• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 23
تعداد نظرات : 1277
زمان آخرین مطلب : 4590روز قبل
اعتیاد و سیگار
 متادون چیست ؟
متادون اولین‌بار در زمان جنگ جهانی دوم در كشور آلمان ساخته شد. زمانی كه عرضة تریاك در اروپا به دلیل آغاز جنگ جهانی دوم متوقف شد مصرف كنندگان تریاك دراروپا و خصوصاً در آلمان كه تعدادشان كم نبود با مشكل جدی مواجه شدند. در میان مصرف كنندگان آلمانی ، مقامات عالیرتبه نظامی نیز از جمله هرمان‌گورینگ (جانشین هیتلر) به چشم می‌خوردند. شیمی دانان و شركت‌های داروسازی آلمان به سفارش مسئولین كشور ماده‌مخدر مصنوعی جدیدیی تولید كردندكه به خشخاش متكی نبود. شیمی‌دانان موفق به تولید دارویی شدند كه نه تنها مؤثر بود بلكه ماندگاری آن نیز در بدن بیشتر از سایر مواد مخدر بود.


مدت زمان تأثیر هروئین در بدن حدود 2 ساعت است در نتیجه مصرف كنندگان نیاز دارند كه چندین‌بار در روز از این ماده استفاده كنند درحالیكه این دارو میانگین بین 24 تا 74 ساعت ، با درنظر گرفتن میزان مصرف و سوخت و ساز بدن افراد ، تداوم دارد . نام این دارو یا ماده مخدر مصنوعی متادون بود. با گذشت زمان متادون داروی منتخب پزشكانی شد كه سعی در درمان بیماری اعتیاد و وابستگی به موادمخدر داشتند و دارند .


ـ متادون به چه شكل استفاده می‌شود ؟
متادون ماده‌مخدر مصنوعی است كه به صورت قرص ، شربت و آمپول مورد استفاده قرار می‌گیرد و نوع قرص و شربت آن با دوزهای مشخص به طور خوراكی مصرف می‌شود. این ماده می‌تواند معمولاً خماری و اشتیاق معتادان به هروئین را تا 24 ساعت كنترل كند. بیماران معمولاً از نظر فیزیكی به همان اندازه به متادون وابسته هستند كه به هروئین و یا هر ماده‌مخدر دیگری وابسته بودند .


معتادان پس از هر بار استفاده از هروئین و كذشت ساعات اوج نشئگی ، مدت زمان كوتاهی حالات طبیعی داشته و پس از آن با خماری روبرو می‌شوند . این خماری و حس نیاز می‌تواند عوارضی شبیه به آنفلوآنزا با درد ، اضطراب و افسردگی.......... داشته باشد .


این دوره یا سیكل تكراری ، هر 4 تا 8 ساعت با استفاده از هروئین تكرار می‌شود. برخی از متخصصین بر این باورند كه این دوره یا سیكل با استفاده از متادون قابل كنترل است. از نظر علمی احتمال چنین امری وجود دارد چرا كه متادون با سرعت كمتری به سیستم بدن وارد و رها می‌شود و مدت طولا‌نی‌تری از هروئین و یا هر موادمخدر دیگری در بدن باقی می‌ماند. موادمخدر با گیرایی كوتاه مدت مانند هروئین ، هیدروكرون و مرفین باعث ایجاد و تداوم نوعی فرایند غیرطبیعی در مغز شده كه باعث اختلال در احساس سلامتی و روند عملكرد طبیعی بدن می‌شوند .


استفاده از متادون در شرایط قطع مصرف مواد مخدر باعث قطع بسیاری از این روندهای تخریبی شده و بسیاری از عملكردهای بیولوژی سیستم عصبی را به حالت طبیعی در می‌آورد .
اما آنچه كه باید درنظر گرفته شود این است كه متادون به عنوان جایگزینی برای دیگر موادمخدر استفاده شده و به خودی خود نوعی اعتیاد است نه درمان !!



ـ تأثیرات متادون
از معمول‌ترین عوارض استفاده از متادون می‌توان از خواب‌آلودگی ، منگی ، ضعف ، ناخوشی ، خشكی دهان ، اختلال دریچه پروستات و تأخیر در روند ادرار طبیعی ، یبوست و یا نوسان تنفسی نام برد .
حساسیت پوستی ، كهیر ، خارش ، سردرد ، سرگیجه ، فقدان تمركز ، احساس مستی ، گیجی ، افسردگی ، ضعف بینایی ، رنگ پریدگی ، عرق كردن ، طپش قلب ، حالت تهوع و استفراغ از عوارض احتمالی استفاده از متادون می‌باشند.


از غیرمعمول‌ترین عوارض استفاده از متادون می‌توان از حساسیت آنافیلاكسی (نوعی مسمومیت خونی) ، اُفت فشار خون كه باعث ضعف و از حال‌رفتگی می‌شود ، سردرگمی ، توهم ، عدم تعادل در راه رفتن ، رعشه ، پرش عضلات و ضعف عضلانی نام برد. استفاده از متادون خطر انسداد و از كار افتادگی كلیه‌ها را نیز همراه دارد .


علائم استفاده مفرط (overdose) یا استفاده بیش از حد متادون شامل موارد ذیل می باشد:
خواب‌آلودگی ، گیجی ، رعشه ، تشنج ، منگی كه منجر به كما می‌شود ، سرمای بدن ، افت فشار خون و كندی نسبی ضربان قلب می‌باشد .

ـ سم‌زدایی با متادون چیست ؟
سم‌زدایی با متادون معمولاً تحت نظر متخصصین صورت می‌گیرد. در طول این دوره درمان هر زمانی كه شخص معتاد علائم خماری را تجربه كند به وی متادون داده می‌شود. این علائم عبارتند از عطسه ، خمیازه ، آبریزش چشم‌ها ، آبریزش بینی ، عرق شدید ، تب ، گشادی مردمك چشم‌ها ، دل‌پیچه ، حالت تهوع ، بدن درد ، رعشه و تندخویی .
پس از چندین هفته تنظیم میزان و مقدار استفاده و با وضعیت ثابت حال درمان‌جو، میزان متادون به تدریج كاهش می‌یابد. میزان كاهش متادون بستگی مستقیم به عكس‌العمل‌های جسمی شخص دارد. هدف استفاده از متادون نگهداری عوارض خماری در حد قابل تحمل ، برای درمان‌جوست .
دوشنبه 22/1/1390 - 15:33
اعتیاد و سیگار

 ترامادول و اثرات آن

اول از همه بگم كه فروش این دارو بدون نسخه پزشك ممنوعه، پس اگه دیدید دارو‌خانه‌ای داره تخلف میكنه حتماً باهاش برخورد كنید، چون ترامادول داره جوونهای مملكت رو نابود میكنه!

ترامادول رو سه دسته از افراد مصرف میكنن:
1) افرادی كه معتاد بودن و حالا در ترك هستن.
2) افرادی كه به اصطلاح خودشون میخوان فاز بگیرن. (این افراد عده‌ایشون فكر میكنن ترامادول اعتیاد آور نیست و فقط میخوان خوش باشن و چون به شكل قرص هم هست كسی بهشون مشكوك نمیشه. عده دیگه‌ای از این افراد هم معتادان بدبختی هستن كه حتی پول خرید مواد رو هم ندارن و از روی خماری به ترامادول متوسل میشن، چون ارزونه! (ایرانیش برگی 500 الی 600 تومان))
3) افرادی كه دچار انزال زودرس هستن .


صراحتاً اعلام میكنم كه ترامادول به مرور و در طول زمان اعتیادآوره و عوارض جبران ناپذیری رو به بدن وارد میكنه.


بقیه مطلب رو از منابع مختلف ذكر میكنم، حوصله داشتید بخونید:


ترامادول (træmadol تلفظ می‌شود) یک داروی مسکن شبه تریاک است. این دارو برای تسکین درد متوسط تا شدید تجویز می‌شود. ترامادول بر روی گیرنده‌های مو (μ) اوپیوئید، و سیستم نورآدرنرژیک و سروتونرژیک اثر می‌کند. این دارو توسط شرکت آلمانی گروننثال (Grünenthal) در دهه ۱۹۷۰ با نام تجاری ترامال ساخته شد. گروننثال در سالهای بعد حق تولید ترامادول را به شرکتهای متعددی در سراسر دنیا واگذار کرد.

ترامادول معمولا به شکل نمک هیدروکلراید تولید شده و به دو شکل خوراکی (بیشتر کپسول و قرص) و آمپول به بازار عرضه می‌شود. مقدار جذب و تأثیر فرم تزریقی ترامادول بسیار بیشتر از فرم خوراکی است. ترکیب ترامادول و استامینوفن نیز در بازار موجود است (که در ایران عرضه نمی‌شود).

عوارض ناشی از مصرف ترامادول

عوارض سیستم عصبی مرکزی:
سرگیجه، سردرد، خواب آلودگی، تحریک دستگاه عصبی مرکزی، اضطراب، کاهش هوشیاری، اختلال تعادل، سرخوشی، عصبی شدن، اختلال خواب، تشنج، ضعف.

عوارض قلبی عروقی:
اتساع عروق

عوارض پوستی:
خارش، تعریق بیش از حد، ضایعات جلدی

عوارض چشمی:
اختلالات بینایی

عوارض گوارشی:
تهوع، یبوست، استفراغ، سوءهاضمه، خشکی دهان، اسهال، درد شکم، بی‌اشتهایی، نفخ

عوارض ادراری و تناسلی:
احتباس ادراری، تکرر ادرار، دفع پروتئین در ادرار، علائم یائسگی

عوارض خونی:
کاهش سطح هموگلوبین

عوارض کبدی:
افزایش سطح آنزیم‌های کبدی

عوارض تنفسی:
دپرسیون تنفسی (مهار سیستم تنفسی)


موارد مصرف قانونی:

ترامادول برای تسکین دردهای متوسط تا شدید در بزگسالان استفاده می شود.

اطلاعاتی که در مورد ترامادول باید بدانیم

نکته مهم: افرادی که به مواد مخدر یا الکل معتاد هستند نباید از ترامادول استفاده کنند. در این افراد در صورت مصرف ترامادول ممکن است تشنج ایجاد شود.احتمال تشنح در افرادی که سابقه ی تشنج یا سابقه ی جراحت مغزی دارند و یا از داروهایی مثل ضدافسردگی ها،شل کننده های عضلانی و داروهای ضد تهوع و استفراغ استفاده می کنند،بیشتر است.

استفاده بیش از حد (Overdose ) می تواند کشنده باشد.علایم Overdose دارو عبارتند از: خواب آلودگی،تنفس کم عمق،کندی ضربان قلب،ضعف مفرط،پوست سرد و مرطوب ، احساس سبکی سر،غش یا کما.

به دلیل وابستگی که ترامادول ایجاد می کند،نباید مصرف آن را به دیگران توصیه کرد(به ویژه فردی که سابقه اعتیاد دارویی دارد) و تنها باید توسط فردی که دارو برای او تجویز شده استفاده شود.ترامادول می تواند باعث اختلال واکنش های عصبی و قدرت تفکر فرد شود، از این رو هنگام استفاده از این دارو از رانندگی خودداری شود.

مصرف ترامادول را نباید به طور ناگهانی قطع کرد، قطع ناگهانی ترامادول باعث سندرم ناخوشایند قطع مصرف می شود که علایم آن عبارتند از: اضطراب،تعریق،تهوع،اسهال،ت رمور(رعشه)،لرز،ت
وهم،اختلال خواب یا مشکلات تنفسی .

نباید ترامادول را همراه با این مواد استفاده کرد:

- الکل یا مواد مخدر
-داروهای مخدر ضد درد
- داروهای آرامش بخش از قبیل والیوم
- داروهای ضد افسردگی و ضد اضطراب
- داروهای ضد اختلالات دو قطبی و اسکیزوفرنی(جنون جوانی)

ترامادول در دوران حاملگی و شیردهی به دلیل اثرات مضر بر روی جنین و نوزاد منع مصرف دارد. ترامادول نباید برای افراد زیر 18 سال تجویز شود.

نحوه مصرف دارو

قرص های ترامادول را نباید خرد کرد (از پودر قرص خرد شده نباید به صورت استنشاقی یا رقیق شده با مایع استفاده کرد چون باعث اثرات تهدید کننده حیات،Overdose یا مرگ می شود)،این دارو تنها به صورت قرص خوراکی استفاده می شود.در صورتی که با تجویز پزشک ترامادول مصرف می کنید،بدون کم و کاست از نسخه ی پزشک پیروی کرده و از مصرف دوزهای بالاتر دارو خودداری کنید.نباید بیش از 300 میلی گرم در روز استفاده شود.ترامادول را با یک لیوان پر آب مصرف کنید.هم چنین می توان دارو را با یا بدون غذا مصرف کرد اما هر بار به روشی مشابه از دارو استفاده کنید(مثلاً اگر بار اول با غذا مصرف می کنید تا آخر دوره درمانی همین روش را ادامه دهید).

اگر از قرص های آهسته رهش استفاده می کنید ممکن است قرص را در مدفوع خود ببینید که امری طبیعی است.دوزهای مصرفی خود را بدون نظر پزشک تغییر ندهید.

در صورت فراموش کردن یک دوز در اولین فرصت دوز فراموش شده را مصرف کنید ، اگر نزدیک دوز بعدی دارو باشد،بدون توجه به دوز فراموش شده،زمان بندی دارویی را رعایت کنید.


تداخلات دارویی ترامادول

- مهارکننده های MAO از قبیل : ایزوکربوکساید (Marplan)،ترانیل سیپرومین (Parnate)،فنلزین (Nardil)،سلژلین (Eldepryl, Emsam).
-داروهای ضد افسردگی از قبیل آمی تریپتیلین (Elavil)،سیتالوپرام(Celexa)،کلومی پرامین (Anafranil)،دزی پرامین(Norpramin)،فلوکستین(Prozac, Sarafem).
در صورت مصرف کاربامازپین، وارفارین، دیگوکسین، کتوکنازول، اریترومایسین، ریفامپین و کینیدین قبل از استفاده از ترامادول ،پزشک خود را در جریان بگذارید.

دوشنبه 22/1/1390 - 15:27
داستان و حکایت


درویشی همراه جمعیتی به کشتی در آمد . او از مال و ثروت چیزی نداشت ، بلکه ثروت و توانگری او غنای روحی و معنوی بود . او در گوشه ای از کشتی به خواب رفته بود که ناگهان سر و صدایی بلند شد . کیسه زری به سرقت رفته بود . همه اهل کشتی را وارسی کردند و سپس به سراغ آن درویش آمدند . درویش از این گمان بد دلشکسته شد و به بارگاه الهی عرضه داشت: پروردگارا بنده ات را متهم کرده اند ، هر چه صلاح می بینی عمل کن . در این اثنا صدها هزار ماهی سر از آب دریا بیرون آوردند و هر یک مرواریدی گرانبها بر دهان داشتند . آن درویش ، چند دانه از آن مرواریدها را بگرفت و در کف کشتی انداخت و سپس بر هوا پرواز کرد . فضا برای او همچون تختی روان شده بود و به همان ترتیب از آن کشتی دور شد و همانطور که از آنها دور می شد به اهالی کشتی گفت : کشتی مال شما و حق از آنِ من .

دوشنبه 4/11/1389 - 19:35
داستان و حکایت


ابراهیم ادهم ضمن سیر و سیاحت به لب دریایی رسید، و آنجا نشست و به دوختن پاره های خرقه اش مشغول شد . در این اثنا امیری که در سالهای پیشین غلام او بود از آنجا گذر می کرد . همینکه چشمش به ابراهیم افتاد او را شناخت . ولی با کمال تعجب اثری از شاهزادگی و امارت در او نیافت ، بلکه او را درویشی بی پیرایه و خاکسار یافت . پیش خود گفت: پس کو آن حکومت و سلطنت و حشمت و جلال ؟ چرا اینقدر خاکسار و ژولیده حال شده است ؟ ابراهیم که عارفی کامل بود و بر ضمایر اشخاص ، واقف بود در همان لحظه فکر او را خواند و برای قانع کردن وی سوزن خود را به دریا افکند و چیزی نگذشت که صدها هزار ماهی سر از آب بیرون آوردند در حالی که در دهان هر یک ، سوزنی از طلا بود . ماهیان به ابراهیم خطاب کردند: ای عارف حقیقی همه این سوزنها از آنِ توست ، بگیر . ابراهیم رو به امیر کرد و گفت: ای امیر ، حکومت بر دل ها مهم تر است یا حکومت بر تخت ها ؟ امیر از تماشای این صحنه شگرف به وجد و شور دچار شد و گفت : وقتی ماهیان از روح عارف خبر دارند ، وای به حال کسی که از او بی خبر باشد .

دوشنبه 4/11/1389 - 19:31
داستان و حکایت

در زمان ها ی گذشته ، پادشاهی تخته سنگ را در وسط جاده قرار داد و برای این كه عكس العمل 

مردم را ببیند خودش را در جایی مخٿی كرد. بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تٿاوت از 

كنار تخته سنگ می گذشتند. بسیاری هم غرولند می كردندكه این چه شهری است كه نظم ندارد

. حاكم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است و ... با وجود این هیچ كس تخته سنگ را از وسط بر 

نمی داشت . نزدیك غروب، یك روستایی كه پشتش بار میوه و سبزیجات بود ، نزدیك سنگ شد. 


بارهایش را زمین گذاشت و با هر زحمتی بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را كناری قرار

داد. ناگهان كیسه ای را دید كه زیر تخته سنگ قرار داده شده بود ، كیسه را باز كرد و داخل آن 

سكه های طلا و یك یادداشت پیدا كرد. پادشاه در ان یادداشت نوشته بود : " هر سد و مانعی می 

تواند یك شانس برای تغییر زندگی انسان باشد

دوشنبه 4/11/1389 - 19:26
داستان و حکایت

نهایت عشق !
یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟
برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند،
داستان کوتاهی تعریف کرد:

یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند. یک قلاده ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود. رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریاد زنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.

داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد. راوی اما پرسید : آیا می انید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟

بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است! راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.››

قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.

دوشنبه 4/11/1389 - 19:19
داستان و حکایت
زاهد و درویشی که مراحلی از سیر و سلوک را گذرانده بودند و از دیری به دیر دیگر سفر می کردند، سر راه خود دختری را دیدند در کنار رودخانه ایستاده بود و تردید داشت از آن بگذرد. وقتی آن دو نزدیک رودخانه رسیدند دخترک از آن ها تقاضای کمک کرد. درویش بی درنگ دخترک رابرداشت و از رودخانه گذراند.
دخترک رفت و آن دو به راه خود ادامه دادند و مسافتی طولانی را پیمودند تا به مقصد رسیدند. در همین هنگام زاهد که ساعت ها سکوت کرده بود خطاب به همراه خود گفت:«دوست عزیز! ما نباید به جنس لطیف نزدیک شویم. تماس با جنس لطیف برخلاف عقاید و مقررات مکتب ماست. در صورتی که تو دخترک را بغل کردی و از رودخانه عبور دادی.» درویش با خونسردی و با حالتی بی تفاوت جواب داد: « من دخترک را همان جا رها کردم ولی تو هنوز به آن چسبیده ای و رهایش نمی کنی.»
جمعه 1/11/1389 - 11:17
فلسفه و عرفان
آخرت به معنای بازپسین مهلت است. آخرت عبارت از جهانی است که مردم پس از مردن به آنجا میروند و برای همیشه در آن جا هستند و به گفته ابوالفتوح رازی، همه کارهایی است که در آن جهان انجام میگیرد، یعنی رستاخیز یا حشر و نشر، رسیدگی به کردارهای نیک و بد مردم و سرانجام پاداش و کیفر دادن به نیکوکاران و بدکاران که از این معانی به زندگی دوم یا زندگی دوباره تعبیر میشود.

این واژه در قرآن کریم و سنت و فرهنگ مسلمانان به صورت یک اصطلاح آمده و منظور از آن، جهان دیگر است که در برابر دنیا قرار دارد و در آن جا همه انسانها پاداش و کیفر کارهای دنیای خود را می بینند. همه فرقه های اسلامی، ایمان و اعتقاد به آخرت را محور اساسی اعتقادات خود و یکی از ضروریات عقاید اسلامی و منکر آن را خارج از اسلام میدانند.

برزخ، قیامت، حشر و نشر، صراط، حساب، شفاعت، بهشت و جهنم، همه واقعیات عالم آخرت هستند. در آخرت دیگر نظام اجتماعی و تعاون و مدنیت انسانی در کار نیست. هر انسانی به تنهایی در پیشگاه خدا حاضر میشود و تنها با نتیجه اعمالی که در دنیا سر و کار داشته می باشد. اگر به اندازه ذره ای کار نیک کرده، پاداش آن را می بیند و به اندازه ذره ای کار بد کرده، مجازاتش را می بیند. آنان که همه تلاش و کوشش خود را فقط برای رسیدن به بهره های دنیا بکار برند، در آخرت هیچ بهره ای را ندارند و تمام آنچه که در آخرت به انسان میرسد، یا نعمت است یا عذاب. البته نعمت ها و عذاب آخرت، از نظر ایجاد لذت و یا درد، با نعمت ها و عذاب های دنیا، اصلا قابل مقایسه نیست. در عین حال در آخرت مغفرت و رحمت خدا، بسیاری از افراد بشر را که شایسته آن باشند، در بر میگیرد.

از نظر قرآن، آخرت محدود به انسان نیست و همه موجودات در پیشگاه خدا در آخرت محشور خواهند شد. ایمان به آخرت، یکی از ارکان اساسی دعوت همه پیامبران بوده است؛ چه انبیای عرب مانند حضرت هود علیه السلام و حضرت صالح علیه السلام و چه پیامبران اقوام دیگر مانند حضرت نوح علیه السلام، حضرت ابراهیم علیه السلام، حضرت موسی علیه السلام و حضرت عیسی علیه السلام است.

شنبه 29/8/1389 - 12:41
شهدا و دفاع مقدس
*اولین وصیت نامه شهید همت:

به تاریخ 19/10/59 شمسی ساعت 10:10 شب چند سطری وصیت نامه می نویسم : هر شب ستاره ای را به زمین می کشند و باز این آسمان غم‌زده غرق ستاره است ، مادر جان می دانی تو را بسیاردوست دارم و می دانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهیدان داشت.مادر، جهل حاکم بر یک جامعه انسانها را به تباهی می کشد و حکومت های طاغوت مکمل های این جهل اند و شاید قرنها طول بکشد که انسانی از سلاله پاکان زائیده شود و بتواند رهبری یک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گیرد و امام تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است. مادرجان، به خاطر داری که من برای یک اطلاعیه امام حاضر بودم بمیرم ؟ کلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سینه و وجود گندیده من بوده و هست. اگر من افتخار شهادت داشتم از امام بخواهید برایم دعا کنند تا شاید خدا من روسیاه را در درگاه با عظمتش به عنوان یک شهید بپذیرد ؛ مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسانهای سازش کار و بی تفاوت و متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمی دانند برای چه زندگی می کنند و چه هدفی دارند و اصلا چه می گویند بسیارند. ای کاش به خود می آمدند. از طرف من به جوانان بگوئید چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخیزید و اسلام را و خود را دریابید نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی شود نه شرقی - نه غربی؛ اسلامی که : اسلامی ... ای کاش ملتهای تحت فشار مثلث زور و زر و تزویر به خود می آمدند و آنها نیز پوزه استکبار را بر خاک می مالیدند. مادر جان، جامعه ما انقلاب کرده و چندین سال طول می کشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسانها بیرون ببرد ولی روشنفکران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند زیرا نه آن را می شناختند و نه باریش زحمت و رنجی متحمل شده اند از هر طرف به این نو نهال آزاده ضربه زدند ولی خداوند، مقتدر است اگر هدایت نشدند مسلما مجازات خواهند شد . پدر و مادر ؛ من زندگی را دوست دارم ولی نه آنقدر که آلوده اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم علی وار زیستن و علی وار شهید شدن, حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست می دارم شهادت در قاموس اسلام كاری‌ترین ضربات را بر پیكر ظلم، جور،شرك و الحاد می‌زند و خواهد زد. ببین ما به چه روزی افتاده ایم و استعمار چقدر جامعه ما را به لجنزار کشیده است ولی چاره ای نیست اینها سد راه انقلاب اسلامیند ؛ پس سد راه اسلام باید برداشته شودند تا راه تکامل طی شود مادر جان به خدا قسم اگر گریه کنی و به خاطر من گریه کنی اصلا از تو راضی نخواهم بود. زینب وار زندگی کن و مرا نیز به خدا بسپار ( اللهم ارزقنی توفیق الشهادة فی سبیلک) . 
و السلام؛ 
محمد ابراهیم همت

**دومین وصیت نامه شهید همت:

به نام خدا 
نامی كه هرگز از وجودم دور نیست و پیوسته با یادش آرزوی وصالش را در سر داشتم. 
سلام بر حسین(ع) سالار شهیدان اسوه و اسطوره بشریت. 
مادر گرامی و همسر مهربانم پدر و برادران عزیزم! 
درود خدا بر شما باد كه هرگز مانع حركتم در راه خدا نشدید.چقدر شماها صبورید.خودتان می دانید كه من چقدر به شهیدان عشق می ورزیدم غنچه هایی كه(كبوترانی كه)همیشه در حال پرواز به سوی ملكوت اعلایند.الگو و اسوه هایی كه معتقد به دادن جان برای گرفتن بقا (بقا و حیات ابدی)و نزدیكی با خدای چرا كه «ان الله اشتری من المومنین». 
من نیز در پوست خود نمی گنجم.گمشده ای دارم و خویشتن را در قفس محبوس می بینم و می خواهم از قفس به در آیم.سیمهای خاردار مانعند.من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه كه از خدا بازم می دارد متنفرم(هوای نفس شیطان درون و خالص نشدن) 
در طول جنگ برادرانی كه در عملیات شهید می شدند از قبل سیمایشان روحانی و نورانی می شد و هر بی طرفی احساس می كرد كه نوبت شهادت آن برادر فرا رسیده است. 
عزیزانم!این بار دوم است كه وصیت نامه می نویسم ولی لیاقت ندارم و معلوم است كه هنوز در بند اسارتم هنوز خالص نشده ام و آلوده ام. 
از شروع انقلاب در این راه افتادم و پس از پیروزی انقلاب نیز سپاه را پناهگاه خوبی برای مبارزه یافتم ابتدا در گیری با ضد انقلاب و خوانین در منطقه شهرضا (قمشه)و سمیرم سپس شركت در خوزستان و جریان كروهك ها در خرمشهر پس از آن سفر به سیستان و بلوچستان (چابهار و كنارك)و بعدا حركت به طرف كردستان دقیقا دو سال در كردستان هستم .مثل این است كه دیگر جنگ با من عجین شده است. 
خداوند تا كنون لطف زیادی به این سراپا گنه كرده و توفیق مبارزه در راهش را نصیبم كرده است.اكنون من می روم با دنیایی انتظار انتظار وصال و رسیدن به معشوق.ای عزیزان من توجه كنید: 
*1-اگر خداوند فرزندی نصیبم كرد با اینكه نتوانستم در طول دورانی كه همسر انتخاب كردم حتی یك هفته خانه باشم دلم می خواهد او را علی وار تربیت كنید. 
همسرم انسان فوق العاده ایست او صبور است و به زینب عشق می ورزد او از تربیت كردن صحیح فرزندم لذت خواهد برد چون راهش را پیدا كرده است .اگر پسر به دنیا آورد اسم او را مهدی و اگر دختر به دنیا آورد اسم او را مریم بگذارید.چون همسرم از این اسم خوشش می آید. 
*2-امام مظهر صفا پاكی و خلوص و دریایی از معرفت است .فرامین او را مو به مو اجرا كنید تا خداوند از شما راضی باشدزیرا او ولی فقیه است و در نزد خدا ارزش والایی دارد. 
*3-هر چه پول دارم اول بدهی مكه مرا به پیگیری سپاه تهران (ستاد مركزی)بدهید و بقیه را همسرم هر طور خواست خرج كند. 
*4-ملت ما ملت معجزه گر قرن است و من سفارشم به ملت تداوم بخشیدن به راه شهیدان و استعانت به درگاه خداوند است تا این انقلاب را به انقلاب حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) وصل نماید و در این تلاش پیگیر مسلما نصر خدا شامل حال مومنین است. 
*5-از مادر و همه فامیل و همسرم اگر به خاطر من بی تابی كنند راضی نیستم.مرا به خدا بسپارید و صبور و شجاع باشید. 
حقیر حاج همت
دوشنبه 17/8/1389 - 16:8
قرآن
شیطان دشمن قسم خورده ماست . قرآن می فرماید : شیطان دشمن آشکار شماست . این دشمن هم بیکار نمی نشیند. بیشترین جایی که شیطان پیدایش می شود و به سراغ انسان می آید ، در مسائل عبادی است . خود شیطان می گوید : من در صراط مستقیم به سراغ افراد می آیم . یک سری حربه هایی هم دارد که این حربه های موجب می شود انسانی که در صراط مستقیم است به انحراف کشیده شود . یکی از حربه ها ی شیطان ، تزیین گناه است . یکی از کارهای شیطان این است که عنوان گناه را تزیین میکند ، طرف را می کوبیم ، غیبت می کنیم ، تهمت هم به او می زنیم و اسم این را ، بحث سیاسی میگذاریم . این شخصیت کوبی است . یا فرض کنید اسم عنوان حرامی را ، یک اسم رنگ و آب داری به آن می دهیم . حربه دیگر شیطان وسوسه است . انسان را تحریک می کند . طبیعتا یکی از مهمترین حربه های شیطان این است که بعد از عمل ، یک جوری این عمل را باطل کند یا حین عمل یک آسیبی را وسط کار وارد کند که آن آسیب عمل را از جایگاه خودش پایین بیاورد . روایت داریم : وقتی مبعث پیامبر شد ، نیروهای شیطان خیلی ناراحت شدند و دور شیطان جمع شدند و گفتند چه کنیم ؟ بت پرستی دیگر تمام شد . یک کسی آمده که مردم را به توحید دعوت میکند . ما دیگر به مردم نمیتوانیم بگوییم : بت بپرستند . چون دیگر از بت کاری بر نمی آید . شیطان تاملی کرد و گفت : اینها که مسلمان می شوند و بت پرستی را کنار می گذارند ، در دلشان حب دنیا هست ؟ گفتند : بله . این ها دنیا را دوست دارند . شیطان گفت : این کافی است . نگران نباشید . بروید و حب دنیا را در دل مردم تشدید کنید تا مال را از راه حرام بدست بیاورند و در راه حرام خرج کنند ، این جوری به آنها لطمه می خورد . بعد از پیامبر هم همین شد . چه ریخت و پاش های مالی که کردند و در حکومت بنی امیه چه اتفاق هایی که افتاد . امام سجاد (ع) دعایی بنام مکارم الاخلاق دارد که دعای عجیبی است . یکی از آسیب ها ، عُجب است . یعنی عمل را بزرگ دیدن . مثلا دو برادر در مراسم احیا می خواهند شرکت کنند . یکی از اول شب مسجد می رود ولی دیگر خواب می ماند و به مراسم احیا نمی رسد . با شرمندگی میگوید : خدایا ما که به مراسم نرسیدیم ولی برادر دیگر می گوید : ما که امشب کارمان را انجام دادیم او عملش باطل میشود چون عملش را با عُجب درآمیخت . در روایت داریم : گناهی که شما را ناراحت کند بهتر از عبادتی است که شما را به عُجب وادار کند . امام سجاد (ع) در این دعا می گوید : به تو پناه می برم از اینکه گناهم را کوچک بشمارم و عبادتم را بزرگ ببینم به امام سجاد (ع) میگویند : شما چقدر عبادت میکنید ؟ فرمودند : اینها چیزی نیست . شما عبادت جدم علی را ندیدید . راه کارش هم این است که انسان وقتی کاری انجام می دهد ، دنبال کار بالاتر برود . بگوید : حالا ما یک نمازی خواندیم ولی حضرت علی (ع) هزار رکعت نماز می خواند . ما دو تا زخم هم در جبهه برداشتیم ، امیر المومنین صدها زخم برداشت .

يکشنبه 9/8/1389 - 14:2
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته