• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 445
تعداد نظرات : 171
زمان آخرین مطلب : 5042روز قبل
دعا و زیارت
از مسائل مربوط به زندگانى سیاسى امام حسن علیه السلام در روزگار جدش رسول خدا صلى الله علیه و آله داستان مباهله است . به نظر مرحوم علامه طباطبایى ، این مساءله در سال ششم هجرت یا قبل از آن بوده است .
خلاصه این قضیه آن طور كه در تفسیر قمى آمده چنین است :
گروهى از شخصیت ها و علماى عیسوى مذهب نجران به پیامبر صلى الله علیه و آله آمدند و درباره عیسى با وى مناظره كردند؛پیامبر صلى الله علیه و آله بر آنان اقامه حجت كرد، اما آنان نپذیرفتند. پس با هم قرار گذاشتند كه در پیشگاه خدا به مباهله بپردازند و نفرین همیشگى و خشم فورى خدا را براى دروغگویان بخواهند.
خداوند مى فرماید:
(( ((ان مثل عیسى عند الله كمثل آدم خلقه من تراب ثم قال له كن فیكون الحق من ربك فلاتكن من الممترین فمن حاجك فیه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالو ندع اءبناءناوابناء كم ونساءنا كم وانفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله على الكاذبین ؛))
به طور محقق ، مثل عیسى نزد خدا نظیر مثل آدم است كه خدا او را از خاك خلق كرد و سپس فرمان داد: باش ! و او وجود یافت . حق همه اش از ناحیه پروردگار توست ، پس مبادا از دودلان مردد باشى ؛پس هر كس با تو درباره بندگى و رسالت عیسى مجادله كرد، بعد از این كه از مطلب آگاه شدى ، به ایشان بگو: بیایید ما فرزندان خود و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما نفس خود را شما نفس خود را بخوانیم و سپس مباهله كنیم و دورى از رحمت خدا را براى دروغگویان در خواست كنیم .))
وقتى برگشتند، رؤ ساى نجران (سید و عاقب و اهتم ) گفتند: اگر قومش را براى مباهله ما بیاورد، مباهله مى كنیم ، چون مى فهمیم كه او پیغمبر نیست ، و اگر با نزدیكانش بیاید، مباهله نمى كنیم ، چون هیچ كس علیه زن و بچه خود اقدامى نمى كند، مگر این كه در ادعایش صادق باشد.
در روز مقرر، پیغمبر صلى الله علیه و آله با على و فاطمه و حسنین علیهماالسلام براى مباهله بیرون آمد. نصارا از مردم پرسیدند: اینان چه كسانى هستند؟ گفتند:این مرد، پسر عمو و وصى و داماد او، على بن ابى طالب است ، و این زن ، دختر او فاطمه ، و این دو كودك ، پسرانش حسن و حسین هستند. نصارا سخت دچار وحشت شدند و به رسول خدا عرضه داشتند: ما حاضریم تو را راضى كنیم ، ما را از مباهله معاف دار !رسول خدا صلى الله علیه و آله با اینان به جزیه مصالحه كرد و به دیار خود برگشتند.
این خلاصه اى بود از آنچه در تفسیر قمى آمده است .
در بعضى از متون آمده : نصارا به پیامبر صلى الله علیه و آله گفتند: چرا با اصحاب بزرگوار و یاران و پیروان گرانمایه و شایسته ات با ما مباهله نمى كنى ؟!
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:
(( ((اجل ! اءباهلكم بهؤ لاء خیر اهل الاءرض و اءفضل الخلق ؛))
شگفتا!من با بهترین مردم روى كره زمین و نیكوترین آفریده هاى خدا با شما مباهله مى كنم .))
اسقف مسیحى به همكیشان خود گفت :
من چهره هاى مى بینم كه اگر از خدا بخواهند كه كوهى را جا بكند، خواهد كند...آیا خورشید را نمى بینید كه رنگش دگرگون شده و افق را نگاه نمى كنید كه ابرهاى سیاه آن را در بر گرفته ، بادهاى سیاه و سرخ وزیدن گرفته و از كوه ها دودى به هوا برخاسته است ؟!عذاب به سوى ما روان شده است .به مرغان بنگرید كه آنچه را كه در سینه دارند قى مى كنند و به درختان نگاه كنید كه چگونه برگ هایشان مى ریزد و به زمین بنگرید كه چگونه در زیر پاى ما لرزان است .
طبرسى در مجمع البیان مى گوید:
((مفسران اجماع دارند كه مراد از ((ابناءنا)) حسن و حسین است .))
زمخشرى مى گوید: ((در این مساءله دلیلى است بر فضیلت اصحاب كساء كه هیچ دلیل دیگرى از آن قوى تر نیست .))

جمعه 29/9/1387 - 12:44
دعا و زیارت
پیامبر اكرم صلى الله علیه والله فرمود:
(( ((لو كان العقل رجلا لكان احسن ؛))
اگر قرار بود عقل به صورت انسانى مجسم شود، همانابه صورت حسن جلوه مى كند. ))
سرآغاز 
بنا بر قول مشهور، امام حسن علیه السلام در پانزدهم ماه مبارك رمضان ، سال سوم هجرى در دوران زندگانى رسول اكرم صلى الله علیه والله متولد شد و هفت سال از عمر شریفش را در دامان پر مهر و محبت جدش سپرى كرد. این سال ها اگر چه بسیار اندك بود، اما كافى بود تا سیماى كوچكى از شخصیت پیامبر عظیم الشاءن اسلام صلى الله علیه واله را در امام متبلور سازد آن حضرت را شایسته نشان افتخارى نماید كه جدش بدو بخشید، آن گاه كه برحسب روایت ،خطاب به امام حسن علیه السلام فرمود:
(( ((اءشبهت خلقى و خلقى ؛))
تو از لحاظ آفرینش و خلق و خوى (صورت و سیرت ) مانند من هستى .))
علامه پژوهشگر،على احمدى مى گوید:
اضافه مى كنم ، مصاحبت و همنشینى با بزرگان ، اثر روحى عظیمى بر انسان دارد؛كسى كه با بزرگى معاشرت كند و با شخصیت عظیمى مصاحبت داشته باشد، آن قدر از نورش بر او مى تابد و چنان عطر معنوى اش او را در بر مى گیرد كه موجب غناى نفس و تعالى ذات است .
احادیث فراوانى كه درباره معاشرت و انتخاب وارد شده ، بر این معنا اشاره دارد. امیرالمومنین علیه السلام در خطبه قاصعه در مورد همنشینى و مصاحبت خود با پیامبر اكرم صلى الله علیه واله مى فرماید :
(( ولقد كنت اتبعه اتباع الفصیل اثر امّه ، یرفع لى فى كل یوم من اخلاقه علما ویاءمرنى بالاقتداء... .))
اضافه مى كنم : رسول اكرم صلى الله علیه واله نحله ارزشمندى به حسنین علیه السلام عطا كرد، آن گاه كه فرمود:(( ((اماالحسن فان له هیبتى و سؤ ددى و اءماالحسین فله جودى وشجاعتى ؛)) هیبت و سیادت من از براى حسن است ، و بخشش و شجاعتم از آن حسین .))

جمعه 29/9/1387 - 12:44
دعا و زیارت
امام باقر علیه السلام راجع به فرموده خداوند ( و بر آنچه كرده اند اصرار نورزند و بدانند ( كه بد كرده اند ) 135 سوره  3) فرمود: اصرار بر گناه ) این است كه : كسى گناهى كند و از خدا آمرزش نخواهد، و در فكر توبه نباشد، اینست اصرار بر گناه .اصول كافى جلد 3 صفحه  395 شرح : كسیكه به فكر توبه نیست ، ظاهرا قصد تكرار گناه دارد و چنانكه شهید فرمود: این هم بمنزله اصرار است .
پنج شنبه 28/9/1387 - 12:17
دعا و زیارت

سماعه گوید: از حضرت ابوالحسن علیه السلام شنیدم كه میفرمود: خیر بسیار (مانند طاعت و بخشش زیاد) را بسیار نشمارید و گناه اندك را كم نشمارید، زیرا گناه اندك انباشته میشود و زیاد میگردد، و در نهان ( در خلوت از خدا بترسید و گناه نکنید ) از خدا بترسید تا از خود انصاف دهید (به حق قضاوت كنید اگر چه به زیانتان باشد، و چنین نكند جز كسیكه در نهان از خدا بترسد).  اصول كافى جلد 3 صفحه 394

پنج شنبه 28/9/1387 - 12:16
دعا و زیارت
امام صادق (ع) فرمود : از گناهان محقر بپرهیزید كه آمرزیده نشوند، عرض كردم : گناهان محقر چیست ؟ فرمود: این است كه مردى گناه كند و بگوید، خوشا حال من اگر غیر از این گناه نداشته باشم .  اصول كافى جلد 3 صفحه  394 شرح : گناه هر چند كوچك باشد، نافرمانى پروردگار بزرگست و از این نظر نباید آنرا كوچك دانست ، حتى اگر كسى خیال كند مرتكب هیچ گناهى نشده و تنها یك نگاه به نامحرم مثلا كرده است ، نباید بگوید: (خوشا حال من اگر غیر از این گناه نداشته باشم ).
پنج شنبه 28/9/1387 - 12:14
دعا و زیارت
رسول خدا (ص) فرمود : روز غدیرخم برترین عیدهای امت من است و آن روزی است كه خدای تعالی مرا فرمان داده است كه در آن روز برادرم علی‌بن‌ابیطالب (ع) را به پیشوایی امتم منصوب كنم ، تا پس از من به وسیله او هدایت یابند . و آن روزی است كه خداوند دین را كامل كرد و نعمت را بر امتم تمام ساخت و اسلام را [به عنوان] دین آنان پسندید . سپس فرمود: ای گروه مردم ! علی از من است و من از علی هستم ، او از سرشت من خلق شده است و امام مردم بعد از من است و آنچه را كه از سنت من در آن اختلاف می‌ ورزند برایشان آشكار می‌سازد. او امیر مؤمنان است ، پیشوای پیشانی‌سپیدان است ، رهبر مؤمنان است ، بهترین اوصیا [پیامبران] است ، همسر سرور زنان جهانیان است و پدر امامان هدایت‌یافته است. ای گروه مردم ! كسی كه علی(ع) را دوست بدارد دوستش می‌دارم و كسی كه به علی (ع) كینه ورزد با او كینه می‌ورزم، كسی كه با علی (ع) بپیوندد با او می‌پیوندم ، كسی كه از علی(ع) پیوند بگسلد از او پیوند می‌گسلم ، كسی كه به او جفا ورزد به او جفا می‌كنم ، كسی كه به علی (ع) مهر ورزد به او مهر می‌ورزم و كسی كه با علی(ع) دشمنی كند با او دشمنی می‌كنم . ای مردم ! من شهر حكمتم  و علی بن ابیطالب (ع) دَرِ آن است و به شهر جز از طریق دَرِ آن نمی‌توان وارد شد . دروغ می‌گوید كسی كه پندارد مرا دوست می‌دارد و به علی (ع) دشمنی می‌ورزد. ای گروه مردم ! قسم به آن كه مرا به پیامبری برانگیخت و مرا بر تمامی مردمان برگزید، من علی (ع) را امام و راهنمای امتم قرار ندادم ، مگر اینكه خداوند او را در آسمان خود بلندآوازه ساخت و ولایتش را بر فرشتگان واجب كرد. امالی صدوق صفحه 109
پنج شنبه 28/9/1387 - 12:14
دعا و زیارت
امام باقر (ع) درباره كلام خدای تعالی « امروز دین شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام ساختم سوره مائده آیه 3» فرمود : كامل شدن دین به ولایت علی بن ابیطالب (ع) تحقق یافت.  تفسیر فرات الكوفی صفحه 119
پنج شنبه 28/9/1387 - 12:13
دعا و زیارت
امام باقر (ع) درباره كلام خدای تعالی « امروز دین شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام ساختم سوره مائده آیه 3» فرمود : كامل شدن دین به ولایت علی بن ابیطالب (ع) تحقق یافت.  تفسیر فرات الكوفی صفحه 119
سه شنبه 26/9/1387 - 23:19
دعا و زیارت

الحدة ضرب من الجون لان صاحبها یندم فاان لم یندم فجنونه مستحكم. -ح /255

ترجمه:

تندخوئى یك نوع دیوانگى است، زیرا تندخو پشیمان میشود، و اگر پشیمان نشود، دیوانگى‏اش پابرجا و پایدار شده است.
شرح:

شخصى تندخو، نمیتواند بر اعصاب خود مسلط باشد، و اعمال و رفتار خود را مهار كند. در نتیجه، هنگام خشم و تند خوئى، دست به كارهائى عقل سالم انجام آن را نمى‏پذیرد: زبان به بى ادبى و فحاشى مى‏گشاید، دست به شكستن و پاره كردن و دور ریختن چیزهاى مختلف مى‏زند. با دیگران نزاع و كتك كارى میكند و باعث زخم و جراحت خود یا دیگران مى‏شود چه بسا دیده شده كه خشم و تند خوئى یك نفر. باعث نزاع دسته جمعى خانواده و دوستانش شده، و سرانجام در میان آنها جنایت و فاجعه‏ئى رخ داده. یا زیان و خسارت جبران‏ناپذیر دیگرى پیش آمده است.
وقتى شخص تندخو، در حالت خشم به سر مى‏برد و باعث ایجاد چنین مشكلات و مصیبتهائى میشود، حالت او شبیه نوعى دیوانگى است. زیرا او هم، در آن لحظات، مانند دیوانگان، بر اعصاب خود تسلط ندارد و متوجه نیست كه مرتكب چه كارهائى میشود.
البته شخص تندخو، پس از فرونشستن خشم، از كارهایى كه انجام داده پشیمان میشود و همین پشیمانى، نشان میدهد كه وى، سر عقل آمده و متوجه زشتى آن كارهاى دیوانه وار خود شده است. یعنى خود او هم متوجه مى‏شود كه در آن لحظات خشم، نوعى دیوانگى زود گذر گریبانش را گرفته و سپس رهایش كرده است.
اما اگر كسى باشد كه پس از فرونشستن خشم نیز، از انجام آن كارهاى زشت پشیمان نشود، معلوم میشود كه آن حالت دیوانگیش زودگذر و موقتى نیست، بلكه دیوانگى براى همیشه، در وجود او، باقى و پاورجا مانده است.
سه شنبه 26/9/1387 - 23:12
دعا و زیارت
مأ أعال من اقتصد. -ح /140

ترجمه:

كسى كه در خرج كردن میانه‏روى كند، تنگدست نمى‏شود.
شرح:

بهترین راه، براى داشتن یك زندگى آسوده و راحت، میانه‏روى در خرج كردن است. و این، راهى هست كه در اسلام و قرآن به ما مى‏آموزند. خداوند، در قرآن كریم، به مؤمنان میفرماید: كه در زندگى میانه‏رو باشند. نه آنقدر خسیس باشند و كم خرج كنند كه حتى آسایش خود و خانواده‏شان خراب شود. و نه آنقدر ولخرج باشد و مال خود را دور بریزند كه به فقر و تنگدستى دچار شوند.
سخن امام علیه‏السلام نیز به ما مى‏آموزد: انسان، هر قدر هم كه در آمد زیاد داشته باشد، اگر در خرج كردن اندازه نگه ندارد، در آمدش تمام مى‏شود، و خودش نیز تنگدست و محتاج مى‏شود، اما كسى كه عقل معاش دارد پولش را به اندازه خرج مى‏كند، هیچگاه تنگدست و محتاج نخواهد شد.
سه شنبه 26/9/1387 - 23:12
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته