• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 977
تعداد نظرات : 51
زمان آخرین مطلب : 3282روز قبل
ریزه کاری های خانه داری

آموزش ساخت باغچه دیواری



نحوه ساخت باغچه دیواری,طراحی باغچه های جدید

آموزش ساخت باغچه های دیواری


جعبه های پر از گل های رنگارنگ چه چیزی را به یاد شما می آورد؟ من را به یاد گل های بهاری می اندازد. برای شما ایده ای منحصربفرد داریم باغچه عمودی! دیوار حیاط خود را تبدیل به باغچه ای زیبا کنید.

یک جعبه گل کافی نیست، وقتی تعدادی جعبه پر از گل های رنگی کنار هم بگذارید تازه گل ها زیبایی خود را نشان می دهند. خب این بار بهتر است به جای چیدن جعبه ها روی زمین کار متفاوتی انجام دهید آن ها را روی دیوار نصب کنید.

برای این کار نیاز به تعدادی ابزار نجاری مانند دریل و چکش و …. دارید و البته تعدادی صفحات چوبی هم نیاز دارید.

از آنجایی که اندازه جعبه ها به سلیقه شما و سایز دیوار شما بستگی دارد، خودتان باید اندازه چوب ها را انتخاب کنید، همین طور تعداد جعبه هایی که می خواهید داشته باشید نیز بستگی به انتخاب شما دارد.

مجموعه جعبه های گلی که در انتها درست خواهد شد قابل حمل هستند یعنی می توانید گاهی جلوی یک دیوار و گاهی جلوی دیوار دیگری آن را بچینید.

در عکس های زیر به طور تصویری خواهید آموخت چگونه این باغچه دیواری یا عمودی را خودتان درست کنید.

 

طراحی باغچه های مدرن, ساخت جعبه های گل

وسایل مورد نیاز برای ساخت باغچه های دیواری

 

نحوه ساخت باغچه, تزیین باغچه های جدید

اندازه زدن سایز مورد نظر روی تخته ها

 

ساخت جعبه های گل, ساخت باغچه های چوبی

پیچ کردن تخته های چوبی به هم دیگر

 

آموزش تصویری ساخت باغچه دیواری, نحوه ساخت باغچه دیواری

ساخت جعبه های چوبی

 

طراحی باغچه های مدرن, ساخت جعبه های گل

متصل کردن جعبه ها به همدیگر و نصب کردن آن ها به دیوار

 

نحوه ساخت باغچه دیواری,طراحی باغچه های جدید

آموزش ساخت باغچه های دیواری

 

منبع : nikoo.com

چهارشنبه 23/2/1394 - 7:4
آرایشی و زیبایی

راه های طبیعی داشتن ابروهای پرپشت و پهن



تنک شدن ابروها ,تقویت ابروها

 

تغذیه نامناسب باعث نازک و تنک شدن ابروها می‌شود

 

پهنای مناسب و پرپشت و خوش فرم ابرو تأثیر زیادی در آراستگی چهره دارد. دستکاری زیاد ابرو و تغذیه نامناسب باعث نازک و تنک شدن ابروها می‌شود.

اگر می‌خواهید ابروهایتان به‌طور طبیعی پرپشت و پهن باشد از این راهکارها استفاده کنید.


ماساژ با روغن بادام
ماساژ با روغن بادام یک راه درمان طبیعی برای تقویت ابروهاست که بسیاری از افراد برای پرپشت کردن ابروها استفاده می‌کنند. هر شب قبل از خواب ابروها را با روغن بادام ماساژ بدهید.

تقویت ابرو با تغذیه
درست مانند هر قسمت از بدنتان موی ابروهایتان نیز برای رشد نیاز به ویتامین و مواد معدنی دارند. برای رشد بهتر موهای سر و ابروها ویتامین «A» بیشتری مصرف کنید. بیشتر هویج و سیب‌زمینی بخورید. همچنین ویتامین سی موجود در میوه‌ها و ویتامین «E» در سبزیجات سبز و حبوبات برای رشد موها مؤثر هستند.

آب پیاز با روغن زیتون اصلی
آب پیاز حاوی مقدار زیادی سولفور است که برای تولید کلاژن مفید است. سولفور برای رشد ابروها بسیار مفید است. همچنین روغن زیتون نیز به رشد سریع‌تر موها کمک می‌کند. آب پیاز را با روغن زیتون مخلوط کنید و روی ابروها بمالید. بعد از ده تا پانزده دقیقه ابروها را به آهستگی بشویید.

روغن کرچک
روغن کرچک نیز برای رشد سریع ابروها و کلفت شدن موهای ابرو مفید است. این روغن‌ها حاوی همه مواد لازم برای رشد و تقویت مو هستند. شب‌ها ابرو را با روغن کرچک ماساژ بدهید و آن را از روی ابروها پاک نکنید. دو هفته این روش را به کار ببرید و تفاوت آن را احساس کنید.

خواب بیشتر
استرس و کم‌خوابی باعث ریزش ابروها می‌شود. اگر ابروهایتان ناگهان شروع به ریزش کرده است سبک زندگی‌تان را تغییر بدهید. استرس را کنترل کنید، به اندازه کافی بخوابید و استراحت کنید. تأثیر این تغییرات نه تنها روی ابروها بلکه در همه چیز دیده خواهد شد.

شیر و عسل
احتمالاً درباره تأثیر شیر و عسل در شفافیت پوست می‌دانید. بسیاری از ماسک‌های پوست بر پایه شیر و عسل هستند. کمی شیر و عسل را مخلوط کنید و روی ابروها بمالید و بعد از پانزده دقیقه بشویید.

روغن نارگیل
قبل از خواب کمی روغن نارگیل را گرم کنید و روی ابروها بمالید. اگر به مدت یک ماه هر شب این کار را انجام بدهید ابروهایتان به سرعت رشد خواهد کرد.
منبع: نیک صالحی

 

چهارشنبه 23/2/1394 - 7:3
آرایشی و زیبایی

انتخاب خط چشم مناسب برای انواع چشمها



 

انتخاب خط چشم رنگی مناسب انواع چشمها

 

رنگ چشم ها ،اولین عامل تعیین کننده رنگ خط چشم شما خواهد بود

 

خط چشم بر روی خط مژه ها در پشت چشم كشیده می شود تا چشم شما را بزرگتر جلوه داده و در عین حال فرم و حالت نیز به آن می دهد .

انتخاب خط چشم رنگی مناسب
نکات مهم و موثری را در خصوص خط چشم های رنگی ، آشنایی بیشتر با رنگ ها و اینکه چطور رنگی مناسب با رنگ چشم خود انتخاب کنید،در اختیار شما قرار خواهیم داد.

با وجود تنوع رنگی خط چشم ها درفروشگاه های لوازم آرایشی، مسلما حق انتخاب های زیادی خواهید داشت.اکثر خانمها به استفاده از رنگ مشکی و قهوه ای ،تمایل بیشتری دارند،اما در عین حال، با گزینش رنگ های زیبا و متنوع دیگر ،علاوه بر جذابیت چشم ها، آرایشی متفاوت را تجربه خواهید کرد.

برای این منظور، در مرحله اول بهتر است رنگ مناسب چشم های خود را بهتر بشناسیم.رنگ چشم ها ،اولین عامل تعیین کننده رنگ خط چشم شما خواهد بود، چرا که هدف اصلی کشیدن خط چشم، خلق نگاهی عمیق و زیبایی هر چه بیشتر خط مژه ها و حالت چشم هاست.بنابراین انتخاب رنگ مناسب و هماهنگ با رنگ چشم ها اهمیت زیادی دارد .

-اگر چشمان قهوه ای دارید، در انتخاب رنگ خط چشم، آزادی عمل بیشتری خواهید داشت، چرا که اکثر رنگ ها برای این رنگ چشم ، مناسب و زیبا هستند.
علاوه بررنگ چشم، فاکتورهای دیگری مثل رنگ مو و رنگ پوست هم در انتخاب رنگ خط چشم، مهم و تعیین کننده هستند.

-اگر رنگ چشمان شما آبی است،خط چشم قهوه ای یا برنز، برترین گزینه شما خواهند بود،زیرا عمق دریایی چشم های شما را چندین برابر می کنند.همچنین رنگ هایی مثل خاکستری، بنفش و حتی خود آبی هم برای این چشم ها ،بسیار زیبا هستند.اما به خاطر داشته باشید، چنانچه رنگ آبی را انتخاب می کنید،آبی آن، تیره تر از رنگ چشم های شما باشد.

– چشم های سبز  و فندقی، با خط چشم های بنفش یا قهوه ای، بسیار جذاب خواهند شد.
چشم های فندقی می توانند برای زیبایی هر چه بیشتر، از خط چشم های طلایی نیز استفاده کنند.

– خط چشم های زغالی یا مشکی و آبی ملوانی نیز،برای همه رنگ چشم ها، باشکوه و زیبا هستند و اضافه کردن اثر ملایمی از رنگ نقره ای، به این جذابیت خواهد افزود.

انتخاب خط چشم مناسب برای انواع چشمها

بهتر است که از خط چشم متفاوتی بسته به نوع آرایش استفاده نمایید

 

انواع خط چشم ها


1. خط چشم مدادی
خط چشم های مدادی یکی از آسان ترین مدل ها برای استفاده است.
خط چشم های مدادی انواع مختلف دارند، که با دانستن روش مخصوص استفاده از آنها می توانید بهترین آن را برای خود بیابید.


• خط چشم های پایه پودری
 از آنجا که دست گرفتن آنها ساده است به تازه کارها این مدل پیشنهاد می شود.

• خط چشم های مدادی با پایه واکسی
این مدل از خط های مدادی نوک نرم تری دارند که می توان خط روان تری کشید. این مدل به افرادی پیشنهاد می شود که در کشیدن خط چشم های مدادی مهارت کامل دارند.

• خط چشم های سرمه ای
در مقایسه با خط چشم های مدادی سنتی ، سرمه ها زودتر پاک می شوند. استفاده از این مدل در مهمانی های شب واقعا چهره جذابی به شما می دهد.

• مدادهای پیچی مکانیکی
مدادهای مکانیکی تقریبا شبیه سرمه است ولی باید پیش از استفاده آن را تراش کنید. همچنین به اندازه سرمه چرب نیستند.

2. خط چشم مایع
آیا در کشیدن خط چشم با مداد مهارت زیادی دارید؟ پس می توانید از انواع خط چشم مایع استفاده کنید.

-خط چشم مایع با اپلیکاتورهای قلمی
این نوع خط چشم در یک بطری وجود دارد که قلموی مخصوص به آن نیز همراه با آن است.

 

-خط چشم های مایع با اپلیکاتور ماژیکی یا خودکاری
خط چشم هایی که اپلیکاتوری شبیه ماژیک دارند راحت تر از استفاده از نوع قلمی آن است و همچنین زودتر از خط چشم های مایع دارای قلم خشک می شوند.شما با استفاده از این مدل خط چشم می توانید نازک ترین خط را نیز با جلوه ای طبیعی و زیبا بکشید.

 3. خط چشم ژلی یا کرمی
به اندازه خط چشم های مایع مرطوب نیست. شما می توانید به محض استفاده از آن، ضخامت آن را کنترل کنید. پخش نمی شود و اکثر آن ها ضد آب هستند. گاهی برای پاک کردن آن حتما نیاز به شیرپاک کن خواهید داشت.

این مدل خط چشم به ویژه برای زمانی که آن را با ماندگاری بالاتری بخواهید مناسب تر است.

4. خط چشم کیکی
 حرفه ای ها این خط چشم را ترجیح می دهند. به محض آنکه به این مدل عادت کرده و مهارت پیدا کنید، می توانید دقیق ترین و تمیزترین خط چشم ها را بکشید. همچنین پیش از خشک شدن می توان آن را ترکیب کرد. این مدل معمولا به صورت سایه های فشرده عرضه می شود.

برای کاربرد آن باید قلم خط چشم مورد استفاده خود را مرطوب کنید و به آن بزنید. از این مدل خط چشم در آرایش های چشم دودی استفاده می شود و ماندگاری طولانی دارند.

 

حال نسبت به نوع چشم خط چشم مناسب  را می توانید بکشید.

 

برای کشیدن خط چشم به فرم چشم‌ها توجه کنید

 

انتخاب  خط چشم برای انواع چشمها

اگر چشمان درشتی دارید:
اول از همه اینكه خط‌چشم پهن كاملا برای شما برازنده است همچنین توصیه می‌كنیم داخل چشم را سیاه كنید وقتی داخل چشم سیاه شود، چشم كوچك‌تر و گردتر جلوه می‌كند.

اگر چشمان گود رفته دارید:
شما به هیچ وجه نباید داخل چشم‌ها یا اطراف آنها را سیاه كنید چون چشم‌هایتان خیلی ریز و گودرفته‌تر جلوه خواهند كرد بهترین حالت برای شما یك خط‌چشم باریك و ظریف است، البته سایه‌های روشن هم به این هدف شما كمك می‌كنند.

اگر چشمانی از حدقه بیرون زده دارید:
پیشنهاد می‌كنیم پشت چشم را یك خط چشم پهن بكشید، در ضمن توصیه می‌كنیم از سایه تیره نیز به‌عنوان مكمل استفاده كنید چون سایه تیره بیرون‌زدگی را می‌پوشاند وقتی تیرگی‌های پشت چشم زیاد شود، چشم فرورفته‌تر جلوه می‌كند.

اگر چشمان ریزی دارید:
برای درشت جلوه كردن چشم‌ها بهتر است هم بالای چشم خط بكشید و هم پایین آن؛ چون به‌طور كلی وقتی خط چشم پایین را بكشید چشم‌ها درشت‌تر جلوه می‌كنند.

اگر چشمان با فاصله دارید:
بهتر است از خط‌چشم‌های گوشه‌دار استفاده كنید، یعنی خط‌چشم از گوشه داخلی چشم بیرون بیاید  این كار باعث می‌‌شود فاصله میان چشم‌های شما كمتر خودش را نشان دهد چون خط‌چشم این فاصله را می‌پوشاند.

اگر چشمانی نزدیك به هم دارید:
شما نباید خط‌چشم‌تان را از ابتدا بكشید بهتر است از خط‌چشم نیمه استفاده كنید و بیشتر روی انتهای چشم كار كنید یعنی از نصف پایانی یا یك سوم انتهایی آن خط چشم بكشید تا فاصله بین چشم‌ها بیشتر جلوه كند.

اگر چشمان گردی دارید:
شما باید نیمه ابتدایی چشم را خطی بسیار باریك بكشید و بعد به مرور تا انتها آن را پهن كنید در ضمن بهتر است گوشه خارجی چشم را بكشید تا چشم كشیده‌تر به‌ نظر برسد و گردی آن را بپوشاند.

بیتوته
zibakade.com

mahsho.com

persianv.com

 

چهارشنبه 23/2/1394 - 7:1
كودك



قصه ی حسن کچل,قصه کوددکانه حسن کچل

داستان حسن کچل

 

 یکی بود یکی نبود. زیر گنبد کبود غیر از خدا هیچکس نبود.

پیرزنی بود که یک پسر کچل داشت به اسم حسن. این حسن کچل  ما که از تنبلی شهره عام و خاص بود از صبح تا شب کنار تنور دراز می کشید و می خورد و می خوابید.

ننه اش دیگه از دستش خسته شده بود با خودش فکر کرد چیکار کنه که پسرش دست از تنبلی برداره و یه تکونی به خودش بده.

تا اینکه فکری به خاطرش رسید بلند شد رفت سر بازار و چند تا سیب سرخ خوشمزه خرید و اومد خونه. یکی از سیب ها رو گذاشت دم تنور یکی رو یه کم دور تر وسط اتاق . سومی رو دم در اتاق چهارمی تو حیاط و …..آخری رو گذاشت پشت در حیاط تو کوچه.

حسن که از خواب پاشد بدجور گرسنه بود تا چشمش رو باز کرد سیب های قرمز خوش آب و رنگ رو دید و دهنش حسابی آب افتاد.

داد زد ننه جون من سیب می خوام.

ننه اش گفت: اگر سیب می خوای باید پاشی خودت برداری. یه تکونی به خودت بده .

حسن کچل دستش رو دراز کرد و اولین سیب رو برداشت و خورد و کلی کیف کرد کمی خودش رو کشید و دومی رو هم برداشت . خلاصه همینطور خودش رو

تا دم در خونه رسوند. ننه پیرزن یواشکی اونو نگاه می کرد و دنبالش می رفت همین که حسن خواست سیب تو کوچه رو برداره فوری دوید و در رو پشت سرش بست.

رنگ از روی حسن پرید و محکم به در زد و گفت : ننه این کارا چیه ؟ در رو باز کن بابا.

اما هر چی التماس و زاری کرد فایده ای نداشت.ننه اش گفت باید بری کار کنی تا کی می خوای تو خونه تنگ بغل من بشینی و بخوری و بخوابی؟؟؟

حسن کچل گفت : خب لااقل یه کم خوردنی به من بده که از گشنگی نمیرم.

ننه اش هم یه تخم مرغ و یه کم آرد و یک کرنا گذاشت تو خورجین و بهش داد.

حسن از ده بیرون رفت و راه صحرا رو در پیش گرفت.رفت و رفت تا چشمش به یک لاک پشت افتاد

اون رو برداشت و گذاشت تو خورجین. کمی که رفت یک پرنده رو دید که لای شاخ و برگ درختی گیر کرده و نمی تونست پرواز کنه. اون رو هم برداشت و گذاشت تو خورجین. 

 

همین موقع بود که هوا ابری شد و حسن نگاهی به آسمان کرد و گفت الانه است که بارون بگیره. آن وقت تمام لباس هاش رو در آورد و گذاشت زیرش و

نشست روش.ناگهان باران تندی گرفت. وقتی باران بند اومد حسن لباس هاش رو برداشت و تنش کرد بدون اینکه خیس شده باشند. خلاصه حسن راه افتاد و یک دفعه چشمش به یک دیو افتاد که جلوش سبز شد. دیو با تعجب به لباس های حسن نگاه کرد و گفت ببینم تو چرا زیر این بارون خیس نشدی؟

حسن کچل گفت: مگه نمی دونی بارون نمی تونه شیطان رو خیس کنه؟

دیو با تعجب گفت: یعنی تو شیطانی؟ اگه راست می گی بیا با هم زور آزمایی کنیم.

حسن گفت: زور آزمایی کنیم.

دیو سنگی از روی زمین برداشت و گفت الان این سنگ رو با فشار دست خرد می کنم. بعد چنان فشاری داد که سنگ خرد و خاکشیر شد.

حسن گفت اینکه چیزی نیست حالا نگاه کن ببین من چکار می کنم. بعد یواشکی آرد رو از خورجینش در آورد و فشار داد و به دیو نشان داد. خدایی دیوه خیلی ترسید. گفت : حالا بیا سنگ پرتاب کنیم ببینیم سنگ کی دورتر می ره. اونوقت یه سنگ برداشت و دورخیز کرد و تا اونجایی که می تونست با قدرت

سنگ رو پرتاب کرد سنگ رفت و تو یک فاصله خیلی دور به زمین افتاد.

حسن گفت: ای بابا این که چیزی نبود حالا منو ببین. دوباره یواشکی پرنده رو از خورجین برداشت و دورخیز کرد و پرنده رو پر داد پرنده هم نامردی نکرد همچین رفت که دیگه به چشم نیومد.

قصه ی حسن کچل,قصه کوددکانه حسن کچل

  قصه ی زیبای حسن کچل


دیوه گفت نه بابا این راست راستی خود شیطونه. دو پا داشت دوپا دیگه قرض کرد و دررفت.

حسن کچل دوباره راه افتاد رفت و رفت تا رسید به یک قلعه بزرگ.

جلو رفت و در زد. ناگهان یک صدای نخراشیده و نتراشیده از اون تو بلند شد که : کیه داره در می زنه؟؟؟

حسن همچین جا خورد، ولی به روی خودش نیاورد و صداش رو کلفت کرد و داد زد: من شیطانم تو کی هستی؟

صدا گفت: من پادشاه دیوها هستم.

حسن گفت: خوب به چنگم افتادی تو آسمونا دنبالت می گشتم رو زمین پیدات کردم.

پادشاه دیوها خیلی ترسید اما جا نزد و گفت: بهتره راهتو بکشی و بری پی کارت من حوصله دردسر ندارم ، می زنم ناکارت می کنم ها.

حسن کچل گفت: اگه راست می گی بیا یه زور آزمایی با هم بکنیم.

پادشاه دیوها گفت: باشه.

بعد شپش خیلی بزرگی از لای در بیرون فرستاد و گفت : ببین این شپش سر منه!!!!

حسن کچل گفت: این که چیزی نیست. اینو ببین.

اونوقت لاک پشت رو از خورجین در آورد و فرستاد تو .پادشاه دیوها دلش هری فرو ریخت و گفت این کیه دیگه بابا. شپشش اینه خودش چیه؟؟

گفت: حالا ببین من با این سنگ چیکار می کنم.آن وقت سنگی رو برداشت و خاکش کرد و فرستاد بیرون .

حسن گفت: همین؟ حالا ببین من چطور از سنگ آب می گیرم.

آن وقت تخم مرغ و له کرد و فرستاد تو .

پادشاه دیوها که دیگه تنش به لرزه افتاده بود شانس آخر رو هم امتحان کرد و گفت: حالا بیا نعره بکشیم ،نعره من اینقدر وحشتناکه که تن همه به لرزه در می آد. اونوقت نه گذاشت و نه برداشت و همچین نعره ای کشید که خدایی نزدیک بود حسن بیچاره زهره ترک بشه.اما باز خودش رو جمع و جور کرد و گفت حالا گوش کن به این می گن نعره وحشتناک نه اون قوقولی قوقول تو ..بعد کرنا رو در آورد و همچین توش دمید که نزدیک بود خودش غش کنه.

پادشاه دیوها هم که دیگه داشت جون از تنش در می رفت فرار رو بر قرار ترجیح داد و حالا نرو کی برو . رفت و تا عمر داشت دیگه پشت سرش هم نگاه نکرد.

حالا بشنو ازحسن کچل که وارد قلعه شد و چشمش به قصر و جاه و جلالی افتاد که نگو ونپرس.

باغی بود و وسط باغ قصری بود و توی اتاقهای قصر پر بود از طلا و جواهر تازه کلی هم خوراکی های خوشمزه باب دل حسن کچل ما که دیگه واسه خودش حسن خانی شده بود. خلاصه حسن کچل چند روزی خورد و خوابید و بعد پاشد رفت دست ننه اش رو گرفت و با خودش آورد که بیا و ببین پسر دست گلت چه دم و دستگاهی به هم زده. ننه هم که دید پسرش به نان و نوایی رسیده آستین ها رو بالا زد و پسره رو زودی زن داد و همگی سالیان سال در کنار هم خوش و خوب و خرم زندگی کردند. رسیدیم به آخر قصه .قصه ما به سر رسید کلاغه به خونه اش نرسید.

 

منبع:ninisite.com   

چهارشنبه 23/2/1394 - 6:59
آشپزی و شیرینی پزی

طرز تهیه كیک سیب زمینی



نحوه پخت كیک سیب زمینی, مواد لازم برای كیک سیب زمینی

طرز تهیه كیک سیب زمینی


مواد لازم برای تهیه خمیر:

 آرد  700 گرم
تخم مرغ  دو عدد
ماست  دو قاشق غذاخوری
 خامه دو قاشق غذاخوری
شیر 250 میلی لیتر
كره ذوب شده 100 گرم
نمک یک قاشق چایخوری
شکر 40 گرم
بكینگ پودر یک قاشق چایخوری


مواد لازم برای داخل كیک:

 سیب زمینی پخته شده یک كیلو گرم
 جعفری خرد شده نصف لیوان
 پیازچه خرد شده یک سوم لیوان
 پنیر لبنه، كره و خردل ملایم  از هركدام دو قاشق غذاخوری
كاری، نمک، فلفل، آویشن و پودر سیر از هركدام یک قاشق چایخوری


روش تهیه:
برای تهیه خمیر ابتدا آرد، نمک و بكینگ پودر را با هم مخلوط می كنیم و كنار می گذاریم. بقیه مواد خمیر را در كاسه‌ای گود با همزن دستی خوب مخلوط می كنیم، سپس آرد را اضافه كرده و همه مواد را با هم ورز می‌دهیم تا خمیر لطیفی بدست بیاید. روی خمیر حوله كشیده و نیم ساعت به آن استراحت می دهیم.

سیب زمینی های پخته را رنده كرده و در كاسه‌‌ای گود تمامی مواد وسط خمیر را با هم مخلوط می كنیم.

دو سوم خمیر را به قطر نیم سانتیمتر پهن می كنیم. قالب مورد نظر را چرب كرده و خمیر را روی كف و دیواره‌های آن می اندازیم، مواد سیب‌زمینی را داخل خمیر قرار داده، باقی‌مانده خمیر را روی آن پهن می‌كنیم و با چنگال چند حفره رویش ایجاد می كنیم.

قالب را 30 دقیقه روی پنجره وسط فر كه از قبل با دمای 180 درجه سانتی‌گراد گرم كرده ایم قرار می‌دهیم و پس از این مدت قالب را برگردانده، روی كیك را با زرده تخم‌مرغ و زعفران زرین می‌كنیم و دوباره 30 دقیقه داخل فر قرار می دهیم تا طلایی شود. 

 

منبع : bartarinha.ir - مجله زندگی ایده آل

چهارشنبه 23/2/1394 - 6:58
آشپزی و شیرینی پزی

طرز تهیه موس شکلاتی



طرز تهیه انواع شکلات,نحوه درست کردن موس شکلات

موس شکلاتی


موس شکلاتی دسری خوشمزه که بسیار ساده و خیلی سریع آماده می شود.


آماده سازی و پخت : 35 دقیقه

مواد لازم جهت تهیه موس شکلاتی برای 4 نفر :

 شیر 2 پیمانه
پودر خامه یا پودر کاسترد  2 قاشق غذا خوری
 شیر خشک  4 قاشق غذا خوری
 پودر کاکائو 2 قاشق غذا خوری
پودر کارامل 1 بسته
شکلات رنده شده 50 گرم
شکر 2-3 قاشق غذا خوری
خامه 2 قاشق غذا خوری


طرز تهیه موس شکلاتی :
ابتدا همه ی مواد (به جز خامه) را با هم خوب مخلوط کرده و هم زده تا شکر و سایر مواد حل شوند.

بعد روی حرارت گذاشته به صورت مداوم هم میزنیم تا به غلظت کافی برسد. سپس خامه را ریخته و سریع هم زده چند ثانیه روی حرارت مانده بعد برمی داریم .

سپس در قالب ریخته و در یخچال گذاشته تا کاملا ببندد. در آخر با هرچیزی که دوست داشتید می توانید تزیین کنید.

 

منبع : beryooni.com

چهارشنبه 23/2/1394 - 6:57
تاریخ

وقایع روز آخر زندگی آدولف هیتلر (+عکس)



آدولف هیتلر, زندگینامه آدولف هیتلر, آدولف هیتلر و اوا براون

 

هیتلر در ۲۹ آوریل ۱۹۴۵ به همراه همسرش خودکشی کرد

 

وقایع روز آخر زندگی آدولف هیتلر (+عکس)

در این مطلب، تمامی اتفاقات روز آخر زندگی آدولف هیتلر به ترتیب زمان رخدادها ثبت شده است.

یک دقیقه بامداد، یکشنبه، 29 آوریل 1945 (یکشنبه 9 اردیبهشت 1324)
9 متر زیر زمین، اِوا براون هیتلر (Eva Braun) آماده مراسم عروسی خود می‌شود. او اکنون در اتاق‌خواب خود در پناهگاه زیرزمینی پیشوا است. پیشخدمت او موهایش را آماده می‌کند. طره موهای او با دقت به بالای موهای وصل می‌شود، درست همان‌طوری که خودش می‌خواسته است. به دلیل اینکه نامزدش، آدولف هیتلر، از آرایش خوشش نمی‌آید، او تمام تلاشش را کرده تا طبیعی جلوه دهد.

اوا براون لباس مراسم خود را از قبل انتخاب کرده است: یکی لباس مشکی ابریشمی مجلل، کفش‌های جیر فراگامو، یک مجموعه دستبند طلایی با سنگ جواهری کهربای اصل، یک گردنبند یاقوت توپاز و ساعت الماس مورد علاقه‌اش. امشب قرار است بعد از 14 سال رابطه پنهانی بالاخره با معشوقه‌اش ازدواج کند.

 

آدولف هیتلر, زندگینامه آدولف هیتلر,همسر آدولف هیتلر

آدولف هیتلر و اوا براون، در پناهگاهی در زیر برلین

 

او هرگز فکر نمی‌کرد که مراسم ازدواجش در پناهگاه زیرزمینی «فوهرر بانکر» (Fuhrerbunker) در زیر باغ محل «صدارت عظمای رایش» در برلین برگزار شود. اما تانک‌های ارتش روس (Russian Army) به مرکز نزدیک شده و دیگر امن نیست که بالای زمین باشند. پناهگاه پیشوا با یک سقف بتنی به طول 10 متر محافظت می‌شود.


این پناهگاه از طریق پلکان به یک پناهگاه در بالاتر از متصل می‌شود. همچنین از طریق راهرویی به زیرزمین محل صدارت رایش متصل است. در آنجا یک بیمارستان اورژانسی، گاراژ و چندین اتاق برای منشی‌ها و افسرها وجود دارد. حداقل نیز یک اتاق برای اوا تهیه شده تا او راحت باشد.

 

او از ماه ژانویه اینجا بوده و در بهترین اتاق اقامت داشته است. معمار مخصوص پناهگاه، اثاثیه اتاق او را طراحی کرده است. علاوه بر میز آرایش و صندلی، یک کمد مخصوس لباس، تخت یک نفره و یک مبل راحتی با پارچه گل‌دار برای او طراحی شده است. نام او بر روی تمام اثاثیه، لباس‌ها، جواهر و وسایل دیگر ثبت شده است.
او از سرویس بهداشتی بیرون آمده و صدای انفجار حاصل از بمباران سنگین توپ‌های روسی را می‌شنود.

 

آدولف هیتلر, زندگینامه آدولف هیتلر, آدولف هیتلر و اوا براون

ورودی پناهگاه هیتلر، او ساعات پایانی عمر خود را در اینجا سپری کرد

 

10 متر بالاتر از آن‌ها، گورکنان شاهد توده آتش پراکنده شده در آسمان هستند. در این لحظه، آن‌ها جسد «هرمن فگلاین،» (Hermann Fegelein) شوهر خواهر اوا براون، را در یک قبر کم‌عمق دفن می‌کنند. حکم او نیم ساعت پیش به دستور نامزد اوا اجرا شده بود.
خواهر اوا «گرِتل» (Gretl) باردار بود. به همین دلیل، اوا از آدولف عاجزانه درخواست کرده بود که او را نکشد. هیتلر به دلیل مداخله او عصبانی شده بود. فگلاین هفته گذشته هنگام فرار دستگیر شده بود. علاوه بر این، او را با پول، جواهر و زنی گرفته بودند که همسرش نبود.

 

در نهایت، اوا به گفتن یک جمله بسنده کرد: «تو پیشوا هستی.»

رُکوس میش (Rochus Misch)، تلفنچی پناهگاه پیشوا، در حال گوش دادن به هانس هوفبِک (Hans Hofbeck) از سرویس مخفی رایش بود که داشت نحوه اجرای حکم فگلاین را توضیح می‌داد. او آنچه که دیده بود را تعریف می‌کرد: یک مسلسل بزرگ را برداشت، او را نشانه گرفت و تتتتتت... (صدای مسلسل)

 

10 دقیقه بامداد
آدولف هیتلر در اتاق کنفرانس فوهرر بانکر به یک میز نقشه که بر روی آن نقشه‌ای نیست تکیه داده است. او «وصیت‌نامه سیاسی» خود را برای تراودل یونگه (Traudl Junge)، یکی از دو منشی خود، می‌خواند و او نیز سخنان هیتلر را می‌نویسد.
در ابتدا، یونگه هیجان‌زده می‌شود. آیا او اولین کسی خواهد بود که دلیل شکست آلمان‌ها را می‌شوند؟ اما هیتلر با یک تُن یکنواخت صحبت می‌کند و یونگه نیز از حرف‌های او ناامید می‌شود. هیچ افشاگری، توجیه یا ندامتی در سخنان هیتلر شنیده نمی‌شود. فقط همان اتهامات همیشگی علیه یهودیان که او صدها بار شنیده بود.
هیتلر سپس فهرستی بلندبالا از مقامات جدید نازی‌ها را می‌خواند. حتی یونگه نیز می‌داند که این کار بی‌فایده است. پس از اندکی مکث، او وصیت خود را می‌خواند.

 

همسر آدولف هیتلر, زندگینامه آدولف هیتلر, آدولف هیتلر و اوا براون

هیتلر بر سر میز شام با یوزف گوبلس

 

هیتلر بر سر میز شام با «یوزف گوبلس» (Joseph Goebbels) وزیر پروپاگاندا (تبلیغات سیاسی) شوخی می‌کند
وقتی که هیتلر به بخش ازدواج خود با اوا می‌رسد، یونگه شوکه می‌شود. تاکنون، رئیسش اصرار داشته که دیگر ازدواج نخواهد کرد. دلیل آن نیز این بوده که زنان آثار مخربی بر روی مردان دارند.
هیتلر این‌گونه ادامه می‌دهد: «من و همسرم مرگ را بر شرمساری ناشی از عزل و تسلیم ترجیح می‌دهیم. درخواست ما این است اجسادمان بلافاصله پس از مرگ سوزانده شود.» او کمی مکث کرده و از میز فاصله می‌گیرد: «این را در سه نسخه تایپ کن و سپس آن را برای من بفرست.»


اتاق کنفرانس آماده مراسم عروسی می‌شود. پنج صندلی در کنار میز بزرگ نقشه جای می‌گیرند. والتر واگنر (Walther Wagner)، از روسای دادگاه نازی‌ها، همراه با کاغذهای مربوطه وارد پناهگاه می‌شود. پیش‌خدمت هیتلر «هاینتس لینگه» (Heinz Linge) اشاره می‌کند که واگنر به اندازه عروس خوشحال است!


پانزده دقیقه بامداد
روبرت ریتر فون گرایم (Robert Ritter von Greim) تازه از جلسه‌ای با هیتلر خارج شده است. او تلاش دارد از پناهگاه خارج شود. درست چند ساعت پیش، هواپیمایی که او را به برلین آورده بود توسط ارتش روس از بین رفته بود. او نیز به شدت آسیب دیده بود. با این حال، هیتلر او را رئیس جدید نیروی هوایی آلمان نازی «لوفتوافه» می‌کند.

 

آدولف هیتلر,همسر آدولف هیتلر, آدولف هیتلر و اوا براون

یک سرباز نیروهای ایالات‌متحده در اتاق خواب هیتلر

 

او به مدت نیم ساعت بدون توقف در مورد شکست، دروغ، فساد و خیانت صحبت کرد. سپس او از روی درماندگی در حال حرف زدن بر روی صندلی راحتی افتاد. سپس اعلام کرد که در جنگ شکست خورده‌اند. اولین بار بود که او اعتراف می‌کرد. هیتلر به فون گرایم دستور داد که با کمک نیروی هوایی نازی‌ها یک ضد حمله را طراحی کند.


در این بین، اوا به خواهر آبستن خود نامه‌ای می‌نویسد. گرتل همرا با پدر و مادر خود در خانه کوهستانی هیتلر در اوبرزالتسبِرگ اقامت دارند. در این نامه، حرفی از مرگ شوهرش زده نمی‌شود. (گرتل در پنجم ماه مه فرزند خود را به دنیا می‌آورد و او نام خواهر خود را برای آن فرزند انتخاب می‌کند. اوا دختر گرتل در سن 27 سالگی پس اینکه معشوقه‌اش در یک تصادف کشته شد، دست به خودکشی می‌زند.)

 

هیتلر همراه با پیش‌خدمت خود در اتاق مطالعه به سر می‌برد. هیتلر اکثر اوقات در آنجا است. اتاقی کوچک با سقفی کوتاه که در آن یک میز تحریر، یک میز کوچک، یک مبل راحتی با پارچه سفید و آبی و یک میز ناهارخوری برای پیشوا و منشی‌هایش وجود دارد.
هیتلر خطاب به پیش‌خدمت خود می‌گوید: «می‌خواهم اجازه دهم که تو پیش خانواده‌ات برگردی.» لینگه با صورت گرد و چشمان آبی خود به هیتلر نگاه می‌کند و پاسخ می‌دهد: «پیشوای من، من در زمان پیروزی در کنار تو بودم، می‌خواهم در زمان شکست نیز در کنارت باشم.»
او اکنون 32 ساله شده و قبلا آجرچین بوده است. او به پیشوا وفادار است و به مردم می‌گوید: «هرگز اربابی بهتر از او نمی‌توانستم داشته باشم.»

 

عکسهای آدولف هیتلر, زندگینامه آدولف هیتلر, آدولف هیتلر و اوا براون

برج تهویه پناهگاه زیرزمینی هیتلر پس از اشغال برلین

 

هیتلر مکث کوتاهی می‌کند. سپس به لینگه می‌گوید که باید کاری که می‌گویم را انجام دهی: «باید دو پتو به اتاق خواب من ببری و بنزین کافی برای سوزاندن دو نفر را نیز تهیه کنی. من می‌خواهم خودم را با اسلحه بکشم، همراه با اوا. تو باید اجساد ما را در پتوهای پشمی بپیچانی و به بیرون از پناهگاه ببری و در آنجا بسوزانی.»
لینگه از ترس می‌لرزد و فریاد می‌زند: «بله قربان، پیشوای من!» سپس اتاق مطالعه را ترک می‌کند.

 

45 دقیقه بامداد
لینگه در پیروی از دستورات هیتلر با راننده هیتلر «اریک کِمپکا» تماس می‌گیرد. او در یک پارکینگ زیرزمینی است. لینگه از اریک 200 لیتر بنزین می‌خواهد. بنزین تقریبا نایاب شده است. اریک با کنایه می‌گوید: «فقط 200 لیتر؟ شوخی که نمی‌کنی؟ می‌خواهی 200 لیتر را چه‌کار کنی؟»

لینگه نیز جواب داد: «راست می‌گویم اریک. شوخی نیست. هر کاری می‌توانی انجام بده تا این 200 لیتر را برای من بیاوری.» کمپکا به دستیار خود دستور می‌دهد که بنزین هر تعداد خودرو که در پارکینگ است را تخلیه کند. پارکینگی که اکنون سقف آن پایین ریخته است.


ساعت یک بامداد
اوا و آدولف از اتاق خارج می‌شوند. او همان لباس مشکلی را به تن دارد. هیتلر نیز همان شلوار مشکی همیشگی و نیم‌تنه نظامی خاکستری را پوشیده است. آن‌ها نیز بر روی صندلی‌های کنار میز بزرگ نقشه می‌نشینند. والتر واگنر به آن‌ها خوشامد می‌گوید.
آدولف و اوا 23 سال با هم اختلاف سنی دارند. آن‌ها در اکتبر 1929 (مهر 1308) با یکدیگر آشنا شدند. زمانی که اوا 17 سالش بود و در یک استودیو عکاسی در مونیخ کار می‌کرد.

 

آدولف هیتلر, زندگینامه آدولف هیتلر, آدولف هیتلر و اوا براون

پناهگاه هیتلر

 

در طول دو سال، هیتلر و اوا به هم به کافه و اپرا می‌رفتند و سرانجام قرار شد که با هم بمانند. اما چهار سال اول رابطه برای اوا خیلی سخت بود. زیرا آدولف به ندرت تماس می‌گرفت و معمولا به او بی‌توجهی می‌کرد.


اوا دو بار دست به خودکشی زد. پس از دومین خودکشی، او به دلیل «مصرف بیش از حد یا اُوردوز» در ماه مه 1935 (اردیبهشت 1314) به کما رفت. در این زمان، هیتلر تصمیم گرفت که دیگر او را رسما در کنار خود داشته باشد. گرچه رابطه این دو همواره از عموم مردم پنهان می‌شد، اما آدولف یک خانه برای او در مونیخ خریده بود و چندین اتاق را در خانه کوهستانیِ خود «برگهوف» در اوبرزالتسبرگ برای او آماده کرده بود.


اوا می‌دانست که تنها کارش این است که او را آرام نگه دارد و در کارش ماهر بود. هیتلر به دیگران می‌گفت: «او ذهن مرا از چیزهای دیگر دور می‌کرد؛ چیزهایی که دوست ندارم به آن‌ها فکر کنم. اوا دوست داشت که خانم هیتلر نامیده شود. علاوه بر این، او همیشه آرزو داشت یک بازیگر هالیوودی شود: «زمانی که هیتلر در جنگ پیروز شود، من می‌توانم نقش خودم را در داستان زندگی‌مان بازی کنم.»


در نهایت آن‌ها می‌خواهند ازدواج کنند. والتر از عروس و داماد می‌خواهد که اصالت آریایی خود را تایید کنند و بگویند که عاری از هرگونه بیماری موروثی هستند. پاسخ هر دو مثبت بود.
زمان دست کردن حلقه طلا فرا رسید. هر دو حلقه از اجساد زندانیان زندان گشتاپو تهیه شده بودند. متاسفانه حلقه‌ها به دست آن‌ها بزرگ بود. والتر اعلام می‌کند: «این ازدواج مطابق قانون صحیح است.» شاهد های ازدواج همان افسرهای رده بالای نازی‌ها هستند که در پناهگاه مانده‌اند.

 

ساعت یک و بیست‌وپنج دقیقه بامداد
روبرت ریتر فون گرایم که رنگش به دلیل درد ناشی از جراحات وارد پریده بود، به سلامت در فرودگاه رچلین در 160 کیلومتری شمال برلین فرود آمد. او که اکنون رئیس لوفتواقه شده بود به شماری از نیروها که هنوز در آن فرودگاه مانده بودند دستور داد که به سمت برلین پرواز کنند.سخنان او بی‌تاثیر است. فرودگاه در بمباران نیروهای متفقین نابود شده بود و پرواز همان تعداد اندک هواپیما به پایتخت تاثیری در حمله آن‌ها به برلین نداشت.

 

ساعت یک و سی دقیقه بامداد
پس از مراسم، عروس و داماد به اتاق خصوصی خود برگشته و از آن‌ها پذیرایی می‌شود. هیتلر از طرفداران منع استفاده از مشروبات الکلی است. اما آن شب، او نیز مقدار کمی می‌نوشد. از افسران دیگر نیز پذیرایی به عمل می‌آید.
والتر پس از پذیرایی به سر پست خود برمی‌گردد. دو روز بعد، او در یک درگیری خیابانی با اصابت گلوله کشته می‌شود. پیش‌خدمت هیتلر به اِوا تبریک می‌گوید و او را «خانم هیتلر» صدا می‌زند. چشمان اوا از خوشحالی برق می‌زند.

 

همسر آدولف هیتلر, زندگینامه آدولف هیتلر, آدولف هیتلر و اوا براون

آخرین ساعات زندگی هیتلر

 

ذهن هیتلر هنوز درگیر است. او بورمن و گوبلس را از مهمانی خارج می‌کند تا نام‌های بیشتری را به آن فهرست اضافه کنند. یونگه از تغییرات مکرر در لیست کلافه شده است.


ساعت یک و چهل‌وپنج دقیقه بامداد
یوزف گوبلس نزد یونگه می‌رود. او در حال تهیه نسخه نهایی وصیت‌نامه هیتلر است. در چشمانش اشک جمع شده و می‌لرزد. یوزف می‌گوید: «پیشوا می‌خواهد من برلین را ترک کنم خانم یونگه. او دستور داده که من در حکومت جدید یک پست کلیدی داشته باشم. اما من نمی‌توانم. من نمی‌توانم برلین را ترک کنم. من نمی‌توانم از کنار پیشوا بروم. اصلا چه دلیلی دارد که پیشوا کشته شود ولی من زنده باشم.»


او نیز از خانم یونگه می‌خواهد تا وصیت او را نیز را بنویسد. خانم یونگه خودکار خود را برداشته و او شروع می‌کند.
او این‌چنین شروع می‌کند: «برای اولین بار در زندگی می‌خواهم از دستور پیشوا سرپیچی کنم. همسر و فرزندانم نیز مرا در این سرپیچی همراهی خواهند کرد.» او وصیت خود را با یک پیمان به اتمام می‌رساند: «از آنجایی که نمی‌توانم در خدمت پیشوا و در کنار او باشم، به این زندگی پایان می‌دهم، زیرا دیگر هیچ ارزشی برایم ندارد.»


پس از اتمام وصیت او، خانم یونگه شروع به تایپ آن وصیت‌نامه می‌کند. در این بین بغض گلوی او می‌شکند. در اکثر روزهای هفته گذشته، او با فرزندان آقای گوبلس مراقبت می‌کرده و برای آن‌ها داستان می‌خوانده است.


ساعت پنج بامداد
آدولف و اِوا هیتلر به اتاق‌های خود رفته‌اند. در گذشته، اوا از این مسئله شاکی بوده که چرا هیتلر به اتاق او نمی‌آید. اما زمان این حرف‌ها گذشته است. هیتلر تنها است. او آماده شده که به رختخواب خود برود. او به کمک یا همدردی کسی احتیاجی ندارد. او نسبت به تمیزی و انضباط وسواس دارد. با دقت خود را شسته و پیراهن‌خواب کتان سفیدرنگ خود را به تن می‌کند. لباس‌های خود را نیز با ظرافت بر روی رخت پهن کن می‌اندازد.


خواب اغفال‌کننده است. با نزدیک شدن سحر، بمباران شهر توسط نیروهای روس قوت می‌گیرد. آتش از بسیاری از ساختمان‌های شهر شعله می‌کشد. نیروهای روس در چند صد متری پناهگاه هستند. اما اتفاقات روز دوشنبه باعث خواهد شد تا کسانی که در پناهگاه زیرزمینی هستند، قبل از فرو رفتن به کام مرگ به دامان مستی و عیاشی پناه می‌برند.


اِما کریگی (Emma Craigie) و جوناتان مایو (Jonathan Mayo) تمام جزئیات آخرین روز زندگی هیتلر را در یک کتاب به همین نام (Hitler’s Last Day: Minute By Minute) منتشر کرده‌اند. این متن برگرفته از بخش‌های اولی همین کتاب است.
منبع : faradeed.ir

چهارشنبه 23/2/1394 - 6:56
ازدواج و همسرداری

دعواهای زن و شوهری و راه حل آن



عذرخواهی از همسر,مشکلات زندگی مشترک

 

زوج‌هایی موفق هستند که از یکدیگر به روشی درست عذرخواهی کرده و دلجویی کنند

 

ازدواج و رفتن به منزل مشترک با کسی از یک خانواده دیگر، جنسیت متفاوت و احتمالاً دنیا و دیدگاه‌هایی که رونوشتی از ما نخواهد بود، در حکم شروع به نوشتن دیکته‌ایست که نمی‌توان توقع داشت بدون غلط باشد.

این جمله را شنیده‌اید: دیکته نانوشته همیشه بدون غلط است، اما وقتی شروع به نوشتن می‌کنیم، ممکن است دیکته‌مان بدون غلط باشد، اما اصولاً در ابتدای راه پر از غلط خواهد بود و به‌مرور و تمرین یاد می‌گیریم بدون غلط بنویسیم. این حکایت بسیاری از کارهای زندگی ماست که تا وقتی شروعش نکردیم، می‌توانیم فکر کنیم بدون غلط پیش می‌رویم، اما وقتی شروع می‌کنیم، با تعداد زیادی اشتباه روبه‌رو می‌شویم که باید یاد بگیریم آن‌ها را اصلاح کنیم و زمانی موفق هستیم که به‌مرور بتوانیم به دیکته بدون غلط در رفتارها و مناسبات زندگی‌مان برسیم.


ازدواج و رفتن به منزل مشترک با کسی از یک خانواده دیگر، جنسیت متفاوت و احتمالاً دنیا و دیدگاه‌هایی که رونوشتی از ما نخواهد بود، در حکم شروع به نوشتن دیکته‌ایست که نمی‌توان توقع داشت بدون غلط باشد. همه ازدواج‌ها پر است از غلط‌های رفتاری، کلامی، احساسی و سوءتفاهم‌هایی که باید به‌مرور و با تمرین برطرف شود تا زن و شوهر به تفاهم و یا بهتر بگویم همان دیکته بی‌غلط و یا کم‌غلط در رابطه‌شان برسند. اما در این مسیر چیزی که زیاد اتفاق خواهد افتاد، دلخوری‌های کوچک و بزرگ است و زوج‌هایی موفق هستند که می‌توانند از یکدیگر به روشی درست عذرخواهی کرده و دلجویی کنند و همچنین آن‌هایی که می‌توانند ببخشند و عذرخواهی را بپذیرند. اما چگونه می‌توانیم در صورت بروز یک دلخوری از همسرمان، عذرخواهی کنیم که ناراحتی‌اش برطرف شود؟ گاهی یک عذرخواهی اشتباه، شرایط را بدتر می‌کند. پس با ما همراه باشید تا بتوانید اصولی بگویید: معذرت می‌خواهم!

نبش قبر نکنید
اگر برای عذرخواهی از اشتباه‌تان و یا برطرف‌شدن یک سوءتفاهم، پیش‌قدم شده‌اید، سعی کنید اول دلخوری را برطرف کنید و بعد در فرصتی بهتر در این مورد حرف بزنید. خیلی اوقات فردی برای از بین بردن کدورت اقدام می‌کند، اما در همان زمان سعی دارد بگوید که اشتباه نکرده و طرف مقابل به‌غلط ناراحت شده است و این یعنی به‌جای از بین بردن کدورت، دامن‌زدن به آن. وقتی برای عذرخواهی می‌روید، فقط عذرخواهی کنید.

خلاقیت به کارتان می‌آید
این‌که خیلی خشک و رسمی عذرخواهی کنید یا مثل دفعات قبل رفتار کنید، اصلاً خوب نیست. سعی کنید خلاقیت به خرج دهید. مثلاً گل بخرید، روی یخچال با ماژیک مخصوص چیزی بنویسید، جملات زیبا آماده کنید. مخصوصاً خانم‌ها برای بخشیدن تحت‌تأثیر احساساتشان قرار می‌گیرند.

نیت‌تان خیر باشد
اگر اشتباهی از شما رخ‌ داده است، واقعاً پشیمان باشید و در دل‌ با خود عهد ببندید که دیگر چنین اشتباهی را تکرار نکنید. اگر عذرخواهی برای خاموش‌کردن اختلافات زناشویی صورت بگیرد و فرد قصد اصلاح و تغییر رفتار خود را نداشته باشد، نتیجه‌اش کوتاه‌مدت خواهد بود و بار بعد دیگر به این آسانی نمی‌توانید همسرتان را متقاعد کنید که شما را ببخشد.

بحث های زن وشوهر,مشکلات زندگی مشترک

وقتی همسرتان خطایی کرد، به خوبی‌هایش هم ‌فکر کنید

 

روی دیگر سکه آشتی‌کنون
اما همان‌طور که در بالا اشاره کردیم، یک ویژگی دیگر همسرانی با دیکته بدون غلط و یا با کم‌ترین غلط این است که هم می‌توانند عذرخواهی کنند و هم در مواقعی که همسرشان خطایی کرد، این توانایی را دارند که او را ببخشند! این توانایی بزرگی است. با خودتان می‌گویید که افراد زیادی روزانه همین کار را می‌کنند، اما واقعیت این است که آن‌ها در بیشتر مواقع تنها تحمل می‌کنند و در ظاهر موضوع را تمام‌شده نشان می‌دهند، اما در قلب‌شان در پستویی مخفی‌اش می‌کنند و همین باعث تخریب رابطه می‌شود.

به خودتان زمان بدهید
وقتی از همسرتان دلخور هستید، لازم نیست همان‌لحظه و همان‌موقع در موردش حرف بزنید. اگر خیلی عصبانی بودید و همسرتان برای عذرخواهی و یا توضیح مسئله پیش‌آمده اقدام کرد، خیلی مودبانه از او بخواهید که کمی به شما فرصت بدهد تا هم با خودتان خلوت کنید و در مورد ناراحتی‌تان بدون تعصب فکر کنید و هم آرام شوید که بتوانید در موردش بدون پرخاشگری حرف بزنید.

فکرتان را دستگیر کنید
اصولاً در زمان پیش‌آمدن یک دلخوری، افراد علاقه دارند که آن‌قدر حول مشکل پیش‌آمده کنکاش کنند تا به چیزهای جدید هم برسند و یا موضوعات قدیمی را دوباره روی میز بگذارند. وقتی در حال فکرکردن هستید، نگذارید که درگیر حاشیه‌ها بشوید. به موضوع پیش‌آمده فکر کنید و این پیش‌فرض را فراموش نکنید که همسرتان به احتمال زیاد غیرعمد باعث رنجش شما شده و میزان حساسیت این موضوع نزد شما را خوب درک نکرده است.

همسرتان همان کسی است که…
می‌گویند رابطه مانند ساختن یک دیوار است و وقتی از کسی ناراحت شدی به‌جای تخریب کل دیوار، یک آجر از روی آن بردار نه این‌که کل دیوار را خراب کن. وقتی از همسرتان دلخور هستید و او برای عذرخواهی می‌آید، به خوبی‌های او فکر کنید؛ به دلایلی که به خاطر آن‌ها دوستش دارید. همین‌که خطایش را می‌پذیرد، خود امتیاز بزرگی است. کار سختی است، اما وقتی همسرتان خطایی کرد، به خوبی‌هایش هم ‌فکر کنید.

رفتار شما بهترین مشوق
این‌که در مقابل عذرخواهی همسرتان چه برخوردی داشته باشید، در رفتارهای بعد او تأثیر دارد. اگر خیلی سرسخت باشید و غرور او را بشکنید، احتمال دارد دیگر برای عذرخواهی نیاید. پس متعادل رفتار کنید. نه آن‌قدر نرم که گویی اتفاقی نیفتاده، نه آن‌قدر سخت که باعث شود غرور همسرتان بشکند.

برای این‌که عشق شما همیشگی شود و تا آخر عمر با تفاهم و آرامش کنار هم زندگی کنید، نیاز دارید تا خطاهای یکدیگر را اصلاح‌کرده و در مورد چیزهایی که باعث دلخوری‌تان می‌شود، گفتگو کنید. عشق حق مسلم شماست، اما برای رسیدن به این حق باید تلاش کرد.


یاد بگیرید که خطا در زندگی طبیعی است و زمان می‌برد تا چم‌وخم روحیات یکدیگر را بشناسید، اما این‌که زمان لازم دارید، به‌خودی‌خود کافی نیست؛ یعنی اگر در طول زمان درست عمل نکنید، به‌جای شناخت بهتر، از هم دور می‌شوید و کلاف رابطه‌تان گره می‌خورد. صبر داشته باشید، گفتگو کنید، بخواهید و اراده کنید تا یکدیگر را بشناسید و برای خوشبختی خودتان و همسرتان تلاش کنید.
منبع: مهرخانه
 

چهارشنبه 23/2/1394 - 6:54
كودك

مواد ممنوعه در بارداری!



مصرف کافئین در بارداری,نیکوتین در بارداری,

 

داروهایی چون دیازپام منجر به عوارضی چون شکاف کام  می شود

 

زنان حامله و سیگاری سلامت فرزندشان را به خطر می اندازند، منواکسید کربن باعث کاهش فشار اکسیژن به جنین شده و نوزاد کم وزن می شود. علاوه بر این موارد دیگری هم هست که مادران در دوران بارداری باید نسبت به استفاده از این مواد دقت کافی داشته باشند.  در ادامه این مواد را بررسی می کنیم.

الف- مواد قانونی شامل:

داروهای آرام بخش- خواب آور:
داروهایی چون دیازپام و اکسازپام و لورازپام منجر به عوارضی چون شکاف کام و لب شکری می شود، و در سه ماهه سوم حاملگی باعث نارسایی تنفسی و بیحالی نوزاد می شوند، مصرف گاه گاهی آن پس از سه ماهه اول و تحت نظر پزشک مشکل ساز نخواهد بود.

 

نیکوتین:
زنان حامله و سیگاری سلامت فرزندشان را به خطر می اندازند، منواکسید کربن باعث کاهش فشار اکسیژن به جنین شده و نوزاد کم وزن میشود ( حداقل 200 گرم کمتر از مادران غیر سیگاری). همچنین در مادران سیگاری خطر مرگ ناگهانی حداقل 4 برابر، سقط خودبخودی ،نارسایی جفت، جفت سرراهی و خونریزی داخل رحمی افزایش می یابد، همچنین بهره هوشی (IQ ) نیز 8-4 امتیاز کاهش نشان می دهد. خطر بیماریهایی چون عدم تمرکز و بیش فعالی هم بالا می رود.


کافئین:
سبب تاخیر لقاح، کاهش وزن نوزاد زمان تولد، افزایش ضربان قلب شده و در زمان بارداری باید کم مصرف شود، ضد دردهای خفیف نیز باید در حداقل میزان مصرف شوند.

مضرات مصرف الکل در بارداری,مصرف الکل در بارداری

مشکلات هوشی ، کوچکی جمجمه از جمله عوارض مصرف الکل در بارداری است

 

ب- مواد غیر قانونی:
این مواد اثرات هولناکی بر سلامت مادر و جنین خواهند داشت ، در بسیاری از زنانی که این دسته از مواد را مصرف می کنند عارضه قطع قاعدگی بروز کرده و سبب تاخیر تشخیص بارداری و نیز مراقبتهای آن میشود.

الکل:
مصرف الکل بر روی جنین از تاخیر رشد داخل رحمی تا سندرم کامل جنین الکلی متفاوت خواهد بود. در این سندرم ، رشد کودک تاخیر داشته و عوارض قلبی عروقی و ضایعات صورت و جمجمه بروز می کند. مشکلات هوشی ، کوچکی جمجمه از جمله عوارض الکل است، مصرف الکل منجر به سقط های مکرر نیز خواهد شد.

 

مواد افیونی:
این مواد به راحتی از جفت عبور کرده و سبب وابستگی و بروز علایم آن در نوزاد می گردند، اگر مادر دچار علایم ترک بشود امکان سقط یا زایمان زودرس وجود دارد . بهتر آن است که زن باردار در 2 ماهه آخر پاک باشد تا در نوزاد علایم ترک ایجاد نشود در صورت مصرف هروئین، نگهداری با متادون بسیار کم خطرتر می باشد، شدت علائم ترک بستگی به میزان مصرف و مدت زمان مصرف دارد، این دسته از مادران دچار لرزش ، گریه های بلند، کاهش خواب و اشتها، افزایش خمیازه، تعریق، عوارض پوستی و خطر مرگ ناگهانی خواهد بود.


آمفتامین و کوکائین:
مصرف کوکائین و مواد محرک سبب مرگ ومیر در حوالی زایمان می شود، به دلیل اختلال گردش خون و کم رسیدن غذا و اکسیژن به جنین عوارضی همچون کاهش وزن ، افزایش فشار خون و ضربان قلب دیده می شود. نوزاد نارس ، سقط خودبخودی ، جفت سرراهی و کنده شدن جفت از عوارض کوکائین است. به علت بروز مرگ ناگهانی کودک که در روز سوم به حداکثر می رسد ، قطع سریع کوکائین توصیه می شود.


منبع:niniplus.com

چهارشنبه 23/2/1394 - 6:53
طنز و سرگرمی

کاریکاتور کم آبی 



کاریکاتور کم آبی,کاریکاتور و تصاویر طنز,کم آبی در ایران

کاریکاتور کم آبی 

 

کاریکاتور اجتماعی,عکس های جالب و خنده دار,کاریکاتور کم آبی

کاریکاتور و تصاویر طنز کم آبی 

 

کم آبی,کاریکاتور قحطی,عکس های طنز

کم آبی در ایران

 

کاریکاتور کم آبی,کاریکاتور و تصاویر طنز,کم آبی در ایران

عکس های جالب و خنده دار از کم آبی در ایران

 

کاریکاتور اجتماعی,عکس های جالب و خنده دار,کاریکاتور کم آبی

مطالب طنز و خنده دار برای کم آبی 

 

کم آبی,کاریکاتور قحطی,عکس های طنز

کاریکاتور کم آبی 

 

کاریکاتور کم آبی,کاریکاتور و تصاویر طنز,کم آبی در ایران

کاریکاتور و تصاویر طنز از کم آبی 

 

کاریکاتور اجتماعی,عکس های جالب و خنده دار,کاریکاتور کم آبی

کاریکاتور کم آبی 

 بیتوته

چهارشنبه 23/2/1394 - 6:52
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته