• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1392
تعداد نظرات : 762
زمان آخرین مطلب : 4043روز قبل
دعا و زیارت
سلام یکی از وجوه بارز شخصیت امام علی (ع) علم ایشون هست . بطوریکه در روایت هست که : مردى از على بن ابیطالب علیه السلام پرسید: بزرگترین فضیلت خود را برایم بگو؟ حضرت فرمود: آنچه خداوند در قرآن نازل نموده است ، پرسید: خداوند در مورد شما چه نازل نموده است ؟ فرمود: سخن خدا كه فرمود: ((و یقول الذین كفرو الست مرسلا قل كفى بالله شهیدا بینى و بینكم و من عنده علم الكتاب )) منظور خداوند از كسى كه داراى علم و كتاب است من هستم . در این بحث به اتفاق دوستان  به احادیث و روایات و ... در مورد علم حضرت میپردازیم  
يکشنبه 1/6/1388 - 14:42
دعا و زیارت
ارتباط امیرالمؤمنین علیه‏السلام با فدک در دو دوره باید بررسی نمود:
1- دوران مخاصمات حضرت زهرا علیهاالسلام با حکومت، درباره فدک.
2- زمان خلافت امیرالمؤمنین علیه‏السلام.
از دوران اول، دو اقدام از اقدامات حضرت در کتب ثبت شده است [1] :
اقدام اول: بعد از حضرت زهرا به مسجد و جواب منفی حکومت درباره فدک، امیرالمؤمنین علیه‏السلام به مسجد تشریف آورد و به ابوبکر فرمود:
ای ابابکر! چرا میراث پیامبر را از زهرا علیهاالسلام منع کردی، حال آن که در زمان خود پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم، در دست زهرا علیهاالسلام بوده است.
ابوبکر گفت: فدک بیت‏المال است، اگر فاطمه (علیهاالسلام) شاهد بیاورد که پیامبر آن را به فاطمه علیهاالسلام عطاء نموده است، برای او خواهد بود و اگر شاهد نیاورد، هیچ حقی در آن نخواهد داشت.
امیرالمؤمنین علیه‏السلام: آیا درباره‏ی ما، بر خلاف دستور کتاب خدا- درباره مسلمانان- حکم می‏کنید؟

[ صفحه 153]

ابوبکر: خیر! بر خلاف کتاب خدا عمل نمی‏کنیم.
امیرالمؤمنین علیه‏السلام: اگر در دست مسلمانان چیزی باشد و من ادعایی در آن کردم، از چه کسی بینه و شاهد می‏خواهی؟
ابوبکر: حتما از تو شاهد خواهم خواست.
امیرالمؤمنین علیه‏السلام: پس چگونه شد که از فاطمه تقاضای بینه کردی بر چیزی که- در زمان پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و بعد از آن- در دست او بود و مالکش بود و مسلط بر آن بود؟ [2] . تو از مسلمانان که مدعی بودند شهود نخواستی، همانگونه که اگر من، چیزی را که در دست آنهاست مدعی بودم از من تقاضای شاهد و بینه می‏کردی!
ابوبکر که جوابی نداشت ساکت شد. در اینجا عمر به میدان می‏آید.
عمر: ای علی! با ما گفتگو نکن، ما قدرت بر رد دلائل تو نداریم، فقط یک جمله داریم که اگر می‏توانید شاهد عادل بیاورید و گرنه فدک، بیت‏المال مسلمین خواهد بود و برای تو و فاطمه، حقی در آن نخواهد بود.

[ صفحه 154]

تا اینجا، امیرالمؤمنین علیه‏السلام به قانونی که برای عموم وضع شده بود، حجت را تمام کرد و کسی جوابی نداشت و خلیفه ثانی با صراحت می‏گوید: در حجت شما خللی نمی‏توانیم وارد کنیم ولی ما شاهد می‏خواهیم اگر چه مخالف کتاب خدا باشد. از این به بعد حضرت به طریق دیگر حجت را تمام می‏کند و آن شهادت ذات الهی به منزه بودن حضرت زهرا علیهاالسلام می‏باشد.
امیرالمؤمنین علیه‏السلام: ای ابوبکر! آیا قرآن می‏خوانی؟
ابوبکر: آری!
امیرالمؤمنین علیه‏السلام: آیا آیه «انما یرید اللَّه لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» [3]  درباره ما نازل شده است یا درباره غیر ما.
ابوبکر: درباره شما نازل شده است.
امیرالمؤمنین علیه‏السلام: اگر چند نفر شهادت بدهند که فاطمه علیهاالسلام دختر رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم معصیتی انجام داده است، چه تصمیمی درباره او می‏گیری.
ابوبکر: بر او حد جاری می‏کنم، چنانکه بر دیگران حد جاری

[ صفحه 155]

می‏نمایم.
امیرالمؤمنین علیه‏السلام: اگر این کار را انجام دهی، در نزد خدا حتما از کافرین خواهی بود.
ابوبکر: چرا!
امیرالمؤمنین علیه‏السلام: چون اگر بر علیه فاطمه علیهاالسلام حکم جاری کنی، رد شهادت خدا نموده‏ای و آن را کنار گذاشته‏ای و شهادت مردم را در مقابل کلام خدا عمل کرده‏ای، چنانکه حکم خدا و رسول خدا را- در اینکه قرار دادند فدک را برای فاطمه علیهاالسلام- رد کردی و حال آنکه او در زمان حیات پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم آن را تحویل گرفت؛ و در مقابل، قبول کرده‏ای شهادت یک عرب بیابان‏گرد بی‏فرهنگ را، و از فاطمه علیهاالسلام فدک را گرفتی.
گمان می‏کنی که فدک بیت‏المال مسلمانان می‏باشد و حال آن که پیامبر صلی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود: آوردن شاهد و بینه بر مدعی است و قسم یاد کردن بر مدعی علیه می‏باشد، تو کلام رسول خدا را در این قضاوت رد کردی.
سر و صدای مردم بلند شد و بعضی بر ابوبکر اعتراض کردند و گفتند: بخدا علی علیه‏السلام راست می‏گوید؛ و چون هدف امیرالمؤمنین علیه‏السلام فقط بیان حقایق بود، از مسجد خارج شد [4] .
در این گفتگوی کوتاه، امیرالمؤمنین علیه‏السلام بر آنها اتمام حجت نمود.

[ صفحه 156]

و بر مسلمانان و تاریخ، حقایق را آشکار کرد.
بعد از اتمام این مجلس، در خانه‏ای اجتماع کردند و گفتند: اگر این گونه باشد، علی کار را از دست ما خارج خواهد نمود و چاره‏ی کار را قتل (ترور) امیرالمؤمنین علیه‏السلام دانستند و خالد بن ولید را، مامور این کار نمودند. اما ترور نافرجام ماند [5] ؛ جریان ترور را اهل سنت نیز نگاشته‏اند.
اقدام دوم: حضرت نامه‏ای به ابوبکر می‏نویسند به این مضمون:
«امواج متلاطم را به وسیله‏ی قدرت کشتیهای نجات (پیامبر و خاندان او) شکافتید و معیارهای فخر را، در جمیع گروههای اهل فریب، زمین زدید و از نور نورها (پیامبر صلی اللَّه علیه و آله) طلب نور کردید. و سپس تقسیم کردید میراث نیکوکاران پاک را، و به دوش کشیدید سنگینی گناهان را، به غصب کردن هدیه پیامبر صلی اللَّه علیه و آله برگزیده به زهرا علیهاالسلام.
شما را می‏بینم که دست و پا می‏زنید در کوری و گمراهی، مانند: شتر آسیاب که در آسیاب رفت و آمد می‏کند.
به خدا سوگند اگر اجازه داده می‏شد به چیزی که به آن علم ندارید، سرهای شما را از بدن‏های شما درو می‏کردم، مانند دانه‏های درو شده به واسطه‏ی شمشیرهای تیز آهنین؛ و می‏کندم جمجمه‏های شجاعان شما را، چنان که چشمان شما درآید و وحشت کنند بدگویان

[ صفحه 157]

و سعایت کنندگان شما.
شما از آن روز که مرا شناختید شکننده‏ی لشکرها، و نابود کننده‏ی دسته‏های انبوه، و از بین برنده‏ی کثرتهای شما، و خاموش کننده‏ی صداهای شما و شمشیرکش دورانها بوده‏ام، آن هنگام که شما در گوشه‏ی خانه‏هایتان خزیده بودید؛ و من همان رفیق دیروز شما هستم (یعنی همان قدرت و شجاعت هست ولی مامور به صبرم).
سوگند به جان پدرم! دوست نداشتید که در بین ما خلافت و نبوت جمع شود، چرا که یادآور می‏شدید کینه‏های «بدر» و خونهای «احد» را.
آگاه باشید! اگر بگویم خداوند چه عذابی برای شما آماده نموده است، استخوانهای پهلوی‏تان از لرزش ترس، داخل شکمهای شما خواهد شد؛ اما اگر بگویم می‏گویند: علی حسادت ورزید، و اگر ساکت شوم گفته می‏شود علی از مرگ ترسید؛ هر دوی اینها از علی دور است دور.
آیا این حرفها درباره‏ی من گفته می‏شود؟! و حال آنکه با مرگ مأنوس هستم که تو گوئی الان مرده‏ام، من کسی هستم که داخل دهان مرگ می‏شدم در شبهای تاریک، حمل می‏کردم دو شمشیر سنگین و دو نیزه طولانی را، و در هم شکننده‏ی پرچمها بودم در هنگام ناله‏های کینه (شدت خشم)، و بر طرف کننده‏ی غم و غصه‏ها بودم از بهترین خلق (پیامبر صلی اللَّه علیه و آله)، و بالاتر از این به خدا سوگند! علی بن ابی‏طالب از

[ صفحه 158]

طفلی که مأنوس به پستان مادر می‏باشد بیشتر به مرگ انس دارد؛ گریه کنند بر شما عزاداران!
اگر آشکار می‏کردم چیزهائی که خداوند درباره شما فرموده است، مضطرب و لرزان می‏شدید همچون لرزش طناب در چاه بلند، و خارج می‏شدید از خانه‏ها برای فرارکردن، و بدون هدف می‏رفتید (یعنی از شدت اضطراب عقل و تدبیر را از دست می‏دادید).
ولی آسان می‏شود بر من آنگاه که خداوند را ملاقات کنم با دستانی کوتاه و عاری از لذتهای شما، خالی از چیزهایی که برای خود آماده کردید.
دنیای شما در نزد من نیست، مگر مثل ابری که رفته رفته بالا رود و غلیظ و استوار شود، اما بعد قطعه قطعه گردد و آنگاه آسمان روشن شود و اثری از ابر نباشد (دنیا نیز ناگهان چون ابر به آسانی و سرعت از دست انسان گرفته می‏شود).
آرام باشید! به زودی آشکار خواهد شد برای شما غبار و تیرگی، و آثار تلخ اعمال خود را خواهید دید، و ثمر آنچه را کاشته‏اید- سم قطعه قطعه کننده و زهر کشنده- درو خواهید نمود.
کافی است خداوند برای حاکم بودن، و رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم برای حمایت کردن از ما و برای دشمنی کردن با شما، و قیامت برای توقف (و جواب پس دادن نسبت به اعمال).
و خداوند دور از رحمت خود نمی‏کند در قیامت غیر شما را،

[ صفحه 159]

و بدبخت و نابود نمی‏کند غیر از شما را، و سلام بر کسانی که تابع هدایت شدند».
این نامه به دست خلیفه رسید؛ با خواندن آن وحشت او را فراگرفت؛ مهاجر و انصار را از مضمون نامه مطلع کرد و از آنها کمک خواست.
کلمات خلیفه مفصل است، اما یک جمله از آن این است:
«به خدا قسم! استعفا کردم از حکومت، پس قبول نشد و عزل کردم خودم را ولی پذیرفته نشد، همه اینها برای ترس از خشم علی بود و برای فرار از جنگ با علی، مرا چه به علی ابن ابی‏طالب (من کجا و او کجا)، آیا کسی با او جنگ نمود که بر او مسلط شود؟!». [6] .
این دو اقدام حضرت امیر علیه‏السلام چنانکه مطالعه نمودید، اثر عجیبی گذاشت، بوسیله سخنرانی مردم به حرکت افتادند و بوسیله نامه، ابوبکر به وحشت افتاد؛ اما چون مصلحت در صبر بود حضرت از این حرکتها استفاده‏ای نکرد، جز تبیین حق خود در مورد فدک و خلافت و این نشانه‏ای است برای کلام حضرت که می‏فرمود: «اگر پیمانم با رسول‏اللَّه صلی اللَّه علیه و آله و سلم نبود، می‏دید چه کسی ضعیف و بی‏یاور است».
اما در دورانی که حضرت به خلافت رسید، فدک را به فرزندان فاطمه علیهاالسلام تحویل نداد و این مسأله باعث شده است که مردم از ائمه اطهار علیهم‏السلام در رابطه با آن، سوال کنند.

[ صفحه 160]

از امام صادق علیه‏السلام سؤال شد: آنگاه که علی علیه‏السلام به حکومت رسید، چرا فدک را پس نگرفت؟
حضرت فرمود: «به جهت اقتداء به حضرت رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم، وقتی که مکه فتح شد عقیل خانه رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم را در غیاب حضرت فروخته بود، به ایشان عرض کردند: ای پیامبر خدا! آیا خانه خود را مطالبه نمی‏کنی؟ حضرت فرمودند: آیا عقیل برای ما خانه‏ای باقی گذاشته است؟ ما خاندانی هستیم که برنمی‏گردانیم چیزهائی که به ظلم از ما گرفته شده است. به همین جهت علی علیه‏السلام وقتی به حکومت رسید، فدک را برنگرداند.» [7] .
امام رضا علیه‏السلام در جواب این سوال فرمود:
«ما خاندانی هستیم که فقط خداوند از حقوقی که به ما ظلم شده است انتقام می‏گیرد. و ما ولی مؤمنان هستیم و برای آنها حکم می‏کنیم و حقوقشان را از ظالمان می‏گیریم. ولی حقوق خود را از کسانی که به ما ظلم کرده‏اند نمی‏گیریم». [8] .
در این دو روایت علت ترک فدک را، بی‏اعتنائی به مال می‏توان یافت و این دلیل است بر اینکه هدف حضرت زهرا علیهاالسلام مالیت فدک نبود، بلکه مقصود مبارزه با ظالم و حکومت وقت بوده است. «مال را اعتنائی نداریم و نمی‏گیریم اما در مقابل ظالم ایستادگی می‏کنیم».

[ صفحه 161]

محمد بن اسحاق می‏گوید: از امام باقر علیه‏السلام سوال کردم: امیرالمؤمنین علیه‏السلام وقتی به خلافت رسید، نسبت به سهم خویشان پیامبر از خمس، چه تصمیمی گرفت؟
حضرت فرمود: آن را مثل ابوبکر و عمر، جزء بیت‏المال قرار داد.
عرض کردم: چرا؟! در حالی که شما می‏گوئید: سهم «ذی‏القربی» برای خاندان پیامبر است.
فرمود: بخدا قسم خاندان پیامبر چیزی نمی‏گویند مگر مطابق نظر پیامبر.
عرض کردم: چه چیز مانع علی علیه‏السلام بود.
فرمود: علی علیه‏السلام دوست نمی‏داشت (در رابطه با چیز که سودش به خاندان خودش می‏رسید) مردم بگویند: علی مخالفت ابوبکر و عمر نمود. [9] .
در این خبر علت عدم رجوع به سهم ذی‏القربی از خمس، جو حاکم بر زمان بود، اگر چه امیرالمؤمنین علیه‏السلام در بعضی امور، از مخالفت ابوبکر و عمر ابائی نداشت، چنانکه می‏بینیم دستور به تساوی دریافتی مسلمانان از بیت‏المال فرمود. [10]  حتی تبعیضاتی که بود مانند حقوق همسران پیامبر صلی اللَّه علیه و آله، همه را مساوی مسلمانان دیگر قرار

[ صفحه 162]

داد.
اما در این مورد (فدک)، چون حق بنی‏هاشم است به رویه‏ی گذشته، آن را جزء بیت‏المال قرار داد؛ چرا که نگویند: علی علیه‏السلام چون به حکومت رسید، در امور مالی خاندان خود وسعت داد و بر خلاف ابوبکر و عمر سهم «ذی‏القربی» و یا فدک و اموال دیگر را برگرداند و این وسیله‏ای شود تا بر علیه او جوسازی کنند و مردم ساده‏لوح نیز از او جدا شوند که خود در جای دیگر می‏فرماید:
«حاکمان قبل از من اعمالی مخالف رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم انجام داده‏اند و در مخالفت کردن با حضرت تعمد داشتند، عهد او را نقض کردند و سنت او را تغییر دادند.
اگر من مردم را مجبور به ترک بدعتها کنم و همه‏ی احکام و سنت‏های زمان پیامبر صلی اللَّه علیه و آله را برگردانم، لشکریان از من جدا خواهند شد و با عده‏ای از شیعیان صلی اللَّه علیه و آله- که مقام مرا می‏دانند و امامت مرا از کتاب خدا و سنت رسول خدا پذیرا شده‏اند- تنها خواهم ماند.
بدانید اگر مقام ابراهیم را به جایی که پیامبر گذاشته بود برگردانم و فدک را به ورثه فاطمه علیهاالسلام تحویل دهم... مرا تنها خواهند گذاشت...» [11] .

[ صفحه 163]
manabee
يکشنبه 1/6/1388 - 14:40
دعا و زیارت

رمضان از اسماء الله است

رمضان اسمى از اسماء الهى مى‏باشد و نبایست‏به تنهائى ذكر كرد مثلا بگوئیم، رمضان آمد یا رفت، بلكه باید گفت ماه رمضان آمد، یعنى ماه را باید به اسم اضافه نمود، در این رابطه به سخنان حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) گوش فرا مى‏دهیم.

هشام بن سالم نقل روایت مى‏نماید و مى‏گوید: ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت ابى جعفر امام باقر (علیهما السلام) بودیم، پس سخن از رمضان به میان آوردیم.

فقال علیه السلام: لا تقولوا هذا رمضان، و لا ذهب رمضان و لا جاء رمضان، فان رمضان اسم من اسماء الله عز و جل لا یجیى و لا یذهب و انما یجیى‏ء و یذهب الزائل و لكن قولوا شهر رمضان فالشهر المضاف الى الاسم و الاسم اسم الله و هو الشهر الذى انزل فیه القرآن، جعله الله تعالى مثلا و عیدا و كقوله تعالى فى عیسى بن مریم (علیهما السلام) و جعلناه مثلا لبنى اسرائیل. (1)

امام علیه السلام فرمود: نگوئید این است رمضان، و نگوئید رمضان رفت و یا آمد، زیرا رمضان نامى از اسماء الله است كه نمى‏رود و نمى‏آید كه شى‏ء زائل و نابود شدنى مى‏رود و مى‏آید، بلكه بگوئید ماه رمضان، پس ماه را اضافه كنید در تلفظ به اسم، كه اسم اسم الله مى‏باشد، و ماه رمضان ماهى است، كه قرآن در او نازل شده است، و خداوند آن را مثل و عید قرار داده است همچنانكه پروردگار بزرگ عیسى بن مریم (سلام الله علیهما) را براى بنى اسرائیل مثل قرار داده است، و از حضرت على بن ابى طالب (علیه السلام) روایت‏شده كه حضرت فرمود: «لا تقولوا رمضان و لكن قولوا شهر رمضان فانكم لا تدرون ما رمضان‏» (2) شما به راستى نمى‏دانید كه رمضان چیست (و چه فضائلى در او نهفته است).

واژه رمضان و معناى اصطلاحى آن

رمضان از مصدر «رمض‏» به معناى شدت گرما، و تابش آفتاب بر رمل... معنا شده است، انتخاب چنین واژه‏اى براستى از دقت نظر و لطافت‏خاصى برخوردار است. چرا كه سخن از گداخته شدن است، و شاید به تعبیرى دگرگون شدن در زیر آفتاب گرم و سوزان نفس و تحمل ضربات بى امانش،زیرا كه رمضان ماه تحمل شدائد و عطش مى‏باشد، عطشى ناشى از آفتاب سوزان یا گرماى شدید روزهاى طولانى تابستان.

و عطش دیگر حاصل از نفس سركشى كه پیوسته مى‏گدازد، و سوزشش براستى جبران ناپذیر است.

در مقایسه این دو سوزش، دقیقا رابطه عكس برقرار است، بدین مفهوم كه نفس سركش با چشیدن آب تشنه‏تر مى گردد، وهرگز به یك جرعه بسنده نمى‏كند، و پیوسته آدمى را در تلاش خستگى ناپذیر جهت ارضاى تمایلات خود وا مى‏دارد. و در همین رابطه است كه مولوى با لطافت هرچه تمامتر این تشبیه والا را به كار مى‏گیرد و مى‏گوید:

آب كم جو تشنگى آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست تا سقا هم ربهم آید جواب تشنه باش الله اعلم بالصواب زین طلب بنده به كوى حق رسید درد مریم را به خرما بن كشید

اما از سوى دیگر، عطش ناشى از آفتاب سوزان سیرى پذیر است، و قانع كننده.

يکشنبه 1/6/1388 - 11:19
دعا و زیارت

 

 

 

 

«بسم الله الرحمن الرحیم»

«انّا غیر مهملین لمراعاتكم و لا ناسین لذكركم، و لولا ذلك لنزل بكم اللّأواء و اصطلمكم الاعداء

فاتقوا الله جل‌جلاله و ظاهرونا...»

(احتجاج طبرسى، ج 2، ص 598)

 

 

              همانا، ما از رعایت حال شما كوتاهى

 

نمى‏كنیم و یاد شما را از از خاطر نبرده‌ایم،

 

که اگر جز این بود، سختی‌ها و گرفتاری‌ها

 

به شما روی می‌آورد و دشمنان شما را ریشه‏كن

 

می‌کردند. پس از خدا بترسید و ما را پشتیبانى

 

كنید...

 

Dar--Entezar.jpg

السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه یا صاحب العصر و الزمان ادرکنا

يکشنبه 1/6/1388 - 11:16
دعا و زیارت

خداوند در بسیاری از آیات قرآن ,انسان را دعوت به تفكر در طبیعت می كند. تعدادی از این آیات در اینجا آورده شده اند. قابل ذكر است كه عكسها زیر بر اساس سلیقه شخصی جمع آوری شده اند و ممكن است نشان دهنده عمق آیات نباشند

سوره الرعد, آیه سه

 و اوست كسى كه زمین را گسترانید و در آن كوهها و رودها نهاد و از هر گونه میوه‏اى در آن جفت جفت قرار داد روز را به شب می‏پوشاند قطعا در این [امور] براى مردمى كه تفكر می‏كنند نشانه‏هایى وجود دارد

lemon.jpg

riversky.jpg

nature.jpg

lighting.jpg

سوره الروم, آیه ۲۴ 

و از نشانه‏هاى او [اینكه] برق را براى شما بیم‏آور و امیدبخش مینمایاند و از آسمان به تدریج آبى فرو میفرستد كه به وسیله آن زمین را پس از مرگش زنده می‏گرداند در این [امر هم] براى مردمى كه تعقل می‏كنند قطعا نشانه‏هایى است

palm.jpg

سوره النحل, آیه ۱۱

به وسیله آن كشت و زیتون و درختان خرما و انگور و از هر گونه محصولات [دیگر] براى شما می‏رویاند قطعا در اینها براى مردمى كه اندیشه می‏كنند نشانه‏اى است

سوره النحل, آیه ۱۲

 و شب و روز و خورشید و ماه را براى شما رام گردانید و ستارگان به فرمان او مسخر شده‏اند مسلما در این [امور] براى مردمى كه تعقل مى‏كنند نشانه‏هاست

sun.jpg

sky.jpg

redsky.jpg

color.jpg

سوره النحل, آیه ۱۳

 و [همچنین] آنچه را در زمین به رنگهاى گوناگون براى شما پدید آورد [مسخر شما ساخت] بی‏تردید در این [امور] براى مردمى كه پند می‏گیرند نشانه‏اى است

rock1.jpg

سوره الحشر, آیه ۲۱

اگر این قرآن را بر كوهى فرومی‏فرستادیم یقینا آن [كوه] را از بیم خدا فروتن [و] از هم ‏پاشیده می‏دیدى و این مثلها را براى مردم می‏زنیم باشد كه آنان بیندیشند

bea.jpg

سوره النحل, آیه ۶۹

سپس از همه میوه‏ها بخور و راههاى پروردگارت را فرمانبردارانه بپوى [آنگاه] از درون [شكم] آن شهدى كه به رنگهاى گوناگون است بیرون می‏آید در آن براى مردم درمانى است راستىدر این [زندگى زنبوران] براى مردمى كه تفكر می‏كنند نشانه [قدرت الهى] است

يکشنبه 1/6/1388 - 11:15
دعا و زیارت

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌كنم …
گفتی:
فانی قریب
    
.:: من كه نزدیكم (بقره/۱۸۶) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیكی؛ من دورم… كاش می‌شد بهت نزدیك شم
گفتی:
و اذكر ربك فی نفسك تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
    
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد كن (اعراف/۲۰۵) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی:
ألا تحبون ان یغفرالله لكم
    
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.

گفتم: معلومه كه دوست دارم منو ببخشی …
گفتی:
و استغفروا ربكم ثم توبوا الیه
    
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه كنید (هود/۹۰) ::.

گفتم: با این همه گناه… آخه چیكار می‌تونم بكنم؟     
گفتی:
الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
    
.:: مگه نمی‌دونید خداست كه توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌كنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم ...
گفتی:
الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
    
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳ ) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای كدوم گناهم توبه كنم؟ 
گفتی:
ان الله یغفر الذنوب جمیعا
    
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی:
و من یغفر الذنوب الا الله
    
.:: به جز خدا كیه كه گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این كلامت كم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌كنه؛ عاشق می‌شم! …  توبه می‌كنم
گفتی:
ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
    
.:: خدا هم توبه‌كننده‌ها و هم اونایی كه پاك هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرك     
گفتی:
الیس الله بكاف عبده
    
.:: خدا برای بنده‌اش كافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیكار می‌تونم بكنم؟
گفتی:
یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكرة و اصیلا هو الذی یصلی علیكم و ملائكته لیخرجكم من الظلمت الی النور و كان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد كنید و صبح و شب تسبیحش كنید. او كسی هست كه خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریكی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن . خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::.

يکشنبه 1/6/1388 - 11:9
اخبار

مسجد امیرالمومنین زاهدان مملو از جمعیتی بود كه برای عزاداری شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) در پنج شنبه شب گذشته جمع شده بودند. در این حین «حافظ ملازهی» كه دور از چشم همگان بمب و نارنجك به خود بسته بود وارد مسجد شد و در میان نمازگزاران و عزاداران گم شد. اندكی بعد با انفجاری مهیب، گرد و خاك همه جا را فرا گرفت .

"عبد الروف ریگی" سخنگوی گروهك تروریستی ریگی نیز در بیانیه ای كه در تماس تلفنی با شبكه العربیه قرائت كرد مسئولیت این حادثه را بر عهده گرفت.

تا پیش از این گروهك ریگی به ادعای خود افراد منسوب به نیروهای نظامی و انتظامی را هدف عملیات های تروریستی قرار می داد كه آخرین آنها حمله انتحاری به محل صبحگاه مشترك نیروی انتظامی سراوان در سیستان و بلوچستان است. در این حمله تروریستی دست كم چهار نفر از پرسنل نیروی انتظامی كشته و ۱۲ نفر دیگر نیز مجروح شدند.

این گروهگ تروریستی سعی داشت با نشان دادن ضدیت خود با جمهوری اسلامی، رویكرد ایجاد تفكیك میان مردم و حكومت را به پیش برد اما حادثه اخیرعملا نشان داد كه ریگی و همراهان وی در رسیدن به اهداف تروریستی خود از قربانی كردن مردم بی دفاع نیز هیچ ابایی ندارند. زیرا در این حادثه 21 تن و 182 نفر شهید و مجروح شدند كه همگی غیر نظامی و از مردم عادی بودند.

تغییر رویكرد ریگی از قتل و كشتار نظامیان و نیروهای مرزبانی  كشور به عملیات انتحاری علیه مردم عادی، آنهم در مسجد شیعیان كه تا پیش از این از متهم شدن به كشتار غیر نظامیان تبری می جست در قالب دو سناریو قابل ترسیم است.

سناریوی اول ارتباط این حادثه با سفر اخیر زرداری به تهران و درخواست برای مشاركت فعال جهت مبارزه با طالبان و گروه های تروریستی است. زرداری كه بعد از دیدار با اوباما به همراه كرزای به تهران سفر كرده بود در حقیقت حامل پیام اوباما به ایران بود: پیام ضرورت همكاری ایران در مبارزه با گروه های تروریستی منطقه.

نكته جالب توجه اینكه چند روز بعد از سفر زرداری به تهران و چند ساعت قبل از انفجار تروریستی مسجد امیر المومنین، گیتس وزیر دفاع آمریكا، ایران را به ارسال تسلیحات به طالبان و دیگر گروه های مسلح در افغانستان متهم كرد. این ادعا در حالی مطرح است كه ایران در براندازی حكومت طالبان در حمله 2001 به افغانستان تاثیر به سزایی داشت و از حكومت طالبان در این كشور لطمات زیادی متحمل شد.

به عقیده ناظران سیاسی،  آمریكا از یك سو با استفاده از روش های دیپلماتیك و از سوی دیگر با به راه انداختن جنگ روانی مثل گفته وزیر دفاع به دنبال نشان دادن این موضوع است كه "ایران نیز دستخوش حملات تروریستی بوده و رهایی از آن نیازمند همكاری چند جانبه امنیتی با آمریكا و كشورهای منطقه است".

آمریكا همچنین سعی دارد با تقویت گروه هایی چون جندالله و حوادثی از قبیل حادثه مسجد امیرالمومنین، ایران را وادار سازد بدون هیچ گونه توقع سیاسی و دیپلماتیك به همكاری های منطقه ای در قالب استراتژی اوباما در منطقه گردن نهد.

در حقیقت آمریكا درصدد است ایران را ناچار به همكاری های منطقه ای علیه تروریسم در چارچوب استراتژی تعریف شده اوباما كند و در مرحله دوم به عنوان درجایگاه یك كشور درگیر در ناآرامی های تروریستی به اتحاد با آمریكا در منطقه بپیوندد و نه به عنوان یك كشور با ثبات منطقه ای.

سناریوی دوم مربوط به مباحث تفرقه افكنانه مذهبی است كه  از سوی برخی كشورهای منطقه مطرح می شود.

این كشورها و در راس انها مصر، عربستان سعودی و امارات سعی دارند از طریق حمایت از عاملان حملات تروریستی در ایران به اختلافات قومی و مذهبی عمدتا شیعه – سنی دامن زده و این گونه نفوذ خود را در منطقه حفظ كنند و از ناآرامی های به وجود آمده برای كسب امتیازات مورد نظر استفاده كنند.

دستگیری اخیر ابو عمر البغدادی در عراق و اعتراف تكان دهنده اش مبنی بر حمایت های سرسام آور مصر و عربستان از وی و تندروهای وهابی دیگر تحت عنوان القاعده نشان داد كه این كشورها با دامن زدن به اختلافات قومی در عراق و بسیاری از كشورهای دیگر منطقه تلاش می كنند اهرم فشار بر این كشورها را در دست داشته باشند.

در این میان ایران كه بی شك باثبات ترین كشور منطقه است هدف جدید حامیان تروریسم منطقه ای است.
به نظر می رسد این حامیان مالی با نام و از طریق گروهك جندالله می خواهند ایران را در وضعیتی قرار دهند كه نقش تعیین كننده آن در منطقه محدود شده و درگیر مسایل امنیتی داخلی خود شود.

شنبه 31/5/1388 - 11:16
دعا و زیارت

ماه مبارک رمضان، بهترین ماه ها،
ماه میهمانی خدا، ماه خوبی ها،
ماه شب های قدر، ماه دعا ونیایش ،
ماه رحمت و آمرزش و ماه خیر و برکت است.
حلول ماه مبارک رمضان، به راستی که خبر از گشایش
درهای بهشت به روی آدمیان دارد.
ماه تزکیه، ماه خودسازی، ماه از خویش تا خدا رفتن،
ماه پرواز با دوبال قنوت از زمین تا ملکوت
و شکوفایی غنچه های معنویت در سکوت سبز روزه داران
و در حیرت ارغوانی سالکان کوی دوست فرو رفتن است


شنبه 31/5/1388 - 9:30
دعا و زیارت
آمده است  که در  زمان  حضرت داوود (علیه السلام ) مردی بود که زنی را به روز مورد اذیت و آزار قرار میداد . خدای عزوجل در دل آن زن الهام  نمود که به آن مرد بگوید: هر بار که تو نزد من هستی مردی به سراغ زن تو می‏رود. مرد  سریع نزد  زن خود رفت و درستی این حرف برایش روشن شد. نزد حضرت داوود(علیه السلام) آمده و گفت: ای پیامبر خدا! بلایی سرم آمده که بر سر احدی نیامده است! حضرت داوود فرمود: چه بلایی؟ گفت: این مرد تم. پس خدای تعالی به  حضرت داوود وحی فرمود که به او بگو: از هر دست که بدهی از همان دست پس می‏گیری( من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۱۴۱، ح ۱۰)
پنج شنبه 29/5/1388 - 13:31
اخبار
دین- همشهری آنلاین:
عضو ستاد استهلال دفتر مقام معظم رهبری گفت:‌ شروع رویت هلال ماه رمضان در روز جمعه است كه رصد قبل و بعد از غروب ادامه خواهد یافت.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین علیرضا موحد‌نژاد در گفت‌وگو با ایسنا، درباره‌ی زمان رویت هلال ماه مبارك رمضان اظهار كرد: شروع رویت هلال ماه رمضان در 29 شعبان است كه روز جمعه است.

وی افزود: بعد از ظهر 29 شعبان گروه‌های استهلال در محل‌هایی كه از قبل در نظر گرفته شده، شروع به رصد می‌كنند. این رصد قبل و بعد از غروب ادامه خواهد یافت و گروه‌ها نتایج را به ستاد گزارش می‌كنند و هر زمان هلال ماه رویت شود، اعلام خواهد شد.

موحدنژاد درباره‌ی تعداد گروه‌های مستقر در سراسر كشور گفت: تعداد گروه‌های استهلال در حدود 120 گروه در استان‌های مختلف كشور است.

معمولا ستادهای استهلال به صورت استانی عمل می‌كنند مگر اینكه ستاد استهلال در استانی فعال نشده باشد كه از سایر استان‌ها به آن استان نیرو اعزام می‌شود تا كار رصد انجام شود.

 

 

چهارشنبه 28/5/1388 - 22:11
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته