• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 11098
تعداد نظرات : 597
زمان آخرین مطلب : 3682روز قبل
شعر و قطعات ادبی

 

 

بچه هاشوخی شوخی
به گنجشکها سنگ می زنند

وگنجشکها جدی جدی میمیرند
آدم ها
شوخی شوخی زخم می زنند....

 و قلبها
جدی جدی می شکنند....
شوخی شوخی لبخند می زنی و من جدی جدی
عاشق می شوم

 

پنج شنبه 9/8/1392 - 7:34
شعر و قطعات ادبی

 

 

خوشبختی
تعریف های گونه گون دارد
به تعداد آدم های دنیا
عمر من یکی
به خوشبختی قد نمی دهد
گل قشنگم !
...
می دانم در انتظار تو
فرو می شکند
و تو خوب می دانی که من
خوشبختی نمی خواهم
تو را می خواهم .

"عباس معروفی"

پنج شنبه 9/8/1392 - 7:34
شعر و قطعات ادبی

 

 

راه‌ها به تو ختم می‌شوند
بیراه‌ها به من!
با من راه بیا
بیراه نمی‌گویم!
دیر که راه بیفتی
دیگر هیچ سنگی
پای تو را نخواهد دید!


" نسترن وثوقی"

پنج شنبه 9/8/1392 - 7:32
شخصیت ها و بزرگان

 

 

اشتباه می‌کنند بعضی‌ها
که اشتباه نمی‌کنند!
باید راه افتاد،
مثل رودها که بعضی به دریا می‌رسند
بعضی هم به دریا نمی‌رسند. 
 رفتن هیچ ربطی به رسیدن ندارد!  

 

    " سید علی صالحی

پنج شنبه 9/8/1392 - 7:31
شعر و قطعات ادبی

 

 

یکی‌ شعر‌هایِ مرا برایت می‌خواند
و تو خواهی‌ فهمید هرگز برای بازگشت
برایِ دوست داشتن
برایِ دوباره عاشق شدن دیر نیست

برمی گردی
و یکی از شعر‌های مرا برایش می خوانی‌

پنج شنبه 9/8/1392 - 7:30
شعر و قطعات ادبی

 

 

دلم می‌خواست
بین شب‌ها و روزهات
بین دست‌ها و نفس‌هات
بین بوس‌ها و لب‌هات
چنان سرگردان شوم
که نفهمم دنیا کدام طرف می‌چرخد
چرا می‌چرخد
نارنجی!
دلم می‌خواست بین خنده‌ها و موهات
اسم تو را صدا کنم
و وقتی گفتی جانم
جانم را از نبودنت نجات دهم
با یک نگاه.

"عباس معروفی"

 

پنج شنبه 9/8/1392 - 7:29
شعر و قطعات ادبی

 

 

دلم گرفته است
دلم گرفته است
و انگشتانم را بر پوست کشیده شب میکشم

چراغهای رابطه تاریکند
چراغهای رابطه تاریکند
کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد

 پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی ست......

 "فروغ فرخزاد" 

پنج شنبه 9/8/1392 - 7:27
شعر و قطعات ادبی

 

 

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است

اکسیر من نه این که مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست
درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است

تا این غرل شبیه غزل های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

گاهی ترا کنار خود احساس می کنم
اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است

خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست
آیا هنوز آمدنت را بها کم است

  "محمد علی بهمنی"

 

پنج شنبه 9/8/1392 - 7:26
شعر و قطعات ادبی

 

 

روح سردر‌گم من
بوی جنگل دارد
و نگاه تو در آن
آتشی می‌کارد

چشم تو پنجره‌ی مرموزی‌ست
کاش می‌دانستم
پشت این پنجره کیست
کاش می‌دانستم
چه کسی در تو اقامت دارد

کاش آتشی بودی و می‌سوزاندی
علف هرزه‌ی تردیدم را
چشمه‌ای بودی و می‌رویاندی
دانه‌ی خفته‌ی امیدم را

   "عباس صفاری "

پنج شنبه 9/8/1392 - 7:25
شعر و قطعات ادبی

 

 

تمام اصل‌های حقوق بشر را خواندم
و جای یک اصل را خالی یافتم
و اصل دیگری را به آن افزودم
عزیز من
اصل سی و یکم :

هرانسانی حق دارد هر کسی را که میخواهد دوست داشته باشد.

  "پابلو نرودا"

پنج شنبه 9/8/1392 - 7:24
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته