• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1180
تعداد نظرات : 794
زمان آخرین مطلب : 5345روز قبل
خانواده

 

دلم خیلی هوای امام رضارو كرده!

سه شنبه 13/12/1387 - 9:29
خواستگاری و نامزدی

1-   به تماشای غروب آفتاب بنشینید

 2-    بیشتر بخندید

 3-  كمتر گله كنید

4- با تلفن كردن به یك دوست قدیمی، او را غافلگیر كنید

 5-  هدیه هایی كه گرفته اید را بیرون بیاورید و تماشا كنید. شاید برایتان قابل استفاه باشند    

         ادامه دارد...  

سه شنبه 13/12/1387 - 9:28
شعر و قطعات ادبی

 

من معبدی برای عبادت ساختم

 

موبدی آن را تطهیر کرد

 

و گذشت زمان آن را در هم شکست

 

من در درون سینه ام معبدی ساختم

 

خداوند آن را تطهیر کرد و هیچ نیرویی

 

برتر از نیروی آن نیست!!!

 

 

                                        

سه شنبه 13/12/1387 - 7:9
دانستنی های علمی

 

 

 

 

گاهی وقتا از نردبان بالا می ری تا دستان خدا را بگیری

غافل از این که خدا پایین ایستاده و نردبان را محکم گرفته که تو نیفتی.

 

سه شنبه 13/12/1387 - 7:8
دعا و زیارت

نام سوره : احقاف *** شماره سوره : 46 *** محل نزول : مکه *** تعداد آیه : 35 *** تعداد کلمه : 644 *** تعداد حروف : 2598


معنی : نام سرزمین قوم عاد در نزدیكی یمن (جنوب عربستان)


علت نامگذاری : ذكر داستان قوم عاد در آیه 21 و گرفتار شدن آنها به عذاب الهی (طوفان و تند باد شدید) می باشد كه نام سرزمین آنها احقاف بود.


نامهای دیگر : ندارد


محتوی سوره :


•  عظمت و اهمیت قرآن.
•  آفرینش جهان بر اساس حق.
•  معرفی گمراه ترین مردم و مبارزه با هر گونه شرك و بت پرستی.
•  هلاكت قوم عاد (قوم هود) در سرزمین احقاف.
•  معاد و دادگاه عدل الهی.
•  عمومیت دعوت پیامبر اسلام (ص) و ایمان آوردن گروهی از جن.
•  تشویق مؤمنان و انذار كافران.
•  دعوت و فرمان صبر و بردباری به پیامبر اسلام (ص).
ترتیب سوره : به ترتیب جمع آوری، چهل و ششمین سوره است و به ترتیب نزول، شصت و پنجمین سوره است كه بعد از سوره «جاثیه» و قبل از سوره «ذاریات» نازل شده است.
داستانهای سوره :  ندارد
فضیلت سوره : امام صادق (ع) فرمود: «هر كس سوره احقاف را هر شب یا هر جمعه بخواند وحشت دنیا را از او بر می دارد و از وحشت روز قیامت نیز در امان می دارد.»


(منبع : سایت رادیو قرآن )

سه شنبه 13/12/1387 - 6:54
دانستنی های علمی

درویشی را ضرورتی پیش آمد، گلیمى را از خانه یكى از پاك مردان دزدید. قاضى فرمود تا دستش بدر کنند.


صاحب گلیم شفاعت کرد که من او را بحل کردم.قاضى گفت : به شفاعت تو حد شرع فرو نگذارم.صاحب گلیم گفت : اموال من وقف فقیران است ، هر فقیرى كه از مال وقف به خودش بردارد از مال خودش برداشته ، پس قطع دست او لازم نیست.


قاضى از جارى نمودن حد دزدى منصرف شد، ولى دزد را مورد سرزنش  قرار داد و به او گفت : آیا جهان بر تو تنگ آمده بود كه فقط از خانه چنین پاك مردى دزدى كنى ؟ دزد گفت : اى حاكم ! مگر نشنیده اى كه گویند: خانه دوستان بروب ولى حلقه در دشمنان مكوب.


چون به سختى در بمانى تن به عجز اندر مده
دشمنان را پوست بر كن ، دوستان را پوستین


(گلستان سعدی – باب دوم در اخلاق پارسایان)

سه شنبه 13/12/1387 - 6:52
دانستنی های علمی

ناپلئون  درسفری که به مصر داشت به کتابخانه ای رفت  و . مترجم قرآن را باز کرد و این آیه آمد: ان هذا القرآن یهدى للتى هى اءقوم و یبشر المؤ منین ( سوره اسراء آیه 9) براستى که دین قرآن هدایت مى کند بآنچه درست و محکمتر است و بر مؤ منان بشارت مى دهد
وقتى مترجم این آیه را خواند و ترجمه کرد؛ از کتابخانه بیرون آمد و شب را تا صبح بفکر این آیه بود. صبح باز به کتابخانه آمد و مترجم آیاتى دیگر از قرآن را برایش ترجمه کرد.
روز سوم هم مترجم از قرآن براى او خواند و ترجمه کرد
ناپلئون در مورد  قرآن سئوال نمود.
 گفتند : مسلمانان معتقدند که خداوند قرآن را بر پیامبر آخرالزمان محمد( صلى الله علیه و آله وسلم) نازل کرده است و تا قیامت کتاب هدایت آنان است .
ناپلئون گفت : آنچه من از این کتاب استفاده کردم اینطور احساس نمودم که
1) اگر مسلمین از دستورات جامع این کتاب استفاده کنند روى ذلت نخواهند دید.
2) تا زمانیکه قرآن بین آنها حکومت کند، مسلمانان تسلیم ما  نخواهند شد؛ مگر ما بین آنها و قرآن جدائى بیفکنیم
منبع: رهنماى سعادت جلد 2ص  478 - هماى سعادت ص 96 به نقل از کتاب یکصدموضوع پانصدداستان ، سید علی اکبر صداقت)
التماس دعا

سه شنبه 13/12/1387 - 6:39
شعر و قطعات ادبی

ما ز یاران چشم یاری داشیم            خود غلط بود آنچه می پنداشتیم


تا درخت دوستی بر کی دهد              حالیا رفتیم و تخمی کاشتیم

سه شنبه 13/12/1387 - 6:39
فلسفه و عرفان

 

منقولست :

چون زلیخا ایمان آورد یوسف او را به نکاح درآورد و او از یوسف کناره گرفت و به عبادت

 الهی مشغول شد و چون روز یوسف او را به خلوت دعوت کرد او وعده شب داد و چون شب در آمد به روز تأخیر افکند

یوسف با او به عتاب آمد و گفت :چه شد آن دوستی ها و شوق و محبت تو

زلیخا گفت :ای پیغمبر خدا من ترا وقتی دوست داشتم که خدای تو را نشناخته بودم

 اما چون او را شناختم همه محبت ها را از دل خود بیرون کردم و دیگری را بر او اختیار نمی کنم .

نمیرد دل زنده از عشق دوست                      که آب حیات آتش عشق اوست

 عاشق نشدی وگرنه می فهمیدی              پاییز بهاری است که عاشق شده است

دوشنبه 12/12/1387 - 19:26
دانستنی های علمی
 چهار چیز را نگهدار
در مجلسی که وارد شدی زبان را
در سفره ای که نشسته ای شکم را
در خانه ای که وارد شدی چشم را
در نماز که ایستاده ای دل را
       یاعلی...
دوشنبه 12/12/1387 - 18:26
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته