ماهنور
(
Māh-noor
)
داراي درخشش ماه
ماهنوش
(
Māh-noosh
)
ماه جاويد ، هميشه زيبا
ماهو
(
Māhoo
)
زينت ، آرايش
ماهوار
(
Māh-vār
)
چونان ماه ، ماهوش
ماهور
(
Māhoor
)
يكي از دستگاه هاي موسيقي ايراني ، پستي و بلندي زمين
ماهوند
(
Māh-vand
)
مانند ماه ، زيبا رو
ماهوي
(
Māhuy
)
مرزبان شهر مرو در زمان يزدگرد سوم ساسانی
ماهي
(
Māhi
)
منسوب به ماه ، جانور دريايي
ماهيار
(
Māhyār
)
يار ماه ، نام قاتل داريوش سوم
ماهين
(
Māhin
)
منسوب به ماه ، زيباروي
مايل
(
Māyel
)
راغب ، خميده
مبارز
(
Mobārez
)
جنگجو ، دلير، جنگاور ، رزمنده
مبارزالدين
(
Mobārez-od-din
)
جنگيده در راه دين
مبارك
(
Mobārak
)
خجسته ، با بركت ، همايون ، فرخنده
مبارکه
(
Mobāraka
)
با برکت ، خجسته
مبثوثَه
(
Mabsoosa
)
گسترده ، منتشرشده
مبدع
(
Mobde`
)
مبتكر، ابداع كننده
مبرز
(
Mobār-rez
)
نمايان ، هويدا
مبشر
(
Mobash-sher
)
بشارت دهنده ، مژده دهنده ، خبر خوش ، رسانده
مُبَشَّرَه
(
Mobash-shera
)
بشارت دهنده
مُبصِره
(
Mobsera
)
آگاه ، بینا
مبين
(
Mobin
)
آشكار ، واضح ، بيان كننده
مبینه
(
Mobina
)
روشن و آشکار
مَتاب
(
Matāb
)
بازگشت به سوی حق ، توبه
متاع
(
Matā`
)
اسباب و سامان ، مورد فایده
مُتَرَبِّص
(
Motarabbes
)
منتظر ، چشم انتظار
متقي
(
Mot-taghi
)
پرهيزکار ، پارسا ، مؤمن
متوكل
(
Mota-vak-kel
)
تكيه كننده و اعتماد كننده بر كسي
متين
(
Matin
)
محكم ، استوار ، باوقار
متينه
(
Matine
)
مؤنث متين ، زن باوقار
مثقال
(
Mes-ghāl
)
موسيقار، موسيقي ، مرغ افسانه اي
مَثوا
(
Masvā
)
منزل ، مکان
مثوبت
(
Masoobat
)
پاداش ،جزای عمل خیر
مجاهد
(
Mojāhed
)
جهاد كننده با دشمن در راه خدا
مجتبي
(
Moj-tabā
)
برگزيده ، لقب امام حسن ( ع ) ، پسنديده
مجد
(
Majd
)
بزرگي ، عزت ، شرف
مجدالدين
(
Maj-ded-din
)
موجب شكوه و عزت ، بزرگواري و عظمت در دين
مجدود
(
Maj-dood
)
بختيار ، كامروا
مجذوب
(
Maj-zoob
)
شيفته ، جاذب ، شوريده
مجنون
(
Maj-noon
)
ديوانه ، كسي كه روانش خلل دارد ، قيس عامري كه عاشق ليلي و به مجنون معروف شد
مجيب
(
Mojib
)
پاسخگو ، روا كننده حاجت
مجيد
(
Majid
)
بلند مرتبه ، داراي مجد و بزرگي ، شريف و بزرگوار
مجيدالدين
(
Majid-ed-din
)
شريف الدين
مجيده
(
Majide
)
مؤنث مجيد ، زن بلند مرتبه
مجير
(
Mojir
)
فريادرس ، دستگير، پناه دهنده ، يكي از نام هاي خداي تعالي
مجيرالدين
(
Mojir-ed-din
)
پناه و دستگير دين
مجیبَه
(
Mojiba
)
اجابت کننده
محارب
(
Mohāreb
)
جنگنده ، رزمنده
محب
(
Moheb
)
دوستدار ، طرفدار
محب الدين
(
Moheb-bod-din
)
دوستدار دين
محب الله
(
Moheb-bol-lāh
)
دوستدار خدا
محبوب
(
Mah-boob
)
دوست ، مورد علاقه و محبت ، پسنديده
محبوبه
(
Mah-boobe
)
مؤنث محبوب ، معشوقه
محترم
(
Moh-taram
)
مورد احترام و تكريم ، با عزت ، پاك و مقدس
محتشم
(
Moh-tasham
)
باشكوه و شوكت ، داراي حشمت
محجوب
(
Mah-joob
)
باشرم و حيا ، پوشيده ، با حيا و شرمگين
محجوبه
(
Mah-jooba
)
زن با حجاب و باحيا
محدث
(
Mohad-des
)
سخنگو ، روايت كننده حديث
محدثه
(
Mohad-dese
)
مؤنث محدث ، زن سخنگو
محراب
(
Meh-rāb
)
صدر مجلس ، قبله ، غرفه ، پيشگاه
مُحَرَّرَه
(
Mohar_rara
)
آزاد شده
محرَّمه
(
Moharrama
)
محترم و مورد اعتماد
محرم
(
Mah-ram
)
خويشاوند ، آشنا ، همسر
محزون
(
Mah-zoon
)
اندوهگين ، غمناك
محسن
(
Moh-sen
)
احسان كننده ، نيكي كننده ، يكي از نام هاي خداي تعالي
محسنه
(
Moh-sene
)
مؤنث محسن ، زن نيكوكار
محشورَه
(
Mahshoora
)
همنشین ،هم صحبت
مُحصَّنه
(
Mohassana
)
پوشیده شده، درامان
محفوظ
(
Mah-fooz
)
نگاهداشته ، حفظ شده
محفوظَه
(
Mahfooza
)
حفظ شده ، نگهداری شده
محقق
(
Mohagh-ghegh
)
پژوهنده ، كاوشگر ، تحقيق كننده
محمد
(
Moham-mad
)
ستوده ، ستايش شده ، نام خاتم پيغمبران
محمود
(
Mah-mood
)
ستوده ، نيك سيرت
محموده
(
Mah-moode
)
مؤنث محمود ، زن ستوده ، نام دختر امام موسي كاظم ( ع )
محنا
(
Mohannā
)
حنايي رنگ
محي الدين
(
Mohyi-ed-din
)
زنده كننده و احيا كننده دين
محيا
(
Mah-yā
)
زندگاني ، حيات ، جاي زيستن
محيط
(
Mohit
)
دربر گيرنده ، پيرامون
مخبر
(
Mokh-ber
)
خبر دهنده ، آگاه كننده
مختار
(
Mokh-tār
)
صاحب اختيار ، برگزيده ، آزاد در هر كار
مختوم
(
Makhtoom
)
خاتمه یافته ، به آخر رسانیده شده
مخدوم
(
Makh-doom
)
بزرگ ، فرمانروا ، سرور
مخدومه
(
Makh-doome
)
مؤنث مخدوم
مخضَّرَه
(
Mokhaz-zara
)
جای سبز وخرم
مخلص
(
Mokh-les
)
اخلاص كننده ، بي ريا درعمل
مُخَلِّد
(
Mokhal-lad
)
جاویدان ، پایدار
مخلَّده
(
Mokhal-lada
)
پایدار ، شکسته نشده
مخمل
(
Makh-mal
)
نوعي پارچه نخي
مدبر
(
Modab-ber
)
صاحب انديشه ، با تدبير ، چاره گر، مشاور
مدثر
(
Mod-das-ser
)
جامه به خود پيچيده
مدحت
(
Med-hat
)
ستايش ، مدح
مدد
(
Madad
)
ياري ، كمك ، مددكار ، پشتيبان
مدرس
(
Modar-res
)
درس دهنده ، تدريس كننده ، آموزگار
مدهامَّه
(
Modham-ma
)
بهشت سبز