• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِندَ اللّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ وَمَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُوْلَـئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
سوره : البقرة  آیه شماره : 217
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : آل عمران  آیه شماره : 22
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : المائدة  آیه شماره : 53
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : الاعراف  آیه شماره : 147
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : التوبة  آیه شماره : 17
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : التوبة  آیه شماره : 69
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : ابراهيم  آیه شماره : 18
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : الكهف  آیه شماره : 105
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : النور  آیه شماره : 39
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].