• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
جستجو :
جستجو در:
تعداد در هر صفحه
  • سال و فال و مال و اصل و نسل و تخت و بخت
  • بادت اندر شهرياري برقرار و بر دوام
  • سال خرم فال نيكو مال وافر حال خوش
  • اصل ثابت نسل باقي تخت عالي بخت رام
***
  • سرور اهل عمايم شمع جمع انجمن
  • صاحب صاحبقران خواجه قوام الدين حسن
  • سادس ماه ربيع الاخر اندر نيم روز
  • روز آدينه به حكم كردگار ذوالمنن
  • هفتصد و پنجاه و چار از هجرت خيرالبشر
  • مهر را جوزا مكان و ماه را خوشه وطن
  • مرغ روحش كاو هماي آشيان قدس بود
  • شد سوي باغ بهشت از دام اين دار محن
***
  • دلا ديدي كه آن فرزانه فرزند
  • چه ديد اندر خم اين طاق رنگين
  • به جاي لوح سيمين در كنارش
  • فلك بر سر نهادش لوح سنگين
***
  • در اين ظلمت سرا تا كي به بوي دوست بنشينم
  • گهي انگشت بر دندان گهي سر بر سر زانو
  • بيا اي طاير دولت بياور مژده وصلي
  • عسي الايام ان يرجعن قوما كالذي كانوا
***
  • اي معرا اصل عالي جوهرت از حرص و آز
  • وي مبرا ذات ميمون اخترت از زرق و ريو
  • در بزرگي كي روا باشد كه تشريفات را
  • از فرشته بازگيري آنگهي بخشي به ديو
***
  • ساقيا پيمانه پر كن زانكه صاحب مجلست
  • آرزو مي بخشد و اسرار مي دارد نگاه
  • جنت نقد است اينجا عيش و عشرت تازه كن
  • زانكه در جنت خدا بر بنده ننويسد گناه
  • دوستداران دوستكامند و حريفان با ادب
  • پيشكاران نيكنام و صف نشينان نيكخواه
  • ساز چنگ آهنگ عشرت صحن مجلس جاي رقص
  • خال جانان دانه دل زلف ساقي دام راه
  • دور از اين بهتر نباشد ساقيا عشرت گزين
  • حال از اين خوشتر نباشد حافظا ساغر بخواه
***
  • بگوش جان رهي منهي ئي ندا در داد
  • ز حضرت احد لا اله الا الله
  • كه اي عزيز كسي را كه خواري است نصيب
  • حقيقت آنكه نيابد به زور منصب و جاه
  • به آب زمزم و كوثر سفيد نتوان كرد
  • گليم بخت كسي را كه بافتند سياه
***
  • به روز شنبه سادس ز ماه ذي الحجه
  • به سال هفتصد و شصت از جهان بشد ناگاه
  • ز شاه راه سعادت به باغ رضوان رفت
  • وزير كامل ابو نصر خواجه فتح الله
***
  • به من سلام فرستاد دوستي امروز
  • كه اي نتيجه كلكت سواد بينايي
  • پس از دو سال كه بختت به خانه باز آورد
  • چرا از خانه خواجه به در نمي آيي
  • جواب دادم و گفتم بدار معذورم
  • كه اين طريقه نه خود كامي است و خود رايي
  • وكيل قاضيم اندر گذر كمين كردست
  • به كف قباله دعوي چو مار شيدايي
  • كه گر برون نهم از آستان خواجه قدم
  • بگيردم سوي زندان برد به رسوايي
  • جناب خواجه حصار من است گر اينجا
  • كسي نفس زند از حجت تقاضايي
  • به عون قوت بازوي بندگان وزير
  • به سيليش بشكافم دماغ سودايي
  • هميشه باد جهانش به كام و ز سر صدق
  • كمر به بندگيش بسته چرخ مينايي
***
  • گدا اگر گهر پاك داشتي در اصل
  • بر آب نقطه شرمش مدار بايستي
  • ور آفتاب نكردي فسوس جام زرش
  • چرا تهي ز مي خوشگوار بايستي
  • و گر سراي جهان را سر خرابي نيست
  • اساس او به از اين استوار بايستي
  • زمانه گر نه زر قلب داشتي كارش
  • به دست آصف صاحب عيار بايستي
  • چو روزگار جز اين يك عزيز بيش نداشت
  • به عمر مهلتي از روزگار بايستي
***