إصرهم و الأغلل الّتی كانت علیهم فالذین ءامنوا به و عزّروه و نصروه و اتّبعوا النّور الذّی أنزل معه أولئك هم المفلحون»
همانا كه از فرستاده (خدا)، پیامبر «امی» پیروی می‌كنند؛ پیامبری كه صفاتش را، در تورات و انجیلی كه نزدشان است، می‌یابند؛ آنها را به معروف دستور می‌دهد، و از منكر باز می‌دارد؛ اشیاء پاكیزه را برای آنها حلال می‌شمرد و ناپاكیها را تحریم می‌كند؛ و بارهای سنگین، و زنجیرهایی را كه بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر می‌دارد؛ پس كسانی كه به او ایمان آوردند و حمایت و یاریش كردند، و از نوری كه با او نازل شده بود پیروی نمودند، آنان رستگارنند.
1- آیه انواع معروف‌ها و منكرات را بیان می‌كند.(جامع البیان)
2- ناظر به یكی از شرائط وجوب امر به معروف و نهی از منكر یعنی علم به معروف و منكر است. (جامع البیان)
3- آمرین به معروف و ناهیان از منكر باید به رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) اقتدا كنند. (جامع البیان)
4- كار پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله)امر به معروف و نهی از منكر است و آمده است تا انسانها را از غل و زنجیر شهوات نجات بخشد. (المیزان)
5- وظیفه مردم اطاعت و یاری آمرین به معروف و ناهیان از منكر است. (ترجمه تفسیر المیزان)
6- عاقبت كسانی كه از آمرین به معروف و ناهیان از منكر تبعیت كنند رستگاری است. (ترجمه تفسیر المیزان)
7- امر به معروف و نهی از منكر باید دائمی و مستمر باشد. (ترجمه تفسیر المیزان)
8- علم داشتن به معروف و منكر نیاز و ضروری است تا بر اثر شناختن، امر به منكر و نهی از معروف صورت نگیرد. (المیزان)
9- امر به معروف و نهی از منكر اختصاص به زمان و مكان خاص ندارد و هر جا كه گناه صورت پذیرد باید مانع آن شد. (ترجمه تفسیر المیزان)
10- منكرات در واقع همان غل و زنجیرهایی هستند كه باعث سقوط و تنزل انسان می‌شوند. (ترجمه تفسیر المیزان)
11- جایگاه عقل در شناخت معروف و منكر مشخص می‌شود. (مجمع البیان)
12- شناخت معروف و منكر از شرائط وجوبی این دو فریضه می‌باشد. (مجمع البیان)
13- فرمان بكارهای شایسته یعنی امر به معروف و بر حذر داشتن از كارهای ناروا از وظایف اساسی پیامبر (صلی الله علیه وآله) و از اهداف رسالت بوده است. (راهنما)
14- امر به معروف و نهی از منكر از علامت‌های موجود در تورات و انجیل برای شناسایی پیامبر (صلی الله علیه وآله) بوده است. (تفسیر راهنما)

اعراف164

أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
«و إذ قالت أمه منهم لم تعظون قوماً الله مهلكهم أو معذّ بهم عذاباً شدیداً قالوا معذره إلی ربكم و لعلّهم یتّقون»
و هنگامی را كه گروهی از آنها گفتند:« چرا جمعی (گنهكار) را اندرز می‌دهید كه سرانجام خداوند آنها را هلاك خواهد كرد، یا به عذاب شدیدی گرفتار خواهد ساخت» گفتند: «برای اعتذار (و رفع مسؤلیت) در پیشگاه پروردگار شماست، به علاوه شاید آنها (بپذیرند و) تقوا پیشه كنند.
1- از موعظه كردن نبایدخسته شد و موعظه باید استمرار داشته باشد. (ترجمه تفسیر المیزان)
2- در امر به معروف و نهی از منكر ملامت ملامتگران و سرزنش سرزنش كنندگان نباید باعث یأس و ناامیدی گردد. (ترجمه‌ی تفیر المیزان)
3- در هر جا كه روزنه‌ی امیدی برای تأثیر امر و نهی می‌باشد (احتمال اثر می‌دهیم) امر به معروف و نهی از منكر كنیم (ترجمه‌ی تفیسر المیزان، مجمع البیان)
4- امر به معروف و نهی از منكر نكردن باعث هلاكت و عذاب شدید می‌گردد. (ترجمه‌ی تفیسر المیزان)
5- خطاب آیه عمومیت دارد و شامل تمام انسانها می‌شود. (ترجمه‌ی تفیسر المیزان)
6- نهی از منكر وسیله‌ای برای باز داشتن مردم از گناهان است. (تفسیر راهنما)
7- تلاش برای اصلاح جامعه و نهی از منكر امری لازم و ضروری بر عهده‌همگان است. (راهنما)
8- تنها صالحان و نهی‌كنندگان از منكرات در جوامع فساد پیشه، دارای عذری قابل قبول در پیشگاه خداوند هستند. (راهنما- مجمع البیان)
9- كسانی كه از گناه و فساد پرهیز می‌كنند در صورتی كه برای بازداری جامعه از گناه تلاش نمی‌كنند مسئول هستند. (راهنما)
10- نپذیرفتن حق از جانب فاسقان مجوز ترك نمودن نهی از منكر نیست. (راهنما)
11- عدم رضایت از كار گنهكاران و مرتكبین منكر سبب تجارت نمی‌شود. (مجمع البیان)
12- هماهنگ بودن امر به معروف و نهی از منكر قلبی بالسانی و عملی سبب نجات در پیشگاه خداوند می‌شود. (مجمع البیان)
1- مأمور به وظیفه‌ایم نه مأمور به نتیجه.
2- یكی از اثرات امر به معروف و نهی از منكر رفع مسئولیت و معذور بودن در پیشگاه خداوند است.
3- در امر به معروف و نهی از منكر كردن ناامید نشویم شاید گنهكار با تقوا شود.
4- در هر جا كه روزنه‌ی امیدی برای اثرپذیری از حق یافتیم اقدام كنیم.
5- حتی اگر احتمال تأثیر هم (در امر به معروف ونهی از منكر) ندهیم باید از پند و اندرز خودداری نمائیم كه این عمل چند فایده دارد: 1- رفع مسئولیت 2- اتمام حجّت 3- آگاه كردن و بیدار كردن وجدان اطرافیان 4- گناه, لذت اولیه‌ی خودش را ندارد.
6- بیان حقایق و وظایف الهی بدون احتمال تأثیر نیز در برخی موارد واجب است.
7- امر به معروف و نهی از منكر كردن فقط به خاطر اثر گذاشتن نیست بلكه در بعضی موارد باید حقانیت مطلبی را ثابت كنیم مثلاً مواردی كه اگر حكم خداوند گفته نشود و از گناه انتقاد نگردد كم‌كم به دست فراموشی سپرده می‌شود و بدعت‌ها جان می‌گیرد و سكوت دلیل بر رضایت و موافقیت محسوب می‌شود.
منابع: تفسیر نمونه
www.MaroofYaran.com
شنبه 20/12/1390 - 22:55
امر به معروف و نهی از منکر
ب) شرایط امر به معروف و نهی از منکر
دراین قسمت چند موضوع حائز اهمیت و نیازمند به بازبینی و بازخوانی دوباره است ، علی الخصوص که فراگیری این شرایط واجب می باشد.
1- شناخت صحیح معروف و منکر:
اولین شرط امر به معروف و نهی از منکر شناخت معروف و منکر است و این شناخت هم طبق دیدگاه حضرت امام (ره) شرط وجوب است نه شرط واجب . واضح است که تحصیل شرط وجوب لازم نیست برخلاف شرط واجب که تحصیل آن لازم است . مکلف باید وضو را که شرط واجب است ، تحصیل کند ولی لزومی ندارد استطاعت را که شرط وجوب حج است . تحصیل کند . بنابراین باید اولا این مساله را جا انداخت که بر کسی که امر به معروف و نهی از منکر را نمی شناسد واجب نیست که دست به اقدام بزند . ثانیا علم پیدا کردن بر معروف و منکر هم واجب نیست .
ثالثا اندیشمندان دینی باید موارد اختلاف دیدگاه فقهاء را در معروف و منکر شناسایی کرده و با تبیین نقاط اختلاف و اشتراک ، مرجع حل تعارض فتاوا را روشن سازند . رابعا با توجه به تحولات و تغییراتی که طبیعی گذر زمان است و با عنایت بر دیدگاه حضرت امام در تلقی نوین از اجتهاد را با استنباط از منابع دینی و به روش فقه سنتی، عنصر زمان و مکان در شناسایی مصادیق معروف و منکر – اگر مدعی نشویم در کشف مفاهیم متکاملتر معروف و منکر – نقش بسزایی داشته و به نظر می رسد بری این تشخیص علاوه بر منابع دینی و سیره حضرت رسول (ص) و ائمه (ع) . علومی همچون روانشناسی ، جامه شناسی ، فرهنگ شناسی ، سیاست و بعضا مباحث اقتصادی، دخالت چشمگیری در فهم مفاهیم و مصادیق معروف و منکر دارند . به آن نمونه از تاریخ صدر اسلام توجه فرمایید تا نقش زمان و تحولات آن را در معروف و منکر دریابید :
« حماد بن عثمان می گوید: خدمت امام صادق (ع) رسیدم، مردی بعد از حضور امام گفت : آقا ! شما فرمودید حضرت علی(ع) در زمان خودشان لباس خشن می پوشیدند لباسی به قیمت چهار درهم ، اما شما لباسهای خوب می پوشید . امام صادق (ع) فرمودند : علی بن ابی طالب در زمانی می زیست که شایستگی داشت چنین لباسی بپوشد. ( یعنی ایشان در راس حکومت قرار گرفته بودند و مردم هم در وضعیت معیشتی مناسبی نبودند) اگر امام علی (ع) لباس مرا می پوشید ، شهرت پیدا می کرد وانگشت نما می شد . لباس هر زمان، لباس اهل آن زمان است . در این زمان انسانها وضع معیشتیشان بهتر است و من هم در راس حکومت اسلامی نیستم. اما امام زمان (ع) وقتی تشریف بیاورند. باز همانند امیر المومنین (ع) رفتار خواهند کرد.»
2- احتمال تاثیر:
یکی از شرایط امر به معروف و نهی از منکر آن است که انسان احتمال اثر بدهد این شرط وقتی اهمیت بیشتر می یابد که با اعمال عبادی دیگر سنجیده شود. هیچگاه به ما گفته نشده است که اگر احتمال اثر معنوی در روحت می دهی نماز بخوان یا روزه بگیر ولی عمل به امر به معروف و نهی از منکر متوقف است بر احتمال اثر. این جاسازی تدبیر و مال اندیشی در این عمل عبادی بدلیل آن است که نتیجه این عمل یک اثر وضعی بر جامعه می گذارد و اگر این اثر وضعی منفی باشد هدف و غایب این عمل عبادی محقق نگشته، بلکه نتیجه معکوس می دهد. چنانکه عملکرد خوارج علاوه برآنکه باعث گریز افراد زیادی از اسلام شد موجب انقراض خود آن فرقه نیز گردید. چرا که در فقه خوارج امر به معروف و نهی از منکر یک تعبد محض است یعنی انسان حق ندارد حساب و منطق را در آن وارد کند. او باید کورکورانه و چشم بسته امر به معروف و نهی از منکر کند ولو یقین داشته باشد که در این عمل به نتیجه مطلوب نمی رسد بهرحال در این فریضه عبادی با توجه به این شرط ، باید، تدبیر و فکر و منطق به کار برده شود. در این باب موضوعات ذیل باید بررسی و تبیین شوند:
1-2- مفهوم تاثیر و احتمال ( فردی و اجتماعی )
2-2- تشخیص بر احتمال تاثیر ( ملاکها ، قلمرو )
3-2- مرجع تشخیص ، احتمال تاثیر ( فردی و اجتمای )
4-2- مرجع حل تعارضها در فهم و مصداق احتمال تاثیر ( ستاد امر به معروف ، وزارت کشور ، نهاد رهبری ، نیروی انتظامی ، وزارت اطلاعات ، وزارت آموزش عالی ، مراجع )
بر سر کاری که در آئی نخست رخنه بیرو شدنش کن درست
تا نکنی جای قدم استوار پای مند در طلب هیچ کار
3- بدعت:
حضرت امام ره در ذیل مسائل شرط چهارم امر به معروف و نهی از منکر می فرمایند: اگر بدعتی در اسلام واقع شد و سکوت علماء و اندیشمندان دین در مقابل این بدعت ، موجب هتک اسلام و تضعیف عقاید مسلمانان شود نهی از آن – بعنوان یک منکر- به هر وسیله ممکن واجب می باشد.
حال چه این معنی از منکر در ریشه کن شدن این فساد – بدعت – موثر باشد ، چه نباشد....
پدیده بدعت با سد رهیافت قابل مطالعه است : رهیافت حقوقی ، کلامی و جامعه شناختی . صرف نظر از رهیافت جامعه شناختی . در رهیافت حقوقی بدعت به صورت یک عمل نگاه می شود که باید برای آن احکامی صادر شود ( مانند همین مسئله فوق ) . در رهیافت کلامی ، جنبه های اعتقادی بدعت مورد بررسی قرار می گیرد. اینکه بدعت با چه نوع اعتقادی درگیر است ، چه مبانی ای دارد ، چه چیزی بدعت اعتقادی است چه چیزی بدعت اعتقادی نیست ، انواع بدعت و... به دلیل تجربه تلخ و اندوه بار این مسئله در تاریخ که آن را به عنوان وسیله ای برای تفکیر و تفسیق اندیشمندان و نو آوران دینی به کار می گرفته اند . و اکنون نیز به کار می گیرند. باید این پدیده به دقت شناسایی و حد و حدود آن مشخص گردد تا به عنوان حربه ای منفی برای آزاد اندیشی تلقی نگردد. در این راستا ، تبیین مسائل و موضوعات ذیل بسیار حائز اهمیت است:
1-3- چیستی بدعت ( آیا هر نوآوری بدعت است و هر بدعتی نو آوری )
2-3- حوزه معنایی بدعت ( عبادت ، معاملات ، اعتقادات )
3-3- نسبت سنت و بدعت ( نقاط اشتراک ، نقاط تمایز)
4-3- بدعت و قلمرو دین ( مبانی و نسبت )
5-3- بدعت و انتظار از دین ( مبانی و نسبت )
6-3- بدعت مشروع و غیر مشروع ( تعریف ، قلمرو )
7-3- بدعت و تحول فهم دینی ( نسبت و مبانی و تعاریف )
8-3- بدعت و تجدد ( تعریف و نسبت )
9-3- مرجع تعیین بدعت ( مراجع عظام ، ولی فقیه ، نهادهای دینی )
و ...
تذکر : شرایط کمال امر به معروف و نهی از منکر ، هرچند عدالت و عامل بودن در امر به معروف و نهی از منکر شرط نشده است. ولی گفته شده است که: شرط کمال این امر واجب آن است که فرد آمر یا ناهی خود به آنچه می گوید ، عمل کند خصوصا اگر این فرد از علماء دین باشد. در این باب هرچند تا کنون مطالبی گفته شده است ولی با توجه به اهمیت آن تکرار و گسترش آن امری ضروری و بایسته است. چرا که تاثیر این گونه امر به معروف و نهی از منکر عمیق تر و ماندگارتر ، می باشد. صاحب جواهر ، قدس الله نفسه الزکیه پس از نقل کلام شیخ طوسی در این باب می فرماید: از بزرگترین امر به معروف و نهی از منکر و بالاترین و پایدارترین و موثرترین آنها خصوصا نسبت به رهبران دینی این است که عملا کار نیک بپوشد و در کارهای خیر چه واجب و چه مستحب عملا پیش قدم باشد جامه زشت کاری را از اندام خود دور کند ، نفس خویش را به اخلاق عالی تکمیل کند و اخلاق زشت را از خود دور کند.
ج ) مراتب امر به معروف و نهی از منکر
در این موضوع هم چند مسئله حائز اهمیت ، دقت و نیازمند به بازبینی مجدد وجود دارد که به مهمترین آنها اشاره می شود:
1- تغافل ، امر به معروف و نهی از منکر دارای مراحلی است که هر کدام آنها نیز برای خود مراتبی دارند . مرحله اول که گاهی از آن به مرتبه قلب و گاهی به امر به معروف و نهی از منکر بدون زبان تعبیر می شود ، خود دارای مراتبی است که باید در عمل به این فریضه عبادی – اجتماعی مرتبه به مرتبه اجرا شود و بدون نتبجه گیری از مرتبه اول نمی توان به مرتبه دوم دست زد و اقدام کرد. مرتبه اول از مرحله قلب، غمض عین یا تغافل است. تغافل ، یعنی اینکه انسان چیزی را بداند و از آن آگاه باشد ولی با اراده و عمد، خود را غافل نشان دهد و به صورتی وانمود کند که از آن عمل نا آگاه و بی اطلاع است .
این عمل اگر بجا و در مورد صحیح انجام پذیرد از نظر اخلاقی بسیار پسندیده و ممدوح است و درباره ای از موارد می تواند نمرات عالی و نتایج مهم ببار آورد . در زمینه برخی از انحراف های قانونی و اخلاقی لازم است آگاهیهای خود را به رو نیاوریم و خویشتن را غافل نشان دهیم تا پرده حیاء گناهکار پاره نشود و در عمل ناروای خود جدی و جسور نگردد. به عبارت دیگر این اصل و این مرتبه می گوید : در امور زندگی و آمیزشهای اجتماعی نباید کور باشیم ولی در بعضی از مواقع باید چشمهای خود را ببندیم.
در مورد این مساله روایات متعدد و فراوان و اعجاب انگیز وجود دارد که ذهن را مدهوش و قلب را متول خود می سازد . و این خود گواه صادقی است که این مساله جایگاه اساسی و رفیعی در مبارزه با مفاسد اخلاقی و اجتماعی دارد که متاسفانه از آن غفلت شده است . حضرت رسول (ص) خود یکی از نمونه های بزرگی هستند که به این مساله اهمیت داده و به آن عمل می کردند . منافقان درغیاب حضرت رسول (ص) زیاد بد گویی می کردند و با سخنان ناروای خود آن حضرت را بسیار آزار می دادند، پیامبر گرامی (ص) از زشت گوییهای آنان نیک آگاه بودند ولی تغافل کردند و به روی خود نمی آوردند. گاهی به منافقان خبر می رسید که بدگوئیها و سخنان زشت شما به نبی اکرم (ص) رسیده است ، آنها برای آنکه چاره جویی کنند و خویشتن را از شک مصون دارند حضور پیامبر مشرف می گشتند و گفته های خود را نفی می کردند ، حضرت با اینکه می دانستند آنها دروغ می گویند ولی ظاهرا سخنانشان را می پذیرفتند ، بعد هنگامی که منافقان دور هم جمع می شدند ، می گفتند « هواذن » یعنی حضرت رسول (ص) سر تا پا گوش است هرچه ما می گوییم می پذیرد ، در حالیکه ما دروغ می گوییم ، آیه ذیل در همین رابطه نازل شد ، خداوند می فرماید : « از ایشان کسانی هستند که پیامبر را آزار می دهند و می گویند او زود باور است . » بگو : « گوش خوبی برای شما است ، به خدا ایمان دارد و سخن مومنان را باور می کند و برای کسانی از شما که ایمان آورده اند رحمتی است . کسانی که پیامبر خدا را آزار می رسانند عذابی پردرد { در پیش} خواهند داشت.»
به هر حال ما بخواهیم یا نخواهیم حیات زندگی دنیوی از انواع بلایا و آفات اجتماعی احاطه کرده است ، افرادی که روحشان ضعیف و ظرفیتشان کم می باشد وقتی با حادثه ای مصیبت بار- از لحاظ اجتماعی و فردی – برخورد می نمایند . سخت متالم و بی تاب می شوند ولی اشخاص قوی با ظرفیت هنگامی که گرفتارپیش آمدی ناگوار از لحاظ اجتماعی – می شدند، عاقلانه می اندیشند، اگر بتوانند آن را رفع می کنند و اگر نتوانند حتی المقدور آن را نادیده می انگارند .
چرا که اگر چنین نکنند زندگی را بر خود سخت و ناگوار ساخته اند.
در این باب موضوعات ذیل قابل بررسی و پژوهش است :

1-1- چیستی تغافل ( ماهیت و ارکان )

2-1- تغافل ممدوح و مذموم (مفهوم – قلمرو – نقاط تمایز )
3-1- تغافل در تغافل عرفانی ( مفهوم – قلمرو – نقاط تمایز و اشتراک )
4-1- تغافل و برد باری ( نسبت و مفهوم)
5-1- تغافل و شامح ( مفهوم به نسبت ، نقاط تمایز )
6-1- تغافل و تربیت ( نقش تغافل در تربیت )
7-1- تغافل در روایات و آیات ( تعریف و مصادیق )
8-1- تغافل در سیره حضرت رسول (ص) ، ائمه هدی و اندیشمندان دینی ( الگو و رهنمود )
9-1- قلمرو و تغافل ( عبادات ، معاملات ، اعتقادات )
2- موعظه . مرحله دوم از مراحل سه گانه امر به معروف و نهی از منکر ،مرحله زبان است ، این مرحله که پس از ناامیدی از مرحله قلب قابل اجرا است . خود داری مراتبی است که با نادیده انگاشتن هر مرتبه نمی توان و جایز نیست که به مرتبه بعدی دست زد و اقدام کرد. موعظه کردن با نرمی ملایمت ،امروزی معمولی و امروز نهی مقرون با تهدید . نگارنده از دو مرتبه اخیر صرف نظر کرده و نکاتی را نسبت به مرتبه اول یعنی موعظه خاطر نشان می سازد که قابل بررسی و پژوهش می باشد:

1-2- چیستی موعظه

2-2- اقسام موعظه ( مستقیم و غیر مستقیم )
3-2- شرایط موعظه ( زمان شناسی ، مکان شناسی ، تلطف ، سعه صدر ، منطقی بودن )
4-2- موعظه و نقد ( تعریف ،نسبت )
5-2- موعظه و مدارا ( تعریف ، نسبت )
6-2- موعظه و خشونت گفتاری ( تعریف ، نسبت ، نقاط تمایز )
7-2- موعظه ، تبشیر ، تنذیر ، تنفیر ( تعاریف ، نسبت ها )
8-2- روش موعظه ( چیستی و ارکان )
9-2- ابزار موعظه در عصر حاضر ( منیر ، نشریات ، وسایل ارتباط جمعی و ... )
10-2- محتوای موعظه ( برهانی ، جدلی ، خطابی )
11-2- وعظ در آیات و روایات ( روش شناسی ، شرایط شناسی ، ابزار شناسی ، محتوا شناسی )
12-2- موعظه در سیره حضرت رسول (ص) ، ائمه اطهار(ع) اندیشمندان دینی ( الگو و رهنمود )
3- برخورد فیزیکی ، سومین مرحله از مراحل سه گانه امر به معروف و نهی از منکر ، مرحله عمل و برخورد فیزیکی می باشد که خود دارای مراتبی است از جمله جدائی انداختن میان شخص و عمل ناروا ، ضرر زدن مالی و جانی ، این مرحله به جهت ظرافت و دقت خاصی که می طلبد ، باید با اذن فقیه جامع الشرائط و در زمان استقرار حکومت دینی با اجازه ولی فقیه و بازوان اجرایی وی صورت پذیرد. در این مرحله مهمترین مساله آن است که نخست مشخص گردد که چه نهادهایی متکلف این برخورد فیزیکی می باشند و ثانیا برای عدم تداخل وظایف هر یک از این نهادها و اساس، چارچوب قانون مشخص گردد. چرا که ما پس از پیروزی انقلاب با نهادهایی مواجه هستیم که از نظر بودجه و سازمان به دولت ( به معنای state ) تعلق دارند اما کارکرد عمدتا دینی دارند . مثل سازمان تبلیغات اسلامی ، ستاد اقامه نماز ، مجلس خبرگان ، امام جمعه ، ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر و....
البته برخی معتقدند که نهادهای فوق را باید نهادهای بینا بینی است یعنی نهادهایی که هم دینی و هم دولتی اند. نگارنده فعلا به این مسئله که آیا درست است یا خیر نمی پردازد. اما آنچه که بصورت یک واقعیت در جامعه قابل لمس است این مسئله می باشد که بسیاری از نهادها – دولتی و دینی – وجود دارند که به نحوی در باب امر به معروف و نهی از منکر مدعی و دخیل اند – این مسئله تنها به برخورد فیزیکی اختصاص ندارد بلکه در دو مرحله دیگر یعنی – مرحله قلب و مرحله زبان – نیز قابل مشاهده تر و عامه تر است. مانند بسیج ، ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر ، وزارت کشور ، وزارت اطلاعات ، نیروی انتظامی و هیئتهای مذهبی ، باید برای مشخص کردن منشاء جایگاه کارکردها و کارکردهای غالب هر یک از این نهادها ، تعیین نقاط اصطکاک ، همپوشانی ، تماس و نسبت آنها با یکدیگر ( مشروعیت ، اقتدار ، نفوذ ) و روشن سازی بحران ها و مشکلات آنها تحقیقی جامع صورت پذیرفته و نحوه دخالت و حد و حدود آن در باب امر به معروف و نهی از منکر خصوصا در باب برخورد فیزیکی مشخص گشته و بصورت قانون در آمده و این قانون یا قوانین در جامعه نهادینه شود تا شاهد بحرانهای جبران نا پذیر آن –همچون ماجرای تلخ کوی دانشگاه – در جامعه نباشیم- چنین باد.
10- رهیافت حقوقی . در زبان فارسی کلمه حقوق دارای تعاریف و معانی گوناگون می باشد . اما آنچه مد نظر ما است « حقوق » مجموعه قواعد و مقررات اسلام لازم الاجرایی است که بر روابط افراد یک جامعه حاکم است » آنجا که حقوق از روابط افراد صحبت می کند حقوق فردی یا خصوصی نامیده می شود و آنجا که صحبت از روابط اجتماعی و روابط افراد با دولت به میان می آید حقوق عمومی نامیده می شود . حقوق اساسی به عنوان شاخه اصلی حقوق عمومی یک سلسله اصول و قواعدی است که اساس تشکیلات عالمیه مملکتی مبتنی بر آن می باشد و از روابط بنیادین میان مردم و حکومت بحث می کند . بنابراین ، امر به معروف و نهی از منکر در این رهیافت به عنوان فریضه ای که خود برای احیاء اصلاح و تداوم و گسترش حقوق انسانی تشریع شده است با حقوق اساسی و عمومی که در حکومت دینی در قالب قانون اساسی مطرح گشته است . نسبت سنجی و نحوه شرایط این امر با حقوق کلی واساسی شهروندان جامعه تبیین می گردد. علاوه بر آنکه می توان به مفاد امر به معروف و نهی از منکر با توجه به این اصول نگاه کرد. بهر صورت در جامعه ای که ما مدعی هستیم دین بر آن حاکم می باشد و قانون اساسی آن که منشور حقوق دینی و ملی آن به شمار می رود و مهلم از آیات و روایات و سیره حضرت رسول (ص) و ائمه (ع) اجرای و بیانگر روح و جوهره کشور می باشد، امر به معروف و نهی از منکر آن جامعه نیز باید با قانون اساسی و حقوق مطروحه در آن همخوان باشد ، از این رو بازخوانی و قرائت دوباره امر به معروف و نهی از منکر با توجه به حقوق اساسی و اجتماعی شهروندان امری ضروری و پر اهمیت می باشد.
اصلهایی که باید در قرائت جدید امر به معروف و نهی از منکر در رهیافت حقوقی مورد توجه قرار گیرند
عبارتند از :

حقوق ملت : ( فصل سوم قانون اساسی )

اصل 19 – مردم ایران از هر قوم و قبیله ای که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ ، نژاد ، زبان و مانند اینها نخواهد بود.
اصل 20 - همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی ،سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.
اصل 40- هیچ کس نمی تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد.
حقوق اجتماعی ( حقوقی است که افراد یک جامعه در روابط با موسسات عمومی و رسمی اداره یک کشور از آن برخوردار و به طور کلی حقوق سیاسی ، اداری و مدنی ، فرهنگی و اقتصادی و قضایی را در بر می گیرد. )
بند 7 از اصل 3 – تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون.
بند 8 از اصل 3- مشارکت عامه مردم در نعیین سرنوشت سیاسی،اجتماعی و فرهنگی خویش.
بند 14 از اصل 3- تامین حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عمومی در برابر قانون.
اصل 23- تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمی توان به صرف داشتن عیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد .
اصل 24- نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه محل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد. تفضیل آن را قانون معین می کند.
اصل 25- بازرسی و نرساندن نامه ها ، ضبط و فاش کردن مکالمات ، تلفنی ،افشای مخابره تلگرافی و تلکس ، سانسور ،عدم مخابره و نرساندن آنها ،استراق سمع و هر گونه تجسس ممنوع است مگر به حکم قانون.
اصل 26 – احزاب ، جمعیتها ،انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند مشروط به این که اصول استقلال ، آزادی وحدت ملی ، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند هیچ کس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت.
اصل 27- تشکیل اجتماعات و راهپیماییها ، بدون حمل سلاح ، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلامی نباشد آزاد است .
اصل 33- هیچ کس را نمی توان از محل اقامت خود تبعید کرد یا از اقامت در محل مورد علاقه ای ممنوع یا به اقامت در محلی مجبور ساخت : مگر در مواردی که قانون مقرر می دارد.
اصل 22 – حیثیت ، جان ، حقوق ، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون دست مرگ در مواردی که قانون تجویز می کند.
اصل 32- هیچ کس را نمی توان دستگیر کرد مگربه حکم و ترتیبی که قانون معین می کند. در صورت بازداشت ، موضوع اتهام با ذکر دلایل بلافاصله کتباً به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه در اسرع وقت فراهم گردد . مختلف از این اصل طبق قانون مجازات می شود .
اصل 34- دادخواهی حق مسلم هر فرد است و هر کسی می تواند به منظور دادخواهی به دادگاههای صالح رجوع نماید. همه افراد ملت حق دارند این گونه دادگاهها را در دسترس داشته باشند و هیچ کس را نمی توان از دادگاهی که به موجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع کرد.
اصل 35- در همه دادگاهها طرفین دعوی ، حق دارند برای خود وکیل انتخاب نمایند و اگر توانایی انتخاب وکیل را نداشته باشند باید برای آنها امکانات تعیین وکیل فراهم گردد.
اصل 36- حکم مجازات و اجراء آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانونی می باشد.
اصل 37- اصل برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.
اصل¬38- هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است ، اجبار شخص به شهادت ،
اقرار یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار سوگندی فاقد ارزش و اعتبارات . متخلف از این اصل طبق قانون مجازات می شود.
اصل 39- هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون، دستگیر ،بازداشت ، زندانی یا تبعید شده به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است.
به نظر می رسد توجه به حقوق بشر جهانی ( Universa1Human Rights (
در قرائت امر به معروف و نهی از منکر لازم نباشد . چرا که اولا ما شهروند و تبعه نظام حقوق ملی داریم نه جهان وند و عضو جامعه کل بشری یا انسان سیاره ای ثانیا نظام حقوق داخلی با دین ، عرف ،آداب و هویت ملی پیوندی تنگاتنگ دارد چنانکه قانون اساسی ما با همین نگرش ، تدوین و سامان دهی شده است . بنابراین حقوق شهروندی با نظام حقوق واحد بیش ازحقوق بشر جهانی پیوند دارد . در نظام حقوق اساسی ما ، حکومت صریحاً دینی و مذهبی ( اصل اول و دوم قانون اساسی ) تعیین شده است و از این رو حقوق شهروند فقط در محدوده فقه اسلامی قابل قبول است . بله اگر حقوق بشر اسلامی که تمام فوق و مذاهب اسلامی را در بر بگیرد – ایجاد شود ، می توان نسبت امر به معروف و نهی از منکر با آن ارزیابی و بررسی کرد.
با توجه به حقوق پیش گفته در اصول قانون اساسی ، در رهیافت حقوقی امر به معروف و نهی از منکر موضوعات ذیل قابل پژوهش می باشد.
1-10- امر به معروف و نهی از منکر و حقوق مساوی ( تعاریف ، قلمرو ، نسبت )
2-10- امر به معروف و نهی از منکر و حمایت قانونی ( تعاریف ، قلمرو ، نسبت )
3-10- امر به معروف و نهی از منکر و منافع عمومی ( تعاریف ،قلمرو ، نسبت )
4-10- امر به معروف و نهی از منکر و آزادی سیاسی و اجتماعی ( تعاریف ، قلمرو ، نسبت )
5-10- امر به معروف و نهی از منکر و مشارکت عمومی ( تعاریف ، قلمرو ، نسبت )
6-10- امر به معروف و نهی از منکر و تفتیش عقاید ( تعاریف ، قلمرو ، نسبت )
7-10- امر به معروف و نهی از منکر و بازرسی و تجسس ( تعاریف ، قلمرو ، نسبت )
8-10- امر به معروف و نهی از منکر و تشکلها ،احزاب ، جمعیتها ( تعاریف ، قلمرو ، نسبت )
9-10- امر به معروف و نهی از منکر و امنیت ( تعاریف ، قلمرو ، نسبت )
10-10- امر به معروف و نهی از منکر محاکمه و مجازات ( تعاریف ، قلمرو ، نسبت )
11-10- امر به معروف و نهی از منکر و اصل برائت ( تعاریف ، قلمرو ، نسبت )
12-10- امر به معروف و نهی از منکر و هتک حرمت و حیثیت ( تعاریف ، قلمرو ، نسبت )

چند نکته

در پایان این نوشتار ذکر سه نکته که در پژوهشها،رهیافتها و رویکردهای درونی دینی در امر به معروف و نهی از منکر توجه آن لازم و ضروری می باشد ، بایسته است .
1- در تبیین ، توجیه و تدلیل این فریضه عبادی- اجتماعی لازم است که به ابعاد دیگر دین اسلام نیز توجه شود و به عبارت دیگر به گونه ذره ای به این موضوع نگریسته نشود بلکه آن را با توجه به هندسه معرفتی اسلام ارزیابی کرد ، برخی از این ابعاد که به فهم کامل و نوینی از این مساله می انجامد عبارتند از:
1-1- پیروی از برهان ، استدلال ، تعقل ، تفکر و اندیشیدن.
2-1- پذیرش تفاوت و گوناگونی سلیقه ها ، دیدگاهها ، نظر گاه به مثابه یک امر طبیعی.
3-1- برداشتن محدودیتهای مادی و زنجیرهای روحی.
4-1- رافت ، رحمت و مهربانی در مقام دعوت ، تبلیغ و تبیین.
5-1- ارزش نهادن بر تضارب آراء و اندیشه ها.
6-1- پذیرش بهترین ، منطقی ترین و مستحکم ترین اندیشه.
7-1- واسطه قرار دادن صبر و تحمل برای به حداقل رساندن تصادم.
8-1- پیروی از حق در همه مباحث.
9-1- نهی از مورد برخورد.
2- باید توجه داشت که روح دین اسلام بر سماجت بنا شده است همانکه حضرت رسول (ص) فرمودند ولکن بعثنی بالحنیقیه السمی خدا مرا مبعوث کرده است بر شریعت و دینی که با گذشت است . و در برخی روایات سهولت نیز به آن اضافه شده است که آسان گیری شریعت را نیز می رساند . احکام امر به معروف و نهی از منکر با این روح باید تبیین و تشریع شود . به نظر می رسد فراگیری معروف و منکر به عنوان شرط وجوب نه واجب ، مرحله و مرتبه بندی امر به معروف و نهی از منکر، اصل تغافل ، احتمال تاثیر ، موعظه و واگذاری برخورد فیزیکی به حاکمان دینی بیانگر گوشه هایی از گذشت و آسان گیری این فریضه عبادی و اجتماعی است که باید بر جان و روح آن حاکم باشد.
3- آیا در اعمال و دعوت و انجام فرایض دینی روح تبشیر باید حاکم باشد یا روح تنفیر؟ آیا رافت و رحمت باید حاکم باشد یا نامهربانی و خشونت ؟! نگارنده نیک آگاه است که هر چیز بجای خویش نیکو است ولی پوشش اساسی آن است که آیات قرآن و سیره حضرت رسول (ص) رافت رحمت را اساس می داند؟ یا تنفیر و تنذیر را هم طراز با تبشیر مقدم بر تنذیر است و روح رافت و رحمت در تبلیغ دین – که امر به معروف و نهی از منکر تجلی آن است – اساس واصل است و خشونت و نامهربانی فرع و در مرتبه آخر . یکی از علل گسترش اسلام ، به حاکمیت روح رافت، تلطف و مهربانی شمارش شده که متاسفانه مهجور و مغفول مانده است. امر به معروف و نهی از منکر باید با چنین نگرش و حاکمیت مهربانی و رحمت تبیین و در جامعه عملی شود ، این مساله باید به عنوان یک اصل در جامعه و خصوصا در اذهان عاملان و ناصحان نهادینه شود . به این فراز از سخنان حضرت امام (ره) – که این اجلاس به عنوان یادمانی از یکصدمین سال تولد آن معمار کبیر برپا گردیده است. توجه کرده و نیک بیندیشیم که ایشان چه نصایح اخلاقی به آمران و ناهیان می کنند:
1-3- همچون پزشک معالج دلسوز و پدری مهربان باشید که تنها به مصلحت مرتکب عمل می اندیشد.
2-3- سزاوار است که امر به معروف و نهی از منکر از روی لطف ، مهربانی و رحمت به فرد یا عموم مردم باشد.
3-3- در امر به معروف و نهی از منکر نیتتان و مقصودتان تنها خدا و رضایت او باشد.
4-3- عمل خود را در انجام این فریضه از هواهای نفسانی و اظهار برتری جویی خالص سازید.
5-3- هیچگاه خود را منزه ندانید و خود را برتر و بهتر از مرتکب عمل ناپسند نپندارید چه بسا مرتکب گناه و لو گناه کبیره دارای صفات پسندیده ای باشد که مرضی و محبوب خداوند است ولی آمر و ناهی بر عکس او بوده و این امر بر او پوشیده باشد.
با پوزش از اطاله کلام حسن ختام نوشتار خود را افرازی از کلام دیندارند و دردمندان استاد فرزانه شهید مرتضی مطهری قرار داده و آن را به تمام پژوهشگران و ناصحان امر به معروف و نهی از منکر تقدیم می کنم : « در اخبار وارد شده که امر به معروف و نهی از منکر سه مرحله و سه مقام دارد: مرحله قلب، مرحله زبان و مرحله ید و عمل ، ما معمولا از مرحله قلب بجای آنکه اخلاص ، حسن نیت و علاقه به سرنوشت مسلمانان را درک کنیم، جوش و خروش و عصبانیتهای بیجا می فهمیم، و از مرحله زبان به جای آنکه بیانهای روشن کنده و منطقی بفهمیم که قرآن می فرماید ادع الی سبیل ربک بالحکمه والموعظه الحسنه، موعظه ها و پندهای تحکیم آمیز می فهمیم ، و از مرحله ید و عمل هم بجای آنکه تبلیغ عملی و حسن عملی و همچنین تدابیرعملی بفهمیم ، تنها این مطلب را فهمیده ایم که باید اعمال زور کرد.
منبع: www.kh-setadehya.ir
شنبه 20/12/1390 - 22:53
امر به معروف و نهی از منکر

- رهیافت روانشناسی دین:

روان شناسی دین مانند جامه شناسی دین یک رهیافت برون دینی است. این علم به دنبال آن است که دین و ارکان آن از لحاظ روانی بر شخص متدین چه آثار ونتایجی را دارد ، همچنین انگیزه هایی را که انسان برای متدین بودن می تواند داشته باشد ، مورد مطالعه قرار می دهد.
با این نگرش می توان بررسی کرد که اولا امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک عمل دینی اجتماعی چه آثاری را بر رفتار و روان افراد یک جامعه در گرایش به کارهای شایسته ، روا ، خوشایند ، پسند و نیک و عدم گرایش به اعمال ناشایست، ناروا،بدآیند، ناپسند و بد می گذارد . و ثانیا می توان با روشهای تجربی در روانشناسی انگیزه های یک فرد مومن را در انجام این فریضه ، جستجو کرد. انگیزه هایی همچون عشق به مکتب ، عشق به مردم عشق به محیط اسلام ، حضور در صحنه و ... در این مدل قابل رهیابی است . بهرروی باید توجه داشت که در این رهیافت هیچگاه از نگاه دینی و با کمک معارف دینی به تاثیر امر به معروف و نهی از منکر دررفتار افراد اجتماعی وهمچنین کشف انگیزه های یک فرد مومن درانجام این فریضه ، پرداخته نمی شود بلکه با استعداد بکارگیری روشهای تجربی درعلم روان شناسی تاثیر و انگیزه ها تبیین می گردند نتایج این رهیافت به اندیشمندان دینی کمک می کند تا تاثیر منفی از مثبت را بازجسته و انگیزه های غلط و نادرست از صحیح ، معقول و موجه آن را روشن سازند و در این راستا مشکلات تئوریکی در عدم تبیین درست ماهیت امر به معروف و نهی از منکر و نکات غفلت شده ، بازیابی می شوند .

6- رهیافت کلامی:

این رهیافت درون دینی است بدین معنا که یک متدین ودیندار ، امر به معروف و نهی از منکر را یک سلوک و رفتار دینی می داند که شارع بما هو شارع آن را برانسان تکلیف کرده است .
از این رود او خود را موظف می داند که علاوه بر تبیین و تنظیم این سلوک وعمل دینی ، آن را از چالشهایی که توسط منکران دین یا بد فهمان دیندار طرح کرده اند رهانیده و برموجه بودن آن دلیل اقامه کند. شاید بر نگارنده خرده گرفته شده که بحث از امر به معروف و نهی از منکر موخر ازمباحث کلامی است که در باب اثبات خدا ، نبوت ، معاد، شریعت و ... می باشد- و با اثبات آنها دیگر جای چون و چرا وجود ندارد تا به رهیافت کلامی نیازمند باشیم . اما این نکته اولا از سر عدم توجه به قلمرو و علم کلام است ، چرا که دائره علم کلام و تنها اصول اعتقادات نمی باشد بلکه فروع این را نیز شامل است .
چنانکه برخی ازبزرگان بدان تصریح کرده اند ، ثانیا ازدخالت تبیینهای کلامی در تشریح احکام اسلامی غفلت شده است چرا که اگر قلمرو دین ، فطری بودن علاقه بر جمع و اجتماع و نسبی بودن اخلاق را روشن نسازیم ، استنباط ما از فلسفه تشریع امر به معروف و نهی از منکر ، تفسیر " معروف " و"منکر" و قلمرو آن دو تفاوت خواهد بود، جالب آن است که بسیاری از شبهات که یک متکلم موظف به پاسخ یابی وپاسخ دهی به آن می باشد- در این باب اطراف مبانی نظری همین سه امر می گردد. ثالثا گاهی اوقات برای تبیین بهترین حکم شرعی { اهمیت ، ضرورت و جایگاه } می توان مباحث کلامی را به استخدام گرفت. این مساله به دلیل ذهن کنکاشگرجوانان صاحب فکر در دوران معاصر اهمیت مضاعف پیدا کرده است:
1-6- یک مورد گرایش فطری انسان به میل به زندگی جمعی است ، این مساله نقش مهمی در فلسفه تشریع امر به معروف و نهی از منکر دارد . چرا پیکره این فلسفه را سه اصل مهم تشکیل می دهد: الف) گناه مسری بر حال جامعه مضر است ب) ما در قبال جامعه خود مسئولیم ج) تغییر جو گناه زده و منحرف به دست مردم می باشد. این اصول مبتنی بر مبانی نظری خاصی است که باید تبیین و تدلیل شوند. مهم ترین آن عبارتند از :
1-1-6- فطری بودن میل به زندگی جمعی با قرائتهای مختلفی که وجود دارد . که آیا این اصل فطری اول است یا فطری ثانوی ؟
2-1-6- رشد و تحول تکاملی این تمایل در فطرات انسان
3-1-6- توجه اسلام به اجتماع و قالب ریزی احکام اسلامی در قالب اجتماع.
4-1-6- نحوه شرایط فرد و جامعه
5-1-6- هدف اجتماع اسلامی
6-1-6- نقش قوانین اسلامی دراجتماع و نحوه شرایط آن با جامعه
و ...
البته می توان این مبحث را در جامعه شناسی و دینی نیز جاسازی کرد ولی مقصود ما از طرح آن در رهیافت کلامی آن است که یک متکلم و مدافع دین باید به این مساله که جزء مبانی اصول شمارش شده در تشریع امر به معروف و نهی از منکر می باشد، توجه داشته و در تبیین ، تنظیم و رفع شبهات پیرامون آن بکوشد .
2-6- قلمرو معروف و منکر یا به عبارت دیگر قلمرو دین. این موضوع یکی از مهم ترین و کلامی ترین مباحث کلامی است و نقش قابل توجهی در مبحث امر به معروف و نهی از منکر دارد. مطمئنا کسی که دائره دین را تا حد یک تجربه درونی فرو می کاهد با فردی که معتقد است اخلاقیات و شریعت قلمرو و اجتماع را نیز تحت پوشش دارد درباب قلمرو دین یکسان سخن نمی گویند. اگر کسی قائل باشد که دین ناظر به امور دنیوی بشر نیست دیگر معروف و منکر در عرصه سیاست – اقتصاد و حکومت برای وی معنا نخواهد داشت . اگر کسی دین را تنها در اخلاقیات فردی خلاصه کند چگونه نمی توان در مقابل گناه اجتماعی – در صورت پذیرش چنین عنوانی از سوی او – موضع گیری کند؟ دیدگاهی که بر آن است که هدایت دین هدایت قلی است و کمال دین را در آنچه دین برای آن آمده تفسیر می کند.
در باب قلمرو امر به معروف و نهی از منکر یکسان بیندیشند؟! شخصی که معتقد است گفتار و رفتار پیامبر با قوم خود فقط ارزش الگویی دارد و برای آن نیست که همه جا و در همه نسلها طابقا الفعل باالفعل عملی شوند ، بلکه آنها مصادیقی هستند از اصول کلی و ترموم باید مصداق اصول کلی خود را بجوید و بیابد با کسی که نقش ویژه ای برای سنت حضرت رسول (ص) قول و فعل و تقریر- قائل است ، یکسان در باب قلمرو معروف و منکر فتوا می دهند؟!
جالب آن است که این اختلافات در میان دینداران و اندیشمندان دینی است. یعنی در میان کسانی که توحید ، نبوت ، معاد و امامت را قبول دارند ولی حوزه شریعت را محدود می دانند و بالتبع قلمرو معروف و منکر را در این باب باید موضوعات ذیل بررسی و تحلیل شوند تا محدوده معروف و منکر مشخص گردد:
1-2-6- گوهر و صدف دین (معنا، ویژگیها ، کارکردها )
2-2-6- نیاز به دین ( معنا ، قلمرو )
3-2-6- هدف دین ( معنا ، ارکان )
4-2-6 انتظار از دین ( معنا ، روشها ، قلمرو )
5-2-6 کمال و جامعیت دین ( مفهوم ، قلمرو )
6-2-6 دین و دنیا ( معنا ، نسبت )
3-6- معنای معروف و منکر. این موضوع که نقش قابل توجهی با موضوع سابق دارد یکی از مباحث مهم کلامی در باب امر به معروف و نهی از منکر می باشد. بسته به تفسیر و تحلیلی که از ماهیت معروف و منکر داده می شود، حوزه آن تنگ و فراخ می گردد. عموما گفته می شود: « معروف » یعنی عمل خیر و نیک و « منکر » یعنی عمل زشت و ناپسند اما سخن آن است که ما چگونه خیر و نیک و زشت و نازیبا را بفهمیم و اصلا مراد از این خیر و شر اخلاقی نیست؟
آیا مقصود همان حسن و قبح عقلی است ؟ یا فطری بودن معرفت حسن و قبح می باشد؟ آیا این دو قابل جمع اند؟ از طرفی دین نقشی در تعریف این دو دارد یا خیر، همان اصل عقلی و فطری را امضاء می کند؟ به عبارت دیگر ریشه این خیر و شر کجاست؟ آیا در فطرت است ، آیا در دین است ، آیا در عقل است؟ آیا در وجدان فرد یا اجماع جمع یا قاون طبیعی و یا شهود عقلانی است؟ در این میان نقش ارزشهایی که در یک جامعه برگرفته از سازمان یا فراتر فرهنگ ملی – بومی – منطقه ای است. در تفسیر معروف و منکر چه مقدار می باشد؟ به عبارت دیگردر یک جامعه ای به اقتضاء دیدگاه فرهنگی خاص که منشاء منطقه ای دارد ، می توان معروف و منکر را تفسیر کرد؟ آیا اصلا معروف و منکری که در شریعت آمده است این حوزه را نیز دربر می گیرد یا خیر؟ در صورت تعارض ارزشهای خوده فرهنگها چه باید کرد؟ و دهها پوشش دیگر که نقش بسزایی در فهم و تفسیر معروف و منکر دارند که نیازمند به پاسخ جدی هستند . در این میان موضوعات ذیل برای روشن شدن مفهوم و منکر از اهمیت بسزایی برخوردارند.
1-3-6 نسبت دین و اخلاق ( مفهوم ، مرزها ، غایب شناسی )
2-3-6 بنیانهای اخلق (عقل ، فطرت ، وحی ) {منفصله حقیقتیه اند، یا مانقد اجمع یا مانته الخلو}
3-3-6 نسبیت اخلاقی ( مفهوم ، مبانی ، لوازمات )
4-3-6 ثبات اخلاقی در جهان متغیر ( مفهوم ، مبانی ، لوازمات )
5-3-6 اخلاق و آداب و رفتار سازمانی ( مفهوم ، محدوده ، نسبیت )
و...
نکته حائز اهمیت در سد ساحت رهیافت کلامی یعنی – فطری بودن تمایل بر زندگی جمعی ، قلمرو امر به معروف و نهی از منکر و تفسیر معروف و منکر – آن است که مرجع تفسیر این سد ساحت چیست و کیست؟ چرا که برخی از نوائد یشان دینی معتقدند که سیستم تفکر دینی اسلام یک سیستم باز است برخلاف مسیحیت کاتولیکی یعنی در مسیحیت کاتولیکی ساختار و سیستم دین مسیحی سه ضلع دارد : خداوند ، انسان و کلیسا ، این سه ضلع یک مثلث کامل حکایتگو یک سیستم بسته است . در این سیستم کلیسا که مفسر رسمی و غیر قبل تخلف پیام خداوند است ، در خود ساختار دین پیش بینی شده است. به عبارت دیگر از نظر مسیحیت وقتی خداوند در تاریخ حلول می کند و متجد می شود و پیام می رساند ، این پیام یک حافظه رسمی و عینی در بستر تاریخ دارد و آن کلیسا است که باید این پیام را حفظ و بیان کند . در این صورت دگماهای مسیحیت به وجود می آید، که کسی حق تخلف از آنها را ندارد. اما در اسلام ضلع سوم پیش بینی نشده است و خود مردم مخاطب پیام و تفسیر کنندگان پیام هستند. این تفسیر کنندگان از یک طرف اصل تصوف اند، طرف دیگر فیلسوف اند، طرف دیگر فقها ء اند، طرف دیگر متکلمان اند و همینطور... نگارنده قبول دارد که « دگما » در مسیحست با « فتوا » در اسلام در جهات عیده ای متمایز و متباین اند. ولی باید در تفسیر ، تنظیم و تبیین آراء اسلامی در مساله معروف و منکر مرجعی مشخص وجود داشته باشد که آمرین و ناصحین را از تردید در پروژه ای مستقل بصورت جدی پی گیری شود.

7- رهیافت قرآنی و روانی

این رهیافت نیز درون دینی است و آیات و روایات معتبر و صحیح السندی را که در باب امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد، گرد آورده و طبقه بندی می کند. این جستجو و طبقه بندی آن ، دینداران و یا کسانی را که علاقه مند به آشنایی متون دینی ما هستند ، در فهم بهتر این مساله و مباحث ذیل آن یاری کرده و در پرتو این فهم بصیرت جامعی را در این باب فرا روی محققان قرار خواهد داد.

8- رهیافت سیره ای

 این رهیافت درون دینی بوده و سیره حضرت رسول (ص) و ائمه (ع) وقتی علماء بزرگ اسلامی را فرا می گیرد. اندیشمندان دینی معتقدند که سیره منبع مهمی برای شناخت اسلام است در قطعا برای شما در { اقتدابه } رسول خدا سرمشقی نیکوست: برای آن کس که به خدا و روز باز پسین امید دارد و خدا را فراوان یاد می کند. باید توجه داشت که این رهیافت با رویکرد تاریخی ، متفاوت است، در رویکرد تاریخی تنها به توصیف و روایت ظواهر امر بسنده می شود و آنها تحلیل و علت یابی نشده و عمق اعمال و شیوه رفتار مغفول می ماند . ولی سیره یعنی سبک شناسی در واقع سیره نگاهی دوباره و از سر تحلیل و با دقت در عمل و رفتار است. بنابراین رهیافت تاریخی منبع مناسبی برای سیره شناسی است ولی این به معنا یکسان انگاشتن آن دو نمی باشد. نتایج این رهیافت نقش قابل توجهی در فهم صحیح و درست ما از شرایط امر به معروف و نهی از منکر ، شرایط کامل امر به معروف و منکر ، مراتب امر به معروف و نهی از منکر و مساله ترس، برترین امر به معروف، همگانی بودن امر به معروف و آثار امر به معروف دارد.

9- رهیافت فقهی:

در کتابهای فقهی، احکامی در باب امر به معروف و نهی از منکر وارد شده است . بر این اساس و از چشم انداز احکام فقهی می توان این مساله را تحقیق کرد. این رهیافت می تواند از دریچه های گوناگون صورت پذیرد:
1-9- سیر فقهی این موضوع از زمانهایی پیش تاکنون ( تحول ، تکامل ، نقاط تمایز و اشتراک ، علل و دلایل )
2-9- از دیدگاه یکی از فقهاء ( ماهیت ، ارکان ، شرایط ، مراتب )
3-9- فقیهان یک دوره حال یک سده یا دوره حاکمیت یک حکومت مثل دوران صفویه ( دیدگاهها ، نقاط تمایز و اشتراک علل و دلایل )
به نظر می رسد در این رویکرد ، نکاتی وجود دارد که باید بصورت شفاف تر برای دینداران تبیین شوند. ما مهم ترین آنها را با توجه به دیدگاه حضرت امام رضوان- تعالی علیه – که این سال و این اجلاس ترین با نام و یاد اوست . خاطرنشان می سازیم:
الف) اقسام امر به معروف و نهی از منکر
حضرت امام رضوان – تعالی علیه – امر به معروف و نهی از منکر را بسته به واجب ،مستحب و مکروه بودن متعلق آن واجب ، مستحب و مکروه تقسیم کرده اند .
علاوه بر آنکه بر وجوب شرعی ، وجوب عقلی و بر جهت شرعی قبح عقلی را نیز افزوده اند. در آخر هم به عنوان یادآوری فرموده اند که در واجب بودن نهی از منکر فوق نمی کند که " منکر " گناه کبیره باشد یا گناه صغیره.
در اینجا باید محورهای ذیل برای مخاطبان و آمران و ناهیان تبیین شود:
1- مصادیق واجب ، حرام و مکروه در این زمان ( خصوصا موارد مشتبه و مصادیق مستحدثه )
2- حسن عقلی و قبح عقلی ( ماهیت ، ارکان و قلمرو )
3- حدمیان گناه کبیره و گناه صغیره ( تعاریف ، تمایز و مصادیق )
شنبه 20/12/1390 - 22:53
امر به معروف و نهی از منکر
نویسنده: حجت الاسلام محمد کاشفی
1- می توان گفت در امر به معروف و نهی از منکر یک مسئله چند وجهی است یعنی مسائلی در این باب وجود دارد که به نحوی باید در علوم و رشته های دیگر بررسی و تبیین شده و سپس به عنوان اصل موضوعه در این باب بکار گرفته شود. به عبارت دیگر هر چند این بحث در فقه اسلامی طرح گشته و از فرعیات تشیع به حساب می آید ولی نیازمند به مبادی تصوری و تصدیقی است که در حوزه های دیگر باید تشریح شوند. علاوه بر آنکه نفس این مساله را نیز می توان بعنوان یک پدیده دینی با رهیافتهای بودن دین ، مورد مداقه و کنکاش قرار داد.

2- رهیافت تاریخی:

می توان در امر به معروف و نهی از منکر را به نحو تاریخی دنبال کنیم- این رهیافت که بودن دینی است به ما کمک می کند تا بدانیم : 1- سیر تحول این امر چگونه بوده است؟ 2- قرائت های گوناگون از آن چه بوده است ؟ 3- شناسایی آراء چهره های بارز در این باب. 4- فهم دورانهای ظهور و افول 5- قلمرو و حدود آن در دوره های مختلف 6- کشف علل و عوامل روی آوری و عدم روی آوری مردم به این مساله و ... سیر تحول این امر در تاریخ و پاسخ های پرسش های فوق ، عناصر را که در تبیین ما در باب امر به معروف و نهی از منکر ، باید بیشتر مد نظر قرار گیرند ، روشن می سازد.

3- رهیافت جامعه شناسی دین:

جامعه شناسی دین همانند روان شناسی دین و فلسفه دین یک حوزه علمی میان رشته ای است . حوزه های میان رشته ای حاصل تاملاتی هستند که از بر قراری ارتباط و نسبت میان دو قلمرو علمی ایجاد می شوند و مسائل و موضوعات تازه ای را برای دانشمندان هر دو معرفت فراهم می کنند. در عنوان فوق ( جامعه شناسی دین )، چارچوب علمی مطرح و مضافه الیه موضوع دانش است . بنابراین جامعه شناسی دین ، بدین معناست که ما پدیده دین و ارکان آن را در قلمرو جامعه شناسی و با روشهای جامعه شناسی مورد مطالعه قرار می دهیم . جامعه شناسی دین کار جامعه شناسائی است که از سرنوعی دغدغه یا علاقه به دین می پردازند و با الگوهایی که در جامعه شناسی به مطالعه وجوه مختلف دین ، بالاخص آنجا که دین وجه اجتماعی ، نهادی و گروهی پیدا می کند، می پردازند.
« امر به معروف و نهی از منکر » صرف نظر از یک واجب شرعی که برای افراد وضع شده است دارای بعد اجتماعی است . در واقع یک مسلمان با به جا آوردن این وظیفه به نوعی در امر اجتماع مشارکت می جوید و می کوشد تا جامعه را از انحراف و فساد مصون ساخته و به فلاح و رستگاری هدایت کند. این رفتاردینی زمانی که به شکل یک نهاد جمعی سامان دهی می شود ( ستاد امر به معروف و نهی از منکر ) خصلت جمعی پیدا کرده و می توان آنرا از دیدگاه جامعه شناسی مورد مداقه قرار داد . در اینجا جامعه شناس دین به مساله امر به معروف و نهی از منکر – بماهو – نمی پردازد و از دلیل و حقانیت یا بطلان آن سخن نمی گوید، بلکه از آن جهت به این مساله می پردازد که هویت اجتماعی پیدا کرده و در رابطه ، نظامات و ساختارهای اجتماعی حضور پیدا کرده است . باید توجه داشت که وجود خارجی یک امر، لزوما و همیشه در خدمت ماهیت آن امر نیست بلکه گاه به آن ماهیت خیانت می ورزد. جامعه شناس باید این خدمت و خیانت را نشان دهد. از این رو جامعه شناس دین می توان از سرشفقت و درد دین نقش اجتماعی و بیرونی دین را بیان کند و نقاط خدمت و خیانت او را به ماهیت دین به ما نشان دهد.
رهیافت جامعه شناسی به امر به معروف و نهی از منکر همانقدر اهمیت دارد که ماهیت شناسی آن،در تمثیل روح و بدن ،نمی توان گفت که چون انسانیت انسان به روح او و به ملکات نفسانی آن است ، پس می توان به جسم بی اعتنایی ورزید، کوچکترین اختلالی که در جسم پدید آید ، در روح نیز انعکاس می یابد. آدمی برای حفظ و سلامت روحش باید در سلامت جسم خود نیز بکوشد. بررسی ابعاد اجتماعی و بیرونی امر به معروف و نهی از منکر در واقع کنکاش در پیکره آن است و این کوشش نقاط ضعف تبیینی ما را در برخی از روح ماهیت یا غلظت از مرتب و شرایط امر به معروف و نهی از منکر نشان می دهد ، چرا که ما مدعی هستیم که اسلام به کاملترین و جامعترین وجه اعمال دینی را ترسیم نموده که اگر در درست بدان عمل شود، انسان را به سعادت که غایت دین است ، رهنمون میکند، بنابراین توجه به عدم بازدهی مطلوب امر به معروف و نهی از منکر یا بعضا نتیجه معکوس دادن آن در جامعه (جامعه شناسان ) به ما کمک می کند تا در ترسیم صحیح و معقول و موجه ماهیت امر به معروف و نهی از منکر بیشتر دقت ورزیم و در این جستجو نکات غفلت شده را مجددا بکار بریم.
ناگفته نماند که دریچه های گوناگونی برای ورود به بحث جامعه شناسان درباب امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد که هر کدام قدر، منزلت و اهمیت خود را دارا هستند:
1-3- شناخت فوق و گروههایی که این مساله را بکار بسته اند{ فوق یک دین}
2-3- شناخت نقاط اشتراک و افتراق این رفتار دینی – اجتماعی – در ادیان ابراهیمی یا ادیان سنتی .
3-3- کشف نحوه کارکرد و نهادهای دینی درباب امر به معروف و نهی از منکر { کارکرد سپاه پاسداران،سازمان تبلیغات اسلامی ، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ، دفتر تبلیغات اسلامی ، بسیج،نهاد رهبری در دانشگاهها و ...}
4-3- کشف نحوه کارکرد نهادهای دولتی { نیروی انتظامی ، وزارت کشور ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی }
در این باب .
و ...

4- رهیافت جامعه شناسی دینی:

 باید توجه داشت که جامعه شناسی دینی غیر از جامعه شناسی دین است . جامعه شناسی دین یک بحث بودن دینی درباب دین است که بر اساس روشهای تجربی و نظری جامعه شناسی دینی انجام می گیرد ولی جامعه شناسی دینی یک بحث درون دینی است که نگرشها و جهت گیری هایش را از مباحث مختلف معارف دینی اخذ می کند. جامعه شناس دین ،مطالعه اجتماعی درباب پدیده های دینی ( مثل رفتارهای دینی ) است ولی جامعه شناسی دینی مطالعه غیر تجربی دینداران درباب نگاه دین به مسائل اجتماعی و آموزشهای اجتماعی ادیان و رفتار اجتماعی دینداران است . به عبارت دیگر جامعه شناسی دین در مباحث خودانگیزه دفاعی و تبلیغی خاص را دنبال نمی کند ولی جامعه شناسی دینی می خواهد نشان دهد که دین در محدوده های اجتماعی نظرات خاصی دارد.
بنابراین در این رهیافت ،سعی می شود که سهم امر به معروف و نهی از منکر در تحولات اجتماعی از نگاه درونی تبیین و تشریح شود. در این نگرش می توان آثار – مثبت یا منفی-اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر یا ترک آن را راهیابی کرد. به برخی از این آثار از دیدگاه اسلام اشاره می شود:
1-4- ترک آن موجب انقراض و هلاکت یک اجتماع می شود و انجام آن سبب فلاح و نجات از هلاکت .
« پس چرا از نسلهای پیش از شما خردمندانی نبودند که مردم را از فساد در زمین باز دارند؟ جز اندکی از کسانی که از میان آنان نجاتشان دادیم و کسانی که ستم کردند به دنبال ناز نعمتی که در آن بودند رفتند، و آنان بزهکار بودند . و پروردگار تو{ هرگز} بر آن نبوده است که شهرهایی را که مردمش اصلاح گرند ، به ستم هلاک کند.»
2-4- موجب اتحاد در جامعه می گردد . « همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که دشمنان { یکدیگر} بودید،پس میان دلهای شما الفت انداخت ، تا به لطف او برادران هم شدید، و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید ... و باید از میان شما ، گروهی { مردمی را } به نیکی دعوت کنند و به کار شایسته وا دارند و از زشتی بازدارند و آنان همان رستگارانند . و چون کسانی مباشید که پس از آنکه دلایل آشکار برایشان آمد، پراکنده شدند و باهم اختلاف پیدا کردند، و برای آنان عذابی سنگین است.
قرار گرفتن آیه امر به معروف و نهی از منکر میان امر به اتحاد و نهی از تفرق و اختلاف ، بیانگر این مطلب است که مراد از خیر همان اتحاد می باشد یعنی درمیان مسلمانان باید جماعتی باشند که همیشه مسلمانان را به وحدت و اتحاد دعوت کنند. و با توجه به آیه بعدی ، مراد از منکر همان تفرقه و پراکندگی است . گویا مجموع این سه آیه می خواهد بگوید که قرآن در میان خیرها حسن تفاهم و وحدت و اتفاق میان مسلمانان را مادر و مبدا همه خیرها می داند و در میان زشتیها و پلیدیها ، آنچه را از همه بدتر می داند اختلاف و تفرقه است ، از این رو با امر به اتحاد و پرهیز از اختلاف که در سایه امر به معروف و نهی از منکر پدیدار می گردد . جامعه بسوی وحدت سوق داده می شود.
3-4- موجب برپایی واقامه شعایر دیگر اجتماعی دین می شود . « و مردان و زنان با ایمان ، دوستان یکدیگرند، که به کارهای پسندیده وا می دارند و از کارهای ناپسند باز می دارند و نماز را برپا می کنند و زکات می رسند و ازخدا وپیامبرش فرمان می برند. آنانند که خدا به زودی مشمول رحمتشان قرار خواهد داد ، که خدا توانا و حکیم است »
در این آیه قسمتهای بطور علت و معلول مرتب بر یکدیگر ذکر شده است . لازمه ایمان حقیقی ، علاقه و محبت به سرنوشت یکدیگر است ولازمه این محبت وعلاقه امر به معروف و نهی از منکراست و لازمه امر به معروف و نهی از منکر قیام بندگان به عبادت ، هر قیام به وظیفه کمک و دستگیری از فقراء یعنی زکات که یکی از شعائر دینی که دربعد اجتماعی – اقتصادی مسلمانان مفید و کارآمد است – می باشد.
4-4- موجب اصلاح جامعه می شود .امام حسین (ع) در وصییتنامه معروف خود خطاب به برادرش محمد بن حنیفه به کار خود عنوان « اصلاح » و به خود عنوان « مصلح» داد و این اصلاح را درپرتو امر به معروف و نهی از منکر عملی دید . البته هرچند اصلاح درپرتو امر به معروف و نهی از منکر که از ارکان تعلیمات اجتماعی اسلام می باشد ، تحقق می یابد ولی باید توجه داشت که هر امر به معروف و نهی از منکر لزوما مصداق اصلاح اجتماعی نیست، ولی هراصلاح اجتماعی ، مصداق امر به معروف و نهی از منکر هست.
5-4- امر به معروف و نهی از منکر ،خود نوعی نظارت عمومی بر قدرت که یکی از نهادهای مهم و اساسی اجتماعی تلقی می گردد، می باشد . ازدیدگاه اسلام محدوده امر به معروف و نهی از منکر فراتر از گناهان فردی است بلکه گناهان اجتماعی را نیز که از سوی قدرت حاکمه به جامعه تزریق می شود و منجر به تضعیف ارکان و محو آثار دین و گمراهی مسلمانان می گردد، شامل میشود،این مساله از منظر فقهاء اسلامی به حدی اهمیت دارد که هیچ حد و مرزی برای آن یعنی برخورد با گناهان اجتماعی- وجود ندارد و تا مرز ریخته شدن خون عزیز ترین فرزندان اسلامی باید برآن پای فشرد.
شنبه 20/12/1390 - 22:53
امر به معروف و نهی از منکر

ابعاد اجتماعی امر به معروف ونهی از منكر

الف : اجرای قانون منوط به نظارت عمومی
درست است که دولت ، در نظام اسلامی ، مسئول اجرای قانون و مقررات است ، لیکن این کار در صورت عدم نظارت عمومی نه کافی است زیرا که دولت و عُمّال او در همه جا حضور ندارند و نه مردمی است چرا که آحاد مردم در حرکت تکاملی جامعۀ خود را مسئول و سهیم نمی دانند و بدیهی است که چنین روحیه ای در روند تکاملی جامعه فتور و سستی پدید می آورد . ولی اگر مردم خود را مسئول در نظارت بر اعمال خیر و شر و معروف و منکر جامعه ببینند ، هم کنترل جامعه بهتر صورت می گیرد و هم عامل گسترش و بالا بردن فرهنگ جامعه خواهد بود و هم فاصلۀ میان دولت و ملت کمتر خواهد شد . در نتیجه مردم ، دولت و برنامه های فرهنگی و اصلاحیش را از آن خود خواهند دانست و انسجام دولت و ملت ، مستحکم تر خواهد گردید و بر این اساس است که اسلام ، در عین این که این دو وظیفه را چنان که در کتاب خواهدآمد ، مربوط به نظام حاکم می داند ، مربوط به آحاد مردم نیز می داند تا از این رهگذر ، پشتوانه ای همگانی برای رشد و گسترش نیکی ها و زدودن زشتی ها قرار داده ، ضامن اجرائی قوی و نیرومند برای همه مقّررات از ناحیه تودۀ ملت ، مقرر نموده باشد .
و بدین جهت است که امام صادق (علیه السلام) امر به معروف و نهی از منکر را بر افرادی که توان انجام آن را دارند و بر خود و یارانشان نمی ترسند، واجب دانسته و فرموده است :
« اَلامرُ بِالمَعروفِ وَ النَّهیِ عَنِ المُنکَرِ وَاجِبَان عَلی مَن اَمکَنَهُ ذَالِکَ وَ لَم یَخَف عَلَی نَفِسهِ وَ لا عَلَی اَصحَابِهِ»
امر بمعروف و نهی از منکر ، بر کسی که قدرت بر انجام آن دارد و بر خود و یارانش نمی ترسد ، واجب است».
و علی (علیه السلام) نیز آن ها را مایه تقویت مؤمنین و تحقیر کافرین دانسته و فرموده است :
فََمن اَمَرَ بِالمَعروف شَدَّ ظُهورِ المُؤمِنین وَ مَن نَهَی عَنِ المُنكَر اَرغَمَ اُنُوفِ الكافرین ؛
کسی که امر به معروف کند ، پشت مؤمنان را محکم کرده و آن کس که نهی از منکر کند ، بینی کافران را به خاک مالیده است .

ب : وظیفه حکومت در اجرای امربه معروف و نهی از منکر

همه مسلمانان در انجام این مسئولیت بزرگ « امر بمعروف و نهی از منکر» مؤظفند ولی گاهی مواردی پیش می آید که اگر پای حکومت در میان نباشد، این تکالیف کارساز نیست و احیاناً معضلاتی پیش می آید و یا ممکن است بر اثر مقابله اهل منکر و نیاز به ضرب و تعزیر باشد ، از این رو اسلام ، امر به معروف حکومتی را نیز تبیین نموده بنابر این حکومت در قبال انجام این فریضه وظیفه ای خاصی را دارد .

ج : امر به معروف رمز انسجام

این فریضه ، هدایت ، دعوت ، ارشاد ، نصیحت و برخورد را شامل می شود و طبق روایت ، بزرگترین عامل ، جهت استحکام اسلام است .
امام علی (علیه السلام) می فرمایند : آن هنگام که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) مرا به یمن فرستاد به من فرمود :
« یَا عَلِّی لا تُقَاتِلَنَّ اَحَداً حَتَّی تَدعُوهُ وَ ایم الله لان یَهدِی الله عَلَی یَدَیکَ رَجُلاً خَیرٌ لَکَ مِمَّا سَلعَت عَلیهِ الشَمسِ وَ غَرُبَت»
ای علی ، با کسی جنگ مکن مگر آن که او را دعوت به اسلام کنی ، سوگند به خدا ، اگر خداوند کسی را به وسیله تو هدایت کند ، برایت بهتر است از آن چه را که خورشید بر آن می تابد و غروب می کند.
و نیز آن حضرت فرمود :
« مَن اَمَرَ بِالمَعروف وَ نَهَی المُنکَر فَهُوَ خَلِیفة الله فِی الارضِ وَ خَلیفَةُ رَسُولِهِ »
کسی که امر به معروف و نهی از منکر کند او خلیفۀ خدا و پیامبرش در زمین است.
امام علی (علیه السلام) نیز می فرماید :
«قَوامُ الشَریعَةِ اَلامرُ بِالمَعروف وَ النَهیِ عَنِ المُنکَر وَ اِقَامَةُ الحُدُود»
سرپا ماندن دین، وابسته به امر به معروف و نهی از منکر و اجرای دستورات الهی است .
پاسخ به یک شبهه :
گاهی اوقات ممکن است برخی از غرب زده ها انجام تکلیف امر به معروف و نهی از منکر را موجب سلب آزادی افراد و دخالت در امور شخصی دیگران و یا عامل هرج و مرج و یا اعمال خشونت در جامعه بدانند و به جای آن که آن را مایۀ سعادت و تکامل جامعۀ اسلامی به شمار آورند ، مایۀ پسرفت و بدبختی جامعه بیانگارند.
ولی با توجه با آن که اولاً وجود قانون در جامعه برای کنترل و محدود کردن افراد است و هیچ کس آزادی مطلق و بی بند و بار را نمی تواند بپذیرد و از این رو این مقدار از سلب آزادی نیز در راستای تحقّق همان فلسفۀ جَعل قانون است که پذیرفته شده است و گرنه وضع قانون و جواز آزادی مطلق ، کاری عبث و بی حاصل خواهد بود.
و ثانیاً چنانکه می دانیم اِعمال قانون، در همه جا مستلزم خشونت نیست ، ولی گاهی گریزی از آن نیست مثلاً کسی که سرقت مسلّحانه کرده و یا آدم کشته و یا دیگران را مورد ضرب و جرح قرار داده در همه جای دین ، قانون درحقّ آن ها سخت گیری می کند و با خشونت بر برخورد می نماید ، از این رو در مسألۀ ترک معروف و ارتکاب منکر نیز چنین است یعنی اگر ارشاد و موعظه و گفتار نرم و خیرخواهانه مؤثّر نیفتاد ، حکومت اسلامی اقدام در موضع قدرت و برخورد قهر آمیز متوسّل می شوند و البته با مراحل خود انجام پذیر می باشد و طبعاً چنین کاری برای حفظ حقوق افراد و جلوگیری ازهرج ومرج « انارشیسم » است .
و هر حکومتی در اجرای قانون و حفظ امنیّت عمومی ناگزیر از اعمال این مقدار خشونت است . بنابر این ، بر خلاف تصوّر افراد سطحی نگر این تکلیف الهی ( امر بمعروف و نهی از منکر ) موجب سلب آزادی وخشونت و هرج و مرج نیست .
این تکالیف از عوامل اجرای قانون و پیشگیری از حوادث سوء غیر قابل کنترلی است که در سایۀ بی بند و باری مطلق ، پدید می آمده و سرانجام جامعه را به سقوط خواهد کشانید .

آثار و بركات امر به معروف و نهی از منکر

الف: برکات معنوی
1ـ نجات از قهر خدا
امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند :
هر کس منکر و خلافی را دید و قلباً از آن ناراحت شد ، همانا از قهر خدا نجات پیدا کرده وتن به سلامت برده است .
و هر کس با زبان از کار خلاف نهی کرد، به پاداش رسیده است.
2ـ بهره از الطاف خدا
هر کس با شمشیر و قوت و قدرت برای عزت کلمه الله قیام کند ، به واقعیت الطاف الهی رسیده است.
هرکس بدعت گزاری را با نهی از منکر بترساند ، خداوند قلبش را از ایمان پرکند ولی اگر نسبت به او نرمش نشان دهد ، قانون خدا را تحقییر کرده است.
3ـ نشانه بهتر بودن
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :
بهترین مردم کسی است که مردم را به معروف دعوت کند .
و برعکس اگر کسی در برابر معروف و منکر هیچ گونه احساسی نداشته باشد، انسانیت او دگرگون شده است به نحوی که دیگر حرف خیری را نمی پذیرد.
4 ـ اثر امربه معروف در خود انسان
حضرت علی (علیه السلام) به فرزندش فرمودند : امربه معروف کن تا اهل معروف باشی. آری ! همان گونه که هر کس لباس می شوید ، دست خودش نیز پاک می شود ، کسی که مردم را به خیر دعوت می کند ، به طور طبیعی سعی می کند تا خودش نیز به آن کار عمل کند که به دیگران سفارش می کند.
5 ـ شرکت در همه ثواب ها
در روایات متعدد می خوانیم هر کس مردم را به کار خیر راهنمائی و سفارش و دعوت کند و مردم به خاطر دعوت او آن کار را انجام دهند ، دعوت کننده در پاداش شریک می شود بدون آن که از اجر دیگری کاسته شود.
هرکس دیگری را به کار خیر راهنمائی و سفارش و با دعوت او آن کار را انجام دهند، دعوت کننده در پاداش شریک می شود بدون آنکه از اجر دیگری کاسته شود .
هر کس دیگری را به کار خلاف و انحراف دعوت کند ، در کیفر مفاسد او شریک است . بنابراین ، کسی که امر به معروف می کند ، در پاداش همه کارهایی که مردم به خاطر دعوتش انجام می دهند شریک است.

ب: برکات اقتصادی امر به معروف و نهی از منکر

خداوند در قرآن می فرماید: اگر مردم مناطق ایمان آورند و تقوا پیشه کنند (که یکی از مصادیق تقوی امر به معروف و نهی از منکر است) به طور قطع از آسمان و زمین برکاتی خواهیم گشود .
امام محمد باقر (علیه السلام) می فرمایند:
با امر به معروف و نهی از منکر، کسب ها حلال و زمین ها آباد می شود.
و در جای دیگر می فرمایند : مقدار باران در هر سال یکسان است ولی اگر مردم گناه کردند ، خداوند مسیر باران را تغییر می دهد.
سپس ایشان برای هر گناهی آثاری را بیان فرمودند:
  • اگر در جامعه زنا زیاد شود، سکته و مرگ ناگهانی زیاد می شود.
  • اگر کم فروشی رایج شود ، قحطی پیدا می شود .
  • اگر زکات پرداخت نشود ، برکات زمین کم می شود .
  • اگر پیمان شکنی و بی وفایی زیاد شد ، دشمن غالب می شود.
  • اگر صله رحم قطع شود، اموال به دست نا اهلان می افتد.
  • اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، اشرار بر مردم تسلط می یابند به نحوی که فریادها بی اثر می شود.

    ج ـ برکات اجتماعی امر به معروف ونهی از منکر

    قرآن، جامعه ای را رستگار می داند که گروه ویژه ای برای امر به معروف ونهی از منکر داشته باشد.
    در آیه دیگری می فرماید :
    نشانه بهترین جامعه آن است که امر به معروف و نهی از منکر در آن زنده باشد.
    صالحانی راکه ما در هر نماز با جمله (السلام علینا و علی عبادالله الصالحین) برآنان سلام می فرستیم ، کسانی هستند که امر به معروف و نهی از منکر می کنند.
    در آیه دیگری می خوانیم :
    هنگام عذاب ، تنها ناهیان از منکر نجات پیدا می کنند و بقیه مردم خواه گناهکار و خواه افراد ساکت و بی تفاوت گرفتار قهر خدا می شوند.
    امام محمدباقر (علیه السلام) درباره امر به معروف و نهی از منکر فرمودند : هرکس آن دو را یاری کند خداوند به او عزت می دهد. هر کس خوارشان کند ، خدا او را خوار می کند.

    د ـ برکات سیاسی امر به معروف ونهی از منکر

    حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند : پشتوانه مومنان و وسیله تحقیر کفار، امربه معروف ونهی از منکر است.
    اگر امر به معروف نهی از منکر نشود، به تدریج اشرار بر شما حاکم خواهند شد و کار به جایی خواهد رسید که خوبان شما هر چه فریاد زنند ، پاسخی نشنوند.
    در روایت دیگری می خوانیم:
    اگر امر به معروف و نهی از منکر نکنید و پیرو اهل بیت پاک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نباشید ، خداوند اشرار را بر شما مسلط خواهد کرد و چنان در فشار قرار خواهید گرفت که هر چه خوبان شما دعا کنند، مستجاب نشود .
    1ـ حق به حقدار می رسد
    جمله دیگر درباره نقش امر به معروف ونهی از منکر ، در سالم نمودن قوه قضائیه است آن جا که می فرماید :
    و «ترد المظالم» با امر به معروف و نهی از منکر حق به صاحبش بر می گردد .
    آری!
    اگر مردم اطلاعات صادقانه ی خود را به عنوان شاهد در اختیار قاضی و دادستان قرار دهند و مسئولان قضایی را آگاه کنند ، بسیاری از ظلم ها قابل برگشت است.
    اگر هر کس در برابر ظلم به وظیفه خود عمل کند ، ظالم می داند برای ظلم کردن جایی نمی یابد و قهراً حق ها به صاحبش بر می گردد.
    امام صادق(علیه السلام) به یکی از یاران خود فرمودند:
    اگر شما دور بنی عباس را نمی گرفتید ، آن ها ما را خانه نشین نمی کردند. سکوت شما ما را خانه نشین کرد.
    2ـ زمین ها آباد می شود
    حضرت می فرمایند: و «تعمر الارض» آباد شدن زمین، یکی دیگر از آثار امر به معروف و نهی از منکر است زیرا آبادی نیاز به تلاش و سرمایه گذاری و علاقه و تخصص و بسیج شدن و تعاون دارد که همه آن ها از معروف هاست و باید به آن امر شود ، فاسد کردن زمین از طریق جنگ و بیکاری و رهاکردن و راکد گذاشتن سرمایه ها و فتنه و تفرقه و اسراف و عیاشی است ـ که همه آن ها از منکرات است ـ و باید از آن ها جلوگیری شود.
    3ـ احقاق حق
    گرفتن حق نیاز به آگاهی، قدرت، اراده، وحدت، شجاعت و تبلیغات دارد که هر یک از آن ها با تذکر و حمایت و تشویق و در یک کلمه با امر به معروف حاصل می شود . چه زیباست سخن حضرت که می فرمایند: وَیَنصِف مِنَ اَلاعدَاء.
    4 ـ برقراری نظام و ثبات
    با امر به معروف ونهی از منکر ، نظام شما ثبات پیدا می کند ( وَیَستَقِیمَ اَلامر ) زیرا اگر بهترین قانون ونظام ، مراقبت و حمایت نشود ، متزلزل خواهد شد . امر به معروف ونهی از منکر ضامن پایداری نظام و حمایت از نیکوکاران و استخوانی در گلوی خلاف کاران است.
    منبع:www.nemademehr.com
  • شنبه 20/12/1390 - 22:52
    امر به معروف و نهی از منکر
    نویسنده: سید امیرحسین کامرانی راد
    رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم ) فرمودند :
    مَن اَمَرَ بِالمَعروفِ ونَهَی عَن المُنکَرِ فَهُوَ خَلیفََةُ الله فِی ارضِهِ وَ خَلیفة رسول الله و خلیفة کِتابِه :
    هر کس امر به معروف و نهی از منکر نماید ، پس او جانشین خدا در زمین و جانشین رسول خدا و جانشین کتاب خداست.
    اِذا لَم یَامُروا بِالمعروف وَ لَم یَنهَوا عَنِ المُنکر.... سَلَّطَ الله عَلیکُم شِرارُهُم فَیَدعُوا عِندَ ذَلکَ خِیارهم فَلایُستَجَابُ لَهُم ،
    رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم ) وقتی مردم امر به معروف ونهی از منکر ننمایند .... خداوند ، بدان را بر ایشان مسلط خواهد کرد .
    پس در این حالت ، افراد صالح به در گاه خدا دعا می کنند ولی دعایشان مستجاب نمی شود.
    مَن اَمَرَ بِالمَعروف شَدَّ ظُهورِ المُؤمِنین وَ مَن نَهَی عَنِ المُنكَر اَرغَمَ اُنُوفِ الكافرین.
    هر كه امر به معروف كند سبب پشت گرمی و تقویت مؤمنین می گردد و هركه نهی از منكر نماید كافران را به خاك مذلت می نشاند.
    حضرت علی(علیه السلام) فرمودند:
    اِنَّمَا هَلَكَ مَن كَانَ قبلكُم حَیثُما عَمَلوا مِنَ المَعاصِی وَ لَم یَنهَهُم الرَبَّانِیون و الاحَبَار عَن ذَلكَ.
    سبب هلاكت و معذب شدن پیشینیان شما فقط این بود كه مرتكب گناهان شدند و علمای ربانی و دانشمندان آنان را از گناه نهی نكردند.
    اِنَّ الامرَ بِالمَعروف وَ النَهیِ عَن المُنكَر لَخُلقَان مِن خَلق الله سُبحَانَهُ وَ اَنَّهُمَا لا یَقربَان مِن اَجَل وَ لا یَنقَصِمَان مِن رِزقٍ.
    امر به معروف و نهی از منكر دو صفت از اوصاف خداوند سبحان است و این دو عمل نه اجل انسان را نزدیك می كند و نه روزی را كم می گرداند.
    حضرت امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
    اُرِیدُ اَن آمِر بِالمَعروفِ وَ اَنهَی عَنِ المُنکَرِ وَ اَسِیرُ بِسِیرةِ جَدِّی وَ اَبِی عَلِّی بن ابی طالب (علیه السلام).
    هدف من امر به معروف و نهی ازمنکر و حرکت براساس سیره جدم رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم ) و پدرم علی ابی طالب است.
    حضرت امام باقر(علیه السلام) فرمودند:
    یَكُونَ فِی آخِرِ الزَّمَان قَومٌ یَتَّبِع فِیهِم قَومٌ مَرَاءُونَ لا یُوجِِبُونَ اَمرَا بِمَعروَفٍ وَ لا نَهیَاً عَنِ مُنكَر اِلَّا اِذا آمَنُوا الضَررَ یَطلُبُون لِاَ نفُسِهِم الرَخصَ و المَعاذِیر.
    در آن آخر الزمان گروهی ظهور خواهند كرد كه از ریاكارانی پیروی می كنند كه هیچ امر به معروف و نهی از منكری را واجب نمی دانند مگر آنكه از زیان آن در امان باشند و برای فرار از این وظیفه عذر و بهانه می جویند.
    مَا اَقَّر قَومٌ بِالمُنكرِ بِین اَظهَرُهم لا یُغیِرونَهُ الا او شك اَن یَعُمهُم الله بِعِقَابٍ.
    هر گاه مردم در برابر گناهی كه در جامعه رواج یافته سكوت كنند و در صدد دفع آن بر نیایند، خداوند به زودی همه ایشان را مشمول عذاب می فرماید.
    فَانکَرُوا بِقُلوبِکُم ، وَاَلفَظُوا بِالَسِنتِکُم وَ صَکوا بِهَا جِبَاههم وَلا تَخَافُوا فِی الله لَومَة لَائِم فَاِن اتَّعَظُوا وَاِلی الحَقِّ رَجَعُوا فَلا سَبِیلَ عَلَیهِم (اِنَّما السَبِیل عَلی الذینَ یَظلِمُونَ النَّاسَ وَ یَبغَونَ فِی الارضِ بِغَیرِ الحَقّ اُولئکَ لَهُم عَذابٌ اَلِیم )هُنالَکَ فَجَاهَدُوهُم بِاَبدَانِکُم وَ اَبغَضُوهُم بِقُلوبِکُم
    امام باقر (علیه السلام) فرمودند: (در برابر منکرات ) قلباً از گناه ناراحت شوید (آن گاه ) به زبان آورده و اعتراض کنید ، (سپس ) با تندی به پیشانی او بزنید ـ البته نه با دست ، بلکه با سخن با او برخورد کنید ـ و در راه خدا از ملامتگری نترسید ، اگر موعظه را پذیرفتند و به سوی حق بازگشتند ، چیزی بر آن ها نیست (مطلوب حاصل شده است). راه (نکوهش) تنها بر کسانی است که به مردم ستم می کنند و به ناحق در زمین طغیان می کنندآنان عذابی دردناک خواهند داشت . اگر گناه کاران ، دست از کار خلاف بر نداشتند پس با آنان جهاد کنید و کنینه ی آنان را به دل داشته باشید.
    امام صادق (علیه السلام) فرمودند :
    وَ قَالَ الصَادِق وَیلٌ لِقَومٍ لا یُدِینُونَ الله بِالامرِ بِالمَعروف وَ النَّهی عَنِ المُنكَر.
    وای بر مردمی كه با عمل نكردن به امر به معروف و نهی از منكر به دین خداوند پایبند نیستند.
    مَن كَانَ لَهُ جَارٌ یَعمَلُ بِالمَعاصِی فَلَم یَنهَه فَهُوَ شَریكُهُ.
    هركه همسایه گنهكاری داشته باشد واورااز گناه نهی نكند،در گناه او شریك است.

    امر به معروف ونهی از منكر در غرر الحكم و درر الكلم

    * خرد از بدی پاكیزه است و به خوبیها فرمان دهنده . ( 328/1)
    *امر به معروف ، برترین عملهای مردم است . (101/2)
    *كسی كه بعمل گروهی خشنود است همانند آنان است . و هر كس كه در باطل وارد شده دو گناه كرده : گناهی برای خشنودی و گناهی برای عمل (131/2)
    *امر كن به نیكویی تا از اهلش بوده باشی ؛ و بازدار از بدی با دست وزبان خود. و با تلاش از انجام آن جلوگیری نما. ( 214/2)
    * از خوبیها فرمان برید و بر آن امر كنید واز بدیها باز ایستید و از آن نهی كنید. ( 262/2)
    *امر به معروف ونهی از منكر مرگی را نزدیك نمی گرداند و روزی را كم نمی كند و لكن اجر و پاداش را دوچندان كنند . و برتر از این دو سخن ، عدلی است كه در برابر پیشوا ی ظالمی گفته شود. (611/2)
    * نهایت دین ، امر به معروف ونهی از منكر وبرپاداشتن حدود است. ( 374/4)
    *امر به معروف ونهی ازمنكر واقامه حدود ، ستون شریعت است . ( 518/4)
    *عمل كننده به خوبی ، وبازدارنده از بدی باش ومنش بی وفایی را بد بدار. ( 607/ 4)
    *امر كننده به خوبی و بازدارنده از بدی باش . برای كسی كه از تو بریده ، پیوند دهنده و برای كسی كه تورا محروم ساخته ، عطا كننده باش. ( 610/4)
    *به خوبیها امر كننده ، واز بدیها نهی كننده و، وبه خوبی ها عمل كننده ، وبرای بدیها بازدارنده باش .( 613/4)
    *هركس امر به معروف كند ، پشت مومنین را محكم كرده است (258/5)
    *هركه نهی از منكر كند، بینی فاسقان را به خاك مالیده است . ( 259/5)
    *هر كه در او سه چیز باشد دنیا و آخرت او سالم ماند: امر به معروف كند خود نیز بر آن فرمان برد، ونهی از منكر نماید و خود نیز از آن باز ایستد، و حدود خداوند بزرگ را محافظت نماید. (440/5)
    *از برترین فضیلتها ، نیكی كردن و گسترش خوبیهاست. ( 29/6)
    *هرگز به سوی خوبیها راهنمایی نشوی مگر آن كه بدیها را فراموش كنی ( 67/5)
    *هر كس ببیند ناروایی را كه به آن عمل می شود، و كار بدی را كه به سوی آن خوانده می شود و آن را به قلب خود بداند ، پس سلامت ماند و رهایی یابد ؛ وكسی كه آن را به زبان انكار كند ، پس پاداش داده شود واو از اولی بر تر است . و كسی كه آن را با شمشیر انكار كند تا حجت خداوند برتر قرار گیردو سخن ستمكاران پست تر ، پس او همان است كه راه هدایت رسیده و بر راه درست ایستاده است ویقین در دل او روشن شده است. (559/2)
    *هرگاه یكی از شما منكری را ببیند و قادر نباشد آن را با دست و زبان خود انكار كند ولی آن را با قلب خویش بد بداند و خداوند راستی آن را بداند ، هر آینه به وظیفه خود عمل كرده است. (183/3)
    *اگر از مسابقه دادن با یكدیگر ناگزیرید ، پس در اجرای حدود خدا وامر به معروف با یكدیگر مسابقه دهید . ( 20/3)
    *برخی از شما با دست و زبان و قلب خود نهی از منكر می كند پس او تمام خصلتهای خوب را كامل كرده است . و برخی با زبان وقلب به انكار منكر می پردازد ، او دو خصلت از خوبیها را دریافته ویكی را تباه ساخته است. و برخی از شما فقط با قلب منكر بد یهاست واز دست وزبان خود در این راه بهره نمی برد ، پس او دو خصلت از برترین خصلتهای سه گانه را تباه ساخته و یكی ازآن برگرفته است. و برخی از شما برای جلوگیری از بدیها نه از دست ونه زبان و نه قلب خود استفاده می كند ، كه او مرده ای درمیان زندگان است. (444/4)
    *بسا بازدارنده ای كه خود باز نایستاده است. ( 78/ 4)
    *بسا فرمان دهنده ای كه خود فرمان نمی پذیرد. ( 78/ 4)
    *برای نادانی آدمی كفایت كند این كه مردم را از چیزی بازدارد كه خود آن را انجام می دهد .( 584/4)
    *برای گمراهی آدمی بس است این كه مردم را به چیزی فرمان دهد كه خود آن را انجام ندهد واز چیزی بازدارد كه خود از آن بازنایستاده است. ( 584/4)
    *امر كننده به خوبیها و عمل كننده به آن باش ؛ ومباش از آنان كه دیگران را به چیز امر می كنند ولی خود نافرمانی می كنند و خشم پروردگار را به خود بر می انگیزند. ( 616/4)
    *چه زشت است برای مردم این كه مردم را از بدیها برحذر دارد و آنها را از پستیها و گناهان بازدارد ، ولی چون تنها شود خود مرتكب آنها شود و از عمل به آن روی برنتابد. ( 480/6)

    امر به معروف ونهی ازمنکر در رفتار وسیره معصومان (علیهم السلام)

    اساس سیره پیامبر اکرم و امامان بزرگوار (علیهم السلام) بر امر به معروف ونهی از منکر استوار است .
    آنان نه تنها به این دو فریضه مهم اقدام می نمودند بلکه پیروان خویش را به اهمیت سفارش دادن دیگران به نیکی ها و پرهیزدادن از پلیدی ها متوجه می ساختند .
    از نظر آن بزرگواران امربه معروف ونهی ازمنکر عمومی بوده وحق از آن همه ی مردم می باشد .
    در این بخش به عنوان نمونه اشاره ای به رفتارمعصومان (علیهم السلام) داریم :

    سیره عملی امام رضا علیه السلام در مورد فریضه امر به معروف و نهی از منکر

    به دستور مامون علمای برجسته از فرقه های گوناگون در مجالس مناظره حاضر می شدند و امام رضا (علیه السلام) با آن ها مناظره و بحث می کرد .
    در یکی از این مجالس « عمران صابی» که از دانشمندان بزرگ بود حاضر شد و درباره ی توحید خدا با امام رضا (علیه السلام) به بحث پرداخت هر سوالی که او مطرح کرد.
    امام با استدلال های روشن و قطعی ، جواب می داد بحث و مناظره به اوج خود رسیده بودکه هنگام نمازظهر فرا رسید امام رضا (علیه السلام) به مامون فرمودند: «الصلاة قد حصرت» (وقت نماز فرا رسیده) عمران صابی گفت :
    « یَا سَیدی لا تَقطَعُ عَلی مَسألتِی فَقَد رَقَّ قَلبِی »
    ای آقای من ! پاسخ سئوال من را قطع نکن . اکنون قلب من نازک گشته است (آمادگی پذیرش حقیقت رایافته است )
    امام رضا (علیه السلام) تحت تاثیر احساسات عمران صابی قرار نگرفت و فرمود : « نصلی و نعود» نماز می گذاریم و سپس باز می گردیم.
    امام رضا(علیه السلام) با همراهان برخاستند و نماز خواندند و پس از نماز به همان مجلس باز گشتنه و به بحث و بررسی ادامه دادند.

    امر به معروف در قیام امام حسین (علیه السلام)

    مطالعه ی قیام سیدالشهدا (علیه السلام) به خوبی نشان می دهد که عنصر اصلی این قیام مقدس ، امر به معروف ونهی ازمنکر است .
    حضرت نیز در مناسبت های مختلف به این دو فریضه مهم ، تصریح می نمود . آن بزر گوار قبل از خروج ازمدینه علت قیام خویش را این گونه بیان فرمود:
    اِنِّی لَم اَخرُجُ اَشِراً وَلا بَطِراً وَ لا مُفسِداً وَلا ظَالِمَاً وَ اِنَّمَا خَرجتُ لِطَلَبِ الا صلَاحَ فِی اُمَةِ جَدِّی (صلی الله علیه وآله وسلم )
    من از روی خود خواهی وخوش گذرانی فساد و ستمگری قیام نکردم بلکه برای اصلاح امت جدم به پاخاسته ام .
    در حالی که بنی امیه این گونه وانمود می کردند که آن برگوار برخلیفه ی وقت و به ضرر اسلام خروج کرده است امام حسین (علیه السلام) با این سخن روشن ، هرگونه فساد ستمگری و خودخواهی را نفی می نماید و در عوض تاکید می نماید که حرکت و قیامش یک حرکت اصلاحی با محوریت سیره و سخن پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم ) می باشد . و نیزفرمود :
    اُرِیدُ اَن آمِر بِالمَعروفِ وَ اَنهَی عَنِ المُنکَرِ وَ اَسِیرُ بِسِیرةِ جَدِّی وَ اَبِی عَلِّی بن ابی طالب (علیه السلام).
    هدف من امر به معروف و نهی ازمنکر و حرکت براساس سیره جدم رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم ) و پدرم علی ابی طالب است.

    منابع:

    www.nemademehr.com
    www.kh-setadehya.ir

    منبع: غرر الحكم و درر الكلم
    شنبه 20/12/1390 - 22:51
    امر به معروف و نهی از منکر
    نویسنده: سید امیرحسین کامرانی راد
    از ویژگی‏های اسلام این است كه این آئین جاودانه آسمانی، آئین تكروی و تك مسئولیتی نیست. بلكه آئینی است كه پیوند اجتماعی و مسئولیت عمومی افراد مسلمان را نیز در تار و پود خود جای داده است. مسئولیت فردی را از مسئولیت اجتماعی در تعالیم اسلامی نمی‏توان تفكیك كرد. اگر در مسیحیت رایج، رهبانیت و عزلت و گوشه‏گیری از اجتماع به عنوان یك اصل مطرح شده (كه البته بدعتی بوده از سوی ارباب كلیسا و در شریعت حضرت عیسی(ع) وجود نداشته است) و تز «كار خدا را به خدا و كار قیصر را به قیصر واگذارید!» در عمل الگوی پیروان این آئین می‏باشد، اما در اسلام، انزوا و رهبانیت و ترك اجتماع منسوخ است و جایگاهی ندارد. از سخنان گهربار پیامبر گرامی اسلام است كه «لارهبانیة فی الاسلام»1 در اسلام رهبانیت نیست.
    در روایت دیگر، گفتاری است از امام صادق(ع) بدین مضمون: «خدای تبارك و تعالی، شرایع نوح و ابراهیم و موسی و عیسی علیهم السلام را بر حضرت محمد(ص) فروفرستاد كه عبارت است از: «توحید، اخلاص و نفی شرك» اسلام آئینی است مبتنی بر فطرت، راهی است میانه (حنیف) و سهل و آسان و بدون تكلّف. در این آئین «رهبانیت و سیاحت» نیست: «لا رهبانیة و لا سیاحة» كه ظاهرا مقصود از رهبانیت، اعراض از دنیا و عزلت از زندگی و جامعه گریزی است و منظور از سیاحت، گردشگری بی‏حاصل و بی‏هدف است كه برای دین یا دنیای انسان سودی نداشته باشد در برخی روایات آمده كه پیامبر اكرم(ص) فرمود: «سیاحة امتی الجهاد فی سبیل الله» سیر و سیاحت امت من جهاد در راه خدا است.
    تا آنجا كه امام صادق(ع) می‏فرماید:
    «در این شریعت خوردنی‏های پاك و پاكیزه حلال شده، پلیدی‏ها حرام گشته، و بار گران و تكالیف مشقت بار و غل و زنجیرهایی كه بر مردم نهاده بودند برداشته شده، آنگاه نماز، زكات، روزه، حج، امر به معروف و نهی از منكر و حلال و حرام و احكام ارث و حدود و فرائض و جهاد در راه خدا را بر آنها واجب گردانیده است.»2
    بدین ترتیب، هرچند اسلام با شرایع پیشین در اصول و مبادی اختلافی ندارد و از این بابت میان پیام آوران خدا فرقی نیست و آیه كریمه «لانفرّق بین احد من رسله»3 ناظر به آن است یعنی همه انبیاء برانگیخته شده از سوی خداوند، دارای یك پیام‏اند و آن توحید حق و بندگی خالص و نفی شرك است «ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت»4، ولی بر حسب اختلاف زمان و مقتضیات هر عصر آداب و احكام فرعی شریعت متغیر و رو به كمال بوده تا اینكه در شرع مقدّس اسلام به مرحله نهائی رسیده تا پاسخ‏گوی نیاز هر عصری باشد. از این جهت، كاستی در اسلام وجود ندارد.
    از جمله مواردی كه در این شریعت جاودانه قابل ذكر است و بیش از شرایع دیگر جلب نظر می‏كند، دو اصل مترقی، حیاتی و سرنوشت ساز «امر به معروف و نهی از منكر» است. نیز «جهاد» در راه اعلای كلمه حق و استخدام سلاح برای ریشه‏كن ساختن فساد، در راستای امر به معروف و نهی از منكر است، همانگونه كه در روایت ملاحظه نمودیم.

    راهبان شب و شیران روز

    در شرع انور اسلام اگر از مؤمنان صالح و شب زنده داران عارف با عنوان «رهبان باللیل»، پارسایان و خداترسان شب، سخن گفته شده: «اسد بالنهار» نیز بر آن افزوده گردیده است؛ یعنی «شیران روز». بدین معنا كه مؤمنان راستین كه در شب اهل تضرّع، تهجّد و عبادت‏اند در روز با شجاعت و رشادت در برابر

    دشمن، و نفس و شیطان ایستاده و پیكار می‏كنند.

    در اصول كافی روایتی است از امیرالمؤمنین(ع) و آن حضرت از قول نبی اكرم(ص)، كه آن حضرت ضمن اشاره به صفات مؤمنان راستین بیست مطلب را بیان فرموده است: در این روایت آمده است: «انّ من اخلاق المؤمنین یا علی! الحاضرون فی الصلوة، والسارعون الی الزكاة» تا آنجا كه می‏فرماید «رهبان باللیل اسد بالنهار» كه خلاصه ترجمه چنین است:
    «یا علی ! از اخلاق مؤمنان این است كه در نماز حاضر شوند، به زكات شتاب گیرند، بینوایان مستمند را اطعام كنند، دست نوازش بر سر یتیمان كشند، جامه‏های خود پاك نگهدارند، كمر برای بندگی خدا ببندند، اگر سخنی گویند دروغ نباشد، چون وعده دهند خلف نكنند، و هرگاه امین شمرده شوند خیانت نورزند، سخن راست بگویند، پارسایان و خداترسان در شب‏اند و شیران روز، روز را روزه دارند و شب را شب زنده‏داری كنند، همسایگان نیازارند، در زمین با تواضع گام بردارند، به خانه زنان بیوه جهت یاری دادن بروند و در تشییع جنازه‏ها شركت كنند.
    خدا ما و شما را از پرهیزكاران قرار دهد.»5
    از آنچه به نظر خواننده گرامی رسید چنین نتیجه‏گیری می‏شود كه یك مسلمان نباید نسبت به سرنوشت جامعه و وظیفه‏ای كه در قبال انسان‏ها دارد بی‏تفاوت باشد. «اصل انساندوستی» در اسلام ایجاب می‏كند كه مؤمن نسبت به همنوع خود ـ بویژه مسلمانان ـ احساس همبستگی كند و در انجام مسئولیت اجتماعی و انسانی خود مجدّانه بكوشد و حتی رنج تن را برای راحت دیگران به جان خریدار باشد، همانگونه كه گفته‏اند:
    مرد را بستگی‏هاست با نوع خویش كه
    از رنج نوعم شود رنج بیش
    به خود زان پسندیده‏ام رنج تن
    كه از رنج راحت بود نوع من
    اصل انسان دوستی اسلام در دو چهره متبلور می‏گردد: یكی در مساعدت و همیاری جهت رفع نیازهای مادی و حل مشكلات زندگی مردم و رنج و فقر و بیماری و مانند آن و دیگری، تلاش در جهت نجات انسان‏ها از گمراهی و فساد و انحراف و تغذیه روحی و مشعل داری جهت هدایت بندگان خدا كه در عنوان «محبت و هدایت» خلاصه می‏شود. هرچند در تعالیم شرع مقدّس این دو مطلب مورد اهتمام قرار گرفته و راهكارهای مناسب برای دستیابی به مقاصد مادی و معنوی ارائه گردیده است، اما ارزش معنوی هدایت و نجات از گمراهی را با مساعدت‏های مادی نتوان قیاس گرفت كه یكی قوّت تن و دیگری توشه جان است. یكی تأمین كننده حیات مادی است و دیگری تأمین كننده حیات معنوی، و به همان نسبت كه معنویت بر مادیت ترجیح و برتری دارد، خدمات معنوی و روحی بر خدمات مادی فضیلت و برتری بیشتری دارد. از این رو خداوند در نعمت‏های مادی بر بشر منّت ننهاده چرا كه این نعمت‏ها عام است و مؤمن و كافر را شامل می‏گردد، در حالی كه در نعمت‏های معنوی كه در شریعت تبلور دارد، منّت نهاده و از رسالت پیامبر اكرم(ص) به عنوان یك نعمت بزرگ یاد كرده است.
    خداوند در این خصوص می‏فرماید: «لقد منّ الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزكّیهم و یعلّمهم الكتاب والحكمة و ان كانوا من قبل لفی ضلال مبین»6
    به تحقیق خداوند بر مؤمنان منت نهاد كه از میان خودشان پیامبری برانگیخت تا آیات خدا را بر آنان تلاوت كند و نفوسشان را تزكیه كند و به آنان كتاب و حكمت بیاموزد، هرچند از قبل در گمراهی آشكار بودند.
    و در آیه دیگر از «امر و نهی» پیامبر اكرم(ص) به عنوان یك وظیفه یاد كرده ومی‏فرماید: «الّذین یتّبعون الرسول النبی الامی الذی یجدونه مكتوبا عندهم فی التورات والانجیل یأمرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنكر و یحلّ لهم الطیبات و یحرّم علیهم الخبائث و یضع عنهم اصرهم والاغلال التی كانت علیهم...»7 آنانكه پیامبر «امّی» (یعنی برخاسته از ام القری، یا درس نخوانده) را پیروی می‏كنند، كه نام مبارك او را در تورات و انجیل مكتوب می‏بینند، او آنها را به معروف و نیكی امر می‏كند و از منكر و ناشایست برحذر می‏دارد و غذاهای پاكیزه را برای آنان حلال می‏نماید و پلیدی‏ها و ناپاكی‏ها را حرام می‏كند و بار سنگین از دوش آنها و غل و زنجیرهایی كه بر آنان نهاده شده بود برمی‏دارد.
    بدین ترتیب، وظیفه مقدّس هدایت و امر به نیكی‏ها و نهی از بدی‏ها، قبل از هر چیز، در شأن رسالتداران خدا و پیام‏آوران بوده و هر كس در این مسیر گام بردارد قدم جای قدم انبیاء نهاده است و نباید كار خود را كوچك بپندارد و از مشقت‏های این راه بهراسد و كاسه صبرش لبریز شود؛ چرا كه پیامبران خدا بیشترین رنج و مصیبت را در طریق دعوت، هدایت و ابلاغ امر و نهی الهی پذیرا شدند و خارهای راه را به جان خریدند و در این راه تا سر حد شهادت و تبعید و شكنجه و تهدید و تحمل تكذیب و تمسخر، به پیش رفتند، و چنین بودند اولیای خدا و ائمه هدی(ع) پس از پیامبر گرامی اسلام، در هر عصری كه تاریخ رسالت و دعوت با شكنجه و رنج و تهدید و تمسخر و قتل و مصیبت همراه بود. قرآن‏كریم در بیان این سرگذشت، خطاب به بنی‏اسرائیل كه بیشترین طغیان و سركشی را در برابر پیامبران خدا داشتند می‏فرماید: «...أفكلّما جائكم رسول بما لاتهوی انفسكم استكبرتم ففریقا كذّبتم و فریقا تقتلون»8 چرا هرگاه پیامبری برای شما آمد و چیزی آورد كه بر خلاف هواهای نفسانی شما بود، استكبار نمودید، گروهی را تكذیب كردید و گروهی را به قتل رساندید؟
    و این بود شیوه اسرائیلی‏ها كه كشتن پیامبران برایشان امری عادی بود، چنانكه در روایتی از حضرت حسین بن علی(ع) آمده است: «یهودیان گاه می‏شد هفتاد پیامبر را می‏كشتند و با خاطر آسوده در مغازه‏هایشان می‏نشستند و به خرید و فروش سرگرم می‏شدند»!!
    به هر حال، مقصود از نقل آیات و روایات فوق این است كه اولاً: امر به معروف و نهی از منكر، راه و روش پیامبران خدا بوده است. چنانكه امام باقر(ع) در حدیث مفصّلی می‏فرماید: «انّ الامر بالمعروف و النهی عن المنكر سبیل الانبیاء و منهاج الصلحاء» امر به معروف و نهی از منكر راه و رسم پیامبران و صالحان بوده است.
    بنابراین آنان كه در راه این دو وظیفه قدم برمی‏دارند، كاری پیامبرانه می‏كنند و باید به ارزش عمل خود ایمان و اطمینان داشته باشند و در آن تساهل و تسامح نكنند كه این شیوه سازشكاران است و آنان در شریعت متعالی اسلام محكوم‏اند و روایات بسیاری در این باره وجود دارد كه در جای خود خواهد آمد.
    ثانیا: چراغ داری در طریق هدایت انسان‏ها، سوختن و ساختن دارد و چنین بهایی را داعیان الی الله و آمران به معروف و ناهیان از منكر باید بپردازند؛ چنانكه انبیا و ائمه و اولیای خدا پرداختند. بدون پرداخت چنین بهایی به منزلت طلایه داران توحید نمی‏توان رسید و این در طبع قضیه امر به معروف و نهی از منكر نهاده شده است! چرا كه مرتكبین معاصی را سخن حق خوشایند نیست و آنجا كه امر و نهی در تضاد با هواهای نفسانی است، آنان را به مخالفت و موضعگیری می‏كشاند، چنانكه در آیه 87 از سوره بقره ملاحظه كردیم.

    تذكر لسانی و ویژگی ها

    تذکر لسانی در کلام مقام معظم رهبری
    آن چه که مسئولیت شماست مسئله زبانی است یعنی شما باید کاری کنید که مردم امر و نهی زبانی را که مهمترین عامل که حتی از جهاد بالاتر است یعنی تاثیرش از جهادی که توپ وتفنگ و اتم است بیشتر است اگر انجام بگیرد و تحقق پیدا کند. منتهی مردم که امتحان نمی کنند. یک بار امتحان کنند . تا ببینند اگر نشد.
    من عرض می کنم مثلاً الان امریکا ـ از امریکا بالاتر، قدرتمندتر، مستکبرتر، یاغی تر ـ اگر همه مسلمان های عالم تصمیم بگیرند که هر مسلمانی در ماه یک بار به امریکا بگوید : نکن ، امریکا را می شکنند کاری که با بمب اتم نمی شود با این کار می شود ، زبانی ، یدی هم نمی خواهد .
    همه مردم مسلمان ، هر کس که مکلف است در تمام دنیای اسلام ، شما حالااین را در گناهان داخل جامعه بیاورید . یک آقایی دارد یک حرکت خلاف انجام می دهد یک کس از پهلویش رد شود و بگوید (عصبانیت و تهدید به عمل هم لازم نیست) آقا این کار شما خلاف است نکنید و رد بشوید . او ممکن است دنبالش کند این در برود. بگوئیم اگر نشد بزن درحالی که این زدن یک کار دیگر است .من این کار دوم را اصلا از تو خواستم من مرحله دوم را که که زبانی است از تو می خواهم .اگر همین کار انجام بگیرد و شما بتوانید به مردم تفهیم کنید که اگر کار خلافی دیدند بگویند (آقا نکن و در بروند) ده نفر بگویند نکن و در بروند اگر کسی طاقت پیدا کرد این خلاف را دوباره انجام دهد . نمی تواند بکند . این همه که می بینید وقتی شما دوباره یا سه بار گفتید « نکن» او عصبانی می شود و می آید یقه شما را می گیرد پیدا است این ضربه شکننده است اگر شکننده نبود عصبانیت نداشت. می گفتی نکن او هم نگاهی می کرد و محل نمی گذاشت . شما می دانید وقتی چند بار تکرار شد نکن ، نکن این دفعه می خواهد منفجر بشود . خدای متعال در زبان این اثر را قرار داده است ، در امر و نهی این اثر را قرار داده است. ما چرا این حکمت الهی را درک نمی کنیم و حاضر نیستیم از این ابزار عظیم الهی استفاده کنیم بکنید تا ببینیم می شود یا نمی شود. خدای متعال آن آیات را خلاف نفرموده است یا همین روایت را که از نهج البلاغه خواندیم. واقعاً اگر چنانچه بکنید تمام قوام عدل و حق در عالم برقرار می شود.

    ویژگیهای آمر وناهی (مدیریت برخورد )

    کسی که دیگران را به خوبی ها و ارزش ها دعوت می کند ، یا آنان را از گناهان و زشتی ها و مفاسد نهی می کند، برای آن که در این دعوت موفق باشد، باید صفات و شرایطی داشته باشد.
    به برخی از این صفات که شایسته است در امر به معروف و ناهی از منکر وجود داشته باشد، اشاره می کنیم.
    1 ـ هماهنگی حرف و عمل فرد
    مردم بیش از حرف به عمل انسان امر به معروف و نهی از منکر می کنند می نگرند و از رفتار او بیش از سخنش تاثیر می پذیرند .
    از این رو شخص آمر و ناهی باید خودش آراسته به خوبی ها و منزه و وارسته از بدی ها باشد تا تبلیغ و دعوتش موثر باشد . قرآن کریم می فرماید :
    « اتامرون الناس بالبرو تنسون انفسکم ؟ »
    آیا مردم را به نیکی دعوت می کنید ولی خودتان را فراموش می کنید؟
    دعوت عملی موثرتر از دعوت زبانی است و اگر کسی خودش نسبت به گفته هایش مفید و متعهد نباشد ، بر دیگران نمی تواند تاثیر بگذارد.
    به علاوه خود این تعارض بین گفتار و رفتار ، بسیار ناپسند است.
    در حدیثی حضرت علی (علیه السلام) فرموده اند:
    لَعَنَ الله آلامِرینَ بِالمَعروفِ التَارِکینَ لَهُ وَالنَاهِینَ عَنِ المُنکَرِ العَامِلِینَ بِهِ
    امام علی (علیه السلام) فرمودند : لعنت خدا بر کسانی که امر به «معروف» می کنند، ولی خودشان آن معروف را انجام نمی دهند و از «منکر» نهی می کنند ولی خودشان آن را انجام می دهند.
    آری ... دوصد گفته چون نیم کردار نیست!
    2 ـ برخورد شایسته و چهره باز
    داشتن « حسن خلق» و چهره گشاده و بشاش ، عامل جذب دیگران است ، از این رو، برخورداری از ملایمت و برخورد جاذب و نرم و پرهیز از قیافه گرفتن و عبوس و اخمو بودن ، می تواند در موفقیت شخص موثر باشد.
    3 ـ گفتار نرم
    شیوه ملایم و نرم در سخن گفتن و پرهیز از تندی و عصبانیت و پرخاشگری ، صفت شایسته دیگری است.
    حتی خداوند ، وقتی موسی و هارون (علیهماالسلام) را برای دعوت فرعون به خدا پرستی می فرستد ، به آن دو توصیه می فرماید که : با فرعون ، با نرمی و گفتار نرم و ملایم سخن بگویید « فقولا له قولا لیناً»
    4 ـ حوصله و بردباری
    موفقیت در این دعوت ، نیاز به تحمل و حوصله دارد . با کم طاقتی و زود خسته شدن و کم ظرفیتی ، کاری از پیش نمی رود . به تعبیر قرآن، « شرح صدر » و « سعه صدر » لازم است.
    5 ـ کار برای خدا
    از آن جا که امربه معروف و نهی از منکر ، از فروع دین و از عبادات است ، انسان باید به خاطر خدا اقدام به آن کند و توقع پاداش هم از خدا داشته باشد . انجام این وظیفه ، نباید به انگیزه های مادی و منابع آمیخته شود . هدف باید خدا باشد ، نه خودنمایی و کسب وجهه و موقعیت . در این صورت ، انسان از کار هم خسته نمی شود و از کار شکنی ها هم ناامید نمی گردد.
    6 ـ شکیبایی
    هیچ کار مهمی بی زحمت و مشقت نیست . در راه انجام این وظیفه الهی ، انسان باید بر سختی ها ، ناملایمات ، بی مهری ها، و خصومت ها ، تحمل و استقامت داشته باشد و به خاطر مشکلات کار و راه ، دست از هدف برندارد.
    7 ـ آشنایی با « معروف » و« منکر »
    آشنایی با احکام الهی و معارف دین و محتوای قرآن برای آمر و ناهی ، ضروری است.
    حضرت امام (ره) در این باره فرموده است:
    کسی که امر به معروف و نهی از منکر می کند ، بایدمواظب باشد که:
    1. در راه آن مرتکب گناهی مانند دروغ ، توهین وتحقیر نشود.
    2. مانند طببیی مهربان و پدری رئوف باشد.
    3. از خود خواهی و خودستایی بپرهیزد.
    4. قصدش تنها برای رضای خدا باشد.
    5. خود را منزه از گناه و برتر از گناهکار نبیند.
    چه بسا که گناهکار داری صفات واعمال نیکی بوده و نزد خدا محبوب تر باشد.
    چنانچه بداند و یا احتمال دهد که امر به معروف و نهی از منکر با تکرار موثر است تکرار واجب می شود.
    8 ـ کرامت انسانی
    هرگز با تحقییر و توهین و اهانت ، نمی توان کسی را به کار نیک جذب کرد یا او را از کار زشت ، باز داشت . شخصیت قائل شدن به طرف و برخورد احترام آمیز بهتر او را جذب می کند.
    با هر کسی با زبان خاص خودش باید حرف زد. شناخت زبان و ویژگی های خاص طرف و وارد شدن از همان در ، ضامن توفیق بیشتر است.
    9 ـ اعتماد سازی
    با دیگران به گونه ای باید برخورد کرد که اعتماد ایجاد کند و سخنان فرد را باور داشته باشد. نحوه رفتار ما در جلب اعتماد مخاطب او موثر است و صداقت ما ، عامل پیدایش این اعتماد و اطمینان است.
    10 ـ شئونات اخلاقی
    نوع گفتار و رفتار ، باید آمیخته به ادب و متانت و دور از هتاکی و بددهنی و تند خویی باشد.
    11 ـ امربه معروف و نهی از منکر درخفاء
    در بسیاری از مواقع ، برای اصلاح خطاهای کسی ، تذکر خصوصی ، بی آنکه دیگران بفهمند و آبروی او برود ، مفید تر است ، حفظ شخصیت و موفقیت افراد و آبروداری ، به تاثیر بیشتر سخن کمک می کند.
    12 ـ برخورد منطقی و قانع کننده
    خیلی ها اگر از نظر عقلی و منطقی ، نسبت به خوبی یا بدی یک کار ، قانع شوند، آن را می پذیرند.
    بنابراین در امر به معروف و نهی از منکر ، باید با گفتار و بحث قانع کننده پیش رفت ، نه اجبار و تهدید و زورگویی یا تحمیل عقیده.
    13 ـ برخورد با عوامل ریشه ای
    گاهی خطاها و مفاسد فردی و اجتماعی ، ریشه در امور دیگر دارد.
    اگر آن ریشه ها شناخته شود و از بین برود ، موفقیت بیشترخواهد بود. وگرنه ... « تا ریشه به جاست، درد درمان نشود »
    آری...
    ابتدای آتش فساد ، یک جرقه است
    این جرقه ، رفته رفته شعله می شود.
    زین سبب... باید از بروز این جرقه بیم داشت...
    شیوه ی زیبا در مورد امر به معروف و نهی از منکر
    حدیثی از پیامبر نقل شده است که فرموده : مؤمن آئینه مؤمن است.
    اگر در این حدیث کوتاه دقت کنیم ، به نکاتی حایز اهمیت درباره شیوه امر به معروف و نهی از منکر دست می یا بیم:
    1. آئینه از روی صفا عیب را می¬گوید نه از روی انتقام ، غرض و کینه.
    2. آئینه زمانی عیب را نشان می¬دهد که خودش عاری از گرد و غبار باشد.
    3. آئینه مراعات مقام و مدال را نمی¬کند.
    4. آئینه همراه با نشان دادن عیب ، نقاط قوّت را نیز نشان می دهد.
    5. آئینه عیب را بزرگتر از آن چه هست ، نشان نمی¬دهد.
    6. آئینه عیب را رو به رو می گوید و نه پشت سر.
    7. آئینه عیب را بی سرو صدا می گوید.
    8. آئینه عیب را در دل نگه می¬دارد و همین که از کنارش رد شد ، عیب از صفحه او پاک می شود.
    9. آئینه را اگر شکستی¬، خرده¬ های آن هم زشت و هم زیبا را نشان می دهد ، مؤمن را اگرشکستی و تحقیر هم کردی ، دست از حرفش بر نمی دارد.
    10. اگرآئینه عیب مرا گفت ، باید خودم را اصلاح کنم نه آن که آئینه را بشکنم .
    آری! آری اگر مسلمان نهی از منکر کرد ، شما گناه را از خود دور کن و به انتقاد کننده اعتراض منما.

    پی نوشت :

    1 . مجمع البحرین، ماده رهب .
    2 . اصول كافى، ج‏2، ص‏17 .
    3 . سوره بقره، آیه‏285 .
    4 . سوره نحل، آیه‏36 .
    5 . اصول كافى، ج‏2، ص‏232 .
    6 . آل عمران، آیه‏164 .
    7 . اعراف، آیه‏157 .
    8 . سوره بقره، آیه‏87 .

    منابع :

    www.nemademehr.com
    ماهنامه پاسدار اسلام

    شنبه 20/12/1390 - 22:49
    امر به معروف و نهی از منکر

    فسلفه‌ی امر به معروف و نهی از منکر

    امام محمد باقر(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (اِنَّ الاَمرَ بِالمَعرُوفِ وَ النَّهی عَنِ المُنکَرِ سَبیلِ الاَنبیاءِ وَ مِنهاجُ الصُّلَحاءِ وَ فَریضَهٌ عَظیمَهُ بِها تَقامُ الفَرائِضَ وَ تَأمَنُ المَذاهِبَ وَ تَحِلُّ المَکاسِبُ وَ

     

    تَرُدُّ المَظالِمَ وَ تَعمَرُ الاَرضَ وَ ینتَصِفُ مِنَ الاَعداءِ وَ یستَقیمُ الاَمرُ)
    «امر به معروف و نهی از منکر، روش پیامبران و شیوه‌ی صالحان و فریضه‌ی بزرگ الهی است که سایر فرایض و واجبات به وسیله‌ی آن برپا می‌شوند و در پرتو آن راه‌ها امن می‌گردد و کسب و کار مردم حلال می‌شود و حقوق افراد تأمین می‌گردد و زمین‌ها آباد و از دشمنان، انتقام گرفته می‌شود و همه‌ی کارها رو به راه می‌گردد.»

    حضرت ابی عبدالله الحسین(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (فَبَدَأَ اللهُ بِالاَمرِ بِالمَعرُوفِ وَ النّهی عَنِ المُنکَرِ فَریضَهٌ مِنهُ، لِعِلمِهِ بِأَنَّها اِذا اُدّیت و اُقیمَت استَقامَتِ الفَرائِضُ کُلُّها هَینُها و صَعبُها، وَ ذلِکَ اَنّ الاَمرَ بِالمَعرُوفِ وَ النَّهی عَنِ المُنکَرِ دَعاءٌ اِلَی الاِسلامِ مَعَ رَدَّ المَظالِمَ وَ مُخالَفَهِ الظّالِمِ)
    «خداوند، نخست امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان یكی از واجبات خود ذکر کرد؛ زیرا او آگاه است که اگر این دو فریضه انجام گیرد و برپا شود، همه‌ی واجبات اعم از سهل و سخت، آسان و مشکل انجام و استوار خواهد شد. و نیز به خاطر آن که امر به معروف و نهی از منکر، انسان‌ها را به سوی اسلام دعوت می‌کند، حقوق صاحبان حق را به آنها باز می‌گرداند و با ستمگران به مخالفت بر می‌خیزد.»

    *******
    مقام امر کننده به معروف و نهی از منکر

    پیامبر بزرگوار اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند:
    (اَلا اَحَدَتکُم عَن اَقوامٍ لَیسُوا بِاَنبیاءَ وَ لا شُُهَداءَ.
    یغبِطُهُم یومَ القِیامَهِ الاَنبیاءِ وَالشُّهَداءِ بِمَنازِلِهِم مِنَ اللهِ عَلی مَنابِرَ مِن نُورٍ.
    فَقیلَ: مَن هُم یا رَسُولَ اللهِ؟
    وَ قالَ(ص) هُمُ الَّذینَ یحِبُّونَ عِبادَ اللهِ اِلَی اللهِ، وَ یحِبُّونَ عِبادَ اللهِ اِلَی، قالَ: یأمُرُونَهُم بِما یحِبُّ اللهُ وَ ینهَونَهُم عَمّا یكرَهُ اللهِ، فَاِذا اَطاعُوهُم اَحَبَّهُمُ اللهُ)
    «آیا از اقوامی نگویم که نه پیامبرانند و نه شهدا.
    که روز قیامت همه‌ی انبیا و شهداء‌، به منازل و مقامی که خدا به آنها اعطا کرده، غبطه می‌خورند (شاید مقصود از غبطه خوردن آنها سرور و خوشحالی باشد، نه آرزوی منزلت و مقام آنها) و آنها روی منبرهایی از نور هستند.
    گفته شد: یا رسول الله! آنها کیانند؟
    فرمودند: آنها کسانی هستند که بندگان خدا را به سوی خدا دوست می‌کنند و بندگان خدا را به من دوست می‌کنند.
    فرمودند: آنها را امر می‌کنند به آنچه که خدا دوست دارد و نهی می‌کنند از آنچه که خدا بدش می‌آید. پس وقتی اطاعت کردند آنها (امر به معروف کنندگان) را، خدا دوستشان دارد.»

    *******
    مراتب امر به معروف و نهی از منکر

    ابوسعید خدری گفت: از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که می‌فرمودند:
    (مَن رَاَی مِنکُم مُنکَراً فَلیغَیرُهُ بِیدِهِ فَاِنَّ لَم یستَطِع فَبِلِسانِهِ فَاِن لَم یستَطِع فَبِقَلبِهِ)
    «هر کس از شما منکر را دید، باید با دست خود آن را تغییر دهد و اگر نتواند با زبان، و اگر نتواند، با قلب خود.»

    *******
    اعراض و هجر

    حضرت امام علی(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (اَمَرَنا رَسُولَ اللهِ(صلی الله علیه و آله و سلم) اَن نلقی اَهلَ المَعاصی بوُجُوهٍ مُکفَهِرَهٍ)
    «پیامبر(ص) ما را امر كرده كه با چهره‌ی عبوس و گرفته با گناهكاران روبه‌رو شویم.»

     

    و نیز آن حضرت(علیه السلام) فرمودند:
    (اَدنی الانكارُ اَن تُلقی اَهلَ المَعاصی بِوُجُوهٍ مُكفَهِرَهٍ)
    «پایین‌ترین درجه‌ی نهی از منکر، آن است که انسان با گنهکار با چهره‌ی گرفته و خشم آلود برخورد نماید.»

    امام صادق(علیه السلام) در تفسیر آیه‌ی:
    (کانُوا لا یتناهُونَ عَن مُنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئسَ ما کانُوا یفعَلُونَ)
    «آنها از اعمال زشتی که انجام می‌دادند، یكدیگر را نهی نمی‌کردند. چه بد کاری انجام دادند.»
    می‌فرمایند:
    (اَما اَنَّهُم لَم یكُونُوا یدخُلُونَ مَداخِلَهُم وَ لا یجلِسُونَ مَجالِسَهُم وَ لکِن کانُوا اِذا لَقُوهُم ضحکُوا وُجُوهِهِم وَانسَوا بِهِم)
    «این دسته که خداوند از آنها مذمت کرده، هرگز در کارها و مجالس گناهکاران شرکت نداشتند، بلکه فقط هنگامی که آنها را ملاقات می‌کردند در صورت آنان می‌خندیدند و با آنها مأنوس بودند.»

    *******
    طریق زبان و گفتگو

    وقتی پیامبر اسلام(ص) امیرمؤمنان علی(علیه السلام) و معاذ را برای تبلیغ به یمن روانه می‌سازد، می‌فرمایند:
    (انطَلِقا فَبَشِّرا وَ لا تُنَفِّرا وَ یسِّرا و لا تُعَسِّرا)
    «مردم را مژده و بشارت دهید و آنها را از خود مرانید و بر آنها سهل و آسان بگیرید و نه سخت و دشوار.»

     

    امام صادق(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (فَرَغِّبُوا النّاسَ فی دینِکُم)
    «مردم را در دین و عقاید خود ترغیب و تشویق نمایید.»

    و نیز می‌فرمایند:
    (اِنَّما یأمُرُ بِالمَعرُوفِ وَ ینهی عَنِ المُنکَرِ مَن کانَت فیهِ ثَلاثُ خِصالٍ:
    عامِلٌ لِما یأمُرُ بِهِ تارِکٌ لٍما ینهی عَنهُ
    عادِلٌ فیما یأمُرُ عادِلٌ فیما ینهی
    رفیقٌ فیما یأمُرُ رَفیقٌ ینهی)
    «کسی که امر به معروف و نهی از منکر می‌کند، حتما باید دارای سه خصلت باشد:
    1ـ عمل به معروف کند و از منکر اجتناب ورزد.
    2ـ در آنچه امر می‌کند و یا نهی می‌نماید، عدالت پیشه سازد.
    3ـ در امر به معروف و نهی از منکر، مهربان باشد.»

    *******
    اعمال قدرت

    پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
    (الخَیرُ کُلّهُ فِی السَّیفِ وَ تَحتَ ظِلِّ السَّیفِ وَ لا یقیمَ النّاس اِلّا السَّیف، اّلسُّیوفِ مَقالید الجنَّه)
    «خیر تمام، در شمشیر و زیر سایه‌ی شمشیر است. و مردم را از منکرات باز نمی‌دارد، مگر شمشیر و شمشیرها كلیدهای بهشت است.»

     

    و نیز از آن حضرت(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
    (وَ مِنَ النّاسِ مَن لا یصلُحُهُ اِلّا السَّیف)
    «و بعضی از مردم هستند که جز با شمشیر اصلاح نمی‌شوند.»

    حضرت علی(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (السَّیفُ فاتِقٌ وَالدّینُ راتِقٌ، وَالدّینُ یأمُرُ بِالمَعرُوفِ وَ السَّیفُ ینهی عَنِ المُنکَرِ)

    «شمشیر می‌گشاید و دین می‌بندد. دین امر به معروف می‌كند و شمشیر نهی از منکر می‌نماید.»

    امام جعفر صادق(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (ما جَعَلَ اللهُ بَسطَ اللِّسانِ وَ کَفَّ الیدِ، وَ لکِن جَعَلَهُما یبسُطانِ مَعاً وَ یكُفّانِ مَعاً)
    «خداوند قرار نداده است گشودن زبان و بستن دست را، بلکه قرار داده است گشودن زبان و دست را با هم و بستن زبان و دست را با هم، (در اعمال قدرت).»

    *******
    علم و اگاهی

    پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
    (مَن عَمِلَ عَلی غَیرِ عِلمٍ کانَ ما یفسِدُ اَکثَرُ مِمّا یصلِحُ)
    «کسی که کاری را انجام می‌دهد و در آن آگاهی لازم را ندارد، آنچه را که خراب میكند، بیشتر از مقداری است که درست می‌كند.»

     

    امام علی(علیه السلام) به کمیل فرمودند:
    (ما مِن حَرَکَهٍ اِلّا وَ اَنتَ مُحتاج فیها اِلی مَعرِفَهِ)
    «هیچ حرکتی نیست که انجام بدهی، مگر آن که برای آن به شناخت و آگاهی نیاز داشته باشی.»

    امام جعفر صادق(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (العامِلُ عَلی غَیرِ بَصیرَهٍ کَالسّائِرِ عَلی غَیرِ الطَّریقِ لا یزیدُهُ سُرعَهُ السَّیرِ اِلّا بُعداً)
    «کسی که عملی را بدون بصیرت و آگاهی انجام دهد، مانند رهروی است که راه را بلد نبوده، در غیر طریق مقصد حرکت نماید. در چنین صورتی هر قدر تندتر برود، از مقصد بیشتر فاصله می‌گیرد.»

    امام علی(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (لا تَکُن فِی ما توُرِدُ کَحاطِبِ لَیلٍ وَ غُثاءٍ سَیلٍ)
    «مبادا چون هیزم کش شبانه و خاشاک روی سیلاب، کورکورانه و بی هدف اقدام به کاری کنید.»

    امام جعفر صادق(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (ما عَلِمتُم فََقُولُوا وَ ما لَم تَعلَمُوا فَقُولُوا اللهُ اَعلَمُ)
    «آنچه را بدان علم دارید، بگویید و آنچه که نمی‌دانید، بگویید خدا داناتر است.»

    امام علی(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (لا تَقُل ما لا تَعلَم)
    « آنچه را نمی‌دانی وآگاهی نداری، نگو.»

    پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
    (لا یأمُرُ بِالمَعرُوفِ وَ لا ینهی عَنِ المُنکَرِ اِلّا مَن کانَ فیهِ ثَلاثٌ:
    رَفیقاً بِما یأمُرُ بِهِ وَ رَفیقاً مِمّا ینهی عَنهُ
    عَدلاً فیما یأمُرُ بِهِ عَدلاً فیما ینهی عَنهُ
    عالماً بِما یأمُرُ بِهِ عالِماً بِما ینهی عَنهُ)
    «امر به معروف و نهی از منکر نکند، مگر کسی که در او سه خصلت باشد:
    1ـ در آنچه امر می‌كند و نهی از کاری می‌نماید، مهربان باشد.
    2ـ در امر و نهی، عدالت پیشه سازد.
    3ـ علم و آگاهی به معروف و منکر داشته باشد.»

    (سُئِلَ مَولانا الصّادِقُ(علیه السلام)
    عَنِ الاَمرِ بِالمَعرُوفِ وَ النَّهی عَنِ المُنکَرِ اَواجِبٌ عَلََی الاُمَّهِ جَمیعاً؟
    فَقالَ(علیه السلام): لا
    فَقیلَ: وَ لِمَ؟
    قالَ(علیه السلام) اِنَّما هُوَ عَلَی القّوِی المُطاعِ العالِمِ بِالمَعرُوفِ مِنَ المُنکَرِ)
    «از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند:
    امر به معروف و نهی از منکر، بر همه‌ی افراد امت واجب است؟
    فرمودند: نه
    عرض شد: چرا؟

    امام(علیه السلام) فرمودند: همانا واجب می‌شود بر شخص قوی که از وی اطاعت شود و خود، معروف را از منکر باز شناسد.»

    و نیز پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
    (مَثَلُ العابِدُ الّذی لایتَفَقَّهُ کَمَثَلِ الّذِی یبنی بِالَّیلِ وَ یهدِمُ بِالنَّهارِ)
    «مثل عابدی که بدون آگاهی و علم عبادت کند، همچون کسی است که شب می‌سازد و روز از بین می‌برد.»

    و از امام علی(علیه السلام) است:
    (المُتَعَبِّدُ عَلی غَیرِ فِقهٍ کَحِمارِ الطّاحونَه یدوُرُ وَ لایبرَح)
    «عبادت كننده‌ی بدون علم و آگاهی، همچون الاغ آسیابی است که دور می‌زند (زحمت می‌كشد)، ولی سودی نمی‌برد.»

    *******
    اول اصلاح خود

    از اباذر(ره) روایت شده که پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم): در ضمن وصیتی که به او داشته، می‌فرمایند:
    (یا اَباذَر: یطلِعُ قَومٌ مِن اَهلِ النّارِ فَیقُولُونَ ماذا اَدخَلَکُمُ النّارَ وَ اِنَّما دَخَلنا الجَنَّهَ بِفَضلِ تَعلیمِکُم وَ تَأدیبِکُم ؟ فَیقُولُونَ: اِنّا کُنّا نَأمُرُ بِالخَیرِ وَ لا نَفعَلُهُ)

     

    «ای اباذر قومی از اهل بهشت اطلاع پیدا می‌كنند که جمعی را که قبلا می‌شناختند در جهنم‌اند، پس به آنان گویند به چه دلیل دوزخی شدید؟ و حال آن که ما در اثر تعلیم و راهنمایی شما به بهشت آمدیم.
    دوزخیان گویند: که ما به خوبی امر می‌كردیم. ولی خود انجام نمی‌دادیم.»

    پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
    (رأیت لَیلَهَ اُسرِی بی اِلَی السَّماءِ قَوماً تُقرَضُ شِفاهُهُم بِمَقاریضَ مِن نارٍ ثُمَّ تُرمی، فَقُلتَ: یا جَبرئیلُ مَن هولاءِ؟
    فقالَ: خُطَباءُ اُمَّتِکَ یأمُرُونَ النَّاسَ بِالبِرّ وَ ینسَونَ اَنفُسَهُم وَ هُم یتلُونَ الکِتابَ اَفَلا یعقِلُونَ)
    «در شب معراج گروهی را دیدم که با مقراض (قیچی) آتشین لب‌های آنها را قطع می‌كنند و پرت می‌كنند. گفتم: ای جبرئیل! این‌ها چه کسانی هستند؟ گفت: خطیبان و سخنرانان امت تو باشند که مردم را به نیكی امر کنند، ولی خود انجام ندهند و آنها قرآن را تلاوت می‌كنند، ولی تعقل نمی‌نمایند.»

    حضرت علی(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (لَعَنَ اللهُ الامِرینَ بِالمَعرُوفِ وَ التّارِکینَ لَهُ، وَ النّاهینَ عَنِ المُنکَرِ العامِلینَ بِه)
    «لعنت خدا بر آنان باد، که امر به معروف می‌كنند و خود آن را ترک می‌نمایند و نهی از منکر می‌كنند و خود مرتکب آن می‌شوند.»

    و نیز می‌فرمایند:
    (اَیهَا النّاس: اِنّی وَالله، ما اَحُتُّکُم عَلی طاعَهٍٍ اِلّا و اَسبِقُکُم اِلَیها، وَلا َانهاکُم عَن مَعصِیهٍ اِلاّ وَ اتَنَاهی قَبلَکُم عنَها)
    «ای مردم! به خدا سوگند من شما را به هیچ اطاعتی وادار نمی‌كنم، مگر این که پیش از شما خودم به آن عمل می‌كنم و شما را از معصیتی نهی نمی‌كنم، مگر این که خودم پیش از شما از آن كناره‌گیری می‌نمایم.»

    و در کلام دیگری می‌فرمایند:
    (وَانهَو عَنِ المُنکَرِ وَ تَناهَوا عَنهُ، فَاِنّما اُمِرتُهم بِالنَّهی بَعدَ التَّناهِی)
    «مردم را از منکرات در بازدارید وخود هم مرتکب نشوید؛ زیرا شما موظفید اول خود مرتکب گناه نشوید، آن گاه مردم را از آن نهی نمایید.»

    و در جای دیگر از آن حضرت است:
    (مَن نَصَبَ نَفسَهُ لِلنّاسِ اِماماً فَلیبدُوا بِتَعلیمٍ نَفسِهِ قَبلَ تَعلیمٍ غَیرِهِ وَلیكُن تَأدیبُهُ بِسیرتِهِ قَبلَ تَأدیبِه بِلِسانِهِ)
    «کسی که خود را در مقام پیشوایی و امام مردم قرار می‌دهد، باید پیش از آن که به تعلیم دیگران بپردازد، به تعلیم خویش پردازد.

    و باید تادیب کردن او به عملش، پیش از تأدیب کردن به زبانش باشد.»

    شخصی از امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) موعظه خواست، فرمودند:
    (لا تَکُن مِمَّن....
    ینهی وَ لا ینتَهی وَ یأمُرُ بِما لا یأتی، یحِبُّ الصّالحینَ و لا یعملُ عَملهم، و یبغضُ المُذنبینَ و هُو اَحدهُم)
    « نباش از آن کسانی که...
    دیگران را از کار بد نهی می‌كند، اما خود نهی نمی‌پذیرد و به دیگران امر می‌كند، اما خودش عمل نمی‌كند. نیكان را دوست می‌دارد، اما عمل آنها را انجام نمی‌دهد و گنهکاران را دشمن می‌دارد، اما خود یكی از آنهاست.»

    و نیز آن حضرت(علیه السلام) در موارد متعدد دیگری فرموده اند:
    (یقبحُ علَی الرجلِ اَن ینکرَ عَلی الناسِ منکراتٍ و ینهاهُم عنِ الرّذائلِ وَ سیئاتٍ، وَ اِذا خَلا بنفسهِ اِرتکبَها وَ لا یستنکِفُ مِن فِعلِها)
    «برای انسان بسی زشت است که زشتی‌های مردم را زشت شمارد و آنها را از گناهان و پستی‌ها منع نماید، لکن وقتی که خودش تنها می‌شود، همان زشتی‌ها را مرتکب گردد و از کارش دست نکشد و تن نزند.»

    (کیفَ یهدی غیرهُ من یضلُّ نفسَهُ)
    «چگونه دیگری را راهنمایی کند، کسی که خودش گمراه است.»

    (کیفَ یصلحُ غیرَهُ مَن لَم یصلح نفسَهُ)
    «آن کس که خودش را اصلاح نکرده است، چگونه غیر خود را می‌تواند اصلاح کند.»

    (ثلاثُ خصالٍ مَن کُنَّ فیهِ سلُمَت لَهُ الدُّنیا وَالاخِرَه:
    مَن اَمرَ بِالمعروفِ و ائتمرَ بهِ
    و نهی عَن المُنکرِ وانتهی عنهُ
    و حافَظَ علی حدودِ اللهِ)
    «سه خصلت است که در هر کسی باشد، دنیا و آخرتش سالم خواهد بود. کسی که امر به معروف کند، در حالی که خود پذیرای معروف باشد و نهی از منکر نماید، در حالی که خویشتن نیز از منکر کناره گیرد و حفظ حدود خدا کند.»

    (کن امراً بالمعروفِ و عاملاً به و لا تکن مِمن یأمرُ بهِ و ینهی عنهُ فتبوَّءَ بِاِثمهِ وَ تَتَعرّضَ لقتِ ربّهِ)

    «همیشه مردم را به معروف و نیكی امر کننده و خودت آن را به جای آورنده باش. نکند که تو از کسانی باشی که مردم را به نیكی وادارنده و خودت از آن دور شونده باشی، در این صورت خود گرفتار گناه آن شده و مورد خشم پروردگارت قرار خواهی گرفت.»

    (عجبتُ لِمَن یتصدّی لاِصلاحِ الناسِ و نفسُهُ اشدُّ شیءٍ فساداً فلا یصلحُها و یتعاطی اِصلاحَ غیرهِ)
    «عجب دارم از کسی که متصدی اصلاح امور مردم است و فساد نفس خودش از دیگران بیشتر است و به اصلاح آن نمی‌كوشد و به شایستگی دیگری کوشش می‌كند.»

    امام جعفر صادق(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (کوُنُوا دعاهً الی اَنفسکُم بغیرِ السِنَتکُم)
    «دعوت کنید مردم را به غیر زبانتان (با عمل خود).»
    و نیز آن امام بزرگوار می‌فرماید:
    (اِنَّ العالمَ اِذا لم یعمَل بِعلمهِ زلّت مَوعظتُهُ عنِ القُلُوبِ کما یزِلُّ المَطَر عنِ الصَّفا)
    «عالمی که عمل نمی‌كند، موعظه‌ی او از قلب شنونده می‌رود، همانند بارانی که بر روی سنگ صاف می‌ریزد و نمی‌ماند.»

    و هم چنین فرمودند:
    (مِن اشَدِّ الناسِ عذاباً یومَ القیامَهِ مَن وصفَ عدلاً وَ عَمِل بِغیرِه)
    «از کسانی که در روز قیامت عذابشان از همه شدیدتر است، کسی است که سخن حقی بگوید و خود به غیر آن عمل کند.»

    *******
    مسئولیت در برابر دیگران

    حضرت امام علی(علیه السلام) فرمودند:
    (اَلرّاضی بفعلٍ قومٍ کالداخِلِ فیهِ معَهُم، وَ علی کُل داخلٍ اِثمانِ: اِثمُ العَمَلِ به، و اثمُ الرِّضا بِهِ)
    «کسی که به کار گروهی خوشنود باشد، مانند آن است که با ایشان در آن کار همراه بوده و هر كننده‌ی کار باطل و نادرست دو گناه است: گناه به جا آوردن آن و گناه رضا و خوشنودی به آن.»

     

    و نیز آن حضرت در خطبه ی 201 نهج البلاغه می‌فرمایند:
    (اَیها الناس:
    اِنما یجمعُ الناسَ الرضی و السخُطُ، وَ اِنّما عَقَرَ ناقَهَ ثَمُودَ رَجُلٌ واحِدٌ فَعَمّهُم الله بالعذابِ لَما عَمُّوهُ بالرضی فقالَ سبحانَهُ: فعقَرُوها فاَصبَحوُا نادِمین)
    «ای مردم!
    رضایت و نارضایی بر عملی، موجب وحدت پاداش و کیفر مردم می گردد (یعنی عاملان و کسانی که راضی به آن عملند، در کیفر یا پاداش شریكند). ناقه‌ی صالح را یك نفر بیشتر پی نکرد، اما عذاب و کیفر آن همه‌ی قوم ثمود را فرا گرفت؛ زیرا همه به عمل او راضی بودند.
    خداوند سبحان می‌فرماید: آن را پی کردند، ولی پشیمان شدند.»

    پیامبر بزرگوار اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
    (الدالُّ عَلَی الخَیرِ کفاعِلِه)
    «راهنمایی به کار خیر، به منزله‌ی انجام دادن آن است.»

    و نیز فرموده اند:
    (مَن اَمَر بِمعروفٍ اَو نَهی عَن منکرٍ او دَلَّ علی خیرٍ اَو اَشارَ بهِ فهُوَ شریكٌ، وَ مَن اَمَرَ بسوءٍ او دلَّ عَلَیهِ او اَشارَ بِهِ فَهُوَ شریكٌ)
    «هر کس امر به معروف یا نهی از منکر یا راهنمایی به کار نیك یا اشاره بدان کند، شریك پاداش عامل آن است. و هر کس فرمان به کار بد دهد یا دلالت و اشاره بدان نماید، شریك کیفر عامل آن خواهد بود.»

    از ابی جعفر ثانی امام جوادالائمه(علیه السلام) است که فرمودند:
    (مَن شَهِدَ اَمراً فَکَرِهَهُ كان کَمَن غابَ عَنه، و مَن غابَ عَن اَمرٍ فرضِیهُ کانَ کمَن شَهِدَهُ)
    «هر کس کار زشتی را ببیند و آن را زشت بشمارد، همانند کسی است که آن را ندیده است. و هر کس کار بدی را ندیده، ولی بدان اظهار خوشنودی کند، همانند کسی است که آن را دیده باشد.»

    امام علی(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (من استَحسَنَ قَبیحاً کانَ شریكاً فیهِ)
    «کسی که عمل زشتی را نیكو شمارد، در آن شریك می‌باشد (شریك جرم است).»

    فضیل بن عیاض گوید: از امام صادق(علیه السلام) درباره‌ی ورع از مردم پرسیدم، امام(علیه السلام) فرمودند:
    (و اِذا رَای المنکرَ فلَم ینکِرهُ وَ هُوَ یقدرُ عَلَیهِ فقَد اَحَبَّ اَن یعصَی اللهُ و مَن اَحبَّ اَن یعصَی اللهُ فَقَد بارَزَ اللهَ بِالعَداوَهِ)
    «چون منکر را ببیند و با این که قدرت بر جلوگیری دارد، ولی وظیفه انجام ندهد (سکوت کند)، به تحقیق دوست دارد که معصیت خدا انجام گردد.
    و آن کس که دوست دار انجام معصیت خدا باشد، محققا در مقام مبارزه با خدا برآمده است.»

    و در حدیث منسوب به امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمده:
    (اِنَّ اللهَ تعالی ذِکرَهُ لَم یرضَ مِن اولیائِهِ ان یعصی فِی الارضِ وَ هُم

    سکوتٌ مُذعِنونَ لا یأمُرُونَ بِمعرُوفٍ و لا ینهَونَ عَن مُنکرٍ)
    «همانا خدای تعالی خشنود نیست از دوستانش که در زمین، مردم از خدا نافرمانی کنند و آنان خاموش باشند و با سکوت اقرار به آن معاصی نمایند، نه امر به معروفی کند و نه نهی از منکری نمایند.»

    پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
    (وَالذی نَفسی بِیدِه لِیخرِجَنَّ مِن اُمّتی مِن قُبُورِهِم فی صورَهِ القِرَدَهُ وَالخَنازیرِ بِمُداهِنَتهُم فِی المَعاصی وَ کَفَّهُم عَنِ النهی وَ هُم یستطیعُونَ)
    «به خدایی که جانم در دست اوست، از امت من گروهی از قبرها بر می‌خیزند، در حالی که در قیافه‌ی بوزینه و خوک هستند. این قیافه‌ها به خاطر آن است که آنان قدرت نهی از منکر داشته، ولی با گناهکاران سازش کردند.»

    *******
    صبر و شکیبایی

    حضرت علی(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (وَأمُر بِالمَعروفِ تکُن مِن اَهلهِ، وَانکِرِ المُنکرِ بِیدِکَ وَ لسانکَ، وَ باین من فعَلهُ بجُهدِکَ، و جاهِد فِی اللهِ حَقَّ جِهادهِ، و لا تَأخُذکَ فِی اللهِ لَومَهُ لائِمٍ. وَ خُضِ المغمَراتِ للحقِّ حَیثُ کان)
    «امر به معروف کن تا خود اهل آن معروف باشی و با دست و زبانت منکر را انکار نما و از کسی که عمل بد انجام می‌دهد، به سختی دوری گزین و در راه خدا تا سر حد توان تلاش کن و هرگز سرزنش سرزنش گران تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد. و در دریای شداید و مشکلات در راه حق هر جا که باشد، فرو رو (تحمل کن).»
    امام علی(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (الصبرُ مِنَ الایمانِ بِمنزلهِ الرأسِ مِن الجَسَدِ، وَ لا جَسَدَ لِمَن لا رَأسَ لَه و لاایمانَ لِمَن لا صَبرَ لَهُ)
    «صبر نسبت به ایمان، به منزله‌ی سر است نسبت به بدن و کسی که سر ندارد، تن ندارد و کسی که صبر ندارد، ایمان ندارد.»
    در همه‌ی کارهای اجتماعی، به ویژه در عرصه ی فرهنگی که امر به معروف و نهی از منکر را نیز شامل می‌شود، مشکلات هست.
    جاهلان بی‌منطق، سفیهان بی‌خرد، مخالفان لجوج، معاندان متعصب، دشمنان مغرض، سودپرستان سلطه جو و گناهکاران آلوده و خودخواه، نه تنها تسلیم نمی‌شوند، بلکه در صدد اذیت و آزار کسانی بر می‌آیند که امر به معروف و نهی از منکر می‌كنند.
    و صبرتنها وسیله‌ی رسیدن به هدف است. حضرت علی(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (الصَّبرُ یرغمُ الاَعداءَ)
    «صبر، بینی دشمنان را به خاک می‌رساند.»

     

    (اَلصَّبرُ عَونَ عَلی کُل اَمرٍ)
    «صبر،کمک و معاون هر چیزی است.»
    (اَلصَّبرُ ظفُرٌ، العَجَل خَطَرٌ)
    «صبر، موجب پیروزی و عجله، خطر آفرین است.»
    براساس تجربه، هر کاری که همراه با عجله و شتاب زدگی باشد، نه تنها به بار نخواهد نشست، بلکه اثرات منفی بر جای خواهد گذاشت.کسی که به هدف خویش ایمان دارد. هرگز در برابر اذیت و آزار و سنگ اندازی‌های دشمنان از خود سستی نشان نمی‌دهد.
    پیامبراسلام، حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
    (واللهُ لَو وَضَعُوا الشمسَ فی یمینی وَ القَمَرُ فی یساری عَلی اَن اَترَکَ هذَاالاَمرَ حتی یظهَرهُ اللهُ اَو اهلک فیهِ ما ترکتُه)
    «به خدا قسم، اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من قرار دهند، دست از این کار نخواهم کشید، تا این که در این راه هلاک گردم یا این که خداوند مرا نصرت داده، و بر آنان غالب آیم.»
    حضرت علی(علیه السلام) در ذیل آیه می‌فرمایند:
    (اِصبِر عَلی ما اَصابَکَ مِنَ المشقَّه وَالأذی فِی الاَمرِ بالمعرُوفِ وَ النَّهی عَنِ المُنکرِ)
    «با استقامت باش، در برابر دشواری‌ها و رنج‌هایی که بر اثر امر به معروف و نهی از منکر به تو می‌رسد.»

    *******
    رخت بر بستن برکت

    پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
    (لا تَزالُ اُمتی بِخیرٍ ما اَمَرُوا بالمعروفِ و نَهَوا عَنِ المُنکر، و تَعاوَنوا عَلَی البِر، فَاِذا لم یفعَلوا ذلِکَ نُزِعَت مِنهُمُ البرکاتِ وَ سُلِّطَ بَعضُهُم علی بَعضٍ وَ لَم یكُن ناصرٌ فی الارضِ و لا فِی السَّماءِ)
    «تا زمانی که امر به معروف و نهی از منکر و تعاون در نیكی‌ها در میان امت من باقی باشد، خیر نیز در میان آنان باقی خواهد بود. ولی اگر چنین نکنند، برکات از آنان سلب می‌شود و افراد ناباب بر جامعه مسلط خواهند شد، در حالی که نه در آسمان و نه در زمین یار و یاوری نخواهد داشت.»

    *******
    عذاب الهی

    پیامبر بزرگوار اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
    (اِذا اُمَّتی تَواکَلتِ الاَمرَ بالمعروفِ و النهی عَنِ المُنکرِ، فَلیأذَنُوا بوقاعٍ مِن اللهِ)
    «هنگامی که امت من از انجام امر به معروف و نهی از منکر شانه خالی کنند و این کار را به همدیگر موکول نمایند، پس باید آمادگی خود را برای روبه رو شدن با وقوع واقعه‌ای که کیفر الهی را در بر دارد، اعلام دارند.»
    حضرت علی(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (فاِن اللهَ سُبحانهُ لَم یلعنِ القَرنَ الماضی بینَ اَیدیكُم اِلا لِتَرکِهِمُ الاَمرَ بِالمَعروفِ وَ النهی عَنِ المُنکرِ.
    فَلَعَن اللهُ السُّفَهاءِ لِرُکوبِ المَعاصِی وَ الحُلَماءَ لِتَرکِ التناهی)
    «خداوند مردم گذشته را لعن نکرد، مگر برای ترک امر به معروف و نهی از منکر.خداوند افراد نادان را به خاطر گناه و افراد عاقل و دانا را به خاطر ترک نهی از منکر، لعنت نموده است.»
    پیامبربزرگوار اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
    (ما مِن قومٍ عَمِلُوا بالمَعاصی وَ فیهم مَن یقدرُ اَن ینکِر عَلیهِم فَلَم یفعَل، اِلا یوشِکَ اَن یعُمَّهُمُ اللهُ بِعَذابٍ مِن عندِهِ)
    «قومی که گناه کنند در حالی که میان آنها کسانی باشند که می‌توانند بر اعمال آنها اعتراض کرده، انکارشان کنند و بیزاری جویند و نکنند؛ نزدیك باشد که خداوند همه‌ی آنها را به عذاب معذب فرماید.»
    و نیز آن حضرت(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
    (اِنَّ اللهَ لا یعذِّبُ الخاصهَ بذنُوبِ العامهِ حَتی یظهرَ المُنکرُ بینَ اَظهُرهِم وَ هُم قادرُون علی اَن ینکروُه فلا ینکرُونَهُ)
    «همانا خداوند خواص و صالحان را به گناهان مردم عامی عذاب نمی‌كند، تا آن كه اعمال زشت و منکر پیش رویشان عمل شود و آنها با این که قدرت بر انکارش داشته باشند، انکارش ننمایند.»

    *******
    تسلط اشرار

    پیامبر اسلام، حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
    (اِذا لَم یأمُرُوا بِالمَعرُوف و لَم ینهَوا عَنِ المُنکَر وَ لَم یتَّبِعوا الاَخیارَ مِن اَهلِ بَیتی، سَلّطَ اللهُ عَلَیهم اَشرارَهُم فَیدعُوا عِندَ ذلکَ خیارُهم فلایستَجابُ لَهُم)
    «هرگاه امر به معروف و نهی از منکر نکنند و پیرو نیكان از خاندان من نباشند، خداوند اشرار و بدها را بر آنها مسلط کند و در این هنگام خوبانشان دعا کنند و برای آنها اجابت نشود.»
    و حضرت علی(علیه السلام) در سفارشاتی به فرزندانش می‌فرمایند:
    (لا تَترَکُوا الاَمرَ بِالمَعرُوفِ وَ النَّهی و عَنِ المُنکر فیوَلّی عَلَیكم شِرارُکُم، ثم تَدعُونَ فلا یستَجابُ لکُم)
    «امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که اشرار بر شما مسلط می‌شوند، سپس هرچه دعا کنید، مستجاب نمی گردد.»
    حضرت علی(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (اِنَّ الاَمرَ بِالمَعرُوفِ، وَ النّهی عَنِ المُنکرِ لَخُلقانِ مِن خُلقِ اللهِ سُبحانَهُ، وَ اِنَّهُما لا یقرِّبانِ مِن اَجَلٍ، وَ لا ینقُصانِ مِن رِزقٍ)
    «همانا امر به معروف و نهی از منكر، دو صفت از صفات خداوند می باشند. همانا آن دو مرگ شما را نزدیك نمی‌كنند و نیز رزق شما را کاهش نمی‌دهند.»
    ونیز آن حضرت می‌فرمایند:
    (وَ اِنَّ الاَمرَ بِالمعروفِ و النّهی عَنِ المُنکرِ لا یقرِّبانِ مِن اَجَلٍ، وَ لا ینقُصانِ مِن رِزقٍ)
    «امر به معروف و نهی از منکر، نه مرگ کسی را نزدیك می‌كنند و نه از روزی کسی می‌کاهند.»
    امام جعفر صادق(علیه السلام) می‌فرمایند:
    (اَیهَا النّاسُ: مُرُوا بِالمَعرُوفِ وَ انهَوا عَنِ المُنکَرِ، فَاِنَّ الاَمرَ بِالمَعرُوفِ وَ النَّهی عَنِ المُنکَرِ لَم یقرِّبا اَجَلاً وَ لَم یباعِدا رِزقاً)
    «ای مردم! امر به معروف و نهی از منکر کنید؛ زیرا امر به معروف و نهی از منکر، اجل و مرگ کسی را نزدیك نمی‌كنند و روزی کسی را دور نمی گردانند.»
    منبع: www.MaroofYaran.com
    شنبه 20/12/1390 - 22:48
    مورد توجه ترین های هفته اخیر
    فعالترین ها در ماه گذشته
    (0)فعالان 24 ساعت گذشته