• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 258
تعداد نظرات : 4
زمان آخرین مطلب : 3584روز قبل
خودرو


"اسماعیل مسیگلو" یک راننده اتوبوس اهل ترکیه است که همیشه آرزو داشت تا یک کامیون شخصی داشته باشد ولی با توجه به شرایط زندگی و درآمد خرید همچین کامیونی برای اون هرگز مقدور نمی شد تا اینکه برای رسیدن به این آرزو تصمیم گرفت خودش دست به کار شود.
به گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران، گاهی اوقات آرزوها باعث می شوند تا انسان دست به انجام هر کاری بزند. این آرزوها گاهی کوچک هستند  به راحتی برآورده می شوند اما زمانی هم هست که آرزوهای بزرگی دارید که رسیدن به آن ها تلاش بیش از حد می خواهد و شاید هیچگاه هم به آن نرسید از این رو سعی می کنید آن را بنا به شرایط تغییر دهید. 

"اسماعیل مسیگلو" یک راننده اتوبوس اهل ترکیه است که همیشه آرزو داشت تا یک کامیون شخصی داشته باشد ولی با توجه به شرایط زندگی و درآمد خرید همچین کامیونی برای اون هرگز مقدور نمی شد تا اینکه برای رسیدن به این آرزو تصمیم گرفت خودش دست به کار شود. 



او برای برآورده کردن این آرزو تصمیم گرفت تا خودش یک کامیون از آهن قراضه و وسایل دست دوم تا حدی که توان مالی اش می رسد بسازد و حالا کامیونی قرمز و قانونی دارد که خودش در حیاط خانه ساخته است و نام آن را "IMES" گذاشته است. 

او حالا اولین نفری است که در ترکیه و شاید در دنیا یک کامیون تمام و کمال را خودش به تنهایی و تنها با استفاده از وسایل دست دوم ساخته است. او از سختی کار تنها تمسخر دوستان و آشنایان را یاد می کند که در طول این پروژه چند صد بار او را مسخره کرده اند. 

او بدون هیچ نقشه و بدون هرگونه آموزش قبلی تمامی بدنه را تنها با چند ابزار ساده ساخته است. این خودرو که چندین ماه برای ساخت آن وقت صرف شده است تنها 2.800 دلار برای این آقای 30 ساله خرج برداشته است. 

جمعه 3/5/1393 - 21:18
آشپزی و شیرینی پزی

مواد لازم: لوبیا چشم بلبلی: یک لیوان، شوید خشک: نصف لیوان، برنج: چهار پیمانه ، روغن : به اندازه لازم ، زرد‌چوبه: به اندازه لازم ، پیاز : دو عدد، ادویه پلویی: یک قاشق غذاخوری ، سیب‌زمینی: دو عدد، نمک: به اندازه لازم، زعفران آب کرده: دو قاشق غذاخوری
طرز تهیه: لوبیا را با مقداری آب و نمک بپزید سپس آب آن را صاف کنید. برنج را هم پخته و قبل از آبکش کردن، لوبیای پخته را به آن اضافه کنید و بگذارید چند بار جوش بیاید و سپس آبکش کنید.

قابلمه مناسبی را در نظر بگیرید و مقداری روغن در آن بریزید و روی حرارت بگذارید. کمی زردچوبه و نمک به روغن اضافه کنید و کف قابلمه را با حلقه‌های سیب‌زمینی بپوشانید. مقداری از پلو و لوبیا را روی سیب‌زمینی‌ها بریزید و لابه‌لای آن شوید بپاشید. ادویه را هم مخلوط کنید. به همین ترتیب تمام برنج و لوبیا و شوید را در قابلمه بریزید. پیازها را هم سرخ کنید و همراه زعفران روی پلو بریزید و بعد با اضافه کردن کمی آب و روغن آن را دم بگذارید.
يکشنبه 11/3/1393 - 21:10
آشپزی و شیرینی پزی

مواد لازم:​ بادام تازه: چند عدد، آب: یک لیوان، آرد برنج: دو قاشق غذاخوری ، شکر: یک قاشق غذاخوری
طرز تهیه: ابتدا بادام‌ها را بشکنید و مغز آنها را خیس کنید. بهتر است 10 تا 12 ساعت صبر کنید تا پوست قهوه‌ای آنها براحتی جدا شود. بعد مغز بادام‌ها را پودر کنید. در یک ظرف مناسب، پودر برنج را با پودر بادام و شکر مخلوط کنید و آب را اضافه کنید و روی حرارت ملایم قرار دهید و مرتب هم بزنید تا ته نگیرد. وقتی غلظت پیدا کرد و پخته شد از روی حرارت بردارید. این یک وعده غذایی برای کودک است که بهتر است از مقدار کم شروع شود و بتدریج مقدار آن را اضافه کنید.

طرز آماده کردن آرد برنج

برای این که در منزل آرد برنج تهیه کنید و مطمئن باشید آرد تازه مصرف می‌کنید، بهتر است خودتان اقدام کنید. برای این منظور دو تا سه لیوان برنج را بشویید و به مدت دو روز خیس کنید و در جای خنک نگه دارید. بعد آن را صاف کنید و بکوبید تا برنج خرد شود و روی پارچه تمیزی بریزید تا خشک شود. برنج را آسیاب کنید و از الک خیلی ریز رد کنید. بهتر است این کار را دو بار انجام دهید تا آرد برنج مرغوب و نرم باشد و برای تهیه حریره بادام و فرنی مناسب باشد.
يکشنبه 11/3/1393 - 21:10
آشپزی و شیرینی پزی

مواد لازم:، شکر: دو لیوان ، غنچه گل محمدی: یک لیوان یا 150 گرم، آب لیمو: دو قاشق غذاخوری 
طرز تهیه: ابتدا شکر را با 2.5 لیوان آب مخلوط کنید و روی حرارت ملایم قرار دهید.ساقه غنچه‌ها را بگیرید و کاسبرگ‌ها را جدا کنید. دقت کنید حالت غنچه گل حفظ شود و شکل ظاهری غنچه به هم نریزد. غنچه‌ها را با آب سرد بشویید و آبکش کنید و در شهد بریزید و با حرارت ملایم بپزید. در ظرف را نبندید و باز بگذارید تا رنگ گل تغییر نکند. وقتی غنچه‌ها نرم شد و شهد شروع به حباب زدن کرد آب لیمو را اضافه کنید و یک دقیقه دیگر صبر کنید تا با آب لیمو بجوشد. این مربای معطر را پس از خنک شدن در شیشه بریزید و در جای خنک و دور از نور نگه دارید.
يکشنبه 11/3/1393 - 21:10
آشپزی و شیرینی پزی

مواد لازم: پیاز: سه عدد، قارچ: 500 گرم، پنیر گودا: 150 گرم ، فلفل و نمک: به اندازه لازم ، زعفران آب کرده: یک قاشق مربا خوری ، آب لیمو: یک قاشق غذاخوری 
مواد لازم برای خمیر تارت: آرد: 300 گرم، کره: 150 گرم، زرده تخم‌مرغ: دو عدد، نمک: به میزان لازم، شیر: دو لیوان ، کنجد: یک قاشق غذاخوری

طرز تهیه: ابتدا آرد را با نمک و کره مخلوط کنید. زرده تخم‌مرغ‌ها را هم اضافه کنید و با چنگال هم بزنید. کم‌کم آرد را روی مواد بریزید و با شیر مخلوط کنید و با دست ورز دهید تا خمیری لطیف به دست آید و به دست نچسبد. خمیر را در پاکت نایلونی بگذارید و نیم ساعت در جای خنک استراحت دهید.

برای مواد میانی تارت پیاز را خرد و سرخ کنید. قارچ‌ها را هم ورقه‌ای برش بزنید. نمک، فلفل، آب لیمو و زعفران آب کرده را هم اضافه کنید و کنار بگذارید تا خنک شود. روی سطحی صاف کمی آرد بپاشید و نیمی از خمیر را با وردنه باز و آن را در ظرف مخصوص لبه‌دار پهن و لبه‌های خمیر را به سمت بالا هدایت کنید. از مواد میانی تارت روی خمیر بریزید و پنیر را روی آنها بگذارید. نصف دیگر خمیر را هم با قطر نیم سانت باز کنید و روی مواد بکشید و لبه‌های خمیر را به هم بچسبانید روی تارت را می‌توانید با کمی روغن چرب کنید یا زرده تخم‌مرغ بمالید و کنجد را روی آن بپاشید و در فر از قبل گرم شده، در دمای 170 درجه سانتی‌گراد به مدت 25 تا 30 دقیقه در طبقه وسط فر قرار دهید تا روی تارت طلایی رنگ شود. بعد از خنک شدن آن را برش بزنید و با ماست چکیده سرو کنید.
يکشنبه 11/3/1393 - 21:10
آشپزی و شیرینی پزی

مواد لازم: آرد برنج: یک فنجان، شکر: یک فنجان سر خالی ، گلاب: سه قاشق غذاخوری ، دارچین و پودر پسته: به اندازه لازم ، آب: 2.5 لیوان 
طرز تهیه: آرد برنج را با شکر و آب مخلوط کنید و روی حرارت ملایم بگذارید. دقت کنید آرد برنج باید پخته شود و بوی خامی نداشته باشد. آن را مرتب هم بزنید تا ته نگیرد. گلاب را در انتهای پخت اضافه کنید تا عطر آن حفظ شود. مقدار شکر و آب، به نوع برنج بستگی دارد. می‌تواند کم یا زیاد شود. فرنی را با پودر پسته و دارچین تزئین کنید.
يکشنبه 11/3/1393 - 21:10
نوجوان و جوان

احساس خشم و رفتارهای پرخاشگرانه، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های دوران نوجوانی است. منظور از پرخاشگری، رفتار ناخوشایندی است که باعث آسیب‌های عاطفی، روانی یا جسمانی به خود یا دیگران و اشیاء می‌شود. گاه پرخاشگری به صورت رفتارهایی مثل هل دادن، لگد زدن، مشت زدن، کتک زدن، تخریب اموال و دارایی‌های دیگران خود را نشان می‌دهد و گاه به صورت کلامی مثل فحش و ناسزا گفتن، داد و فریاد کردن​ و... بروز می‌کند. 
پرخاشگری مستقیم آسیب آشکاری است که به دیگران وارد می‌شود، مثل کتک زدن برادر کوچک​تر. اما پرخاشگری غیرمستقیم مثل مسخره کردن و تحقیر و طرد دیگران، شایعه درست کردن در مورد دیگران و... به شکلی موذیانه به دیگران آسیب‌های روانی- عاطفی وارد می‌کند. در پرخاشگری خصمانه، هدف اولیه پرخاشگر، آسیب وارد کردن به دیگران است زیرا فرد پرخاشگر از درد و رنجی که قربانی می‌کشد، لذت می‌برد. اما در پرخاشگری وسیله‌ای، فرد برای به​دست آوردن چیزی که می‌خواهد، پرخاشگری می‌کند، مثلا نوجوانی که با داد و فریاد و فحش دادن قصد دارد خود اجازه رفتن به خانه دوستش را از والدین بگیرد، پول بگیرد، از خانه بیرون برود و...

با این همه لازم​ است ​ بگوییم گاهی احساس خشم و ابراز آن، مفید است مثلا، ​ابراز خشم در برابر بی انصافی و یا به هنگام تضییع حق و حقوق ممکن است ​ مانند تلنگری باشد که دیگران را به متوجه اشتباهاتشان کند. یا ​گاهی با تخلیه هیجانات منفی به​صورت خشم، می‌توان از اضطراب و افسردگی پیشگیری کرد​ یا ​با ابراز خشم، می‌توان دیگران را متوجه ناراحتی و نارضایتی خود کرد​ و...

با این وصف لازم است به نوجوان حق دهیم مانند همه افراد انسانی خشمگین شود و خشم خود را ابراز کند. اما در عین حال باید بین رفتار خشمگینانه و رفتار پرخاشگرانه تمایزی قائل شویم. به نظر می‌رسد هنگامی که رفتار خشمگینانه تداوم پیدا می‌کند یا شدت آن افزایش می‌یابد و باعث آسیب دیگران می‌شود یا سازگاری فرد را با موقعیت از بین می‌برد، باید آن رفتار را به عنوان رفتار پرخاشگرانه در نظر بگیریم. اکنون بیایید تلاش کنیم به این سوال مهم که گاه والدین از خود می‌پرسند، پاسخ دهیم:

با پرخاشگری نوجوانم چه کنم؟ در مقابل رفتارهای نامناسب او چگونه باید عکس‌العمل نشان دهم؟ چه رفتاری داشته باشم بهتر و کارساز است؟ او را تنبیه کنم یا بی توجه باشم؟! و...

راهکارهای آموزشی

به منظور پیشگیری از رفتار پرخاشگرانه یا اصلاح آن در نخستین گام توصیه می‌شود پیش از هر اقدامی به اصلاح روابط خانوادگی خود بپردازید؛ زیرا تجارب کلینیکی و مشاوره در این زمینه به کرات موید این مهم است که بسیاری از والدین ناآگاهانه و ندانسته محیطی را فراهم می‌آورند که پرخاشگری را در فرزندشان ایجاد نموده و تداوم می‌بخشند.

در دومین گام، پیشنهاد می‌شود ​ روش‌های مواجهه با نارضایتی و تعارض را در خانواده خود شناسایی کنید. بهتر است از خود این پرسش را داشته باشید که شیوه معمول مطرح کردن گله و شکایت اعضای خانواده شما چگونه است؟ به دیگر سخن بررسی و مشخص کنید که خانواده شما به هنگام نارضایتی به کدام یک از این موارد رفتار می‌کنند:

ابراز ناراحتی و دلخوری در خانواده شما این​گونه است که به یکدیگر طعنه بزنید، تحقیر کنید، پرخاشگری نمایید​ یا این که اجازه می‌دهید همه تعارض‌ها و نارضایتی‌های خانوادگی، در جلسه‌ای آرام و به دور از سرزنش و انتقاد گفته و شنیده شود؟!

ـ برای افراد خانواده فرصت‌هایی​ فراهم آورید که با یکدیگر و کنار هم کار یا تفریح کنند.

ـ هنگام برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری راجع به مقررات خانواده، تا آنجا که ممکن است از نوجوان خود نظرخواهی کنید، عقاید او را محترم بشمارید و در صورت لزوم آنها را به​کار گیرید.

ـ‌ در جوی دوستانه و محترمانه به گفت‌وگو بنشینید و با صراحت راجع به مسئولیت‌ها و محدودیت‌های نوجوان گفتمان کنید.در ضمن مطمئن شوید ​ وی وظایف خود را درک کرده و پیامدهای انجام ندادن وظایف را نیز بخوبی متوجه شده است، گاهی نوجوان به این دلیل پرخاشگری می‌کند که می‌داند رفتار پرخاشگرانه‌اش هیچ پیامد بدی ندارد.

ـ اندیشه‌های مغایر با اندیشه خودتان را بشنوید، حتی نوجوانتان را به بیان آنها تشویق کنید. قطعا شما با این رفتار مدبرانه، با یک تیر دو نشان زده‌اید، از یک سو به او تفهیم کرده‌اید که او را به رسمیت می‌شناسید و برایش ارزش قائلید و از سوی دیگر به طور غیرمستقیم نشانش می‌دهید که تائید و دوست داشتن او را منوط به اجرای بی‌چون و چرای فرامین خود نمی‌دانید.

ـ تشویق و تنبیه نوجوان، همچون دوران کودکی حائز اهمیت است. به رفتارهای مطلوب و پسندیده او توجه کنید و با تحسین و تشویق‌تان، رفتار او را تقویت کنید، همچنین رفتارهای منفی او را تنبیه کنید (محروم کردن یا حذف موقتی خواسته یا چیزی که مورد علاقه نوجوان است، بهترین نوع از تنبیهات ملایم متنبه‌کننده است).

ـ گاهی نوجوان به اشتباه تصور می‌کند پرخاشگری مترادف با ابراز وجود بالای اوست و مبادرت به انجام آن را نه‌تنها ناشایست نمی‌داند؛ بلکه امتناع از انجام آن را بد تلقی می‌کند. بنابراین بر شما والدین واجب است که تفاوت پرخاشگری و ابراز وجود را برای نوجوان خود مشخص کنید و شیوه‌ها و راهکارهای صحیحی را نیز برای ابراز وجود به او آموزش دهید.

ـ نقش بازی کردن، ترفند دیگر درمانی است که والدین و نوجوان می‌توانند برای بهبود پرخاشگری از آن بهره گیرند. مثلا او نقش نوجوان پرخاشگر را بازی کند و شما نقش پدر یا مادر آن نوجوان را یا برعکس (شما نقش یک نوجوان پرخاشگر را بازی کنید و نوجوانتان نقش پدر یا مادر آن نوجوان را)؛ سعی کنید صادقانه و حقیقی بازی کنید به نحوی که خود نیز آن را تصنعی و ساختگی نپندارید و در پایان بازی، احساسات و افکار خود را که حین بازی در نقش‌های مختلف داشتید، با نوجوانتان در میان بگذارید و متقابلا احساسات و افکار او را هم جویا شوید. کشف و آشنایی با احساسات و افکار نوجوان، مسیر مقابله و پیشگیری از رفتار پرخاشگرانه را برایتان هموار خواهد کرد.

ـ ​ هنگام تماشای فیلم‌ها و بازی‌های رایانه‌ای خشونت‌آمیز، با نوجوانتان بحث‌های دوستانه‌ای راه بیندازید و دلایل پرخاشگری شخصیت فیلم و اثرات پرخاشگری آنها بر جسم و روان دیگران را از نوجوان جویا شوید. بسیار نکو است اگر او را تشویق کنید که در مورد روش‌های متفاوتی که می‌توان درگیری و تعارض را بدون توسل به پرخاشگری حل کرد، صحبت کنید. به این ترتیب به کمک این بحث‌های دوستانه و همفکری و همکاری با هم در تفسیر پدیده‌ها و رفتارها می‌توانید اخلاق و ارزش‌های اخلاقی را در نوجوان خود پرورش دهید.

ـ روزانه نیم ساعت همراه فرزند نوجوان خود بدوید یا پیاده‌روی تند کنید یا بنابر علاقه او، وی را در کلاس‌های ورزشی ثبت‌نام کنید تا بتواند انرژی روزافزون خود را به شکلی سالم تخلیه کند.

ـ ‌با کمک گرفتن از مشاور و روان‌شناس تلاش کنید نگاه خصمانه و بدبینانه نوجوان خود را نسبت به دیگران و دنیا اصلاح کنید و رفتار پرخاشگرانه وی را که ماحصل آن دیدگاه ناموجه است، کاهش دهید.

نسرین صفری‌/‌ روان‌شناس بالینی
يکشنبه 11/3/1393 - 21:10
خانواده
مشاور خانواده پاسخ می دهد

همیشه از مادرم می‌شنیدم که می‌گفت مردها هیچ وقت بزرگ نمی‌شوند. من معنی این حرفش را نمی‌فهمیدم تا وقتی خودم ازدواج کردم و رفتارهای بچگانه و وابستگی شدید همسرم را به مادرش دیدم. تماس‌های طولانی تلفنی و سر زدن‌های مکرر او به مادرش مخل آسایش زندگی‌مان شده. او مرد مهربانی است و در زندگی مشکل خاصی با او ندارم اما نمی‌توانم این ویژگی‌اش را تحمل کنم. 
پاسخ مشاور: قبل از هر چیز سوالتان را اصلاح کنید. ما باید به‌دنبال راهی باشیم که مشکل شما در زندگی حل شود و این کار حتما به معنای این نیست که همسرتان توجه کمتری به مادر خود داشته باشد. ابتدای سوالتان گفتید طبق حرف‌های مادرتان، مردها هیچ‌وقت بزرگ نمی‌شوند! این حرف و چنین حرف‌هایی می‌تواند از کودکی ذهن شما را درگیر پیشداوری کرده باشد و در زندگی امروز با دیدن یک رفتار عادی که کمی بیشتر از عرف خانواده شماست، گمان کنید همسرتان زیاده‌روی می‌کند. پس شنیده‌ها از خاله و عمه را کنار بگذارید و به زندگی خودتان واقع‌گرایانه نگاه کنید.

بهتر است جبهه بازی‌تان را تغییر دهید. چرا در تیم مقابل بازی می‌کنید؟ مدتی حتی شده به‌طور آزمایشی، شما هم در تیم مادر شوهر و همسرتان وارد شوید و اتفاقا موقعیت‌های گل مناسبی را برای همسر خود ایجاد کنید. بگذارید حضورتان تسهیل‌کننده و مشوق همسرتان باشد نه این‌که او احساس کند توجهش به مادرش، باعث دلخوری شما می‌شود. مطمئن باشید این کار شما آنچنان در قلب همسرتان تاثیرگذار خواهد بود که نتیجه‌اش راضی‌تان می‌کند.

چه اشکالی دارد همسرتان عاشق زنی باشد که او را به دنیا آورده و بزرگ کرده؟ گاهی حسادت در وجود ما زن‌ها باعث می‌شود از موقعیت‌های خوب زندگی‌مان لذت نبریم.

البته گاهی ممکن است مادر همسرتان به دلیل سن و سال یا روحیه خاص خود،رفتاری داشته باشد که دلخورتان کند. در چنین شرایطی باید مشکل را حل کنید، با زبان خوش و بدون این‌که همسرتان حس کند با مادر او خصومت دارید. اگر می‌توانید بدون دخالت دادن همسرتان در موضوع، خودتان مشکلات را حل و فصل کنید. مادر همسرتان هم خیلی زود متوجه می‌شود دیگر دعوایی برای تصاحب یک مرد با هم ندارید.

بهتر است کمی ادبیات خودگویی‌تان را عوض کنید؛ مثلا به جای جمله‌ای که در متن نوشته‌اید بگویید: تماس‌ طولانی تلفنی و سر زدن‌ مکرر او به مادرش جزئی از برنامه زندگی‌مان شده است.(ضمیمه چاردیواری /ندا داوودی)
يکشنبه 11/3/1393 - 21:10
كودك
بگو چی صدات کنم؟

نام‌ها و نشان‌ها هویت ما را تشکیل می‌دهند، هر نامی که برای هر کسی انتخاب می‌شود به طور معمول از زمان به دنیا آمدن تا زمان از دنیا رفتن به همراه اوست و با همان نام و نشان شناخته می‌شود، شاید به همین دلیل است که اولین وظیفه پدر و مادر در برابر فرزندان انتخاب نام مناسب برای آنهاست. کمتر پیش می‌آید که با دیدن یک فرد پرسشی درباره نام او نشود. شنیدن بعضی نام‌ها دیگران را می‌خنداند، متعجب می‌کند یا به تامل وامی‌دارد. نام‌ها می‌توانند صاحبانشان را سربلند کنند یا برعکس موجب خجالت و سرافکندگی‌شان شوند، اما نباید فراموش کرد وجه مشترک همه نام‌های نیک و بد، والدین و بزرگ‌ترهایی هستند که آنها را روی فرزندان تازه متولد شده‌شان می‌گذارند.
سال‌های گذشته تغییرات زیادی در نامگذاری فرزندان ایرانیان رخ داده است؛ این روزها بسیاری از والدین ترجیح‌شان این است که اسم بچه‌شان را یک نام خاص بگذارند؛ برای همین سازمان ثبت‌احوال پر شده از نام‌هایی که شبیه هیچ نام دیگری نیست.

هر پدر و مادری دوست دارد فرزندش نامی نیک داشته باشد و شاید به همین دلیل است که بسیاری از والدین در انتخاب نام نیکو حساسیت زیادی به خرج می‌دهند و روزها و ماه‌ها برای انتخاب نام مناسب وقت صرف می‌کنند.

برخی والدین بر کم‌تکرار بودن نام هم تاکید دارند و ترجیح می‌دهند نامی انتخاب کنند که فراوانی کمتری داشته باشد؛ همین امر باعث شده که شاهد اسامی عجیب و غریبی باشیم که گاهی به گوش می‌رسد. در پایگاه اطلاعات جمعیتی کشور 420 هزار عنوان نام وجود دارد که 220 هزار عنوان دخترانه و 200 هزار عنوان پسرانه است. تنوع نام‌های دخترانه که برگرفته از 20 الگوی توصیفی، دینی مذهبی، ملی باستانی، قومی، منطقه‌ای، ترکیبی، نام گل‌ها، طبیعت، حیوانات زیبا، پرندگان، کوه‌ها و رودها و نام موجودات خیالی و تاریخی است؛ بیشتر از نام‌های پسرانه است، این در حالی است که تعداد 14 الگو برای نامگذاری پسر‌ها وجود دارد. اول از همه والدین باید توجه کنند اسمی انتخاب کنند که از روی آن بشود جنسیت کودک را شناخت، نه این که اسمش را بگویند و بعد افراد بپرسند دختر است یا پسر! مسلما این نام در شکل‌گیری هویت جنسی کودک موثر است.

نامی که برای کودک برمی‌گزینند می‌تواند شخصیت فردی و اجتماعی وی را تحت تاثیر قرار دهد چراکه نخستین آهنگ آشنا برای کودک نام اوست و اثر بسزایی در شکل‌گیری اندیشه و آینده کودک دارد.

اسم بچه را چه کسی انتخاب کند

شیوه و راه و رسم نامگذاری از گذشته تا کنون بارها تغییر کرده است؛ از نوشتن نام‌های مختلف و میان قرآن گذاشتن و انتخاب یکی از آنها تا قرعه‌کشی معمولی و انتخاب یکی از نام‌های نامزد شده یا انتخاب نام و اعلام آن از سوی بزرگ‌ترها... .

در گذشته به طور معمول این مراسم از سوی بزرگان فامیل و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های کودک برگزار می‌شد و تصمیم نهایی را درباره نام کودک آنها می‌گرفتند، اما حالا کمتر پدر و مادری هستند که حتی قبل از تصمیم قطعی برای بچه‌دار شدن چند نام دختر و پسر برای بچه به دنیا نیامده‌شان انتخاب نکرده باشند. امروزه بیشتر پدر و مادرها معتقدند که پدر و مادرشان یک بار برای انتخاب نام آنها تصمیم گرفته‌اند و حالا نوبت خودشان است که اسم بچه‌شان را انتخاب کنند. اما در کل این مساله برای بیشتر پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها حل شده است. بیشتر آنها نظر خود را می‌گویند و شاید خیلی هم دلشان بخواهد با نامی که دوست دارند نوه‌شان را صدا بزنند، اما این روزها کمتر پدربزرگ و مادربزرگی است که انتظار داشته باشد نام انتخابی او را بپسندند. البته هنوز هم در شهرهای کوچک و روستا‌ها کسانی هستند که واگذاری انتخاب نام کودک‌شان به بزرگ‌ترها را احترام به آنها می‌دانند و هرچند تا آخر عمر نامی که خودشان برای فرزندشان انتخاب کنند در دلشان می‌ماند، اما معتقدند باید به نظر و عقیده بزرگ‌ترها احترام گذاشت و افتخار نامگذاری برای کودک را به آنها سپرد.

اختلاف‌هایی که به‌دلیل نامگذاری پیش می‌آید

مادربزرگ هنوز هم دلخور است، دیگر حتی اشتیاق زیادی برای دیدن نوه‌اش ندارد و معتقد است با رد کردن نام پیشنهادی او که نام شوهر مرحومش بوده، به او بی‌احترامی کرده‌اند، عمه‌ها هم هیچ کدام با اسم بچه موافق نبودند و به طرفداری از مادرشان اصلا او رابه نام صدا نمی‌زنند.

این سرنوشت کودکانی است که آنقدر مراسم نامگذاری‌شان پیچیده و پرمساله می‌شود که برعکس کاربردش که باید شادی و زندگی به همراه آورد بیشتر باعث دلخوری و دوری و گاهی باعث قهر و قطع رابطه فامیلی می‌شود.

این مشکل ممکن است بین پدر و مادر هم پیش بیاید، البته بیشتر اوقات والدین به توافق می‌رسند؛ اما گاهی هم برعکس است و اینجاست که آنها اسم‌گذاری برای فرزندانشان را بین هم تقسیم می‌کنند. مثلا با به دنیا آمدن هر فرزند یکی از والدین اسم فرزند را انتخاب کند؛ این طوری بحث بین والدین صورت نمی‌گیرد، اما امان از وقتی که قرار باشد فرزندی که در راه است اولین و آخرین فرزند باشد. اینجاست که مساله انتخاب اسم مشکل‌ساز خواهد شد؛ زیرا این مساله مربوط به اختلاف سلیقه والدین در انتخاب اسم برای تنها فرزندشان است.

البته این روزها کمی این مساله تعدیل شده، اما هنوز می‌توان آن را بین خانواده‌ها و فامیل‌ها مشاهده کرد، گاهی برای پیش نیامدن این دلخوری‌ها پدر و مادر مجبور می‌شوند دل همه را به دست بیاورند و نتیجه‌اش دواسمه و سه اسمه شدن کودک می‌شود.

من دو اسمه هستم

تازه از وقتی وارد مدرسه شده، متوجه شده که اسم ثبت شده در شناسنامه‌اش با اسمی که خود را با آن شناخته فرق می‌کند؛ اسمی که هرچند اسم واقعی‌اش است، اما برای او غریبه و ناآشناست.

پدر نامی را که خود می‌پسندد در شناسنامه‌اش ثبت کرده و مادر با نامی که خود دوست داشته او را صدا زده و از آنجا که ارتباط بچه‌ها با مادران وسیع‌تر و بیشتر از ارتباط با پدرانشان است، مادر موفق شده و همه حتی پدر بعد از مدتی او را با نام دلخواه مادر صدا زده‌اند. این سرنوشت نامگذاری کودکانی است که پدر و مادر یا در بعضی موارد بقیه خانواده و فامیل مثل مادربزرگ و پدربزرگ یا حتی عمه، عمو، خاله و دایی بر سر حرفشان برای تعیین نام کودک باقی می‌مانند و هیچ کدام از حق داشته و نداشته‌شان کوتاه نمی‌آیند تا در آینده کودک دارای دو نام یا در موارد نادری سه نام باشد. در مواردی حتی کودکانی هستند که در خانواده مادری با یک نام خوانده می‌شوند و در خانواده پدری با نام دیگر که این نوع نامگذاری‌ها برای کودک بسیار دشوارتر از دو اسمه بودن در شرایطی است که محدود به شناسنامه و خانه باشد. در بعضی خانواده‌ها هم در شناسنامه کودک یک اسم مذهبی ثبت می‌کنند، اما با نام دیگری او را صدا می‌زنند.

سیما راغبیان، مدرس دانشگاه و کارشناس کودک و نوجوان در این باره می‌گوید: دو اسمه بودن فرد جز ایجاد تضاد برای او هیچ ثمری ندارد و به طور معمول نام شناسنامه‌ای این افراد برای آنها بیگانه است حال آن که در مدرسه و دانشگاه که فقط با اسم شناسنامه‌ای سر و کار دارند بسیار دچار مشکل می‌شوند.

اسم‌های اسلامی

هرچند طی سال‌های اخیر خیلی از پدر و مادر‌ها به دنبال نام‌های خاص، تک و گاه عجیب و غریب برای فرزندانشان هستند، اما آمارهای هر ساله سازمان ثبت‌احوال نشان می‌دهد همیشه فراوانی چند اسم اول آمار منتشر شده متعلق به اسامی اسلامی است.

طی ده سال اخیر اولین اسم پسرها با رقابت بین ابوالفضل و امیرحسین و امیرعلی در تغییر بوده، اما نام فاطمه هر ساله پرطرفدارترین و دارای بیشترین تعداد نامگذاری برای دختر‌ها بوده است.

و همین طور بر اساس آمار 92 سال گذشته بیشترین انتخاب نام ایرانیان برای فرزندان اسامی ائمه اطهار(ع) است که فراوانی ده نام اول ثبت شده در پایگاه اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال، نام‌های پسران به ترتیب عبارت است از محمد، علی، حسین، مهدی، حسن، رضا، محمدرضا، علیرضا، احمد و عباس و برای دختران به ترتیب فاطمه، زهرا، مریم، معصومه، زینب، سکینه، رقیه، خدیجه، لیلا و سمیه.

اما اسم‌های ائمه معصومین(ع) مانند اسم حسین، امیرحسین و محمد حسین علاوه بر طول سال، در دو ماه محرم و صفر نیز بیشترین فراوانی را دارند. این مساله درباره برخی نام‌ها نیز صدق می‌کند. به‌عنوان نمونه زمان انقلاب و رحلت امام خمینی(ره) اسم روح‌الله بالاترین میزان فراوانی را در میان اسم‌های پسر داشت.

بعضی افراد برای انتخاب اسم فرزند خود از اسامی دینی استفاده می‌کنند و دلیل این انتخاب را متبرک بودن این اسامی می‌دانند و یقین دارند که این اسامی شخصیت فرزندانشان را تحت تاثیر قرار می‌دهد و حتی گاهی اوقات اسم بعضی از افراد در شناسنامه نام مذهبی است در حالی که به اسم دیگری خوانده می‌شوند؛ در هر صورت این دسته از افراد اعتقادات خاصی نسبت به این اسامی دارند.

در کل این مساله نشان می‌دهد هنوز مردم به اسامی مذهبی و اسلامی بیشتر علاقه و اعتقاد دارند تا اسامی دیگر.

تاثیر فیلم‌ها و سریال‌ها بر نامگذاری

تعدادی از نام‌ها اقبال موقت دارند. از این زاویه رسانه ملی نیز نقش مهمی در فرهنگ مهندسی نام و نامگذاری دارد. مثلا، در سریال ستایش نام شخصیت ستایش و در سریال پنج کیلومتر تا بهشت اسم آیدا به واسطه شخصیت خوبی که در فیلم داشت مورد پسند مردم قرار گرفت و در مقطعی بیشترین اسامی فرزندان دختر از بین این اسم‌ها بود؛ بعد از سریال مختار، اسم کیان برای پسرها و بعد از سریال میوه ممنوعه، اسم هستی برای دخترها بسیار متداول شد، آمارهای ثبت احوال نشان می‌دهد، سال 87 بیش از 15 هزار نفر و سال 88 بیش از 13 هزار نفر نام دختران خود را هستی گذاشته‌اند.

این اسامی و بسیاری نام‌های دیگر متاثر از فیلم‌ها و سریال‌ها - که تغییر آماری قابل ملاحظه‌ای در چند اسم اول ثبت شده در سازمان ثبت احوال به وجود آورده است- نشان‌دهنده تاثیر بعضی فیلم‌ها و سریال‌های محبوب مردم بر نامگذاری کودکانشان است.

حالا وقتی همه این بچه‌ها با اسم‌هایی شبیه هم - که بیشترشان متعلق به دوره‌ای خاص هستند - وارد مدرسه می‌شوند چه اتفاقی می‌افتد؟ چند ستایش و هستی و آیدا و... در یک کلاس!

این مساله نشان‌دهنده تاثیرپذیری زیاد مردم از رسانه ملی است، این که آنها تا این حد به این رسانه دقت و توجه می‌کنند و حاضرند اصلی‌ترین و اولین تصمیم در مورد زندگی کودکانشان را از این رسانه اتخاذ کنند، بار مسئولیت این رسانه را
سنگین‌تر می‌کند.

مادربزرگم نمی‌تواند مرا صدا بزند

حسرت یک بار درست صدا زدن اسم نوه اش به دلش مانده، انستیاژ هم دوست دارد مادربزرگش او را با نام درست و واقعی‌اش صدا بزند نه هر بار با یک تلفظ و یک آهنگ، اما هر چه خودش هم برای مادربزرگ نامش را تکرار می‌کند و سعی می‌کند نام خود را به او یاد دهد تلفظ مادربزگ خوب نمی‌شود!

نامی که در حال حاضر برای نوزاد نورسیده خانواده جذاب و شیرین می‌آید شاید تا چند سال دیگر برای زن یا مردی که می‌خواهد وارد جامعه شود مایه کسرشان باشد. شنو، چیمن، آنوشکا، صابرنیا و آمیتیس نام‌هایی هستند که پدران و مادران امروز بر فرزندان خود می‌گذارند.

پدیده اسم‌های خاص و بی‌همتا تا آنجا پیش رفته که برای تکرار بعضی از نام‌ها باید حداقل لیسانس داشته باشید! بماند که با همین مدرک هم اگر تا سه هفته فکر کنید نمی‌توانید معنی آن اسم‌ها را حدس بزنید.

گاهی دائم صدا زدن بچه با آن اسم سخت و با تلفظ تخصصی برای پدر و مادر او هم مشکل است، اما این والدین با پشتکار قوی این سختی را به جان می‌خرند تا کودکشان اولین کسی باشد که صاحب این اسم هرچند عجیب و سخت است.

حالا سوال اینجاست که واقعا تک و خاص بودن بعضی اسم‌ها به غلط تلفظ کردن اسم کودک از سوی مادربزرگ و پدربزرگ و در بیشتر موارد همکلاسی‌های مهدکودک و مدرسه کودک می‌ارزد یا نه!

اسم‌هایی پرطرفدار دیروز و امروز

برخلاف دهه‌های قبل که بیشتر مردم برای نامگذاری نوزادان به دنبال نام‌های متداول بودند، در سال‌های اخیر به دنبال نام‌هایی متمایز هستند.

نام‌ها تحت تاثیر مد هستند. کمتر نامی را می‌توان یافت که در طول نسل‌ها محبوبیت خود را حفظ کرده باشد. شاید نام‌هایی که الان عجیب به نظر می‌رسند چند سال پیش برای پدران و مادرانی که اقدام به نامگذاری آنها روی فرزندانشان می‌کردند عجیب و خنده‌دار نبود. در گذشته بعضی والدین با توجه به اهمیت یک شیء، یک صفت یا صنعت در دوره‌ای خاص اقدام به گذاشتن نام آن روی فرزندان خود می‌کردند؛ چه‌بسا در بیشتر موارد حتی معنی درست آن را نمی‌دانستند؛ این شرایط همچنان باقی است، بسیاری از خانواده‌ها برای این که نامی متفاوت و منحصربه‌فرد بر فرزند خود بگذارند از نام‌های عجیب و غریب استفاده می‌کنند و اصرار دارند که آن اسم در شناسنامه فرزندشان ثبت شود ولی شاید چند سال دیگر همین اسم متفاوت موجب سرافکندگی فرزندشان در آینده شود.

برخی از والدین پس از تولد فرزندان خود برای آنها نام‌های ترکیبی ناموزن یا خارجی بدون معنا و مفهوم ایرانی انتخاب می‌کنند، حال آن که نامگذاری بدون در نظر گرفتن معنا و مفهوم یا لحاظ کردن معیارهای ملی و اسلامی در واقع اقدامی ضدفرهنگی است، اما سازمان ثبت احوال به منظور حفظ ریشه‌های فرهنگی کشور با این اقدام آنها مخالفت کرده و انتخاب نام را مشروط به تائید و صدور مجوزدر کمیته چهار نفره این سازمان می‌کند؛ این کمیته چهار نفره تائید اسامی متشکل از دو استاد دانشگاه دارای دکتری ادبیات فارسی و ادبیات عرب و مدیرکل ثبت احوال استان و معاون سجلی این سازمان است و اسامی غیرمتعارف باید برای تائید در این کمیته مورد بررسی قرار گرفته و به تائید نهایی برسد.

هر ماه حدود 30 تا 40 پرونده انتخاب نام برای طرح در این کمیته مطرح می‌شود و به طور معمول در 70 درصد موارد، انتخاب اسم به تائید کمیته می‌رسد و در30 درصد نیز نام‌هایی از سوی کمیته به والدین پیشنهاد می‌شود.

اگر در دهه 70 آرش‌ها و کورش‌ها و امیرحسین‌ها زیاد بودند و در دهه 80 پارساها و ایلیاها، در این سال‌ها نوبت به هیراد و رشان رسیده است. ظهور این جریان در سال‌های اخیر موجب شده که مردم در نامگذاری به دنبال واژه‌های جدید باشند، واژه‌هایی که قبلا خیلی مورد استفاده قرار نمی‌گرفته و به دلایلی بخشی از والدین علاقه دارند که از این اسامی برای فرزندانشان استفاده کنند.

جالب است بدانید ده نام فراوانی که در استان تهران در شش ماهه گذشته انتخاب شده، شامل: امیرعلی، محمدطاها، امیرحسین، علی، ابوالفضل، امیرعباس، امیرمحمد، محمدمهدی، محمدحسین، پارسا، برای پسران و فاطمه، زهرا، نازنین‌زهرا، ریحانه، النا، رها، هستی، سارینا، باران و ستایش برای دختران بوده است.

اسم‌هایی که افراد از داشتن آنها خجالت می‌کشند

ویلا، سماور، شناور، چرت، نخواسته، حقیر، نوشابه و اسکناس، بخشی‌ از نام‌‌هایی عجیب و غریبی هستند که در سال‌های اخیر با درخواست صاحبان آنها اقدام به تعویض نام در شناسنامه شده است.

اکنون در سازمان ثبت احوال 3737 نام پسرانه و 3812 نام دخترانه قابل تغییر وجود دارد که هر شخصی نامش در آن باشد بلافاصله به اسم مناسب، قابل تغییر است. البته ممکن است اسمی در این فهرست‌ها نباشد، اما از دید ثبت احوال قابل تغییر باشد که در این باره فرد باید دنبال مجوزهای لازم باشد.

مساله فقط خجالت کشیدن افراد از اسم‌های عجیب و غریب‌شان نیست، والدین برای نامگذاری کودک تا آنجا باید دقت داشته باشند که کودک در سنین متفاوت نه از معنی اسمش و نه از آهنگ آن، خجالت نکشد یا اسم‌های بدون معنایی که تهی و بدون پشتوانه فرهنگی است برایش انتخاب نکنند که در بزرگسالی به طور دایم مجبور به توضیح درباره اسمش شود.

موقع انتخاب اسم به این مساله دقت کنید که نام انتخابی در حالت عامیانه و کوتاه شده چه صورتی به خود می‌گیرد. گاهی اوقات یک اسم متناسب زیبا با کمی تغییر تبدیل به یک اسم نامتناسب با معنای بد می‌شود. دسته‌ای از افراد هستند که برای زنده نگاه داشتن یاد و خاطره عزیزانشان برای نامگذاری فرزندانشان از اسامی آنها استفاده می‌کنند؛ هر چند که شاید بعضی از آن اسامی در زمان حال دیگر هیچ طرفداری نداشته باشد. زنده نگه داشتن نام اعضای متوفی فامیل باری است که بر دوش کودک نهاده می‌شود. نام انتخاب شده برای نوزاد توقعات والدین را نمایان می‌سازد. آنها می‌خواهند و می‌کوشند همه صفات نیکوی فرد فقید خانواده در فرزندشان متجلی شود. باید توجه داشته باشیم که قرار نیست آدم‌ها ادامه‌دهنده راه و مشی یکدیگر باشند. اگر نام کودک نماد قدرت، بی‌باکی یا قهرمانی باشد و او فاقد چنین خصایصی، ممکن است در طول سال‌های کودکی همواره در معرض سرکوفت خانواده یا دیگران قرار بگیرد. از طرف دیگر اسم‌هایی که چیزی یا کسی را یادآوری می‌کند ممکن است در بزرگسالی یا حتی از دوران مدرسه رفتن برای افراد مشکل‌آفرین باشد، مثل نام رستم که هر چند یکی از نام‌های فاخر شاهنامه و برخوردار از پشتوانه فرهنگی و اسطوره پهلوانی و قدرت است؛ اگر روی یک پسر بچه نحیف و لاغر گذاشته شود، ممکن است باعث شود توسط همسالان دیگر به سخره گرفته شود و همین طور بعضی نام‌های دیگر مثل زیبا، ماهرو و... .

اگرچه نتایج یک پژوهش صورت گرفته در حوزه نام‌ها نارضایتی بیشتر انسان‌ها از اسم‌شان را نشان می‌دهد، اما بیشتر شرکت‌کنندگان در نظرسنجی اعلام کرده‌اند باوجود نارضایتی از اسم، اگر حق تغییر نام‌شان را داشته باشند، ترجیح خواهند داد از این حق استفاده نکنند. آنهایی هم که تمایل به تغییر اسم داشته‌اند، کسانی بوده‌اند که به‌دلیل نوع نام‌شان متحمل فشار شده‌اند. بچه‌ها در برابر تفاوت‌ها، دقیق و بی‌ملاحظه هستند. همچنین آنها در مقاطعی معین نسبت به اسامی مردانه و زنانه مرزبندی‌های خلل‌ناپذیری در ذهن دارند؛ از همین رو وقتی کودکی از یک جنس معین را می‌بینند که در نظر آنها نام جنس مخالف را بر خود دارد، دست به استهزای وی می‌زنند. داشتن نام‌های خارجی نیز ممکن است باعث خندیدن و مسخره شدن از طرف دیگران شود، هرچند چند سالی است استفاده از اسم‌هایی مانند رابرت، الیزابت و جورج ممنوع است و اگر کسی هم این اسم‌ها را داشته باشد بلافاصله بعد از تقاضا به اسامی ایرانی اسلامی تغییر می‌کند و همین طور بعضی نام‌ها که بسیار مورد علاقه افراد بوده ، اما شاید خیلی‌ها هنوز نمی‌دانند معنی خیلی جالبی ندارد مثل نام شیما که به معنی زن خال‌دار است و جزو اسامی قابل تغییر بوده و دیگر با گذاشتن آن موافقت نمی‌شود.

سازمان ثبت احوال این حق را برای افرادی که نام نامناسب دارند قائل شده که بتوانند در اسرع وقت نامشان را تغییر دهند؛ اگر اسم‌شان جزو فهرست اسم‌هایی باشد که در ثبت احوال قابل تغییر قید شده‌ راه ساده‌تری پیش رو دارند، با مراجعه به سازمان ثبت احوال می‌توانند نام خود را تغییر دهند، اما اگر نامشان در این فهرست نباشد راه دشوارتری پیش رو دارند.
جام جم
يکشنبه 11/3/1393 - 21:9
آموزش و تحقيقات

شاید همسر شما کارهای اداره را به خانه بیاورد و شما هم زیاد از این موضوع خوشحال نباشید، اما این‌که شما هم کارهای اداره را به خانه بیاورید می‌توانید یک مشکل اساسی درست کند. 
محققان دانشگاه تورنتو 1042 زن را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند اختلال شغل زنان با زندگی خانوادگی آنان بیشتر از مردان است.

تحقیقات نشان می‌دهد زنان شاغل به واسطه دریافت ایمیل، متن‌ها و تلفن‌های کاریشان در خانه بیشتر از مردان دچار استرس و اختلالات روانی می‌شوند، اما این تأثیر در مردان در کمترین حد قرار دارد.

دلیل این موضوع هم آن است که نقش‌هایی که برای زن و مرد تعریف شده هنوز هم حتی در جوامع پیشرفته توقعاتی را در خانواده ایجاد می‌کند که زن را خانه‌دار و مرد را شاغل تصور می‌کند.

بر مبنای این توقعات زنی که شاغل است وقتی به خانه می‌آید باید خانه‌داری کند در حالی که مرد در خانه با استرس کمتری به کارهای اداره مشغول می‌شود، زیرا کار کردن حق او بوده ونقش او در زندگی زناشویی همین است.

این تنش و ناراحتی ناشی از فشار روانی خانواده وقتی که زن مثلا ورقه‌های امتحانی را تصحیح می‌کند یا پرونده‌های مراجعان را بررسی می‌کند به اوج خود می‌رسد، زیرا زن هم با خود در تعارض است هم با توقعات خانواده.

زنان در مقایسه با مردان بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات روحی - روانی ناشی از بروز استرس و اضطراب قرار دارند که این میزان در زنان شاغل خارج از منزل که مسئولیت رسیدگی به فرزندان و کارهای منزل را نیز به عهده دارند بیشتر دیده می‌شود.

به بانوان توصیه می‌شود برای حفظ سلامت روحی و روانی خود کارهایی را انجام دهند که در آن تنش و استرس کمتری هست و نیاز به اضافه‌کاری یا انجام بقیه امور در خانه نیست.

تناسب شغل با توانمندی‌ها و استعدادها و جنسیت زن می‌تواند آسیب‌های شغلی او را به حداقل برساند.
يکشنبه 11/3/1393 - 21:9
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته