آموزش و تحقيقات
به نام خدا
سلامی گرم خدمت دوستان ثبت مطالب
حالتون خوبه؟؟؟؟
این چند تا جمله از داشنمندان را بخوانید تا نظرتون راجع به ریاضی عوض شه!
•گالیله میگوید: اصول ریاضیات الفبای زبانی است که خداوند جهان را با آن نوشته است و بدون کمک آنها درک یک کلمه هم غیر ممکن است. و انسان بیهوده در راهروهای تاریک و پر پیچ و خم سرگردان است.
•لئوناردو داوینچی معتقد است که: هیچ دانشی را نمیتوان دانش واقعی دانست مگر این که به صورت ریاضیات متجلی شود.
•واجر بیکن معتقد است که: ریاضیات دروازه علوم است غفلت از ریاضیات به همه دانشها لطمه میزند زیرا کسی که علوم دیگر را نمیتواند درک کند و اشیای دیگر جهان را نمیشناسد. و بدتر از آن کسانی که نادانند نمیتوانند جهالت خود را درک کنند.
•کانت میگوید: در هر بخش از علوم فیزیکی به معنای عام آن قدر از علم واقعی است که در آن ریاضیات وجود دارد یعنی علوم منهای ریاضیات یعنی هیچ.
يکشنبه 10/5/1389 - 3:26
آموزش و تحقيقات
به نام خدا
اندازهگیری شاخصی کارامد برای علم است. برای فهمیدن آنکه چقدر درباره مطالبی میدانید اغلب باید دید چقدر خوب میتوانید آن را اندازه بگیرید. این مطلب را لُرد کلوین، فیزیکدان معروف، در قرن نوزدهم به خوبی بیان کردهاست: «اغلب میگویم وقتی بتوانید چیزی را اندازه بگیرید و آن را با اعداد بیان کنید، دانش شما ناچیز و غیرقابل قبول است که گرچه شاید آغاز معرفت باشد، ولی هر چه هست، مشکل بتوان گفت که تفکر شما تا مرحله علم پیش رفته است.» اندازهگیریهای علمی چیز جدیدی نیست، بلکه به دوران باستان برمیگردد. مثلاً، در قرن سوم پیش از میلاد، اندازه زمین، ماه، و خورشید و نیز فاصله بین آنها تقریباً دقیق اندازهگیری شده بود.
چهارشنبه 6/5/1389 - 22:48
شعر و قطعات ادبی
عافیت
پیمبر گفت از حق ، عافیت را شب قدر از خدا بنما تقاضا
مگر ای مونس جان ، عافیت چیست ؟ به غیر از انس دائم با تو مولا
وجه خدا
چو آید آن نگار عالم آرا تجلّی می دهد وجه خدا را
کشد از خاک بیرون دوّمی را بسوزاند تن آن بی حیا را
رخ نورانی
بِدَم در جان دمِ رحمانیت را عیان کن چهره پنهانیت را
به لب جانم رسید از حسرت تو نشانم ده رخ نورانیت را
دیوار غم
بزن بر تارک کیوان علم را بکن از ریشه ، بنیان ستم را
غشاء محکمی غم ، بسته دورم بیا بردار این دیوار غم را
شنبه 2/5/1389 - 22:34
شعر و قطعات ادبی
تقدیمیه
الا ای لایق هر گونه تعظیم که در قرآن خدایت کرده تکریم
نمودم سیصد و سیزده دو بیتی به اصحاب وفادار تو ، تقدیم
شوق دیدار
نهم از شوق گاهی سر به صحرا برای دیدن آن یار رعنا
ولی افسوس آن گونه که باید نشد بر روی ماهش دیده ، بینا
حکم فرج
از آن روزی که سیلی خورد زهرا سیه شد روزگار اهل معنا
بگفتا عارفی حکم فرج را کند زهرای سیلی خورده ، امضا
میل تماشا
بود عمری مرا میل تماشا به خط و خال آن یار دل آرا
ز بس جانانه من دلفریب است دل و دین مرا برده به یغما
شنبه 2/5/1389 - 22:29
شعر و قطعات ادبی
چه میشود که ز شهر فراق بازآیی
به اشکِ وصل کنی چشم کعبه دریایی
چه میشود که گلستان بهار را بیند
زعطر خنده گل ها شود تماشایی
شکسته شیشه بغض وصال در هجرت
کمان شده کمر طاقت و شکیبایی
اگر طلوع رخت با غروب عمر من است
به مقدمت بدهم سر چه مرگ زیبایی
نسیم عطر نظررادمی تصور کن
فراق میرود و گریه های تنهایی
امید در نفس قلب خسته می روید
که دیده دیده او طلعت شکوفایی
زهجر و وصل تو هر صبح و شام می گویم
ولی نگفته نگاهم چوماه پیدایی
جهان به حال سر بی پناه خود نالد
فدای غربتت آقا چقدر تنهایی
نگاه دار خدایا لوای رهبر را
زحال تا سحر مه که پرده بگشایی
به روی نی تو ز آیات کربلا خواندی
تو یار و حافظ مهدی عزیز زهرایی
ببار روزی غفران ببند راه گناه
که گویمش گل نرگس چرا نمی آ ی؟
شنبه 2/5/1389 - 22:25
اخبار
به گزارش «طلبه بلاگ»، به نقل از فارس، در جشنواره جوان ایرانی که به همت سازمان ملی جوانان برگزار شد، معلم خلاق و موفق بوشهری به عنوان جوان برتر ایران انتخاب شد
عبدالمحمد شعرانی معلم مدرسه شهید رجایی روستای کالوی استان بوشهر به عنوان کوچکترین مدرسه دنیا شهرت جهانی دارد.
این جوان که دومین وبلاگنویس برتر دنیاست به عنوان سربلندترین چهره ایران در سال 87 از سوی رادیو ایران برگزیده شد همچنین وی کتابی با عنوان قصه کوچکترین مدرسه دنیا از خاطرات مدرسهاش به چاپ رساند که با استقبال چشمگیری مواجه شد و این کتاب تاکنون به چاپ چهارم رسیده است.
شعرانی با اشاره به طرح نوین مجتمعهای آموزشی روستایی که قرار است از ابتدای سال تحصیلی آینده در سراسر کشور اجرا شود، اظهار میدارد: امیدوارم فرزندان ایران هیچگاه از تحصیل باز نمانند.
شعرانی مدرسه کالو را سمبل پیشرفت و توسعه مناطق محروم از طریق توسعه امکانات آموزشی میداند و میگوید: آموزشهای نوین با استفاده از فرهنگ بومی در دل و جان دانشآموزان نهادینه خواهد شد
جمعه 1/5/1389 - 3:53
دعا و زیارت
یکی از زیباییها و لذتهای جوانی، گذراندن عمر در راه اطاعت الهی است که باعث توجه و عنایت ربوبی میشود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: «خداوند جوانی را دوست دارد که جوانی خود را در راه اطاعت خدا سپری کند باید دانست اطاعت از ولی خدا همانند اطاعت از پروردگار است و انسانی که ادعای دوستی با خدا و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را دارد باید سعی در اطاعت داشته باشد.در زیارت جامعه کبیره آمده است«مَنْ أَطَاعَکُمْ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّه؛هر کس شما را اطاعت کند ،خدا را اطاعت کرده است «جابر بن عبدالله انصاری» میگوید: «امام باقر علیه السلام به من فرمود: «آیا کسی که ادعای تشیع میکند، همین که بگوید ما را دوست دارد، کافی است؟ سوگند به خدا، شیعیان ما نیستند، مگر آنان که از خدا تقوا میکنند و به امانتداری و زیادی در ذکر خدا و روزه و نماز و نیکی به والدین و... شناخته میشود».
بنابراین جوانِ منتظر باید ضمن اظهار علاقهمندی و محبت به خدا و اهل بیت علیهم السلام ایشان، مطیع فرمان نیز باشد. با این حال اگر مرتکب معصیت شد، آستان الهی درگاه نومیدی نیست؛ بلکه راه توبه و انابه باز است. همانگونه که خود امام زمان علیه السلام هم از خداوند متعال میخواهد که توفیق بازگشت و توبه را به جوانان ارزانی بدارد: «خدایا! به جوانان توفیق توبه و انابه عنایت فرما جوان که با ترک شهوات، راه اطاعت را در پیش میگیرد، پرواز ملکوتی را آغاز کرده و بسان ملائک میشود؛ همانگونه که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «خداوند میفرماید: «ای جوانی که شهوتهای مبتذل خود را ترک کردهای! تو در نزد من همانند بعضی از فرشتگان هستی
سه شنبه 29/4/1389 - 2:21
دعا و زیارت
محبت تابع معرفت و شناخت است و هرچه شناخت بیشتر شود، محبت نیز بیشتر خواهد شد.
هرگز دل من، چون تو یار دگری نگزید
برخاست که بگزیند یار دگرم بودی
اگر انسان دارای همتی بلند باشد، دنبال محبوب حقیقی میرود. اگر عاشق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بشویم و او را دوست بداریم، رنگ محبوب به خود میگیریم و بوی او را با خود داریم؛ چراکه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آنقدر ما را دوست دارد که بلاها را از ما دفع میکند و در حق ما دعا میکند. چقدر خوب است این محبت، طرفینی باشد؛ یعنی ما عاشقان هم برای ظهور و سلامتی او دعا کنیم. اینطور نباشد که فقط هنگام مشکل و گرفتاری به سراغ او برویم.
باید نوعی زندگی کنیم که دل آن حضرت، خوشنود شود؛ کسی که ادعای محبت و دوستی اولیای الهی را دارد باید عمل به خواسته آنها را سرلوحه اعمالش قرار دهد.
سه شنبه 29/4/1389 - 2:5
دعا و زیارت
یکی از مسائل حیاتی و اساسی شناخت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف معرفت است که مایه رشد و تعالی است:
گر معرفت دهندت بفروش کیمیا را
گر کیمیا دهندت، بیمعرفت، گدایی
امام علی علیه السلام در فرمایشی به کمیل درباره اصل معرفت میفرماید: «ای کمیل! هیچ حرکت و فعالیتی نیست، مگر این که در آن نیازمند شناخت و آگاهی هستی
موضوع مهدویت هم نیازمند معرفت و شناخت است؛ لذا جوانان باید با امام زمان خود و مسائل پیرامون او به نحو احسن آشنا شوند. ابونصر( از خدمتگذاران امام حسن عسکری علیه السلام و از کسانی که پیش از غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به حضور آن حضرت، مشرف شده است). در دیداری که با امام داشت، امام از او پرسید: «آیا مرا میشناسی؟» پاسخ داد: «آری؛ شما سرور من و فرزند سرور من هستید.» امام فرمود: «مقصد من، چنین شناختی نیست.» ابو نصر عرضه داشت: «مقصود شما چیست؟ خودتان بفرمایید.» امام فرمود: «من آخرین جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هستم و خداوند به برکت من، بلا را از خاندان و شیعیانم دور میکند
شناخت درست امام،همچنین طریق معرفت واقعی به خدا میباشد. امام صادق علیه السلام در این باره میفرماید: «... ما بر شما سه حق داریم: اینکه به فضل ما معرفت پیدا کنید، پیرو ما باشید و انتظار فرج را بکشیدبنابراین در دوران غیبت، شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ، رمز حیات و هویت ماست. لازم است به امام خود معرفت داشته باشیم؛ چراکه اگر او را نشناسیم، گمراه خواهیم بود و زندگی جاهلی خواهیم داشت: «هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت میمیردهمچنین امام صادق علیه السلام میفرماید: «خداوند از بندگان عملی را نمیپذیرد مگر به معرفت و شناخت ما
سه شنبه 29/4/1389 - 1:1
شعر و قطعات ادبی
جاده و اسب مهیاست؛ بیا تا برویم
كربلا، منتظر ماست؛ بیا تا برویم
ایستاده ست به تفسیر قیامت، زینب «س»
آن سوى واقعه پیداست؛ بیا تا برویم
خاك در خون خدا، مى شكفد، مى بالد
آسمان، غرق تماشاست؛ بیا تا برویم
تیغ در معركه مى افتد و برمى خیزد
رقص شمشیر چه زیباست؛ بیا تا برویم
از سراشیبى تردید، اگر برگردیم
عرش زیر قدم ماست؛ بیا تا برویم
زره از موج بپوشیم و ردا از توفان
راه ما از دل دریاست؛ بیا تا برویم
كاش اى كاش كه دنیاى عطش مى فهمید
آب، مهریه زهراست؛ بیا تا برویم
چیزى از راه نمانده ست، چرا برگردیم
آخر راه همین جاست؛ بیا تا برویم
فرصتى باشد اگر باز در این آمد و رفت
تا همین امشب و فرداست؛ بیا تا برویم
پنج شنبه 24/4/1389 - 14:12