فلسفه و عرفان
پاورقی(2)
اگر سحر رااز زندگي عاشقان برداريم بقيه آن درظلمات ناپديد مي شود
مرگ چیزی را دگرگون نمی کند،مگر نقابهای پوشاننده ی چهره ما را
درهای وحی بسته شده است،ولی درهای معجزات الهی ونیز الهامات روحی والهی بسته نشده است
روح درونی خودرا زیبا کنید،تاشخصیت درونی و بیرونی شما یکی شود
نیایش چیست مگر فراکشیدن خودتان در اثیر زنده؟
خداونددردل شما فروزانه ای نهاده است که با زیبایی ودانش فروزان می گردد.گناه است که آنرا خاموش ساخته و زیر خاکسترها دفن میکند
عشق آن آتش شوق الهي است كه ماسوي الله را مي سوزاند و نابود مي گرداند
عشق آن مغناطيس روحاني لطيف و حساس است به جانب زيبايي و كمال
عشق حكومت الهي بر مملكت نفس انساني به سبب جلوه گريهاي انوار الهي
شب پناه انبياست و خلوتگاه اولياست . شب ، خزينه اسرار است و سفينه ابرار است
آن كس كه راز خود را پنهان دارد ، اختيار آن دردست اوست
كسي را كه شكيبايي نجات ندهد، بي تابي او را هلاك مي گرداند
هرگز ناتوان نبوده ام جز در برابر کسی که از من پرسيد:تو کيستی؟
اگر به غايت چيزی رسی که بايد بشناسی.به آستانه چيزی رسيده ای که بايد دريابی
دل آدمی ناله ياری سر ميدهد.روح آدمی ازما التماس رهايی ميکند.اما ما به ناله هايش بهايی نمی دهيم. زيرا که آنها را نه ميشنويم و نه در می يابيم.او را هم که می شنود ودرمی يابد.ديوانه ناميده و از وی می گريزيم
خداوند عزوجل آنگاه که بنی آدم را از تاریکستان نیستی به روشنایی هستی آورد ، از کرامات خود، بزرگترین و والاترین و نفیس ترین چیز یعنی دانستن را به او داد
خدايـا عبادت نميكنم ازترس آتشت و نه طمعي از بهشت،بلكه يافتنم تورا شايسته پرستش،پس عبادت كردم
تجربه بهترین درس است هرچند که حق التدریس آن گران باشد
عفو زیور قدرت است،عجله پدر ناکامی است، زبان نماینده عقل است
صداقت بهترین سیاست است
دی رفت وباز نیامد، فردا رااعتماد نشاید، حال را غنیمت دان که دیر نپاید
محال کلمه ای است که درفرهنگ دیوانگان یافت می شود
آنچه سرنوشت مارا تعیین میکند، شرایط زندگیمان نیست بلکه تصمیمهای ماست
بهتراست دوباره سوال کنی تااینکه یکبار راه را اشتباه بروی
دل منطقی داردکه عقل ازآن بی خبراست
استعداد درتنهایی رشد میکند، شخصیت در رودِ زندگی
سکوت را بیاموز بگذار، ذهن آرام تو گوش کند و بیاموزد
علم تورا حفظ میکند،اما ثروت راتوباید حفظ کنی
یا درست حرف بزن یا عاقلانه سکوت کن
آنچه هستید شمارا بهترمعرفی میکند تاآنچه می گویید
باید زیاد مطالعه کنید تا بفهمید که هیچ نمی دانید
فکر "من هستم" حاکی ازنادانی شماست.هراندیشه ای که "من" را بوجود می آورد آفریننده ی انواع اضطرابها وگرفتاریهاست. خود، دوزخ است
عاشق کامل کسی است که چه درتنهایی وچه بامعشوق، شاداست.تفاوتی بین این دوحالت وجودندارد
عادت، زنجيرهای روانی پولادينی هستندکه به دست وپای ملّتها بسته می شوند يامی بندند
تا وقتيکه افراد ومردم عادت به استعمال چيزی نکرده باشند،نميدانندکه به آن چيز تاچه اندازه احتياج دارند وکمبود را درک نميکنند
اکثر افراد اجتماعات گاهی نميدانندچه کمبود ونقص بزرگی درزندگی و در وجودخود دارند،بعلاوه نميدانندازبين برنده اين کمبودچيست و کدامست
مردآرام،شبانه روز تلاش ميکند،ميجنگد ومبارزه ميکند، هرروز باهزاران وقايع ورويداد اجتماعی دراجتماع انسانهای غيرعادی و احمق ومزاحم روبرو و درگيراست، ولی درحين محتاط بودن آرامست، هيچگاه اينهمه رويدادهای مخالف و زجر وعذابها واينهمه کارشکنيها،آرامش وخونسردی اورا بهم نميزند، نگرن نميشود، غصه نميخورد، دچار بيخوابی نميشود، عصبانی نميشود، برروی همه مشکلات بدبختيها وبيچارگيهای اجتماعی لبخند ميزند
اشخاص بااستعداد که دارای ساختمان مغزی و عصبی خاصی هستند، وقتی درعرفان جلوتر رفتند، ممکن است به انجام کرامات ومعجزات و وحی و الهام برسند واين حالات نيز فهميدنی و رياضی نيستند،گرچه ممکن است اثرات آن درخارج ديده ميشود
ناخودآگاهی دريچه ايست بسوی خدا وبسوی قدرت عظيم جهانی. شايد بعبارت علمی بتوان گفت خدائيکه بگفته قرآن درون ماست، همان "شعورباطن" يا "ناخودآگاهی" است
انسان خردمند ذهن بسته ای ندارد و برای اجتناب از پذيرفتن عقايد تازه سرخود را مانند کبک در زمين فرو نمی کند. انسان خردمند زود باور نيست و عقيدای را کورکورانه نمی پزيرد. او مطالعه می کند و مطالب را کاملا هضم ميکند.پس انها را در پیشگاه عقل و منطق خود ارزيابی ميکند.عقايد تازه را می آزمايد و از خلال اين آزمون ها و تجربه هايش پيشرفت ميکند. انسان خردمند اين عقايد را با ذهنی روشن بررسی ميکند
ما همه اينجا مهمانيم. اين دنيا مال ِ ما و يا پدران ِ ما نيست و نبوده. اينجا صاحب دارد و ما همه در محضر اين صاحب زند گی مي كنيم. بجاي اينكه آرامش و ثروت را از دنيا بخواهيم، آنها را از دنيا ساز بخواهيم
ما بسیار تواناتر از آنیم که می پنداریم . لحظه هایی هست که در آنها تنها با دست نزدن به هیچ ابتکاری و انجام ندادن هیچ کار است که می توانیم بیاموزیم ، زیرا در این زمانهای خاموشی بخش نهان هستی ما به کار افتاده و پویا می گردد
همیشه افرادی هستند که تورا می آزارند ، با این حال همواره به دیگران اعتماد کن و فقط مواظب باش که به کسی که تورا آزرده دوباره اعتماد نکنی
خود را به فرد بهتری تبدیل کن و مطمئن باش که خود را می شناسی قبل از آنکه شخص دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تو را بشناسد
تجربه رویدادهایی نیست که با آن برخود می کنیم .تجربه برخودهایی است که با رویدادها می کنیم
اين مهم نيست ما انسانهاي کوچکي هستيم اين مهم است که بتوانيم بزرگ فکر کنيم
انچه از ديگران انتظار داريد خود به انها عطا كنيد فايده و سودي از ان بيشتر نيست كه شما اغاز كننده ي يك سيكل رفتاري باشيد
دوستانت بايد مانند كتاب هايي كه مي خواني كم باشند و برگزيده
يكي از نشانه هاي ناداني اين است كه كسي قبل از شنيدن مطلب جواب بگويد
مديتيشن در جهت درك خداوند ميباشد. توجه كاملتان بايد به خداوند معطوف شود. هميشه بخاطر داشته باشيد. جلال خداوند درون شماست. نه اينجا و نه آنجا، بلكه درون شما
عشق راآن حالت محبّت و ذوق و اشتياق گويندکه شخص به غيرازمحبوب خويش چيزی رانبيند ونخواهدوقدرت اين کبريت سرخ چنان قوی ولايتناهی است که ميتواندهمچواکسيری وجودانسان راکيمياکرده و تغييرحالت دهد.شعله های آتش سوزانش ازکرانه های وجودزبانه ميکشدوانسان را واله و شيدامی گرداند
عشق است که هزاران هزار معشوق دل باخته وعاشق سينه سوخته راازپی يکديگر برمی انگيزدو نيز عشق هدف رابسيارنزديکترميکندوعاشق بدليل سوزو گدازهای فوق العاده زودتر به مقصدو هدف خواهدرسيد
هرچيزی را معدنی است و معدن تقوی قلوب عارفان است
جذبه : سرّالهی است که خداوندبه فضل خويش به مؤمنين حقيقی عطا می فرمايدکه با عين اليقين اورا مشاهده کنند
اشراق : آتشی است که در ارض روح مشتعل می شودو سبب اشتعال آن آتش،عشق است
فنا : تغييرحال روحی ازراه خاموش کردن جميع هوسها وميل ها و اراده ها و تعينات شخصی
فنا : بی خودی و عدم احساس به وجود خويش. بی خبری ذهن از تمام موجودات و مدرکات حسی و اعمال وافکار واحساسات حتی از هستی خود،بواسطه جمع شدن همه قوای نفسی در خدا، يعنی غرق شدن درمشاهدة صفات الوهيت
سماع : اين عمل حالت تمرکز،وجد و شور در قلب ايجادمی کندو اين وجد حرکات بدنی بوجودمی آوردکه اگرحرکات غيرموزونی باشد ((اضطراب)) و اگر حرکات موزونی باشد ((کف زدن و رقص)) است. صوفی طبعاً اهل دل و احساسات است، واضح است که مذاق جانش تاچه اندازه از شنيدن آواز خوش و نغمه دلکش متلذذ می شود
هيچ چيزي نيست كه چشمت برآن افتد و در آن پندي نبود
هرگاه نفس تو ،در آنچه تو فرمانش مي دهي ، فرمانت نبرد، در آنچه او بدان مشتاق است ، فرمانش مبر
خدا:عشق، زندگی، نور و خودآگاهی است
انسان جمع اضداد است، این نشانه بی همتائی اوست
انسان اول وجودش می آیدوسپس به جستجوی ماهیت خودمی پردازد
شیطان درون ذهن و از طریق ذهن القائات خود را انجام می دهد، بیرون از انسان اهریمنی وجود ندارد.
بسیاری ازدلبستگی ها برای ما بصورت سدراه ومانعی برای رفتن بسوی خدا عمل میکنند
قلبهای ما، فکر ما، چشم ما، گوش ما، به خشونت و زشتی ها و بدی ها و... عادت کرده است و ما زیبایی ها را نمی بینیم و آنها را درک نکرده و لذّت آنها را نمی فهمیم.
سه عامل رسیدن به هدف: حکومت، محیط جامعه و راهنما
اگرعقل با وحی همراه شود، هیچکس دیگر دین خدارا باهیچ چیزدیگر تبدیل ومبادله نمیکند
لقمه حرام ومعصیت چشم دل مارا می بندد، گوشها را ناشنوا کرده و کلام خدا وحقیقت در دلمان اثرنمی گذارد
به ذکر خدا مشغول باش: بواسطه ی دوری از مردم و چشم پوشی از شیرینی وترشی و فارغ نمودن شکم و خانه ات از دنیا
تقرب:خوابت را نماز قرار بده و طعامت را گرسنگی
قبل از اینکه بیارنتون خودتون بیایین، وبیایین پیش همونی که بهش اهانت کردی توبه
هیچ رخنه ای در دنیا بالاتراز مرگ عالِمی نیست
هدف کاراته تکامل ذِهن (کالبد ذهنی) به موازات تکامل جسم(کالبد فیزیکی) است.« استاد محمّد رضا یحیایی»
وسواس یکی از حربه های شیطان، برای مشغولیت فکر و دل جهت دوری از خداست
نماز؛ برای شکرگزاری، ابراز محبّت به خدا و حل مشکلاتمان می باشد
دعا یکی از راههای نزدیکی به خداست؛ دعا برای دیگران باعث اجابت دعای خودفرد می شود؛ دعا باعث گشودن گره های خود فرد دعاکننده می شود؛ دعا هم راه است هم هدف که علاوه برابزار دستیابی به خواسته می شود بلکه خود دعا ارزش دارد و نتیجه اش مهم نیست.
دعا رابطه ما و خدا را تقویت کرده و باعث افزایش تواضع می شود؛ دعا باعث ایجاد لحظه های قشنگ و آرامش، و دوستی و خلوت با خدا می شود. ما نباید به نتیجه و اجابت دعا فکر کنیم بلکه با دعا توجه خدا به ما زیاد می شود.
دعا قضا را برمی گرداند و باعث تغییر تقدیر و سرنوشت ما می شود؛ این به این معنی است که زمانی که امکان اتفاق ناگوار برای ماست با دعای خیر دیگران و خودمان از پیشامد آن رخداد جلوگیری می کنیم!
ائمه اطهار (ع)، قرآن ناطق هستند.
«تندرستی و امنیّت دو نعمت هستند»، حضرت محمّد(ص).
در کلیسا ها، کشیش ها به تمام قرآن اعتقاد کامل دارند ولی به دروغ و با پنهان سازی آنرا انکار می کنند تا موقعیتشان به خطر نیفتد؛ عدالت و برابری بین تمام انسانهای جهان برایشان مضرّ است. (پیامبر اسلام، برابری و صداقت را می خواست).
در مسیر طریقت، تقوا یعنی اگر سر سُفره غذا نشستی، غذا را با عدالت برداری تا به برادرانت هم غذا برسد. بهتر از آن، اینست که میوه های درشت و درجه یک، گوشت و غذای بهتر را برای دیگران بگذاری (چون وقتی نوبت شماست آنها از قبل آنرا نشان کرده اند!) و خودت غذای کمتر و میوۀ کوچکتری را برداری.
شیطان از بیرون از انسان، با وسوسه ها و نداهای آهستۀ خود وارد انسان می شود ولی چون همیشه به صدای شرّ(جهل، سراب، مِلکی، حیوانی، نفس امّاره، باطل) گوش داده ایم و عادت به اطاعت از آن کرده ایم فکر می کنیم همین درست است، و دیگر صدای خدا و خویشتن خویش(نور، حقیقت، ملکوتی، درون، نفس قدسی، نفس مطمئنه، حقّ) را نمی شنویم و به اصطلاح کَر شده ایم. خدا(کعبه دل) از درون ما به ما ندا می دهد، اگر کمتر به نداهای برونی اهمیت بدهیم قادر به شنیدن صداهای درون خواهیم بود (متوجه می شویم درون ما دو تا صدا وجود دارد: خیر و شرّ)، و در مرحله بعد از آن باید تشخیص دهیم که کدامیک از این دو صدا صدای درون است و کدام صدای برون(شرّ) است.
در داخل بدن انسان همۀ انواع فلزات و مواد شیمیایی وجود دارد: طلا، نقره، منیزیم و... . و همچنین در میوه ها وجود دارد: نقره در پوست انگور، سیلیسیم در هسته انگور، آهن در اسفناج و... .
هنگامیکه ما بر خاک(مُهر) سجده می کنیم، چون این خاک را خدا آفریده، در اصل خدار ا سجده و تعظیم و پرستش کرده ایم. به زبانی دیگر هنگامیکه سر به مُهر می گذاریم خدای درون را می پرستیم نه آن مُهر را ؛ و به نیّت پرستش خدا سر به مُهر می گذاریم.
تمام موجودات کائنات، از جمله جلبک کف اقیانوس، خدا را پرستش و تسبیح کرده و با خدا حرف می زنند ؛ و تمام کارهای (تکوینی) خود را به فرمان خدا انجام می دهند، گیاهان و برگ درختان در پاییز به فرمان خدا خشک می شوند و از درخت فرو می ریزند. برگ گیاه صبح زود با طلوع آفتاب، بسوی خورشید تعظیم می کند.
انرژی درمان ها نباید بابت کمکی که به مردم می کنند پولی بگیرند، اول اینکه خدا انسان و نیز ابزارهای پیشرفت او را خلق کرده و دوم اینکه همه انرژی انسان مال خداست نه مال او.
احسن الاعمال(عمل خوبتر و والاتر) بهتر از اکثر الاعمال (اعمال زیاد انجام دادن) است.
رنگ مشکی = سیاهی، تباهی، تاریکی، جهل، نادانی، سراب، مِلکی، ناپاکی، شیطانی و... .
منبع: http://nilofare-abi.persianblog.com
جمع آوری گفته ها و شنیده ها: امیر.ن
Jadeye_tariki@yahoo.com
سه شنبه 14/1/1386 - 10:47
فلسفه و عرفان
پاورقی(1)
- رنگ ياقوت و ژرفاي آب ، رنگ آسمون و سکوت ، رنگ رويا، رنگ اشک تو بر کاغذ ، رنگ عشق آبي است ، و من همه چيز را به رنگ آبي مي خواهم
-عشق پيشوند زندگي و پسوند مرگ است.سرآغاز آفرينش و تعريف هر نفس است
- کسي که بهشت را برزمين نيافته است آنرا در آسمان نيز نخواهد يافت.خانه خدا نزديک است و تنها اثاث آن عشق است
- ديدن دنيا دريک دانه شن و بهشت در يک گل وحشي ، تسخير بينهايت درکف دست تو، و جاودانگي تنها درساعتي
-سکوت متن آساني است که معمولا اشتباه خوانده مي شود
- عشق دودي است برخاسته ازآه سينه،تطهيرشده باآتش درچشم عشاق و غمناک، همچون درياي خشک
ديگرچه؟نوعي جنون؟زخمي بسته؟ و ياشيريني جاودان!؟
- عشق مردم خوار است،بي عشق مردم خوار است. عشق نه نام داردو نه ننگ،نه صلح داردو نه جنگ
- عشق،عشق مي آفريند.عشق دلشوره بهمراه دارد.دلشوره جرات مي بخشد.جرات اعتماد بهمراه دارد
- خدایا! من آن ظرف گِلی هستم که توگوهر پاک و مقدّس خودتو درونم نهادی و هرآن امکان شکستن این ظرفِ گِلی وجود دارد
-اندوه، سایه ی خداوندی است که دردل بدکاران جای نمی گیرد.اگراندوه می توانست سخن بگوید،نشان می داد که ازشادمانی ِ ترانه خواندن،شیرین تراست
- سپیده دمان باقلبی بالدار بیدارشدن و سپاس گزاردن برای روزدیگری از دلدادگی؛ونیمروزان آرمیدن و دل درمستانگی مهر بستن؛شامگاهان باسپاس به خانه بازگشتن؛وآنگاه،خفتن با نیایشی بهر دلدار دردل؛و سرودستایش بر لبان
- ریشه ی شقایق ِ پژمرده،ناله ای است به درگاه خدا
- انسان میتواند آزاد باشد،بی آنکه بزرگ باشد.اماهیچ انسانی نمی تواند بزرگ باشد،ولی آزادنباشد
- هر كجا كه اعتقاد و ايمان است . عشق آنجاست . هر كجا كه عشق است . آسايش و آرامش است . هر كجا كه آسايش و آرامش است . خدا آنجاست . هر كجا كه خدا هست . نيازي به چيزي نيست
- زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست . هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود . صحنه پیوسته بجاست . خرم آن نغمه که مردم بسپارند بیاد
- انسان شكيبا پيروزي را از دست نمي دهد ، هر چند زمان آن طولاني شود
- لجاجت تدبير را سست مي كند. و طمع ورزي ، بردگي هميشگي است
- حاصل كوتاهي ،پشيماني و حاصل دورانديشي ،سلامت است
- اگر بسته عشقی خلاص مجوی ، و اگر کشته عشقی قصاص مجوی ، که عشق آتشی سوزان است و بحری بی پایان
- به کودکی پستی ، به جوانی مستی ، به پیری سستی ، پس کی خدا پرستی ؟
- خدايـا گناهم به حدي است كه از آن بزرگتر فقط كرم توست،وقتي تو را ياد مي آورم دلم شاد مي شود.وقتي گناه خودم را ياد مي آورم به چشم اشك مي آورم وخجل مي شوم
- الهي ! دلي ده كه در كار تو جان بازيم و جاني ده كه كار آن جهان سازيم
- الهی اگر از دنيا مرا نصيبی است به بيگانگان دادم و اگر از عقبی مرا ذخيره ای است به مومنان دادم. در دنيا مرا تو بس و در عقبی مرا ديدار تو بس.دنيا وعقبی دومتاعند بهايی و ديدار نقديس عطايی
- خدایا ! دلها به سوی تو روانه است ، وگردنها به درگاه تو کشیده و دیده ها به آستان تو دوخته و گامها در راه تو نهاده وتنها در خدمت تو لاغر گردیده
- خدایا ! دشمنیهای پوشیده آشکار است و در خروش و دیکهای کینه در جوش
- خدیا ! به تو شکوه آریم که پیامبرمان را میان خود نداریم ، و دشمنان ما بسیار است و هر یکی مان چیزی را خواستار
- خدایا ! میان ما و دشمنان به حق داوری کن که تو بهترین داورانی
- الهی ! از پیش خطر ، از پس راهم نیست ، دستم گیر که جز فضل تو پشت و پناهم نیست
- عشق تنها مرضی است که بیمار ازآن لذّت می برد
- ناامیدی نخستین گام بسوی گوراست. احساس دل ،بالاترازمنطق است.
- هیچوقت برای تصمیمتان دیرنیست، انسان متعالی و قدرتمند کسی است که درتغییر تصمیمات خویش عقل و درایت بخرج دهد
- خدایا دلی پر زشوق، سری پر زشور، و لبی پر زشعر بهم عطاکن
- گفتمش نقاش را نقشی بکش اززندگی، باقلم نقش حُبابی برلَب درياکشيد
- آرامش در درون ماست، مردآرام هنگام کاروکوشش،هنگام مبارزه وتلاش،آرام است
- ترس از موش،سوسک، سگ وگربه حيوانات پرنده، ترس ازتاريکی و بلندی،اماکن دربسته، ترس از باد وآب دربعضيها وجودداردکه همه اين ترسها عامل خاصی دارندکه ريشه آن در ناخودآگاهی است
- افراط وتفريط درنظم وانضباط، عادت به توجه بيش ازحد به نکات وعوامل خيلی جزئی وکوچک، يابه عکس فقط کليات راديدن، عادت به لجاجت وسرسختی، افراط وتفريط درکنترل وقت، پی گيری بي مورد، انعطاف ناپذيری،عدم توانائی درتصميمگيری صحيح بعلت وجود عقده ها وکشمکشهای ناخودآگاه درونی وبسياری ازاين قبيل حرکات و رفتار غيرعادی هستندکه موجب شکست وناکامیِ يکی وباعث پيروزی ديگری ميگردد
- هرشکستی علتی داردکه معمولا و اکثرا علت آن شکست خودماهستيم،علت شکست در درون ماست، در درون ما دهها دشمنان داخلی وجود دارندکه مارااز واقع بينی دورنگه ميدارند ويابسوی بيراهه وانحراف سوق ميدهند و ماکاملا بي خبر وبی اطلاع ازفعاليت اين جاسوسان درونی هستيم
- زيباترين تجربه ای که ميتوان داشت تجربه رخدادی مرموز است.احساسی بنيادی که درگهواره علم و هنر حقيقی واقع می شود.هر که انرا نشناسد ونتواند حيرت را تجربه کند.بسان مرده ايست و ديدگان او تاريکند
- همه افکار واقعی هستند . تکرار افکار و احساسات منفی سر انجام افکار وسواسی را بوجود می آورند و ممکن است عمل های منفی اجباری را نيز تسريع کنند . تکرار عملهای منفی سرانجام رفتار اجباری را بوجود می آورد. برطرف کردن احساسات و افکار جمع شده منفی سرعت بهبودی در درمان بيماران روحی و روانی را افزايش می دهد
- بيماران افسرده افرادی هستند که خوب تفکر می کنند اما تنها مشکلی که دارند اين است که روی موضوعات منفی تفکر و انديشه می کنند . بنابر اين روان درمانگران بايد بيماران را تشويق کنند که افکار و احساساتشان را روی موضوعات مثبت سوق دهند
- زندگی مانند نقش و نگارهای قالی ايرانی است که در عين زيبايی درک آن مشکل است
- زندگی دريای متلاطمی است که قطب نمای آن محبت است
- زندگی شما وقتی زيبا و شيرين خواهد شد که پندارتان . کردارتان و گفتارتان نيک باشد
- آنکس که اسير عادت است شايسته زندگی نيست
- زندگی آنقدر شيرين است که خاطر آن چه تلخ چه شيرين گوارا و خواستنی است
- خنده بهترين اسلحه جنگ با زندگی است
- دل های شما به تخته هایی می ماند که زیر برفها خفته و رویا های بهار را می بینید.به رویای های خویش دل سپارید ، زیرا راه جاودانگی از آنها می گذرد.تا بحال ندیده ام کسی مرا از انجام کاری باز دارد و خود به آن کار گرایش نداشته باشد پاکدل را کسی باور نمی کند ، مگر پاکدل
- به گل گفتم عشق چيست ؟ گفت : از من خوشگل تر است. به پروانه گفتم عشق چيست ؟ گفت از من زيبا تر است. به شمع گفتم عشق چيست ؟ گفت : از من سوزان تر است. به عشق گفتم اخر تو چيستي ؟ گفت نگاهي بيش نيستم
- به كودكي گفتند : عشق چيست؟ گفت : بازي... به نوجواني گفتند : عشق چيست؟ گفت : رفيق بازي... به جواني گفتند : عشق چيست؟ گفت : پول و ثروت... به پيرمردي گفتند : عشق چيست؟ گفت :عمر... به عاشقي گفتند : عشق چيست؟ چيزي نگفت.آهي كشيد و سخت گريست
- امروز كه قامت ها موزن است خون ها گرم و قلبها زنده است بايد براي فرداي سخت انديشه كرد
- نيكوكاري ، پس انداز جاودانه است
- بهترين اموال آن است كه براي حفظ آبرو صرف شود
- هرگز لبخند را ترک مکن حتی هنگامی که ناراحتی چون هر کس امکان دارد عاشق لبخند تو شود
- الهی اگرازدنيا مرانصيبی است به بيگانگان دادم واگرازعقبی مرا ذخيره ای است به مومنان دادم.دردنيا مراتو بس ودرعقبی مرا ديدارتوبس.دنيا وعقبی دومتاعند بهايی و ديدار نقديس عطايی
- بايدشكرگزاري كنيم .هستي،انسانهاي شكرگزار رادوست دارد
- کار مانيست شناسايی راز گل سرخ کار ماشايدايناست که درافسون گل سرخ شناور باشيم
- خدايامن درکلبه فقيرانه خودچيزی رادارم که تودرعرش کبريايی خودنداری من چون تويی دارم وتوچون خود نداری
- غرورداشته باشيد درحداستغناي طبع،تكبرداشته باشيددرحدشخصيت.رقابت داشته باشيدوريشه حسادت راازقلب بكنيد. پس داشتن استغناوحفظ شخصيت ورقابت مستحصن است،غروروتكبر حسادت بداست
- هیچ دردی بالاتر از بی دردی نیست
- عمری که به بدی گذشت بیهوده نخواهد بود مگراینکه ازآن برای آینده درس گرفت
- انسانهای بزرگ دشمنان زیادی دارند
- تاریکی اولین ملاقات با خداست
- هرکسی معمار سرنوشت خودش است
- عشق فرزند عقل است
- دل داننده تمام اسرارآفرینش است
- یکی بین، یکی جو، و یکی دان
- بیاییداگرقراراست ازاین دنیا چیزی بدزدیم، چیزای مفیدی بدزدیم که بتونیم ازاین دنیا ببریم. واگر قراره طمع کار باشیم به انجام کارنیک ومثبت طمع داشته باشیم
- ما توی این دنیا توی بیابونیم(توی مهمونی که نیستیم)راه گریزی نداریم باید بجنگیم علیه باطل
- خواستن ثروت زیادی است
- هرکس تکبر بورزد خداوند اورا فروگذارد وهرکس برتری طلبد خدا بینی اورا به خاک مالد
- در هرکاری پافشاری کنی به هدفت میرسی.
- قـوّه جـنـسی خود را هـدر ندهـید
- بلند نظر و بلند همت باشید. نظم یکی از اسرار موفقیت است
- همه ما برای هدفی خلق شده ایم و هرکدام رسالتی خاص و منحصربفرد داریم، و هیچ کس دیگر به غیر از ما نمی تواند از پس آن کار برآید.
- بازتاب اعمال انسان، حاوی پیامهای است و موجب پیدایش راهها (درها) می شود.
- تجربه بالاتر از علم است.
- نظافت، شجاعت می خواهد
- هیچ کس دنبال حقیقت نمی گردد، اندکی مردم هم در بیرون از خود و در هستی بدنبال حقیقت اند؛ اما حقیقت درون توست، پیدایش کن!
- همه انسان در ذات خود بصورت بالقوّه استعداد نیروهای خاص را دارند و داشتن آن ربطی به پاک بودن ندارد، اما بدون پاک بودن پیشرفتی نخواهد کرد و بدرجات عالی نخواهد رسید.
- مراقبه و تمرکز در تاریکی و سکوت نیست، بلکه باید در طول روز (وسط غوغا و فعالیت جهان) مراقب اعمال و رفتار و گفتار باشیم.
- تمرکز فکر (مدیتیشن) یکی از ارکان مکتب و علم یوگا است
- یکی از علل ایجاد عقده های روانی نداشتن گذشت و نداشتن قدرت عبور از شکست ها است
- سوال تولیدعلم میکندو برای پرسیدن نیز نیاز به تفکر است
- ذهن ما روی کلماتی که انتخاب می کنیم فکر می کند، و ذهن تبدیل به تصویر می شود
منبع: http://nilofare-abi.persianblog.com
Jadeye_tariki@yahoo.com
سه شنبه 14/1/1386 - 10:44
دعا و زیارت
فاطمه را از این جهت «فاطمه » نامیده اند
که دوستان و ذریه اش را از
آتش جهنم نگاه می دارد.
چرا فاطمه را«زهرا» می نامند؟
« چون صورت حضرت فاطمه زهرا(س) برای
امیرالمومنین(ع)صبح مانند خورشید و ظهر
مانند ماه وشب مانند ستاره تابان می درخشید».
فاطمه زهرا(س) را «محدثه» نامیده اند زیرا ملائکه
بر آن حضرت فرود می آمدند و آن چنانکه با
حضرت مریم سخن می گفتند با او نیزحرف می زدند.
معنی «سیده نساء العالمین»؟
حضرت فاطمه زهرا(س) سرور و افضل و
سیده زنهای تمام جهان از اول تا آخر
بوده است ، زیرا او دانا تر از همه و
پاکدامن تر از همه زنهای جهان بوده است .
پیغمبر اکرم ( ص) فرمود:
همه بدانند که هر سبب و نسبی
در روز قیامت قطع می شود
مگر سبب و نسب من .
( بحار الانوارجلد5 )
اعتقاد ما در باره فرزندان علی و فاطمه ( س)
تا روز قیامت این است که آنها آل پیغمبر(ص)
هستند و اظهار علاقه و محبت به آنها
واجب است ، زیرا آن اجر رسالت است .
مرحوم شیخ صدوق (ع)
اللّهمَ عَجّل لِوَليّکَ الحُجَة ابنِ الحَسَن. يا قائمَ المَهدی(عَج).
سلام بر بنده و رسول خدا، حضرت محمد (ص)
سلام بر بنده و ولیّ خدا، حضرت علی (ع)
سلام برکاملترین مخلوق و حجت خدا ، حضرت مهدی(عج).
Jadeye_tariki@yahoo.com
http://nilofare-abi.persianblog.com
http://p-mr-yahyaie.mihanblog.com
فروردین ماه 1386
سه شنبه 14/1/1386 - 10:42
دعا و زیارت
یکشب نماز اینهمه مقام در روایتی آمده یا علی از شب نماز کن اگر چه بقدر دوشیدن گوسفند باشد زیرا دو رکعت از شب برتر است از هزار رکعت بروز و نماز گذار شب نیکو روتر مردم است از روز .
امام صادق رواست نموده مردی از امیرالمومنین از قیام شب پرسید با تلاوت قرآن فرمود بشارت بده کسیرا که ده یک شب را برای خدا نماز کند خداوند بملائکه فرماید برای بنده ام بنویسد از حسنات بشماره آنچه در شب از دانه و برگ و درخت میروید ئ بشماره برگ خرما و چراگاه و هر که نه یک شب را نماز کند خداوند باو ده دعای مستجابت بخشد و نامه او را بدست راستش دهد و هر کس هشت یک شب را نماز کند خدا باو مزد شهید صابر صادق النیه دهد و او را شفیع خانواده اش و هر کس یک هفتم شب را نماز کند روز محشر از قبرش بیرون آید رویش مثل ماه شب تابنده باشد حتی بر صراطبا امین بگذرد و هر کس شش یک شب نماز کند در جمله اوابین (تضرع کنندگان ) نوشته شود برایش آنچه از گناه گذشته :آمرزیده شود و هر کس یک پنجم شب را نماز کند در قبه ابراهیم خلیل مزاحم او باشد و هر کس چهار شب را نماز کند در اول کامیابان باشد تا بر صراط مثل باد و زنده بگذرد وبیحساب بهشت رود و هر کس ثلث شب را نماز کند باقی نماند ملکی مگر بمنزلت او از جانب خدا غبطه برد باو گفته شود از هر در بهشت هشتگانه که خواهی داخل شو و هرکس نیمی از شب را نماز کند پس اگر هفتاد هزار بار زمین را پر طلا کند و بخشد برابری با مزد آن نمیکند و برای او نزد خدا باشد برتر از هفتاد آزاد کردن بنده از فرزندان اسماعیل و هر کس دو ثلث شب را نماز کند برایش از حسنات بقدررمل عالج حسنات باشد که کمترین حسنه آن از کوه احد ده برابر سنگین تر باشد و هر کس تمام شب را نماز کند کتاب خدا را بخواند راکع و ساجد و ذاکر باشد او را از ثواب بخشد آنچه کمترین آن از گناه بیرون میشود مثل روزیکه مادرش او را زائیده و برای او نوشته شود بعدد آنچه خدا آفریده از حسنات و مانند آنست ازدرجات و در قبرش نور باران شود و گناه و رشک از دلش کنده شود
http://nilofare-abi.persianblog.com
http://p-mr-yahyaie.mihanblog.com
سه شنبه 14/1/1386 - 10:37
آموزش و تحقيقات
وضو و نماز - وضویی بگیریم که همیشه در وضو باشیم و نمازی بخوانیم که انگار همیشه در نماز هستیم.خوشا آنانکه دائم درنمازند.
-اگر بخواهیم در نماز خیالات نداشته باشیم ومقبول باشد باید دروضوگرفتن دقت کنیم.
- وضو نور است و وضو روی وضو نور علی نور .زکات و خمس هم وضوی مال است که آنراپاک می کند.زکات بدن هم روزه است.
- تمامی صفات رذیله را میتوان با وضو شست و پاک کرد.
- توجه به نماز،نماز است.اگر حضورقلب داری، درنمازی والاّ دل هرکجاست همان جایی.
- نماز را آرام و با تأنی بخوان،شاید یادت بیاید که داری باخدا صحبت میکینی و خدا دارد باتو صحبت میکند. درنماز خودت باش و نگذار حواست جای دیگر برود.اصلا دقت کن و ببین کیست که دارد نماز می خواند.
- چه موسیقی یی از آهنگ اذکار و الفاظ نماز بهتر و چه رقصی از حرکات نماز زیباتر.
- درنماز گمشده ها پیدا می شود. باید سعی کرد گمشده ی اصلی را در نماز پیدا کرد.
- نیاز هرچه بیشتر باشد ارتباط باخدا نزدیکتر است. آخرت جای نیاز است.
- بعداز نماز باخدا صحبت کن، بگوخدایا تو غنی هستی و من فقیر، تو عزیز هستی و من ذلیل، تو مالک هستی و من مملوک و... باخدا که صحبت کنی نطقت باز می شود و با خلق هم خوب صحبت خواهی کرد.
---------------------------------------------------------------------
شیطان
- خداوند شیطان را هم برای تکامل انسان قرار داده است تا ناخالص ها رااز بهشت دور و خالص ها را به بهشت داخل کند.
- به شما بشارت می دهم که میتوان برشیطان غالب شد. همانا کید و مکر شیطان ضعیف است.
- کسی که در کارهایش بسم الله بگوید شیطان ازاو غافل می شود و او میتواند به راهش برود.وقتی وجود خودش بسم الله شود اجنّه و شیاطین ازاو فرار میکنند.
- انسان وقتی به ولایت و محبّت را پیدا میکند شیطانش تسلیم او میشود.
- شیطان وجود اعتباری است، می توان به خود گفت: اصلا نیست.
- شیطان مثل سگ پاسبان خانه ی خدست.هرکس با صاحبخانه کارداشته باشد،حقّ تعالی چون ضامن راهش است،به شیطان میگوید:این ازخود ماست و بگذار داخل شود.امّااگر کسی ریگی توی کفشش باشد و قصد دزدی داشته باشد،شیطان نمی گذارد.خود شیطان گفت: خداوندا به عزّت تو سوگند که همه ی انسانها جز بندگان خالص شده ات را گمراه و اغوا می کنم.
------------------------------------
- تمّلق و چاپلوسی در پیشگاه حقّ تعالی و اولیاء او، کار اهل محبّت است و تمّلق، مقدّمه ملاقات است.
- مؤمن حیّال است و باتمّلق و چاپلوسی و چرب زبانی هم که شده،جای خودرا نزد اولیاء خدا بازمی کند. بالاخره یک جوری باید خودمان را قالب کنیم! در دل دوست به هرحیله رهی باید کرد.
- چه با گریه،چه با خنده، هرجور هست خودت را نزد خوبان خدا جا کن.
- تا بدن آرام نشود و خواسته ها و عصبانّیت ها و بلندپروازی ها و... که مال بدن است خاموش نشود،گمشده ها پیدا نمی شود.هروقت می خواهی چیزی یادبگیری باید فتیله ی بدن و آنچه مربوط به بدن است را پایین بکشی.
- هرآینه حکما حکمت رااز راه سکوت اختیار کردن به ارث بردند؛ و هرآینه عالمان علم رااز راه طلب و تحصیل به ارث بردند؛ و هرآینه صدّیقان صدق رااز راه خشوع و عبادت طولانی به ارث بردند. هرکس این روشها را درپیش بگیرد با به سفلی و پستی می گراید ویا یه رفعت و بلندی دست می یابد.
- رههای عبادات، روزه، شب زنده داری، ذکر، دعا، ریاضات وصبر که از پیغمبر و ائمه (ع) رسیده است هم راه خداست. اینها راههای شوسه وآسفالته اند. امّا پیامبر(ص) راه مین بُری را نیز نشان داد که زودتر به مقصد برسیم و فرمود: هرکس علی و حسین را دوست بدارد زودتر به مقصد میرسد. فرمود:هرکس علی(ع) را دوست بدارد، معصیت به او ضرر نمی رساند و کسی که در مصیبت حسی مژه اش به اشک نمناک شود و حتّی کسیکه بدون اینکه اشکش جاری شود، با ادب درمجلس عزای حسین بنشیندو خودش را شبیه گریه کنندگان نماید، بهشت بر او واجب می شود، راه محبّت راه میان بُر است.
حاج محمد اسماعیل دولابی.
سه شنبه 14/1/1386 - 10:36
خواستگاری و نامزدی
واژگان بزرگ انديشان 1- از لغات و عبارات بزرگ انديشانه ، مثبت و شادي بخش براي توصيف احوال خود استفاده كنيد. وقتي كسي از شما مي پرسد ( حالتان چطور است ؟) و شما با جملاتي مانند ( خسته ام ، سرم درد مي كند ،…) به او پاسخ مي دهيد، در عمل باعث مي شويد كه احساس كسالت بيشتري بكنيد. . هر وقت كسي از شمـا پرسيد ( چطوريد؟) با ( بهتر از اين نمي شود، ممنون ، شما چطوريد؟) جواب بدهيد يا بگوييد ( عالي) يا ( خوب ) . كافي است در تمام اوضاع و احوال بگوييد حالتان بسيار خوب است تا بتدريج احساس خوب بودن و بزرگ بودن كنيد . سعي كنيد به عنوان شخصي كه هميشه سرزنده است . شهرت پيدا كنيد . اين شهرت دوستان زيادي را به دورتان جمع مي كند.
واژگان بزرگ انديشان
2- از كلمات و عبارات خوشايند ، شادي بخش براي توصيف ديگران استفاده كنيد . جمله اي مثبت و بزرگ انديشانه را در وصف تمام دوستان و همكاران خود برگزينيد و مانند يك قانون ، آن را به كار ببنديد. هنگامي كه با شخص ديگري راجع به يك دوست يا همكار صحبت مي كنيد، حتما سعي كنيد كه با لغات و عبارات بزرگ انديشانه اي همچون ( او به راستي انسان شريفي است ) (مي گويند در كارش فوق العاده موفق است …) از او ياد كنيد . هميشه از به كار بردن عبارات تحقير آميزي كه او را بي اعتبار كند ، پرهيز كنيد . دير يا زود حرفهاي شما به گوش او خواهد رسيد و خود شما را بي اعتبار خواهد كرد.
واژگان بزرگ انديشان
3- با لحني مثبت به ديگران دلگرمي دهيد. در هر موقعيتي كه پيش مي آيد از آنها تعريف كنيد . همه افراد ، در هر مقام و سني كه باشند ، تشنه تعريف اند . هر روز براي هر كدام از افراد خانواده خود كلامي تازه و دلنشين داشته باشيد. به اشخاصي كه با شما كار مي كنند توجه نشان دهيد و از آنها تمجيد كنيد. تعريفي كه صميمانه ابراز شود ، وسيله اي است براي كسب موفقيت ، پس دريغ نورزيد . بارها و بارها به ستايش ديگران بپردازيد از سر و وضع ظاهري ، كار، و موفقيتهايي كه كسب كرده اند تعريف كنيد.
واژگان بزرگ انديشان
4- براي توضيح طرحها و نقشه هايتان از كلمات مثبت استفاده كنيد . هنگامي كه مردم مي شنوند( خبرخوبي برايتان دارم ويا اوضاع بر وفق مراد است …) ذهـن آنها شـروع به جرقـه زدن مي كند. اما هنگامي كه مي شنوند : ( چه بخواهيم و چه نخواهيم ، بايد اين كار را انجام بدهيم.) تصورات ذهني آنها تلخ و خسته كننده مي شود و ناچار به همان تصورات ذهني واكنش نشان مي دهند . هميشه نويد پيروزي بدهيد تا برق شادي را در نگاهها ببينيد. نويد بخش پيروزي باشيد از حمايت ديگران برخوردار شويد . به جاي كندن قبر، برج و بارو برپاكنيد. (برگزيده از كتاب جادوي فكر بزرگ)
سه شنبه 14/1/1386 - 10:34
دعا و زیارت
مومن و علامات و صفاتش امام صادق ( ع) فرمود: مرديكه نامش همام و خداپرست و عابد و رياضتكش بود، در برابر اميرالمؤمنين (ع) كه سخنراني مي فرمود ، برخاست و گفت : يا اميرالمؤمنين ، اوصاف مؤمن را براي ما بيان كن . فرمود:
اي همام مؤمن همان انسان زيرك و باهوشي است كه شاديش برچهره و اندوهش در دلش باشد. فراخ دلتر از همه چيزو متواضعتر از همه كس است . بسوي هر خوبي شتابانست ، كينه و حسد ندارد ، غيبت نمي كند، باوقار و متذكر، صابر است و شاكر ، از فكر خود غمناكست ، خوش خلق و نرم خو است ، خنده اش برلبها است ،پرسشش براي دانستن ، دانش بسيار و بردباريش بزرگ و مهربانيش زياد است ، مهربان و چسبان ، بردبار و گمنام ، از خداي عزوجل راضي ، بامردم ملايمت دارد، در روي زمين كوشش مي كند. از روي فهم و دانش براي خدا دوست شود. خندان لب است و دقيق نظر و بسيار پرهيز، نيتش خالص است ، نگاهش عبرتست و سكوتش فكر و سخنش حكمت ،خيرخواه و بخشنده است ، منتظرمرگست و دلش خاشع،بياد خداست . هنگام سختي سست نشود ، كارش محكم تذكرش بسيار است …
همام فريادي كشيد و بي هوش بيفتاد . اميرالمؤمنين فرمود:اندرزهاي رسا با اهل اندرز چنين مي كند.
اصول كافي جلد 3 ص 321
سه شنبه 14/1/1386 - 10:33
فلسفه و عرفان
به نام حضرت دوست
% عرض ارادت به ساحت مقدس حضرات معصومين (ع) داراي بركات بي شماري است و نبايد از انجام اين غافل ماند، چرا كه اين گونه ارادت ها بي پاسخ نمي ماند و در زندگي انسان نقش سرنوشت سازي را ايفا مي كند.
% يكي از وظايف پدر و مادر صدقه دادن به نيت سلامتي فرزند است ونبايد از انجام اين امر مهم غفلت كرد.
% نتيجه اي كه از دينداري و خداباوري عايد انسان مي شود بيداري است و دين جامعه را از افكاري كه اذهان را تهديد مي كند، مصون مي دارد. هيچ مسلك مثل اسلام به مساله ( تفكر ) اهميت نداده است و ارزش تفكر را از هفتاد سال عبادت بدون تفكر بالاتر مي داند.
% انسان اگر به انجام عمل خيري موفق شود بايد آن را به دست فراموشي بسپارد و خود را در قبال آن طلبكار خداوند نداند و آن را در حد انجام وظيفه براي خود قلمداد كند و لاغير.
% آن چيزي كه ارزش احسان را بالا مي برد، قصد قربت و نيت خالص است نه ميزان احسان.
% احساني كه با منت همراه باشد، اجر عمل را ضايع مي كند.
% برقراري ارتباط قلبي با انبياي عظيم الهي و اولياي خدا و توسل جستن به آنان آثار شگرفي دارد . چرا كه اين بزرگواران در بارگاه قرب الهي از منزلتي شايسته برخوردارند و دعاي آنان در حق بندگان خدا مستجاب مي شود.
% كساني كه در اثر تحمل رياضت هاي شرعي و سحر خيزي ها و شب زنده داري ها باطن خود را از كدورت هاي عالم ماده مصفا مي سازند، سخنان حكمت آميزي بر زبان شان جاري مي شود و همانند يك حكيم متاله و الهي سخن مي گويند بي آنكه حجاب ظلماني علوم رسمي ، آنان را از حال خود باز دارد.
% سالكان الي الله بايد علاوه بر طهارت ظاهري به طهارت باطني نيز آراسته باشند .
% در اماكن زيارتي احساس سبكباري كردن غالبا بشارت و فتوحي را به دنبال دارد.
% در اين كه دعاي مردان خدا مستجاب است ، ترديدي نيست ولي بايد خود را به طريقي در مظان دعاي خير آنان قرار داد و از اين فيض بهره مند شد.
% اصولا ادعا ، سد راه سالك است و فرقي نمي كند كه ادعاي عاشقي باشد يا دعوي فرزانگي ، بايد اين سدها را شكست و موانع را يكي پس از ديگري از پيش پاي خود برداشت.
% تعداد اذكاري نيز براي رسيدن به آثاري كه دارند ، بسيار مهم است كم و زياد كردن آنها را توصيه نمي كنند.
% مداومت زيارت عاشورا آثار شگرفي دارد و آدمي را در حصن حصين خود از خطرات احتمالي در امكان نگاه مي دارد.
% ساكنان عالم بالا دائما در صدد ارتباط با ما هستند و مرتبا پيغام مي فرستند ولي چون گيرنده هاي ما حساسيت خود را از دست داده است در جريان اين ارتباطات روحاني قرار نمي گيريم وبا بي تفاوتي از كنار آنها عبور مي كنيم .
% يك فرد با اخلاص بايد به اين باور برسد كه اين ما نيستيم كه سيم خود را وصل مي كنيم بلكه خلوت نشينان محفل قدس اند كه با ما ارتباط برقرار مي كنند در حقيقت سيم از آن طرف وصل مي شود نه اين طرف ، ولي هنگامي كه ما خود را در اين طيف جاذبه روحاني احساس مي كنيم و حضور قلبي خاصي به ما دست مي دهد فكر مي كنيم كه سيم دروني ما وصل شده است.
% راز توفيق مردان خدا بيشتر مرهون خدمت به خلق بوده و هست .
% استفاده از پول هايي كه از مسير حرام به دست مي آيد آثار ناخوشايندي در جسم و روان آدمي باقي مي گذارد.
% مشيت حضرت حق بر اين امر تعلق گرفته است كه ذوات مقدس معصومين ( ع ) كارفرماي جهان آفرينش باشند و گره گشاي كار بندگان او.
% برقراري ارتباط با طبيعت ، نوعي همدلي و هم آوايي با آن را به همراه دارد و آدمي را از ( خودنگري) به ( كلي نگري ) سوق مي دهد و به تدريج به اين واقعيت مي رسد كه تمامي اشياء پيرامون ما براي ما پيام هايي دارند و مي توان با گوش جان اين پيام ها را شنيد وبه شرط آن كه در مدار ارتباطي آنها قرار بگيريم وبا راز و رمز آن آشنا شويم .
% آدمي در طول زندگي با انواع آزمون هاي الهي روبه رو است و اولياي خدا رو سپيد و سرافراز از عهدة اين امتحان هاي دشوار بيرون مي آيند و رفتار آنان بايد سرمشق هميشگي ما باشد .
% باران فيض الهي علي الدوام بر آفريدگانش مي بارد و بهرة مخلوقات از فيض هاي مستمر خداوندي يكسان نيست ، و خسران ابدي نصيب كساني مي شود كه عالما و عامدا خود را از جريان فيض الهي دور نگه مي دارند و آگاهانه در مسير گمراهي ره مي سپارند.
% زمين هرگز خالي از حجت خداوندي نيست و در روزگار ما، حضرت ولي عصر (عج) تقسيم كننده فيوض بيشمار الهي در ميان آفريده هاي اوست وما راهي جز توسل و تمسك به آن وجود نازنين نداريم.
% هر موجودي در اين عالم نه فقط از اين جهت كه آفريده خداست بلكه به خاطر نقشي نيز كه در كارگاه آفرينش دارد قابل احترام است و نبايد به چشم بي اعتنايي به او نگاه كرد.
% ما حق نداريم كلمات قرآن كريم را بدون وضو لمس كنيم، حالا فرق نمي كند ، كلمه ( انسان ) باشد يا ( بقره ) . چون آفريدگان خدا داراي حرمت اند وبايد حرمت هر يك از آنان را در حدي كه اقتضا دارد رعايت كرد.
% از خدا برگشتگان را كار چندان سخت نيست سخت كارمابود كز ما خدا برگشته است
برگزيده از كتاب در محضر لاهوتيان ( زندگينامه حضرت آقا مجتهدي قدس سره ) نويسنده محمد علي مجاهدي
سه شنبه 14/1/1386 - 10:31
دعا و زیارت
-حسين (ع) و اصحابش حتي در مرگ خود زنده بودند و يزيد و اتباعش حتي در زندگي خود مرده بودند. -حيات دنيا همين است . زندگي جز عقيده و جهاد چيزي نيست .
-آري عقل و عشق هر دو به نام حسين و در نام او مهر شده و قفل شده و بسته شده بود.دنيايي بي همه چيز باقي مانده بود بي عشق و بي عقل ، بي هيجان و بي روان ، دنيايــي مادي و بي عشق ….)
- واقعه كربلا منحصر به فرد بود و منحصر به خود خواهد ماند. اين جلوه گري روح پرفضيلت بشري در قالب هفتادو دو تن به قدري درخشان و خيره كننده و بزرگ است كه جزيياتش به افسانه بيش تر شباهت دارد تا به حقيقت ، و سراسر آن واقعه ، بزرگ ترين نيروي طاقت و تحمل بشري و درخشنده ترين ظهور و بروز ايمان و عقيده را در آدمي نشان مي دهد.
سه شنبه 14/1/1386 - 10:30
دعا و زیارت
حج : آهنگ ، قصد ، يعني حركت و جهت حركت نيز . همه چيز با كندن تو از خودت ، از زندگي ات و از همة علقه هايت آغاز مي شود. حج : جاري شو !
حج ، حركتي است از ( خود ) بسوي ( خدا ) ، همگام با ( خلق )
حج نمي خواهد يك عقيده ، يك دستور ويا يك ( ارزش ) را طرح كند، حج تمامي اسلام است . اسلام با ( كلمات ) ، قرآن است وبا ( انسان ها) ، امام وبا (حركات ) ، حج !
چنين مي نمايد كه خدا هر چه را خواسته است به آدمي بگويد يكجا در حج ريخته است !
از فلسفة وجود و جهان بيني گرفته تا فلسفه خلقت انسان و سير تاريخ و مراحل تكامل آدمي – از آغاز پيدائي اش بر روي خاك ، تا آخرين قلة كمال نهائي اش – ونيز آنچه بايد بياموزد و مراحلي كه بايد در بندگي طي كند تا به معراج خدائي اش اوج گيرد .
بطور كلي : حركت خود آگاه و انتخاب شدة جمعي بسوي ابديت مطلق ، كمال لايتناهي : ( خدا ) !
حج : سير وجودي انسان است بسوي خدا ، حج نمايش رمزي است از ( آفرينش انسان ) و نيز از ( مكتب اسلام ) كه در آن كارگردان خدا است ، و زبان نمايش ، حركت و شخصيت هاي اصلي ، آدم ، ابراهيم ، هاجر و ابليس : و صحنه ها حرم و مسجد الحرام مسعي ، عرفات و مشعر و مني ، و سمبل ها : كهبه و صفا و مروه و روز و شب و غروب و طلوع و بت و قرباني و جامه و آرايش : احرام و حلق و تقصير..
و نمايشگران 0 اين عجيب تر است – فقط يك تن ،تو ! هر كه هستي ، چه زن و چه مرد ، چه پير ، چه جوان همين كه در اين صحنه شركت كردي ، نقش اول را داري . هم در شخصيت آدم و هم ابراهيم و هم هاجر در تقضاد ( الله –ابليس ) !
هجرت به سوي ابديت ، به سوي ديگري ، به سوي ( او ) !
لبيك اللهم لبيك ،ان الحمد و النعمه لك و الملك ، لاشريك له لبيك !
هاجر نزديكي پايه سوم كعبه ، دفن است ،شگفتا هيچكس را حتي پيامبران را نبايد در مسجد دفن كرد و خانه خدا، مدفن يك مادر ؟
حركت بسوي ابديت ، حركت ابدي رو به او ،نه تا كعبه ! كعبه آخر راه نيست ، آغاز است ! در اينجا از هر گوشة جهان آمده باشي ، نمازت را تمام مي خواني ، كه به خانة خود آمده اي ، مسافر نيستي .
هرگز به كعبه نمي چسبي و نمي ايستي ، كه توقف نيست .
بايد در اين گرداب انسان غرق شوي ( تو ) تا ( تو ) هستي ، بيرون از طوافي ، تماشاچي ،
بر ساحل اين گرداب ( انسان ) ايستاده اي پس نيستي ، بايد هست شوي ، در اينجا ، به تو مي آموزند كه تنها در ( نفي ) خويش به اثبات مي رسي ،
سه شنبه 14/1/1386 - 10:27