دعا و زیارت
گاهى خواننده مىپرسد:با توجه به این كه دو گروه از دانشمندان وجود دارند كه هر دو انتساب به پیامبر دارند و از طرفى اعضاى هر یك از دو گروه با خودشان متفقند و با اعضاى گروه دیگر اختلاف نظر دارند،چگونه براى ما امكان دارد كه تشخیص دهیم كدام یك از دو گروه،همان عترتى است كه پیامبر به پیروى از آن ارشاد كرده است؟
اما خواننده خود-در صورت پیشامد چنین اشتباهى-مىتواند رفع شبهه كند،به این ترتیب كه یك بار دیگر به حدیث زید بن ارقم-كه پیشتر گذشت-باز گردد و آن را بخواند.همان حدیثى كه حاكم در جزء سوم از صحیح خود«المستدرك»آورده است،آن كه به نام یكى از اعضاى عترت تصریح مىفرماید و او امام على است.
پس گروه حقى كه با این فرد برجسته هماهنگ است،همان عترت است.و گروهى كه مخالف اوست از عترت نیست،هر چند كه همه افراد آن به پیامبر خدا انتساب داشته باشند.
صرف نظر از آنچه گفته شد این شبهه یا شبهههاى همانند آن-موقعى كه به این حادیثبیانگر اوصاف-احادیث تسمیه را نیز بیفزاییم،به تمامى از بین مىروند
پنج شنبه 21/9/1387 - 14:34
دعا و زیارت
جایگاه خاندان پیامبر (ص) در پیوند با پیامبر (ص)
تمام مسلمانان هم بر دوست داشتن خویشان و فرزندان صالح پیامبر (ص) و بزرگداشت آنان، اتفاق نظر دارند و هم در اعتقاد به قداستخویشاوندان او كه در زمان پیامبر (ص) مىزیستند.و معتقدند میان آن كه مسلمانى،پیامبرش را دوستبدارد ولى خویشان و فرزندان محبوب او را دوست نداشته باشد،تناقض وجود دارد.
در حقیقتبزرگان صحابه با دوستى خویشان شایسته پیامبر (ص) به خدا تقرب مىجستند، حتى با دوستان كسانى كه از خاندان ویژه آن حضرت هم نبودند.تاریخ زندگى خلیفه دوم خود گواه است كه او در خشكسالى نماز باران مىخواند و پس از زارى به هنگام نیایش دست عباس بن عبد المطلب را مىگرفت و بلند مىكرد و مىگفت:«عموى پیامبرت را نزد تو شفیع آوردهایم تا خشكسالى را از ما بزدایى،و با باران رحمتت ما را سیراب فرمایى.»و آن قدر نیایش كردند تا باران همه جا را سیراب كرد و آسمان روزها[از ابرها]پوشیده شد (1) .
خلیفه هنگامى به چنین كارى دست زد كه بسیارى از اصحاب حاضر در نماز،هم در اسلام آوردن و هم در هجرت كردن بر عباس پیشى داشتند.زیرا كه عباس آخرین مهاجر پیش از فتح مكه بود.او هنگامى كه پیامبر (ص) در راه مكه بود،هجرت كرد،عباس نه از پیكارگران بدر،و نه از مبارزان نبرد احد است.بنابراین درباره فرزندان وخاندان ویژه پیامبر (ص) و كسى كه پیش از دیگران اسلام آورده بود،و بیش از همه آنها به پیامبر (ص) نزدیكتر بود،و در دانش و آگاهى فزونتر و نبرد و فداكاریشان بیش از دیگران بود،چه تصورى دارید؟
رهبران مذاهب چهارگانه،خاندان پیامبر را (ص) گرامى مىداشتند و با دوستى امامان (ع) از فرزندان وى،به پیامبر (ص) تقرب مىجستند.امام مالك و امام ابو حنیفه با همه بزرگیشان امام جعفر صادق (ع) را بزرگ مىداشتند و از او كسب علم مىكردند و جرعهنوش دریاى دانش او بودند.
این موضعگیرى مثبت از سوى بزرگان اسلام در مقابل اعضاى خاندان فرخنده پیامبر (ص) برخاسته از تعالیم پیامبر (ص) و بلكه از قرآن مجید است،و مورد تاكید قرار گرفته است.چرا كه پیامبر (ص) به ما دستور داده است تا به هنگام درود فرستادن به او،نام خاندانش را نیز همراه با نام خجسته،وى بیاوریم.اكنون كه انجام چنین كارى بر ما واجب است پس باید آنان را دوستبداریم و نیز از ایشان كسب معارف كنیم،و در دلهایمان آنان را در مقامى پس از پیامبر (ص) و در جایگاهى نزدیك به او جاى دهیم.
البته خداوند بزرگ به ما امر فرموده است تا بر پیامبرش درود فرستیم و در كتاب حكیمش فرموده است:
«همانا خداوند و فرشتگانش بر پیامبر (ص) درود مىفرستند.اى كسانى كه ایمان آوردهاید شما هم درود و سلام مخصوص بر او بفرستید.» (سوره احزاب آیه 57) پس از نزول این آیه مسلمانان راجع به چگونگى درود فرستادن بر پیامبر،از آن حضرت پرسیدند.حضرت به آنان تعلیم داد چه چیزى را بگویند تا این واجب قرآنى را ادا كرده باشند بخارى،مسلم،ترمذى،ابن ماجه و نسایى از كعب بن عجره نقل كردهاند كه او و جمعى دیگر از پیامبر خدا (ص) درخواست كردند به آنان بیاموزد كه هنگام درود فرستادن به او چه بگویند،پیامبر (ص) در جواب فرمود:«بگوئید:بار خدایا بر محمد و خاندان محمد درود فرست چنان كه بر خاندان ابراهیم درود فرستادى،براستى كه توستوده بزرگوارى،خداوندا!بر محمد و خاندانش مبارك گردان چنان كه بر خاندان ابراهیم مبارك گردانیدى،همانا تو ستوده بزرگوارى» (2) .
بخارى از ابو سعید خدرى روایت كرده است كه پیامبر-در حالى كه به درخواست كنندگان تعلیم مىداد كه چگونه بر او درود فرستند،فرمود:«بگویید:بار خدایا بر محمد (ص) بنده و فرستادهات درود فرست چنان كه بر خاندان ابراهیم درود فرستادى.و بر محمد و بر خاندان محمد مبارك گردان چنان كه بر خاندان ابراهیم مبارك گردانیدى» (3) .
مسلم از ابو مسعود انصارى روایت كرده است كه پیامبر در مجلس سعد بن عباده در حالى كه به او تعلیم مىداد كه چگونه بر او درود فرستد،فرمود:«بگویید:بر محمد و خاندان محمد درود فرست،همان گونه كه بر خاندان ابراهیم درود فرستادى،و بر محمد و بر آل محمد مبارك گردان چنان كه بر خاندان ابراهیم در میان جهانیان بركت دادى،براستى تو ستوده بزرگوارى» (4) .
نسایى از طلحه به دو طریق نقل كرده است كه كسانى از پیامبر خواستند تا چگونگى درود فرستادن بر او را به آنان بیاموزد،پیامبر در حال آموزش فرمود:«بگویید:بار خدایا بر محمد و بر خاندان محمد درود فرست چنان كه بر ابراهیم و خاندان ابراهیم درود فرستادى،براستى كه تو ستوده بزرگوارى،و بر محمد و بر خاندان او بركت ده همان گونه كه بر ابراهیم و خاندان ابراهیم بركت دادى همانا تو ستوده و بزرگوارى» (5) .
ابن ماجه از عبد الله بن مسعود روایت كرده است كه پیوسته او به مسلمانان مىآموخت كهموقع درود بر پیامبر بگویند:«...خداوندا!بر محمد و بر خاندان محمد درود فرست چنان كه بر ابراهیم و بر خاندان ابراهیم درود فرستادى كه تو ستوده بزرگوارى.بار خدایا!بر محمد و آل محمد مبارك گردان چنان كه بر ابراهیم و خاندان ابراهیم مبارك گردانیدى براستى كه تو ستوده بزرگوارى» (6) .
این احادیث گواهى مىدهند كه پیامبر مسلمانان را مامور كرده است تا هر گاه بر او درود مىفرستند بر خاندان او هم درود فرستند،و این كه درود فرستادن بر آنان متمم درود بر اوست.چه این درود فرستادن بر وى به هنگام اداى نمازهاى یومیه و یا خارج از نماز باشد.و مسلمانان،پیوسته در نمازهاى یومیهشان بر خاندان پیامبر درود مىفرستادهاند چنان كه بر خود پیامبر درود مىفرستادهاند.
هنگامى كه پیامبر (ص) به پیروان خود دستور مىدهد تا بر خاندان او درود فرستند چنان كه بر خود او درود مىفرستند.در حقیقت این دستور را از جانب خداى بزرگ صادر مىكند، چه او پیامبرى است كه از روى هوا سخن نمىگوید،بویژه آنگاه كه به مسلمانان امور دینىشان را مىآموزد.
زمانى كه خدا و رسولش مسلمانان را مامور مىكنند تا بر خاندان محمد درود فرستند همان گونه كه بر شخص محمد (ص) درود مىفرستند، (و چه بسا كه مسلمانان به هنگام سخن گفتن یا خطبه خواندن و یا نوشتن،صلوات مىفرستند.) به این خاندان شرافتبخشیده و منزلت ایشان را از مقام همه مسلمانان بالاتر برده است و در رتبهاى بعد از رتبه پیامبر و نزدیكترین افراد به او در ارج و مقام قرار داده است.
پنج شنبه 21/9/1387 - 14:34
دعا و زیارت
گاهى تصور مىشود كه بزرگداشتخاندان پیامبر-با درود فرستادن بر ایشان-تنها به سبب خویشاوندى آنان با پیامبر است،در صورتى كه مطلب از این قرار باشد،تمایزایشان از دیگران و بزرگداشت آنان تا این اندازه،اعلان یك اصل برترى قبیلهاى و امتیازى خواهد بود كه با روح اسلام منافات دارد و شمارى از اصول اسلامى را نقض مىكند.
از جمله اصولى كه بر مبناى این ادعا برترى قبیلهاى نقض مىشود،اصلى است كه مىگوید تمام مردم در پیشگاه خداوند برابرند،براستى از جمله مهمترین هدفهاى رسالت اسلامى نابود كردن حكومت اشرافى و از بین بردن فاصلههاى میان مردم و دستیابى به جامعهاى یكپارچه و عارى از فاصلههاى طبقاتى بوده است.و قرآن چنین اعلام مىكند:«اى مردم ما شما را از مرد و زن آفریدیم،و شعبه شعبه و قبیله قبیله قرار دادیم تا یكدیگر را بشناسید براستى كه ارجمندترین شما در پیشگاه خدا پرهیزگارترین شماست.» (سوره حجرات آیه 12) . پیامبر روز غلبه بر مشركین مكه را روز آغاز برابرى اعلام كرد و فرمود:«اى توده قبیله قریش! خداوند،خودبینى زمان جاهلیت و فخر فروشى به پدران را از شما گرفته است،همه مردم از آدم و آدم از خاك است».«براستى كه گرامىترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست» (7) .
و از جمله اصول،این است كه خداوند نه كسى از بندگانش را به خاطر كارى كه خویشاوند او-چه خوب و چه بد-انجام داده است،پاداش مىدهد و نه مجازات مىكند.و قرآن به شرح زیر اعلام مىفرماید:«اى مردم از پروردگارتان بپرهیزید،و هم بترسید از روزى كه هیچ پدرى فرزند خود را حمایت نكند و هیچ فرزندى از پدر خود پشتیبانى نكند،براستى كه وعده خدا حق است پس زندگانى دنیا شما را نفریبد و فریب دهندهاى شما را به خدا مغرور نسازد» (8) .و در آیه دیگر است:«هیچ كسى بار گناه دیگرى را به دوش نمىكشد،هر چند گرانبارى خواستار حمل آن باشد،چیزى از آن حمل نشود اگر چه خویشاوند باشد...» (9) .
از جمله اصولى كه با اندیشه برترى جویى قبیلهاى تناقض دارد،این است كه خداوند كسى را به خاطر عمل فوق طاقت و بالاتر از حد توان و اختیارش،نه مجازات مىكند و نه پاداش مىدهد.انتساب فرد به خانواده امرى غیر اختیارى است.از این رو،منطقى و صحیح است كه با اعتقاد به عدالتخداوند،معتقد باشیم كه او هیچ كس را به خاطر انتساب به خانواده معینى،بر دیگران برترى نمىدهد.براستى كه اسلام در مقابل هر نوع برترى فردى،نژادى، قومى و یا قبیلهاى ایستادگى مىكند،چرا كه این گونه برترىها به مثابه پاداش یا كیفر بر عمل فراتر از توان شخص است.
انتساب شخص به یك خانواده،فامیل و یا شخص ساخته خود آن شخص نیست.هیچ یك از ما پیش از ولادت،خانواده،فامیل و یا شخصیتخود را انتخاب نكردهایم،بلكه با همان وابستگیها به دنیا آمدهایم.بنابراین عقل نمىپذیرد كه خداوند كسى را صرفا به سبب انتسابش به خانواده معینى گرامى بدارد و یا خوار بشمارد.چرا كه همه مردم در پیشگاه خداوند یكسانند، و او تمایزى میان آفریدگان نمىگذارد مگر به دلیل كار خوب و یا بدى كه به اختیار خود انجام مىدهند.بر این اساس است كه پرهیزگار را شرافت مىبخشد و نسبتبه بندگان گنهكار و بدكار خود او را برترى مىدهد.اگر این اصول صحیح باشد-كه بىتردید صحیح است-پس جمع بین آنها و میان بزرگداشتخاندان پیامبر (ص) و برترى دادن آنان بر دیگران و الزام مسلمانان بر درود فرستادن به ایشان آن هم فقط به خاطر انتسابشان به پیامبر (ص) ،مشكل خواهد بود،تناقضى وجود ندارد.
براى توضیح موهوم بودن این تناقض یادآور مىشویم،كه این شبهه مبتنى بر دو مقدمه است:
(1) بزرگداشتخاندان محمد (ص) با الزام مسلمانان به درود فرستادن بر ایشان به هنگام صلوات بر او،به این مطلب برمىگردد كه-آنان خویشاوندان حضرت محمد (ص) هستند و انتساب به او دارند-و دلیل دیگرى براى این بزرگداشت جز همان خویشاوندى وجود ندارد.
(2) دیگر این كه بزرگداشت آنان به این دلیل با اصول سهگانهاى كه قبلا گفته شد- (برابرى مردم در پیشگاه خدا،به هیچ كسى ثواب و عقاب به خاطر عمل خویشاوندى از خویشاوندان داده نمىشود كسى را نسبتبه آنچه فوق قدرت او و خارج از اختیارش هست،ثواب و عقاب نمىدهند.) -منافات دارد.
مقدمه دوم صحیح است و تردیدى در آن وجود ندارد،اما مقدمه اول به دور از صحت است، زیرا ما معتقدیم خویشاوندى هیچ كس به پیامبر (ص) او را از كیفر الهى در امان نمىدارد. خداوند بهشت را براى هر كس كه فرمان او را ببرد-از هر نژاد-آفریده است،و جهنم را براى هر آن كس كه او را نافرمانى كند;هر چند كه از فرزندان پیامبر (ص) باشد.قرآن مشتمل بر سورهاى است كه در نكوهش ابو لهب نازل شده است در صورتى كه او عموى پیامبر است: «بریده باد دستهاى ابو لهب،ثروت و هر آنچه به دست آورده است،عذاب را از او دفع نكند، بزودى در آتش فروزان در آید،و همسرش هیزم كش است،در حالى كه به گردنش ریسمانى از لیف خرماست» (10) .
پنج شنبه 21/9/1387 - 14:34
دعا و زیارت
چیزى كه لازم استبه طور واضح فهمیده شود این است كه كلمه«آل محمد (ص) »شامل همه منسوبان به پیامبر نمىشود،چه،آن كلمه بیشتر هاشمیان و نیز فرومایگان از نسل حضرت محمد را در بر نمىگیرد.اگر چنان بود،نوعى تمایز قبیلهاى شمرده مىشد،زیرا كه بسیارى از افراد منتسب به پیامبر،در خط او گام برنداشتند،و آن گونه كه خواست پیامبر بود به اسلام خدمت نكردند.اگر همگى از این امتیاز برخوردار بودند و لازم بود به هنگام درود بر پیامبر آنان نیز بزرگ داشته شوند،خود نوعى دعوت به طبقاتى كردن جامعه و اعتقاد داشتن به امتیازهاى قبیلهاى است.و این مطلب با اصل قرآنى-كه اعلان مىكند:برترى در گرو تقواست-متناقض است و اسلام بهخودى خود دچار تناقض نیست.حقیقت این است كه مقصود از كلمه«آل محمد (ص) »افراد مشخصى از خویشاوندان پیامبر است كه خداوند به دلیل دارا بودن فضیلتى آنان را برگزیده است.این افراد كسانى هستند كه خداوند آنان را نه به سبب قرابتشان با پیامبر،بلكه از آن جهت كه ایشان در بالاترین مراتب فضیلت قرار دارند، برگزیده است.آنان به شیوه صحیح اسلامى زندگى كردند و از كتاب خدا و سیره پیامبرش اطاعت كردند و در رفتار و گفتار از این دو جدا نشدند.
برترى دادن پیامبر (ص) به آنان،دلیل برترى آنان است.
هنگامى كه پیامبر (ص) به ما فرمان مىدهد تا هر گاه بر او درود مىفرستیم بر خاندانش نیز درود فرستیم در حقیقتبدان وسیله از برترى آنان بر دیگران از نظر علم و عمل و فضیلت،به ما خبر مىدهد.این مطلبى است كه آنان را شایسته چنین بزرگداشتى جاودانه و بىمانند، مىسازد.براستى كه خداوند عادلتر از آن است كه بندهاى را بیهوده و بدون شایستگى رافتبخشد.
آرى،هنگامى كه خداوند بزرگ اعلان مىفرماید كه معیار بزرگى همان تقواست و بلافاصله ما را به گرامیداشت اشخاص معینى دستور مىدهد،به این نتیجه مىرسیم كه آن افراد-از آن جهت كه پرهیزگارترند-از دیگران والاتر و برترند.به این ترتیب هیچ گونه تناقضى میان اصول یاد شده اسلامى و گرامیداشتخاندان پیامبر (ص) ،نمىیابیم،بلكه به هماهنگى كاملى برخورد مىكنیم.
پنج شنبه 21/9/1387 - 14:34
دعا و زیارت
اگر ما از بزرگداشتخاندان پیامبر-به دلیل درود فرستادن بر ایشان-چنین نتیجه گیرى مىكنیم كه آنان سزاوار چنین بزرگداشتى هستند،در حقیقت تاریخ زندگى ایشان است كه این نتیجه گیرى را تایید مىكند.البته هم اكنون من در صدد نیستم كه راجع به تعیین افراد خاندان پیامبر بحث كنم،بلكه آن را به فصل آینده واگذاشتهام،اكنون به این بسنده مىكنیم كه بگویم،تمام مسلمانان اتفاق نظر دارند بر این كه على بنابى طالب و همسرش فاطمه زهرا و دو فرزندش حسن و حسین از خاندان حضرت محمدند و تاریخ زندگى آنان نیز این برداشت ما را تایید مىكند و هم شایستگى ایشان را به این گرامیداشتبه ثبوت مىرساند.خوانندگان تاریخ اسلام به آسانى مىتوانند دریابند كه على بن ابى طالب،سرور مجاهدان،قهرمان اسلام، داناترین اصحاب پیامبر،علاقهمندترین و پایبندترین فرد به قرآن و اصول آن و مطیعترین فرد به تعلیمات پیامبر (ص) بوده است.
پارسایى او از جنبههاى مادى زندگى مانند مقام،قدرت و ثروت-بطور قطع-بىنظیر بوده است.زیرا او مردى بود كه در انتخاب اسوههاى برتر،هر جا كه برخوردى میان آنها و ارزشهاى مادى مىدید،تردید به خود راه نمىداد.
ژرفا و گستردگى دانش او،حیرت آور است،مضامین«نهج البلاغه»گواه صحت این حدیث است كه از پیامبر خدا (ص) نقل كردهاند كه:«من شهر علمم و على (ع) دروازه آن;پس هر كس آهنگ آن شهر كند،باید از دروازه آن وارد شود» (11) .
تاریخ زندگى سه تن دیگر از خاندان محمد (ص) یعنى فاطمه زهرا و دو فرزندش حسن و حسین (ع) ،خود دلیل روشنى استبر این كه ایشان،در بالاترین مراتب تقوا قرار داشتند،و آنان اسوههاى زندگى صحیح اسلامى بودند.
پنج شنبه 21/9/1387 - 14:34
دعا و زیارت
بر فضیلت این چهار تن دلیلى مهمتر از گواهیهاى پیامبر درباره ایشان وجود ندارد،كه آنان را در بالاترین مراتب عظمت و فضیلت قرار مىدهد.زید بن ارقم از رسول خدا روایت كرده است كه به على،فاطمه،حسن و حسین فرمود:«با هر كسى كه با شما در صلح و سازش باشد در صلحم و با هر كه با شما در ستیز باشد در ستیزم» (12) .معقول نیست كه پیامبر با هر كه محارب با على،فاطمه،حسن و حسین است در جنگ باشد مگروقتى كه هر یك از آنان ملازم با حق و از آن جدایى ناپذیر باشند.پیامبر بزرگتر از آن است كه با دشمنان این چهار تن دشمنى كند در حالى كه آن دشمنان بر حق باشند.
حبشى بن جناده نقل كرده است كه او خود از رسول خدا شنید كه مىفرمود:«على از من است و من از او،و بجز على كسى حقى را از طرف من ادا نمىكند» (13) .
طبیعى است كه مقصود پیامبر (ص) آن نبوده است كه على را-به خاطر خویشاوندى با خود-بر دیگران امتیاز بخشد.عباس عموى پیامبر (ص) بوده است،دیگر هاشمیان و در میان آنان جعفر بن ابى طالب،همان خویشاوندى را با پیامبر (ص) داشتند كه على (ع) داشت.اگر خویشاوندى سبب امتیاز بود،باید هر كدام از آنها شایسته اداى حق از جانب رسول خدا (ص) مىبودند،در صورتى كه او خود فرموده است:«جز على،كسى از جانب من حقى را ادا نمىكند. »و آن نیست جز آن كه على (ع) براى اداى حق از سوى پیامبر (ص) و مشابهتبا او،واجد استعدادهاى طبیعى بوده كه دیگر مسلمانان از آنها بىبهره بودهاند.در حدیث است كه سعد بن ابى وقاص هنگامى كه معاویه مقام على (ع) را نكوهش مىكرد-به او گفت:آیا این حرف را درباره مردى مىگویى كه از پیامبر خدا (ص) درباره او شنیدم،كه مىگفت:«هر كسى را كه من سرور اویم،پس على سرور اوست.»و شنیدم به او مىفرمود:«تو نسبتبه من به منزله هارونى نسبتبه موسى،جز این كه پس از من هیچ پیامبرى نخواهد آمد» (14) .
رسول خدا،منزلتى به على بخشیده كه به هیچ كس دیگر نداده است،در عبارت اول او را صاحب اختیار هر مرد و زن مسلمان قرار داده است چه آن كه قرآن به صراحت مىگوید: پیامبر از خود مؤمنان بر ایشان سزاوارتر است و این عبارت پیامبر (ص) همان جایگاه را به على اعطا مىكند پس او صاحب اختیار تمام كسانى است كه رسول خدا صاحب اختیار آنهاست.
و در كلام دوم،على را به منزله هارون نسبتبه موسى قرار داده است،و معناىآن چنین است كه وى در رتبه بعد از پیامبر خدا قرار دارد.بدیهى است كه هارون در رتبه پس از موسى بود و كسى میان قوم موسى در فضیلت همپایه هارون نبود.در نتیجه،بر طبق این سخن،على داراى همه مقامهاى هارون بوده است جز مقام نبوت كه پس از حضرت محمد (ص) نبوتى در كار نیست.
بخارى روایت كرده است كه رسول خدا به على فرمود:«آیا نمىپسندى كه نسبتبه من به منزله هارون نسبتبه موسى باشى» (15) .و نیز بخارى روایت كرده است كه پیامبر خدا فرمود: «فاطمه بانوى زنان بهشت است» (16) .البته ورود به بهشت در گروى تقواست.و در صورتى كه فاطمه بانوى زنان بهشتباشد،پس پرهیزكارترین زنان هم خواهد بود.
ابو هریره روایت كرده است كه رسول خدا فرمود:«هر كس حسن و حسین را دوستبدارد مرا دوست داشته است و هر كه آنان را به خشم آورد،مرا به خشم آورده است» (17) .و حاكم در مستدرك نقل كرده است كه رسول خدا فرمود:«هان مثل خاندان من-در میان شما-همانند كشتى نوح است،هر كس سوار آن شد نجات یافت و هر كه از آن تخلف كرد،غرق شد» (18) .
پیامبر خدا پیروى اهل بیت را وسیله نجات قرار داده است و مخالفت ایشان را علت غرق شدن;و معنى آن،چیزى جز این نیست كه گفتار و رفتار ایشان مطابق گفتار و رفتار اوست، پس اطاعت ایشان،اطاعت او،و مخالفتبا ایشان،مخالفتبا اوست.
پنج شنبه 21/9/1387 - 14:34
اخبار
"مرگ تدریجی یک رویا" نقد و بررسی میشود |
فرهنگسرای رسانه نشست نقد و بررسی مجموعه "مرگ تدریجی یک رویا" را با همکاری نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تهران برگزار میکند. |
به گزارش خبرگزاری مهر، این نشست ساعت 14 روز سهشنبه 12 آذرماه برگزار میشود و در آن فریدون جیرانی کارگردان، آرمان زرینکوب تهیهکننده و سامیه لک و ستاره اسکندری بازیگران حضور خواهند داشت. عزیزالله حاجیمشهدی منتقد سینما، دکتر فرهمندپور عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و مریم جلالی مدیر گروه خانواده رادیو ایران در این نشست به نقد مسائل فنی و محتوایی "مرگ تدریجی یک رویا" میپردازند. نشست نقد و بررسی نخستین مجموعه تلویزیونی جیرانی در تالار علامه امینی دانشگاه تهران واقع در خیابان 16 آذر، کتابخانه مرکزی برگزار میشود. |
شنبه 9/9/1387 - 20:22
اخبار
اخبار کوتاه رادیو |
شبکه رادیویی جوان در سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) و روز ملی ازدواج با پخش 12 ساعت برنامه زنده همراه مخاطبان است. |
به گزارش خبرگزاری مهر، بر این اساس تمام گروههای برنامهساز رادیو جوان با زمانبندی برنامههای شاد، آگاهیبخشی و تعاملی تهیه و پخش میکنند. ویژه برنامههای رادیو جوان از ساعت 11:30 تا 21:30. پخش میشود. ـ برنامه "روزشمار انقلاب" از گروه ایران و فرهنگ رادیو ایران هر روز از شنبه تا چهارشنبه از ساعت 21:45 پخش میشود و در آن گفتگوی خبرنگار آمریکایی با حضرت امام (ره) و پیام قاطع ایشان روی آنتن میرود. ـ رادیو سلامت به مناسبت سالروز ازدواج حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) و روز ازدواج ملی جوانان ویژبرنامههایی از فرهنگسرای خانواده پخش میکند. ـ برنامه "چهارسوق" 10 آذر ساعت 11:35 از رادیو تجارت پخش میشود و صادرات آبزیان و مسائل مربوط به آن از جمله علل کاهش صادرات این محصول را بررسی میکند. ـ برنامه "عصر تجارت" 10 آذر ساعت 13:15 در رادیو تجارت به اشتغالزایی میپردازد. در این برنامه علیمحمد کلهری عضو هیئت مدیره و حبیبالله شکیبانژاد مدیر عامل تعاونی هلدینگ شهر حضور دارند. ـ برنامه "مجله اقتصادی" 10 آذر ساعت 9 صبح از رادیو تجارت پخش میشود. این برنامه با حضور سهرابی از سازمان انرژی هستهای به موضوع انرژی هستهای میپردازد. |
شنبه 9/9/1387 - 20:21
اخبار
اخبار کوتاه فرهنگسراها |
جشنواره "نقوش ایرانی روی پارچه" با مشارکت دانشگاههای هنری و صنایع دستی استان تهران در فرهنگسرای اخلاق برگزار میشود. |
به گزارش خبرگزاری مهر، روابط عمومی فرهنگسرا اعلام کرد این جشنواره یکی از برنامههایی است که فرهنگسرا با هدف آشنایی با فرآیند نقاشی روی پارچه و ترغیب جوانان به این هنر برگزار میشود. در این جشنواره هنرمندان این رشته به صورت زنده و کارگاهی به اجرای تکنیکهای مختلف چاپ و نقاشی روی پارچه میپردازند. این تکنیکها شامل چاپ قالبی، باتیک، چاپ ترافارد، تکنیک پیچان یا باندانا و تکنیک دست آزاد است که با انواع رنگهای پارچه و رنگهای بازیکی اجرا میشود. جشنواره نقوش ایرانی روی پارچه از 16 تا 18 آذر ساعت 14 تا 18 در فرهنگسرای اخلاق برگزار میشود و در آن هوشنگ فرزان درباره نقوش ایرانی و سنتی سخنرانی میکند. علاقمندان میتوانند به خیابان پیروزی، خیابان شکوفه، خیابان کاظمی مراجعه کنند یا با شماره 33312301 تماس بگیرند. ـ نمایشگاه رنگ روغن "تجلی عشق" به مناسبت روز جهانی معلولین از دهم تا 19 آذرماه ساعت 9 تا 19 در نگارخانه سرو فرهنگسرای بانو برگزار میشود. این نمایشگاه کاری است از هنرمندان معلول تهرانی به سرپرستی زهره اعتضاد. علاقمندان میتوانند برای بازدید از این نمایشگاه به نشانی خیابان ولیعصر، ضلع شمالی پارک ساعی، کوی ساعی دوم، فرهنگسرای بانو مراجعه کرده و یا با شماره 6-88786275 تماس بگیرند. ـ نمایشگاه آثار کاریکاتور پائولو دانته هنرمند ایتالیایی در نگارخانه شماره یک فرهنگسرای بهمن برپاست. این نمایشگاه شامل 50 اثر در ابعاد 70×50 به صورت سیاه و سفید است که نگاه طنز این هنرمند را به مسائل مختلف جامعه با مضامین اجتماعی به تصویر میکشد. علاقمندان میتوانند برای بازدید از این نمایشگاه هر روز جز ایام تعطیل ساعت 9 تا 18 به نشانی میدان راهآهن، میدان بهمن، فرهنگسرای بهمن مراجعه کنند یا با شماره 55312180 تماس بگیرند. ـ نمایشگاه عکس و اسناد به مناسبت بزرگداشت روز دانشجو از نهم تا 18 آذرماه ساعت 9 تا 19 در نگارخانه مهر فرهنگسرای انقلاب برپاست. این نمایشگاه شامل 20 قطعه عکس از نیکسن معاون رئیس جمهوری آمریکا در ایران، محل واقعه 16 آذر، مقبره شهدا و 50 سند از فعالیتهای مبارزان است. علاقمندان میتوانند هر روز برای بازدید از این نمایشگاه به نشانی بزرگراه شهید نوابصفوی، خیابان کمیل شرقی، فرهنگسرای انقلاب مراجعه کنند. ـ نمایشگاه مجسمه فرزانه مهری با عنوان "ماتریوشکاهای من" از هشتم تا 20 آذرماه ساعت 17 تا 21 در نگارخانه مهروا برپاست. نگارخانه پنجشنبهها تعطیل است. علاقمندان میتوانند برای بازدید از این نمایشگاه به نشانی خیابان کریمخانزند، خیابان آبان جنوبی (شهید عضدی)، شماره 78 مراجعه کرده و یا با شماره 7-88939046 تماس بگیرند. |
شنبه 9/9/1387 - 20:21
اخبار
اقوام موسیقی شمال ایران گردهم می آیند |
ساری - خبرگزاری مهر: نخستین همایش شعر و موسیقی اقوام شمال کشور، فردا در آمل آغاز به کار می کند. |
به گزارش خبرنگار مهر، مدیر اجرایی همایش بعد از ظهر سه شنبه در جلسه ستاد برگزاری نخستین همایش شعر و موسیقی اقوام شمال کشور گفت: در این همایش یکروزه هنرمندان برتر استان های مازندران، گیلان و گلستان آثار خود را در بخش های شعر و موسیقی ارائه می دهند. حشمت الله ایاز آملی هدف از برگزاری این همایش را گسترش فرهنگ و آداب و رسوم مشترک و گردآوری آثار فاخر میان این سه استان بیان کرد. وی افزود: اجرای برنامه های هنری، نمایش و موسیقی و قدرانی از خسرو خلدون، تقی تهرانی، رحمت الله امان پور هنرمندان فقید این استان ها از دیگر برنامه های این همایش است. به گفته وی، این همایش با همکاری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آمل و گروه فرهنگی و هنری لارو آمل برگزار می شود. |
شنبه 9/9/1387 - 20:19