امام سجاد (ع)
:
( زيرا ) تو را خواندم - اي پروردگار من - در حالي كه درويش ، زاري كننده ، ترسان ، هراسان ، بيمناك ، بي چيز و بيچاره درگاه توام
دعوتك - يا رب - مسكينا ، مستكينا ، مشفقا ، خائفا ، و جلا ، فقيرا ، مضطرا اليك .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
به سوي تو شكايت و گله مي كنم ناتوانيم را از شتاب به آنچه ( نعمتهايي كه در آخرت ) به دوستانت ( اطاعت كنندگان ) وعده داده اي ، و از دوري نمودن از آنچه ( عذاب و كيفري كه ) دشمنانت ( گناهكاران ) را به آن بيم داده اي ، و شكايت مي كنم از بسياري اندوههايم ، و از وسوسه و بد انديشيدنم
اشكو اليك - يا الهي - ضعف نفسي عن المسارعة فيما وعدته اولياءك ، و المجانبة عما حذرته اعداءك ، و كثرة همومي ، و وسوسة نفسي .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
اي خداي من ( پيش از اين به سبب ( بدي ) نيت و قصدم من را ( ميان مردم ) رسوا نكردي ، و به وسيله گناهانم هلاك و تباه ننمودي ، تو را مي خوانم پس ( درخواست ) من را اجابت كرده مي پذيري و اگر چه هنگامي كه تو من را مي خواني ( امر مي فرمايي ) من ( در فرمانبري ) كندم ، و هر حاجت و خواسته اي كه مي خواهم از تو درخواست مي نمايم ، و هر كجا كه هستم راز خود را ( كه دوست ندارم ديگري بر آن آگاه شود ) پيش تو مي گذارم ( آشكار مي سازم ) از اين رو جز تو نمي خوانم ، و به جز تو اميد ندارم
الهي لم تفضحني بسريرتي ، و لم تهلكني بجريرتي ، ادعوك فتجيبني و إن كنت بطيئا حين تدعوني ، و أسألك كلما شئت من حوائجي ، و حيث ما كنت وضعت عندك سري ، فلا ادعو سواك ، و لا ارجو غيرك .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
لبيك لبيك يعني بر طاعت و فرمانبري از تو ايستادگي دارم ( زيرا ) مي شنوي ( شكايت و گله ) كسي را كه نزد تو شكايت كند ، و رومي آوري ( يا بي نياز مي گرداني ، اگر بجاي وتلقي من توكل بخوانيم وتكفي من توكل چنان كه از نسخه ابن ادريس نقل شده ) به كسي كه بر تو اعتماد نمايد ، و مي رهاني هر كه را كه به ( رشته ) تو دست آويزد ، و غم و اندوه را دور مي سازي از هر كه به تو پناه آورد
لبيك لبيك ، تسمع من شكا اليك و تلقي من توكل عليك ، و تخلص من اعتصم بك ، و تفرج عمن لاذ بك .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
اي خداي من پس ( اكنون كه با بندگانت چنين رفتار مي كني ) من را به سبب ناسپاسيم از خير و نيكي آخرت و دنيا نوميدم مگردان ( زيرا من به تو شكايت مي كنم و اعتماد مي نمايم و دست مي آويزم و پناه مي برم ) و گناهانم را كه تو مي داني بيامرز
الهي فلا تحرمني خير الاخرة و الاولي لقلة شكري و اغفر لي ما تعلم من ذنوبي .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
اگر عذاب كني پس ( از راه عدل است ، زيرا ) من ( به سبب نافرماني ) ستمكار مقصر تباه كننده گناهكار كوتاهي كننده واگذارنده اهمال كننده بهره خود هستم ، و اگر بيامرزي پس ( از راه فضل و احسان است ، زيرا ) تو مهربانترين مهرباناني .
إن تعذب فأنا الظالم المفرط المضيع الاثم المقصر المضجع المغفل حظ نفسي ، و إن تغفر فأنت أرحم الراحمين .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
اي خدايي كه چيزي در زمين و آسمان بر او پوشيده نمي باشد ( اين جمله از قرآن كريم اقتباس شده " سوره 3 ، آيه 5 " : ان الله لا يخفي عليه شي ء في الارض ولا في السماء يعني چيزي در زمين و آسمان " در آنها باشد يا جز آنها " بر خدا پنهان نيست . و مراد از زمين و آسمان دايره امكان و وجود است ، و تعبير از آن به زمين و آسمان براي آن است كه بيشتر مردم ممكني جز آن دو نمي شاسند ) و چگونه بر تو پنهان باشد - اي خداي من - آنچه تو خود آن را آفريده اي ، و چگونه نداني و احاطه نداشته باشي آنچه را تو خود محكم و استوار انجام داده اي ، يا چگونه از تو پنهان شود آنچه تو آن را تدبير مي نمايي ( به اقتضاي حكمت خويش رو به راه مي گرداني ) يا چگونه مي تواند از تو بگريزد كسي كه جز به وسيله روزي تو حيات و زندگي براي او نيست ، يا چگونه از تو رهايي يابد كسي كه در جز مملكت تو راهي براي او نمي باشد ؟ !
يا الله الذي لا يخفي عليه شي ء في الارض و لا في السماء و كيف يخفي عليك - يا الهي - ما أنت خلقته و كيف لا تحصي ما أنت صنعته ، أو كيف يغيب عنك ما أنت تدبره ، أو كيف يستطيع أن يهرب منك من لا حيوة له إلا برزقك ، أو كيف ينجو منك من لا مذهب له في غير ملكك .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
منزه و پاكي ( از آنچه لايق و سزاوار تو نيست ) ! ترسنده ترين آفريده شدگانت مر تو را داناترين آنها به توست ( در قرآن مجيد " سوره 35 ، آيه 28 " فرموده : انما يخشي الله من عباده العلموا يعني جز اين نيست كه از خدا مي ترسند علما و دانشمندان از بندگان او . مراد از علما در اينجا آنانند كه گفتار و كردارشان يكسان باشد ، پس عالم گناهكار در حقيقت عالم نمي باشد ، و پيغمبر - صلي الله عليه و آله - فرموده : انا اخشكم لله واتقكم لله يعني ترس و پرهيزكاري من براي خدا از شما بيشتر است . زيرا آن حضرت داناترين خلق است به خداوند سبحان ) و افتاده ترين آنان در درگاهت عمل كننده ترين ايشان است به فرمان تو ، و خوارترين آنها نزد تو كسي است كه تو او را روزي مي دهي و او جز تو را مي پرستد ( زيرا انسان براي عبادت و بندگي آفريده شده ، چنان كه در قرآن كريم " سوره 51 ، آيه 56 " فرموده : وما خلقت الجن والانس الا ليعبدون يعني پريان و آدميان را نيافريدم جز براي اين كه " خداي يكتاي خود را " بپرستند . پس هرگاه بنده اي روزي خداي تعالي خورد و ديگري را بپرستد نزد او از هر كس و از چهارپايان هم خوارتر است ، زيرا چهار پايان قواي خود را در آنچه براي آن آفريده شدده به كار مي برند ، و از اين رو است كه در قرآن مجيد " سوره 25 ، آيه 77 " فرموده : قل ما يعبؤا بكم ربي لو لا دعاؤكم ؟ يعني " اي پيغمبر ما به بندگان من " بگو : اگر عبادت و پرستش شما نبود پروردگار من به شما چه اعتنايي داشت ؟ )
سبحانك ! اخشي خلقك لك اعلمهم بك ، و اخضعهم لك اعملهم بطاعتك ، و اهونهم عليك من أنت ترزقه و هو يعبد غيرك .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
منزه و پاكي تو ( از صفات پادشاهان دنيا ) ! كسي كه به تو شرك آورد ( به يگانگيت نگردد ) و پيغمبرانت را به دروغ نسبت دهد از پادشاهيت نمي كاهد ( زيرا قدرت و تسلط او ذاتي است به خلاف پادشاهان كه قدرت و تواناييشان بر اثر بسياري لشگر و پيروان است ، پس هرگاه ايشان را مخالفت نمايند از پادشاهيشان كاسته مي شود ) و كسي كه حكم تو را نپسندد توانايي ندارد كه فرمانت را بازگرداند ، و كسي كه تواناييت را تكذيب نمايد نتواند خود را از تو بازدارد ، و كسي كه تو را بپرستد از ( تصرف ) تو درنمي گذرد ، و كسي كه ديدار ( جزاي ) تو را ( يا بازگشت به سويت را ) نپسندد ، در دنيا طول عمر نمي يابد ( نمي تواند هر مدتي را كه مي خواهد زيست نمايد )
سبحانك ! لا ينقص سلطانك من اشرك بك ، و كذب رسلك ، و ليس يستطيع من كره قضاءك أن يرد امرك ، و لا يمتنع منك من كذب بقدرتك ، و لا يفوتك من عبد غيرك و لا يعمر في الدنيا من كره لقاءك .
صحيفه سجاديه
امام سجاد (ع)
:
منزه و پاكي تو ( از اين كه اوهام و انديشه ها كنه صفات تو را دريابند ) ! چه بزرگ است مرتبه تو ، و چه غالب است پادشاهي تو ، و چه سخت است توانايي تو ، و چه جاري و روان است فرمان تو !
سبحانك ! ما اعظم شأنك ، و اقهر سلطانك ، و اشد قوتك ، و انفذ امرك .
صحيفه سجاديه