الف) روایات حضرت امام صادق علیه السلام:
1. حسن بن محمد بن حسن قمی در كتاب «تاریخ قم» می نویسد:
روی
عدّة من أهل الریّ، أنّهم دخلوا علی أبی عبدالله علیه السلام و قالوا: نحن
من أهل الریّ، فقال علیه السلام: »مَرْحباً بِاِخْوانِنا مِنْ أَهْلِ
قُمَّ«؛ فقالوا: نحن من أهل الریّ؛ فأعادعلیه السلام الكلامَ. قالوا ذلك
مراراً؛ و أجابهم بمثل ما أجاب به أوّلاً؛ فقال: »إنَّ لله حَرَماً وَ هُوَ
مَكَّةَ، وَ اِنَّ لِلّرَسُولِ صلی الله علیه وآله وسلم حَرَماً و هُوَ
المَدیِنَةَ، وَ اِنَّ لِأَمِیرِالمُؤمنینَ علیه السلام حَرَماً وَ هُوَ
الكُوفَةِ، و اِنَّ لَنا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَةُ قُمَّ؛ وَ سِتُدفَنُ
فیها امرَأَةٌ مِنْ أَولادی تُسَمّیَ فاطِمَةَ؛ فَمَنْ زَارَها وَجَبَتْ
لَهُ الجَنَّةُ«. قال الراویّ: وكان هذا الكلام منه علیه السلام قبل أن
یولد الكاظم علیه السلام.(1)
عدّه
ای از اهل روی روایت كرده اند كه خدمت امام صادق علیه السلام گفتند: ما از
اهالی ری هستیم؛ آن حضرت «مرحبا به برادران ما از اهل قم». آنان گفتند: ما
از مردم ری هستیم؛ امام صادق علیه السلام دگرباره كلامش را تكرار نمود، و
آنان نیز همان پاسخ را دادند؛ و امام علیه السلام نیز همان سخن خویش را
تكرار كرده، فرمود: «همانا خداوند را حَرَمی است و آن مكّه است؛ و رسول
خداصلی الله علیه وآله وسلم را حرمی است و آن مدینه است؛ و امیرالمؤمنین
علیه السلام را حرمی است و آن كوفه است؛ و ما را نیز حرمی است و آن شهر قم
است. به زودی، زنی از فرزندان من كه فاطمه نامیده می شود در آنجا دفن می
شود؛ هركس او را زیارت كند، بهشت بر او واجب می شود.» راوی می گوید: این
روایت از آن حضرت هنگامی صادر شده است كه هنوز (امام) كاظم علیه السلام
متولد نشده بود.
2. حسن بن محمد بن حسن قمی در كتاب تاریخ قم، از امام صادق علیه السلام روایت می كند كه فرمود:
«إنَّ زِیارَتَها تَعْدِلُ الجَنَّةَ»(2)
3. نیز وی از امام صادق علیه السلام روایت كرده اند كه فرمود:
تُقْبَضُ
فیِها امْرَأَةٌ هِیَ مِنْ وُلْدی؛ وَاسْمُها فاطِمَةُ بِنْتِ مُوسی ،
تَدْخُلُ بِشِفاعَتِها شِیعَتُنا الجَنَّةُ بِأَجْمَعِهِمْ.(3)
در قم، بانویی از فرزندان من كه نامش فاطمه دخت موسی است، رحلت می كند؛ با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.
بررسی
با
عنایت به بررسی های به عمل آمده در می یابیم كه هرسه روایت یاد شده «مرسل»
هستند؛ و راویانشان مشخص نیست. به جهت این كه روایت اول و دوم را «حسن بن
محمد بن حسن قمی» نقل نموده، مختصری از شرح حال وی، و ارزش كتابش را ارائه
می كنیم.
درباره حسن بن محمد بن حسن قمی گفته اند:
«حسن
بن محمد بن حسن قمی از اكابر قدما و علمای اصحاب، و از معاصران شیخ صدوق
بوده و از شیخ حسین بن علی بن بابویه - برادر شیخ صدوق - بلكه از وی نیز
روایت نموده است.»(4)
وی
این كتاب را - كه نخستین و معتبرترین كتاب درباره تاریخ و جغرافیای قم است
- در سال 378 ه .ق.، در 20 باب، به سفارش «صاحب بن عبّاد» نگاشته است.
متأسّفانه متن عربی این كتاب از بین رفته؛ و از ترجمه فارسی اش فقط 5 باب
باقی مانده است. این كتاب را حسن بن علی بن حسن بن عبدالملك قمی، در سال
865 ه .ق. به فارسی ترجمه كرده است.
در «مستدركات علم رجال الحدیث» آمده است:
«لم
یذكروه و هو مؤلف كتاب تاریخ قم. روی عن سعد بن عبدالله و غیره... و
بالجملة أثبت اعتباره و صحّةالاعتماد علیه. روی عن الصدوق و أخیه».(5)
نیز در «خاتمة مستدرك الوسائل» به نقل از «ریاض العلماء» آمده است:
واعلم
أنی رأیت نسخة من هذا التأتاریخ بالفارسیّة فی بلدة قم، و هو كتاب كبیر
جیّد، كثیر الفوائد، فی مجلّدات، محتو علی عشرین باباً، و یظهر منه أنّ
مؤلّفه بالعربیّة انّما هو الشیخ حسن بن محمّد المذكور و سمّاه كتاب قم، و
قدكان فی عهد الصاحب بن عبّاد، و ألّف هذ التأریخ له، و قد ذكر فی كثیراً
من أحواله و فضائله، ثمّ ترجمه الحسن بن علیّ بن الحسن بن عبدالملك القمیّ
بالفارسیّة، بأمر الخواجه فخرالدین ابراهیم بن الوزیر الكبیر الخواجه عماد
الدین محمود بن الصاحب الخواجه شمس الدین محمد بن علی الصفی، فی سنة
ثمانمائة و خمسة و ستّین.
قلتُ:
و یظهر من كتاب فضائل السادات، المسّمی بمنهاج الصفوی، تألیف السیّد
العالم المتبحّر، الأمیر سیّد أحمد الحسینی، سبط المحققّ الكركی، و ابن
خاله المحققّ الداماد و صهره علی بنته، صاحب مصتصل الصفا فی الردّ علی
النصاری و غیره، أنّ لهذا الكتاب ترجمةً اُخری ینقل عنها. كما أنّه یظهره
منه أنّ النسخة العربیژة كانت عنده.
و
هذا الكتاب مشتمل علی عشیرین باباً، والذی وصل الینا منه ثمانیة أبواب، و
یظهر من فهرست أبوابه انّ فیه فوائد جمیلة، خصوصاً: الباب الحادی عشر منه،
والذی ذكر أنّه یذكر فیه واحداً و مأتین من اخبار قمّ، والباب الثانی
عشرمنه، الّذی ذكر أنّه یذكر فیه أسامی علماء قمّ، و مصنّفاتهم و روایاتهم و
هم مأتان و ستّة و ستّون؛ الی تأریخ التصنیف الذی كان فی سنة ثمان و سبعین
و ثلاثمائة.
و
قد نقل عن أصل الكتاب ایضاً العالم الجلیل، الآغا محمّد علی، ابن الأستاذ
الأكبر البهبهانی فی حواشی نقد الرجال كما وجدنا بخطّه الشریف.»(6)
علامه مجلسی قدس سره درباره او می نویسد:
«و تأریخ بلدة قم معتبر لكن لم یتیسّر لنا اصل الكتاب و انّما وصل الینا ترجمته، و قد أخرجنا بعض أخباره فی كتاب السماء و العالم.»(7)
در كتابهای رجالی، نامی از حسن بن محمد بن حسن قمی وجود ندارد؛ به همین جهت، وی را اصطلاحاً «مجهول» می دانند.
درباره
متن روایات، باید بیان كنیم كه نویسنده «تاریخ قم»، روایت نخست را با جمله
«رَوَی عِدَّةٌ مِنْ أَهلِ رِیَّ»، نقل نموده است. هرچند علامه مجلسی می
نویسد كه حسن بن محمد بن حسن قمی این دو روایت را با اسناد خودش بیان كرده،
و نویسنده كتاب «تاریخ قم» را مورد وثوق بدانیم؛ اما به جهت این كه سلسله
سند روایت بیان نشده، این روایت و دو روایت دیگر، مرسل - از نوع «مرفوع» -
هستند.
نكته
قابل ذكر این است كه عدّه ای از اهل ری به محضر امام صادق علیه السلام
شرفیاب می شوند، و به معرّفی خود می پردازند؛ اما امام علیه السلام آنان را
به سبب این كه اهل قم هستند مورد تشویق و تكریم قرار می دهد، پس از تكرار
سخنشان، در تكریم قم و حضرت فاطمه معصومه علیها السلام سخن می گویند. معلوم
نیست چرا به وجود شریف عبدالعظیم حسنی علیه السلام اشاره نكرده اند و چرا
میان سؤال و پاسخ، هماهنگی وجود ندارد. شاید آن حضرت خواسته اند اهمیّت قم و
گوهر نهفته در صدفش را بیان نمایند و شاید درباره ری نیز سخن گفته اند و
در این روایت نیامده است.
ب) روایت امام كاظم علیه السلام
در مقام علمی حضرت ستی فاطمه علیها السلام نقل می كنند:
هنگامی
كه پدر بزرگوارشان در زندان حاكمان ستم پیشه به سر می برده، و مردم از
وجود ایشان بی بهره بودند، استفتاءاتی را به محضر مبارك حضرت معصومه علیها
السلام تقدیم می دارند؛ و ایشان پاسخ می دهند. وقتی پاسخ ها را به محضر
امام كاظم علیه السلام ارائه می دارند، آن حضرت می فرمایند: تمام پاسخ صحیح
است و دخترش را به مدال «فداها أبوها» (پدرش فدایش باد)، مفتخر می سازند.(8) با كاوشی كه در كتب اربعه حدیث وشروح آنها(9) به عمل آمد، این روایت یافت نشد. از جمله القاب آن حضرت، «محدّثه»(10)
است كه حكایت از آگاهی اش از روایات اهل بیت علیهم السلام دارد. روایاتی
را از آن حضرت نقل كرده اند كه به حدیث «فاطمیّات» معروف هستند. دلیل این
نامگذاری این است كه همه سلسله سند آنها از بنی هاشم هستند و نامشان
«فاطمه» است. این گونه روایات را «مسلسل» نیز می نامند.
ج) روایات حضرت امام رضاعلیه السلام
1.
محمد بن علی بن الحسین بن بابویه قمی، معروف به «شیخ صدوق» از پدرش، و
محمد بن موسی بن المتوكّل نقل می كند كه گفتند: علیّ بن ابراهیم بن هاشم،
از پدرش، برای ما روایت نمودند كه سعد بن سعد گفت:
از
امام رضاعلیه السلام درباره زیارت فاطمه - دختر حضرت موسی بن جعفرعلیهما
السلام - پرسیدم؛ آن حضرت فرمود: «هركه او را زیارت كند، بهشت پاداش اوست».
اصل روایت از این قرار است:
حدّثنا
أبی و محمد بن موسی بن المتوكّل رضی الله عنه، قالا: حدّثنا علیّ بن
ابراهیم بن هاشم، عن ابیه، عن سعد بن سعد، قال: سألتُ أباالحسن الرضاعلیه
السلام عن زیارة فاطمة بنت موسی بن جعفرعلیهما السلام، فقال: «مَنْ زارَها
فَلَهُ الجَنَّةُ»(11)
همین
روایت را «جعفر بن محمد بن قولویه قمی»، معروف به «ابن قولویه»، به نقل از
شیخ صدوق، از علی بن ابراهیم بن هاشم، از پدرش، از سعد بن سعد، از امام
رضاعلیه السلام نقل كرده است.
اصل روایت این گونه است:
«حدّثنی
علیّ بن الحسین بن موسی بن بابویه، عن علی بن ابراهیم بن هاشم، عن أبیه،
عن سعد بن سعد، عن ابی الحسن الرضاعلیه السلام قال سألته عن زیارة فاطمة
بنت موسی علیهما السلام، قال: «مَنْ زارَها فَلَهُ الجَنَّةُ».(12)
2.
علامه مجلسی در «بحارالانوار» و «تحفةالزائر» می نویسد: در برخی از كتب
«زیارات» دیدم كه علی بن ابراهیم، از پدرش، از سعد، از علی بن موسی
الرضاعلیهما السلام روایت كرده است كه آن حضرت فرمود: «سعد، قبری از ما نزد
شما هست»؛ عرض كردم: فدایت شوم، قبر فاطمه دخت (امام) موسی علیهما السلام
را می فرمایید؟ فرمود: «بله. هركس او را با شناخت كافی زیارت كند، بهشت
پاداش اوست؛ هرگاه به قبرش نزدیك شدی، بالای سرش و رو به قبله بایست، و سی و
چهار مرتبه تكبیر، و سی و سه مرتبه تسبیح، و سی و سه مرتبه تحمید بگو؛ سپس
بگو: السّلام علی آدم صفوة الله... و سلّم تسلیماً یا ارحم الراحمین.»
اصل روایت از این قرار است:
«رأیت
فی بعض كتب الزیارات، حدّث علیّ بن ابراهیم، عن أبیه، عن سعد، عن علی بن
موسی الرضاعلیهما السلام قال، قال: یا سَعْدُ! عِندَكُمْ لَنا قَبْرٌ؛ قلتُ
جعلت فداك، قبر فاطمة بنت موسی علیهما السلام؛ قال؛ نَعَمْ، مَنْ زارَها
عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الجَنَّةُ؛ فَاِذا أَتَیْتَ القَبْرَ فَقُمْ
عِنْدَ رَأسِها مُستَقْبِلَ القِبْلَةِ وَ كَبِّرْ أَرْبَعاً وَ ثَلاثینَ
تَكْبِیرَةً، وَ سَبَّحْ ثَلاثاً وَ ثَلاثینَ تَسْبِیحَةً، وَ
أَحْمِدِاللهَ ثَلاثاً و ثَلاثینَ تَحْمِیدَةً؛ ثُمَّ قُلْ: السَّلامُ
عَلَی آدَمَ صَفْوَةِاللهِ... وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً یا أَرْحَمَ
الرّاحِمینَ»(13)
3. از امام رضاعلیه السلام نقل شده است كه فرمود:
«مَنْ زارَها المعصُومَةَ بِقُمَّ كَمَنْ زارَنی »(14)
هركس معصومه را در قم زیارت كند، مانند كسی است كه مرا زیارت كرده است.
4. در كتاب «زبدة التصانیف» به نقل از امام رضاعلیه السلام روایت شده كه فرمود:
«هركس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در ری، یا خواهرم را در قم زیارت كند كه همان ثواب زیارت مرا در می یابد.»(15)
بررسی
همچنان
كه مشاهده گردید، چهار روایت از امام رضاعلیه السلام در شأن حضرت فاطمه
معصومه علیها السلام وارد شده است. روایت نخست را شیخ صدوق با دو طریق از
پدرش و محمد بن موسی بن المتوكل، از علی بن ابراهیم بن هاشم، از پدرش، از
سعد بن سعد، از امام رضاعلیه السلام روایت نموده است. علامه مجلسی در
«تحفةالزائر»، ص 378، سند این روایت را «حسن» می داند.
روایت
سوم و چهارم در كتب اربعه شیعه، و شروح آنها یافت نگردیدند. هردو روایت
یاد شده، «مرسل» هستند. درباره روایت سوم باید اظهار نمود كه واژه «معصومه»
از برجسته ترین صفات حضرت ستّی فاطمه علیها السلام است كه رفته رفته،
جانشین نام مباركش گردیده؛ و در بسیاری از موارد، به جای فاطمه معصوم به
واژه «معصومه» - به تنهایی - بسنده می شود. در صورت صحت سند این روایت،
تصریح چنین صفتی از سوی امام معصوم علیه السلام، حكایت از مرابت والای
معنوی و ملكوتی آن حضرت دارد.
درباره
روایت دوم - كه موضوع اصلی مقاله است - چند سؤال مطرح است: كتابهای
زیاراتی كه مجلسی از آنها روایت نموده كدامند؟ «سعد» كه روایت را از امام
علیه السلام روایت نموده، كیست؟ آیا متن زیارت نیز از امام علیه السلام
است؟ و سؤالاتی دیگر كه به یاری خداوند متعال در ادامه همین بخش، و بخش دوم
به آنها خواهیم پرداخت. به جهت اینكه روایت نخست، تا حدودی همسنگ با روایت
دوم است؛ و برخی از راویانشان در هردو روایت وجود دارند، شایسته دیدیم به
طور اجمال، به شرح حال سلسله سند این روایات بپردازیم؛ با این توضیح كه شرح
حال علیّ بن ابراهیم، ابراهیم بن هاشم و سعد بن سعد را در فصل سوم - به
تفصیل - خواهیم آورد.
1. ابوجعفر، محمد بن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه قمی، معروف به «شیخ صدوق» (305 - 381 ه .ق.)
وی
را «صدوق الطائفه» نیز می نامند. همو صاحب كتاب پرارج «من لایحضره الفقیه»
- یكی از كتب اربعه حدیث -، و بیش از 300 كتاب ارزشمند دیگر است. همه
رجالیون وی را ستوده اند. نجّاشی درباره اش می نویسد:
«محمد
بن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه القمیّ، ابوجعفر، نزیل الرّی، شیخنا و
وجه الطائفة بخراسان، و كان ورد بغداد سنة خمس و خمسین و ثلاثمائة و سمع
منه شیوخ الطائفة و هو حدث السنّ، و له كتب كثیرة...»(16)
علاّمه حلّی درباره اش می نویسد:
«محمد
بن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه القمیّ، ابوجعفر، نزیل الرّی، شیخنا و
فقیهنا و وجه الطائفة بخراسان، ورد بغداد سنة خمس و خمسین و ثلاثمائة، و
سمع منه شیوخ الطائفة و هود حدث السنّ، كان جلیلاً حافظاً الاحادیث، بصیراً
بالرجال، ناقلاً للاخبار، لم یرفی القمیین مثله فی حفظه و كره علمه، له
ثلاثمائة مصنف ذكرناها فی كتابنا الكبیر، مات رضی الله عنه فی الریّ سنة
احدی و ثمانین و ثلاثمائة.»(17)
وی
به طور مرسل از امام صادق علیه السلام، و پدرش و محمد بن حسن بن ولید و
عبدالله و عبدالواحد بن محمد بن محمد بن عبدوس نیشابوری روایت كرده است.
شیخ طوسی با یك طریق، و شیخ مفید از او روایت نموده اند.(18)
2.
ابوالحسن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه قمی، معروف به: «ابن بابویه» و
«صدوق اوّل» (... 329 ه .ق.) وی پدر «شیخ صدوق» است. او را فقیهی بزرگوار و
محدّثی جلیل القدر دانسته اند كه عصر امام حسن عسكرعلیه السلام را درك
كرده و نامه ای ارجمند از آن حضرت دریافت كرده است.(19)
«علیّ
بن الحسین بن موسی بن بابویه القمیّ، شیخ القمیین فی عصره و متقدّمهم، و
فقیههم؛ كان قدم العراق و اجتمع مع أبی القاسم الحسین بن روح «رحمةالله» و
سأله مسائل ثمّ كاتبه بعد ذلك علی ید علی بن جعفر بن الأسود یسأله أن یوصل
له رقعة الی الصاحب(عجّ) و یسأله فیها الولد فكتب الیه قد دعونا الله لك
بذلك و سترزق ولدین ذكرین خیّرین فولد له ابوجعفر و ابوعبدالله من أمّ ولد،
و كان ابوعبدالله الحسین بن عبیدالله یقول سمعت أباجعفر یقول أنا ولدت
بدعوة صاحب الأمرعلیه السلام و یفتخر بذلك، له كتب، منها: كتاب التوحید
و...»(20)
علامه حلّی نیز ضمن بیان آنچه نجاشی آورده، در ادامه می نویسد:
«و
مات علیّ قدّس الله روحه سنة تسع و عشرین و ثلاثمائة، و هی السّنة التی
تناثرت فیها النجوم. و قال جماعة من أصحابنا سمعنا أصحابنایقولون كنا عند
أبی الحسن علیّ بن محمد السّمیری و كیل الصاحب علیه السلام رحمةالله فقال
رحم الله علیّ بن بابویه، فقیل له هو حیّ فقال أنّه رحمه الله مات فی یومنا
هذا، فكتب الیوم فجاء الخبر بأنّه مات فیه»(21)
3. محمد بن موسی بن متوكّل
علامه حلّی وی را توثیق نموده است.(22) شیخ طوسی او را جزو كسانی كه از ائمه علیهم السلام روایت نكرده، برشمرده است.(23)
آیةالله العظمی خویی درباره اش می نویسد:
«أقول:
فد اكثر الصدوق الروایة عنه، و ذكره المشیخة فی طرقة الی الكتب فی ثمانین و
اربعین مورداً فقد روی عن سعد بن عبدالله و عبدالله بن جعفر بن جامع
الحمیری، و عبدالله بن جعفرالحمیری و علی بن ابراهیم و علی بن الحسین
السعدآبادی، محمد بن أبی عبدالله الاسدی الكوفی، و محمد بن یحیی العطّار، و
الظّاهر أنّه كان یعتمد علیه.»
سپس این گونه ادامه می دهد:
و
ادّعی ابن طاووس فی فلاح السائل: الفصل (19) فی فضل صلاة الظهر و صفتها
عند ذكر الروایة الواردة عن الصادق علیه السلام، أنّه ما أحبّ الله من
عصاه: الاتقان علی وثاقته و قدمرّ ذلك فی ابراهیم بن هاشم، فالنتیجة أنّ
الرجل لاینبغی التوقّف فی وثاقته.(24)
4. أبوالقاسم، جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن مسرور بن قولویه قمیّ، معروف به:«ابن قولویه» (... 369 ه.ق.)
وی
نویسنده كتاب «كامل الزیارات» است و كاظمین كنار قبر شیخ مفید دفن گردیده
است. ابن قولویه كه در قم دفن است و مقبره ای معروف در نزدیكی مقبره بزرگ
شیخان دارد، پدر این شیخ جلیل القدر و از برگزیدگان سعد بن عبدالله اشعری
قمی است.(25)
نجّاشی درباره اش می نویسد:
«جعفر
بن محمد بن موسی بن قولویه، أبوالقاسم و كان یلقّب مَسْلَمَة من خیار
أصحاب سعد، و كان أبوالقاسم من ثقات أصحابنا و أجلاّئهم فی الحدیث والفقه، و
روی عن أبیه و أخیه عن سعد، و قال سمعت من سعد الاّ أربعة أحادیث، و علیه
قرأشیخنا أبوعبدالله الفقه و منه حمل، و كل مایوصف به الناس من جمیل و ثقة
فهو فوقه، (و) له كتب حسان، كتاب مداواة الجسد، و... قرأت أكثر هذه الكتب
علی شیخنا أبی عبدالله رحمةالله و علی الحسین بن عبیدالله رحمه الله.»(26)
علامه حلّی ضمن بیان آنچه در بالا گفته شد، وفات ابن قولویه را به سال 369 ه.ق. نوشته است.(27)
د) روایت حضرت امام جوادعلیه السلام:
ابن
قولویه در «كامل الزیارات» به نقل از پدرش و برادرش و گروهی دیگر، از أحمد
بن ادریس و دیگران، از العمركی بن علی البوفكی، از یك نفر دیگر، از حضرت
امام جوادعلیه السلام روایت كرده كه فرمود: «كسی قبر عمّه ام را در قم
زیارت كند، بهشت پاداش اوست»
اصل روایت از این قرار است:
حَدَّثَنی
أبی و أخی والجماعةُ، أحمدبن ادریس و غیره، عم الحمركی بن علی البوفكی،
عمّن ذكره، عن ابن الرضاعلیه السلام، قال: «مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتی
بِقُمَّ فَلَهُ الجَنَّةُ.»(28)
بررسی
ابن
قولویه این روایت را - حدّاقل - با سه طریق از پدرش و برادرش و گروهی
دیگر؛ - حدأقلّ - با دو طریق از احمد بن ادریس و دیگران، از عمركی بن علی
بوفكی، از كسی كه عمركی از او نقل نموده، از حضرت امام جوادعلیه السلام نقل
نموده است. بدیهی است مراد از «گروهی دیگر» و «دیگران»، بیش از یك نفر
است.
این روایت با سخن شیخ طوسی كه «عمركی» را از اصحاب امام حسن عسكری علیه السلام برشمرده منافات دارد.(29) و به سبب معلوم نبودن راوی متّصل به امام علیه السلام، «مرفوع» است؛ به همین جهت، برخی آن را «ضعیف» دانسته اند.(30) اما علاّمه مجلسی ضمن بیان این روایت، سندش را «معتبر» دانسته است.(31) پیش از این، درباره ابن قولویه سخن رفت؛ اكنون ببینیم شرح حال سایر رجال این روایت چگونه است:
1. محمد بن جعفر بن موسی بن مسرور بن قولویه قمّی.
وی
پدر جعفر بن محمد معروف به ابن قولویه و علی بن محمد است. شیخ طوسی او را
جزو كسانی آورده كه از ائمه علیهم السلام روایت نكرده است. در شرح حال
فرزندش - جعفر - گذشت كه وی از برگزیدگان اصحاب سعدبن عبدالله بوده و از او
روایت نموده است. همو ملتزم شده است كه به جز از «ثقه» در كتابش روایت
نكند.(32)
2. علی بن محمد بن جعفر بن موسی بن مسرور بن قولویه قمی.
وی برادر جعفر بن محمد و فرزند محمد بن جعفر است. آیةالله العظمی خویی در «معجم رجال الحدیث»، درباره اش می نویسد:
«ثقة،
أخو جعفر بن محمد بن قولویه، و من مشایخه، روی عنه فی عدّة موارد من كامل
الزیارات، منها، الحدیث 10، من الباب 8، فی فضل الصلاة فی مسجد الكوفة، و
مسجد السهلة.»(33)
3. احمد بن ادریس بن احمد، أبوعلی الاشعری القمّی (... - 306 ق.)
نجّاشی درباره اش می نویسد:
«احمد
بن ادریس بن احمد أبوعلی الاشعری القمی: كان ثقة فقیها فی أصحابنا،
كثیرالحدیث، صحیح الروایة، له كتاب نوادر، أخبرنی عدّة من أصحابنا اجازة،
عن أحمد بن جعفر بن (سفین) سفیان عنه، وفات أحمد بن ادریس بالقرعاء سنة 306
من طریق مكّة علی طریق الكوفة.»(34)
علامه حلّی درباره اش می نویسد:
«احمد
بن ادریس أبوعلی الاشعری القمّی، كان ثقة فی اصحابنا فقیهاً كثرالحدیث،
صحیح الروایة، مات بالفرعاء فی طریق المكّة، علی طریق الكوفة سنة ستّ و
ثلاثمائة رحمةالله، اعتمد علی روایته»(35)
شیخ طوسی نیز می نگارد:
«كان ثقة فی أصحابنا، فقیهاً، كثیرالحدیث صحیحه، و له كتاب النوادر، كتاب كبیر كثیرالفائدة»
همو وی را از اصحاب امام حسن عسكری علیه السلام بر شمرده چنین می نویسد:
«ألحقه علیه السلام و لم یروعنه»
آیةالله العظمی خوی، وی را از كسانی می داند كه از عمركی بن علی روایت كرده است:
«أحمد بن ادریس القمّی الاشعری، یكنّی أباعلی، و كان من القواد.»(36)
4. عمركی بن علی بن محمد البوفكی النشابوری(37):
نجّاشی درباره اش می نویسد:
«شیخ
من أصحابنا، ثقة، روی عن شیوخ أصجابنا، منهم: عبدالله بن جعفر الحمیری، له
كتاب الملاحم، أخبرنا أبوعبدالله القزوینی قال: حدّثنا أحمد بن محمد بن
یحیی، قال: حدّثنا أحمد بن ادریس، قال: حدّثنا محمد احمد بن اسماعیل الطوی،
عن العمركی، و له كتاب نوادر.»(38)
شیخ طوسی در رجالش، وی را از أصحاب امام حسن عسكری علیه السلام برشمرده است.(39)
پی نوشت:
1)
تاریخ قم، ص 214 - 215؛ بحارالانوار الجامعة لدور أخبار الائمّة الاطهار، ج
99، ص 265 - 267. (علامه مجلسی این روایت را به نقل از «تاریخ قم» نوشته و
نام نویسنده كتاب را به اشتباه، «حسین بن محمد قمی» نگاشته است كه به نظر
می رسد«تصحیف» باشد)؛ بحارالانوار، ج 48، ص 316 - 317 (پایان روایت، این
گونه نوشته شده است: «قال علیه السلام ذلك و لم تحمل بموسی علیه السلام
أمّه». در این جلد، نام نویسنده كتاب تاریخ قم به درستی نگاشته شده است).
نیز. ر.ك: وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، ج 1، ص 451، ب 94؛ مستدرك
الوسائل و مستنبط المسائل، ج 10، ص 368 - 369؛ میزان الحكمة، ج 5، ص 2290 و
انوارالمشعشعین، ص 209 - 210.
2) تاریخ قم، ص 215؛ بحارالانوار، ج 99، ص 267 و ج 48، ص 316 - 317؛
تحفةالزائر، ص 378؛ مستدرك الوسائل، ج 10، ص 369 و انوارالمشعشعین، ص 210.
در برخی از نسخه های چاپی بحارالانوار، به جای «تُعادِلُ»، تَعْدِلُ آمده و
در دیگر منابع، «تُعادِلُ» آمده است. به نظر می رسد «تصحیف» باشد.
3) مجالس المؤمنین، ج 1، ص 83.
4) ریاض العلماء، ج 1، ص 318؛ بحارالانوار، ج 1، ص 42؛ خاتمة مستدرك الوسائل، ج 1، ص 365 و اعیان الشیعه، ج 5، ص 246 - 247.
5) مستدركات علم رجال الحدیث، ج 3، ص 38 - 39.
6) خاتمة مستدرك الوسائل، ج 1، ص 365 - 366.
7) بحارالانوار، ج 1، ص 42.
8) ر.ك: بارگاه حضرت فاطمه معصومه علیها السلام تجلیگاه حضرت فاطمه زهراعلیها السلام، ص 22.
9) اعلام النساء المؤمنات، ص 576 - 577.
10) كتب اربعه حدیث شیعه عبارتند از: «كافی، من لا یحضره الفقیه، التهذیب،
و الاستبصار» و شرح هایی كه برآنها نوشته شده عبارت استاز: «مرآت العقول»
(شرح مجلسی دوم بركافی)، «صافی» و «شافی» (شرح فارسی و عربی ملا خلیل
قزوینی بركافی)، «لوامع صاحبقرانی (شرح مجلسی اوّل بر من لایحضره الفقیه). و
سه كتاب «وافی»، «وسائل الشیعه» و «بحارالانوار» نیز معروف به «جوامع
ثلاثة» هستند كه از «محمدون ثلاث دوم» می باشند. (ر.ك: علم الحدیث، ص 75 -
92).
11) ثواب الاعمال، ص 89؛ عیون اخبارالرضاعلیه السلام، ج 2، ص 267؛
بحارالانوار، ج 99، ص 265 - 267؛ وسائل الشیعه، ج 10، ص 451 - 452؛
انوارالمشعشعین، ص 210.
12) كامل الزیارات، ص 324 - 325، ب 106؛ ثواب الاعمال، ص 124؛ عیون
اخبارالرضاعلیه السلام، ج،2 ص 267؛ بحارالانوار، ج 99، ص 265؛ تحفةالزائر، ص
378؛ وسائل الشیعه، ج 1، ص 451 - 452؛ انوار المشعشعین، ص 210.
13) بحارالانوار، ج 99، ص 265 - 267 و ج 48، ص 316 (در این جلد از
بحارالانوار تا «من زارها عارفاً بحقّها فله الجنّة» آمده و آداب و متن
زیارتنامه نیامده است.) تحفة الزائر، ص 378 - 379؛ عیون اخبارالرضاعلیه
السلام، ج 2، ص 267 (نیز بدون ذكر زیارتنامه)؛ سفینةالبحار، ج 2، ص
376-377؛ مستدرك الوسائل، ج 10، ص 368 - 369؛ انوارالمشعشعین، ص 210 - 211؛
عمدةالزائر، ص 398 - 400 و المزار (خوانساری) ص 108 - 115.
14) ریاحین الشریعه، ج 5، ص 35؛ ناسخ التواریخ، ج 3، ص 68؛ امامزادگان
معتبر ایران، ص 10، زندگانی حضرت معصومه، ص 20 و دیعه آل محمد فاطمه
معصومه، ص 9.
15) زبدة التصانیف، ج 6، ص 159.
16) رجال نجاشی، ص 389 - 393.
17) رجال، علامه حلّی، ص 148.
18) معجم رجال الحدیث، ج 16، ص 315 - 326.
19) مناقب آل ابی طالب، (ابن شهرآشوب)، ج 4، ص 425 و مجالس المؤمنین، ج 1، ص 453.
20) رجال نجاشی، ص 262 - 263؛ نیز. ر.ك: معجم رجال الحدیث، ج 11، ص 368 - 369.
21) رجال علامه حلّی، ص 94.
22) همان، ص 194.
23) رجال طوسی، ص 437.
24) معجم رجال الحدیث، ج 17، ص 284 - 285.
25) الكنی والألقاب، ج 1، ص 392 - 393.
26) رجال نجاشی، ص 124 - 125.
27) رجال علامه حلی، ص 31، تاریخ وفات «ابن قولویه» را سال 367 و 368 ه .ق. نیز نوشته اند.
28) كامل الزیارات، ص 324 - 325؛ وسایل الشیعه، ج 14، ص 451؛ بحارالانوار،
ج 99، ص 265 و ج 48، ص 316؛ تحفةالزائر، ص 378؛ میزان الحكمة، ج 5، ص
2290؛ سفینةالبحار، ج 2، ص 374.
29) رجال طوسی، ص 401؛ نیز ر.ك: كامل الزیارات، (پاورقی)، ص 538؛ معجم رجال الحدیث، ج 13، ص 155.
30) كامل الزیارات، (پاورقی) ص 538.
31) تحفةالزائر، ص 378.
32) معجم رجال الحدیث، ج 17، ص 167 - 168.
33) معجم رجال الحدیث، ج 12،ص 161.
34) همان، ج 2، ص 41.
35) رجال علامه حلی، ص 15.
36) معجم رجال الحدیث، ج 2، ص 41 - 42.
37) بوفك» از روستاهای نیشابور است.
38) معجم رجال الحدیث، ج 13، ص 155.
39) رجال طوسی، ص 401. نیز. ر.ك: معجم رجال الحدیث، ج 13، ص 155.
نویسنده محسن رفیعی - معصومه شریفی
استاد اخلاق میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مومنانه 14 دستورالعمل را ذکر میکند که به ترتیب در ذیل آورده شده است
استاد اخلاق میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مومنانه 14 دستورالعمل را ذکر میکند که به ترتیب در ذیل آورده شده است
-- هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان
خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را
بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.
-- زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال
نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود
-- اگر غلام خانهزادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود
نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به
صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا
را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم
گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، --
پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه
--موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر
می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت
خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد
بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه
السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه
عجله برای مردن
اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد-- تربت،
دفع بلا میکند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن
آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت میشود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد،
خداوند بلا را از آن شهر دور میکند.
--هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و
مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید.
غصهدار که میشوید، گویا بدنتان چین میخورد و استغفار که میکنید، این
چین ها باز می شود.
--تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از
خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا
تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت
ستّاری، خودت رحمانی وکار محبت همین است
--با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت
به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در
فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.
--خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال
های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده
باشیم.
. لبت را کنترل کن. --ولو
به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از
خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راست ی
خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می
کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.
ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. --نکند
خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از
این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر
وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این
تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و
پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دههی
اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله
.دل های مؤمنین که به هم وصل میشود، آب کُر است. --وقتی
به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است...شخصِ تنها ، آب
قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ،
بلکه متنجس را هم پاک می کند."
هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در "الا"-- تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه "الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند.
ایسنا: سرانجام، روز جمعه گذشته – 29 شهریور 1392 – مناظره داغ شبکه یک
سیما در باره دریاچه ارومیه برگزار شد که مطابق گفته آقای مرتضی حیدری به
نگارنده بیش از 15 میلیون بیننده داشته و بازخوردهای فراوانی در بین مردم و
مسئولین آفریده است. نوشتار پیش رو، به همین انگیزه کوشیده است تا دو
دستاورد مهم تلخ و شیرین این مناظره را شرح دهد ...
حقیقت تلخ این
مناظره آن بود که همه دریافتند که هنوز دولتیان نه میدانند که چرا دریاچه
به این روز درآمده و نه میخواهند که بدانند! در نتیجه آشکار است که طرح
مشخصی هم برای درمان و احیای دریاچه نداشته باشند.
محمد درویش در
بخش وبلاگهای خبرآنلاین نوشت: قرار بود رأس ساعت 16:30 روز جمعه، در آخرین
آدینه از واپسین ماه فصل تابستان، مردم ایران شاهد پخش مناظرهای باشند که
برای نخستین بار یک موضوع محیط زیستی را در بهترین ساعت پخش و
پربینندهترین برنامه تلویزیونی رسانه ملی، به خود اختصاص داده بود. در این
مناظره که خبر پخشش با اولین حضور رسمی معصومه ابتکار در مقام رییس سازمان
حفاظت محیط زیست در تلویزیون، تقارن یافته و بازتاب گستردهای در رسانهها
و خبرگزاریهای اصلی کشور داشت، البته خانم ابتکار در نهایت شرکت نکرد؛
زیرا آنگونه که احمدعلی کیخا، معاون محیط طبیعی ایشان اعلام کرد، دکتر
ابتکار دچار کسالت شدند؛ آن هم در سالگرد تولدشان! همچنین معلوم نشد که چرا
به جای آقای جهانگیرزاده در دقیقه 90، آقای نادر قاضیپور دیگر نماینده
محترم ارومیه جایگزین شد! زیرا ظاهراً آقای جهانگیرزاده کسالتی نداشتند!
داشتند؟ درست مانند حضور نماینده اردبیل، آقای منصور حقیقتپور در وقت
اضافه که جانشین آقای ارسلان فتحیپور از آذربایجان شرقی شدند!
مناظره دریاچه ارومیه - 29 شهریور 1392
به
هر حال، از آنجا که علیرضا دائمی به عنوان فردی که سالهاست مسئولیت
هماهنگی در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه را در وزارت نیرو و کمیتههای بین
بخشی برعهده داشته و کاملاً به موضوع مورد نظر اشراف دارد، در جلسه حاضر
بود و نیز استاندار آذربایجان غربی - مطلعترین فرد اجرایی استان - و معاون
سازمان حفاظت محیط زیست - که خود سالها به عنوان نایب رییس کمیسیون آب و
کشاورزی مجلس شورای اسلامی هم خدمت کرده و به طرحهای احیاءبخشی دریاچه
وقوف داشته است - در جلسه بودند، این انتظار میرفت که سرانجام بینندگانی
که 150 دقیقه مناظره تلویزیونی را میبینند، دریابند که دولت تاکنون چه
راهکارهایی را برای نجات دریاچه ارومیه در دستور کار قرار داده و به چه
دستاوردهایی رسیده است.
اما حقیقت تلخ این مناظره آن بود که همه
دریافتند که هنوز دولتیان نه میدانند که چرا دریاچه به این روز درآمده و
نه میخواهند که بدانند! در نتیجه آشکار است که طرح مشخصی هم برای درمان و
احیای دریاچه نداشته باشند.
معنی سخن فوق آن است که متأسفانه باید
بپذیریم، بحرانی که از سال 1375 شروع شد و در اوایل سالهای دههی هشتاد
کاملاً آشکار گردید، به نحوی که رییس وقت سازمان حفاظت محیط زیست در دولت
هشتم صراحتاً بروز آن را هشدار داد؛ عملاً در طول هشت سال صدارت دولتهای
نهم و دهم بدون اجرای هیچ راهکار مشخصی برای درمانش ادامه یافت تا اینک در
غم کاهش نزدیک به 9 متر از ارتفاع دریاچه ارومیه به خود بلرزیم و نگران
تداوم کیفیت زیستن بیش از هفت میلیون انسانی باشیم که در محدودهی
بومشناختی این حوضه آبخیز زیست میکنند.
باشد که کارگروه نجات
دریاچه ارومیه که به همت دکتر روحانی شکل گرفته است، بتواند تا دو ماه
آینده، نسخه شفابخش خود را اعلام و حمایت مردمی و تخصصی لازم برای اجرای
سریع آن را بدست آورد.
مناظره پایانی بین نادر قاضی پور و محمد درویش
اما
یک نکته امیدوارکننده یا همان حقیقت شیرین هم در این مناظره و بازخوردهای
پیرامونیاش به چشم خورد و آن توجه بیسابقهی رسانهای و مردمی به ابعاد و
بازتابهای آن بود. ارسال بیش از 200 هزار پیامک به برنامهای با موضوع
محیط زیست (آن هم در شرایطی که برای دقایقی ظاهراً دستگاه مربوطه خراب شده و
نتوانستند پیامکهای بیشتری را دریافت کنند)؛ وجود 15 میلیون بییننده
تلویزیونی و انتشار صدها گزارش و نقد و بررسی در مورد این مناظره در اغلب
رسانههای نوشتاری، مجازی، شنیداری و دیداری درون و خارج از کشور و حتی
شبکههای اجتماعی چون فیسبوک نشان میدهد که خوشبختانه فصل جدیدی از توجه
به موضوعات محیط زیستی در بین مردم، رسانهها و مسئولین آغاز شده و دیگر
کمتر کسی پرداختن به محیط زیست را موضوعی فانتزی میپندارد.
چنین
است که انتظار میرود مسئولین مربوطه در سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت
نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت مسکن و راهسازی و وزارت کشور با تعیین
تکلیف مدیران و نمایندگان ارشد خود در سه استان آذربایجان شرقی، غربی و
کردستان، واکنشی مطلوب و آنی به این نیاز و حساسیت جامعه داده و روند درمان
این بیمار عزیز را در شمال باختری وطن تسریع بخشند. درمانی که به مهمترین
رئوس آن در نوشتار قبلی پرداختهام.
همچنین جا دارد و سزاوار است
تا ضمن قدردانی از رویکرد جدید سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران،
آرزو کنیم بر تعداد، محتوا و کیفیت برنامههای محیط زیستی رسانه ملّی
همچنان افزوده شود.
آمین ..
ایسنا: نسخهی نمایش خانگی فیلم «گذشته» به کارگردانی اصغر فرهادی با استقبال مردم روبهرو شد.
این
نسخه که از سهشنبهی پیش به شبکهی نمایش خانگی وارد شده است، با استقبال
مخاطبان روبهرو شده است، بهگونهای که بهزودی تجدید تیراژ خواهد شد.
علی
سرتیپی - پخشکننده این فیلم - در اینباره اظهار کرد: استقبال از این
نسخه که حاوی فیلم دوبلهشده نیز است، غیرقابل تصور بود و میتوان گفت با
این فیلم، یخ نمایش خانگی شکسته شد.
ایسنا: معاون اجتماعی پلیسآگاهی ناجا با آغاز سال تحصیلی جدید توصیههای پلیسی را به دانشآموزان و خانوادههایشان ارائه کرد.
سرهنگ
اندرز چمنی ،با بیان اینکه هر ساله با آغاز ماه مهر شور و شوق فراوانی در
خانوادهها به وجود میآید، گفت: با این حال میتوان با رعایت موارد ایمنی و
انتظامی دانشآموزان را از قرار گرفتن در پرتگاههای خطرناک منع کرد.
وی
با بیان اینکه دانشآموزان باید دقت داشته باشند برای عبور از خیابان از
پلهوایی یا زیرگذر استفاده کنند، گفت: دانشآموزان برای حرکت در خیابان
تنها مجاز به حرکت از داخل پیادهرو هستند و نباید به یک باره به وسط
خیابان بیایند.
چمنی همچنین با بیان اینکه دانشآموزان به خصوص در
مقطع ابتدایی نباید به هیچ عنوان از افراد غریبه هدیه دریافت کنند، گفت: به
دانشآموزان بیاموزید که به افراد غریبه نه تنها اعتماد نکنند، بلکه هیچ
گونه موادخوراکی را نیز از آنها قبول نکنند.
معاون اجتماعی پلیس
آگاهی ناجا گفت: دانشآموزان باید بیاموزند که اگر افراد بزرگتر و گاها
غریبه از شما درخواست انجام کار اشتباهی را داشتهاند به او «نه گفته» و
پدر و مادر خود را فورا مطلع سازند.
وی با بیان اینکه دانشآموزان
اگر در راه مدرسه دچار مشکل شدهاند، بلافاصله مسئله را با والدین خود یا
اولیای مدرسه در میان بگذارند، گفت: از معاشرت با افرادی که اختلاف سن آنها
با شما بسیار زیاد است، بپردازید.
چمنی همچنین با بیان اینکه
دانشآموزان نباید محیط مدرسه را بدون هماهنگی با اولیای مدرسه ترک کنند،
گفت: در اماکن عمومی و پرتردد و به ویژه حین حرکت اتومبیل یا پیادهشدن
همواره مراقب کیف و جیب خود باشید.
خبرگزاری مهر: سیدجمال ساداتیان تهیه کننده سینمای ایران از تولید پروژهای
فاخر درباره تسخیر لانه جاسوسی خبرداد و گفت: سینمای ایران نیازمند توجه
به چنین موضوع مهم تاریخی است و چنین فیلمی می تواند در بخش خصوصی و با
همراهی ارگانهای دولتی ساخته شود تا بازتاب جهانی داشته باشد.
ساداتیان
که تهیه کننده این پروژه است، درباره ساخت فیلم های فاخر در سینمای ایران
گفت: از زمانی که قرار شد سینمای ایران حضور پر رنگتری در جشنوارههای
خارجی و بازارهای بینالمللی داشته باشد به طوریکه بتوانیم با سینمای
امریکا و اروپا رقابت کنیم، بحث تولید فیلم فاخر نیز مطرح شد. زیرا برخی
معتقد بودند با چنین پروژههای سینمایی میتوان در کنار سینما، ایران را
بهتر و بیشتر به نمایش بگذازیم.
وی افزود: با این رویکرد دولت نیز
پول به سینما تزریق کرد. اما این پول به زعم برخی رانت تلقی شد. به همین
دلیل افرادی وارد این جریان شدند و با گرفتن چنین بودجههایی آثاری تولید
کردند که خروجی خوبی نداشته و حتی قابل قبول نبودند. من معتقدم حتی
فیلمهایی که در این زمینه تولید شده نتوانستند اقبال عمومی را به همراه
داشته باشند. این در حالی است که با یک تیم حرفهای و حضور یک نویسنده با
تجریه قطعا می توان به سمت ساخت چنین آثاری رفت و نتیجه آن نیز میتواند
حتی در سینمای بین الملل بدرخشد.
تهیه کننده "به رنگ ارغوان" تاکید
کرد: موضوعاتی خصوصا تاریخی در برهههایی در ایران اتفاق افتاده است که
تبدیل به موضوعات بسیار مهمی شده اند. از جمله آنها بحث تسخیر لانه جاسوسی
است که می توان با در نظر گرفتن ابعاد مختلف به سمت آن رفت. اینکه چطور
یکسری دانشجو تصمیم گرفتند چنین کار بزرگی را انجام دهند. قطعا اسنادی هم
در این ارتباط وجود دارد که اگر دیرتر به سراغ آنها برویم شاید از بین
بروند.
ساداتیان در ادامه سخنان خود گفت: از این رو در گفتگویی با
ابراهیم اصغرزاده که سنبل اطلاعات درباره حمله به سفارت امریکا است،
دریافتیم که می توان به یک تحقیقات گسترده به سمت ساحت فیلمی در اینباره
برویم که قطعا برد جهانی خواهد داشت. در حال حاضر افرادی هستند که می
توانند خاطراتی از آن زمان برای ما بازگو کنند. همچنین اسناد و مدارک مهمی
نیز در این ارتباط موجود است.
این تهیه کننده درباره تولید این
پروژه سنگین در بخش خصوصی گفت: معتقدم برای ساخت چنین فیلمی باید بخش خصوصی
وارد میدان شود. البته بخش ها و ارگانهای دولتی می توانند به صورت مکمل
در ساخت چنین فیلمی مشارکت کنند و به نوعی با آن همراه باشند، چون قطعا
هزینه زیادی در برخواهد داشت. البته به غیر از حمایتهای مالی، باید
ارگانهای زیربط برای ساخت نیز همکاری کنند. به طور نمونه ساختمانی که پیش
از این در آن سفارت امریکا قرار داشته را در اختیار گروه فیلمبرداری
بگذارند.
این فعال عرصه سینما اعلام آمادگی خود را به عنوان تهیه
کننده برای تولید پروژهای با موضوع تسخیر لانه جاسوسی اعلام کرد و یادآور
شد: هم اکنون یک تیم تحقیقاتی برای نوشتن فیلمنامه کار خود را آغاز کرده
است. البته ممکن است که نگارش فیلمنامه نزدیک به یک سال به طول انجامد. اما
باید در نظر بگیریم که با توجه به حساسیت این موضوع، ارگانها و
سازمانهای دولتی از بودجه فرهنگی خود برای حمایت از چنین فیلمی استفاده
کنند. با چنین رویکردی می توان به سراغ یک پروژه فاخر رفت.
تهیه
کننده "چهارشنبه سوری" در پاسخ به این سوال که آیا این فیلم جوابی به
"آرگو" ساخته بن افلک است، افزود: من به دنبال جواب دادن به فیلم دیگری
نیستم. این پروژه کاملا مستقل است و ما میخواهیم از نگاه تمام کسانی که در
تسخیر لانه جاسوسی دست داشتند این اتفاق را بازگو کنیم.
فیلم
سینمایی "آرگو" توانست اسکار 2013 را از آن خود کند. این فیلم در زمان
نمایشاش در خارج از کشور و حتی گرفتن اسکار با انتقادهای فراوانی در داخل
ایران روبرو شد.