• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : البقرة  آیه شماره : 167
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : الانفال  آیه شماره : 48
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : هود  آیه شماره : 15
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : هود  آیه شماره : 111
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : النحل  آیه شماره : 63
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : النمل  آیه شماره : 4
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : النمل  آیه شماره : 24
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 38
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : الاحزاب  آیه شماره : 19
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : الاحقاف  آیه شماره : 19
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : محمد  آیه شماره : 1
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : محمد  آیه شماره : 4
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : محمد  آیه شماره : 8
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : محمد  آیه شماره : 9
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : محمد  آیه شماره : 28
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : محمد  آیه شماره : 32
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره : الزلزلة  آیه شماره : 6
ریشه کلمه : عمل
فعل : عمل
معنی : انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح : عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مى‏شود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مى‏شود. عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63]. آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مى‏كند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6]. از جمله احكام اعمال: 1- حبط و بى اثر شدن آنهاست. 2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مى‏شود، عمل خير را يكى انجام مى‏دهد ولى پاداش آن را ديگرى مى‏برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مى‏شود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست. 3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].