تبیان، دستیار زندگی

زندگی آنقدر عجیب نیست كه شما تصور می كنید، آنقدر عجیب است كه نمی توانید تصور كنید.

ساده می گویم عزیزم دل بریدن ساده نیست

چشمهای مهربانت را ندیدن ساده نیست

از زمان رفتنت خورشید را گم کرده ام

ناله های ابر را هر شب شنیدن ساده نیست

آبی دریا را

در خود بگنجاند از هزار رود باید بگذرد

نازنین من، راه پر پیچ و خمی دارد "شدن

تا یک جرقه گرمی خورشید را در خود بگنجاند

از هزار کهکشان باید بگذرد

نازنین من، راه طاقت فرسایی دارد "شدن

"صمصام کشفی"

" شاید خداوند صحرا را آفریده تا با دیدن نخل لبخند بزنیم "

وبلاگ جزیره ی sms

 طفلی پرنده ها

گاهی وقتی سمت روزیشون می رن، توسط ما آدمها گرفتار می شن، اما همیشه راضین و شاكر

.

.

ما آدمها! فقط وقتایی گرفتار می شیم كه بیشتر از روزیمون بخوایم (تازه اگه لایق باشیم)، وبا این حال همش نالانیم و ناشكر!!!

گفتم كه خیلی دوستش دارم...

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی، آبله ی سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبت هایش از درد چشم خود نالید. بیماری دختر شدت گرفت، مرد جوان عصا زنان به عیادت نامزدش می رفت و از درد چشم می نالید. موعد عروسی فرا رسید، صورت دختر كه آبله آن را داغون كرده بود و مرد جوان هم كه نابینا... همه می گفتند عروس نازیبا همان بهتر كه همسری نایبنا دارد!

20 سال بعد از ازدواج، زن از دنیا رفت، مرد عصایش را كنار گذاشت و چشم هایش را گشود و گفت من كاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم...

 به آنیمای مهربون و محمد مجید عزیز

منم دلم براتون تنگ شده بود، تو وب بهتون سر زدم، به هر حال خوشحال شدم كه اومدید.