سوره :
الكهف
آیه شماره :
30
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الكهف
آیه شماره :
49
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الكهف
آیه شماره :
107
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
مريم
آیه شماره :
96
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الحج
آیه شماره :
14
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الحج
آیه شماره :
23
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الحج
آیه شماره :
50
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الحج
آیه شماره :
56
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
النور
آیه شماره :
38
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
النور
آیه شماره :
55
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
النور
آیه شماره :
64
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الفرقان
آیه شماره :
23
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الشعراء
آیه شماره :
227
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
القصص
آیه شماره :
84
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
العنكبوت
آیه شماره :
7
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
العنكبوت
آیه شماره :
9
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
العنكبوت
آیه شماره :
58
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الروم
آیه شماره :
15
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الروم
آیه شماره :
41
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الروم
آیه شماره :
45
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
لقمان
آیه شماره :
8
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
لقمان
آیه شماره :
23
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
السجدة
آیه شماره :
19
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
سبأ
آیه شماره :
4
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
سبأ
آیه شماره :
37
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
فاطر
آیه شماره :
7
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
ص
آیه شماره :
24
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
ص
آیه شماره :
28
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الزمر
آیه شماره :
35
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
غافر
آیه شماره :
58
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
فصلت
آیه شماره :
8
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
فصلت
آیه شماره :
50
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الشورى
آیه شماره :
22
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الشورى
آیه شماره :
23
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الشورى
آیه شماره :
26
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الجاثية
آیه شماره :
21
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الجاثية
آیه شماره :
30
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الجاثية
آیه شماره :
33
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الاحقاف
آیه شماره :
16
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الاحقاف
آیه شماره :
19
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
محمد
آیه شماره :
2
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
محمد
آیه شماره :
12
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الفتح
آیه شماره :
29
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
النجم
آیه شماره :
31
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
المجادلة
آیه شماره :
6
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
المجادلة
آیه شماره :
7
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
الطلاق
آیه شماره :
11
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
البروج
آیه شماره :
11
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
التين
آیه شماره :
6
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
البينة
آیه شماره :
7
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].
سوره :
العصر
آیه شماره :
3
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].