• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 539
تعداد نظرات : 437
زمان آخرین مطلب : 2436روز قبل
ازدواج و همسرداری

برای آنكه به همسر خود احترام بگذاریم نخست باید روحیات و خواسته های او را در نظر بگیریم . دنیای او را درك كنیم و بفهمیم كدام رفتار ما را نماد احترام می شمرد . در اینجا به انتخاب شیوه های متفاوت برای ابراز احترام همسر ان به یكدیگر اشاره میكنم :

دنیای مردان استدلالی و دنیای زنان احساسی است . راز صمیمیت میان این دو درك یكدیگر است .بنابراین پذیرش دنیای متفاوت همسران روشی برای احترام به یكدیگر است .

مردان در هنگام سختی و فشار دوست دارند به درون خود بروند و مشكلات را در عالم ذهن خود حل كنند اما زنان وقتی دچار مشكل میشوند دوست دارند حرف بزنند .آنان در واقع با حرف زدن صمیمی میشوند و بعد زنانه خود را تقویت میكنند پس فرصت به انان برای حرف زدن نمود احترانم به انان است .
زنان در هنگام گرفتاری دوست دارند علاوه بر حرف زدن شنونده فعال داشته باشند .مردان نیز دوست دارند كسی خلوت انها را بهم نزند . گوش كردن به سخن زنان و راحت گذاردن مردان در خلوتگاه ذهنی شان احترام متقابل به شمار می اید .
زنان بخاطر برخورداری از دنیای احساسی شدید به خود حق می دهند كه در مواردی اظهار ناراحتی كنند مردان باید این حالت برخاسته از طبیعت آنان را تحمل كنند .این یكی از رازهای صمیمیت است . هر از گاهی به انان بگویید :طبیعی است كه شما از این موضوع ناراحت باشید .
وقتی زنان مشكلات خود را مطرح میكنند نه برای این است كه مشكل را حل كنند بلكه میخواهند بگویند كه گفته باشند مردان در این هنگام نباید مطابق دنیای خود راه حل ارائه دهند باید ده دقیقه سكوت كنند و گوش دهند و با گفتن عبارات كوتاهی او را به حرف زدن تشویق كنند .

مردان وقتی از سر كار می آیند دوست دارند سردی كار با گرمی عاطفه همسران پایان یابد .زنان باید انها را تحویل بگیرند و اگر دیدند كه مرد به دنیای ذهنی خود فرو رفته مدت كوتاهی به او كاری نداشته باشند . سپس با زمینه سازی او را به صحبت وادارند .بنابراین زمینه سازی برای برای تغییر موقعیت یكی از نمادهای احترام به همسر تلقی میشود .

مردان نمیتوانند در یك زمان هم حرف بزنند هم احساس كنند و هم بیندیشند ولی زنان میتوانند .به همبن جهت اگر زنی را به حرف زدن واداری .علاوه بر حرف زدن احساس صمیمیت میكند و همزمان فكر میكند احترام به زنان فرصت سخن گفتن برای تحقق احساس و فكر است ولی مردان چون نیازمند اعتماد _پذیرش قدردانی_تحسین تایید و تشویق هستند چنانچه خانمها به گونه ای رفتار كنند كه انان احساس كنند كه همسرانشان به انها اعتماد دارند انها را می پذیرند در كارهای كوچك نیز از انان تشكر میكنند و انان را مورد تشویق و ترغیب قرار می دهند و احساس میكنند كه محترم واقع شده اند .

مردان به دنبال ازادی و استقلال هستند همسران انها نباید با حربه هایی كه در زندگی زناشویی در اختیار دارند مردان را زیر سلطه خود دراورند و انان را به مهره ای بی خاصیت در مدیریت و تدبیر منزل تبدیل كنند بنابرای احترام به انها در دادن حق تصمیم گیری و نظارت به نان تحقق می یابد .

مردان و زنان گاهی با فاصله گرفتن موقت از همدیگر به روابط مرده خود شوك وارد میكنند . و انرا حیات تازه می بخشند به جاست كه گاهی دوریهای یكدیگر را تحمل كنید تا قدر نزدیكی را بدانید .
زنان گاهی از بیان احساسات خود گریزانند .هنگامی كه محرم رازی بیابند احساسات خود را بروز میدهند شما همان محرم راز باشید و اجازه دهید تا همسرتان به هر گونه ای كه می پسندد ابراز احساسات كند . او ممكن است گاهی خندان و گاهی گریان باشد درك او احترام به اوست كاری كنید كه او احساس كند آنگونه كه هست مورد لطف و توجه شماست وشما نمی توانید بدون او زندگی كنید وقتی این احساس در او بوجود اید شما را محرم راز میداند و اینگونه میفهمد كه مورد احترام شماست .

منبع:e4persian.com

پنج شنبه 19/11/1391 - 13:56
ازدواج و همسرداری

بسیاری از زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کا فی درباره نحوه برخورد با روابط عاطفی و زناشویی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و.... قابل مشاهده می باشد . سیمرغ با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است

 

زندگی زناشویی بعد از زایمان
مادر شدن یکی از ودیعه‌های الهی است که خداوند به زنان عطا کرده است. هنگامی که پس از 9 ماه بارداری، موعد زایمان فرا می‌رسد یکی از زیباترین پدیده‌های خلقت، یعنی تولد نوزاد به وقوع می‌پیوندد و پس از آن، دوران زیبای مادرشدن و شیردهی آغاز می‌شود...
طبیعتا دوران پس از زایمان و شیردهی، تجربه جدیدی برای پدر و مادر است. شرایط فیزیولوژیک این دوران باید مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه به دلیل بی‌اعتنایی به این قضیه کم‌کم کانون خانواده به سردی می‌گراید. دوران پس از زایمان همراه با تغییرات فیزیکی و روانی خاصی است که به تغییراتی در میل و فعالیت جنسی منجر می‌شود.
عوامل موثر براین فرآیند عبارتند از:
درد حین رابطه زناشویی به خاطر بخیه‌های محل زایمان، ترس‌هایی که در مادران اول‌زا وجود دارد، خون‌ریزی‌‌های واژینال، سرگیجه، خشکی واژن، ترس از بیدار شدن کودک، ترس از صدمه دیدن و کاهش حس جنسی ارگان‌های حساس جنسی.

بسیاری از زنان شیرده در دوران پس از زایمان بیان می‌کنند که میل جنسی آنها در سطح بسیار پایینی است و خستگی، ضعف و درد ناشی از آمیزش از دلایل ذکرشده توسط آنهاست. در مقابل، بسیاری از زنان شیرده نیز بیان می‌کنند که بیشترین تحریک جنسی را پس از زایمان داشته‌اند و شروع زودتر فعالیت جنسی در زنانی که به طور فعال به کودک خود شیر می‌دهند، گزارش شده است.


تغییرهای رابطه زناشویی بعد از زایمان
پس از زایمان، اغلب اعضای دستگاه تناسلی طی 4 تا 6 هفته به حالت عادی برمی‌گردند. بخیه محل زایمان در زایمان طبیعی معمولا موجب نگرانی‌هایی در زن و همسر می‌شود. بهبود زخم معمولا 2 تا 4 هفته زمان می‌برد اما ممكن است زمان بیشتری طول بكشد تا نزدیكی راحت و بدون مشكل انجام پذیرد. اغلب به زنان توصیه می‌شود پیش از آغاز مجدد فعالیت‌های زناشویی، 4 تا 6 هفته صبر كنند و توصیه‌هایی در مورد به كارگیری روش موثر پیشگیری از بارداری، اغلب در همین هفته به زائو داده می‌شود. با وجود این بسیاری از زوج‌ها رابطه زناشویی خود را زودتر از این زمان و بین هفته‌های سوم و چهارم پس از زایمان، آغاز می‌كنند. آغاز زودهنگام فعالیت زناشویی در دوران پس از زایمان و پیش از توقف كامل خون‌ریزی می‌تواند منجر به بروز مشكلاتی برای مادر شود. بهترین توصیه برای زن و شوهر به تاخیرانداختن این عمل تا توقف جریان ترشحات پس از زایمان است.

در این حالت، زن از نظر روانی نیز آمادگی بیشتری كسب می‌كند و رابطه زناشویی با مشكلات كمتری همراه خواهد بود. زمان اعلام آمادگی برای شروع این فعالیت میان افراد مختلف، متفاوت است. بسیاری از زنان در هفته‌های اول این آمادگی را كسب می‌كنند؛ حال آنكه بسیاری دیگر آن را ترسناك و غیرمعمول می‌دانند. بسیاری از زنان برای كسب این آمادگی به 6 ماه وقت نیاز دارند. زوجین باید از زمان طولانی لازم برای سازگاری دوباره زن با فعالیت‌های زناشویی، آگاهی یابند.

اگر چنین آگاهی‌ای به والدین داده نشود زن ممكن است احساس بی‌كفایتی و گناه كند و مرد نیز در پایان هفته ششم پس از زایمان احساس كند که كنار گذاشته شده یا فراموش شده است. بنابراین آمیزش جنسی طی 3 ماهه سوم بارداری و پس از زایمان برای افراد مختلف، متفاوت است. اگرچه زن ممكن است در اوایل دوره پس از زایمان، از نظر فیزیولوژیك، توان لازم برای شروع آمیزش زناشویی را داشته باشد، ولی ممكن است آمادگی روانی لازم را نداشته باشد. این مساله باید توسط پزشك به صورت انفرادی مورد بررسی قرار گیرد. اغلب زنان از اینكه بلافاصله پس از آمادگی فیزیكی به رابطه آمیزشی برگردند، نگران هستند. در این مورد، باید آنها را تشویق كرد. بین زن‌ها افرادی وجود دارند كه ترجیح می‌دهند پرهیز آمیزشی درازمدت داشته باشند که وضع این افراد و دلایل شخصی‌شان باید مورد بررسی قرار گیرد.


علل كاهش فعالیت زناشویی پس از زایمان

رایج‌ترین دلایل كاهش فعالیت جنسی پس از زایمان عبارتند از:

درد هنگام رابطه زناشویی یا دیسپارونیا: درد موقع نزدیكی، ناشی از بخیه محل زایمان حتی در صورت التیام نیز می‌تواند موجب كاهش فعالیت جنسی زنان شود. در این مرحله یك معاینه واژینال برای بررسی ناراحتی‌های بدنی ضروری است و علل ترس و اضطراب زن را در مورد واژن مشخص می‌كند.

شیردهی: شیردهی موجب ایجاد دلبستگی بین مادر و نوزاد می‌شود اما زن و شوهر ممكن است نتوانند با نقش دوگانه سینه‌ها كنار بیایند و بسیاری از زنان، این ترشح شیر را زشت و خجالت‌آور تلقی كنند.

خستگی: بارداری و زایمان موجب خستگی فوق‌العاده زن می‌شود. كسب مسوولیت بیشتر و مراقبت كودك و شب‌بیداری‌ها نیز به این خستگی اضافه می‌كند. در این موارد معمولا خواب به رابطه زناشویی ترجیح داده می‌شود. اختصاص زمانی به این مسایل در اوایل روز و پیش از بروز خستگی‌ها می‌تواند در حل این مشكل مفید باشد.

افسردگی پس از زایمان: 10 درصد از مادران جوان دوره‌ای از افسردگی شدید را در اولین سال پس از زایمان تجربه می‌كنند. از دست دادن میل جنسی یكی از ویژگی‌های شاخص این بیماری است. این بیماران نیازمند حمایت و درمان كافی هستند. مشکلات جنسی در زنان افسرده شایع است و آنها تمایلی به شروع فعالیت جنسی در 6 ماه اول پس از زایمان ندارند.

مشكلات زنانگی: بسیاری از زنان كه روابط زناشویی را تنها به عنوان بهانه‌ای برای بچه‌دارشدن فرض كرده‌اند، دوره جنسی را پس از زایمان دیرتر آغاز خواهند كرد. این زنان ممكن است مسایل جنسی را تنها برای بچه‌دار شدن تحمل كرده باشند اما پس از زایمان، آن را غیرضروری تشخیص دهند.


5 نکته درباره شروع فعالیت زناشویی بعد از زایمان

1 فعالیت جنسی در هر 2 شیوه زایمان طبیعی و سزارین پس از توقف خون‌ریزی می‌تواند از سر گرفته شود ولی بهترین زمان 6 هفته بعد از زایمان است.

2 از آنجا که تولید استروژن توسط شیردهی مهار می‌شود، خشكی واژن ممكن است اتفاق بیفتد و به همین دلیل، بهتر است از ژل‌های مرطوب‌كننده استفاده شود.

3 باید حین رابطه زناشویی، فشار كمتری به سینه‌ها وارد شود و از وضعیت‌های مناسب استفاده شود.
4 زوجی که تازه پدر و مادر شدن را تجربه می‌کنند، در صورت مواجه شدن با مشکل در زمینه روابط زناشویی باید به مراکز مشاوره جنسی در کلینیک‌ها مراجعه و راهنمایی‌های لازم را دریافت کنند.

5 فقدان رابطه زناشویی در دوران پس از زایمان نباید زن و شوهر را سرد كند؛ بلكه آنها باید بیشتر به یكدیگر عشق بورزند و یك رابطه گرم و صمیمی به وجود آورند زیرا وقت و فرصت كافی برای مراحل فیزیكی ابراز علاقه و عشق به‌مرور پیش خواهد آمد. رابطه زناشویی بعد از زایمان ممكن است تا مدتی ناراحت‌كننده باشد ولی با حوصله و ملایمت همسر به تدریج به حالت طبیعی برمی‌گردد.

منبع: salamat.ir

پنج شنبه 19/11/1391 - 13:56
ورزش و تحرک


تصاویر: روحانیون در ورزشگاه‌ آزادی

تصاویر: روحانیون در ورزشگاه‌ آزادی

 تصاویر: روحانیون در ورزشگاه‌ آزادی

 تصاویر: روحانیون در ورزشگاه‌ آزادی

تصاویر: روحانیون در ورزشگاه‌ آزادی

تصاویر: روحانیون در ورزشگاه‌ آزادی

تصاویر: روحانیون در ورزشگاه‌ آزادی

 تصاویر: روحانیون در ورزشگاه‌ آزادی

 تصاویر: روحانیون در ورزشگاه‌ آزادی

تصاویر: روحانیون در ورزشگاه‌ آزادی

گردآوری : گروه اینترنتی نیک صالحی

پنج شنبه 19/11/1391 - 13:54
مد و لباس

دراینجا ما طرح راه راه در زمینه ی مشکی را می بینیم.کفش نوک قرمزبا راه راه های سفید مشکی برای بهار 2013 بسیار رایج است.

آخرین سبک کفش های بهاری 2013 در زیر آمده است که این طرح ها بعد از تحقیقات زیادی به دست آمده اند.

 

کفش هایی با لژ گوه ای:


بالاخره کفش های گوه ای فصل بهار به بازار آمد.این سبک همیشه جا افتاده است و عاشقان مد را متحیر می کند.با نگاهی به سبک های قبلی می بینیم که این سبک کفش همیشه بخشی از مد خواهد ماند.

سبک های مد کفش در بهار 2013 / تصاویر


کفش هایی با پنجه ی فلزی:


کفش هایی با پنجه ی فلزی سخت و انعطاف پذیر در بهار امسال شیک و مطابق مد روز می باشد.سبک های آماده شده برای بهار امسال هم زیبایی و هم راحتی را همراه دارد.


 سبک های مد کفش در بهار 2013 / تصاویر
 
 

کفش های یراق دوزی شده و نوار دار:


همان طور که می دانید بهار فصل گل و پرنده است و کفش ها در این فصل باید به صورت نواری و لایه لایه باشندواین سبک اعجاب انگیز و حیرت آور است.

سبک های مد کفش در بهار 2013 / تصاویر


صندل های بافته شده:


چنین باوری وجود دارد صندل هایی که در آن ها بافت به کار رفته است قسمتی از مد سال جدید است بنابراین این صندل های بهاری را بخرید و از مد 2013 پیروی کنید.

 سبک های مد کفش در بهار 2013 / تصاویر

کفش های نوک تیز:


در بهارهای گذشته کفش های نوک تیز پایانی پر سر و صدا داشتند و جای خود را به کفش های نوک گرد داده بودند.اما امسال کفش های نوک گرد خود را از جا کفشی بیرون بیاندازید و به جای آن کفش هایی با نوک تیز تهیه کنید.

سبک های مد کفش در بهار 2013 / تصاویر


کفش های براق:


علاوه بر سبک های نامبرده کفش های براق نیز در امسال رایج و مطابق مد روز هستند.


 
 
 سبک های مد کفش در بهار 2013 / تصاویر

تهیه و ترجمه : اختصاصی نیک صالحی

پنج شنبه 19/11/1391 - 13:48
اخبار

تا چندماه گذشته به علت قیمت بالای این مغازه‌ها کسی حاضر به خرید این مغازه‌ها نبود و این مغازه‌ها بیشتر در رهن و اجاره بود.

مغازه های پاساژ طلافروشان بازار تهران چندین ماه است که رکورد گران ترین مغازه ها را به نام خود ثبت کرده اند. تا شهریور ماه هر متر مربع مغازه های این پاساژ تازه تاسیس با قیمت متری ۵۵۰ میلیون تومان یا متری نیم میلیارد تومان معامله می‌شد. از ۵ ماه گذشته تاکنون قیمت هر متر مربع این مغازه ها چندان تغییری نداشته است و هم اکنون نیز حدود نیم میلیارد تومان معامله می شود.

پاساژ طلافروشان از پاساژها تازه تاسیس در بازار تهران واقع در خیابان ۱۵خرداد است. گفته می شود که ازدحام و موقعیت مغازه ها در این منطقه، قیمت ها را تعیین می کند.

بعد از مغازه های این پاساژ بازار تهران، تنها دو مغازه هستند که قیمت هر متر مربع آنها، بالاتر از ۲۰۰ میلیون تومان تعیین شده است و گران های پایتخت هستند.

یکی از مغازه ها در خیابان کریمخان و دیگری در خیابان ولیعصر واقع شده است. سن این مغازه ۱۲ متری که ۳ خط تلفن نیز دارد، ۷ سال است و قیمت هر متر مربع آن، ۲۰۰میلیون تومان تعیین شده است. قیمت کل این مغازه ۱۲ متر با احتساب هر متر ۲۰۰میلیون تومان، ۲ میلیارد و ۵۱۴ میلیون تومان تعیین شده است.

علاوه بر این مغازه، مغازه دیگری با قیمت هر متر مربع، ۲۵۰ میلیون تومان از گران قیمت ترین های تهران است. این مغازه که در خیابان ولیعصر بالاتر از دوراهی یوسف آباد واقع شده است، ۳۰متر زیر بنا و عمر ۲۵ ساله دارد. قیمت کل این مغازه، ۷.۵ میلیارد تعیین شده است.

نکته جالب در تعیین قیمت املاک تجاری این است که برخلاف املاک مسکونی که بالکن در متراژ واحد مسکونی محاسبه می شود، این املاک تجاری متراژ بالکن را در تعیین قیمت محاسبه نمی کنند

گردآوری : گروه اینترنتی پرشین وی

پنج شنبه 19/11/1391 - 13:46
آلبوم تصاویر

خبرآنلاین: روز سن و سال (Age Day) مخصوص بانوان کیمونو پوش، در توکیوی ژاپن امسال زیر برف برگزار شد.

جشن 20 سالگی دختر های ژاپنی  !! +عکس

در ژاپن رسم است کسی که سال قبل وارد 20 سالگی شده ( یعنی بزرگ شده و توانایی این را دارد که بتواند گلیم خود را از آب در بیاورد) در جشن روز سن و سال شرکت می کند. معمولا کسانی که متولد 2 آوریل سال قبل و اول آوریل سال جاری باشند در این جشن شرکت داده می شوند.

 

تاریخ این مراسم به سالهای 714 میلادی بر می گردد اما بعنوان جشن مدرن از سال 1948 بدین سو هر ساله در دومین دوشنبه ژانویه برگزار می شود و دختران با لباسهای سنتی کیمونو ظاهر می شوند که نوعی حفظ سنت محسوب می شود.

 

 

 

گردآوری : گروه اینترنتی پرشین وی

پنج شنبه 19/11/1391 - 13:45
اخبار

مراسم ترحیم مادر فرامرز قریبیان بازیگر سینما و تلویزیون با حضور جمعی از سینماگران برگزار شد.


در این مراسم که شنبه 23 دی در مسجد الجواد برگزار شد، سینماگرانی چون مسعود کیمیایی، رضا کیانیان، بهرام دهقانی، کوروش تهامی، جواد طوسی و محمد متوسلانی حضور داشتند.

 مسعود کیمیایی در مراسم ترحیم مادر فرامرز قریبیان +تصاویر
فرامرز قریبیان و مسعود کیمیایی

فرامرز قریبیان با فیلم «گناهکاران» در بخش اصلی سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم فجر حضور دارد که ضمن کارگردانی نقش اصلی فیلم را نیز بازی کرده است.
مسعود کیمیایی در مراسم ترحیم مادر فرامرز قریبیان +تصاویر

رضا کیانیان

قریبیان 71 ساله در فیلم‌های «بیگانه بیا»، «خاک»، «گوزن‌ها»، «غزل»، «ردپای گرگ»، «تجارت» و «رئیس» به کارگردانی کیمیایی بازی کرده است.

 مسعود کیمیایی در مراسم ترحیم مادر فرامرز قریبیان +تصاویر

محمد متوسلانی و کورش تهامی

«جنگ اطهر»، «سفیر»، «سناتور»، «آوار»، «گمشده»، «ترن»، «کانی مانگا»، «بندر مه‌آلود»، «می‌خواهم زنده بمانم» و «آلزایمر» از دیگر فیلم‌های اوست.

منبع:ایسنا

پنج شنبه 19/11/1391 - 13:44
مصاحبه و گفتگو

حسن جوهرچی می گوید که یکی از دلایل موفقیت سریال«در پناه تو» در زمان پخش این بود که دغدغه‌های نسل جوان را بازگو می‌کرد.

حسن جوهر چی از جمله بازیگرانی است که خیلی‌ها او را به واسطه نقش‌های مثبتش می‌شناسند، هر چند که در سال‌های اخیر در نقش‌های منفی وخاکستری هم ظاهر شده است. او بازیگر با استعداد و آرامی است و همیشه در عرصه هنر سعی کرده که آهسته و پیوسته قدم بر دارد. به بهانه باز پخش سریال «در پناه تو» از شبکه «آی فیلم» با او گپی زد‌ه‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

حسن جوهرچی ۱۶ سال پس از «در پناه تو» +عکس


در ابتدا از جمع شدن تیم بازیگران سریال در پناه تو که به 16سال پیش بر می‌گردد صحبت کنیم این گروه چطور به هم رسیدند؟

همه ما در یک دانشگاه نبودیم، بر خلاف چیزی که دیگران در مورد ما می‌گفتند، من در رشته عکاسی و نقاشی تحصیل می‌کردم. خانم لعیا زنگنه هم نمایش می‌خواندند، پارسا پیروزفر در دانشگاه هنر‌های زیبا نقاشی می‌خواند، فرهاد بشارتی و اتابک نادری هم در دانشگاه آزاد نمایش می‌خواندند که بالاخره روزی از سوی آقای لبخنده (کارگردان) دور هم جمع شدیم و تیم بازیگران «در پناه تو» را تشکیل دادیم که در زمان خودش حسابی گل کرد.

در بین این گروه گویا تنها شما تجربه کاری و حرفه‌ای بازیگری را داشتید درست است؟

بله من قبل از بازی در این سریال برای بازی در فیلم «بر بال فرشتگان» از جشنواره فیلم فجر جایزه گرفته بودم و بازیگر تازه کاری نبودم.

آقای جوهرچی چرا در پناه تو هنوز و بعد از 16سال مخاطب دارد و در مورد آن صحبت می‌شود؟

خب خیلی‌ها نسبت به این کار حس نوستالژیک دارند و برای‌شان خاطرات زیادی را زنده می‌کند اما در مورد استقبال مخاطب جدید و نسل امروزی به اصطلاح باید بگویم چون قصه این کار به نوعی دغدغه نسل جوان را مطرح می‌کند. دغدغه‌هایی مثل ازدواج، نابارور بودن، استقلال داشتن، انتخاب همسر و... که به‌هر حال این موضوعات همیشه دغدغه جوانان بوده و به نوعی می‌توانند با آن همذات پنداری کنند برای همین هم هنوز در پناه تو مخاطبان خود را دارد.


 حسن جوهرچی ۱۶ سال پس از «در پناه تو» +عکس


فکر می‌کنید چه چیزی باعث شده که ما در این سال‌ها کمتر سریال‌های تاثیر گذار و البته ماندگار داشته باشیم؟

ببینید در سال‌های گذشته ما چیزی به اسم موبایل اینترنت ماهواره و... نداشتیم برای همین هم مردم راحتر جذب تلویزیون می‌شدند و از طرفی تلویزیون هم وسواس امروز را برای کار‌هایش نداشت، من فکر می‌کنم رسالت اجتماعی و فر هنگی تلویزیون به مراتب بیشتر از سینماست برای همین هم باید سعی کنیم سر یال‌های ماندگار و تاثیرگذار بسازیم وخیلی در قید و بند مسائل حاشیه‌ای نشویم.

آقای جوهرچی زمان بازی در نقش محمد منصوری، گمان می‌کردید که این نقش تا این حد در ذهن مخاطب‌تان جای خودش را باز کند؟

واقعیت این است که فکر نمی کردم، موفقیت سریال اینقدر باشد و مخاطبان هنوز هم من را با این نقش به یاد بیاورند، واقعا این ماندگاری را مدیون کارگردانی خوب حمید لبخنده هستم.

اساسا نقش ماندگار از نظر حسن جوهر چی چگونه نقشی است؟

نقشی که در حافظه تاریخی یک ملت باقی بماند و با گذشت زمان نه تنها کهنه نشود، بلکه عزت آن بیشتر ‌شود.

مثل؟

مثل نقش جمشید مشایخی در «هزاردستان» ویا نقش محمد علی کشاورز در فیلم «مادر» این نقش‌ها هیچ‌گاه از ذهن مردم پاک نخواهد شد.

برای بازی در سریال «در پناه تو» چه مدت سر کار بودید؟

حدود 14ماه تصویربرداری این کار طول کشید و چیزی حدود 8 ماه هم پیش تولید آن، در سال 74-75هم از شبکه دو سیما و در روزهای یکشنبه به روی آنتن می‌رفت،

 حسن جوهرچی ۱۶ سال پس از «در پناه تو» +عکس


یادم می‌آید که در زمان پخش، سریال حسابی غوغا به پا کرده بود تا جایی که حتی خیلی از مخاطبان آن رامین پرچمی را در خیابان کتک زده بودند واز طرفی محمد منصوری هم شده بود الگوی مثبت برای جوان‌ها.

بله، دقیقا، من فکر می‌کنم یکی از دلایلی که باعث شده بود، کارکترهای این سریال تا این حد بحث بر انگیز شوند، این بود که تمام کارکترهای اصلی کار جوان بودند، ما تا پیش از این سریال می‌دیدم که بازیگران بین30تا35سال نقش 20ساله و 26ساله را بازی می‌کردند، اما این سریال همه بازیگران خودشان جوان بودند بدون هیچ گونه گریم خاصی و از طرف دیگر در دانشگاه و مسائل دانشجویان به راحتی روی مخاطب باز شده بود، برای همین هم پر مخاطب بود، من یادم است واقعا یکشنبه شب تهران خلوت می‌شد و همه خودشان را برای دیدن این سریال به خانه می‌رساندند.

اما من فکر می‌کنم هنوز هم می‌شود، حتی با وجود دنیای ارتباطات امروز سریال‌هایی را بسازیم که باز هم خیابان‌های تهران را از ترافیک و شلوغی نجات دهد؟

بله من هم با شما موافق هستم، مثلا سریال «او یک فرشته بود» که در ماه رمضان پخش می‌شد، باز همین جو را ایجاد کرد، ما هنوز هم می‌توانیم، سریا‌ل‌های پر مخاطب بسازیم به شرط آنکه هم تاثیر گذار باشند و هم بیان کننده معضل جامعه امروز باشد و حتی می‌توان در ارتباط با آن معضل راه حل هم داد به‌هر حال من فکر می‌کنم در عرصه سریال سازی ما یا کوتاهی می‌کنیم و یا داریم سلیقه‌ای رفتار می‌کنیم.

می‌شود گفت بعضی از خط قرمز‌ها دست سازندگان تلویزیونی را بسته است؟

ببینید خط قرمز در همه جای دنیا و برای هر رسانه‌ای وجود دارد، بنابراین ما هم باید طبق چهار چوب قوانین عمل کنیم، اما انتخاب سوژه آن هم سوژه‌ای که دغدغه مردم است، دلیل بر شکستن خط قرمز نیست، ما به اندازه تعداد آدم‌های روی زمین سوژه داریم، به همین خاطر وقتی می‌گویند سوژه کم است و یا فکر تازه‌ای نداریم، حداقل من قبول نمی کنم.

آقای جوهر چی ملاک شما پس از این همه سال بازی در تلویزیون و سینما برای پذیرش یک نقش چیست؟

فکر می‌کنم هر نقشی بر اساس شخصیت خود آدم‌ها نوشته می‌شود و هر قصه بر مبنای خصوصیات انسانی بنابراین آدم می‌تواند با هر نقشی احساس نزدیکی کند و ملاک من برای پذیرش یک نقش خیلی دور از ذهن نیست، در حقیقت برای رسیدن به نقش به دنبال نمونه‌های آن در اطرافم می‌گردم وسعی می‌کنم به آن نقش نزدیک شوم.

آقای جوهر چی بیشتر نقش‌های شما مثبت بوده‌اند، اما وقتی در نقش‌های منفی و یا خاکستری ظاهر شده‌اید، باز هم مورد استقبال قرار گرفتند، مثل نقش‌هایتان در «او یک فرشته بود» و یا «مشق عشق»؟

بله، اساسا نقش‌های چند وجهی و به قول شما خاکستری برای مخاطب هم جذاب‌تر است و هم کشش بیشتری برای او دارد، برای مثال من در سریال «غریبانه» نقشم را بسیار دوست داشتم وبرای رسیدن به آن بسیار تلاش کردم؛ چون فضای زیادی برای کار داشت.


 حسن جوهرچی ۱۶ سال پس از «در پناه تو» +عکس


راستی دوست داشتید در چه فیلمی و به جای چه کسی بازی می‌کردید؟

من به تاریخ و ادبیات بسیار علاقه‌مندم، فیلم‌هایی را که در این زمینه ساخته شده دوست دارم. به‌هر حال خیلی دوست داشتم یکی از نقش‌های اسپارتاکوس را من بازی می‌کردم چرا که او در ادبیات خارجی جایگاه ویژه‌ای دارد و باید بگویم اساسا سینما بسیار از ادبیات وام گرفته است.

آقای جوهر چی فکر می‌کنید اگر در این شرایط بازیگران «در پناه تو» دوباره دور هم جمع شوند باز هم می‌توانند یک کار تاثیر گذار را رقم بزنند؟

واقعا نمی‌دانم، سوال سختی است؛ چون به خیلی چیز‌ها بستگی دارد، مثل فیلمنامه کارگردانی فضا و همیاری بین گروه و... به‌هر حال باز هم می‌گویم، امیدوارم بتوانیم سریال‌های ماندگار زیادی را تولید کنیم؛ چراکه واقعا هنرمندان ما ظرفیت انجام کارهای این چنینی را دارند.

از بازیگران «در پناه تو» چقدر خبر دارید آیا هنوز هم با هم در ارتباط هستید؟

متاسفانه خیر ندارم، چون مشغله‌های زندگی چندان اجازه این کار را نمی‌دهد، اما همیشه از دیدن کارهای این دوستان لذت می‌برم، از خانم زنگنه و قاسمی گرفته تا پارسا پیروز فر و استاد ایرج راد.

آقای جوهر چی زمانی که مقابل دوربین قرار می‌گیرید تا چه حد خودتان را به کارگردان آن اثر می‌سپارید؟

ببینید، ما به عنوان یک بازیگر همه تلاش‌مان را می‌کنیم که کار خوبی را ارائه دهیم، اما شاید این انتظار به 50درصد هم نرسد بنابر این بهتر است که همیشه از راهنمایی‌های کارگردان استفاده کنیم؛ چراکه نهایتا چیزی که ارائه می‌شود، اثر کارگردان است با نقش آفرینی بازیگران و سایر عوامل به همین دلیل وقتی مقابل دوربین ظاهر می‌شوم فقط یک بازیگر هستم و نه یک کارگردان.

در حال حاضر مشغول بازی در چه فیلمی هستید؟

در مینی سریال سه قسمتی «جشن تولد» به کارگردانی مجید مظفری بازی می‌کنم که قرار است در ایام 28 صفر از شبکه یک پخش شود.


منبع:خبرآنلاین

پنج شنبه 19/11/1391 - 13:44
سينمای ایران و جهان

 اندیشه فولادوند یک دهه شصتی تمام عیار

 

ویژگی که باعث می شود خیلی خوشرو و مودب (ادب پررنگی که از تعداد کمی از بازیگران جوان سراغ داریم) دو ساعت مانده به روی صحنه رفتنش برای قرار گفت و گو بیاید. برای جواب هر سوال کلمات را با دقت انتخاب کند و پشت هم بچیند و مصاحبه اش را 6 صبح بعد از اینکه یک شب تا صبح را برای روتوش نهایی آلبوم تازه اش در استودیو گذرانده، دو ساعتی ویرایش کند.


اندیشه فولادوند یک دهه شصتی تمام عیار است که جلوی دوربین سینما می ایستد، بازیگر سریال تلویزیونی می شود، روی صحنه تئاتر می رود، ترانه ماندگاری مثل «سیم آخر» را به زمزمه دهه شصتی ها تبدیل می کند، آلبوم دکلمه شعرش را رونمایی می کند،


خواندن فسلفه را در دانشگاه های یونان نیمه کاره رها می کند و چون دلتنگ ایران است، برمی گردد و تلخ ترین و تندترین حرف هایش را در شعرهایش می گوید. شعرهایی که از سر دردند و انسش با ادبیات.

 با اندیشه فولادوند که در سربازهای جمعه و سن پترزبورگ دو وجه متفاوت و عجیب از توان بازیگریش را نشان داده، درباره همه اینها حرف زدیم. درباره سینمایش، شاعری اش و جهان بینی اش که او را به یک دهه شصتی غیرمعمولی تبدیل کرده.

حافظه سینمایی ما تصویرهای کمی از اندیشه فولادوند سراغ دارد. اگر سن پترزبورگ را بازی نمی کردید، برجسته ترین تصویر اغلب ما از شما، همان «نقره» سربازهای جمعه بود. اینها یعنی شما بازیگر کم کاری هستید؟


- من هشت سالی است که وارد سینما شده ام. از 1383 با سربازهای جمعه و تا به امروز 11 فیلم بازی کرده ام. اندوه بزرگ این است که مساله اکران های پراکنده، گریبانگیر همه بخش های سینماست. من هم بعد از فیلم سربازهای جمعه سه فیلم «ستاره بود»، «ستاره است» و «ستاره می شود» را با آقای جیرانی کار کردم که متاسفانه یکی از آن سه فیلم خیلی محدود اکران شد و دوتای دیگر اکران نشدند.


 تقریبا با همه کارگردان هایی که می پسندیدم و دوست داشتم از جمله مسعود کیمیایی، ابراهیم فروزش، فریدون جیرانی، رسول صدر عاملی، سعید سهیلی و بهروز افخمی کار کردم. محبوبترین فیلم برای خودم «سنگ اول» آقای فروزش است که براساس داستانی از آقای هوشنگ مرادی کرمانی ساخته شد که متاسفانه فقط در جشنواره فجر اکران شد و تا به امروز به اکران عموم نرسیده است.


با این تفاسیر اکثر فیلم هایتان اکران نشده؛ انگار بازیگر بدشانسی بودید!

- به هر حال در زندگی جبرهایی وجود دارد و اختیاراتی. این ماییم که دست به انتخاب می زنیم. من خیلی راحت می توانستم در این هشت سال به جای 11 فیلم در 50 فیلم بازی کنم و همه شان هم اکران شود. مساله جنس انتخاب هایی است که آدم می کند.


فکر می کنم طبیعت انتخاب هایی که کردمبا ذائقه خودم همخوان بود اما فیلم هایی بودند که اکرانشان به دست انداز می خورد. اتفاقا خیلی خوشحال هستم و امیدوارم همچنان شرایطی پیش بیاید که بتوانم تجربه های گونه گون داشته باشم. گرچه اکران شدن یک اثر من را به عنوان آکتور و گروه سازنده اثر خوشحال می کند اما به نظرم آن چیزی که حائز اهمیت است ماندگاری یک اثر است.


یعنی برایتان ناخوشایند نیست که بخش زیادی از کارهایتان دیده نمی شود؟

- می دانید ما بازیگرها صاحبان سرنوشت یک اثر نیستیم. یک اثر تا جایی در اختیار ما قرار دارد که برگه قرارداد را امضا می کنم و در وجدان خودمان به آن متعهد می شویم. تجربه کارهای گونه گون در ژانرهای مختلف خیلی خوشحالم می کند. از آنجایی که من در زندگی ام با خودم مسابقه می دهم و فقط با خودم مسابقه دارم، تجربه چیزهایی که ممکن است در زیست واقعی خودم تجربه اش به قیمت گزافی تمام شود و یا اصلا امکانپذیر نباشد.


در سینما مجذوبم می کند. وقتی با «سربازهای جمعه» وارد سینما شدم، به عنوان یک بازیگر تازه کرا مورد توجه بسیاری حتی از سوی «فجر» قرار گرفت اما به خاطر حاشیه هایی که فیلم به آن دچار شده بود، هم به من و هم به فیلم بی مهری های بسیار شد اما بازتاب هایی که در تمام این سال ها کارهایم در بین مخاطبانم داشته؛ طوری که اولین نقشم حتی برای عده بسیاری تبدیل به یک کاراکتر ماندگار و شمایلی در سینمای ایران شد خوشحالم می کند.


 دیده شدن چندان برایم مهم نیست، مهم، این است که سینما و رل هایی که کار می کنم چیزی به من اضافه کند یا من را پیرایش کندو اضافاتی را از من بگیرد. در هر حال من در همه کارهایی که انجام می دهم، دنبال تعالی هستم. سینما هم خودش وارد زندگی من شد و می تواند برای بخشی از این تعالی به من کمک کند.


یعنی انتخاب هایتان از این دیدگاه می آید؟

- من همیشه دنبال این بودم که رلی را که فاکتورهای کمتر مشترکی با من داشته باشد، بازی کنم. به خاطر اینکه در آن حالت کشف و شهود برایم اتفاق می افتد. هر چقدر فاکتورهای مشترک بین من و رل کمتر باشد، این کشف و شهود بیشتر می شود.


 لذت بازی کردن در کاراکترهایی که امکان تجربه های مختلف را به من می دهند در همین است. کاراکترهایی که امکان تجربه های مختلف را به من می دهند در همین است. کاراکترهایی که شاید کمتر آکتور زنی به راحتی انتخابشان کند.


به عنوان مثال من برای دو فیلمم یعنی «سرباز های جمعه» و «چهار انگشتی» به مدت نه ماه سرم را می تراشیدم و البته در کنار این نقش ها، نقش زن روستایی را در فیلم آقای فروزش و یک خبرنگار معمولی یا یک دختر توی خانه را در دو جلد از ستاره های آقای جیرانی بازی کردم و تجربه ام در سن پترزبورگ هم با همه اینها متفاوت بود. گرچه بازی کردن هر رلی مشتقات خاص خودش را دارد


ولی کاراکترهای مسئله دار در فیلم های اجتماعی که مشابهشان در سطح جامعه موجد است، خیلی بیشتر در سینما تاثیرگذار هستند و بیشتر در ذهن می مانند که بیشتر انتخاب های من نیز تاکنون از این دست بوده اند. این به نظر من رستگاری یک رل یا یک اثر است که بتواند وارد نوستالژی مخاطبش شود.


اما به نظر می رسد مخاطب بازیگرهایی را که تبدیل به شمایل می شوند و در همه نقش هایشان یک نخ تسبیح دارند، بیشتر در ذهن نگه می دارد؛ معمولا هنرپیشه هایی که در همه نقش ها، چیزی از خودشان هم دیده می شود برای مردم محبوبتر از آنهایی هستند که خودشان را برای نقش قربانی می کنند و ردی از خودشان به جا نمی گذارند. شما هم خودتان را برای نقش قربانی می کنید؟


- ببینید، به تعداد همه بازیگرهای جهان شیوه های گوناگون فردی برای رسیدن به نقش وجود دارد که به اضافه داشته های فردی و خودآوردهای ژنتیکی از او شمایلی ویژه خودش می سازد. همه این را اضافه کنید به شیوه های آکادمیک بازیگری که در مدرسه های هنر سراسر جهان تدریس می شوند اما مساله مهم، تاثیری است که یک آرتیست باید روی مخاطبش داشته باشد.


 گرچه معتقدم هیچ چیزی به تصمیم خود آدم نیست. شما، شمای نوعی را عرض می کنم، باید هنرمند به دنیا بیایید، نمی شود بعدا هنرمند شد، باید بازیگر به دنیا آمد؛ یعنی با یک استعداد ژنتیک باید شاعر به دنیا آمد. نمی شود بعدا شاعر شد وگرنه هر سال 100 تا حافظ از دانشکده ادبیات بیرون می آمد. اصولا همه بخش های هنر یک حادثه بی تصمیم است و حسابگری های رایج در جهان، برای هنر پاسخگو نیست.


به هر حال شما با معیارهایی که یک نقش را انتخاب می کندی و این انتخاب های شماست که تعیین می کند شمایلتان در ذهن مخاطب ثابت شود و باقی بماند یا نه؟


- ببینید، به نظر من به ذائقه عام اعتماد کردن کار بسیار غلطی است چون طبقه عام هر هفته اسطوره خودش را عوض می کند. از یک بابت قبول دارم که وجهنی از سینما مخاطب محور است اما فراموش نکنیم که سینما در لحظه تولدش با وظیفه سرگرمی سازی زاده شد و پس از آن در طول تکاملش در بخشی از خود تبدیل به ابزاری اندیشه ورز و فرهنگ ساز شد؛


 یعنی به نظرم کلا هنرمند قرار نیست بایستد ببیند مردم چه می خواهند، بعد همان را ارائه کند. من اسم کسی را هنرمند می گذارم که سلیقه بسازد. ذائقه جمعی تربیت کند. من نیمیخواهم جزو آن دسته ای باشم که برای مخاطبم سلیقه بسازم.


 سلیقه عام جایی در تعیین و تکلیف کردن روند هنرمندانه من ندارد. من فکر می کنم اگر قرار باشد هنر بر اساس مد روز غالب، فعالیتش را ادامه دهد، اصلا جامعه پیش نمی رود و دچار درجا زدن تاریخی فرهنگی می شود.


به خاطر همین هدف اینقدر میل به تجربه گرایی دارید؟ شعر می گویید، ترانه سرایی می کنید، روی صحنه تئاتر می روید، آلبوم موسیقی منتشر می کنید ...


- راستش من هنوز دوست دارم یک نفر برسد و از من بپرسد اندیشه دلت می خواهد چه کاره شوی؟ چون هنوز هم سرگشتگی ام را دارم. به همین خاطر در هر روز، هر چیزی که فکر کنم متعالیم می کند، تزکیه ام می کندو می سازدم را تجربه می کنم.


 به هر حال خیلی سیستماتیک به زندگی نگاه نمی کنم. ممکن است الان فکر کنم باید یک فیلم بازی کنم و مدتی بعد فکر کنم چه لزومی دارد فیلم بازی کنم و بروم تبت.


یعنی اگر یک فرم جلویتان بگذارند و مجبور باشید بنویسید چکاره اید چه می نویسید؟

- راستش نمی دانم! آن چیزی که خیلی مورد علاقه ام است، این است که بتوانم خود را در ادبیات و شعر به جایی برسانم.


امیدوارم عمرم اینقدر قد بدهد که تاثیر مثبتی در این حوزه بگذارم. من به سینما عشق می ورزم اما شعر برایم اهمیت بیشتری دارد. شعر نسبت به سینما با من قدیمی تر است چون در خانواده ای به دنیا آمدم که اهمه اهل ادبیات بودند و با شعر بزرگ شده ام. می خواهم یک چیز یواشکی به شما بگویم، خیلی دلم می خواهد یک روز نوبل ادبیات بگیرم.


درباره فرق دو نسل و واکنش هایشان

بی خیال بدبیاری

«سیم آخر» یکی از معروفترین ترانه های نسل ماست. همان ترانه انتهای فیلم «طهران: سیم آخر» مهدی کرم پور. احتمالا تا حالا نمی دانستید این ترانه را اندیشه فولادوند سروده. به بهانه همین ترانه، با او درباره جنس واکنش نسل سومی های به مسائل اجتماعی حرف زدیم.


در اکثر شعرهای شما و در معروفترین ترانه تان «سیم آخر» یک جنسی از اعتراض وجود دارد. واکنشی که در همه هسل های ما و شما یعنی دهه شصتی ها زیاد دیده می شود اما انگار در نسل چهارمی ها جنس این واکنش ها متفاوت است. به نظرتان این تفاوت از کجا می آید؟


- ببینید، هر انقلابی با خودش دگردیسی می آورد. به دلیل همین دگردیسی سرعت تغییر نسل های هم عصر هر انقلاب با نسل هایی که در آن متولد می شوند و نسل هایی که در آن رشد می کنند زیاد می شود، به طوری که اگر فاصله هر نسل با نسل بعدی در شرایط عادی 10 سال باشد، در چنین شرایطی فاصله نسل ها به دو سال یا سه سال می رسد.


 پس این شرایط، دلیل محکمی است که ما دهه شصتی ها با متولدین دهه 70 تفاوت های فاحشی داشته باشیم که نشأت گرفته از فضای تاریخی اجتماعی است که مسلما روش تفکر، جهان بینی، جنس حساسیت ها و نوع واکنش را متفاوت می کند.


 به هر حال نسل ما در دوره ای متولد شده وسط درس الفبا با «آژیر خطر» در پناهگاه بازی گل یا پوچ را تجربه کرده. این طبیعتا متفاوتش می کند با پیش و پس از خود. آن روزها و آن نسل، نسل کوچه و خیابان بود. اصلا بچه ها در کوچه بزرگ می شدند.


اینکه جنس اعتراضتان در شعرها و ترانه هایتان توأم با درد است، از همین تربیت می آید؟


- با حرف شما مخالفم! اسمش بی تفاوتی نیست، تفاوت جنس واکنش است چون روزگار متفاوت شده، زندگی ها در اکثر موارد خلاصه شده در یک جعبه که اسمش کامپیوتر است و به شما جهان می دهد. وقتی در جهان مجازی زندگی کردیم ناخودآگاه کوچه و خیابان فقط به درد قدم زدن و گذشتن خواهد خوردو تمام اتفاق ها، تمام گلایه ها جنس دیگری همجنس همان جهان های مجازی پیدا خواهند کرد.


این نسل ادبیات واکنشی و اعتراضی خودش را دارد که در بعضی موارد پراستعداد و تاثیرگذار به نظر می رسند اما اگر در نمای کلی کم عمق جلوه می کند، نبودن یک سیستم معین و پراکندگی و پریشانی است


که تصویری بی خاطره، مخدوش و بی حوصلهاز این نسل و جنس اعتراضش ارائه می شود. به نظر من خیلی چیزها موثر است. ما برای اینها چه کردیم، ما در مقابل این همه خوراک های دست ساز فرهنگی بیرون این مملکت چه کردیم که حالا از ایشان غلط املایی می گیریم.


اندیشه فولادوند در نمایش چاله باز هم نقش زنی غیرمعمولی را بازی می کند

از بازی روی صحنه می ترسیدم

آنهایی که جمعه هفته گذشته، تماشاچی «چاله» بودند، در تمام یک ساعت و 15 دقیقه اجرا از خودشان می پرسیدند چرا اندیشه فولادوند مرتب با دستمال، مایع قرمزرنگی را از روی دستش پاک می کند؟


جواب این سوال حادثه ای است که در اجراهای زنده این روزها بی سابقه نیست اما هر بازیگری هم به آن تن نمی دهد. بریدگی دست فولادوند در لحظه های اول اجرا و تحمل بیشتر از یک ساعت خونریزی برای اینکه اجرای جمعه شب خراب نشود. اتفاقی که نشان می دهد فولادوند اولین تجربه صحنه اش را خیلی جدی گرفته و سعی کرده نشان دهد بازیگر کاربلدی است.


من از همان روزهای اولی که وارد سینما شدم، پیشنهاد بازی در تئاتر داشتم اما همیشه فکر می کردم که بازی در نمایش و روی صحنه بودن بسیار کاریزماتیک است و یک آکتور برای اینکه بتواند روی صحنه تئاتر حاضر شود، نیاز به لوازم کافی دارد.


 به همین دلیل همیشه از بازی روی صحنه می ترسیدم اما وقتی آقای سهیل بیرقی تماس گرفتند – سهیل بیرقی را از سینما و دستیاریشان برای آقای واروژ کریم مسیحی می شناختم – و گفتند می خواهند نمایشی را ورک شاپی کار کنند و قرار است با اتود به ساختار نمایش برسیم، جرأت کردم و فکر کردم این کار برایم لذتبخش است.


متن را هم که خواندم موضوع برایم جالبتر شد. همه گروه ما جز دو نفر از بچه ها که از قدیمی های تئاتر هستند، اولین تجربه شان بود؛ یعنی همه با هم در صفر پیدایش. همه با هم تمرین کردیم. 18 روز همه با هم اتود زدیم، بعد رفتیم در سالنی که خودش هم شکل یک چاله را داشت و اینطوری نمایش «چاله» شکل گرفت. گرچه قبل از این، در دوران نوجوانی وقتی در مدرسه هنر و ادبیات درس می خواندم، تئاتر بازی کرده بودم اما «چاله» اولین تجربه نفس به نفسم با تماشاگران بود.


یک هماوردی لذتبخش با آکتورهای خوب. چه شب های عجیبی را می گذرانیم بسیار خوش شانس بودیم که کارمان با استقبال منتقدها، روشنفکرها و مخاطبین عام مواجه شد به شکلی که در اکثر شب ها با تماشاچی هایی روبرو شدم که می گفتند برای اولین بار است تماشای تئاتر را تجربه می کنند.


منبع:همشهری جوان
 

پنج شنبه 19/11/1391 - 13:42
اخبار

روزنامه بهار: پالتوهایی با امضای «آمانچیو اورتگا» معروف‌ترین طراح اسپانیا در کنار برندهایی همچون «کونز»، «لیوایز»، «پرادا»، «ویکتوریا»، «آرمانی»، «ورساچه» و «رجیو کالابریا» حقیقت این روزهای اقتصاد ایران است.

باور کنید پالتو پوست 50‌میلیون تومانی با امضای «اورتگا» کم مشتری ندارد. بوتیک‌هایی با مشتریان خاص که خرید یک پالتو حداقل 15‌میلیون‌تومان هزینه دربر خواهد داشت.

شما هم اگر به دنبال دیده شدن هستید می‌توانید حداقل 40‌میلیون تومان برای خرید یک ست لباس از این بوتیک‌ها کنار بگذارید. لباس‌های زنانه حکایت غریبی دارند و خانم‌ها برای یک پالتو با برند «کالابریا» باید حداقل 20‌میلیون‌تومان بودجه کنار بگذارند. با ما همراه شوید از دل پایتخت دود گرفته؛ از مناطقی که شاید 20‌میلیون تومان گره از بزرگ‌ترین مشکل زندگی 20 خانواده بردارد، می‌خواهیم شما را سوار بر بال خیال به مزونی خانگی در الهیه ببریم.

جایی که مثل هیچ جا نیست. بمانید در این کادر تا برایتان بگوییم اشرافی‌گری در ایران کار را به جایی رسانده که شاخص‌ها سرگیجه گرفته‌اند و قیمت‌ها چشمان آدمی را دچار دهان دره می‌کنند. مزونی اروپایی در دل تهران، مزونی برای شیک‌پوش‌ها. پالتوهای پوست فرانسوی و پالتوهای چرم ایتالیایی تنها اجناس موجود در این مزون هستند.

جایی که قیمت‌ها در آن دیوانه‌ شده‌اند و ثروتمندان ایرانی هم که دیوانه‌باز. ما شما را از مقابل بوتیک‌هایی که پالتوهای 80‌هزار تومانی آن آرزوی بسیاری از رهگذران است برداشته و در آسمان آفتابی مناطق خوش‌نشین شهر به پرواز در می‌آوریم تا شاید برایتان اندکی قابل هضم‌تر شود داستان قیمت‌های رنگارنگ کالاهایی از جنس سوداگری.

ما که عادت کرده‌ایم و شما را هم همراه خواهیم کرد در سفرهای روزانه خود به دل عجایب پایتخت رنگ و دود. باور کنید این‌جا تهران است و پالتو 50‌میلیون تومانی برای کسانی که پورشه و مازراتی یک‌میلیارد تومانی آن‌ها هوش از سر رهگذران می‌برد، چیز چندان عجیبی هم نیست.

گردآوری : گروه اینترنتی پرشین وی

پنج شنبه 19/11/1391 - 13:40
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته