• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1774
تعداد نظرات : 506
زمان آخرین مطلب : 3512روز قبل
جهانگردی
جالبترین هتل یخی دنیا در کانادا + عکس

 

 

  55701568013620124230 جالبترین هتل یخی دنیا در کانادا + عکس

هتل دی گلاس (hotel de glace) یا هتل یخی در شهر کبک کشور کانادا قرار دارد

این هتل با استفاده از ۱۵ هزار تن برف و بیش از ۵۰۰ هزار تن یخ ساخته شده است.

با توجه به اینکه مصالح به کار رفته در این هتل یخ و برف است، هر ساله با آغاز فصل زمستان و به مدت یک ماه، طراحی این هتل تغییر می‌یابد.هتل یخی دارای ۳۶ اتاق است که با دکوراسیون کاملا یخی ساخته شده. از مجسمه‌های روی دیوارها گرفته تا تخت همه از یخ درست شده‌اند.هتل یخی الهام گرفته شده از قصرهای داستان‌های کودکانه طراحی شده و همه ساله میزبان هزاران گردشگر از اقصی نقاط جهان است.

هتل دی گلاس، از جمله هتل‌های خاص جهان به شمار می‌آید و به قطب گردشگری کشور کانادا و شهر کبک شهرت یافته است.

  
  
  65854059994290707224 جالبترین هتل یخی دنیا در کانادا + عکس
 
 
 
40015119529167451265 جالبترین هتل یخی دنیا در کانادا + عکس
 
 
 
54887977235176850632 جالبترین هتل یخی دنیا در کانادا + عکس
 
 
 
69250604978161070792 جالبترین هتل یخی دنیا در کانادا + عکس
 
 
 
 58551317475819290265 جالبترین هتل یخی دنیا در کانادا + عکس
  
  
  21878411541230018780 جالبترین هتل یخی دنیا در کانادا + عکس
 
 
 
73383919859393961561 جالبترین هتل یخی دنیا در کانادا + عکس
 
 
 
42889521705781832557 جالبترین هتل یخی دنیا در کانادا + عکس
 
 
 
77250249118555925554 جالبترین هتل یخی دنیا در کانادا + عکس
 
 
 
 78440915655261456872 جالبترین هتل یخی دنیا در کانادا + عکس
  
  
  54951761063477279806 جالبترین هتل یخی دنیا در کانادا + عکس
 
 
 
53515167929730837344 جالبترین هتل یخی دنیا در کانادا + عکس
 
 
سه شنبه 2/3/1391 - 7:8
تاریخ

جشن شکرانه برداشت برنج در لشت نشاء

جشن شکرانه برداشت برنج در لشت نشاء

 

جشن شکرانه برداشت برنج در لشت نشاء

جشن شکرانه برداشت برنج در لشت نشاء

 

خبرگزاری مهر: مدیرکل پست استان گیلان از رونمایی تمبر "شکرانه نعمت" در روستای لیچاء لشت نشاء خبر داد.
محمد رضایی در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: کشاورزان برنج کار گیلانی جشنواره بزرگ خرمن و برداشت محصول تحت عنوان "شکرانه نعمت" را در بخش لشت نشاء برگزار و در حاشیه این جشنواره از تمبر شکرانه نعمت توسط قهرمانی چابک استاندار گیلان رونمایی شد.

منبع: lashtnesha.blogfa.com

نویسنده : علی پوررسول توچائی : ۱:۱۱ ‎ق.ظ ; ۱۳۸٩/٧/٢۸
    Comments نظرات (1) لینک دائم

قسمتی از تاریخ لشت نشاء

 

لشت نشاء در عصر قاجاریه :

اراضی لشت نشاء پس از سرکوب جنبش های روستایی در عصر صفویان به دستور شاه عباس به قیمت نازل خریداری و مصادره شد و جزء املاک سلطنتی در آمد و حکومت لشت نشاء به عنوان تیول به یکی از افسران قزلباش داده شد. این رویه در عصر افشاریان و زندیان تا اوایل حکومت فتحعلی شاه قاجار ادامه داشت و حکومت لشت نشاء وابسته به حکومت لاهیجان بود.

ناصرالدین شاه املاک لشت نشاء را بعنوان تیول به میرزا علی خان امین الدوله واگذار کرد ، بخشی از این اراضی به وسیله محسن خان پسر امین الدوله از حکومت خریداری شد. مظفر الدین شاه در هنگام نخست وزیری امین السلطان، میرزا علی خان امین الدوله را به لشت نشاء تبعید کرد، امین الدوله در دوم صفر 1322 هجری  در لشت نشاء وفات یافت ، مظفرالدین شاه بخشی از اراضی خالصانه لشت نشاء را بعنوان جهزیه  فخرالدوله  که به همسری محسن خان در آمده بود ، قرار داد.محسن خان به مرور اراضی خرده مالکین را نیز ضمیمه املاک خود کرد و به اراضی همسایگان نیز دستبرد زد و با فشار مالیات و عوارض سهم اربابی عرصه زندگی  را بر روستائیان سخت کرد.

 

خاندان امین الدوله در لشت نشاء:

خاندان امین الدوله در زمان ناصرالدین شاه نفوذ و قدرت خود را در لشت نشاء گسترش دادند . میرزا علی خان امین الدوله پسر مجدالملک وزیر وظایف از بزرگان قاجار بود.در زمان ناصرالدین شاه سمت ریاست مجلس شورای سلطنتی را بر عهده داشت. ناصرالدین شاه به علت علاقه ای که به او داشت ، اراضی حاصلخیز لشت نشاء را بعنوان تیول به او واگذار نمود.

امین الدوله در سال 1314 ه.ق پس از قتل ناصرالدین شاه از صدارت افتاد و به حکمرانی آذربایجان منصوب شد، وی در سال 1315 ه.ق از آذربایجان فراخوانده شد و برای بار دوم به منصب صدراعظمی دست یافت، امین الدوله در سال 1316 ه.ق از کار برکنار شد و در رجب 1317 از سوی مظفرالدین شاه به لشت نشاء تبعید گردید.امین الدوله در 22 صفر 1322 قمری در لشت نشاء بدرود حیات گفت و در جوار بقعه آقا سید محمد رضا (ساقی مزار) مدفن گردید که بعدها آرامگاه خانوادگی امینی ها شد.

لشت نشاء در دوره پهلوی :

پس از پیروزی انقلاب مشروطیت میرزا کریم خان رشتی (خان اکبر) و برادرش سردار محیی در صدد بر آمدند، املاک لشت نشاء را از دست امین الدوله دربیاورند شرایط عمومی نیز برعلیه محسن خان امین الدوله آماده بود،وی به طرفداری از روسیه تزاری معروف بود،در جریان  پناهندگی گروهی از مشروطه طلبان با پارک امین الدوله با مستبدین و محمدعلی شاه همکاری نزدیک داشت،از این نظر بدنامی و رسوایی برای خود خریده بود.

سرنگونی حکومت رضا شاه در شهریور 1320 شرایط را برای رشد احزاب فراهم نمود و آزادی های اجتماعی در جامعه روستائی بازتاب مثبت گذاشت، جو نسبتاً دموکراتیکی که در کشور حاکم شده بود ،شرایط بسیار مساعدی برای مبارزه دهقانان بوجود آورده بود. (انجمن حمایت از دهقانان )در میان روستائیان به فعالیت پرداخت ،هسته های دهقانی در روستاهای لشت نشاء شکل گرفت ،در هر روستا مکانی به کمیته روستایی اختصاص یافت.

سفر شاه به لشت نشاء:

محمد رضا پهلوی در سال 1341 به گیلان سفر کرد. لشت نشاء از جمله مناطقی بود که مورد بازدید شاه قرار گرفت ،محمد رضا پس از مکثی در کوچصفهان از روستاهای کنارسر،لیموچاه،گفشه،بالامحله عبور کردی در شهر لشت نشاء برای دهقانان  سخنرانی کرده و برنامه های اصلاحات ارضی را برای مردم تشریح کرد و مردم را به آینده ای درخشان نوید داد پس از عبور از روستای فخرآباد وارد زیباکنار شد.

 

منبع: doosti77.blogfa.com

نویسنده : علی پوررسول توچائی : ۳:٤٥ ‎ب.ظ ; ۱۳۸٩/٤/۱٦

 

تاریخ لشت نشاء

کتابخانه هفت تیر لشت نشا

 

لشت نشاءاز مناطق قدیمی گیلان است، که سابقه آن را بنا به آثار باستانی و خرابه های موجود درآن به قبل از اسلام می رسانند.دانشمند فرهیخته دکتر منوچهر ستوده نویسنده کتاب <<از آستارا تا استارا آباد>> که در مورد مناطق قدیمی و آثار باستانی شمال ایران بررسی جامعی صورت داده از تعدادی بقاع و زیارتگاه در مناطق مختلف گیلان نام می برد که  بقایای زمانی است که هنوز دین مبین اسلام در کوه و دشت گیلان رواجی نداشته است. وی از هشت موردی  که در گیلان نام می برد ، یکی هم <<محل قدیمی و باستانی ساقی مزار >> در جورشر لشت نشاء است که امروزه بقعه آقا سید محمد رضا در آن قرار دارد .

لشت نشاء در هنگام خیزش علویان در گیلان پناهگاه امنی برای این خاندان بود، مردم لشت نشاء از جنبش و مبارزات اجتماعی داعی کبیر حسن بن زید از نوادگان امام حسن بر علیه خوانین و نمایندگان دست نشانده خلفا حمایت و پشتی بانی نمودند.

مردم لشت نشاء تا سال 933 ه .ق در آئین زیدی باقی ماندند تا اینکه سلطان احمد خان نهمین امیر کیائی در این سال به دربار صفویان رفت و از آئین خود دست کشید و مذهب شیعه 12 امامی را پذیرفت .وی پس از بازگشت از دربار صفویان از مردم لاهیجان و لشت نشاء خواست تا به پیروی از صفویان آئین جدید را بپذیرند ، از این هنگام مردم لشت نشاء و شرق گیلان رسماً به مذهب شیعه دوازده امامی در آمدند.

 

لشت نشاء در عصر قاجاریه :

اراضی لشت نشاء پس از سرکوب جنبش های روستایی در عصر صفویان به دستور شاه عباس به قیمت نازل خریداری و مصادره شد و جزء املاک سلطنتی در آمد و حکومت لشت نشاء به عنوان تیول به یکی از افسران قزلباش داده شد. این رویه در عصر افشاریان و زندیان تا اوایل حکومت فتحعلی شاه قاجار ادامه داشت و حکومت لشت نشاء وابسته به حکومت لاهیجان بود.

ناصرالدین شاه املاک لشت نشاء را بعنوان تیول به میرزا علی خان امین الدوله واگذار کرد ، بخشی از این اراضی به وسیله محسن خان پسر امین الدوله از حکومت خریداری شد. مظفر الدین شاه در هنگام نخست وزیری امین السلطان، میرزا علی خان امین الدوله را به لشت نشاء تبعید کرد، امین الدوله در دوم صفر 1322 هجری  در لشت نشاء وفات یافت ، مظفرالدین شاه بخشی از اراضی خالصانه لشت نشاء را بعنوان جهزیه  فخرالدوله  که به همسری محسن خان در آمده بود ، قرار داد.محسن خان به مرور اراضی خرده مالکین را نیز ضمیمه املاک خود کرد و به اراضی همسایگان نیز دستبرد زد و با فشار مالیات و عوارض سهم اربابی عرصه زندگی  را بر روستائیان سخت کرد.

 

لشت نشاء و نهضت جنگل: 

میرزا کوچک خان رهبر نهضت جنگل در عصر مشروطیت از طرف انجمن روحانیون  مامور لشت نشاء شد تا از مبارزه دهقانان لشت نشاء بر علیه مالک آنجا حمایت کند. میرزا برای تنظیم امور ملیون گاهی پیاده به اطراف رشت مسافرت کرده و با حمایت از مظلومین قریه لشت نشاء (یکی از اقراء گیلان ) که برعلیه تجاوزات مستبدین قیام کرده بودند ، آتش حریت طلبی را در هر کجا که می توانست روشن می نمود.

میرزا محسن خان امین الدوله در سال 1335 ه.ق با 80 نفر مسلح و با عده ای از قزاق و سرباز وارد لشت نشاء شد ، ظاهر قضیه حل اختلاف ملکی امین الدوله و امین الضرب از  مالکین عمده گیلان و حسن کیاده و تعیین حدود لشت نشاء و حسن کیاده مطرح شد.

از طرف هیئت اتحاد اسلام میرزا کوچک خان و محمد اسماعیل عطارکسمائی با 40 نفر مجاهد مأمور حرکت به لشت نشاء و دستگیری تازه واردین شدند، این گروه پس از دو شب راهپیمایی بطور مخفیانه به لشت نشاءرسیدند.

میرزا به کمک اهالی سپیده دم به عمارت (هشتی ) محسن خان امین الدوله حمله برد.در این حمله امین الدوله ، حاجی میرزا محمد رضا وکیل انجمن سابق رشت و حاجی محمد تقی  وکیل الشریعه و عده ای دیگر دستگیر شدند.

اهالی لشت نشاء همینکه از قضیه آگاه شدند ،همه از خانه های خود بیرون آمده و در میدان عمومی  جمع و وجد  و شعفی زاید الوصف نشان دادند.فریاد زنده باد مجاهدین تمام فضا را پر کرده و جمعیت هلهله کنان هردم به طرف افراد جنگل  که در آنوقت هنوز موی سر و صورت خود را اصلاح نکرده و در عین حال به تفنگ و قطارهای فشنگ وضعیت شگفت آوری داشتند ،نزدیک می شدند. بطوریکه می خواستند آنها را در آغوش گرفته و به این وسیله اظهار حق شناسی و شکر گزاری خویشتن را به ثبوب رسانند تا انکه کوچک خان به زحمت خود را به وسط رسانیده و خطابه مختصری  برای آنان ایراد نمود و مقاصد هیئت اتحاد اسلام را بیان کرد.

امین الدوله به همراه دستگیر شدگان به کسما برده شد ، خرده مالکین لشت نشاء به کسما رفته و با  ارائه اسناد و مدارک خود بر علیه محسن خان متظلم شدند.

سرانجام قرار شد امین الدوله شصت هزار تومان به جنگلی ها بپردازد ، از این مبلق سی هزار تومان نقداً و سی هزارتومان بقیه بوسیله مباشرین و کدخدایان از عوائد سهم اربابی وصول گردد،به این طریق امین الدوله از دست جنگلیها رهایی یافت.

 

خاندان امین الدوله در لشت نشاء:

خاندان امین الدوله در زمان ناصرالدین شاه نفوذ و قدرت خود را در لشت نشاء گسترش دادند . میرزا علی خان امین الدوله پسر مجدالملک وزیر وظایف از بزرگان قاجار بود.در زمان ناصرالدین شاه سمت ریاست مجلس شورای سلطنتی را بر عهده داشت. ناصرالدین شاه به علت علاقه ای که به او داشت ، اراضی حاصلخیز لشت نشاء را بعنوان تیول به او واگذار نمود.

امین الدوله در سال 1314 ه.ق پس از قتل ناصرالدین شاه از صدارت افتاد و به حکمرانی آذربایجان منصوب شد، وی در سال 1315 ه.ق از آذربایجان فراخوانده شد و برای بار دوم به منصب صدراعظمی دست یافت، امین الدوله در سال 1316 ه.ق از کار برکنار شد و در رجب 1317 از سوی مظفرالدین شاه به لشت نشاء تبعید گردید.امین الدوله در 22 صفر 1322 قمری در لشت نشاء بدرود حیات گفت و در جوار بقعه آقا سید محمد رضا (ساقی مزار) مدفن گردید که بعدها آرامگاه خانوادگی امینی ها شد.

لشت نشاء در دوره پهلوی :

پس از پیروزی انقلاب مشروطیت میرزا کریم خان رشتی (خان اکبر) و برادرش سردار محیی در صدد بر آمدند، املاک لشت نشاء را از دست امین الدوله دربیاورند شرایط عمومی نیز برعلیه محسن خان امین الدوله آماده بود،وی به طرفداری از روسیه تزاری معروف بود،در جریان  پناهندگی گروهی از مشروطه طلبان با پارک امین الدوله با مستبدین و محمدعلی شاه همکاری نزدیک داشت،از این نظر بدنامی و رسوایی برای خود خریده بود.

سرنگونی حکومت رضا شاه در شهریور 1320 شرایط را برای رشد احزاب فراهم نمود و آزادی های اجتماعی در جامعه روستائی بازتاب مثبت گذاشت، جو نسبتاً دموکراتیکی که در کشور حاکم شده بود ،شرایط بسیار مساعدی برای مبارزه دهقانان بوجود آورده بود. (انجمن حمایت از دهقانان )در میان روستائیان به فعالیت پرداخت ،هسته های دهقانی در روستاهای لشت نشاء شکل گرفت ،در هر روستا مکانی به کمیته روستایی اختصاص یافت.

 

سفر شاه به لشت نشاء:

محمد رضا پهلوی در سال 1341 به گیلان سفر کرد. لشت نشاء از جمله مناطقی بود که مورد بازدید شاه قرار گرفت ،محمد رضا پس از مکثی در کوچصفهان از روستاهای کنارسر،لیموچاه،گفشه،بالامحله عبور کردی در شهر لشت نشاء برای دهقانان  سخنرانی کرده و برنامه های اصلاحات ارضی را برای مردم تشریح کرد و مردم را به آینده ای درخشان نوید داد پس از عبور از روستای فخرآباد وارد زیباکنار شد.

منبع:

 

سه شنبه 2/3/1391 - 6:44
اخبار
سه شنبه 2/3/1391 - 6:41
تاریخ
جشن تیرگان


تیرگان؛ جشن شکرگزاری دستهای پینه بسته
ایرن: اول تیر ماه هر سال جشن تیرگان در مناطقی از استان مرکزی به مرکزیت روستای زلف آباد فراهان برگزار می شود، این جشن به شکرانه برداشت گندم برگزار می شود و ریشه در باورهای مردم دارد که تا امروز حیات داشته است.

به گزارش خبرنگار مهر ، نام دیگر جشن تیرگان، جشن گندم است و در طول حیات خود گر چه با تغییرات حرکت کرده اما از بین نرفته است.
در روز جشن تیرگان، مردم از تمام منطقه فراهان و شهرهای اطراف مانند آشتیان، تفرش، اراک، در این محل اجتماع کرده و برای خیر و برکت محصولات کشاورزی خود مراسم دعا و نیایش برگزار می ‌کنند.
جاذبه اصلی و مهم مراسم این روز در محوطه بیرون امامزاده است که مردم شهرهای ایران مانند همدان، ملایر، ‏قم و تهران تولیدات خود شامل سوغات، عطاری و گیاهان دارویی، انواع گل و گیاه، ابزار کشاورزی و صنایع دستی را به معرض فروش می‌ گذارند.
جشن تیرگان در کتب تاریخی
جشن تیرگان از زمان‌های ایران باستان در روز سیزدهم تیر برگزار می ‌شد، ولی سال‌هاست که در دلف‌ آباد با گذشت زمان‌های طولانی و با ترکیبی از آداب و رسوم محلی و مراسم مذهبی مانند تعزیه‌خوانی شکل مخصوص به خود گرفته است و همچنان تا به امروز اجرا می‌ شود.
تاریخ این جشن به دلیل اینکه روز آغاز فصل تابستان، فصلی پرکار برای کشاورزان و بلندترین روز سال است و همچنین شروع برداشت گندم به عنوان مهم‌ ترین محصول کشاورزان این منطقه است، به یکم تیر ماه تغییر یافته است.
مردم شهر دلف آباد، زلف آباد کنونی و محل امامزاده احمد بن علی(ع) به علت تخریب شهر توسط سپهدار یوسف خان گرجی در زمان فتحعلی شاه قاجار که از شهر خود رانده شدند، در مزرعه فرمهین و دیگر روستاهای منطقه ساکن شدند وبه این صورت روستای فرمهین شکل گرفت.
فراهانیها تاریخ را تغییر دادند
به گفته مدیر کل میراث فرهنکی استان مرکزی، جشن تیرگان از زمان‌های ایران‌باستان در روز سیزدهم تیر برگزار می‌شد، ولی سال‌هاست که در زلف‌آباد در اول تیر ماه برگزار می شود.
محمد حسین فراهانی افزود: این تغییر در زمان های گذشته و با تغییر زمان برداشت گندم در این منطقه به اول تیر تغییر یافته است.
وی این جشن را جشنی مردمی دانست و گفت: این مراسم با ترکیبی از آداب و رسوم محلی و مراسم مذهبی مانند تعزیه‌خوانی شکل مخصوص به خود را گرفته است و همچنان تا به امروز به اجرا در می‌آید.
جشن آب پاشانک، برای ابراز شادی ها
پس از اسکان، این گروه‌ ها در روستاهای خود با یکدیگر قراری منعقد کردند که همه ساله برای گرامی داشتن یاد شهر ویران شده خود بر مزار رفتگان که در ذلف آباد دفن بودند حاضر شوند.
تاریخچه دیگری که برای مراسم اول تابستان نقل می ‌کنند این است که در اول تابستان خسرو پرویز از فراهان می ‌گذشت و برای رفع خستگی در کنار جویی فرود آمد.
او پس از خوردن آب خورده و شستن دست و رویش، یک حوری ظاهر ‌شده و شروع به آب پاشیدن به سوی خسرو می‌کند، خسرو هم خوشحال از این اتفاق شروع به این کار می‌ کند پس از سال‌ ها هر سال در این منطقه جشنی به‌ نام جشن " آب پاشانک" نیز برگزار می شود.
آب در فرهنگ ایرانی حامل روشنایی و خوش یومنی است و مراسم آب پاشانک به واسطه اولین روز تابستان انجام می شود تا شادی ها ابراز شود.
جلوه های مذهبی در جشن باستانی تیرگان
نکته جالب در مورد جشن تیرگان گام به گام حرکت این جشن با باورهای دینی مردم است چنانکه امروزه تعزیه یکی از ویژگی ها و برنامه های این جشن باستانی است.
در کنار برنامه های متنوع و سرگرم کننده و چیدن بساط فروش انواع تنقلات محلی و لباس برنامه های مذهبی در این روز اجرا می شود.
جشنهای ایرانی نماد همدلی
در زلف آباد مراسم تعزیه ‌خوانی هر ساله توسط گروه تعزیه ‌خوان ‌های تفرشی که از تعزیه خوانان مشهور کشور هستند در محوطه باز امامامزاده زلف آباد به اجرا درمی‌ آید.
همدلی و وحدت نماد جشن های باستانی ایرانی است که پس از ورود اسلامی با رنگ های مذهبی آمیخته شده و نمادهای انسانی و اصیل آن توقیت شده است.
در کنار هم بودن، تلاش برای همسایه و دیگری، دست به دست هم دادن برای گرفتن نتجیه بهتر، توکل به خداف ایمان به خدا و شکرگزاری از او جلوه های بازر این جشن ها ست که اتفاقا در جشن تیرگان هم دیده می شود.
اصالت ها را حفظ کنیم و مغفول بیگانه نشویم
وظیفه ما در دوره کنونی حفظ اصالت هایی است که به مدد تلاش نیاکان ما شکل گرفته و تا به امروز حرکت کرده است. اصالتهای که به برکت اسلام زیبایی دو چندان یافته و مقبولتر شده است
امروزه شاهد به نمایش درآمدن حرکت های گاه بی مفهوم جشن گونه در کشورهای غربی هستیم که با آب و تاب به آن پرداخته می شود در حالیکه این حرکت ها با انسجام و مفاهیم متعالی تری در فرهنگ ما وجود دارد و ما آن توجه کافی نمی کنیم.


انتهای خبر // www.iren.ir // ایرن
سه شنبه 2/3/1391 - 6:39
سفره آرایی و میوه آرایی

تصاویر دیدنی از جشنواره هندوانه در ایتالیا(تقدیم به نیاز بهتر از جانم)...دی










.






سه شنبه 2/3/1391 - 6:38
سخنان ماندگار

عکس/ نظر ناپلئون درباره قرآن


برچسب ها: ناپلئون بناپارت ، قرآن
سه شنبه 2/3/1391 - 6:28
قرآن

نکاتی حیرت انگیز درباره بسم الله

خدای متعال برای اینکه به انسانها بیاموزد که کار را به نام خدا آغاز کنند هم سوره های قرآن و هم ابتدای قرآن را با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز کرده است و رسول خدا (ص) نیز در حدیثی فرمود "هر کاری که به نام خدا شروع نشود ابتر است".

مهر:‌ کتاب مقدس قرآن مجموعه اى از سخن الهى است که در مدت 23 سال به وسیله امین وحى جبرائیل بر قلب نازنین پیشواى گرامى اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) نازل گردید که در طول حیات مبارک پیامبر(ص) و زندگی ائمه اطهار(ع) تفسیر برخی از آیات قرآن از زبان مبارک این بزرگواران بیان شد، اما بسیاری از آیات قرآن توسط مفسران و علمای اسلام بر اساس روایات اسلامی تفسیر شد که نتیجه این تلاشها تاکنون نگارش صدها کتاب تفسیری بوده است.

گروه دین و اندیشه خبرگزاری مهر، در نظر دارد هر هفته با استفاده از تفاسیر قرآن به ویژه تفسیر آیت الله جوادی آملی نکات کلیدی و راهگشای هر سوره از قرآن را از ابتدای سوره فاتحة الکتاب به دوستداران قرآن ارائه دهد که نخستین شماره از این گزارش به تفسیر آیه « بسم الله الرحمن الرحیم» می پردازد:

بسم الله الرحمن الرحیم
جمله بسم الله الرحمن الرحیم 114 بار بر پیامبر اکرم(ص)نازل شده است؛ در 113 سوره به عنوان سرفصل آمده و از آنجا که اول سورهٔ برائت بسم الله نازل نشده و در سورهٔ نمل علاوه بر ابتدای سوره، در آیه« إنّه من سلیمان و إنّه بسم الله الرحمن الرحیم» نیز این جمله مبارکه آمده است مجموعا 114 آیه می شود.
«بسم الله الرحمن الرحیم» جزء‌ سوره حمد و دیگر سوره های قرآن به شمار می رود -الا سوره توبه- و اگر کسی سوره حمد را در نماز یا غیرنماز، واجب شد که بخواند، اگر این آیهٔ‌ بسم الله را نخواند سوره را ناقص خوانده، چرا که این آیه جزء سورهٔ فاتحة‌ الکتاب است.
بنابر روایتی، احتمالاً برای اولین بار، سلمان فارسی به درخواست ایرانیان ترجمه سوره حمد و «بسم الله الرحمن الرحیم » را انجام داد که در آن ترجمه «بسم الله ...» «به نام یزدان بخشاونده» آمده و در ترجمه تفسیر طبری که مترجم آن ناشناس است، به صورت «به نام خدای مهربان بخشاینده » ذکر شده و تا زمان حاضر با اندک تفاوتی به صورت «به نام خداوند بخشنده مهربان» باقی مانده است.

عبارت «بسم اللّه الرحمن الرحیم » نخستین عبارت قرآن است که در اول سوره علق (اقرا) بر پیامبر(ص) نازل شد و در احادیث شیعی این عبارت سرآغاز قرآن معرفی شده است. از روایتی که کلینی از امام صادق (ع) نقل می کند، آغاز همه کتب آسمانی «بسم الله الرحمن الرحیم » بوده است. این عبارت در ابتدای تمام سوره های قرآن، جز سوره برائت (توبه) آمده است. همچنین سوگند دادن خدا به «بسم الله الرحمن الرحیم »، در برخی ادعیه، حاکی از ارزش این آیه است.


ارتباط محتوای«بسم الله» با مضمون هر سوره
بر اساس نظر اکثر مفسران هر باری که «بسم الله الرحمن الرحیم» نازل می شد معنای جدید و مصداق تازه‌ای را در برداشت به این معنی که محتوای بسم الله آن سوره با مضمون آن سوره در ارتباط است. چون مضمون سور فرق می ‌کند، ‌مضمون این بسم الله ها هم فرق خواهد کرد و پایان هر سوره با نازل شدن بسم الله مشخص می ‌شد.
ادب الهی در شروع کار/ نافرجام بودن هر کاری که با نام خدا آغاز نشود

خدای متعال برای اینکه به انسانها بیاموزد که کار را به نام خدا آغاز کنند هم سوره های قرآن و هم ابتدای قرآن را با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز کرده و علمای فریقین(شیعه و سنی) از رسول خدا (ص) نقل کرده اند « کل امر ذی بال لم یبدأ فیه ببسم الله فهو ابتر» یعنی «هر کاری که به نام خدا شروع نشود ابتر است». بنابراین اگر انسان کاری را به نام خدا شروع نکند، هرگز به مقصد نمی ‌رسد.
عبادتی که با نام خدا شروع نشود هم ابتر است
خدای سبحان با آغاز سوره فاتحة الکتاب به بسم الله به ما آموخت که این حمد و عبادت خدا را نیز به نام خدا آغاز کنید تا به مقصد برسید. معلوم می ‌شود اگر عبادت هم به نام خدا نباشد ابتر است چون حسن فعلی دارد ولی ارتباط را انسان حفظ نکرده است. هر چه به نام خدا نباشد، او هالک است زیرا چیزی که به نام خدا نباشد لا شیء‌ است به صورت شیء. بقاء فقط از آن خداست و کاری که برای وجه الله نباشد پایدار نیست.
امام صادق(ع) در روایتی از بسم الله به عنوان کلید درهای طاعت یاد کرده و می فرماید: درهاى گناهان را با استعاذه (پناه بردن به خدا) ببندید و درهاى طاعت را با بسم اللّه‏ گفتن بگشایید. همچنین امام صادق (ع) در حدیثی فرمودند: هرگاه یکى از شما وضو بگیرد و بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم نگوید، شیطان در آن شریک است و اگر غذا بخورد و آب بنوشد یا لباس بپوشد و هر کارى که باید نام خدا را بر آن جارى سازد، انجام دهد و چنین نکند، شیطان در آن شریک است. 
نزدیکی«بسم الله» به اسم اعظم/ اسم اعظم از سنخ لفظ و مفهوم نیست

بر اساس روایات اسلامی"اسم اعظم" به بسم الله به قدری نزدیک است که سیاهی و سفیدی چشم به هم نزدیک هستند. اسم اعظم از سنخ لفظ و مفهوم و یا صورتی ذهنی نیست؛ که اگر کسی این کلمات را یاد گرفت بتواند مرده‌ای را زنده کند و مانند آن. اسم اعظم مقام است جزء‌ درجات اولیای الهی است که اگر روح به آن درجه ولایت رسید،‌ این کلمات را بر زبان جاری کند آن اثر را خواهد داشت. لذا اولیای الهی با «بسم الله الرحمن الرحیم» کار می ‌کردند.
همان طوری که خدای سبحان هر چه را که بخواهد با «کن» انجام می ‌دهد، بندهٴ آن مولی هم به اذن آن مولی، هر چه را بخواهد با بسم الله انجام می ‌دهد. نمونه‌اش را قرآن در جریان نوح بیان کرده است که «بسم الله مجریها و مرسیها» جریان نوح را که قرآن کریم طرح می ‌کند می ‌فرماید او که مسلط بر این طوفان سهمگین بود، کشتی را با نام خدا حرکت می ‌داد و با نام خدا آرام می ‌کرد و یا سیر و سکون این کشتی با نام خدا بود.
آنکه عبد کامل است به اذن خدا از «بسم الله» کاری می گیرد که مولای او از «کن» کاری را می‌گرفت. چون این عبد به جایی رسیده است چیزی نمی ‌خواهد مگر این که خدا بخواهد. لذا گفتند «بسم الله الرحمن الرحیم به اسم اعظم آنقدر نزدیک است که سیاهی چشم به سفیدی چشم نزدیک است»

آیت الله جوادی آملی در این باره می گوید: اسم اعظم مفهوم نیست که با علم حصولی و وجود ذهنی اثر کند. اسم اعظم حرف نیست که با حرف کسی مرده را زنده کند یا با حرف کسی بر دریا مسلّط بشود، کشتی را با حرف براند. این چنین نیست. عالم نه با حرف اداره می ‌شود، نه با مفهوم ذهنی. عالم با آن مقام انسانی اداره می ‌شود.
اگر بسم الله همراه آن مقام بود، از جان یک موحدی «بسم الله» نشأت گرفت، یک موحد کامل گفت «بسم الله الرحمن الرحیم» این است که از اسم اعظم سهمی دارد و می ‌تواند بر عالم به اذن آفریدگار عالم اثر بگذارد و مسلط بشود. و گر نه اسم اعظم یک کلمه‌ای باشد انسان در بین کلمات جستجو کند آنها را بخواند و بدمد و مرده‌ای را زنده کند این افسانه است. یا اسم اعظم یک مفهومی باشد که هر کسی که این مفهوم را به خاطر سپرد، درخت پژمرده‌ را سرسبز کند، این قصه است.
عالم که با مفهوم و با لفظ نمی ‌گردد. عالم با حقیقت می ‌گردد. هر کسی به مقام ولایت رسید مانند انبیای الهی، آن مقام را پیدا می ‌کند و از آن کلمات آن اسم ها را استفاده می کند و الا چه خاصیت دهد نقش نگینی. آن انگشترها را اگر دیگران هم داشته باشند اگر انگشت، انگشت سلیمان نباشد، نقش نگین که اثری ندارد. و اگر جان، جان اولیای الهی نباشد بسم الله آن اثر را نمی ‌گذارد.

مبدأ اشتقاق و تحول در کلمهٴ «الله»/ تحیر شورافکن و ممدوح
«الله» از« ألِهَ » به معنی «عبادت» مشتق است؛ یا از «ألَهَ» و «وَلَهَ» به معنای تحیر و «إلٰهَ» بر وزن کتاب به معنای مکتوب است. خدا را آنچنانی که هست نمی ‌توان شناخت این تحیّر و وله یک تحیر ممدوح است بر خلاف تحیر مذموم. تحیر برای انسانی که راه را طی نکرده است مذموم است و عذاب می ‌آورد. اما تحیر برای کسی که به مقصد رسیده است نشاط و انس می ‌آورد. خدای سبحان، الله إله است یعنی «مألوه» و «معبود» یا «إلٰه» است یعنی «مألوه» و مورد تحیر و کم کم علم بالغلبه شد و چون ذات همهٔ کمالات را داراست از این جهت می‌گویند الله، نام ذات هستی است که مستجمع همهٔ کمالات است نه مفهوماً‌ اشتمال همهٔ کمالات در این مفهوم اخذ شده باشد.
تفسیر « الرحمن الرحیم»/ رحمت رحمانیه خداوند فراگیر و مطلق است
در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده که فرمود: رحمان اسم خاص است اما صفت عام دارد ( نامى است مخصوص خدا ولى مفهوم رحمتش همگان را در بر مى گیرد ) ولى رحیم اسم عام است به صفت خاص ( نامى است که بر خدا و خلق هر دو گفته مى شود اما اشاره به رحمت ویژه مؤمنان دارد) .
خدای سبحان دو رحمت دارد یک "رحمت مطلقه" که آن رحمت مطلقه دیگر مقابل ندارد. یک "رحمت خاصه" است که مقابل آن "غضب" است. آن رحمت مطلقه که فراگیر است حتی جهنم را هم زیر پوشش دارد آن دیگر مقابل ندارد. غضبی که مقابل آن رحمت باشد، نیست. این که فرمود: «و رحمتی وسعت کلّ شی» هر که شیء است مشمول رحمت من است و اینکه در ادعیه هم گفته می ‌شود خدای سبحان «یا من سبقت رحمته غضبه» یا تو را سوگند می ‌دهیم «برحمتک التی وسعت کل شیء» این رحمت مطلقه است و رحمت مطلقه مقابل ندارد. چیزی که مقابل این رحمت باشد عدم است نه غضب.
پیامبر اکرم (ص) در این مورد می فرماید: خداوند بزرگ صد باب رحمت دارد که یکى از آن را به زمین نازل کرده است و در میان مخلوقاتش تقسیم نموده و تمام عاطفه و محبتى که در میان مردم است از پرتو همان است، ولى 99 قسمت را براى خود نگاه داشته و در قیامت بندگانش را مشمول آن می سازد.
اساس کار خداوند بر رحمت است و مجازات جنبه استثنائى دارد که تا عوامل قاطعى براى آن پیدا نشود تحقق نخواهد یافت، چنانکه در دعا مى خوانیم «یا من سبقت رحمته غضبه : اى خدائى که رحمتت بر غضبت پیشى گرفته است» . انسانها نیز باید در برنامه زندگى چنین باشند ، اساس و پایه کار را بر رحمت و محبت قرار دهند و توسل به خشونت را براى مواقع ضرورت بگذارند و اینکه قرآن 114 سوره دارد ، 113 سوره با رحمت آغاز مى شود و تنها سوره توبه که با اعلان جنگ و خشونت آغاز مى شود و بدون بسم الله است، این خود گویای بسیاری از نکات اخلاقی و رفتاری برای ما انسانها و مسلمانان است.

«بسم الله» حوامیم سبعه ومسبحات ستّه برای رسیدن به هدف مشترک آن سور
آیت الله جوادی آملی در تفسیر آیه « بسم الله الرحمن الرحیم» سوره حمد به اشتراک مضمون برخی از سوره های قرآن اشاره کرده و می گوید: گاهی چند سوره یک مضمون مشترک و واحدی را دارند. مثل «حوامیم سبعه» و «مسبّحات سته» و مانند آن.
 
این حوامیم هفتگانه که اول همهٔ اینها "حم" است و با حم شروع می ‌شود یک معنای مشترکی را تعقیب می کنند، گرچه برای هر یکی از این هفت حم هدف خاص است لذا هفت سوره شد. ولی همهٔ این هفت سوره یک جامعی دارند که از آن جهت حوامیم سبعه با حرف مقطع حم شروع می ‌شود. بسم اللهی که مربوط به این هفت سوره است با هدف مشترک این هفت سوره مناسب است.رسول خدا (ص) هر شب قبل از خوابیدن این شش سورهٔ مسبحات را قرائت می کردند و این جزء سنن و دستورات ما هم هست که هر شب انسان این شش سوره را قرائت کند.

متعلَّق بسم الله
گفتن بسم الله در آغاز هر کار هم به معنى استعانت جستن به نام خدا است، و هم شروع کردن به نام او و این دو یعنى استعانت و شروع که مفسران بزرگ ما گاهى آن را از هم تفکیک کرده اند و هر کدام یکى از آن دو را در تقدیر گرفته اند به یک ریشه باز مى گردد. در واقع این دو لازم و ملزوم یکدیگرند یعنى هم با نام او شروع مى کنم و هم از ذات پاکش استمداد مى طلبم.
پس بسم اللهی که در اول قرآن است انسان به نام خدا شروع می ‌کند که به هدف این قرآن که نورانی شدن است، برسد. چون خدای سبحان قرآن را نور نامید بسم اللهی که در اول قرآن است برای این است که انسان به این هدف واحد قرآن که نورانی شدن است، برسد. بسم اللّهی که در هر سوره است برای رسیدن به هدف خاص آن سوره است و بسم اللهی که در مسبحات ستة است برای رسیدن به هدف مشترک آن شش سوره تسبیحی است. بسم اللّهی که در حوامیم سبعه است برای نیل به هدف مشترک آن هفت حامیم است و مانند آن.

در بعضی از تعبیرات بزرگان آمده است که همهٔ معارف قرآن کریم در سورهٔ حمد جمع شده است که آن فاتحة الکتاب است. ام الکتاب است و مانند آن؛ و همهٔ معارف سورهٔ فاتحهٴ الکتاب در بسم الله الرحمن الرحیم جمع شده است و همهٔ آن اسرار در" باء" بسم الله الرحمن الرحیم جمع شده است و امیرالمؤمنین(ع) می فرماید: من نقطة باء بسم الله الرحمن الرحیم هستم.
قداست و برکت نام خدا
«بسم الله الرحمن الرحیم» آنچنان از قداست برخوردار است که انسانها موظفند این نام را تسبیح و تکریم کرده و آن را فراموش نکنند. نه این نام را در جای باطل به کار برند و نه در کار حق از این نام غفلت کنند و نه در کنار این نام، نام دیگری یا دیگران را ببرند. لذا خدای سبحان هم این اسم را مظهر برکت قرار داد، هم مظهر تسبیح، هم اوصاف تشبیهیه را در این اسم ظاهر کرد و هم برکات تنزیهیه را، هم فرمود «تبارک اسم ربک» هم فرمود «سبّح اسم ربک».
خداوند فرمود: «فسبّح باسم ربک العظیم»و «سبح اسم ربک الاعلی»(این نام را تنزیه بکن). این طور نباشد که در کنار این نام شریکی برای او قائل باشی و بگویی به نام خدا و به نام خلق قهرمان خدا. این تنزیه نام خدا نیست. این توهین نام است که در کنار این نام، نام دیگری یا دیگران باشد. و مبادا بگویی اول به نام خدا، دوم به نام فلان شخص. خدا نامش اولی است که ثانی برنمی ‌دارد. نه در کنار او نامی است، نه او اول است و دیگری یا دیگران ثانی. این نام را تنزیه بکن.
وقتی آیه«سبح اسم ربک الاعلی» نازل شد، رسول خدا (ص) فرمود: «اجعلوها فی سجودکم» آنرا در سجده قرار بدهید، که در سجده می ‌گوییم: سبحان ربی الاعلی و بحمده. وقتی آیه«سبح اسم ربک العظیم» نازل شد پیامبر(ص) فرمود: «اجعلوها فی رکوعکم» لذا در رکوع می ‌گوییم: سبحان ربی العظیم و بحمده. اینکه خدای سبحان فرمود نام مرا گرامی بدارید «تبارک اسم ربک ذی الجلال و الاکرام» برای اینکه این نام منشأ برکت است. این نام نشانه و علامت آن هستی محض است که همهٔ خیرات از ناحیه اوست.
شرط حلّیت ذبیحه ذکر اسم الله است نه بخصوصه
خداوند در قرآن می فرماید «و لا تأکلوا ممّا لم یُذْکَر اسمُ الله علیه و إنّه لفسقٌ» که این یک حکم شرعی است. دستور اسلام این است که وقتی می ‌خواهید ذبیحه را ذبح کنید، نام خدا را ببرید «فاذکروا اسم الله علیها». این جنبه اثباتی قضیه و اگر کسی عمداً نام خدا را نبرد، آن حیوان مردار می ‌شود؛ یعنی چیزی که حلال و طیب و طاهر بود می ‌شود مردار و حرام و آلوده.
یک شرط حلیت ذبیحه آن است که ذابح مسلمان باشد و یک شرط دیگر این است که حین ذبح بگوید «بسم الله الرحمن الرحیم». اگر یک مسلمانی در حین ذبح، عمداً بسم الله را نگفت یا گفت به نام نامی فلان فرد و غیره و ذبیحه را سر برید این گاو و گوسفند حلال و پاک با این کار حرام و آلوده می شود.
بسم الله نشانه دین اسلام
پیامبر(ص) و ائمه اطهار (ع) علاوه بر توصیه های عام نسبت به ذکر بسمله، در مواردی خاص، مانند اوقات خوردن غذا، نوشتن نامه ، رفتن به بستر برای خواب و برخاستن از بستر تأکید بیشتری بر بیان بسم الله داشتند. با این اوصاف ، ذکر بسمله برای مسلمانان به صورت شعار و نشانه دین اسلام درآمده است و بلند گفتن آن از نشانه های ایمان شمرده می شود، چنانکه پیامبر اکرم(ص) هنگام تلاوت قرآن، بسمله را به صدای بلند می گفت و مشرکان از او روی بر می گرداندند که آیة 46 سوره اسراء به همین نکته اشاره دارد.
سه شنبه 2/3/1391 - 6:27
اخبار

تصاویر/ برداشت توت فرنگی

شهر بهنمیر در شهرستان بابلسر یکی از قوی تری قطب کشت توت فرنگی در ایرانبه حساب می آید و میوه های آن را به استان تهران و استان های دیگر صادر می کنند.


















سه شنبه 2/3/1391 - 6:24
شهدا و دفاع مقدس

شنیدن خاطرات جالبی از کسانی که هر یک در روزگاری و به نوعی در کنار رهبر معظم انقلاب اسلامی حضور داشته اند و ناگفته هایی از زندگی ساده و بی آلایش رهبر امت اسلامی دارند هیچ وقت خالی از لطف نیست .

در روزهای آغازین جنگ، در ستاد جنگ‌های نامنظم فعّالیت می‌کردیم و کارمان شناسایی دشمن بود. روزی برای شناسایی عراقی‌ها، به منطقه‌ای رفتیم که قبلا‌ً دشمن در آن‌جا استقرار داشت، در آن محدوده، یک جوی آب بود که دو طرف آن را درختان انبوهی پوشانده بود. هر طرف جوی که می‌ایستادی، طرف مقابل به علت ازدحام درخت‌ها، قابل رؤیت نبود.

تصوّر ما این بود که عراقی‌ها در برابر ما- در آن سمت جوی- قرار دارند. با حالت آماده‌باش، از سمت راست جوی به طرف جلو حرکت می‌کردیم. ناگهان با سر و صدای زیادی مواجه شدیم، فکر می‌کردیم دشمن‌ رو‌‌به‌روی ما است. آن‌ها نیز در مورد ما همین تصّور را داشتند.

با رعایت اصول حفاظتی، به آن طرف جوی پریدیم. در همان اثنا، نگاهمان به چهرهِ مقام معظّم رهبری افتاد. در آن زمان، ایشان نمایندهِ حضرت امام(ره) در شورای عالی دفاع بودند. معظّم‌له به اتّفاق چند نفر دیگر- قبل از ما - برای شناسایی منطقه رفته بودند. کار شناسایی آنان تمام شده بود و داشتند بر می‌گشتند.

دیدن آقا در آن مکان برای ما خیلی جالب بود. ما از آن دیدار، روحیه گرفتیم. سلا‌ح‌هایمان را به حالت عادی در آوردیم و از محبّت گرم حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای بهره بردیم. آقا با تک تک ما دست دادند و یکایک ما را بوسیدند.

سردار سرتیپ پاسدار علی فدوی

شیطنت بنی صدر و تدبیر حضرت آیت ا... خامنه ای

با این‌که فرمانده‌ عملیات خوزستان بودیم، بنی‌صدر اصلاً ما را به جلسه‌ها راه نمی‌داد. ما می‌رفتیم خدمت آقا و ایشان دست ما را می‌گرفت و می‌بُرد در جلسه. بنی‌صدر هم دیگر جرأت نمی‌کرد چیزی بگوید. اصلاً حضور ما در آن جلسات، با حمایت حضرت آقا بود تا واقعیت‌های جنگ را برای اعضا بگوییم.

در یکی از جلسات شورای عالی دفاع که به ریاست بنی‌صدر تشکیل شده بود، من و شهید حسن باقری حضور داشتیم. برادران ارتشی گزارش‌هایشان را دادند و مسائلی را از زاویه‌ دید خودشان مطرح کردند. بعد نوبت به ما رسید. من به حسن باقری -که مسؤول اطلاعات بود- گفتم: شما برو پای نقشه!

حضرت آقا یک نگاهی به ما کردند. آن موقع خود من حداکثر پنجاه کیلو بودم؛ خیلی لاغر. فانسقه را دو دور، دور کمرم می‌بستم. حسن باقری که دیگر از من خیلی لاغرتر بود. آقا یک نگاهی به ما کردند که این جوان حالا جلوی بنی‌صدر چه می‌خواهد بکند.

حسن باقری رفت و قشنگ تمام خطوط جبهه نبرد را به صورت دقیق توضیح داد؛ این‌‌جا چه واحدی از دشمن هست، چه لشگری هست، چه ارگانی هست، حتی دشمن از این‌جا می‌خواهد حرکت کند به کدام سمت و... وضعیت جبهه‌ها و خاکریزها را خیلی دقیق تشریح کرد. هرچه حسن باقری بیش‌تر حرف می‌زد، آقا خوشحال‌تر می‌شدند که بچه‌های انقلاب و بچه‌های امام(ره) این‌طور دقیق و مسلط به مسائل نظامی نگاه می‌کنند. آن جلسه هم برای ما و هم برای حضرت آقا بسیار جالب و زیبا بود.

سرلشکر صفوی

مونس همیشگی جانبازان

در یکی از دیدارهایی که مقام معظم رهبری از جانبازان شهر مقدس قم داشتند، از اولین نفری که مقابل در مستقر بود شروع به معانقه و روبوسی نمودند. هر یک از آنان دست خلف صالح حضرت امام ( ره ) را می‌بوسیدند و بر صورت و چشمان خود می‌مالیدند.

گاهی گریه می‌کردند و دست به گردن معظم له می‌انداختند. از آنجا که برخی از عزیزان جانباز روی چرخهای خود نشسته بودند، ایشان به حالت خمیده باقی می‌ماندندو صحبتهای آنان را گوش می‌دادند.

یکی از جانبازان عرض کرد: آقا من تقاضا دارم که انگشترتان را یادگاری به من بدهید. مقام معظم رهبری بلافاصله انگشتر خود را در آوردند و به ایشان دادند. جانباز دیگری عبای رهبر را برای تبرک درخواست کرد. معظم له عبای خود را برداشتند و به آن جانباز عطا فرمودند.

جانباز ویلچری دیگری عرض کرد: آقا من می‌خواهم برای نجات از فشار قبر پیراهن شما را همراه کفنم داشته باشم. مقام معظم رهبری به حالت مزاح فرمودند: اینجا که نمی‌شود پیراهن را از تن درآورد! وقتی به محل اسقرارم رفتم، آن را برای شما خواهم فرستاد.

دیدار طولانی و صمیمانه جانبازان که تمام شد، آقا به محل اقامت خود بازگشتند و پیراهن را توسط بنده برای آن جانباز فرستادند. این در حالی بود که جمعیت جانبازان از مدرسه فیضیه متفرق نشده بودند.

حجت الاسلام و المسلمین ذالنوری

اهمیت دادن به نماز

تمام حرکات و رفتار حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای برای ما درس معنویت بود. وقتی که رئیس جمهور مملکت، بی‌آلا‌یش و بدون تشریفات در سنگرها، لشگرها و قرارگاه‌ها حضور پیدا می‌کردند، به خودی خود، درس تواضع و فروتنی بود.

این، یک درس بود. در کنار این درس، ده‌ها و بلکه صدها درس دیگر نیز می‌گرفتیم. روزی در قرارگاه لشگر حضرت امام رضا(ع)، پشت خرمشهر بودیم. دشمن فشار زیادی بر روی آن محور میآورد. هوا هم بسیار گرم بود. صدای اذان ظهر، جان‌ها را آمادهِ نماز کرد.

معظم‌له در قرارگاه بودند. همه مهیا گشتند تا به امامت مرادشان، نماز را به جماعت برگزار نمایند. در مسجد، جا برای نماز خواندن نبود. آقا بیرون آمدند و در هوای گرم زیلویی انداختند و مشغول نماز شدند.

بچه‌ها هم با علا‌قه خاصی به معظم‌له اقتدا کردند. هوا به قدری گرم بود که وقتی پیشانی خود را هنگام سجده بر روی مهر می‌گذاشتیم، به علت داغی، مهر بر آن می‌چسبید.

داغی هوا و فشار آتش دشمن، هرگز مانع برگزاری نماز اول وقت و جماعت نشد. این معنای اهمیت به نماز از سوی آن رهبر فرزانه است.

سردار سرتیپ پاسدار شوشتری

همان برنامه باشد

یک‌ روز که مقام معظم رهبری در جبهه حضور داشتند، به ایشان عرض کردم: طبق برنامه، غذای امروز بسیار ساده است‌، ولی همه عزیزان یگان تأکید دارند که امروز این غذا را - به خاطر وجود مبارک‌شما - تغییر بدهیم.

آقا فرمودند: «همان برنامه غذایی که داشتید، بگذارید باشد؛ تا ما ببینیم غذای بسیجیان چیست‌؟ و ازآن غذاها، ما هم استفاده می‌کنیم.»
بولتن نیوز
سه شنبه 2/3/1391 - 6:20
شهدا و دفاع مقدس
حاجیه خانم آفاق نصیری؛ مادر شهید محمد محمدنژاد فریدونکناری گفت «تصمیم گرفتم با دستانم پسرم را غسل دهم. موضوع را با مسئولین در میان گذاشتم. گفتند: شهید که در خط مقدم و حمله به شهادت رسیده غسل ندارد. گفتم: دوست دارم این کار را انجام دهم. به من اجازه دادند پسرم را غسل کنم...»
سه شنبه 2/3/1391 - 6:18
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته