• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 42209
تعداد نظرات : 4513
زمان آخرین مطلب : 4127روز قبل
كودك
علیرغم آموزه های دینی ما و با وجود آموزش هایی که در جامعه داده می شود،هنوز هم کم نیستند پدر و مادرهایی که تنبیه را به زعم خود بهترین راه آدم کردن فرزندانشان می دانند و آموزش درس زندگی به کودکان خود را از طریق کتک زدن یا توهین کردن جایز می دانند. شاید تصور کنید در حال حاضر گرایش والدین به تنبیه بدنی کمتر باشد اما واقعیت این است که فرهنگ نادرست تنبیه به دلیل عدم شناخت از راه های تربیتی معقول هنوز هم یک راه کار مهم برای والدین محسوب می شود.



دکتر سید حسن علم الهدی معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی در این مورد می گوید: در کشور ما بیش از 80 درصد کودک آزاری ها در درون خانواده بر روی کودکان 4 تا 14 سال اتفاق می افتد که این آزارها به صورت جسمی، جنسی و روانی از سوی ناپدری، نامادری و بعضاً به وسیله پدر و مادر واقعی بر روی کودک اعمال می شود. دکتر علم الهدی می گوید: 66 درصد کودک آزاری های در کشور ما از سوی مردان اعمال می شود که در این زمینه دختران بیش از پسران در معرض این آزارها قرار دارند و همچنین خانواده های طلاق 25 درصد کودک آزاری ها را به خود اختصاص می دهند.


کودک آزاری جسمی و بدنی اولین و شایع ترین کودک آزاری است که بیشتر در خانواده های نیازمند و در معرض از هم پاشیدگی اتفاق می افتد. کودک آزاری عاطفی، نوع دوم کودک آزاری است که شامل، تحقیر، سرزنش و خدشه دار کردن شخصیت کودک است که علاوه بر خانواده های فقیر در خانواده های نسبتاً مرفه جامعه نیز دیده می شود و تقریباً شایع ترین شکل کودک آزاری است. همچنین در این میان ، کار پیش از موعد کودکان در مزرعه، کارگاه های زیرزمینی و خیابان ها پیش از 15 سالگی و نیز کودک ربایی به منظور انتقام گرفتن از والدین یا باج خواهی مالی ، از مصادیق دیگر کودک آزاری در تمام کشورهای جهان است. معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی می گوید: علی رغم تأکید فراوان دین مبین اسلام نسبت به تکریم کودک و محبت به او، به دلیل فقر فرهنگی و غفلت برخی خانواده ها نسبت به اخلاق دینی و آموزه های تربیتی و اسلامی، کودک آزاری در جامعه روز به روز روند افزایش به خود می گیرد.


فضای خشونت آمیز در خانواده، انتظارهای غیر واقعی و نابجا از کودکان بدون توجه به توانایی های آنها، برآورده نشدن آرزوهای دوران کودکی والدین و انتظار تجلی آنها در فرزندان، به سرپرستی و طلاق، ازدواج های مجدد،بیکاری، فقر معیشتی و کیفیت نامطلوب زندگی، بیماری های روانی و عدم تعادل شخصیتی، بروز رفتارهای شدید عصبی نظیر جنون آنی در والدین و تجربه مورد آزار قرار گرفتن خود والدین در دوران کودکی، از دلایل عمده آزار کودکان از سوی والدین است.


البته خلاء قانونی در رابطه با حقوق کودک نیز مضاف بر علت است که حدود تنبیه را برای خانواده ها مشخص نمی کند و عملاً تنبیه شدید کودکان توسط پدر و مادرها به دلیل فقدان قانون در این مورد است. اما تعداد زیاد فرزندان و پر جمیعتی خانواده، فقدان آموزش مهارت های زندگی مخصوصاً در رابطه با زوجهای جوان به دلیل عدم تجربه لازم در برخورد با کودکان، غفلت از مسایل تربیتی و پژوهشی در مدارس و معلولیتها از دلایل دیگر بروز کودک آزاری در میان خانواده هاست و کمتر کسی را می توان یافت که در کودکی قربانی یکی از این موارد نبوده باشد.


همشهری آنلاین
پنج شنبه 2/10/1389 - 16:11
كودك

آیا لكنت زبان درمان پذیر است؟ برای درمان آن چه راهی وجود دارد؟
بله لكنت زبان درمان پذیر است و روشهای مؤثری برای درمان وجود دارد كه مهمترین آنها گفتاردرمانی است و توسط كارشناسان این رشته انجام می شود. با این حال آنچه در درمان لكنت زبان اهمیت دارد این است كه والدین بدانند (یا اطرافیان بیمار و خود فرد مبتلا) كه درمانهای لكنت زبان معمولاً طولانی است و برای تمام سنین (كودكان، نوجوانان و بزرگسالان) كاربرد دارد، به شرط آنكه بپذیریم لكنت زبان هم مثل بسیاری اختلالات دیگر درمان سریع و معجزه آسایی ندارد. بد نیست بدانید كه "چرچیل" نخست وزیر موفق انگلیس و سیاستمدار معروف جهانی و بسیاری از اشخاص معروف و موفق دیگر دچار لكنت بوده اند و خللی در زندگیشان ایجاد نشده، بنابراین والدین در صورت لكنت زبان كودكشان نباید نگران باشند كه شاید باعث عدم موفقیت وی در تحصیل و زندگی گردد.

نقش والدین در درمان لكنت زبان كودك چیست و اطرافیان فرد مبتلا چه باید بكنند؟
٭ در برخورد با فردی كه دچار لكنت زبان است (كودك یا بزرگسال فرقی نمی كند) از بیان عباراتی مثل "سعی كن آهسته تر صحبت كنی" "نفس عمیق بكش" و "آرام باش" خودداری كنید در ضمن هرگز جمله فرد دچار لكنت را كامل نكنید. ارتباط چشمی طبیعی را با فرد دچار لكنت حفظ كنید ...


٭ سعی كنید خسته به نظر نرسید، فقط آرام و بطور طبیعی تحمل كنید تا جمله تمام شود. همواره با او ملایم صحبت كنید، ولی نه خیلی آرام كه غیر طبیعی به نظر برسد.


٭ همچنین با رفتار و بیان خود به او نشان دهید كه شما گوش می كنید كه چه می گوید نه چگونه می گوید. اگر با او تلفنی صحبت می كنید، به یاد داشته باشید كه او در صحبت كردن با تلفن مشكل دارد بنابراین تحمل كنید و اگر گوشی را برداشتید و صدایی نشنیدید قبل از قطع كردن مطمئن شوید كه در آن سوی تلفن فردی كه دچار لكنت است و سعی می كند صحبت را شروع كند نیست.

شخصی كه دچار لكنت است چه باید بكند؟
چند راهكــــار در این زمینه وجود دارد، از جمله اینكــــه:
٭ فردی كه دچار لكنت است علاوه بر درمان باید همیشه سعی كند آهسته و آزاد صحبت كند و حروف صدادار را بكشد.
٭ با حركات شل و سبك لبها از روی كلمات بگذرد.
٭ از جایگزینی كلمات خودداری كند. فرار از برخی كلمات فقط ترس از تلفظ آنها را بیشتر می كند.
٭ در صحبت رو به جلو برود. تكرار كلماتی كه بیان شده كمكی نمی كند.
٭ ارتباط چشمی طبیعی را با مخاطب حفظ كند.
٭ گهگاه در صحبت لكنت عمدی ایجاد كند! با قطع و تكرار عمدی می توان احساس كنترل بهتری را بر روی تكلم در لحظه های حساس پیدا كرد.
٭ در جستجوی كارها و مسائلی باشد كه موقع لكنت مشكل را بیشتر می كند. هر چه فرد خودش لكنتش را تجزیه و تحلیل كند بهتر می تواند هماهنگی دستگاه تكلم را برقرار كند.
٭ به یاد داشته باشد كه هدفش تكلم سلیس تر و بهتر است نه تكلم بی عیب و نقص و ایده آل. حتی كسانی كه هیچ لكنتی ندارند گاهی در صحبت كردن دچارمشكل می شوند.
٭ به مخاطب خود بگویند كه لكنت دارند و هرگز لكنت خود را پنهان نكنند بلكه با آن مواجه شوند.
٭ اگر موقع صحبت دچار اضطراب و تنش می شوند، آن را طبیعی تلقی كنند و از آن خجالت نكشند، چون عمداً دچار لكنت نشده اند.
٭ زمانهایی كه دچار لكنت بیشتر می شوند فراموش كنند و مواقعی را كه در صحبت كردن موفق هستند بخاطر بسپارند.

 

روش‌هـــای درمانــــی

دكتر برائتی روش‌های درمانی این عارضه، ابتدا رفتار درمانی و در درجه بعد گفتار درمانی را عنوان كرد و به ایسنا گفت: با توجه به این كه فرد دچار لكنت زبان، به مرور زمان دچار مشكلاتی از قبیل عصبانیت و پرخاشگری، گوشه‌گیری و منزوی شدن، عدم اعتماد به نفس در صحبت كردن و همچنین افت تحصیلی در مدرسه می‌شوند، در جهت درمان ابتدا بایست مشكلات رفتاری و روحی حاصل از این عارضه رفع شود و در درجه بعد به فرد دارای لكنت تمریناتی داده شود تا بتواند شمرده شمرده صحبت كند. دكتر برائتی از دیگر روش‌های درمانی لكنت زبان را دادن مشاوره به فرد و خانواده وی در راستای افزایش اعتماد به نفس فرد و كاهش لكنت بیان نمود و ‌یادآور شد: استفاده از دستگاه لكنت شكن و تمرینات فرد برای شمردگی در صحبت كردن نیز از روش‌های درمانی مؤثرند.


وی با بیان این كه بهترین سن برای درمان لكنت زبان قبل از 7 سالگی است، به خانواده‌های دارای چنین فرزندانی توصیه كرد: در صورت داشتن كودكی با لكنت زبان، هر چه زودتر در زمینه درمان عارضه وی به پزشك معالج مراجعه كنید، چرا كه بعضاً تاخیر در شروع درمان و شدت یافتن فشارهای محیطی می‌تواند منجر به بروز صدمات روحی و جسمی در آینده كودك گردد. دكتر برائتی در پایان همچنین خانواده‌ها را از دادن تذكر و فشار آوردن به كودك برای صحیح حرف زدن باز داشت و گفت: خانواده‌ها از كمك به فرزند دارای لكنت خویش در گفتن كلمات خودداری نمایند و سعی كنند با تشویق كودك به صحبت كردن در جمع، اعتماد به نفس وی را بالا ببرند.

پنج شنبه 2/10/1389 - 16:10
كودك

کودکان خود را به مدیران اقتصادی بدل کنید
 
رابرت کیوفسکی نویسندهء کتاب «پدران پولدار، پدران فقیر» می‌گوید که آموزش مسایل اقتصادی به کودکان را باید از سن کم شروع کرد. او می‌گوید که تجربه نشان داده که اگر به کودکان اصول سادهء اقتصاد آموخته شود آن‌ها در بزرگسالی بهتر می‌توانند مسایل مالی خود را مدیریت کنند و کم‌تر پول خود را هدر می‌دهند، این‌ها توصیه‌های دکتر رابرت کیوفسکی برای در میان گذاشتن مسایل اقتصادی با کودکان و چگونگی طرح این مسایل است.

استفاده از چک‌های شخصی را به کودکان خود یاد بدهید
پول ماهانهء کودکان خود (پول توجیبی) آن‌ها را به صورت یک جا پرداخت نکنید. به آن‌ها بگویید که در طول یک ماه در آن حدی که شما در نظر گرفته‌اید اعتبار دارند. هر زمان که به پولی نیاز داشتند باید با یک کاغذ به شکل چک آن مقدار پول را دریافت کنند. در صورتی که در یک ماه مبلغ مورد نظر آن‌ها از مبلغی که شما در نظر گرفتید بیش‌تر شد به آن‌ها توضیح بدهید که این پول را از حساب ماه بعد آن‌ها کسر خواهید کرد. اگر در این شیوه سخت‌گیری به خرج دهید آن‌ها متوجه معنای واژه‌هایی چون اعتبار داشتن و بدهکار بودن را به خوبی متوجه خواهند شد.
از کودکان خود بخواهید که پس‌انداز کنند
کودکان و نوجوانان معمولا به راحتی پول خرج می‌کنند و علاقه‌ای به پس‌انداز کردن ندارند اما باید این مساله را به آنان آموخت که پس‌انداز کردن یکی از بهترین مسایل زندگی پیش روی آن‌هاست با هدف قرار دادن یک چیز مهم و دوست داشتنی برای کودکان، مثلا یک دوچرخه یا یک بازی کامپیوتری یا یک عروسک می‌توان پس‌انداز کردن را به آن‌ها آموخت. کافی است به کودک تفهیم شود که برای خرید هر کدام از این موارد باید در هر ماه مبلغ مشخصی از پولش را کنار بگذارد و به آن دست نزند. برای تشویق کودک می‌توان پس از چند ماه باقی ماندهء پول را به عنوان جایزه به او داد.
آموزش سه شیوهء پس‌انداز
پس از این که به کودکان شیوهء پس‌انداز کردن را آموختید به آن‌ها بگویید که پس‌انداز کردن را می‌توان در سه بخش مجزا تعریف کرد.
بهتر است برای آموزش این سه نوع پس‌انداز به کودکان از سه شیوه استفاده کرد. کیوفسکی این گونه پیشنهاد می‌دهد: «بهتر است که برای کودکان سه فرم را در این گونه تعریف کرد، اول پس‌انداز طولانی مدت که بهتر است در این فرم کودکان پول معینی را در هر سال به شما بسپارند تا برای خرید وسایل مورد نیاز خودشان در آینده از آن استفاده کنند، در فرم کوتاه‌مدت می‌توان قلک یا جعبه‌ای به کودک داد تا پول هفتگی یا ماهانهء خود را در آن نگه دارد و خود مسوول دخل و خرج آن باشد. در مورد سوم که در نظر گرفتن آن کاملا اختیاری است می‌توان از کودک خواست که پول‌های خرد و بسیار کم را که به نظرش ارزشی ندارند برای مصارف خیریه و اعانه دادن پس‌انداز کند، کودک با تمرین پس‌انداز کردن‌های این گونه مفاهیم اقتصادی زیادی را متوجه خواهد شد.»
منبع: ریدزردایجست 
 روزنامه سرمایه 
 

پنج شنبه 2/10/1389 - 16:9
كودك

کودک چاق، خصوصاً در فرهنگ ایرانی دوست داشتنی و زیبا تلقی می شود. مادران باردار با دیدن عکس کودکان چاق آرزو می کنند چنین کودکی داشته باشند اما آیا این باور درست است؟ حقیقت این است که خطرات زیادی سلامتی کودکان چاق را تهدید می کند. افزایش آمار چاقی در کودکان یکی از مشکلات بهداشتی دنیا شناخته شده است. از سال 1986 تا کنون ، آمار کودکان چاق دو برابر افزایش را نشان می دهد . بیشتر کودکانی که درسنین کم خصوصاً زیر 7 سال مبتلا به چاقی می شوند ، در نوجوانی و بزرگسالی افرادی چاق خواهند بود.

 

 دلیل افزایش چشمگیر چاقی کودکان، غذا خوردن بیشتر نیست. تحقیقات نشان داده است، میزان انرژی مصرفی کودکان طی 20 سال گذشته، تغییر چندانی نداشته و دلیل افزایش چاقی کودکان، تحرک کمتر آنهاست. زندگی در خانه های آپارتمانی و کوچک، مجال دویدن و بازی کردن را از کودکان گرفته است. آنها زمان فعالیتشان را پای تلویزیون یا کامپیوتر می گذرانند از اینرو یا خیلی کم اشتها و کم خوراک می شوند، یا پرخور و چاق. تبلیغات تلویزیونی، در دسترس بودن شیرینی و تنقلات فراون و علاقه شدید به خوردن نوشیدنی های گازدار و پر کالری، دلایل مهمی برای چاقی کودکان است.

 از عواقب چاقی دوران کودکی، افزایش آمار بیماری های دوران کودکی مرتبط با تغذیه است. فشار خون، چربی بالا، میزان قند خون بالاتر از حد نرمال همه از عوارض چاقی در سنین کم و ادامه این مشکلات تا سنین بالاتر است. در 20 ساله اخیر آمار کودکانی که به دلیل مشکلات ناشی از چاقی در بیمارستانها بستری شده اند به صورتی بوده که آمار کودکان دیابتی بستری دو برابر، سنگهای صفراوی سه برابر و خفگی در حین خواب 5 برابر افزایش داشته است. از عواقب دیگر، گوشه گیر شدن کودک است. او احساس می کند با دیگران فرق دارد و تصویر نادرستی از وضعیتش در ذهن دارد. کودکان دیگر نیز بعضاً او را در جمعشان راه نمی دهند که در نهایت مشکلات ویژه ای به دنبال خواهد داشت.

 راه درمــــان چاقـــی کــــودکان چیست؟

1) تغییــــر عــــادت و رفتـــار

رفتار والدین و عادت خانوادگی، از عوامل تعیین کننده تمایل کودک به غذا خوردن است. کودکان آنچه می بینند اجرا می کنند، پس اگر به فکر سلامت کودکمان هستیم ابتدا باید از خود شروع کنیم. و عملاً به او بیاموزیم که راه سالم زیستن چیست، کدام غذاها مفیدتر است و باید بیشتر خورده شود. این که غذا خوردن زمان خاصی دارد و خوردن زیاد شکلات و شیرینی مضر است و غیره ...

 

2)  تأمیـــن نیازهای غذایـــی کـــودک و رژیم درمانـــی

سنین کودکی، زمان رشد است و تأمین نیازهای غذایی کودک به رشد متناسب و سلامتی کامل بدن می انجامد. نیاز کودک با افزایش سن تغییر می کند. یک کودک پیش دبستانی رُشدِ کـُند و آرامی دارد و نیاز او نسبت به دوران بلوغ بسیار کمتر است. میانه روی و رعایت تنوع غذایی، اصول تغذیه کودکان است. او باید از همه گروههای غذایی و در هر گروه از مواد غذایی مختلف تغذیه کند.

برای رژیم درمانی کودکان چاق در صورتی که کمتر از 7 سال داشته باشند، نیاز به اجرای یک رژیم غذایی لاغری نیست بلکه باید سعی کنیم وزن کودک را برای مدت طولانی ثابت نگه داریم چراکه با افزایش قد، خود به خود وزن کودک نرمال خواهد شد. ولی در صورتی که کودک بیش از هفت سال داشت نیاز به یک رژیم لاغری دارد . در رژیم غذایی کودکان قندهای ساده، چربی و کربوهیدرات بیش از اندازه ، محدود می شود بهترین سرعت کاهش وزن در کودکان، هر ماه  450 گرم است که در این صورت رشد او هیچ لطمه ای نمی بیند، ازرژیم فعلی کودک چیزی حذف نمی شود، زیرا محدودیت شدید، موجب تمایل بیشتر کودک به خوردن خواهد شد. برای رژیم درمانی کودک ابتدا سن، قد و وزن او تعیین شده سپس برنامه غذایی مناسب او مشخص می شود.

 

3) فعالیــــــت

سعی در کاهش کارهای نشستنی و تشویق کودک به فعالیت بیشتر و بازی با همسالانش به سوخت انرژی در بدن او کمک خواهد کرد. تماشای زیاد تلویزیون و کامپیوتر، متابولیسم بدن کودک را کاهش داده، و کودک راحت تر چاق می شود لذا بهتر است او را به پارک ببریم، تشویق به دوچرخه سواری و توپ بازی کنیم و زمینه های فعالیت را برایش فراهم آوریم.

 

4) رفــــع مشکــــلات روحــــی

والدین با توجیه کودک و فراهم کردن شرایط مناسب روحی برای او، به بهبود روند درمان کمک خواهند کرد. طبق جدیدترین آمار، از هر 5 کودک آمریکایی 1 کودک اضافه وزن دارد و از هر 10 کودک یکی چاق است. که آمار فوق اهمیت توجه به این مسئله را نشان می دهد.

 

نگذاریــــــم کـــــودکان چـــاق شــــــوند

* اشتهای کودک را در نظر بگیریم؛ لازم نیست حتماً غذایش را تا آخر بخورد پس به اجبار به او چیزی نخورانیم.

* سعی کنیم خوراکی ها و شیرینی های پر کالری را برایش فراهم نکنیم.

* چربی غذای کودک باید در حد طبیعی، یعنی30 درصد کالری مصرفی یا کمتر باشد. او را به خوردن شیرینی ها و خوراکی های پر چربی عادت ندهیم.

* سبزیجات تازه و میوه ها را در اختیار او قرار دهیم و دقت کنیم که حداقلی را که نیاز دارد، مصرف کند.

* با او بازی کنیم، راه برویم و بدویم تا از بودن در کنار خانواده و فعالیت کردن لذت ببرد، همچنین او را به شرکت در بازیهای کودکانه و فعالیتهای گروهی تشویق کنیم.

* به عنوان جایزه، شکلات و شیرینی به او ندهیم.

 

 انجمن درمانگران ایران

پنج شنبه 2/10/1389 - 16:8
كودك

یكی از مشكلات والدین در حین سفر چگونگی مراقبت از نوزاد در سفرهای گوناگون اعم از سفر با هواپیما یا اتومبیل و سایر وسایل نقلیه است. مسافرت با نوزاد چه در مدت زمان كوتاه یا طولانی مدت نیاز به تمهیدات خاصی دارد. آماده بودن برای همه چیز از جمله مقدمات سفر حتی در یک بعد از ظهر روز تعطیل است. شاید در اولین ماههای تولد فرزندتان دوست دارید بیشتر در خانه بمانید. نوزادان آمادگی برای ابتلا به انواع عفونت ها و بیماریهای واگیردار را دارند اما این به این معنی نیست كه باید آنها را قرنطینه كرد. كافی است مراقب مكان هایی كه به آنجا سفر می كنید یا افرادی كه با آنها ملاقات می كنید باشید. اگر قرار است مسافرت و تعطیلات طولانی داشته باشید، آن را با برنامه های نوزاد خود تنظیم كنید. برای مثال در سوئیت های هتل یا مكان های اجاره ای یا اقامتی با امكانات مناسب توقف كنید تا از امكانات ضروری و مورد نیاز بیشتری استفاده ببرید. هر كجا كه بروید، در قدم اول به تعداد مناسبی كهنه و پوشک بچه نیاز دارید. همیشه در هر مسافرتی این احتمال وجود دارد كه با موقعیت های پیش بینی نشده ای مواجه شوید. بنابراین به كیفی نیاز دارید كه حتی الامكان وسایل مورد نیاز برای چنین موقعیت هایی را به همراه داشته باشید. با فراهم كردن این امكانات، مشكلات پیش پا افتاده برایتان تبدیل به مشكل بزرگ نخواهند شد.

فهرستی از وسایل ضروری برای مواقع نیاز را به همراه داشته باشید. هر چیز را جداگانه در كیسه های پلاستیكی بسته بندی كنید تا هم وسایل شما مرتب باشد

تعداد زیادی پوشک و كهنه بچه، دستمال، پماد، حوله های كاغذی و دستمال نخی، یك تشک برای عوض كردن بچه، یك پتو، پستانك و لباس به تعداد لازم را در كیف بگذارید. داروهای مورد نیاز را فراموش نكنید: آسپیرین بچه، دندان گیر و دیگر وسایلی كه ممكن است كودک در زمان سینه خیز و چهار دست و پا رفتن به آنها نیاز داشته باشد.

خوراكی هایی برای میان وعده های غذایی و كرم ضد آفتاب از وسایل ضروری برای نوزاد است و می تواند برای مادران نیز مورد استفاده قرار گیرد. فهرستی از وسایل ضروری برای مواقع نیاز را به همراه داشته باشید. هر چیز را جداگانه در كیسه های پلاستیكی بسته بندی كنید تا هم وسایل شما مرتب باشد و هم بتوانید از آنها برای قرار دادن پوشک های كثیف و لباس های خیس شده استفاده كنید.

نوزاد

 

اگر مسافرت شما هوایی است با پزشک كودك خود مشورت كنید تا مطمئن شوید پرواز برای او مضر نیست. بیشتر كودكان سالم مشكلی برای مسافرت های هوایی ندارند. پروازهای بین المللی اغلب تخفیف زیادی برای بلیط های كودكان تخصیص می دهند، اما پروازهای داخلی این امكان را برای كودک و یا نوزاد فراهم كرده اند كه درآغوش شما به رایگان پرواز كنند (یا از تخفیف تا حد یك دهم هزینه استفاده كنید)

در وسایل نقلیه زمینی زمان تهیه بلیط و رزرو صندلی این نكات را بخاطر داشته باشید:

- صندلی های جلو را رزرو کنید برای این كه جای بیشتری برای دراز كردن پای خود داشته باشید.

- در زمان هایی سفر كنید كه مسافر كمتر است و در نتیجه شما شانس بیشتری دارید تا از صندلی های خالی مجاور برای گذاشتن وسایل و ساک بچه خود بهره بگیرید و تا حد امكان از پروازهای مستقیم استفاده نكنید. از آنجا كه محیط ها و وسایل ناآشنا ممكن است الگوی خواب كودک شما را به هم بزند، پتوی مورد علاقه یا اسباب بازی كه به او آرامش می دهد را به همراه داشته باشید.

اگر مسافرت شما هوایی است با پزشك كودك خود مشورت كنید تا مطمئن شوید پرواز برای نوزادتان مضر نیست

برای جلوگیری از گوش دردهای كودک كه در نتیجه تغییرات فشار هوا ایجاد می شود، نوزادان باید در زمان نشست و برخاست هواپیما در حال مكیدن باشند. بنابراین سعی كنید برنامه تغذیه او را بر اساس زمان بندی خاصی طراحی كنید یا در هنگام برخاستن و یا فرود آمدن هواپیما به او پستانک یا خوراكی های دیگر بدهید.

اگر نیاز است تخت بچه را به همراه بیاورید. نخ ها و طناب های خطرناک و وسایل شكستنی را دور از دسترس او بگذارید. وسایل نظافت را در قفسه های بالائی كمدها قرار دهید و مواظب پریزهای برق باشید. صندلی نوزاد به خصوص اتومبیل به حمل و نقل راحت نوزاد و كودک در سفر بسیار كمک می كند.

كرم ضد آفتاب، عینک ضد آفتاب، اسباب بازی و خوراكی كافی همراه داشته باشید.

چراغ قوه، بطری آب، پتو و پوشاک مورد نیاز و اضافی در صندوق عقب داشته باشید.

هر چند ساعت یكبار توقف و كمی استراحت كنید. كودك از این كه در صندلی بنشیند و فقط یك منظره ببیند خسته خواهد شد و نیاز به تنوع را در او در نظر بگیرید.

پنج شنبه 2/10/1389 - 16:7
كودك

در این حالت كودك به علت دیدن خوابهای ترسناك از خواب بیدار می شود و اغلب بخشی از خوابی كه موجب ترس وی شده و یا تمامی آن را به یاد می آورد. در این زمان كودك اكثرا در رختخواب خود می نشیند و فریاد می كشد و یا گریه می كند و یا به طرف اتاق خواب و تخت والدین می آید و از آنها تقاضای كمك می كند. گاهی هم ممكن است كودك دچار وحشت شبانه در خواب شود و با صدای بلند در خواب داد بكشد و گریه كند اما از خواب بیدار نشود.

علل و پیشگیری خوابهای ترسناک در کودکان

علل اصلی کابوسها

علل و موجبات اصلی كابوسها ممكن است بر اثر رویدادها و مسائل ترسناكی باشد كه كودك در طی روز در تلویزیون می بیند یا در داستانها و كتابها می خواند و یا اطرافیان تعریف می كنند و یا اصولا مسئله ای باشد كه كودك خود شخصا با آن رو به رو است مانند: دعواها، مشكلات احساسی و در بچه های بزرگتر مشكلات در مدرسه و شاید سختی تكالیف درسی و غیره. همچنین كابوسهای كودك می تواند تاثیراتی از اعمال روزانه باشد، یك روز فشرده و سخت می تواند باعث كابوس هنگام خواب شود . البته خوابهای وحشتناك می تواند از تخیل كودك هم شكل بگیرد بدون اینكه معنای خاصی داشته باشد. در بچه های كوچك این خوابها قسمتی از رشد آنهاست و وقتی از خواب می پرند بلافاصله به خواب می روند و در فردا آن روز چیزی به یاد نمی آورند. هر كابوسی به این معنی نیست كه مسئله ای وجود دارد. در كودكان تب، مریضی، زیاد یا دیر خوردن غذا می تواند نقش مهمی در كابوس داشته باشد.


 

نحوه بر خورد والدین هنگام دیدن خوابهای وحشتناك به این گونه است كه:

هنگامی كه كودكی در دل شب فریاد كشید، بی آن كه از خواب بیدار شود ، باید او را نوازش كرد و آرام در گوشش لالایی نجوا كرد و در این هنگام نباید كودك را حتی الامكان از خواب بیدار كرد. اما زمانی كه كودكتان از صدای فریاد خودش بیدار شد ، همچنان وحشت زده و ترسیده است او را در آغوش بگیرید و یك لیوان آب به او بدهید و او را نوازش كنید و با صدای آهسته برایش تعریف كنید كه این فقط یك خواب بود و گذشت ، آنچه كه دیدی همه در خواب بود.

 

حتی اگر كودك معنی واژه رویا (خواب) را هنوز یاد نگرفته باشد ، طنین آرام بخش صدایتان او را تسكین خواهد داد و به او خواهد فهماند كه آنچه كه دیده واقعیت نداشته است ، و اگر كودك باز هم بی قراری كرد می توان چراغ را روشن كرد و گفت بیا به دنبال آن چیزی كه می ترسی بگردیم و یا به او بگوییم چراغ را برایت روشن می گذارم. البته امكان دارد كه در بعضی موارد، صحنه های از آن كابوس وحشتناك در ذهنش دوباره تكرار شود و از ترس اینكه دوباره آن منظره های وحشتناك را ببیند از رفتن به رختخواب امتناع ورزد، توصیه ای كه در این زمان وجود دارد این است كه موضوع خوابی را كه كودك عنوان می كند را به شكل دیگری به پایان برسانیم به این شكل كه مثلا اگر خواب اژدها را دید به او بگوییم كه در انتها تو شمشیری داشتی و اژدها را كشتی.


سعی كنید وقتی كودك خواب ترسناك می بیند و به طرف تخت شما می آید او را به تخت خودش باز گردانید چون بعدا خیلی مشكل است كه شب های بعد در اتاق خودش به خواب رود و سعی كنید پیش كودك تا به خواب رفتن وی بمانید و بعد اتاق او را ترك كنید. هنگامی كه احساس می كنید دیدن كابوس در كودكتان به علت این است كه ذهنش مشغول مسئله ای است باید دقت كنید كه چه چیزی در زندگی كودك تغییر یافته است.

 

البته باید از خود كودك كمك گرفت و یك سئوال باز و دقیق پرسید مثلا دیشب چه خوابی دیده بودی؟ یا دقیقا از چه چیزی می ترسی؟ و بگذاریم خودش تعریف كند و سعی كنیم بین صحبتهایش حرف نزنیم با دقت گوش كنیم زیرا كودك با این عمل ما احساس خواهد كرد كه وی را درك می كنیم. البته در كودكانی كه كوچكتر هستند نباید انتظار داشته باشیم كه خوابشان را واضح بتوانند بیان كنند زیرا كودكان در سنین پائین نمی توانند دقیقا خوابی را كه دیده اند به روشنی برای دیگران تعریف كنند و فقط ممكن است یك لغت بگویند مثل: زن بد جنس یا سگ بزرگ. در این صورت باید به آنها گفت كه در واقعیت و در اتاق او چیزی وجود ندارد و می توان به همراه كودك همه جای خانه را جستجو كرد.


پیشگیــــری

شبها سعی كنید همیشه یك چراغ خواب در اتاق كودك روشن باشد و در تاریكی قبل از اینكه كودك به خواب رود به وسایل در اتاق كودك نگاه كنید كه بد نمانده باشد مثلا سایه یك صندلی ممكن است برای كودك ایجاد ترس كند. و یا می توان یك عروسك به كودك داد و یا در اتاق او آویزان كرد و به او بگویید كه این عروسك جلوی خوابهای بد را می گیرد. سعی كنیم كودكان قبل از به خواب رفتن فیلمهای خشن و ترسناك نبینند و یا بازیهای خشن و هیجان انگیز انجام ندهند ، سعی كنید قبل از به خواب رفتن كودك برایش قصه بخوانید(البته نه قصه های هیجان انگیز) و یا یك مسئله كه برای كودك جالب است برایش تعریف كنید و به او بگویید :امیدوارم امشب در موردش خواب ببینی. شما می توانید یك موقعیت روحی خوب و آرامش قبل از خواب، برای كودكتان ایجاد كنید.

 کــــودکــــان

پنج شنبه 2/10/1389 - 16:6
كودك

چه كنیم كه فرزندانمان یكدیگر را دوست داشته باشند؟


همه والدین امیدوارند كه فرزندانشان به یكدیگر عشق ورزیده و احترام بگذارند، یا حداقل از آنها انتظار دارند كه همبازی خوبی برای یكدیگر باشند و رفاقت و سازگاری داشته باشند. با وجود این، سروصداها و برخوردهای بین فرزندان تنشهای زیادی در خانه ایجاد می كند و پدرو مادر را درمانده می سازد. اما چه كنیم تا فرزندانمان یكدیگر را دوست بدارند، همان قدر كه ما دوستشان داریم ؟ و چگونه می توان كمی صلح و آرامش به فضای خانه هدیه كرد ؟



ایجاد رابطه دوستی بین فرزندان

 نكات مهمی درباره روابط بین خواهرها و برادرها وجود دارد، ازجمله :

۱- هریك از فرزندان به طور طبیعی به خواهر یا برادر خود عشق می ورزند. آنها می خواهند كه دوست بدارند و دوست داشته شوند.

۲- همه فرزندان نیازمند توجه و آغوش گرم والدین خود هستند. توجه مستقیم و اندیشیدن به نیازها و خواسته های آنان و در دسترس بودن والدین از مهمترین نیازهای كودكان به شمارمی آیند. 

۳- زمانیكه والدین به نیازهای مهم كودكان توجه نكنند، آنها به آسیب دیدگی روحی دچار می شوند كه به صورت ناامیدی و بی اعتنایی بروز می كند. 

۴- در بیشتر موارد، فرزندان، احساسات خود را پنهان می كنند ؛ زیرا كسی در اطراف و نزدیكی آنان وجود ندارد تا شنونده گفته های آنان باشد و از احساسات نهفته آنها با خبر شود.

۵- زمانی كه والدین به فرزند دیگر توجه می كنند یا اینكه با دوست خود به گفتگو مشغولند، احساسات كودك آسیب دیده تحریك می شود. او بیش از پیش نسبت به توجه والدین احساس نیاز می كند، نیازی فوری و اضطراری كه باید به آن پاسخ داد. 

۶- كودكی كه نسبت به توجه والدین خود احساس نیاز می كند، به طور طبیعی ولی در شرایطی دور از انتظار والدین احساس درونی و نهفته خود را آشكار می سازد. احساساتی كه به شكل گریه كردن ، خندیدن ، بدخلقی ، عرق كردن ، لرزیدن ، دعوا كردن بروز می كند و به منظور جلب توجه و رضایت پدرومادر آشكار می شود. این رفتارها ادامه می یابد تا عملكرد والدین متوقف شود و توجه آنها به سوی فرزندشان معطوف گردد.

۷- شنیدن حرفهای فرزندان بدون قضاوت كردن راه مناسبی است كه به فرزندان كمك می كند تا بتوانند فشار روانی موجود را بر طرف سازند.

۸- پس از یك گریه طولانی ، كودك می داند كه جایگاه مطمئنی برای عشق ورزیدن درانتظار اوست وهمه اطرافیان از اضطراب و نگرانی حاصل از فشار روانی ای كه او را آزار می دهد، باخبر شده اند.

۹- مداخله كردن در درگیریهای كودكان ممكن است آسیب دیدگی را بیشتر كند. در این هنگام به فرصت كافی نیاز داریم تا گفته های آنان را بشنویم و درفرصتی مناسب احساسات خود را بیان كنیم .

 

توجه به این مطالب به والدین كمك می كند تا هنگام در گیری فرزندان برخورد مناسبی داشته باشند. بیشتر كودكان نسبت به فرزند دیگر احساس حسادت و خشم دارند. اما هرگز احساسات كودك به این دو محدود نمی شود، اگر چه از نظر پدر ومادر، شاخص ترین احساسات كودك به حساب می آیند. فرزندان ما زمان زیادی را برای بازی كردن و همكاری با یكدیگر صرف می كنند، در حالی كه درهمین زمان كه آنها رفتاری دوستانه با یكدیگر دارند، ما مشغول شستن ، پختن ، نظافت كردن و پرداختن به كارهای روزانه هستیم.

 

بهتــــــــرین توصیه ها هنگام درگیــــری خواهـــران و بـــــرادران :

اگر برای هر یك از فرزندان زمانی مناسب صرف كنیم و شنونده اظهارات و احساسات آنها باشیم ، احساس آنها درباره توجه ما به آنها بدون خدشه می ماند و مطمئن هستند كه برای والدین خود اهمیت دارند. با دقت وهوشیاری مداخله كنید یا حداقل پس از 5 دقیقه ی اول درصحنه حاضر شوید. حضور به موقع شما درصحنه درگیری ، كمك می كند تا بتوانید به مسئله پی ببرید و مانع عصبانیت فرزندان و صدمه زدن یا اهانت كردن آنها به هم بشوید. پیش از شروع و ادامه یافتن درگیری ، راحت تر می توان اضطراب و ناراحتی موجود را برطرف ساخت. اگر نتوانستید به موقع حاضر شوید از فرزندانتان عذرخواهی كنید : " متأسفم از این كه نتوانستم به موقع حاضر شوم و از بروز حوادث ناراحت كننده جلوگیری كنم . به من بگویید چه اتفاقی افتاده است ؟"

 

فرزندان ما پس از درگیری می توانند به راحتی رفتاری دوستانه با یكدیگر داشته باشند، البته درصورتیكه مورد سرزنش قرا رنگیرند. اگر والدین بتوانند درخانواده به طور منصفانه رفتار كنند و مسئولیتها را برعهده بگیرند، فرزندان میتوانند احساسات درونی خود را بهتر ابراز كنند و از آسیب دیدگی های روحی در امان بمانند. به آرامی و نرمی با آنها گفت و گو كنید. به نوبت از هر یك از آنها بپرسید كه چه اتفاقی افتاده و به سخنان هردو با دقت گوش دهید. بیان كردن احساسات درونی مهمترین بخش درگیری است. به آنها فرصت كافی بدهید؛ زیرا برقراری پیوند دوباره نیاز به زمان كافی دارد. در برخی موارد، یكی از كودكان به دیگری ضربه وارد كرده و فرار میكند. در اینگونه موارد، واكنشهای خود را تغییر دهید؛ بطور مثال بار اول وقت بیشتری با كودك آسیب دیده یا مجروح صرف كنید و سپس به سوی فرد دیگر بروید. بار دوم فقط به كودك آسیب دیده توجه كنید. هر دو كودك به كمك شما نیازمندند. كودكی كه ضربه را وارد كرده احساس پشیمانی میكند، او فرد بی مسئولیتی نیست بلكه نتوانسته احساس خود را بیان كند و كنترل خود را ازدست داده است.

 

اغلب كودكان یكدیگر را دوست دارند و به طور طبیعی به سوی هم كشیده می شوند. اگر والدین به موضوع هایی كه دوستی فرزندانشان را پایدار و مستحكم تر می كند توجه داشته باشند، روابط دوستانه بین فرزندان تداوم خواهد یافت. بچه ها همیشه به دنبال بهانه می گردند تا بتوانند احساسات درونی خود را بیرون بریزند،  به طور مثال هنگامیكه بستنی می خورند اگر فرزند دیگر یك قاشق بیشتر بستنی بخورد،  درگیری شروع می شود و از این طریق احساس حسادت، نیاز، درماندگی و عدم پذیرش از سوی آنها ابراز می گردد. زمانی كه والدین گریه ، بدخلقی و خشم فرزند خود را تحمل كنند و با حوصله به حرف های او گوش كنند، به اشتباه خود پی می برد.

 " گوش دادن به سخنان كودكان آسیب دیدگی روحی آنها را ترمیم می كند و روابط موجود را محكمتر می سازد. "

 ارومیـــــه

پنج شنبه 2/10/1389 - 16:4
كودك

نوزاد از موقع تولد برای تأمین نیازهای خود یا بیان مشكلات خود فقط گریه می‌كند بتدریج حرف می‌زند و با بیان كلمات نیازی خود را بیان می‌كند. بعضاً مشكلات جسمی، مسائل شنوائی یا بیماریهای كودك ممكن است با بی‌قراری، گریه كردن ممتد، جیغ زدن‌های طولانی باشد. این یك وسیله برای ارتباط با محیط و  ابزار نیاز یا مطرح كردن خود است. خشونت در كودكان یا پرخاشگری ممكن است باعث ایجاد اختلالات روانی و یا پرخاشگری شود. در مسیر تكامل تكلم در كودكان ممكن است اختلالات شنوائی نیز با جیغ زدن همراه باشد. چرا كه كودك نمی‌تواند نیازهای خود را در مسیر عادی ابراز كند نمی‌تواند با كلمات بیان كند و با جیغ زدن جلب توجه می‌كند. چنانچه جیغ زدنهای كودك باعث جلب توجه و توجه بیشتر به كودك شود او شرطی می‌شود و سعی می‌كند خواسته‌های خود را با جیغ زدن به اطرافیان تحمیل كند.

بسیاری از بیماریهای زمینه‌ای كودك بیماریهای متابولیك و كلامی و یا اختلالات گوارشی و یا بیماریهای عصبی و یا اختلالات روانی ممكن است حالت عادی كودك را تغییر داده و منجر به این شود که ابراز نیاز كودك به طرز عادی نباشد. تغذیه كودك خصوصاً در 6 ماه اول با شیر باید براساس نیاز كودك باشد. ساعت مشخص برای او در نظر نگیرید هر موقع كه دوست دارد و به هر میزان كه نیاز دارد. بهترین شرایط آن است كه كودك در بغل مادر در شرایط كاملاً آرام تغذیه شود. هر نوع استرس در مادر یا كودك این شرایط ایده‌آل را مختل كرده و باعث كاهش شیر مادر یا اختلال در تغذیه كودك می‌شود. محركهای محیطی مثل صداهای بلند حتی صدای زنگ تلفن، یا بازی با كودك در ضمن شیر خوردن باعث اختلال در تغذیه او می‌شود.


زمان شیر خوردن كودك از پستان مادر بهترین زمان تبادل عواطف بین مادر و كودك است و این زمانی است كه مادر با كودك خلوت كرده و بهترین و عمیق‌ترین عواطف انسانی در پاكترین پیوندها مبادله می‌شود. هر چه آرامش بیشتری در این زمان بین مادر و كودك باشد میزان شیر دهی و طول مدت شیردهی بیشتر است كودكانی كه مادران در ضمن شیر دهی آرامش بیشتری داشته باشد از آرامش بیشتری برخوردار هستند و راحت‌تر شیر می‌خورند، مسلماً رشد بهتری خواهند داشت. بعضی از كودكان به محض شروع تغذیه با شیر مادر دفع مدفوع دارند و با كوچكترین تحریك گوارشی ممكن است دفع مدفوع نیز تحریك شود.

 

كودكانی كه شیر مادر می‌خورند ممكن است 7-8 مرتبه در روز دفع مدفوع داشته باشند بعضاً این مدفوع آبی و حتی ممكن است سبز رنگ باشد و یا ممكن است همراه با زورزدن و بیقراری باشد این واكنشها طبیعی است و مشكل خاص برای كودك ایجاد نمی‌كند بعضاً ممكن است تعداد دفعات دفع مدفوع كودك كم شود تا هفته‌ای یك بار دفع داشته باشد دربچه‌های كه شیر مادر می‌خورند این مسئله نیز ممكن است طبیعی باشد. دفع مدفوع در این حالت ممكن است با زور زدن، قرمز شدن صورت و كمی بی‌قراری باشد چنانچه دفع كودك به همین شكل باشد و مشكل حادی ایجاد نكند غیر عادی نیست خصوصاً در 6-3 ماده اول این واكنشها همراه دفع طبیعی است و داروی خاصی لازم نیست.

 رسانیک

پنج شنبه 2/10/1389 - 16:3
كودك

توضیح مرگ به كودكان یكی از سخت ترین كارها برای اولیاست، بخصوص هنگامی كه خود آنها با غم مرگ عزیزی دست به گریبان هستند. اما مرگ یك بخش غیرقابل انكار از زندگی است و چه بخواهیم و چه نخواهیم، از خردسالی، كودكان نسبت به آن كنجكاو می شوند و به فهمیدن و پرسیدن درباره روشهایی كه احساس غم مربوط به آن را به طور طبیعی نشان بدهد، علاقه مند هستند. شاید باعث تعجب باشد كه بدانید حتی كودكان كم سن و سال هم از مرگ آگاه هستند. كودكان در قصه هایشان یا برنامه های تلویزیون از مرگ می شنوند، یا در اطراف خود حیوانات خانگی یا خیابانی مرده را می بینند. علی رغم این موارد، هیچ كدام از كودكان مفهوم مرگ را نمی دانند. آنها نمی توانند مفهوم همیشگی بودن مرگ را درك كنند و در عوض، آن را به عنوان یك اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر می گیرند. آنها تصور می كنند كه اجساد هنوز می خورند و می خوابند و كارهای همیشگی خود را انجام می دهند، فقط با این فرق كه این كارها را یا در آسمانها و یا در زیر خاك انجام می دهند. حتی وقتی یكی از اولیا یا خواهران و برادران كودك در گذشته است او نمی تواند این اتفاق را برای آنها در نظر بگیرد.

 
واكنش كودكان نسبت به مـــرگ
اصلاً تعجب نكنید اگر كودك در آموزش مهارت توالت رفتن پسرفت كند یا نخواهد به مهد كودك همیشگی اش برود، چرا كه كودك در جست وجوی علت پریشانی و غمگینی بزرگترها است و می خواهد بداند چرا برنامه روزمره اش تغییر كرده است. او با خودش فكر می كند چرا به ناگهان جهان اطرافش این همه نگران كننده شده است. از سوی دیگر، ممكن است كودكی هم باشد كه اصلاً واكنشی به مرگ نشان ندهد یا گاه گاهی در بین شادی و خوشحالی های كودكانه اش به یاد آن بیفتد كه این هم كاملاً طبیعی است و دلیل سنگدلی كودك نیست. اصولاً كودكان این مفهوم را كم كم و به آهستگی درك می كنند و نباید انتظار داشت كه همه موضوع را در یك لحظه یا یك روز بفهمند و حتی بسیاری از آنها تا وقتی كه كاملاً احساس امنیت نكنند، به احساس غم خود اجازه ظهور نمی دهند، یعنی فرایندی كه ممكن است ماهها تا سالها به طول بینجامد، بخصوص اگر مرگ عزیزی را شاهد بوده باشند. بعضی از كودكان رفتارهایی انجام می دهند كه به نظر عجیب می رسد؛ مثل بازیهای تشییع جنازه یا ادای مردن كسی را درآوردن. این هم امری طبیعی است، حتی اگر به نظر بزرگترها غیر معقول باشد. بنابراین این روش ابراز احساسات در مورد مرگ را نباید از كودك گرفت.


احساسات خود را در مورد مــــرگ توضیح بدهید
سوگواری یك واكنش بسیار مهم برای التیام غم مرگ عزیزان است و این هم در مورد بزرگسالان و هم در مورد خردسالان صادق است كودك را نباید با سوگواری شدید، وحشت زده كرد ولی از طرفی هم نباید مسأله را بی اهمیت جلوه داد. به كودك باید توضیح داد كه بزرگترها هم نیاز به گریه كردن دارند و اینكه ما به خاطر از دست دادن كسی ناراحت هستیم. در غیر این صورت كودك كنجكاوانه تغییرات خلقی شما را درك می كند و بخصوص وقتی حس كند مسأله ای وجود دارد ولی شما سعی در مخفی كردن آن دارید، نگران تر می شود.


به سؤالات كـــودك پاسخ دهید
كنجكاوی كودكان درباره مرگ یك امر عادی است و نباید از سؤالات آنها فرار كرد بلكه بهتر است از فرصت پیش آمده استفاده كرد و به كودك كمك كنیم تا بتواند با مسأله از دست دادن دیگران روبرو بشود.


جوابهای آسان و كوتاه بدهید. كودكان قدرت درك اطلاعات پیچیده و سنگین را ندارند.
بنابراین سعی كنید برای توضیح مرگ وارد جزئیات و بحثهای پیچیده آن نشوید. آنچه برای كودكان درك بهتری دارد، توضیح مرگ به عنوان توقف تمام كارهای جسمانی است. مثلاً به او گفته شود مردن این گربه یعنی اینكه او دیگر راه نمی رود یا غذا نمی خورد و چیزی را نمی بیند و هیچ دردی را احساس نمی كند و جسم آن دیگر كار نمی كند. كودكان نیاز دارند در مورد خودشان اطلاعاتی داشته باشند. ممكن است بپرسند كه من كی می میرم؟ كه در جواب بهتر است گفته شود هیچ كس نمی داند كه چه وقت می میرد، ولی بیشتر ما زمان خیلی خیلی زیادی زندگی می كنیم. من مطمئنم كه تو تا وقتی كه خیلی پیر بشوی، زندگی می كنی. یا ممكن است كودك بپرسد: مامان، تو كی می میری؟ این سؤال معمولاً برای اولیا خیلی تكان دهنده است. عملاً منظور كودك از این نوع سؤال این است كه آیا تو از من مراقبت می كنی و یا چه كسی بعد از این از من مراقبت می كند، بنابراین بهتر است به كودك گفته شود مامان قوی و سالم است و وقت زیادی پیش تو خواهد ماند. حتی به كودكان زیر 10 سال توصیه می شود اولیا بگویند: مامان نمی میرد، بابا نمی میرد . بنابراین اگر اینگونه جواب بدهیم كه فرزند عزیزم همه ما یك روزی می میریم، برای كودك مانند این است كه بگوییم ما همین امروز می میریم.


واژه های مسأله ساز
در بخش نخست، به چگونگی نگاه كودكان به مقوله مرگ و اینكه آنها نمی توانند مفهوم همیشگی بودن مرگ را درك كنند و در عوض آن را به عنوان یك اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر می گیرند، اشاره شد و همچنین نكته هایی برای ایجاد ارتباط مناسب با كودكان مطرح شد. در بخش پایانی، سایر نكات مهم در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرد. از عبارت هایی كه به یك امر خوب اشاره می كند، پرهیز كنید. عبارت های معمول بزرگترها در مورد مرگ مثل: در آرامش استراحت كردن یا خواب ابدی یا رفتن به یك جای دور برای خردسالان بسیار گیج كننده است. پس نگویید كه پدر بزرگ خوابیده است یا به یك جای دور رفته است . كودك ممكن است با این توضیحات از رفتن به تختخواب نگران شود و فكر كند كه او هم ممكن است بخوابد و دیگر برنگردد یا اگر شما به خرید و كار بروید، فكر كند كه شما هم برنمی گردید. مرگ را هر چه قابل لمس تر برای او توضیح بدهید. مثلاً بگویید: پدر بزرگ خیلی خیلی پیر شده بود و بدنش قادر به كار كردن نبود. اگر پدر بزرگ قبل از مرگ مریض بوده است اطمینان حاصل كنید كه كودك بفهمد مریض شدن مثل سرما خوردن معنی مردن نمی دهد. به او توضیح بدهید كه این مریضی ها نمی تواند كسی را بكشد. در مورد كاربرد واژه های خداوند و بهشت با احتیاط كامل رفتار كنید. زیرا این مفاهیم را برای یك كودك 10 ساله یا حتی كوچكتر به كار می برید و هدف شما این است كه او را آرام كنید پس مراقب باشید او را بیشتر، گیج و مضطرب نكنید.


برای مثال اگر بگویید: مادر بزرگ الان خیلی خوشحال است چون توی بهشت است كودك فكر می كند چطور وقتی مادر بزرگ واقعاً خوشحال است، همه كسانی كه دور و بر من هستند، این قدر ناراحتند؟ یا مثلاً اگر بگویید كه عمو آنقدر خوب بود كه خداوند او را پیش خودش برد. كودك فكر می كند اگر خدا عمو را پیش خودش برده چون خوب بوده، پس ممكن است مامان، من یا هر كس خوب دیگری را نیز پیش خودش ببرد!! یا اگر من هم خیلی خوب باشم می توانم بروم پیش خداوند و بابا بزرگ را ببینم یا اینكه سعی كنم بچه بدی باشم تا بتوانم بیشتر پیش بابا و مامان بمانم! بنابراین عبارتی به كار ببرید كه او را نگران تر نكند. مثلاً بگویید: ما خیلی ناراحتیم كه بابا بزرگ دیگر پیش ما نیست و ما خیلی دلتنگ او می شویم ولی خوب است كه بدانی او الان پیش خداوند است.

 

منتظر واكنش های مختلفی از سوی كودك باشید.

كودكان علاوه براحساس غم درباره مرگ، احساس گناه یا خشم نیز پیدا می كنند. بخصوص اگر متوفی یك فرد نزدیك خانواده باشد. مثلاً كودك ممكن است فكر كند خواهرش به خاطر حسادت های او مرده است یا چون او خواهرش را كتك می زده و اذیت می كرده، مرده است و از این احساس به احساس گناه برسد. گاهی ممكن است كودك نسبت به متوفی خشمگین بشود كه چرا او را ترك كرده و رفته، یا حتی نسبت به شما، پزشكان و پرستاران احساس خشم كند.


از سوی دیگر كودك ممكن است با بروز رفتاری كاملاً بی تفاوت شما را متعجب كند. مثلاً بگوید حالا كه بابا پیش ما نیست، من راحت تر می توانم بازی كنم! از اینگونه عبارات تعجب نكنید و آنها را به حساب ناتوانی كودك از درك مفهوم پیچیده مرگ بگذارید. كودكان نمی توانند آنطور كه بزرگترها معنی و اثر مرگ را درك می كنند، این موضوع را درك كنند، بنابراین چنین كودكانی سنگدل و بی احساس نیستند. انتظار تكرار سؤالات كودك را داشته باشید، سؤالات تكراری در مورد مرگ و توضیح علائم غم و ناراحتی برای كودك، ممكن است مدت ها به طول بینجامد. حتی با بزرگتر شدن وی و رشد مهارت های شناختی او، سؤالات تازه تری مطرح می شود. نگران نباشید كه توضیحات شما ناقص بوده، چرا كه سؤالات تكراری كودكان یك امر طبیعی است. تنها كاری كه باید بكنید این است كه با صبر هر چه تمامتر به آنها پاسخ دهید.


به كودك كمك كنید خاطرات خوب فرد فوت شده را به یاد بیاورد. صحبت از شیرینی با او بودن و اجازه تعریف از گذشته دادن به كودك خیلی آرامش می دهد. كودكان به روش های قابل لمس برای سوگواری نیازمند هستند، بنابراین به جای شركت در مراسم تدفین، كودك زیر 10 سال می تواند در خانه شمع روشن كند یا یك آواز برای فرد در گذشته بخواند، تصویر او را بكشد یا در مراسم دیگر سوگواری شركت داده شود. دادن یك وسیله از فرد فوت شده به كودك، برای ایجاد احساس آرامش در او بسیار مؤثر است؛ مثلاً می توان یك گردنبند از مادر بزرگ را در اتاقش گذاشت.

 

گاهی اوقات مادر به علت سقط جنین دچار سوگ می شود. در این موارد كودك نیز نگران مادر می شود حتی بدون اینكه بداند حاملگی و تولد چه معنی می دهد. او ممكن است احساس گناه كند و یا به سوگ از دست رفتن نقش خواهر یا برادر خودش بنشیند كه شما از قبل به او وعده داده بودید. در این مواقع كودك احتیاج دارد مطمئن شود اینگونه مرگ و میر خیلی نادر است، بخصوص اگر شما قصد بارداری دیگری دارید. به كودك باید توضیح داد: بچه فوت شده به اندازه كافی بزرگ نشده بود كه بتواند به دنیا بیاید و بیرون از شكم مامان زندگی كند . به كودك خود اجازه بدهید با كشیدن یك نقاشی یا درست كردن یك كاردستی در این باره سوگواری خود را نشان بدهد.


در مواقعی كه از تلویزیون یك حادثه را مشاهده می كنید، كودك شما اضطراب و نگرانی شما را درك می كند. بنابراین به او بگویید: از اینكه مردم ناراحت شده اند و با سختی روبه رو هستند من هم ناراحت هستم. ولی در كنار تو خواهم بود و از تو مراقبت خواهم كرد. سعی كنید كه كودك هر چه زودتر به زندگی همیشگی و روزمره اش برگردد، فعالیت ها و برنامه های همیشگی به كودك كمك می كند كه زودتر احساس امنیت و آرامش كند. در شرایط دشواری كه خود شما از یك غم بزرگ در رنج هستید، انتظار رفتار كامل و بدون اشكال از خود نداشته باشید. در این مواقع ممكن است شما جلوی كودك گریه كنید یا جواب سؤالات او را در وهله اول نداشته باشید كه اینها همه طبیعی است، بنابراین از دوستان و اقوام كمك بخواهید و به یاد داشته باشید هرچه شما به خودتان بیشتر كمك كنید تا با مسأله سوگ كنار بیایید، به كودكتان نیز بیشتر می توانید یاری برسانیـد.

 کــــودکــــان

 

پنج شنبه 2/10/1389 - 16:2
كودك

تعریف افسردگی کودکان

افسردگی در كودك و بزرگسال معنای مشابهی ندارد و نشانه های هر كدام متفاوت است. به طور كلی، افسردگی عبارت است از احساس درماندگی و به بن بست رسیدن؛ گاهی این اختلال علائم جسمانی دارد و گاهی علائم روانی؛ در بسیاری از موارد نیز علائم جسمانی و روانی همزمان دیده می شود. پژوهش ها نشان داده است كه افسردگی می تواند از آغاز زندگی یعنی دوران نوزادی هم پدید آید. برای مثال ، زمانی كه نوزاد به مرحله ای از رشد می رسد كه مادر خود را می شناسد ( شش تا هشت ماهگی ) جدا شدن از مادر موجب بروز حالات افسردگی در طفل می شود.

 نشـــانه هـــا
كودك افسرده فاقد انرژی لازم است و احساس خستگی می كند . از لحاظ ظاهر نیز رنگی پریده دارد. تمركز حواس او پایین می آید؛ چنانچه قادر به توجه كردن و تمركز داشتن نیست و خود را فردی بی ارزش و بی كفایت احساس می كند. افكار مربوط به مرگ هم در او بروز می كند. فكر خودكشی ( البته بدون طرح و نقشه معین ) نیز در بعضی كودكان افسرده دیده می شود. كودكان افسرده به لحاظ پایین بودن سطح توجه تمركز، اغلب قادر به درس خواندن نیستند. یادگیری آنها كُند می شود و علاقه ای به درس و مدرسه نشان نمی دهند. افت تحصیلی برای آنها پیش می آید و حتی برخی از آنان ، پس از چند روز تعطیلی و به مدرسه رفتن ، ابراز بی علاقگی می كنند. به تدریج این فقدان تمایل ، به ترس از مدرسه تبدیل می شود. در این شرایط والدین معمولاً علت را در مدرسه جست و جو می كنند؛ در حالی كه اغلب ، علت این نوع ترس افسردگی كودك است و از آن جا كه كودكان افسرده بسیار به مادر وابسته می شوند نگران از دست دادن مادر یا بیمار شدن او هستند و به این ترتیب از مدرسه دوری می كنند. سردرد، دل درد ، سرگیجه و حالت تهوع از دیگر نشانه های جسمانی افسردگی است. از علائم رفتاری نیز می توان به این موارد اشاره كرد: كودكان افسرده معمولاً دروغ می گویند ، گاهی دزدی می كنند و بعضاً تمایل به كار خلاف دارند.

علتـــــــها

افسردگی یك بیماری است كه علت های آن می تواند ژنتیكی ، روانشناختی ، زیستی یا محیطی باشد ؛ هر یك از عوامل ذكر شده می تواند ، هم برای كودكان و هم برای بزرگسالان به بروز افسردگی بینجامد. در صورتی كه علت ، ژنتیكی باشد بایستی به اختلاف سطح هورمون ها و مواد بیوشیمیایی بدن توجه كرد و در عوامل روانشناختی به رابطه ی والدین و كودك و همین طور به حالات روحی و روانی پدر و مادر. افسردگی به معنای فقدان یا از دست دادن است. كودكان افسرده فرد ، محیط یا چیزی دوست داشتنی را از دست داده اند و یا آن را هرگز به دست نیاورده اند. حتی بعضی از روانكاوان افسردگی را معادل عزاداری دانسته اند و عنوان كرده اند كه كودك افسرده برای از دست دادن شخص یا چیزی عزیز و دوست داشتنی ، گویی عزاداری می كند. شاید در پاره ای موارد به نظر برسد كه كودك چیزی را از دست نداده ، اما مسلماً در بین چیزهایی كه دارد. فقدان چیزی را احساس می كند؛ برای مثال ، كودك مادر دارد ولی مادر دلخواهش نیست ؛ یا پدر دارد ، اما پدر دلخواه را ندارد. این گونه مضامین هم به عنوان فقدان سمبلیك مطرح هستند و موجب افسردگی می شوند . گاهی رفتار والدین از نوع آزاردهنده ، تحقیر كننده و مقایسه كننده است كه حالات افسردگی را در كودك به وجود می آورد. در پاره ای از موارد هم ، مادر خود افسرده است و كودك در اثر مجاورت با او ناخواسته تمامی حالات وی را دریافت می كند. به طور كلی چنانچه محیط زندگی كودك ، مطلوب نباشد ( از نظر محبت ، توجه و .... ) و نیازهایش ارضا نشود؛ خطر افسردگی برای او وجود دارد.

پیشگیـــــــری و درمــــــان

خانواده و فضای روانی آن در پیشگیری از افسردگی و درمان این اختلال تأثیر بسیار دارد. البته در صورتی كه افسردگی ، حاصل عوامل درونی باشد ، درمان آن قدری متفاوت است و بایستی كودك نزد روانپزشك متخصص برده شود و سپس روان درمانی صورت گیرد. اما برای درمان افسردگی های محیطی ( كه بیشترین نوع افسردگی كودكان را شامل می شود ) ساختن فضایی دوستانه و صمیمانه ، فضایی كه كودك در آن احساس كند همه دوستش دارند و نیازهایش را به موقع و به جا برآورده می كنند ، از مهمترین عوامل است.
پدر و مادر افرادی هستند كه كودك به آنها علاقه بسیار دارد و وجودشان به ویژه در دوران كودكی لازم است. به علاوه ، ارتباطات منفی و عاری از عشق و پذیرش ، می توانند افسرده ساز باشند ؛ بنابراین وجود محیطی سرشار از عشق و محبت و روابطی سالم و صمیمی برای كودكان ضروری است و نبایستی آنان را از این نعمت محروم كنیم. همچنین باید بكوشیم روابط بچه ها با دوستان و بستگان به طریقی مثبت و مؤثر پیوسته برقرار باشد. آرزوها ، خواسته ها و تمایلات منطقی و طبیعی پاسخ داده شوند و سعی كنیم جلوی فقدان آنچه را كه ضروری و لازم است بگیریم.

 

از دیگر عواملی كه به بروز افسردگی كمك می كنند و برای پیشگیری ، باید به آنها توجه كرد. عبارت اند از:

- جدا شدن از خانواده و منابع حمایت كننده عاطفــی

- تعویض مدرسه و از دست دادن دوستــان

 - مهاجـــــرت

 - عوض كــــــردن منــــزل

- تبعیض بین فرزندان و مقایسه كردن آنها با یكدیگر

- به رخ كشیدن نكات منفی كودك و ابراز نكردن صفات مثبت او

- از دست دادن عزیزان ، ( از آن جا كه مرگ در اختیار بشر نیست. منظور از توجه در این زمینه آن است كه خود و فرزندانمان در این شرایط برخورد مناسبی داشته باشیم)

- شكایت والدین از ناراحتیهای جسمانی كه كودكان را نگران از دست دادن آنها می كند

- مطرح كردن مسائل و مشكلات اقتصادی در حضور فرزندان

- عنوان كردن حوادث و اتفاقات ناگوار اجتماعی

 

در درمان كودكان افسرده توجه به علت افسردگی اهمیت فراوان دارد؛ برای مثال چنانچه منبع حمایتی ای را كه كودك از دست داده بشناسیم، می توانیم جایگزین خوبی برای او در نظر بگیریم. همان طور كه قبلاً گفته شد. افسردگی در اثر فقدان به وجود می آید؛ بنابراین در درمان باید به فكر به دست آوردن چیزهای مطلوب و دوست داشتنی برای كودك باشیم. اجازه دهیم كودك افسرده صحبت كند و احساس خود را بیان نماید. به احساس او احترام بگذاریم و سعی كنیم با تغییر رفتار خودمان تفسیر كودك از وقایع پیرامونش را عوض كنیم. گاهی نیز لازم است محیط كودك را قدری تغییر دهیم. كودكان، خود بهترین منابع اطلاع رسانی به بزرگسالان هستند. یعنی از خود كودك می توانیم اطلاعاتی در مورد این كه چرا غمگین است به دست آوریم. در بسیاری موارد، افسردگی كودك به نوع رابطه او با عزیزانش به خصوص مادر مربوط می شود. گاهی نیز رفتار خشونت بار پدر و عدم ابراز عشق و محبت توسط او ، به بروز حالات غمزدگی و افسردگی در كودك می انجامد. در این صورت، آموزش والدین برای این كه چگونه با فرزندشان رفتار كنند می تواند بسیار كمك كننده باشد. سختگیری های افراطی پدر و مادر هم می تواند تولید افسردگی و بی پناهی كند. بنابراین روان درمانی حمایتی، آموزش والدین، تغییر محیط و به دست آوردن چیزهای مطلوب، از نكات مهمی است كه در درمان افسردگی كودك بایستی به آنها توجه كرد.

samiraeslamieh.blogfa

پنج شنبه 2/10/1389 - 16:2
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته