• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 6272
تعداد نظرات : 670
زمان آخرین مطلب : 4645روز قبل
کامپیوتر و اینترنت
 بیشتر ما آنچه را که از تبلت‌ها متصور هستیم به عرضه تبلت آی‌پد باز می‌گردد و یا اصلا چیزی از قبل آن به یاد نداریم و یا آنچه را که هم به یاد داریم تبلت به حساب نمی‌آوریم.

بنابر گزارش فارنت، تبلت‌ها پیش از ظهور آی‌پد مشخصات عمومی این‌چنینی داشتند: دستگیره، دکمه‌های فراوان، لبه‌های ناصاف، طراحی‌های نچسب و دور از جان شما ویندوز!



اما دیگر از این تبلت‌ها خبری نیست. پس از ظهور آی‌پد دیگر کسی حتی به آنها نگاه هم نمی‌‌کند شاید این تصویر که به تازگی برای این مقایسه منتشر شده به اندازه کافی گویا باشد. راستی نباید از معجزه صفحات لمسی هم غافل ماند.
سه شنبه 1/6/1390 - 8:14
موبایل
شرکت HTC که این روزها بر تلاش‌ خود برای پوشش‌دهی سطح گسترده‌تری از بازار جهانی تلفن‌های همراه افزوده است، گوشی هوشمند جدیدی را در خانواده محصولات متوسط خود با نام Pico روانه بازار کرد.

به گزارش گروه اخبار خارجی آژانس خبری فناوری اطلاعات و ارتباطات (ایستنا) این گوشی هوشمند که به یکی از محصولات قبلی HTC موسوم به Wildfire S شباهت زیادی دارد، با اندکی تغییر قیافه به دست کاربران می‌رسد. برای این گوشی هوشمند جدید نمایشگر لمسی 2/3 اینچی با کیفیت HVGA در نظر گرفته شده و شرکت سازنده در آن از پردازنده مرکزی 600 مگاهرتزی به همراه 348 مگابایت رم استفاده کرده است.




گوشی هوشمند Pico شامل نسخه 3/2 سیستم‌عامل متن‌باز اندروید موسوم به Gingerbread می‌شود و از دیگر امکانات به کار رفته در آن می‌توان به دوربین دیجیتالی 5 مگاپیکسلی و باتری لیتیوم-یونی 1230mAh اشاره کرد.

برای این محصول قابلیت پشتیبانی از باندهای مخابراتی 900 تا 2100 مگاهرتزی در نظر گرفته شده است و به گفته شرکت سازنده می‌تواند امکان استفاده از خدمات 3G را نیز برای کاربران فراهم آورد. شرکت HTC در نظر دارد این محصول را به صورت محدود وارد اروپا و آسیا کند که البته هنوز زمان ورود آن به بازار اعلام نشده است. کارشناسان قیمت این گوشی هوشمند را بسیار ارزان پیش‌بینی کرده‌اند
سه شنبه 1/6/1390 - 8:13
موبایل
 نخستین گوشی هوشمند شرکت یاهو به عنوان دومین مرکز بزرگ اینترنتی جهان از طریق سومین شرکت مخابراتی ژاپن موسوم به SoftBank وارد این کشور شد.

به گزارش آژانس خبری فناوری اطلاعات و ارتباطات، شرکت یاهو که تاکنون فعالیتی در حوزه سخت‌افزار انجام نداده است، نخستین گوشی هوشمند خود را مبتنی بر سیستم‌عامل اندروید روانه بازار کرد. البته باید توجه داشت که اندروید توسط بزرگترین رقیب یاهو یعنی شرکت گوگل ساخته شده است. پورتال یاهو و خدمات وابسته به آن در ژاپن محبوبیت فراوان دارد و به عبارت دیگر این شرکت صاحب محبوب‌ترین موتورجست‌وجوی اینترنتی نزد کاربران ژاپنی است.

گوشی هوشمندی که یاهو هم‌اکنون روانه بازار کرده است به صورت مشترک با شرکت شارپ ساخته شده و روی آن نسخه 2.3 سیستم‌عامل اندروید نصب شده است. این گوشی هوشمند شامل نمایشگر لمسی 4 اینچی LCD می‌شود که تصاویر در آن با کیفیت qHD به نمایش درمی‌آیند.

برای این گوشی دوربین دیجیتالی 8 مگاپیکسلی همراه با حسگر CMOS، فناوری ارتباطی بلوتوث 3، گیرنده بی‌سیم Wi-Fi، قابلیت پشتیبانی از کارت حافظه microSDHC، گیرنده دیجیتالی مخصوص پخش برنامه‌های تلویزیونی و سیستم کیف پول الکترونیکی برای پرداخت هزینه مربوط به خرید‌ها از طریق فناوری مادون قرمز در نظر گرفته شده است.

روی این گوشی برخی سرویس‌های ویژه یاهو برای ژاپنی‌ها از جمله Yahoo Japan Home،‌ Yahoo Japan Auctions،‌ Yahoo Luco و ... از قبل نصب شده است. فروش این گوشی در بازار ژاپن از ماه آینده آغاز می‌شود.

سه شنبه 1/6/1390 - 8:13
اخبار
۱۰ مورد از زشت‌ترین ساختمان‌های دنیا!

10 مورد از زشت‌ترین ساختمان‌های دنیا!

گردشگری همیشه دیدن زیبائی های جهان نیست. گاهی شاید،‌ مناظر، بناها،‌ مناطق و حتی جاذبه‌هایی دیده شوند که نه از روی جذابیت و زیبایی بلکه به دلیل عدم هماهنگی ونا زیبایی خود، منظر جالب توجه مسافران شده‌اند.
لیست زیر،‌ بررسی کارشناسانه متخصصان یک سایت گردشگری است که به ارائه و معرفی برخی از زشت‌ترین و نامتجانس‌ترین بناهای جهان پرادخته و به گفته دبیر مسئول آن: برخی از این بناها، جذابیتی خاص خود را دارند در حالی که مابقی آنها چیزی جز یک ضایعه اجباری در مجموعه خود نیستند. با این حال گذشته از عشق یا تنفر نسبت به آن‌ها، نمی‌توان از سرگرم‌کننده بودنشان به سادگی گذشت.
۱-سالن شهری بوستون، ماساچوست:
اگر چه این ساختمان تمام بتونی در زمان خود به عنوان یکی از زیباترین ساختمان‌های شهر به شمار می‌رفته اما امروزه به دلیل ناهمگنی ظاهر سخت و زمخت خویش در میان معماری‌های زیبا و هنری دیگر ساختمان، موجی از انتقادها را از همه طرف به سوی خود روان می‌بیند. در این میان تنها چیزی که تاحدودی مانع از محو شدن همیشگی این بنا شده نزدیکی آن با جاذبه‌های زیبای اطراف بوده است.
۲-برج مونت پاراناس،‌ پاریس، فرانسه:
اگر چه طبق یک نظریه جهانی این برج شوم چیزی جز یک لکه ننگ برای فریبنده‌ترین شهر دنیا نیست اما منتقدان این بنا بر یک اصل متفق‌القول بوده و تنها یک دلیل را در پربیننده‌ بودن آن مؤثر می‌دانند:
برج مونت پاراناس، تنها مکانی است که می‌توان تمام شهر را بدون دیدن آن تماشا کرد.
۳-بنای نعل‌اسب(نشانه‌شانس)، توری،فنلاند:
این بنا، ظاهری غول‌پیکر دارد، اما آنچه که باید درباره این سازه عظیم‌الجثه دانست،‌دیده شدن از دومین مرکز فروشگاهی شهر در فرسنگ‌ها دورتر از آن است. در حقیقت شهرکی که این بنا در آن قرار دارد پیام دوستی همیشگی خود را به کمک این نعل‌های خوش‌شانس به بازدید‌کنندگان می‌فرستند.
۴-کلیسای جامع مترو پلیتن، لیورپول، انگلستان:
این بنا حتی برای کارکنان داخل خود نیز، منبع و چاشنی اصلی لطیفه‌ها و شوخی‌های فراوان است. با این وجود و حتی با توجه به تمسخرآمیز بودن آن، حتی کارکنان نیز حرفی در برابر زیبایی و عظمت فضای داخلی این کلیسا ندارند.
۵-پایانه اتوبوس‌رانی نیویورک، آمریکا:
شاید تمام آن کسانی که برای یک‌بار از کنار این مجموعه عبور کرده‌اند این سؤال را از خود پرسیده اند که سرانجام ساخت این پایانه چه زمانی به اتمام می‌رسد، اما با تمام افسوس باید به این نکته اسف‌بار اعتراف کرد که این بنا، یک ساختمان کامل است.
زشتی این ساختمان به حدی است که از دید شهروندان نیویورکی و هم در نگاه گردشگران چهره‌ای کاملاً منفور پیدا کرده و هیچ راهی را جز سوار شدن در اولین قطار عبوری برای مسافران باقی نخواهد گذاشت.
۶-تورس دو کولون، مادرید،‌ اسپانیا:
برج‌های تورس دو کولون، همچون یک همزن عظیم‌الجثه نمک و فلفل از دورترین نقطه شهر مشخص شده و به همین دلیل نفرت و نارضایتی پایتخت‌نشینان اسپانیا را به وجود آورده است.
شباهت این دو برج به دو شاخه سیم‌های برق، نام “دوشاخه” را برای آن به ارمغان آورده است. دو شاخه‌هایی که تنگ در تنگ یکدیگر، محکم و استوار ایستاده‌اند.
۷-موزه هنرهای زیبای لیختن اشتاین:
برخی کوچک بودن این موزه را افتخار آمیز و برخی دیگر مایه تنفر نسبت به آن می‌دانند.
از اینرو تنها جنبه مثبت این موزه،‌عجیب و غریب بودن آن است که در میان اسرارآمیز‌ترین مصنوعات بشری مبدل به یکی از اسرارآمیزترین ساخته‌های امروزی جهان شده است.
۸-ساختمان پارلمان اسکاتلند، ادینبورگ:
سنگ، چوب درخت بلوط و خیزران یا بامبو، اصلی‌ترین مصالحی هستند که در ساخت ساختمان پارلمان اسکاتلند مورد استفاده قرار گرفته‌اند. ساختمانی که مرکز اصلی تمام مباحث روزمره این کشور محسوب می‌شود. با این وجود خوشبختانه مباحثی که درون ساختمان مطرح می‌شوند نسبت به آنچه که درباره خود آن مطرح می‌شود بسیار بوده و تاکنون مجالی برای نقد و بررسی نما، ظاهر و در نهایت امنیت این بنا عنوان نشده‌اند.
۹-کتابخانه مرکزی بیرمنگهام، انگلستان:
تنها با نگاهی گذرا به این کتابخانه می‌توان به این حقیقت پی برد که به چه دلیل سبک معماری به کار رفته در آن را سبک شکننده و متزلزل عنوان کرده‌اند. به همین دلیل از سال‌های پیش تاکنون، فرضیات و مباحث پیچیده‌ای در خصوص احتمال فروریختن آن، دغدغه اصلی مسئولان شهر بیرمنگهام شده است.
۱۰_مجسمه پتر کبیر، مسکو، روسیه:
این مجسمه که ارتفاع آن به اندازه یک بنای ۱۵ طبقه‌ای است توسط یکی از جنجالی‌ترین مجسمه سازان و نقاشان جهان طراحی و ساخته شد.
این مجسمه‌ساز که زوراب سرتلی نام دارد، خالق مجسمه کریستوف کلمب است که اثر او پس از ارسال به امریکا با مخالفتی شدید مواجه گردیده و به روسیه بازگردانده شد.
سه شنبه 1/6/1390 - 8:12
مصاحبه و گفتگو
گفتگو با احسان علی خانی درباره ی ماه عسل ۹۰
گفتگو با احسان علی خانی درباره ی ماه عسل 90

احسان علیخانی | ماه عسل ۹۰

برای مهمان‌های ما واقعا حرف زدن جلوی دوربین سخت است. من این قدر دوست و رفیق توی آرتیست‌های سینما دارم که تضمین می‌کنم بتوانم ۳۰ شب با ۳۰ تا ستاره برنامه‌ام را پر کنم. راحت! ملت هم نگاه می‌کنند. ولی امسال من برنامه‌ای داشتم که شش تا مهمان داشتیم. خیلی کارمان سخت است امسال.

به گزارش گروه خواندنیهای مشرق، همشهری جوان نوشت: آنچه در برهوت تلویزیون امسال «ماه عسل» را بیشتر ستاره کرده، سبک جدید انتخاب و چینش مهمانان برنامه است و البته تغییر در اجرای علیخانی. اجرایی که به مراتب پخته‌تر و کنترل شده‌تر از سال‌های قبل است و واکنش منفی کمتری را در پی داشته. پس باید سراغش رفت و درباره این تغییر بجا و ریزه‌کاری‌های برنامه‌اش گپ زد. ولی پیدا کردن احسان علیخانی در روزهای شلوغ رمضان کار ساده‌ای نیست؛ هر روز دم‌دمای افطار روی آنتن بودن، با مهمانان و حاشیه‌های بی‌شمارشان سروکله زدن و کلی اتفاق دیگر، وقتی نمی‌گذارد برای مصاحبه. ولی علیخانی، جدای از همه این خستگی‌های قابل پیش‌بینی، با انرژی مثال‌زدنی از ماه عسل ۹۰ گفت؛ برنامه‌ای که به نظر عاشقانه دوستش دارد و این را می‌شود از جای جای مصاحبه فهمید.

چیزی که در برنامه‌ات به چشم می‌آید، این است که خیلی با ماه عسل حال می‌کنی.
آره خب، حال می‌کنم که دارم توی این چند سال کار می‌کنم.

این خیلی به چشم می‌آید، مثلا یک وقت‌هایی یکهو می‌گویی چقدر برنامه خوبی شد یا چقدر بحث خوبی شکل گرفت. مخاطبی که دارد برنامه را نگاه می‌کند احساس می‌کند تو داری خودت و برنامه‌ات را توی چشمش می‌کنی.
من از این منیت خیلی استفاده نکردم. در مورد برنامه سال‌های قبل قبول دارم که گاهی توی برنامه‌ها نتیجه‌گیری می‌کردم؛ ولی امسال ما داریم یک قصه روایت می‌کنیم، برداشت از این قصه‌ها هم آزاد است، یکی ممکن است خوشش بیاید یکی نه. امسال من خیلی ذوق و شعفم را نسبت به پایان برنامه ابراز نکردم. اگر هم بوده فردای برنامه بوده که آمدم واکنش‌ها را نسبت به آن برنامه اعلام کردم.

یعنی می‌گویی اصراری نداری که خوب بودن برنامه‌ات را به مخاطب القا کنی؟
نه.اینکه من بخواهم امضا کنم که این برنامه خوب است یا بد است، به هیچ وجه! من یک تعریف خیلی ساده از اجرای تاک شوهای این شکلی دارم، آن هم این است که شما موظفی به عنوان مجری، معدل جامعه‌ات باشی؛ یعنی نه خیلی فرهیخته و روشنفکر و نه خیلی سطح پایین و عامی.

پس تو سعی نمی‌کنی همیشه یک پله بالا‌تر از مخاطبت باشی؟ این از شعارهای رسانه است.
اصلا! ببین من دیروز روی آنتن رسما اعلام کردم و گفتم ما برنامه ساز‌ها هر وقت که می‌نشینیم و تصمیم می‌گیریم بیاییم روی آنتن و به مخاطبمان پیام بدهیم،‌‌ همان روز روز باخت مان است. اینکه بخواهیم یک پیام را حقنه کنیم در ذهن مردم اشتباه است؛ چیزی که ما بهش فکر کردیم این بود که یک گفت‌وگوی ساده، یک قصه ساده و مردم فهم داشته باشیم. من خودم عاشق برنامه‌ای هستم که تویش کمتر از همه حرف می‌زنم. روزهایی که زیاد حرف می‌زنم مربوط می‌شود به مهمان‌هایی که تک جمله‌ای هستند، خیلی کوتاه جواب می‌دهند، خودشان حرف نمی‌زنند. راجع به این مشکل هم حرف دارم؛ چون به نظرم ریسکی است که ما می‌کنیم.

کار سختی است که خیلی‌ها حاضر نیستند بکنند؛ شما کسی را می‌آوری توی برنامه‌ات که مجبوری یک آدم برایش بگذاری که دو ساعت راهنمایی‌اش کند که جام جم را پیدا کند. من امسال دو تا مهمان داشتم که تا حالا تهران نیامده بودند. بعد چنین آدمی را می‌آوری از راهروهای تو در تو ردش می‌کنی، می‌نشانی‌اش پشت یک پرده قرمز، وسط عواملی که هی می‌آیند و می‌روند. شما فکر کن؛ وقتی می‌رویم روی آنتن، این بنده خدا کلا ری‌ست می‌شود. به خدا من گاهی صدای قلبشان را شنیده‌ام. تمام تلاش من این است که بتوانم از این دست مهمان‌ها یک حرفی بگیرم. حالا گاهی این وسط اتفاقاتی می‌افتد که احساساتی می‌شوم یا مثلا خیلی ذوق می‌کنم. این‌جور وقت‌ها تو به عنوان مجری اگر بی‌تفاوت باشی به نظر من نامردی!

اما کار مجری این است که روند برنامه را هدایت کند. این‌جور وقت‌ها رسالت مجری چه می‌شود؟
خیلی حرف درستی است اما یک چیزی بگویم؟ شما یک گوینده خبر را در نظر بگیر! گوینده خبر باید بی‌ری اکشن‌ترین آدم جهان باشد. شما به لری کینگ خبر بزرگ‌ترین زلزله دنیا را بده، نگاهت می‌کند. شاد‌ترین خبر دنیا را هم بده، همان‌طوری نگاهت می‌کند. کار درستی هم می‌کند، طوری رفتار می‌کند که معلوم نشود طرف کسی است، فقط خبر را روایت می‌کند. من همیشه می‌گویم یکی از سخت‌ترین اجراهایی که دیدم و خیلی کار سختی بود و کار هیچ‌کدام از ما‌ها نبود، اجرای دکتر پورحسین در مناظره‌های انتخاباتی بود. نگاه می‌کرد، وقت را می‌گرفت، می‌رفت سراغ نفر بعدی.

کدام یکی از ما مجری‌ها را می‌توانستی تصور کنی که بتواند در مناظره‌ها بی‌واکنش بماند؟ ولی دکتر خیلی تسلط داشت چنین برنامه‌هایی نداشتن ری اکشن می‌طلبد. ولی برنامه ما یک تاک شوی اجتماعی است که هر از گاهی هم زلف گره می‌زند با بحث‌های خانوادگی. یعنی یک بحثی که درش احساسات جریان دارد. تو توی چنین برنامه‌ای دیگر نمی‌توانی مثل یک گوینده خبر باشی. سایت پاتوق۹۸: باید بگذاری که قصه روایت شود و خب ممکن است در این هنگام واکنش نشان بدهی. البته حق نداری درباره چیزی قضاوت کنی؛ باید فقط راوی باشی.

ماه عسل امسال تا حد زیادی این احساس را به آدم می‌دهد که قصه‌ای در حال روایت است و علیخانی هنگام این روایت خیلی کنترل شده‌تر حرف می‌زند ولی سال‌های پیش این‌جوری نبود.
من روز اول برنامه یک دیالوگ گفتم که اصلا از قبل بهش فکر نکرده بودم، گفتم مردم من دو سال بزرگ‌تر شدم، دیگر قرار نیست در اجرا‌هایم کاری را بکنم که در هفت سال گذشته انجام می‌دادم. توی این دو سال خیلی با رفقا درباره ماه عسل حرف زدم، حتی جنس مطالعه و پرداخت به موضوعات را تغییر دادم. ببین در سال‌های قبل گاهی احساس می‌کردم با مهمان برنامه نمی‌توانیم به آن قصه‌ای که می‌خواهیم برسیم، بعد خودم شروع می‌کردم به روایت کردن. از یک جایی به بعد خودم می‌شدم یک دانای کل و حرف می‌زدم و مهمانمان می‌شد یک نقش دو و این غلط بود. نتیجه‌اش می‌شد اینکه اظهار نظر می‌کردم، واکنش نشان می‌دادم، موضع صریح می‌گرفتم و این توی ذوق بیننده می‌زد. اما احساس می‌کنم امسال توی روایتم روان‌ترم؛ یعنی خیلی راحت‌تر می‌توانم ارتباط بین مهمان و مخاطب را برقرار کنم.

در سال‌های پیش خیلی شنیده‌ای که این مجری توی برنامه‌اش چقدر بچه پررو بازی در می‌آورد. هنوز هم این برداشت هست…
اولا پر رویی توی مملکت ما چیز بدی نیست. البته توضیح دارم برایش، برندارید همین را تیتر کنید! به نظر من مرز خیلی باریکی وجود دارد بین جسارت و وقاحت. تو اگر برای جسارتت دلیل داشته باشی نتیجه می‌گیری؛ ولی اگر باری به هر جهت می‌خواهی بروی توی دل یک موضوع، تبدیل می‌شوی به یک آدم وقیح. حالا شما داستان آوردن بلندقد‌ترین مرد ایران را در نظر بگیر. ما این آدم را با هزار دردسر آوردیم توی برنامه. کسی که به خاطر مشکلاتی که داشت به شدت منزوی شده بود.

من می‌توانستم در برخورد با این آدم مثل یک سری از رفقای مجری‌ام شوم و بگویم: «به به! در خدمت بلند قد‌ترین مرد ایران هستیم، خسته نباشید، آقا از اون بالا‌ها چه خبر؟ و…» این برنامه تمام می‌شد، ایشان هم برمی‌گشت خانه‌اش و همان‌طور منزوی می‌ماند. من پیرارسال این را اعلام کردم که آقا من برای محبوب شدن مهمان‌هایم گاهی خودم را تبدیل کردم به یک بدمن صرف. بعد از آن برنامه خیلی‌ها واکنش تندی به من داشتند که تو چرا با این بنده خدا این‌جوری رفتار کردی. در حالی که در آن برنامه مرتضی مهرزاد (بلندقد‌ترین مرد ایران) از وقتی که من رفتم توی دلش شروع کرد به حرف زدن، تا قبل از آن اصلا حرف نمی‌زد.

 برنامه که تمام شد خیلی‌ها زنگ زدند، خودم گوشی را برداشتم که طرف می‌گفت: «به کوری چشم علیخانی بی‌شعور پر روی فلان فلان شده من واسه این خونه می‌گیرم، کفش می‌گیرم و…» و واقعا هم خیلی از این کار‌ها را برای مرتضی کرد. آره توی آن برنامه حال خیلی‌ها بد شد ولی به نفع کی؟ به نفع مرتضی! همین برای من بس است. الان دو سال از آن موقع می‌گذرد و این آدم کلی رفیق دارد، حتی توی شهرشان کوچه به اسمش است، «کوچه آقا مرتضی!» قبول دارم، توی بعضی از برنامه‌ها من تند می‌رفتم و این پررویی ممکن بود توی ذوق بزند ولی برای این پر رویی دلیل داشتم. بدمن می‌شدم که مهمان بیشتر به چشم بیاید.

سوال اصلی دقیقا همین‌جاست که آیا در برنامه‌ای مثل ماه عسل قرار است مهمان‌ها قهرمانی باشند که مردم درباره‌شان حرف می‌زنند یا مهمان‌ها وسیله‌ای هستند برای اینکه برنامه دیده شود؟
ما چند دسته مهمان داریم. یک سری‌شان احتیاجی به نگاه مردم و کمک مردم ندارند، این آدم‌ها می‌آیند قصه‌ای را تعریف می‌کنند و تمام. اما در کل این سال‌ها در ماه عسل ما چند تا مهمان داشتیم که خیلی شرایط خاصی داشته‌اند و سعی کردیم اینها را تبدیل به ستاره کنیم. برای اینکه این آدم‌ها در مملکت ما مظلوم بودند. ولی کلا قرار نیست ما ستاره بسازیم بعد روی مهمان‌هایمان تبلیغ کنیم.

بین این دوجور برنامه، تو خودت کدام را ترجیح می‌دهی؟
یک چیزی به شدت برای من مهم است؛ آن هم این است که مهمان من محبوب از برنامه برود بیرون، به هر قیمتی. حالا ممکن است این یک جاهایی با پرخاش من یا به قول شما پررویی من، اتفاق بیفتد، یک جایی ممکن است با نحوه پرداخت و روایتمان اتفاق بیفتد.

 مشکل وقتی است که تو به عنوان مجری بخواهی نظر مردم را به هر قیمتی جلب کنی. مثلا در برنامه میلیاردر کرمانی، خود مهمان سوژه جذابی است، قصه خوبی هم دارد. خیلی هم برنامه خوبی می‌شود اما توی برنامه اسیدپاشی این اتفاق نمی‌افتد، با اینکه خود سوژه کاملا مخاطب را تحت تاثیر قرار می‌دهد هی می‌گوییم آی این آدم خیلی سختی کشیده، آی مردم کمک کنید؛ این روایت را خراب نمی‌کند؟
به نظرم یکی از اجراهای روان من در برنامه اسید پاشی بود. خیلی ریتم داشت، می‌گفتم، جواب می‌دادند. به قول خودتان اصلا نیازی به حاشیه نبود این‌قدر که خود تصویر گویا بود. مردم قشنگ باهاش ارتباط برقرار می‌کردند. ببین یک موقعی مخاطب من شمایید که رسانه را می‌شناسید، روایت را می‌فهمید و روی سوژه عمیق می‌شوید، ولی من نگران آن دسته از مخاطب‌هایی هستم که سخت فهمند، کج فهمند و خیلی زود ارتباط برقرار نمی‌کنند.

آره من قبول دارم، ممکن است در نحوه روایت من اغراق‌هایی شکل بگیرد که من این مخاطب‌ها را بنشانم پای برنامه. این یک جور چاشنی است برای اینکه فضا کمی شلوغ و کمی جذاب شود، حتی شاید بیننده فقط بنشیند پای تلویزیون که ببیند این پسره پر رو چه می‌گوید. جالب است ما دو دسته بیننده داریم؛ یک عده برنامه را دوست دارند، یک عده اصلا دوستش ندارند. وقتی می‌پرسم حالا که دوست ندارید چرا نگاه می‌کنید، می‌گویند برای اینکه تو را ببینیم یک چیزی بهت بگوییم! من می‌گویم خدا را شکر، چون این به هوای اینکه یک چیزی به من بگوید ممکن است در بک گراند مهمان برنامه را هم ببیند. یکی از همین‌ها بگیرد بس است. باز هم می‌گویم ترجیح من این است که از این چاشنی‌ها کم کنم و به خود مهمان بپردازم.

گاهی آدم احساس می‌کند تو بیشتر از مهمان حرف می‌زنی.
قبول کنید، برای مهمان‌های ما واقعا حرف زدن جلوی دوربین سخت است. من این قدر دوست و رفیق توی آرتیست‌های سینما دارم که تضمین می‌کنم بتوانم ۳۰ شب با ۳۰ تا ستاره برنامه‌ام را پر کنم. راحت! ملت هم نگاه می‌کنند. ولی امسال من برنامه‌ای داشتم که شش تا مهمان داشتیم. خیلی کارمان سخت است امسال. تا الان نزدیک به ۷۵ درصد مهمان‌های ما از شهرستان آمده‌اند. آنهایی که تجربه دارند می‌دانند حرف زدن با آدم‌های ساده و بی‌غل و غش خیلی کار سختی است.

کلا انگار حال می‌دهد در این ماه گریه مردم را در بیاورید، نه؟
اتفاقا امسال تنها سالی است که حتی سه، چهار بار توی برنامه گفته‌ام که کور بشود کسی که بخواهد گریه مردم را دربیاورد. شما فکر کن مثلا من احسان علیخانی تعمدا قبل برنامه بنشینم فکر کنم که بچه‌ها امشب برویم گریه در‌بیاوریم، آخر این چه کاری است؟ مثلا من گریه در بیاورم عزت الله ضرغامی به من تراول می‌دهد؟ اصلا این جوری نیست. ولی خب دیدید که چیزی که در مردم ما خیلی تراوش می‌کند و متبلور است، احساس است.

کلیشه‌ای است که انگار مخاطب با آن بزرگ شده.
همین است؛ همان‌طوری که احساس ما باعث متمایز شدنمان از بقیه ملیت‌ها شده همان‌قدر هم گاهی احساساتی شدنمان باعث عقب افتادنمان شده.

به خاطر همین احساساتی بودن مردم نیست که توی برنامه تقابل‌های دردناک ایجاد می‌کنی؟ مثلا قسمتی که بچه‌های پنج قلو را آوردی و در مقابل‌شان پدر و مادری که بچه‌دار نمی‌شوند.
خیلی‌ها بعد آن برنامه به من پریدند. یکی از شعارهای اصلی ماه عسل این است که یاد بگیریم با حقیقت کنار بیاییم. این تصویر در جامعه ما وجود دارد.پاتوق۹۸: یک سری مثل مهد کودک دوروبرشان بچه دارند و یک سری بچه ندارند. ما این دو تا را آوردیم کنار همدیگر. برای جفتش هم نگاه داشتیم. اینکه دولت باید بیشتر به رفتگری که پنج تا بچه دارد برسد و کسی که بچه دار نمی‌شود می‌تواند برود بچه بیاورد و بزرگش کند.

تا وقتی که مهمان با تو خوب راه بیاید، همه چی خوب است. ولی هرجا که طرف می‌خواهد سبقت بگیرد، شاخش را می‌شکنی.
می‌توانید مثال بزنید؟

مثلا پسری که سرطان گرفته بود و تکواندو کار هم بود.
روی آنتن هم این را گفتم که ما جفتمان بچه پر روییم. خود مهمان هم خیلی خوب و دوست ‌داشتنی بود.

آره ولی وقتی از تکواندو گفت، گفتی «نمی دونم و نمی‌خوام بدونم که تکواندو چیست»، خب خیلی ضربه سنگینی بود.
واقعا نمی‌دانم چرا این جمله را گفتم. منظورم این بود که یک شوخی با این موقعیت درست کنم ولی درنیامد. می‌خواستم کل‌کل راه بیندازم که بعد بگویم ببینید کسی که سرطان داشته، حالا چقدر سرحال است و بحث می‌کند. ولی قبول دارم این جمله یکهو زد بیرون. بعد که برنامه را دیدم، از خودم پرسیدم تو اصلا این جمله را برای چی گفتی؟ آره قبول دارم، خودم هم دوستش نداشتم. در این چند سال چند بار از این سوتی‌ها داده‌ام که خودم بیشتر از همه ناراضی‌ام.

سه شنبه 1/6/1390 - 8:11
نوشیدنی و دسرها
دستور تهیه سالاد شیرازی

مواد لازم برای ۳-۴ نفر:

خیار پوست گرفته ی نگینی نخودی ۲ عدد بزرگ
گوجه فرنگی پوست کنده ی نگینی نخودی ۲عدد بزرگ
پیاز پوست کنده ی نگینی نخودی ۱عدد بزرگ
سرکه ۱ تا ۲ قاشق غذاخوری
روغن زیتون ۲تا ۳ قاشق غذاخوری
نمک، فلفل به میزان لازم


دستور تهیه سالاد شیرازی

.

 

طرز تهیه :

خیار و گوجه فرنگی و پیاز را در ظرفی بریزید ، سرکه و روغن را با اندکی نمک و فلفل اضافه کنید و زیر و رو کنید .

به این سالاد می توانید چند دانه فلفل سبز ساطوری و اندکی نعنای خشک اضافه کنید .

- گاهی به جای سرکه ، یا علاوه بر آن ، چند قاشق آب لیموی تازه یا آب غوره به کار می برند .

- می توان به جای نمک و فلفل از ادویه لیمو فلفلی گلستان در تهیه سالاد فوق استفاده کرد .

• منظور از خیارنگینی نخودی همان خیار با قطعات کوچک است .

سه شنبه 1/6/1390 - 8:9
سينمای ایران و جهان
مهران مدیری در پل چوبی

مهران مدیری در پل چوبی

.

مهران مدیری به لیست بازیگران فیلم سینمای «پل چوبی» به کارگردانی مهدی کرم پور پیوست.

مهران مدیری پس از هدیه تهرانی، مهناز افشار و بهرام رادان به این فیلم سینمایی پیوسته است.

براساس این گزارش، گویا مدیری در این فیلم برخلاف نقش های اخیرش که آخرین آنها «دایره زنگی» بود، نقشی کاملا جدی دارد.

این بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون، در «پل چوبی» در نقش یک استاد دانشگاه بازی خواهد کرد.
مدیری این روزها درگیر ساخت سریال «قهوه تلخ» است که تا قسمت ۷۲ آن به شبکه خانگی عرضه شده است.

فیلمنامه «پل چوبی» را کرم​پور همراه با خسرو نقیبی نوشته است.

سه شنبه 1/6/1390 - 8:8
سلامت و بهداشت جامعه

بعد از غذا مسواک نزنید

 پس از صرف وعده های غذایی، روی دندان ها مقداری اسید باقی می ماند که سبب تضعیف مینای دندان ها می شود. اگر در این وضعیت مسواک بزنید، ممکن است باعث آسیب جدی لایه محافظ دندان هایتان شوید

این طور به نظر می رسد که اصول اولیه حفظ سلامت نکاتی ساده و آسان است که به راحتی می تواند رعایت شود؛ خوردن مواد غذایی مناسب و سالم، ورزش کردن و داشتن فعالیت جسمی، خواب آرام و کافی و داشتن یک زندگی سالم و بدون استرس.

اما شاید تعجب کنید اگر بدانید حفظ سلامت در زندگی، کمی پیچیده تر از رعایت این نکات ساده است. یکی از دلایل ساده اش این است که در اغلب موارد انتخاب هایی که فکر می کنیم به سلامت ما کمک می کند در طولانی مدت به ضررمان خواهد بود بنابراین بد نیست بدانیم از نگاه متخصصان باتجربه، چه عادت هایی نادرست و نامناسب است؛ عاداتی مانند مسواک زدن بلافاصله پس از صرف غذا!

مواد ضدعفونی کننده دست

اگر شما هم عادت دارید بلافاصله پس از کوچک ترین تماس دست با هر شیئی، از مایع ضدعفونی کننده دست استفاده کنید، بهتر است این شیوه را هر چه زودتر کنار بگذارید.

این عادت تنها در شرایطی باید رعایت شود که در محیطی آلوده و سرشار از میکروب باشید؛ محیط هایی مانند بیمارستان . همچنین در مواقعی که به آب و صابون دسترسی ندارید می توانید از محلول های ضدعفونی کننده دست استفاده کنید و به کمک آن دست های خود را پاک نمایید. در غیر این صورت، چنین عادتی در بلندمدت به سلامت پوست و دست شما آسیب می رساند.

آزمایش کردن محصولات جدید آرایشی

چه کسی را می شناسید که دوست نداشته باشد با خرید و استفاده از کرمی جدید، تمام لک ها و چروک های پوستش را از بین ببرد؟ به طور حتم همه دوست دارند بهترین محصول را انتخاب و از آن استفاده کنند تا بهترین نتیجه را بگیرند. اینها همه درست است اما برای تبلیغات محصولات جدید؛ آنچه مهم است این که ما باید محصولی را انتخاب کنیم که با پوست ما هماهنگ و سازگار باشد؛ تغییر مداوم و زودهنگام این مواد و آزمایش انواع جدید آنها هم کاری اشتباه است. به همین دلیل متخصصان مردم را تشویق می کنند برای داشتن پوستی جوان و سالم، شیوه ای خاص را (که تجربه کرده و موفق بوده) انتخاب کنند و به آن پایبند بمانند.

خیلی از خانم ها معمولا به سرعت از روال عادی مراقبت های پوستی خسته می شوند، بخصوص زمانی که بلافاصله نتیجه دلخواه را نگیرند. این گروه باید بدانند برای مشخص شدن تغییرات پوستی، باید چند ماه به خودشان فرصت بدهند و منتظر بمانند تا نتیجه را ببینند. به همین دلیل متخصصان به مردم هشدار می دهند در صورت تغییر مداوم محصولات مراقبت از پوست، ممکن است پوست تان بیش از حد حساس شود و به این ترتیب سلامت این دژ محافظ بدن به خطر بیفتد.

مسواک زدن بلافاصله بعد از هر غذا

خیلی ها فکر می کنند مسواک زدن بلافاصله بعد از صرف هر وعده غذا، شیوه ای فوق العاده موفق برای حفظ سلامت دهان و دندان است. اما متخصصان نظر دیگری دارند و این روش را چندان مناسب نمی دانند.

آنها به ما می گویند پس از صرف وعده های غذایی، روی دندان ها مقداری اسید باقی می ماند که سبب تضعیف مینای دندان ها می شود. اگر در این وضعیت مسواک بزنید، ممکن است باعث آسیب جدی لایه محافظ دندان هایتان شوید.

به همین دلیل متخصصان توصیه می کنند پس از هر وعده غذا، دهان و دندان ها را فقط با آب بشویید و مسواک زدن را به همان صبح و شب اختصاص دهید. هنگام مسواک زدن هم باید دقت داشته باشید به شیوه ای مناسب و صحیح این کار را انجام دهید.

حذف یکی از وعده های غذایی

خیلی از افراد عادت رژیم غذایی خاصی را انتخاب کرده اند؛ آنها یکی از وعده های غذایی روزانه را حذف می کنند تا بتوانند از شیرینی ها یا غذاهایی که دوست دارند بیشتر بخورند. به این معنا که فکر می کنند با حذف یک وعده، می توانند چربی و قند بیشتری مصرف کنند و چاق نشوند! اما باید به این نکته توجه داشته باشیم که حذف صبحانه یا ناهار، به راحتی شما را با مشکلاتی مانند پرخوری های ناخواسته و بیماری های دستگاه گوارش مواجه می کند.

تمیزکردن خانه با محصولات ضدعفونی کننده

در حالی که داشتن خانه ای تمیز و فاقد هرگونه آلودگی راه مناسبی برای حفظ سلامت افراد خانواده است، اما نباید از محصولات سفید و ضدعفونی کننده به مقدار زیاد استفاده کنیم.

استفاده بیش از حد از محصولاتی که خواص ضدعفونی و ضد باکتریایی دارند سبب می شود فرد با مشکلات جدی تنفسی مانند آسم روبه رو شود.بنابراین بهتر است تا جایی که امکان دارد از محصولاتی ساده تر برای تمیزکردن خانه استفاده کنیم.رعایت همین نکات ساده می تواند سلامت شما و افراد خانواده تان را حفظ کند.

سه شنبه 1/6/1390 - 8:5
اخبار
پیشنهاد رهبر انقلاب برای مطالعه این کتابها
به گزارش پایگاه 598، پایگاه اطلاع‌رسانی "تبیان"، فهرست برخی کتاب‌های پیشنهادی رهبر معظم انقلاب را منتشر کرد که به شرح ذیل می باشد:

خداحافظ کرخه / داوود امیریان / انتشارات سوره مهر

مقام معظم رهبری درباره «خداحافظ کرخه» تقریضی نوشته اند و در آن آورده اند: «این کتاب شیرین و ساده، زندگی و احساس و جهت گیری های بسیجی را به خوبی تشریح می کند. نویسنده، که خود یک بسیجی با همه بار فرهنگی این کلمه است، با بیان بعضی از جزئیات به ظاهر کم اهمیت، آن امر مهم را تصویر و ترسیم کرده است. با اینکه جوانی کم سن و سال است، بسی پخته تر از عمر خود می نویسد و می اندیشد. گاه در نقل حوادث، تسلسل طبیعی و منطقی رعایت نشده است. باری این یکی از کتاب های خیلی خوب در مجموعه خاطره هاست.»

زنده‌ باد کمیل / محسن مطلق / انتشارات سوره مهر

مقام معظم رهبری در یادداشتی درباره این کتاب گفته است: «از این نوشته عطر اخلاص به مشام می‌رسد و چه زیباست که روایت صحنه‌هایی که از اخلاص و ایثار سرشار است نیز از سر اخلاص باشد. نویسنده، فروتنانه خود را غالباً در پشت یاران شهیدش پنهان کرده است. خوشا به حال این جوانان نورانی که در یکی از استثنایی‌ترین فرصتهای الهی در تاریخ، بیشترین بهره را بردند و به مدد اراده و ایمان و فداکاری، به مدارج عالی انسانی، رسیدند. این کتاب همچنین به خاطر شیرینی زبان روایتش و طنزی که در خیلی جاها نمک نوشته کرده است.از بعضی دیگر از خاطره‌های مکتوب، خواندنی‌تر است، باید ترجمه شود».

یادداشت‌های ناتمام / کمال سپاهی، شهید علی سمندریان، هدایت الله بهبودی و شهید سید محمد شکری / حوزه هنری

در یادداشت رهبری می‌خوانیم: «از این چهار نوشته، سومی را که به قلم شهید سید محمد شکری است قبلاً در جزوه‌ی مستقل خوانده بودم. از اولی هم که به قلم شیوا و سرشار از صفای شهید سمندری است،‌ ذکر در «حنابندان» قدمی ـ که یکی از شیواترین نوشته‌های مربوط به جبهه است - رفته بود و با آن آشنائی دورادوری داشتم. آن را خواندم و حقیقتاً محظوظ شدم. خدا این هر دو شهید را در سرادق ملکوت،‌ همنشین اولیاء‌ فرماید. نوشته‌ی کمال سپاهی هم شیرین و خواندنی است هرچند آن جاذبه‌ی دو نوشته‌ی دیگر را ندارد. درباره‌ی نوشته‌ی آخر هم، دو سه جمله در ابتدای آن نوشته‌ام. خداوند به همه‌شان جزای خیر بدهد.»

تیپ 83 / سید محمدعلی دیباچی / انتشارات سوره مهر

بنابر گزارش خبر، در یادداشت رهبری برای این کتاب آمده است:«شرح خاطرات طلاب رزمنده‌ی جوان که ضمناً شرح گوشه‌هائی ـ هرچند کوتاه ـ از مجاهدات معصومانه‌ی آنان نیز هست، در این کتاب با قلم و تقریری شیوا به نگارش آمده است. این شیوه‌ی نوی است که روایت از کسی و تقریر از کس دیگری باشد. این قلم اگر پخته‌تر شود، بسی شیواتر خواهد شد. خیلی از خواندن این کتاب محظوظ شدم، چون روحانی در این کتاب درس دین و معرفت را در خطرناکترین جاها می‌دهد و در آزمایش‌های دشوار زندگی با مردم شریک میگردد. این طلبه‌های جوان و خوش‌ روحیه‌اند که اگر مدارج تحصیلی را طی کنند رهبران برجسته‌ی باب انقلاب و جمهوری اسلامی خواهند شد و روحانیون پرچمدار دین زندگیساز ..حوزه‌ی علمیه بیشک از پرورش چنین طلاب و روحانیونی به خود می‌بالد و احساس رضایت از انجام وظیفه‌ی تاریخی خود ـ که همواره بدان موفق بوده است ـ می‌کند. تصادف جالبی بود که توفیق مطالعه‌ی این کتاب در ایام 15 شعبان و مابعد آن که به زیارت قم رفته بودم، دست داد.»

تجاوز که آغاز شد .../ سیدمحسن علامه / انتشارات معاونت تبلیغات نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

بنابر این گزارش، در این یادداشت که در حاشیه کتاب درج شده است، آمده:
بسم الله العزیز
جمع ‌آوری خاطرات پراکنده به این شکل می‌تواند زوایای متعددی از اوضاع جنگ در ماه‌های اول را روشن سازد، و این از عهده‌ی یک گزارش جامع که به قلم یکنفر باشد خارج است. البته در این نوشته‌ها خبرهای ضعیف و مبتنی بر گمان یا مبالغه و امثال آن هم متصور است لکن در مجموع، تصویر جامعی از قضایا را می‌توان از آن بدست آورد. بخش آخر که به قلم اسرای عراقی است، بعکس، کاملاً بی‌فائده و خالی از ذکر جزئیات و وقایع جنگ است و در آن به تکرار کلیات مکرر، اکتفا شده است. البته من بیش از سه‌ چهار گزارش آن را نخواندم. به هر حال این کتاب (بخش اولش) کتاب سودمند و ممتی است. آن را در ساعاتی از شب‌ها و روزهای دهه‌ی اول و دوم ماه رمضان 1412 مطالعه کردم.اسفند 1370»

تپه‌های لاله سرخ / حجت ایروانی، شهید سید محمدرضا فیض و غلامرضا نباتی / سوره مهر

در یادداشت رهبر معظم انقلاب برای این کتاب می خوانیم:«از این کتاب، آخرین نوشته، یعنی تپه‌های لاله سرخ از همه شیرینتر و دقیقتر است. نوشته‌ی شهید هم که طلوع دوباره نام گرفته، عطر شهادت و اخلاصش محسوس است .. و هر سه نوشته یادبودهای با ارزش از جنگ و ایثار هشت ‌ساله است. در نوشته‌ی حجت ایروانی کوشش پرمرارت و تحمل ‌طلب نیروهای دیده‌بان بخوبی تشریح شده است.خدایا بهترین پاداش خود به صالحان را به این جوانان پاک عطا کن .. و ما را نیز از آن عشق و اخلاص سهمی عنایت فرما آمین.»

سفر به قبله / هدایت الله بهبودی / انتشارات سوره مهر

بنا بر این گزارش، رهبر فرزانه انقلاب در تاریخ 1370.12.10 بعد از مطالعه این کتاب یاداشتی بر آن نوشته‌اند: «این کتاب مرا باز در شور و حال حسرت ‌آلود زیارت خانه خدا و حرم رسول‌الله (ص) فرو برد. شور و حال و اشتیاقی که دیگر امیدی هم با آن نیست. تا به یاد دارم ـ از سالهای دور جوانی ـ هرگز دل خود را از آتش این اشتیاق، رها نیافته‌ام. اما حتی در دوران سیاه اختناق که هر روحانی بامعرفت و بی‌معرفتی، با رغبت و یا حتی از سر سیری، آسان می‌توانست در خط حج قرار بگیرد... و من نمی‌توانستم! یا بهتر بگویم:هیچ حمله‌دار و رئیس کاروانی از ترس ساواک شاه، نمی‌توانست و جرأت نمی‌کرد نام مرا در فهرست حاجی‌های خود ـ چه رسد به عنوان روحانی کاروان ـ بگذارد.بله، حتی در آن دوران سخت هم دلم از امید زیارت کعبه و بوسه ‌زدن بر جای پای پیامبر(ص)‌ در مکه و مدینه، خالی نمانده بود... و این امید، اگرچه با حج ده‌ روزه‌ سال 58 که به فضل شهید محلاتی قسمتم شد، برآورده گشت، اما آتش آن شوق سوزنده‌تر و مشتعل‌تر شد... در سالهای ریاست ‌جمهوری چشم امید به پس از آن دوران دوخته بودم... اما امروز...؟ شور و اشتیاقی بی‌سکون و امیدی تقریباً فرو مرده...تنها تسلا به خواندن اینگونه سفرنامه‌ها یا شنیدن آنها است که خود بازافزاینده‌ی شوق نیز هست. این کتاب، شیرین، موجز،‌ با روح و هوشمندانه نوشته شده است. زیارت قبول؛ عزیز نویسنده!زیارت قبول...»
سه شنبه 1/6/1390 - 8:1
اخبار
امامزادهای میان باغ های تهران + عکس
این روزها، برای پایتخت نشینان فرصت خوبی است تا سری به گوشه و کنار شهری بزنند که جز شتاب و ترافیک و عجله از آن خیری ندیده اند و دغدغه های روزمره شان مجال خوب دیدن آن را از آنها دریغ کرده است.

به خصوص که با تعطیلی نصف و نیمه شهر در نوروز، می توانید بدون دغدغه ترافیک و خیابان های شلوغ به هر جای شهر که دوست دارید سری بزنید و تهرانگردی با خانواده را تجربه کنید.

پیشنهاد امروز ما یکی از زیارتگاه های تهران است که در غرب تهران قرار دارد.

بقعه امام زادگان عینعلی و زینعلی در جنوب شرقی منطقه پونک که یکی از زیارتگاه های قدیمی و شناخته شده تهران است و به دلیل قرار گرفتن در میان باغ های قدیمی پونک، امکان رفت و آمد وسایل نقلیه عمومی تا مقابل بقعه وجود ندارد، ولی زائران می توانند با پیاده شدن در ایستگاه ابتدای خیابان پونه که به ایستگاه امام زادگان عینعلی و زینعلی شهرت دارد و پیمودن مسیری کوتاه به زیارتگاه برسند.

در مورد نسب این دو برادر نظریات مختلفی وجود دارد. طبق متن زیارت نامه موجود، امام زادگان دفن شده در بقعه، فرزندان امام چهارم، امام زین العابدین (علیه السلام) هستند. در متن این زیارتنامه آمده است: «السلام علیکما یا قدوتی سادات النبوی یا زبدتی ذریات العلوی یا سیدی عین علی و یا زین علی یا ابنی علی ابن الحسین یا بنی رسول الله الثقلین.»

عده ای معتقدند که این دو برادر هنگام شهادت هفت ساله و سیزده ساله بوده اند که در زمان امام رضا (علیه السلام) به اتفاق هارون الرشید به ایران آمدند و پس از ورود آنها به ایران، مأموران دستگاه حکومتی که قصد قتل عام سادات و فرزندان آنها را داشتند، در مسیر مشهد راه را بر آنها بستند و در نتیجه متفرق شدند.

این دو برادر نیز به قریه پونک آمدند و در همین محل توسط میرابی به نام علی عمران به شهادت رسیدند. بنابر گفته بلاغی، لقب مدفونین در بقعه عون بن علی و زیدبن علی است که در زبان عوام به عینعلی و زینعلی تبدیل شده است.

بنای تاریخی

امامزاده عینعلی و زینعلی یکی از مکان های تاریخی تهران هم به شمار می رود که بنای آن به دوران فتحعلی شاه قاجار نسبت داده می شود. این بنا از بیرون هشت ضلعی و از داخل مربع شکل و به طول و عرض چهار متر بوده است. اما در زمان ناصرالدین شاه، یک ایوان در سمت شرق بقعه و مسجد کوچکی در، غرب آن اضافه شده و بقعه به شکل امروزی درآمده است.

امامزاده فضای سرسبزی دارد که خیلی وقت ها خانواده زائران برای خستگی در کردن به باغ های اطراف آن پناه می برند.

برای رسیدن به این بقعه باید سری به میدان پونک، بزرگراه اشرفی اصفهانی، بلوار پونه یک، خیابان پونه سه بزنید. در واقع اگر از جنوب به شمال حرکت کنید، امامزاده در سمت راست بزرگراه اشرفی اصفهانی قرار دارد.

سه شنبه 1/6/1390 - 7:58
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته