نماز
شما را سفارش می کنم به اینکه
نمازهایتان را در بهترین و با فضیلت ترین اوقات آنها
به جا بیاورید و آن نمازها با نوافل، 51 رکعت است؛ پس
اگر نتوانستید، 44 رکعت بخوانید و اگر مشغله های دنیوی
نگذاشت آنها را به جا آورید، حداقل نماز توابین را
بخوانید [ نماز اهل انابه و توبه هشت رکعت هنگام زوال
است ].
مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله بهجت از ایشان نقل می
کنند که می فرمودند:
« اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند. »
مرحوم آقای سید هاشم رضوی هندی می
فرمایند:
روزی یکی را به محضر آقای قاضی آوردند که مثلا آقا
دستش را بگیرد و راهنمایی اش کند. مرحوم آقای قاضی
فرموده بودند:
« به این آقا بگویید که نماز را در اول وقت بخواند. »بعد معلوم شد که آن آقا وسواس در عبادات داشته و نماز
را تا آخر وقت به تأخیر می انداخته است.
اما وصیت های دیگر، عمده آنها نماز است. می فرمودند
نماز را بازاری نکنید اول وقت به جا بیاورید با خضوع و
خشوع.
اگر نماز را تحفظ کردید همه چیزتان محفوظ میماند و
تسبیح صدیقه کبری سلام الله علیها که از ذکر کبیر به
شمار می آید و آیت الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود.
دعا در قنوت نماز
آقای قاضی به شاگردان خود دستور می
دادند این دعا را در قنوت نماز هایشان بخوانند: « اللهم ارزقنی حبّک و حبّ ما تحبه، و حبّ من
یحبّک، والعمل الذی یبلغنی إلی حبّک واجعل حبّک احبّ
الاشیاء إلی. »
قرآن
آیت الله نجابت می فرمودند:
آیت الله میرزا علی قاضی به مرحوم آیت الله شیخ علی
محمد بروجردی
(از شاگردان برجسته آقای قاضی) فرموده بودند که:
« هیچ گاه از قرآن جدا مشو و ایشان تا آخر عمر بر این سفارش آقای قاضی وفادار و
پایبند بود. هر وقت از کارهای ضروری و روزمره فارغ می شد، قرآن می خواند و با قرآن
بود. »
آقای سید محمد حسن قاضی می فرمایند:
« چند سفارش ایشان عبارت است از:
اول روخوانی قرآن. می فرمودند قرآن را خوب و صحیح بخوانید.
توصیه دیگر ایشان راجع به دوره تاریخ اسلام بود. می فرمودند یک دوره تاریخ اسلام را
از ولادت حضرت پیغمبر(ص) تا 255 هـ.ق یا 260 هـ.ق بخوانید. و بعد از عمل به این ها
می فرمودند برو نمازشب بخوان! »
آیت الله قاضی در نامه ای به آیت
الله طباطبایی می فرمودند:
« دستورالعمل، قرآن کریم است؛ فیه دواء کل دواء و شفاء کل عله و دوا کل غله علماً و
عملاً و حالاً.
آن قره العیون مخلصین را همیشه جلوی چشم داشته باشید و با آن هادی طریق مقیم و صراط
مستقیم سیر نمایید و از جمله سیرهای شریف آن قرائت است به حسن صورت و آداب دیگر،
خصوص در بطون لیالی...»
و نیز:« بر شما باد به قرائت قرآن کریم در شب با صدای زیبا و غم انگیز، پس آن نوشیدنی و
شراب مؤمنان است. تلاوت قرآن کمتر از یک جزء نباشد. »
نماز شب
« اما نماز شب پس هیچ چاره و گریزی برای مؤمنین از آن نیست، و تعجب از کسی است که
می خواهد به کمال دست یابد و در حالی که برای نماز شب قیام نمی کند و ما نشنیدیم که
احدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیله نماز شب. »
علامه
طباطبایی می فرمودند:
« چون در نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر
قرابت و خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب
می شدم تا یک روز در مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم
قاضی از آن جا عبور می کردند. چون به من رسیدند، دست
خود را روی شانه من گذاردند و گفتند:
ای فرزند! دنیا می خواهی نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان! »
حاج سید هاشم حداد می فرمودند: « مرحوم آقا خودش این طور بود و به ما هم این طور
دستور داده بود که در میان شب وقتی برای نماز شب برمی
خیزید، چیز مختصری تناول کنید، مثلاً چای یا دوغ یا یک
خوشه انگور یا چیز مختصر دیگری که بدن شما از کسالت
بیرون آید و نشاط برای عبادت داشته باشید. »
توسل به ائمه أطهار(ع)
آیت الله سید علی آقا قاضی در یکی از نامه
هایش چنین مرقوم فرمودند:
« .... و تمام طرق .... توسل به ائمه أطهار(ع) و توجه تام به مبدأ است. چونکه صد
آمد، نود هم پیش ما است.
با دراویش و طریق آنها کاری نداریم. طریقه، طریقه علما و فقها است، با صدق و صفا. »
توسل به حضرت سیدالشهدا(ع)
محال است انسانی به جز از راه سیدالشهدا علیه السلام به مقام
توحید برسد.سریان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا علیه السلام است و
پیشکار این فضیلت
هم حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام است.
دعا برای فرج امام زمان(ع)
از آن چیزها که بسیار لازم و با اهمیت است دعا برای فرج حضرت حجت ـ صلوات الله علیه
ـ در قنوت نماز وتر است بلکه در هر روز و در همه دعاها.
دل هیچ کس را نرنجانید!
دیگر آن که، گر چه این حرفها آهن سرد کوبیدن است، ولی بنده لازم است بگویم اطاعت
والدین، حسن خلق، ملازمت صدق، موافقت ظاهر با باطن و ترک خدعه و حیله و تقدم در
سلام و نیکویی کردن با هر برّ و فاجر، مگر در جایی که خدا نهی کرده.
الله الله الله که دل هیچ کس را نرنجانید!
تا توانی دلی بدست آور ***
دل شکستن هنر نمی باشد
رفع ناراحتی های روحی
آن مرحوم در هنگام اضطراب و ناراحتی
های روحی، خواندن این کلمات را سفارش می کردند: « لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الحمد و له
الملک و هو علی کل شیء قدیر، أعوذ بالله من همزات
الشیاطین و أعوذ بک ربی من أن یحضرون إن الله هوالسمیع
العلیم:
هیچ معبودی جز خداوند یکتای بی شریک وجود ندارد و
ستایش و حکومت مخصوص اوست و او بر هر کاری تواناست. از
وسوسه های شیاطین به خدا پناه می برم و به تو پناه می
برم ای پروردگارم از این که نزد من حاضر شوند. همانا
خداوند شنوا و داناست. »
حق الناس
آیت الله نجابت نقل می کند:
وقتی که بنده مشرف شدم خدمت ایشان فرمودند: « هر حقی که هر کس بر گردن تو
دارد باید ادا کنی.
خدمت ایشان عرض کردم:مدتی قبل در بین شاگردهایم که نزد بنده درس طلبگی می
خواندند، یکی خوب درس نمی خواند. بنده ایشان را تنبیه
کردم. اذن از ولیّ او هم داشتم در تربیت. در ضمن این
جا هم نیست که از او طلب رضایت کنم.
می فرمودند:
« هیچ راهی نداری، باید پیدایش کنی.
گفتم آدرس ندارم،
گفتند باید پیدا کنی.
آقای قاضی فرمودند : هر حقی که برگردنت باشد تا ادا
نکنی باب روحانیت، باب قرب، باب معرفت باز شدنی نیست.
یعنی این ها همه مال حضرت احدیت است. و حضرت احدیت
رضایت خود را در راضی شدن مردم قرار داده است.»
اوراد و اذکار معمول
بر شما باد به التزام به وردهای معمول که در
دسترس هر یک از شماست؛ و سجده معهوده از 500 مرتبه تا
هزار بار.
رفتن به مساجد
زیارت مشهد اعظم ـ برای
کسی که مجاور آنجاست ـ در هر روز، و رفتن به مساجد
معظمه در حد امکان و همین طور سایر مساجد، همانا مؤمن
در مسجد مانند ماهی در آب است!
زیارت برادران مومن
زیاد به زیارت و دیدار برادران نیک سیرت بروید،
چرا که آنها برادران شما در پیمودن راه و رفیق در
مشکلات هستند.
رفع گرفتاری
علامه لاهیجانی انصاری روزی از ایشان
پرسیدند که در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور
دنیوی و یا در امور اخروی و بن بست کارها به چه ذکری
مشغول شویم تا گشایش یابد؟ در جواب فرمودند:
« پس از 5 بار صلوات و قرائت آیة الکرسی در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو:
« اللهم اجعلنی فی درعک الحصینة التی تجعل فیها من
تشاء :
بار پروردگارا! مرا در حصن و پناهگاه خود و در جوشن و زره محکمت قرار بده که در آن
هر کس را که بخواهی قرار می دهی تا گشایش یابد. »
حدیث عنوان بصری
آیت الله سید محمد حسین حسینی تهرانی
در کتاب روح مجرد می فرمایند: « آقای قاضی برای گذشتن از نفس اماره و خواهش های
مادی و طبعی و شهوی و غضبی که غالباً از کینه و حرص و
شهوت و غضب و زیاده روی در تلذذات بر می خیزد، روایت
عنوان بصری را دستور می دادند به شاگردان و تلامذه و
مریدان سیر و سلوک إلی الله، تا آن را بنویسند و بدان
عمل کنند. یعنی یک دستور اساسی و مهم، عمل طبق مضمون
این روایت بود.
و علاوه بر این می فرموده اند باید آن را در جیب خود
داشته باشند و هفته ای یکی، دو بار آن را مطالعه
نمایند. »
دعای کمیل و زیارت جامعه
آقای سید محمد حسن قاضی می فرمایند:
« ایشان خصوصاً سفارش می کردند که دعای کمیل را در شب
های جمعه بخوانید و خواندن زیارت جامعه ( در اواخر
مفاتیح الجنان مذکور است ) را در روزهای جمعه تأکید
داشتند. »
حضور قلب
حجت الاسلام آقای دکتر مرتضی تهرانی
می فرمایند:
« آیت الله قاضی در پاسخ شخصی که از ایشان تقاضای
سفارش کرد، فرمودند:
قلم و کاغذ از جیبت درآور و بنویس:
سررشته دولت ای برادر به کف آر ***
وین عمر گرانمایه به خسران مسپار
یعنی همه جا با همه کس در همه جا ***
می دار نهفته چشم دل جانب یار »
توصیه به توبه و استغفار
برادران عزیزم! ـ خداوند متعال
شما را برای طاعتش موفق نماید ـ هشیار باشید که به
ماههای حرام وارد شده ایم، پس چه بزرگ است و تمام
نعمتهای باری تعالی بر ما؛ پس قبل از هر چیز بر ما واجب و لازم است که توبه
نمائیم با شرائط لازم و نمازهای ویژه، سپس از گناهان
کبیره و صغیره به قدر توان دوری نماییم.
پس شب جمعه ـ یا روز شنبه ـ نماز توبه بخوانید ـ شب
جمعه یا روز آن ـ سپس روز یکشنبه از روز دوم ماه اعاده
کنید آن را.
سپس ملازم باشید به مراقبه صغری و کبری و محاسبه و
معاقبه نفس به آنچه که شایسته و لازم است.
[ منظور از مراقبه صغری، محاسبه نفس است از جهت صدور
گناه و خطا حتی ترک مستحبات و ارتکاب مکروهات و مراقبه
کبری، دوام ذکر و توجه و عدم غفلت در حد امکان ].
پس همانا در آن یادآوری برای کسی است که اراده دارد
متذکر شود یا از خدا بترسد. سپس به دلهایتان توجه
نمائید و مرضهایی که در اثر گناه است مداوا کنید و به
وسیله استغفار، عیبهای بزرگ تان را کوچک و کم نمائید.
« مرحوم قاضی به همه سفارش می کردند این ذکر را قرائت کنند:
استغفر الله الذی لا اله الا هو من جمیع ظلمی و جوری و إسرافی علی نفسی و أتوب
إلیه: از خداوند که معبودی جز او نیست به خاطر تمامی ظلم ها و گناهانم و ستمی که بر
خود روا داشته ام طلب بخشش می کنم و به سوی او باز می گردم. »
برآورده شدن حاجت
« مرحوم قاضی قرائت دعای زیر( دعای
سریع الاجابه، مفاتیح الجنان ) را به مدت چهل شب، هر
شب یک تا صد بار برای برآورده شدن حاجت سالکان درگاه
الهی مفید می دانستند:
إلهی کیف أدعوک و أنا أنا و کیف أقطع رجایی منک و أنت
أنت؟ إلهی أذا لم أسئلک فتعطین فمن ذاالذی أدعوه
فیعطینی؟ ألهی إذا لم أدعک فستجیب لی، فمن ذاالذی
أدعوه فیستجیب لی؟ إلهی إذا لم أتضرع إلیک فترحمنی فمن
ذا الذی أتضرع إلیه فیرحمنی؟ إلهی فکما فلقت البحر
لموسی و نجیته أسئلک أن تصلی علی محمد و آل محمد و إن
تنجینی مما أنا فیه و تفرج عنی فرجا عاجلا غیر أجل
بفضلک و رحمتک یا أرحم الراحمین. »
عرضه خود به امیرالمؤمنین
حاج سید عبدالکریم کشمیری(ره) می
فرماید:
« روزی با آقا سید مهدی قاضی، فرزند استادم آقا میرزا
علی قاضی (ره) در مسجد هندی نشسته بودیم. ایشان گفت:
شما که در برخی امور ماهر و متبحر هستید بگویید پدرم
به من چه وصیتی کرده است؟ من بلافاصله به پشت بام مسجد
رفتم و تأملی کرده، ذکری بر زبان راندم. به دلم الهام
شد آقای قاضی به وی دو نصیحت کرده است:
اول این که هر روز خودت را بر امیرالمؤمنین علیه السلام عرضه کن و دیگر این که اگر
فقر و فاقه به تو فشار آورد به قصد کمک مالی، به منازل و بیوت مراجع نرو. »
دعای "یا من احتجب..."
« آقای سید هاشم حداد در موقع
خوابیدن دعای « اللهم یا من إحتجب بشعاع نوره...» را
قرائت می کردند و چه بسا می شد که در قنوت نماز می
خواندند. و چون از بعضی از شاگردان دیگر مرحوم قاضی
شنیده شده است، معلوم می شود اصلش از مرحوم قاضی بوده
است.
این دعا با مختصر اختلافی در لفظ، در «مهج الدعوات» ص
108 مرحوم سید بن طاووس موجود است که آن را از محمد
ابن حنیفه از رسول خدا (ص) روایت نموده است و برای آن
آثار و خواص عجیبی را نقل کرده است. »
تقویت حافظه
آن مرحوم برای تقویت حافظه، خواندن
آیت الکرسی و معوذتین ( دو سوره مبارکه ناس و فلق ) را
سفارش می فرمودند.
مدد از روح بزرگان
« آقای قاضی(ره) به همه توصیه می
کردند که:
اگر قبری از امام زادگان یا علما و بزرگان در اطرافتان
یا شهرتان است حتماً بروید. »
عمل به دانسته ها
برو آنچه از نیکی که می دانی درست عمل کن؛ در
نهایت دقت و سعی، بدان که تو عارف خواهی بود.
کلید سعادت دنیا و آخرت
سید علی آقا قاضی در یکی دیگر از
نامه هایش چنین می نگارد:
« بسم الله الرحمن الرحیم، بعد حمدالله جل شأنه و الصلاة والسلام
علی رسوله و آله؛
حضرت آقا! تمام این خرابی ها که از جمله است وسواس و عدم طمأنینه، از غفلت
است؛ و
غفلت کمتر مرتبه اش، غفلت از اوامر الهیه است و مراتب دیگر دارد که به آنها
إن شاء
الله نمی رسید و سبب تمام غفلات، غفلت از مرگ است و تخیل ماندن در دنیا؛ پس
اگر می خواهید از جمیع ترس و هراس و وسواس ایمن باشید دائماً در فکر مرگ و
استعداد لقاء الله تعالی باشید و این است جوهر گرانبها و مفتاح سعادت دنیا و
آخرت؛
پس فکر و ملاحظه نمائید چه چیز شما را از او مانع و مشغول می کند، اگر
عاقلی!
و به جهت تسهیل این معنی چند چیز دیگر به سر کار بنویسد بلکه از آنها استعانتی
بجوئی:
اول ـ بعد از تصحیح تقلید یا اجتهاد مواظبت تامه به فرائض خمسه و سائر فرائض در
احسن اوقات؛
و سعی کردن که روز به روز خشوع و خضوع بیشتر گردد؛
و تسبیح صدیقه طاهره ـ صلوات الله علیها ـ بعد از هر نماز؛
و خواندن آیه الکرسی ـ کذلک ـ ؛
و سجده شکر و خواندن سوره « یس » بعد از نماز صبح؛
و « واقعه» در شبها؛
و مواظبت بر نوافل لیلیه؛
و قرائت مسبّحات در هر شب قبل از خواب و خواندن معوذات در شفع و وتر و استغفار
هفتاد مرتبه در آن و ایضاً بعد از صلاة عصر؛
و این ذکر را بعد از صلوات صبح و مغرب یا در صباح و عشاء ده دفعه بخوانید:
« لا إله إلا الله وحده لا شریک له، له الحمد و له الملک و هو علی کل شیء قدیر،
أعوذ بالله من همزات الشیاطین و أعوذ بک ربی أن یحضرون إن الله هو السمیع العلیم. »
مدتی به این مداومت نمائید بلکه حالی رخ دهد که طالب استقامت شوید إن شاء الله
تعالی.
http://www.aviny.com/bozorgan/ghazi/tosieha/tosieha.aspx
كنگرهی بزرگداشت مرحوم آیتالله قاضی، فقیه و عارف برجستهی معاصر، چند روز پیش در شهر تبریز برگزار و در آن، متن سخنان رهبر انقلاب در دیدار با اعضای ستاد این كنگره
قرائت شد. حضرت آیتالله خامنهای در این سخنان اشاره كرده بودند كه مرحوم
آقای قاضی نه فقط برای علما و خواص بلكه میتواند الگوی عموم مردم باشد.
با حجتالاسلام دكتر محمدجواد رودگر، رئیس پژوهشكدهی دینپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفتوگو نشستیم تا زوایا و مختصات عرفانی مرحوم آیتالله قاضی را بهتر بشناسیم: نكتهی
قابل توجه سخنان رهبر انقلاب در جمع اعضای ستاد كنگرهی بزرگداشت مرحوم
آیتالله سید علی آقای قاضی، الگوبودن آن عالم ربانی علاوه بر خواص، برای
عموم مردم و جامعه است. به نظر شما با توجه به مقام رفیع و ویژهی مرحوم
آقای قاضی در بین علما و عرفای شیعه، جنبههای الگوگیری از ایشان كدام است؟
الگو -همانطور كه از نامش پیدا است- وقتی الگو است كه به صورت
تمامعیار و همهجانبه قابلیت پیروی و پیادهسازی در متن زندگی افراد و
جامعه داشته باشد. یعنی مردم بتوانند آن را در همهی ابعاد و ساحتها سرمشق
زندگی خود قرار دهند؛ چه در ساحتهای عقلانی و مباحث مربوط به جهانبینی و
منطق فكری و فلسفهی حیات و چه در اخلاق و سلوك و معنویت و تربیت روحی و
باطنی، و چه در مقولهی اجتماعیات و تبعیت از احكام الهی و باید و نبایدهای
دینی.
مرحوم آیتالله قاضی
رضواناللهتعالیعلیه از آنجا كه یك شخصیت تربیتیافته در مكتب اهلبیت
علیهمالسلام
و تجلیگاه آموزههای وحیانی به شمار میرفت، از شخصیت جامعی برخوردار بود
كه هم برای خواص جامعه و هم برای تودهها و مجموعهی آحاد مردم الگو بود.
چه ویژگیهایی در این شخصیت جامع وجود داشت كه حتی امروزه هم میتوان از آن الگو گرفت؟
یكی از ویژگیهای بارز ایشان كه در اثر مجاهدت و ریاضتهای علمی بود،
یافتن این توفیق بود كه توانست یك اسلامشناس و عالِم دین و فقیه متأله و
متبحری بشود و به «تفقه در دین» جامهی عمل پوشاند؛ یعنی همان تفقه مورد
اشارهی آیهی ۱۲۲ سورهی توبه
۱
كه عبارت است از تفقه در دین به معنی فهم عمیق، دقیق، همهجانبه و فراگیر
در مجموعهی دین، هم در اصول و مبانی و اعتقادیات و هم در اخلاقیات و
معنویات و هم در شرعیات و احكام دینی.
حضرت آیتالله سید علی قاضی طباطبایی
یك شخصیت اینچنینی در حد بسیار اعلا توانست از یك موقعیت ممتاز علمی
برخوردار باشد و مدرّس خوبی در حوزههای مختلف دینی اعم از فقهی و اصولی و
همینطور فلسفه و حكمت و كلام و عرفان و اخلاق و تربیت و سلوك باشد. چنین
شخصیتی یقیناً میتواند یك الگوی مناسب برای كسانی باشد كه میخواهند در
مسیر مستقیم سلوك علمی و عملی قرار بگیرند. مرحوم علامهی طباطبایی گفته
بودند كه هرچه دارم، از میرزاعلی آقای قاضی است. این «هرچه دارم» فقط در
حوزهی معنویت و آن كرامات وجودی به معنی سلوك عرفانی نیست، در حوزههای
علمی هم هست. حتی بعضی بزرگان گفتهاند كه مرحوم علامهی طباطبایی این «روش
تفسیر قرآن به قرآن» را نیز با الهام از روش تفسیری مرحوم قاضی توانست
تحقق ببخشد.
راجع به مباحث علمی كه اشاره كردید، شنیده شده شرط حضور شاگردان در مباحث اخلاقی و عرفانی ایشان، اجتهاد بوده است.
بله، شرط بوده كه یا مجتهد باشند یا قریبالاجتهاد. ایشان معتقد بودند اگر
كسی در وادی سیر و سلوك میآید، باید به دستورهای دینی و اخلاقی و مواعظ
إشراف داشته باشد و عمل كند تا بتواند در یك جای ویژهای قرار بگیرد. وقتی
فردی «سالك الی الله» میشود و این مسیر را طی میكند، این مسیر بسیار خطیر
و خطرخیز است و مسیر آسانی نیست. اینجا اگر افراد از معرفت دینی درست و
دقیقی برخوردار نباشند و اجتهاد در حوزهی شریعت اسلامی نداشته باشند،
چهبسا گرفتار لغزشهای سخت و سنگینی بشوند.
از طرف دیگر مباحث عرفانی، یك معارف ثقیل و سنگین علمی و عملی است. افراد
اگر اجتهاد دینی نداشته نباشد، در این راه و در دیدن منازل سلوكی و كشف و
شهودی كه برایشان واقع میشود و در الهاماتی كه پیش میآید، ممكن است دچار
تلبسات ابلیسی و توهمات و تخیلات بشوند و گرفتار گردند، چون هر منزلی برای
خود یك دنیایی دارد و این افراد اگر واقعاً با شریعت مبین اسلام آشنا
نباشند، گرفتار خواهند شد.
مرحوم
آقای قاضی یك سر سوزن از انجام واجبات و ترك محرمات، از انجام مستحبات و
ترك مكروهات خارج نمیشد و از بعضی جریانهای تصوف انحرافی و عرفاننمایان و
عارفنمایانی مبرا بود كه قائلند انسان از یك جایی نیاز به شریعت ندارد.
ایشان بر اساس شریعت عمل میكرد؛ چه در حدوث حقایق سلوكی و چه در بقاء
حقایق سلوكی.
مكتب تربیتی و عرفانی مرحوم آقای قاضی چگونه است و مهمترین ویژگیهای آن چیست؟
مكتب تربیتی مرحوم آقای قاضی در حوزهی سلوك عرفانی و معنوی، مكتب برگرفته
از كتاب و سنّت بود. ایشان یكی از نمایندگان مكتب عرفانی تشیّع به حساب
میآمد و حقیقتاً ترجمان عرفان وحیانی یا قرآنی و اهلبیتی بود. عرفان
وحیانی، عرفان زندگی است، عرفان زندگیساز است و نه عرفان زندگیسوز. عرفان
زندگیگرا است و نه زندگیگریز. عرفانی است كه با فرهنگ و تمدن و سیاست و
تدبیر صحیح جامعه بیگانه نیست و از آن طرف عرفانی است كه با ظلم و فساد و
نظامهای سلطه درگیر است. یك عرفان درونگرا نیست كه افراد را فارغ از
مسئولیتهای اجتماعی و تعهداتی تربیت كند كه نسبت به حیات اجتماعی دارند.
اگر
بخواهیم به دنبال مصادیق این بحث باشیم، آیا مصداقهایی در حیات ایشان
سراغ داریم كه این جلوه از عرفان شیعی را به نمایش گذاشته باشد؟
بله، مراقبههای معنوی ایشان در حوزههای سلوكی و تربیتی بسیار قابل توجه
است. ایشان در عین حالی كه خودشان به لحاظ اقتصادی یك زندگی سخت و دشواری
داشتند، اما با فقرا و محرومان و مستضعفان جامعه در ارتباط بودند و از آنها
دستگیری میكردند. كارگشایی میكردند و به حوائج مردم توجه و با مردم
تعامل داشتند. این نكتهی مهمی بود كه مرحوم قاضی در زندگی خود داشتند.
ایشان از استادان بزرگ خودشان الهام گرفته بود و اینگونه تربیت شده بود؛
مثل مرحوم سید احمد كربلایی، شیخ محمد بهاری همدانی و هم همینطور از امثال
مرحوم ملاحسین قاضی همدانی تا سید علی شوشتری و دیگران كه همهی از مردان
بزرگ مكتب عرفانی شیعی و اهلبیتی بودند.
مرحوم قاضی همچنین در متن مسائل اجتماعی و سیاسی بود و آگاهی كامل به
زمانه داشت. همچنین ایشان برای خودش ذكرهایی داشت. حتی جایی آودهاند كه
دههی سوم ماه مبارك رمضان حال و هوای خاص خود را داشت و یك رازهایی داشت
كه كسی به آن رازها پی نبرد. همهی كارها را طوری تنظیم میكرد كه نمازهای
اول وقت و نماز جماعت برقرار باشد. دائماً با افراد مختلف جامعه در ارتباط
بود.
منطق عرفانی شخصیتهایی همچون مرحوم قاضی بر اساس آیهی ۳۷ سورهی نور شكل
و شاكله یافته است: «رِجَالٌ لا تُلْهِیهِمْ تجَارَةٌ وَ لَا بَیْعٌ عَن
ذِكْرِ اللَّهِ» مردان خدا، اولیاء الهی و عالمان ربانی، مردانی هستند كه
در عین حالی كه اهل تجارت و سیاست هستند، حوزه میروند، دانشگاه میروند،
خانه میروند، خیابان میروند، منزل میروند، مزرعه میروند، كارخانه
میروند و همهجا حضور دارند، ولی در همان حال كسانی هستند كه همواره به
یاد خدا هستند. افراد اگر این كارها را در راه خدا و انگیزهی الهی و قیام
لِلّه انجام بدهند، همهی همینها مظهر و مصداق ذكر الله است و این نكتهای
بسیار بنیادین و اساسی است.
در
خصوص دغدغههای سیاسی و اجتماعی كه اشاره كردید، ظاهراً حضرت امام خمینی
هم دیدار پر رمز و رازی در نجف با ایشان داشتند. درست است؟
بله، در آن دیدار مرحوم قاضی با ظرافت خاصی به حوادث ایران و جریان
استبداد و نظام حاكم بر ایران اشاره كردند و این را كه نظام باید برچیده
شود و یك نظام عادلانه جایگزین آن گردد. طرح این موضوع با مرحوم امام به
این منزله است كه حضرت آقای قاضی نسبت به جامعهی خود و جامعهی ایران
آگاهی داشتند.
عدهای
از دانشجویان را خدمت مرحوم آیتالله بهجت بردیم. از ایشان مطالبه شد كه
دانشجویان میخواهند شما نصیحتی داشته باشید. فرمودند به اینها بگویید به
آنچه كه میدانند، عمل كنند، خدا روزیِ فهم و دانستن آنچه را كه
نمیدانند نیز به آنها خواهد داد.
تاكنون
دو ویژگی مربوط به مرحوم آقای قاضی را بیان كردید؛ یكی تلاش والای علمی آن
بزرگوار و دیگری منطق عرفانی ایشان كه در متن زندگیشان بوده است. دربارهی
ویژگیهای دیگر ایشان چه میتوان گفت؟
از دیگر ویژگیهای مرحوم قاضی كه به نظرم باید برای همگان سرمشق و سرلوحه
قرار بگیرد، این بود كه بر اساس شریعت عمل میكرد. ایشان هیچ چیزی خارج از
شریعت نداشت و از بعضی جریانهای تصوف انحرافی و عرفاننمایان و
عارفنمایانی مبرا بود كه قائلند انسان از یك جایی نیاز به شریعت ندارد و
امثال این موارد كه خود قصهی پرغصهای در حوزهی معنویت است. ایشان بر
اساس شریعت عمل میكرد؛ چه در حدوث حقایق سلوكی و چه در بقاء حقایق سلوكی.
مرحوم آقای قاضی یك سر سوزن از انجام واجبات و ترك محرمات، از انجام
مستحبات و ترك مكروهات خارج نمیشد. همهی دستورهای عملی ایشان هم بر اساس
شریعت بوده است. شریعت نیز سالك را در هیچ جایی رها نمیكند و او را تنها
نمیگذارد. اینجور نیست كه سالك در یك جایی به شریعت مراجعه كند و نتواند
دستور سلوكی خودش را از شریعت دریافت كند. چنین چیزی اصلاً امكان ندارد و
این نكتهی مهم عرفان و سلوك است كه «شریعت، خط قرمز سلوك صادق از سلوك
كاذب است.»
مزار حضرت آیت الله سید علی قاضی طباطبایی در قبرستان وادی السلام شهر مقدس نجف
ویژگی دیگر مرحوم سیدعلی آقای قاضی، ولایتگرایی و امامتمحوری ایشان بوده
است. این هم نكتهای بسیار ظریف و حساس است كه اگر كسی میخواهد سیر و
سلوك كند، باید واقعاً پا جای پای امام خودش و ولی مطلق و حجةالله و
خلیفةالله بگذارد و در آن مسیر باشد. اساساً با واسطهی آنها است كه افراد
میتوانند حجابها را كنار بزنند و به حقایق وجودی برسند. در این صورت
محبت افراد و سلوك و نماز و روزه و مناجات آنها و حتی سیاست و تجارت آنان
«ولائی» خواهد بود و ولایت چتر گستردهای است كه همهی اضلاع و اجزای زندگی
یك سالك را تحت پوشش قرار میدهد. سالك در واقع چشم به امام میدوزد و
نگاه میكند كه ولیّ او چه گفته تا همان را عمل كند.
كسی كه بر اساس خط امامت و ولایت عمل كند، گرفتار انحرافها و خبطها و
خطاها و بدعتها نخواهد شد، بلكه مثل سلمان فارسیها و ابوذر غِفاریها و
میثم تمّارها و كمیل زیاد نخعیها عمل میكند. امثال مرحوم آقای قاضی از
همین بزرگان یاد گرفتهاند كه چگونه در مقام سیر و سلوكشان در خط نبوت و
رسالت و در خط امامت و ولایت قرار بگیرند. این جور نیست كه سیر و سلوك جدای
از مقولهی امامت باشد. مرحوم علامهی طباطبایی كه خود از شاگردان مرحوم
آقای قاضی بود، در كتاب «شیعه در اسلام» -كه مجموعهی مكاتبات و محاضرات و
مراسلات ایشان است با هانری كُربَن فرانسوی- میفرماید كه امامت در شیعه
سه شأن دارد؛ عقیدتی، باطنی و سیاسی. یعنی امام علاوه بر ارائهی منطق
فكریِ درست به جامعه و ادارهی جامعه، به هدایت باطنی نیز اهتمام دارد و
عرفان ولایی یعنی همین. مرحوم آقای قاضی اینچنین بودند.
ما برای مواجهه و مقابله با عرفانهای كاذب چگونه میتوانیم از شخصیتهایی همچون مرحوم قاضی بهره ببریم؟
ما با عرفانها و معنویتهای نوظهور و كاذب دو گونه میتوانیم برخورد
كنیم؛ یكی برخورد سلبی و یكی ایجابی. جنبهی سلبی آن است كه این عرفانها
را نقد كنیم. البته اینها «عرفان» نیستند و واژهی عرفان برای آنها به سرقت
رفته است. در واقع معنی عرفان به لحاظ ماهوی ترور شده است. خیلی از این
جریانها و جنبشهایی كه هیچ سنخیتی با عرفان ندارند، متأسفانه موسوم و
موصوف به عرفان شده است. به هر حال گاهی كتابها و روشها و مبانی اینها
را نقد میكنیم كه میشود كار سلبی.
یك برخورد دیگر هم ایجابی و اثباتی است. یعنی باید داشتههای خودمان را در
اختیار و در دسترس نسل جوان قرار دهیم. ما از فرهنگ عرفانی بسیار غنی و
قوی و معنوی برخورداریم و باید بتوانیم آن را با ادبیاتی نوآمد و به زبانِ
زمانه و در قالبهای هنری و ادبی در اختیار مخاطبان قرار دهیم تا مصداق این
نشویم كه «آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میكرد.» ما غنیترین معارف معنوی
را داریم كه از هر جهتی میتواند فرد را به كمال، به آرامش و به مقام
رضایت برساند و او را به شادیها و شادابیها و ابتهاج و انبساط روحی و
درونی نائل آورد. مرحوم آقای قاضی در این جهت میتواند به عنوان یك الگوی
ایجابی در برابر عرفانهای انحرافی قرار بگیرد.
رهبر انقلاب: یكى از برنامه
ها این است كه عرفانهاى كاذب را در داخل دانشگاهها رخنه دهند... اگر كسى اسیر و دچار این بافته
هاى بى
اصل
و اساسِ عرفانهاى كاذب شود واقعاً او را فلج میكند. معیارى كه ما براى
تحرك به سمت علوّ معنوى و روحى و تقرب به خدا داریم، تقواست، پرهیزگارى
است، پاكدامنى است.
(دیدار معلمان و اساتید دانشگاههای خراسان شمالی)
ما اگر حقیقتاً به دنبال عرفان و حقیقتاً در پی تعالی معنوی و خروج از این
عالَم ماده و طبیعت و عالَم ناسوت و ورود و اتصال به عالم ملكوت هستیم،
باید به قول بزرگان: «راه چنان رویم كه رهروان رفتند.» این راه معلوم است و
رهروان و راهنماهایی دارد؛ چه در میان معصومین، از پیامبر عظیمالشأن
اسلام تا عترت طاهرهی ایشان، و چه چهرههای عرفانی و اصحاب عرفانی و
عالِمان عارف كه راه اینها هم روشن و شفاف است. مرحوم آقای قاضی یك عارف
به معنی واقعی كلمه بودند.
رهبر معظم انقلاب نیز در بیانات خود برای كنگرهی بزرگداشت مرحوم قاضی و
هم در فرمایشهایشان در جمع جوانان، دغدغههای خود را در خصوص عرفانهای
كاذب عنوان كردند. البته
بحث ایشان ناظر به عرفان عملی است
و نه عرفان نظری. اینها نیاز به سلوك عملی و عرفان عملی دارند كه مبتنی
بر تقوا است و مبتنی بر عبودیت و بندگی. مبتنی بر همین احكام و شریعت
اسلامی است كه در همهی توضیحالمسائلها آمده و مبتنی بر دعا و نیایش در
كتابهای دعایی است كه در مفاتیحالجنان و دیگر كتب ادعیه و مناجات آمده
است. الحمدالله كتابهای خوبی مانند المراقبات مرحوم میرزا جوادآقا ملكی
تبریزی و مواردی از این قبیل در دسترس همگان است. لذا چه به لحاظ دستورهای
درست عملی برای سلوك در مراحل اولیهی عرفانی و معنوی چیزی كم نداریم و همه
میتوانند استفاده كنند و چه در الگوهای رفتاری و سلوكی مثل مرحوم میرزا
علی آقای قاضی و شاگردان ایشان مانند علامهی طباطبایی و آیتالله بهجت.
عدهای از دانشجویان را خدمت مرحوم آیتالله بهجت بردیم. از ایشان مطالبه
شد كه دانشجویان میخواهند شما نصیحتی داشته باشید. فرمودند به اینها
بگویید به آنچه كه میدانند، عمل كنند، خدا روزیِ فهم و دانستن آنچه را
كه نمیدانند نیز به آنها خواهد داد. خدمت آیتالله حسنزاده آملی هم
بودیم. از سیر و سلوك سؤال شد. فرمودند سه عنصر را در نظر بگیرید: از
محرّمات اجتناب كردن، واجبات الهی را در حد میسور انجام دادن و روزی حلال
به دست آوردن. اینها زیربنای سیر و سلوك معنوی است. پس راه، معلوم است و
خود ما میدانیم كه مثلاً غیبتكردن، تهمتزدن، زخم زبان، حسادت، كینه،
حرامخواری و مواردی از این قبیل حرام است.
پینوشت:
۱. «وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ
مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ
لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ
یَحْذَرُون» شایسته نیست مؤمنان همگی (بسوی میدان جهاد) كوچ كنند، چرا از
هر گروهی از آنان، طایفهای كوچ نمیكند (و طایفهای در مدینه بماند)، تا
در دین (و معارف و احكام اسلام) آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم
خود، آنها را بیم دهند؟ شاید (از مخالفت فرمان پروردگار) بترسند و خودداری
كنند.