• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 218
تعداد نظرات : 328
زمان آخرین مطلب : 5504روز قبل
شعر و قطعات ادبی

بی تو درخلوت خود شب همه شب بیدارم‌‌

آه ای خفته که من چشم به راهت دارم

خانه ام ابری وچشمان تو همچون خورشید

چه کنم دست خودم نیست اگر می بارم

کم برای من از این پنجره هاحرف بزن

من بدون توازاین پنجره هابیزارم

جان من هدیه ی ناچیز تقدیم شما

گرچه در شَان شمانیست همین رادارم


samiiadj/H

hosseindadkhah@ymail.com

يکشنبه 10/6/1387 - 22:32
شعر و قطعات ادبی

شبی باغم دل من گفتگو کرد//مراباچشم هایت روبه روکرد//دلم می گفت:هرگز عاشقت نیست//ولی دست دلم راگریه روکرد/.



samiiadj/H

hosseindadkhah@ymail.com

دوشنبه 4/6/1387 - 14:41
شعر و قطعات ادبی

عشق است بیایید خیانت نکنیم//باغیررفیق خود رفاقت نکنیم//عشق است نه عادتی که هرروزه شود//عادت بکنیم ،به عشق عادت نکنیم/.


samiiadj/H


دوشنبه 4/6/1387 - 14:36
شعر و قطعات ادبی

دلی دارم که مثل کوچه خاکیست            گناهش سادگی ودردپاکیست

نمی بخشی خدایاگرگناهش                 بکش دل راکه هرروز ازتوشاکیست


samiiadj/H


 


دوشنبه 4/6/1387 - 14:32
شعر و قطعات ادبی

این غزل مزه ی کندوست بیاتابخوریم         

حاصل طبع غزل گوست بیا تابخوریم

منطقی پشت همین خوردن وخوابیدن ماست

شوکران دست ارسطوست بیاتابخوریم

مال هرادمی اندازه ی تعیین شده است

مال ماروی ترازوست بیاتابخوریم

من به بخت خودم ای دوست لگدخواهم زد

پشت پاخورده ام ای دوست بیا تابخوریم



samiiadj/h

hosseindadkhah@ymail.com


 

دوشنبه 4/6/1387 - 14:27
شعر و قطعات ادبی

باآنکه مرابه دام خویش افکندی           برگریه ی جانگذارمن می خندی

گیرم که سزاوارقفس بود دلم              ای عشق!چرابال وپرش راکندی




samiiadj/H

hosseindadkhah@ymail.com


دوشنبه 4/6/1387 - 14:18
شعر و قطعات ادبی

گفته بودم که چرامحوتماشای منی      وان چنان مات که یکدم مژه برهم نزنی

مژه برهم نزنم تا که زدستم نرود       ناز چشم توبه قدرمژه برهم زدنی


samiiadj/H

hosseindadkhah@ymail.com


يکشنبه 3/6/1387 - 14:16
شعر و قطعات ادبی

جز دل که گیرد جای من،جزمن که گیردجای دل/گردل بمیرد وای من،گرمن بمیرم وای دل



samiiadj/H

hosseindadkhah@ymail.com

يکشنبه 3/6/1387 - 14:11
شعر و قطعات ادبی

عمق چشمان پرازتنهایی ام رادیدو رفت

سنگدل برآرزوهای دلم خندیدورفت

عاقبت گفتم به اوراز دل دیوانه را

من که گفتم دوستش دارم چرارنجیدورفت؟

سیب سرخی رابه من بخشیدو رفت

عاقبت برعشق من خندیدورفت

چشم ازمن کندودل ازمن برید

حال بیمار مرافهمیدو رفت

اشک درچشمان سردم حلقه زد

بی مروت گریه ام رادیدو رفت

باغم هجرش مدارا می کنم

گرچه برزخمم نمک پاشیدو رفت

ماهی درتنگ زندانی شده حرفی بزن

از همان توری که دردریاتورادزدیدورفت

شعله ی این شمع آتش می زند برجان تو

عاقبت پروانه ای این جمله رانشنیدورفت

آه این تصویر درآیینه تکراری شده است

باز هم اشکی بروی گونه اش لغزیدورفت

ازچه روبغض وغروروقلب من باهم شکست

عاشقی دلسوخته این نکته را پرسید ورفت

ای خدا ازآدمیزاد زمینی درگذر

آن که ازباغ بهشتت سیب سرخی چید ورفت


samiiadj/H

hosseindadkhah@ymail.com

يکشنبه 3/6/1387 - 14:7
شعر و قطعات ادبی

ای پرازعاطفه درقحط محبت بامن        کاش می شدبگشایی سر صحبت بامن

هیچ کس نیست که تقسیم کند دراینجا     دردبی برگی وتنهایی وغربت بامن

خواستم پربزنم باتوبه معراج خیال        آسمان دور شداز روی حسادت بامن


samiiadj/h

hosseindadkah@ymail.com


يکشنبه 3/6/1387 - 13:53
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته