• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 609
تعداد نظرات : 775
زمان آخرین مطلب : 4193روز قبل
آلبوم تصاویر

روستای گرماب گچسر - كیلومتر 52 جاده چالوس
 

 

 

پنج شنبه 22/2/1390 - 22:30
سلامت و بهداشت جامعه


 

تنفس مساله ی بسیار حساسی است، عوامل زیادی باعث می شود که نتوانیم به درستی تنفس کنیم؛ مانند آلودگی هوا، استرس های روزانه، اتفاقات و حوادث، مشکلات عاطفی، اضطراب و غیره. 

اگر ندانید چگونه تنفس طبیعی انجام دهید، احساس خستگی می کنید و روحیه تان خراب می شود. اما چنانچه تمرین های تنفس کامل را انجام دهید و بتوانید شیوه ی تنفس خود را اصلاح کنید، حتی در موقعیت های تنش زا نیز می توانید به احساس خوبی برسید یا حداقل تنش ها را بهتر مهار و کنترل کنید.

تنفس کامل و مناسب پدیده ای غیر طبیعی نیست بلکه روشی است که با نهاد و طبیعت بدن ما سازگاری دارد. تنفس کامل روشی است که نوزادان در نواحی شهری و نیز بزرگسالان در نواحی دور از هیاهوی شهر به طور طبیعی و عادی آن را انجام می دهند؛ اما انسان متمدن به روش های غیر طبیعی و غلط تنفس عادت کرده است.

نفس کشیدن کامل، الزاماً به معنی پُر کردن ریه ها از هوا نیست، بلکه در این روش می توان هوای دمی و بازدمی را به دلخواه بین نواحی مختلف، ریه ها توزیع و تنظیم کرد.

بهره گیری از روش تنفس مناسب، شما را در برابر ابتلا به عفونت های دستگاه تنفس و حتی سرماخوردگی های معمولی مصون می کند و مقاومت بدن را در برابر بیماری ها بالا می برد. از طرفی کارایی و کیفیت خون به میزان اکسیژن موجود در آن بستگی دارد. اگر در اثر تنفس نادرست اکسیژن کافی در اختیار خون قرار نگیرد، مواد سمی ناشی از سوخت و ساز بدن در آن انباشته می شود.

همان گونه که می دانید تمام سلول های بدن انسان برای دریافت مواد مورد نیاز خود به خون وابسته اند و باقی ماندن مواد سمی در خون، تمام بدن را تحت تاثیر قرار می دهد، از این جهت تنفس کامل در پاک سازی کلی بدن، نقش مهمی دارد. حتی دستگاه گوارش نیز از بخش هایی است که در اثر تنفس نادرست آسیب می بیند؛ زیرا فرآیند هضم و جذب مواد غذایی به اکسیژن نیاز دارد.

دستگاه عصبی شامل مغز و نخاع و رشته های عصبی، از بخش های مهم تری هستند که در اثر تنفس نادرست و محرومیت از اکسیژن آسیب می بینند. حتی عملکرد جنسی انسان نیز به کارکرد صحیح سیستم اعصاب پاراسمپاتیک وابسته است و ناتوانی جنسی نیز می تواند یکی از پیامدهای عادت کردن به روش های نادرست تنفس باشد.

هنگام دم کامل، دیافراگم منقبض می شود و به کبد، معده و سایر احشای شکمی فشار ملایمی وارد می کند و در واقع به نوعی آن ها را ماساژ می دهد که با بهبود گردش خون اعضای گوارشی، به نوبه ی خود در سلامت کارکرد این اعضا موثر است. به عبارت دیگر، با تنفس کامل دیافراگمی می توان اعضای شکمی را به نوعی ورزش داد.

 

تنفس ناسالم

اغلب افراد به هنگام تنفس کردن مرتکب سه اشتباه می شوند، که عبارت هستند از:

تنفس کم عمق، تنفس بیش از اندازه سریع و تنفس وارونه.

بنابراین ساده ترین راه حل این است که آرام تر، عمیق تر و درست تر نفس بکشیم. اما تنفس وارونه نیاز به کمی توضیح دارد. بهترین راه برای اطلاع از تنفس صحیح، نگاه کردن به تنفس نوزادان و کودکان است. بچه ها وقتی نفس می کشند، به هنگام عمل دم شکم شان بالا می آید و گرد می شود. عضلات شکم کودک نرم است؛ به طوری که هوا می تواند به راحتی به عمق ریه های او برسد. وقتی تنفس کردن ناسالم بزرگسالان را تماشا می کنید، درست عکس این حالت است. به همین دلیل است که آن را تنفس وارونه می نامند. اغلب بزرگسالان هنگام دم شکم شان را سفت می کنند و در این حالت تنفس، شکم مانع پُر شدن ریه ها از هوا می شود. حتی بازدم شان را ناقص انجام می دهند که همه این ها به خاطر استفاده وارونه از عضلات دیافراگمی است.

 

تنفس سالم

تنفس سالم و درست، سه مرحله دارد: شروع، میانه، اوج(به هنگام بازدم این ترتیب برعکس می شود) که در حالت های دم و بازدم توضیح داده می شود.

 

عمل دم

در شروع عمل دم، شکم در حالت آرامش قرار می گیرد. این کار دیافراگم را صاف می کند قبل از حرکت سینه، شکم قدری بزرگ و منبسط می شود و فضایی را فراهم می سازد تا هوا، بخش های تحتانی ریه های شما را پُر کند. عمل دم در میانه ی راه خود، عضلات سینه را منبسط می کند و در نتیجه قفسه سینه بزرگ می شود قفسه سینه به سمت بالا حرکت می کند، زیرا هوا بخش میانی ریه ها را پُر می کند. در بخش اوج عمل دم، استخوان ترقوه به سمت بالا حرکت می کند و شانه ها حالت آرام به خود می گیرند و کمی عقب می روند. هوا بخش های فوقانی ریه ها را پُر می کند.

 

عمل بازدم

در شروع عمل بازدم، استخوان های ترقوه پایین می افتند و شانه ها کمی به سمت جلو متمایل می شود. در میانه ی بازدم عضلات سینه به حالت آرام درآمده و قفسه ی سینه به سمت پایین حرکت می کند و در هر سه بُعد باریک می شود.

البته هرگز توصیه نمی شود به هنگام تنفس به جزییات تا این اندازه توجه کنید؛ با این حال چند دقیقه ای دقت به تنفس و جزییات آن مفید است.

 

تمرین های تنفس

در ادامه ی مطالب، تمرین های زیر، شما را با چگونگی انجام بهتر تنفس کامل آشنا می کند:

تمرین اول:

در این تمرین آموزش اولیه ارائه می شود. به هنگام بازدم، هوای درون ریه های خود را به بیرون بدمید؛ البته بدون فشار زیاد آن قدر مکث کنید که بدن تان به شما بگوید به تنفس بعدی احتیاج دارید. مهم نیست دو ثانیه مکث کنید یا مثلا بیست ثانیه. حالا تا حدی که امکان دارد، هوا را به درون ریه های خود بکشید(دم بدون فشار زیاد) بار دیگر عمل بازدم را انجام دهید و آن قدر صبر کنید تا مجبور شوید دوباره تنفس کنید. این تمرین را به مدت یک دقیقه انجام دهید.

حالا از این تمرین بیرون بیاید(استراحت) و بدن خود را وارسی کنید. آیا تغییری در خستگی، تنش و مه آلوده بودن ذهن تان به وجود آمده است؟ اگر تغییری را احساس نکرده اید چند دقیقه دیگر این تمرین را انجام دهید. اما نباید به شما فشاری وارد شود؛ یعنی دم و بازدم را با فشار انجام ندهید.

اگر این تمرین را به درستی انجام دهید، در پایان همیشه احساس آرامش جسمی و ذهنی بیشتری خواهید داشت. به راحتی و ساده بودن تمرین بیشتر توجه داشته باشید و نگران کامل و صد در صد درست انجام دادن آن نباشید.

 

تمرین دوم:

1- راست بنشینید و ستون فقرات در یک امتداد باشد. به بدن خود هیچ فشاری وارد نکنید و آرامش را در عضلات بدن تجربه کنید. سپس آهسته و پیوسته از راه سوراخ های بینی خود دم بگیرید؛ به گونه ای که ابتدا بخش های پایینی ریه ها از هوا پُر شود. نشانه این حالت آن است که پرده دیافراگم(که محتویات قفسه سینه را از احشای شکمی جدا می کند)، به قسمت پایین رانده می شود و با قدری فشار، عضلات جدار شکم را به بیرون برجسته می کند. در ادامه با اتساع بخش های تحتانی قفسه سینه و دنده های پایینی، قسمت میانی ریه ها را پُر کنید و سرانجام با برآمده کردن قسمت فوقانی سینه و بالا کشیدن دنده های بالایی، بخش های فوقانی ریه ها را از هوا پُر کنید. در حالت اخیر بخش تحتانی شکم اندکی به داخل کشیده خواهد شد که به پُر شدن بخش فوقانی ریه ها کمک می کند. فراموش نکنید که در این تمرین بایستی دم روندی پیوسته و آرام داشته باشد و نباید پُر کردن سه بخش مختلف ریه در سه حرکت جداگانه انجام شود. همچنین از انجام دم های تکانه ای به شدت بپرهیزید.

2- دم را به مدت چند ثانیه حبس کنید(تا آن جا که مقدور باشد و بدون اجبار و فشار زیاد باشد).

3- به آرامی نفس خود را بیرون دهید؛ به گونه ای که قفسه سینه در وضعیتی پایدار قرار داشته باشد و هم زمان با خروج هوا از ریه ها، شکم اندکی داخل کشیده شود. وقتی هوای موجود در ریه ها خارج شد، قفسه ی سینه و شکم خود را آرام کنید. با اندکی تمرین می توان بر این تکنیک تسلط پیدا کرد و آن را به طور خودکار و عادتی انجام داد. برای انجام بهتر تمرین دوم می توانید رو به روی یک آینه ی بزرگ بنشینید و دستان خود را آرام روی شکم قرار دهید تا حرکات را بهتر احساس کنید. هنگام انجام این تمرین بهتر است گاهی در پایان دم، شانه ی خود را بلند کنید، به طوری که بر اثر بالا آمدن ترقوه کوچک ترین بخش قسمت فوقانی ریه نیز از هوا بی نصیب نماند.
 

تمرین سوم:

این تمرین در یوگا، تنفس پاک کننده نامیده می شود؛ چرا که ریه ها را پاک و به اعضای دستگاه تنفسی سلامت می بخشد. این نوع تنفس به ویژه برای سخنرانان و خوانندگان آواز در پایان کارشان مفید می باشد. اگر احساس می کنید ریه های تان به پاکسازی نیاز دارد، از این روش استفاده کنید تمرین فوق در مراحل زیر انجام می شود.

1- یک دم عمیق بگیرید.

2- دم خود را به مدت چند ثانیه حبس کنید.

3- لبان خود را همانند زمانی که می خواهید سوت بزنید جمع کنید، اما گونه ها را از هوا پُر نکنید. سپس مقداری از هوا را از طریق لب های خود با فشار خارج کنید. پس از لحظه ای درنگ بار دیگر مقداری از هوا را با همین روش بیرون دهید. این کار را به همین صورت ادامه دهید تا تمام هوای موجود در ریه ها خارج شود. این نوع تنفس برای رفع خستگی موثر است.

البته تمرین های دیگری نیز وجود دارد که ارائه ی همه آن ها در این مقاله مقدور نیست؛ مانند تمرین های تنفسی افزایش توان عصبی و پویایی کلی بدن یا تنفس تقویت صوتی که به زیباسازی و انعطاف پذیری صدا کمک می کند. روانشناسان نیز در روش ایمن سازی استرس(مانند اختلال P.T.S.D و هراس) از بازآموزی تنفسی به همراه تکنیک آرام سازی استفاده می کنند که با تاکید بر حرکات دیافراگم(نه صرفا ماهیچه های قفسه سینه) به مراجعین، آموزش داده می شود. درمانگر، اشتباهات او را اصلاح می کند و نحوه ی تمرین درست را مورد بررسی قرار می دهد.

 

احساس شادابی با تنفس روزانه

نشانه های بی تعادلی اکسیژن، یعنی خستگی مزمن، اضطراب، بدخوابی و... به قدری شایع هستند که بسیاری فکر می کنند تجربه کردن آن ها عادی و طبیعی است؛ اما چند روز بعد از انجام تمرین ها به این نتیجه می رسند که آن چه قبلا طبیعی احساس می کردند، ناشی از عادت بد بوده است. ناگهان تحولی در شما ایجاد می شود و حالت های زیر را احساس می کنید:

* روشنی ذهن، تمرکز و دقت، به جای مه آلوده بودن آن، آرامش به جای اضطراب، شادابی به جای خستگی.

* احساس غنی و سرشار بودن تنفس و احساس سلامتی به جای ضعف جسمانی.

البته همه چیز بستگی به شما دارد. تمایل شما به انجام تمرین ها است که این اتفاق خوشایند را به وجود می آورد.

تمرین ها را می توانید صبح ها و یا هر وقت و زمانی از روز که احساس نیاز کردید، انجام دهید. با این حال اجرای تمرین تنفسی صبح یا عصر و قبل از مصرف وعده غذای اصلی توصیه می شود.

با ایجاد سکوت، فکر خود را در لحظه ای که هستید متمرکز کنید. به صدای این سکوت گوش کنید و فقط اسیر نفس های خود باشید. وقتی به صدای تنفس خود فکر می کنید نه چیز دیگر، وقتی صدای آمد و رفت آن را می شنوید، وقتی بر این باوریم که همه ما انسان ها در نفس هایی که می کشیم سهیم هستیم، آن گاه جز آرامش و خوشبختی برای یکدیگر چیزی نمی خواهیم و برای این نعمت نفس کشیدن و نعمت های دیگر، خدا را شکر می کنیم.

پنج شنبه 22/2/1390 - 22:20
خاطرات و روز نوشت
این زخم های مردم پایتخت را چه‌کسی می‌بیند!!!؟

کلان شهر تهران، فرصتی با انتهایی ناپیدا برای کسب درآمد و ارتزاق است، البته اگر جنس تان با جنس پایتخت یکی شود و ابایی نداشته باشید که حرام و حلال زندگی تان بالا و پایین شود؛ این پایتخت دوست داشتنی زیر پوستش اتفاقاتی رخ می‏ دهد که هیچ یک از ما خبری از آنها نداریم.


اما بسیاری از آنهاست که هر روز از کنارش عبور می‏کنیم و اگر دلمان گرفته باشد، در نهایت برایش آهی می کشیم. زخم هایی کهنه بر روی پوست شهر که نه تنها درمان نیافته، بلکه روز به روز وسعت پیدا کرده و در نهایت با چرک و خون ظاهرش آنچنان مشمئزکننده شده که هر عابری را وادارد بینی احساسش را بگیرد تا آلودگی مشامش را نیازارد، غافل از آنکه این زخم بر تن همان عابر است و رهگذر ساده دل زخم هایش را بر آینه دیوار می‏ نگرد.

 


 

زخم ها سر نبسته بودند که سر باز کنند؛ زخم ها سال هاست همین جا هستند. تاریخ ها نه برای ماه ها که متعلق به سال ها تا اکنون است و دریغا که آنچنان کهنه شده‏ اند که دیگر دردشان یک عادت بی ارزش شده و نه غمی بر می انگیزد و نه تلاشی برای بهبود. گاه گاهی، کهنه ای بر رویش می گذاریم تا کسی خون مردگی ها و زردابه بسته بررویش را نبیند و به واسطه آنکه بیمار هستیم، تحقیر و تمسخرمان نکند. زخم ها از سالیان دور هستند و چه عجیب بر تن تک تک ما نقش بسته اند. هرچند بر تن گروهی مان عیان گشته و بر تن گروهی دیگر همچنان مستتر است، اما دریغا که این زخم فراگیر است.



 

اینجا گوشه ای از این زخم است؛ گوشه ای از تهران. در حاشیه مریض خانه‏ ای که مردم به قصد پیوند کلیه به آن مراجعه می کنند. بیمارستان فیروزگر در میدان ولی عصر مملو از این صحنه ها است. شماره هایی که به تاریخ ها گره خورده اند تا مشتری دچار زحمت نشود و به فروشندگان کلیه ای مراجعه نکنند که جنس شان تمام شده است!
 


 

اینجا خودروها سریع دور می‌زنند و عابرها نیز در مواجهه با این نوشتارها سرعت می گیرند. انگار دیگر کسی دوست ندارد تلخی حقیقت را به جان بخرد و زخم ها جزئی از جانمان شده اند که نه تنها از بهبودشان ناامیدیم، بلکه باور کرده ایم این زخم ها آهسته آهسته وسیع تر می‏‌شوند و نمی‏‌توان حتی متوقفش کرد.



 

همه وقایع اینجا برای همه اهالی محل عادی است؛ به خصوص برای اهالی این خیابان ها که باید احساس آزار و اذیت کنند، هم همه چیز عادی شده و به جز سرکی که هنگام نظاره طولانی مدت این آگهی های دیواری از پنجره به قصد کنجاوی می کشند، تا ببینند به چه مقصودی این همه مدت محو این اوضاع شده ایم، خبری نیست. اینجا اگر یک اسپری بزرگ برداری و بر در و دیوار اهل محل بزرگ بنویسی: «کلیه فروشی، هیچ همسایه ای یقه ات را نمی گیرد» و حتی تشری نمی زند؛ همه چیز عادی عادی است.
 


 

اینجا در هر نقطه ای آگهی نوشته اند. عدد شماره ها از چندصد شماره فزونی دارد و تازه این در حالی است که یکی از رهگذران ثابت خیابان جلویمان را می‌گیرد و نشانی یکی دو بیمارستان دیگر را هم می دهد که اطرافشان مملو از این شماره ها است؛ شماره هایی که دیوارهای چند ده متری را سیاه کردند و به حکم زخممان، ساعت به ساعت گسترش می یابند.



 

بانوی سال خورده دیگری که خود را جرم شناس می‏‌خواند، در مقام عابر داوطلبانه پیش می آید و هم کلام می شود و می گوید: «اینها درد است اما دریغا؛ کسی به اینها توجهی نمی کند. بعضی وقت ها که عبور می کنم، برخی از فروشنده ها، ایستاده اند که اگر متقاضی آمد، همان جا بفروشند و این اتفاق سریع بیفتد و متقاضی کلیه سراغ شماره ها نرود. هر روز هم این شماره ها بیشتر می شود و من یاد علل جرم زایی می افتم که بزرگ ترینش فقر است.»



 

برخی عجله دارند و با عبارتی چون فوری و زیرقیمت، آدم را یاد بنگاه های خرید و فروش خودرو می اندازند. انگار تکه ای از تن کالایی کم ارزش شده که هرچندصدتایش را بخواهی می توان با قیمتی کمتر از یک خودرو قابل قبول خریداری کرد و چه مشتاقانی که درد زندگی شان بالا زده و چاره ای ندارند جز فروش تکه ای از تنشان را.


 
 

عده ای آنچنان بی صبر فروش و دریافت مبلغ هستند که حقی برای دیگران قائل نمی شوند و با یک اسپری بزرگ بر روی شماره های دیگران، بزرگ و خوانا، سن و سال و گروه خونی شان را نوشته اند و اینچنین است که حتی در دنیای مظلومان هم گروهی به گروهی دیگر ظلم می کنند تا زودتر تنشان تکه تکه شود و در قبال بهبودی بخشیدن به همنوعی، رقمی دریافت کنند و به زخم زندگی بزنند؛ اینها را هیچ گاه شاید همسر و مادر فروشندگان کلیه نیز درنیابند، چرا که نه دستی قطع می‏‌شود و نه پایی بریده خواهد شد.



 

چرخی که در این خیابان ها بزنی، قیمت هم مشخص می شود. نرخ بازار، 15 میلیون تومان است که اگر خریدار نیاز فوری داشته باشد تا 20 میلیون تومان هم افزایش می یابد و اگر فروشنده احتیاج داشته باشد به 10 میلیون تومان هم می رسد و در این میان برخی نیز قیمت را رقم انجمن کلیه اعلام می کنند. کلیه ای که دیه مرده اش 24 میلیون تومان است، زنده و سالمش 15 میلیون تومان معامله می شود و دو طرف بازی در اصل سود نمی‏ کنند و البته بازنده اصلی فروشنده در مانده ای است که آخرین تیر ترکشش فروش بخشی از تنش است.



 

این جماعت قطعاً آبرودار هستند که فروختن گوشتشان را به تن فروشی و دزدی و کلاهبرداری ترجیح داده اند و در این شهر کثیف، خود را به رنگ دیگران در نیاورده اند. برای این آبرو ارزشی والا قائلیم و بدین سان، تلاش شد تمام یا بخشی از شماره های تماس این عزیزان در تصاویر محو شود و آبروی این بزرگواران حفظ شود؛ بزرگوارانی که یادمان می اندازند هنوز با شرف زندگی کردن و تن به بی شرفی ندادن، امکان پذیر است، حتی به قیمت فروش کلیه.



 

بازی رنگ ها روی در و دیوار دیگر ارزش هنری اش را از دست می دهد و عکاس تنها هدفی که دنبال نمی کند، نمایش زیبایی در قاب تصویر است. شات ها هیچ تنظیمی ندارد و انگار قرار نیست معرف یک نگاه باشند و تنها باید آشفتگی دنیایمان را به تصویر بکشند. دنیایی که تصور می کنیم، زیبای زیبای زیبا است، حال آنکه زخم هایی بر تنمان نقش بسته که فراموشش کرده ایم و این زیبایی محصول فراموشی و نسیان انسان ها است.



 

همه نوع سن و تیپ و گروه خونی را می توان یافت. از O- تا AB+ و از متولد 64 تا متولد 50 و از ورزشکار تا دختر دانشجو. عمده فروشنده اند و البته لابلای آنها برخی با خطوط خود را خریدار فوری معرفی کرده اند و عمدتاً در پی گروه های خونی کم یاب هستند.



 

عمده آگهی دهندگان، دارندگان خطوط اعتباری هستند و حداقل نگارنده نتوانست شخصی را بیابد که در مقام فروشنده، شماره خط ثابتی را نوشته باشد

 
 

چه طنز تلخی است


 

به قول عابری: «مردم هم کلاهشان را سفت گرفته اند که باد نبرد» و این تعامل مردم و مسئولان در ندیدن آنچه رخ می دهد، کافی است تا همه چیز به خوبی و خوشی بگذرد و اگر گاه گاهی تلنگری هم زده می‏شود، به مرور زمان سپرده شود و همه دور هم خوش باشیم و به هم دیگر توصیه کنیم، حرفی نزنیم که باعث سیاه نمایی شود، حال آنکه روی سیاهی نشسته ایم! چند تصویر بعد که خود گویا است، ببینید تا به آخرین تصویر برسیم.


 

 

 

 

 

 

حال تصویری که در ذیل مشاهده می کنید، ساعتی گران تر از یک جفت کلیه در بازار آزاد است. البته این گرانی را تخفیف بود، و الا این ساعت قیمت 7 عدد کلیه سالم است. این ساعت آنتیک بنابر ادعای فروشنده اش، مربوط به دوره لویی شانزدهم است و شناسنامه دارد و طبیعتاً باید هفتاد میلیون تومان هم ارزش داشته باشد، کما اینکه یک مجسمه یا تابلوی با عمر بیش از صد سال هم حتی اگر فاقد زیبایی خاص یا خالق شهیری باشد، ارزشمند بوده و ذی قیمت می‏شود اما زمانی قیمت این کالا اهمیت می یابد که در می یابیم، در کسری از دقیقه ای، چنین ساعتی در لوس فروشی مرکز پایتخت، به قصد گوشه ای از یک پنت هاوس یا همان حوالی خریده می شود.


مقصود، سرمایه دارستیزی نیست که طبیعتاً بازدیدکننده از این لوکس فروشی از فقرا نیستند و هدف از این مقایسه افزایش اختلاف طبقات و محو آهسته آهسته طبقه میانی است و این خطر بزرگی برای جامعه اسلامی است. اینکه شعار داده می شود در چند سال اخیر فاصله طبقاتی کم شده، حقیقتاٌ حکم همان شعار را دارد و نمودهای بیرونی حداقل برای نگارنده، خلاف این ادعا را به تصویر در می آورد. فاصله ها افزوده شده و این قطعاً در مدار عدالت، جای ندارد.

 مقصود صرفاً بیان این نیست که گروهی از پرخوری می میرند و گروهی از گرسنگی، بلکه مقصود این است که آبروداری دشوار گشته و عده ای برای حفظ آبرو، دست به مال حرام نمی برند و ترجیح می دهند شرافتمندانه کلیه شان و سلامت شان را با مبلغی معاوضه کنند. اینها را که دیدم یاد فیلم تلخ هیچ و فحش هایی افتادم که به او و کارگردانش دادند؛ آیا هیچ دروغ بود یا چند مورد همچون هیچ وجود دارد که حکم سیاه نمایی را پیدا کند؟ آقایانی که چنین تعبیر می کنند، سری به خیابان فیروزگر بزنند تا دریابند، هیچ در مقابل حقیقت هیچ نبود.

 اما از همه اینها که بگذریم، آنچه بیش از همه در این تنازع بقاء و فرسخ ها اختلاف فقیر و غنی دردآور است و خانه تن هر جاندار ذی شعوری را به آتش می کشد، خواب مردمی است که این زخم ها را می بینند و تلاش می کنند بی توجه از کنارش گذر کنند؛ مردم سوداگر و بی تفاوتی که در مقابل درد و رنج هم نوع سختدل شده اند، روزگاری بس عجیب را با خلق و خویی متفاوت و تاثرآور در تناسب با مردم تهران قدیم در پیش دارند و در فرهنگ اسلامی، چه آهسته و پیوسته سردی و بی تفاوتی مردم اروپای شرقی را با خود همراه ساخته اند. دلمان بس می‏‌سوزد برای سختدلی ها و یاد اخوان ثالث می افتیم:

 

خانه‌ام آتش گرفته‌ است، آتشی جانسوز

هر طرف می‌سوزد این آتش

پرده‌ها و فرش‌ها را ، تارشان با پود

من به هر سو می‌دوم گریان

در لهیب آتش پر دود

وز میان خنده‌های‌ام تلخ

و خروش گریه‌ام ناشاد

از درون خسته‌ی سوزان

می‌کنم فریاد، ای فریاد! ای فریاد!

خانه‌ام آتش گرفته‌ست، آتشی بی‌رحم

هم‌چنان می‌سوزد این آتش

نقش‌هایی را که من بستم به خون دل

بر سر و چشم در و دیوار

در شب رسوای بی‌ساحل

وای بر من، سوزد و سوزد

غنچه‌هایی را که پروردم به دشواری

در دهان گود گلدان‌ها

روزهای سخت بیماری

از فراز بام‌هاشان ، شاد

دشمنان‌ام موذیانه خنده‌های فتح‌شان بر لب

بر منِ آتش به جان ناظر

در پناه این مُشَبّک شب


 

من به هر سو می‌دوم گریان ازین بیداد

می‌کنم فریاد‌، ای فریاد! ای فریاد!

وای بر من، همچنان می‌سوزد این آتش

آن‌چه دارم یادگار و دفتر و دیوان

و آن‌چه دارد منظر و ایوان

من به دستان پر از تاول

این طرف را می‌کنم خاموش

وز لهیب آن روم از هوش

زان دگر سو شعله برخیزد، به گردش دود

تا سحرگاهان، که می‌داند که بود من شود نابود

خفته‌اند این مهربان همسایگان‌ام شاد در بستر

صبح از من مانده بر جا مُشت خاکستر

وای، آیا هیچ سر بر می‌کُنند از خواب؟

مهربان همسایگان‌ام از پی امداد؟

سوزدم این آتش بیدادگر بنیاد

می‌کنم فریاد، ای فریاد! ای فریاد!

پنج شنبه 22/2/1390 - 22:15
ازدواج و همسرداری

برقراری رابطه و ازدواج از دهه 70 به بعد پیچیدگی های بیشتری پیدا کرد. انتخاب های بسیار زیادی در پیش روی هر کس قرار می گرفت و حس رقابت نیز همواره در حال افزایش بود. لیست زیر به شما در پیدا کردن همسر دلخواه و حفظ رابطه خود با او کمک می کند.


1- قبول کنید به دنبال برقراری رابطه هستید
افتخار کنید به سن بلوغ و بزرگسالی رسیده اید و همچنین به خوبی می دانید نیازمند همسری هستید که ادامه زندگی خود را با او بگذرانید.


2- روابط گذشته را برای خودتان حل نمایید
سعی کنید صدماتی که در گذشته به شما وارد آمده را فراموش کنید و اگر تقصیر از جانب شما بوده تلاش کنید از آنها عذر خواهی کرده و طلب بخشش نمایید. اگر بخواهید همواره وقایع تلخ گذشته را در ذهن خود مرور کنید و سعی بر منطقی کردن آنها داشته باشید، مطمئن باشید که کار به جایی نخواهید برد. شما باید از یک رابطه فقط دریافت احساسی داشته باشید. نامه ای بفرستید، تلفن بزنید، و از همه اینها بهتر رو در رو با شخص مورد نظر صحبت کنید. به خاطر داشته باشید که بخشش و عشق در قلب شما زندگی می کند نه در سرتان.


3- از تمرین تصویری استفاده کنید
بر روی یک تکه کاغذ بنویسید: "من خوشحالم از اینکه مالک ......هستم." و رابطه ای که آرزویش را می کنید برای خود توصیف نمایید. سعی کنید احساسات، و آرزوهایی را که دارید، در ذهن خود به تصویر بکشید و البته نه فقط در مورد شریک زندگی، بلکه به طور کلی در مورد رابطه تان. در آن سمت کاغذ هم بنویسید: "مطمئن هستم که به تمام خواست هایم می رسم، به این دلیل که...." و بعد هم تمام حقایق موجود پیرامون آن مطلب را برای خود به رشته تحریر درآورید. این کاغذ را به کسی نشان ندهید، اما آنرا در دسترس نگه دارید و به طور مکرر به آن نگاه بیندازید.


4- باورکنید که جذب جنس مخالف یکی از طبیعی ترین کارها در سرتاسر دنیاست
اگر برای بدست آوردن چیزی، بیش از اندازه تلاش می کنید، بهتر است کاملاً ریلکس با قضیه برخورد کنید؛ چراکه طبیعت آنچه را که لازم است، انجام می دهد!


5- همان طور رفتار کنید که انتظار دارید دیگری با شما رفتار کند
در خودتان همان صفاتی را که دوست دارید شریکتان داشته باشد، پرورش دهید و برای ارتقای آنها از هیچ تلاشی مضایقه نکنید: کلاس، آماده سازی، تراپی، رشد معنوی، رژیم، ورزش و غیره.


6- اگر کاری که انجام می دهید نتیجه بخش نیست موارد دیگر را امتحان کنید
خود را از مرزهایی که در سرتاسر خود کشیده اید، رها سازید. اگر برای مدت زمان بسار زیادی است که با آدم ها متفاوت قرار ملاقات می گذارید، اما به نتیجه دلخواه دست پیدا نمی کنید، به خودتان مدتی فرصت بدهید تا بتوانید راحت تر با مسائل برخورد کنید. اگر جزء افرادی هستید که بیشتر وقت خود را در خانه می گذرانند، بهتر است کمی به بیرون بروید، و یا به کانون های همسریابی ملحق شوید.


7- به *** با همسرتان به عنوان یک امر مقدس نگاه کنید
چون همین طور هم هست. *** نشانه مقدسی از عشق حقیقی و سرسپردگی شما، هم نسبت به خودتان و هم نسبت به شریک زندگیتان می باشد. یک رابطه موفق جنسی می تواند یک ارتباط ضعیف را حتی تا 3 سال نیز برقرار نگه دارد. شما که دوست ندارید پس به پایان رسیدن دورانتان مجبور شوید جلوی آینه، سیگار دود کنید؟


8- اصوات درونی خود را که موجب تخریب رابطه می شوند، کنترل کنید
وقت بگذارید و با صدای درونتی تان در مورد وقایع گذشته، ترس ها، ناراحتی ها، نگرانی ها، آسیب ها، و زخم ها صحبت می کند. با انجام این کار به طور حتم به نتیجه دلخواه خواهید رسید.


9- سعی کنید برای شخص منحصر بفردی که وارد زندگیتان می شود ارزش و احترام قائل باشید
آن خانم و یا آقای مورد نظر در حال حاضر مشغول زندگی شخصی خود هستند. باید برای آنها انرژی بفرستید تا آنها را پذیرای زندگی مشترک سازید.


10- با روی باز از دیدگاههای جدید استقبال کنید
کتاب هایی از قبیل آنچه در این قسمت به آن اشاره می شود را مطالعه کنید: کتاب آمادگی برای انجام کارهای شخصی، نوشته دکتر پاتریشیا آلن؛ چگونه مجرد نمانیم، نوشته نیتا تاکر؛ *** ، عشق ، شیفتگی: چگونه می توانم تشخیص دهم؟ نوشته ری ای شرت. حتی اگر با تمام مطالب داخل کتاب موافق نبودید سعی کنید به تدریج دید خود را نسبت به مسائل مختلف تغییر دهید. 
 

برای انتخاب همسر، به شباهت ها دقت کنیدو همسری را بر گزینید که تا حدودی شبیه خودتان باشد.و درست است که  تضادها و تفاوت ها، زندگی را خیلی هیچان انگیز تر و جالبتر میکنند ولی .........

روانشناسان و جامعه شناسان هم تحقیقاتی انچام داده اند و از روی آمار طلاق و همین طور زندگی زناشویی موفق به این نتیجه رسیدندکه وجود بعضی شباهت ها ضروری است و وجود بعضی تفاوت ها نیز کاملا مسئله ساز است.
بد نیست که شباهت های ضروری و تفاوت های مسئله ساز را بشناسیم و روشن کنیم ،به شرطی که اگر مجردید تا جای امکان آن ها را در انتخاب همسر به کار ببندید و اگر متاهلید،و متوجه شدید شباهت ها بین شما و همسرتان وجود نداردو یا بر عکس تفاوت ها،بین شما زیاددیده می شود،سعی کنیداز عنصر درک وخود را به جای دیگری گذاشتن،بیش تر و بیشتر استفاده کنید. به این ترتیب می توانید شباهت ها و تفاوت ها را عمیق تر درک کنیدو در مورد آن ها بیشتر به همسر خود حق بدهید و به تدریج به هم نزدیکتر شوید.

(((شباهت های ضروری بین زوجین)))


1-شباهت درعلایق و تمایلات: هرچه زن و مرد در زمینه های بیش تری علایق مشترکی داشته باشند،زندگی برایشان شیرین تر می شود.علاقه مشترک به کار،علاقه مشترک به نوع تفریح و معاشرت،و علاقه مشترک به هر چیز دیگر، باعث نزدیگی بیشتر و آسان شدن انتخاب ها می شودو تنش و فشار را در زندگی مشترک کاهش می دهد.حتما شما زن و شوهر هایی را سراغ دارید که به خاطر نداشتن علاقه مشترک به مسافرت رفتن،در هر تعطیلات،جنجال و غو غا به پا می کنند.یکی دلش می خواهد در خانه بنشیند،آرامش محیط امن خانه را تجربه کندو دیر از خواب بیدار شود و دیگری می خواهد به سفر برود و هیجان های مسافرت،جاده،مکانهای جدیدو نظیر این ها را تجربه کنددر نتیجه اوقات فراغت  تبدیل می شود به اوقات کسالت یا اوقات ندامت :::

2-شباهت در ارزش ها : بهتر است زن و مرد در باره بیش تر ارزش ها وحدت نظر داشته باشند.اگر زن یا شوهر یکی شان به شدت به مسائل مذهبی و معنوی علاقه مند و دیگری بدان بی علاقه باشد،اختلاف زیادی بین آنها بروز خواهد کرد.

3- توافق مسئولیت ها : لازم است زن و مرد در باره ی و ظائف و مسئولیت های یکدیگر توافق داشته باشند.مثلا اگر یکی کار کردن زن در خانه را به کار کردن در بیرون ارجح می داند ،نظر دیگری هم همین باشد.یا اگر مثلا زن، به کمک کردن مرد در امور منزل تاکید زیادی دارد ،نظر مرد هم همین باشدو گر نه اختلاف زیادی بین آنها ایجاد خواهد شد.

4- هوش : اگر زن و شوهر حدودا به یک اندازه با هوش باشند((البته منظور از هوش ، میزان تحصیلات نیست))رابطه همسری با گرفتاری های کم تری روبرو می شود.هر آنچه آن ها بتوانند مسائل را به شکل مشابهی ببینند و تجربه کنند و محرک هایی که در یافت می کنند بیش تر شبیه هم باشند،راحت تر ارتباط بر قرار می کنندو هم دیگر را می فهمند . منظور از هوش صرفا قدرت حل مسائل ریاضی نیست بلکه منظور توانایی درک شرایط و آرای دیگران و آن چه در محیط اطراف بر قرار است نیز می باشدکه بدان ((هوش هیجانی)) گفته می شود.

5- صمیمیت و گرمی : بهتر است زن و مرد از نظر میزان سردی و یا گرمی،صمیمیت،یا ایجادفاصله با دیگری و به اصطلاح بجوش و خونگرم بودن نیز شبه بهم باشند.حتما شما زوج هایی را دیده اید که یکی بسیار گرم و صمیمی و دیگری مثل فریزر سرد و یخ بوده است" و البته حتما متوجه شده اید چقدر با هم نا هم آهنگ اند.
 

(((تفاوت های مسئله ساز بین زوجین)))

1- عادات شخصی : وقتی زن و شوهر عادات شخصی متضاد و متفاوتی داشته باشند.به تدریج تنش و اختلاف میانشان بروز می کند و خدای نا کرده شدید می شود . بعضی از عادت ها ی مسئله ساز عبارتند از: نظم و ترتیب ،مسئولیت پذیری،وقت شناسی،نظافت و نظایر این ها.اگر یکی از زوجین سیگار می کشد و دیگری به بوی سیگار آلرژی داشته باشد،یا مثلا یکی از طرفین به خوردن غذاهای مغذی و مرتب عادت داشته باشد و دیکری اصلا به اینکه چه می خورد بها ندهد ،دردسر زیادی در زندگی شان درست می شود.دردسرهای ریز و کوچکی که می تواند اوقات زندگی آن ها را تلخ و حتی آسیب پذیر کند.

-2 میزان انرژی : ازدواج دو نفر ، که یکی کم انرژی و دیگری پر انرژی است ، وحشتناک است  . اختلاف در میزان انرژی در زمینه های مختلفی خودش را نشان می دهد، مثلا در معاشرت های اجتماعی،فعالیت های مذهبی،بر قراری روابط جنسی،تغذیه و....

3- خرج کردن پول : متاسفانه بسیاری از ازدواج ها در اثر نداشتن توافق بر سر مسائل مالی از هم می پاشند یکی به فکر آینده است و می خواهد پولش را پس انداز کند و با ضریب اطمینان بالا بر دارایی های خود بیفزاید و دیگری به فکر خوش بودن در لحظه حال است،دوست دارد ریسک کند ،سرمایه گذاری های پر خطر داشته باشد و فعل حال خوش باشد . به هر حال تفاوت در نوع خرج کردن پول،می تواند دردسر ساز باشد. نا گفته نماند که من شخصا پول زیاد را دلیل خوشبختی نمی دانم که هیچ ،بلکه شاید دلیل از پاشیدن زندگی بی آلایش  شیرین را داشتن پول زیاد می دانم.

4-علاقه به حرف زدن و مهارت های کلامی : اگر زوجین ، یکی پر حرف و دیگری کم حرف باشد،اگر یکی خواهان سکوت و دیگری علاقه مند به گفتگو باشد، اگر یگی دوست داشته باشد موقع غذا خوردن آرامش بر قرار باشد و دیگری تمایل به تعریف وقایع روز در زمان غذا خوردن باشدمعمولا اختلاف به با ر می آورد.و کسانی هستند که از ساکت بودن بیش از حد همسر ، یا پر حرف بودن بیش از اندازه او گله مند ند و افسرده می شوند.
دوستانم در انتخاب همسر چشم و گوش خود را باز کنید و تابع عقل باشید نه تابع احساسات  که این پسندیده ترین کار است  عاشق کور نباشید . به امید خو شبختی یکایک شما     

 

مهمترین دلایل بحران هاى زناشویى

 

این نتایج حاصل بررسی هزاران نامه و ایمیل و بررسی در سایر سایت‌ها و مقالات مختلف جهانی است كه به صورت 7 مشكل عمده زندگی زناشویی مطرح‌ می‌شود.
مایه تاسف است كه این هفت مشكل عمده باعث بروز بسیاری اختلافات زناشویی بوده است.


1.مسائل مالى :
بحران مالى و عدم تامین معاش و نیاز‌هاى روحی و جسمى دلیل بسیارى از بحران‌هاى خانوادگى در دنیاست.
 

2.انحرافات جنسى:
تماشاى فیلم‌هاى مستهجن و عكس‌هاى مبتذل نگرش نسبت به رابطه جنسى را از آن حالت روحى خارج وبه امرى صرفا غریزى بدل مى كند و به مرور زمان عشق كه دست مایه روحى این امر خدادادى است از بین مى رود و آن هنگام است مشكلات شروع مى شود.
 

3.عدم رضایت از روابط جنسی:
اگر چه بسیاری از مردم معتقدند كه رابطه جنسى در یك ازدواج خیلی نمی تواند مشكل ساز باشد ولی تحقیقات در دادگاه‌هاى خانواده و نامه‌هاو ایمیل‌ها نشان داده كه عدم رضایت از رابطه جنسی به مثابه یك غده چركین روزى سر باز مى كند و مشكل ساز مى شود.
 

4.خیانت:
وقتى شریكی خیانت میكند پنهان كاری‌ها شروع‌ می‌شود و این آغاز بحران است . تمام تقصیر را به گردن فرد خیانت كار انداختن هم از این بحران نمی كاهد.
 

5.كار‌های روزمره :
ما این را بارها گفته ایم باز هم‌ می‌گوییم خانم‌هاى عزیز از همسرتان نخواهید كه پا به پاى شما در امور روزمره خانه همراه باشد. بیاد داشته باشید بعضی از امور صرفا زنانه است و برای آنها اهمیتى ندارد .البته نه همه زوج ها ؛ برای آندسته كه بخاطر این قضیه دچار بحران شده اند.
 

6.جاسوسى كردن :
زمانى كه شریكی نگران مخفى كاری‌های طرف مقابلش شود و شروع به تجسس در امور او كند ، این آغاز یك بحران عظیم در آن خانواده خواهد بود. آنجاست كه عشق از آن رابطه رخت برمی بندد.
 

7.روابط با خانواده خود:
این مساله كه بعد از ازدواج تا چه حد با خانواده خود ارتباط داشته باشیم و چه مرز بندی‌هاى باید رعایت شود در تمام دنیا برای زرجین مساله ساز است. در كنار این 7 مساله كه در این جا به عنوان مسائل اصلى قرار دارد مسائلى چون اعتیاد و انتخاب اشتباه و مشكلات شخصیتی در تمام دنیا شالوده خانواده‌ها را از هم‌ می‌پاشد.

پنج شنبه 22/2/1390 - 22:3
تغذیه و تناسب اندام

 6دلیل سیر نشدن و 1 دلیل سیر شدن

گاهی بعد از گذشت مدت كوتاهی از مصرف یك وعده غذایی كامل باز هم احساس گرسنگی می‌كنیم. بعضی از ما شاید این میل شدید به غذا خوردن را بگذاریم به حساب اعصاب خرابمان یا علاقه زیادمان به غذا خوردن....

اما متخصصان تغذیه می گویند برخی ترکیبات غذایی می توانند سر بدن را کلاه بگذارند! یعنی بدنمان بعد از خوردن آن ترکیبات غذایی نمی فهمد که واقعا سیر شده یا نه. این نوشته را بخوانید تا منظور متخصصان تغذیه را متوجه شوید.

 

نوشابه های گازدار

نوشابه، آیس تی و دیگر نوشیدنی های شیرین، قند فوق العاده زیادی دارند. بنابر گزارش مركز تحقیقات دانشگاه کالیفرنیا، قند موجود در این نوشیدنی ها باعث می شود فرد حتی بعد از اینکه واقعا سیر شد هم غذا بخورد. این قند با تاثیری که بر نحوه استفاده بدن از لپتین-هورمون سیری- می گذارد، مغز را گمراه می کند بنابراین فرد دلش می خواهد غذای بیشتری بخورد. در نتیجه با تكرار این عادت نه تنها كالری بیشتری را وارد بدن خود می كند، بلكه بیش از پیش، احساس گرسنگی می کند و چند قدم به چاقی نزدیك تر می شود.

 

غذاهای كنسروشده

بسیاری از غذاهای فرآیندشده ماده ای شیمیایی به نام بیسفنول دارند. طبق تحقیقات انجام شده در دانشگاه هاروارد، بیسفنول با ورود به بدن سبب كاهش ناگهانی هورمون لپتین می شود و در نتیجه زمینه گرسنگی و چاقی را در فرد فراهم می کند. پس هم به دلیل نمك فراوانی كه در این محصولات هست و هم به دلیل احساس گرسنگی مداوم ، توصیه می شود از خوردن این دسته از مواد غذایی صرف نظر كنید.

 

حذف صبحانه

محققان طی 4 سال، 6 هزار و 764 فرد سالم را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند وزن افرادی که در وعده صبحانه شان معادل 300 كیلوکالری غذا می خورند 2 برابر کسانی است که صبحانه ای شامل 500 كیلوکالری (یا بیشتر) میل می کنند. این پدیده کمی عجیب به نظر می رسد اما دلیل معقولی دارد مبنی بر اینكه خوردن صبحانه مفصل تر باعث می شود در طول روز سطح قند و انسولین خون کمتر افزایش یابد و در نتیجه فرد به طور ناگهانی احساس گرسنگی نکند.

 

نخوردن سالاد

بسیاری از ما در برنامه غذایی مان مقدار کافی سبزیجات برگ سبز را نگنجانده ایم. این گروه غذایی حاوی انواع ضروری ویتامین های گروه B هستند. وجود این ریزمغذی ها در سبزیجات، آنها را به خوراکی هایی ضدافسردگی، خستگی و چاقی تبدیل کرده است. محققان دانشگاه برکلی به افرادی که قصد کاهش وزن دارند توصیه می کنند حتما بخش بزرگی از برنامه غذایی شان را به سبزیجات اختصاص دهند. در مطالعه ای که توسط این دانشمندان صورت گرفته مشخص شده افرادی که ذخایر فولات بدنشان کافی است می توانند 5/8 برابر افرادی که در بدنشان فولات کافی ندارند وزن کم کنند. سبزیجات برگ سبز همچنین منبع خوبی از ویتامین K هستند. این ویتامین هم می تواند سطح انسولین خون را متعادل کند و هم احساس گرسنگی فرد را کاهش دهد. بنابراین سبزی خوردن، کاهو، انواع کلم، اسفناج و کرفس را حتما جزو خوراکی های روزمره خود قرار دهید.

 

كم آبی

هنگامی که بدن در معرض کم آبی قرار می گیرد، شما را با احساس گرسنگی فریب می دهد! بنابراین، اگر به اندازه کافی غذا خورده اید و با گذشت زمان کوتاهی گرسنه می شوید، بهتر است بروید یک لیوان آب بنوشید تا احساس گرسنگی تان فروكش كند. یادتان باشد كه همیشه میل به خوردن نیست که شما را به سمت غذا می كشاند.

 

حواس پرتی های بصری

پژوهشگران دانشگاه فلایندر استرالیا دریافته اند حواس پرتی های بصری می توانند جلوی احساس گرسنگی را بگیرند. خودتان را با این روش امتحان کنید و ببینید که واقعا گرسنه هستید یا تنها هوس غذا کرده اید. یک بشقاب از غذایی را که دوست دارید، در ذهنتان مجسم کنید. اگر واقعا گرسنه باشید غذای خیالی امانتان را می برد و با دیدنش اشتهایتان بیشتر می شود اما اگر تصویر ذهنی غذا برایتان دلچسب و وسوسه انگیز نبود احتمالا باید سرتان را به کاری گرم کنید تا حواستان پرت شود و بی خود به خوردن یک وعده غذایی حجیم نیندیشید.

 

چای بعد از غذا دلیلی برای سیر شدن

طبق نتیجه تحقیقات منتشرشده در مجله «دانشگاه تغذیه آمریکا»، مصرف چای سیاه بعد از غذاهایی که کربوهیدرات (قند) زیادی دارند سبب می شود که قند خون تا مدت 2 ساعت و نیم بعد از صرف غذا تنها معادل 5 تا 10 درصد افت کند. به همین دلیل فرد به مدت طولانی تری احساس سیری می کند. محققان معتقدند مواد پلی فنولی موجود در چای سیاه به آن خاصیت ضدگرسنگی می دهند. البته می دانید كه نوشیدن این چای بلافاصله بعد از غذا یك عادت ایجادكننده كم خونی فقر آهن است

پنج شنبه 22/2/1390 - 22:0
دانستنی های علمی

١ _ آرنولد بنت : داستان نویس انگلیسی (1931ــ1867)  وی برای آنکه ثابت کند آب شهر پاریس از نظر بهداشتی کاملا سالم است، یک لیوان از آن را خورد و در اثر تیفوئید ناشی از آن در گذشت!

2 ــ آگاتوکلس  (خود کامه ی سراکیوز 289 ــ361 ق.م ) در اثر قورت دادن خلال دندان خفه شد.

3 ــ آلن پینکرتون ( موسس آژانس کارآگاهی آمریکا  1884ــ 1819 ) هنگام نرمش صبحگاهی به زمین خورد و زبانش لای دندان ماند و زخم شد و در اثر قانقاریای ناشی از این زخم درگذشت.

4 ــ آیزادورا دانکن (رقاص آمریکایی 1927ــ  1878) هنگامی که در اتومبیل بود، شال گردن بلندش به چرخ عقب اتومبیل گیر کرد و گردنش شکست و خفه شد.

5 ــ  اسکندر کبیر  (پادشاه مقدونی 323 ــ356 ق.م)  به دنبال دو روز میگساری و عیاشی در اثر تب درگذشت.

6 ــ  الکساندر (پادشاه یونان 1920ــ 1893)  یک میمون خانگی گازش گرفت و در اثر عفونت خون در گذشت.

7 ــ تامس آت وی  (نمایشنامه نویس انگلیسی 1685 ــ1652)  مرد فقیری بود. به دنبال روزها گرسنگی سرانجام یک گیته به دست آورد و با آن یک دست پیچ گوشت خرید و از شدت ولع همان لقمه ی دهان پر کن اول گلو گیرش شد و خفه اش کرد!

 ٨ _ تامس می  ( مورخ انگلیسی 1650 ــ1595) بر اثر بلعیدن غذای زیادی، خفه شد.

9ــ جان وینسون ( ماجرا جوی بریتانیا 1629ــ 1557)  وی در 72 سالگی از اسب به زمین افتاد و میخی که وارونه بر زمین افتاده بود، در سرش فرو رفت.

10ــ جروم ناپلئون بناپارت  (آخرین بناپارت آمریکایی 1945ــ 1878)  در سنترال پارک نیویورک، پایش به زنجیر سگ زنش گرفت و افتاد و در اثر زخمهای حاصله در گذشت.

11ــ جورج دوک کلارنس ( انگلیسی 1478ــ1449) به دستور برادرش ریچارد سوم در خمره شراب خفه شد.

12ــ جیمز داگلاس ارل مورتون  (1581ــ1525)  به وسیله دستگاهی شبیه گیوتین که خودش آن را به اسکاتلندیان معرفی کرده بود، سر بریده شد.

13ــ  رودولفونی یرو  ( ژنرال مکزیکی 1917ــ 1880)  اسبش در شن روان گرفتار شد و سنگینی طلاهایی که به همراه داشت باعث فرو رفتن به درون ماسه شد.

14ــ زئوکسیس  (نقاش یونان قرن پنجم ق.م )  به تصویری که از یک ساحره پیر کشیده بود آنقدر خندید که یکی از رگهایش پاره شد و مرد.

پنج شنبه 22/2/1390 - 2:13
تزیینات و دکوراسیون

رنگ نارنجی نمایانگر شادی، نشاط و خوش خلقی است و در گرمابخشی بینظیر است. استفاده از رنگ نارنجی در محیط همچون تنفس اكسیژن پاك، زندگیبخش است. به گفته فرانك سیناترا نارنجی از شادترین رنگهاست.

نارنجی شور و نشاط را به زندگی تزریق می‌كند. این رنگ‌ هم می‌تواند تند و جسور باشد و هم ملایم و آرام. این رنگ همانند دیگر رنگ‌ها دارای طیف‌های متعددی از جمله: آجری، پرتقالی و ... می‌باشد.
فصل پاییز و آتش از عناصری هستند كه شدیداً تداعی كننده این رنگ زیبا می‌باشند. نارنجی از نیرو و قدرت خاصی برخوردار است كه می‌تواند حس پویایی و تكاپو را در افراد بیدار نماید.

نارنجی مثل بنفش یك رنگ تركیبی شامل زرد و قرمز است. اثر قرمز انرژی زایی است و اثر زرد نشاط ‌آفرینی؛ و این دو رنگ زمانی كه با‌هم تركیب می‌شوند رنگی نشاط‌ آور و انرژی‌زا را به نام «نارنجی» را بوجود می آورند.

همه چیز در مورد رنگ نارنجی
 

هر جا نارنجی باشد گرمای خوشایندی نیز پدید می آید و فرد حس راحتی و امنیت پیدا می‌كند. روانشناسان رنگ معتقدند كه نارنجی رنگی است كه احساسات و عواطف را در وجود انسان بیدار می‌كند و حتی تا حدودی اعتماد به نفس را نیز ارتقا می بخشد. چنانچه شما در بروز احساسات خود ناتوان هستید به شما توصیه می‌كنیم بیشتر از رنگ نارنجی استفاده كنید زیرا این رنگ عبور از موانع موجود بر سر راهتان را تسهیل می بخشد. نارنجی هم اگر مثل صورتی بصورت ملایم و روشن بكار برده شود، می تواند استرس و تنش را از میان برداشته و آرامش ایجاد كند. اگر بخواهیم نارنجی را در یك جمله خلاصه كنیم می‌توانیم بگوییم : "نارنجی شما را شاد و پر از انرژی می‌كند".

همه چیز در مورد رنگ نارنجی

 

اگر شما از طرفداران رنگ نارنجی هستید پس حتماً فرد شاد و خوش صحبتی هم هستید. متأسفانه این رنگ كمتر در دكوراسیون‌های داخلی دیده می‌شود و كمتر مورد توجه قرار می گیرد. از لحاظ انرژی درمانی، رنگ نارنجی تجسم خلاقیت و نوآوریست و رنگی است كه هم از لحاظ روحی و هم جسمی قدرت بالایی را منتقل می كند.

نارنجی در خانه

همانطور كه گفته شد نارنجی رنگ شادی، فعالیت و تكامل است. نارنجی روح و زندگی را به اتاق‌های شما هدیه می دهد. نارنجی در كنار رنگ زرد جلوه متفاوتی را بوجود می‌آورد كه البته این جلوه‌نمایی به چگونگی تابش نور روی این تركیب نیز بستگی دارد.

همه چیز در مورد رنگ نارنجی
 

رنگ نارنجی نیز همانند قرمز سبب افزایش اشتها می‌گردد و از این رو برای آشپزخانه رنگی مناسب است و می‌تواند برای آشپز بسیار الهام بخش و انرژی‌زا باشد. برای داشتن این رنگ زیبا در آشپزخانه خود می‌توانید آن را همراه با كابینت‌های چوبی روشن یا رنگ چوب و كفپوش تیره بكار ببرید كه در این صورت جلوه‌ای چشم نواز به آشپزخانه خود می‌دهید.

نارنجی از جمله رنگ‌های مناسب برای اتاق غذاخوری می‌باشد زیرا همانطور كه گفته شد اشتها آور است و از این توانایی برخوردار است كه محیطی صمیمی و راحت را بوجود آورد بطوری كه اعضای خانواده از صرف غذا در كنار هم لذت ببرند.

نارنجی می‌تواند گرمابخش اتاق نشیمن نیز باشد. وجود این رنگ در اتاق نشیمن سبب می‌شود زمینه برای گفتگوهای دوستانه در محیطی صمیمی فراهم گردد. برای داشتن یك جلوه مدرن در اتاق نشیمن توصیه می‌كنیم برای دیوارها از نارنجی ملایم استفاده كنید و با قرار دادن كاناپه طوسی رنگ و راحتی‌های سفید رنگ و از جنس چرم به اتاق عمق و ژرفا ببخشید.

وجود رنگ نارنجی در قسمت ورودی و هال به منزله استقبال با آغوشی باز از میهمانان است. اما نكته اینجاست كه بهتر است كل دیوارهای هال را با رنگ نارنجی رنگ‌آمیزی نكنید بلكه از گل‌های نارنجی رنگ و یا یك گلدان بزرگ به رنگ نارنجی استفاده كنید تا تأثیر‌گذاری بیشتری داشته باشد.


همه چیز در مورد رنگ نارنجی
 

رنگ نارنجی نیز همانند قرمز برای اتاق خواب و سرویس‌های بهداشتی توصیه نمی‌شود. اما اگر می‌خواهید از نشاط‌آور بودن این رنگ در این دو قسمت خانه نیز بهره‌مند شوید، توصیه می‌كنیم به مقدار خیلی كم و از طیف‌های ملایم نارنجی استفاده نمائید. برای مثال قرار دادن یك یا دو كوسن با رنگ نارنجی ملایم در اتاق خواب كافیست.

نارنجی در هارمونی

طبیعت بهترین الگو برای الهام گرفتن در خصوص تركیب رنگ‌هاست. اگر كمی دقت كنید متوجه خواهید شد كه طبیعت بدون رنگ نارنجی تقریباً ناقص است! و به نوعی به این رنگ نیاز دارد.

نارنجی همواره یادآور فصل زیبای پاییز است. یك جنگل پاییزی را در ذهن مجسم كنید، می‌بینید كه چگونه نارنجی در كنار زرد روشن، و قهوه‌ای فندقی جلوه بی بدیلی را خلق می كند. این سه رنگ به زیبایی كنار هم می‌نشینند و نه تنها در طبیعت بلكه در خانه شما نیز می‌توانند زیبایی بیافرینند.


همه چیز در مورد رنگ نارنجی
 

هنگام طلوع و غروب خورشید به آسمان نگاه كنید، در می‌یابید كه آبی و نارنجی چه تركیب چشم‌نواز و لطیفی را بوجود می‌آورند. این دو رنگ نیز در طیف‌های مختلف به زیبایی كنار هم قرار می‌گیرند.

سبز و نارنجی نیز زوج دیگری هستند كه تركیبی زیبا را بوجود می‌آورند. نارنجی كدویی در كنار سبز زیتونی و پرتقالی در كنار سبز لیمویی را تصور كنید. بله! بسیار زیبا كنار هم می‌نشینند.

در چرخه رنگ نارنجی بین زرد و قرمز قرار دارد. این سه رنگ در كنار هم تركیبی بسیار مناسب برای آشپزخانه، اتاق غذاخوری و اتاق بازی كودكان می‌باشند كه البته گرمای بیش از حد این تركیب رنگ باید تاحدی تعدیل یابد كه می‌توانید این كار را با اضافه كردن مقداری آبی، ارغوانی و سبز انجام دهید.

طوسی نیز گزینه مناسبی برای قرار گرفتن در كنار نارنجی است زیرا تركیب خوشایند و زیبایی را بوجود می‌آورد.

پنج شنبه 22/2/1390 - 0:55
تزیینات و دکوراسیون


اگر تابلویی خریده باشید و بخواهید آن را به دیوار خانه نصب کنید ممکن است این سؤال برایتان پیش بیاید که تابلو را باید در چه ارتفاعی نصب کنید تا بهتر دیده شود.

اول محل تابلو را انتخاب کنید بعد میخ بکوبید

 شاید شنیده باشید که بهترین راه برای تنظیم ارتفاع تابلوها این است که مرکز تابلو همتراز با چشمان تان باشد. در اینجا ممکن است این سؤال پیش بیاید که در خانواده ای که یکی از اعضای آن ۱۴۰ سانتیمتر و دیگری ۱۸۰ سانتیمتر قد دارد، ارتفاع تابلو باید با چشم چه کسی تنظیم شود ! اگر به جای یک تابلو بخواهید چند قاب عکس کوچک نصب کنید چطور باید ارتفاع مناسب را پیدا کنید آیا ارتفاع تابلویی که بالای یک مبل قرار دارد با تابلویی که بر یک دیوار خالی نصب شده، یکسان است
قاعده کلی این است که مرکز هر تابلو باید حدود ۱۵۲ سانتیمتر با سطح زمین فاصله داشته باشد.یک تابلو با توجه به همه اشیای اطرافش سنجیده می شود. تابلویی که بالای مبل نصب می کنید یا روی دیوار راه پله یا در هال، هر یک شرایط ویژه خود را دارند که بر ارتفاع مناسب برای نصب آنها تأثیر می گذارد.
اگر تابلو در محلی نصب می شود که معمولاً در آنجا می ایستید، مانند راهروها یا نزدیک در ورودی، بهتر است تابلو را کمی بالاتر از ارتفاع ۱۵۲ تا ۱۶۵ سانتیمتر نصب کنید، بویژه اگر سقف کمی بلند باشد.
در اتاقی که معمولاً در آن می نشینید مانند اتاق پذیرایی یا دفتر کار، تابلوها را کمی پائین تر از ارتفاع ۱۵۲ تا ۱۶۵ سانتیمتر نصب کنید تا بهتر به چشم بیایند. می توانید خودتان روی صندلی بنشینید و از کسی بخواهید تابلو را در همان محدوده کمی بالا و پائین کند تا بتوانید با توجه به ارتفاع مبل ها یا صندلی ها، تابلو را در مکانی مناسب نصب کنید.اگر می خواهید تابلویی را بالای مبل نصب کنید آن را آنقدر بالا قرار ندهید که جدا از مبلمان و سایر مبلمان منزل به نظر بیاید. در این شرایط لبه پائینی تابلو باید ۱۵ تا ۳۰ سانتیمتر با مبل فاصله داشته باشد. به یاد داشته باشید که تابلوها یا قاب عکس های کوچک برای نصب در بالای مبل چندان مناسب نیستند.
اگر می خواهید چند تابلوی کوچک را کنار هم نصب کنید، آنها را به صورت یک گروه در نظر بگیرید. مرکز تابلوی وسطی را مشخص کنید و از روشی که برای پیدا کردن ارتفاع مناسب برای تابلوهای بزرگ گفته شد، استفاده کنید.
برای تابلوهای عمودی و مستطیل شکل، ارتفاعی مناسب است که یک سوم بالای تابلو به طور تقریبی همتراز با چشمان تان باشد. البته باز هم بهتر است فرد دیگری در فاصله دورتری بایستد یا بنشیند و شما تابلو را روی دیوار جابه جا کنید زیرا طول تابلو می تواند بر ارتفاع مناسب برای نصب آن تأثیر بگذارد.
نصب کردن یک گروه از تابلوها یا قاب عکس های کوچک روی یک دیوار بزرگ چندان زیبا به نظر نمی رسد. بهتر است آنها را به صورت عمودی و بر روی دیوارهای کوچک مانند راهروها، دیوار، راه پله ها یا دیوار بین دو پنجره نصب کنید.البته ارتفاع های ذکر شده فقط قوانینی کلی است و اندازه تابلو، دیوار و سایر وسایل اتاق می تواند بر تعیین محل نصب تابلو تأثیرگذار باشد، پس بهتر است قبل از کوبیدن میخ، تابلو را کمی روی دیوار جابه جا کنید تا بهترین ارتفاع برای نصب را بدست آورید.

پنج شنبه 22/2/1390 - 0:52
تزیینات و دکوراسیون


داشتن خانه‌ای زیبا آرزوی هر کسی است.
حتما شما هم تا به حال مجلات دکوراسیون را ورق زده‌اید و شاید هم حسرت خورده‌اید که چرا شما نباید چنین خانه زیبایی داشته باشید.

ای آینه مرا پر‌‌نور‌کن

  باید بدانید مهم ترین نکته در زیبا‌ بودن یک خانه خرید وسایل گرانقیمت نیست بلکه راز زیبایی در این است که چگونه وسایل خانه را بچینیم و یا چه وسایلی را بخریم که خانه‌مان را زیبا‌تر نشان بدهند.
این ستون به شما می‌گوید که چگونه می‌توانید با تغییر جای وسایل خانه‌تان، آن را زیبا‌تر و بهتر نشان بدهید. همه ما حداقل روزی یک بار در آینه نگاه می‌کنیم و بدون نگاه کردن در آن از خانه خارج نمی‌شویم اما شاید تا به حال کمتر پیش آمده باشد که به نقش آینه در دکوراسیون منزل توجه کرده باشیم. در‌حالی که آینه در برخی از فضا‌های ساختمان مانند سرویس‌های بهداشتی و اتاق خواب، به عنوان یکی از لوازم دکوری، کاربرد فراوانی یافته است. از آینه در دیگر فضا‌های خانه نیز برای تزئین استفاده می‌شود. مثلا آینه‌‌‌ای را در قابی زیبا روی دیوار نصب کنید و یا آن را روی کنسول هماهنگ با دیگر لوازم محیط قرار دهید. یکی دیگر از جا‌هایی که می‌توانید از آینه برای دکور‌بندی استفاده کنید، دیوار بالای شومینه است. در کنار همه اینها، آینه عنصر کاربردی مناسبی در ساخت بسیاری از لوازم دکوری مدرن است. توجه داشته باشید با نصب درست یک آینه می‌توان همزمان به چند هدف دست یافت.
اول اینکه آینه به افزایش نور محیط‌ کمک می‌کند. به این ترتیب در فضا‌هایی که از نور چندان برخوردار نیستند، با نصب آینه بزرگی روی دیوار مقابل پنجره، می‌توان به افزایش روشنایی اتاق کمک کرد. دومین کاربرد آینه در فضا‌های کوچک و کم وسعت است. آینه‌ها با انعکاس تصویر فضای مقابلشان، این تصور را در ذهن ایجاد می‌کنند که دیواری که به آینه اختصاص یافته، ادامه‌ای از فضای خانه است. البته در نصب آینه با هدف بزرگ‌نمایی خانه باید به نکته‌ای توجه شود و آن، اینکه ممکن است یک اتاق به لحاظ عرض و یا طول کم‌وسعت باشد که برای هرکدام محل نصب آینه متفاوت خواهد بود. در حقیقت آینه می‌بایست روی دیواری نصب شود که فضای مقابل آن کم‌وسعت است. 

پنج شنبه 22/2/1390 - 0:50
آموزش و تحقيقات

 این شعار را در ذهن داشته باشید که؛ «با شرایطی که دارم بیشترین تلاش خود را خواهم کرد.» نه اینکه فکر کنید «باید همه چیز کامل باشد.»  

چگونه میتوان تمرکز خود را در مطالعه افزایش داد


 
۱) هنگام درس خواندن کاغذ و خودکاری کنار دستتان بگذارید و فکرهایی را که به ذهنتان می رسد و مزاحم درس خواندتان می شود یادداشت کنید. با این کار دیگر نگران فراموش کردن کارها و ایده ها نیستید و به خودتان یادآوری می کنید درست است که این کارها به اندازه ای مهم هستند که آنها را یادداشت کنید و بعداً برایشان کاری انجام بدهید اما آنقدر مهم نیستند که به خاطرشان درس خواندن را متوقف کنید.

۲) خوب است گاهی فکرهای ناراحت کننده یا آنهایی که حواستان را پرت می کنند جای دیگری بگذارید. به این ترتیب که زمانی که مشغول درس خواندن هستید آنها را موقتاً کنار بگذارید تا بتوانید روی درس خواندن متمرکز شوید.

۳) سعی کنید هدف مشخصی را معین کنید که در هر بار درس خواندن به آن برسید. این کار کمک می کند توجه تان را به کار مشخصی که در دست دارید معطوف کنید. همچنین این کار بازخوردی از پیشرفت به دست تان می دهد.

۴) سعی کنید بر درسی که می خوانید تمرکز کنید و به اتفاقات بلندمدتی که بر اثر خوب یا بد امتحان دادن می افتد فکر نکنید. اول مهمترین کار حال حاضر را انجام بدهید و بدانید هر چیز حواس پرت کرن دیگری که به ذهنتان می رسد اهمیت کمتری از آنچه در حال انجامش هستید، دارد.

۵) این شعار را در ذهن داشته باشید که؛ «با شرایطی که دارم بیشترین تلاش خود را خواهم کرد.» نه اینکه فکر کنید «باید همه چیز کامل باشد.»

۶) یاد بگیرید چگونه تشخیص بدهید مساله ای که حواس تان را پرت کرده است مهمتر از درس خواندن است. هرگاه که ممکن بود مستقیماً به سراغ علت حواس پرتی تان بروید. گاهی با حذف علت حواس پرتی اصلی می توانید زمان بیشتری را به درس اختصاص دهید و بعداً کمتر نگران باشید.

۷) سعی کنید جای خاصی را برای درس خواندن انتخاب کنید که وسایل حواس پرت کنی مثل رادیو و تلویزیون در آن نباشد.

۸) محل درس خواندن خود را تمیز و مرتب نگه دارید و سعی کنید از آن فقط برای درس خواندن استفاده کنید. این کار حواس پرتی را کاهش می دهد و کمک می کند راحت تر به حالت تمرکز دست یابید. مثلاً ممکن است وقتی روی تخت دراز می کشید و درس می خوانید کمتر تمرکز داشته باشید تا وقتی که پشت میزی می نشینید که همیشه از آن برای درس خواندن استفاده می کنید.

۹) درس خواندن را در دوره های زمانی محدود انجام بدهید تا بدانید به زودی نقطه پایان فرا می رسد. بی وقفه درس خواندن طوری که به نظر می رسد نقطه پایانی وجود ندارد سخت تر است.

۱۰) همه کتاب ها، جزوه ها و کتاب های کمک درسی تان را کنار دست تان بگذارید. اگر لازم باشد برای اینها از جایتان بلند شوید یا مدتی دنبالشان بگردید حواس تان بیشتر پرت می شود.

۱۱) برای کاهش اضطرابی که با آماده شدن برای درس خواندن می آید می توانید کتاب ها و محل درس خواندن تان را مرتب کنید. این کار باعث می شود محل کارتان عاری از هر چیز حواس پرت کنی باشد. ممکن است شما از آ نهایی باشید که برای درس خواندن نیاز به «گرم شدن» داشته باشید؛ برای این کار از مطالبی شروع کنید که با آنها آشنایی بیشتری دارید. با این کار مروری هم بر نتایج خوب امتحانات گذشته دارید که از نظر ذهنی شما را در وضعیت اعتماد به نفس خوبی قرار می دهد.

۱۲) برای کاهش اضطرابی که با گذشت زمان پدیدار می شود استراحت جسمی کمک می کند نگرانی تان کمتر شود و آگاهی و انرژی خود را بازیابید. شاید هم لازم باشد هر بخش از درس را که تمام می کنید مروری بر آن داشته باشید تا حس تمام کردن و اطمینان تان افزایش یابد. البته اگر درس خواندن را به شب امتحان موکول نکنید کمتر دچار اضطراب می شوید.

۱۳) سعی کنید اوایل سال تحصیلی محدوده توجه خود را پیدا کنید و در طول سال هم آن را بررسی کنید. معمولاً کسانی که احساس می کنند نمی توانند خوب امتحان بدهند آنهایی هستند که شکاف (بزرگ یا کوچک، کم یا زیاد) در درک مطالب دارند. همان طور که سال می گذرد مفاهیمی را که واضح نیستند مرور کنید تا این شکاف را کاهش بدهید و همان طور که دانش تان در طول سال افزایش می یابد اعتماد به نفس تان تقویت شود.

۱۴) با هم کلاسی هایتان راجع به درس خواندن تان صحبت کنید. با بحث کردن درباره مطالب مهم درس ذهنیت معقولی درباره مسائل مهم درس و سوال هایی پیدا می کنید که بیشتر ممکن است در امتحان بیایند. این کار همچنین فرصت ایده آلی است برای آشنایی با نظرات دیگران و درس خواندن گروهی راه بی نظیری برای مطالعه فعال است.

۱۵) گاهی اوقات دانش آموزان و دانشجویان از وضعیت جزوه های خود راضی نیستند و جزوه دیگران را قرض می گیرند تا مال خودشان را کامل کنند. یادتان باشد همیشه جزوه هایتان را براساس تاریخ مرتب کنید و موضوع اصلی درس را بیابید. وقتی جزوه می نویسید حاشیه آن را خالی بگذارید تا بعداً بتوانید سوال ها، توضیح ها و کلمات کلیدی را که به ذهن تان می رسد کنار آن بنویسید. همچنین نباید تا آخر سال صبر کنید تا متوجه شوید جزوه هایتان ناقص است. هر هفته جزوه هایتان را مرور کنید. اگر لازم بود آنها را کامل کنید و قسمت هایی را که نمی فهمید از معلم یا استاد بپرسید.

پنج شنبه 22/2/1390 - 0:49
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته