• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42209
تعداد نظرات : 4513
زمان آخرین مطلب : 4114روز قبل
پوست و مو
ریزش شدید مو تاثیر عمیقی بر زندگی افراد می‌گذارد، چون نه‌تنها از لحاظ زیبایی نامطلوب است بلكه باعث می‌شود اعتماد به نفس فرد از بین برود. البته این موضوع در همه افراد چنین تاثیری ندارد و هستند افرادی كه با این قضیه كنار می‌‌آیند و این مساله آنان را چندان دچار نگرانی و اضطراب نمی‌كند.امروز متاسفانه شیوع ریزش مو بخصوص در خانم‌ها و دخترهای جوان رو به افزایش است و علت این مساله هنوز كاملا مشخص نیست.شاید افزایش استرس‌های روحی، استرس‌های ناشی از زندگی در شهرهای بزرگ، اختلالات هورمونی، تغذیه نامناسب و رژیم‌های غلط غذایی و نیز مواردی مانند سندرم تخمدان (PCO) پلی‌كیستیك كه این روزها در بین خانم‌ها بسیار شایع شده است، در این مساله نقش مهمی داشته باشد.بعضی‌ها معتقدند كه طاسی فقط مختص آقایان است و خانم‌ها موهایشان را از دست نمی‌دهند، اما حقیقت چیز دیگری است. میلیون‌ها زن در دنیا هستند كه از طاسی رنج می‌برند و هر ساله به تعداد این افراد اضافه می‌شود. آمارها نشان می‌‌دهد كه از هر 4 زن یك زن این نوع طاسی را تجربه می‌كند و این معضل می‌تواند آنها را از نظر روحی بسیار آشفته كند و اضطراب و كاهش اعتماد به نفس ناشی از آن روی كیفیت زندگی آنان تاثیر نامطلوب بگذارد.موها چگونه رشد می‌كنند؟ برای این‌كه علت ریزش مو را بهتر بفهمیم باید اطلاع دقیقی از مراحل سیكل رشد مو داشته باشیم، چرا كه ممكن است شما در صورت نداشتن اطلاعات كافی ریزش طبیعی مو را یك ریزش غیرطبیعی قلمداد كنید و دچار اضطراب شده و همین استرس و اضطراب خود می‌تواند مقدمات ریزش مو را در شما ایجاد كند و بعكس ممكن است شما بتدریج دچار ریزش مو از نوع بیمار‌گونه آن شده باشید، ولی آن را طبیعی تصور كنید و به دنبال درمان آن نروید و زمانی متوجه قضیه شوید كه به این راحتی‌ها نتوان جبران كرد. پس بهتر است اطلاعات خود را درباره ساختمان و مراحل رشد مو بیشتر كنید.موی انسان به طور طبیعی با یك روش دوره‌ای رشد می‌كند كه سیكل رشد مو نامیده می‌شود و شامل یك مرحله رشد و یك مرحله استراحت است. مرحله رشد یك فولیكول با فولیكول هم جوارش متفاوت بوده و به این حالت رشد موزائیكی گفته می‌شود. مراحل مختلف سیكل رشد مو شامل:1 ـ‌ مرحله آناژن یا فاز فعال یا فاز رشد كه طول مدت آن 8 ـ‌2 سال است. 2 ـ مرحله كاتاژن یا فاز تحلیل رونده كه یك مرحله گذراست و طول مدت آن 4 ـ‌2 هفته است. 3 ـ مرحله تلوژن یا فاز استراحت كه طول مدت آن حدود 100 روز است.البته طول مدت هر كدام از این فازها با توجه به سن، شرایط تغذیه، فاكتورهای هورمونی و عوامل فیزیولوژیك و پاتولوژیك بدن تغییر می‌كند. یك فولیكول مو در مرحله آناژن به بلندترین طول خود می‌رسد و مو در محكم‌ترین حالت ممكن قرار گیرد.بعد از مدتی فولیكول وارد مرحله كاتاژن شده و در این مرحله موها شروع به ریزش می‌كنند و در انتهای موی ریخته شده یك برجستگی سفید رنگ نیز دیده می‌‌شود.چنانچه روزانه به طور متوسط 50 تا 100 تار از موهایتان هنگام شستشو یا شانه كردن بریزد، اصلا جای نگرانی نیست، چرا كه این ریزش كاملا طبیعی است بعد از این مرحله موی شما وارد مرحله تلوژن یا استراحت می‌شود كه حدود 2 تا 4 ماه در این حالت به سر می‌برد.  
چهارشنبه 15/10/1389 - 15:52
عقاید و احکام
 امروز خیلی روز سختی بود. صبح زود که از خانه بیرون رفتم. از 8صبح کلاس داشتم تا5بعد از ظهر. بعد هم که طبق معمول ماندم در ترافیک و ساعت 7:30 رسیدم خانه به امید استراحت کردن، اما قبل از اینکه لباس هایم را عوض کنم.

مادرم گفت: "دخترم حاضر شو بریم که عموت منتظره" اما من حوصله نداشتم، خسته هم بودم تازه از طرفی هم نمی دانستم که مال عمویم از راه حلال به دست می آید یا نه. دوست نداشتم بروم اما پدرم هم گفته بود: "همه باهم باید بریم." واقعا نمی دانستم چه کار کنم. این بود که به رساله مرجع تقلیدم سر زدم تا تکلیفم را بدانم.

خوردن از مال کسی که پول حرام دارد، چه حکمی دارد؟

آیه الله خامنه ای: اگر یقین به حرام بودن مال دارید، خوردن مال آن حرام است. اگر مالش هم حلال بود و هم حرام و شما نمی دانید این غذا از مال حرام است یا حلال، خوردن آن مشکی ندارد.
آیه الله مکارم شیرازی: اگر مطمئن نباشید که مالش را از راه حلال به دست آورده یا حرام، خوردن از مالش مشکلی ندارد.
آیه الله وحید خراسانی: اگر یقین دارید که مالش حرام است و هیچ درآمد حلالی ندارد، خوردن مال ایشان حرام است اما اگر هم مال حلال داشته باشد و هم حرام، خوردنش اشکالی ندارد.
آیه الله فاضل لنکرانی: اگر هرچه او دارد حرام باشد، نمی توانید از مالش بخورید، اما اگر هم مال حلال دارد و هم حرام، چون نمی دانید که غذا از مال حلالش است یا حرام خوردنش اشکالی ندارد.
آیه الله بهجت: اگر شک دارید که مال حرام است، خوردن آن غذا مشکل ندارد اما اگر یقین دارید که مال حرام است پول غذایی که در آن خانه خوردید به صورت رد مظالم به یک فقیر بدهید.
آیه الله سیستانی: اگر شک دارید مال حرام است اشکال ندارد اما اگر مطمئن هستید که مال فرد حرام است جایز نیست در خانه اش چیزی بخورید.
آیه الله صافی گلپایگانی: اگر کارش حرام است مثلاَ مشروب فروش است و یا فقط نزول می گیرد به هیچ وجه نباید از مالش چیزی بخورید. اگر کار حلال و مال حلال دارد و در این بین گاهی مال حرام هم به دست می آورد به منزلش بروید و از مالش بخورید . بنا را بگذارید بر اینکه مالش حلال است.
چهارشنبه 15/10/1389 - 15:46
عقاید و احکام

 چند شب پیش بود که هوس کردم بروم مسجد، برای همین به دوستم هم زنگ زدم و با هم رفتیم. 
قبل از شروع نماز مشغول حرف زدن بودیم، که خانم جوانی سر صحبت را با ما باز کرد و سر بسته به دوستم فهماند که جورابی که پوشیده خیلی نازک است و پوشیدن جوراب نازک از نظر شرعی اشکال دارد.

ما هم که منظور آن خانم را فهمیده و حسابی تعجب کرده بودیم، نگاهی به هم انداختیم و گفتیم این هم از آن گیرهاست ها!

 اما راستش من که دیدم خانم جوان، با این اطمینان صحبت می­کند،شک کردم که نکند حرفش درست باشد.

خلاصه اینکه تصمیم گرفتیم بعد از نماز نامه ای به روحانی مسجد بنویسیم و از ایشان بخواهیم که فردا شب پوشاندن زیر چانه و کف و روی پا و پوشیدن جوراب نازک در مقابل نامحرم را مطرح و نظر مراجع را در این باره بیان کند.

 فردا شب بین دو نماز بود که روحانی شروع به توضیح مسئله کرد و گفت:

ظاهراً خانم­ها خواسته بودند که امشب در مورد پوشاندن زیر چانه و کف و روی پا و پوشیدن جوراب نازک در مقابل نامحرم صحبت شود.

 

در این مورد نظر:

همه مراجع(به جز مکارم و تبریزی): پوشاندن موارد بالا واجب است و خانم­ها نباید جوراب نازک بپوشند.(1)

مکارم: پوشاندن زیر چانه واجب است و بنا بر احتیاط واجب باید روی پا پوشانده شود و پوشیدن جوراب نازک جایز نیست.(2)

تبریزی: پوشاندن زیر چانه واجب است و پوشاندن کف و روی پا تا مچ بنا بر احتیاط، واجب است.

نکته: منظور از احتیاط واجب در جملات فوق این است که مکلف باید این کار را انجام دهد اما در این مسئله می­تواند به نظر یکی دیگر از مراجع عمل کند یعنی در اصطلاح به نظر سایر مراجع عدول کند. و منظور از جایز نیست این است که به هر حال مکلف نمی­تواند این عمل را انجام دهد، اما از نظر مرجع دلیل این حکم صراحتا به حرمت آن اشاره نکرده است ولی این ربطی به عمل مکلف ندارد و او نباید این عمل را انجام دهد.

پی نوشت :
سیستانی،sistsni.org؛ فاضل،جامع المسائل،ج1،س 1706؛ صافی،جامع الاحکام،ج2،س1696؛ خامنه­ای،اجوبه الاستفتائات،س438؛ دفتر: امام و بهجت و نوری و وحید.
مکارم:دفتر
تبریزی، صراه النجاه،ج5،س 1275 و استفتاءات،س1614

چهارشنبه 15/10/1389 - 15:46
مهدویت
 اگر چند صد سال پیش، نوسترآداموس توانست یکی درمیان برخی از وقایع آینده را پیش بینی کند (اگر بتوانیم اسمش را بگذاریم پیش بینی!)، هزار سال پیش، پیشوایان ما، همه ی وقایع آینده را، جزء به جزء و دقیق پیش بینی کردند و حتی گفتند که کدام واقعه حتمی است و کدام واقعه غیر حتمی. در این میان، حرفهای نوسترآداموس نیاز به رمز گشایی ویژه ای دارد اما سخنان رهبران ما ابهام ندارد! بگذریم!

گفتیم که برخی از وقایع غیرحتمی به وقوع پیوسته اند و این، شاید از الطاف الهی بود برای آنکه ما انسانهای باقی مانده در آخرالزمان، به گفته های پیشوایان خودمان ایمان بیاوریم و بدانیم حرف راست را باید از زبان چه کسی شنید!

در میان مسائل سیاسی، چند تا از آنها مورد توافق همه است که وقوعش در ضمن احادیث پیش بینی شده و امروز اتفاق افتاده است:

1.انحراف و فساد بنی عباس:

زمانی که هنوز بنی امیه هم بر سر کار حکومت نیامده بود، پیامبر اکرم (ص) به عباس عمویش هشدار داد که فرزندان آن عمو، چه بلایی بر سر فرزندان برادر زاده می آورند. (1)

بعد از آن هم امام باقی (ع) 18 سال پیش از فروپاشی بنی امیه، اختلافات بنی عباس را پیش بینی کردند و سقوط آنها را حتمی دانستند. (2)

2.اختلاف اهل مشرق و مغرب:

اگر فرض کنیم، که انسان سیاسی فعالی نیستید و اخبار تلویزیون را نمی بینید، روزنامه نمی خوانید، در سایتها هم حوصله ی خواندن خبرهای سیاسی و روز جهان را ندارید حتماً به گوشتان خورده است که چه اختلافات عمیقی بین مشرق زمینیان و غربی ها وجود دارد!

این اختلاف را می توان در ضدیت اسلام و غرب، و یا حتی روسیه و امریکا نیز دید.

این اختلاف، در بیان ائمه پیش بینی شده بود. حتی آنها گفته بودند که بین کسانی که «هم قبله» اند نیز اختلافات بسیار می افتد. (3)

3.انحراف جامعه ی اسلامی:

انحراف از منظر ائمه اطهار (ع) زمانی اتفاق می افتد که رهبران فاسق و ناپاک زمام امور جهان را در دست می گیرند و مردم را از مسیر درست و مسیری که ائمه به آن راه می نمایاندند، منحرف می کنند.

باقی ماندن این رهبران ظالم به این خاطر است که ظالمان از آنها حمایت می کنند و مردم نیز از ترس به گوشه ای می خزند تا زمان ظهور منجی برسد. (4)

4.ظهور علم در قم:

این حدیث را ببینید:

« کوفه از حضور مومنین خالی خواهد شد و علم از آن رخت برخواهد بست، همانند ماری که به لانه ی خویش خزیده باشد، سپس در شهری که به آن قم می گویند، نمایان می شود، و آنجا معدن علم و فضل می گردد. به طوری که هیچ مستضعفی از لحاظ دینی روی زمین باقی نمی ماند. حتی عروسان حجله نشین.» (5)

حالا شما، علاوه بر حوزه ی علمیه ی قم که خیلی زود به ذهنتان رسید، سایتهای حوزه و پایگاه های اطلاع رسانی فعال حوزه و شهر مقدس قم را به این موراد اضافه کنید! به واقع امروز از شهر قم به دیگر شهرهای مذهبی جهان، علم و دین صادر می شود.

جالب اینجاست که زمانی که این سخن از زبان امام صادق (ع) بیرون آمد، مردم قم، آتش پرست بودند!

اینها که گفتیم فقط یک چشمه از اقیانوس وقایعی بود که به وقوع پیوسته است!

بدون شرح!
این چند تا حدیث را ببنید: (6)

-          از دین نماند جز اسم او، اسلام غریب شود چنان که در اول غریب بود.
-         بدعت ها در دین چنان شایع شود که نوزادان با آن نشو و نمو کنند و کودکان با آن بزرگ شوند و بزرگان با آن پیر گردند تا اینکه سنت شود و چنان مستحکم گردد که اگر چیزی از او تغییر داده شود فریاد برآید که در سنت تغییر داده شد.
-          مومن قدرت بر انکار و نهی ندارد مگر به دل خود.
-          مومن غمگین و حقیر و ذلیل باشد.
-          مرد صاحب مال زیاد است اما از زمانی که مالک شده زکات و حق خدا را نداده است.
-          مسجدها مانند کنیسه و کلیسا به طلا و نقره زینت داده شود.
-          قرآن را نشناسند مگر به صدای نیک!
-          عبادت نکنند خدا را مگر در ماه رمضان
-          زنان (از جهت حرص بر مال دنیا) به کار مشغول شوند و با شوهران در کسب و تجارت شرکت کنند.


تعجب کردید؟ مگر هنوز باورتان نشده آخرالزمان است؟! خیالتان را راحت کنم:

از 1200 نشانه ی ظهور، فقط 5 نشانه قطعی مانده! (7)

پی نوشت:
1.بشاره الاسلام، ص 11، به نقل از شش ماه پایانی، ص 38
2.الغیبه نعمانی، ص 175، به نقل از شش ماه پایانی، ص 39
3.همان
4.بشارة الاسلام، ص 5، به نقل از شش ماه پایانی، ص 42
5.منتخب الاثر، ص 443؛ امینی، ابراهیم، حوارات حول المنقذ ( دادگستر جهان)، ص 296؛ به نقل از شش ماه پایانی، صص 44 و 45
6.نشانه های پایان/ علی فاطمیان
7.باقی ماندن 5 نشانه از 1200 نشانه‌ آخرالزمان، به نقل از استاد اسماعیل شفیعی سروستانی (در اینجا بخوانید: http://mouood.org/content/view/9616/2/)

منابع:
1.شش ماه پایانی: مجتبی الساده
2.نشانه های پایان: علی فاطمیان

 پ. میعاد

چهارشنبه 15/10/1389 - 15:45
مهدویت
 صد سال قبل:
فرزندان و همسر، زیر فرمان پدر یا مرد خانواده بودند. پدر به تنهایی با زور بازو نان درمی آورد و اگر ربایی هم در بین بود از در و همسایه می پوشاند! مردم در کارهای خیر همیاری می کردند، پدر و مادر ارزشی برابر گوهران بهشتی داشتند، انسانهای مومن مورد احترام بودند و زنان عقیم از جامعه رانده می شدند.

در خیابان ها و بین لات منشان، مشروب و زنا وجود داشت. هر چند سال یک بار سیلی می آمد یا زلزله ای!

راستش را بخواهید دعای مردم بیش از امروز مستجاب می شد!

امروز:

پدر زیر یوغ همسر یا فرزندانش است. (1) زنان قبله ی آمال مردان اند! (2) دوستان به پدر و مادر ارجحیت داده می شود و پدر و مادر مورد بی احترامی قرار می گیرند. (3)

ربا با اسم داد و ستد حلال شمرده می شود و رشوه را با نام هدیه می پذیرند. (4) مردم به هم دروغ می گویند، در ظاهر دوستت دارند و در درون دشمن می دانند (5)

مومنان گوشه گیر شده اند و عفت و خویشتن داری عجیب شده است. (6) زنا رایج شده است و زلزله و سیل زیاد! (7)  زنان از عقیم بودن خود خشنودند (8).

ثروتمندان مورد احترام جامعه اند. (9) مردم با لباس خود فخر می فروشند (10) و پزشکان، مشروب را برای درمان بیماری ها تجویز می کنند. (11)

چند سال بعد:

«هیچ زمانی پیش نمی آید جز اینکه زمان بعدی بدتر از آن است.» (12)

چند سال بعدتر (بدتر):

خدا به دادمان برسد!

صبح مومنیم و شب کافر به خواب می رویم و یا شب مومن به خواب می رویم و صبح، کافریم! (13)

 

صبح نزدیک است...

 

پی نوشت:
1.منتخب الاثر، ص 438
2.همان
3.بشارة الاسلام، ص 134
4.الامام المهدی، ص 158
5.نهج البلاغه، ص 157
6.همان
7.نهج الفصاحه، ج 1، ص 42
8. منتخب الاثر، ص 348
9.بحارالانوار، ج 52، ص 259
10.الزام الناصب، ص 182
11.همان، ص 184
12.روزگار رهایی، ج2، ص 701
13.همان، ص 510

منبع: روزگار رهایی، ج 2، صص 701 – 731

پ.میعاد
چهارشنبه 15/10/1389 - 15:42
مهدویت
 نه این که نخواهیم، نه! نمی توانیم! نه این که نتوانیم... سخت می توانیم! نگه داشتن دین را می گوییم! مثلاً امروز اگر یقین داریم که نگاه حرام چیست، فردا برایش یکصد دلیل می تراشیم که نیست، نه این که نشناسیم نگاه حرام را، رواجش باور و یقین را برایمان سخت می کند، و راستش واقعاً هم نمی دانیم چیست!

این روزها، در هر کتاب و روزنامه و وب لاگ و رسانه ای که می بینید تعریفی از دین داده اند و راستش را بخواهید فقط یک تعریف درست است!

این روزها هر کس می خواهد نامی به هم بزند و دکانی راه بیندازد دینی جدید پایه گذاری می کند و خودش می شود پیغمبر و امامش! اما راستش را بخواهید فقط یکی از اینها حق است! حق هم معلوم است، «مسیر حق چون خورشید روشن است» (1).

در آخرالزمان – که در آن هستیم!- دینداری به قدری سخت می شود که به قول روایات «نگه داشتن دین همچون نگه داشتن ذغال گداخته در کف دست است». اما راه نجات که ماندن در آن راه دشواری است، فقط با صبر و پایداری ممکن می شود.

خداوند کریم در سوره ی عصر می فرمایند:

«بسم الله الرّحمن الرّحیم، والعصر، انّ الِانسان لَفی خُسر، الّا الّذین آمنوا و عَمِلوا الصّالحاتِ وَ تَواصوا بِالحقِّ‌ وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ »

«سوگند به عصر که همانا انسان در زیانکاری و خسران است، مگر آنان که ایمان آوردند و کارهای نیک انجام دادند و یکدیگر را به صبر و پایداری توصیه کردند.»

در این آیه بیان می شود که اگر افرادی که در زمان غیبت به سر می برند به یکدیگر حق امامت و ولایت گوشزد نکنند و در راه مستقیم صبر و استقامت نورزند، بی گمان در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) زیان دیده خواهند بود. (2) چرا که در هنگام ظهور دیگر توبه پذیرفته نمی شود...


پی نوشت:
1.امام صادق علیه السلام
2.امام صادق علیه السلام، کمال الدین و تمامه النعمه، ج2، ص656

سنا

چهارشنبه 15/10/1389 - 15:41
مهدویت
 به محتویات اخبار یک روز جهان توجه کنید:
ـ مردم کشور ... از ناکارآمدی دولت خود به ستوه آمدند و به خیابان ها ریختند. نیروهای نظامی برای جلوگیری از اعتراضات گسترده مردم، به سمت آن ها تیراندازی کردند و...
ـ در کشور ... گوجه فرنگی به قدری گران شده که کاندیداهای آن کشور برای جلب نظر و رای مردم به آن ها گوجه فرنگی می دهند...

ـ طلا در بازار جهانی با10 دلار افزایش قیمت به فروش رفت و قیمت نفت نسبت به دیروز 5 دلار کاهش داشت...
ـ نرخ امید به زندگی در جهان با کاهشی چند ساله اعلام شد!
ـ کاهش بارندگی درکشور... ، باعث خشک شدن باغ های مرکبات آن شده و این کشور دیگر تولید و صادراتی ندارد...
    حالا!
کمی به دور و برتان توجه کنید:
در سالهای نه چندان دور (مثلا دوسال پیش!) می توانستید با 50 تومان، 6تا نان لواش بخرید، اما الآن اگر با 100تومان اگر بتوانید 2تا نان لواش بخرید باید آدرس آن نانوایی را به همه بدهید تا نان ارزان بخرند! قیمت گوشت، مرغ، سبزی و میوه بماند.
پدر و مادرتان را نگاه کنید.
صبح قبل از طلوع خورشید از خانه بیرون می روند برای پیدا کردن یک لقمه حلال و برگشتنشان با خداست! آخر ماه هم که 8 همه گروی نُهشان است.
اما...
اما اصلا نگران و ناامید نشوید: "قطعا همه شما را به ترس، گرسنگی، زیان مالی و جانی و کمبود میوه آزمایش می کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان(1)."
در تفسیر این آیه آمده است که مومنان به ترس از پادشاهان، گرانی قیمت ها و کمبود اموال، تجارتهای فساد (بدون فایده)، مرگ زودرس و کمبود و بی برکتی میوه ها آزمایش می شوند اما...
اما مژده بده بر صبرکنندگان با خروج مهدی علیه السلام(2).

پی نوشت:
1ـ آیه 155 سوره بقره؛
2ـ نقل به مضمون روایتی از امام باقر علیه السلام  از کتاب سیمای امام
مهدی در قرآن، ص93، سیدهاشم بحرانی

سنا
چهارشنبه 15/10/1389 - 15:40
مهدویت
 زمان ظهور امام زمان علیه السلام، پیروان یهود، مسیح و نصرانی ها چه سرنوشتی خواهند داشت؟ آیا مثل کفار می میرند یا اینکه مسلمان می شوند؟
حضرت عیسی علیه السلام چطور؟ ایشان با دین مسیحیت به یاری امام می آید یا اسلام؟
هیچ کس از اهل کتاب نیست جز آنکه پیش از مرگش به وی ایمان خواهد آورد(1).
قبل از برپایی قیامت حضرت عیسی علیه السلام به همراه امام زمان به دنیا بازمی گردد، امام  را یاری می کند تا مرگش برسد.
بعد از بازگشت مسیح و قبل از رسیدن مرگش، هیچ یهودی و نصرانی ای نمی ماند مگر اینکه به نبوت عیسی اعتراف کرده باشد، بعضی از مسیحیان هم که به او الوهیت داده بودند، این اعتقاد نادرست خود را کنار می گذارند.
اگر این افراد با مشاهده ی مقدمات عذاب و نابودی و از ترس، ایمان آورده باشند، ایمانشان سودی ندارد، اما اگر در زمان مناسب دست از اشتباهات خود کشیده باشند، با مشاهده نماز خواندن حضرت عیسی به امام زمان علیه السلام، آن ها هم به امام مومن می شوند.
از طرفی چون دین مسیحیت مربوط به گذشته بوده و می بینیم که حضرت مسیح به حضرت مهدی اقتدا کرده است، متوجه می شویم که ایشان  هم به امام مهدی ایمان آورده اند.
پی نوشت:
1ـ آیه159 سوره نساء

منبع:
موعود قرآن،واحد پژوهش،موعود؛
سیمای امام مهدی در قرآن؛
تفسیر نمونه، ج4.
چهارشنبه 15/10/1389 - 15:39
مهدویت
 پس از تغییر قبله ی مسلمانان از مسجدالاقصی به کعبه، یهودیان که دنبال فرصت بودند، سرو صدای زیادی به راه انداختند. خداوند در جواب آن ها فرمود: هر گروه و طایفه ای قبله ای دارد که خدا آن را تعیین کرده است. در طول تاریخ پیامبران، شهرها و مکان های مختلفی قبله بوده اند که به دستور خداوند تغببر می کرده است، پس تغییر قبله چیز عجیب و بی سابقه ای نبوده است. بنابراین خداوند به مردم دستور داد که زیاد در مورد قبله بحث نکنند.

خداوند با قدرت خود، همه را حاضر خواهد کرد و ذرات پراکنده ی خاک انسان را از هرجایی که باشد، جمع می کند و زندگی جدیدی به او می بخشد.

و لِکُلِّ  وَجههُ هُو مُوَلّیها فَاستَبقوا الخَیراتِ اینَما تَکونُوا یأتِ بِکُم اللهُ جَمیعاً(1)

هر طایفه ای قبله ای دارد که خدا آن را تعیین کرده، پس بشتابید به سوی نیکی ها و خیرات، هرکجا باشید خداوند همگی شما را می آورد.

 امام باقر علیه السلام در تفسیر آیه ی گفته شده، فرمودند: "مقصود سیصد و اندی اصحاب قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند و به خدا قسم آنهایند «الامة المعدودة.(2)» (امت شمرده شده) که در یک ساعت همگی جمع می شوند همچون پاره های ابر پاییزی که بر اثر تندباد جمع و متراکم می شوند"

پس خدایی که می تواند ذرات از هم پاشیده ی بدن  انسان را پس از قرن ها از همه جای زمین جمع کند، و به آن سامان دهد، می تواند یاران حضرت مهدی علیه السلام را در یک شب تا صبح در مکه جمع کند تا با آن حضرت بیعت کنند و قدم های نخست را برای برپایی دولت کریمه بردارند.


پی نوشت:
1ـ بقره، آیه148؛
2ـ هود، آیه 8.

منبع:
تفسیر نمونه، ج1، ص503
موعود قرآن، صادق حسینی شیرازی

سنا
چهارشنبه 15/10/1389 - 15:37
مهدویت
 پیش از این گفتیم که نشانه های ظهور دو دسته اند، آنها که حتمی اند را توضیح مختصری دادیم و آنچیزهایی که باقی مانده است، غیر حتمی ها هستند.
نکته ای بسیار مهم در این بین وجود دارد که نباید ناگفته بماند.
بارها و بارها خوانده ایم و می دانیم که تعیین وقت برای ظهور، دروغ گویی است. تا به حال نشده از خودتان بپرسید اگر تعیین وقت دروغ گویی است، چگونه در احادیث آمده است که 15 روز پس از کشته شدن نفس زکیه، ظهور اتفاق می افتد و یا آمده است که حکومت سفیانی 9 ماه بیشتر به طول نمی انجامد و ...؟!

برخی از علائم ظهور نشان دهنده ی این است که به طور کلی ظهور نزدیک شده است و اکنون در آخرالزمان به سر می بریم و برخی دیگر نشان دهنده ی این است که ظهور چقدر نزدیک است! به بیان دیگر از میان هزاران علائم ذکر شده برای ظهور حضرت مهدی (ع) تنها 5 نشانه است که بطور دقیق ظهور را مشخص می کند و از علائم حتمی است، این علائم شمارش معکوسی برای ظهور هستند؛ باقی این هزار نشانه غیرحتمی است و نشان می دهد که زمانه، به انتهای خویش نزدیک است!

با مثالی این بحث روشن تر می شود: فرض کنید در جاده ای رو به مقصد روشنی می روید. نشانه های راهنمایی زیادی سر راه شماست که روی برخی از آنها نوشته: «رستوران 110 متر»، «پمپ بنزین 2 کیلومتر»، «به راست بپیچید»، «جاده، دو طرفه است»! این نشانه ها نشان دهنده ی آن نیست که چقدر با مقصد خود فاصله دارید بلکه صرفاً علامتهایی است که راه را برای شما هموار تر می کند و رفتن در این جاده را کم خطرتر!

اما نشانه های دیگری نیز وجود دارند که مثلا نوشته: «تا مقصد 200 کیلومتر»! چنین علامتی شما را مطمئن می کند که فاصله تان تا مقصد چقدر است. (1)

از آنجایی که از بین 1000 علامتی که برای ظهور تعیین شده است تنها 5 نشانه، وقت ظهور را نشان می دهند، در باقی موارد تعیین وقت دروغگویی محسوب می شود و به هیچ وجه پسندیده نیست.

دانستن نشانه های غیرحتمی به ما کمک می کند که حق و باطل را بهتر بشناسیم و حوادث روزگار غافلگیرمان نکند.

علاوه بر آن نشانه های غیرحتمی، و اتفاق افتادن آنها را می توان از دو جنبه بررسی کرد. از طرفی وقتی علائم غیرحتمی اتفاق می افتد، دل ما امیدوار می شود که باقی نشانه ها که ظهور حضرت نیز در آنهاست، اتفاق خواهد افتاد. چنانچه تا به حال بسیاری از علائمی که ائمه (ع) آمدن آنها را پیش بینی کرده بودند، به وقوع پیوسته است. برخی از این علائم قرنهاست که اتفاق افتاده است (مثل سقوط بنی عباس) و برخی دارد اتفاق می افتد. برای مثال اگر در روایات ما آمده است که «در روابط، مرد به مرد بسنده می کند و زن به زن» (2) و ما در زمانه ی خود شاهد گسنرش هم جنس بازی هستیم، هر چند این روابط خاطرمان را مکدر می کند اما امیدوار می شویم که این، از نشانه های آخر الزمان و نزدیک شدن ظهور است.

از طرف دیگر با توجه  به روایات متعدد، از انسانهای مومن انتظار می رود که با هر گونه ظلم و فساد مبارزه کنند و به وظایف خود عمل کنند تا هر چه بیشتر برای حکومت حضرت مهدی (عج) آماده شوند. هر چند ناپسند بودن برخی از علائم ظهور روشن است و تشخیص بطلان آن ها سخت نیست، اما برخی از آنها نیز تا برای ما معرفی نشوند حق و باطل بودنشان مشخص نیست. برای مثال از جنگها و اشخاص زیادی در روایات سخن به میان آمده است و در این روایات تکلیف شیعیان مشخص شده است. مثلاً در روایتی آمده است:

« وقتی از اختلاف شام بر سر آنچه میانشان است شنیدید از شام فرار کنید که کشتار و فتنه به جانش افتاده است.» راوی می پرسد به کجا فرار کنیم؟ فرمودند: «به مکه...» (3)

همانطور که مشاهده می کنید راهنمایان ما، چراغ های جاده ی غیبت را خاموش نگذاشته اند! تا ندانیم چیزی ناپسند است چگونه به مقابله با آن برخیزیم و چگونه بدون شناخت خیر به آن یاری برسانیم؟ وقتی ندانیم قدم بعد که برمی داریم در چاله می افتیم یا در مسیر صحیح، عاقلانه تر آن است که چراغی به دست بگیریم!


پی نوشت:
1.برگرفته از سخنرانی «علی کورانی» در همایش موعود با موضوع «علائم آخرالزمان»
2.کمال الدین ، ج 1 ،ص 331
3.بحارالانورا، ج 52، ص 271

پ.میعاد
چهارشنبه 15/10/1389 - 15:36
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته